صورت ظاهر می گوید بله . ایشان به تکمیل کابینه خود خواهد پرداخت و با وزرای جدید ، به سمت چهار سال پیش رو خیز خواهد برداشت . اما این فقط صورت ظاهر است . من آقای احمدی نژاد را بخاطر آزادگی اش ، بخاطر ذات مطلوب سفرهای استانی اش ، بخاطر شجاعتش می ستودم . و صد البته از او بخاطر ساده لوح بودنش ، بخاطر نامتعادل بودنش ، بخاطر عوامفریبی هایش ، بخاطر نخبه گریزی اش ، و بخاطر به باد دادن فرصت ها و سرمایه های بی بدیل این ملک ، رنجور بودم . انتخابات اخیر اما برای آقای احمدی نژاد دخمه ها و دره هایی تدارک دید که شخص ایشان نمی تواند فارغ از این دخمه ها و دره ها سر به کار متداول خود فرو برد و به کارکرد دیرین خود سرگرم باشد .
این چهار سال بلحاظ ماهیتی با چهار سال ابتدایی ریاست جمهوری وی تفاوتهای بنیادین دارد . دراین چهارسال ، آقای احمدی نژاد اگر به گوش های خود پنبه هم فرو کند نمی تواند خواب راحت داشته باشد . دولت آقای احمدی نژاد درست زیرپای آتشفشانی خانه کرده است که عنقریب فوران خواهد کرد . خستگی های فراوانکاری چهارسال اول ریاست جمهوری آقای احمدی نژاد اگر طعمی ازخدمت و رضایت حقتعالی داشت ، خستگی های این چهارسال دوم استخوانسوز خواهد بود . نه تنها طعم خوشی بااو نیست بلکه مزه گس ناله های مردم روحش را خواهد خراشید .
اگر شخص آقای احمدی نژاد را عامل حادثه های خونین بعد از انتخابات ندانیم حتما شخص وی را مطلع لحظه به لحظه این فجایع خواهیم دانست . در قرآن ما ، شخص مطلع و لب فرو بسته ، هیچ تفاوتی با عاملین یک مظلمه ندارد . آقای احمدی نژاد ، نشست و اجازه داد وزارت اطلاعات زیردستش ، درست پیش چشمش آن کند که دیدیم . و دستگاه قضایی مجاورش ، آن کند که دیدیم . وسپاه و نیروی انتظامی و بسیج نیز.
آقای احمدی نژاد بازهم سخنرانی خواهد کرد . بازهم برای آمریکا خط ونشان خواهد کشید . بازهم برای دنیا و اداره جهان پیشقدم خواهد شد . اما مردم ، تنها به نظاره اوخواهند نشست . دانشگاهها با او همراه نبودند ، بیش از پیش تنهایش خواهند گذارد . مردم به سخنرانی های او لبخند خواهند زد . کارهای او را دنبال خواهند کرد اما برای عرق ریزان او وقعی نخواهند نهاد . و شب ها ، از فرط خستگی به رختخواب خواهد رفت اما هرگز نخواهد توانست به قدر یکساعت چشم برهم بگذارد . نه صدای سوزناک ناله های مادران فرزند ازدست داده ، و نوعروسان همسراز دست داده ، و مادران جوان از دست داده ، به او اجازه بی خیالی خواهد داد و نه فریاد های گاه و بیگاه الله اکبر مردم .
این مردم داغدارند . غرورشان زخمی شده . به صورتشان آب دهان انداخته اند . تا مادامی که غرور این مردم ترمیم نشود ، و تا مادامی که برداغ آنان مرهم نهاده نشود ، و تاهنگامی که حقشان اعاده نشود ، این ناله های پرسوز ، و این الله اکبرهای گاه و بیگاه ادامه خواهد داشت . زنان و مادران ما از زینب کبرای کربلا آموخته اند که برای تازه ماندن یک خون ، باید مدام مظلومیت و داغ آن را به رخ کشید . تاریخ با همه حادثه هایی که درسینه دارد ، خود ، فراموشکار بزرگی است . زنان و مردان ما از کربلا نیک آموخته اند که برای گداختگی یک داغ چه باید بکنند . بهمین دلیل من می گویم دولت آقای احمدی نژاد نمی تواند نسبت به این همه سوز و غرورهای شکسته بی تفاوت باشد . چرا که با گذشت هرروز ، این شکستگی غرور با زخم تازه تری همراه خواهد شد .
آقای احمدی نژاد نمی تواند بی حضور مردم به حمل این امانت بزرگ موفق شود . هربی توجهی از طرف آقای احمدی نژاد و سایر دستگاهها به خواسته های مردم ، آنان را به اندرون نفرت مردم خواهد راند . آقای احمدی نژاد ممکن است با رایی که آورده حق این را داشته باشد که برای چهار سال آینده رییس جمهور این سرزمین باشد ، اما بخاطر مشارکت وسکوت مستقیمش در کشتار جوانان مردم و توهین به آنان و شکستن غرورشان ، نمی تواند نسبت به این همه لطمه بی تفاوت باشد . اگر کشور ما : چین کمونیست بود ، شاید می توانست بعد از کشتار چهارهزار نفر درصبح یک روز ، بساط مخالفین را درهم بپیچد ودربعد از ظهر همان روز سخن از پیروزی بگوید و همه نیز بپذیرند . اما اینجا ایران است . ایرانی که هم جمهوریتش ملاک است وهم مسلمانی اش . بله ، اسم اسلام را از عنوان این نظام بردارند و همه ما بگوییم : حالا شد ! بروید هرچه که خواستید و اراده کردید انجام بدهید . اما تا مادامی که نامی از مسلمانی با این نظام است ، هم مسئولان در پیشگاه مردم و خدایمتعال مسئولند ، هم بی تفاوتی هرساعتشان به فاجعه های بعدی نزدیک تر می شود .
فرض کنیم این نظام دراختیار امام زمان بود و در پیشگاه ایشان قرار بود انتخاباتی صورت بگیرد . آیا با ظهور اولین اعتراض ها ، حضرت همان می کرد که دستگاههای قضایی و انتظامی ما با مردم ما کردند ؟ حتما نه . پس مسئولان ما در این امتحان ساده نمره قبولی نیاوردند . و همه می دانند که با کسی که نمره قبولی نیاورده چه باید کرد !
اما من برای این راه طی شده ، و برای ترمیم این لطمه های بزرگ ، راه چاره ای اندیشیده ام . این که : مسئولان ما ، بطور دستجمعی ، از داغدیدگان رسما عذرخواهی کنند . ما طبق قانون ، و طبق مقررات راهنمایی و رانندگی ، فرد تصادف کرده و مقصر را وادار می کنیم که دیه مضروب را بپردازد . چگونه است که فرزند مردم را می کشیم و از روی خون او عبور می کنیم ؟ این ها ، نشانه های فتنه است . اگر دیه روحی و روانی و مادی این خون ها مسترد نشود ، این خون ها ترو تازه خواهند ماند و به انتشار نفرت خواهند پرداخت . بعد از استرداد دیه خون های ریخته شده ، باید حق اجتماعی مردم نیز اعاده شود . دستگاههای یک نظام نمی توانند به سمت آقای احمدی نژاد متمایل باشند و از آنها انتظار عدل و انصاف داشت . باید صبورانه رخ به رخ این مردم نشست و حق شان را تثبیت کرد . مردم ما اگر باور کنند و بپذیرند که حق در سوی دیگر است ، سرتمکین فرود می آورند . اگر از جراحت های روانی و شکاف هولناک اجتماعی پدید آمده درهراسیم ، باید به این امهات تن دردهیم . اگرنه که : باش تا صبح دولتت بدمد .
|
با سلام واقعاکه دستمریزاد آقای نوریزاد
شما مایه افتخار ما مردم ایران هستید . برای شما آرزوی موفقیت می کنیم.