خدایا از تو بخاطر آفرینش بنده ات گاندی، تشکر می کنیم. گاندی اگر نبود، لبخند پیامبران، و صبوری آنان، و مدارای هماره ی آنان با سلاطین و حاکمان و مردم جاهل تجلی نمی گرفت. گاندی با هرعقیده ای که داشت، به همه ی جهانیان، بویژه به ابرقدرت آنروزجهان – بریتانیای کبیر- نشان داد می توان آنسوتر از تیرو تفنگ و غارت و سلطه، به انسانیت انسان رجوع کرد و به همه ی سلطه ها نیز “نه” گفت.
گاندی به ما آموخت که با بها دادن به تبسم، می توان اخم ها و عصبیت ها و تنش ها را به حاشیه راند و بی اعتبارشان کرد. خدایا تو با آفرینش گاندی، غربت گم شده ی انسانیت را به شهودی شریف بدل کردی. گاندی را نشان ما دادی تا حاکمان جهان را به بزرگی انسان اشارت دهی.از تو سپاس مندیم که با برکشیدن گاندی، به ما و به حاکمان ما فهماندی که چهره های تلخ و عبوس، گرچه برجسم آدمیان احاطه یابند، از ورود به دل های مردمان عاجزخواهند بود. گاندی هرچه که نداشت، این قابلیت را داشت که دست از جهالت و حکومت برمردم جاهل بردارد، و به دیوار فهم مردم خویش تکیه زند، و با خمیره ی ادب و مهر و مدارا و گذشت، و با برآوردن دارایی های مختصر اما فراگیرملی، فردای مردمانش را با خیرو خوبی درآمیزد.گاندی را به این دلیل برکشیدی تا ما مسلمانان، آن سوتر از غیرت مسلمانی و خود برتر بینی های بی دلیل و تمام نشدنی، به باورهای جوراجور دیگران بها بدهیم، وبپذیریم که دیگرانی که مسلمان نیستند نیز می توانند عزیز و مطلوب و مورد اعتنای خدای عالم ومردمان جهان باشند. تو با آفرینش گاندی، به ما، وبه همه ی پیروان ادیان ابراهیمی فهماندی که : پاکی و درستی و رشد و عاقبت بخیری، تنها و تنها در محدوده ی مسلمانی ما متوقف نیست.
تو ای خدا با آفرینش گاندی به ما یکتا پرستان عبوس و تند و ازخود راضی فهماندی که می شود گاو پرست بود و انسان بود. می شود مارپرست بود و برقدرتهای قاهر دنیا پیروز آمد.
وتو ای خدای خوب، درمقابل به ما فهماندی که می شود بردرشت و ریز یک سرزمین حاکم بود و دریا دریا نفت داشت اما حقیربود. می شود میلیونها مردم داشت و تنها بود. می شود یک سرزمین کهن به اسم ایران داشت و درقهقرا به تباهی رفت.
به ما فهماندی که می شود خدا و محمد وعلی و حسین و شهید داشت و همزمان تن پرور و خسته و مصرف کننده و دروغگو و دزد و ریا کار و چاپلوس و کم خرد و معتاد بود.
و به همه ی جهانیان فهماندی که می شود به گاندی نگریست اما چنگیز بود.
خدایا گاه که به تراشه هایی از علم و خلاقیت و عطوفت و بخشایندگی تو می اندیشم، افسوس می خورم که تو چه صفات مطلقی را معطل موجودی به اسم انسان کرده ای تا مگر از چشمه ی او آب حیاتی برآید. وگاه که گستاخانه از کارهای تو سخت به خود می پیچم، با نگاه به انسانهایی چون گاندی، به تو آفرین می گویم و براین واقعیت محض تاکید می ورزم که : بیهودگی و لغو برازنده ی تو نیست. که تو، هرچه می آفرینی همه بر حکمت است. ظاهرا آسمان انسانیت، به خورشیدهایی چون گاندی نیازمند است.
محمد نوری زاد 25/5/90

مطالب مرتبط:
نجوای روز شانزدهم ماه مبارک رمضان(مکتوب)
نجوای روز پانزدهم ماه مبارک رمضان(مکتوب)
نجوای روز چهاردهم ماه مبارک رمضان(صوتی)
نجوای روز سیزدهم ماه مبارک رمضان(صوتی)
نجوای روز دوازدهم ماه مبارک رمضان(صوتی)
نجوای روز یازدهم ماه مبارک رمضان(صوتی)
نجوای روز دهم ماه مبارک رمضان(صوتی)
نجوای روز نهم ماه مبارک رمضان(صوتی)
نجوای روز هشتم ماه مبارک رمضان(صوتی)
نجوای روز هفتم ماه مبارک رمضان(صوتی)
نجوای روز ششم ماه مبارک رمضان(صوتی)
نجوای روز پنجم ماه مبارک رمضان(صوتی)
نجوای روز چهارم ماه مبارک رمضان(صوتی)
نجوای روز سوم ماه مبارک رمضان(صوتی)
نجوای روز دوم ماه مبارک رمضان(صوتی)
نجوای روز اول ماه مبارک رمضان(صوتی)