سر تیتر خبرها

همسر محمد نوری زاد:کمترین حق را برای خانواده زندانی قایل نمی شوند

پس از پنج روز که از بازگشت محمد نوری زاد ،مستندساز و روزنامه نگار به زندان اوین می گذرد ،خانواده وی همچنان از او بی خبرند و نمی دانند که در کدام بند نگه داری می شود.

همسر نوری زاد  در گفت و گو با خبرنگار  کلمه ضمن بیان این موضوع گفت: دوشنبه  پس از پنج روز بی خبری از آقای نوری زاد به زندان اوین مراجعه  کردیم تا شاید بتوانیم ایشان را ببینیم اما متاسفانه هیچ خبری از ایشان در دست نبود. به نظر می رسد در این مرحله که ایشان دوره ی محکومیت خود را سپری  می کنند، نباید نیاز به بازجویی و نوازش مجدد داشته باشد و باید تاکنون از حال ایشان باخبر می شدیم.

خانم نوری زاد افزود : اطلاع از مکانی که یک زندانی در آن به سر می برد کمترین حق خانواده اش است. اما دریغ! اینگونه برخورد با هیچ یک از موازین  شناخته شده ی انسانی- شرعی و قانونی سنخیت ندارد. ما همچنان در انتظار خبری از نوری زاد به سر می بریم و امیدواریم مسوولان زندان اجازه بدهند با ما  تماس تلفنی بگیرد.

محمد نوری زاد، چهارشنبه گذشته، در پی تماس ماموران امنیتی خود را به زندان اوین معرفی کرد.

نوری‌زاد پیش از این به دلیل نوشتن نامه‌های سرگشاده به رهبر انقلاب، پنج ماه را در زندان اوین تهران گذرانده و از سوی دادگاه تجدیدنظر به به سه سال و نیم حبس و پنجاه ضربه شلاق محکوم شده است.

به گفته خانواده نوری زاد مقام‌های امنیتی در تماس برای احضار او، از دلایل بازگشتش به زندان، سخنی به میان نیاورده‌اند.

محمد نوری‌زاد کارگردان، فیلمنامه‌نویس و روزنامه‌نگار ، دارای مدرک مهندسی برق ازدانشگاه علم وصنعت و مدرک درجه یک هنری (معادل دکترا) است. او فعالیت هنری خود را از سال ۱۳۵۹ با پیوستن به گروه فیلم‌سازی جهادسازندگی و برنامه روایت فتح مرتضی آوینی آغاز کرد.

منبع:سایت خبری تحلیلی کلمه

Share This Post

درباره محمد نوری زاد

با کمی فاصله از تهران، در روستای یوسف آباد صیرفی شهریار به دنیا آمدم. در تهران به تحصیل ادامه دادم. ابتدایی، دبیرستان، دانشگاه. انقلاب فرهنگی که دانشگاهها را به تعطیلی کشاند، ابتدا به آموزش و پرورش رفتم و سپس در سال 1359 به جهاد سازندگی پیوستم. آشنایی من با شهید آوینی از همین سال شروع شد. علاوه بر فعالیت های اصلی ام در جهاد وزارت نیرو، شدم مجری برنامه های تلویزیونی جهاد سازندگی. که به مناطق محروم کشور سفر می کردم و برنامه های تلویزیونی تهیه می کردم. طوری که شدم متخصص استانهای سیستان و بلوچستان و هرمزگان. در تابستان سال 1361 تهران را رها کردم و با خانواده ی کوچکم کوچیدم به منطقه ی محروم بشاگرد. به کوهستانی درهم فشرده و داغ و بی آب و علف در آنسوی بندرعباس و میناب. سال 1364 به تهران بازآمدم. درحالی که مجری برنامه های روایت فتح بودم به مناطق جنگی می رفتم و از مناطق عملیاتی گزارش تهیه می کردم. بعد از جنگ به مستند سازی روی بردم. و بعد به داستانی و سینمایی. از میان مستندهای متنوع آن سالهای دور، مجموعه ی “روی خط مرز” و از سریالهای داستانی: پروانه ها می نویسند، چهل سرباز، و از فیلمهای سینمایی: انتظار، شاهزاده ی ایرانی، پرچم های قلعه ی کاوه را می شود نام برد. پانزده جلدی نیز کتاب نوشته ام. عمدتاً داستان و نقد و مقاله های سیاسی و اجتماعی و فرهنگی. حوادث خونین سال 88 بساط فکری مرا درهم کوفت. در آذرماه همان سال بخاطر سه نامه ی انتقادی به رهبر و یک نامه ی انتقادی به رییس قوه ی قضاییه زندانی شدم. یک سال و نیم بعد از زندان آزاد شدم. اکنون ممنوع الخروجم. و نانوشته: برکنار از فعالیت حرفه ای ام.

5 نظر

  1. نامه امام علی (ع) به مالک اشتر (عهدنامه مالک):
    “بپرهیز از خونها و خونریزیهای بناحق.زیرا هیچ چیز، بیش از خونریزی بناحق، موجب کیفر خداوند نشود و بازخواستش را سبب نگردد و نعمتش را به زوال نکشد و رشته عمر را نبرد. خداوند سبحان، چون در روز حساب به داوری در میان مردم‌پردازد، نخستین داوری او درباره خونهایی است که مردم از یکدیگر ریخته‌اند.پس‌مباد که حکومت‌خود را با ریختن خون حرام تقویت کنی، زیرا ریختن چنان خونی‌نه تنها حکومت را ناتوان و سست‌سازد، بلکه آن را از میان برمی‌دارد یا به دیگران‌می‌سپارد.اگر مرتکب قتل عمدی شوی، نه در برابر خدا معذوری، نه در برابر من، زیراقتل عمد موجب قصاص می‌شود.اگر به خطایی دچار گشتی و کسی را کشتی یاتازیانه‌ات، یا شمشیرت، یا دستت در عقوبت از حد درگذرانید یا به مشت زدن و یابالاتر از آن، به ناخواسته، مرتکب قتلی شدی، نباید گردنکشی و غرور قدرت تومانع آید که خونبهای مقتول را به خانواده‌اش بپردازی. ”

    برای شادی روح مردان بزرگ تاریخ ایران من جمله:
    ایت.. منتظری، ایت.. طالقانی، دکتر شریعتی و دکتر مصدق و …..
    فاتحه ای رو قرائت کنید

     
  2. I do not believe it.unfortunately I can not do any work for you and your brave husband except praying.
    ترجمه پشتیبانی:من اعتقادی بدان ندارم.متأسفانه من نمی توانم جز دعا برای شما و همسر شجاعتان ، کار دیگری برایتان انجام دهم.

     
  3. How it is possible to have no news from him inspit that all ir people believe that he is innocent brave man

     
  4. خواهرم تنها تو تنها نیستی … ریشتر زان شیر زنها نیستی …………….
    اندکی صبر سحر نزدیک است …
    اللهم العن الجبت و الطاغوت

     
  5. دوستدار نوریزاد

    دفعه پیش که چند ماه از ایشان خبری نبود

     

ارسال پاسخ

نشانی ایمیل شما منتشر نمیشود.

 سقف 5000 کاراکتر

Optionally add an image (JPEG only)

72 queries in 0903 seconds.