چندی پیش که به سربندر (ماهشهر) رفته بودم، درآنجا با معلمی همقدم شدم. معلم راهنمایی بود. کلی صحبت کردیم. از هر در. بویژه از غارتگری خاتم الانبیاء. و این که سرداران سپاه بدون مناقصه قرار داد می بندند و پیمانها را برای خود بلوکه می کنند و پولها را می برند و هیچ در این شهر اتفاقی نمی افتد. یعنی رشدی ... ادامه متن »
آرشیو بخش: سفـرنامـه
عضویت در دریافت فید<مجتمع پتروشیمی ماهشهر- غرور زخمی
این مجتمع یکی ازجاذبه های صنعتی خوزستان که نه، یکی از جاذبه های ایران که نه، بل یکی از جذاب ترین مجتمع های صنعتی خاورمیانه است. جوری که شما – هرکه هستید – به یک جورغرورو دلخوشیِ مبارک فرومی شوید. وازاین که دراین نقطه از سرزمین شما یک چنین تکنولوژی درهم پیچیده و گسترده ای وجود دارد، به داشته های ... ادامه متن »
از تبار زندانیان بی دلیل (مسعود لدنی)
نیمساعت نیست که از دیدار با جناب مسعود لدنی بازآمده ام. مردی که سلامتش را، پاکی اش را، علمش را، وطن دوستی اش را، انسان بودنش را، لبخندش را، و ادبش را بر نام آوران بد خُلق و بد دهان و کج فهم عرصه ی حاکمیت ترجیح می دهم. من مسعود لدنی را مردی یافتم بشدت خواستنی. نه به این ... ادامه متن »
سربندر، شهر “هماهنگی ها”
با کمی فاصله ازماهشهر، به سربندرمی روم. این شهردرتصرف سپاه است و امام جمعه ی عتیقه اش. دریک نمونه اگرمی خواهید بدترین ها را تجربه کنید، مثلاً اگربخواهید بدترین شکل معاهدات اقتصادی وعمرانی را تماشا کنید، وبدترین نوع ازامام جمعگان عهد عتیق را بشناسید، وبه قد وبالای بدترین مسئولانی بنگرید که نسبتی با لیاقت ندارند ویک شهرمستعد را به سرعت ... ادامه متن »
ماهشهر، سپاه و پیمانهای بدون مناقصه
نوشته های امروز خود را تقدیم می کنم به : زندانیان عقیدتی اهل سنت که این روزها بیش از دو ماه است که در اعتصاب غذا بسر می برند. ——————————- داستان ماهشهر، سپاه و پیمانهای بدون مناقصه نزدیکی های ظهرمی رسم به ماهشهر. پیش ازاین ماهشهررا ندیده ام. چرخی درشهرمی زنم ودارایی های ظاهری اش را تماشا می کنم. ماهشهرشهری ... ادامه متن »
منصوره، جزیره ای درمیان تالابی ازخاک!
ازشادگان خارج می شوم. به جاده ای درمی افتم که گویا ازجنگ جهانی دوم به یادگارمانده. می خواهم به منصوره بروم. به یک جزیره ی ازیاد رفته. به تبعیدگاه آدمهای فراموش شده. منصوره یک روزقسمتی ازبهشت بوده. با مناظری بدیع وکم نظیر. جزیره ای بزرگ، وسط تالاب گسترده ونام آشنای شادگان. با پرنده های مهاجر، وماهیان سرزنده، ونی زاری مهیا ... ادامه متن »
نخل های مضطرب
خشک شدن تالاب شادگان، نخلستانهای شادگان را نیز یک به یک خشکانده. درشادگان حدود دو میلیون و سیصد هزارنخل بوده که با شروع آبگیری سدها و بسته شدن دریچه ها، اغلبشان آسیب دیده و در جاهای کلاً خشک شده اند. اگر تالاب احیا شود و نخلستانها دو باره جان بگیرند، همین نخل ها و نخلستان ها با یک مدیریت فهیمانه ... ادامه متن »
اگر تالاب شادگان احیاء شود!
اگر تالاب شادگان را احیاء کنند، گردشگران از هرکجا بدینسوی شتاب می کنند. این تالاب آنقدر جاذبه دارد که بتواند با جذب گردشگران – و با بهره مندی از گشاده فکری و گشاده دستیِ مدیران فهیم و متعادل و مطمئن – بخش قابل توجهی از نیاز به نقدینگی کشور را تأمین کند. محمد نوری زاد دوم دیماه نود و دو ... ادامه متن »
شب یلدا بود و تولد سید ضیاء نبوی
دوستانِ سید ضیاء برایش جشن تولد گرفته بودند. ازمن هم خواستند به رسم سال پیش در مجلسشان شرکت کنم. و آنگاه که از من خواستند سخنی بگویم گفتم: من حدود یک ماه است که در اهواز و کلاً درخوزستانم. و دراین یک ماه، رو به زندان کارون اهواز می ایستادم و به همه ی زندانیان، بویژه به سید ضیاء و ... ادامه متن »
تالابِ خاک و خار!
تا همین چند سال گذشته، سه شاخه ی کارون ازسمت غرب، و رود جراحی ازشرق، درتالاب شادگان به هم می پیوستند وهمانجا آرام می گرفتند. جماعتی ازمسئولان – بنا به دلایلی که حتماً عاقلانه است – همه ی این رودها را منحرف یا برآنها سد ساخته اند. تا آب، به سمتی دیگروبرای کاری دیگرراهش را کج کند. اکنون تنها مختصری ... ادامه متن »