یک: شیخ علی تهرانی هفته ی پیش رفتم به دیدن شیخ علی تهرانی. گمان من براین بود که وی سالها پیش از دنیا رفته. ویا آنجا که دخترانش گفتند: نخیر، زنده است، تصورم بدین سوی رفت که احتمالاً او را رنجورو ازپای افتاده خواهم دید. اما وقتی وی را دیدم، جانانه جا خوردم. شما شیخ علی تهرانی را جوانی چالاک ... ادامه متن »
آرشیو بخش: سفـرنامـه
عضویت در دریافت فید<چرا کردستان؟ (محمدنوری زاد)
من سفرم را ازهرکجا که شروع کنم بازاین پرسش مطرح است که چرا فارس چرا خراسان چرا لرستان؟ کردستان عزیز، عضونازنینی ازقامت افراشته ی ایران عزیزاست. عجبا که برادران اطلاعاتی وامنیتی ما تا به اسمی ازکردستان برمی خورند احتمالاً آنجا را به انباری ازباروت بند می کنند وخود پیش ازدیگران می هراسند وبابت همین هراس نیزنقشه ها می کشند وبابت ... ادامه متن »
سفرهای ” صلح و دوستی ” محمد نوری زاد
درنظردارم ازشهری به شهری و ازروستایی به روستایی دیگرسفر کنم. با پای پیاده. یا با اتومبیل ها و اتوبوسهای گذری. یا با هر وسیله ای که مرا به شهر و روستای شما برساند. به نیت آزادی همه ی زندانیان سیاسی، و سه عزیزی که زندانیِ نامهربانی ها هستند و ما کلاً فراموششان کرده ایم وبی خیالشان شده ایم. اگردرحین عبورازجاده ... ادامه متن »
یک سفر، شش دیدار، یک مصاحبه
یک: دیدار با رفیقِ رفته پنجشنبه ی گذشته به دقایق پایانی اش رسیده بود که خود را رساندم به مشهد. چه جوری اش بماند. صبح زودِ جمعه ازمحل اقامتم بیرون زدم وخود را به خیابانهای اطراف حرم سپردم. قدم زنان به جایی رفتم که حضرت دوست بارعام داده بود. دلی دادم ودلی گرفتم و ساعت نه ونیم به جایی رفتم ... ادامه متن »