یک: ما آموخته ایم که به آخوندها و آیت الله ها احترام بگذاریم. بشرطی که آنان نیز به شعور مردم احترام بگذارند! اما آیت الله هایی چون این(صافی گلپایگانی) به حوزه های شعوری مردم پای نهاده اند و در این حوزه ها، به دخالت و خرابکاری مشغولند! این آیت الله ها، اگر تنها به «ابراز نظر» در باره ی موسیقی و حجاب و بهاییان و کافران و حلال و حرام بسنده می کردند، و انتخاب را بعهده ی مردم وا می نهادند، ما را با اینان – جز احترام – مراوده ای نبود. اما نه، اگر در این چهل سال، تلویزیون مجاز به نشان دادن آلات موسیقی نبوده، و اگر بانوان ما به حفظ حجاب مجبور بوده اند، و اگر هموطنان غیر شیعه ی ما از حقوق شهروندی بی بهره اند، و اگر میلیاردها پول مردم ایران به عراق و سوریه و لبنان و فلسطین سرازیر می شود، و اگر این آیت الله ها کاری به دزدی ها و آدمکشی های بیت رهبری و سپاه ندارند، همه و همه را ما به دخالتهای این موجودات زیرخاکی مربوط می دانیم و دلیلی بر احترام بی چون و چرا نمی بینم و تا هر کجا که مقدورمان باشد، دست به پاکسازی شان می بریم!
دو: هشتم مردادماهی که گذشت، سالروز کشتار وحشیانه ی زندانیان سیاسی در تابستان خونین و آتشین سال 67 بود که در آن، قتل عامها از ساعت نه صبح شنبه هشتم آبانماه در زندان گوهر دشت آغاز شد. در آن تابستان گرم و خونین، و طی دوماه، یعنی مرداد و شهریور، بیش از پنج هزار زندانی سیاسی را ( چه مسلمان و چه نامسلمان، چه چپ و چه راست)که همگی در حال تحمل و گذراندن دوران حبس خود بودند، در زندانهای سراسر کشور قتل عام کردند! این زندانیان که در دسته های چند نفره به دار آویخته و یا تیرباران شدند، بی نام ونشان و با لباس و پیکر های خونین و خاکی بر روی همدیگر و غریبانه با کمپرسی در گودالهای بزرگ خالی شدند! نام آشناترین اعضای هیأت مرگ در آن سال اینان اند: جناب سید روح الله خمینی، احمد خمینی، شیخ مصطفی پورمحمدی، و سید ابراهیم رییسی!
عمامه ها خیلی بالا!
سه: چه کربلاست اینجا، چه پر بلاست اینجا، بله، اینجا کربلاست! و استادیومی که با پول دزدیده شده ی مردم ایران ساخته شده! افتتاحیه مسابقات فوتبال غرب آسیا در کربلا بطور زنده از تلویزیون دولتی عراق پخش شد و در آن زنان سر برهنه در کنار مردان رقصیدند و موسیقی نواختند و شادمانی کردند و یک شیشکی نثار بعضی ها کردند. گرچه من دل خوشی از خورندگان پول مردم ایران ندارم، اما به مردم عراق آفرین می گویم که: بجای سینه زنی و زنجیر زنی و قمه زنی، و البته بکوری چشم بعضی ها، این مختصر آزادی خود را جانانه ابراز می کنند! کربلا برای ملایان و مداحان مفتخوار، نه اسم یک شهر با شهروندان آن، که دکانی ست برای گریاندن و اشک گرفتن از مردم! وگرنه، چرا باید یک شهر و مردمانش را در اندوه و درد و اشک خلاصه دید؟
عمامه ها بالا
بالاترتر!
چهار: رضا ملک آزاد شد! رضا ملک با پایداری آزاد شد! رضا ملک با پایداری پیروز شد! وی پس از تحمل بیست و هشت ماه زندان، بدون حتی یک روز مرخصی، به زندان بزرگ پای نهاد. ایشان باید پنجاه روز پیش بیرون می آمد! رضا ملک، پیش از این، سیزده سال از عمرش را در زندان گذرانده بود!
۹۸/۵/۹
پنج: شیخ فضل الله نوری می گفت:
تو را به حقیقت اسلام قسم میدهم! آیا این مدارس جدیده خلاف شرع نیست؟ و آیا ورود به این مدارس مصادف با اضمحلال دین اسلام نیست؟ آیا درس زبان خارجه و تحصیل شیمی و فیزیک، عقاید شاگردان را سخیف و ضعیف نمیکند؟ مدارس را افتتاح کردید، آنچه توانستید در جراید از ترویج مدارس نوشتید، حالا شروع به مشروطه و جمهوری کردید..! چه معنی دارد زن درس بخواند؟ این عین اشاعه فاحشه خانه ها است و صرف وجوه متبرکه روضه خوانی و وجوه زیارات برای افتتاح مدارس تربیت نسوان و دبستان دوشیزگان مخالف اسلام است.
محمد نوری زاد می گوید:
امروز، دختران و عروسان و همسران هر آیت الله و طلبه و ملا و آخوند اگر به مدرسه و دانشگاه می روند و اگر هرکدام اینان در جایی استخدام اند و پرستار و دکتر و تحصیل کرده اند و در خیابانها رانندگی می کنند و موسیقی گوش می کنند و لباس مرتب می پوشند و روبنده نمی زنند، همه و همه و همه را مدیون مرد بزرگ و ایرانی ای هستند به نام «رضاشاه کبیر»! که اگر زحمت های رضاشاه در پس راندن ملاهای زیرخاکی ای چون شیخ فضل الله نبود، همین اکنون زنان و دختران ما در اندرونی خانه ها زندانی بودند!
شش: من از این کفتار پوزشخواهی می کنم، اما اگر بخواهم مختصری از چهره ی باطنی «شیخ مصطفی پور محمدی و سید ابراهیم رییسی» را نشانتان بدهم، می شود همین! با این تفاوت که این حیوان، بنا به غریزه اش، لاشه ی مردگان را می درد، اما پورمحمدی ها، در سال ۶۷ سر در شکم چندین هزار زندانی فرو بردند و زنده زنده آنان را دریدند!
دکانی به اسم “یگانِ بدرقه”
——————– https://www.youtube.com/watch?v=ZkpChp1dYkQ —————–
گزارش بیدادگاه انقلاب گرگان
—————— https://www.youtube.com/watch?v=QnFtACcZzrQ ——————
ارتباط با من:
@NoorizadMohammad1331
@MohammadNoorizad
www.instagram.com/mnourizad
عرض ادب و احترام
اقای علی خامنه ای و باندش در ظاهر تحریم دونالد ترامپی نژاد هستند ولی من فکر کنم بهتره ما مردم ایران فکر نون باشیم که خربره اب است
به امید رخت بر بستن فرهنگ دین و مذهب از کوچه و خیابان و شخصی شدن
مهدی از تهران
سخنان قرون وسطایی:
معاون فرهنگی قوه قضاییه در مورد حکم شرعی و قانونی دوچرخه و موتورسواری بانوان گفت: در فرهنگ اسلام، سوار زین شدن برای بانوان مکروه است، اما حرام نیست. از طرف دیگر به زنان دستور داده شده کاملا با عفاف و حجاب در صحنه اجتماع ظاهر شوند. موتور سواری هیچ اشکال شرعی ندارد، اما از منظر عفاف و حجاب، سوار شدن بر موتور ممکن است باعث شود تا حجاب خانمها کمتر رعایت شود.
به گزارش روابط عمومی معاونت فرهنگی قوه قضاییه، حجت الاسلام والمسلمین هادی صادقی اظهار کرد: اگر این حکم شرعی از یک فقیهی پرسیده شود که آیا سوار شدن بر موتور اشکال دارد، جواب این است که ظاهراً موتور سواری اشکال ندارد، اما اگر با عفاف آنها منافات پیدا کند، اشکال دارد.
وی با بیان روایتی از دوران پیامبر (ص) افزود: نقل است روزی بانویی سوار بر اشتر به یکباره واژگون شد درحالی که پیامبر اسلام و صحابه ایشان ناظر این اتفاق بودند. بلافاصله پیامبر اکرم (ص) با آستین و دست، چشمان خود را به طور کامل پوشاند تا این صحنه را نبیند و اصحاب به ایشان میگویند خانم کاملاً پوشیده بود و اتفاقی نیفتاده است.
سءوال:یکی ازین نفهم بپرسد مگر زینب و جمیله و سکینه ودیگر اسیران کربلا تا شام و 800 کیلومتر راه بمدت 20 روز از دهم محرم تا اول صفر بنقل از سایت های رژیم بر زین ننشسته بودند ، آیا برای آنها مکروه نبوده؟ این روایت وها وحدیث های بی نام ونشان وآدرس تاریخ مصرفشان به آخر رسیده!
*******************************************
ضور محترم حضرت آیتالله مکارم شیرازی
مرجع تقلید معزز جهان اسلام
مشروح پاسخ دفتر آیتالله العظمی مکارم شیرازی به سوال اعتمادآنلاین درباره ورود زنان به ورزشگاهها چنین بود:
«جو حاکم در ورزشگاهها برای حضور زنان مناسب نیست و شکی نیست که اختلاط جوانان سرچشمه مشکلات زیادی از نظر اخلاقی و اجتماعی میشود. اضافه بر این در بعضی انواع ورزش، مردان پوشش مناسبی در برابر زنان ندارند. بنابراین لازم است از حضور در این برنامهها خودداری کنند؛ به خصوص این که این برنامهها را از رسانهها میتوانند ببینند و حضور آنها ضرورتی ندارد.»
خب این آدمیکه اگر در عمرش کار وتلاشی کرده بود تاکنون مرده بود چه از ورزش و احساس و خواسته های چند نسل بعد از خودش میداند؟ تنها در صدد هستند عقاید پوسیده خود را اعلام و خود را مطذح کنند، کافیست همان راجع نجاسات سخن برانند.
++++++++++++++++++
مگر میشود از سخنان مضحک علم الهدا چشم پوشید فردی که امام جمعه شهر روسپیان مذهبی است تحت پوشش صیغه، امام جواد را هم که کشتند جز محمد وابوبکر که مسن ورفتنی بودند واحتیاجی بکشتن نبود بثیه خلقا وامامان بقتل رسیدند و این صادرات اعراب بادیه نشین به ایران بود در ایران قبل از اسلام شاه کشی نادر بوده وبعداز اسلام هم.
لمالهدی بیان کرد: جوانی که کفیل خانواده شده و این نقش را ایفا میکند نشاط دارد و نه جوانی که جفتک زدن و لذائذ جنسی و نفسانی برایش توسعه یافته باشد، توسعه عرصه شهوترانیها و پرورش غرائز نفسانی جوان سم مهلکی است که جوان را از فعالیت و اثرگذاری بازمیدارد؛ آخر عیاشی کردن و دست در دست دخترها داشتن و رفتن به مجالس لهو و لعب، اعتیاد و مواد مخدر است آخرش خروج از کانون خانواده است
این بلائی که اسلام دارد سر زنان و دختران ایرانی می آورد باعث شده ما بچه های جوادیه برایمان یک سئوال بزرگ پیش بیاید و آن اینکه:
” اگر قرار بود اسلام این همه محدودیت و بدبختی بار زن جماعت بکند، چه اصراری بود از زنده بگور شدنشان جلوگیری کند؟”
دنبال اسلام میگردیم این سئوال را ازش بپرسیم!!ولی نیست که نیست!
سلام و درود
( پاسخی به طلبه معترض! )
جناب طلبه چون اکثریت قاطع طلاب محازی دماغت را گرفته وآنرا صراط مستقیم پنداشته و بلا نسبت شما گراز وار جاده ای یکطرفه را در پیش گرفته و بجز شعارهای تکراری و مشمئز کننده و چندش آوری که چهل سال تمام مردم را با آنها فریفته اید چون « نظام مقدس » و« نایب بر حق امام زمان » و « امت شهید پرور » و « امت همیشه در صحنه » و « مرگ بر عالم و آدم » چیزی برای گفتن نداشته و طوطی وار همانها را برای بیشمارین بار تکرار کرده ای. فقط یک انسان مسخ شده و خرد باخته و بی وجدان کور باطن چشم خود را بروی واقعیات جاری جامعه میبندد و مضار و خسارات بیشمار مادی و معنوی سلطه فقیهان بی خرد و بی ارزش و خرافه ساز و سیاه فکر را نادیده میگیرد و از فریب بزرگی که مردم ایران خوردند بنام انقلاب اسلامی، و ولایت مطلقه فقیه که دامنه دخالت و اختیاراتش به اندازه اختیارات خداوند تعریف شده بنام مقدس و پر خیر و برکت یاد میکند. ( طنز تلخ قضیه در اینست که فقیهانی که از اداره امور شخصی و تأمین معاش خود عاجزند و چون دست شکسته خود را به گردن اجتماع بسته شده اند اختیاراتشان بر پیروان به استحمار کشیده شدهٔ خود و مردمی که به اسارت در آورده اند به اندازه اختیارات خداوند است! کسی میتواند چنین اختیاراتی داشته باشد که دارای سایر صفات خداوند از جمله دانایی و توانایی و استغنا هم باشد، نه آنکه با فریب مردم ارتزایق کند و به ضرب تازیانه و چپاندن روشنفکران و معترضین در انفرادی و اعدام با جرثقیل و گلوله ژ_3 اراده خود را بر آنان تحمیل کند! ) . این نظام بی نظم و آشفته، هر چیزی باشد نظام نیست گاهی به عنوان « دمکراسی دینی » از آن نام میبرند و هر دانش آموخته ابتدایی علوم سیاسی و دینی میداند که جمع بین این دو محال است. ( شگفت آور است که سلطه تنها یک دین و یک مذهب خاص، معادل حاکمیت کل ادیان گرفته شده است !) از سال شوم 88 که طی کودتای بیسابقه ای آقای احمدی نژاد به عنوان رئیس جمهور به مردم ایران حُقنه شد، آقای مهدی کروبی یکی از چهره های شاخص و یکی از کاندیداهای ریاست جمهوری نظام بدرستی اعلام کرد که نه چیزی از جمهوریت نظام باقی مانده و نه چیزکی از اسلامیت آن! از همهٔ مداحان خاموش که در جهت منافع خود و به بهای فقر عمومی اختاپوس وار میبلعند و میدزدند و اختلاس و انبار میکنند، بدتر، کسی یا کسانی هستند که انبوه بیشمار زیانهای سلطه اهریمنی این موجودات بی هنر و دروغگو و مفتخوار را که از دین ارتزاق و از بلاهت توده های مردم در جهت استحمار و بهره کشی از آنها سؤاستفاده میکنند را میبینند و میدانند اما آنها را خیر و برکت معرفی میکنند! ( خداوند چنین خیر و برکتی را نصیب گرگ بیابان نکند.) . تا حالا در کدام حکومت کافر و بدتر از کافر سابقه دارد که حقوق ماهانه کارگر کفاف نیمی از اجاره خانه اش را ندهد ؟ در کدام حکومت جور جوانان جهت تأمین معاش و از گرسنگی نمردن اعضا و اندامهای خود را میفروشند ؟ در چه حکومت پلیدی بجز حاکمیت ولایت فقیه آمار فاحشگان و معتادین و زندانیان و گرسنگان و بیکاران و گورخوابان و مطلقین و زندانیان و انواع تبهکاری و جرم و جنایت و بزه کاری با آمار حکومت ولایت مطلقهٔ مقدسهٔ فقیه قابل قیاس است ؟ سیل فرو پاشی خانواده ها و کودک فروشی و به یأس مطلق کشیده شدن امید جوانان و غیرجوانان از یافتن کاری آبرومند که زندگیشان را تأمین کند و انسان وار و به هنگام و حتی دیر هنگام بتوانند ازدواج کنند در کدام دوزخ دیگری قابل مقایسه با کشور تحت حاکمیت فقیهان است ؟ در کدام حکومت پلشتی تبعیض قومیتی و جنسیتی و مذهبی سبب راه افتادن بهمن وار سیل پناهندگان و فرار مردم از کشورشان و پناه بردن به کشورهای مختلف از جمله پناه بردن به جزیره آدمخوارها گشته و فرار مغزها و متفکرین و تحصیل کردگانش بقدری خارج از قاعده بالا رفته که مسئولین کشور جرأت انتشار آمار آنها را نداشته باشند ؟ در کدام کشور بی دینی در میان مسئولینش اینهمه دروغ و دزدی و اختلاس و خیانت رواج دارد و روی میدهد و رؤسای سه قوه نه تنها کاری بکار مجرمین ندارند بلکه بسیاری از آن تبهکاران از وابستگان و برکشیده گان بر صدر نشسته و درجه اول و شرکای آشکار و پنهان خودشانند ؟ در کجای جهان بدون آنکه پشیزی به حقوق و دستمزدها افزوده شود در ماههای مختلف سال نرخ ارزاق عمومی و کالاهای مصرفی مردم یکشبه دوبرابر و سه برابر و چند برابر میشود ؟ اکثریت مردم مظلوم و بیدفاع ایران در زیر بار خسارات و خرافات و ستم عریان ولایت مطلقه فقیه تا نهایت ممکن به ستوه آمده و بیشتر از هر چیز نفرت آور دیگری از فقه و از فقیه و ولایت فقیه و آخوند و همه دستار بندان و عبا بدوشان و نعلین پوشان بیزار و متنفرند. تا کنون در هر خیزش اعتراض آمیزی که روی داده اولین مکانهایی که مورد حمله و هجوم مردم قرار گرفته کانون تولید اکاذیب و خرافات یعنی همان حوزه های جهلیه ایست که تنها کارش مسخ و منحرف کردن حوانانیست تا ابتدا خود مسموم و مسخ میشوند تا بعد اجتماع را مسخ و منحرف و گرفتار خرافات کنند و هر روضه خوانی به سبک ویژه خود امام حسین را شهید میکند و هر هذیانی به زبانش آید تبلیغ دینی تلقی میشود .آزادی اجتماعی یعنی نبودن فقر اقتصادی و جهل اجتماعی و ترس عمومی. اگر براستی این سه عنصر نابودگر در جامعه نیست پس آزادی وجود دارد، در غیر اینصورت هر چه که آزادی نامیده شود چیزی جز تبلیغات پوچ و نشر اکاذیب و فریب اذهان نیست .اگر آقای نوریزاد وارد چرخه ای از خطاهای مکرر و پرداختن به قشرها و پیرایه ها و اعتراض به خرافات تاریخی و باستانی سپری شده و طرح فتاوی عتیقه شده، که شده، دلیل بر حقانیت و برحق بودن و درست بودن ایده و عقاید مخالفین رنگارنگ ایشان ندارد .
اقای شفیعی عبا به دوشان چهل سال قبل وپیش از ان نعلین بپا میکردند اکنون کفشهایشان از برند های معروف و چند ملیون تومانی میباشد با اخترام
سلام و درود
معلومات من کهنه شده و آپدیت شدنم هم به این سادگیها میسر نمیشود. این صنف مضر و استحمار گر جای همه اعلاحضرت ها و والاگهر ها و الدوله هاا و السلطنه ها و الملک ها و الدیوان ها و شازده و شاهزاده و تمامی انگلهای دیگر را به تنهایی گرفته و بسیار بیشتر از مجموع آنها خون جامعه را میمکند و فرهنگ عمومی دچار آفت کرده و به قهقرا میبرند. هر امام جمعه ای بصورت یکی از والیان تام الاختیار دوران قاجار چون ستاره ای دنباله دار با صدها رشته مرئی و نامرئی به حاکمیت و بازار و تولید و تجارت وابسته اند و بدون کوچکترین کار مفیدی اختاپواس وار از همه کسب سود کرده و گماشتگان بی شرافت و مطیع خود را بر رأس کلیه امور گمارده اند و هر یک دارای درباری کوچکتر از دربار اصلی( بیت رهبری ) با داشتن بیوتی که در ساخت و تأمین هزینه اش کوچکترین نقشی نداشته اند و اغلب اموال مصادره ای و غصبی اند که به تملک آنان در آمده است دارای نگهبان و دفتر دار و تلفنچی و معاون و معاونِ معاون و آشپز و کلفت و کنیز و مداح و شاگردان بخت برگشته هایی هستند که استعداد و توان هیچ کاری ندارند و به عنوان طلبه باید مداح آقا بوده و حب حضرتشان را هم در دل داشته باشند، هر روز با بهانه ای بخشی از داراییهای عمومی مردم را میدزدند و در عزل و نصب رؤسای ادارات و کسب رأی نمایندگان بی شخصیت مجلس و فرماندهان سپاه همه با هم چون باندی راهزن و با شیوه های مافیایی عمل میکنند. کسانیکه به حکم شرع حدود اختیاراتشان حداقل به اندازه محدوده اختیارات خداوند است، البته که بر این مردم فقیر و مظلوم و خرافاتی و دین زده خدایی میکنند.( هر کس خر شود البته که میشوند سوارش ) از نظر جامعه شناسی آنها لمپن محسوب میشوند منتها ضرر و زیان هیچ تیپی از لمپنها از جمله فواحش و راهزنان و قاچاقچیان و گدایان حرفه ای و…. قابل مقایسه با خسارات مادی و معنوی آنها نیست. برند پوشیدن و خوش خوردن و خوب نوشیدن عادیترین و معمولیترین شیوه زندگی این متخصصین نجاسات.و کثافات و حیض و نفاس و منی و گناهان کبیره و صغیره و مبدل کنندگان حرام به حلال و حلال به حرامست. این اشرافیت نو ظهور که چون دوالپای افسانه ای بر شانه های مردم سوار و ضحاک وار از مغز سرشان میخورد تا مردم و مملکت را از هستی ساقط نکند دست بدار نیستند. اغلب تخم و ترکه های آنان همزمان تابعیت چند کشور را دارند و با دزدی از خزانه مفلس ایران چنان اندوخته های نجومی ای در بانکهای بلاد کفر ذخیره کرده اند که نه تنها تا هفت نسل بلکه تا هفتاد نسل رفاه و راحت آنان را تأمین و تضمین میکند. برند پوشیدنشان در میان جنایات و خیانتهای بیشمارشان گم است و چیزی بحساب نمیآید.
افشاگری بهمن احمدیامویی از روایت دو اعدام و اعترافات نمایشی آن
بهمن احمدیامویی، روزنامهنگار و زندانی سیاسی سابق، از اعترافگیری اجباری و چگونگی اعدام دو تن از اعضای انجمن پادشاهی در سال ۸۸ پرده برداشته است. او میگوید به آنها قول داده بودند که پس از اعتراف نمایشی آزاد میشوند.
هشتم بهمن ۱۳۸۸، آرش رحمانیپور و محمدرضا علیزمانی، دو متهم به عضویت در “انجمن پادشاهی ایران” با حکم دادگاه انقلاب اعدام شدند. رحمانیپور ۱۹ سال داشت و علیزمانی ۳۷ ساله بود. آنها را در دادگاه متهمان حوادث پس از انتخابات دوره دهم ریاست جمهوری محاکمه کردند؛ در حالی که دستگیری هر دو پیش از این اعتراضات بود.
بهمن احمدی امویی، روزنامهنگاری که خودش در بگیر و ببندهای سال ۸۸ دستگیر شد و پنج سال و چهار ماه در زندان به سر برد، جزییات دادگاه متهمان “انجمن پادشاهی” را در یک رشته توئیت شرح داده است.
امویی مینویسد در زندان که بودیم، روایتهای جالبی از افراد نزدیک به انجمن پادشاهی میشنیدیم: «این انجمن تماما زیر نظر وزارت اطلاعات دولت احمدی نژاد فعال بود و خودشان نمی دانستند، علنی جشن تولد برای هیتلر گرفتند با حضور مهمانانی از آلمان در فراهنگسرای ارسباران. در جلساتشان قرآن آتش می زدند و شعرهای حماسی در قتل عربها و فضیلت ایرانیها میخواندند و فیلم گرفتند.»
اعتراف_گیری اجباری سابقه ای بس طولانی در جمهوری اسلامی دارد. یکی از گروه هایی که در خرداد 88 از اعتراف های آنها برای سرکوب جنبش سبز استفاده شده، انجمن پادشاهی و افراد نزدیک به این گروه بودند. در زندان روایت های جالبی از این ها شنیدیم
امویی میگوید چند نفر از این افراد در سال ۸۵ به کردستان عراق رفتند و برنامه رادیویی داشتند اما سال ۸۶ با همکاری وزارت اطلاعات به ایران برگشتند؛ چند روز بازداشت بودند و بعد رها شدند: «اردیبهشت ۸۸ و یک ماه مانده به کودتا، به سراغ این ها رفتند و دوباره بازجویی اما این بار باید اعتراف میکردند که همین الان از عراق آمدهاند و هدف آنها بیثباتی سیاسی کشور در پی حوادث پس از انتخابات است. قول هم گرفتند بعد از این اعتراف آزاد می شوند.»
این روزنامهنگار شهادت میدهد که آنها با حضور ماموران اطلاعاتی و افرادی از قوه قضاییه، چند بار طرز حرف زدن در دادگاه را تمرین کردند: «پس از اعتراف در دادگاه با خوشحالی از محل دادگاه انقلاب تا زندان اوین زدن و رقصیدن که به زودی خلاص می شویم. یکیشان به حدی امیدوار بود که از خانوادهاش کتابهای کنکور را درخواست کرد و شب و روز میخواند به این امید که بازجو به او گفته آزاد میشوی و میتوانی در کنکور هم شرکت کنی. اما یک روز دو نفرشان را اعدام کردند. یکی هم همان جوان ۱۹ ساله، برای مابقی هم حکمهای ابد و ۱۰ ساله و ۱۵ ساله دادند.»
محمدرضا علیزمانی و آرش رحمانیپور
آرش رحمانیپور و محمدرضا علیزمانی در فروردین ۸۸ دستگیر شده بودند. وقتی اعترافات آنها از دادگاههای ۸۸ پخش شد، یکی از کسانی که با علیزمانی هم سلول بود در سایت “نوروز” نوشت: «محمدرضا هیچ خبری از بیرون نداشت و از ما در باره وقایع پس از انتخابات سوال میکرد.»
نسرین ستوده، وکیل آرش رحمانیپور نیز پس از اعدام این دو نفر به دویچهوله گفته بود: «علاوه بر همه فشارهایی که علیه آقای رحمانیپور در جریان بود، ایشان به من گفتند که ماموران مداوماً از او میخواستهاند اگر به کارهای ناکرده اعتراف کنی، ما اعدامات را تبدیل به ۱۰ سال حبس میکنیم که هرگز این اتفاق نیفتاد.»
خانم ستوده گفته بود که پرونده رحمانیپور و علیزمانی در دیوان عالی کشور در حال بررسی مجدد بود و به وکلا اعلام شده بود که پروندهها قرار است برای رفع نقص به دادگاه انقلاب پس فرستاده شوند.
اعدام این دو نفر در زمانی که اعتراضهای ۸۸ هنوز ادامه داشت، ارعاب مخالفان و اخطار به معترضان و منتقدان تلقی شد. احمد جنتی که آن زمان امام جمعه موقت تهران بود، در خطبههای نماز جمعه با دفاع از اعدام این دو به صادق لاریجانی، رئیس وقت قوه قضاییه گفت: «دو نفر را اعدام کردید. دست شما درد نکند.»
https://news.gooya.com/2019/08/post-28814.php
درود
۱- هر چه یاد دادند همه باد فنا بود. زیرا بی دلیل بودن را یاد دادند. احترام گذاشتن دلیل می خواهد . زمانی که چرای هر علت گرفته شود دیگر جایی برای فهم و درک و ار اده نمی ماند. ایشان نیازی نیز به فهم و درک ندارندچون خود بجای همه می اندیشند و تصمیم می گیرند ملایان همان رمال و فال بین اند و بدین خاطر دشمن علم و دانش .
احترام کسبی است،احترام بدست آوردنی است و نه دادنی. همه انسانها در یک حد محترمند همانگونه که در یک حد برابرند. اما زمانی که در مقام مقایسه قرار می گیرند پای ارزشها بمیان می آید و این ارزشها نوساناتی دارد و شخص تعیین کننده است، فرد ی که جنایت کرده احترام خود را زیر سوال برده و با کسی که در یک مسابقه برده فرق دارد.
۲-هشتم مرداد های بسیاری را پشت گذاشتیم و از غظلت مردم فریبی و جلادی کم نشد.ترک عادت موجب مرض و یا مرگ است.
۳-آیا زیربنای اجتماعی عراق و عربستان هم تغییر کرده است ، در هر حال حاکمان به این نتیجه رسیده اند که نوع حکومت اسلامی ایران را نمی پسندند و خطرناک می دانند.
۴-رضا ملک آزاد شد و هنوز حکومت نفهمیده که آزاداندیشان را نمی توان زندانی کرد و کشت .هنوز من گفته ایشان در اعتراضات مقابل اوین در گوشم است که این حکومت سرکوبگر است و کوتاه نخواهد آمد.
۵- اصل اسلام را فضل الله نوری گفت ، روشنفکران نفهمیدند چه برسد به مردم عادی.
۶-انسان هم یک جانور است در خلایی از اوهام خودساخته زندگی می کند.
۷- جناب نوری زاد گرامی همیشه پایدار و سلامت باشید ، پاک بودن در میان ناپاکان سخت و جانفرساست.
بهین یاران جان درود
جالب انگیز ناک است که وزیر خارجه کشوری کو هوار و حسین راه انداخته
که ما دولت مدرن با تفکیک قوا و انتخابات به روشی که خودمان خواسته ایم
داریم وخودمان هم به آن انتخابات خیلی بسیار آزاد نام نهاده ایم.
زمانی که برای دریافت وحمل چند پیغام دعوت می شوند پاسخ می دهند .
باید از عمود خیمه خودمان اجازه بگیرم که پیغامی دریافت کنیم یا نه .
جالب انگیز ناکش این است که این کار نه تعهد آور است و نه حتا رسید دریافتی
می خواهند .دیپلمات های دیگر کشورها چون با دیپلماسی باهات قهرم تا منت
نکشی باهات حرف نمی زنم را نمی فهمند واصول قهر قهر تا آخر دنیا را نمی
دانند مث خر توش موندن بعضی ها هم به آموزش گرفتن رفتار کودکان روی آورده اند.
بیچاره ها نفهمیدند خود ما با سد در سد قلب وعروقمون خواستیم اینجوری باشیم
ودر هشتاد واندی سالی لی لی خوضک و بالابلندی وقهر وآشتی کنیم وهرکی هم
زور گفت بگیم راس میگی بیا محله ما سر تنگه خودمون تا باکماندو تا دندون
مسلحمون نفت کشاتونو یا منفجر یا تصرف کنیم علامت پیزوری هم نشون بدیم ها.
با درود بر انسان دوستان
جناب نوری زاد مقایسه ای که شما از پور محمدی و رییسی با کفتار داشتید را قویا رد میکنم چرا؟
کفتار حیوانی وحشیست که طبیعت خود را دارد و اگر گرسنه نباشد بحیوانات دیگر حمله نمیکند و در ضمن قانع هم هست یعنی هرلاشه مرده ای را بکام فرو میدهد و فک آن قویترین بین حیوانات حتی از شیر است بطوریکه استخوان را هم خرد و آسیاب میکند یعنی در وضعیت گرسنگی زیاد وحشی و حمله گر میشود، ضمنا کفتارها بطور سوسیال ودسته جمعی زندگی میکنند و جالب آنکه جنس ماده فرمانرواست، کفتار حیوان خندانی است و داءم نیشش باز، حیوانیست که کار سپوری (سفوری) انجام میدهد وتمیز کننده محیط زیست است، معده اش قوی و آخوندیست هرچی مفت باشد قورت میدهد.
خب آقای نوریزاد در جاییکه پورمحمدی و علم الهدا زن ستیز و او را مساوی مرد نمیدانند ولی کفتارها ماده بینشان صاحب اختیار است، اینها برای شکمشان و طبیعتاتشان مجبور به کشتار نبوده اند زیرا 14 قرن مفت ومجانی ازجیب مردم میخوردند و می نوشیدند و می پوشیدند، کفتار به استخوان هم راضیست، کفتار ها همدیگر را نمیکشند ولی حضرت امام قهرمان انسان کشی از سینما رکس تا کشتار 67 بود، کفتار اجتماعی زندگی میکنند ولی آخوند ها نه نژاد برتر بلکه باند مافیایی برترند.
رهبر بازم هم سخن راندند!
خامنه ای خواهان افزایش جمعیت شد: در آمریکا، خانوادهای پانزده تا بیست بچه دارند
وقتی این کلمات را میخوانیم از نا آگاهی و کاذبی این رهبر و بدبختی ملتی که او هادی اش میباشد به غمی ژرف دچار میشویم، سید علی گشتی نه دور تا دور ایران بلکه در همین تهران بزن و کودکان و مردمان خیابان خواب را ببین ، بخوان در رسانه های کاغذی والکترونیکی تعداد کشته شدگان خانوادگی از بیکاری، بی پولی، بی آیندگی و بی ازدواجی، شما نتوانستید این 80 ملیون را جمع کنید و اموالشان رابه سرقت بردید و حقوقشان را پایمال کردید و دائم تحقیرشان کردید و میکنید و متهم اول این نا بسامانی ها خودت هستی، تمام کشتار ها هم به اسم شما ،خمینی، رفسنجانی یعنی سران نظام و سه قوه نوشته شده، سیبد علی باور کن تا مغز سر آلوده ای خودت ودم ودستگاهت، شما چیزهای خوب آمریکا را رد میکنی ومنع ولی حماقت اندک خانوادهی که تعدادی فرزند دارندازشان میخواهی نمونه برداری و تقلیدکنی و شما پاسخ دهید این اطلاغات را ازکجا کسب کرده ای ؟ “چون گوییددر آمریکا، خانواده ای 15تا 20 بچه دارند یعنی همه خانواده ها مگر خوک هستند؟ خوبکتا 14 نوزاد بدنیا می آورد.
با درودجناب نوری زاد گرامی
خوشحالم که به زندان بزرگ برگشتید.
درود برتهمتن جناب نوریزادگرامی
باآرزوی برگشت سریعترازگرگان وباآرزوی پیروزی مردم وآزادی هرچه زودترزندانیان سیاسی بخصوص جناب مهدوی فر امیدوارم استاد درپناه اهورامزدای ایرانزمین همواره ماناوپایدارباشید
منافقین یعنی سازمانی تروریستی و همیشه خیانتکار به میهن ( مثلا در همکاری با عراق متجاوز به کشور که در پی تجزیه ایران بود، همکاری با امریکا و عربستان در جاسوسی های پرونده هسته ای و …..) ، شما در مورد اعضای سازمانی تروریستی قلمفرسایی می کنید که وفادار و عضو این سازمان خائن بودند ، سازمانی که در زمان جنگ، با دشمن متجاوز به کشور همکاری می کرد. خیانتکاران زمان جنگ را همه جای دنیا اعدام می کنند، در نامه ی مورخه ٢٦ دسامبر ١٩٨٥ به گورباچف رجوی به ترور بیش از ۱۰ هزار نفر در ایران در اقدامات تروریستی اقرار کرده است ( فقط تا آن تاریخ )
نامه فوق در سایت های متعددی وجود دارد و این هم یکی از منابع
http://www.hamneshinbahar.net/article.php?text_id=312.html
،،
رژیم شاه که پنجاه سال پیش فهمیده بود اینا “خیانتکار به میهن” و تروریست هستند و سرانشان را گرفت و محاکمه و زندان و چند تائی را هم اعدام کرد بدون اینکه هزاران جوان بدبخت بیگناه را بکشه . شماها هم که هنوز بعد از چهل سال همان رفتار را دلیل جنایت و دیکتاتوری شاه میدونید. اما یادتان رفته که اون امامتان بود که ازمجاهدین پشتیبانی میکرد و تا رسیدن به سلطنت رفیق و همراهشان بود ولی وقتی خرش که از پل گذشت دستور کشتن آنهمه دختر و پسر بیگناه را داد. یکبار دیگه به عکسی که نوریزاد در بالا گذاشته نگاه کن تا بفهمی او در باره چی “قلمفرسایی” میکند.
درود بر تو دلاورمرد بزرگ و آزاداندیش و خردمند. دوست گرامی تو را دیگر مرگ هم چاره نکند. مرگ و زندگی تو برای این آدمخواران و میراث خواران دراکولای خونخوار 57 همچون خاری در چشمانشان است. بزرگی تو ست که آنها را به حقارت خود آگاهیده. و همین حقارت و پستی آنهاست که آنها را به چنین اعمال انسان و تمدن و ایران ستیزانه ایی واداشته. راستی نوریزاد خوب شد که دراکولا را خط نزدی بالاخره و بکار گرفتی! یادمه چندسال پیش ورود خمینی به ایران را من با پیاده کردن تابوت دراکولا در اول فیلم دراکولا مقایسه کرده بودم ولی کامنتو آش و لاش کرده بودی با هاشورات! نوریزاد گرامی تو پیروز و سربلندی و در اوج ارجمندی! بنابراین احتیاجی به چنین خواهشی از طرف من نیست. اما امیدوارم که تندرست باشی مرد بزرگ!
درود دوستان خوبم
امروز عصر می روم سمت گرگان
فردا ساعت ده در مثلاً دادگاه انقلاب آنجا باید باشم.
ظاهر ماجرا این است که متهم پس از دادگاهی شدن در پشت درهای بسته، آزاد است تا حکم صادر شود. بعدش بیست روزی مهلت دارد که به حکم اعتراض کند. بعدش باید به زندان برود برای گذراندن دوران زندانش. اگر برگشتم که مثل همیشه در کنار شما خواهم بود. وگرنه دیدار به روزی دیگر.
با احترام
98/5/13
گزارشگر ویژه حقوق بشر در امور ایران،
جناب آقای جاوید رحمان،
مستفاد از ماده ۹ و بند ۲ ماده ۱۱ اعلامیه جهانی حقوق بشر و بند ۱ ماده ۹ و بند ۱ ماده ۱۵ میثاق بین المللی حقوق مدنی و سیاسی، و همچنین مستنداً به بند ۲ ماده ۲۵ اساسنامه دیوان جزایی بین المللی ICC و توجهاً به اصول ۳۷، ۳۹ و ۱۶۹ قانون اساسی جمهوری اسلامی و مواد ۴، ۲۳۷ و ۲۳۸ قانون آیین دادرسی کیفری یکی از اصول حاکم بر پرونده های کیفری، اصل شخصی بودن جرم و مجازات است حال آنکه در رژیم جمهوری اسلامی هر روزه و به دفعات این اصل مهم نادیده انگاشته می شود و در طول ۴۰ سال کارنامه سیاه قضایی جمهوری اسلامی همواره نه تنها دگر اندیشان و آزاد اندیشان که خانواده های ایشان نیز مورد ستم و پرونده سازی های قضایی علیه ایشان قرار گرفته اند.
بدینوسیله اینجانبان امضاء کنندگان ذیل این نامه از شما تقاضا داریم نسبت به زندانی کردن مادران و بستگان دادخواه که تنها به علت پیگیری پرونده عزیزشان، خود متهم و بازداشت غیرقانونی شده اند توجه ویژه داشته باشید و از دولت جمهوری اسلامی بخواهید با پایان دادن به تهدید و زندانی کردن مادران زندانیان سیاسی، به صدای دادخواهی شان گوش فرا دهد و به آن رسیدگی کنند.
“فرنگیس مظلوم” یکی از بیشمار مادرانی است که برای احقاق حق فرزندش بارها خطاب به دستگاه قضایی نامه نوشت، به قوه قضاییه نسبت به بیماری و در معرض خطر بودن فرزندش “سهیل عربی” در کنار زندانیان خطرناک در زندان “فشافویه” (تهران بزرگ) هشدار داد.
اخیرا “وحید صیادی نصیر” و “علیرضا شیرمحمدعلی” دو تن از زندانیان سیاسی بدلیل عدم تفکیک جرائم، جان خود را در زندانهای ایران از دست دادند؛ فرنگیس مظلوم نمیخواهد فرزندش سهیل عربی به سرنوشت آن دو زندانی مظلوم دچار شود و برای همین فریاد دادخواهی سر داده بود.
فرنگیس مظلوم نماد مادران زندانیان سیاسی در ایران است.
مستدعی است برای آزادی بدون قید و شرط او و دیگر زندانیان سیاسی اقدام عاجل را به عمل آورید و از نقض آشکار و فاحش حقوق بشر توسط دستگاه قضا و به طریق اولی رژیم جمهوری اسلامی جلوگیری کنید.
به امید آزادی
۱- دکتر محمد ملکی
۲- مهندس کوروش زعیم
۳- محمد نوری زاد
۴- مهندس حشمت الله طبرزدی
۵- دکتر حسن نایب هاشم
۶- آرش کیخسروی
۷- محمد کریم بیگی
۸- شهناز اکملی ( مادر زنده یاد مصطفی کریم بیگی)
۹- نازیلا گلستان
۱۰- اکبر امینی ارمکی
۱۱- حسن رستگاری
۱۲- ویکتوریا آزاد
۱۳- منصور اسانلو
۱۴- معصومه دهقان
۱۵- ابراهیم لایقی
۱۶- اسد فخیمی
۱۷- اسماعیل احمدی راغب
۱۸- اعظم دافین
۱۹- اکرم مصباح
۲۰- افتخار وفایی
۲۱- احمد رضایی
۲۲- اسفندیار درفشی
۲۳- امیر حاجیلویی
۲۴- امیر نوروزی
۲۵- الهه صیادی نصیر
۲۶- آرش اشایی
۲۷- بنفشه نجفی
۲۸- بهار عرفان آرا
۲۹- بهفر لاله زاری
۳۰- پویا جگروند
۳۱- پروانه کاظمی
۳۲- توبا بنی اسد
۳۳- تقی وفایی
۳۴- حسن یزدانی
۳۵-حسین دائمی
۳۶- حسین فیروز
۳۷- حسن موسوی
۳۸- حمید کرمی
۳۹- حجت عسکری
۴۰- حجت بی رنگ
۴۱- حوریه فرج زاده طارانی
۴۲- خسرو پور آذر
۴۳- داوود دافین
۴۴- داریوش عدیم
۴۵- داوود فرهادپور
۴۶- راحله راهمی پور
۴۷- رضا حسینی
۴۸- رضا نجفی
۴۹- رضا میرزا احمدی
۵۰- رضوان بیگی
۵۱- رضوان مقدم
۵۲- رحمت شاکری
۵۳- روزبه اکرادی
۵۴- رویا برومند
۵۵- زانیار سهرابی
۵۶- زانیار سهرابی
۵۷- زهرا شفیعی دهاقانی
۵۸- زهرا صادقی( مادر زنده یاد وحید صیادی نصیر)
۵۹- سپیده باقری
۶۰- سپیده پور آقایی
۶۱- سعید طاهری
۶۲- سعید صیادی نصیر
۶۳- سکینه باقری
۶۴- سمیه بهرامی
۶۵- شاپرک شجری زاده
۶۶- شکوفه آذر
۶۷- شمسی تهرانی
۶۸- شهین طالبی
۶۹- صدیقه بنی اسد
۷۰- صغری رضویان
۷۱- طاهره بنی اسد
۷۲- عباس غفاری
۷۳- عسل پهلوان
۷۴- فائقه ملک محمدی
۷۵- کاوه شیرزاد
۷۶- کمال وفایی
۷۷- کیومرث مظفری
۷۸- لیلا خلیلی
۷۹- لیلا میر غفاری
۸۰- مرتضی اسماعیل پور
۸۱- مژده وفایی
۸۲- محبوبه درفشی
۸۳- مجتبی بنی اسد
۸۴- محمد منشی زاده
۸۵- محند کریمی
۸۶- محمد مظفری
۸۷- مرجان داوودی
۸۸- مریم عینی
۸۹- مریم قلی زاده
۹۰- مسعود نجفی
۹۱- مهرداد گریوانی
۹۲- نادر منشی زاده
۹۳- ناصر نقشی
۹۴- ناصر نوری زاده
۹۵- نسرین فرهومند
۹۶- ولی الله حسینی
۹۷- ویدا بیاتی
۹۸- هاجر رحیمی
۹۹- هدا املشی
۱۰۰- هلن منشی زاده
انکسی که انسانی را میکشد قطعا انسانیت را در درون خود کشته است ؛ قاتلان اسیران سال ۶۷ در حال حاضر از دایره انسانیت و شرف خارجند زیرا که هنوز بعد از سی سال کمترین تلنگری بر وجدان مسخ شده انان نخورده است ؛ از ریسی ؛ پور محمدی؛ نیری و مرتضی اشراقی و دیگر دست اندرکاران مستقیم اسیر کش سال ۶۷ دیگر امیدی نیست زیرا که اواری از قیر سیاه قلب و مغز انان را پوشانده اما مگر کلیت گردانندگان حکومت در ان سالها از این جنایت هول انگیز تاریخی تبر ئه شده اند ؟ کدام یک از دست اندرکاران سیستم ان روز گار جز حسین علی منتظری توانسته تن خویش از این گرداب عظیم بد نامی و سبعیت برهاند ؟؛ حتی موسوی و کروبی که خود سالها است مورد بی مهری واقع شده اند نه در ان سالهای قدرتمداری و نه این سالها ی عزلت ؛ شجاعت ابراز حتی یک افسوس بر حمایت ننگین خود از قاتلان و امران را نداشته اند چه برسد به خاتمی و دارو دسته مال کش و استمرار طلب بی حیای او ؛ قاتل ۴۰۰۰ جوان اسیر هموطن نه این چند تن که کل دست اندر کاران جمهوری اسلامی در سال ۶۷ و تمامی دستار بندان خاموش حوزه های دینی و بلاخره مروجان تشیع از کلینی تا خمینی می باشند و اینان همه در دادگاه تاریخ ایران و نسلهای این سر زمین مجرمند ؛ و از میان همه اینان بزرگمردی چون حسینعلی منتظری نجف ابادی تبرئه است
اینم آدرس دو ملک حاج مم جفات نتراشیده نخراشیده. احمق خیال میکنه این روزا میشه دروغ گفت و کسی نفهمه.
۱-
508Central Park Ave
Scarsdale, NY 10583
۲- 240
E 47th St
New York, NY 10017
مش قاسم گرامی دروغ نگفته چون با پول مردم ایران بنام خودشان خریده است و مال خودش نیست .
اول کسی که با شیخ فضل الله نوری نرد عشق باخت خمینی بود. در باره زن، خمینی همونی رو معتقد بود که شیخ فضل الله بود. منتها خدا برکت بدهد به “خدعه” در فقه و فقاهت
عمامه ها بالا
امام خمینی: زنانِ خواستار حق رأی و تساوی حقوق زن و مرد فاحشه هستند!
شاید بتوان گفت مخالفت خمینی با اعطای حق رای به زنان،نقطه ی شروع فعالیت سیاسی وی بوده است.در ادامه، متن نامه ی امام خمینی به محمدرضا شاه در اعتراض به این مسئله را میخوانیم:
بسم اللَّه الرحمن الرحيم
حضور مبارك اعليحضرت همايونى
پس از اهداى تحيت و دعا، به طورى كه در روزنامهها منتشر است، دولت در انجمنهاى ايالتى و ولايتى، «اسلام» را در رأى دهندگان و منتخبين شرط نكرده؛ و به زنها حق رأى داده است. و اين امر موجب نگرانى علماى اعلام و ساير طبقات مسلمين است. بر خاطر همايونى مكشوف است كه صلاح مملكت در حفظ احكام دين مبين اسلام و آرامش قلوب است. مستدعى است امر فرماييد مطالبى را كه مخالف ديانت مقدسه و مذهب رسمى مملكت است از برنامههاى دولتى و حزبى حذف نمايند تا موجب دعاگويى ملت مسلمان شود.
صحيفه امام(السيد روح الله الخميني)-ج۱-ص۷۸
نکته ی تاسف برانگیز اینکه ایشان زنانِ خواستار حق رای و تساوی حقوق زن و مرد را متهم به فحشا و هرجایی بودن نیز میکند
از ده ميليون نفر جمعيت زن ايران، فقط يكصد نفر زن هر جايى مايل هستند كه اين كار بشود.
صحيفه امام(السید روح الله الخمینی)-ج۱-ص۸۳
اما کار به این اینجا هم ختم نشد!
مخالفت امام خمینی با اعطای حق رای به زنان که در جریان تصویب لایحه ی انجمن های ایالتی و ولایتی مطرح شده بود،به حدی بود که وی عملاً قشر مذهبی جامعه و سایر علمای هم عصر خود را به مخالفت با حکم مذکور تحریض میکرد!به عنوان نمونه، ایشان در نامه ای به جلیلی کرمانشاهی(از علمای مطرح کرمانشاه) چنین می گوید:
بسم اللَّه الرحمن الرحيم
به عرض عالى مىرساند، انشاءاللَّه وجود محترم مقرون با سلامت است. ضمناً چيزى كه موجب نگرانى شديد است مطالبى است كه در دولت حاضر در شرف تكوين است كه اهمّ آنها قضيه تساوى حقوق زنان است كه جزء مرام حزبى رئيس دولت است و سرلوحه آن براى آزمايش افكار عمومى و خصوص روحانيين راجع به حق رأى دادن زنها در انجمنهاى ايالتى و ولايتى كه در روزنامهها انتشار دادند و نيز در لايحه انتخابات انجمنهاى مذكور در منتخِب و منتخَب شرط اسلام نشده و اين نيز اعلام خطرى است براى اسلام. چون ممكن است مقررات مملكت را به دست بعضى از فِرَق ضاله بدهند، مثل بهايى كه با تاج و تخت شيعه مخالف هستند؛ لهذا به مجرد انتشار اين امر در قم و تهران دست به اقدام زده شد و از قم تلگرافاتى از علما به اعليحضرت شد كه از اين امر خلاف شرع و مصلحت كشور جلوگيرى كنند و به حضرت آيتاللَّه بهبهانى تلگرافاتى شد كه از اعليحضرت همين مطلب را بخواهند. از علماى اعلام كرمانشاه نيز انتظار اقدام مىرود.
صحيفه امام(روح الله الخميني)-ج۲۱-ص۴۴2
با توجه به چنین موضع گیری های سفت و سختی در قبال حق رأی زنان انتظار می رفت که یکی از فوری ترین دستورهایی که پس از پیروزی انقلاب می بایست از جانب ایشان صادر میشد، ملغی کردن حق رای زنان باشد! اما امام خمینی پس از ورود پیروزمندانه ی خود به ایران، در چرخشی ۱۸۰ درجه ای و مزوّرانه، مخالفت های خودش با حق رأی زنان را انکار کرد و یکبار دیگر ثابت کرد که دین صرفاً ملعبه ای در دستان صاحبان قدرت است!
ایشان در جریان یک سخنرانی در جمع دانشجویان دختر چنین میگوید:
ما از شما همه متشكريم كه در رفراندم شماها همه شركت كرديد و موجب يك پيروزى شديد كه در دنيا نمونه است. سابقه نداشت يك همچو رفراندم در دنيا كه از ملت 35 ميليونى بيش از بيست ميليون رأى مثبت داشته باشد، و همين طور با شور و شعف و اشتياق دنبال رأى دادن برود. خداوند ان شاء اللَّه شما را در مراحل بعد هم پيروز كند. در قضيه مجلس مؤسسان، در قضيه مجلس شورا رأى بدهيد، و رأى به وكلاى متعهد مسْلم امين.
صحيفه امام(روح الله الخميني)-ج۷-ص۷
بار دیگر وی در جمع بانوان دزفول و کرمانشاه به طور مشابه چنین بیان میکند:
از اين به بعد باز احتياج به شما داريم؛ احتياج براى مجلس مؤسسان كه رأى بدهيد به اشخاصى كه اسلامى هستند، متعهد هستند، چپى و راستى نيستند؛ براى ايران مىخواهند زحمت بكشند. و بعد هم براى مجلس شورا، كه در اين وقت همه آزادانه رأى مىدهيد، و مرد و زن، آزاد رأى مىدهند. مثل زمان سابق نيست كه فقط كلمه «آزادمردان و آزادزنان» ! بود و همه در اختناق به سر مىبردند. اسلام شما را آزاد كرده است؛ اسلام مرد و زن را آزاد فرموده است و همه آزادانه بايد رأى بدهيد.
صحيفه امام(روح الله الخميني)-ج۶-ص۵۰۱
نوری زاد جان اینجوری نیست که کربلا بزن برقص باشه و فلسطین نباشه. در فلسطین و مخصوصن در لبنان بزن برقص فراوونه. وقاحت را تماشا کن:
⭕️ فاشگویی رییس هیات حماس که به تهران رفته بود
سران رژیم ایران «شرمنده و خجل نیستند» که پول کشور تحریمشدهشان را به ما میدهند
یکی از سرکردگان حماس، صالح العاروری، در پایان سفری که او و یک هیات بزرگ همراهش در روزهای گذشته به تهران داشته، گفته است که مقامات ایران «تاکید کردند که با وجود این که ایران خود در محاصره و تحریم است، اما هر نوع کمک عملی را به حماس مانند گذشته ارائه خواهند کرد».
صالح العاروری این سخنان را پنجشنبه سوم امرداد در مصاحبه با رسانه «صفا» که خبرگزاری حماس در غزه است بیان کرده است.
در شرایطی که تحرکات رژیم ایران به ویژه بعد از نخستین سالروز خروج آمریکا از برجام، بحران خلیج فارس را تشدید کرده و بروز یک جنگ هنوز احتمالی جدی است، به نظر میرسد که حکومت ایران بیشتر با گروههای متحد منطقهای خود هماهنگ میشوند تا آنها را برای اقدامات احتمالیشان در صورت بروز جنگ و کارهایی که ایران انتظار دارد آنها انجام دهند، راهنمایی کند.
یکی از فتواهای شیخ فضل الله و تابعین شیخ فضل الله مثل رهبر و دیگر آیت الله ها نجس بودن بهاییان است.
شبنم رعایایی از نخبگان زن ایرانی که در مقطع لیسانس در دانشگاه شریف بدلیل دگر اندیشی و اعتقاد به دیانت بهائی از دانشگاه اخراج شده بود پس از ادامه تحصیل در دانشگاه هاروارد آمریکا و اخذ دکترای فیزیک بعنوان دومین زن در تاریخ فیزیک جایزه مکانیک سیالات را از آن خود کرد.
خانم رعایایی دومین زن در تاریخ فیزیک محسوب میشود که این جایزه را بدست آورده است !
از کربلا تا کربلا
دوست من، نوری زاد عزیز، آن سه روزی که قرار بود در اوین، حتا نسیم و خاکی به پا نکنید، خوشبختانه تندباد وتوفان شن به پا کرده اید.. این توفان، حاصل و نشانه ای بود از کینه و خشم و نفرتی دیرینه و بزرگ که هیولاهای مرگ، سید ابراهیم رییسی، رییس قوه ی بی”عدل و داد” و (البته به تاکید و سفارش شریک بی حیای وی) شیخ مصطفا پور محمدی نسبت به شما و هم پیمانان تان (به ویژه محمد نوری زاد) دارند.. ببینید در اوج قدرت و مقام، تا چه قدر بُزدل و ضعیف و شکننده اند این تشنگان خون و انتقام..
نوری زاد عزیز، خانه ای که در دل مردم ایران بواسطه ی مبارزه با ظلم این ظالمان ساخته اید بعید می دانم بتوان مفهومی دیگری را برای ترجمه و تفسیر واژه ی “پیروزی” در لغت نامه ها پیدا نمود..
کاش مامردم هم اندکی از شجاعت و شهامت و کرامت شما دلاوران عرصه پیکار با ظلم و بی داد را داشتیم و پایه های سُست و بی بنیان این ظالمان را به لرزه می انداختیم.. ای کاش..
بابی انت و امی
یا حسین
کربلا کربلا ما داریم میاییم
نوری زاد عزیز، از کربلا بیا به کربلای ایران
از اعدامهای 67 بیا بپرداز به اعدام عقل و شعور مردم ککه هر روزه داره اتفاق میفته
امروز در شبکه بیان خواندم که در انتخابات پیش رو، جریان سومی [احتمالن نزدیک به ولایت مطلقه و البته بدون هیچگونه سابقه حقوقی و کیفری برای ردّ صلاحیت شدن توسط شورای نگهبان] به غیر از دو حزب اصلاح طلب و اصولگرا دارد وارد میدان رقابت انتخاباتی میشود.
از طرفی دیگر، در خبری از همین شبکه آمده است که شورای نگهبان دارد آماده میشود برای تقلبی دیگر..
با این اوصاف حاکمیت در نظر دارد به هر صورتی که شده مردم را تحریک و تشویق کند تا وارد این میدان رقابتی شوند. من مطمئنم آن افراد از اعضای سپاه و از جنس همین حکومت و ذوب در ولایت اند که برای همین روزها در ترشی خوابانده شده بودند…
از طرفی با خبر تقلب میخواهند مردم را از این بترسانند که اگر شرکت نکنند، امید و آینده ای بس تاریکتر در انتظارشان خواهد بود..
متاسفانه بسیاری از خبرگزاری های آن طرف مرز، دانسته یا ندانسته، دارند به طرح ها و برنامه های سیاسی و اقتصادی و اجتماعی جمهوری اسلامی که هوشمندانه شمار مشتریان و مخاطبینش را از رسانه های داخلی به سمت رسانه های خارج از کشور کشانده است، کمک می کنند..
جناب نوری زاد خوب شد که از چنبره ملاها بیرون اومدی
شیخ فضل الله نمرده به دار کشیده نشده هزار تا مثل شیخ فضل الله رو خمینی از گور بیرون کشید و به صحنه آورد. مثل مصباح یزدی
مصباح یزدی: فرشتگان در مقابل آیتالله خامنهای خضوع میکنند
محمدتقی مصباح یزدی٬ رییس مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی٬ گفت: «اینکه آیتالله خامنهای به مدت ۳۰ سال در مسندی بنشیند و با پیچیدهترین مسائل اجتماعی روز مواجه باشد و نتوان یک نمونه بیان کرد که ایشان اشتباهی داشته باشد، جای تعجب است، آن هم در دنیایی که رهبران عالم، روزانه اشتباهات متعددی دارند.»
او همچنین مدعی شد که فرشتگان در مقابل آیتالله خامنهای خضوع میکنند.
⬅️ مصباح یزدی هروقت احتیاج به پول داره، با صدای بلند چنین چاخانی می کنه که روز بعدش حداقل ۱۰۰ میلیارد تومان از طرف بیت رهبری برای مصباح ارسال می شود
سال روزاعدام شیخ فضل الله است. هر گاه از بزرگراه شیخ فضل الله نوری وارد اتوبان جلال می شوم بی اختیار یاد خطای تاریخی جلال آل احمد می افتم!
جلال آل احمد در کتاب غرب زدگی خود راجع به اعدام شیخ فضل الله نوری چنین نوشته است: “به هر صورت از آن روز بود که نقش غرب زدگی را همچون داغی بر پیشانی ما زدند. و من نعش آن بزرگوار را بر سر دار، همچون پرچمی می دانم که به علامت استیلای غرب زدگی پس از دویست سال بر بام سرای این مملکت افراشته شد.”
این نتیجه گیری غلط جلال را با آب و تاب در کتاب های درسی به خورد دانش آموزان این مملکت می دهند و گناه بردار کردن شیخ فضل الله را به گردن غرب زدگان می اندازند بگذریم که خود واژه غرب زدگی نیز اصطلاحی “من در آوردی” و تعریف نشده است که می توان آن را همچون برچسبی بر پیشانی هر شخص و جریانی چسباند. این واژه من در آوردی از ابداعات سید احمد مهینی یزدی معروف به احمد فردید بود که خود، شیفته ی مارتین هایدگر فیلسوف نازی آلمان هیتلری بود. فردید بین فلسفه پدیدار شناختی هایدگر و عرفان ابن عربی وجه مشترک پیدا می کرد!
داستان شیخ فضل الله نوری اما داستان دیگری است. شیخ فضل الله که در ابتدای انقلاب مشروطه در کنار سید عبدالله بهبهانی و سید کاظم طباطبایی قرار داشت بعدا با سید عبدالله بهبهانی اختلاف پیدا کرد و مشروطه را ضد دین تلقی کرد و مشروطه خواهان را مهدورالدم خواند!
محمد علی شاه قاجار هم که با برقراری مشروطه حکومت بی قید و شرط پادشاهی خود را در محدودیت می دید از فتوای شیخ فضل الله و چند تن از امام جمعه های همگام با وی استقبال کرد و کودتایی را سازماندهی کرد که حاصل آن به توپ بستن مجلس و اعدام بسیاری از مشروطه خواهان بود که شیخ آنها را مهدورالدم خوانده بود.
کودتای محمدعلی شاه که شکست خورد شیخ فضل الله به عنوان تئوریسین شرعی کودتا محاکمه و اعدام شد اما نکته مهم این است که در این محاکمه و اعدام هم ” غرب زده ها” نقش اصلی را نداشتند بلکه این ماجرا توسط خود روحانیون کارگردانی می شد!
مکاتبات بین سید عبدالله طباطبایی و سید کاظم طباطبایی با علمای نجف باعث شد که مراجع تقلید نجف معروف به آیات ثلاث در تلگرافی که در تاریخ ۲۹ ذیقعده ۱۳۲۵ هجری قمری فرستادند شیخ فضل الله نوری را “مفسد” اعلام کنند! حکم مفسد بودن شیخ فضل الله امضای آیت الله العظمی محمد حسین نجل میرزا خلیل، آیت الله العظمی محمد کاظم خراسانی و آیت الله العظمی عبدالله مازندرانی را دارد!
قاضی دادگاهی که شیخ فضل الله را محاکمه و به اعدام محکوم کرد “شیخ ابراهیم زنجانی” بود. این مرد ۲۰ سال در حوزه علمیه نجف علوم دینی خوانده بود و شاگرد آخوند خراسانی، شیخ محمد لاهیجی و حاجی میرزا خلیل بود
این که اعدام شیخ فضل الله نوری اقدامی غلط بوده یک مساله است و این که این کار غلط را به گردن کسانی غیر از آمرین و عاملین آن بیاندازیم امر دیگری است. بحث درست و غلط بودن این اقدام یک بحث تحلیلی و حقوقی است که هر فرد و جریانی بسته به گرایش سیاسی و فلسفی خود می تواند رأیی متفاوت داشته باشد اما این که این اقدام را از دوش کارگردانان اصلی آن برداریم و به دوش دیگران بیاندازیم تحریف تاریخ است و تحریف تاریخ در سطح کلان و اجتماعی باعث افکار بیمارگونه، تصمیمات غلط و حرکت های اجتماعی بیمار می شود.
چگونه انتظار داریم ملتی که تاریخ خود را نمی داند تصمیمات درست بگیرد؟!
✍️محمدرضاسرگلزایی
به این میگویند آموزش از راه آکسیون. اگر هزار خطیب را مامور میکردند که آقایان روحانیان در کار روزمره مردم دخالت نکنید و بکار مسجد اکتفا کنید کار ساز نبود. حالا ساز و آواز در در استادیم ساخته شده توسط ملایان ایران یک درس بزرگ تاریخی است. حالا در حوزه ها غوعاست. طلاب میروند نزد روسای حوزه ها و میگویند آقا این چه وضعی است. آنها زنگ میزنند به روحانیان در نجف و کربلا که آقا این چه وضعی است آنها میگویند آقا بما مربوط نیست. آن حوزه ورزش و سرگرمی مردم است بما مربوط نیست. بنابراین از این به بعد حوزه های نجف و کربلا میشود مراکز فرستادن ایده های جدید. به ایران. یعنی تز ملایان ایران تبدیل میشود به آنتی تز آن. تاریخ هیچ گاه از حرکت باز نمیایستد. یا ما خود را با تاریخ وفق میدهیم و یا از گردونه تاریخ به زباله دان تاریخ پرت می شویم.
نوریزاد گرامی مقایسه یک موجود گوشتخواری که برای رفع گرسنگی گوشت می خورد و حیوانات دیگر را می درد با درنده گان انسانمایانی همچون خمینی و رئیسی و پ.ر محمدی و سایر آدمخواران مسلمان توهین بزرگ و غیره منصافانه ایی به این موجودات است. در ضمن دوست گرامی شما درنده ایی مکار بنام هاشمی هفت سگ جانی را فراموش نکنید. بیشتر این خباثتها و جنایات زیر سر او بود.
این استادیوم کربلا بر خواهران و برادرات عراقی حلال باشد. اگر ما کاری برای خوشحالی آنها کرده ایم خوشحالیم. اینکه کربلا از عزاداری قرون بیرون آمده است جای تبریک دارد. ما از اینکه همواره غم و غصه هامان را برای آنها به کربلا آورده ایم عذر خواهی میکنیم. از اینکه ما را در شادیشان با هزار و یک شبمان سهیم کردند متشکریم. انشاییلله به حول و قوت الهی ما هم بزودی مراسم مشابه را در قم و مشهد برگزار میکنیم و آهنگ ام کلثوم میگذاریم. در ضمن پیشناد میکنیم از گوگوش ابی و شهره و شهرام شبپره هم برای برگزاری برنامه در کاضمین و نجف دعوت به عمل بیاورند. ما هم آمدیم. در ضمن از روحانیون فهیم کربلا تشکر میکنیم که در کار شادمانی مردم دخالت نکنند.
با درود
همانگونه که خمینی گفت و پر واضح است ایران غصب شد تا غارت و نابودشود. و ما همچنان قتلها و اعدامها و غارت سرزمین را دوره و تکرار می کنیم در خرداد ۶۷ اگر قتلها دستع جمعی بودند بعدها با ادامه جنگهای تروریستی در سوریه و لبنان ودیگر نقاط و در داخل با اعدامهای بسیار ادامه یافته اند. این ماشین ایران و ایرانی زدایی همچنان تاکنون پرکار است .
البته با کمک روسیه.
سلام بر نوریزاد گرامی
مهم نیست که انسانها به عقاید احترام بگذارند بل مساله اینست که عقاید باید به انسانها احترام بگذارند.هرگاه عقاید قرون وسطایی مسلمانان به ایشان آموخت که انسانهای دیگر واجد حق و حقوق هستند و خداوند ملعبه ای در دست ایشان نیست تا کائنات را صرفا برای لذایذ آنها آفریده باشد آن عقیده به خودی خود محترم خواهد شد تا پیش از آن ایشان جیغ بنفش در دفاع از حرمت عقاید نامحترم خویش نکشند.
با احترام