یک: موسسه ی مصباح یزدی در قم، بزرگداشتی برپا کرده برای یک ملا به اسم “علامه ی حلی” که قرن ها پیش، با ملاهای دیگر مذاهب در افتاده و خاک بپا کرده و صاحب شگرد است در گسترش موهوماتی که این موهومات، می تواند از ملاهای حوزوی، عارفی چون خمینی برآورد که این خمینیِ عارف، بتواند در جا به آدمکشی قهار بدل شود. خلاصه این که: علامه ی حلی در حوزه های شیعی وجهه ای تام و تمام دارد و طلبه های حوزوی و حتی آیت الله های شیعه، حسرتِ این را دارند که یک روزی بجایی برسند که اشتهار او را داشته باشند.
دو: اجازه بدهید علامه ی حلی را با کهنگی های مربوط به خودش و آنچه که از کهنگی به حوزه ها سرازیر کرده، تنها بگذاریم و برویم به موسسه ی امام خمینی که متعلق است به مصباح یزدی در قم. کاسبیِ اینجور جاها در این است که استخوانهای ناپیدای ملاهای پوسیده ای چون علامه ی حلی را بتکانند و برای دکان خود اعتباری برآورند. وگرنه شما در تمامی کتاب ها و نوشته ها و سخنان ملاهای قدیم و جدید، یک سخن، یک جمله، یک نوشته، یک مقاله، یک رساله بیرون بکشید و جلوی بشریت بگذارید و نشان بدهید که اگر بشریت به این یک جمله و به این یک سخن و یک نوشته اعتنا بندد، روی به نیکبختی خواهد برد.
سه: قرار است در موسسه ی مصباح یزدی، ملای همجنسی سخن از ویژه گی های علامه ی حلی بگوید. این ملای همجنس، از همین طلبه ها و آیت الله های همیشگی اند. یکی اش، حضرت آیت الله شیخ جعفر سبحانی تبریزی دامت افاضاته است. اما پیش از آنکه اجازه بدهیم این شیخ جعفر لب به سخنان همینجوری اش وا کند، برویم به سراغ متر و مقیاسی که بشود با آن متر و مقیاس، به کیفیت و فایده و ارزش و کاربردی بودن یک چیز دست یافت. و ببینیم آیا مختصری از راستی و انصاف و ادب و بایستگی های انسانی و حقوق بشری و اساساً چیزکی بدرد بخور برای بشر در بساط ملایان یافت می شود؟
چهار: خودتان را خسته نکیند. شما در این دستگاه هیچ در هیچ، هرگز یک جمله و یک سخن و نوشته ای که دست بشر را بگیرد و به سمت نیکبختی ببرد، پیدا نخواهید کرد. چرا؟ چون در این بساط اگر یکجا سخن نیکویی دیده می شود، بلافاصله پشت بندش همین سخن نیکو بضرب سخنی دیگر پودر شده است. راز این ناپیدایی آیا می دانید در چیست؟ رازش در این است که ریشه ی بساط ملایان از دکانی به اسم “جهل پروری برای مفتخواری” آب می خورد. وگرنه این جماعت در این قرن های سپری شده، یک کوچولو اهمیت برای شأن مخاطب قائل می شدند و در این درازنای سپری شده، مخاطب خویش را از طبقه ی عوام به طبقه ی دانایان ارتقاء می بخشودند. نه این که مدام بر منبرِ یکجانبه گویی بنشینند و اصرار بر استمرار و بقای جهالت و عوامیتِ مخاطب بورزند و از دانا شدنِ شان بهراسند.
پنج: شیخ جعفر سبحانی می رود و پشت تریبون قرار می گیرد. این شیخ، ادامه ی شیخ جعفر کاشف الغطاء است. که با اصرار و گریباندری و کوفتنِ عمامه بر زمین، فتحعلیشاه قاجار را مجبور به جنگ با روسها کرد و با همین جهالت عظما باعث شد هفده شهر قفقاز (هفده ولایت قفقازی ایران) و در مجموع ۲۵۰ هزار کیلومتر مربع از سرزمین ایران جدا شد و به روسیه پیوست. حالا این شیخ جعفر امروزی که ادامه ی آن شیخ جعفر ابله و خود حق پندارِ دیروزی ست، می رود و پشت تریبون قرار می گیرد تا از برکات وجودیِ علامه ی حلی بگوید. پس از اشاره ای مختصر به فراورده های مذهبیِ علامه ی حلی، شیخ جعفر امروزی سرضرب می رود به سراغ همان ریشه ای و دکانی که ازش آب و نان مفت می خورد، و رو به نمایندگان مجلس شورای اسلامی می گوید: “مجلس صلاحیتِ بررسیِ برابری دیه ی زن و مرد را ندارد”! و ادامه می دهد: رسالت مجلس، (نه قانون گذاری، بل) رسیدگی به وضعیتِ معیشتِ مردم است!
شش: شیخ جعفر امروزی که ادامه ی شیخ جعفر ابله و هرز اندیشِ دیروزی ست، آنقدر مفتون مته زنی به مغز مفاهیم هیچ در هیچ مذهبی اش است که هرگز نمی تواند وسعتِ خسارت اندازیِ شیخ جعفر دیروزی را تا بدین اندازه تجسم کند که: امروزه، جناب ولادیمیر پوتین – رییس جمهور روسیه – بدستِ سرداران و ملایان تحت امرش، برنامه ی مستراح رفتن حضرت خامنه ای را نیز مشخص و معین و تنظیم می کند! چه می گویم؟ ملا را با هوشمندی چکار؟ نان مفت باشد، بگو از دست پوتین باشد. حلال و حرامی که از زبان و قلم این جماعت فرو می ریزد، برای “مشغول” کردن عوام است. وگرنه خودشان استاد مسلم حرامخواری اند. مفتخواری مگر نه این که شکل مسلمی از حرامخواری است؟ نماز خودت را بخوانی و از مردمی که پشت سرت ایستاده اند پول بگیری؟!
هفت: نمایندگان ترسیده و چاکر مسلک مجلس، نه با فشار افکار عمومی مردمِ لام تا کامِ ایران، و نه با تماشای چهره ی حضرت شعور، و نه با غیرتی که از تماشای اشک و آه زنان بی پناه کشته شده بر می جوشد، ای بسا از شرم مجامع بین المللی، با ترس و لرز لایحه ای به مجلس ارائه می دهند که در آن آمده: دیه ی زن و مرد برابر است. که یعنی: قبلاً دیه ی زنِ کشته شده توسط یک مرد، نصف بوده اما اکنون باید با دیه ی مردِ قاتل برابر شود. و یعنی: مگر می شود در دنیای امروز زندگی کرد و از دستاوردهای شعوری و علمی و حضوری و کارگری و زن بودن و مادر بودنِ بانوان، ریختِ جوامع را آراست و با چشم کور خود بزرگی و عظمتِ بانوانی چون “ماری کوری” و دانش و فراورده های علمیِ این بانوان فرزانه و دانشمند را دید و قلچماقانه حق و حقوق انسانیِ بانوان را انکار کرد؟
هشت: شیخ جعفر دیروزی و امروزی و علامه ی حلی می گویند: اگر یک مرد روانی و پریشان و قلچماق، زد و بانویی چون ماری کوری را کشت، آسمانِ قطعیت و حتمیّت و دکانِ شیخ جعفرها و حلی ها می گوید: پول خونِ ماری کوریِ دانشمند به اندازه ی نصف پول خونِ همان مرد بی خاصیت و روانی و مأمور و معتادی ست که وی را زده و کشته. بی کم و کاست! به جنازه ی در خون نشسته ی ماری کوری اشاره می کنیم و می پرسیم: چرا؟ شیخ جعفر امروزی پاسخ می دهد: به این خاطر که در نظام آسمانیِ علامه ی حلی، نان آوری، در قامت مرد تعریف شده. می پرسیم: این شد دلیل؟ اکنون در کشورهای جهان، بیش از یک میلیارد زن به نان آوری مشغولند. شیخ جعفر دیروزی که با اصرار بر بلاهتِ حق پندارانه اش، نزدیک به نصف ایران را دو دستی به روس ها تقدیم کرد، پاسخ می دهد: واسه من عدد و رقم و میلیارد پیلیارد ردیف نکن! این قانون آسمان است. شکایت داری برو از آسمان شکایت کن!
نه: فشار مراجعی چون علامه ی حلی و شیخ جعفر ابله دیروزی و شیخ جعفر امروزی، باعث می شود آن لایحه ی بدیهی، از دستور کار مجلس خارج شود. کیفیتِ این فشارها را در سخنان یحیی کمالپور نایب رییس کمیسیون حقوقی و قضایی مجلس می توان مشاهده کرد که می گوید: بررسی لایحه برابری دیه زن و مرد در مجلس، به دلیل وجود «اشکال شرعی»، منوط به تایید این موضوع توسط مراجع تقلید است. همین که این لایحه ی بدیهی و البته شرم آور و دیرهنگام از دستور مجلس خارج می شود، شیخ جعفرها و علامه ی حلی کف دو دست را بالا می برند و محکم به کف دست همدیگر می زنند. که یعنی: تا ما هستیم، آسمان پیروز است! مگر نه این که: این ما، نماینده ی حتمی و بلامنازع آسمانیم؟!
ده: عذاب وجدان شیخ جعفر امروزی، نه از این روی است که به کل هیکلِ نمایندگان مجلس و مردمِ هاج و واج شکوفه باریده، نخیر، بل بخاطر این است که مردم نادان، نکند از برکات آسمان بی بهره بمانند. از همان پشت تریبون و با کسب اجازه از علامه ی حلی و شیخ جعفر دیروزی، و برای تفهیمِ عقل ناقص مردم و نمایندگانشان می گوید: ای مردم، “مسئله ی دیه ی زن، ارتباطی به انسانیت ندارد. مسئله، مسئله ی نان آوری ست. مرد اگر کشته شود، ضرر اقتصادی اش بیشتر است. چون نان آورِ خانواده مرد است. نظر قوانین اسلام این است. ما قوانین مان قوانین غربی نیست که هر دو باید نان آور باشند. از نظر ما نان آور مرد است و نفقه نیز بر عهده ی مرد است. هزینه ی زن را باید شوهر بپردازد. اما اگر زنی کشته شود، اگر چه انسانی کشته شده، اما ضرر اقتصادیِ آن کمتر است. بنا بر این اگر دیه ی مرد در اینجا دو برابر است، غرض این نیست که انسانیت را جبران کند، انسانیت با این عمل جبران نمی شود…..”
یازده: نمایندگان ذلیل مجلس، برای کسب رضایت علامه ی حلی و شیخ جعفر دیروزی و امروزی دست به محتوای لایحه می برند و اینجوری اصلاح و تصویبش می کنند: دیه ی زن کشته شده، اگر چه طبق قوانین آسمانیِ علامه ی حلی و شیخ جعفرها، نصف دیه ی مرد قاتل است، اما برای این که بشود در دنیای امروز سر از دخمه های شرم بدر آورد و بچشم دنیای عقل نگریست، آن نصفِ دیگر را از کیسه ی بیت المال می پردازیم تا در نهایت، دیه ی زن و مرد با هم یکی شود!
دوازده: همین یک قانونی که با این شکل شنیع در مجلس تصویب شده، خودش به تنهایی در بر گیرنده ی میزان شعور علامه ی حلی و شیخ جعفر دیروزی و امروزی و سیصد نماینده ی مجلس است. شیخ جعفرها و علامه ی حلی می گویند: دست به چند و چون قوانین آسمانی ما نبرید و در عوض هر چه می خواهید از کیسه ی بیت المال بردارید و به هر کس که می خواهید بپردازید. چرا که اگر به قوانین آسمانی دست برده شود، دیگر نمی شود اعتنایی به دیگر قوانین بست. این قوانین لاک و مهر شده اند و باید پذیرفتشان دربست. پرداخت نصف دیه ی یک زن کشته شده از کیسه ی بیت المال، یک دزدیِ حکومتی از جیب مردم است جلوی چشم ملاها و آیت الله های هردمبیل. چرا باید مردمی که روح شان خبر از خون زنی که بر زمین ریخته شده ندارد، نصف پول خونِ آن زن کشته شده را بپردازند تا مبادا خدشه ای بر جمال آسمانیِ دکان ملایان بنیشیند. ای بگم چی بشی علم الهدی!
سیزده: رهگذران دنیای بی شعوری نیز اگر سخنانِ سست و پلید و نکبت بار شیخ جعفر امروزی در تخصیص نان آوری در قامت مرد را بشنوند (که این شیخ جفعر، ادامه ی همان شیخ جعفر ابله دیروزی ست که هفده شهر قفقاز را از بدنه ی ایران کند و به روسیه تقدیم کرد)، دست بالا خواهند برد و خواهند پرسید: آشیخ، اگر در نظام فکری شما نان آورِ خانه “مرد” است، پس تکلیف بانوانی چون خدیجه(س) چه می شود که پیامبری را با همه ی پیروانش نان می داده اند!
محمد نوری زاد
هفدهم مرداد نود و هشت – تهران
ارتباط با من:
@NoorizadMohammad1331
@MohammadNoorizad
www.instagram.com/mnourizad
فایل صوتیِ هفت فتوای وحشیانه – فتوای ششم
——————————— https://www.youtube.com/watch?v=SPAu-mLUG4Q ———————————-
در بیدادگاه گرگان چه گذشت؟ در این فیلم داستان دادگاه گرگان را تشریح کرده ام:
——————————— https://www.youtube.com/watch?v=Zzvo84Sx270 ———————————–
زار ممد خفه شو تخم مگس .بی هویت بی مصرف همدست دزدان و قاتلان . تخم مگس در همه چی این رژیم همیشه شریک بودی زالو عشوه نیا در دادگاه خائنین زبانت را به ماتحتت فرو میکنیم تفاله اجتماع مهره سوخته
سلام
در مسئلة نصف بودن ديه زن به 2 نكته اشاره مي كنم
1=وَمَا كَانَ لِمُؤْمِنٍ أَن يَقْتُلَ مُؤْمِنًا إِلَّا خَطَأً ۚ وَمَن قَتَلَ مُؤْمِنًا خَطَأً فَتَحْرِيرُ رَقَبَةٍ مُّؤْمِنَةٍ وَدِيَةٌ مُّسَلَّمَةٌ إِلَىٰ أَهْلِهِ إِلَّا أَن يَصَّدَّقُوا ۚ
و هيچ مؤمنى را نسزد كه مؤمنى را جز به اشتباه بكشد و هر كس مؤمنى را به اشتباه كشت بايد بنده مؤمنى را آزاد و به خانواده او خونبها پرداخت كند مگر اينكه آنان گذشت كنند
ملاحظه مي كنيد كه فرقي بين زن و مرد وجود ندارد
2=بر اساس اين اية فقهاي بزرگي مثل شيخ محمود شلتوت و شيخ محمد غزالي و
از فقهاي عصر حاضر شيخ يوسف القرضاوي به برابري ديه زن و مرد فتوى داده اند
=======
شیخ محمد غزالی، از بزرگترین فقهای معاصر و در کنار حسن البنا از رهبران و داعیان اصلی جریان اخوان المسلمین بود.
غزالی به عنوان یکی از رهبران اخوان المسلمین از معدود فقهایی است که مرتباً در حال تجدید نظر در آرای پیشین، و اتخاذ مواضع جدید بود. او با تألیف بیش از ۵۰ اثر در حوزه اسلامشناسی، یکی از تأثیرگذارترین شخصیتهای دینی قرن بیستم بهشمار میرود.
=======
غزالی، ریشه انحرافات از اسلام صحیح را در دوری از قرآن و وجود انواع و اقسام احادیث کذب و جعلی که تحت نام سنت نبوی، به دروغ به اسلام، افتراء زده شدهاند و تقدیس ساده انگارانه نامهایی چون بخاری و.. میدانست و اینها همه در حالی اتفاق افتاده که، اکثریت قریب به اتفاق فقهای متقدم و متأخر بر ظنی بودن اخبار آحاد و عدم وجود صفت یقین و قطعیت در آنها تأکید کردهاند.
غزالی در ابتدا، ضمن تحصیل در الازهر از محضر بزرگانی چون شیخ شلتوت، بهرهمند شد و سپس روش اصلاحی خود را با تبلیغ و دعوت آمیخت. زمانه غزالی با حوادثی چون، جنگ شش روزه و نفوذ جریانهای تندروی سلفیه و وهابیت عجین است. از این رو او به عنوان یکی از داعیان اندیشه تقریب تلاشهای بسیاری را انجام داد. اما پس از گذشت دهها سال، او متوجه شد که اصلاحات موضعی، گره از بدبختی امت اسلام نمیگشاید و راه چاره را در بازگشت به قرآن، و شکستن رویه تقلید و تقدیس اشخاص و نامها، دید. این روش، همان دیدگاهی بود که حدود یک قرن قبل تر، با ظهور امام محمد عبده به وجود آمد لکن با نفوذ وهابیت سعودی و حمایتهای تلویحی غرب، مدرسه اصلاحی عبده به انحراف و نابودی کشانده شد هرچند معدود کسانی چون شیخ شلتوت یا شیخ علی عبدالرازق سعی در ادامه مدرسه فکری استاد خود در الازهر داشتند، لکن هجمه سنگین جریانهای صوفیه و به خصوص سلفیه مانع تداوم این مدرسه اصلاحی شد
======
https://fa.wikipedia.org/wiki/محمد_الغزالی
درود
زنان در کنار مردان همیشه بوده و مردان بدون زنان هیچگاه موفق نبوده اند. آزادی ها در عربستان حاصل تلاش زنان عرب و تغییر دیدگاه مردان در روش حکومت مردسالاری است و اینرا باید به دنیای عرب تبریک گفت.
جناب نوری زاد دقت کنید در یک اقدام هماهنگ کل برادران از سایت شما رفته اند آیا برنامه دیگری برای مقابله با شما دارند و یا سر عقل آمده اند
———–
درود گرامی
من هم بودن دوستان را دوست دارم و هم نبودنشان را. چرا که معتقدم باید به خواست دوستان بها داد. من که نمی توانم دست بدامان دوستانی شوم که دوست ندارند در اینجا مطلب بنویسند. این سایت، برای انتشار نوشته های من است. چه دوستان موافق باشند و چه نباشند. من در فضاهایی چون اینستاگرام و تلگرام و فیسبوک نیز همین مطالب را منتشر می کنم.
با احترام
.
نوریزاد گرامی بهمین دلیل اسلام دینی است که حتی بدرد همان بربرها هم نمی خورد و آنها با شمشیر مسلمین مچبور به تسلیم شندن.بعدا هم دیدند که می توانند از اسلام وسیله ایی برای سرکوب و غارت دیگران بسازند به آن /ایبند شدند. والا دین مشتی /////////////////// 1400 سال قبل چه دردی را می تواند از جامعه مدرن امروزی درمان کند. نتیجه حاکمیت چنین مزخرفات دینی بجز آشفته گی و زنباره گی و بیکاره گستری و انگل و گدا تربیت کردن و فاحشه گستری نیست. نمونه اش همین آخوندها که ////////////////////// است. این جماعت مفتخور و انگل را چی به حقوق بشر و کار شرافتمندانه و علم و ترقی و ارجمندی انسان و برابری حقوق…؟ دین اصولا با تمدن و ترقی و علم نه تنها سازگار نیست بلکه وصله ایی زشت و نازیبا بر تمدن است و اسلام ناجورترین و بی قواره ترین وصله ایست جه می توان بر فرهنگ و جامعه ایی چسباند! اصولا نه خدای اسلام و نه روش و رفتار //// و سایر رهبران دینی اش به تمدن و دنیای امروزی نمی خورد و نه قیافه های وحشتناک و ترس آور /////////////////////!مصرف این اراذل و مزخرفاتشان قرنهاست که گذشته. همه را باید بدریا ریخت و مزخرفات/////////////// را به زباله دونی و ///////////////////////.این عناصر مسلمان نه تنها برای تمدن و ترقی و فرهنگ و جامعه همچون ویروسی خطرناکند بلکه محیط زیست را نیز آلوده می کنند.
در 500 سال قبل طرح سوالاتی این چنینی بوسیله اشخاصی به رهبری مارتین لوتر با عث بوجود امدن شاخه پروتستان در مسیحیت شد. قدرت سیاسی کلیسا از بین رفت و دین از سیاست جدا شد. هم اکنون نو اندیشان دینی همان سوالات را مطرح میکنند.. طرح این سوالات در قرون وسطا باعث فرو ریختن کلیسای سیاسی شد. هم اکنون هم دانشگاهیان و دانشجویان باید در دانشگاه ها سوالات مشابه را مطرح کنند. اگر بطور روزانه و مداوم پرسشگری کنند دست به ابتکار بزنند بزودی حهالت از دامن علم پاک میشود.
سلام دوستان به راستی چه زیبا گفت شاه که اتحاد سرخ و سیاه فاجعه ای به وجود خواهد آورد که نه تنها این سرزمین بلکه جهان را به آشوب خواهد کشاند و تا زمانی که سرخ و سیاه در این جهان هستند دنیا رنگ آرامش به خود نخواهد دید
عضو/* شورای/* نگهبان دیکتاتوری برخی نمایندگان دیکتاتوری را به رشوهخواری متهم کرد.
مش قاسم: به این میگن خبر قدیمی. تنها کسی که شاید رشوهخواری اینا رو ندونه خواجه حآفظ شیرازیه.
/*: ک
… (سه نقطه از مش قاسم) یزدی: به نام شادی نباید حقوق الهی پایمال شود.
مش قاسم: لابد اینکه کی حقوق الهی رو میدونه این هست و همپلکیاش. حاجی! … (سه نقطه از مش قاسم) به … (سه نقطه از مش قاسم) و … (سه نقطه از مش قاسم) و … (سه نقطه از مش قاسم) همپآلکیات.
——-
درود گرامی
گمان من بر این که این شیخ دزدی لاستیک دنا را زده زیر بغلش، حقوق الهی نگفته. بل گفته: حدود الهی اما خبرنگاران بد شنیده اند. احتمالا همان حدود الهی بوده. خط کشی های مذهبی. حلال است و حرام است. جایز است و جایز نیست. آخرش هم: الله اعلم
.
سلام دوستان امیدوارم سید مرتضی به سر عقل آمده باشد و احتمال دارد که از خجالت دیگر روش نمیشه بیاد و … و امیدوارم اینطور باشه و وقتی برمیگرده چهره ای زیبا از او ببینیم و به امید آبادی و آزادی ایران
ای تهی دست رفته در بازار
ترسمت پر نیاوری دستار
خودتان هم متوجه شده اید که بدون آن چند نفر این سایت کاملا پوک است و بی ارزش . در واقع آن وقت هم که آنها بودند شما در همین سطح فعلی مطلب می نوشتید اما همین مطالب پوک شما در برخورد با مطالب پر بار آنها معنی دیگری پیدا میکردند . من بارها قبلا به سید گفته بودم که اگر او جواب چرندیات دوستان را ندهد این دوستان تهی دستمان چیزی برای گفتن در واقع ندارند . زمان زیادی لازم نبود برای اثبات درستی آن مدعا . من فکر نمیکنم که سید با این وضع ,حاضر به نوشتن دوباره در این سایت شود .
عقده ها وکینه های شخصی شما وحتی بحق شما از حکومت خامنه ای وخمینی باعث شده که به اعتقادات ۵۰۰ میلیون شیعه توهین کنیدو متاسفانه خودتتان راهم شیعه میدانید البته ضمن اینکه بنده هم از حکومت استبدادی وپر از ظلم وجنایات کشور مظلوممان بشدت بیزارم ولی شما راه درستی را علی رغم شهامت ستودنی تان در پیش نگرفته اید وبجای مبارزه با حکومت بیشتر توهین به عقاید مردم راه کارتان شده ونتیجه اش هم بعد از این همه سال مبارزه فقط ۱۴ نفر همراه دارید !؟که اگر در بین مردم بودید با این همه تلاش وافشاگریهای شما علیه دزدان وغارتگران که همگی درست بوده باید میلیونها نفر همراهتان می شدند که متاسفانه مانند سید جمال الدین اسد آبادی که خودش بعد ها اعتراف کرد ای کاش بجای روشنگری شاهان به مردم توجهی میکردم والبته نتیجه بسیار بهتری میگرفتم !؟متاسفانه شما هم روزی به این مطلب خواهید رسید که امیدوارم دیر نشده باشد که بگویید کاش بجای مبارزه با عقاید حقه شیعه وحکومت شیعه نما فقط به مبارزه با شیعه نماها وحکومت شیعه نما می پرداختم ؟ ومردم را همراه خود میکردم با روشنگریهای بحق وبدون توهین به اعتقاداتشان !؟
———
درود دوست گرامی
کاش بجای پرداختن به این پیشنهاد، که لابد از مطالعه ی این نوشته و دیگر نوشته های من بذهنتان خطور کرده، یک خط، بله یک خط، بر همین نوشته ی من نقد می نوشتید. و به من نشان می دادید که در باره ی نصف بودن دیه ی زن و سخنان شیخ جعفر امروزی من اشتباه می کنم. راستی این رقم پانصد میلیون شیعه را از کجا آورده اید؟
با احترام
.
در تلخی های کشور باز روزی خش و شاد داشته باشید،
زنان عربستان برای اولین بار در تاریخ این کشور دارند از اسارت و بند ها نم نمک رها میشوند ولی متاسفانه زنان ایران زمین روز بروز تحت ستم واردات 14 قرن پیش مقاومت میکنند ، تماشای فوتبال و نشستن بر زین هم از دید آیت اله های شاخه وبرگ ده به مذهب حرام یا مکروه است.
دین و مذهب جز تسلیم و حقارت چه ارمغانی داشته؟
شاهد گرامی فقر و فحشا و گدایی و مفتخوری و انگل پروری و دروغ و پستی و پلشتی و دزدی زن و انسان و تمدن ستیزی … همه از برکات دین و بخصوص/////////////////////////// است! کافیست که به دینداران و نماینده گان اللاه و زنده گی شان بنگریم تا فایده دین و //////////////////////////// را برای بشریت درک کنیم!
آقای نوری زاد اون ملا راست گفته قوانین اسلام معلوم و مشخصه. مشکل ما هزار و پانصد ساله که اسلام است. هزار و پانصد ساله گفتند به مذهب احترام بذاریم و حتی از تاریخ حقیقی اسلام و چطور به ایران امد حرف نزنیم و خفه شویم .من فکر میکنم وقتشه بی احترامی نه ولی تاریخ حقیقی اسلام و ورود ان به ایران را بازگو کنیم و بتونیم راجب ان حرف بزنیم و بحث کنیم.. و به داستان سازی های ملایان پایان بدیم .امروز مسلمان ایران هیچ از اسلام نمی دانند و مطلقا از تاریخ اسلام بی خبرن .آگاهی و حقیقت در هر موضوعی تنها راه رسیدن به آزادی و دمکراتی است. .
عالی بود جناب نوری زاد. اگر مردم ما که چنین دینی را عموما به ارث برده اند، اندکی از ریشه های و حقایق واقعی چنین مسلکی، بهره ای بتوانند ببرند و به آن بیندیشند، همگی خواهیم دید که در آینده ای نه چندان دور چه کسی پشت سر این مفت خوران کلاه بردار و شیاد راه خواهند افتاد یا خواهند ایستاد. حماقتهای ما ایرانیان و حمایتهای مادی و معنوی از این دین فروشان دیروز و امروز، همگی در گرو عدم دسترسی به حقایق اسلام و به خصوص شیعه است. جالب اینجاست که تمامی منابع مدافعان این کلاه برداران، چرندیاتی ست که خود ملاها نوشته اند و طی سالیان سال، به گوش این عده خوانده اند، آنقدر که هیچ فضای بازی برای تفکر در این مورد در ذهن ایشان باقی نگذارده اند. اما همین تلنگرهای ریز و درشت که به همت آزادمردانی چون شما و آزاد زنان ایران، امروزه در فضای مجازی شنیده می شود، جوانه ای خواهد شد برای رسیدن به آن احساس نیاز دانستن و از قید بند حماقت و اسارت رستن. ایرانیان آزاد فردا بدون شک مدیون تمام انسانهای آزاده ای خواهند بود که از جان خود گذشته اند تا حقیقت را به صدایی بلند فریاد کنند.
به یاد شاملوی بزرگ قرن ما که می گفت:
من بینوا بندگکی سربراه
نبودم
و راهِ بهشتِ مینوی من
بُز روِ طوع و خاکساری
نبود:
مرا دیگرگونه خدایی میبایست
شایستهی آفرینهیی
که نوالهی ناگزیر را
گردن
کج نمیکند.
و خدایی
دیگرگونه
آفریدم».
به امید روزی که هموطنان ما در سراسر این مرز و بوم بینوا و مهربان، از خواب ننگین و هزار ساله ی خرگوشی برخیزند و به خاطر فردای فرزندان شان هم که شده، دست از بی تفاوتی و زندگی در ذلت و ترس چنین رژیمی بردارند و بدانند که آینده فرزندان و وطن مان در دستهای ماست.
اول زیاد به شما و کارهایتان اعتماد نداشتم ولی حالا چند وقت است که خیلی دقیق گفته ها، حالت صورت، چشمان و حرکات شما را مورد نظر قرار میدهم و تحلیل کردم. بخدای کهکشان ها و نه خدای ملایان و ان نیروی قدرتمند و انرژی بی پایان و حتی ان سیاه چاله ها که همه چیز را در خود می کشند و هیچ چیز و کس توان مقاومت در مقابل جاذبه انرا ندارد و تمامی مولکول هایی که در کهکشان جاری هستند و نور هایی که میلیون ها سال نوری بین راه بسوی ما هستند و امروز به ما میرسند و ادامه به حرکت خود می دهند خود خدا و نشانه های اوست و نه آن خدایی که موبدان معبد امون، خاخام های یهودی و کشیشان مسیحی و ملایان اسلامی برای مردم توصیف کردند آنها دروغی بیش نیستند، خالق نابود نمی کند بلکه تبدیل می کند، خالق من، مرا نمی ترساند بلکه از عظمت خلقتش مرا محصون می کند و زیبایی خود را با انوار بی مانند خود بر ما نمایان می کند و این زیبایی ها را، آن کسانی بر ما روشن کردند، که در منظر این دجالان، دون مایه و پست و بی صفت آنان را کافر می نامند، در صورتی که انها در جستجوی خالق هستند مگر نه اینکه او می گوید بجوی مرا و پیدا کن مرا. ملایان بی خرد همه ادیان در فرقه خود برای دفاع از او جنایت می کنند می کنند و خون می ریزند خون بی گناهانی مثل ستار بهشتی و هزاران هزار بی گناهی که از دقیقه ایی به دقیقه ی دیگر محوشان کردند و فرقه فاسد اخوندی و ملایان در زور، خون ریزی، تریاک، پول، شکم و زیر شکم تجمیع میشود. آیا ان خالقی که من برای شما توصیف کردم نیازی برای دفاع از خود به این ملایان مرتجع پیزوری معتاد و بی ارزش شپشو دارد، خالقی که کهکشانی به این عظمت را خلق کرده چه نیازی به خونریزی و جنایت دارد؟ بجز خود ادمهای پست تر از پست برای چهار روز دنیا. من کافر نیستم ولی به چرندیات ملایان هم معتقد نیستم، من خواب وحشتناک نابودی ملایان و مزدوران آنها را دیدم که من هم در بندشان بودم انروز روز قیامتشان است کسی باور ندارد و خود انها باور نخواهند داشت که چه دهشتناک به زیر کشیده خواهند شد.
اقای نوریزاد من هزاران کیلومتر از شما دور هستم ولی امروز به شما قلبا تبریک می گویم که نه تنها نوریزاد هستید بلکه خود نور و پاک و تمیز، چرا که نور را هیچ چیز الوده نتوان کرد. من بالاترین احتراماتم را به شما تقدیم می کنم امیدوارم بتوانم بزودی زود با شما آشنا شوم. شما عزیز ما ایرانیان هستید عزیز. امیدوارم که اشتباه نکرده باشم
قلمتان جاويد
با اين پرسش اساسأ چه نيازى به مقايسه “زن” در شأن و منزلت صرفا “دانشمندان” هست؟!
مسئله “نابرابرى جنسيتى” است، بصورت همه جانبه!؟
اساسا فرض بگيريد يك زن مهاجر، دستفروش، تن فروش…
و يك مرد (قاتل) شهردار، نماينده مجلس، استاندار و ….
در موضوعى كه در اين مقاله مطرح نموديد، چرا بايد ديه مقتول نصف ديه قاتل باشد. چون مقتول “زن” است و قاتل “مرد”!؟
در گذشته مردم برای زندگی ومعاش خانواده. همه وجودشان را صرف می کردند و با تلاش زحمت لقمه ای به کف اورده ودر کنار زن وفرزند نوش روال زندگی به همین قرار بود. ودیگرانی بر شانه های این مردم سوار. با دغلی و تنبلی برای فریب بیشتر. حرفها ی نغز می ساختند ومردم را تشویق می کردند که از فکرو حرف انها پیروی کنند. مردم عادی که اندیشه ای بغیر از گذران زندگی همراه با کارو کوشش نداشتند ان هارا بزرگ می شمردند ودر لقمه خود شریکشان می کردند وعالمشان. می شمردند. امروز که به لطف این حضرات عالم نما همه از شهد شیرین تنبلی بهر مند شده اند. وبرای فریب هم کمر همت بسته اند. نغز گو فراوان لیکن گوش شنوا اندک. نتیجه اینکه نغز گویان قدیم بدانید کام ها برای تمرد بر داشته شده وهیچ راهی به غیر ادامه اش نیست. همانطور که ادامه این زندگی سخت. را به جبر ادامه می دهیم. شمارش گام های مردم اجتناب نا پذیر است. اگر نقصانی در نوشته هایم هست که حتما هست خود سانسوری وترس را منظور کنید
درود بر شما . این جماعت بی غیرت شیخ و نماینده مجلس نوشته های شما را می خوانند – ولی نمی فهمند . سواد متعارف خواندن ندارند . نماینده یک روستای بزرگ شده سبزوار دخترش را فرستاده آمریکا درس بخواند – هیچ فهمی از آمریکا و قاره آمریکا و حکومت آمریکا و علم و تکنیک آمریکایی ندارد – احمق پُز دادن را یاد گرفته است ( نماینده داورزن ) . حتا اگر تصور بلا تشبیه کنیم که طلبه ای از روی خلوص نیت به حوزه رفته است ؛ باید بدانیم – آدمی که در یک محیط بسته 5 ضربدر 6 قدم می زند – چه فهمی از جهان لایتناهی می تواند داشته باشد !! . این ابلهان جهان را اندازه اطاق خواب می بینند .
سن افت گندم است ؛ زندگی این انگل با کشتزار گندم گره خورده است ؛ در شهری که من زندگی میکنم در سالهای پیش با وجود هزینه های گزاف سمپاشی حریف این انکل نمیشدند و ضمن اینکه مبارزه از طریق سمپاشی هزینه گزافی را روی دست کشاورزان میگذاشت محیط زیست و موجودات مفید را نیز نابود میکرد ؛ بالاخره. یک کارشناس خبره با یک جمله شر این افت را از سر کشاورزان این شهر کم کرد ؛: سن انگلی است که حیات ان به کشت گندم است دو سال در منطقه مطلقا گندم نکارید ؛؛ کشاورزان این توصیه را عملی کردند و برای همیشه از شر انگل سن گندم رها شدند ؛ این قضیه زبان حال ملت ایران و انگلی بنام اخوند است ؛ تا مغز های مستعدی چون ما مردم وجود دارد مصباح و تمساح و هزاران انواع این انگلها زنده اند و خدایی میکنند ؛ حوزه های علمیه قم و مشهد و اصفهان و یزد و..….. شیره جانه ما را به بهانه ترویج دین میکشند ؛ هر اخوندی برای خود دم و دستگاهی بنام پژوهشکده راه انداخته و سالیانه بودجه دولتی میلیاردی میگیرد. تا ترویج دین کند ؛ سالیانه میلیارد ها دلار به اخوندهای کشورهای دیگر پرداخت میشود تا شیعه را توسعه دهند ؛ اینها همه اش بعلت انست که مغز ما ملت کشتزار پرورش این انگل است و تا زمانی که الگوی کشت تفکر ما ایرانیان تغییر نکند اش همین اش است و کاسه همین کاسه
چهل سال ازگار تمام سرمایه و امکانت کشور ثروتمندی چون ایران در خدمت ترویج دین و شیعه پروری شد و نهایتا انچه حاصل شد : ملیونها دختر و پسر مجرد و از چهل سالگی گذشته :و ارزو بدل تشکیل خانواده ؛ میلیونها جوان معتاد و بیکار و نا امید و افسرده ؛ حداقل ۶ ملیون مهاجر ترک وطن کرده که عمدا نخبه گان نیز در میان انهایند ؛ فقر و فلاکت استخوان سوز حداقل ۷۰ در صد مردم ؛ در عوض در عرض این چهل سال مجموعه ای بسته و ما فیایی تحت عنوان خودی با نام های فریبنده اصلاح طلب و اصول گرا صاحب و مولی همه امکانات مملکت بوده و تمام هم و غم شان پاسکاری توپ قدرت بوده و هر چهار سال یک بار مردم را جهت تماشای. بازی خود به استادیوم فرا خوانده اند !! نهایت انکه حضرات ایات عظام ناصر مکارم شیرازی ؛ صافی گلپایگانی ؛ نوری همدانی ؛ مصباح یزدی و صدها دستار بند ریز و درشت دیگر جز تایید و تمجید این حاکمان. ۴۰ ساله دغدغه دیگری نیز داشته اند ؟ و چرا داشته باشند مگر نه اینست که خود و اقا زادگان نانجیبشان جزیی از این مجموعه بسته اشرافیت نوکیسه سر بر اورده از تقسیم غنایم فتح ایرانند ؟ تعجب نکنیم اگر کار اصلی پژوهشکده های دینی اخوندیسم با بودجه های ملیاردی بیرون اوردن استخوان پوسیده های موهوم گرایانی چون حلی و مجلسی ؛ کلینی و…. و سینه زدن در پای این استخوانهای پوسیده باشد. زیرا که اینان هرچه را که دارند مدیون همین موهوم گرایان. ماضی است ؛ در این مذهب حرف ناگفته ای نمانده که ملاهای سلف نگفته باشند وظیفه اینان نشخوار همان خرافات و موهومات به زبان نیمه فارسی نیمه عربی است
بهین یاران جان درود
جمله پایانی بند هشتم “”این قانون آسمان است شکایت داری برو از آسمان شکایت کن “”
که در مورد نابرابری دیه زن ومرد است شاید جان کلام باشد اگر موشکافانه نگریسته شود .
1-اگر آسمان قانونی صادر می کند که در زمین بهر دلیلی اجرایش مشگل آفرین است چرا
جورش را زمینیان بکشند خوب چشمش کور دندش نرم خودش مابه تفاوت را پرداخت کند.
2- اصولن چرا آسمان باید از حال و روز زمینیان چنان بی اطلاع باشد که چنین قوانینی صادر
کند ؟و بلوف ما از رگ گردن بشما نزدیک تریم یا کلی شکر های جورواجور میل می فرمایند ؟
3 – این وضعیت سلامت وهر نیکی را آسمان می دهد اما مرض و هر سختی آزمایش است
تا کی برای ما زمینیان قابل قبول و باور خواهد بود واعتبار احتمالی آن تا کی دوامند است؟.
———————–
خدا وکیل دلم به حال این الله بد جوری می سوزد .همان شبی که قاطر برقی به زمین
فرستاد تا پیام رسانش را به حضور بیاورد یادش رفت که چون نقطه ثابتی در کایناتش
قرار نداده معلوم نیست که بنده اش صعود کرده یا جناب خودشان هبوط فرموده اند.
در ضمن همان موقع که با فاصله دوکمان از بشر شیر خام خورده نشسته بود غافل
شد و بسیاری از قدرت هایش ربوده شد همین است که باعوض کردن لفظ ربا با کارمزد
و بسیاری امور دیگر سرش را به راحتی شیره می مالند وحرامش را حلال تر از شیر مادر.
در پایان به جای شکایت بردن به عرش اعلا پیشنهاد می کنم چند نفر بعنوان نماینده
بروند و حضرت ایشان را نسبت به ظرفیت فعلی لولهنگ مبارک وتتمه آبروی باقیمانده
توجیه کامل نمایند باشد که با وسواس بیشتری امورات نسل های آتی غیر آته ایست
را تمشیت فرمایند تا اینگونه زمینیان تاوان فتاوای بدون نظر سنجی را ناچاربه پرداحت
و ماستمالی و رفع و رجوع ننمایند .
نکنند
سلام دوستان یکی از آخوند های بیعت شکسته با حکومت آخوندی که دیگر آخوند نیست و خودش را از جهل و خرافات و … نجات داده است که چند ماه پیش باهاش حرف میزدم و به تازگی از بین آخوند ها بیرون آمده بود میگفت آخوند ساخته شده شیادین است که دین را تبدیل به ابزاری برای فریب و چاپیدن مردم کرده اند و میگفت اکثر این آخوند ها یا فریب خورده بالایی ها هستند که از حکومت دفاع میکنند و یا در دزدی های آخوند های حکومتی دست دارند و شریک هستند و اگر این آخوند ها اصل دین رو بدانند دست از آخوند و … بر خواهند داشت و به سوی عقل و خرد خواهند رفت ولی چنان این جماعت شست و شوی مغزی شده اند که … چند ساعتی با هم حرف میزدیم و … رفت و الان حدود چند ماه که دیگر نمیبینمش و احتمال میدم اتفاقی برایش افتاده باشد
قوم بنی اسراییل معروف است به این گونه تضاد ها. از یک سو دل در گرو احکام تورات دارند و از سوی دیگر به دلیل مشکلاتی که این احکام در زندگی روزمره ایجاد می کند دست به داستان سرایی و توجیه احکام و تولید کلاه شرعی می زنند. نصف است ولی ما نصف دیگرش را می پردازیم.
جناب نوریزاد حال که سخن از بی خردی ملایان و از دست رفتن یک سوم خاک ایران راندید آن هم از حاصلخیز ترین آن و منبع گندم و جو و دیگر محصولات کشاورزی ایران
چرا اشاره ای به حوادث جاری نمی کنید که عنقریب با تصویب مجلس اسلامی بخش عمده دیگری از آب و خاک میهن در یک خیانت تاریخی همطراز با ترکمانچای و گلستان به روسیه واگذار شود؟
هدیه خامنه ای به رفیق پوتین. همان پوتینی که در شورای امنیت سازمان ملل ایران را از برنامه هسته ای برحذر داشت….
اگر اشتباه نکنم ضرب شصتی بابت رفیق پوتین نثار شما و برخی دوستان شد آن هنگام که مصادف با سفر پوتین به تهران دست به اعتراض در برابر هتل اوین زده بودید.
درود بر شما انسان آزاده و دوستان، مدتی است از سیدمان بی خبریم؟
همانگونه که درست فرمودید، همه تلاششان بر مبنای نگهداری وضعیت نابسامان خود و سطحی است. وگرنه مقوله حرام و حلال و مکروه ربطی به حق وحقوق و در نتیجه ربطی به انسان و چه برسد به زن ندارند .شروط دینی اند که باید اجرا شوند حال حاکمان بی مقدار بی ارزش شهر این ریسمان جهالت و احمقانه را شل کرده اند که مثلا خودی نشان بدهند.و از هجمه برحجاب بکاهند. همه می دانند که تا قوانین عوض نشده و ولایت فقیه به گور خود برنگشته مثل همیشه مردگان برزندگان حکومت می کنند.
اقای نوریزاد مشکل ایران وایرانی بی تفاوتی و ترس است که میتوند عاقبتی وحشتناک در پی داشته باشد، بلی مردمی بی تفاوت و ترسو+ مشتی احمق و فرصت طلب!
در پارگراف 11 این نیم جمله را کپی کردم:” آن نصفِ دیگر را از کیسه ی بیت المال می پردازیم” خب مجلس و کشور تحت سلطه آخوند که نتواند قانونی تصویب واجرا کند خود و مردم را شریک جرم بنوعی میکند زیرا در پرداخت دیه سهیم میشود این هم نسخه و کلک آخوندیست، غیبت مومن هم حرام یعنی غیبت آخوند فقط حرام!
این کلمه دیه و انجامش توهین به انسان هاست حال آسمانی یا زمینی باشد فانونیست بمیل ثروتمندان تا زنی یا مردی را که کشتند راحت از محکومیت خود فرار کنند دیه حتی اگر بین زن ومرد برابر باشد ضد انسانیست و زشتر آنکه واحد ضرر وزیان شتر و گوسفندو….. باشد، شتر و گوسفند هم جایگاه خود را دارند وباید رعایت شوندنه اینکه جلو پای لاتی که از زندان مرخص میشود یا آخوندی ذبح شود.
بر جان انسان نمیتوان نرخ گذاشت چون باهمه سرمایه جهان نمیتوان مرده ای را زنده کرد.
حال اگرمصالحه ای بین قاتل و خانواده مقتول انجام گیرد نتیجه اش برداشت مالی برای بازماندگان ولی شاید سنگ قبری نصیب مقتول شود، اگر از حماقت وتفکر قرون وسطایی خارج شوندو اعدام لغو شود این مشکلات کاهش یابد ولی جماعت عمامه شطرنجی از مجری بودن همین فوانین پوسیده ارتزاق میکنندو بیکار میگردند و در امور دیگران ازهنگام کاشت نطفه تا سالها بعد از مرگ دخالت میکنند و شکم پر میکنند و کام میگیرند.