حال بیش از 16 ماه است که در زندان به سر می بری ونزدیک به چهل روزاست که در اعتراض به عدم توجه به خواستهای قانونیت مجدداً دست به اعتصاب زده ای و از خوردن غذا خودداری می کنی و حاضربه ملاقات نیستی. و تا رسیدن به حق خود به این روند ادامه خواهی داد. من هم با تو همراهی می کنم و هیچ در خواستی مبنی بر داشتن ملاقات و تماس تلفنی نخواهم داشت…
به نام خدا
هر پدری دوست دارد وقتی از سفر برمیگردد، دست خالی نباشد. ولی پدری که در سفر زندان است، چه تحفه ای می تواند بیاورد؟ و در زندان چه چیزی میتواند تهیه کند؟ ولی تو بعد از چهار ماه ممنوع الملاقات بودن، زمانیکه در بند 350 بودی، بعد از یکی دو ملاقات، دست خالی بودن را تاب نیاوردی و تحفه ای را نه تنها برای خانواده ات که برای همه عرضه کردی.
زمانیکه دکمه های روپوش آبی زندان را گشودی، و زیرپوش نقاشی شده ی خود را به همه ی ما نشان دادی، همه سرتاپا پر از شادی شدیم. همه ی خانواده هایی که آنجا حضور داشتند متاثر شدند ، نوشته بودی: “همه ی شما را یک عالمه دوست دارم” و این شد که دیگر در ملاقاتهای کابینی برای دیدن این سوغاتیها صف می کشیدیم.
مدت کوتاهی در بند 350 بودی و به مرخصی آمدی. برادران آزادیت را تاب نیاوردند و اواخر تابستان تو را بازگرداندند. این بار، نه به بند 350؛ که به قرنطینه درکنار آقای تاجزاده. در مدت یک ماه که حق ملاقات نداشتیم و با شروع ملاقاتهای کابینی هفتگی، آن هم در روزهای غیرمعمول خانواده های زندانیان سیاسی، من و خانم محتشمی پور و خانواده هایمان ، مشتری پروپاقرص کارهای هنری تو بودیم. گاهی تکه چوبی که آیه ای یا شعری را با خط زیبا بر رویش نوشته بودی نشانمان می دادی. گاهی تابلویی پر از گلهای رنگی حیاط اوین را .
در یکی از همین ملاقاتهای کابینی، دست در زیر لباست بردی و یک حباب سفید رنگ را نشانمان دادی که در شعاعهای این حباب دایره ای شکل، شعری از حافظ را با قلم سیاه و خطی خوش نوشته بودی.
زمانیکه دکمه های روپوش آبی زندان را گشودی، و زیرپوش نقاشی شده ی خود را به همه ی ما نشان دادی، همه سرتاپا پر از شادی شدیم. همه ی خانواده هایی که آنجا حضور داشتند متاثر شدند، نوشته بودی: “همه ی شما را یک عالمه دوست دارم” و این شد که دیگر در ملاقاتهای کابینی برای دیدن این سوغاتیها صف می کشیدیم.
حال بیش از 16 ماه است که در زندان به سر می بری ونزدیک به چهل روزاست که در اعتراض به عدم توجه به خواستهای قانونیت مجدداً دست به اعتصاب زده ای و از خوردن غذا خودداری می کنی و حاضربه ملاقات نیستی. و تا رسیدن به حق خود به این روند ادامه خواهی داد. من هم با تو همراهی می کنم و هیچ در خواستی مبنی بر داشتن ملاقات و تماس تلفنی نخواهم داشت.
ولی در مورد اعتصاب غذا با تو سخت مخالفم؛ به خصوص باشرایط سست شدن دندانها و بیماری پوستی و سنگ کلیه ات. این قضیه همه ی خانواده را به شدت نگران کرده است و نمی دانیم تا کی هم ادامه خواهد داشت. به هر حال ما همگی آزادی تو و سایر زندانیان بی گناه را به انتظار نشسته ایم. و آزادی، حداقل پاسخ نامردمیهاییست که در این مدت صورت گرفته است.
حباب شیشه ای خطاطی شده با شعر حافظ آن روز تو ، زبان حال امروز ماست:
رندان تشنه لب را آبی نمی دهد کس گویی ولی شناسان رفتند از این ولایت
در زلف چون کمندش ای دل مپیچ کانجا سرها بریده بینی بی جرم و بی جنایت
فاطمه ملکی
6/اردیبهشت/1390

چیجوری زندست 16 روزه غذا نخورده!
سلام آقا محمد به نظر من اعتصاب غذا اصلا درست نیست مگر حضرت علی (ع) وقتی خلافت به حق او را به ناحق از ایشان گرفتند اعتصاب غذا کرد و یا نه حضرت موسی کاظم (ع) در زندان بسر می برند برای اعتراض به وضع موجود اعتصاب غذا کردند بابا بیا یک کار فرهنگی کن چند تا بچه مسلمان بیکار را هم بگذار سر کار.عاشقتم محمد
نوری زاد عزيز تو را به همه مقدساتت قسم می دهم خودت را از ما مگیر، اعتصاب غذای تو فقط به ضرر یارانت تمام می شود نه دشمنانت، آنها سنگدل تر از آنند که …
واقعا از اول فروردین به بعد با شما تماس نداشته است
وقتی مردم را اینقدر نگران می کنید با این خبرهایتان وقتی که تماسی باشما دارند حتی به اندازه سی ثانیه به مردم هم بگویید اقلا کمی دلشان آرام بگیرد روزی هزار بار آدم را می کشید و زنده می کنید به نظر من آنها که در زندان هستند راحت ترهستند از ما که بیرون هستیم و هر لحظه منتظر شنیدن خبریم
نور محمد عزیز
جناب آقای نوری زاد از اول فروردین تا پنجشنبه دوروز پیش که در بند بودند ، در اعتصاب غذا بسر می بردند و از هرگونه تماس تلفنی و یا ملاقات و … امتناع می کردند!
ما بر اساس وظیفه ی اخلاقیمان ، اخبار و هرگونه خبری را سریعا جهت اطلاع افکار عمومی اطلاع رسانی می کنیم ، خدا شاهده که خبرهای ناگوار اعم از اعتصاب غذا و … قبل از آنکه مورد نگرانی شما واقع گردد ، برای ما شب و روز نمی گذارد.
سپاس از شما
واقعیت تلخی است ، اما متأسفانه حقیقت دارد.
سلام،محمدعزيز هميشه در قلب ما جاي داريد اي کاش ماهم درکنارت بوديم
درود بر نوری زاد
حر زمان
Dasti ze labelaye abrha be pishe ma miayad
ghatree abe zam zamo chand daneye gandom
dasti be ma dast midahad va kami garma
ta sahar ta sepidedam mibarad hamparvaz
dasti ze labelaye abra migirad ghame mara
nemidanam nemidanam ke oo kist ke bamat
emruz aseman abio nist abri
amma dasti ba noore SABZ ba mas
bi seda hameja ra sarapa faryadast
zakhmodarde kohneam ra darmanast
DOROD BAR NOORIZADE AZIZEMAN
KHODA BOSHTIBANE TO BASHAD
ما را چه غم که شیخ شبی در میان جمع
بر رویمان ببست به شادی در بهشت
او می گشاید… او که به لطف و صفای خویش
گوئی که خاک طینت ما را ز غم سرشت
“فروغ فرخزاد”
حساب ظالمين كه جداست…ولي اميدوارم نوري زاد عزيز مردمش رو ببخشه
نوری زاد عزیز، ما حقیقتاً شرمنده تو و خانواده گرامیت هستیم! خون شهدا پشتوانه توو خانواده تان است. میدانم کوتاهی از ماست! از علما است! از مراجع تقلید است! از دانشگاهی هاست! از هنرمندان است! از …است!!!/نوری زاد عزیز نمیدانم چه گرد سکوت مرگباری دلسوزان را فرا گرفته!!! چه تحلیلی اینهمه سکوت وتحمل را توجیه میکند!! فقط میگویم شرمنده و شرمنده!!!.امید که خدای شهیدان وامام راحل مدد کارت باشد.
حر زمان…