محمد نوری زاد: ما(نسبت به تغییر منش رهبری) هم نا امیدیم و هم ناامید نیستیم،نباید هم ناامید باشیم،ولی ما ابراز وظیفه ی اصلی خودمون مشغولیم.چه توسط طرف مقابل فهمیده بشه،شنیده بشه،بها داده بشه؛چه نه!
به هر حال صحبت های آقای خاتمی،نوشته های بنده ، موضوع گیری دیگران ، این ظلم هایی که داره میشه ، این اتفاقاتی که در قاموس سیاسی اجتماعی جامعه داره رخ میده ، متأسفانه و یا خوشبختانه در حافظه ی تاریخی این مردم ثبت خواهد شد و آیندگان قضاوت خواهند کرد.
درست که می نویسم که طرف مقابل من مساعدت بکنه و برخی از مشکلات رفع بشه،ولی باور کنید عمدتا می نویسم که در تاریخ ثبت بشه که آقا ما ادبیاتمان اینگونه است و از طرف مقابل هم رفتار ادیبانه و مؤدبانه انتظار داریم.
باید یک عقلانیت بزرگی در جامعه ی ما ، حالا چه فردی و چه جمعی حاکم بشه و تاز مانی که این عقلانیت به جامعه ی ما بازنگردد ، طبیعی است که ما فاصله میگیریم و می افتیم به لج بازی!
الآن ببینید لج بازی های کودکانه ای که رئیس جمهور با طرف مقابل می کند و طرف مقابل با او.
همینه دیگر
شما مجلس رو نگاه کنید ، مجلسی که باید عصاره ی فضائل مردم باشد ، چقدر حقیر و کودکانه در جایگاه قانونی خودش ظاهرا میشود.
آقای نوریزاد به تازگی نامهای منتشر کرده و در آن خطاب به آیتالله خامنهای و مسئولان قضایی جمهوری اسلامی گفته است که «چه بخواهید و چه نخواهید، امضایتان پای ظلمهایی که در زندان میشود ثبت است».
آقای نوریزاد روزنامهنگار و فیلمسازی است که پس از انتخابات ریاست جمهوری سال ۸۸ به جمع منتقدان حکومت پیوست و به اتهام تبلیغ علیه نظام بازداشت شد و بیش از ۷ ماه را در زندان گذراند.(اصلاحیه سایت رسمی: ایشان حدود یک سال و نیم را در زندان سپری کردند که یک روزش هم مثل روزهای جهنم عذاب آور است و نباید درمحاسبه ی آن اینهمه اشتباه کرد .)
محمد نوریزاد: من از طریق خبرگزاریها متوجه شدم تقاضای عفو از طرف مرا منعکس کردهاند و دلیل این که من بیرون هستم به این شکل مطرح شده که نامهای به رهبری نوشتهام و از ایشان تقاضای عفو کردهام که بنا بر توصیف دادستان تهران نامه خوبی بوده است و الان هم در مرخصی به سر میبرم.
در حالی که مطلقاً این طور نبوده و من اگر میخواستم تقاضای عفو کنم، با آن همه آسیب و جراحت و رنجهایی که در طول این یک سال و نیم به خودم هموار کردم و بازجوهای کودن و بزنبهادر و فحاش و نابخرد بر من آوار کردند، باید از همان اول میپذیرفتم، چون آنها هم از اول اصرارشان بر این بود که من توبهنامه بنویسم و تقاضای عفو کنم. منتها وقتی مقاومت مرا میدیدند به ضرب و شتم و الفاظ نازیبا دست میبردند و حال آن که من میگفتم این شما هستید که باید از مردم تقاضای عفو کنید. ما چه کردیم؟ ما که خطایی مرتکب نشدیم. یک رفتار سیاسی اگر مردم از خودشان ابراز کردند که نباید به زندان منجر شود.
- آقای نوریزاد! شما بهرغم برخی انتقادها که در مورد صحبتهای اخیر آقای خاتمی یا نامههای خودتان وجود دارد، باز هم از رهبر خواستهاید زندانیان سیاسی را آزاد کند. فکر میکنید رهبر از روشی که دارد دست بردارد و زندانیان سیاسی را آزاد کند؟
ما هم ناامیدیم و هم ناامید نیستیم، نباید هم ناامید باشیم. ولی ما به ابراز وظیفه اصلی خود مشغولیم که توسط طرف مقابل فهمیده و شنیده شود، بها داده شود.
به هر حال صحبتهای آقای خاتمی، نوشتههای خود من، موضعگیری دیگران، این ظلمهایی که میشود و این اتفاقاتی که در قاموس سیاسی- اجتماعی جامعه دارد رخ میدهد، متاسفانه یا خوشبختانه در حافظه تاریخی این مردم ثبت خواهد شد و آیندگان قضاوت خواهند کرد.
درست است که مینویسم طرف مقابل من مساعدت کند تا برخی مشکلات رفع شود، ولی باور کنید عمدتا مینویسم تا در تاریخ ثبت شود که ادبیات ما این گونه است و از طرف مقابل هم رفتار ادیبانه و مودبانه انتظار داریم.
- آقای نوریزاد! در نامهای که ظاهرا از مشهد نوشتید اشاره کردید که یک زندانی مشهدی جوان و تازهداماد را دیدهاید که بیگناه و بدون مرخصی در زندان به سر میبرده است. چرا این مسئله جایی منتشر نشده و شما چه قدر اطلاع دارید از زندانیان گمنامی که به این صورت در زندان هستند و کسی خبری از آنها ندارد؟
این فردی که من از او تلویحا و به اشاره نام بردم یکی از دهها زندانی آنجاست. از این جوانها آنجا زیاد داریم، حالا جوان نه با سنهای بالاتر که بیگناهند و دلیلی برای زندانی بودن اینها نیست و من باور دارم چیزهایی که به اسم جرم برای اینها تراشیدیم و به این بهانه زندانیشان کردهایم در آن سوی مرزهای ما موجب خنده و مضحکه میشود.
مگر میشود جوانی را از مجلس دعا یا از خیابان حتی در حال اعتراض برداریم ببریم و چهار سال، پنج یا شش سال برایش زندان تعیین کنیم به بهانهای مانند اقدام علیه امنیت ملی؟ اگر امنیت ملی با فریاد یک جوان بخواهد به مخاطره بیفتد نشان میدهد ما خیلی شکننده هستیم. اعتراض حق قانونی مردم ما بوده و هست و ما آن را نادیده گرفتیم.

خیلی برام جالبه آقای نوریزاد، در صحبتها و نوشتهاتون وقتی از جمهوری اسلامی انتقاد میکنید همیشه میگویید “ما”ا