مرگ، بیگمان سر خواهد رسید، و ما را و شما را به کام خود فرو خواهد کشید. جنازهی ما را که ناشناس و بیکس و کاریم، با شتاب، به آغوش سرد گور میسپرند، و جنازهی شما را که معروف عالمید، مردمان بیشمار، بر سر دست میبرند و اشکریزان و بر سر زنان، جلوی چشم صدها دوربین و صدها خبرنگار و صدها میهمان خارجی، در آرامگاه ابدیتان مینهند.
سلام و درود به محضر رهبر گرامی ما حضرت آیتالله خامنهای
مرگ، بیگمان سر خواهد رسید، و ما را و شما را به کام خود فرو خواهد کشید. جنازهی ما را که ناشناس و بیکس و کاریم، با شتاب، به آغوش سرد گور میسپرند، و جنازهی شما را که معروف عالمید، مردمان بیشمار، بر سر دست میبرند و اشکریزان و بر سر زنان، جلوی چشم صدها دوربین و صدها خبرنگار و صدها میهمان خارجی، در آرامگاه ابدیتان مینهند. مزار ما، گذرگاه باد و باران و محل تابش آفتاب داغ میشود، و مزار شما، با گنبد و بارگاهی مجلل، با تالارها و شبستانها و رواقها و صحنها و هتلها و دانشگاهها و حوزههای علمیه، و با فروشگاهها و کتابخانهها و بوستانهایی پر از گل و گیاه، آذین خواهد یافت.
ما، که غریب و گمگشتهایم، زود از خاطرهها محو خواهیم شد، شما اما، که از ساماندهندگان بخشهایی از تاریخ این سرزمیناید، تا روزگاران دراز بر سر زبانها خواهید بود. با هر آنچه که ما نخواهیم داشت، و با همهی آنچه که شما خواهید داشت، یک سرنوشت مشترک، ما را و شما را به هم پیوند میزند. و آن: پوسیدن و خوراک مار و مور شدن جسمهایمان، و پاسخگویی به رفتار و اعمال دنیاویمان در سرای باقی است. و باز این که: ترازوی دقیق و مویین خدا، به یک جهش، تکلیف خرد و کلان ما بینشانان را مشخص میکند، و تعیین تکلیف شما، به خاطر مسئولیتهای فراوانتان به درازا خواهد کشید.
گرچه در دستگاه سریعالحساب خدا، زمان به کشداری ایام عمر ما نخواهد بود، با شما اما، تا به ریز ریز امضاها و امر و نهیها و خندهها و اخمها و طردها و جذبهایتان رسیدگی نشود، زمان بر شما به کندی گامهای مور، گذر خواهد کرد.
ما را و شما را یک به یک بر بلندیهای محشر میایستانند تا راضیان و ناراضیان با عبور از مقابل ما، ما را و شما را شناسایی کنند و فریاد هواخواهی و دادخواهی سر دهند. ما را که آوازهای با ما نیست، مردمان فراوانی نخواهند شناخت، شما را اما دوستان راضی، و شاکیان ناراضی بسیار خواهد بود.
دوستان و دوستداران شما، از نیکیهای شما خواهند گفت. که:
خدایا، ما شاهد بودیم که سیّد علی خامنهای، سخنوری شجاع و نترس و صاحب نفوذ بود. ما را در همه حال به تقوای الهی دعوت مینمود. صدای خوشی در نماز داشت. از مال دنیا هیچ برای خود برنداشت. یک تنه دست به گلوی آمریکا و اسراییل فشرد و جلوی چشم مردمان دنیا، با این زورگویان خدانشناس درافتاد. سید عزیز، کشور ما را از هزار توی فتنهها عبور داد و به هر بهانه، ما را از دشمنان در کمین باخبر کرد و بر حذر ساخت. در زمان دراز رهبری او، کشور ما گرچه درفقر و فساد ریشهداری دست و پا میزد، همزمان اما از سلولهای بنیادین به شلیک موشکهای یک و دو و سهی شهاب، و از آنجا به غنیسازی اورانیوم، و از آنجا به پرتاب ماهوارهی امید، و حتی به پیروزی حزبالله لبنان در جنگ ۳۳ روزه بر اسراییل دست یافت. ما ای خدا، در زمان رهبری او، از انزوای فقر به در آمدیم و به نوا رسیدیم. خدایا، ما که در دنیا از او، و از رهبری او خوش و خشنود بودیم، تو نیز بیا و از او راضی باش و حساب و کتاب دنیا را بر او آسان بگیر و در بهشت خودت جا و مرتبهی مناسبی برای او مهیا کن.
رهبر گرامی،
همهی ما قبول داریم که شما هوشمندیها و درایتهای موثری را به روان جامعه جاری فرمودید، اما شرمندهام که فراتر از دوستان و دوستداران شما، که عمدتا از بهرهمندان رهبری شمایند، جماعتی نیز از شما به خدا شکوه خواهند کرد. من، از باب دوستی و رفاقت، و از باب فردای نیکی که برای شما آرزو دارم، شمارگانی از این شکوهها را برای شما واگویه میکنم تا مگر در این فرصت باقیمانده، خود را برای پاسخگویی به مطالبات رها ماندهی مردم در پیشگاه عدل خدا آماده کنید. با این اشارت، که دستگاه حسابگری خدای متعال، خود به ذات رفتار ما و شما واقف است، و ابراز رضایت و شکایت مردمان، تنها تراشهی نوری است از عدالت او تا حجت بر همگان ما وشما تمام شود. از زبان شخص شما بارها و بارها شنیدهایم که: مراقب ”حق النّاس” باشید. هرآنچه که من در اینجا از شکواییهی مردمانمان در محشر عدل خدا بر میشمرم، گزیدهای از میلیونها حق پنهان و آشکاری است که شما چه بخواهید و چه نخواهید، باید بدانها پاسخ گویید.
شاید دوستان چشمبستهی حضرت شما که در دستگاههای قضایی و امنیتی به انجام وظیفه مشغولند، از نمونهی پرسشهایی که من برای شما آوردهام برآشوبند و با من آن کنند که با صدها بیگناه کرده و میکنند، شما اما بزرگوارانه به آنها بفرمایید: چه نوریزاد را خاموش کنید و چه نکنید، و چه او را به داغ و درفش بسپرید و چه به تبعید و آوارگیاش دراندازید، من خامنهای در فردای حسابرسی نافذ خدا با همین پرسشها مواجهم. او را رها کنید که او حق دوستی را با من بجای آورده و مرا از فردای بیکسیام باخبر کرده است. پس با این مقدمه، شما را به عرصهی محشر میبرم. به همان بلندی مشرف. شما هستید و مردمان معترض. و خدایی که قاضی منصف این عرصه حساس و حتمی است.
در آن وادی پراضطراب، شاکیان شما از شما به خدا شکوه خواهند کرد و ندا در خواهند داد:
۱- ای خدا، سیّدعلی خامنهای، درکنار خوبیهایی که باید میداشت و داشت، و با کارهای خوبی که باید انجام میداد و داد، از همان بدو رهبری اما، برطبل تفرقهی آحاد مردمان کوفت و با علم کردن بیرق «خودی و غیرخودی» جامعه را رو به انشقاق هرچه بیشتر شتاب داد. وی، هیچگاه به ما که موافق او و کارهای او نبودیم، روی خوش نشان نداد و تا توانست، راههای عبور ما را مسدود کرد. خدایا، مگر نه این که او، علاوه بر آن که رهبر موافقان خود بود، رهبر ما مخالفان و منتقدان خود نیز بود؟ از او بپرس چرا حق رهبری را دربارهی ما مخالفان ادا نکرد؟ چرا بیهوده ما را به تنگنای دشمنی درانداخت؟ چرا حقوق ما را به هیچ گرفت؟ چرا در همه جا، گزینشگران او، راه را بر ما و بر فرزندان ما بستند و حیثیت اجتماعی و شهروندی ما را منکر شدند؟
۲- خدایا، دورهی طولانی رهبری سیّدعلی خامنهای، مرهون همراهی و همدلی ما مردمان ایران بود. او – سیدعلی – هیچگاه از جانب ما مردم به مشکلی که ناشی از عدم همراهی ما باشد، در نیفتاد. ما ایرانیان، جز همراهی با هر آنچه که او میخواست و بدان متمایل بود، دغدغهای نداشتیم. اما عجبا که درهمان سالهای رهبری او، جو جامعه، به لایههای تودرتوی خوف و هراس آلوده شد. جمعی از مردمان، به خاطر کمترین اعتراض و نقد از بزرگان تحمیلی، به حبس و شکنجه در میافتادند و دچار آسیبهای روانی و اجتماعی فراوان میشدند. شبها و روزهای خانوادههای بسیاری، در متن اضطراب سپری میشد. تا بدانجا که: امنیت روانی جامعه مخدوش گردید. فضای تلخ پلیسی، جان جامعه را خراشید. امنیتی هم اگر بود، برای موافقان او بود. نصیب مخالفان، گرچه نخبه و برجسته و کاردان و کارآمد، جز هراس، هیچ نبود.
۳- خدایا، در دورهی رهبری سیّدعلی، قانون، و تن سپردن مسئولان به قانون، خوار و خفیف شد. خواص، از قانون، نردبانی برای بالا رفتن از فرصتها پرداختند. یک فلکزده بینشان، بخاطر یک میلیون بدهی، به زندان حکومت میافتاد، اما رییسجمهور مطلوب او، و معاون اول رییسجمهور، و برخی از وزرا و مدیران دولتی او، با میلیاردها اختلاس و کلاشی، در ماراتن فریب مردم، دکمههای بیخ گلو را به رخ میکشیدند و به ریش قانون و به ریش مردم میخندیدند. همین قانون، درمجلس، فرش زیر پای نمایندگان بزدل مجلس میشد. تا در دستگاه قضایی توسط برخی از قاضیان مرعوب و رشوهخوار ذبح شود، و پوستش به دست جمعی از ماموران وزارت اطلاعات دریده گردد، و تا مایملکش، به یغمای آن دسته از سپاهیانی رود که در چارچوب قانون میایستادند و هیکلش را رنگ میزدند.
۴- خدایا، در زمان رهبری سیّدعلی، کارهای خوب و فراوانی صورت گرفت، با آن همه اما، اعتیاد و بیکاری و مصرف فراوان، عضو موثری از شاکلهی کشور شد. آبروی کشور در سطح جهان، فرو کشید و به انتهای جدول آبروداران جهان نزول کرد. علتش این بود که هم خود سیدعلی، و هم دولتمردان، و هم مجلسیان، و هم قاضیان، و هم پاسداران، و خلاصه: همه و همه، مشغلههایی پیدا کرده بودند که سخت مشغولشان کرده بود و فرصتی برای آنان باقی نمانده بود تا به سالمسازی فضای کلی جامعه بپردازند. وقتی هر یک از اینان به کارهای متعددی گرفتار بودند، کسی نمیماند که به اعتیاد گستردهی مردان و زنان و جوانان کشور، و به بیکاری آنان، و به مصرفگرایی فراوانشان، و به کجرویهای مکررشان رسیدگی کند.
۵- در زمان سیّدعلی، خدایا، ریا و چاپلوسی و دروغ و مسئولیتناپذیری مردم و مسئولان، به فرهنگی رایج منجر شد. مسئولان، پیوسته دروغ گفتند و کج رفتند، و مردم، با نگاه به آنان، از آنان آموختند: آنجا که فرد نامتعادلی چون رییسجمهور دروغ میگوید و پول و فرصت مردم را بالا میکشد و دوستان خود را نیز دراین حرامخواری و به باد دادن فرصتهای بیبازگشت کشور تهییج میکند، پس چرا آنان نخورند و مصرف نکنند و دروغ نگویند و دوستان و همکیشان خود را به نوا نرسانند.
۶- نخبگان، خدایا، به دلیل بر سر کار بودن ناشایستگان و نالایقان، و به دلیل تخریب وجههی قانون، و به خاطر امنیتی که وارونه عربده میکشید، ناگزیر به خارج از کشور پناه بردند. و کشور، روز به روز، به فقر نخبگی درافتاد. کارهای محوری کشور بر زمین ماند. مدیریت کودنانهی مبتنی بر نفتخواری، نشان داد که جز شعارهای سطحی سال به سال، هیچ تحرک قابلی برای اقتصاد غیرنفتی کشور در کار نبود. خدایا بزرگان ما، ما را جوری تربیت کردند که جز مصرف و کمکاری و کجروی، دغدغهای نداشته باشیم. نخبهها رفته بودند و کشور، دربست در دست آنانی بود که با نخبگی نسبتی نداشتند. و همین آفت نخبهکشی و گرایش به بینخبگی، باعث شد که کارها بدست نااهلان و بیسوادان بیفتد و داراییهای کشور به باد داده شود.
۷- خدایا، در زمان سیّدعلی، بویژه در اواخر عمر او، مردمان، که طبق قانون، از حق انتقاد و اعتراض و اعتصاب برخوردار بودند، هیچگاه فرصتی برای ابراز خواستههای خود نیافتند. کمترین تقلای نقد و اعتراض آنان بحساب دشمنی و جاسوسی و براندازی گذارده میشد، و در حرکتی همهجانبه، همهی معترضان به شکنجه و زندان و انفرادی درمیافتادند، و در احکامی مضحک و از پیش مشخص، به سه سال و پنج سال و ده سال و اعدام، محکوم میشدند.
۸- خدایا، دیدی که خامنهای، در کنار همهی خصلتهای خوبی که داشت، برای تداوم رهبریاش اما، مقولهای به اسم نظارت استصوابی را در انتخابات مجلس خبرگان باب کرد تا مبادا، نمایندهای مستقل و منتقد و صاحبرای، به آن مجلس راه یابد و به ساحت رهبری او و خطاهای رهبری او متعرض شود. نتیجه این شد که نقد از رهبری به گناهی نابخشودنی تغییر ماهیت داد و کسی را جرات اعتراض و ایراد و پرسش نماند. و باز نتیجه این شد که هالهای از تقدس به ساحت رهبری او راه یافت و بکلی سیدعلی را از دسترس ما مردم جدا کرد و به دوردستهای تقدس برد و بر سریر سروری نشاند. قدرت مطلقهای که او برای خود سامان داده بود، هرگز به کسی و جریانی اجازهی ورود به حریم آسیبشناسی خیرخواهانه رهبر نداد. نتیجه این شد که خلافکاری، به بدنهی بیمار و تبآلود ارکان اصلی کشور رسوخ کرد. و کسی نبود از کسی مطالبهی حق مردم کند. کشور سال به سال، از جهات گوناگون فرو کشید و در زبالهی روابط تو در توی مناسبات سخیف طایفگی فرو رفت و پس کشید و با همهی هزینهها و شهیدها و آسیبها و زحمتها، به جایی نیز نرسید.
۹- در ادامهی این فروپاشیهای همهجانبه، به چهرهی کلی کشور نقابی از دروغ بسته شد. به نحوی که: صدا و سیما، خشنترین دروغها را آذین بست، و وجههی ملی بودن خود را در سانسوری سراسیمه و گسترده، به فریبی مشمئزکننده تنزل داد. و سایر رسانهها نیز، به تلمبهای مانند شدند که از چاه آب، به جای آب، سرگینهای بویناک بیرون میکشیدند و جبّارانه آن را بر طبق نیاز مردم مینهادند.
۱۰- خدایا، سیّدعلی، رسما در دفاع از فرد کمخردی چون احمدینژاد به میدان رفت و سیمای مستقل رهبری خود را خرج او کرد تا به زعم خویش حفظ نظام را که از اوجب واجبات بود، جامعیت بخشد. و حال آن که، حفظ نظامی که تا گلو در پلشتی و دروغ و فریب و ورشکستگی فرو رفته بود، جفا به مقام خداوندگاری تو، و جفا به ما مردم و نسلهای بعدی ما بود. باید آن نظام آلوده به دروغ، جایش را به یک نظام درست میداد اما خامنهای راه را بر هرگونه تغییر بست تا بساط قدرت، همچنان در اختیار او باشد.
۱۱- خدایا، در زمان دراز رهبری سیّدعلی، نمایندگان روحانی او، به هر کجای مقدّرات جامعه سر فرو بردند و بی آن که مسئولیتی بپذیرند، در بایدها و نبایدها و حیثیات کلی کشور دخالت کردند. و چون سواد و آگاهی و تخصصی در آن امور نداشتند، روند اوضاع کشور را به قهقرا بردند. سال به سال، کشور، به لحاظ علمی، و به لحاظ توسعه و رشد در موازین حقوقی و اجتماعی و فرهنگی، فرو کشید. تا آن که در انتهای رهبری او، جمهوری اسلامی ایران، در کنار کشورهای ورشکسته، به آمار جهانی راه یافت. اختناق و سانسور و حقپوشی، به رویهای متداول بدل شد. هم در میان مردم، و هم حتی در میان روحانیان. روحانیتی که جذابیت منبر و خطابهاش در آزادگیاش بود، و در سخنوری شورانگیز و منتقادانه و روشنگرانهی او، به آنچنان بهتی از ترس و خط قرمزهای حکومتی در افتاد که در منبر او هیچ فصل مشترکی از درد و داغ مردمان مشاهده نشد. این بهت ناشی از ترس، به خانهی معنوی روحانیان که حوزههای علمیه باشد نیز راه یافت و از او چهرهای مخوف پرداخت. هیچ روحانی مستقلی پیدا نشد که ترس را زیر پا بگذارد و سخن از بغضها و دردهای مردم بگوید و انگشت بر نقد مراجع و حوزهها و حاکمیت بگذارد. روحانیتی که هویتش در استقلال و عدم وابستگیاش به حکومتها بود، به آنچنان روزی از بیهویتی دچار شد که جز روحانیان مجیزگو را فرصت منبر و تبلیغ نماند. چرا که روحانیان منتقد، به اسم منافق، از گردونهی مجامع و حوزههای علوم دینی کنار گذارده میشدند. در عوض، مداحان سطحی و فریبکار، فرصت جولان یافتند و طی سالهای متمادی، بلایی بر سر اسلام و شرافت دینی مردم آوردند که اگر کینهتوزترین دشمنان اسلام نیز به واژگونی تشیع در کشور ما اراده داشتند، هرگز به این سهولت به آرزوی خود نمیرسیدند.
۱۲- خدایا، سیدعلی، با گماردن افراد سست و بیدانشی چون شیخ محمد یزدی بر راس دستگاه قضا، حیثیت قضا و قضاوت را در کشور ما به خاک انداخت. در کشورهای کافر دنیا، عدالت ناشی از قانون، حتی به رییسجمهور و دولت و بزرگان آن کشور میپرداخت و به محض تشخیص خطا، آنان را از بلندای قدرت به زیر میکشید. اما در کشور ما، قانون و قضا، به طنزی بدل شد که جز شوخی از آن چیزی مستفاد نمیشد. ظاهرا همگان، و بویژه بزرگان، راههای گریز و دور زدن قانون را به خوبی دریافته بودند و دلیلی برای هراس از گرفتاری نداشتند. آنچنان که گویا جمعی از قاضیان به رشوه، و جمعی به نابخردی، و جمعی به انتشار نکبت در دستگاه قضا مامور شده بودند. و در آن میان، از دست قاضیان صادق و قلیل نیز کاری ساخته نبود. اوج فلاکت دستگاه قضا آنجا پا گرفت که روحانی خالیالذهنی چون صادق لاریجانی به حکم سیدعلی بر مسند قاضیالقضاتی کشور نشست. در طول تاریخ و در همه جای دنیای فهم، قاضیالقضات به کسی گفته و میگویند که در کار قضا و قضاوت، هم بلحاظ علمی، و هم از حیث تجربه، کارآمد قاضیان و کارکشتگان دستگاه قضا بوده باشد. اما این شیخ، بدون این که ذرهای تجربه، و ذرهای دانش قضایی داشته باشد، بر مسندی نشست که هرگز مستحقش نبود. وی، نیامده آستینها را بالا زد و گوش بفرمان شد و هرچه را که ماموران وزارت اطلاعات و پاسداران امنیتی به او دستور فرمودند، در دستور کار خود قرار داد و برای اولین بار در تاریخ قضا و قضاوت، به خلق جرمهایی مبادرت ورزید که از فرط سستی، کودکان را نیز به خنده وا میداشت. اما همین جرمهای خندهدار، باعث شد که با امضای این شیخ قضاوت نکرده و قضاوت ندیده، ناگهان صدها مرد جوان و پیر و زن و دختر به زندانهای انفرادی و شکنجه در افتادند. خدایا، ما به چشم خود دیدیم که انسانیت، در آن ژولیدگی قضایی، چگونه به هیچ گرفته شد، و عدالت و علی و اولاد علی، و همهی آموزههای دینی، به اسم دین چگونه به مسلخ برده شدند.
۱۳- البته خدا، در همهی این سالها، سیدعلی، فرهنگ شعارگویی و شعارخواری را در جامعهی ما به اعلا درجه رساند. تا توانست، با الفاظی تند و گزنده، و با ادبیاتی که دورهاش سپری شده بود، با قدرتهای برتر جهان سخن گفت. بی آن که پا به پای مرگ بر آمریکاهای مکررش، در داخل، مقدمات درستی و عدل و انصاف و کار و تولید و معیشت و رشد و توسعه و بالندگی را فراهم آورد. این ادبیات، از گنجینهی داراییهای خود، فرد منطبقی چون احمدینژاد را برگزید و برکشید و بر مسند نشاند تا بلندگوی شعارگویی فعالتر شود، و سفرهی شعارخواری عوام، با همهی فلاکتی که گرفتارش بودند، آذین یابد. این شعارها، کشور ما را بر صدر جدول نفرت مردمان جهان نشاند. هر کجا در هر نقطه از جهان فهم، تا اسم ما ایرانیان شنیده میشد، ای خدا، بی آن که دیرینگی چند هزار سالهی ما، و داراییهای علمی و فرهنگی ما متبادر شود، تندی و عبوسی و هیمنهی تروریستی ما تبلیغ میشد.
۱۴- خدایا، ما از همین صحرای محشر، با صدای بلند اعلام میداریم: ماموران سیدعلی ممکن است از مطالعهی این نوشته برآشوبند و برای نویسندهی صادق آن برنامهای تدارک ببینند. به آنان بگو که اگر نوریزاد در زمان علی (ع) بود و این نامه را از سر خیرخواهی و حتی انتقاد صرف برای او مینوشت، با آغوش گشودهی علی و یاران او مواجه میشد و هرگز کسی متعرض او نمیشد. اما چرا در جامعهی ما، علی و اولاد علی، برای حکومتی هزینه شدند که نسبتی با عدل و سیرهی علی نداشت اما مرتب از علی سخن میگفت و از همگان انتظار همراهی داشت و همگان را نیز به عاقبت کوفیان و خائنان کوفه احاله میداد.
۱۵- خدایا، سیّدعلی، با همهی مراتب علمیاش، و با همهی زیرکی و شم شریف سیاسیاش، و با همهی ذکاوتهای منحصر بفردش، بی آن که خود به عاقبت رفتارش بیندیشد، به برآوردن قدرتی مخوف و پنهانی دست برد. سپاه را که باید از مراودات سیاسی و اقتصادی و اطلاعاتی به دور میبود، به هر کجای مواضع کشور نفوذ داد و مستقیما دایرهی سیاست را که به سلامت روانی آحاد مردم و برجستگان سیاسی کشور محتاج است، به قمه و کلت و ضرب و شتم و زندان و شکنجه آلوده کرد. به موازات دستگاه رسمی وزارت اطلاعات، سپاه را واداشت تا او نیز به کارهای اطلاعاتی و امنیتی ورود کند و بساط موازی و مشرف بر وزارت اطلاعات را در همه جا بگستراند. این قدرت پنهان، هم خود قاچاقچی فعالی بود و سالانه میلیاردها دلار از مبادی رسمی و غیررسمی به واردات کالا مبادرت میکرد، و هم با کلت و بیسیم و مسلسل خود در مناقصههای اقتصادی شرکت مینمود و در همه جا نیز برندهی بلامنازع این مناقصهها بود، و هم به تنظیم روان امنیتی کشور – آنگونه که خود میخواست – دست میبرد.
مشغلههای این چنینی، ای خدا، باعث شد که سیّدعلی، هرگزبه میزان مصرف مواد مخدر در کشورش که در صدر جدول جهانی بود، نیندیشد. و همچنین، هیچگاه به رواج تنفروشی دخترکان و زنان سرزمینش، و به فروپاشی روال رایج فعالیتهای اقتصادی مردمش، و به اسلامیکه زیر دست و پای ماموران قلدر و بیخرد، و مسئولان بیکفایت، و قاضیان مرعوب و ناسالم پرپر میزد و استمداد میطلبید، توجه نکند.
۱۶- تا این که ندانمکاریها و شعارگوییها و فریبکاریهای فرد نالایقی چون احمدینژاد، سرنوشت سوزناک ما را به تحریم و تقبیح و تحقیر جهانی درانداخت. بله ای خدا، جهانیان، با هر نیت و با هر آواری که برای ما تدارک دیده بودند، در تحریم همهجانبهی ما متحد شدند. التماسهای پنهان و آشکار رییسجمهور آشفته حال ما به جایی نرسید. تا این که متحدان جهانی، با همین تحریمهای همهجانبه، بساط کاذب برقراری و برپایی ما را برچیدند و بر زمین گرممان کوفتند.
رهبر گرامیما،
کامتان شیرین. اگر که، از مطالعهی این نوشته کامتان تلخ شده است. ما به همگان، و حتی به کودکانمان آموختهایم: دوستی در صداقت است، گر چه تلخ. اگر مرا بنا بر چاپلوسی و فریب بود، شما را با الفاظی نرم و سراسر مداحانه میستودم. اما چه کنم که هنوز شما را دوست دارم و به نام نیک شما در پهنهی تاریخ این سرزمین، سخت مشتاقم. پس، این آخرین نوشتهای است که مستقیم، رو به شما مینویسم. و خود، به عاقبت تلخ آن واقفم. چرا که ماموران و قاضیان گوش بفرمان ما، در کار خود استادند. آنان نیک میدانند چگونه یک معترض و منتقد را با شکنجه و فحشهای ناموسی به تنگنای روحی و روانی در اندازند. من همهی این ابتلائات آتی را بجان میپذیرم تا صدای سخن خود را به گوش حضرت شما برسانم.
ای کاش بعد از پنج نامهای که چه در بیرون زندان و چه از داخل زندان برای جنابعالی نوشتم، مرا فرا میخواندید و بر من میآشفتید که فلانی، تو را چه میشود؟ مرگت چیست؟ و من، با شما، نه از فرصتهای از کف رفته، نه از بسیج و سپاه واژگون شده، نه از بنبست حتمی و فروپاشی عنقریب، نه از مردم از کف رفته، نه از فلاکت جهانی مردمان ایران، بلکه از ضربههایی میگفتم که بر در خانهی شما میخورد و شما آنها را نمیشنوید. و آن، ضربههای کف دست مرگ است که بر خانهی دل ما و شما میخورد و ما بیاعتنا به او، سر به کار دلخواه خود فرو بردهایم. بله رهبر گرامی، مرگ، بیگمان سر خواهد رسید، و ما و شما را به کام خود فرو خواهد کشاند. جنازهی ما را که ناشناس و بیکس و کاریم، با شتاب، به آغوش سرد گور میسپرند، و جنازهی شما را که معروف عالمید، مردمان بیشمار، بر سر دست میبرند و اشکریزان و بر سر زنان، جلوی چشم صدها دوربین و صدها خبرنگار و صدها میهمان خارجی، در آرامگاه ابدیتان مینهند.
رهبر گرامیما،
این که ”آخرین نامه” را به این نوشته عنوان دادهام، نه از این روی است که امیدم از شما و اصلاح امور کشور سلب شده است، بلکه آرزو دارم در این روزهای پایانی عمر، نام نیکی از خود به یادگار گذارید و خطاهای رفته را به سامان خویش باز آورید. فردا، مردم از ما که بینشان و بیآوازهایم، هیچ نخواهند گفت، اما از شما، به محافل مردمان، سخنان فراوانی راه خواهد یافت. آنان با غرور خواهند گفت: خامنهای، رهبری فهیم و باخرد بود. گرچه در مقطعی از اواخر عمرش، رشتههای ادارهی کشور از دستش به در رفت و خسارتها بالا گرفت، در سالهای بعد اما، وی به مجاهدتی شبانه روز پرداخت. دلهای رمیده را از هر سو بر سر سفرهی همدلی باز آورد و برای ایرانیان پراکنده آغوش گشود. اشکها را سترد. قدرتهای در سایه را از هر کجای کشور به زیر کشید. به نمایندگان مردم اقتدار بخشود. خود را، همچون نلسون ماندلا، از منصبهای کلیدی کشور کنار کشاند و راه را بر حاکمیت قانون هموار ساخت. بساط رابطههای مخوف را برچید. آدمهای کمخرد خانه کرده بر مسندها را به زیر آورد و برجستگان و شایستگان را بر سر کارها گمارد. مرز مضحک میان خودی و غیرخودی را محو کرد و شرافت مخدوش ایران و ایرانی را ترمیم کرد و برکشید.
آری رهبر گرامی،
همهی ما دوست داریم شما را بر بلندای سربلندی ببینیم و نام نیک شما را بر تارک همارهی تاریخ سرزمین خویش تماشا کنیم. شما اکنون، در دو قدمی یک چنین افق مبارکی ایستادهاید. در این یک سال گذشته، مردمان ما توسط همان قدرتهای در سایه، به آسیب و تفرقه و انشقاقی بزرگ دچار شدهاند. به امید روزی در همین نزدیکیها، که با درایت شما، همهی دورنگیها به یکرنگی، و همهی جداییها به یکتایی منجر شود. و این، ممکن نخواهد شد الا با به بازی گرفتن فهم مردمان. حکومتی که بر جهل مردمان خویش خانه بسازد، شایستهی حتمیفروپاشی است. و شما نیکتر از ما میدانید که: ما را جز به فرا بردن فهمها، و اعتنا بخشودن به خواست مردمانمان چارهای نیست.
رهبر گرامی،
اگر پرسش شما این است که از کجا میتوان آغاز کرد، پاسخ میدهم: به یک دستور شریف شما همهی زندانیان بیگناه ما به آغوش عزیزان خویش باز میگردند. این همان بارقهی پربرکتی است که امید بارش آن را به شما دل بستهایم. مابقی راه را خود خدا پیش روی شما خواهد گشود. و من، نام نیک شما را میبینم که مردمان ما با غرور بر زبان میآورند و بدان مباهات میکنند. یا علی!
فرزند شما: محمد نوریزاد بیست مرداد هشتاد و نه
برای درس انشا نویسی خیلی خوبه
به عنوان یک دانشجوی افغانستانی، شجاعت شما را تحسین می کنم ای کاش مانند شما شجاع بودم
ان شاء الله شاهد آزادی زندانیان در عید امسال باشیم
درود بی کران بر این فرزند راستین ایران زمین. هزاران درود!
بادرود برهمه آزادگان زمان علی الخصوص آقای نوری زادهمانطور که قبلا هم اشاره کردم چ/ن همه دردکشیده وزجردیده ایم وخشونت عریان را باگوشت وروح خوددرک کرده ایم بایدازخشونت به هرشکلش دوری کنیم وگزک دست برادران ولائی ندهیم آری مامبارزه ای عاری ازخشونت برمبنای اصل برابربودن وپاسخگو بودن انسانهاآغازمی کنیم وپیشنهاد می کنم درروز خواستی مثلا روزانتخابات مجلس باهم قرار گذاشته درهر شهری جلوی زندامن آن شهربرویم وحالی که زندانی غیررسمی آقایان هستیم خودرابه عنوان زندانی رسمی معرفی کنیم وازحقوق قانونی یک زندانی بهره مندشویم.
شما فکر نمیکنید اگر تعریف وتمجیدات امثال شما در اوایل رهبری نبود احتیاجی به ایت نامه ها نبود
رحمت به مادری که بتو شیر داده ورحمت بپدری که بتو نان داده.رجمت به خان.اده ای که تو در ان بزرگ شده ای
همه میمیریم ولی من به ان دنیای تو غبطه میخورم
ایران باید به فرزندانی چون تو ودکتر خز ئلی افتخار کند
ارش کمانگیر بابک خرم دین سربداران……….میرزا رضای کرمانی سرمنگ سیامک دکتر مصدق دکتر خزعلی و محمد نوری زاد
برادر بزرگوارم جناب آقای نوری زاد
ایمان و تقوای شما، من را به یاد بسیاری از دوستان و فامیل در زمان شاه میاندازد که امروز جای خالی آن ایمان را در دلهای تقریبا همه آنها که هنوز زنده هستند حس میکنم.
من خوب میفهمم که شما این نصیحتها را وظیفه دینی خود میدانید ولی برادر عزیز من، خامنهای تاری به دور خود تنیده که بیرون آمدن از آن قابل تصور نیست و فقط مرگ یا محاکمه او را از این تار تنیده بیرون خواهد آورد.
به هر حال، درود بر تو، باز هم میگویم تو کسی هستی که هنوز من را به یاد انسانیتهای مومنانهای میاندازی که سالهاست مرده اند.
پیروز و در پیشگاه خدایت سر بلند باشی.
همه چیز را نگفتی ای شجاع ترین خودت را خسته نکن.
درود بر تو
که چه زیبا وچه مستدل وچه شجاعانه مینویسی ولی هر چقدر هم بنویسی با توجه به شر ایط جامعه باید گفت حرفی است از هزاران کاندر عبارت امد
برای ادای مطلب که نه این تعداد نه نامه که احتیاج به نوشتن صد جلد کتاب هست
وصد البته نرود میخ اهنین در سنگ
واینرا تاریخ وسیره دیکتاتورها ثابت کرده است با اینهمه این نوشته ها برای نسل من وما که اینگونه بز دلانه ورذیلانه ریستسم و سند افتخاریست برای فرداهای تاریخ تا ایندگان بدانند که در این زمان همه مثل من تن به اینهمه طلم تحقیر وپستی ندادند تا ایندگان بدانند که در این سرزمین هنوزفرزندانی از سلاله کاوه اهنگر بوده اند تا بدانند مادران این سرزمین چنین فرزندانی را به این اب وخاک تحویل داده اند
بلی عمر همه ما بزودی میگذرد وعمر رهبر بسیار عظیم الشان انقلاب هم
وچه مایه سرفرازیست که اگر انگونه رهبری دلریم اینگونه دلیر مردی هم داریم
فردای قیامت کسی باید پاسخگوی زندگی بر باد رفته دخترانی باشد که در عنفوان جوانی بجای رسیدن به ارزوی پوشیدن رخت عروسی وبا ناز وکبکبه رفتن به خانه بخت در اثر اسیبهای اجتماعی سر از فاحشه خانه ها در اوردند
پیکر ان جوانانی که هر روز در سرزمین نفرین شده ما هر روز بر چوبه دار میرقصندنمایش کوچکی از فجایعی است کهاین رززززززززززززززززززززیم به سر بسیاری از جوانان این مملکت اورد پیکر انان بزرگترین سند تباهی وفساد این جامعه ورو سیاهی حاکمان مملکت است که شرایط را اینچنین برای رشد فرزندان مملکت الوده مرده اندچه بگویم که فکر میکنم همه اگر نه .لی اکثریت ما میدانیم ولی شهامت ودلاوری لازم را نداریم
سلام.تصمیم دارم با تو که بدون هیچ مقدمه بردلم نشستي ،بدونهیچ مقدمه وبیپرایه سلامت کنم.تویی که درصفا واخلاص وشجاعت دل را به پيش ابوذر مي بری ای محمد عزیز حقا که اسمت برازنده ات است (ستوده شده)مطلبت را برا شهید رضا هدی صابر خواندم ومثل همیشه دلم را بردی.محمد عزيز انصافا علاوه بر انسانیت در نثر هم استادی پس نمی توانم دربرابر تو با قلم بازی کنم .گاهی انسان از بس که مصداق آدمی نمی بیند آدمیت را گم می کند وحتی شک می کند که مگر با این اوصاف علی واقعیت داشت مگر می شود شخصی به نام حسین وجود داشته باشد واین قدر مردانگی داشته باشد نه همه اینها دروغ است چرا که اسان قادر به این اعمال نیست ولی ناگهان مرداني چون تو،چون هدی صابر،چون عیسی سحر خیز وخوبانی چون تو پیدا می شوند واین شک سنگین را نابود می کنند ودر دل برف چونان لاله سر بر می دارند وروح خسته وبی ایمان ما را جلای ایمان می دهند ای محمد عزيز قسمت مي دهم در روز محشر شفیع من باش ومرا دعا کن که شايد دعای خوباني چون تو در حق بداني چون من قبول افتد با ذکر یک خاطره خدا حافظی می کنم .به یاد دارم که روز 30 خرداد 88 روزی که ندا آقا سلطان شهيد شد من در مشهد بودم وچند ماهی بود که هرروز زیارت عاشورا مي خواندم وآن روز وقتی که زیارت نامه را به دست گرفتم ناگهان احساس کردم که امام حسین (ع)در مقابل چشمانم ایستاده ومی گوید نفرین به تو که ما را مسخره می کنی تویی که می گوی بابی انت وامی ولی از ترس جان خودت وخانواده ات سرت را چون کپک در برف کرده ای …به روح امام حسین قسم تا چندین ماه جرات خواندن زیارت عاشورا نداشتم…برایم دعا کن تا بتوانم یک زیارت عاشورای واقعي بخوانم…
درود همه ملت ایران بر محمد نوری زاد که به حق فرزند دلیر و شایسته ایران زمین است.
والله قوت قلب میگریم
Working like a nursing assistant is not a task as simple because it may possibly appear just before you obtain into it. You will have to virtually apply all your knowledge in addition to skills discovered during the diploma program. In order to perform nicely practically, you need to select a nursing college that is affiliated with an equally accredited nursing home, hospital as well as any kind of other wellness facility where you can apply your newly discovered abilities every day.
درود خدا و مردم سبز ایران بر برادر بزرگمان محمد نوریزاد
بزرگوار دوام بیار چیزی نمانده
بابا دامت گرم نوری زد نفستو میبوسم که حرف حق میزانی بابا اینا که این نو ادبیتو نمیفهمند باید طور دیگی با اینا رفتار بشه باید با یه اردنگی بندزیمشون بیرون کاری که اینا به کشور عزیزمون کردن مغولها نکردند
کل یوم عاشورا و کل ارض کربلا
………ای جهادگر بی سنگر , چه حزن انگیز است که می بینم همچون سالهای دور دفاع مقدس باز بدون سنگر بدفاع از خق پرداخته ای و با تاسی از مولایت سیدشهدا , در جامعه کوفی زده شعار هیهات من الذله سر می دهی
درودبرغیرت وشرافت نوریزاد
گرچه از اینکه یک عمر طرفدار این آدم کشان بودی، هرگز بخشیده نخواهی شد، ولی مرد بزرگ و دلیری هستی.
درود بر تو
بت زشتی را که شما و امثال شما ساختید و برافراشتید، اکنون گریبان خود شما را گرفته.
امید وارم این گفتهها و این سختیها باعث شود خداوند از فلاکتی که مردم را گرفتار آن کردید با رحمت بگذرد
سلام بر تو مرد بزرگ آزاده،واقعا مردانی امثال تو در این دنیا کمیابن،خاری هستی در چهم این دولت دیکتاتوری با رهبر شکست خوردش،خدا یارو یاورت باشه،سبز باشی و جاودان.
به اميد ازادي اقاي نوري زاد عزيز. بنده هم به نوبه خود نسبت به اين اقدام غير مسئولانه مسئولين مربوطه معترض هستم.
مسئولين بايد بدانند اقاي امسال اقاي نوري زاد يك تفكر هستند نه يك جسم بنابراين با زندان و… نميشود كاري كرد مگر با عقلانيت و تفكر منطقي در جهت صحيح
خدا من رو ببخشه که در دوران جوانی ، نسبت به ایشون دارای شک و تردید بودم ، شجاعت را به معنی کامل میشه در رفتار و کلام ایشان درک کرد ، مطمئن باشید یک روز این نامه جزو درسهای مدارس ایران قرار میگیره ، درسی به نامه شجاعت .
حيف از طلا…
آیت الله بهاءالديني (ره) :
الحمد لله! ما به حرف اين سيد (آیت الله خامنهای) گوش كرديم، آقا (امام زمان عج) آمد ملاقات ما
+ فایل صوتی
http://salehat.ir/index.php?option=com_content&view=article&id=84&catid=42
امام زمان در نامهاي به چهارمين و آخرين نائب خاصش، چنين مينويسد:و به زودي كساني در ميان شيعيان من پيدا خواهند شد كه مدعي مشاهده و ديدار با من هستند، آگاه باشيد كه هر كسي پيش از خروج سفياني و صيحه، مدعي مشاهده شود، دروغگو و مفتري است. و لا حول و لا قوة الا بالله العلي العظيم
لعن الله علی القوم الظالمین
شاگرد آیت الله قاضی : آن گروه که آخرتشان مقدم به دنیا است ، دور و بر آقای خامنه ای جمع هستند
http://salehat.ir/index.php?option=com_content&view=article&id=66&catid=45
سلام آقای نوری زاد
یادت هست پارسال این شعر رو برات نوشتم و توی وبلاگت سانسورش کردی
امیدوارم خدا شما و همه ما رو از این مصیبتی که بهش دچار شدیم نجات بده
ای رهبر فرزانه / خسرو ک
1
ای رهبر فرزانه بگو باز سخن
از دشمن و از دشمن و باز از دشمن
اما کمی انصاف بده ، خوب ببین
دشمن تویی امروز درین خاک کهن
2
ای رهبر فرزانه ! تو گمراه شدی
سرمست و خراب قدرت و جاه شدی
عمامه فرو گذار و بر سر نِه تاج
شب ماست نخور ، پلو بخور ، شاه شدی
3
ای رهبر فرزانه ! توهّم تا کی ؟
از راه درست ، اینهمه گم تا کی ؟
دست تو و احمدی نژادت رو شد
دق دادن بچه های مردم تا کی ؟
4
ای رهبر فرزانه ! چرا بلوا شد ؟
فردای نماز جمعه ات غوغا شد
اوباش بسیجی و لباس ِ شخصی
بی اذن تو از کجا یهو پیدا شد
5
ای رهبر فرزانه ! چه کردی با ما ؟
ما دشمن خونی تو بودیم آیا ؟
یک رای سیاه تو چرا پرپر کرد ؟
سهراب و ترانه و کیانوش و ندا ….
6
ای رهبر فرزانه ! چه کرد این محمود ؟
که قلب و روان تو به کلی بربود
در خیل عظیم چاکرانت آیا
کلاش و دروغگو تر از او هم بود ؟
7
ای رهبر فرزانه ! تجاوز ؟! کشتار ؟
تهدید ؟ شکنجه ؟ جلب ؟ زندان ؟ آزار ؟
از رافت اسلامیتان سیر شدیم
ای خوش به سعادت اسیر کفار
اگه راست می گویید خود شما چرا حرف های منتقدین خود را درج نمی کنید شما هم که خودتان فقط تعریف و تمجید از خودتان را بیشتر به نمایش می گذارید من خودم یک متن بلند بالا برای آقای نوری زاد نوشته بودم و نظر داده بودم ولی هیچ جای سایتشون ثبت نشد افسوس که ما همیشه دست به گله کردنمون از دیگران خیلی خوبه ولی وقتی نوبت به خودمون می رسه از شنیدن حرف حق برآشفته می شویم همیشه گفتن یک سوزن به خودت بزن یه جوالدوز به دیگری شما طاقت یک سوزن کوچک به خودتون زدن را هم ندارید.
من کاری به روح اله خمینی ، علی خامنه ای ، میرحسین موسوی ، اکبر رفسنجانی و … ندارم فقط همینقدر میدونم این حکومتی که الان داریم اون چیزی نیست که سال 57 به خاطرش اومدیم تو خیابونا و به خاطرش سینه مونو جلوی تفنگای شاه سپر کردیم اون موقع دنبال آزادی و حذف دیکتاتوری و نداشتن زندان سیاسی و زندانی سیاسی جامعه آزاد روزنامه ها و رسانه ها و از جمله رادیو تلویزیون آزاد دانشگاهی که دانشجو هاش تو بیان نظرات و اعتقاداتشون مثل هنرمندا و روزنامه نگارا و بقیه آهاد ملت آزاد باشند بودیم و اینکه کسی نگه همین یک حزب رو داریم و هرکی نمیخواد میتونه گورشو از این مملکت گم کنه و بره و یک گروه خاص بر کشور حکومت کنه و به واسطه داشتن قدرت مطلقه و سازمان امنیتی اهریمنی همه را مرعوب کند و هرکسی رو به راحتی بگیره و بهش هر تهمت ناروایی که بخواد به استناد دادگاههای فرمایشی و قضات غیر مستقل و خود فروخته بهشون نسبت بده و به حرف هیچ مرجع خارجی هم گوشش بدهکار نباشه و هیچکس هم نتونه کاری بکنه و نطق بکشه
خلاصه غلط کردیم حداقل کارهایی که رژیم شاه کرد هیچکدومش به حساب دین و مذهب گذاشته نشد ولی همه این جنایات و اشتباهات چه بخواهبم و چه نخواهیم داره از جیب دین خرج میشه
اط اون افرادی هم که بیخودی از بعضی ها صرفا به این دلیل که اسمشون شبیه امام اول شیعیان است طرفداری میکنند دوستانه میگویم که بهتر است شما عملکرد انسانها رو ببینید و نه اسم اشخاص رو ضمنا این دوستان بهتره بدونند که اون چیزی که در نهایت ملت ایران با تمام تنوع فکری و قومی ودینی هستند و نه یک گروه خاص
زنده باشید جناب نوری زاد تا روزی که به امید خدا ریشه ظلم به دست مردم ظلم ستیز ایران نابود بشه. متاسفم برای هموطنایی که آخرت خودشون رو به خاطر دنیای رهبر و دار و دسته اش نابود کردن.
یکی گفته: سخت ترین کار در دنیا این است که به کسی چیزی را بفهمانی در حالی که جیره و مواجب طرف از نفهمی تامین می شود.
زنده باد . اميد دارم اينان نيز چون شما دريابند براي پناه بردن به دامان آزادگي هنوز دير نشده . مطمئنم ندا ها ، سهراب ها ، محسنها و ترانه ها انتظار توبه ي ديوان و آرامش ايران را دارند تا با آزادي ايران خونشان ثمري جاودان داشته باشد.
خدا را بر آن بنده بخشايش است
كه خلق از وجودش در آسايش است
یکی گفته: سخت ترین کار تو دنیا اینه که به یکی یک چیزی را بفهمانی در حالی که جیره و مواجب طرف از نفهمی جور می شه.
بیچاره ای تو
جناب آقا نوري زاد !
از خداوند متعال براي شما طول عمر طلب ميكنم آنچناني كه بمانيد و ببينيد كه نظام جمهوري اسلامي هرگز فرو نخواهد ريخت چون حفظ آن در ظاهر بر عهده ماست اما در پس پرده در پناه وديعه خداوند مولايمان حجت بن الحسن ارواحنا فداه ميباشد. آرزومندان اين نابودي تا به امروز بدون حصول اين آرزو چهره در نقاب خاك كشيدند.
برايتان از خدا طلب بازگشت ميكنم چرا كه فرصت بسيار اندك است و حوادث آخرالزمان بسرعت در حال وقوع.
الا ان نصرالله قريب
از قدیم گفتن ادمی رو که خوابه میشه بیدار کرد ولی کسی رو که خودش رو به خواب زده هر گز… درود به شرفت ابوذر زمان.
انشاءاله با یاران امام حسین(حر)محشور شوی انشائاله خیر ببینی خودت و خانواده ات
سلام.حرفاتون خیلی مسخره بود اصلا چه ربطی داره مگه زمان امام علی خیلیا شاکی نبودن آخه چرا یکم فکر نمیکنی؟ چرا به تاریخ نگاه نمیکنیم؟به نظر من شما اصلا حرفاتو از روی منطق نبود.خدا وکیلی چند بار این نامه ای رو که نوشتین خوندین،یه بار دیگه به دقت بخونین مثلا نوشتین رهبری سید علی خامنه ای مرهون همدلی ما مردمان ایران بود اولا مرهون مردم ایران نبود و خواست خدا بود ولی اینکه مردم ایران عاشق رهبرشونن و با ایشون همدلن شک نکنید.تو همین جمله ای که بهش اشاره کردم از فعل بود استفاده کردین؟خنده دار نیست با او همه جمعیت 9 دی از فعل بود استفاده کنیم همه اومدن عهد ببندن با ولایت با سید علی خامنه ای پس یادتون باشه همچنان مردم ایران با ولایت همدلن.نمیدونم شاید از نظر شما مردم ایران شما و یه سری آدمای دورو برتونن ببخشید دور از شما مثل کرم تو سیب نباشیم فقط اطراف خودمونو نبینیم یکم وسعت نگاهمونو بیشتر کنیم.نامتو ن خیلی جای حرف داره ولی حیف که وقت نیست.مراقب باشیم آقای نوریزاد چون اون دنیا و حساب کتابش واقعیت داره و به زودی خواهیم دید. در ضمن بعضیها نوشتن کجا آمده تبعیت از رهبری ؟ تبعیت از ولایت فقیه جز فروع دین .شما گفتید در قرآن نیامده ،قرآنو بهتر بخونیم و با تفسیر شما بهتره به احادیث و روایا ت بیشتر دقت کنید در باب ولایت و تبعیت از ولایت چون ما که شیعه هستیم هم باید به قرآن توجه کنیم هم به احادیث و روایات اهل بیت پیامبر (ص).در ضمن سفسطه نکنیم.خدا را شکر میکنم که در کشوری به دنیا آمدم که به رهبری سید علی خامنه ای دارد که مقابل ظلم،فساد،بی عدالتی و …. تا آخرین نفس ایستاده و مقاوم است تا من به بدبختی و نوکری زور گویان و ظالمان مبتلا نشوم .عراق و افغانستان و … را ببینیم خوب ببینیم به قول سهراب چشمها را باید شست. خدا یا همه ما را به راه راست هدایت فرما . آمین یا رب العالمین
میخواستم به این آقایانی که اینجا به تو عزیز حق طلب دشنام میدهند بگویم که تعریف شرک این است که بدون چون و چرا از یک انسان مانند خودشان چون قدرت دارد و اسمش را گذاشته اند رهبر تبعیت کنند. اینها بروند قرآن بخوانند تا بدانند که در روز قیامت هیچ پیشوایی بار گناهان و جنایات پیروانش را به دوش نمیکشد و خودشان شخصا در برابر خداوند مسئول هستند. شماها میگویید برای حفظ نظام هر جنایتی را میشود انجام داد و هر معصیت و دروغی را مجاز میدانید حال آنکه حکومتی که با ظلم و دروغ اداره میشود حکومت الهی نیست. خداوند به هیچ بنی بشری اجازه نداده که دیگران را به بردگی بکشاند ، خود را به بزرگی یاد کند و با جهل و غرور ملک را به ویرانی کشاند
کاش خیلی دیگه ازافرادی مثل شما قید پست ومقامشون رو میزدند ومثل شما به فکر آخرتشون بودند
پشتیبانی سایت:دوست عزیز همانطور که گفتم ما نظرات حاوی توهین و فحاشی به افراد را تأیید نخواهیم کرد.و همانگونه که مستحضرید نظر شماخوبان حاوی فحش و حرف زشت بوده است.
…………………………………………………………………………………..
جناب نوری زاد…
———————————————————————————————————————-
شما با چند نام مختلف ، اقدام به ارسال نظرات متنوع نموده اید که این خلاف مقررات ارایه ی دیدگاه ها است.و تمامی نظرات قبلی تان نیز حذف می گردد.
سلام
حرفهاي به حقتون دلم رو سر ذوق آورد و چشامو پر اشك كرد.
بس از اين چيزاي نشنيديم بعد اينهمه وقت كه يه مرد بلند ميشه و ميگه احساس غرور ميكنم.احساس ميكنم هنوز يه ايراني ام.احساس ميكنم هنوز يه شير دل مثل ابوالفضل پيدا ميشه تو اين جامعه.
زماني شهادت هنر مردان خدا بود ليك در چنين شرايطي بايد گفت شجاعت و صداقت هنر مردان خداست. شما شجاعت انتشار يك نقد ساده را نداشتيد. كامنت هاي بنده رنگ و وي سياسي نداشت. صداي مردم مظوم بود. اي بيچاره ها! عده اي را دور خود جمع كرديد و سر خود را مثل كبك در برف رو برديد. شجاعت تان در حد شنيدن حرف هم كيشانتان است.
آقا سجاد خوب سلام
ضمن آرزوی قبولی طاعات و عباداتتان در این روزهای ماه مبارک
ممنونم از انتقادی که بر ما روا داشتید اما حتما خاطرتان هست که جناب دکتر نوری زاد هم اکنون نزدیک به 10 روز است که از بازگشت و بازداشت غیرقانونی اشان می گذرد و همچنان مستحضرید که ایشان باید جواب متن شما را بدهند ضمن اینکه ما در مقام پاسخگویی نیستیم.کمی صبر داشته باشید.
برای عرض اطلاع می گویم که ما تمامی نظراتی را که بدون توهین و ناسزا به مسئولین و افراد و شخصیت ها باشد ، هرچند انتقادی و تند باشد ، تأیید می کنیم.
انشاءالله ایشان به زودی به سلامت از زندان اوین برمیگردند و به سوال های شما جواب خواهند داد.
حر زمان شدی و یزید و یزیدیان تاب دیدن تورا که روزی در رکابشان بودی ندارند
بسم الله
يك زماني تو تاريخ ميخونديم كه بابا اين كوفيا چه قدر بي رحم بودن كه با امير المونين و بعدشم با امام حسين اين جوري تا كردن بعد ژيش خودمون ميگفتيم مگه ميشه يه ملتي اين قدر بي رحم باشن ميگفتيم مگه ميشه بابا اينا كه ميدوونن اين امامه ،چرا اين جوري باهاش تا ميكردن،ميخونديم تو جنگ صفين يكي از ياراي عبدالله ابن مسعود مياد ميگه من قبول دارم تو اميرالمومنين هستي ،ميدونم تو حقي اما من به شك افتادم ، باورمون نميشد ميگفتيم مگه ميشه، آره داداش شمشر عدالت علي تلخه اونقدر تلخ كه مثل زهره، علي(ع) حرف حق زد نتونستن تحملش كنن چون عدالت سخته برادر، حالا هم تو اين زمونه عدالتي كه سيد علي داره اجرا ميكنه سخته داداش، غريبيش مثل جد بزرگوارش علي(ع)، آره سخته برا شما كه الان شدي بازيچه دست سخته
اما ما فدايي هاي سيد علي مثل خودش برا شما دعا ميكنيم
انشاالله كه خدا همه ي مارو به راه راست هدايت كنه
الهي آمين
راستي يه كاري نكني كه اون دنيا مادرمون حضرت زهرا به روت نگاه نكنه بعد بهت بگه كه تو اولاد منو آزار دادي ها
يا علي(ع)
سلام مثل اینکه توانایی شنیدن حقیقت رونداریدچرانظربنه روسریع حذف کردیدبازاعلام میکنم آقای نوری زادشماشدیدبازیچه دست خائنان وآمریکای آدمکش که برای اخذامتیازآنهاراخشنودمیکنی امام سجادع درواکنش به سخنان فردی که درحضوریزیدلعنت الله امام علی ع رادشنام میدادفرمود:ای مروان برای خشنودی یزیداین دشنام هارا مگو اکنون آقای نوری زادباکمال حماقت اینگونه صحبت میکندننگت باداگررهبرعزیزمان نبوداینک نوکرآمریکابودیم بایدافتخارکنیدبه چنین رهبرفرزانه ای که تمام نیرنگ های دشمنان داخلی وخارجی راباآگاهی دفع کرد
درود به شرف همه ادمهایی که می دونن تیغ رو گلوشونه ولی بازم حرفشونو می زنن.دنیا همین جوری نمی مونه.
دلم فقط از اين ميسوزه كه شاه رو به اين خاطر كه ميگفتن ديكتاتوره بيرون كردن. الآن اين حكومت با حكومت دوره شاه چه فرقي كرده. با حكومت نظامي دوره شاه چه فرقي داره. اون زمان نميشد حرف زد الآن هم نميشه حرف زد. به محض اينكه مخالفت ميكني ميكننت توي زندان و ميبرنت زير شكنجه و ميكشنت بالاي دار خدا رحمت كنه شاه رو كه حداقل انقدر مرد بود كه وقتي ديد مردم نميخوانش از كشور رفت بيرون
وای جون من یه خورده خودتونو تجویل بگیرین
آقای نوری زاد بدون تردید سرتان به سنگ خواهد خورد اما روزی که دیگر پشیمانی سودی ندارد جواب گفته هایتان را خودتان ده سال پیش داده اید این تذهبون
واقعا جاي افسوس دارد براي خودم و براي همه ي آنهايي كه اين نوشته ي سراسر دروغ و مزخرف را خواندند و وقتشان را بيهوده تلف كردند ، اما بد نيست در پاسخ اقاي نوري زاد به يك نكته اشاره كنم ، تو كه از علي دم مي زني پس چرا اين علي در جنگ نهروان دودمان خوارج را به باد داد ، چرا امام تو با آنها سازش نكرد ، حتما اگر شما آنجا تشريف داشتيد چنين نامه اي هم به حضرت علي مي نوشتيد و در خواست عفو و آزادي مي كرديد. آيا غير از اين است ، بريد خودتان را اول جمع كنيد و آن فضاحت هايي كه در هشت سال دوران اصلاحات به بار آوريد و ملت ما را براي چندين دهه عقب رانديد ، حالا مدعي هم شده ايد و مي گوييد كه احمدي نژاد سر مردم را كلاه گذاشته است و پول هاي ملت را بالا كشيده است ، اگر كارهاي احمدي نژاد كلاه گذاشتن سر مردم است پس بدون هيچ گونه ترديد خاتمي سر مردم كه چه عرض كنم تا روي زانوي مردم را كلاه گذاشته است.
جناب نوری زاد عزیز سلام
در پایمردی و صداقت شما شکی نیست. اما گویا اطلاع ندارید که پیامبر اسلام نیز زمانی که در مکه بود، همه رحمت و رافت بود اما همینکه پا به مدینه گذاشت و «حکومت» تشکیل داد، داغ و درفش خویش را گسترد و آن کرد که در تاریخ مضبوط است! امیدوارم همچنان که آگاه شده اید و مفاسد این سیستم را دریافته اید، روزی نیز دریابید که خانه از پای بست ویران است و آقای خامنه ای دقیق همان کاری را می کند که پیامبر رحمت و رافت در مدینه با مخالفان کرد! امیدوارم عبرت بگیرید عزیز براد که در بند هستید.
جناب نوری زاده عزیز سلام
در پایمردی و صداقت شما شکی نیست. اما گویا اطلاع ندارید که پیامبر اسلام نیز زمانی که در مدینه بود، همه رحمت و رافت بود اما همینکه پا به مدینه گذاشت و «حکومت» تشکیل داد، داغ و درفش خویش را گسترد و آن کرد که در تاریخ مضبوط است! امیدوارم همچنان که آگاه شده اید و مفاسد این سیستم را دریافته اید، روزی نیز دریابید که خانه از پای بست ویران است و آقای خامنه ای دقیق همان کاری را می کند که پیامبر رحمت و رافت در مدینه با مخالفان کرد! امیدوارم عبرت بگیرید عزیز براد که در بند هستید.
ا نشکو الیک فقد نبینا و قله عددنا و کثرت عدونا و تظاهر الزمان علینا
آقایانی که در قیاب آقای نوری زاد ضدانقلاب تازه پیوسته به سران فتنه وسیا چرا فقط نظرات موافغ را روی سایت میگذارید اگر راست میگویید و مثلا شیر !هستید تمام نظرات ارسالی را بگذارید تا معلوم شود چقدر از این امت مومن از شما و راه شما متنفر هستند و از افکار مشمز کننده شما متنفرند-اگر مردید این کامنت را بگذارید مرگ بر وطن فرش بی ناموس-
واقعاجای تاسفه که هنوزفرق غیاب روباقیاب وفرق موافق روباموافغ نمیدونی آدمی مثل تودرباره کسی مثل دکترنوریزاداظهارنظرکنه کسی ناراحت نمیشه…گفتم که بدونی نادانان مثل توزیادندواونایی هم که گفتی خودتی که میبینی به زن ودخترمردم تجاوزمیشه وحمایت میکنی…اگرناموس داشتی رگ غیرتت به جوش می اومدومثل نوریزادو نوریزادهامیشدی…غیرت برازنده نام تنها این اشخاص …مبارزدرراه استیلای حق ووطن
bi adab
تازه ديدم كه ايشون درخواست ديدار با رهبري داشته. خوب اين خودش نشون مي ده كه ايشون قبل از اينكه كارش به زندان و غيره بكشه يكسري شبهات جدي و سؤالات توي ذهنش جمع شده بوده درباره رهبري و نظام كه به دليل اينكه آدم به شدت احساساتي است نتونسته پاسخي براشون پيدا كنه و كلافه شده بعد اعتراض كه كرده فكر مي كرده جوابي مي شنوه يا اگر زندان ببرنش جوابي به گوشش مي رسه و واكنشي از سوي رهبري مي بينه ولي وقتي هيچ جواب و واكنشي از سوي رهبري نديده به هم ريخته و عصبي شده.
موضوع ايشون كاملا با اعتراضات و عملكرد امثال تاج زاده و حجاريان و ميردامادي و بهزاد و … فرق داره. حتي با جوانان معترض هم ايشون كاملا فرق داره. اين آقاي نوري زاد ما، صرفا عصبي و احساساتي شده و حالا هم كه حرف هاي اصلاحطلب ها رو به شدت تكرار مي كنه به خاطر بالاتر رفتن سطح ناراحتي و عصبانيته.
ضمن اينكه بايد از آقاي نوري زاد پرسيد كه جناب نوري زاد يكي از همون رؤساي جمهور مورد تأييد و حمايت رهبري كه شما الان داري باهاش همراهي مي كني، آقاي هاشمي بوده. فكر نكنم نوشته هات رو عليه ايشون و عليه دولت ايشون و عليه شهردار ايشون از ياد برده باشي. خط و ربط ها كاملا به هم ريخته. معلوم نيست كه كي متهمه و كي بايد اعلام جرم و تفهيم اتهام بكنه. معلوم نيست كه بايد كي رو بگيره يكهو ديدي كه آقاي هاشمي اومد و اصلا به كمك مدعي العموم عليه مردم ايران اقامه دعوا كرد و از مردم ايران شكايت كرد كه اموالش رو به كمك فرزندانشون بالا كشيدند يا اصلا يكهو ديدي كه آقايان هاشمي و خاتمي و احمدي نژاد اومدند عليه رهبري انقلاب اقامه دعوا كردند در دادگاه رسمي نظام كه آقا ما در اين 20 و اندي سال كه از رحلت امام مي گذره صد بار به اين آقاي خامنه اي گفتيم كه دست از رانت خواري و فاميل بازي و تبارگرايي و فساد اقتصادي دست بردار و به مردم برس به فكر رشد علمي كشور باش. به فكر حل مشكلات طبقات محروم باش ولي به خرجش نرفت كه نرفت. حالا هم كار مملكت رو رسونده به اينجا. يكهو ديدي اين اتفاق ها افتاد.
آقاي نوري زاد مظلوم رو به جاي ظالم گرفتي و محاكمه مي كني؟؟؟؟؟
همه اعتراضاتي كه تو داري كه خود آقاي خامنه اي به اين آقايان در طول اين سال ها داشته. كجاي كاري بابا جان!!!!
يادم هست در سريال پروانه ها مي نويسند حتي به سراغ چهره افراد در صدر اسلام رفته بودند و دنبال شبيه آن چهره ها در دوران كنوني بودند. بعد قياس هايي كرده بودند و از اين دست كارهاي افراطي و احساسي. اين نامه ايشان همه از سر و رويش احساسات مي بارد. نامه كاملا احساسي است. حرف هاي آقاي نوري زاد نيست. نظارت استصوابي و … مال نوري زاد نيست. او عصباني است و براي همين حرف هايي مي زند كه مال او نيست و هرگز به آنها اعتقادي نداشته است. او فقط عصباني است. اميدوارم رهبري او را به حضور بخوانند و در ديداري با او دست نوازشي بر او بكشند تا آرام بگيرد مطمئنم كه با اين كار، او دوباره آرام خواهد گرفت.
آقاي خامنه اي خوب تو رو خدا اين بنده خدا را به حضور بپذير ديگه. من كاملا معتقدم كه اين بنده خدا با يك دست نوازش آرام خواهد گرفت. آن زماني هم كه اين بنده خدا طرفدار دو آتشه بود من هميشه مي گفتم كه اين اقاي نوري زاد خيلي احساساتي است و زياد نوع نگاه ايشان را نمي پسنديدم. قلم زيبايي دارند ولي خيلي منطقي نيست و بيشتر احساسي است. سريال پروانه ها مي نويسند ايشان هم به شدت احساسي بود. فيلم ها و سريال هاي ديگرشان هم همين طور. مطالبي كه در كيهان مي نوشتند هم بيشتر احساسي بود.
با سلام و امید سلامتی برای حر زمان ما – مطلبی خدمت شما بزرگوار و آقای دکتر تاج زاده دارم. من مطمئنم شما روزی را که دختری در جواب الگوبرداری از زن اوشین را به جای دختر پیامبر انتخاب کرد به یاد دارید. حکم آن دختر توسط آیت الله خمینی اعدام بود هر چند آن دختر فوراٌ بخشیده شد. اما حکم سنگنین برای ارعاب بود و کلاٌ خارج از حکم الهی که حتی قران در مورد ارتکاب قتل نیز توصیه به بخشش میکند. آن زمان هیچ کس جراٌت نکرد سئوال کند بر پایه کدام آیه قران این حکم صادر شده است.آقایان دیکتاتوری بیماری سرطان شخصیت است.افراد بزدل و نوکران بی جیره و مواجب همچون “یک فدایی” مریض هائی هستند که باعث از خود بی خود شدن رهبر می شوند. یادتان هست که مرحوم بازرگان گفت که این قانون اساسی لباسی است که برای تن آیت الله خمینی نوشته شده. من و شما بیشتر از استعمار می ترسیدیم و استبداد را نمیدیم. جامعه بیمار؛ جانش و خونش را که متعلق به الله سبحان تعالی است به یک انسان که در دوران طفولیت با نهایت مشگلات مالی و رنجوری بزرگ شده؛ هدیه میکنند. اصلاح خر مقدسان نهایتاٌ سخت تر از قبل از انقلاب است.
با خواندن نامه ياد طلحه و زبير افتادم خدا اين بنده خدا را شفا دهد
با زبان روزه براتون دعا ميكنم كه عاقبتبخير بشيد و هر چه زودتر از چنگال اين ديوصفتها نجات پيدا كنيد. مطمئن باشيد هم اين دنيا هم اون دنيا ما پشت شما هستيم
با سلام بر آقای نوری زاد اکیداً از شما درخواست می کنم که همه نامه هایتان را (6 نامه ) و نامه به سیدحسن را به صورت صوتی منتشر نمائید تا برد تاثیر آن بیشتر شود.
در پناه خدا محفوظ باشی. به امید بازگشت عزت و سرافرازی و آزادی به میهن عزیزمان.
سلام بر تو اي آزاد مرد زمان.سلام برتو که نتوانستي چشم هايت را به روي حقيقت و ظلمي که بر مردم مي رفت ببندي و همانند
انهايي که در دومين نامه ات به آنان اشاره کرده اي دنبال دنيايت باشي.سلام خدا و رسول خدا و فرزندان رسول خدا و همه نيکان و صالحان بر تو باد که به جز خدا از هيچ کس نترسيدي و با تمام وجودت عدالت را فرياد کردي و براي حق و حقيقت به اولين شخص مملکت نامه نوشتي.دکتر جان .من هم به مانند شما بعد از نماز جمعه اي که رهبر در 29 خرداد 88 خواند دچار سر در گمي شدم.ايشان تا آن روز هيچ نگفته بود و من تصورم اين بود که ميايد و با گفتارش همه چيز درست مي شود.ولي او آمد و خطبه خواند و تهديد کرد که خونمان به پاي خودمان هست اگر از فردا به خيابان بياييم.آري دچار نا اميدي و حماقت شدم.و از خود پرسيدم که اين شخص همان است که سالها بعنوان رهبر ,مرجع و جانشين امام عصر(عج) مي شناختم.او را چه مي شود در اين اوضاع نابسامان.و من با دنيايي از حماقت و ترديد به عدالت در آن روز نمازم را فرادي خواندم و اشک ريزان از نماز جمعه به خانه برگشتم.اينبار که آمدي اگر قابل دونستي مي خوام از نزديک ببينمت.هم من و هم پدر پيرم که وقتي نامه هايت را برايش خواندم اشک مي ريخت.ازو پرسيدم که چرا گريه مي کني ,گفت که اشک شوق است.وقتي مي بينم هنوز کسي هست که که بدون ترس صداي امر به معروف و نهي از منکر سر داده است.
سالم و سلامت باشي
در روزگاری زندگی می کنیم که فرزانگان و علمایمان در زندانند و جاهلان در راس امور. افسوس و صد افسوس
درود بر اقای نوری زاد.اما به نظرم تا حالا متوجه شدید که وعده خداوند بر مهر نهادن بر دهان بعضی ها خطاب به کی بوده؟
همه این موارد به فرمان ایشون بوده حالا ایشون بیاد و اصلاح چی رو بکنن؟
در ضمن بنده برام جای سوال هست که نسبت این نامه با درخواست شما برای دیدار با رهبری تون که امروز سایت کلمه زدن چیه/
؟
و اینکه چرا کلمه این نامه شما رو منتشر نکرد؟
با سلام
كامنت دوم بنده در انتقاد به حف كامنت بنده را منعكس كرديد. شجاعتتان در همين حد است. اگه صداقت داشتيد و از حقيقت واهمه نداشتيد، كامنت اصلي بنده را منتشر مي كرديد. حذف آن به منزله فروپاشي ديوار تقدس گرايي و حقيقت طلبي شماست. اگر شما شجاعت ارائه آن را در سايت دكتر نوري زاد نداشتيد اما بنده جهت شفاف سازي اين بازي سياسي شما آن را در سايت هاي ديگر منتشر مي كنم.
نوریزاد من و امثال من همون جهانی ازش حرف زدیم جلوتو می گیرم مطمئن باش پس خودتو برای این نامه و توهینات آماده کن
زنده باد محمد نوری زاد. زنده باد آزادی.
مزگ بر دیکتاتور
سلام
چرا نکاتی که بنده ارائه کرده بودم را از روی سایت برداشتید؟ آزادی بیانتان در همین حد است؟ تحمل شنیدن کوچکترین نقدی را ندارید. واقعا متاسفم. آن هایی که ادعای روشنفکری می کنند و از سانسور خبری می نالند حاضر نیستند کوچکترین نقدی را بشنوند. کامنت بنده را پاک کردید اما حقیقت را نمی توانید.
سلام و درود بی کران خدای بزرگ بر مردان و آزادگانی چون نوری زاد که حقیقتا نشان داد که از تبار علی و مالک و ابوذر و حر و شریعتی است خدای بزرگ او را برای اسلام عزیز حفظ کند انشا ا…
آقای نوری زاد اگر همانند شما در ایران امروز 1000 نفر داشتیم وضع ما دگرگون میشد و عامه مردم نیز راه درست و کار درست را در میافتند از صمیم قلب برای شما آرزوی موفقیت میکنم دل مرا شاد کردی مرد
سلام جناب نوری زاد
شجاعتتان و کلمات و گفتار حقتان که به منزله جهادی بس بزرگ است، مثل همیشه ستودنی است.
اللهم فک کل اسیر
آقای نوریزاد
فکر کنم در این لحظه که من این نظر را مینویسم شما در زندان هستید اما در هر صورت من خوشحالم که این بلاها بر سر شما میاید … این فرصتی بود که خداوند در اختیار شما گذشت. این زجرهایی که میکشید از بار گناهانتان میکاهد و در روز آخرت -که به آن معتقدید- کمتر جهنم را تجربه خواهید کرد. بتی را که شما و امثال شما ساختید و برافراشتید، اکنون گریبان خود شما را گرفته و یاسین هایی که تلاوت میکنید در هیچ گوشی کارگر نیست … این سرطان را چاره ای نیست جز مرگ مبتلابه. امیدوارم خدا به شما صبر دهد تا زندان را تحمل کنید و عمر دهد تا فرو ریختن این بت را ببینید.
آقای نوریزاد خیلی هم به حساب و كتاب كوتاه خود امیدوار نباشید چرا كه حداقل اینجانب آن دنیا بهخاطر سخنان غیرمنصفانه و تهمتهای ناروا از شما پیش خدا شكایت خواهم كرد.
سلام بر بزرگ مرد شریف !
واقعا جای گریه داره وقتی ادم یک همچین چیز هایی رو می خونه !!! به قول معروف گوشی که نخواد بشنوه همیشه کره !!!
این گوش خیلی وقته که خودشو زده به کر بودن پس گفتن این حرف ها جز دردسر برای خود سودی نداره …مرحوم مطهری درکتاب حق و باطل :
یک جامعه زنده فقط برای کسانی احترام قائل است که :
متکلم هستند نه ساکت ، متحرکند نه ساکن ، باخبرترند نه بیخبرتر .
اما بزرگ مردانی چون شما در قلب من و صد ها ادم دیگه همیشه جای دارند و تا سالیان دراز نامشان فراموش نشدنیست … التماس دعا …
بابا این ahmad رو ول کنین بهش جواب هم ندیین . مادر مرده سرش تو آخور همینهاست . در ضمن نوری زاد ، “مردانگی “جلوی تو کم آورد. یاشاسین
لطفآ هر چه سریتر از ایشان و سلامتی ایشان ما رو باخبر کنید
درود بر شما آقای نوری زاد
درود بر شما
درود بر شرفت ای حر زمان،بدان که در تاریخ ثبت خواهی شد، بدان
در ضمن مطالب بخش نظرات نباید همش با هم لود بشه چون برای اینترنتهای سرعت پایین باز کردن صفحه خیلی سخت میشه
مصاحبه های آقای نوریزاد با سایتها و رسانه های دیگر رو هم در سایت قرار بدید.
بک گراند قسمت مطالب بیشتر هر بخش رو هم رنگش رو نزدیک به سفبد بگذارید چون اینطوری بنظر میاد مطالب زیرش جدا از مطالب بالاش هست.
فیلد قسمت نظر دهی هم حالت نامشخصی داره و بنظر میاد مشکل داره.
درود بر تو ای بزرگ مرد نامه ات کلام حقیقت بود خدا تو را نگه دارد و حافظ تو باشد ای کاش ما همه محمد نوری زاد بودیم
جناب آقای نوریزاد
:من از بچه های نسل دوم انقلاب هستم و زمانی که شما سریال پروانه ها مینویسند رو ساختید با شما و شیوه تفکرتان آشنا شدم. همیشه فکر میکردم شما یه شخصی هستید تو مایه های حسین بازجو ولی با ظاهری آراسته تر! مرا ببخشید. من در مورد شما اشتباه فکر میکردم. من به حلال و حرام به معنای شریعت هیچگونه اعتقادی ندارم و با اینکه مسلمان زاده ام اما خودم را مسلمان نمی دانم و به دنیای دیگر هم اعتقادی ندارم . و فکر میکنم خامنه ای و دارو دسته مخوفش هم به خدا و جزا اعتقادی نداشته باشند . با این همه من جدای از تفاوت عقیدتی با شما ، شرافت انسانی، شجاعت خارج از وصف، وجدان آگاه و عشق واقعی شما به زندگی و عمق مفاهیم واقعی آن را صمیمانه میستایم. شما دل بزرگی دارید که به کنام چنین موجودات خونخواری داخل میشوید و قدرت پوچشان را با صداقت کلماتتان به سخره میگیرید. شما مرد بزرگی هستید که با وجود اینکه میتوانستید به راحتی بر سفره گسترده ظلم این فرومایگان نشسته باشید ولی به قیمت بازی با جانتان حتی نخواستید که سکوت کنید. درود به شما . و افسوس بر جان نازنینانی چون شما که در زندانها ی مخوف این دجالها به سر میبرند. گرچه بعید مینماید و گرچه میدانم شما بزرگمرد تر از آنید که به جان و زندگیتان اهمیت دهید ولی آرزو میکنم عمر شما آنقدر دراز باشد که خفت و محاکمه این جنایتکاران را در همین دنیایی که با هم در آن مشترکیم ببینید. دوست نادیده ام ! برادرم! دوستت دارم.
دوست عزیز قلم شیوایی دارید.
درود بر آزادی و مردمان آزاده من به فردایی روشن ایمان دارم
ای کاش افتخار این رو داشتم که با این مرد دلیر و غیور باشم ختی اگه شده در زندان…
با سلام خدمت شما آقای نوری زاد خیلی دوست دارم شمارا از نزدیک ببینم قلم بسیار جادویی دارید خیلی دوست دارم ازقلم شما نوری هم به تاریکخانه پرونده پالیزدار تابیده شود پرونده ای که اکثبر مفسدان ان منصوب رهبری ویا حاکمیتی بودند امیدوارم درانجام برترین جهاد که گفتن سخن حق نزد حاکم جائراست موفق باشید
سلام بر تو مرد شريف و صادق سلام خدا و رسول او بر تو مرد شجاع و مؤمن خداوند منان از شر شياطين انس و جن از جمله از شر مأموران زبون و دنياپرست و جاهل در امان بدارد انشاءالله
هر کجا هست خدايا بسلامت دارش آمين يا رب العالمين يا ارحم الراحمين
آقای نوری زاد یادتونه اون موقعی که به اصلاح طلبان با چنان شدتی توپ و تشر میزدید اون موقع یادتون نبود که سید علی خامنه ای چه آدمیه؟ همین اشتباهاتی که شما برای آقای خامنه ای برشمردید اون زمان هم بود ولی شما هیچی نگفتید تازه چاپلوسی هم میکردین. مردم هم که کیلو کیلو لقب از خودشون صادر میکنن. کی گفته که آقای نوری زاد حر زمانه و ابوذر ایران هستن. آقای نوریزاد شما که میبینید این نامه های شما هیچ نتیجه ای نداره پس دلیلش چیه که پشت سر هم نامه مینویسید. اون قسمتهایی از نامتون که نوشتید ” خدا یا سید علی خامنه ای ….” تقریبا همش درست بود اما این چیزایی که شما فرمودید زمان اصلاحات هم بود. نبود؟ چرا اون موقع آقای خامنه ای رو توبیخ نکردید؟ یعنی این آقای خامنه ای نبود که سال ۷۶ دستور داد تعداد زیادی از آراء آقای خاتمی رو بسوزونن؟ ایشان از قبل از فوت امام خمینی برای بعد از ایشان نفشه کشیده بودن. چرا تا ایشون اومدن سر کار پست نخست وزیری برداشته شد؟ برای اینکه همه قدرت دست رهبر باشه. چرا خودش رو مرجع تقلید جا زد؟ برای اینکه به اسم مرجع تقلید و ولی فقیه همه جور کاری میشه کرد. میشه دستور قتل و غارت صادر کرد. میشه تو آراء مردم دست برد. آقای نوری زاد ببخشید که این حرف رو میزنم اما فکر میکنم این زندانها برای شما لازم بود برای اینکه بفهمید کسی که اینهمه سال بله قربانگوش بودین و سنگش رو به سینه میزدین چه کسی بوده.
کاش ادامه مسله تو تو ایران بیشتر بدان تا آبروی از دست رفته ایرانی رو دوباره احیا میکردن
من فقط دوا میکنم اسبی بهت نارسونان
خدای خوبم حافظه نوریزاد باش.
برای سلامتیت نظر mikonam
من به شما افتخار میکنم
آقای نوریزاد
همه میگن شجا هستن والی کسی مسله شوما اهله عمل نیست.
کاش زارعی مسله شما بودم
کاش هنرمندانه ما مسله شما رسالته هنر رو درک کرده بدان.
من شما رو در هر قونوتم دوا میکنم.
پایدار باشد و استوار.
با سلام بر حر اهل قلمتنها به ذکر خاطره ای بسنده می کنمپارسال در یک مراسم افطاری که با بچه های فارغ التحصیل دبیرستان بودیم معلم سال دوم نیز حضور داشت. ایشان در یکی از عملیاتها در دوران دفاع مقدس دو پایش را از دست داده بود و جانباز بود. هنوز یادم هست که چه نطق های آتشینی سر کلاس می کرد و هنوز یادم هست چه تعصب آتشینی نسبت به حضرت امام و انقلاب داشت و صدالبته هنوز هم دارد. دوستم مهدی تازه از اوین آزاد شده بود او را در شلوغی ها اطراف انقلاب گرفته بودند و روزهای بسیاری در اوین زندانی بود. مهدی همیشه از ساکت ترین افراد مدرسه بود. اما آن شب مهدی خیلی ناراحت و افسرده بود و چیزهایی ار اوین از بازجوها، از فحشهای ناموسی و بی حرمتی هایی که در اوین بارشان کرده بودند تعریف می کرد که ما چند نفر که اطرافش بودیم مات و مبهوت مانده بودیم. می گفت من دیگر عمرا برای این نظام در هیچ انتخاباتی تبلیغ یا شرکت کنم بسیار ناراحت سرخورده بود ناگهان معلممان به اوگفت : آقا مهدی به خدا قسم که من دوستی آزاده دارم که بیش از 10 سال در زندانهای صدام بوده. گفت به خدای احد و واحد قسم او به من گفت که آزاده واقعی شما ها هستید که حتی یک ساعت دربند این نامردمانی بوده اید که به نام دین خدا تیشه بر ریشه دین خدا می زنند. خدا را شاهد می گیرم که این عین حرفی بود که پارسال معملمان به مهدی گفت.این را گفتم که بدانید اقای نوری زاد شما آزاده واقعی هستید. خوش بحال شما که با خدا معامله می کنید چه پر سود معامله ای همیشه در دل ملت ایران جا خواهید داشت اللهم فک کل اسیر
خدایا به حق این ماه رحمت حق زبان های روزه… نوری زاد ما را تحت هر شرایطی در پناه خود حفظ بفرما …خدایا نوری زاد ما را را از خشم خدایگان و از گزند صاحبان زر و زور و قدرت حفظ بفرما
اقای جهان مرتضی علی یار و همراهت نام تو جاودانه و نام انان درکنار پلیدان عاتم ثبت خواهد شد
درود بر شرفت ای مرد
سلام
امیدوارم مردم جواب از خود گذشته گی شمارو بدن
خیلی مردی
سلام بر تو اي آزاده
با آن نجوایی که تو با خدایت کردی نشان دادی که زندان و انفرادی برایت معنی ندارد
سلام آقای نوریزاد
من و شما ساله ۷۶ همسفرمکه بودیم ان زمان شما در روزنامیه کیهان مقاله مینوشتید و من از شما چقدر بدم می آمد..یادم میاید وقتی در روزعرفه شما را دیدم که از چند متری من رد میشدید از خدا خواستم این نفرت از شما رو از من بگیرد … اما این روزها چقدر خودم رو برای اون حسی که داشتم سرزنش میکنم و از شما خجالت میکشم……………..اتفاقآ من یک عکسی از اون روز دارم که شما هم در گوشه ی از آن حضور دارید و با یک نگاه معنی دار من و شهید شاهچراغی مدیر سازمان هواپیمائی کشوری که چند ماه بعد کشته شد را نگاه میکنید .اگر مایل بودید برایتان میفرستم ..خلاصه خیلی مرد هستید ..و من شما را دعا میکنم..
خدا حافظ
کسی که ۷۰ ماه از دورانه جوانی اش را در جبهه گذارنده و بارها گلوله خورده و برای این مملکت خون داده.یا علی
خسرو گلسرخی :بسپاریم بر سنگ مزارمان تاریخ نزنند؛ تا آیندگان ندانند بیعرضگانِ این برهه از تاریخ ما بوده ایم ای کاش باقی مردم نیزشبیه شما بودند
نرود میخ آهنی در سنگ
نرود میخ اهنین در سنگ
، قدرت چشم خامنه ای رو کور کرده
خیلی دوستتون داریم آقای نوری زاد .. سرتون سلامت و قلمتون پایدار ..
1389/05/26 18:49:06 نسخه چاپي
——————————————————————————–
چگونه نوری زاد منافق شد؟+عکس
به گزارش نهال نیوز ، بولتون نوشت:
“همانگونه که امریکا در طوفان های آخرالزمانی و در سیلاب عظیمی که به راه افتاده غرق خواهد شد، ما نیز اگر از اسلام و ولایت فقیه و حقیقت فاصله بگیریم و از کشتی نجات ولایت خارج شویم، غرق خواهیم شد و کسی وجود و بقاء ما را تضمین نکرده است”
گمان می کنید این جمله توسط چه کسی به رشته تحریر در آمده است؟این بخشی از یک مقاله محمد نوری زاد در روزنامه کیهان است که در سلسله مقالاتی با عنوان ”جهان پس از آمریکا “منتشر شده است.
اما امروز حکایت مواضع محمد نوری زاد شنیدنی است. وی در بخشی از نامه هایش این ادعا ها را مطرح می کند:
ـ انقلاب اسلامی در این سی سال، به موفقیت دست پیدا نکرده و نتوانسته است که مدینه فاضلهای که وعدهاش را میداد بسازد.
ـ مسئولین نظام و اطرافیان آنها، مقصر اصلی در عدم توفیق انقلاب اسلامی هستند.
ـ مردم از اطراف نظام پراکنده شدهاند و خدا هم حکومت اسلامی را دوست ندارد!
ـ ما دوستان خود را در جهان از دست دادهایم و خیلیها با ما دشمنند.
ـ بعد از انتخابات دهم ریاست جمهوری، این حکومت بود که که مردم را کشت و خانهها را تخریب کرد و سوزاند و اموال را به غارت برد و… .
ـ دوستان واقعی نظام جمهوری اسلامی آقایان موسوی، خاتمی و کروبی هستند نه احمدینژاد، حداد عادل، لاریجانی و… .
و ..
از لابلای این جملات می توان فهمید که نوری زاد درک صحیحی از انقلاب اسلامی ندارد چرا که انقلاب اسلامی به عنوان یک انقلاب زمینهساز و آمادهگر برای آن واقعه بزرگ به شمار میرود و اگر از عدالت و پیشرفت و سعادت سخن میگوید، عدالت در مقام زمینهسازی است نه عدالت تام و مطلق.
امام خمینی (ره) هم که علی الظاهر هنوز نوری زاد خود را پیرو ایشان میداند درباره هدف اصلی انقلاب اسلامی می فرماید:
«مسئولان ما باید بدانند که انقلاب ما محدود به ایران نیست، انقلاب مردم ایران نقطه شروع انقلاب بزرگ جهان اسلام به پرچمدارى حضرت حجت (عج) است». (صحیفه امام، ج ۲۱، ص ۳۲۷)
تأثیرپذیری آقای نوریزاد از القائات روشنفکران و معاندان است به طوری که این امر، وی را از کسوت یک منتقد مستقل و آزاداندیش خارج میسازد. او مکرراً مطالبی را به مسئولان گوشزد میکند که پیش از وی بارها از زبان روشنفکران غرب زده و مزدور و معاندان بیان شده است. در واقع، بیشتر مطالب نامههای نوری زاد چیز جدیدی نیست و لازم نبود که این همه زحمت به خود بدهد و قلمفرسایی کند و خیال کند که شاهکار کرده است! در ثانی، سرگشاده نوشتن اینگونه نامهها به معنای تکیه بر مواضع معاندان، و همراهی با آنان برای فشار بر نظام است نه خیرخواهی حقیقی. انقلابیون ما سادهلوح نیستند که تمسخر حکومت اسلامی، قضاوتهای غیرمنصفانه، ذهنخوانیهای غلط، تهمت قتل و جنایت به نظام و دروغگوییهای دیگر، اتهام قدرتطلبی به ارکان نظام و خلاصه، خوشحال کردن دل توطئهگران را به حساب خیرخواهی بگذارند! آن چه از از مقایسه بخشهای اهم و مهم نامهها آشکار میشود، کجروی فکری، بیبصیرتی و اسلامناشناسی و کینهتوزی نوریزاد را میرساند که با چاشنی ابراز محبت و نرمش به عنوان یک تاکتیک عوام فریبانه همراه شده است.
نکته ای که لازم است به آن اشاره کنیم این است که اگر “خدا حکومت اسلامی را دوست ندارد”-آنگونه که نوری زاد در نامه اش نوشته است_ پس چرا وی نگران نظام اسلامی است؟!
مطلبی که لازم است به حامیان کنونی وی یادآور شویم این است که چندان به مواضع وی دل نبندند که نقطه نظرات وی تغییرات ۱۸۰ درجه ای را چند بار تجربه کرده است.به بخشی از نامه وی به آیت الله مصباح یزدی در سال ۷۹ که در روزنامه کیهان نوشته شده است توجه کنید:
“با تو هستم: ای چراغ راه خوبی ها ،ای مصباح! تو هم در شهادت مستغرقی.اگر شهید به یک تیر و ترکش به مقام شهود و شهادت می رسد ،تو هر روز و هر ساعت به تیری و ترکش از خدا بی خبران و معاندان و فتنه گران و جاسوسان شهید می شوی.ما اشتعال تو را می بینیم. کسی که چشم هدایت به تو دارد ،راه را گم نمی کند و در هزار توی نسبت ها زمین گیر نمی شود.هر چه نسبت شما با خوبی ها و درخشندگی ها و اصالت ها و بایستگی ها بیشتر است، نسبت آنانی که به صورت شما تیغ می کشند ،رو به قهقراست.
حضور شما برای آنها تنگی نفس می آورد.آنها ،به همه یا هیچ معتقدند.
همین امروز ،روزنامه ی رسالت ،شکوه کرده بود که فلان حزب ،در تصاحب کرسی های مجلس ،جناحی عمل کرده است و به چند صدایی مدعای خود اعتنایی نکرده است.باید گفت:برادران ،شما از پوشال آیا می توانید اراده ی استفامت کنید؟ و یا مگر از یک عنصر فریب کار ،میشود انتظار صدق و درستی داشت؟ که اگر بله ،خود این اراده و انتظار بر باد است. راز این همه هجمه به شما در چیست؟ آیا زبانم لال از این که می بینند شما با اجانب در ارتباطید ،در خود می گدازند؟یا از این که بساط اقتصاد کشور را به پیسی و دریوزگی در انداخته اید؟یا جمعیت جوان کشور را در بطالت متوقف کرده اید؟یا نیک براون جاسوس را به سفیر کبیری آورده اید؟یا وضعیت صنعت و کشاورزی کشور را به فلاکت انداخته اید؟یا مواد مخدر را مثل نقل و نبات در دسترس خاص و عام گذارده اید ؟ یا در مجامع بین المللی از لباس خود تخلیه شده اید؟ یا مخاطب صریح جاسوس ها شده اید؟ یا اداره ی کشور را به امان خدا وا نهاده اید؟ یا سنگ آزادی به سینه کوفته اید و دهان مخالفان دوخته اید؟یا معیشت مردمان را به خون جگرشان آمیخته اید؟یا شکاف هولناک طبقاتی را باعث شده اید؟یا از مجامع وابسته و غیر وابسته به دولت های استکباری چراغ سبز دیده اید؟ راستی چرا با شما مخالفند؟ چرا چشم دیدن شما و گوش شنیدن استدلال های محکم شما را ندارند؟ بگویم علت همه ی این مخالفت ها ،تنهاد در این است که شما در جانبداری از اصالت ناب شیعه پرچم ولایت برداشته اید.
آری عزیز ما، گناه شما ،همچون اسلاف شما ،در همین است. شما اگر زبانم لال مثل آن روحانی نمای کنفرانس برلین ،زیستی مواج و شکل پذیر داشتید،حالا چشم و چراغ آنها بودید و حجم روزنامه هایشان را از مراتب علم و فهم و هوشمندی و فرزانگی و آینده نگری خود پر کرده بودند. آنها به همان نسبتی که به غرب دل داده اند ،از شما و امثال شما دل بریده اند.
شما و امثال شما ،مانع گسترش و ظهور این نسبت وابسته اید.حزت توده ،در تمامی سالهای عمر بعد از انقلاب خود نسبت خود را با شوروی سابق انکار می کرد و بر سر این انکار ،جدل نیز می کرد.بعد ها که جاسوسی این حزب آشکار شد ،نسبت ها از مدار خدمت ، به ورطه ی خیانت منتقل شد. همان گونه که عین همین نسبت ،امروزه در باره ی نهضت آزادی صدق می کند.
یعنی نسبت نهضت آزادی با امریکا ،همان نسبت حزب توده است به شوروی سابق. منتها شکیل تر و تر و تمیز تر و متناسب با مذاق موازین کارسازی شده ی بین المللی.
عمده زخم هایی که این روزها به تن شما می نشیند ،از همین ناحیه است. دقیقا به یاد دارم در مصاحبه ی کیانوری ،رهبر حزب توده با شهید بهشتی ، کیانوری با سماجت و وقاحت تمام، از شأن خدوم حزب توده سخن گفت و اطلاق خیانت را از جانب شهید بهشتی رد کرد و رجوع به مجامع حقوق بشری را تهدید کرد. چند سال بعد ،آن گاه که شهید بهشتی به راه خود رفت و کیانوری نیز به راه خود و دست های آلوده و مزدور کیانوری و حزب توده برملا شد،همین فیلم را مجددا” از تلویزیون خودمان پخش کردند. کیانوری با استدلال و استحکام ،نسبت حزب توده را با شوروی رد می کرد و بر اصلاح طلبی و توسعه و جامعه ی مدنی پا می فشرد.
حالا نیز همان روند ادامه دارد. کار درست و به ظاهر مستحکم! نفوذی های نهضت آزادی در دولت ،بستر فحاشی را به اسم روزنامه و نشریه فراهم کردند و دلارهای آمریکا و نقشه ها و طرح های سیا در برپایی قتل های زنجیره ای و فضاحت کوی دانشگاه ،خوراک و جاهت و مطرح شدن برایشان آورد….
شگفت آور است!
در مجموع میتوان گفت که محمد نوریزاد کسی است که از «عدم تعادل» رنج میبرد. نه به آن دوران که در جلسات عمومی، رهبری نظام را «سیدی و مولای» خطاب میکرد و نه به اکنون که خود را بالاتر و فهیمتر از همه می داند. البته وی به خیال خود میخواهد این عدم تعادل را به حساب فراجناحی و منطقی بودن خود بگذارد اما غافل از آنکه این ترفندها هم هرگز نمیتواند و نتوانسته که بر عدم تعادل فکری و روحی ایشان سرپوش بگذارد. نوریزاد گرفتار جریان فتنه قبل و پس از انتخابات شد و فتنهزده شد و نامههایش هم تاریک و فتنهزده است. این نامهها به شکلی متفاوت، امتداد همان خط توهم سران فتنه از موسوی تا خاتمی است که سطحینگریها، تهمتها و دروغها و خیانت ها را با ادعای خیرخواهی بیان می کند.
عکس مربوط به محمد نوری زاد در کنار اعضای گروهک نهضت آزادی است.
اطلاعات تماس
پست الکترونیک : info@nahalnews.com
تلفن : 021
نمابر : 021
•صفحه اصلی
•پیوندها
•آرشیو خبر
•درباره ما
•ارتباط با ما
•RSS
کلیه حقوق مادی و معنوی این سایت محفوظ است ، استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است .
2010 (c) Copyright NahalNews.com. All rights reserved
SITE BY Najva Group
سلام. من یک استاد دانشگاهی هستم که برادر شما رئیس آن می باشد. بگذریم. واققعا در برابر بزرگی شما از خودم خجالت می کشم.
جناب سخنور شما که از آخور دشمن میخوری هیچوقت دلتان به حال این مملکت نخواهد سوخت.اگر راست میگید ،میموندین ایران وبه این مردم خدمت میکردین.شبو روز برای رفاه این مردم کار میکردین ،برای رسیدن به قدرت این اراجیف را بافته اید
دوستان با توجه به درپیش بودن روز قدس بیایید خاطرات روز قدس۸۸ رو در وبلاگها منتشر کنیم.http://basiji-sabz.blogspot.com/
سلام آقای نوری زاد. فوق العاده نوشتید اما آینده چه می شود چرا که دوستان خوبم که در کنارم بودند در دانشگاه خودمان برای یک نقد کوچک از رهبری که توسط سینه چاکان سید علی تبدیل به توهین شد چه بد نام شدند و …
و دیگر چه گلهایی که از کنارمان رفتند و چه آشنایانی که در زندان پر پر زدند. ترسم از آن است که دیگر کسی نماند که بگوید آزادی ولی امیدم آن است که می روید گلهایی که آنها هم روزی پر پر می شوند و این چرخه آنقدر تکرار می شود تا مهدی موعود برسد …
سلام
من يکي از مسئولين اين کشور هستم اما حيف که نمي توانم بگويم در گجا فعاليت دارم
اقاي نوري زاد درود بر روح پاک و جسم کتک خورده ات.در حالي که همه نيروهاي دولت در اين شرايط حتي جرات انتقاد از مافوق خودراندارند حقيقتا انتقاد به اين تندي از رهبر يک کشور دل شير و جثه رستم ميخواهد.من وقتي به شما نگاه ميکنم از خودم چندشم ميشه.دوستت دارم وبرات دعا ميکنم.
من هم داوینچی هستم بغل دست من هم دکارت هست اونورتر هم نیوتن و ابن سینا.
ضمنا قراره چنگیز و جلال الدین خوارزمشاه هم برسن !
“من یکی از مسئولین این کشور هستم اما حیف که نمی توانم بگویم در کجا فعالیت دارم”
خوشحالی ها !!
درود بر شما ، درود بر آزادگي و صداقتت.
با خوندن هر يك از نامه هاي شما افتخار كردم كه ايراني ام و مسلمانم همچون شما. ديروز يكي از دوستانم بهم گفت ” امسال ديگه روزه نگرفته ام . اين چه اسلامي است كه رهبرش كه هر شب اطمينان دارم نماز شبش ترك نمي شود راضي به زايل كردن حق مردم است”
ديروز جوابي نداشتم ، اما امروز شما رو ميتونم به عنوان يك مسلمان آزاده واقعي به آن دوست معرفي كنم . كه بايد به نوريزاد ها نگاه كرد كه هيچگاه آخرت را به دنيا نفروخته اند.
براي فرزندانتان ، مخصوصاً پسر ارشدتان كه با هم همكلاسي بوديم ، آزوي صبر و شكيبايي دارم.
در پناه حق ، پايدار و سلامت و استوار باشيد.
يا حق
احسنت جناب نوری زاد.
شهامت شما قابل ستایشه. زدن حرف حق تو این اوضاع و احوال مثل جنگ با سپاه بی شماریزیده. ریختن خون سرخت نشان پیروزی بلاشکتونه.
!!!
کاش من هم جرات میداشتم خودم باشم تا آنچه که می اندیشم و باور دارم رو بیان کنم. از قلبت برام دعا کن. (به طور جد).
جناب نوری زاد به نظر من بخشی از مشکل هم برمیگرده به خود ما مردم. نا آگاهی و نابخردی ما دراین چند دهه باعث شده که امثال ایشان فضا پبدا کنن و تا تونستن به نام دین و اهل بیت(علیهم السلام) از مردم سوء استفاده کردن.
آرزوی سلامتی و تندرستی برای شما و خانواده و همه مردم خوب ایران زمین.
زمانه بر سر جنگ است یا علی مددی … مدد زغیر تو ننگ است یا علی مددی
آقای نوری زاد! اون روز که رهبری رو “سیدی و مولای” خطاب می کردی یادت میاد؟
روزی که از آقای مصباح دفاع می کردی رو چطور؟
چقدر مذبذبی!
سلام آقای نوری زاد عزیز. بالاخره نامه ششم رانوشتی. من که بی صبرانه منتظرش بودم و با دل و جون خوندمش و لذت بردم. از این همه توانمندی و نبوغت در نوشتن و تصویر کردن لذت بردم. خیلی خیلی عالی بود. این نامه ها برای تاریخ است و من با جان و دل آن را حفظ خواهم کرد. برای فرزندانم و برای آیندگان بازگو خواهم کرد. با همه وجود برای شما آرزوی سلامتی می کنم . امیدوارم آن آینده تلخ که منتظرش هستید فرا نرسد و صبح امید بدمد.
مهربانی بی اندازه شما از جنس پیامبر خداست.باور کرده ام که محمد(ص)با همین صدا با مردم سخن میگفت و به همین دلیل از شنیدن صدایش واهمه داشتند.تمام داستانهایی که از محمد(ص)شنیده بودم وباور نمی کردم امروز باور می کنم.
توصیه می کنم نامه سعیدی سیرجانی به خامنه ای را قبل از قتلش بخوانید
سلام خیرخواهی شما برای رهبری خوب است ولی خوب است در مورد رییس جمهور هم این خیرخواهی را داشته باشید
مشايي هاي اصلاحات….
نوري زاد تو كثيف ترين منافقي هستي كه من تابحال ديدم
اقای سید یاسین واقعا کمی فکرکنید که چی مونده که ازش دفاع کنید،همه میدونن که احمدینژاد ومشایی دو روی یک سکه بی بها هستند وایندو قابل تفکیک از هم نیستند.واحمدینژاد مثل استخوانی است که با بیفکری در گلوی نظام گیر کرده که نه قابل هضم است و نه شهامت بیرون دادنش را دارند.
با سلام
آقای نوری زاد همه این چیزهایی رو که گفتی باید به خودت و دور و بریهات که سنگشونو به سینه میزنی بگی
به موسوی و خاتمی و کروبی
رهبر اینقدر نقاد با انصاف و فهیمتر از شما داره که نیازی به این نیست که شما خارج از محدوده تخصصت نسخه بپیچونی
فکری به گذشته و سریال پروانه ها می نویسند و … بکن تا بفهمی کی داره اشتباه میکنه ؟ کی بود که دشمن تراشی میکرد ؟ کی بود که با اشاره به داستان حضرت علی(ع) دوم خردادیها رو دشمن جا زده بود ؟
شما فکر کردی چون خودت تغییر کردی و حالا به اون تفکر نزدیک شدی اون تفکر درسته ؟
نه عزیز
رهبری راهی که داشته عینا جای پای امام میرفته رو داره ادامه میده شما هستین که مسیر و گم کردین و اون دنیا حساب و کتاب سنگین دارین
تازه پارتی بازی و قلعو قمع مخالف کار همفکران شماست نه رهبر مظلوم
شما در زندان تن اسیری من موندم چرا شمارو تو اوین نگه داشتن
ما سید علی رو رهبر میدونیم و پاش هم می ایستیم
شما ببینین که چی دارین تا پاش وایستین
یا حق
چشمات بستی و مثل کبک رفتی زیر برف نمی بینی وضع مزخرف مملکت رو.آقای احمد به اصطلاح با ادب ، کی می خواد جواب این خونهای ریخته شده رو بده،رهبرت یا اون رئیس جمهور چلمنگت.
برو یه نگاه به وضع ناجور اقتصادی بنداز ، اصلا یه نگاه به جیبت بکن ، ببین عزت ایرانی اینه؟؟؟؟
درود به شرفت
درود به شجاعتت از خدا میخواهم که رنج زندان را برای تو آسان گیرد
به امید آزادی
منظره شما از این جمله چه کسانی هستند همهی ما دوست داریم شما را بر بلندای اگر ما شامله یرانیانه سربلندی ببینیم
با سلام بر بزرگ مرد آزاده
از آنجا که به تجربه آموخته ام نرود میخ آهنین در سنگ و از آنجا که از کیش قدرت در این خاندان سراغ دارم از شما می خواهم سلام ما را به شهیدان جوانمان برسانید. چرا که در حال حاضر شما صورت مسئله اید و برای جلادان و دژخیمان پاک کردن صورت مسئله بسیار بسیار بسیار راحت تر از پاسخ دادن به آن است.
التماس دعا
با سلام ودرود بر کسی که یکباره دهان تمام یاوه گویان را بست از آنانی که می گفتند هر کس ادعای دین داری کند دروغ گوست وشخص معتقد وشجاع وجود ندارد تاکسان دیگر که از آن ور بام افتاده وفکر می کردند سید علی همان امام عصر است.بگذریم می خواهم شرح دل با توی عزیز بگویم .به روح پاک علی (ع)قسم که اکنون که این کامنت را می گذارم گلویم بغض دارد از عشق به تو وشرمندگی خودم که بی ایمانی وترس در من موج می زند .استاد عزیز روز ۳۰ خرداد ۸۸ من در مشهد دربارگاه امام رضا (ع) بودم وخواستم مثل هرروز زیارت عاشورا بخوانم اما به خون سرور من وتو حسین (ع)قسم که احساس کردم ایشان در مقابل من ایستاده ومی گوید “زبان به دهان بگیر با چه رویی می خواهی بگویی بابی انت وامی “تازه فهمیدم در کشور ما یک دختر بی گناه به نام ندا آقا سلطان کشته می شود وما در توهم عشق به امام حسین چون کبک سر به زیر برف کرده وهیچ نمیکنیم .شاید از آن روز تا به حال ۵ مرتبه هم جرات خواندن زیارت عاشورا را نکردم احساس می کنم امام حسین را مسخره می کنم .از تو برای تقویت ایمان من وامثال من می خواهم که دعا کنی وقیامت شفیع ما باشی خاک پایت طوطیای چشمم باد.
کو صدای کاوه آهنگر ؟ فریدونی دیگر در راه هست !!!
سلام به روزم با اقای نوری زاد باز هم برایمان بنویس
درود بر شهامتت
آیا واقعا میشه این نامه را خواند و به فکر فرو نرفت..!؟
درو دبر شما
آیا مشه کسی این نامه را بخونه و واقعا به فکر فرو نره..!؟
سلام. اون وبلاگتون هم بعد از نامه ، ظاهراً مسدود شده بود. هر کاری کردم نتونستم لینک هاش را باز کنم.
اما در مورد این نامه باید عرض کنم که ، کنار کشیدن ایشان از قدرت بسیار مشکل و سخت است!!! اینها نظام را طوری طراحی کردند که فقط خط لجمن داره!!! (نظامی عرض کردم!!!) . یعنی اگر سنگر اول را به هر دلیلی نتوانند حفظ کنند ، عقبه دیگر نمانده و باید تا خود پایتخت (اضمحلال) عقب نشینی کنند!!! برای همین ، پاهایشان را مثل فیلم عمرمختار با طناب می بندند که بمیرند (شهید شوند) ولی عقب ننشینند!!! یادتان باشد خطبه بعد از انتخابات را که در آخر آن ، ایشان امام زمان (عج) را شاهد گرفتند که این جان ناقابل را هم تقدیم می کنند؟!!! مگر کسی تهدید جانی کرده بود؟!!! ولی این حرف ایشان ، یک دنیا مطلب پشت آن بود! یعنی حاضرند بمیرند ولی از گفته ها و کرده های خود (هر چند اشتباه) ، برنگردند!!!
والسلام
گريه امانم را بريده است… من هموطن شما هستم دكتر جان، مسلمان نيستم ولى داستان حر رياحى و يزيد را بخوبى ميدانم… ما را به خير او اميدى نيست، اميدوارم //// مرساند…!
به خدا فقط امثال شما میتونه به من نشون بده که اسلام یه دین ربانی است، نجابت و شجاعت شما رو دوست دارم.
شرف پدر محمد نوري زاد را مي ستايم…درود بر آزادگي اش … درود بر شجاعتش…كه در تاريخ ماندگار خواهد شد
شرف پدر محمد نوري زاد را مي ستايم درود بر آزدگي اش….درود بر شجاعتش…
نوریزاد عزیز براستی یک شاهکار بود . اگر در دل سنگ هم اثر نگذرد موجب آگاهی دیگران خواهد شد و بدون شک در تاریخ ثپت خواهد گردید
.
حمایت از نوری زاد در فیس بوک
http://www.facebook.com/nurizad
درود به شرفت بزرگ مرد ایران زمین
درود بر شما
با شجاعتی کم نظیر متن زیبائی و پر دردی را برای ///// او نوشته اید
سلام امروز كه نامه رو لينكشو ديدم هرچي زدم نميومد مرسي از اينكه مشكلو برطرف كردين كم كم داشتم نگران ميشدم.من هنوز اين نامرو نخوندم ولي حدس ميزنم تندتر از قبل باشه .فقط خواستم بگويم شجاعت حقيقي را در شما متجلي ديدم ولي خواهشا به خاطر خودتان نه به خاطر اين همه مريدي كه دامنگيرتان شدند كمي از تيزي قلمتان بكاهيد .به خداما ديگر طاقت اي ن همه تلخي رو نداريم .اين قدر كه با اين جور نوشته ها دل ما به لرزه ميافتد باور كنيد در مخاطبانش نه تنها اثري نمي افكند بلكه انها را طلبكار تر ميكند.
ان که دایم haves سوختن ما میکرد .. کاش میآمد و از دور تماشا میکرد. یا حق
آخر الامر گل koozehgaran خواهی شد Hali fekresaboot کن که پور az
نامه سیرجانی به رهبر را در آدرس زیر می توان دید:
http://deleted
سلام و درود بر شما.مطلبی در وبلاگم نوشته ام برای اقای نوری زاد.به پاس رشادتهای ایشان.امیدوارم بخوانند.
نامه سیرجانی به رهبر را ۱6 -17سال پیش در ÷اسخ به نامه او در آدرس زیر مشاهده کنید با تشکر
http://www.ssirjani.com/letters/toKhaamenei3.htm
سلام بعد از خدا و خانوا ده ام برایم خیلی عزیزی /واقعا شما به درجه ای رسیدی که مرگ برایت گواراست،من اقرار دارم که مرگ در راه مردم شیرین است ، اما شما پذیرفته اید. فاصله اقرار تا پذیرش مانند دیدن جلو چشم با با پشت کوه اورست از تهران است. خوشا به حالت/خدایا : محمد نوری زاد مان را تقدیم تو میداریم با او کن ،و از او ساز ،آنچه خود اراده کنی //
از هوای نفس رهایش ساز، تا انجام اراده ات را بهتر تواند//مشکلاتش را بگیر تا شاهدی باشد برای کسانی که،با قدرت تو ،عشق تو و راه تو یاریشان خواهد کرد//باشد که همیشه بر اراده ات گردن نهد. (آمین)
عجب! چه آدمای پیدا می شند اونوقت می گید تو کشور ما آزادی نیست. سایتش هم فیلتر نشده. بارک الله به جمهوری اسلامی!
دوست عزیزم ، سایت دکتر نوری زاد همان اوایل فعالیتش در اکثر ISP های ایران فیلتر شد.
شاید احیانا ISP شما را فراموش کرده اند و یا اینکه شما از فیلتر شکن و وی پی ان و… استفاده می کنید.
سلام استاد نوری زاد عزیز و نازنین
نامه تان فوق العاده بود ، شجاعت شما و رک گویی و بی باکی تان بی نظیر است .
افتخار می کنم به وجود چنین فرهیخته ی دلاوری در جنبش سبز، کاش دانایان و دلسوزانی چون شما در راس اداره ی کشور بودید تا کشورمان به این فلاکت نمی افتاد.
و کاش نمایندگان به اصطلاح مردمی اما بی خاصیت و ترسو، یک ذره از شما می آموختند که چگونه خود را به خطر می افکنید اما حقیقت را می گویید.
#
آزادمرد شما فرزند مردم ستم کشیده ایران هستید نه فرزند عظما امیدوارم از این پس بگوئید فرزند ایران .
روحت شاد ای آزاد مرد. من جلوی شما سر تعظیم فرود میاورم که اینچنین زیبا ظالم را نقد کردید. انشالله خداوند نسل این ظالم را زودتر، قبل از اینکه با اصلاح خود گند دیگری بزند، برکند.
آقای نوری زاد فرمودید
…همه ی زندانیان بی گناه ما به آغوش عزیزان خویش باز می گردند…
بقیه زندانیان سیاسی ی که برای وطنشان سالهاست در زندانند، زندانیان باگناهی هستند که متعلق به شما نیستند.
می بینید شما هم خودی و غیر خودی می کنید. چرا اقای خامنه ای نکند؟
چه باشد پیشه عاشق بجز دیوانگی کردن
گوش اگر گوش تو و ناله اگر ناله ماست….
البته برادر عزیز جناب نوری زاد وقت این نامه 6-7 سال پیش بود زمانی که با وجود مقاومت خاتمی در مفابل اشغال فرودگاه امام توسط سپاه و قضیه اسکله های غیر قانونی و قاچاق سپاه شما نه ئتنهخاغ حمایتی از خاتمی نکردید که آن زمانها در رکاب حسین شریعتمداری .ایانفر…بگذریم ..این هم ورقی از تاریخ کشور ماست از فصلی 1400 ساله که ملتی هویت و عزت اجدادی خود را به زور شمشیر از دست داد و امید است ورق اخر این فصل باشد..
سلام بر ابوذر ایران،متاسفانه با شرایطی روبرو هستیم که بسیاری از آمال وآرزوهایمان برباد رفته است،بسیار دوست میداشتیم که خامنه ای خمینی دیگری باشد و این حکومت را بدست صاحب اصلیش برساند،اما متاسفانه ایشان نتوانستند با حب و بغض های شخصی خود کنار آیند و پس از امام شروع به انتقام گیری از همه مخالفین و کسانیکه با ایشان اختلاف سلیقه داشتند نمودند از جمله اینکه کینه مهندس موسوی در سالهای نخست وزیری را هنوز در دل داشتند.متاسفانه قدرت بی حد وقتی در اختیار کسی باشد کار خود را میکند حتی اگر آن شخص روحانی مترقی ای چون سید علی خامنه ای باشد.امیدوارم ایشان در این فرصتهای آخر در برابر دیو هوای نفس غالب شوند و خطاهای گذشته راجبران کنند هر چند چنین کاری فقط از ابرمردانی چون امام راحل بر میآمد.اللهم غیر سوء حالنا بحسن حالک.اللهم فک کل اسیر.http://basiji-sabz.blogspot.com/
محمد جان سلام
“طبیب دوارا بطبه” طبیبی است سرگردان به واسطه طبش.خدایا محمد را همانگونه که موسی را در چنگال فرعون وآلش حفظ کردی حفظ کن.زنده باشی به روان آدمیت
محمد جان سلام
“طبیب دوارا بطبه” طبیبی است سرگردان به واسطه طبش .خدایا همانگونه که موسی در چنگال فرعون و آلش حفظ کردی محمد را نیز حفظ کن.
زنده باشی به روان آدمیت
سلام و درود بر شما وبر تمام کسانی که استاد صبر بودندو جسارت برای ما کودکان سبز این سرزمین….چقدر این روزها سخت گذشت وسخت می گذرد….چقدر دیگر فکرم آنی نیست که بود چقدر ………..استاد عزیزم افتخار بدهید لینک تان کنم؟؟؟؟
خدایا و ما چقدر ثروتمند شدیم که نوری زاد عزیز را به ما برگرداندی با زبانی شیواترازهمیشه تا سخن از دل ما گفتی و لاجرم بر دل ما نشستی .
و اما ای نوری زاد عزیز ! آنچه در این نامه شما از رهبر خواسته اید اگر نا ممکن نباشد لااقل بسیار صعب و دشواراست . زیرا چگونه می توان تیری را که از کمان بدررفته است دو باره به خود باز گرداند؟ از قدیم گفته اند که خود کرده را چاره نیست .
اکنون ایشان چطورمی توانند که نفی خویش کنند ؟ و آنچه کرده اند و نامه ها و دستورات کتبی و شفائی خود را منکر شوند و زیرش بزنند؟! جان ها و مال ها و حیثیت های بباد رفته را چگونه و از کجا باز خواهند گرداند ؟
گیرم که اراده کنند به نصایح شما گوش گیرند ، آیا تصور نمی فرمایید که با اولین اقدامات ، همان دشمنان دوست نما که به گرد خود جمع آورده اند ، فی الفور انگ جنون به ایشان بزنند و به طرفه العینی از مسند قدرت بزیرش کشند؟
نظراین حقیر این است که بشکرانه قدرتی که خداوند متعال به کلام شیوا و روشنگر شما بخشیده است و با همه امکانات و اماناتی که در اختیارخود دارید به نامه نویسی خود ادامه دهید . هیچ امیدی به گوش شنوا نداشته باشید بلکه فقط برای روشنگری و ثبت در تاریخ بنگارید . خدا یارتان.
درود بر شما و شجاعت بی نظیر شما. سلامت باشید
استاد بزرگوار وقتی با پول همین مردم و به پشتوانه رانت ها بارها و بارها به سوزه های ملی و سیاسی و مذهبی ما چنان بلایی آوردی که بیت المال به بیت الحال حضرتعالی تبدیل شد،خودت چرا کنار نکشیدی؟حالا برای دیگران روضه می خوانی؟به به چه چه چهار نفر بالاشهری و خارج نشین اسیرت کرده بنده خدا؟
هوای نفس بچه هایت و جوانی شان عاقبت بخیری را از تو گرفت.آقای ملون.
مخالفم ! نام شما برای همیشه در تاریخ جاودان میشود .
شجاعت تان بی نظیر است، صراحت کلامتان دیکتاتور را بیش از پیش می لرزاند، جاودانه خواهی ماند.
درود به تو اي حرّ زمانه ي ما!
چقدر از وجود فردی مثل شما خوشحالم…
جامعه امروز به افرادی مثل شما نیازی مبرم و شدید دارد. امیدوارم همواره سلامت و پاینده باشید. حرف شما از دل ما بر می آید
درود بر دلیر مرد ایران زمین
دمت گرم و سرت خوش باد. کاش گوش شنوایی بود.
احسنت بر شما آقای نوری زاد عزیز – الحق که اباذر زمان هستی .
پیروز و پاینده باشی
سلام . با يك قسمت از نامه شما به شدت مخالف هستم و ان جايي كه فرموديد امثال جناب عالي بعد از مدتي فراموش مي شويد… من با اين عقيده شما مخالف هستم نام شما براي هميشه تاريخ در لوح حافظه اين ملت نقش بسته است . راستي چرا امروز بعد از صد سال از انقلاب مشروطه وقتي نام صوراسرافيل را ميشنويم با افتخار از او ياد ميكنيم ؟ چون او شريف بود و مرد با شرف هرگز از حافظه تاريخي ايراني پاك نميشود ما به نسل اينده خود كه امروز در گهواره ها هستند خواهيم گفت كه محمد نوري زاد مرد با شرفي بود كه حقيقت را دوست داشت و جان خود را براي حقيقت به خطر انداخت به انها ياد ميدهيم هميشه با احترام از محمد نوري زاد ياد كنند و به احترامش از جا برخيزند .
خیلی گریستم بر حال خود و ایران و ایرانی.
چون باورم نمیشه که کشور به این روز سیاه گرفتا شده.
آیا 31سال پیش نیز همین را می خواستیم.؟
خدا کنه اوضاع ختم به خیر شود وگرنه مصائب فراوان تر خواهد شد.
آیا در کشور کسانی مثل نوریزاد نیستند که واقعیات را همین طور عریان بگویند و به گوش آنهاییکه باید برسد برسانند.
“اللهم انی اعتذر الیک من مظلوم ظلم بحضرتی فلم انصروه” خدایا عذر مرا بپذیر چون مظلومی مورد ظلم واقع شد و من اورا یاری نکردم…….زنده باد استاد نوری زاد
و فکر می کنم همه مان اگر صراطی باشد باید پاسخگو باشیم. رهبر و شما و ما . و شما برای آن ها که دوست تان داشتند و خواستند که ننویسید چه پاسخی دارید غیر از خودخواهی؟
دستانت شايسته بوسيدن است اي بزرگ مرد
این اسم رو که میشناسی؟ 🙂 پس نقدش را هم بشنو:
– قاضی القضات ما خالی الذهن نیست. هیچ ذهنی خالی نیست. اتفاقاً ذهن ایشان خیلی پر است. خصوصاً از فلسفه و فقه و منطق. اما قضاوت مردانگی می خواهد. و مردانگی هم در ذهن نیست. در قلب است.
-احمدی نژاد دروغ گو ترین مسئول تاریخ جمهوری اسلامی نیست. قبل از او هم با دروغ های حکومت علوی اشنا شده بودیم. بد نبود از آن ها هم می نوشتید تا مغرضان گمان نکنند با این مرد کینه شخصی پیدا کرده اید.
-یک چیز را یادتان رفت تذکر دهید به رهبر گرام… تمام مصایب شخص شریفش از وقتی شروع شد که به خودش گفت ” ما “.
به مدیر/طراح سایت:
– رنگ پیش فرض کامنت ها از لحاظ همخوانی با بسته رنگی سایت گزینه مناسبی است. اما خوانایی متن را دچار مشکل کرده. اگر تیره تر شود بهتر است.
– برای معرفی آدرس فید مطالب، از آیکونی استفاده کنید که برجسته و قابل توجه باشد.
– به نظرم تصویر پس زمینه بهتر است ثابت باشد تا قابل تکرار. در مانیتورهای با وضوح بالا دو شقه می شود.
کشور ما یک حکومت به مردان دین بده کار بود که این بدهی هم صاف شد تا تاریخ بداند اینان چنان خفقانی به مردم ارزانی داشتند که هیچ ددی بر ایران روا نمی داشت.
سالهاست که کار از نصیحت اینان گذشته است اینان خود را بر بلندا می بینند و مردم را رعیت خویش. اینان سالهاست که ذهنشان رشد نکرده است و در دوران فئودال و خان و سلطان بازی گیر کرده اند .
اینان خفت مردم را عزت خویش می دانند و دست بوسی خویش را عزتی بر مردم اینان شما نخواهند فهمید جناب نوری زاد چون شما خدای اینان که همانا سید علی است را مورد باز خواست قرار دادی و برای آنان مهدورالدم شده ای.
سپاس بی کران ما را بپذیر و اگر اینبار قصد خلوتگاه اوین کردی لطفی بر ما نمائید و به گرگان دربار ما را نیز بنمائید تا حداقل آنجا در میان شما عزیزان باشیم
جناب نوري زاد تمامي نامه هاي شما را خواندم و اين نامه ها در تاريخ خواهند ماند، همانند نامه هاي سعيدي سيرجاني ، جناب نوري زاد در صورت امکان پيشنهاد مي کنم چند جلد کتاب هم براي ايشان به رسم يادگار بفرستيد. کتابهايي مثل ظهور و سقوط رايش سوم ، ظلمت در نيمروز آرتور کستلر ، موميايي جواد مجابي ، طعم قدرت لاديسلاو مناچکو، ضحاک ماردوش سعيدي سيرجاني ، تراژدي قدرت در شاهنامه مصطفي رحيمي و …
جناب نوري زاد مي گويند انسان اگر تاسن 40سالگي توبه نكند شيطان برپيشانيش بوسه مي زند يعني ديگر اميدي به تو نيست كه برگردي وسالهاست كه اين بوسه بر پيشاني بعضي ها زده شده
دردیست غیرمردن آنرا دوا نباشد پس من چگونه گویم کاین درد را دوا کن…
بی نظیر .. مثل همیشه…
مردی از جنس محمد نوری زاد…
درود بر این شرف
دکتر نوشتتون بسیار زیبا و جسورانه تر از همیشه بود
ازتون خواهشی داشتم اگر ممکنه از دوستانی که در اعتصاب غذا بودند و الان هم در انفرادی روزگار میگذرانند بنویسید شما چند روزی با آنها در بند 350 همراه بودید
با سپاس
درود بر حقانیت حرف حقت
خداوند به شما وخانواده تان صبر جلی عطا فرماید و انشاالله در زیر سایه حق و آقا امام زمان سلامت باشید
حتی اگر به زندان بیافکنندتان باز ما شما را دعا خواهیم کرد
با سلام و درود
به امید آنکه سایه ابلیس جهل و غرور و خودکامگی از سر این ملت برداشته شود و بار دیگر فرشته آزادی را در آغوش کشد.
“حفظ نظامی که تا گلو در پلشتی و دروغ و فریب و ورشکستگی فرو رفته بود ، جفا به مقام خداوندگاری تو ، و جفا به ما مردم و نسل های بعدی ما بود”…
نوریزاد عزیز
تو بزرگترین کشف من بودی در این وانفسا. با تو من خود را شناختم و خدای خود را. با تو من دانستم که باید مسؤلیت را شناخت و مسؤلیت پذیری را. با تو شناختم من شهامت و شرافت را.
درود بر شرفت که دلیری و دلاور. کاش همه چون تو بودیم. کاش…
خدایت بیامرزد پدر و مادرت را و همه اجدادت را. خدایت ترا نگاه دارد در همه احوال، برای همه.
سلام
فكر مي كنم شما هم دوباره به زندان برگرديد. من در خود هيچگاه شهامتي اينچنين نديده ام. كه اينقدر صريح درونيات خود را در مورد رهبر اين مملكت بنويسم.
دوست ندارم كه شما به زندان برگرديد. دوست ندارم چون شمايي در زندان باشيد.
نوشته ايد كه آن بي خبران از خدا و مست قدرت فحاشي كرده اند به شما در زندان. مي دانم كه خوب مي دانيد آنها سزاوارترند به اين ناسزاها نه فرهيخته اي چون شما.
درود مي فرستم بر شهامتتان و شرافتتان
و دعاي من حقير به درگاه خدايم در اين ماه عزيز براي شماي دوست داشتني :
اي خدا به هركجا هست به سلامت دارش
شیرآهن کوه مردا که شمایید
نرود میخ آهنین در سنگ
نیت شما خیر است، اما ایشان همه درها را برای خود بسته است
نوری زاد عزیز
شما چهار نامه به آن زیبایی و به آن رسایی به رهبر نوشتید و انگار نه انگار! ایشان آنرا به هیچ انگاشتند!
و تازه شما را مستوجب عقوبت و زندان و شکنجه هم دانستند!!…. رها کنید این رهبر را ….
شما اتمام حجت تان را کرده اید…..تمام نامه های دلسوزانه ی شما به ایشان در تاریخ و برای آیندگان ثبت خواهد شد….. ترا به خدا مراقب خود باشید….
با زبان روزه برایتان دعا می کنم….خدایا به حق این ماه رحمت….
به حق زبان های روزه… نوری زاد ما را تحت هر شرایطی در پناه خود حفظ بفرما …خدایا نوری زاد ما را را از خشم خدایگان و از گزند صاحبان زر و زور و قدرت حفظ بفرما….آمین
نوریزاد شجاع است زیرا به فراست دریافته است تا وقتی به خرافه بگراید وبه قافله فریب وصل باشد وجدانش در عذاب است او میداند ولی هنوز بستر اعتراف فرا نرسیده است.که فرهنگ موهوم امام زمانی و انسان پرستی جز فساد به دنبال ندارد علم کردن امام موهوم زمان به واسطه جهل و فرهنگ تحقیر و استحمار است و سرانجامی جز فساد ندارد.غافل از اینکه آدم زمینی چه سید علی و چه امام زمانش هم لیاقت سیادت و سروری را بر تو ندارند.پس نسل سوخته تا وقتی این مرامته برو بیشتر بسوز!
سلام اقای نوری زاد.درود بر ایستادگی شما.درود بر دانایی شما.به امید ازادی ایران و ایمان از چنگال استبداد.التماس دعا