بیا با هم به تماشای مردمی برویم که در کافرستان غرب، برای رقبای انتخاباتی خود، فراتر از حقوق شهروندی، احترام نیزقائلند. مردمی که برای شنیدن سخنان مخالف، درکنار تریبون های متعدد خود، تریبون های متعدد نصب می کنند. آنان آنقدر از نردبان رشد بالا رفته اند که برای سخن درست کاندیدای رقیب نیز کف بزنند، و نادرستی سخن کاندیدای خویش را برنتابند.
من ای خدا می دانم که این بندگان کافرخود را، برما که حسین حسین می کنیم و علی علی می گوییم و سراپای زندگی مان از دوز و کلک سرشاراست، ترجیح می دهی.
خدایا بیا از هزارتوی دل این کافران نیز عبورکنیم. وببینیم در انتخاباتی که پیش رو دارند، چقدر اهل فریب و بگم بگم اند. وببینیم زیرک ترهای جامعه شان، تاکجا برجهل مردمان خیمه بسته اند. و درکشاکش انتخابات چقدر به درستی بها می دهند. وآبروی رقیب تا چه اندازه برایشان مهم است. وچقدر از پول مردم را برای انتخاب شدن خودشان هزینه می کنند. و با پول اندک جیب مبارکشان، چند تریلیارد پول نفت مردمشان قاطی است .
و ببینیم اساسا آیا نقش مردم در میانشان به چند است؟ ببینیم این که گفته می شود تفاله ی افکار عمومی آنان نیزقیمتی است، درست است یا که نه. ببینیم آیا درپس و پشت مناسباتشان، جمعیتی از مردمان را برای اعتراض به پاره شدن عکس کسی تربیت و تجهیزکرده اند. وببینیم آیا همین مردم معترض، جوری تربیت شده اند که با دیدن خون های بنا حق ریخته شده، به عکس العمل قابلی درنیفتند؟
خدایا می خواهم به تو سلام کنم. مگرنه این که سلام گفتن، درعرف اجتماعی ما، برازنده ی کوچکترهاست؟ این ما، کوچک تو. وتو، بزرگ ما، بزرگترما.
خدایا دوست دارم سلام مرا با صدای ناز خودت پاسخ بدهی. دوست دارم با هرپاسخی که به سلام های ما می دهی، ما را در آبشارتبسم خودت تن بشویی. وبا چشمان خودت به قدوبالای ما بنگری، وضعف های ما را یک به یک به گنج های تمام نشدنی ات بسپری. می بوسیمت خدا. روی گلت را. تو نیز روی ما ببوس. آمین

سلام اقای دکتر نوری زاد
من یک جانبازم که تو سن 17 سالگی به این نعمت رسیدم
جناب دکتر من شما را دوست دارم به خاطر الان که امام فرمودند حال افراد ملاک است یا همچین مضمومی
جناب آقای دکتر میدانید و میدانم که میدانید چرا به این روز گرفتار آمدید و اینها هم که الان در بالای سر مردم جولان میدهند یک روز میفهمند که چرا به بلای بدتر از شما گرفتار شدند
میدنید که این تاوان کدام گناه است که کرده اید
میدانید که در دولت اصلاحات و صد البته در دوران سازندگی به جانباز 25 درصد تا 39 درصد 1500 تومان کمک معاش میدادند
می دانید که من جانباز برای دارویم جلو دکتر رحمتی معاونت بنیاد جانبازان استان فارس گریه کردم
بغض و سپس گریه ام نه برای دارو که از رنج بی توجهی بود
وقتی به سراغ مدیر کل بنیاد رفتم تا بگویم که بر سر جانبازان اعصاب و روان چه می اید گفت برو داد بر سر بهداشت درمان بزن
و نمیدانست که اگر از مسندش کنار برود و من سر جایش بنشینم بجای تمام جانبازان داد خواهم زد تا پرده گوش مدیر کل بهداشت و درمان پاره شود
تصویر یکی از دریافتی های وزیر دولت نهم و دهم را برایتان فرستادم تا بدانید که اینها با شما هیچ تفاوتی نمی کنند و البته با دولت سازندگی
که اگر شما نکردید ادعای کمتری داشتید و اینها بیشتر
اقای رئیس جمهور محبوب در دور اول فرمودند اگر در پایان دوره 4 ساله ریاست جمهوری من جانبازی بی خانه باشد من را باید اعدام کنند
اما نگفت که در پایان دوره اول و شروع دوره دوم او جانبازان را اعدام کرد و به زندان انداخت تا به همه بگوید که به حرفش پایبند بوده اما با چرخش 180 درجه
اینها و این مسائل در دوره سازندگی و اصلاحات پایه گذاری شد و فونداسیونی برایشان آماده کردید که با زلزله 25 خرداد هم فرو نریخت
و می دانید که روزی همین آقای عرب سرخی به شیراز آمد و در اداره به ایشان طی نامه ای تذکراتی دادم که اگر گوش کرده بود از این جوان بی نام و نشان به این روزگار گرفتار نمیشد
آن موقع که ریاست سازمان بازرسی و نظارت را به عهده داشت
و حالا هم نامه ها ارسال میکنم و وبلاگم را برای تذکر به خیلی از این افراد حذب اللهی و بسیجیان امروز نه بسیجیان جبهه و جنگ گذاشته ام
و میدانم که
می دانید و می دانید و می دانید و می دانید
پیش بینی هایی از حوادث سال های آینده ایران و جهان تا سال ظهور
http://salehat.ir/index.php?option=com_content&view=article&id=103:1389-11-06-21-02-04&catid=52:zohor
تنها دیدار امام خمینی و آیت الله سید علی قاضی و بیان اسراری از جانب ایشان
http://salehat.ir/index.php?option=com_content&view=article&id=68:1389-06-26-12-46-27&catid=52:zohor