ذاکر امام حسین: سلام می کنم به اسمت نه به خودت نوری زاد ما عاشقان ولایت خون و جان و مال مون با اسم سیدعلی معنا پیدا می کنه اگه یه روز این ارتباط قطع بشه انگار ارتباط کهکشانها قطع شده یه بار در تاریخ این فرصت به شیعه داده شده که بیاد بالا و بدرخشه تو این وسط چکاره ... ادامه متن »
آرشیو بخش: گفـت و شنـود
عضویت در دریافت فید<بخش ششـم – صـد و سی و سـه پرسـش و پاسـخ
جلیل: این جمله نیز ” ما درست همانجائی ایستاده ایم که ـبزرگترهاـ خواسته اند” از آن چمله هاست. یکی از بزرگترها که خیلی زود اوضاعش بهم ریخت و از اتحاد جماهیر تبدیل به روسیه شد بزرگتر دیگر کشورهای غربی بودند. یعنی واقعا آنها در کنفرانس گوادلپ چنین روزهائی را که ما و منطقه اکنون هستیم برنامه ریزی کرده و در ... ادامه متن »
بخـش پنجـم – شصـت و نـه پرسـش و پاسـخ
داریوش سجادی: داستانکی تقدیم به محمد نوری زاد! (منتشره در وبلاگ سخن) «واله» شیفته شجاعت اش شده بود. گوئی از عمق تاریخ «قهرمانی» که سالها به انتظار می کشید را یافته. حرف هایش. جنس درد هایش. دغدغه ها و فریادهایش همه و همه مشابه همانی بود که واله سالها در سینه داشت و جرات بیانش را نداشت! و اکنون «قهرمان» ... ادامه متن »
بخش چهارم- صـد و بیسـت و هفـت پرسـش و پاسـخ
علـی: جناب نوری زاد گرامی، جسارتا برای من همیشه جای سوال است که چگونه نگاه شما قبل از 88 تا این اندازه متفاوت بود. آیا واقعا با انتخابات حال نمی کردید و موضعتان آن بود؟ آیا سیاهی را می دیدید و دم نمی زدید و فراتر از آن در حمایتش قلم می زدید یا واقعا باورتان یکباره دگرگون شد؟ با ... ادامه متن »
بخش سوم – چهـل و نُـه پرسـش و پاسـخ
ناشناس: محمدنوریزادسالهای شصت … کجابودی من وتو باهم بودیم شالوده گذاران این ینابودیم خودکرده راتدبیرنیست نه چیست ؟ ما خود این بنا راساخته ایم از پای بست خراب است اون شعارها یادت میاد روح منی خمینی حزب فقط حزب الله. این بنا با خون ساخته شده جز با خون دادن ویران نمی گردد محمد نوری زاد: سلام دوست گرامی. ما ... ادامه متن »
بخـش دوم – شصـت پرسـش و پاسـخ
محمد: سلام با قید احترام به حضرتعالی باید عرض کنم واقعا نمی تونم بفهمم فازتون چیه… یاد برنامه شبهای رمضانتون بخیر من اون موقع هفت هشت ساله بودم… موفق باشید محمد نوری زاد: اگر منظورتان این است که من بدنبال چیستم، می گویم: انسانیت. همین ———- عـــَذرا بانو: استقامت و شجاعتتان ستودنیست آقای نوری زاد… من ایران نیستم , که ... ادامه متن »
پرسـش ها و پاسـخ ها – بخش نخست
اشـاره: بانویی از نویسندگان پیگیر سایت، به پرسش ها و پاسخ های صفحه ی من در فیسبوک اشاره کرد و نوشت: این پرسش ها و پاسخ ها یک بار خوانده می شوند و به ” گذشته” سپرده می شوند و چندی بعد همین پرسش ها دو باره مطرح می شوند که شما یا باید بدانها پاسخ بدهید یا بی پاسخ ... ادامه متن »
پرسش متداول از محمد نوری زاد ( چرا تو را نمی کشند؟)
آنچه در پی می آید، مشتمل بر دو بخش است: یک: لینک صوتی و متن پیاده شده ی مصاحبه ی من با دویچه وله در تابستان نود و سه درباره ی مدارای فعلی حاکمیت با من، و دو: مجموعه ای از پرسش هایی در همین زمینه که در این سال ها به مناسبت های مختلف پاسخ گفته ام. ——— دویچه ... ادامه متن »
پاسـخ به جنجال یـک بوسـه ی دیرهنـگام
دیروز گوشی تلفن را که برداشتم، بانویی که ارادت من به او بسیار بیش از خشم و تندی ناگهانی اش است، بر من خروشید که: شما با چه اجازه ای رفته اید به پای بوسی یک بهایی؟ شما جگر ما را سوزاندید آقای نوری زاد. شما آبروی خودتان را بردید. شما به خون شهدا توهین کردید….. و از اینجور سخنان ... ادامه متن »