یک: مردان و زنانی که در یک نمایشِ مهوع انتخاب شده اند و برای سرگرمی و سرکیسه کردن شعور و مال و آبروی مردم به مجلس رفته اند و زیر سقفِ رهبری با هم خوش و بش می کنند و اسم این نمایش مهوع را نمایندگیِ مردم گذارده اند، دست بکار شدند و در روز یکشنبه ۲ دی ۱۳۹۷، طرح افزایش سن قانونی ازدواج دخترکان زیر ۱۳ سال را “رد” کردند. داستان چه بود؟ آیا یک شرم بزرگ و بین المللی، چند نفری از این بینوایان را می آزرد؟ این که: مگر می شود یک دختر نه ساله و ده ساله و یازده ساله، ازدواج کند و زایمان کند و مادر باشد و بچه تربیت کند؟ داستان، وحشیانه تر از اینجور اداء و اطوارهاست. خواهم گفت.
دو: چند نفری از دلقکان مجلس، لایحه ای می نویسند و در آن لایحه، ازدواج دخترکان زیر سیزده سال را ممنوع می کنند و با ترس و لرز این لایحه را در صحنِ آن مکانی که اسمش را گذارده اند: مجلس، رونمایی می کنند. این طرح، فی الفور رد می شود. یعنی چه که فی الفور رد می شود؟ یعنی این که: مردان جوان و پیر، همچنان باید بتوانند با دخترکان نه سال به بالا ازدواج و عشق و حال کنند و بچه دارشان کنند. گور پدر شعور! بی شعوری را عشق است! منویاتِ آن باباهای پشت پرده را عشق است.
سه: الهیار ملکشاهی رئیس کمیسیون قضایی و حقوقی مجلس گفت: در لایحه پیشنهادی، قرار بود ازدواج دختران کمتر از ۱۳ سال به طور کلی ممنوع شود و حتی ازدواج دختران بین ۱۳ تا ۱۶ ساله نیز با قیودی مانند اجازه ولی انجام گردد. وی گفت: این لایحه به رأی گذاشته شد اما اکثر نمایندگان با تصویبش مخالف کردند. یحیی کمالیپور عضو هیئت رئیسه کمیسیون حقوقی و قضایی، گفت: یکی از دلایل رد این طرح «مخالفت مراجع» بود.
چهار: راستی چرا دویست و نود نماینده ی مجلس، شعور خود را یکجا به کف نعلینِ مراجعی می مالند که همین اکنون اگر بخود پوشک نبندند، فضای کشور را به گند می آلایند؟ و چرا این مراجع پوشکی با ممنوعیتِ ازدواج دخترکان زیر سیزده سال مخالفت می کنند و یک حیثیتِ محکم و حتمی و یک ضرورت شعوری و اجتماعی را با آلودگی های مغزِ ارزنیِ خود به گند می کشند؟ بله، این پرسشِ محکمی ست. چرا مراجع با ازدواج یک دختربچه ی نه ساله موافق اند؟ شعور کجاست تا ذره ای از آن در محفظه ی جمجمه ی این موجودات زیرخاکی پرسه بزند و یقه هایشان را بگیرد و به آنان بگوید: آهای ای مراجعِ ریقِ رحمتی، اگر می خواهید بدانید فتواهایتان چقدر به درستی نزدیک است، یک شب، خودتان را بجای آن دخترک نه ساله ای بگذارید که وی را با عروسک هایش به خانه ی شوهر فرستاده اند. تا بفهمید – اگر بفهمید – که آن دخترک نه ساله، زیرِ وزنِ شهوترانیِ وقت و بی وقت یک نره غول چه می کشد!
پنج: چرایی دلقک گونگی نمایندگان مجلس را به چهارعامل ربط دهید. یکی: وابستگی به نظام، و نه مردم. یعنی نماینده ای که اطلاعاتی و سپاهی ست، نمی تواند در مجلس جانب مردم را بگیرد و به سپاه بگوید: بگذار پولهای توی جیبت را بشمرم! دوم: ترس از افشای پرونده ای ست که سپاه و اطلاعات از نقاط ضعف و از گندکاری های جمعی از نمایندگان ترتیب داده اند! سوم: ترس از جان. که بی هوا طرف را در یک جایی می زنند و می کشند و خودشان به رسانه ها می گویند: خودکشی کرده اینهم سندش! و چهارم: پوزه های چرب!
شش: با این شمایل شتابزده ای که من از چهره ی دلقکان مجلس ترسیم کردم، بهتر می شود فهمید که چرا طرحِ ممنوعیتِ ازدواج دخترکان زیر سیزده سال در مجلسِ دلقکان رد شد؟ برای این که آنجا، نه مجلس شعور، نه مجلس خردمندی، نه مجلس مردم، نه مجلس رشد، نه مجلس ادب، نه مجلس انسانیت، و نه مجلس آزادگی است. پس چه جایی ست آنجا؟ آنجا مجلس دزدان و آیت الله های ریش بلند و پوک مغز است.
هفت: خب، این از نمایندگان، اما مراجع چی؟ چرا یک مرجع به خودش اجازه می دهد با آن مغزی که ندارد، در سرنوشتِ یک مردم دخالت کند و همان سرنوشتِ مردم را به کجراهه ببرد؟ آیا مراجع هم پرونده دارند؟ وابسته اند؟ می ترسند؟ لب و لوچه هایشان چرب است؟ همه ی اینها هست، اما اسلام هم هست. یعنی یک مرجع با مغز نداشته اش می نشیند و دو دو تا چهار تا می کند و بخودش می گوید: وقتی پیغمبرش با دخترکی نه ساله ازدواج می کند، من کی ام که بگویم: ازدواج با دخترکان نه ساله ممنوع است!؟ خب این خلاف شرع می شود که؟! من اگر فتوا بدهم ازدواج با دختربچه های نه ساله ممنوع است، عوام اگر پوستم را نکنند، مراجعِ رقیبِ کوچه پشتی پوست از تنم می کنند که!
هشت: اجازه بدهید نقش و سهمِ وحشیانه ی آیت الله ها در ردِ ممنوعیت ازدواج دختر کوچولوها را در این تصویر شرم آور برایتان خلاصه کنم: مرد هفتاد ساله ای را در نظر آورید که وحشیانه دخترک ده ساله ای را به آغوش می کشد و بی اعتنا به گریه ها و دردها و التماس های او که تا دیروز با عروسکش بازی می کرده، و بی اعتنا به تصویر محو و منگی که این دخترک از زندگی و لذت جنسی و همسری و هم آغوشی و بچه دار شدن و تربیت بچه و مادری دارد، بجان این ناشکفته می افتد و شب و روز و وقت و بی وقت با او می آمیزد و شکمش را بالا می آورد و بچه دارش می کند. می پرسم: به کجا برود آن مرد شهوتران هفتاد ساله، که خوشگوارتر از بساطِ فتاوای آیت الله های ریق رحمتی باشد؟!
نه: گرچه فراورده های مدنی و شعوری غرب، تعدادی از آیت الله ها را به پذیرش دستاوردهای مدنیِ غرب وادار و ناگزیر کرده و مثلاً آیت اللهی چون مکارم شیرازی را وا داشته تا بر خلاف اسلاف خویش برای دخترانِ عروس، بلوغ عقلی و نه جسمی قائل باشد، اما سیطره ی بیشعوری و غلبه ی آیت الله های وحشی آنچنان بر سرِ مجلس دلقکان سنگینی می کند که طرح ممنوعیت ازدواج دختر کوچولوها، فی الفور رد می شود! و اصلاً نیز جای تعجب نیست که دلقکانِ مجلس نشین، زُل بزنند به چشم مردم و بگویند: دلیل رد شدنِ این طرح، مراجع بوده اند! پرسش از این دلقکان: پس تو آنجا چه می کنی؟ که فرش زیر پای فتاوای وحشیانه ی آیت الله های پوشکی باشی؟ پس دردها و ناله ها و التماس های وقت و بی وقت آن دختر کوچولوها زیر وزن سنگین شهوترانی نره غول های مقلد چه می شود؟
ده: آمار رسمیِ کشور می گوید: سالانه چهل و دو هزار ازدواج زیر سیزده سال ثبت می شود. غیر ثبتی ها بماند. اما آنجا که مکارم شیرازی می گوید: برای ازدواج دختران، بلوغ عقلی مهم است نه بلوغ جسمی، خودش می داند که با زیرکی، سنتِ نبوی را دور زده و دستی برای دنیای فهم تکان داده و باز به همان جای نخستش باز رفته است. تا مثلاً مخاطبانِ معترض را آرام کند و بگوید: ببینید من چه متفاوت می نگرم؟! اما مگر می شود در اینجور ازدواج ها، متر و مقیاسی برای بلوغ عقلی متصور شد؟ اساساً خود حضرتش آیا از بلوغ عقلی و شعوری برخوردار است؟ با چه آزمونی می شود به بلوغ عقلیِ یک دخترک ده ساله راه یافت؟
یازده: دخترانِ زیر هجده سالِ همه ی آیت الله ها، اگر بخواهند گواهینامه و گذرنامه بگیرند، یا بخواهند گوشیِ تلفن خود را به اسم یکی دیگر سند بزنند، حضرتِ شعور می گوید: برو وقتی هجده سالت شد بیا! این هجده سال را دنیای غرب به دنیای عقب مانده و ملازده ی ما تحمیل کرده است. وگرنه اگر فراورده های غربی نبود، مردمان ما در زیر وزنِ سنگینِ بی شعوریِ ملایان وحشی ای چون شیخ جعفر کاشف الغطا و شیخ فضل الله نوری و شیخ احمد علم الهدی درد می کشیدند و گریزگاهی نیز نمی یافتند. برای ازدواج، عجبا که در رساله ی آیت الله ها همه به سن و”سال” دختران اشاره کرده اند و مکارم شیرازی به “بلوغ”شان. مکارم به خودش می گوید: دستگاه بلوغ سنج که اختراع نشده هنوز! یک چیزی پرتاب می کنیم فعلاً. سنگ مفت گنجشک مفت. دلقکان مجلس از این فتوای مکارم استقبال می کنند و می گویند: خب اگر اینجور است، ما کفِ بلوغِ دختران را برای ازدواج، نه هجده سالگی بل سیزده سالگی تعیین می کنیم. قبول؟ غلط می کنید! حالا ما یک چیز شیکی پراندیم ها!؟
دوازده: چگونه است که دخترانِ همه ی آیت الله ها و دخترانِ کل کشور برای رانندگی و برای سند زدنِ یک گوشی، باید هجده ساله شوند، اما برای هماغوشی و بچه دارشدن و تربیت بچه و همسرداری و خانواده داری، همان نه سالگی برایشان کافیست؟ این فتواهای چرک و وحشیانه و ویرانگر، از مغزهای گندیده ای بیرون می زند که خود را نماینده ی خدا می دانند و با نگاه به نوع زندگی مردمان عربستان در هزار و چهارصد سال پیش، همان را برای مردمان امروز تحکم و تجویز می کنند! عربستان هم به هیچ، می گویند: آنجا که پیامبران و امامان با دخترکان نه ساله و ده ساله ازدواج می کردند، ما – آیت الله های همینجوری – که باشیم که سنتِ پیامبر را متعلق به دوران دور بدانیم و برای این دوران ممنوعش کنیم؟ و در دل می گویند: در آن زمان که اتومبیلی نبوده تا دختری بخواهد راننده اش باشد! غارت و اسیری و ازدواج و آمیزش و عشق و حال و اجاره دادن دختران اسیر بوده به این و آن. با هر که و به هر جور و به هر تعداد. یک گشایشِ سترگ! بقول جوونا: برو حالتو ببر!
سیزده: اگر ایران همانند هندوستان بود با هفتصد مذهب و مرام و دین آسمانی و زمینی، می گفتیم گوارای وجود. کسی مرامش را برای همسایه اش چماق نمی کند و همگی در صلح و صفا در کنار همند، اما، اما، اما، در ایران، هیولاهای کهنگی، سر از عتیقگی بیرون می زنند و با سلام و صلوات یک دختربچه ی عروسک بدست ده ساله را بخانه ی مردی پنجاه ساله می فرستند که آب از لب و لوچه اش سرازیر شده و نقشه ها در سر دارد! مجلس غلط می کند مخالف سنت نبوی قانون وضع کند! مجلس باید اسلامی باشد. غرب و فراورده های شعوری اش بخورد توی کله ی خود غربی ها. ما اینجا پیرو سنت پیغمبریم. نه پیرو جامعه شناسان و روانشناسان و انسان شناسان و دانشمندان غرب! نگاهش کن! حیف نیست دختر به این تر و تازگی؟ حالا چه نه ساله باشد چه ده ساله. مهم این است که هر جور شده پذیرای منش خواهم کرد! بیا بغلم ببینم. ببین چه عروسک قشنگی برات خریدم!؟
چهارده: من به ریختِ یک آیت الله که می نگرم، می بینم این زبان بسته ی منگ، کار دیگری نمی تواند بکند. مشکل از بیخ کار است. این آیت اللهِ زبان بسته دارد نان همان بیخ را می خورد. این آیت الله، دو دستش را به سمتِ دور دست های تاریخی می گیرد و می گوید: بصورتِ ظاهر، یکصد و بیست و چهار هزار پیامبر – که همگی معصوم و عالم و آگاه بوده اند – باید به مردم اطراف خود می گفتند: اگر سنتِ سرزمین شما بر این است که با دختران نه ساله می شود آمیخت، ای مردم، شمایان با دختران نه ساله ازدواج کنید، ما اما نمی کنیم، چرا؟ چون این کار عقلانی نیست و در آینده ی شعور، منسوخ و حتی جرم تلقی خواهد شد. بله اگر پیامبران و امامان – که عالم و معصوم و آگاه اند – با نگاه به آینده ی شعور، با دخترکان نه ساله و ده ساله ازدواج نمی کردند، امروز زبانِ این ملایانِ زبان بسته گشوده بود. اما دریغ از یک نفرشان!
پانزده: ایت اللهی که نان از حدیث می خورد، می بیند: در کل کتابهایی که دکور خانه اش شده اند، یک حدیث پیدا نمی شود که گفته باشد: اجازه بدهید دختران شما به رشدی برسند که معنای شوهر و بچه دارشدن و زندگی را بفهمند و مثلا بقول شاعرِ شیدا، چهارده ساله شوند. نه که حدیثی اینجوری در دم و دستگاه آیت الله ها پیدا نمی شود، بل هر چه هم که پیدا می شود بر “هرچه زود شوهر دادنِ” دختران تأکید می ورزد! مثل این حدیث از امام صادق که می فرمایند: مِنْ سَعَادَةِ الْمَرْءِ أَنْ لَا تَطْمَثَ ابْنَتُهُ فِی بَیْتِهِ». یعنی: از سعادت مرد آن است که دخترش در منزل وی به دوران قاعدگی نرسد. خب این آیت الله زبان بسته چه خاکی به سر بکند با این حدیث؟ با سنت خود پیغمبر چه بکند؟ در همین حدیث، به فعلِ “نرسد” توجه کنید. این “نرسد” می گوید: دخترک شعور داشت و نداشت مهم نیست. آنچه که مهم است قاعدگی است. و تازه این که: به قاعدگی هم نرسید نرسید! بدهید برود معطل نکنید! بی شعوری را عشق است! که نان در بی شعوریِ مردمان است. به یاد صحبت های دمِ گوشی یک آیت الله افتادم که به پسرِ ناشکیبایش می گفت: نگران نباش، تا بی شعوری هست، ما هستیم!
محمد نوری زاد
بیست و هفتم خرداد نود و هشت – تهران
ارتباط با من:
@NoorizadMohammad1331
@MohammadNoorizad
www.instagram.com/mnourizad
مناظره محمد نوری زاد با دکتر صادق زیباکلام(27 نود و هشت) شبکه ی ایران فردا
https://www.youtube.com/watch?v=kOLdtVGuywc
((حسن روحانی در گفتگوی تلفنی با امانوئل مکرون، رئیس جمهوری فرانسه ضمن تاکید بر عدم تمایل ایران به تنش و درگیری گفته “اگر آمریکاییها بخواهند دوباره به آبها و حریم هوایی ایران تجاوز کنند، نیروهای مسلح ایران مامور به مقابله با آنها بوده و برخوردی قاطع خواهند داشت.”))
– مکرون حتمأ گفته بمن چه! آمریکا میزنه تو سرت منو تهدید میکنی! زورت بمن میرسه! برو به خودشون بگو ؟! منو بگو که بهش زنگ زدم حال رهبرو بعد از تحریم بپرسم٬ بمن چه بابا.
گولّه نمک گرامی!
ایران (اگر هنوز فکر می کنی کشورت است!) و مسئولان ونظامیان ایران،ضمن اینکه،با اسقاط پهپاد پیشرفته ترامپ،سیلی محکمی بدهان ترامپیون زدند،هم با نامه به شورای امنیت و سازمان ملل،به حرکت متجاوزانه امریکا اعتراض کردند و هشدار دادند،هم با احضار سفیر سوئیس که حافظ منافع امریکا در ایران است،به او اعتراض و اتمام حجت کردند،و هم وزارت خارجه ایران بیانیه داد.
امریکائی ها و ترامپ که هنوز گیج این ضربه اند و کارشناس نظامی آنها هم آنرا “دردناک” دانست،اما ترامپیون وطنی را نمیدانم تا چه حدّ دردشان آمده!
شاید،نمک مالی کردن خود و نمک ریختن های اینجوری،نوعی التیام برای این زخم دردناک باشه! اما خوب،بد نیست که ترامپیون وطنی توجه کنند که نمک پاشیدن روی زخم ها (آنهم زخم ها و آلام روحی روانی) نه تنها موجب التیام زخم نیست بلکه،آنرا دردناک تر و سوزنده تر خواهد کرد!
ضمنا،بد نیست ترامپیون وطنی بدانند،پیام دادن مع الواسطه در جهان دیپلماسی امروز،امری رایج است،بنابر این نیازی به اینگونه غلت خوردن در نمک و گولّه نمک شدن و نمک ریختن نبود!
بهین یاران جان درود
مش قاسم طناز گرامی
مشکل ترین کارها بدون هیچ غلوی طنز است که تعدادبسیار اندکی از نویسندگان
قادر به انجام آنند . شاید از بین هر هزار نفری که درست وشیوا می نویسند
یک نفرشان نازکی خیال وشوخ طبعی ونکته سنجی را همزمان داشته باشد پس نادرند
روشن تر بگویم طنز پردازان در ی نادر اند .اگر کم شعوری که ده ها سال عمرش را با سودا
و صفرا و بلغم آنهم در زمانی که پزشکی نه تنها در درون سلولهای بدن بلکه درون
دی ان ای و دیگر اعضا وجوارح تک تک سلول ها وکارکردشان سرک می کشد و
درمان لازم را انجام می دهد به همان سودا وبلغم چسبیده باشند میتوان با قاطعیت
گفت مغزی ساخته شده از بلغم بد بوی دارند. عمر پر برکت وطنزتان مستدام باد.
چه باک که قلیلی تفاوت در و خرمهره ندانند دلخوش به خزفی.
اخبار: اصلاحطلبان پیشرو به تحریم داراییها و دفتر این دست کجه (منظورم فیزیکی نیست) اعتراض کردند.
ترجمه: حفظ نظام/* از اوجب واجبات است.
مش قاسم: پیشرو و پسروشون همه سر و ته یه کرباسچی هستن.
/*: ک
خبرگزاری راشا تودی در مقاله ای نوشت: «جرمی هانت» سگ دستآموز واشنگتن است.
به گزارش مهر به نقل از راشاتودی، به دنبال موضع گیری دیروز جرمی هانت وزیر خارجه انگلیس علیه ایران در خصوص همکاری با آمریکا علیع تهران، خبرگزاری راشا تودی در مقاله ای در این خصوص نوشت: درحالیکه آمریکا نهایت تلاش خود را می کند تا سطح تنش ها را با ایران بالا ببرد، «هانت» نشان داده است که همانند تونی بلر و جک استراو نخست وزیر و وزیر خارجه انگلیس در سال ۲۰۰۳ و قبل از حمله نظامی به رهبری آمریکا به عراق، سگ دست آموز واشنگتن است
راشا تودی خودش از آن //////////////////تر است .
من کی گفته ام که در حال حاضر مایل به بر اندازی نظامم ؟ هزار بار گفته ام که به براندازی استبداد , که در حال حاضر حلقه اساسی تغییرات ….
………..
خب تو که منو با ///عوضی گرفتی بگو ببینم استبداد چیست و مستبد الان کیست و توی/////////////////// چگونه و کی و چی را براندزی تا استبداد را برانداخته باشی. شعرو مزخرفات گفتن و با کلمات بازی کردن یعنی همان شغل شریفت /////////////////////////////////! برو خیرشو ببینی سگ /////! هر چند که //// نامیدن شما توهین به/////
ثروت رهبر :
کسانی که می گویند رهبر ایران فلان مقدار ثروت دارد یا دروغگویاتی هستند که دانسته دروغ می گویند و یا گروهی ابله هستند که آن دروغ ها را باور می کنند، یک دفتر که کار فرهنگی می کند و در فلان محل فعالییت می کند ثروت مادی فردی محسوب نمی شود چون در خدمت رفاه فردی هیچ فردی نیست و ثروت فردی محسوب نمی شود ، دروغگویان اگر راست می گویند یک حساب بانکی و یا سهام و کارخانه و حتی یک خانه بزرگ به نام او یا فرزندانش را مشخص و افشا کنند که در جهت رفاه شخصی از آن استفاده شود، اگر مثلا بنیاد مستضعفان طبق قانون تحت نظر رهبر ایران باشد فقط یک شیاد و یا ابله ممکن است فکر کند که این بنیاد را باید جزو ثروت شخصی او حساب کند ، زیرا بسیاری از رهبران کشورهای دنیا هم بر بسیاری از موسسات مالی کشور خود اشراف و نظارت و کنترل کامل دارند ولی این هرگز جزو ثروت آنها محسوب نمی شود، تف بر روی دروغگویان
از سال ۱۹۹۷ ، پس از مسجل شدن نقش خامنوف در ترور فعالان اپوزیسیون در برون مرز حسابهای بانکی ایشان و همدستانشان در خارج مسدود شد از جمله یک حساب بانکی جناب خامنوف در بانک اشپارکاسه فرانکفورت با مبلغ ذخیره ای بالای ۲۳۵۰۰۰۰۰۰ ، ( دویست سی پنج میلیون) مارک آلمان غربی آنزمان که هنوز یورو رایج نشده بود. این حساب هنوز مسدود است.
بهین یاران جان درود
ناشناس جان لطف می کنی محل یک ریال از بودجه ای را که صرف آزادیخواهان
سوریه ویا حشرالشعبی و فاطمه یون وزینت یون وفلان یون می شود را در بودجه ای که
به مجلس در این چل سال (چهل سال) رفته وتصویب شده رانشان ما بدین. تا فرد به فرد
قبول کنیم “”{ثروت مادی فردی محسوب نمی شودچون در خمت رفاه فردی هیچ فردی
نیست وثروت فردی محسوب …}””چهار بار فردی در یک جمله شما نمی شود .فرد ناشناس
بعضی عقلشان به چششانه شومای فردن فرد به گوشتانه ها .
کاوش 6 ضد کاوش 0
==============
بخش دوم
چه میشود اگر فقر جهانی را بر اساس طیف واقعبینانهتر این دامنه بسنجیم، یعنی خیلی محافظهکار باشیم و ۷.۴۰ دلار در روز را مد نظر قرار دهیم. میبینیم از سال ۱۹۸۱ که سنجشها آغاز شده، تعداد افرادی که زیر خط فقر زندگی میکنند به شدت افزایش یافته است و امروز به ۴.۲ میلیارد نفر میرسد. ناگهان روایت شادمانۀ داووس در هم میشکند.
به علاوه، مزایای اندکی که حاصل شده غالباً در یک مکان متمرکز بودهاند: چین. پس ادعای گیتس و پینکر ناهوشمندانه است که این مزایا را پیروزی نولیبرالیسمی میدانند که واشنگتن دوستش دارد. اگر چین را از این معادله خارج کنید، آمار از این هم بدتر میشود. طی چهار دهه از ۱۹۸۱، علاوه بر اینکه تعداد افرادی که در فقر به سر میبرند افزایش یافته، نسبت افراد فقیر نیز ثابت و حدود ۶۰٪ باقی مانده است. به سختی میتوان رنجی را توصیف کرد که این اعداد و ارقام نشان میدهند.
این اعلام جرمی رسا علیه نظام اقتصاد جهانی است که اکثریت گستردهای از افراد بشر را با شکست مواجه کرده است. جهان ما حتی از قبل هم ثروتمندتر است اما تقریباً تمام این ثروت در دست گروه کوچکی از سرآمدان است. تنها ۵٪ از کل درآمد جدید رشد جهانی از بالا به پایین رخنه میکند و به ۶۰٪ آدمهای فقیر جهان میرسد در حالیکه این افراد بیشترین غذا و کالای مصرفی جهان را تولید میکنند و در کارخانهها، کشتزارها و معادنی از جان خود مایه میگذارند که از ۲۰۰ سال قبل مجبور به کار در آنها شدهاند. این دیوانگی است و توضیح میلیاردرها برای توجیه آن کفایت نمیکند.
پینوشتها:
• این مطلب را جیسون هیکل نوشته است و در تاریخ ۲۹ ژانویه ۲۰۱۹ و با عنوان «Bill Gates says poverty is decreasing. He couldn’t be more wrong» در وبسایت گاردین منتشر شده است. وبسایت ترجمان آن را در تاریخ ۱ اسفند ۱۳۹۷ با عنوان «فقر فقط در توئیتر بیل گیتس کاهش یافته است، نه در جهان» و ترجمۀ نجمه رمضانی منتشر کرده است.
•• جیسون هیکل (Jason Hickel) استاد انسانشناسی دانشگاه لندن و عضو انجمن سلطنتی فنون است. آخرین کتاب او تفکیک: راهنمای مختصر نابرابری جهانی و راهکارهای آن (The Divide: A Brief Guide to Global Inequality and its Solutions) نام دارد.
[۱] Our World in Data
[۲] Nick Kristof: روزنامهنگار و مفسر سیاسی مشهور آمریکایی و ستوننویس روزنامۀ نیویورکتایمز. کریستوف دوبار برندۀ جایزۀ پولیتزر شده است.
این کهنه فروشان غم ایران ندارند
سلام و درود
( نوشتاری در خصوص حضور همیشگی مش قاسم و تولید انبوه غرولندهای بی پایاش به فرعیترین فروع از حاشیه ایترین حواشی مسائل اجتماعی و سیاسی )
کریم شیره ای دلقک دربار ناصرالدین شاه بود و گاه برای خنداندن شاه دست به همه کار و ابتکاری میزد. روز عاشورا در حالیکه مراسم تعزیه در در بار برقرار بود و کلیه مقامات لشگری و کشوری از جمله امیر بهادر فرمانده کل ارتش ناصری در اطراف ناصرالدین شاه بودند ناصرالدین شاه با دیدن بازیگرانی که هریک در حال بازی کردن نقش یکی از کاراکترهای کربلا در روز عاشورا بودند رو به اطرافیان کرد و پرسید راستی اگر قرار بود امیر بهادر هم در تعزیه بازی میکرد به درد اجرای نقش کدام شخصیت میخورد ؟ یکی گفت قربان برای اجرای نقش حضرت ابوالفضل خوب است. کریم شیره ای بلند گفت : نچچچچ ! امیربهادر آن شهامت و دلیری ابوالفضل را ندارد که یکتنه با تعداد زیادی بجنگد و تسلیم نشود و اگر یک دستش را قطع کردند با دست دیگرش بجنگد! دیگری گفت : برای اجرای نقش امام حسین خوب است. باز کریم گفت : نچچچچ ! او آن مظلومیت و دلاوری و معنویت و نفوذ کلام و جاذبه امام حسین را ندارد . یکی دیگر گفت به درد نقش حضرت علی اکبر میخورد. باز کریم مخالفت کرد و گفت : نچچچچ ! او آن زیبایی و جوانمردی و شجاعت و صلابت علی اکبر را ندارد. حضار اندک، اندک تخفیف دادند و یکی گفت به درد نقش حُرّ میخورد. باز کریم گفت : نچچچچ ! او آن وجدان و شرافت و ایمان حُرّ را ندارد که در آخرین لحظه از همه چیز خود و خانواده اش بگذرد و جانب حق را بگیرد و برای شهادت پیشقدم شود . یکی دیگر گفت به درد نقش حرمله میخورد. باز هم کریم گفت : نچچچچ ! او آن سنگدلی و دقت و هنر تیر اندازی حرمله را ندارد که گلوی طفل خوردسالی را نشانه بگیرد و با تیر سه شعبه بزند . آخرش یکی گفت ایشان با این سبیلهای انبوه و آویخته و و صدای رسا و نعره های رعب آور و سخت گیریش به زیر دستان به درد بازی کردن نقش شمر ذی الجوشن میخورد. باز هم کریم گفت : نچچچچ ! او آن شهامت و شجاعت و عرضه را ندارد که بتواند سر امام حسین را ببرد. امیر بهادر که از ابتدا حاضر و ناظر بود و با غیظ دندانهایش را به هم میفشرد با عصبانیت فریاد کشید و پرسید :
دِ لامصب پس از نظر تو من به چه دردی میخورم ؟ کریم شیره ای گفت : تو ؟ تو فقط به درد بازی کردن نقش جنازه میخوری،جان میدهی برای اینکه یک گوشه ای بخوابی تا بیننده تصور کند که اینهم یکی کشتگان و شهدای صحرای کربلاست !
حال وقتی به انبوه کامنتهای این پیر دختر عقده ای ( مش قاسم ) نگاه میکنم و غرغر بی پایان و وز، وز بی انتهایش نسبت به ریزترین اخبار روزنامه ها را میبینم به نظرم میرسد که ایشان هم با این نوشته های آبکی و بی ارزشش فقط میتواند در لیست نویسندگان و فهرست اعضای این وبسایت جای بگیرد و بس !!
بهین یاران جان درود
سوگند به همه نیکی ها اگر من دختر بودم چون تو خود را مرد نامیده ای در عین نامردی
به هیچ راد مردی هم شوهر نمی کردم تا زمانی که تو زالو انداز شیر خشتی مومیایی خور
را به صف نه نامردان بل حیوانات تبعید نمی کردند.جوان پسر وز وزوی شیره ای مفلوک وووو
من از بزرگوارانی که هنوز مردی لایق شان وفهمشان پیدا نشده هزاران بار معذرت خواسته
احساس شرمندگی می کنم به بزرگی وفهمتان بی فهمان راببخشید…..
شفیعی به مش قاسم ایراد گرفته بود که “پیر دختر عقده ای غرغرو است”!
در پاسخ به نوشته شفیعی،بی سوات (همان نویسنده عهد قجری سایت!) پاسخ داده است که من(مش قاسم) دختر نیستم! و…الخ
پس معلوم شد که این بیسوات عهد قجری که دختر هم نیست،همان “مش قاسم پیر دختر غرغروی سایت”بوده است که در دو مدل ایفای نقش می کرده است! یعنی در مدل مش قاسمی آمده پاسخ ایراد به مش قاسم را بدهد آمّا! فراموش نموده که آی دی مدل “بیسوات”را در این نوشته از کادر مرورگر خود حذف کند! البته ممکن است این بیسوات=مش قاسم، مدل های دیگری هم در این سایت داشته باشد با ماتیک های دیگری! نمیدانم این تعبیر “هزار ماتیک”را کدامیک از دوستان مطرح کرده بود در مورد کسی،اما تعبیر قشنگی بود! حال اگر این مش قاسم=بی سوات،آن هزار ماتیک مورد نظر هم نباشد اما تا اینجا دو ماتیکش فاش شده است!
بارک الله شفیعی! عجب تمثیلی و عجب فائده ای!
میگم خدا پدر حاجی ترامپ رو بیامرزه که با تحریم این دست کجه (منظورم فیزیکی نیست). شاید یه روزی پولهای کش رفته به دست ملت ایران برسه.
سلام و درود
جناب استاد نوریزاد عزیز شما از دیدی انتقادی همزمان هم به مسائل سیاسی و هم مذهبی هم اقتصادی هم فرهنگی، هم تاریخی و هم مسائل روز میپردازی در حالیکه پرداختن به تنها یکی از این موارد و انجام کار مؤثر، براستی کار هر کسی نیست . بر هیچ صاحب خردی پوشیده نیست که کشورمان به اصلاحات سیاسی، مذهبی، فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی نیاز دارد و هم به اصلاح قوانین مدنی و روابط دولت و ملت نیاز فوری دارد . روحانیت حاکم با تکیه به فقه و به انحصار خود در آوردن کلیه شئون حیات اجتماعی در این چهاردهه در همهٔ این آزمونها یا بکلی مردود شده یا نمره قابل قبولی نگرفته است و باعث نارضایتی مردم شده است. اصلاحات اساسی و بنیادی در تمام امور پیش گفته، نه تنها کار یک نفر نیست، حتی کار یک حزب فراگیر هم نیست، زیرا اغلب احزاب ناچارند نماینده یک طبقه یا یک قشر اجتماعی باشند لذا تنها از منافع آن طبقه یا قشر دفاع کرده و مصلحت های آن را لحاظ میکنند. در نتیجه با زیان رساندن و نادیده گرفتن حقوق سایر اقشار و طبقات جامعه، جامعه را از تعادل طبیعی خارج و نهایتاً اکثریت افراد و آحاد اجتماع زیان میبینند . جامعه ایران هم به احزاب چپ که بتوانند منافع کارگران و کشاورزان و زحمتکشان شهری و روستایی را تأمین کنند نیاز دارد و هم به احزاب راست نیازمند است تا بتوانند در دنیای رقابتی امروز با سازماندهی و کار آفرینی و تولید کالاهای قابل مقایسه و قابل رقابت با سایر رقبا، از نظر کمی و کیفی و قیمت و خدمات با سایر کشورها و شرکتها و تولید و صادر کنندگان، ضمن تولید و تأمین نیازهای مردم به حیات خود ادامه دهند و پیوسته صنایع را مدرنیزاسیون و نوسازی کرده و با ایجاد کار و درآمد بین عرضه و تقاضا و واردات و صادرات و تراز تجاری و اعتبار و ارزش پول ملی تعادل بر قرار کنند و زمینه های تأمین مواد اولیه و صدور به بازارهای فروش داخلی و صادرات به بازارهای بین المللی، بصورت پایداری فراهم شود. همچنین کشور و جامعه ایران به احزاب میانه ای نیاز دارد که بتواند حافظ منافع اقشار بینابینی بوده و به ایجاد تعادل و بالانس کردن کلیه اقشاری که به این یا آن طبقه نزدیکند کمک کند. در مجموع آن احزاب باید بتوانند کلیه طبقات و اقشار اجتماعی را پوشش بدهند. ایران به مثابه کشوری که نسبتاً کثیر المله و کثیر المذهب است با آسیبهایی که طی چهار دهه گذشته دیده و کاستیهایی که سبب تغییر نظام سلطنتی شد و نواقصی که بطور سنتی همیشه وجود داشته و به بخشی از هویت تاریخی و ویژگیهای جامعه تبدیل شده است ، بشدت نیازمند اصلاحاتی بنیادین با همکاری و همدلی همهٔ اتباع خود فارغ از هر ملیت و پیروان هر آیین و مذهب و نحله های فکری و فلسفی میباشد تا در بستری دمکراتیک و بدون اعمال ستم و تحمیل خواست اکثریت بر اقلیت، یا نافرمانی و شورش اقلیت، هر یک از عقلا و تحصیلکردگان و فرهیختگان جامعه در یک هم اندیشی و مفاهمه ملی شرکت جویند و با عرضه آراء و اندیشه های خود طرحی نو در اندازند، بدون آنکه امنیت و موجودیت کشور و مردم را دچار مخاطره کنند. افرادی چون دکترسروش، کدیور، یوسفی اشکوری و بسیاری از شاگردان مرحوم آیت الله منتظری نشان داده اند که در زمینه اصلاحات مذهبی حرفهای تازه ای برای گفتن و اندیشه های بدیعی جهت ارائه داشته و تفسیری انسانیتر و قابل تحملتر از دین دارند. افراد تحصیل کرده و اندیشمند جهت انجام اصلاحات اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی و حقوق دانان باسواد هم کم نیستند که اغلب یا منزویند یا جلای وطن کرده و گاهی در کشورهایی که ساکن هستند به مقامات علمی و سیاسی بزرگی میرسند،با توجه به امکانات فضای مجازی باید این افراد شایسته اما پراکنده را در سایت یا وبسایتی ویژه گرد هم فراهم آورد تا بتوانند با کمترین هزینه و بدون تحمیل خسارت به کشور و مردم، به نابسامانیهای کشور سروسامانی تازه بدهند . اغلب این افراد در سایتها و وبسایتها و کانالها و گروههای اجتماعی به درجات مختلف فعالند، اما چون دارای مرکزیتی واحد نیستند حاصل کار و زحمتشان در زیر انبوهی از نقادیهای نا بجا و حسادتها و حب و بغض ها به هدر میرود و برآیند و حاصل قابل قبول و مورد انتظاری نصیب مردم نمیکنند یا اینکه نتیجه کارشان بقدری ضعیف است که با انتظارات فاصله ای طولانی دارد. همچنین نهایتاً و در بهترین حالت خواننده منصف احسن و آفرینی به آنها میگویند و دیگر هیچ ! راه اندازی وبسایت جنابعالی قدم نیک و درستی بود و میشود گفت که در حد خود موفقیت آمیز بوده است. اما با رشد کمی و کیفی اعضا بنظر میرسد که اینک کافی نیست و اصولاً صحیح نیست که در زیر مقاله ای محققانه کامنتی پر از هاشور و ناسزا و نامربوط درج شود . شما نیاز به سایت ویژه ای جهت خواص دارید که بتواند با فعالیت افراد نخبه و صاحب نظر و فرهیختگان هر رشته اصلیترین ارکان اجتماع را پوشش دهند و به بخشهایی چون بخش اقتصادی، بخش حقوقی، بخش فرهنگی، بخش مذهبی، بخش اجتماعی، بخش سیاسی، اخبار روز و….. تقسیم شود وتنها افراد ذیصلاحیت در هر رشته در آن قلم بزنند یا اینکه تمام یا قسمتی از آثار مدون صاحبنظران در قید حیات یا فقید را در آن منتشر کنید و برای هر بخش هم مدیر مسئولی شایسته و آگاه و مسلط به بخش مربوطه قرار دهید تا هم از صاحبنظران دعوت به نوشتن و فعالیت کند، یا اجازه نشر آثار مدون آنها را بگیرد بطوریکه صاحب اثر آنرا تأیید کند و قابل استناد باشد و در عین حال خود دارای توان علمی ارزیابی و گزینش آثار ارسالی یا انتخابی باشد و از نشر آثار نازل و غیر مرتبط با موضوع یا تحریف شده پیش گیری کند. بدیهیست که هر کس برای افکار و نظریات خود ارزش و اهمیت قائل است واثرش در سایت نخبگان منتشر شود، و اگر فرضاً مقاله اش را منتشر نکنی معترض خواهد شد که در این صورت میشود آثار آنها را در همین وبسایت عمومی منتشر کنی و در معرض دید و داوری اعضا قرار دهید و اگر نمره قابل قبول گرفت و توانست ارزش خود را به اثبات برساند آنگاه در سایت نخبگان منتشر شود .
———–
درود گرامی
از این که این همه وقت صرف نوشتن این متن بلند فرموده اید، از شما سپاسمندم
من کارشناس در هیچ زمینه ای نیستم. نظری می دهم در کنار نظر دیگران. اصراری نیز بر درستی سخن خود ندارم. اگر کارشناس و قانوندان و انسان شناس و متخصصی بیاید و بگوید: مثلا در نوشته های من، سید ابراهیم رییسی یک هیولا و آدمکش نیست، یا به هزار و یک دلیل باید سیدعلی خامنه ای استعفابدهد و آیت الله ها به داخل حوزه ها بخزند و شیخ مصطفی پورمحمدی آدمکش نیست و نباید محاکمه بشود، من حتما می پذیرم. بشرط این که آن یک نفر، هم کارشناس و کارآگاه باشد هم متخصص هم انسان. این انسان بودنش بسیار مهم است. مثلا یک انسان نمی تواند همینجوری ده بیست هزار نفر را به اسم این که اینان محارب بوده اند به سینه ی دیوار بسپرد و به احدی نیز پاسخگو نباشد.
با احترام
.
آقا این سایت ، فقط برای خبرگان و بقول شما فرهیختگان و ادیبان و بزرگان سیاست و اقتصاد نیست . در این جا هرکس با هر توانائی قلمی و فکری نظرش را درباره شرایط فعلی ایران می نویسد . شما چرا می خواهید با این ترفند، سایت را محدود به عده ای خاص بکنید و بقیه را فراری بدهید ؟؟ سید مرتضی هم مدتهاست که به نحوی دیگر ازجمله تمسخر و تهدید هرکه به مذاقش خوش نی آید مشغول این کار است اما تا بحال موفق نشده . عجیب است که افکار تنگ و کوچک شما مذهبی ها اینهمه گرایش به سانسور دارد ! به این پیشنهاد شما به شکل عامیانه می گویند زیر آب دیگران را زدن ..اگر این سایت در شان شما نیست بروید در جاهای دیگر بنویسید . آیا مش قاسم جای شما را تنگ و یا تا بحال اهانتی به شما کرده ؟؟ چرا دو خط نیش او ، خار چشم شماست اما مطالب دراز و طویل شما را باید روی چشم گذاشت ؟؟؟
سلام و درود
توجه نکرده اید، آنطوری سایت توسعه پیدا میکند محدود نمیشود. همین الآنهم بخشی از سایت به هنر و آثار استاد نوریزاد اختصاص داده شده که خاص هنردوستان است. مش قاسم بطور مرتب به همه مسلمانان توهین میکند، اگر شش ماه یکبار کسی معترض شود کفر کمبزه کرده است ؟
دوشنبه, ۳ تیر, ۱۳۹۸
کلمه:چرا سالیان گذار از جنبشی سرکوب شده و رهبرانی همچنان محصور، در سرنوشت و روزگار ما موثر است و چرا باید به آن اندیشید و از اندیشیدن بدان چه مقصودی در پی است؟ این پرسش ها، مسائل اساسی نسل امروز در قبال پدیده ای تاریخی یا راهی پیموده شده یا رخدادی جاری…
ابوالفضل قدیانی
هوالحکیم
نظام استبداد دینی حاکم بر ایران ظرفیت و توان اصلاح از درون ندارد و بایستی آن را با اتحاد نیروهای سیاسی و مدنی و نتیجتا شکلگیری اراده ملی و مقاومت سراسری مدنی ِ درونزا، وادار به پذیرش اصلاحات ساختاری کرد. چراکه با تسلط نهاد ولایت فقیه، به عنوان رکن اصلی استبداد دینی بر ارکان اساسی کشور انتظار امکان هیچگونه اصلاح ساختاری را نمیتوان داشت
در آستانه سالگرد انتخابات ۲۲ خرداد ۱۳۸۸ و شکلگیری جنبش تاریخی سبز، نگاهی دوباره به ریشههای این جنبش، دلایل فروکشکردن آن در خیابان و اثرات آن در کمک به نیل به خواستهای تاریخی ملت ایران روشنگر خواهد بود.
به گمان من جنبش سبز دو سر منشأ اصلی دارد. اولین منشأ که خصلتی عمومی دارد سرکوب خواست تاریخی ملت ایران در برقراری حکومت دمکراتیک قانونی، حفظ آزادیهای فردی، جمعی، سیاسی و فرهنگی و همچنین توسعه اقتصادی و اجتماعی است. دومین منشأ به شرایط خاص انتخابات ریاست جمهوری ۸۸ و فتنه تقلب و کودتای انتخاباتی استبدادطلبان حاکم به رهبری علی خامنهای باز میگردد. اگر سرچشمههای اصلی جنبش سبز این دو مسئله عینی باشد به نظر میرسد که با لاینحل ماندن هر دو موضوع، همچنان جنبش موضوعیت تام و تمام دارد هرچند به دلیل سرکوب گسترده و پارهای از اشتباهات تاکتیکی جنبش، آتش آن زیر خاکستر باشد.
بیشک همچنان خواست تاریخی برقراری حکومت قانون در محاق است، آزادیهای فردی و اجتماعی-سیاسی لگدکوب شده است، کشتی اقتصاد کشور نه در مسیر توسعه، بلکه اسیر گردابهایی است که سکانداری استبداد مسبب اصلیاش بوده است و البته زخم کودتا و تقلب انتخاباتی سال ۸۸ همچنان با حصر رهبران و مفتوح بودن پرونده شهیدان و زندانیان و تبعیدیان جنبش، باز است. اگر چنین است که هست، پس با نگاهی جامعهشناختی میتوان گفت که جنبش سبز زنده است، که هست. دلیل عینی آن هم اینکه هربار جامعه مجال میبیند که آرمانهای سرکوب شدهاش را فریاد بزند و درخواست آزادی رهبران سرفراز و محصور جنبش سبز، میرحسین موسوی، مهدی کروبی و زهرا رهنورد را سر دهد، لحظهای درنگ نمیکند. اینکه تن استبداد همچنان از نام جنبش سبز به لرزه میافتد و همچنان از هر فرصتی برای حمله به آن استفاده میکند نیز مؤید همین نکته است.
جنبش سبز هرچند موفقیت عینی در تغییرو تصحیح ساخت قدرت نداشته است، اما اگر از منظری تاریخی به آن نگریسته شود در پیشبرد جنبش صدساله ضد استبدادی ملت ایران موفقیتهای کمنظیری داشته است. به گمان من مهمترین موفقیت جنبش سبز برانداختن تام و تمام پرده تزویر استبداد است. هرچند بعد از گذشتن از تلاطمات دهه شصت برای بسیاری از مردم ایران سرشت استبدادی نظام حاکم محرز شده بود، اما مستبدین حاکم همچنان میکوشیدند که بر موج سهمگین انقلاب مردمی ۵۷ سوار بمانند و خود را در چشم تودهها وارث انقلاب جلوه دهند. سرکوب خونین خیل خروشان مردمی که مطالباتشان چنان بدیهی و ساده و قانونی بود، تکلیف مستبد حاکم و عمله استبداد را برای همیشه در ذهن و ضمیر ملت ایران روشن کرد: حاکمان امروز ایران نه وارثان انقلاب ۵۷ که سارقان آرمانهای بنیادین آن، یعنی استقلال، آزادی و حکومت قانون، توسعه، اخلاق و عدالتاند. جنبش سبز همچنین اساسیترین پرسشهای پیش روی آزادیخواهان، تحولخواهان و اصلاحطلبان راستین را به عینه پاسخ داد: نظام استبداد دینی حاکم بر ایران ظرفیت و توان اصلاح از درون ندارد و بایستی آن را با اتحاد نیروهای سیاسی و مدنی و نتیجتا شکلگیری اراده ملی و مقاومت سراسری مدنی ِ درونزا، وادار به پذیرش اصلاحات ساختاری کرد. چراکه با تسلط نهاد ولایت فقیه، به عنوان رکن اصلی استبداد دینی بر ارکان اساسی کشور انتظار امکان هیچگونه اصلاح ساختاری را نمیتوان داشت. با روشن شدن مسئله، آینده جنبش دمکراتیک و آزادیخواهانه ملت ایران، حال آن را هرچه میخواهیم بنامیم، نیز روشن است: روزی فرا خواهد رسید که با تغییر بنیادین قانون اساسی و حذف تمامی ساختارهای استبدادی از کلیه قوانین موضوعه و ساحات عینی سیاست، فرهنگ و اقتصاد از طریق برگزاری رفراندوم تغییر نظام و تشکیل جمهوری تمام عیار دمکراتیک در ایران، خونهای ریختهشده آزادیخواهان، سالهای در زندان سپریشده عدلتطلبان، شکنجههای کشیدهشده جوانان و فریاد فروخورده قاطبه مردمان ایران به ثمر ِآزادی و عدالت و استقلال خواهد نشست.
والعاقبه للمتقین
https://www.kaleme.com/1398/04/03/klm-272227/
قدیانی و بغض دوستانش از همان اول هم جزو مجاهدین خلق بود ند و بعد به عنوان نیروی مخفی آنها در میان اصلاحطلب ها به فریب اصلاح طلبان و تشویق مشی براندازانه در آنها و خیانت به کشور و اصلاحات و نظام جمهوری اسلامی پرداختند و این نیت و مشی واقعی آنهاست نجفی زنباره ادمکش هم از دیگر افراد همین اکیپ است و ترس از برملا شدن همین راز بود که ارزش کشتن زن خوشگلش و قرباتی شدن نجفی در پای این ایده را داشت
بدون تردید از لات و لوت های اطلاعاتی , دولتی یا سپاهیش . قبلا هم در رابطه با پرستو میترا مزخرفی نوشته بودی .
احمد شاه یک نابغه بود نه رضاشاه
من پس از سی و اندی سال زندگی در فرانسه و دیدن پنجاه و دو کشور لبو فروش ندیده ام
در تاریخ ایران دو شخصیت ظهور کردند که ایرانیها قدرو قیمت هیچ کدامشان را ندانستند . یکی رضا شاه بود که خدماتی انجام داد بدون اینکه بداند این کارها را برای چه مردمی انجام می دهد ومردمش را اصلا نمی شناخت ، و دومین نفر احمد شاه بود که اگرچه کاری برای ملت انجام نداد اما برخلاف رضا شاه با نبوغ فوق العاده اش مردم را خوب می شناخت اولی عمر خودش را تلف کرد و مردم پوست خودش و فرزندش وحتا نوه اش را هم کندند . اما دومی نه ، رفت دنبال زندگی و تفریح به اروپا واز سفر برنمی گشت. تا اینکه نخست وزیر وقت رضاخان که هنوز خودش شاه نشده بود به او نوشت
اعلیحضرتا به ایران برگردید و به امور مملکت برسید .و احمد شاه از اروپا به رضاخان پاسخ داد:
من لبو فروشی در خارج را به پادشاهی در ایران ترجیح می دهم!! این سخن احمد شاه را که ازسر شناخت واقعی ملت ایران بوده است و نبوغ او را در شناخت مردمش نشان می دهد باید با طلا نوشت .اومردم شناس بود و میدانست این ملت با همین آخوندها و خرافات وسینه زدن و احیا رفتن و عاشورا بازی سرخوش تراست تا مدرن شدن . احمد شاه مردم را میشناخت و پهلوی ها نمیشناختند
.
براستی که 99 در صد ایرانیها مشکلی با این آخوندها ندارند اگر کمی حجاب رابرای زنان شل کنند و دلار را پایین بیاورند که اجناس کمی ارزان شوند ، تمام مشکل مردم حل می شود. باور کنید اگر امروز بهای ارزاق و کرایه خانه 30 در صد ارزان شود و دلار به 2000 تومان برسد ملت شریف ایران که همه ما باشیم با این آخوندها هیچ مخالفتی نداریم و جلوی پای آخوندها با هر درجه علمی هم که باشیم بخاک می افتیم و تعظیم شان میکنیم . ملتی که علاقمند دشمنان خویش است و امام حسین و امام رضا را بر فردوسی ترجیح می دهد طبیعی تر است شتر سواری کند تا کادیلاک و بنز وهواپیمای سالم و مدرن سوار شود ، پیشرفت ومدرنیته با اخلاق و رفتار ما همراه و همساز نیست .ایرانی حس مدرن شدن را از دست داده است و عقبگراتر از آن است که فکرش را بکنیم…… سخن آخر، بر آن 99 درصد از ما که عقب مانده هستیم حرجی نیست ، مشکل ما در آن یک در صدی است که ظاهرا فکر میکند آگاه شده و می فهمد ، ولی آن 99 در صد را رها کرده و کمکش نمیکند تا آنها را از چاه پرگنداب نادانی و عقب ماندگی برهاند ، و اینجاست که خودآن یک در صدی ها هم جزو همان 99درصد میشوند. در نتیچه میتوان گفت صد در صد این ملت همان است که حکومت فعلی بهترین و طبیعی ترین نماینده شخصیت و ظاهر و باطنش هستند.که در ضرب المثل گویند، خلایق هرچه لایق
و هیچ امیدنجاتی هم برای یکصد سال آینده مردم ایران نیست . دلیل میخواهید؟ خیلی روشن است ، به ایرانیان تحصیل کرده ساکن غرب که حدود 4 میلیون نفر هستند نگاه کنید ، چند نفراز آنها برای رهایی ملت خود و مردم گمراه شده ایران وقت و پول وتلاش
گذارده اند؟ دومیلیون از آنها؟ یک میلیون؟ صدهزار؟ یکهزار؟ نه ،اگرهم تعدادی باشند اصلابه صد نفرنمیرسند! بعلاوه
دویست سیصد نفری که گاه بگاه در تظاهرات یکروزدرسال شرکت میکنند وآنها هم در آنجا با همدیگر گلاویز میشوند،
متاسفانه این ملت قدیمی دیگر روی آرامش و آسایش و اقتدار و احترام وافتخار نخواهد دید. بقول خود آخوندهای نیرنگباز( بر چنین ملتی که چنین رهبرانی راانتخاب کرده اند و یا امروزآنها را که هربلایی سرشان می آورند تحمل میکنند) فاتحه مع الصلوات ……اگر این نوشته نا امید کننده است شما خودتان برای امیدوار کردنش کاری بکنید ، گامی بردارید، اگر بگویید از دست من تنهاچه برمی آید همان است که گفته شد ، لبوفروشی در بیرون از ایران به پادشاهی و صدارت برچنین ملت پرمدعای پوچ شده مفیدتر است یادمان باشد که روشنفکران ایران در صد سال گذشته ایران را یک گام پیش نبرده اند وهرکارشان تظاهر و تقلبی بوده است و آنها بودند که پیش از مردم خودشان به دام و دامن خمینی افتادند و دیگران را هم با خود به مسلخ کشاندند
حق مطلبو ادا کردی
سید و ناشناس و …. یافتم ، یافتم !! بزرگترین دستاورد بعد از انقلاب
قبل از انقلاب زنهای روسپی میرفتند مشهد که توبه کنند
بعد از انقلاب زنهایی میروند مشهد که روسپی گری کنند
این اگر دستاورد نیست پس چیه؟
حاجی حسامالدین: اگر چیزی بیش از برجام میخواهند باید چیزهایی بیش از برجام بدهند؛ آنهم با تضمین بینالمللی.
مش قاسم: یکی رو به ده راه نمیدادن ………
حاج اسحاق: در اجرای برنامههای کلان اقتصادی و نجات اقتصاد کشور از بیماریهای مزمنی که رنج میبرد و حاصل انباشت مشکلات در سالهای متمادی است، اجماعسازی و همراهی همه ارکان نظام، دولت و مردم ضروری است تا برنامهها و راهکارها بتواند در عرصه عمل به خوبی اجرا شوند.
تحلیل قسمت به قسمت:
-اجرای برنامههای کلان اقتصادی
مش قاسم: حاجی تو بیا بگو ببینم توی این ۴۰ سال کدوم برنامههای کلان اقتصادی انجام شده که حالا توی این شیر تو شیر برنامه کلان اقتصادی انجام بشه؟
-نجات اقتصاد کشور از بیماریهای مزمن.
مش قاسم: با یه مشت دزد و آدمکش هار مثل خودت که توی این ۴۰ سال هیچی یاد نگرفتن الا بالا کشیدن ثروت این ملت؟ اخوی در چه حالن؟
-اجماعسازی.
مش قاسم: ۴۰ ساله به جای اجماعسازی افتراق سازی کردی حالا یه شبه میخواهی اجماع سازی کنی؟ نادونن دیگه، خیال میکنن مملکت داری مثل راه انداختن هیات سینه زنیه.
– همراهی همه ارکان نظام
مش قاسم: نگران همراهی همه ارکان نظام نباش، همتون در آدمکشی و چپاول ثروت و اعتبار این ملت همراه بودین و هستین.
– همراهی دولت و مردم
مش قاسم: اولا ما توی این مملکت دولت نداریم دولت/* داریم. دوما، دولت/* هم هیچی نیست الا یه آبدارچی هیات سینه زنی. سوما، ما در این مملکت ملت نداریم، امت داریم. و طبق قانون/* بی اساس اسلامی در زمره چهارپایان.
تا وقتی امت ملت نشه و حکومت/* حکومت نشه هیچ برنامه کلان اقتصادی انجام نمیشه و نجات اقتصاد کشور از بیماریهای مزمن ناممکن.
/*: ک
بدون شرح!
.
کمک کنید
سمت چپ
تصویر نان ۵ ریالی زمان محمدرضاشاه پهلوی.
سمت راست
نان ۱۰۰۰۰ هزار ریال جمهوری اسلامی
دیو چو بیرون رود فرشته در اید؟ ..!
اون دیو چه نونی می داده به مَردم..!!
بیایید تاریخ ایران را بخوانیم
@RETURNTOROOTS
شیر چو بیرون رود کله // آید
(بخش اول)
مقاله “خروج احمقانه ترامپ از توافق هسته ای و تحمیل تحریم های فلج کننده به ایران، به علاوه جان بولتون ، مایک پامپئو ، اسراییل و عربستان سعودی آمریکا را به سوی جنگ با ایران پیش می برند”.
سوزان رایس، مشاور امنیت ملی دولت اوباما
نیویورک تایمز
اگر اظهارات رئیس جمهوری آمریکا را باور کنیم، ارزیابی مان این است که این کشور تنها ۱۰ دقیقه تا راه انداختن جنگ با ایران فاصله داشت.
اشتباه نکنید. این حمله اگر اتفاق میافتاد؛ حملهای نبود که ایران را به درد بیاورد و او هم به راحتی آن را هضم کند. یک چنین حملهای؛ تازه نقطه آغاز یک جنگ پرهزینه میشد که جان هزاران سرباز وظیفه آمریکا در خلیج فارس را به خطر میانداخت ، امنیت متحدان منطقهای را مستقیماً در معرض خطر قرار میداد،و اقتصاد جهانی را به لرزه در میآورد به این دلیل که گلوگاه کشتیرانی از طریق تنگه هرمز که آبراه حیاتی کشتیرانی است را خفه میکرد.
ترامپ ادعا میکند که فکر و تصمیم بهتر را انجام داده است. در دقایق پایانی او تصمیم گرفت از حمله به ایران صرف نظر کند چون اگر این حمله صورت میگرفت طبق برآوردهای صورت گرفته ۱۵۰ ایرانی کشته میشدند و این پاسخی نامتقارن به سرنگون شدن یک فروند پهپاد بدون سرنشین میبود که امکان دارد سرگردان در حریم هوایی ایران به پرواز درآمده است.
ببایید به صراحت اعلام کنیم این تصمیمی که در لحظات آخر گرفته شد، صحیح و البته بهتر از هر جایگزین ممکن دیگری بوده است. اما خطر جنگ هنوز باقیست.
تصورش را بکنید اگر در آن ۱۰ دقیقه حساس و مهم پیش از فرمان حمله، رئیس جمهوری تصمیم گیری اش برای جنگ را خوب و با تأمل فراوان نمیسنجید و همه ابعاد و زوایا و پیامدهای آن را بررسی نمیکرد، آن زمان ما در زمین (در میدان جنگ) چگونه خود را جمع و جور میکردیم؟!
من به عنوان کسی که تجربه کار کردن در پست مشاور امنیت ملی را داشته ام و در بسیاری از تصمیم گیری ها راجع به اینکه آیا و کی باید از نیروی نظامی استفاده کرد مشارکت داشته ام، با صراحت تمام و اطمینانی بیش از همیشه اعلام میکنم که فرآیند تصمیم سازی در حوزه امنیت ملی ما به طرز خطرناکی ناکارآمد است!
اگر ترامپ صادق باشد باید بپذیرد که او قبل از تصمیم گیری برای صدور فرمان حمله نظامی، به اندازه کافی به خطرات و پیامدهایی که یک اقدام نظامی به همراه خواهد داشت، فکر نکرده است.
تلفات بالقوه غیرنظامیان که از پیامدهای هر اقدام نظامی است؛ موضوع مهمی است که به ندرت امکان دارد از نگاه تصمیم سازان جنگ مورد غفلت واقع بشود. این مسئله حتماً باید در تصمیم گیری اولیه بدقت مورد توجه قرار میگرفت.
جان بولتون مشاور امنیت ملی که بیش از یک دهه است که توصیه به حمله به ایران میکند، آیا نتوانست یک ارزیابی بینابینی از هر دو طرف را ارائه دهد؟!
اما به هر حال یک روزنه امید وجود دارد. و آن این است که اگر ترامپ واقعاً جنگ با ایران را نخواهد و هدفش این باشد که کنترل سیاست گذاری در حوزه امنیت ملی را خود بدست گیرد؛ آنجاست که میتوان به روند اوضاع امیدوار بود.
به هر دلیل، ترامپ تصمیم گرفت به ایران حمله نکند. او اکنون میتواند این بحث را مطرح کند که حمله نکرد تا وارد بحث راه حل های دیپلماتیک شود. ایرانیها هم ادعا میکنند که یک فروند هواپیمای حامل ۳۵ سرنشین که سربازان وظیفه بوده است را ساقط نکردند و به جای آن پهپاد را به زمین انداختند.
هردو طرف به برطرف شدن بحران کمک کردند و اجازه ندادند جنگ دربگیرد. راست یا دروغ؛ به هر حال این رویداد کمک کرد تنشها فروبنشیند.
برای آنکه ثابت شود تنش ها فرو نشسته است؛ ترامپ لازم است با شفافیت و ارادهای غیر متعارف وارد عمل شود. در این وادی عمل؛ او لازم است همزمان در چند زمینه اقدام نماید.
نخست آنکه؛ او باید مشاور غیرقابل کنترل امنیت ملی خود و تابع محض جنگ طلب او یعنی وزیر خارجه را به حاشیه براند.
دوم آنکه؛ رئیس جمهوری باید خطوط قرمزش برای یک اقدام نظامی علیه ایران را هم باریک کند و هم شفاف.
او باید به وضوح مشخص کند که سه عامل است که پاسخ نظامی آمریکا را احراز میکند. این سه عامل عبارتست از: ۱- حمله به نیروهای نظامی آمریکا، ۲- حرکت ایران به سمت بدست آوردن مواد هستهای برای رسیدن به بمب و ۳- حمله مستقیم ایران به اسرائیل.
همچنین ترامپ باید به کنگره اطمینان دهد که جنگ غیرضروری با ایران را آغاز نخواهد کرد چراکه یک چنین جنگی ناقض خطوط قرمز خود ترامپ خواهد بود و دور زدن مجوز قانونی مصوب سال ۲۰۰۲ میلادی است که استفاده از نیروی زور علیه القاعده را قانونی شمرده است.
سوم آنکه؛ ترامپ باید سریعاً خطوط قرمزش را با ارسال نامهای به اطلاع ایران برساند و راهی را برای اجتناب از جنگ پیشنهاد بدهد.در این اقدام؛ لازم است یک سفیر مجرّب بازنشسته که شغلش سفارت است به کشور ایران فرستاده شود.
این فرد باید فردی در قواره “بیل برنز” معاون اسبق وزارت خارجه باشد که تجربه مذاکره با ایران را دارد و یا فردی باشد همچون “توماس پیکرینگ” با شش دوره تجربه سفارت و معاون اسق وزیر خارجه.
اگر ترامپ نمیتواند هیچ فردی خارج از تیم خود را بپذیرد، میتواند جان سولیوان معاون وزیر خارجه که به خردمندی و عقلانیت مشهور است را به نیویورک بفرستد تا با سفیر ایران در سازمان ملل مجید تخت روانچی ملاقات کند. تخت روانچی تحصیل کرده آمریکاست و کمک بسزایی در مذاکرات هستهای کرد و یک کانال قابل اعتماد برای ارتباط با تهران است…
https://www.nytimes.com/2019/06/23/opinion/trump-iran-nuclear-weapons.html
نیویورک تایمز: امریکا در حال تدارک یک رشته عملیات محرمانه علیه ایران است
رادیو اسرائیل – روزنامه نیویورک تایمز نوشت: ارتش ایالات متحده به درخواست پرزیدنت ترامپ به تهیه یک برنامه جنگی بسیار محرمانه پرداخته که هدف از آن وارد آوردن یک ضربه کاری علیه نیروهای مسلح حکومت ایران، و به ویژه سپاه پاسداران می باشد تا رژیم ایران را از ادامه تعرض باز دارد. برخی کارشناسان امور نظامی آمریکا بر این باورند که ارتش آن کشور قادر است، کل نیروی دریایی سپاه پاسداران را در حوزۀ خلیج فارس در عرض یک روز نابود کند و قایق های تندرو سپاه پاسداران را که حامل موشک برای حمله به کشتی های هستند منهدم سازد.
نیویورک تایمز نوشت که دولت پرزیدنت ترامپ پیکار علیه رژیم اسلامی ایران را یک پله بالاتر می برد و اکنون برای برانداختن آن حکومت برنامه ریزی می کند و یک رشته عملیات محرمانه را در داخل ایران تدارک می بیند.
…….
…….
…….
https://news.gooya.com/2019/06/post-27447.php
(بخش دوم)
مقاله «خروج احمقانه ترامپ از توافق هسته ای و تحمیل تحریم های فلج کننده به ایران، به علاوه جان بولتون ، مایک پامپئو ، اسراییل و عربستان سعودی آمریکا را به سوی جنگ با ایران پیش می برند.
سوزان رایس، مشاور امنیت ملی دولت اوباما
نیویورک تایمز
چهارم آنکه؛ ترامپ باید گامهای دوجانبه را بردارد تا هردو طرف این فرصت را پیدا کنند که بطور خیلی جزئی بنای آشنایی و اطمینان و اعتماد به یکدیگر را بسازند و این بنا راهگشای بحثهایی مهمتر میان دو طرف باشد.
به عنوان نمونه؛ ترامپ میتواند پیشنهاد دهد که ایران مجاز باشد اورانیوم کمتر غنی شده خود را به خارج صادر کند و در ازای آن تهدیدش برای تخطّی کردن از محدودیت مندرج در توافق هستهای در مورد محدودیت در انبار کردن اورانیوم غنی شده اش را به بعد موکول کند.
ایران میگوید که اورانیوم را استفاده میکند و یا میفروشد تا سوخت نیروگاه برق خود را تأمین نماید و اما ترامپ ماه گذشته جلوی صدور اورانیوم ایران را گرفت!
در مرحله بعد؛ او میتواند جلوی اعزام نیروهای بیشتر آمریکا به خلیج فارس را بگیرد تا ایران هم محکم تعهد بسپارد کشتیرانی بین المللی را و یا هواپیماهای خارجی را هدف قرار نمیدهد.
در این روند میتوان یک مهلت ۹۰ روزه معین کرد و همزمان این گزینه را هم محفوظ نگاه داشت که در صورت نیاز، نیروهای نظامی بیشتری در منطقه مستقر خواهند شد.
پنجم آنکه؛ اگر ایران فوراً “همه آمریکاییهای زندانی در ایران را آزاد کند” و با گفت وگوهای مستقیم با آمریکا و سایر شرکای توافق هستهای در مورد تمدید کردن و قویتر کردن توافق هستهای موافقت نماید، در ازای آن ترامپ میبایست خروجش از توافق هستهای را برای یک “مدت زمان مشخص” به حال تعلیق درآورد و تحریمهای جدید را و شاید هم قسمتی از این تحریمها را موقتاً به حال تعلیق درآورد.
اگر این گفت وگوها مثمر ثمر باشد و شاهد پیشرفت؛ ما میتوانیم لغو تحریمها را گسترش دهیم. محو کردن ابدی تهدید هستهای ایران باید اولویت همه رؤسای جمهور آمریکا باشد.
درخواست دولت ترامپ برای آنکه جمهوری اسلامی همزمان دست از همه فعالیتهای منطقهای بکشد؛ عملاً بطور کامل شکست خورد! وترامپ توافق هستهای را قربانی کرد و در ازائش هیچ چیز بدست نیاورد!
اگر توافقی جدید مفید فایده افتد، دولت ترامپ میتواند راهی جداگانه را بپیماید و در مورد مهار کردن سایر جنبههای رفتار جمهوری اسلامی مذاکره کند.
البته امکان آن هست که هیچکدام از این گامهای فزاینده دوجانبه خوب پیش نرود.امکان دارد جمهوری اسلامی حاضر به گفت وگو نشود.امکان دارد ترامپ میلی به استفاده از دیپلماسی و یا کم کردن فشارها نداشته باشد.و امکان دارد بولتون و پمپئو؛ عربستان سعودی و اسرائیل تحریک کننده وقوع یک درگیری شوند که ناگزیر پای ما هم به درون آن کشیده شود.
اما به هر حال؛ یک نکته کاملاً روشن است. اگر آن تلاشی که در فوق بدان اشاره شد در کار نباشد؛ ما ظاهراً به مسیر جادهای خواهیم افتاد که سنگدلانه ما را به جنگی پرهزینه و مرگبار با ایران سوق خواهد داد.
خروج ترامپ از توافق هستهای با ایران و اعمال تحریمهای فلج کننده آن هم در حالی که ایران کاملاً به توافق عمل کرده بود؛ عملی بود احمقانه! و پیش بینی میشد که نتیجه معکوس داشته باشد.
ما امروز همانجایی هستیم که طبیعی است باشیم، اشتباهات عظیم رئیس جمهور را برطرف نمائیم و همزمان نشان دهیم که اراده و ظرفیت آن را داریم که از مواضعمان عقب بنشینیم.
https://www.nytimes.com/2019/06/23/opinion/trump-iran-nuclear-weapons.html
سید مرتضی
12:18 ب.ظ / ژوئن 24, 2019
من یک مارکسیست نیستم،و با مارکسنظریات مارکس از جنبه ماتریالیسم دیالکتیک و ماتریالیسم تاریخی،مخالفم و اونها رو قابل نقد می دانم،اما خیلی جالبه که مدعیان “ایران آباد و آزاد و نظام سکولار”،از یکطرف دین را مقوله ای شخصی می دانند و به ادعا هرکس را در انتخاب نوع دین،آزاد می دانند،اما همین افراد مدعی و ظاهر ساز،نمی تونن به حق انتخاب”هیئت ظاهری اشخاص”گیر ندهند و اگر چیزی در چنته دارند،تفکّر شخص و کتاب و مقاله و تئوری های شخص رو مورد نقد قرار دهند!
———————————————–
سلام سید مرتضی عزیز حرف هایی که زدید کاملا بی ربط بود من فرض میکنم مثلا این آقای مارکس رهبر من باشه خوب من خجالت میکشم برم عکس این رو نشون بدم به مردم بگم ببینید این کسی که من طرفدارش شرمم میشه این کاوش و امثال این اگه نداره من کاری ندارم ولی سر وضع خیلی مهمه و نشان دادن شخصیت فرد است و درسته از روی ظاهر نباید قضاوت کرد ولی وقتی ینفر اینجوری میگرده تا آخرش هم معلومه و دیگر نیازی به فهمیدن باطن شخص نیست برای مثال ما مانند شما انقلابی های سال 57 نیستیم که حتی نگاه به ظاهر این دجال صفت … هم نکردید و رفتید روی کار آوردیندش در حالی که از روی ظاهر یه آخوند و … میشه فهمید طرف چکارس بگذریم که شما چاله میدونی بودید و براتون اصلا این چیز ها مهم نبود و فقط واستون … مهم بود آدم باید به خودش برسه و بعد بیاد در جوامع عمومی ظاهر شود اون مسئله ای که گفتی کاملا جداست با شکل و ظاهر فرد در جامعه کمی دیدت رو از دنیا عوض کن و با دید باز نگاه کن …
سید مرتضی
1:21 ب.ظ / ژوئن 24, 2019
من هرگاه نوشته های منقطع و جملات بریده بریده این امیر حسین سایت (ملقّب به “بریده بریده” یا “نفس نفس”!) رو می بینم،برایم کسانی تداعی می شود که مدتی ادرارشان حبس شده و فرصت یا جای تخلیه پیدا نکرده اند و دوان دوان دنبال مستراحی در پارکی یا جایی دیگری هستند و هرچه می خواهی بگوئی بایست می خواهم یک چیزی بگویم! اعتنایی نمی کنند و همینطور نفس نفس زنان می دوند بسمت مستراح و گهگاهی هم بادی از آنها در می رود!
—
پی نوشت:خیلی موجب شگفتی است که اینجور افراد “بریده برید” و “نفس نفس” و خام و کم مطالعه،خودشون رو “زبان ملت ایران” و “نماینده مردم ایران”هم فرض می کنند!
———————–
سلام سید مرتضی عزیز میدونی چرا اینجوری مینویسم برای اینکه هرکس طبق عقل خودش این … پر کنه و فکر کنه و ادامه بده بره تا آخر مثلا کسی که عقل و منطق و شعور پاییینی در حد خودش این رو ادامه میده و فکر میکنه برای مثال سید مرتضی این سایت که خیلی بد فکر میکنه و بد بین است فکر میکنه من دارم تو این جملات و ادامه آن و تا آخر دارم بهش فحش میدم ولی کسی که عقل و منطق و شعور بالایی داره جور دیگه ای برای خودش این … رو پر میکنه و هر چیزی هم که در حد خودت رو به بقیه نسبت نده بار ها بهت این رو گفتم به امید دیدار از نزدیک در دادگاه محاکمت …
دریغ است ایران که ویران شود
فرصت تاریخی
جنگ با هست و نیست همه ما سر و کار دارد , صحبت بر سر آواره شدن , کشته شدن , مجروح شدن میلیونها نفر و ویرانی کشور است هم میهنان . تنها کسانی که در طول این چهل سال کشور را غارت کرده اند از جنگ سود می برند . عده ای از آنها جنگ برایشان موهبتی است تا غارت هایشان را که در کشورهای دیگر و یا داخل انبار کرده اند از حسابرسی آتی مردم دور نگهدارند . جنگ میشود پوششی برای تمام تبهکاری های همه تبهکاران این سالهای شوم . نگذارید که این اتفاق بیفتد . از سوی دیگر فرصت نادری پیش آمده برای میهن دوستان مخالف استبداد سید علی و سرداران فاسد و دیگر حامیان غارتگر استبداد تا سر افعی استبداد حاکم را به پتک گران آزادی خواهی و عدالت طلبی بکوبند . به خیابانها بیایید و سر افعی استبداد را بکوبید میهن دوستان , آزادگان , آزادی خواهان ! مبارزه برای صلح در حال حاضر مساوی با کوبیدن سر افعی استبداد است این فرصت تاریخی را از دست ندهیم ! ندای مخالفت با جنگ را به داخل پادگانها هم ببریم , گفتگو با افراد در نیروهای مسلح بسیار ضروریست , با آنها گفتگو کنید و اهمیت نشان دادن بی میلیشان به جنگیدن را خاطر نشان کنید ! یکی از دلایل شروع نشدن جنگ تا کنون را مخالفت بخشی از نظامیان آمریکایی با شروع جنگ میدانند . نظامیان ما هم باید مخالفتشان را نشان دهند و نهراسند . مستبدین زیر پایشان سست است , مطمئن باشید که آ نقدر پوشالیند که با اولین تظاهرات بزرگ بساطشان جمع میشود , تردید نکنید در این !
سید مرتضی یه سوال
اگه روزی بیاد که مردم دسته دسته قیام کنند و جمهوری اسلامی رو بفرستند به گورستان تاریخ، جایگاه خودتو کجا می بینی؟ مطمئنم شب و روز به آینده خودت فکر می کنی. پیشنهاد می کنم یه جای پای سالم یا یه تپه سالم برای فردای خودت باقی بذار
این یه دختر بچه شیرخواره است. یه ذره فکر کن این بچه تفخیذ داره؟ سهم این بچه از “رضایت” چیه؟
مرسی
سلام مادر گرامی این سید مرتضی هرچی بهش بگی فایده نداره این به خون تمام مردم ایران و فرهنگ ایران تشنه است و اگه میتونست و دستش بهمون میرسید میومد خون همه ما رو میریخت و میرفت مهم هم واسش نیست با //////////////////////////// هیچ فرقی نداره
با سلام و درود
نامه یک مرکز پژوهشی به رئیسمجلس – کیهان امروز
جنگ بین دولت در سایه با دولت در آفتاب بر سر انتخاب استراتژی مبارزه با تحریمات شیطان بزرگ یا عمو سام
جنگ بین اقتصاد مقاومتی و اقتصاد تسلیمی, جنگ بین دکتر جلیلی بسیجی مکلا و دکتر روحانی معمم, بین توسعه صنایع پالایش نفتی و تولید فراوردههای نفتی و سیاست خام فروشی نفت, بین استراتژی فروش فراوردههای نفت پالایش شده و دسترسی به بازار خریداران بیشمار در سطح جهان یا خام فروشی به حدود ۴۰ مشتری صاحب پالایشگه نفت در سراسر جهان, بین سیاست گدایی از شرکتهای بین المللی نفتی جهان غرب برای سرمایه گذاری در صنعت نفت و بیرون انداختن چینیها و راه ندان به سرداران خاتم یا بازگشت این دو دسته دوستان و شرکای دلواپسان اصولگرا (با کاوش تکنوکرات جوهری مفلس اشتباه نشود); نفت فروشی به روش بز توپلی ته ریشدار یا بز کوسه لاغر ، سوال شیخپیر (نه شیکسپیر) اینست ؛ To be or not to be Revolutionary
دولت در سایه به ریاست جمهوری دکتر جلیلی بسیجی با اعتقاد راسخ بر دکترین اقتصاد مقاومتی امام زمان و همت و تلاش بسیجی خود راهبرد اقتصاد سیاسی دولت در سایه را بشکل مبسوط و مفید تدوین فرموده و در چندین نسخه و نوبت راهبرد و راه کارهای خرد و کلان لازم جهت اجرا منویات رهبری را که ثمره زحمات برسیهای کارشناسی مرتبط با اقتصاد و فناوری و زنجیره ارزشی فراوردههای نفتی مرتبط با مراحل پائین سری صنعت نفت بوده به همراه براورد سرمایه مورد نیاز برای موفقیت در جنگ و نبرد عظیم اقتصادی بر علیه عمو سام، به جناب شیخ بنفش رئیس دولت آفتاب ارائه کرده و همانطور که قابل پیش بینیست با بی اعتنای و کم لطفی ایشان و شیخ الوزرای نفت مواجه شده که البته این موضوع دخالت نابجای مدیریتی و سیاسی هر قدر خیر خواهانه تلقی شود قابل پذیرش نیست.
و اما براورد هزینه این دکترین اقتصاد مقاومتی در تقابل با جنگ تمام عیار اقتصادی تحمیل شده توسط عمو سام چند چوق آب میخوره؟ براورد تیم کارشناسی جناب دکتر جلیل مبلغ ۴۰ بیلیون یا میلیارد ناقابل عمو سام است.
آنها سپس توجهات علم اقتصادی و بانکی خود را معطوف به شبکه بانکی کشور نموده و با اذعان به این که “نقدینگی” عظیم نظام بانکی که ۱۷۰۰ هزار میلیارد یا ۱۷۰۰ تریلیون یا یک کوادریلیون و ۷۰۰ تریلیون هست با احتساب دلار ده هزار تومانی به راحتی رقم ۴۰۰ هزار میلیارد تومن یا ۴۰ میلیار دلار قابل تامین است و پیاده سازی این دکترین اقتصاد مقاومتی “امام زمان” رو میسر و نصرت خواهد بکشید به کوری چشم عمو سام،انشأ الله.
خوب حالا واسه خنک کردن جیگر جناب دکتر جلیلی و اقتصاد دان جلیل القدر این سایت در گرمای تابستان تهران شما همگی شناسان و ناشناسن مغرض و منتقد را به یک تحلیل “ابدوخیاری بسیار خنک کاوش تودهای و شیعه دو آتشه و دلواپس برادر شریعتمداری” دعوت میکنم.
تعریف: پایه پول ، یا پول پر قدرت – پولیست که توسط بانک مرکزی چاپ میشود از قرار روزی هزار میلیارد رو به بالا
تعریف: نقدینگی یا عرضهٔ پول – پولیست که بشکل سپرده کوتاه، میان و دراز مدت نزد بانکها سپرده گذاری میشه، به علاوه تمام پول نقدی که تو جیب و کیسه و صندوق و قلک کارگر و کارمند و دستفروش و تاجر و بچه است یا گم شده یا جایی بی صاهبه در سرتاسر ایران زمین.
تعریف: بانک داری ذخیره کسری مثل انبار داری نیست که کالاهای سپرده رو محفوظ در انبارهاش نگاه داره و بعدش سالم در قبال حق انبارداری به صاحبش بر گردونه؛ میبایست با سپرده مردم نزول خواری کنه و پول بسازه تا بتونه سود ۱۰% یا ۲۰% به سپرده گذاران پرداخت کنه. برای کسب عایدی میبایست کسر یا درصد هر چه بیشتر از سپردههای مردم رو بشکل وامهای گوناگون در قبال وثیقه هم سنگ و با نرخ سود رقابتی واگذار کنه تاه بتونه هزینهٔ بنگاه داری و سود سپرده گذاران رو بپردازه و سود مطلوبی هم برای صاحبان و متولیان و سهام دارن بانک تامین کنه.
خوب مفهوم این فراز بلند و روشن چیه؟ مفهومش این که بانک داری ذخیره کسری با اعمال ضریب افزایش هر چه بیشتر مبلغ کمی از پول سپرده گذار را ذخیره میکنه و مابقی پول سپرده رو وام میده تا عایدی بیشتری داشته باشه؛ یعنی انباری اگه خالی نباشه جنس کمی توشه؛
واسه درک آسونتر فرایند یه مثال دیگه میزنم ؛ بانک داری مثل بازی فوتبالی میمونه که بازیکناش (بانک ها) اون توپ بزرگ اولیه بانک مرکزی رو به ده تا توپ کوچیک پینکپنک تبدیل گردند و باهاشون همزمان بازی میکنند و به هم پاس میدند و هرکی سعی میکنه تا توپ بهش رسید بدون صرف وقت و دریب بازی مثل علی کریمی فوری توپو به یکی دیگه پاس کنه. اگر فرض کنیم که ضریب تکثیر بدهی ۱۰ باشه اونوقت از یک سپرده یک میلیونی ۹ میلیون بدهی یا پول منفی یا پولی که وجود نداره توی تمام ساختار اقتصاد سر ریز و موجب تورم پولی میشه.
دکتر جلیلی و اقتصاد دان جلیل سایت خبر ندارند که آنچه که توی شبکه ی بانکی کشور با رقم یک کوادریلیون و ۷۰۰ تریلیون تومن نقدینگی میچرخه با احتساب همان ضریب افزایش ده و دلار ۱۰ هزار تومان جمع کلش میشه ۱۷ میلیارد دلار ناقابل در مقابل ۴۰ میلیارد دلار بر آورد بودجه مورد نیاز جنگ تاریخی و اقتصادی بر علیه عمو سام.
با احتساب خوش بینانه تولید و صادرات و دریافت عایدی از فروش روزانه یک و نیم میلیون بشکه در روز و سال ۴۰۰ روزه و نفت ۶۵ دلار درامد سالنه نفت میشود ۳۹ میلیارد دلار، و حفظ آن نزد بانک سوئیس بودجه مورد نیاز دکتر جلیلی را تامین میکند.
تقریبا نه تحقیقا همه بانکهای کشور ورشکسته هستند یعنی میزان دارایهایشون کمتر از میزان بدهیشون هست یا در بهترین حالت همترازند؛
جناب سید مرتضی شما هم بهانه حوزوی نه ریاضی دان بودن ندارید و میبایست دعای خیر شما بابت روشنگری فاجعهٔ کوادریلیونی نسیب کاوش دلواپس اهالی مفلوک مالی و زهنی این سایت بشه
آبدوخیار خنک نوش جان و گوارای وجود همگی دوستان و دشمنان
عزت شرف و صداقت و دانش زیاد
جناب پروفسور کاوش مبارز نستوه
باید ببخشید ولی من این مطلبو شش بار خوندم بخدا بالاخره نفهمیدم چی میفرمایید ، شما با جلیلی موافقی یا با شیخ بنفش یا با هردوشون یا با هیچکدوم ؟ راجع به شکسپیر و علی کریمی چه نظری دارین؟ داستان نوپ پینگ پنگ و آبدوغ خیار چی بود ؟ اصلا چه جوری میشه از یک توپ فوتبال ۱۰ تا توپ پینگ پنگ ساخت. آخه برادر فکر ما نا پروفسورهای لندن نرفته رو هم بکن و به یک زبونی بنویس که بفهمیم . ازسید مرتضی و هر کس دیگری هم که فهمید شما چی میگی خواهش میکنم مارو روشن کنه .
من فقط یک جمله شما رو که گفتید همه بانکهای کشور ورشکسته هستند فهمیدم چون اونو قبلا دلاک حمومون بهم گفته بود. زنگ زدم از خواجه حافظ شیرازی پرسیدم گفت اونم میدونه اما کوادریلیون نشنیده بود.
جناب ناشناس خودت تو با خوندن کامنتهای من گیج نکن؛ چونکه از زنجیره کامنتها خارجی. من توصیه میکنم با همون دلاک حمومتون مشورت کن که همطراز فکریت هست. شکسپیر و خواجه حافظ هم رو بیخیال؛
رباعیات بابا طاهر رو واسه هم بخونید اگه ذوق شعر دارید (بيا سوته دلان گردهم آئيم \\\سخنها واکريم غم وانمائيم) .
یا راجع به بازی فوتبال با هم گپ بزنید.
اگرچه این کامنت در اساس نقد ساختار و فرایند اقتصاد سیاسی هست، اما تو به اشتباه فوتبال بازی و “سبزته” یا “بنفشته” ، مطلب رو میگیری.
اما کوادریلیون رو خوب به حافظه ات بسپار و ترویجش کن.
رئیس کمیته خدمات مالی مجلس نمایندگان آمریکا: ترامپِ خطرناکِ خودشیفتهِ بیچاره!،جنگ طلبِ دروغگو که باید استیضاح شوی! بگو پهباد آمریکا در حریم هوایی ایران چه می کرد؟!
——
ماکسن وارترز ، رئیس کمیته خدمات مالی مجلس نمایندگان آمریکا، در ۷ توییت نوشت:
«این رئیس جمهور،در حال انجام حربه های قدیمی اش به این صورت است که جان بولتون و مایک پامپئو بر طبل جنگ می کوبند، و او ادعای معقول بودن می کند، تا وقتی به ایران حمله نظامی کرد، بگوید من کوشش کردم تا به ایران حمله نکنیم! ،کوشش واقعی دیپلماسی است.»
«ترامپ! تو بخاطر به اصطلاح متوقف کردن حمله به ایران هیچ اعتباری به دست نمی آوری! چرا این پهپاد بدون سرنشین در حریم هوایی ایران بود؟!
چرا این ماموریت شناسایی درحال انجام بود؟! تحریک نکن و سپس اظهار بی گناهی هم نکن!»
«آیا تصور می کنی نگران کردن آمریکا درباره جنگ با ایران بر درخواست های فزاینده برای تحقیق درباره استیضاح تو سایه می افکند؟!
ترامپ! تو یک نمونه خطرناک، خود شیفته و بیچاره از یک رئیس جمهور هستی، باید استیضاح شوی!»
«ایران به برجام پایبند بود. ترامپ، می دانی که تو به دنبال جنگ با ایران هستی؟!
تو و نتانیاهو بهتر است ما را به جنگ با ایران نکشانید. ما به این جنگ نیازی نداریم.»
https://twitter.com/RepMaxineWaters/status/1142912860563169282
پی نوشت: البته در مورد ایران،باید ترامپیست های وطنی،و ترامپیست های این سایت،خصوصا ترامپیست اعظم سایت،و بالاخص ترامپیست بردیا را باید استثنا کرد،چون اینها،نه تنها تنفّری از امریکا (یعنی مغز دستگاه سیاستگذاری امریکا و نه مردم محترم امریکا) ندارند،بلکه عاشق و دلباخته آنند!
سلام سید مرتضی میگم فکر کنم اشتباه زدی از بین این ها ایران ( حکومت دیکتاتوری آخوندی ) و نه مردم آزادی خواه ایران و لبنان ( فقط گروه تروریستی حزب الشیطان) و روسیه و چین و ترکیه ( که فقط در بعضی چیز ها با هم اختلاف دارن و در کل متحد یکدیگر هستند ) و کره شمالی و کوبا و ونزوئلا که فقط حکومت دیکتاتوری این سه کشور با آمریکا مشکل دارن و راستی بهتر بود لیست کشور های متنفر از حکومت آخوندی رو هم میزاشتی انقدر زیادن که فکر نکنم تو یه صفحه جا بشن و باید چندین عکس بزاری …
آمورتی نادونی یا تجاهل میکنی؟؟؟!! تو این کشورا که تو ادعا میکنی ا امریکا نفرت دارن زندگی مردمشون ا دم امریکائیه !!! حتی ///////////// آخوندا و آیات الهی!!! عین اون آشپزخونه واطاق پذیرائیو اطاق خواب اونچنونی خودت!!! خوب حالا اون نفرت که تو میگی کجاس ؟؟؟!! رو نگو سنگپای قزوین بگو !!
بیانیه ۱۴ تن .
همه حرفهای خامنه ای در گفتگو با نخست وزیر ژاپن را بخاطر دارید و چگونگی برخورد بی ادبانه و سرشار از تکبر و توهم و بیخردی و حماقت را.
این یک نوع برخورد بود که بن مایه اش تکبر بود و غرور بیجا و تحقیر دیگران.
حالا یک نگاهی به اسامی کسانی که بیانیه ۱۴ نفر را امضاء کرده اند بیندازید٬ برای من بسیار زیبا و معنا دار است که نام بانو گوهر عشقی٬ یک بانوی خانه دار از قشر پایین جامعه بدون سواد کلاسیک را کنار فردی همچون دکتر محمّد ملکی با تحصیلات عالی در داخل و خارج کشور ٬ استاد و رییس پیشین دانشگاه میبینم ٬ دکتر ملکی نگفت که در شان من نیست که نامم را کنار نام گوهر عشقی بگذارم ( بزرگی بانو عشقی در انسانیتش نهفته است چیزی که در بساط هیچکدام از اعضای جامعه ضاله روحانیت پیدا نمیشود) البته بقیه افراد و همچنین کسانی که حمایت کرده اند نیز این تکبر و غرور بیجا را کنار گذاشتند و یک حرکت نمادین زیبا و ملّی گرایانه ای را کلید زدند. حال ببینید پای بیانیه رهبر (همان زیر منبرش نشستن) را چه کسانی امضاء میکنند٬ لاتها و دزدان و غارتگران ایران. اگر تا دیروز راجع به بعضی از این افراد (۱۴ تن) در جایی صحبت میشد براحتی میگفتند فلانی تا دیروز بسیجی بوده یا جهادی بوده و یا ولایی بوده و و و بهایی به اعتراضاتشان داده نمیشد ( در همین سایت دیدیم که موجود حقیری آنرا «رویای شیرین ۱۴ نفری» خواند) ولی این افراد با نشان دادن صداقت و پاکی و خود توانستند افکار مختلف را به خود جلب کنند و با این حرکت نمادین هوشیارانه٬ جناحهای گوناگون مخالفان نظام را به یک واکنش جمعی وادارند که شاید بتوان گفت که اگر بی نظیر نه حتمأ کم نظیر بود و هست٬ شاید برای اولین بار مخالفان نظام تجربه کردند که میتوان هم صدا شد. این حرکت نمادین را به شبکه های اجتماعی بکشانید ٬ مردم را در جریان بگذارید و لیست را میلیونی کنید و حال که رژیم رفراندومی نمیگذارد این حرکت را به یک رفراندوم تبدیل کنید. آغاز این حرکت بسیار خوب بود و زنده نگهداشتن و ادامه اش هوشیاری زیادی میطلبد٬ چون رژیم بعد از حمایتها و آگاه شدن مردم به یقین احساس خطر میکند و سعی در خاموش کردن این صداها خواهد کرد. این حرکت تا همیجا هم دست آورد بزرگی داشت . موفق باشید
1- اینکه: لات و حقیر و متکبّر و…خودتی،حرف دهنتو بفهم!
2-اینکه:پاسخ رهبر ایران به یاوه ها و تهمت ها و نسبت های نادرست و زشتی مثل تروریست خواندن ملت ایران و نهادهای قانونی ایران از جانب رئیس جمهور حقیر امریکا،پاسخی درست،سنجیده و کاملا مطابق با شاخصه های دقیق عقلانیت سیاسی و حمیّت ملّی بود.
3-اینکه:اینجور تعبیرات از رهبر قانونی کشور که برخلاف افراد حقیر،اجنبی پرست و خائنی مثل شما که بر اساس تحلیل های آبدوغ خیاری و سنجاق کردن اخبار بی ربط به هم،حسن نیت امثال نخست وزیر ژاپن در پیام رسانی را مساوی با تسلیم و دیگه تمومه ماجرا بودن قضیه می دانستید،نشان از این است که:هم شمّ درستی از سیاست و شرائط موجود ندارید،و هم، تعبیرات درست،سنجیده و محکم و شجاعانه رهبر،نه تنها محکم بدهان یاوه گوی رئیس جمهور حقیر امریکا خورده و باعث گیج گیجی خوردن های بعدی او شده است،بلکه محکم بدهان و منطق یاوه گویان داخلی مثل شما خورده است:نوش جان!
4-اینکه:کنار هم گذاشتن اسامی 14 گانه و سوء استفاده و بهره برداری سیاسی از ضمیر یک مادر داغدیده و سنجاق کردن چند اسم دائم السلفی بهم از ناحیه کسی یا کسانی که ریش و قیچی این بیانیه بدست آنها بوده، کاری نه چندان سخت بوده است که نیازی به چنین تحلیل های آبدوغ خیاری داشته باشد!
5-اینکه:آری،من از این بیانیه 14 نفرانه،تعبیر کردم به “رویای شیرین 14 نفرانه”برای اینکه روی میزان احترام به قانون و احترام به خواست اکثریت در دموکراسی ها،خواست و مطالبه خاص 14 نفرانه 14 نفر در شرائط فعلی و در مواجهه با اجانب ستمگر و زورگو ،چیزی جز یک “رویای شیرین و خزعبل” نبوده است،حال،با ضمیمه شدن چند نفر ضد انقلاب فراری یا معلوم الحال به این 14 نفر،تعداد این اقلیت متبدّل شده است به 140 نفر؟ نه بالاتر شما بگو 1400 نفر،نه بالاتر شما بگو 14000 نفر،درست؟ من مشکلی با یک خواست یا مطالبه سیاسی از جانب اقلیتی کوچک یا بیشتر از کوچک در شرائط عادی ندارم،اما حرفم این است که اگر دموکرات هستید،باید ضمن احترام بمیزان دموکراسی (یعنی لزوم احترام اقلیت به خواست اکثریت) سعی کنید، اولا شرائط و منافع ملی کشورتان (اگر ایرانی هستید) را درست درک کنید،و ثانیا چاک دهان خود را بالفاظ لات مآبانه و اهانت به منتخبین و محترمین اکثریت مردم ایران نگشائید.
6-اینکه:ذیل یکی دیگر از این لفّاظی ها و شیرین زبانی های “خارج از گود” شما در دنبال ردیف کردن 190 اسم،پرسیدم:”اسم شما هم پای این بیانیه یا توی این اسمها هست یا فقط تماشاچی تشویق کننده بیرون گود تشریف دارید؟!ظاهرا این سوال طبیعی،بسیار ناگوار بوده و به بد جایی برخورد کرده است که اینطور عنان از کف رها کردید.
قاعده سیاسی و شجاعت در اقدام و مطالبات سیاسی این بود و هست که شما چه در خارج از کشور باشید و چه در داخل کشور،اگر مدافع چنین حرکت و مطالبه سیاسی بودید یا هستید، فقط بزدلانه تماشاچی مشوّق بیرون از گود لنگش کن نباشید،و مثل آن بی وجود دیگر سایت که خود را نفر پانزدهم این بیانیه خواند اما بواسطه بزدلی و بی هویتی،وجود اینرا نداشت که مثل دیگر امضاء کنندگان،با نام حقیقی خود ذیل آنرا امضاء کند،شما نیز بزدل نباشید که ذیل یک نام مجازی گوشه یک سایت،هم اظهار ابهت و شجاعت کنید و هم برسم لاتها،به این و آن اهانت کنید،و در عین حال بزدلانه،فقط تماشاچی بیرون از گود و عربده کش :لنگش کن!
ایکاش ارزش جواب دادن را داشتی
هموطن گرامی وظیفه تمام ایرانیان وطن دوست است که با تمام قوا از این دلاوران و طن دوست و دمکرات و سکولار هر نحوی حمایت کنند.
“بی وجود پانزدهم”! حشره مورد نظر که توجیهی برای “بی وجودی”خود ارائه نکرد،و خود را “بجائی که باید”امشی و بقولی دیپورت کرد! توجیه تو “بی وجود پانزدهم”با اینهمه “وزوز”، برای نداشتن یک امضای حقیقی ذیل یک بیانیه با اسامی حقیقی چیست؟!
پیشنهاد می کنم وقتی تو هم مثل حشره فوقانی مزبور جربزه کنش در فضای واقعی جامعه ایران ندارید،خود رو دیپورت یا امشی به زباله دانی کنید که این،انسب بحال خالی بندهای وزوزو است!
فکر می کنم”بی وجودهای وزوزوئی” مثل تو و آن بالائی،مصداق روشن این بیت معروف هستید که:
ای مگس عرصه سیمرغ نه جولانگه توست——- عرض خود می بری و زحمت ما می داری!
یادداشتهای اسدالله علم (پهلوی شناسی و عبرت)
——————————————————-
1-شاه: امام موسی که این همه از طریق او به شیعیان لبنان کمک کردیم، با مخالفان ما و لیبی هم رابطه دارد. فقط از سر اجبار یک شانس دیگر به او می دهیم، چون شیعیان لبنان او را رهبر خود می دانند.[۱]
✍️ اسدالله علم
«با سفیر لبنان راجع به شیعه های لبنان صحبت کردم و به او گفتم که متأسفانه [امام] موسی صدر ، دوست مشترک ما “تو سرخ” از کار در آمد! از همه کس پول می گیرد. عراق و مراکش و لیبی برایش فرقی نمی کند(صدر یک ایرانی است که رئیس شیعه های لبنان شده).
او گفت: ولی باید به شیعیان کمک کرد، شما به صدر چه کار دارید؟
حرفش حساب بود، ولی مطمئن هستم که شاهنشاه قبول نخواهند فرمود!»
(خاطرات علم، جلد چهارم، ص ۴۷. ۳ اردیبهشت ۱۳۵۳).
«شرح مذاکرات سفیر لبنان و سفیر اسراییل را عرض کردم. همان طور که حدس می زدم مطلقاً صحبتهای سفیر لبنان را قبول نفرمودند.
فرمودند: تا صدر آن جا است ما هیچ کمکی به شیعیان نخواهیم کرد!
عرض کردم: [قدر] سفیر شاهنشاه می گفت: فرموده اید یک شانس دیگر هم به صدر می دهیم.
فرمودند: چاره نبود و نیست چون لبنانیها او را ول نمی کنند، به ما یک حرفی می زنند و با او طور دیگر رفتار می کنند، ما هم ناچاریم مدارا کنیم.»
(همان، ص ۴۸. ۴ اردیبهشت ۵۳).
[سرهنگ قذافی امام موسی صدر را به لیبی دعوت کرد و او را کشت].
===
2-شاه: با این که من شاه همه شیعیان هستم، اما دیگر به امام موسی صدر که با مارکسیستهای اسلامی رابطه دارد کمک نخواهم کرد! [۲]
✍️ اسدالله علم
«عرض کردم : در عراق و سوریه و لبنان چه عثمانیها و چه انگلیسیها و فرانسه ها دائماً سنی ها را تقویت می کردند که اختلاف بین آن کشورها و ایران باقی بماند.
فرمودند: این درست است، پس چرا در لبنان وقتی قرار شد از هر ملیتی[مذهبی] یک نفر مسؤول (رئیس کشور، رئیس دولت و رئیس مجلس) تعیین بشود باز شیعه ها کاری از پیش نبردند؟
عرض کردم : متفرق بودند.
فرمودند: حالا هم که [امام موسی] صدر آمده و اول ما او را تقویت کردیم بعد “تو سرخ”! از کار در آمد و آدم دو رویی شد.
دیگر عرضی نکردم، ولی عرض کردم: به هر حال این هفتاد ملیون آدم اطراف که شیعه هستند شاهنشاه را شاه خود می دانند و این مسئله کوچکی نیست!
فرمودند: این صحیح است!»
(خاطرات علم، جلد چهارم، ص ۱۸۵- ۱۸۴. ۱۶ شهریور ۱۳۵۳).
===
3-شاه: امام موسی صدر شیعه کمونیست می سازد! با این که غیر از او هیچ کس دیگر در شیعیان لبنان نفوذ ندارد، من دیگر به او کمک نمی کنم! [۳]
✍️ اسدالله علم
«تلگرافی از سفیر شاهنشاه در بیروت رسیده که شرح مذاکراتش را با [موسی] صدر رئیس شیعیان گفته بود. به عرض رساندم.
فرمودند: به خودش بگو بیاید حضوراً گزارش بدهد.»
(خاطرات علم، جلد پنجم، ص ۳۷۱. ۱۷ دی ۱۳۵۴).
«فرمودند: جواب عریضه موسی صدر را هم بده و سرش را به دیوار بکوب! حالا مردکه! از من کمک می خواهد، به کدام شیعه کمک کنم؟! به شیعه کمونیست که بعد آقای صدر آنها را تحویل سوریه بدهد؟!
عرض کردم: بر من واضح شده که صدر مرد پدر سوخته ایست! با آن که بیچاره پدرش مرد بسیار عالیقدر و حتی مقلَّد شیعیان بود، ولی این می خواهد به خیال خودش با بالا آوردن وضع شیعیان و ایجاد اکثریت شیعه، بعد رئیس جمهور لبنان بشود! بنابراین این چنین شخص جاه طلبی به هر کاری می تواند دست بزند. سایر رؤسای شیعیان هم که فقط اسم دارند، نفر ندارند. چهار تا نوکر شاخ شکسته، مثل نوکرهای غلام در بیرجند، دارند. با چهار تا شاخ شکسته که نمی شود به جنگ فلسطین رفت.
فرمودند: گویا درست می گویی و خیلی خندیدند!»
(همان، ص ۳۹۶- ۳۹۵. ۲۹ دی ۱۳۵۴).
«جواب موسی صدر لبنان را که باید به امضای من باشد تقدیم کردم. ملاحظه کرده، فرمودند: خوب است.»
(همان، ص ۴۱۱. ۶ بهمن ۵۴).
«راجع به [موسی] صدر، از لبنان سفیر شاهنشاه تلگراف کرده بود، عیناً از نظر مبارک گذراندم.
فرمودند: بسیار جواب خوبی داده. تلگراف سفیر را این جا می گذارم.»
(همان، ص ۴۳۰. ۱۶ بهمن ۵۴).
عرض کردم: این آخوندهای قم (شریعتمداری) که قرار بود کمک خود [به شیعیان لبنان] را وسیله سفارت شاهنشاهی در لبنان بکنند، با [موسی] صدر عمل می کنند!
فرمودند: چه باید کرد؟! آخوند اصولاً…است!»
(همان، ص ۴۸۴.۱۲ اسفند ۵۴).
«کاغذی موسی صدر از لبنان[برای کمک شاهنشاه به شیعیان محروم لبنان] نوشته بود.
امر فرمودند: جواب نده. تمام تقصیرها به گردن خود این آدم [است]. حالا باز سنگ شیعیان را به سینه می زند!»
(خاطرات علم، جلد ششم، ص ۴۶۰. ۱۱ خرداد ۱۳۵۶).
[عکس را نگاه کن، با مارکسیستهای اسلامی طرفدار خمینی دارد بر پیکر علی شریعتی نماز می خواند و مرگ طبیعی او را هم به گردن ما انداخته اند].
===
پی نوشت 1:ظاهرا این جزء عادات زشت و همیشگی شاه بوده است که مخالفان و منتقدان خود را “تو سرخ” یا “مارکسیست اسلامی”بخواند.
پی نوشت 2:بظنّ قوی،شاه از مرتبط بودن سید موسی صدر با امام خمینی و مبارزان همراه او،آزرده و اندیشناک بوده است که از ادامه کمک ها به شیعیان لبنان از طریق او منصرف شده است.
پی نوشت 3:من جایی تعبیر کرده بودم که شاه کمک های بلا عوض نیز به اشخاص و گروهها و دولتها و برخی اطرافیان خود داشته است که خود مصداقی از ریخت و پاش و هزینه کردهای مسرفانه زائد بر هزینه های عیاشی بوده است،در همین صفحه ناشناسی به تعبیر من خرده گرفته بود احتمالا روی این خاستگاه که شاه کمک بلاعوض بجایی یا کسی نداشته است.شاهد،بلافاصله از غیب رسید! همین مورد کمک به شیعیان لبنان،یکی از این موارد بوده است.البته موارد دیگری نیز بوده است.
جفنگگوی وزوزارت/* خارجهکی آخوندی: خیلی منتظر اروپا نمیمانیم.
مش قاسم: تقویم نیگاه کردی؟
حاج مم جفات نتراشیده نخراشیده: تحریمهای آمریکا مانع مبارزه با مواد مخدر شده است.
ترجمه: ماها قاچاقچی مواد مخدر هستیم.
حاج علی لاری جانی: دولت/* حسن/* گزارشی از چهارده میلیارد دلاری که برای کالاهای اساسی گرفته، منتشر نکرده است.
مش قاسم: گزارشش رو باید از پس افتادهای خودت و همپلکیهات و اقوام و آشناها در امریکا و کانادا و استرالیا و اینگیلیس و اینجور جاها بگیری.
اخبار: دادنستان کل حکومت/* اسلامی رسیدگی مجدد به پرونده قاری متهم به کودک آزاری را رد کرد.
مش قاسم: تف به اون غیرتی که نداری. “کودک آزاری” تا تجاوز از زمین تا آسمون فرق داره. اسلامیچی هستن دیگه، این چیزا رو توی دخمههای قم و مشهد و نجف و کربلا و اینجور جاها یاد گرفتن.
/*: ک
قابل توجه حجت الاسلام کاوش
مقاله زیر را بخوان . بارها دوستان در اینجا گفتن توی “اقتصاد دان” (معادل قندان) بیا و بجای فحش دادن به کینز و مینز راجع به کسانی که این اوضاع رو تو ایران بوجود آوردن بنویس . والله بالله اون بدبختا مردن و رفتن و هیچ نقشی هم تو بدبخت کردن ایرانیها نداشتن ولی این شارلاتانهای وطنی حی و حاضر کماکان مشغول برنامه ریزی و چاپ ریال (نه دلار اگر چه شاید اونرو هم چاپ میکنن) هستند. اینه که بهت میگن آدرس عوضی میدی .
” نقدینگی در عرض 4 دهه ۶۸۳۷ برابر شد!
سونامی نقدینگی در اقتصاد ایران در یک سال اخیر ثبات بازارهای مختلف از ارز گرفته تا طلا و مسکن را برهم ریخت و در نهایت این سونامی به تورمی عمومی و شدید تبدیل شد که حتی به مایحتاج غذایی مردم نیز سرایت کرد. این سونامی چگونه در طی سالها شکل گرفته و در وضعیت فعلی چه مخاطراتی ممکن است داشته باشد؟ موضوع عجیب اما واقعی این است که از سال ۱۳۵۷ تاکنون، حجم کل نقدینگی حداقل ۶۸۳۷ برابر شده است!
به گزارش مردم سالاری آنلاین، حجم کل نقدینگی در اقتصاد ایران، بنا به آمارهای بانک مرکزی، در سال ۱۳۵۷، ۲۵۸ میلیارد تومان بوده است. در دوران بعد از انقلاب، میزان نقدینگی در کشور به سرعت افزایش یافت. سونامی نقدینگی در این چهار دهه، باعث شده تا هرچند سال یکبار با هجوم نقدینگی به بازارهای حساسی نظیر ارز و طلا، التهابی بزرگ در این بازارها ایجاد شود و این التهاب نیز تورمهای شدید و گاهاً رکود اقتصادی را به همراه داشته است.
رشد مهارنشده نقدینگی در تمام این سالها خطری بوده که اقتصاد کشور را تهدید میکرده است و این خطر همچنان وجود دارد. در یک سال اخیر، سونامی نقدینگی تأثیرات مخربی بر اقتصاد کشور داشته که مهمترین آن، ایجاد رکود اقتصادی و تورم شدید بوده است. در شرایط موجود، اگر فکر عاجلی برای حل معضلِ خلق قابل توجه نقدینگی صورت نگیرد، همچنان این سونامی به تهدید ثبات اقتصاد کشور، ادامه خواهد داد.”
ثقه السلام ناشناس تا حالا کلمهٔ کوادریلیون به گوشت خورده؟
کامنت ذیل رو فعلا داشته باش.
http://www.nurizad.info/blog/32400#comment-469784/ رقم نقدینگی از حجم اقتصاد کشور بالاتر رفت
برای شناخت بیشتر و بسیط تر و عمیقتر با موضوع تورم پولی (رشد نقدینگی) و ریشههای ایدولوزیک ومبانی نظام منتوریستی پولی و صنعت تولید تورم پولی و تاریخ تورم پولی و فلزی و نقد بر نظام پولی، مالی و اقتصاد کشور به فهرست کامنتهای مرتبط درج شده در ذیل کامنتی که برای جناب شفیعی در همین پست گذاشتم رجوع کن، پاسختو پیدا میکنی. حالا ببا متورت جوش نیاد.
من قبلا بارها این مسایل رو اینجا حلاجی کردم با تکیه با آمار و دادههای محدود موجود.
این پارامترو بخاطر بسپار؛
سرعت پول یا سرعت جابجایی یا سرعت گردش پول = تولید ناخالص ملی تقسیم بر میزان نقدینگی = معمولان بن ۱/۵ تا ۲ متغیر اما با ثبات باید باشه که نشانه سلامتی نسبی یک اقتصاد هست.
رقم تولید ناخالص ملی ما طبق ادعای آمار بانک مرکزی ۱۷۰۰ تریلیون هست یعنی تقریبا مساوی رقم نقدینگی پس این پارمتر سرعت پول میشه تقریبا مساوی یک؛
اما روزنامه کیهان چند وقت پیش از قول یکی از مدیران عالی رتبهٔ بانک مرکزی نقل کرد که میزان نقدینگی بیشتر از تولید ناخالص ملیست!! یعنی پارامتر سرعت پول کمتر از یک و به احتمال بسیار قوی نزدیک به نیم شاید هم کمتر باشد؛ یعنی میزان نقدینگی نظام پولی کشور نزدیک ۲ برابر رقم GNP هست.
خوب این معنیش خیلی واسه اهل فن ساده است؛ در نظام منتوریستی کشور امام زمان صنعت تولید پول (تولید بدهی یا چاپ پول بدون پشتوانه) خیلی کاراییش از صنعت تولید کالا و خدمات بیشتره.
یادت نره که رقم کوادریلیون رو به گوش و زهنت بسپاری و ترویجش کنی، حتی اگه ۴ تأ صفر اسکناس هارو بزودی حذف کنند در یک چشم به همزدن (دوره ده ساله) بازم کوادریلیون -لازم میشی.
توئ زیمبابوه با دلار محلی که ۱۲ تا صفر جلو ارقامش داره یه استکان چای بهت نمیدن.
جناب ثقه السلام ناشناس دامت برکاته یه دوره تسبیح صلوات نثار روح نه کارل مارکس (که با چماق استالین منکوب شده) بلکه نثار روح کارل منگر بنیان گذار مکتب اقتصاد اتریش بکن بعد از نماز شب؛ هم نظام پولی طلایی، هم سرمایه داری آزاد (تولیدی نه پولی)، هم مالکیت خصوصی بر ابزار تولید و هم دمکراسی؛ دیگه چی میخوای؟ فقط با کار و زحمت میشه پول ساخت نه با چاپ پول و تولید تورم پولی.
سلام آقای نوری زاد عزیز امیدوارم روزی به رادیو تلوزیون ملی ایران بروی و این جمله رو به بگید
«اینجا تهران است، صدای راستین ملت ایران، صدای انقلاب»
سلام سید مرتضی میدونی خیلی/// هستی که میای میگی از روی قدرت ایران تونسته این پهباد رو بزنه و آمریکا حمله نکرده خوب این //// از مفت خور های ولایی مانند تو بعید نیست ولی جهت اطلاع میدونی اصلا چرا آمریکا این رو نزدیک خاک ایران فرستاد تا ایران بزنه خودش میخواست که زده بشه تا سیستم موشکی ایران روشن بشه تا بتونه نقطه ضعف و نفوذ در سیستم آن را انجام بده کمی فکر داشته باش آمریکا اصلا همون صبح هم قصد حمله نداشت که بخواد دستور متوفق کردن عملیات رو بدهد میخواست شما مفت خور های ولایی به ترس و وحشت بندازه که ببینید ما همچین آدمایی هستیم ما شوخی نمیکنیم و حمله نمی کنیم و بیاید سر میز مذاکره ولی حیف که نمیفهمید و جز … کار دیگه ای بلد نیستید بدبخت … آخه آمریکا اگر میخواست بهتون حمله کنه که میکرد و حکومت آخوندی رو به … میفرستاد نمیکنه چون به نفعش عقب مونده هایی مثل شما در ایران سر کار باشید و این کشور رو بدبخت بکشانید و کار هایی که تو منطقه میخاد رو براش انجام بدید و تا زمانی هم که براش کار میکنید میزاره سر کار باشید به وقتش که برسه مثل … همتون رو مثل … میندازه تو زباله دان تاریخ نمیفهمی دیگه هرچی هم بهت بگیم باز هم عقل و شعور شما مفت خور های ولایی نمیرسه که داره تو این کشور چه اتفاقی میوفته کمی دنیا رو بازتر و درست ببین بعد بیا اینجا حرف بزن به امید آبادی و آزادی ایران
ناشناس
11:16 ق.ظ / ژوئن 24, 2019
امیر حسین از این کامنتت کلی خندیدم. دستت درد نکنه دل ما رو شاد میکنی.
….. سید مرتضی به مردم خواهد پیوست!!! ها ها ها ….
———————————
سلام دوست عزیز بله درسته سید مرتضی هم عقل داره و روزی آن را به کار خواهد انداخت نگاه به الانش نکن به نظر من به دو صورت برمیگرده به مردم یا گرسنه میشه و نظام رو جر میده لقمه های مفت بالاخره روزی تموم میشن و //// خود صاحبشون رو هم … و یا اینکه از روی عقل به مردم بر میگرده البته امیدوارم از روی عقلانیت برگرده به مردم نه از روی … مطمئن باش چنین روزی خواهد آمد …
نوریزاد جان
عزیزم اگر یک روز صدای زیباتونو نشنوم اوندوزم واز دست دادمخیلی دوست دارم خیلی زیاد میل براتون زدم ولی شما به هیچکدام پاسخ دلخوشکنک ندادین منمتولد40 20 فروردینم کاش شما یک روز دعوت منو قبول میکردید تکه نانو پنیرو سبزی با هم باشیم بازنشسته هوانیروزم خودم وخانمم یک دخترم باهم زندگیمیکنیم وحقوق بازنشستگیم برای ما بسته ودنوه پسریم که دختر نزد ماست سرگرمیم مشکلی که دارم چون پسانداز ندارم همش در کر ندادن حقوق به بازنشسگانه که اگر این اتفاق بیافته.چون خیلی تنبل شدم وهیچکاری از دستم برنیاد از روزی که عمل باز قلب انجام دادم سیستم بدن منو خراب کردندودیگر مثل قبل عمل نشدم لطف کنید یکروزتونو نزد این حقیر بگذرانید خیلی دوستون دارم.بله این فکر حقوق بازنشستگب اذیتم مینه به خدا استاد چند برابرش کار کردم جنگ رفتم نزدیک سی ساعت پرواز جنگی داشتم بعد عمل فقط رستکیو بودم ماموریت نرفتم تا رها شدم ومبلغی را که دادند بعنوان پاداش از بسگی تکتک کردند نفهمیدم کی گرفتم وکی خرج شد زحمتو کم وبهخدا میسپارمتون خدا یارو نگهدارتون.
دوستار شما///. پاسخ مرحمت فرمایید خیلی خوشحال میشم .
بیانه اول ۱۴ تن با استقبال مواجه شده , تبریک میگویم جناب نوریزاد . خوب است بیانه دوم این گروه برای دعوت از مردم جهت بر پایی تظاهرات ضد جنگ هم قبل از شروع جنگ بیرون بیاید . همانطور که وزیر امور خارجه انگلیس گفته ” وضعیت در خیلج فارس بسیار خطرناک است ” .
بیانیه درست است البته ( لعنت بر گوگل تایپ ) !
فرزانه ی بسیار گرانمایه استاد محمد نوریزاد
با درود و آفرین و آروزی دیر زیوی و شادزیوی
من هومر آبرامیان بنیادگذار و سرپرست بنیاد فرهنگ ایران در استرالیا – بنیادگذار و سرپرست کانون فرهنگی گیل گمش– و بنیادگذار و سرپرست فرهنگستان جهانی کورش بزرگ:
Cyrus the Great international open Academy
هستم که درسال 2012 در دو کلانشهر نیویورک و سیدنی آگاشته شد و از هفته ی گذشته به گامه ی دانشگاهی فراز آمد و جای خود را به دانشگاه کوروش بزرگ:
Cyrus the Great Online University
بخشید.
برای آشنایی با کارنامه ی «بنیاد فرهنگ ایران در استرالیا» و «دانشگاه کورش بزرگ» خواهش می کنم برگه های پیوست را بنگرید. نشانی تارنمای این دانشگاه و اپلیکیشن آن در همان گزارش آمده است.
از هنگامی که شما آغاز به نوشتن نامه های سرگشاده به سید علی خامنه یی کردید، من به دشمنی سخت با شما برخاستم و در برنامه های تلویزیونی خود، شما را «دیو زاد اهرمن خو» نامیدم.کسی که رُخک آزادگی و مردم دوستی بر چهره ی ناپاک خود کشیده تا گناه پتیارگیهای این حکومت فرو افتاده از دوزخ را بگردن آخوندها بیاندازد و «اسلام عزیزش» را از بی آبرویی بزرگی که با آن روبرو گشته است رهایی بخشید.
سالها گذشت و شما هر روز بیش از پیش در برابر زشتیهایی که بیخ و بنشان برآمده از اسلام ناب محمدی است بالا برافراشتید و نشان دادید که من و بسیارانی مانند من در باره شما بیدادگرانه داوری کردیم.
دو سال پیش در یکی از همان برنامه های تلویزونی، شما هم میهن بسیار ارجمندم را در کنار آرش کمانگیر و بابک خرمدین و کاوه ی آهنگر نشاندم و کلاه گرامیداشت در برابرتان از سر برداشتم و از بیدادی که بر شما روا داشته بودم، از ژرفای دل پوزشخواهی کردم، امیدوارم آن برنامه را دیده و این سرباز را بخشیده باشید.
امروز یکبار دیگر آمده ام تا با همان فروتنی کلاه گرامیداشت از سر بردارم و از شما هم میهن بسیار بزرگوارم پوزشخواهی کنم، باگوهری که در شما سراغ دارم می دانم که این پوزشخواهی را خواهید پذیرفت.
برخی از گفتارهای شما را پیشاپیش در تارنمای دانشگاه کورش بزرگ گذاشته ام. می خواهم برای ثبت در تاریخ گزیده هایی از نوشتارها و گفتارهای شما را نیز برآنها بیافزایم. شادمان می شوم اگر خود لینک گفتارها و نوشتارهایی را که دوست دارید از راه این دانشگاه به تاریخ سپرده شوند برای من بفرستید.
برای یاری رساندن به این دانشگاهِ اینترنتی خواهش می کنم:
1- همه ی استادان، هنرمندان، فرزانگان، نویسندگان، پژوهشگران، کنشگران سیاسی (با هر ایده و آرمانی که دارند) دانش پژوهان جوان و همه ی جویندگان دانش را به همازوری و پیوستن به دانشگاه کورش بزرگ فرا بخوانید. شما همواره از (بی تربیتی) این مردم که ماییم سخن گفته اید، آیا جایی بهتر از دانشگاه کورشِ بزرگ برای پرورش زادمانی بهتر سراغ دارید؟
2- آموزگاران و دبیران و استادان دانشگاه را به همکاری در «فرهنگسرا» ی دانشگاه کورش بزرگ فرا بخوانید تا از هم اکنون در نوشتن کتابهای دبستانی و دبیرستانی و دانشگاهی برای فردای آزادی ایران ما را یاری برسانند.
3- نشانی هنرمند گرامی ، استاد شهرام گودرزی را بمن بدهید تا هم برای کارهای شگفت انگیز او مشتری بیابم و هم او را به همکاری با «هنرسرا»ی این دانشگاه فرا بخوانم . من می توانم نمایشگاهی برای کارهای او در سیدنی و نیویورک و لُس آنجلس برگزار کنم. پیشتر هم برای هنرمندانی مانند محمود فرشچیان، جواد بخیتاری – سالار احمدی- هانیبال الخاص این کار را کرده ام.
4- می دانم که تا گلوگاه گرفتار کار هستید، با اینهمه می خواهم در خواست کنم که نمایندگی دانشگاه کورش بزرگ را در ایران بپذیرید و روان زرتشت و کورش را شادمان کنید.
در لینک زیر، پرفسور پروان جمشیدی، سرپرست فرهنگستان علوم تا جیکستان در باره ی این دانشگاه سخن می گوید. هم اکنون کوششی پیگیر در کار است تا فرهنگیاران ایران و تاجیکستان و افغانستان را در بخش « پیوندگاه» این دانشگاه کنار هم بنشانیم. با خواندن گزارش پیوست آگاهی بسنده در این زمینه پیدا خواهی کرد.
https://www.youtube.com/watch?v=XC_Lnbeyj8c&t=6s
با بهترین گرامیداشت و سپاس بیکران
هومر آبرامیان
جناب هومر،شما هم در ارزیابی اولیه اتان در مورد مدیر این سایت دچار افراط بوده اید،هم در ارزیابی ثانویه! درست مثل خود ایشان که روزگاری در آنسوی بام افراط بوده اند و امروز در این سوی بام افراط! منشا اصلی این ارزیابی افراطی اولیه و ثانویه شما نیز،این است که نه شناخت درستی از انقلاب اسلامی ایران دارید،نه شناخت درستی از مردم مسلمان ایران.
نیز، علیرغم همه “آب و رنگ آکادمیک و نمره ممتازی”که بخود و فعالیت های پوچ و عبث خود داده اید،هنوز قادر به درک بدیهی ترین اصل از اصول آکادمیک نیستید که :هیچگاه و در هیچ عرصه ای اعم از فرهنگ و اقتصاد و سیاست و علم الاجتماع و شئون دیگر”نمی توان،اشخاص و جریانها و تفکرات را “مطلق”فرض کرد،چه مطلق گرائی ناشی از دیدگاه منفی،چه مطلق گرائی ناشی از دیدگاه مثبت! و مخاطب این نوشته شما نیز،دقیقا به همین عارضه شما مبتلاست!
آقای آبرامیان
من یکی از کسانی بودم که به تهمت های شما نسبت به آقای نوریزاد اعتراض کردم و در کامنتم نوشتم شما در خارج ایران هستید و به ایشان توهین میکنید اگر جرات دارید به ایران برگردید و حرفهای نوریزاد را تکرار کنید.
نوریزاد!تو هم مثل بقیه فقط ژست دموکراسی میگیری.واسه همین هم طاقت نداشتی مطلب منو با عنوان میزگرد دموکراسی خواهان ایران چاپ کنی.چون با طنز تلخ بهت نشون داده بودم چه محیطی به اسم سایت واسه آزاد اندیشی درست کردی.عیب نداره لااقل امیدوارم خودت که خوندی ایرادات کارتو بفهمی و از این نحوه مدیریت سایت دست برداری.
——
امروز پیش از این نوشته ی شما منتشرش کرده بودم دوست گرامی
من نوشته هایی را که کمی به مطالعه ی دقیق نیاز دارد، نگه میدارم تا سر فرصت بخوانمشان.
با احترام
.
مزدک1
1:22 ب.ظ / ژوئن 23, 2019
کاوش
3:39 ق.ظ / ژوئن 23, 2019
چنککمردک/// (مزدک ملحد)
………
این من ملحد نیستم که تو را توده ایی آخوندزاده می نامم .خودت بخوبی دست خودتو رو می کنی! فعلا خوش باش! فقط تمام توهینهایت که در گذشته و که در آینده همه را بحساب شخصی ات می ریزم!
————————————————————————
مزدک جان این کاوش بر هیچ اصل و منطق بر قرار نیست این کمونیست ها و توده ای ها بی منطق ترین آدم هایی هستند …
این ها هیچ جواب درستی درباره کار هایی که انجام میدهند ندارند پیشنهاد میکنم کتاب 1000 صفحه ای تاریخ شوروی رو بخوانید به همه کار ها و … این ها پی میبرید
(((برای اولین امضاء این افراد از طیفهای گوناگون را میتوان در یک حرکت جمعی و ملّی زیر یک بیانیه دید. کاری بسیار شایسته و بجا.)))
حمایت بیش از190 نفر از کنشگران سیاسی و حقوق بشری خارج از کشور از” بیانیه تکمیلیِ” 14 نفراز کنشگران سیاسی و مدنی در داخل کشور
محمد اقتداری، شهرام آذر، حسن اعتمادی، جلال ایجادی، منصوراسانلو، افشین افشین جم، رضا اکرمی، نسرین الماسی، نیره انصاری، دیوید اعتباری، ناصرامینی، شیرین اسفندارمذ، وحید آبان، فرید اشکان، علی اکبرامید مهر، مریم اعتمادی، شاهین اروند، جلیل آزادیخواه، کمال آذری، رضا رازی، مریم اهری، ابراهیم احراری، هواس اسدی، مهدی امینی، جمشید اسدی، عبدالرضا آذرپاد، مهین ارجمند، شهناز احمدی، امیرامیرجانی، هوشنگ امیراحمدی، اسماعیل جوراب باف، آرش اعلم، اقبال اقبالی، روناک ایازی، ابوالفضل اردوخانی، آرش رازی، داود احمد لو، رضا اسماعیلی، حسین باقرزاده، بهرام بهرامیان، شهریاربخشی، وحید بدیعی، فرزین بستجانی، محمد بهبودی، خسرو بیت الهی، حبیب بهره من، محمود بدری، بابک بازرگان، فرامرزبهار، مهوش بختیاری، فریدون بابائی، ناصرپاک نژاد، سعید پورعبدالله، ناصرپل، هایده توکلی، محمود جعفری، اصغر جیلو، سهراب چمن آرا، بهرام چوبینه، مهدی حاذق اعظم، مینو حقیقی، محمد رضا حیدری، جلیل حسینی، کی پرویزحدادی زاده، حسین حقیقی، ناهید حسینی، کورش حقیقی، حسن خیاط باشی، بهداد جاودان، جواد خادم ، مرادخورشیدی، اسفندیارخلف، امیردها، مهدی دربهانی، شهره درودی، مریم دژآلود، مهدی ذوالفقاری، فاطمه رضائی، حمید رضا رحیمی، ملیحه حیاتی، محمد رجبی، علیرضا راجی، هوتن رضائی، مهدی رضائی تازیک، جهانشاه رشیدیان، فتحیه زرکش، حسن زرهی، فاطمه زین العابدینی، مهدی زمانی، شهبد سردار امیری، پریسا ساعد، ماشاء الله سلیمی، بهروزستوده، اکبر سیف، ف. م. سخن، میثم آقا سید حسینی، فرح صنیعی فر، مهرداد سید عسگری، آزاده شفیعی، مختار شلاوند، مریم شجاعی، پروانه شکرائی، بهزاد صمیمی، اصغر صدری، رویا طاهریان، حسین علوی، هژیرعطاری، رضا علوی، سیاوش عبقری، مریم عزیزی، مهران عباسیان، میترا عالی ابوذر، نازی عزیزی، شهلاعبقری، حمید غضنفری، منصورفرهنگ، رضا فرد، فریبرزفرشیم، محمد فارسی، پوران فکور، کوروش فرزین، بهروزقربانی، فریبا قاسمی، فواد پاشائی، مازیار فرزان، عارفه فرهادی، حمید فروغ، فرزاد فراهانی، دانش فروغی ، مینو فروغ، رحیم قلعه دار، رضا قریشی، بهروزقاسمی، ناصرکاخساز، کریم قصیم، حسن کیانزاد، منیر کاظمی، اکبر کریمیان، رضا کریمی، اصغرکیانی، فرزام کرباسی، حمید کوثری، عباس کرباس فروشان، رسول کناره فرد، ایرج کیانی، علی گوشه، رخسان گنجی، رضا گوهرزاد، سحرلقمانی، جهانگیرلقائی، ناصرمستشار، امیرهوشمند ممتاز، الهه مشعوف، اکبرمعارفی، بهرام معزی، سیروس ملکوتی، بیژن مهر،علی میرفطروس، مازیارمحجوب، داریوش مجلسی، حسن ماسالی، پروین محسنی، محمد محمدعلی، انوشه مشعوف، انورمیرستاری، اسفندیارمنفرد زاده، احمد مشعوف، شکوه میرزادگی، بهرام مشیری، علی نیری، مسعود نقره کار، احمد نورمحمدی، ثریا ندیم پور، پرتو نوری علا، محسن نژاد، هانری نهرینی، عطا هودشتیان، شهرام همایون، اکبر وکیلی، شیده ورزگر، عبدالحمید وحیدی، خشایاروکیلی، حسام وثوقی، اسماعیل وفا یغمایی.
اسم شما هم پای این بیانیه یا توی این اسمها هست یا فقط تماشاچی تشویق کننده بیرون گود تشریف دارید؟!
بیانیه 14 تن به نیت 14 معصوم. حتما موفق میشه.
چرا اسم مزدک 1 نیست؟ اعلام آمادگی کرد.
اگر این جواب نداد بعدی را به نیت 124000 پیغمبر بنویسید حتما درست میشه.!!
خوشبختانه در میان این ۱۹۰ انسان ازاد اندیش سکولار ازادی خواه هبچ سلطنت طلب و استمرار طلب اصلاحات چی وجود ندارد و نیز کمونیست های پشیمان ولایت مدار از طیف فرخ نگهدار نیز در میان این اسامی جای ندارند ؛ درود بر این ۱۴ سربدار ستم ستیز وطن پرست ایران دوست
آمریکا غلط میکنه ۰۰۰۰!!؟؟
جناب روحانی ، ریاست جمهور عزیزمان فرمودند : آمریکا یک ایرانی میخواد مثل ۴۰ یا پنجاه سال قبل !؟
جناب روحانی آمریکا غلط میکنه که چنین ادعایی داشته باشد !؟
مگه ما اینقدر بی شخصیت شدیم که پراید ۵۵ میلیون تومنی را رها کنیم ، ۱۴ هزار تومان بدیم پیکان بخریم ،؟؟ مگه ما اینقدر بیچاره شدیم که مثل قبل سه هزار و چهارصد هزار تومان بدیم یک هفته با تور ، بریم به سفر لندن ؟؟ ما حالا ،اون سه هزار و چهارصد
تومان را ۲ هزار تومان دیگه هم میگذاریم روش مثل آقا ، آقا ها میریم
یک بطری شیر میخریم !!؟؟
مگه ما اینقدر ، درمانده شدیم که مثل قبل ۳ هزار تومان بدیم یک ماشین لباسشویی بخریم ؟؟
ما این سه هزار تومان را ۹۷ هزار تومان هم میگذاریم روش بجای ماشین لباسشویی یک لگن پلاستیکی میخریم و رخت هایمان را داخل آن میشوریم !! مگه ما اینقدر ذلیل شدیم که نان بربری را مثل قبل ۳ یا چهار ریال بخریم ؟؟ ما انقدر شخصیت نداشتیم که چهل سال قبل سه تا گوسفند میخریدم ۴۰هزارتومان،،،،
ولی حالا مثل با شخصیت ها یک کیلو گوشت که نصفش هم چربی و استخوان است میخریم ۱۲۰ هزار تومان !؟
قبلا نه کبدمان ارزش داشت ، نه کلیه و نه قرنیه چشممان !؟…
ولی الان هر کدام از این اعضای بدنمان هفتاد ۸۰
میلیون تا صد میلیون تومان ارزشمند شده است !!
در اون سال ها یک گونی پنجاه کیلویی برنج دمسیاه میخریدم
و مثل باربر ها به دوش می کشیدیم میاوردیم خانه وباد فتق میگرفتیم !!…
حالا با پول همون ۵۰ کیلو برنج ،صد گرم برنج میخریم میزاریم تو جیب بغل کت و مثل جنتلمن ها میاییم خانه !!
ای آمریکای جنایتکار بازم بگم یا بسه ؟ فکر می کنم کافی باشه ؟؟
ولی بد نیست یک بار دیگه به جناب آقای روحانی عزیز عرض کنم که آمریکا غلط میکنه : که یک ایرانی میخواد مثل قبل که حتما دلش میخواد بدون اختلاس گر و رشوه خوار و موبایل قاپ و دکل نفتی دزد و زمین خوار و کوه خوار و جنگل خوار باشد ؟؟ کور خونده !!
خلایق هر چه لایق……
باور کردنش سخته ولی حقیقت داره: حاجی ترامپ بیشتر از این دست کجه (منظورم فیزیکی نیست) به جون ایرانیها اهمیت میده. خودش توی هفت طبقه سولاخ زیر زمین قایم میشه و اهمیت نمیده چه تعداد آدم کشته میشن. به حکومت اسلامی مزرعه حیوانات خوش آمدید.
بشنوید سخنان تاجزاده را در مناظره
http://www.pyknet.net/1398/09tir/02/page/tajzadeh.mp4
محترمه!
———-
به اعتقادات هم احترام بگذاریم. به اعتقاد من تو باید بمیری. قتلو فی سبیل الله. جای ملائک را تنگ کرده ای. گِل ات برای آن دنیا سرشته است. باید زانوی غم بغل کنی. اشک بریزی. ماتم بگیری. سیاه بپوشی. مادرت بمیره. نخندی. نرقصی. نخوری. ننوشی. نکشی. نپوشی. از دین خارج نشوی. دنبلان سیخ نگیری. عطر نزنی. لاخ نیندازی بیرون. لاس نزنی. نگویی می خوامت. صیغه بشوی. عقدی. نقدی. ساز ممنوع. شادی ممنوع. دور دور ممنوع. تقوی به ریش و مردونگی به ختنه است. احترام نگذاری، مالت مباح، خونت حلال و اعظم به خانه ات حرام است.
– احترامت واجب، ولی حرف از مردونگی نزن اصلا خوشم نمیاد، خان دیی!
مصاحبه «ان بی سی» با دونالد ترامپ (بقول علی1 حتما بخوانیدش!)
دونالد ترامپ: جان بولتون میخواهد با تمام دنیا بجنگد؛ من دنبال جنگ نیستم. قصد من این است که پس از إتمام محدودیت های زمانی توافق هسته ای راه ایران برای تولید سلاح هسته ای باز نشود. ایران موشک های بالستیک هم نداشته باشد. ما از اسراییل و عربستان سعودی حمایت و حفاظت می کنیم. سعودی ها سالانه میلیاردها دلار اسلحه از آمریکا خریداری می کنند. ایران را با تحریم های فلج کننده به کشوری ورشکسته تبدیل کرده ام. اگر آمریکا با ایران وارد جنگ شود، ایران را چنان نابود می کنم که هرگز مشابه آن را هیچ کس ندیده باشد!
پرسش: آیا ایران به دنبال تحریک شماست؟،
ترامپ: «نه، فکر نمیکنم اینطور باشد.» تحریمهای اعمالشده علیه ایران موجب افزایش شدید تورم و وضعیت بد اقتصادی شده.
پرسش: تصور میکنید پیام اقدامات ایران چه باشد؟
ترامپ: «فکر میکنم آنها میخواهند مذاکره کنند! و فکر میکنم که میخواهند توافق کنند. توافق من، هستهای است. ببین، آنها سلاح هستهای نخواهند داشت. بحث تنگهها نیست. میدانی که چین ۹۱ درصد از نفتش را از تنگهها میگیرد؟ ما اصلا نیازی به تنگهها نداریم. چون، چون از وقتی که من آمدهام، ما تولیدکننده شماره یک انرژی در جهان هستیم. خوب؟! آن هم با فاصله زیاد.»
پرسش: در مورد سفر «آبه شینزو» نخستوزیر ژاپن به تهران
ترامپ: ایرانیها بودند که میخواستند با آمریکا مذاکره کنند و ژاپن را برای این کار واسطه کردند! پیام مکتوبی برای ایران نداشتم و صرفا به آبه گفتم که این پیام را به تهران برساند که ایران سلاح اتمی نخواهد داشت و من آماده هستم که با ایران مذاکره و توافق کنم.
پرسش :شرایط یک توافق هستهای و تفاوت آن با برجام چست؟
ترامپ: «بگذار توضیح دهم. شماره یک، اینکه باید از اماکن آنها بازدید کنیم! ما اجازه بازدید یا بازرسی از بعضی از مهمترین اماکن آنها را نداریم! خوب؟!
شماره دو، مدت زمان [محدودیتهای برجام] به اندازه کافی طولانی نبود. فقط چند سال دیگر باقی مانده… بعد از فقط چند سال، آنها مسیری باز به سوی تسلیحات اتمی خواهند داشت. نمیتوانید این کار را کنید. پس من میخواهم از تمام اماکن بازرسی کنیم. آنها نمیتوانند موشک بالستیک داشته باشند! این اصلا در این توافق پوشش داده نشده است! میدانید که این توافق حتی در کنگره تصویب نشده است. خیلیها نمیدانند. این توافقی است که حتی نتوانسته از کنگره عبور کند.» «فکر میکنم آنها این توافق را نقض کردهاند! چون فکر میکنم در برخی نقاطی که ما اجازه بازرسی از آنها را نداریم، دارند کارهایی میکنند! و فکر میکنم سالهاست که این کار را میکنند!»
پرسش: اما اروپاییها معتقدند ایران به برجام پایبند بوده است.
ترامپ: «خوب، من به اروپاییها اهمیتی نمیدهم! اروپاییها میروند و کلی پول درمیآورند! اروپاییها خوبند، اما میروند و کلی پول در میآورند. فرانسه به ایران خودرو میفروشد. کارهای دیگر میکنند. بگذار به تو بگویم! ما با اروپاییها خیلی خوب هستیم. هوای آنها را داریم. ما پول هنگفتی برای ناتو خرج میکنیم، بیشتر از سهم خود.»
پرسش: آیا توافق مد نظر شما به صورت دوجانبه است یا با مشارکت دیگر کشورها از جمله اروپاییها، روسیه و چین؟
ترامپ: «برایم مهم نیست چه جور توافقی باشد. میتواند جداگانه باشد، یا کلی… برایم مهم نیست. این چیزی است که میخواهیم، هرچیزی که نتیجه بدهد. آنها نمیتوانند تسلیحات هستهای داشته باشند. بحث تنگه نیست. میدانی؟! خیلیها این را اشتباه پوشش دادند… نمیتوانند تسلیحات هستهای داشته باشند. از آن استفاده میکنند. تسلیحات هستهای نخواهند داشت.» ادعای خبرگزاری «رویترز» مبنی بر ارسال پیام تهدیدآمیز به ایران را رد می کنم. این یک «خبر جعلی» است.
پرسش: پیام شما برای ایران چیست؟
ترامپ: «من به دنبال جنگ نیستم، اما اگر [جنگی] باشد، نابودیای خواهد بود که قبلا نظیرش را ندیدهاید. اما من به دنبال این کار نیستم! اما نمیتوانید سلاح هستهای داشته باشید. میخواهید حرف بزنیم؟! خوبه. در غیر این صورت، در سه سال آینده اقتصاد ورشکستهای خواهید داشت!»
پرسش: آیا برای گفتوگو با ایران پیش شرطی دارید؟
ترامپ: «تا جایی که به من مربوط است، نه!»
پرسش: آیا گروهی از مشاوران از شما میخواهند تا را وارد جنگ با ایران شوید؟
ترامپ: «من دو گروه آدم دارم. آره، جان بولتون قطعا یک شاهین (لقب جنگطلبها) است! اگر با او بود، در آن واحد با کل دنیا میجنگید! خوب؟! اما مهم نیست، چون من دو طرف را دارم. میدانی؟! من سالها و سالها مخالف رفتن به عراق بودم. قبل از آنکه اتفاق بیافتد، من مخالف این کار بودم… من کاملا مخالف بودم، زمانی که یک شهروند عادی بودم. [حمله به عراق] هیچ وقت به نظرم منطقی نمیرسید. من مخالف رفتن به خاورمیانه بودم!… ما تا الان ۷ تریلیون دلار در خاورمیانه خرج کردهایم!»
پرسش: تفاوت میان موضع شما پیش از انتخابات و پس از ورود به کاخ سفید در قبال آنچه «رقابت نیابتی عربستان سعودی و ایران» است، چیست؟
ترامپ : «به خاطر تسلیحات هستهای. هیچ ربطی به نفت ندارد… این تمام چیزی است که من به آن اهمیت میدهم.» محافظت از اسراییل و همچنین روابط اقتصادی نزدیک میان واشنگتن و ریاض از دیگر دلایل اهمیت خاورمیانه برای آمریکا است. عربستان سعودی میلیونها دلار سلاح از ایالات متحده میخرد و از این منظر حفظ روابط با این کشور حائز اهمیت است!
https://www.nbcnews.com/meet-the-press/video/president-trump-s-full-unedited-interview-with-meet-the-press-62516805740
===
پی نوشت:طرز حرف زدن ابلهانه دونالد،کمی مرا بیاد طرز حرف زدن یکی از ترامپیست های این سایت می اندازد! اگر گفتید کی؟!
بله،مردک این سایت! یعنی نفر پانزدهم بیانیه 14 نفرانه!
بهین یاران جان درود
جناب نوری زاد بحث بسیار جدی و ضد مردمی به ویژه ایرانیان را تحت عنوان
فتواهای وحشیانه شروع کرده اید آورین .البته وسد البته این دو مورد گفته شده
بسیار بسیار وحشیانه و انسان روبند اما کسانی که این جنایت را صحه گذاشته
وبه این کار خود افتخار هم کرده اند تعداشان زیاد است وهر سر آخوندی(مرجع نقلید)
این رو سیاهی را یا باخود به گور برده و یا خواهد برد .حقیر بی سوات گمان دارم که
همان حفظ قدرت در دست ما آخوندها اوجب واجبات است.(*)باعث خواهد شد که
دهها وشاید سدها برابر کل هم وطنان عزیز بهایی خونشان ریخته شود و از آن مهم تر
ایران هم صدماتی بزرگ ببیند .تصور کنید اگر شاه هم این نظریه را داشت خوب شهر
قم و مشهد را به این عرب پرستان واگذار کرده می ماند .گر چه این فتوا پایه های اصول
و فروع دین را نزد دینداران تا حد یک فعالیت سیاسی و قدرت طلبانه خوار و کم اثر می کند
اما نشانه ای از یک خیانت بزرگ به دین مردم وکشورشان در آینده است .
به احتمال زیاد خودتان در فتواهای آینده به آن خواهید پرداخت لذا تا بعد.
————————————————
(*) ممکن است دیگرانی هم بقول خودشان نگران بیضه اسلام بوده وسخنان مشابهی
صادر کرده باشند اما آنان در قدرت مطلقه نبوده وگمانی بر نفع گروهی هر که بخواهد جای من و
یا جانشینان مرا..نداشته متفاوتند .باید مسلمانان نمازه/ روزه /وحدانیت خدا/ و رسولانش/ ووو را رها
واز سقوط ما جلوگیری نمایند .(البته معلوم نکردندکسی که این چیز ها را رها کند چه برایش
می ماند که ترا نگهدارد و با تو بی خدا ونماز ووو چه خواهد کرد به مخش خطور…)
انگلیسی نوشتن اش را که دیدیم! مدتهاست گرفتار فارسی نویسی های “عهد قجری”اش هم که هستیم! خدا رحم کنه! مبادا یک وقت هوس کنه این “فارسی عهد قجری”رو تبدیل کنه به “فینگیلیش”! وای که اونوقت سایت نوریزاد نیازمند به چند جور مترجم زبده خواهد شد!
کاخ سفیدِ دونالد ترامپ جهان را به طرف دروازه جنگ می برد. به گفته یک مقام آمریکایی، بهپاد آمریکا و هواپیمای با سرنشین جاسوسی این کشور وارد حریم هوایی ایران شده بود!
سرمقاله گاردین یکشنبه
پس از ساقط شدن این پهپاد جاسوسی هوایی توسّط ایران ، دولت آمریکا مدعی شد که این پرنده در حریم بینالمللی پرواز میکرده و دلیلی برای هدف قرار دادن آن وجود نداشته است.
با این وجود، ایران با انتشار تصاویر و مختصات راداری، تأکید کرد که این هواپیما به علاوه یک هواپیمای باسرنشین آمریکایی، وارد حریم هوایی ایران شده است. ایران همچنین قطعات پهپاد سرنگونشده را که از آبهای سرزمینی اش بیرون کشیده شده، در برابر دوربینها به نمایش گذاشت.
گاردین در این مورد نوشته است: «ایرانیها آنقدر مطمئن بودند که اعلام کردند این پرونده را به شورای امنیت سازمان ملل متحد میبرند.»
«ترامپ در توئیتها و مصاحبههایی ادعا کرده حملات را برای نجات جان انسانها متوقف کرده و اینکه یک فرمانده ایرانی بدون داشتن مجوز از سطوح بالاتر اقدام به شلیک بهسمت این پهپاد کرده است.
اما یک مقام ارشد دولت [آمریکا] که بهشرط عدمافشای نام گفتوگو میکرد با بیان اینکه توقف حملات بهدلیل “نگرانیهایی” صورت گرفته مبنی بر اینکه پهپاد مورد نظر، یا یک پهپاد دیگر و یا هواپیمای P-8A نیروی دریایی آمریکا “در مقطعی” بهسمت حریم هوایی ایران منحرف شده، توصیف نزدیکتری از واقعیت ارائه کرد.
«این میزان از سردرگمی و بیصلاحیتی در عملیاتهای نظامی ایالات متحده نباید چندان غافلگیرکننده باشد! آنطور که آمارهای سازمان ملل متحد نشان میدهد، در افغانستان و عراق، اشتباهات ساختاری، به خصوص توسط نیروی هوایی ایالات متحده، به قیمت جان هزاران غیرنظامی تمام شده است.
سابقه ایالات متحده در خلیج [فارس] هم چندان بهتر نیست! در سال ۱۹۸۸، موشک کروز نیروی دریایی ایالات متحده یک هواپیمای مسافربری ایران را ساقط کرد و ۲۹۰ نفر را کشت.
پنتاگون ابتدا مسئولیت خود را انکار کرد و مدعی شد که این هواپیما یک تهدید بوده است. اما در سال ۱۹۹۶، ایالات متحده بالاخره غرامت پرداخت کرد.
چیزی که بیشتر غافلگیرکننده است، این است که فرآیند تصمیمگیری در کاخ سفید تا چه میزان آشفته است! چرا ترامپ زودتر از آمار احتمالی کشتهها مطلع نشده بود؟! (شاید هم مطلع بوده).
مشاوران جنگطلب او فکر میکردند این حملات چه دستاوردی دارد؟!
ترامپ میخواست چطور به حملات تلافیجویانه اجتنابناپذیر ایران علیه ایالات متحده و متحدانش در عرصه خلیج [فارس] یا در عراق، سوریه-اسرائیل یا در عربستان سعودی-یمن، واکنش پاسخ دهد؟
آیا این واقعا درست است که یک مجری فاکس نیوز، که گفته میشود مورد وثوق ترامپ است، او را به توقف [این حمله] متقاعد کرده است؟!»
گاردین با انتقاد شدید از وضعیت بههم ریخته دولت آمریکا و تبعاتی که تحولات اخیر میتواند برای ثبات منطقه داشته باشد، بر لزوم پیگیری دیپلماسی، بازگشت به توافق هستهای و محدود شدن اختیارات جنگی ترامپ تأکید کرده است. در پایان آمده است: «ترامپ میگوید جنگ نمیخواهد. اما با این نوع رفتار او، جنگ ممکن است غیرقابل اجتناب شود.»
https://www.theguardian.com/commentisfree/2019/jun/23/us-iran-donald-trump-farce-brink-of-war
مهدی نوربخش: جنگ ایران را تکهتکه خواهد کرد
زیتون ـ علی کلائی: تنش میان ایران و آمریکا در حدی تشدید شده که تحلیلگران و ناظران، هر روز منتظر رویدادی تازه، یا به بیان بهتر، ناگوارند. به نظر میرسد بخشهایی از حاکمیت هر دو کشور تلاش دارد تا از جنگ دوری کند و بخشهایی هم مشوق جنگاند. سرنگونی پهپاد آمریکایی در خلیج فارس هم طی روزهای اخیر مزید بر علت شد. دونالد ترامپ، رئیس جمهور آمریکا اعلام کرد که تنها ده دقیقه پیش از حمله به سه پایگاه نظامی در ایران آن را متوقف کرده است.
با دکتر مهدی نوربخش، تحلیلگر سیاسی و استاد روابط خارجی و تجارت بینالملل دانشگاه هریسبرگ در آمریکا در این خصوص به گفتگو پرداخته و پرسشهایی را پیرامون احتمال جنگ میان ایران و آمریکا و خروج یا عدم خروج ایران از برجام و نتایج آن مطرح کردیم. دکتر نوربخش در این گفتگو با «زیتون» آغاز «هر جنگی در خاورمیانه» را «در هر لحظهای» ممکن میداند اما به عقیده وی « پایان این جنگ مشخص نیست.»
این تحلیلگر سیاسی و استاد روابط خارجی همچنین با اشاره به تجربه بمباران دو شهر هیروشیما و ناکازاکی توسط آمریکا، پیشبینی میکند که «در جنگی در خاورمیانه ممکن است به جایی برسیم که از چیزهایی در این جنگ استفاده بشود که تا حال در جنگهای معمولی پس از جنگ دوم جهانی استفاده نشده است.» به گفته مهدی نوربخش «در وضعیت فعلی رفتارهای ایران بیش از آمریکا خطر جنگ را افزایش می دهد.»
متن کامل این گفتگو از پی میآید:
https://news.gooya.com/2019/06/post-27418.php
پاسخی به کاوش – نه خطاب به کاوش خود شیفته بی ادب ///گو
من بعد از تبادل چند پیام با شخصی با نام مستعار کاوش در این سایت باین نتیجه رسیدم که ادامه صحبت با او اتلاف وقت وبیفایده است . او هرگز موضوعاتی را که من مطرح کردم درک نکرد (یا نخواست اذعان بدرک آنها بکند) و جواب نداد ولی پی در پی حرف خودش را تکرار کرد و مدعی شد که هر کس نظرات بی بدل ایشان را در بست قبول نکند بیسواد و ابله است ، پس گفتگو با چنین فردی چه دردی را دوا میکند ؟ متاسفانه او با کینه عجیبی مکررا در نهایت بی ادبی با کنایه و توهین و افترا پای مرا بوسط میکشد و ادعا میکند که اگر جوابش را نمیدهم این بمعنی عجز و مرعوب شدن است . به این جمله صد در صد عالمانه و آموزنده از این آدام اسمیت قرن بیست ویکم در جواب کسی دیگر توجه کنید:
“اون استاد اقتصاد نشون داد که بدون درک مبانی اقتصاد و شناخت بنیادین ماهیت و تئوری پول و سرمایه و معقولات استقراض و بدهی و بانکداری, پیرو مکتب سرمایه خواری حوزه دولتی و مرجع تقلیدش آقای جانمینارد کینز انگلیسیست و پشت سر ایشون و دیوان سالاری و نظام بانکی نماز وحدت میخوانند. یه چیزی همطراز خودت که مدعی “استاد تاریخ” ادیان هستی با این تفاوت که عفت کلامش به بدی تو نیست وا ز اون مهمتر به پررویی و وقاحت و پستی و عقده ای و کینه توزی تو نیست” !!!!
ملاحضه میکنید که ایشان در یک مطلب کاملا نامربوط بدون کوچکترین شناختی از من نه تنها مرا فاقد درک مبانی اقتصاد و غیره میداند که با انگلیسها نماز وحدت میخوانم (!) بلکه صفات “پررویی و وقاحت و پستی و عقده ای و کینه توز” بودن را هم (البته نه بشدت مخاطبش!) نثارم میکند قبل از اینکه به فحاشی به مخاطب بخت برگشته ادامه دهد.
یک چنین موجودی خودش را عالم و استاد میداند و مدعی است که در پی آموزش و روشنگری دیگران است و متاسفانه چند فرد نا اگاه وسطحی نگر هم فریب اراجیف او و چند لغت قلمبه و اسامی سرشناس را میخورند و باور میکنند که او بر معلوماتشان افزوده. این تنها دلیلی است که من مجددا در رابطه با این شخص چند سطری مینویسم که شاید از گمراهی دیگران پیشگیری شود.
قاطعانه بشما میگویم که شخصی بنام کاوش در این سایت نه از اقتصاد مدرن چیز زیادی میداند ، نه محققی بیطرف و جویای روشبگری است و نه دغدغه اقتصاد ورشکسته ایران وفلاکت ملت را دارد . ایشان به دلایلی که خودش میداند مشغول اظهار فضل با مطالب تکراری و هوچیگری در اینجاست . از یکسو مدعیست که میداند علم اقتصاد با علومی مانند فیزیک و شیمی متفاوت است یعنی تئوریهای ان با گذشت زمان قابل چالش و تغییر هستند و از آنطرف تئوریسین های نیم قرن و یکقرن پیش را بخاطر افکارشان شیاد و شارلاتان مینامد چون مثلا پیش بینی سقوط بانکی سال ۲۰۰۸ را نکرده بودند. اگر تمامی افاضات این شخص را بررسی کنید میبینید که او جز منفی بافی و تحقیر و تخطیه دیگران با انواع کلمات زشت و کوچه بازاری حرف دیگری برای گفتن ندارد. نه فکر جدید و سازنده ای ارائه میدهد نه راه حلی برای آنچه که خودش مساله میداند مطرح میکند. ماخذ اطلاعات اقتصادی او کیهان شریعتمداری و صفحات ویکیپدیا هستند و با افزودن چند اسم قابل احترام در نوشته هایش خودش را همسطح و یا برتر از چنان افرادی میبیند .
نکته جالب دیگر اینکه اگر گهگاه این شخص مطلبی در باره اقتصاد ایران بنویسد همه ایرادها و شعار هایش بر علیه “دولت” مفلوک دست نشانده برادران قاچاقچی است بدون حتی یک اشاره به ام الفساد اقتصاد مملکت یعنی سپاه که دو سوم تمام اقتصاد کشور و تقریبا همه منابع مالی انرا تحت کنترل دارد (یعنی عینا همان فرمول روزنامه کیهان). پیدا کنید دلواپس لندن نشین را!!
بامید آنکه دیگر در چرندیاتش پا توی کفش من نکند چون اگر چه کسانی چون من هرگز در بی ادبی و هتاکی به پای موجوداتی چون او نمیرسند ولی پته اینجور افراد را روی آب ریختن و مچشان را باز کردن کار سختی نیست .
“باین نتیجه رسیدم که ادامه صحبت با او اتلاف وقت وبیفایده است . او هرگز موضوعاتی را که من مطرح کردم درک نکرد (یا نخواست اذعان بدرک آنها بکند) و جواب نداد ولی پی در پی حرف خودش را تکرار کرد و مدعی شد که هر کس نظرات بی بدل ایشان را در بست قبول نکند بیسواد و ابله است” ???!!!! این استدلال که نه بهانه شما بسیار خام و کودکانه است.
“که با انگلیسها نماز وحدت میخوانم” – من گفتم پشت سر آقای جان مینارد کینز انگلیسی نه انگلیسها.
” اقتصاد مدرن” – خوب بود این مقوله رو تشریح و تحلیل میکردید و ریشه مکتب فکری آنرا برای علاقه مندان این سایت روشن میکردید.
“ایشان به دلایلی که خودش میداند مشغول اظهار فضل با مطالب تکراری و هوچیگری در اینجاست” – به لیست ذیل کامنتی که در جواب جناب شفیعی نوشتم رجوع کن و خودت رو با “هوچیگری” اقتصاد سیاسی آشنا کن، بعدش بیا و ما را در نقش یک محقق بی طرف و جویای روشنگری با فضایل علمی خودت در مورد “اقتصاد مدرن” افکار منحرف ما را منور و تصحیح بفرما.
بین جمله ذیل من و جمله شما یک دنیا تفاوت است؛ منظور من رو اصلا نفهمیدی که نشان میدهد فاقد هوش لازم در سطح کارشناسی هستید چه رسد به سطوح بالاتر یا خود را به نفهمی میزنید. یا جمله من رو کاملا تقطیح و تحریف کردید.
جمله من:
عرض کنم خدمت شما علوم اجتماعی منجمله علم “اقتصاد” از جنس علوم طبیعی مثل علم فیزیک نیست که نظریههای آن با آزمایش، محاسبه و فرمول بندی تثبیت و مورد تصدیق بلا منازع و پذیرش جهان شمول همه فیزک دانان بشه. ضمن اینکه پایگاه و خواستگه و ارتباط و وابستگی و منافع طبقاتی نظریه پرداز در علم فیزیک هچ توفیری در صحت و اعتبار این نظریهها ندارد.
یعنی اگر انشتین , بوهر, اویلر, داروین, لاوازیه , فوریر , پاسکال خواه اریستوکرات خواه جوهری مفلس هم باشند این جایگاه یا خاستگاه طبقاتی در نظریه پردازی آنها هیچ نقشی در ماهیت علوم مورد تحقیق و برسی و نقد انا ندارد یعنی علی سویه است.
اما خاستگاه و انگیزهها و اهداف و جانب داری طبقاتی اقتصاد دان یعنی امثال آقای مینارد کینز و میلتن فریدمن یا علیالخصوص مارکس در حوزه علم “اقتصاد” که بدرستی میبایست به آن “اقتصد سیاسی” اطلاق کرد دقیقا نقش دارد و مکتب تفکر اقتصاد آنها را همین مقولات شکل میدهد.
جمله شما:
“از یکسو مدعیست که میداند علم اقتصاد با علومی مانند فیزیک و شیمی متفاوت است یعنی تئوریهای ان با گذشت زمان قابل چالش و تغییر هستند”
“و از آنطرف تئوریسین های نیم قرن و یکقرن پیش را بخاطر افکارشان شیاد و شارلاتان مینامد چون مثلا پیش بینی سقوط بانکی سال ۲۰۰۸ را نکرده بودند.” – اقتصاد قالب امروز بر جهان بر گرفته از الگوی ترکیبی کینزیفریدمن یا سرمایه خواری و استقراض دولتی و منوتوریسم لجام گسیختست و سقوط نظام پولی و بانکی در سال ۲۰۰۸ نتیجهٔ سیاستهای تبه کارانه نظام بانکداری حاکم در وال استریت و زایدههای آنها بود.
https://en.wikipedia.org/wiki/Financial_crisis_of_2007-2008 –
“نه فکر جدید و سازنده ای ارائه میدهد نه راه حلی برای آنچه که خودش مساله میداند مطرح میکند.” –
اگه من هم صاحب مکتب اقتصاد جدیدی بودم حتما اسم “مکتب اقتصاد کاوش” هم در لیست مکاتب فکری اقتصاد که در کامنت خطاب به شما درج کردم میبود و منهم اینجا در این سایت با شما و “استاد تاریخ ادیان و استاد دموکراسی” سر و کله نمیزدم. اما پیشنهاد راه حل یا بدیل اقتصاد مرکب کینزیفریدمنی در قالب منوتوریسم و نظام بانکداری ذخیره کسری یعنی نظام اقتصادی تولید بدهی مکتب اقتصاد اتریش متکی بر استاندارد طلا و نفی نظام بانکداری ذخیره کسریست که در سلسله کامنتهای اقتصاد سیاسی اینجانب در این سایت مورد بحث و موشکافی قرار گرفته.
“ماخذ اطلاعات اقتصادی او کیهان شریعتمداری و صفحات ویکیپدیا هستند” –
نقد بر مقالات اخباری و تفسیری مرتبط با اقتصاد کشور و بودجه عمومی و سیاستهای بانک مرکزی و سایر دستگاهای مرتبط با موضوع اقتصادی کشور مندرج در کیهان از نظر شما فاقد اعتبار است ؟ چون که رسانه حکومتیست؟ از روزنامه دولت چطور؟ یا شرق؟
ذکر سند از منبع ویکیپیدیا که یک بانک اطلاعاتی جهانیست و از قضا در بسیاری از موارد موضوعی بخصوص اقتصاد نقطه نظرات نه فقط یک نویسنده یا صاحب مکتب که امری مرسوم در کتابهای مولفین است بلکه نقطه نظرات منتقدین صاحب نام و صاحبنظر نیز درج شده و لیستهای بلند از مراجعه و منابع برای علاقمندان آنجا موجود است. شما اگر علاقمند بودی من میتوانم لیست بلندی از مقالات مرتبط با مکتب اقتصاد اتریش به زبان انگلیسی و آلمانی در اختیار شما بگذارم که البته با شناختی که از شما پیدا کردم آنها را بسیار فراتر از سطح معلومات اقتصاد شما میبینیم.
شما به دلواپس لندن نشین ( البته منو با آقای مهاجرانی شیر خر خورده اشتباه گرفتید) نشان دادید که دلواپس دولتهای مفلوک و تدارکاتچی کینزیفریدمنی شیوخ خندان و کلیدساز هستی و گویا من هم با مرور روزانه کیهان و خواندن مقالات شریعتمداری خودم رو در جبههٔ کاسبان تحریم و عمو سام ستیزی و موشک پراکنی برادران قرار میدم و با “تحلیلات ابدوخیاری” به زعم شما با چشم بستن بر فساد برادران قاچاقچی سپاه در خدمت ام الفساد اقتصاد کشور هستم که بیش از دوسوم اقتصاد کشور را در اختیار دارد؟!!! خوب با این وصف فقط میتوانم اینرا در مورد شما بگویم ناتوانی درک شما از مطالب مطرح شده در کامنتهای اینجانب توام با موضع هواداری دلواپسانه از دول کینزیفریدمنی عمامه داران لیبرال و اصلاحطلب (عاجل، خندان و بنفش) دستگاه فکری مغشوش شما را روانه بیراهه بیابان نا آگاهی و هزیان گویی کرده.
توصیه میکنم تلاش کنید که مشت من را باز کنید، اگر هوش نه غرض داشته باشید حتما چیزی در آن خواهید یافت و به دانش شما افزوده خواهد شد، مفت شما آنچه یافتید.
راستی نگفتید شما که با آمارهای کلان اقتصادی سر و کار دارید تا به حال رقم کوادریلیون گوش شما را نواخته یا که آزرده یا نه؟
سپاس
استاد محترم ، جنابعالی که معلومه انسان فرهیخته ای هستی
نبایستی انتظار ادب و نزاکت از یک فرد شیعه اجیر شده
آن هم رفیق شفیق حسین بازجو داشته باشی. آخوند مطهری
می گفت قالطاقترین مردم دنیا شیعیان هستند.
1- “قالطاقترین” نه و “قالتاقترین”!
2-مرحوم استاد علامه شهید مرتضی مطهّری ره،دو بار از این واژه استفاده کرده است،یکجا تعبیر “قالتاق” و مورد دیگر تعبیر “قالتاقترین”کرده است،اما اگر عقل و مراجعه و مطالعه ای وجود داشته باشد،در هردو مورد،ایشان در حال نقد درون مذهبی و اشاره به “بی عملی” یا “بد عملی” یا “بد فهمی”گروهی از شیعیان بوده اند در مورد برخی نُرم های شیعی بوده اند و نه تعریض و نفد بنیاد تشیّع.مراجعه کنید به اصل عبارتها:
1-“…..بنابراين هيچ منافاتى نيست كه ما على را دوست داشته باشيم اما عمل ما طورى باشد كه على ما را دشمن داشته باشد.
امام صادق عليه السلام فرمود: كونوا لَنا زَيْناً وَ لاتَكونوا عَلَيْنا شَيْناً، شما شيعيان اسباب افتخار ما ائمه باشيد، زيور ما باشيد، مايه ننگ و عار و خجلت و شرمندگى ما نباشيد؛ يعنى طورى باشيد كه در ميان ساير مسلمانان نمونه هايى از تقوا و پاكى و درستى باشيد.
فرمود: طورى باشيد كه وقتى مردم شما را مى بينند بگويند رَحِمَ اللَّهُ جَعْفَراً خدا بيامرزد امام جعفر صادق عليه السلام را،چه شيعيان خوبى درست كرده. وَ لاتَكونوا عَلَيْنا شَيْناً مايه ننگ و عار ما نباشيد.
شما وقتى كه اخلاقتان، بازارتان، روحيه و كردارتان برخلاف اسلام است، اسباب خجلت و شرمندگى و سرافكندگى ما خواهيد بود.
ديگر از اين بهتر [مى توان گفت؟!] ،آن بيان قرآن؛ آن، سخنان پيغمبر كه قبلًا برايتان عرض كردم، اين هم سخنان امام جعفر صادق عليه السلام. از اين بالاتر چه مى شود گفت؟!
ولى مگر ممكن است ما از خر شيطان پايين بياييم؟! مى گوييم فقط ما مورد عنايت خدا هستيم و براى ما همان انتساب نام ائمه كافى است، چيز ديگر نمى خواهيم. خدا هم بهشت را آماده كرده براى ما چهارتا “قالتاق!” بعد مى گوييم پس چرا ما مسلمانها اينقدر بدبخت و بيچاره ايم؟!
جوابش را قرآن داده. ملتى كه افسرش برود در اسرائيل تربيت ببيند و بعد برود در اوگاندا كودتا راه بيندازد!، آيا انتظار داريد روى سعادت ببيند؟! ذلِكَ بِانَّ اللَّهَ لَمْ يَكُ مُغَيِّراً نِعْمَةً انْعَمَها عَلى قَوْمٍ.
همه اينها ريشه هايى دارد. ريشه هايى از فساد در ميان ما مسلمين وجود دارد، اينها شاخه هايى است كه از آن ريشه ها بيرون آمده.
حالا كِى ما بيدار شويم، كِى متوجه بشويم، كى توبه كنيم به درگاه الهى و خودمان را اصلاح كنيم، و كى خودمان را تطبيق كنيم با آيات قرآن، نمى دانم..”
(مجموعه آثاراستادشهيدمطهرى، ج26، ص: 294)
—–
2-“…..گفتند(قائلان به نظریه “ادوار و اکوار” در فلسفه) در هر چند هزار سال يك بار همه چيز عالم تجديد و تكرار مى شود، همه چيز نو مى شود، منتها شبيه اش؛ شبيه هر فردى يك فرد پيدا مى شود، شبيه هر محيى و مصلحى يك محيى و مصلحى پيدا مى شود، شبيه همه حوادث از نو پيدا مى شود.
ولى آنها گفتند در هر بيست و پنج هزار و دويست سال يك بار حوادث عالم تكرار مى شود، روى حساب اينكه گردش يك دور فلك ثوابت اين قدر است…
بعد اين انديشه افتاد به دست بعضى از خيالبافهاى اسلامى. آمدند با آيات قرآن آنها را تطبيق بكنند، گفتند قرآن مى گويد: وَ انَّ يَوْماً عِنْدَ رَبِّكَ كَالْفِ سَنَةٍ مِمّا تَعُدّونَ.
پس هر روز از روزهاى الهى هزار سال است و چون هر سال سيصد و شصت روز است، پس هر سال الهى هم مساوى است با سيصد و شصت هزار سال، پس يك دوره عالَم سيصد و شصت هزار سال است.عالَم يك دوره سال خودش را در اين مدت طى مى كند، بعد نو مى شود. اين هم يك انديشه است.
البته سخن مهملى است. اما از ضلالت، ضلالت برمى خيزد. اينها را مى گويم چون اينها جزء سمومى است كه در افكار ما رخنه كرده. بايد اينها را طرد بكنيم. تا اينها را طرد نكنيم و از فكر خودمان بيرون نريزيم هيچ وقت فكر ما زنده نمى شود.
بعد يك عده گمراه كن و مُضِلّ هم آمدند آن آيه ديگر را كه مىفرمايد: يُدَبِّرُ الْامْرَ مِنَ السَّماءِ الَى الْارْضِ ثُمَّ يَعْرُجُ الَيْهِ فى يَوْمٍ كانَ مِقْدارُهُ الْفَ سَنَةٍ مِمّا تَعُدّونَ.(كه در سوره الم سجده است) يعنى «فرمان را از آسمان به زمين نازل مى كند، سپس به سوى او بالا مى رود در روزى كه مساوى است با هزار سال شما، اين آيه را اين طور معنى كردند كه در هر هزار سال يك بار كار مردم به وسيله انبياء تجديد و تدبير مى شود.
گفتند تدبير كردن يعنى تجديد كردن به اينكه يك پيغمبرى مثلًا بيايد در روزى كه مقدارش هم هزار سال است، پس هر هزار سال يك بار يك نفر خواهد آمد.
بعد از اين و در اثر اين، چه گمراهى بزرگى در عالم تشيع پيدا شد! يك عده از مردم از دين جدا شدند به واسطه همين افكار مفت و مزخرف.
نه آقا! ما همچو چيزى نداريم كه صد سال يا هزار سال يك بار يك نفر بايد ظهور كند. فقط درباره يك نفر هست كه آن هم در اين سطح نيست، در سطح ديگرى است، جنبه جهانى دارد نه اينكه مخصوص به عالم شيعه باشد، و آن وجود مقدس حضرت حجت عليه السلام است. ايشان مربوط به همه عالَم اند. آنهايى كه شنيده ايد در منبرها مى گويند: بيايد “يك مشت شيعه” را نجات دهد، يك “مشت شيعه” دروغ است.يك مشت شيعه كه “قالتاقترين” مردم دنيا هستند امام زمان عليه السلام حامى اينها نيست!
او مصلح كلّ عالَم است. درباره او هم ما هيچ حق نداريم به اينكه وقت معين كنيم، حساب بكنيم چند سال ديگر، ده سال ديگر، از اين حساب ابجدهايى كه هر روز مى كنند…”.
(مجموعه آثار استادشهيد مطهرى، ج25، ص: 500)
ناشناس خوب اینجا هم نقش شعبون بی مخ با نزاکت وهم شاه لیچار گو و لومپن رو بازی میکنی.
جناب شفیعی
ضمن تشکر از توجهات و اظهار لطف شما نسبت سلسه کامنتهای مرتبط با نقد اقتصادسیاسی اینجانب، من متن کامنتها رو روی حافظه فلش یا کامپیوتر ذخیره نمیکنم، فقط لینک اغلب کامنتهای اصلی رو ذخیره کردم و هراز گاهی چناچه ضرورت داشته باشد و به درک مطلب یا کامنت جدید کمک کند همانطور که شاید ملاحظه کرده باهید جهت پرهیز از تکرار و ابطال وقت فقط لینک مورد نظر رو دو باره در لابلا یا پائین کامنت جدید درج میکنم.
با این حال چند لینک مهمی که خواندن آنها به درک مبانی اقتصاد سیاسی و تاریخ توسعه اقتصاد و نظام پولی و بانک داری ذخیره کسری و همچنین نقدهای مختصر بر بودجههای سالهای ۹۷ و ۹۸ که برای اولین بار اسناد آنها بطور رسمی و عمومی منتشر شد، نوشتم که تصویر روشنتری از ساختارها و فرایندها و متصدیان، متولیان و زینفعان نظام حاکم بر اقتصاد جهانی و ملی میدهد که در ذیل جهت استفاده شما درج کردم.
سپاس مجدد از توجه و لطف و اظهار نظر و نقد شما.
http://www.nurizad.info/blog/32894#comment-577888 / – تقلیل تضاد اصلی (اقتصادی، طبقاتی) جامعه به تضاد فرعی
http://www.nurizad.info/blog/32830/ طبقه متکی بر دلار و طبق متکی بر ریال. خودی و غیر خودی و چندین کامنت دیگر در همین پست
http://www.nurizad.info/blog/32807#comment-550295/ نظری اجمالی بر مطالب فساد سیستماتیک / اقتصاد دولتی / کلیپتوکراسی
http://www.nurizad.info/blog/32807#comment-549241/ نگاهی کوتاه و اجمالی به بودجه کل کشور برای سال ۹۸؛
http://www.nurizad.info/blog/32807#comment-547685/ تضاد طبقاتی (اقتصادی) بر تضاد سیاسی (استبداد) غلبه دارد
http://www.nurizad.info/blog/32447#comment-496645/ سالهای ۹۴ و ۹۵ ارقام مربوط به GNP
http://www.nurizad.info/blog/32447#comment-492816/ پاسخ به پرسش فریبای گرامی- نظام پولی قالب جهانی
http://www.nurizad.info/blog/32447#comment-491902/ شیادی بنام پروفسور میلتن فریدمن – شوک درمانی
http://www.nurizad.info/blog/32438#comment-489455, 489533/ کیهان: بازار سکه و ارز در کنترل دولت یا تروریستهای اقتصادی؟
http://www.nurizad.info/blog/32438#comment-489407 / تاریخه توافق برتن وودز – خبر گذاری فارس
http://www.nurizad.info/blog/32434#comment-486863 / ولی الله سیف رئیس بانک مرکزی جانشین عبد الناصر همتی
http://www.nurizad.info/blog/32420#comment-485581/ گردانندگان کلان و اصلی پانزی – دغل – بازی
http://www.nurizad.info/blog/32406#comment-482536/ جناب جهنمی این ترفند قلاب اندازی را بانک مرکزی با کمک دستگاه چاپ پول
http://www.nurizad.info/blog/32404#comment-476844/ وضعیت رقت بار حیاتی و معیشتی و چالشها و تقلاهای دشوار روزمره
http://www.nurizad.info/blog/32400#comment-472323,325/ طرح جبهه ملی ایران برای نجات اقتصاد ایران از وابستگی به دلار
http://www.nurizad.info/blog/32400#comment-469784/ رقم نقدینگی از حجم اقتصاد کشور بالاتر رفت
http://www.nurizad.info/blog/32374#comment-432406/ نحو محاسبه و تخمین نرخ واقعی دلار به عنوان پشتوانه ارز کشور
http://www.nurizad.info/blog/32366#comment-427305, 425736,424015/ بیت کوین / تورم پولی /پیمانهای مشترک پولی
http://www.nurizad.info/blog/32361#comment-423201/ دبیر ستاد هماهنگی اقتصادی دولت مسعود نیلی
http://www.nurizad.info/blog/32337#comment-416394 / دست بانک مرکزی فراتر دست از خدا , و چندین کامنت دیگر در همین پست
http://www.nurizad.info/blog/32292#comment-4103943/ دوستان گرامی یاران و احمد قدیمی
http://www.nurizad.info/blog/32292#comment-407854/ لايحه بودجه سال 1397 كل كشور
http://www.nurizad.info/blog/32288#comment-406356/ دو شکل اقتصادی سوسیالیستی و کاپیتالیستی
http://www.nurizad.info/blog/32268#comment-402612/ جمع کلّ بودجه منظور شده برای چهرههای برجسته روحانی
http://www.nurizad.info/blog/32189#comment-402251/ بودجه 97 / بریده های زیر ازدو مقاله کیهان امروز گزیده شده
http://www.nurizad.info/blog/31586#comment-345044/ نظام پولی – مالی ملی و جهانی – موسسه کوثر
http://www.nurizad.info/blog/31428#comment-319112/ نظام بانکی جهانی و وطنی را بهتر بشناسیم
http://www.nurizad.info/blog/29972#comment-246035 / – مصاحبهٔ دکتر راغفر
http://www.nurizad.info/blog/29814#comment-229961 – یونان – گهوارهٔ تمدن غرب/سوئد
http://www.nurizad.info/blog/29792#comment-228712 / مراحل مختلف تکامل تاریخی بشر
http://www.nurizad.info/blog/29737#comment-226988 / تجارت نفت از زمان جنگ جهانی دوم تا امروز
http://www.nurizad.info/blog/29201#comment-207857 / “علم” اقتصاد مال خر نیست،/
http://www.nurizad.info/blog/29259#comment-213015 / اهورا مزدا
ساخت دو تونل اضافی در جاده تهران اردبیل برای دوازده امام !
از امامزاده سازی بگيريد تا تونل و چاه و خلاصه اختلاس دوازده امامی هم داریم!
این عکس تونل را دقت کنید.
اول و آخر تونل همینه: ۱۵ متر، حالا بگید برای چی زدند !؟
زیر کدام کوهه از ریزش کدام صخره قراره جلوگیری کنه ؟
ماجرا از این قرار بوده : در راه تهران به اردبیل از مسیر سرچم جاده جدیدی زده اند که پر از تونله ! اصل تونلها ده عدد هستند.
قرار بوده تونل ها را به اسامی ۱۲ امام نامگذاری کنند، که ۲ تونل کم داشتند !!!
دو تا تونل الکی زدند تا دوازده امام تکمیل بشه
این یکی از تونلهای الکی که بنام امام محمد باقر است !!!
باور نمى کنید؟! در مسير و راه اردبیل دقت کنید
این دو تونل الکی را مى بینید!!!
بازهم غر بزنيد كه مسئولين كارى نمى كنند،
چشمتونو بگيره، دوتا تونل اضافى زدن
خجالت بكشيد و دست از شكايت برداريد
سلام دوستان میخواستم بگم که من مطمئن هستم که سید مرتضی به اشتباهات خود پی خواهد برد و به مردم خواهد پیوست و در همین سایت به خاطر حرف هایی که زده و کار هایی که کرده عذر خواهی خواهد کرد سید مرتضی عزیز من به هیچ عنوان دوست ندارم شما را با حال … در دادگاه محاکمه ببینم من دوست دارم شما را در آغوش و بغل و همراه با شادی مردم نجات یافته و آزاد شده از زیر حکومت ستمگر ولایت فقیه ببینم و نه همراه حکومت آخوندی و بر ضد مردم آزادی خواه ایران به امید آبادی و آزادی ایران
امیر حسین از این کامنتت کلی خندیدم. دستت درد نکنه دل ما رو شاد میکنی.
….. سید مرتضی به مردم خواهد پیوست!!! ها ها ها ….
هو ١١٠
دوران به مراد صوفيان خواهد شد
اسرار نهان جمله عيان خواهد شد
چون مينگرم علی (ع) خدا ميبينم
هم اوست كه صاحب الزمان خواهد شد
ناد عليا مظهر العجائب تجده عونا لك فی النوائب
كل هم و غم سينجلی بولايتك ياعلی يا علی يا علی
ختم فتنه فقيهان آمين
ظهور صاحب الزمان آمين
با اخلاص درويشا نه عرض كرديم هو
با آغاز فتنه فقیهان عناصر مشکوک الهویه و معلوم الحال در کنار شعارریاکارانه الله اکبر سندی را علم کردند تا در جلب نظر عامه موفقتر باشند و آن سند پیشگوئی های عارف سالک شاه نعمت الله ولی قطب سلسله نعمت اللهی بود. کم نبودند دراویشی که حتی نهی استاتید خود را نیز ناشنیده گرفتند و همصدای عوامل فتنه شدند. طولی نکشید که پس از غصب حاکمیت توسط دستنشاندگان استعمار و استحماردراویش تمام فرق ابتدا تحت فشار و سپس تحت تعقیب قرار گرفتند و کار بجائی رسید که این بینوایان زندانی و حتی اعدام شدند.فقیهان فتنه گر جای بنی امیه و بنی عباس را گرفتند و حتی از آن نیز پا را فراتر گذاشتند.اما این فتنه گران گویا شعور درک احادیث آل محمد و پیشگوئی شاه نعمت الله را نداشتند که بدانند پس ازمدت زمانی معین اقتدار فرعونی شان بسر خواهد رسید ومشمول خسر الدنیا والآخره خواهند شد. اکنون وقت موعود فرارسیده و به لطف مظهر حق مولی امیر المومنین (ع) بزودی بساط این مفسدین دنیا پرست از خدا بیخبربرچیده خواهد شد.
رومی نشد از سر علی (ع)کس آگاه
زیرا که نشد کس آگه از سر اله
یک ممکن و این همه صفات واجب
یک ممکن و این همه صفات واجب
لا حول ولا قوه الا بالله
دونالد ترامپ برای تقابل با ایران گزینه های محدودی در اختیار دارد. ایران هم توانایی های بسیاری برای واکنش به کنش های آمریکا دارد.
نیویورک تایمز
تصمیم لحظه آخری دونالد ترامپ رئیسجمهور آمریکا برای صرفنظر از اقدام نظامی علیه ایران نمایانگر آن است که آمریکا در قبال ایران، فاقد گزینههای جذاب است.
نویسنده با اشاره به اظهارات اخیر بهروز کمالوندی سخنگوی سازمان انرژی اتمی ایران مبنی بر اینکه اورانیوم غنیشده ۳.۶۷ ایران در تاریخ ۶ تیرماه از سقف ۳۰۰ کیلوگرم عبور خواهد کرد، نوشت که در نشستهای اخیری که در کاخ سفید در خصوص این چالش برگزار شده است، یکی از حضار تأکید کرده است که اقدامات اخیر ایران در خصوص تقویت برنامه سوخت هستهایش، از تصمیم سال گذشته ترامپ در خروج از برجام نشأت میگیرد و این در حالی است که تهران به تعهداتش ذیل برجام پایبند بود.
جان بولتون مشاور امنیت ملی کاخ سفید که مواضعی کاملاً جنگطلبانه دارد، روز گذشته (شنبه) در یک دیدار برنامهریزی شده وارد اسراییل شد تا با همتای روس و اسراییلی خود درباره آنچه که کاخ سفید «امنیت منطقه» خوانده است، گفتوگو کند.
یکی از مقامات اروپایی که خواست نامش فاش نشود، در ارتباط با اقدامات تحریکآمیز و فشارهای وی به ایران گفت: «ترامپ گمان میکند که اگر منابع نفت ایران را غیرفعال کند و و درآمد نفت خام این کشور را به صفر برساند، ایران وادار به مذاکره در خصوص یک توافق جدید میشود. این کارساز نخواهد بود.»
حتی برخی از اعضای ارشد کنگره و دیپلماتهای کنونی و سابق آمریکا معتقدند که این ایده که تحریمها، ایران را به میز مذاکره بازمیگرداند، یک توهم است.
سناتور جک رید از «رودآیلند» در این خصوص توضیح میدهد که ایران در تاب آوردن در مقابل انزوای بینالمللی و همچنین انجام جنگ نامتقارن، مهارت دارد و میتواند فشارهای متقابل را قبل از آنکه فقدان درآمد نفتی، به طور کامل این کشور را فلج کند، افزایش دهد.
در حقیقت، علیرغم آنکه ایران در مقایسه با یکسال قبل، از نظر اقتصادی ضعیفتر شده است، اما مهارتهای خود همچون حمله به کشتیها با دقت بالاتر و ساقط کردن هواپیماها در حریم هوایی را تقویت کرده است.
ایران هماکنون سپاه سایبری بزرگی دارد که در هفت سال گذشته، بانکهای آمریکایی را فلج کرده بود، به یک سد در حومه نیویورک نفوذ کرد و یکی از کازینوهای «لاس وگاس» را مورد حمله قرار داد.
این توانمندیهای ایران، محاسبات واشنگتن در خصوص خطرات را دگرگون کرده است و مشکل ترامپ با ایران را بسیار آزاردهندهتر از مشکلاتی کرده است که جورج بوش و باراک اوباما در قبال ایران با آن روبرو بودند.
اگر تهران مورد حمله قرار گیرد، قابلیت پاسخگویی به آمریکا را دارد و میتواند از طریق گروههای نیابتی در نزدیکی دروازههای پایگاههای آمریکا در عراق، افغانستان و مکانهای دیگر در خاورمیانه پاسخ اقدامات تحریکآمیز آمریکا را بدهد.
مسئله نگرانکننده این است که ایران در حال حاضر سپاه آنلاین خود را ساخته است و تا حد زیادی نفوذ کارآمدی در سامانههای بانکی و الکترونیکی آمریکا داشته است.
دیگر گزینههای ترامپ در قبال ایران یک مسیر وارونه داشته است و از تهدید به سوی پیشنهادات دیپلماتیک پیش رفته است اما ایران همچون کره شمالی نیست.
نویسنده در پایان نظر «فیلیپ گوردون» یکی از مقامات سابق وزارت خارجه آمریکا و عضو کنونی شورای روابط خارجی درباره پیشنهاد مذاکره ترامپ به ایران اشاره کرد و نوشت که گرچه امکان مذاکره وجود دارد اما تصور رسیدن به توافقی که ترامپ به دنبال آن است، سخت است!
https://www.nytimes.com/2019/06/22/world/middleeast/trump-iran.html?smprod=nytcore-ipad&smid=nytcore-ipad-share
سلام این اولین کامنت سید مرتضی در این سایت …
—————————————————————————————–
مرتضی
9:55 ق.ظ / ژانویه 8, 2014
آقای نوری زاد من از آن سر دنیا باشما هستم هرجا که میروی ، باهر که مینشینی و با هرکه حرف میزنی و در اینجا هم با شکاکان کارهای شما در کلنجار و جرو بحث میباشم. امشب دوشنبه که اکنون بامداد سه شنبه شماست برای بار چندم نامه شما به همسرت را برای میهمان امشب مان میخوانم.و آنها را به شگفتی می اندازم. با این نامه من وهمسرم بارها گریه کرده ایم و همسرم میگوید به نوریزاد بنویس بابا توخدمتت رو انجام دادی تا اتفاقی نیفتاده دست خانمت را بگیر و پاشو بیا اینجا چند ماهی هم استراحت کن و اگر خواستید دوباره برگردید خوب برگردیدو بروید ایران ، و من درخواست قلبی وواقعی او را بشما میرسانم. راست میگوید یک تنفسی بگیرید ، بخود یک مرخصی بدهید تا جانی برای مبارزه طولانی تر بگیرید .اگر شد با سپردن وثیقه و ضامن شدن فرد صاحب نامی در بین مراجع یا بازار، از راه قانونی فرودگاه و اگر نشد از مرزهای ولنگ و باز کردستان یا پاکستان مانند هزاران نفر دیگر که حتا با داشتن بچه های شیرخوار و کوچک از همین راهها بیرون زدند ، خود را برای مدتی از زندان بزرگ رهایی بخشید .با سختی هایی که شما و همسرت در این سالها کشیده و دیده اید خروج از کشوربرای شما کار سختی نخواهد بود . با آرزی تندرستی برای شما و امید اینکه در این سفر ها بیمار نشوی و سالم به سر خانه و کاشانه خود برگردی و باز هم به امید روزیکه پیامی از شما عزیزان بگیریم که عازم اینجا هستید همه شما را به خدای انسانهای خوب ، خدای قهرکرده از ایران و خدای مهربان ، نه خدای مکار و جبار و پشتیبان ستمگران روزگار میسپارم
قربانت مرتضی آمریکا
—————————————————————————————–
من نمیدونم ولی تا جایی که دنبال کردم این اولین کامنت سید مرتضی در این سایت بوده است تا چند سال قبل با سید مرتضی مینوشته و قبل از اون با مرتضی اگر درست فکر کرده باشم و اولین کامنت به این میخوریم پس به احتمال زیاد درست است
—————
درود امیرحسین گرامی
نخیر، این ادبیات سید مرتضی نیست. بلکه دوستی ست که با نام مرتضی، مدتی از خارج برای من نوشته های خودش را می فرستاد.. مدتی ست از وی خبر ندارم.
با احترام
.
سلام بله درسته آقای نوری زاد بسیار معذرت میخواهم ببخشید به خاطر این اشتباهی که شد ولی وقتی نگاه به کامنت های قبلی سید مرتضی میکنیم مبینیم که روز به روز لحن و … بدتر شده و عصبی تر و بی تحمل تر شده و …
من هرگاه نوشته های منقطع و جملات بریده بریده این امیر حسین سایت (ملقّب به “بریده بریده” یا “نفس نفس”!) رو می بینم،برایم کسانی تداعی می شود که مدتی ادرارشان حبس شده و فرصت یا جای تخلیه پیدا نکرده اند و دوان دوان دنبال مستراحی در پارکی یا جایی دیگری هستند و هرچه می خواهی بگوئی بایست می خواهم یک چیزی بگویم! اعتنایی نمی کنند و همینطور نفس نفس زنان می دوند بسمت مستراح و گهگاهی هم بادی از آنها در می رود!
—
پی نوشت:خیلی موجب شگفتی است که اینجور افراد “بریده برید” و “نفس نفس” و خام و کم مطالعه،خودشون رو “زبان ملت ایران” و “نماینده مردم ایران”هم فرض می کنند!
حالا خوبه این بابا خودش رو نگه داشته و دنبال یه مکان مناسب بوده
شما آخوندها رو بگو که چهل ساله اصلا خودتون رو نگه نمیدارید و همه جا را به گند کشیدید
کافر همه را به کیش خود پندارد ! (۱)
مزدک :
“ناشناس آشنا
پس تو چرا اینهمه با ما و طرفداران براندازی این نظام دشمنی می ورزی؟ تو مریضی؟تو خودت داری همان چیزی را که ما در این چند سال گفته ایم حالا می گویی! تو یا یک ////////////////////////////////////////////////////////////////! لابد از حالا تو رهبر براندازانی و اصولا از اول هم همین بودی و بقیه هم باید از توی////و فرصت طلب ابن الوقت پیروی کنند! ای ////////////////////////////////////////////////////////// ”
…………….
۱- این مزدک سایت آدم با مزه ایست واقعا و بدون او سایت از مزه می افتد واقعا . خودتان هم حتما متوجه شده اید این را . پست هایی که مزدک جان ما در آن مطلبی نگذاشته واقعا کسالت آورند . به ///// کوچلوی پشمالوی سفید با مزه که دائم به صورت این و آن لیس میزنند و بالا و پایین می پرند و ////////////////// ملوسانه میکنند خیلی شباهت اخلاقی دارد این مزدک ما و همین هم هست که او را با مزه کرده است .
۲- من از خیلی سال پیش می خواستم یکی از این موجودات دوست داشتی را بخرم و به خانه بیاورم . خوب بچه ها سالهاست بزرگ شده اند و برای خودشان مستقل زندگی میکنند و گه گاهی هم زنگی میزنند ببینند ما مرده ایم تا خیالشان کاملا راحت شود یا هنوز باری بر وجدانشان هستیم .
خانم هم که خدا عمرش دهد زیاد سالها قبل ما را ترک کرد تا ما از راحتی چیزی کم نداشته باشیم . خریدن سگ ملوس منتفی شد وقتی سال ۸۸ سید علی و یاران شریفش کودتا کردند و معجزه قرن باز هم نکبتی شد انباشته بر نکبت های قبلی و آن طفلان مسلم هم سر از زندان خانگی در آوردند و نوریزاد هم فرصتی پیدا کرد که بگوید ” من که نبودم اصلا !!! ” و بعد هم این سایت را راه انداخت با کمک برادران و کم کم هم سر و کله پشیمان شده ها و فرصت طلب ها و هفت خط ها از همه نوع آنها در این سایت پیدا شد و مزدک هم سرو کله اش پیدا شد و شد جانشین ////که می خواستم بخرم . خوب کدام آدم عاقلی با وجود مزدک در سایت میاید باز ///// بخرد ؟ هیچ کس ! چون مزدک حتی ملوس تر از یک ////////// است و کاملا آدم را سر گرم میکند با مزه هایش . البته مزدک های دیگری هم در سایت هستند ولی نه به این ملوسی و لوسی که او هست .
۳- یک خرده مشکله توصیف کردن مزدک چون وقتی کسی خودش هم تعریفی از خودش ندارد , که , که هست و چه می خواهد و اصلا چه خوب است و چه بد , خوب چگونه دیگران میتوانند او را توصیف کنند ؟ .مثل ژله ایست که شما میخواهید در دستتان نگه دارید و نمی شود . چون شکل مشخصی ندارد . تنها این نیست که مشکل من است مشکل دیگر این است که او هم همین مشکل را دارد در درک دیگران , درک منظور دیگران . حرف های ما هم برای او مثل ژله میمانند به نوعی , نمیتواند در “دست ” مغز خود آنها را بگیرد .
۴-من این آخری ها نوشتم که ای مردم اگر حالا در خانه خود را پنهان کنید و برای ساقط کردن استبداد ( نه نظام ) که میرود تا کشور را ویران کند در جنگی که به این ترتیب وقوعش حتمیست بیرون نیائید خانه بر سرتان خراب میشود در جنگ و با خفت می میرید که جناب مزدک فورا زیپ شلوار را پایین کشید طبق معمول و نوشته کوتاه بالا را پای دیوار ما خالی کرد ! باز یادمان رفته بود بنویسیم که ” بر پدر و مادر کسی که پا ی این دیوار بشاشد لعنت .
کافر همه را به کیش خود پندارد ! (۲)
۵-ساقط کردن استبداد حاکم یک چیز است و ساقط کردن نظام چیز کاملا دیگری و با جولان دادن اسب خیال در عالم غیر واقع هم نه این میشود و نه آن . ساقط شدن استبداد هم لازم نیست حتما قهر آمیز باشد و می تواند با مدد نیروهای موثر داخل نظام و اتحاد مردم متنفر از نظام هم انجام شود .پس از آنهم باید دید که تغییرات در چه جهتی اتفاق میافتند و آیا لازم میاید که همان نیروهای داخل نظام که در سرنگونی استبداد همراه شدند باقی بمانند در قدرت یا نه پس از گذشت چند سالی . من فکر میکنم که آن نیروها به مرور به مواضع مردم متنفر از نظام نزدیک خواهند شد و این نظام مبارک برای همیشه به آرامگاه ابدیش بدرقه خواهد شد توست آن ها هم . من این را نه از روی نفرت از کسی یا گروهی منویسم بلکه این به این خاطر است که این نظام به درد ما نمی خورد و دائم کارش ایجاد جدایی و نفرت است بین مردم و تبعیض و گسترش فساد و زورگویی و هزار درد بی درمان دیگر و خلاصه ما نع پیشرفت کشور است . دوستان مسلمان طرفدار نظام هم باید توجه کنند که نظام برای کشور است و نه کشور برای نظام و این در مورد هر نظامی صادق است همانطور که دین برای مردم است و نه مردم برای دین آنطور که آخوند های مزخرف فکر میکنند . انسانها بر دینی که خدا فرستاد مقدمند و نه بر عکس . به عبارت دیگر اگر معلوم شد که دین خدا دیگر مزخرف است و ما نع و دست و دست و پا گیر باید کنار انداختش . ( ” خدا ” برای هیچ قومی کسی و آئینی نفرستاد چون میدانست که آنچه که بر همه چیز حاکم کرده است تغییر دائمی و بلا انقطاع است و نمیتوان برای این چنین چیز همواره در حال دگرگونی دستوری , راهنمای عملی فرستاد ) .
۶-این ملوسک سایت ما , مزدک را میگویم کسی دیگر دچار توهم نشود لطفا , خیالباف هم هست . مزدک ما خیال میکند که همین فردا نظام سقوط میکند و آمریکایی ها هم که از همان آغاز حرکت نوریزاد سایت را دنبال میکردند لیست تنظیمی خود را در می آورند و رییس جمهور چه کسی ؟ صد البته نوریزاد با صد در صد آراء , مزدک تئوریسین و مرد پشت پرده همه اصلاحات بعدی و پدر خوانده نظام دمکراتیک سکولار مستقر شده ( البته قبلا روی مزدک کار میکنند تا دیگر فحش ندهد و مثل آدم سالم حرف بزند ) و خوب حکومت بدون سخنگو که نمیشود و کی بهتر از فریبای دلربای خودمان ؟ هم فارسی خوب بلد است و هم خوش برو روست ( امیدوارم که در واقع هم باشد و نه شبیه این صغرا قمی هایمان که فقط به درد ///// می خورند : (کوفته تبریزی سر سفره گذاشتن منظورم است بد ذهن ها !) . حکومت بدون سازمان تبلیغات و بوق و بلند گو هم که نمیشود که ! ولی چه جای غصه خوردن که تا دلتان بخواهد ما تو این سایت دروغ گو و قصه پرداز و تبلیغاتچی داریم . طرف خورد و برد و از همه رنگ کرد و اینا ازش قهرمان ملی ساختند بهتر از این ها میشود پیدا کرد آیا ؟
۷-در همین ” پای دیواری ” بالا مزدک تراوش میکند که ” لابد از حالا تو رهبر براندازانی و اصولا از اول هم همین بودی و بقیه هم باید از توی////و فرصت طلب ابن الوقت پیروی کنند” . خیال میکند که من هم خیال میکنم که در لیست امریکایی ها هستم . من کی این را گفته ام ؟ من کی گفته ام که در حال حاضر مایل به بر اندازی نظامم ؟ هزار بار گفته ام که به براندازی استبداد , که در حال حاضر حلقه اساسی تغییرات ضروریست ,
باید حالا فکر کرد تا بتوان همه کسانی که خواهان این هستند را جمع کرد زیر یک پرچم : “پرچم براندازی استبداد” , هم آن ها که در نظامند و همه آن ها که چشم دیدن نظام را ندارند . بدون کمک کسانی که در نظامند و مخالف استبداد سید علی و چاقوکشان طرفدارش هیچ تغییری امکان پذیر نیست , دست از خیالبافی بردارید لطفا ! ” کافر همه را به کیش خود پندارد ” آقا جان این چه حرف مسخره ایست که میگویی : ” لابد از حالا تو رهبر براندازانی ” این هم شد حرف از یک مرد بالای شصت سال سن ؟
خاطره ای ازآیت الله برقعی
12:29 ق.ظ / ژانویه 14, 2013
>> خاطرهای از آیتالله برقعی قمی
>>
>>
>>
>>آیت الله علامه برقعی قمی در خاطرات خود می نویسد:
>>در خاطرم هست كه روزي به قصد عيادت از بيماري در صف اتوبوس منتظر بودم كه
>>ناگهان يك ماشين شخصي جلوي من توقف كرد و سرنشين آن مرا به اسم صدا زد و
>>گفت: آقاي برقعي بفرماييد بالا، نگاه كردم ديدم واعظ معروف آقاي فلسفي
>>است، سوار شدم، پس از سلام و احوالپرسي، ايشان گفت: آقاي برقعي كجاييد،
>>چه مي كنيد؟ خبري از شما نيست؟ گفتم: جناب فلسفي به
> سبب عقايدم تقريبا
>>خانه نشين شده ام و اگر مي دانستيد كه عقايدم چيست، شايد مرا سوار نمي
>>كرديد، گفت مگر شما چه مي گوييد؟ گفتم: من مي گويم روضه خواني حرام است،
>>كمك به روضه خواني حرام است پول دادن براي آن حرام است، گفت: چرا؟ گفتم
>>چون روضه خوانها آنچه را كه مي گويند اكثرا ضد قرآن است و در واقع با
>>پيامبر و ائمه دشمني مي كنند. آقاي فلسفي گفت: حتي من! و پرسيد: آيا منبر
>>هم حرام است؟ گفتم: آري حرام است، گفت: چرا؟
>>براي تفهيم مطلب به او، گفتم آقاي فلسفي يادتان هست در دهه عاشورا در
>>بازار به منبر رفته بودي؟ گفت: آري، گفتم من يكي از همان روزها
> كه از
>>بازار رد مي شدم صداي شما را شناختم و ايستادم كه سخنان شما را بشنوم و
>>شنيدم كه مي گفتي امام در شكم مادرش همه چيز را مي داند، گفت: بله، اين
>>موضوع در روايات ما ذكر شده (مقصود فلسفي رواياتي بود كه دلالت دارد بر
>>علم امام قبل از تولد، از جمله رواياتي كه مي گويند امام در شكم مادر از
>>طريق ستونهاي نور كه در مقابل اوست همه چيز را مي بيند!) گفتم ولي اين
>>مطلب اولا ضد قرآن است كه مي فرمايد: «والله أخرجكم من بطون أمهاتكم لا
>>تعلمون شيئا = خداوند شما را در حالي كه هيچ چيز نمي دانستيد، از شكم
>>مادرانتان خارج ساخت»[15]
>>ثانيا شما در آخر
> همان منبر گريز به صحراي كربلا زدي و گفتي هنگامي كه
>>امام حسين (ع) به طرف كوفه مي آمد، حر جلوي او را گرفت و مانع شد كه امام
>>به كوفه برسد، امام ناگزير راه ديگري را در پيش گرفت و «حر» نيز آنها را
>>دنبال مي كرد تا اينكه به جايي رسيدند كه اسب امام (ع) قدم از قدم
>>برنداشت و هر چه امام ركاب زد و كوشيد و نهيب زد و هي كرد، مركبش حركت
>>نكرد، امام ماند متحير كه چرا اسب حركتي نمي كند، در آنجا عربي را يافت،
>>امام او را صدا زد و از او پرسيد: نام اين زمين چيست؟ عرب جواب داد:
>>غاضريه (قاذريه)، امام حسين(ع) سؤال كرد: ديگر چه اسمي دارد؟ عرب
> گفت:
>>شاطيءالفرات، امام پرسيد: ديگر چه اسمي دارد؟ گفت: نينوا، امام پرسيد:
>>ديگر چه اسمي دارد؟ گفت: كربلا، امام حسين(ع) فرمود: هان، من از جدم
>>شنيده بودم كه مي فرمود خوابگاه شما كربلاست. سپس به فلسفي گفتم: آقاي
>>فلسفي اين امامي كه شما در ابتداي منبر مي گفتي در شكم مادر همه چيز را
>>مي داند و قرآن مي خواند، چطور به اينجا كه رسيد اول اسبش فهميد و آن
>>سرزمين را شناخت و بعدا امام (ع)، تازه آنهم پس از پرسيدن از يك نفر عرب
>>بياباني، محل را شناخت؟! جناب فلسفي اين چه امامي است كه شما ساخته ايد
>>كه نعوذ بالله اسبش پيش از او مطلع مي شود؟! آيا اين
> است حب ائمه؟ آيا
>>اينست معارف اسلام؟ چرا در مورد روايات بيشتر دقت و تأمل نمي كنيد؟
>>
>>
>>
خیلی حرف ابلهانه ای زده! برای اینکه نهایت این است که روایت تاریخی مربوط به ماجرای ایستادن اسب،مورد نقد سندی یا مضمونی واقع شود،این چه ربطی دارد به اینکه کسی بطور کلی علم الهامی متکی بر اعجاز الهی را انکار کند؟!
علاوه اینکه،تحقیق این است که ائمه علیهم السلام در امور متعارف زندگی فردی و اجتماعی خود،بطور عادی زندگی می کردند،و در همین روایات مربوط به علم لدنّی یا الهامی امام که متکی بر اعجاز بوده است،اطلاع از اینگونه علوم،تعلیق بر “مشیّت الهی”شده است،یعنی گاه برای اثبات امامت یا امر خارق العاده دیگری،چنین علومی با اراده و مشیّت الهی به آنها الهام می شده است.
نیز،عمومات یا اطلاقات قرآنی،بعضا قابل تخصیص یا تقیید بوده است…
مشکل اساسی امثال برقعی و انحرافات آنها هم،یکی عدم ایمان و باور حقیقی به اصل و اساس نبوت و کلمات صادره از خود رسول الله بوده است و دیگری،سطحی نگری ها و عدم قدرت و تسلّط تام بر جمع بندی بین فاکت های دینی،و از مهمتر،نوعی خودنمائی و احساس خود برتر بینی بوده است،هرچند دشمنان اصل دین و روحانیت،برای ضربه زدن به روحانیت اصیل شیعه و معارف اصیل دینی،به امثال برقعی لقب “آیت الله”داده باشند!
بهین یاران جان درود
کامنت گذاری جانی در مورد سرآخوند برقعی گفتند “” خیلی حرف ابلهانه ای زده
این که کسی بطور کلی علم الهامی متکی بر اعجاز الهی راانکار کند….عدم تسلط تام
برجمع بندی بین فاکت های دینی واز مهمتر نوعی خودنمایی واحساس خود برتر بینی
بوده است .””
—————————————————
{{برمبنای روایات موثق ومتواترترآن اسب خودش تکذیب کرده که میدانسته
خطری در این بیابان وجود دارد وصرفن اندکی تاخیر برای اجابت مزاج داشته است .
یادداشتهای اسدالله علم (پهلوی شناسی و عبرت)
——————————————————-
1-شاه: فقط روزنامه های یهودی در آمریکا به سیاست ایران حمله می کنند.[۱]
✍️ اسدالله علم
«صحبتهای اوری لوبرانی سفیر غیر رسمی اسراییل را عرض کردم…گفت: خیلی مسائل داریم که می توانیم با همکاری ایران حل کنیم و خیلی برنامه های مشترک انجام بدهیم ولی از ترس آن که ایران نه بگوید عنوان نمی کنیم…
شاهنشاه فرمودند:…اگر چیزی پیشنهاد بکنند البته ما رد می کنیم چون خودشان می دانند که فقط روزنامه های جهودی در آمریکا به سیاست ایران حمله می کنند.»
(خاطرات علم، جلد پنجم، ص ۱۴۰- ۱۳۸. ۳ تیر ۱۳۵۴).
===
2-شاه: حاضر به همکاری با اسراییل نیستم، چون همه روزنامه های یهودی آمریکا علیه ایران می نویسند.[۲]
✍️ اسدالله علم
«امروز سفیر اسراییل را پذیرفتم…گفت: در مورد موضوع این که بعضی کارها را که می توانیم با ایران عمل بکنیم، حتی پیشنهاد هم نمی کنیم از ترس این که مبادا ایران نه بگوید!
گفتم: شاهنشاه فرمودند: کار خوبی می کنید چون این نه را البته خواهید شنید.
گفت: برای چه؟!
گفتم: برای این که تمام روزنامه های یهودی آمریکا بر علیه ایران تبلیغات می کنند!
گفت: به هیچ وجه این مطلب صحیح نیست. رابطه سفارت شما با ما خوب نیست، الان من حاضرم رئیس سندیکاهای روزنامه نویس جهود آمریکا را به ایران بیاورم هر نوع قراری می خواهید با آنها بگذارید. به علاوه چرا از ایران کسی به آن جا (به اسراییل) از طرف تلویزیون نمی فرستید؟»
(خاطرات علم، جلد پنجم، ص ۱۴۴. ۵ تیر ۱۳۵۴).
===
3-شاه: سفیر اسراییل حرف مفت می زند، چون نیویورک تایمز و واشنگتن پست را نمی تواند به ایران بیاورد.[۳]
✍️ اسدالله علم
«مطالب روز پنج شنبه سفیر اسراییل را به عرض رساندم و عرض کردم :کتابهای شاهنشاه و یک قالیچه بسیار کوچک برای نخست وزیر اسراییل فرستادم. با وصف این سفیر آنها خیلی خوشحال شد چون از ژست خوشحال شده بود.
فرمودند: این که می گوید سندیکای روزنامه های یهودی آمریکا را می آورم به ایران، حرف مفت است چون روزنامه های مهم، نیویورک تایمز و واشنگتن پست و امثالهم که جزء این سندیکا نمی توانند باشند.»
(خاطرات علم، جلد پنجم، ص ۱۴۶. ۷ تیر ۱۳۵۴).
===
4-سفیر اسراییل: نخست وزیر اسراییل به من امر کرده نقشه وسیعی طراحی کنم تا دلخوری شاهنشاه از رویه روزنامه های یهودی آمریکا علیه ایران مرتفع شود[۴].
✍️ اسدالله علم
«سفیر اسراییل را پذیرفتم…گفت: در امور کشاورزی، اتمی، ساختن اسلحه، استفاده از انرژی آفتاب و غیره حاضر به همکاری هستیم. می گفت: در مورد همکاری مطبوعات یهودی آمریکا با ایران که تاکنون شاهنشاه این همه ناراحت بود و گله فرموده اند، نخست وزیر[اسحاق رابین] به من امر داده که نقشه وسیعی جهت این همکاری در اختیار شما بگذارم.»
(خاطرات علم، جلد پنجم، ص ۲۵۶. ۲ مهر ۱۳۵۴).
«صبح شرفیاب شدم. مذاکرات با سفیر اسراییل را به اضافه نامه نخست وزیر آنها به من، به عرض خاکپای مبارک رساندم. خیلی با دقت گوش دادند.
فرمودند: قسمت اصل مذاکرات، همان رویه جراید یهودی آمریکاست. اگر آن حل بشود، البته ما همکاریهای سابق را از سر می گیریم. بنابراین به او بگو اگر در این زمینه، چنان که گفته است، برنامه و نقشه وسیعی دارد، بیاورد با تو در میان بگذارد.»
(همان، ص ۲۵۷. ۳ مهر ۵۴).
===
5-شاه: طرح اسراییل برای لابی گری به سود ایران در روزنامه های یهودی آمریکا را می پذیریم. به کلی محرمانه اقدام کنید و هیچ کس در حکومت هم نفهمد![۵].
✍️ اسدالله علم
«مذاکرات دیروز خودم با را در خصوص تبلیغات در آمریکا با سفیر اسراییل به عرض رساندم و عرض کردم: برنامه بسیار مفصلی ارائه کرد که من تعجب کردم که تا چه اندازه اینها به این مسئله اهمیت می دهند. تا حدی که روی آن تحقیقی می کنند که مثلاً فلان طبقه از مردم آمریکا تا چند سال دیگر ممکن است در جامعه آن جا صاحب نفوذ شوند و از حالا روی آنها حساب می کنند و مطالعه دقیق به عمل می آورند! همچنین برای سایر نقاط دنیا( در آن جاها که منافع دارند) و این عمل آنها با کار دیمی تبلیغاتی ما از زمین تا آسمان فرق دارد!
به هر حال آنها حاضرند اطلاعات دقیق و متخصص حسابی به ما بدهند و مشغول کار شویم ولی این کار باید خیلی محرمانه بماند….
گزارش دقیقی هم کتباً داده بود که به نظر مبارک همایونی رساندم. به دقت ملاحظه فرمودند و خیلی تعجب کردند.
فرمودند: به او بگو قبول می کنیم و این کار را با شما شروع می کنیم ولی برای که این کاملاً محرمانه باشد، در دربار تحت نظر خودت باشد. اگر دستوراتی لازم باشد، به دولت صادر خواهیم کرد بدون آن که علت را به آنها بگوییم!
عرض کردم: از رفتار سفیر ما در واشنگتن[اردشیر زاهدی] هم که خود به خود بر علیه آنهاست و گویا تفاهمی با سفیر اسراییل ندارد، هم گله مند و هم نگران بود که اگر کار بخواهد در دست اردشیر به جریان بیفتد، چه گونه خواهد شد.
فرمودند: به او بگو ما دستور می دهیم و او نمی تواند از آن تخلف کند.»
(خاطرات علم، جلد پنجم، ص ۲۶۵- ۲۶۴. ۹ مهر ۱۳۵۴).
===
پی نوشت:از این فراز های پنجگانه از یادداشتهای علم اینطور بر می آید که حکومت شاه و شاه،هم قبلا با اسرائیل ارتباط و همکاری داشته است،و هم تمایل داشته است این همکاری ها که فرع برسمیت شناختن رژیم جعلی اسرائیل بوده است،تداوم یابد،منتها دلخوری شاه از برخی روزنامه های متعلّق به یهودیها در امریکا بوده است که علیه ایران مطلب می نوشته اند.از این جهت شاه بطور مشروط موافقت می کند همکاری های مختلف با اسرائیل ادامه پیدا کند،با این شرط که آنها روزنامه های یهودی در امریکا را کنترل کنند،و دیگر اینکه این همکاری ها “محرمانه”باشد! گویا شاه از واکنش محافل سیاسی مذهبی داخل ایران،اندیشناک بوده است.یکی از موارد اعتراض مرحوم امام خمینی رضوان الله علیه به حکومت شاه نیز،همین رابطه با اسرائیل بوده است.
کاوش
3:39 ق.ظ / ژوئن 23, 2019
چنککمردک/// (مزدک ملحد)
………
این من ملحد نیستم که تو را توده ایی آخوندزاده می نامم .خودت بخوبی دست خودتو رو می کنی! فعلا خوش باش! فقط تمام توهینهایت که در گذشته و که در آینده همه را بحساب شخصی ات می ریزم!
هنگامی که خمینی پس از ۱۵ سال خوردن و خوابیدن در نجف و سپس از زیر درخت سیب در حومه پاریس با هواپیمای ویژه به ایران باز میگشت، در پاسخ این پرسش که چه احساسی دارد گفت: «هیچ!» رضاخان که پس از طی راه پر مشقت خوزستان و دفع فتنه خزعل با درشکه از راههای خاکآلود عراق پس از چند هفته به میهن باز میگشت، میگوید: «جبال برفآلود ایران مدتی بود که نمایش داشت و افق بیتغییر عراق را چون دیواری جلیل و مزین به آسمان مربوط میساخت. اما درشکه در رسانیدن ما به خاک وطن، مثل این بود که تعللی دارد یا شدت شوق، حرکت او را در چشم من کُند و تعللآمیز جلوهگر میساخت… عاقبت به خاک ایران رسیدیم. چنان شور و سروری در من ایجاد گردید که بیاختیار از درشکه فرود آمده بر خاک افتادم و بر زمین بوسه دادم. در هیچ واقعه این قدر رقت نکرده بودم. خاک این سرزمین مقدس، گویی توتیایی بود که چشمِ انتظار کشیدهی ما را روشنی بخشید… از حُب وطن راسختر هیچ ریشه محبتی در قلب انسان فرو نرفته است… خدا عمر بدهد که این وطن جذاب و عزیز را به قدری آباد کنم که حتا خائنان راحتطلب سستعنصر عیاش [کنایه به احمد شاه است] هم آن را ترک نگویند و خارجه را بر آن ترجیح ندهند».
رضاشاه انسانی با تجربه بود و تلاش میکرد از چهره انسانها به درونشان پی ببرد. درباره شیخ خزعل میگوید: «شیخ خزعل را ندیده بودم ولی قیافه او را در عکسش دیده و تحت دقت قرار داده بودم و میدانستم که با قیافههای جنگی متفاوت است». هنگامی که سرانجام خزعل را میبیند: «سن این شخص در حدود شصت و پنج، قیافهاش تاریک و چهرهاش پژمرده و لبهایش بار گرفته و چشمانش مایل به زردی بود. آثار یک نفسپروردهی عیاش و تنبلی را در لوح چهره خود منعکس داشت. اما در نطق و مذاکره و چاپلوسی خیلی طلیق و زبردست و ماهر بود. شعله الکل و ضعفی که از افراط در بعضی اعمال ظهور میکند، در چینهای صورتش خطوط ترحمانگیزی رسم کرده بود…. از دیدن این روی و این چشمی که در میان عمامه مصنوعی سبز، درخششی شبیه به نور دیدهی افعی افسرده از سرما بیرون میفرستاد، کاملا فهمیدم که چرا ما اسیر یک کشتی جنگی نشدیم. چرا در صحرای لنگیر به خاک نیفتادیم، و چرا در اهواز هدف گلوله واقع نگشتیم».
رضاخان که یک انسان خودساخته و مبارز بود به سیاست نیز از دید یک مرد جنگی مینگریست: «من که در میدان جنگ تربیت شدهام، همه چیز حتا سیاست را مثل گلوله توپ میدانم که به طرف شخص مبارز میآید. اگر ترس در دل راه دادی و عقب نشستی و به پناهی گریختی، کار تمام است و اگر با پیشانی باز و سر پر شور جلو رفتی، گوی از میدان ربودهای». بزرگترین تفاوت رضا شاه و پسرش درست در همین نکته بود! رضاخان خوزستان را با این روحیه به دامان وطن باز گرداند.
این مارکس بهتر بود اول بره به سر و وضعش برسه و بعد بیاد درباره سیاست حرف بزند
من یک مارکسیست نیستم،و با مارکسنظریات مارکس از جنبه ماتریالیسم دیالکتیک و ماتریالیسم تاریخی،مخالفم و اونها رو قابل نقد می دانم،اما خیلی جالبه که مدعیان “ایران آباد و آزاد و نظام سکولار”،از یکطرف دین را مقوله ای شخصی می دانند و به ادعا هرکس را در انتخاب نوع دین،آزاد می دانند،اما همین افراد مدعی و ظاهر ساز،نمی تونن به حق انتخاب”هیئت ظاهری اشخاص”گیر ندهند و اگر چیزی در چنته دارند،تفکّر شخص و کتاب و مقاله و تئوری های شخص رو مورد نقد قرار دهند!
اکبر عبدی از گروگانگیران سفارت امریکا و عضو گروه اصلی عاملین ایجاد ۴۰ سال اختلاف بی دلیل ایران و کشورهای غربی هنوز هم مخالف مذاکره بی قید و شرط ایران و آمریکاست و این را صراحتا در مصاحبه با بی بی سی فارسی در اول تیرماه بیان کرده و به نوعی از عدم مذاکره بین ایران و آمریکا که می تواند یک شبه اقتصاد کشور را متحول و با ثبات کند، حمایت می کند ،واقعا چه در فکر او و چند نفر دوستانی مثل خودش است که بعد از این همه ضرر و زیان به کشور باز هم غیر مستقیم دعوت به جنگی ویرانگر دیگر می کتتد و برای قدرت اول دنیا شرط محال می گذارد و با فرصت سوزی در صف افراطی ترین عناصر اصولگرا قرار می گیرند
منظور احتمالا عباس عبدیه!
درود دوستان
درود نوریزاد
درود هموطنان
سناریوی : « پهپاد و شلیک اولین گلوله »
در تمام جنگ ها پرتاب اولین تیرخیلی مهم است .
شلیک اولین گلوله یعنی پذیرفتن مسئولیت آغاز جنگ با تمام تبعات آن .
چه منجر به شکست شود و چه پیروزی .
« همان کاری که صدام از سرقدرت نمایی و به دست خود و در تلویزیون ورسانه های خودش، سند ابدی ؛ شلیک اولین گلوله را به جهانیان مخابره و ارسال کرد»
بهر حال شلیک کننده اولین گلوله حتی در صورت پیروزی هیچگاه از بار مسئولیت تلفات دو طرف نمیتواند شانه خالی کند.
امریکا ، با ترفند کاری کرد که مسئولیت اولین شلیک به پای نظام اسلامی وسپاه پاسداران نوشته شود .
( وادعای رهبری که : « نه جنگ میکنیم ونه مذاکره » ، را زیرکانه سست کرد)
و پس از آن با ژست خیرخواهی از عملیات تلافی جویانه خود داری کرد .
که به جهانیان این پیام را بدهد من تا روز آخر بر طبل صلح و مذاکره میزدم و ایران بر طبل جنگ.
-امروز هم در یک اقدام جهانی اکثریت مسیر پروازهای جهانی که از ایران میگذشت تا اطلاع ثانوی تعطیل شد .
و خود این اقدام اروپا و امریکا و سایرین دارای بار منفی برای ایران است.
– ترامپ در واکنش به سقوط پهپادش گفت :
من معتقدم این اقدام احتمالا غیر عمد بوده و توسط یک فرمانده نادان شلیک شده .
ترامپ با این پیام چند کد به ایران فرستاد :
۱) اینکه فهماند در نیروهای شما ممکن است افرادی باشند که تسلط روی دستانشان نداشته باشند و کاری کنند که امریکا دوست دارد .
۲) اینکه فهماند در افراد شما وبین سپاهیان هم ،ممکن است کسانی باشند که بفرمان ما و بنام ایران دستشان روی ماشه برود .
۳) با این وسیله بهانه ایی موجه هم بدست رهبران ایران داد،تا وارد مذاکره شوند،
چرا که ممکن است اینکار توسط عده ای خودسر خودجوش وجنگ طلب انجام شده باشد.
۴) هوشمندانه وبا کمترین هزینه نشان داد، که دارای دست برتر در کنترل اوضاع میباشد.
۵) ادعای رهبری که : « نه جنگ میکنیم ونه مذاکره » ، را زیرکانه سست کرد،
وماهیت واقعی تهاجمی وجنگ طلبانه سپاه پاسداران و میل به ایجاد یک جنگ، رابرملا کرد.
– فرمانده هوا فضای سپاه گفت :
ما چندین بار به پهپاد هشدار داده بودیم و ادامه داد پهپاد کلید گزارش اعلام مشخصات خودش را خاموش کرده بود .
واز طرفی خودشان میگویند این پیشرفته ترین پهپاد امریکاست که هم رادار گریز و هم در ارتفاع بسیار بالا میتواند گشت زنی کند و برد هیچ موشکی هم به آن نمیرسد .
سردار حاجی زاده ، هم علنا وبا افتخار، وسپاه پاسداران به دست خود و با دوربینهای تلویزیونی نظام مقدس ؛
« سند اولین شلیک» و نیز بقایای پهپاد پیشرفته آمریکایی را به جهانیان مخابره وارسال کرد.
واما نتیجه :
کسی نیست به این احمقها بگوید پهپادی با این امکانات و این سقف پرواز چرا باید
اولا : کلید گزارش مشخصات خودش را خاموش کند؟
دوما : چرا باید در منطقه خطر نزدیک آنهم در ارتفاع پست وقابل دید و تیر گشت زنی کند ؟
مثل روز روشن است، که امریکا یک پهپاد خود را طعمه ی « شلیک اولین گلوله » قرار داد که مسئولیت درگیری احتمالی به گردن رهبران ایران و سپاه پاسداران بیافتد.
-در چند کیلومتری این پهپاد هم یک هواپیمای مسافربری در حال پرواز بود که اگر امریکا میخواست میتونست با یک مانور هوایی کاری کند که موشک ایران به هواپیمای مسافربری اصابت کند.
مضافا، امریکا با تعطیل مسیرخطوط پرواز هواپیماهای مسافربری خود بر فراز ایران، خلیج فارس و دریای عمان کاری کرد که جهانیان در اقدامی مشابه وخودجوش بدون هیچ امر ونهی، وهزینه های جانبی
اکثریت ، نسبت به تعطیلی مسیر پروازهای خود بر فراز ایران اقدام کنند.
(صرف نظر از فشار اقتصادی ، جدید ومضاعف به نظام اسلامی ایران وکاهش درآمدهای ترانزیت هوایی )
واز طرفی دیگر :
« فضای هوایی لازم برای نبردهای آینده راهم خالی و آماده کرد.»
حالا امریکا و ترامپ دلش، صرفا بحال تلفات جانی ۱۵۰ نفر نسوخته بلکه دارد با این ترفند برای حمله به ایران دست به: جلب « اجماع جهانی » میزند که مسئولیت هر تلفات احتمالی در آینده را به گردن طرف مقابل بیاندازد.
بعبارت ساده تر امریکا یک پهباد ۱۲۰ میلیون دلاری را فدای این اجماع جهانی علیه ایران کرد و از خون ۱۵۰ نفر گذشت که در آینده کسی برای کشتارهای عظیم احتمالی اعتراضی نکند.
(( سرداران ….. و ،
عاجز تر از آن هستند که بتوانند ، درست تحلیل کرده و دست رقیب را بخوانند .
تا اینجای کار که رودست خوردند،
وسپاهیان پاسدار ، خودخواه وهمیشه خودپیروز خوان ،
که از ابتدا و دراولین خبرها ازسرعجله ، خود شیفتگی وسراسیمه،
افتخار؛ سقوط پهپاد را کار سپاهیان قدرتمند پاسدار اعلام کرده بودند،
بناگاه ، و از ظهر دیروز ، در بخشهای بعدی خبر، زدن پهپاد را کار:
« سیستم یکپارچه پدافندی نیروهای مسلح » اعلام می کنند
وآمریکا هم مدام تاکید خبری میکند، که این پهپاد توسط سپاه پاسداران ساقط شده است.))
معمولا “ترامپیست های حقیر و عاجز”که همه اولدورم بولدورم شان،تکیه بر اجانب و قدرت اجانب است،وقتی به یک واقعه معکوس و خلاف توهمات و هذیان ها و رویاهای شیرین کودکانه بر خورد می کنند،و مثلا بوضوح دیدند که ایران اسلامی بدون اعتنائی به هیاهوی قلدرمآبانه مستکبران،هیمنه پوشالی آنان را با ساقط کردن یکی از تجهیزات پیشرفته آنان،خرد و تودهنی محکمی به آنان زدند که هنوز در حال گیج گیجی خوردن هستند،طبیعتا شروع می کنند به چنین توجیهات و مزخرف گوئی های تحلیلی!
ظاهرا یکی از کارشناسان فنی نظامی امریکائی گفته بود:ساقط شدن پهپادی چنین پیشرفته و رادار گریز از سوی موشک های ایران “دردناک”است!
یعنی خود آن اجانبی که تکیه گاه خائنان وطن فروش و ترامپیست های وطنی هستند در حال ناله های ناشی از دردناک بودن ضربه هستند! آنگاه وطن فروشان ایرانی نمای ترامپیست داخل کشور،چرندیاتی در تحلیل این “سیلی”مطرح می کنند که شاید به مخیّله خود امریکائی ها نمی آید!
ناچارم بگویم:بردیا! ای خائن ترامپیست وطن فروش،خاک بر سرت! تو یک ایرانی نیستی،یک ایرانی نمائی!
همین!
تفسیرهای عوامانه و جانبدارانه –
اگر این رویداد معکوس بود بازم زیر پای عمو سام فرش مینداختی.
تفسیر وابستگی یا دلبستگی مستقل از فرایند خارجی اینجا پیوسته عیان است.
مشکل ترویج فرهنگ سیاسی عمو سام این است که هوادارن سینه چاکش قریب به اتفاق نادانند، چه هواداران داخلیش چه خارجیش. تبلیغ همبرگر مکدونالد و نوشابه کوکاکولا با چراغ نیون با انگاره دختری که مینی ژوپ پوشیده و لنگاشو مثل پاندول ساعت نواسان میده با چراغ چشمک زن از سالهای ۵۰ میلادی خیلی هارو در جهان سوم هیپنوتیزم کرده. خصوصاً حالا که دیگه “گوگولی” هم شده.
و اما تفسیر پژوهشگر تاریخ معاصر ایران و آمریکا;
رویارویی نظامی میان آمریکا و ایران اجتنابناپذیر است; https://news.gooya.com/2019/06/post-27382.php
یرواند آبراهامیان، پژوهشگر تاریخ معاصر ایران روز جمعه در گفتگو با وبسایت آمریکایی «Democracy Now» گفت کسانی که در کاخ سفید مستقرند «اساسا به دنبال نابودی جمهوری اسلامی یا شاید به دنبال نابودی ایران هستند.»
آقای آبراهامیان در پاسخ به سوال «امی گودمن» که می پرسد با این که ترامپ حمله پیشبینی شده در پاسخ به سرنگونی پهپاد آمریکایی را متوقف کرده است اما گویا نمی توان گفت که حمله قریب الوقوع نیست، گفت: «دقیقا. از نظر من برنامه دراز مدت کاخ سفید، شاید نه خود ترامپ اما با حضور بولتون و پمپئو این است که آنها اساسا خواستار نابودی جمهوری اسلامی یا خواستار نابودی دولت یا شاید خواستار نابودی ایران هستند. این موضوع تاریخ طولانی دارد، آنها اساسا در حال به اجرا گذاشتن این برنامهاند.»
جناب بردیا؛ این سابقه پیشین تا روز پسین باشد
https://en.wikipedia.org/wiki/Military_history_of_the_United_States
این بردیای ترامپیست،جوری رفتار و گفتار ترامپ آنرمال رو توجیه و تحلیل کرده که خود ترامپ و وزیر خارجه گردن کلفت و سبیلوی جنگ طلب کنارش نمی تونن اینجور تحلیل و توجیه کنند!،من دیشب دو قسمت از مصاحبه ترامپ با ان بی سی رو ارسال کردم تا ترامپیست های ایرانی نمای این سایت به میزان فرهیختگی اربابشون پی ببرند،نمیدونم چرا نوریزاد اونهارو درج نکرده،حالا صبح که پاشدم نماز بخوانم نگاه کردم دیدم این مصاحبه یک دنباله هم داشته،این قسمت سوم مصاحبه مستر دونالد با ان بی سی رو امثال بردیا و امیر حسین (ملقّب به بریده بریده! و نفس نفس!) و دیگر ترامپیست های سایت که از فشار امریکا و ژست های ترامپ و اطرافیانش علیه ایران اسلامی و مردم عزتمند ایران گرفته اند،هوا برشون داشته و به رویاهای عمیق ترامپیستی (داریم براتون! و داریم براشون! و دادگاه! و با اطمینان می گویم! و دیگه تمومه ماجرا! و…..!) فرو رفته اند،بخوانند تا بیشتر پی به “فرهیختگی و عظمت شخصیت اخلاقی انسانی”مرادشون (ترامپ) پی ببرند! بقول مشهدیها “بُبُرَند”!
بقول دوست کم پیدایم علی 1: دقیق بخوانیدش!
—————-
ترامپ: یمن و همه جا تقصیر ایران است! کشتن خاشقچی توسط محمد بن سلمان اصلا مهم نیست! مگر ایران و دیگران آدم نمی کشند! مهم این است که سعودی ها ۴۰۰ تا ۴۵۰ میلیارد دلار از ما خرید می کنند و میلیون شغل در آمریکا می سازند! باید پولشان را بگیریم و حال کنیم!
(این تیترهای انتزاعی البته از اکبر گنجی است و درست هم هست و با محتوای مصاحبه تطابق دارد،در واقع کل مطلب اینه که اخلاق و انسانیت و مرام رو بذار در کوزه آبشو بخور!عربستانو عشق است که گاو نه من شیر ده ماست! البته ایران گربه سیاه ماست و باید بدروغ هرچه شرّ است به ایران نسبت دهیم تا هرچه بیشتر عربستون رو بدوشیم و حالشو ببریم! حالا ترامپیست های ایرانی هم به هرچه می خواهند امید ببندند! ولی خوب ما کار خودمونو می کنیم! عربستانو می دوشیم تا داخل امریکا شغل تولید بشه! اخلاق نمن دی؟! خاشقچی کیم دی؟!…الخ)
————
دونالد ترمپ در مصاحبه با «انبیسی» ، محافظت از عربستان سعودی در ازای دریافت پول را یکی از دلایل حضور آمریکا در خاورمیانه برشمرد و گفت بر خلاف گذشته که واشنگتن در قبال این حفاظت «چیزی دریافت نمیکرد»، حالا از این محافظت منفعت مالی میبرد و «عربستان سعودی ۴۰۰ میلیارد دلار از ما خرید میکند!» او گفت:
«امروز صبح، من با ولیعهد صحبت کردم. گفتوگوی فوقالعادهای داشتیم! من گفتم “این عملیات بسیار گرانی است! شما و دیگر کشورهایی که از آنها محافظت میکنیم، باید پول بدهید!…” و او گفت “بله!”»
ترامپ از پاسخ به سوال مجری درباره قتل «جمال خاشقچی» روزنامهنگار منتقد عربستانی و همچنین آثار حملات عربستان سعودی به یمن طفره رفت و مسئله یمن را به گردن ایران انداخت! او گفت:
«باعث و بانی این وضع کیست؟! اگر دقت کنی، ایران است که به یمن میرود! آنها شروع میکنند به عربستان سعودی موشک شلیک میکنند! عربستان سعودی باید از خودش محافظت کند!…
حرف یک میلیون شغل، یا بیشتر است! آنها خریدهای کلانی میکنند، ۱۵۰ میلیارد دلار تجهیزات، که ما آنها را استفاده میکنیم! بر خلاف بقیه کشورها که پول ندارند و ما باید برای همهچیز به آنها کمک هزینه بدهیم، عربستان سعودی خریدار کلان محصولات آمریکایی است. این برای من معنایی دارد. تولیدکننده کلان شغل!»
وی در ادامه در واکنش به اصرار مجری در مورد قتل خاشقچی و اینکه ترامپ چشم خود را با رفتارهای بد ریاض میبندد، گفت:
«ایران هر روز تعداد بسیار بسیار زیادی آدم میکشد! بقیه کشورهای خاورمیانه هم همینطور! آنجا منطقه خصومتباری است! جای پرشرارت و پر از خصومتی است. اگر به عربستان سعودی نگاه میکنید، به ایران هم نگاه کنید، به بقیه کشورها هم نگاه کنید، اسمشان را نمیبرم! ببینید چه چیزی در جریان است.
بعد به بیرون از خاورمیانه نگاه کنید. خوب؟! فقط این را میگویم که آنها ۴۰۰ تا ۴۵۰ میلیارد دلار در یک دوره زمانی خرج میکنند! این همه پول، این همه شغل و خرید تجهیزات… من آدم احمقی نیستم که بگویم “نمیخواهیم با شما تجارت کنیم!”
اگر با ما تجارت نکنند، میدانید چه میشود؟ با روسها و چینیها تجارت میکنند! ما بهترین تجهیزات جهان را میسازیم، اما آنها میروند و تجهیزات فوقالعاده ای ار روسیه و چین میخرند.»
او سپس خطاب به «چاک تود» مجری برنامه گفت: «چاک، پولشان را بگیر، پولشان را بگیر!»
https://www.nbcnews.com/meet-the-press/video/president-trump-s-full-unedited-interview-with-meet-the-press-62516805740?fbclid=IwAR3GjpBaXsN1ELdCVv_8lm5Medu10Qy3V4rzpKgTHy9Ydfsefk3CQFLDDy0
===
پی نوشت:یعنی ببینید این آدم نمای پست فطرت خودشیفته،با زیر پا گذاشتن اخلاق،یا خره،یا خودش رو به خری زده،یا دیگران رو خر فرض کرده! این همه ماهیت ترامپ و سیاست های مادی گرایانه اوست و این همه فلسفه کاپیتالیسم فاسد در غرب و امریکاست،که با وقاحت تمام،در یک منطقه ای ایجاد ارعاب و ایران هراسی کنند تا از حکّام احمق و ابله عربستان بدوشند،و در عین حال در مصاحبه ای علنی اینجور واضح،به مصاحبه گر بگویند:چاک! پولشونو بگیر و حالشو ببر! این یعنی اخلاق،انسانیت،دموکراسی وحقوق بشر در نظام عمو سامی،یعنی کشک! یعنی ریا!
البته دیگر روسای جمهوری امریکا نیز همین بوده اند منتها آنها اینطور مثل این احمق،صریح و وقیح نبوده اند،و این فرد با بلاهتش،قشنگ تمام ماهیت استکباری و نفع طلب عمو سام رو افشا میکنه،و حقیقتا باید گفت:خاک بر سرش،و خاک بر سر دموکراسی امریکائی،و خاک بر سر حکّام منفعل،احمق و ناجوانمرد سعودی! و از همه مهمتر،خاک بر سر اون ترامپیست های ایرانی نمایی مثل بردیا و بردیاها در ایران،که شرف ایرانی بودن و انسان بودن خودشون رو به این افراد فاسد فاسق در امریکا می بازند و به مردم خودشون و کشور خودشون پشت می کنند و شب و روز دست بدعا هستند که کی امریکا ماشه رو می کشد؟!
————-
درود حوزوی گرامی
نوشته اید:
…پی نوشت:یعنی ببینید این آدم نمای پست فطرت خودشیفته،با زیر پا گذاشتن اخلاق،یا خره،یا خودش رو به خری زده،یا دیگران رو خر فرض کرده! این همه ماهیت ترامپ و سیاست های مادی گرایانه اوست و این همه فلسفه کاپیتالیسم فاسد در غرب و امریکاست،که با وقاحت تمام،در یک منطقه ای ایجاد ارعاب و ایران هراسی کنند تا از حکّام احمق و ابله عربستان بدوشند،و در عین حال در مصاحبه ای علنی اینجور واضح،به مصاحبه گر بگویند:چاک! پولشونو بگیر و حالشو ببر! این یعنی اخلاق،انسانیت،دموکراسی وحقوق بشر در نظام عمو سامی،یعنی کشک! یعنی ریا!..
همه ی این الفاظ شایسته ی ملایان آدمکشی چون خلخالی و شیخ مصطفی پورمحمدی و شیخ علی فلاحیان و شیخ علی رازینی و سیدابراهیم رییسی و خامنه ای و خمینی ست که پس از چهل سال توهین و تحقیر و غارت و کشتن ایرانیان، پای از مرزها بدر برده اند تا مردمان منطقه را نیز از این نکبت وحشیانه بهره مند سازند. چرا همین ترامپ با ترکیه و دوبی و مالزی و سنگاپور و کویت و عربستان کاری ندارد؟ همه را دارد می دوشد؟ بله، با لولو نشان دادن خامنه ای و قپه داران ابله اش، ایران را درست به راهی می برند که خودشان می خواهند. در آن راه، هیچ سهمی جز سرشکستگی و تحقیر برای مردمان ایران دیده نشده. مثل مردم سوریه که جلوی چشم مردم دنیا تحقیر شدند و دار و ندارشان بضرب موشک های بیت رهبری و دیگران، دود شد و هوا رفت. فکری برای این داغ ننگ تاریخی بنمایید خلاصه!
.
هر آدمی میتواند مخالف سیاستهای آمریکا و اروپا و بطور کلی غرب باشد اما اگر مانند شما
این مخالفتها افسار گسیخته شد باید به آن شک کرد چنین به نظر میرسد که شما از جمله ی
روسوفیلهای دو آتشه ای هستی که بیش از حد برای آنها پستان به تنور می چسبانی
و باید بدانید که نفرت از شماها دلیل علاقه به غرب نیست بلکه برای آن نقابی است که به
چهره دارید شما طوری از کوکاکولا , مک دونالد و…… حرف میزنید که انگار در عمر خود کوکاکولا
نخورده و نمیخورید اما از شما میخواهم در اینترنت بگردید و ببینید هنگام افتتاح اولین شعبه
مک دونالد در مسکو (قبله شما) صف چند کیلومتری بسته شده بود , آیا همه ی آن مردم
بدبخت که اسیر حکومتی وحشی و غیر انسانی شده بودند خائن بودند چون میخواستند
مک دونالد بخورند ؟
سید مرتضی نظرت چیه؟
اینجوری که تو داری پیش میری باید به هر دزدی و آدمکشی جواب بدی و بارشو به دوش بکشی
یک سوال شرعی
وظیفه شما در قبال این مسله چیه؟
یعنی اگر این خبر درست باشه
که پسر سردار سلامی اینجوریه
و خودش فرمانده سپاه
اونوقت وظیفه شما حوزویها و آیت الله ها چیه؟
لطفا جواب بده
امیر طاهری، روزنامه نگار باسابقه: مشکل بسیاری از مخالفان جمهوری اسلامی اینست که هنوز سرگرم مبارزه با شاه هستند و گمان می کنند با دشنام دادن به شاه فقید اعتبار می یابند.
اگر مخالفین اعتبار کسب نکنند , طرفداران سلطنت را که بی اعتبار میکنند که . امیر طاهری عمری از آخور سلطنت خورد و مهمل گفت و /////////
مشکل مخالفانی مانند امیر طاهری این است که در این وضعیت دشوار مردم و مملکت هنوز نگران فحاشی به شاه و خاندان پهلوی است.
آقای نوری زاد
آقای مزدک
آقای سید مرتضی
آقای کاوش
این نوشته تقدیم به شما
چرا دموکراتیک نمی شویم؟
مقدسات ما و مرزهای تساهل معطوف به دموکراسی
در روزهای گذشته برای چندمین بار، تضاد میان برداشت تاریخی اهل سنت و تشیع از نقش و شان خلفای صدر اسلام و به ویژه خلیفه دوم مسلمانان در تاریخ اسلام از صفحه رسانه ملی به شبکه های مجازی سرایت کرده و واکنشهای بسیاری برانگیخت. نقطه مشترک و هدف همه آنها، از واکنشهای پوپولیستی سیاسیون سنی و شیعی، اقدامات فوری و تا حدی جدی مسئولان صدا و سیما و عصبانیت عالمان سنی همگی یک چیز بود: در نطفه خفه کردن و عدم اجازه به انتشار این عقاید. اینکه چرا اظهار عقیده یک مومن به آیین خود در مورد یک قضیه تاریخی به مسئله ای چنان پیچیده و بالقوه خطرناک تبدیل می شود را باید در بنیادهای فرهنگی نهادینه شده جست.
قبل از آنکه وارد ارتباط این مبحث و مسئله دموکراسی شوم، بهتر است نگاهی بیندازیم به وضعیت دموکراسی در کشورهای مسلمان. خانه آزادي براي سال 2017 ميلادي، از ميان 195 کشور مورد بررسي، 88 کشور را “آزاد”، 58 کشور را “تا حدودي آزاد” و 48 کشور باقي مانده را “غير آزاد” معرفي مي کند. مطابق گزارش خانه آزادي، هيچ کشور مسلماني در ميان کشورهاي با درجه دموکراسي “آزاد” قرار نمی گيرد. از ميان آنها به ترتيب کشورهاي آلباني(68)، اندونزي(65)، بوسني و هرزگوين(55)، بنگلادش(45)، مالزي(44)، مراکش(41) و ترکيه(38) در ميان جوامع “تا حدودي آزاد” قرار مي گيرند. مابقي کشورهاي مسلمان کاملا در دامنه کشورهاي “غير آزاد” يا غيردموکراتيک قرار مي گيرند. براي مقايسه نمرات اين کشورهاي مسلمان تا حدودي آزاد نیز، فقط کافيست نمرات آنها را با دموکراسی هاي ثبات يافته از جمله نروژ(100)، کانادا(99)، فرانسه(90) و انگليس(94) مقايسه کنيم. نکته جالب توجه آنست که کم ترين نمرات تجميع شده دموکراسي و انتهاي ليست يا به عبارت ديگر، غير دموکراتيک ترين کشورها به جز کره شمالي و گينه استوايي همگي مسلمان هستند. علت این توقف جوامع اسلامی در مسئله دموکراسی چیست؟
طی چند دهه اخیر، محققان حوزه دموکراسی در راستای تبیین مسئله دموکراتیک شدن یا تثبیت دموکراسی، توجهشان به عوامل فرهنگی موافق دموکراسی جلب شده است. امروزه، فرهنگ سیاسی دموکراتیک نه تنها بخش لاینفک دموکراسی تلقی می شود، بلکه شواهد مستحکمی وجود دارد که آن را از علل ظهور و تثبیت دموکراسی تلقی می کند. فرهنگ سیاسی دموکراتیک فشاری اجتماعی و از پایین به بالا بر نهادهای سیاسی در راستای دموکراتیک شدن آنها اعمال می کند. به عبارت دیگر، دموکراتیک شدن مستلزم حمايت عمومي و گسترده از اصول دموکراتيک و ارزش هاي مرتبط با آن در ميان عامه مردم است؛ چراکه صرف نهادسازي و اعطاي حقوق نخواهد توانست موانع اجتماعي و سياسي شهروندان براي کسب آن را تضمين کند. در واقع، دمکراسي نيازمند مجموعه اي از ارزش ها و تمايلات سياسي مشخص از جمله ميانه روي، تساهل، مدنيت، اثربخشي، دانش و مشارکت در ميان شهروندان است.
از ابعاد اساسی این فرهنگ دموکراتیک نیز، که محققان حوزه دموکراسی به سنجش مداوم آن برای درک سویه های رشد و تنزل دموکراسی در جوامع مختلف می پردازند، مسئله تساهل است. بدون فراگیری تساهل در ابعاد مختلف قومی، جنسیتی و به ویژه مذهبی در میان جامعه، ریشه دواندن دموکراسی خیالی باطل است. مطابق این اصل، همگان حق دارند برداشت خود از تاریخ، دین، جامعه و هر شخص و پدیده و رویدادی متعلق به امر عمومی را آزادانه بیان کنند، حتی اگر متضمن توهین به مقدسات دیگران باشد. به صورت ساده، تساهل قاعده “من آزادم و تو هم آزادی” است و نه سکوت متقابل تا مبادا به عقاید دیگران نظیر آنچه تحت عنوان “توهین به مقدسات”، در میان مسلمانان باب شده است، بربخورد. به عبارت دیگر، تساهل به معنای خفقان گرفتن دیگران برای راحت بودن ما نیست.
هر وقت تمام مقدسات ذهنی تان از سوی فرد یا گروهی مورد انتقاد قرار گرفت، به آن توهین شد و یا مورد تمسخر قرار گرفت و شما واکنشی از نوع خشونت فیزیکی یا کلامی بر علیه او یا آنها نشان ندادید و یا از امکانهای اعمال قدرتی که در اختیار دارید (سیاسی- اجتماعی- رسانه ای) برای به سکوت کشاندن او-آنها استفاده نکردید، آنگاه شما یک فرد متساهل هستید و اگر برعکس برای افزودن امکان انتقاد از مقدسات ذهنی تان از سوی دیگران اقدام کردید، شما یک انسان دموکرات تلقی می شوید. غیر از این، شما برای بازی های سیاسی و جناحی، کسب جایگاه اجتماعی و یا فریب طرف مقابلتان مشغول بازی کردن با اصطلاح دموکراسی هستید. به اطراف خود بنگرید و نهادینه شدن ارزش های دموکراتیک و گرایشهای متساهل در جامعه را پایش کنید. احتمالا جواب عدم پیشرفت در مسئله دموکراسی را بیابید.
دوست گرامی نتیچه منطقی اش اینست که علت عقب افتاده گی و حقارت و نا آگاهی و عدم رشد تسامح و تساهل و مدارا و دمکراسی . رشد اقتصادی فرهنگی و بلوغ سیاسی … در کشورهای اسلامی اسلام و باور اسلامی است . اسلام یک ایدیولوژی مخرب و انسان و تمدن ستیز و حکومتی و اصولا برای رهبری چامعه تدوین شده. هر دیدی غیر از این نسبت به اسلام باعث گمراهی مردم می شود. اسلام دین مدارا و تساهل و تسامح نیست و اصولا هیچ راهی برای دمکراتیزه کردنش نیست. بهمین دلیل مشکل اصلی جوامع اسلام زده خود باور اسلامی است. و تا زمانیکه کاملا از قدرت انداخته نشده این جوامع نه به دمکراسی دست خواهند یافت و نه رشدی خواهند کرد.
اسنپ
مدیرعامل اسنپ محمد_رازینی، فرزند علی_رازینی، دادستان سابق، رییس اسبق دادگستری تهران، معاون اسبق قوه قضاییه،رییس کنونی شعبه دیوان عالی کشور و از عوامل اصلی کشتار ۶۷است.
همه اقوام و منسوبان علی رازینی در دستگاه امنیتی، قضایی و سپاه، بازجو و مسئولند.
حالا فهمیدید چرا خانواده دختری که با توهین از اسنپ بیرون انداخته شده بود وادار به عذرخواهی و گرفتن عکس یادگاری با راننده اسنپ شده بود
چارشنبه بازار !
—————–
– دستته بذار رو جناقُم، زوق زوق موکونَه. کِمال آقا مِگه به خاطر آب نیترات دارَه. بعد غذا هم تُرش موکونوم دل روده م می پیچَه یک پام تو مُسترابَه. از بس جوش شیرین مزِنَن به نون برکت خدا. کمال آقا دیگه برنج نموخوره مِگه بواسیرُم مزنَه بیرون. ارسنیک درَه. ماست هم نموخوره مِگه سیر ترشی بیار. با وایتکس و روغن پالم مِبندن. به مرغ ها هم اِنقدر هورمون مِزنَن که خروسک در اُورده. دختر آبجیم دوا دکتر مِکرد چند روز عقب اِنداخته بود فکر کرد حاملَه رفتَه، دیشب زنگ زده گریه خالَه لَک دیدوم. گفتوم الهی مو بمیروم. خالَه جان عیب از تو نیست، از پارازیت آخوندایَه. همی قوم آب ره رو حسین بستن!
https://t.me/jamalsanatnegar
با درود
واژه ي استعفا اسم مصدر است و از عفو يعني بخشش ساخته شده و در فرهنگ سياسي به معني كناره گيري از كار و مسئوليت است.
در دنياي متمدن و و نظام هاي دموكراتيك اين اتفاق يك امر رايج است و بارها شاهد ان بوديم كه بالاترين مقام رسمي يك كشور به دليل درك عدم كارايي لازم در رسيدن به هدف هاي تعيين شده استعفا داده است. اخرين مقام عاليرتبه كه از مقامش استفا داده نخست وزير انگلستان است. خانم ترزا مي از مقام نخست وزيري يكي از تاثير گذارترين كشورها در عرصه ي بين المللي استعفا داده و قبل از ايشان ديويد كامرون بعد از رفراندم خروج از اتحاديه اروپا كناره گيري نمود. اين اتفاق تنها به اين دليل در چنين كشورهايي مي افتد كه مقامات مسئوليت پذيرند و خود را در برابر مردم خود پاسخگو مي دانند. اين يك فرهنگ است و هيچ مقامي خود را برتر از قانون نمي داند. در نظام مستقر در ايران انچه اهميت ندارد نظر مردم است. انتخاباتي هم كه به ظاهر انجام ميشود به هيچ وجه جنبه ي دموكراتيك ندارد و دستگاههاي نظارتي كساني را كه مد نظرشان است به راي مردم مي گذارند و هر منتقد و مخالفي را رد صلاحيت ميكنند. پر واضح است كه در چنين نظام توتاليتري استعفا هيچ جايگاهي ندارد. تنها كسي را كه به ياد دارم از مقامش استعفا داد مرحوم بازرگان بود كه در اثر كارشكني هاي بيش از حد مخالفانش استعفا داد.بيانيه چهارده تن از مبارزان براي استعفاي رهبري كاري شجاعانه ودر نوع خود بينظير است ودر فضاي رعب و وحشت اين درخواست قابل ستايش است و نيك ميدانيم كه رهبري كه در سي سال حكومت مطلقه اش سي ثانيه به پرسش خبرنگار داخلي يا خارجي پاسخگو نيست، مورد استعفايش درحد يك شوخي است.
گرچه هدف چهارده نفر امضا كنندگان بيانيه كاملاً مشخص است و ايجاد نوعي تهور و شجاعت بين مردم است. فكر ميكنم اين بيانيه بسيار تاثير گذار بوده و نقل محافل و مجالس است و اين يعني موفقيت.
پيروز باشيد.
برادر میترا استاد؛«سرهنگ مسعود استاد» کیست؟
او سرهنگ کدام نهاد نظامی است؟ نیروی زمینی سپاه پاسداران چه ارتباطی با مسعود استاد دارد؟ چرا باید پلاکارد به مراسم استاد بفرستد و در آنجا حضورداشته باشند و از آنها تشکر شود؟
میدانیم که مسعود استاد در وزارت دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح و همچنین دانشگاه مالک اشتر متعلق به وزارت دفاع بوده است این در رزومه او نیز درجشده اما وزارت دفاع همواره خود پرسنل بسیار کمی و آنهم فقط پرسنل اداری دارد و بخش عمده پرسنل وزارت دفاع از ارتش، سپاه و نیروی انتظامی در آنجا فعالیت دارند، مسعود استاد از کدام نیروی نظامی در وزارت دفاع مأمور به خدمت بوده است؟
از سابقه او در وزارت دفاع و دانشگاه مالک اشتر هیچ اطلاعی در دست نیست، بااینحال در مراسم ختم میترا استاد تعدادی از پرسنل وزارت دفاع دیده شدند، پلاکاردی هم آورده شده بود و مجری این مراسم نیز از این وزارتخانه تشکر کرد.
مسعود استاد در حال حاضر کارمند شهرداری تهران است و پیش از آن بهعنوان مربی پژوهشی در آموزشوپرورش و همچنین در مدارس وزارت خارجه و دبیرستان دخترانه تیزهوشان تهران فعالیت میکرده است «شرکت پیشگامان اندیشه کیهان» نیز از شرکتهایی بود که مجری برنامه از عوامل آن تشکر کرد. مدیرعامل این شرکت خود مسعود استاد است. در تعریف شرکت نوشتهشده درزمینهٔ مطالعات مرتبط با هوافضا و رباتیک فعالیت دارد.
در مورد فعالیتهای هوافضا مسعود استاد نیز اطلاعات زیادی وجود ندارد جز یک مصاحبه برای سال ۱۳۹۴ که خبرگزاری ایرنا با او بهعنوان «مؤسس اولین خانه هوافضای کشور» انجام داده است.
در گزارشهای پیشین ورود میترا استاد به احزاب سیاسی و ارتباط او با سیاستمداران و همچنین فعالیت میترا و برادرش مسعود استاد در آموزشوپرورش و مدرسه دخترانه «ف» در منطقه دو تهران نوشتهشده است. بر پایه آن گزارشها مشخص است مسعود استاد تا خرداد ۹۴ در مدرسه «ف» مشغول به کار بوده اما در ادامه، گزینش و حراست آموزشوپرورش در نامهای رسمی با ادامه فعالیت او مخالفت میکند.
مسعود استاد پس از آموزشوپرورش، در شهرداری تهران استخدامشده است. جستجوی نام مسعود استاد در سامانه اطلاعات و شفافیت شورای شهر تهران نشان میدهد او در تاریخ ۱۰ شهریور ۹۶ یعنی تنها «۵ روز» بعد از صدور حکم نجفی بهعنوان کارشناس شرکت خدمات اداری شهر، در شهرداری استخدامشده است. دلیل این اقدام فراقانونی نجفی مشخص نیست و گفته نشده چرا باید برادر همسر نجفی چند روز بعد از انتصاب داماد، در شهرداری تهران استخدام شود.
مدینه فاضله آخوندها یک دنیای بدوی با فرمول های ساده که حضرت امیر در گذرگاه یا بازار کوفه باشد و دعوای دو نفر را حل و فصل کند. این می شود قضاوت. این تفکر بدوی باید هم با دستاوردهای مدرن و پیچش های وادی قضاوت، با وکیل و هیأت منصفه و تحقیق و …. پریشان شود. چقدر ما مدیون غرب هستیم که دستاوردی مثل وکیل را به ما هدیه داد سابقا یکی وکیل می شد اما نه مثل این دستاورد غرب که یکی برود در دادگاه دفاع کند و امضا کند و رأی بگیرد. دنیای ملاها دنیای خیلی شلخته ای است. دنیای ول معطل. دنیای پوسیده. در روایت ها دارند که حضرت فاطمه غذایش را به اسیر می دهد. این یعنی چی؟ آن اسیر مگر صاحب نداشته؟ و مگر صاحبش متکفل غذای او نبوده؟ یکی را اسیر کرده اند و در کوچه پس کوچه رهایش کرده اند؟ در باره ازدواج با دختران خردسال من فقط می توانم بگویم که این یک شرم بزرگ و یک لکه ننگ است که باید هر چه زودتر به عهده تاریخ گذاشته می شدو از کنار این فاجعه رد می شدند نه این که از این شرم و این وقاحت و این لکه ننگ نگهداری و پرستاری کنند. ای ننگ بر عمامه هایی که زیرش فتوای ازدواج دخترک نه ساله و ده ساله و یازده ساله وول می خورد. ننگ
این نوشته ام را تقدیم می کنم به دوستان این سایت
چالش شرکتهای بیمه!
تفاوت درکجاست⁉️
سؤالی که بی جواب است
و یا نوعی کلاه برداری مدرن
آیاکسی هست که به این سوال پاسخ دهد ؟
آیاتا بحال به این موضوع فکر کرده اید ؟
آیاتا بحال ازخود پرسیده اید ؟
مدتی است که مسئله بیمه شخص ثالث خودرو ، فکرم رابه خودش مشغول کرده است . مسئله ای که اکثر مردم نه ، بلکه تمام افراد و آحاد جامعه به نوعی درگیر آن می باشند .آمارها نشان می دهد که اکثر قریب به اتفاق خانوارها دارای یک خودروی سواری می باشند .حتی قریب به 30% مردم دارای دو خودرو بوده که هر ساله مبالغی را بابت حق بیمه شخص ثالث با توجه به نوع ، مدل و تعداد سیلندر خودرو به شرکتهای بیمه پرداخت می نمایند .
حال مسئله جالب توجه این است که چرا بیمه شخص ثالث هرخودروی سواری باید با خودروی سواری دیگر فرق کند ؟
چرا مدل خودرو (سال تولید) یا نوع خودرو در میزان و مبلغ حق بیمه شخص ثالت تاثیر گذار است؟
اگر موضوع بیمه بدنه خودرو بود ، که حق باشرکتهای بیمه هست
لذا جهت روش شدن مسئله باذکر یک مثال توضیح میدهم
بطورمثال :
یک خودروی پراید مدل 1387 را در نظر بگیرید هزینه پرداختی بابت بیمه شخص ثالث شامل تعهد جانی و تعهد مالی و تعهدشرکت بیمه در خصوص شخص راننده (توجه داشته باشید در مورد بیمه شخص ثالث صحبت و بحث می شود) مثلا 200هزار تومان می شود در حالیکه بیمه یکدستگاه خودروی پارس مدل 1387 باهمان شرایط و همان میزان تعهدات می شود 400 هزار تومان و بیمه یکدستگاه خودروی سانتافه با همان مدل می شود 800 هزار تومان و حق بیمه شخص ثالث یکدستگاه خودروی بنز بازهم باهمان مدل و شرایط می شود 1400000 هزار تومان .
یا اینکه بیمه شخص ثالث دو خودروی مشابه مثلا خودروی سمند مدل 1387 می شود 500 هزار تومان در حالیکه بیمه خودروی سمند مدل 1397 می شود 800 هزار تومان .
مگر چه فرقي است در میزان پرداخت دیه میان یک خودروی مدل 1370 با یک خودروی مدل 1397 در زمان بروز حادثه و تصادف از سوی شرکتهای بیمه ؟
آیا شرکتهای بیمه که با توجه نوع و مدل خودرو مبالغ بیمه را تعیین می کنند در زمان پرداخت دیه مازاد بر مبلغ تعهد شده ، مبلغی رابه فرد مصدوم و مجروح و یا اولیاء دم متوفی پرداخت می کنند که در زمان هنگام صدور بیمه نامه شخص ثالث ، مبلغ بیشتری را دریافت می کنند ؟
بازهم براى روشن شدن موضوع لازم است مثالی را بیان کنم.
بطورمثال :
اگر فردی در اثر تصادف با یکدستگاه خودروی پراید مدل 1387 فوت نماید شرکت بیمه متعهد فقط مبلغ تعهد جانی ذکر شده در بیمه نامه را به اولیاء دم پرداخت می نماید و این درحالی است که مالک خودروی پراید مذکور مبلغ 200 هزار تومان بابت حق بیمه پرداخت نموده است . حال اگر فردی با یکدستگاه خودروی بنز مدل 2018 تصادف کند و منجر به فوتش شود شرکت بیمه بازهم همان مبلغ تعهدجانی که در کلیه بیمه نامه ها یکسان می باشد را به اولیاء دم پرداخت می نماید درحالیکه مالک خودروی بنز مذکور بابت حق بیمه شخص ثالث 1800000 هزار تومان پرداخت نموده است .
نتیجه ای که از ذکر مثالهای بالا گرفته می شود این است که پرداخت دیه به فرد مصدوم و مجروح و یا اولیاء دم هیچ ربطی به نوع و مدل خودرو ندارد پس چرا و به چه دلیلی بایستی حق بیمه شخص ثالث خودرروها با یکدیگر متفاوت باشد .
این مسئله ای است که هیچ متصدی دفتر بیمه و حتی کارشناس بیمه در سازمان بازرسی کل کشور قادربه پاسخگویی و توجیه متطقی نسبت به آن نبوده اند . البته بعضی ها تعداد سیلندر و قدرت خودروی سواری را ملاک تعیین حق بیمه قرار داده و عنوان کرده اند که این هیچ ربطی به زمان وقوع حادثه و تصادف و در نهایت فوت شخص ثالث ندارد چراکه ممکن است خودروی پرایدی با سرعت 80 کیلومتر به فردی برخورد کند و منجر به فوت طرف شود و یک خودوری بنز با همان سرعت 80 کیلومتر به شخصی برخورد نموده و منجر به فوتش نشود .
پس باتوجه به مثالهای بالا ، تعداد سیلندر و قدرت موتور در خودروهای سواری هیچ نقشی در زمان تصادف منجر به فوت ندارد . جالب اینجاست که هرچه مدل خودرو بالاتر باشد و یا نوع آن فرق حق بیمه پرداخت آن هم متفاوت است .
حالا دوست عزیز اگر متوجه مطلب شدی برای جلوگیری از اجحاف در حق خودت و خانواده ات و دوستانت نسبت به نشر این مطاب اقدام بکن تا شاید چشمها و گوشها نسبت به این دزدی بارز و مسلم باز شود
یعنی یا سازمان بیمه مرکزی، و سازمان بازرسی کل کشور ، و سازمان اموراقتصادی همه و همه، در این دزدی خاموش شریک هستند یا تا بحال به آن نپرداخته اند و سواد درک چنی مطلبی را ندارند، که هر مورد از ۳ نکته بالا که باشد باز هم مقصر هستند.
کاش بجای ریش و عمامه و تسبیح و سجاده و کباده و لباده و اعوذ بالله من الشیطان الرجیم کمی عقل توی کله های ملاها و /// بود. این دختر وقت بچه دار شدنش بود؟ اگر شرف دارید به دختر بچه های خودتان که هفت ساله اند و نه ساله نگاه کنید. شما اگر شرف داشتید حکم به تفخیذ دختر شیرخواره نمی دادید
چنککمردک/// (مزدک ملحد)
اون استاد اقتصاد نشون داد که بدون درک مبانی اقتصاد و شناخت بنیادین ماهیت و تئوری پول و سرمایه و معقولات استقراض و بدهی و بانکداری, پیرو مکتب سرمایه خواری حوزه دولتی و مرجع تقلیدش آقای جانمینارد کینز انگلیسیست و پشت سر ایشون و دیوان سالاری و نظام بانکی نماز وحدت میخوانند. یه چیزی همطراز خودت که مدعی “استاد تاریخ” ادیان هستی, با این تفاوت که عفت کلامش به بدی تو نیست و از اون مهمتر به پررویی و وقاهت و پستی و عقدهای و کینه توزیی تو نیست که میخوای بیش از یک میلیارد مسلمون رو بریزی تو دریا بعد هم عمو سام با موشک کروز واسط دمکراسی و حقوق بشر پیاده کنه یا از سوپرماکت بسته بندی شده بخری ببری ایران نصب کنی.
امان از این فرهنگ تقلید بریده و گریزان از نقد و تحقیق مستقل و ناتوان از یافتن راهکاری بدیل و بدیع که البته به تردید و کنجکاوی و کندوکاو بسیار نیاز داره؛ آنچه که فرای قوه تفکر توست.
نقد که چه عرض کنم//////////////////////////// کردن تو به کامنتهای من طی چند سال گذشته این بوده این فلانی توده ایست، هشیار باشید؛ چون بخیال تو همه افراد این سایت واکسن ضد ابتلا به ویروس کمونیسم و استالینیسم و پوتینیسم و حزب توده نزدند پس مجدانه و با هوچیگری به آنها پیشا پیش هشدار میدی که مراقب باشید مبتلا نشید، فریب کاوش رو نخورید چون برای جلب عضو یا هوادر حزب یا تبلیغ حزب توده اینجا اومده و قصدش فریب دادن ما کوچولوهای مو سفید بازنشسته است، اما کور خونده ما خودمون ختم روزگاریم؛ او مارا میخواد مغز شویی کنه یا فریب بده، پس دوستان همکیش دور و روی کامنت هاشو خط بکشید و تأ میتونید به جای نقد و پرداختن به محتوای کامنت هاش به شخصیت وی اهانت کنید چون که با او نمیتونیم و قادر نیستیم بحث و نقد گفتگو محترمانه داشت باشیم. (در حالیکه حزب توده در طیف براندازن نظام ولایت فقهی است و همانند شاهزاده نیم پهلوی شعار پیش بسوی اتحاد جبهه ضد دیکتاتوری آقا نظام میده، و شاخه انشعابیش, راه توده موضعش حمایت منتقدانه از ریاست جمهوری بنفش حسن روحانیست و اما کامنتهای من در موضع نقد و بر رسی اقتصاد سیاسیست حال حکومت سلطنتی باشد یا ولایی یا جمهوری سکولار, در هر صورت از این منظر فرقی نمیکند)
تو هم عین همکیشات فاقد دانش و درک فرایند تاریخی و مبارزه سیاسی و تشکیل توازن قوا بین نیروهای اجتماعی و مبانی مصالحه و مدارا یا به عبارتی تقیسم و گردش قدرت هستی. من قبلا در بحثی که با کورس داشتم با اشاره به تاریخ Magna Carta در انگلیس که اولین سند یا منشور حقوقی بین شاه و خوانین (نه رعیت) در سال ۱۲۱۵ میلادی تدوین شده در سال ۲۰۱۵ بمناسبت ۸۰۰ مین سالگرد صدور این منشور تاریخی کامنتی نوشتم و سراغاز حکومت پارلمانی و مبانی دمکراسی اشرافی انگلوساکسون هارو مختصرن تشریح کردم. هم اینک این منشور پشتوانه قانون اساسی عمو سام هست.
////////////////////////////////////کینه ورزی جنون آمیز تو نه فقط نسبت به من در سن پیری و بازنشستگی از خامی امیر حسین جوان و مشتاق سیکل ترکیبی مندراوردی مغشوش جمهوری سلطنتی خیلی بیشتره.
عزت صداقت و شرافت زیاد باد
کاوش باز خودتو لو دادی که همکار حسین بازجو هستی ؛
او اصطلاح ربع پهلوی را در نوشته هاش بکار می گیره و
تو نیم پهلوی ! من حدس می زنم تو فرخ نگهدار هستی
که مقالات اقتصادی چپگرایان اروپایی را ترجمه و به
توصیه حسین بازجو برای این سایت ارسال می کنی.
ناشناس
من هم حدس میزنم که خیلی با هوش و ذکاوت نیستی،
اگر هستی یه نمونه از گفتههای “رفیق فرخ یا برادر حسین” رو در مورد نقدهای من بر نظام اقتصاد منتوریستی اینجا با سند و لینک بذار. برادر حسین هنوز نمیدونه که بین هزار میلیارد و یک تریلیون فرقی نیست.
چندین سالست که هر وقت مقالهای راجع به اقتصاد و بودجه کشور مینویسه من همون نقدی رو که اینجا درج میکنم پای مقالش درج میکنم، و اشکال رقومیشو بهش گوش زد میکنم. اما کو گوش شنوا!!
ناشناس یه رازی رو بهت میگم بشرطی بین خودمون بمونه و به هیچ کس نگی؛ من هم مثل فیلسوف تدلیس هر روز کیهان رو مرور میکنم اما همه مقالات برادر حسین رو میخونم. اطلاعات و سواد سیاسی (نه اقتصاد) و دانش تاریخ رستگاری (نه تاریخ تحلیلی) اسلام وی از دانش و سواد سیاسی و تاریخی فیلسوف تدلیس و سابقا امنیتی که چند سالیست گوگولی مگولی (به قول خودش هگلیوبری) شده، خیلی بیشتره.
با اینحال وی هنوز مثل آقایان دکتر مهندس وزیران و مدیران کل کشور که همگی بودجه خوارن نظام انگلی کینیزیفریدمن هستند منجمله آقای دکتر ریاضات از MIT قاتل زن پرستوش تا کنون مقیاس رقومی کوادریلیون به گوششون نخورده؛ گوش و هوش تو که جای خود دارد.
ظاهرا من این درد در مقیاس کوادریلیونی اقتصاد تورمی رو فقط باید در رویا به مریم میرزا خانی بگم، روحش شاد که مایه غرور لطیف و هوشمند تراز جهانی فرهنگ و دانش ریاضی ما و مایه خجالت امام غزالی شد.
جیرجیرک سایت حسابی شاگرد پادوی مزدک 1 شدی.
بنظرت اگر ان قلاب نشده بود اقای شریعت مداری که فعلن یک روزنامه در دست دارد و هر چرندیاتی مینویسد و حقوق بالای 20میلیون تومان میگیرد چکاره بود و چقدر حقوق میگرفت ؟ با سواد و حرف زدنش فوقش ابدارچی روزنامه بود !! پس باید بگوید ربع پهلوی و مردم را خواب کند که دیگر فکر انقلاب دیگری نباشند .
آقا کاوش ، بقول خودت هم هفت خطی ، هم در خارج از کشور مزد و مواجب حکومتی می گیری والا مدام در این سایت بر علیه آمریکا قلم نمی زدی و چشمت را به روی فجایع اقتصادی و فرهنگی و سیاسی ایران نمی بستی ، هم شیعه متعصب دوآتشه ای ، هم دربان و دستبوس ولایت و بیتش هستی ، هم در بزنگاههائی ناگهان از حالت یک استاد فاخر اقتصاد دان !! به یک آدم بدهن بی منطق تغییر جهت می دهی و ماهیت خشن خودت را با تهدید و توهین لو میدهی ( درست مثل رفیقت سید مرتضی )، هم اینکه سایت را با مطالب بدرد نخور پر میکنی وبجای انتقاد از راهزنی واقتصاد فقر آفرین حکومت ، مدام پنبه آمریکا را میزنی ، خلاصه آدم بیخودی هستی چون درد مردم را نمی بینی اما ادعای درک و شعور داری تا فلک ، از خود متشکر و همفکر و هم آرمان سید مرتضی در حمایت و سر سپردگی از رژیم ضد مردمی آخوندها . آدم باید کور یا خنگ یا خائن باشد که اینهمه فقر و فلاکت را در ایران نبیند و مدام به اقتصاد آمریکا گیر بدهد و سرش توی تئوریها اقتصادی این و آن باشد . . شما از آنها هستی که آنجا با مواجب حکومتی حال می کنند و سالی یکبار هم با هزینه مفت هواپیما و هتل و سفر ، در ایران با خائنان و چپاولگران داخل ، ضمن دیداری تازه ودستبوسی و رو بوسی با هدیه و دلارو خاطرات خوش پذیرائی حکومتی برمی گردند ( تمام اینها را از خلال نوشته های خود شما نتیجه گیری کرده ام ) . برو آقا جمع کن بساط ریا و چرند نویسی را …امثال شما در بقای این رژیم و بی نوائی مردم سهیمند ….
بیانیه پشتیبانی از حرکت ۱۴ تن از فعالین مدنی- سیاسی ایران
…………………………………….
هموطنان گرامی،
ما امضا کنندگان زیر ضمن پشتیبانی از این حرکت، از همه نیروهای دموکراسی خواه ایران میخواهیم با پیوستن به کارزار حمایت از آنان به ایجاد “وفاق ملی “برای گذر از از حاکمیت دینی اسلامی کمک کنند. مردم کشور ما میتوانند با محاصره مدنی نظام، این حاکمان غاصب را به عقب نشینی وادارند و درخواست این چهارده نفر را به یک “مطالبه ملی” تبدیل کنند. ما ضمن احترام به استقلال این هموطنان آزادیخواه در راهی که برگزیدهاند، خودمان را برای آزادی کشور عزیزمان ایران و تحقق آرزوی آنان، که خواست مشترک اکثریت مردم ایران است، در کنار آنها میدانیم.
نوشابه امیری- شهریار آهی- جمشید اسدی-کمال آذری- فریدون احمدی- دیوید اعتباری- احمد رافت- هوشنگ اسدی- مهران براتی- ناصربلیده ای- ناهید بهمنی- سپیده پورآقایی- اصغر جیلو- فریدون خاوند- پرویز دستمالچی- محسن سازگارا- گلاله شرفکندی- حسن شریعتمداری -کریم شامبیاتی- کاوه شیرزاد- یزدان شهدایی- ضیاء صدرالاشرافی- مهدی صدودی- اسفندیار طبری- حسین علوی- هوشنگ کردستانی- عطا هودشتیان- منوچهر مقصودنیا- کاوه موسوی – عبدالله مهتدی- جمشید نعمتی.
……………………..
https://news.gooya.com/2019/06/—240.php
میزگرد خبرگان ایران برای رسیدن به دموکراسی:
دانشمند سکولار:من اعتقاد دارم باید ر/////////////به هر چی پ////////که /// اون ///////////////////////بی شرف پدوفیل مک/////////////////
اقتصاد دان بی همتا:شماها اگه //////////////////////میفهمیدین اقتصاد یعنی چی اون دهن///////////*$#@میبستین .
مبارز آشنا:نوری///////////// تو رو خدا ////پس جنگ نزدیکه باید///////////.لطفا /////////.بقیه همه /////////پس منم که میفهمم.
مجتهد صادق الکلام لا ریب فیه:یک مشت مزدور بی وطن گوه میخورن راجع به حکومت برخاسته از مردم نظر بدن.ماتحتون جر خورده رفتین اونور آب پس خفه شین گورتون رو گم کنین.
(توضیح اینکه طبق نظر مدیر برنامه این آخری باید حرفاش بدون سانسور باشه که بقیه بفهمن طرف کیه )
صوفی:حضرت مولانا میفرماید //////را دیدی و کدو را ندیدی؟!این دانشمند سکولار //////////////////
دانشمند سکولار:اون اقتصاد دان و صوفی هر دوتا////////////====بنابراین باید ر//////////مقدساته و به ///////===/ضمنا پیامبر///////////////اصلا نبوده.
مجتهد صادق الکلام لا ریب فیه:تو گوه میخوری از پیامبر ما میگی.اگه /// داری بیا جلوی رییسی این حرفا رو بزن تا از ماتحت دارت بزنه.
اقتصاد دان بی همتا:این دانشمند سکولار //////////////////لیاقت////////////ضمنا صوفی هم خره قبلا در سخنانم اینو اثبات کردم.(در اینجا مدیر برنامه به ایشون تذکر میدن که اصلا دوست نداشتن فحش رو از دهن ایشون بشنون بقیه اشکال نداره)
صوفی:منم قبلا جوابتو دادم الانم/////////////////
مجتهد صادق الکلام لا ریب فیه:دانشمند سکولار اگه اینجا بودی یه کاری میکردم مثل سگ پارس کنی بی شرف.این مدیر برنامه نسبت به توهین بقیه سکوت میکنه تا من نتونم حرفامو بزنم.
(مدیربرنامه در اینجا توضیح میده که هدفش ضدحال زدن به اونه و باید مثل یه موجود عجیب!!در قفس به معرض نمایش گذاشته بشه تا بقیه ببینن کیه)
مبارز آشنا:این مدیر برنامه خاک بر سر من که فکر میکردم آدمه به همه هم گفتم طرف آدمه حالا فهمیدم این یه بدبخت عقده ای نفهمه.ضمنا دانشمند سکولار یه ///////////////=/=/
(مدیر برنامه در اینجا توضیح میدن که من هر توهینی به خودم بشه بی کم و کاست میذارم باشه و دموکراسی یعنی همین که هر چی راجع به من گفتن باید منتشر بشه)
گل گلی:حضرت بها یعنی عشق.یعنی ایثار.یعنی تموم شد هر چی بوده و از الان شروع شد هر چی شده.
مجتهد صادق الکلام لا ریب فیه:اول بگو ببینم تو کتاب ما رو قبول داری یا باید بدمت دست رییسی.این دانشمند سکولار هرزه چنگکی چرا خفه شد با این نظر من.
دانشمند سکولار:من داشتم شلوارمو می کشیدم بالا چون قبلش داشتم//////////////به /// تو چون راه اصلاح جامعه یعنی به لجن کشیدن///////////////اقتصاد دان خبره توده ای هم خوب با تو جوره چون کلا دنبال هم عقیدش موس موس میکنه.
اقتصاد دان خبره:مردک چنگکی تو/////////////====اصلا ارزش نداری بهت محل////////======#@*
(در اینجا مدیر برنامه تذکر میدن که نوشته های فهیمانه ایشون رو بیشتر دوست دارن و حیف از قلم اون و باید فحش شنید سرشو بندازه پایین)
صوفی:من رفتم به دهی و مهمان گشتم
نان طرف خوردم و خوشحال گشتم
بله اینجا بود که فهمیدم هر چی بهاییها میگن مزخرفه و یه مشت نادان هستن که به جایی وصلن.
گل گلی:پ ن پ.شما دانایی؟
(در اینجا مدیر برنامه تذکر میدن که به عقاید هم کار نداشته باشین و فقط فحش شنیدین گوش کنین و جواب ندین)
گل گلی:چشم
مجتهد صادق الکلام لا ریب فیه:مدیر وحشی هر کی هر گوهی خورد بخوره به//// نیست بیاد ضاله بازی دربیاره مام بگیم به چپمون
نخود آش:آقای مدیر چرا این حرفا رو سانسور نمیکنی
مدیرسایت:چون باید مردم بفهمن این وحشیا کین.اگه من سانسور میکردم میشد تو بفهمی یارو چیکارست.شعار من فحش خورت ملس باشه است.
اقتصاددان خبره:قبل از اینکه ارز فیات رو توضیح بدم باید بگم این مردک///////////===و اون صوفی//////////=/===/حالا بهتر میتونم رو مبانی اقتصاد فیدرمن متمرکز بشم.
دانشمند سکولار:تو یه توده ای بریده هستی که هم پناهنده شدی مثل ///////از اونور میخوری هم مثل//////////////////اینور////////////
(مدیر سایت در اینجا تذکر میدن که دانشمند سکولار خیلی وقت از ایشون بابت چنگک میگیرن و اجازه نمیدن اون به وحشیهای هیولای مغز پوک پوشکی بیشتر بپردازن)
صوفی://////(منفی ۲۰ رای)
دانشمند سکولار:////////(مثبت ۳۰ رای)
اقتصاد دان خبره:////////////(منفی ۱۰ رای)
مبارزآشنا:///////////(۱۰ رای منفی ۲۰ تا مثبت!!!)
مجتهد صادق الکلام لا ریب فیه:error
خوب ما که مستفیذ شدیم.رویایی دارم که محقق شد.با تشکر از مدیر برنامه خبرگان برای دموکراسی
—————–
درود گرامیان
چنگک های این نوشته از من نیست.
خود نویسنده، صورت نوشته اش را به این شکل آراسته.
سپاس
.
من بعنوان “مجتهد صادق الکلام لاریب فیه”،واکنشم به ناشناس البته شناس! اینه که :اون قطعه “وحشیهای هیولای مغز پوک پوشکی….”صادره از منبع و کان ادب! رو خوب اومدی! بقول جوونا:دمت گرم!
===
پی نوشت 1:بقول عربها: بارک الله!،بقول فارسها: آفرین!،و بقول فرنگیها :براوو!
پی نوشت 2:ناشناس،چرا این مناظره نمکیه رو زیر نوشته دانشمند سکولار گذاشتی؟! من می خواستم زیر این نوشته،از دانشمند سکولار که احساس “وجود و امکانات”میکنه بپرسم،بالاخره نفر پانزدهم این بیانیه چند نفر ضد انقلاب غالبا فراری! شد یا فقط گوشه یک سایت، یک زر توخالی زد؟!
ضمنا اگر احساس “وجود و امکانات”میکنه و اسمش توی این اسامی هست،میتونه برای تطبیق،با گذاشتن یک پرانتز جلوی یکی از اسمها،توی پرانتز بنویسه چی؟! مزدک1 سایت نوریزاد یا همان دانشمند سکولار فحّاش!
پی نوشت 3:ببینیم “وجود و امکاناتشو”داره یا نه!
پی نوشت 4: ساسانم سکولار شاهیست! بدو بیا بابا!
.
ناشناس
10:58 ق.ظ / ژوئن 22, 2019
مزدک 1 پس پاسخ شما به کاوش در باره تعریف درست دموکراسی چه شد؟
حکومتی سکولار بر مبنای “حقوق بشر”.
گمانم این “حقوق بشر” شامل آنها هم که گفتید گور پدرشان هم میشود نه؟
……………..
ناشناس گرامی عده ایی جنایتکار و آدمخوار خون ایرانیان را می مکند و برای صدور مزخرفات خود به سایر نقاط جهان هم ما ایرانیان و هم فلسطینی و هم یمنی و عراقی و هر گروهی با هر امکاناتی را قربانی می کنند.هموطن از زمانیکه این حرامیان در ایران قدرت گرفته اند میلیاردها دلار صرف عملیات تروریستی و آدمکشی و تمدن ستیزی خود کرده اند. اینها بیشترین ضربه را به فلسطین و یمن و عراق و غیره زده اند. برای این جماعت ماجراجوی تروریست وطن و مردم و انسان و جامعه مدنی و تمدن بی معنی است.اینها جماعتی سرگردان و پریشان احوالند که فقط به خرابی و سرنگونی و انهدام می اندیشند.این جماعت اصلا برایشان فلسطین و ایران و عراق و یمن بی معنی است.مشتی خونخوار و روان پریشند که فقط به نابودی و ویرانی می اندیشند. ما اگر واقعا کاری می توانیم انجام بدهیم هموطن در مرحله اول باید از مردم خود آغاز کنیم. مگر ما حاکم فلسطین و یمن …ایم؟تنها کاری که ایران برای فلسطین و یمن و غیره می تواند و یا بعنوان وظیفه انسانی اش انجام دهد همراهی با سازمان ملل است نه راه انداختن جریانات تروریستی آنهم بخرج مردمی که 50% زیر خط فقرند!
عربستان سعودی: حالا که آمریکا حاضر نشد مردم ایران را بمباران کند، خواهش می کنیم انگلیس مردم ایران را بمباران کند!
می استاف
میدل ایست آی
یکی از مقامات ارشد انگلیس در گفتوگو با میدل ایست آی اعلام کرد که یکی از مقامات ارشد اطلاعاتی عربستان سعودی خواستار حمله بریتانیا به ایران شده است.
طبق گفته این مقام آگاه انگلیس، درست چند ساعت بعد از منصرف شدن دونالد ترامپ رئیسجمهور آمریکا از اقدام نظامی علیه ایران، این مقام سعودی از مقامات بریتانیا درخواست کرده است تا حملات محدودی به اهداف نظامی ایران صورت دهد.
این منبع آگاه ادامه داد که یکی از افسران اطلاعاتی عربستان سعودی، عادل الجبیر وزیر مشاور امور خارجی سعودی را در سفر به لندن همراهی میکرده است.
با اینحال این منبع آگاه انگلیسی که خواست نامش به واسطه حساسیت موضوع، فاش نشود، ادامه داد که لابیگری سعودیها با بیاعتنایی مقامات انگلیسی روبرو شد.
وی توضیح داد: «مردم ما (در خصوص ادعاهای مقامات آمریکایی مبنی بر ساقط شدن پهپاد جاسوسی در حریم بینالمللی) تردید دارند» و بنابراین یک پاسخ «خیر» به درخواست سعودیها دادند.
طبق این گزارش، این مقام سعودی همچنین با ارائه یکسری اطلاعات تکمیلی، حادثه اخیر دریای عمان برای دو نفتکش را به ایران نسبت داد اما مقامات انگلیسی به هیچ عنوان «تحت تأثیر» این شواهد قرار نگرفتند.
طبق گفته این منبع انگلیسی، این رئیس اطلاعات سعودی اوایل هفته جاری عازم قدس میشود و قرار است لابیگری مشابهی را در خصوص اقدام نظامی علیه ایران با مقامات اسراییل و جان بولتون مشاور امنیت ملی آمریکا که قصد سفر به اسراییل را دارد، صورت دهد. سفارت عربستان در لندن به درخواست پایگاه میدل ایست آی برای اظهارنظر درباره این خبر پاسخ نداده است.
https://www.middleeasteye.net/news/saudi-intelligence-chief-lobbied-london-strikes-against-iran-uk-source
رویارویی نظامی میان آمریکا و ایران اجتنابناپذیر است
یورونیوز – یرواند آبراهامیان، پژوهشگر تاریخ معاصر ایران روز جمعه در گفتگو با وبسایت آمریکایی «Democracy Now» گفت کسانی که در کاخ سفید مستقرند «اساسا به دنبال نابودی جمهوری اسلامی یا شاید به دنبال نابودی ایران هستند.»
آقای آبراهامیان در پاسخ به سوال «امی گودمن» که می پرسد با این که ترامپ حمله پیشبینی شده در پاسخ به سرنگونی پهپاد آمریکایی را متوقف کرده است اما گویا نمی توان گفت که حمله قریب الوقوع نیست، گفت: «دقیقا. از نظر من برنامه دراز مدت کاخ سفید، شاید نه خود ترامپ اما با حضور بولتون و پمپئو این است که آنها اساسا خواستار نابودی جمهوری اسلامی یا خواستار نابودی دولت یا شاید خواستار نابودی ایران هستند. این موضوع تاریخ طولانی دارد، آنها اساسا در حال به اجرا گذاشتن این برنامهاند.»
آبراهامیان با اشاره به عدم اهمیت ترامپ به موضع جنگ در کارزار انتخاباتی ۲۰۱۶ آمریکا گفت: «البته ترامپ اساسا برنامه کارزار ریاست جمهوریاش را با این نیت خوب آغاز کرد و در کارزار انتخاباتی او موضوع جنگ کم اهمیتترین نقش ممکن را داشت. من تعجب کردم که چند روز پیش او آمد و گفت که یک برنامه سری دارد که با آن مسائل و اختلافات با ایران را حل خواهد کرد. او این برنامه سری را بعد از انتخابات رو می کند در حالی که ما هنوز از این برنامه سری چیزی نشنیدیم.»
نویسنده کتابهای «ایران بین دو انقلاب» و «کودتا: ۱۳۳۲، سیا و ریشههای روابط ایران و ایالات متحده در عصر جدید» درباره برنامه آمریکا برای مواجه با ایران می گوید: «ما نمی دانیم که ترامپ شخصا جنگ می خواهد یا نه اما من فکر نمی کنم این موضوع اهمیتی داشته باشد بخاطر اینکه کسانی که به سیاستهای کاخ سفید جهت می دهند یا تصمیمگیران سیاسی در واقع خیلی مصمم هستند که اختلافاتشان را با ایران حل کنند.»
نویسنده کتاب «تاریخ ایران مدرن» درباره ریشه اختلافات کنونی ایران و آمریکا می گوید: «الان زیاد درباره بحران نفکتشها و پهپاد می شنویم ولی اختلاف میان آمریکا و ایران از زمانی آغاز شد که ترامپ برجام را نه تنها توافقی بد که بدترین توافق توصیف کرد و از آن خارج شد تا توافق بهتری با ایران امضا کند اما اگر شما توافق جدیدی می خواهید معمولا باید درهای مذاکره را برای توافق تازه باز بگذارید.
اما پمپئو با مطرح کردن ۱۲ دستور برای ایران در اصل درهای مذاکره را بست. در حالی که این ۱۲ تقاضا کاملا بی معنی هستند زیرا هیچ راهی وجود ندارد که ایران این ۱۲ تقاضا را اجرا کند. شروط آمریکاییها معادل این است که رهبر ایران به ترامپ بگوید اگر می خواهی مذاکره کنیم باید این مثلا ۱۲ شرط را انجام دهید اول اینکه باید بنشینید و بطور جدی با جنبش «زندگی سیاهان اهمیت دارد» مذاکره کنی و اگر به توافق رسیدی بعد ما می توانیم گفتگو کنیم. یا دموکراسی شما نقص دارد و درست کار نمی کند زیرا درصد مشارکت کنندگان در انتخابات آمریکا پایین است و باید کاری انجام دهی که مشارکت انتخاباتی بیشتر شود بعد با هم مذاکره می کنیم. این نوع تقاضاها بی معنیاند.»
آبراهامیان درباره آینده رویارویی بین آمریکا و ایران میافزاید: «شروطی که پمپئو از ایران تقاضا می کند بی معنی است و شروطی برای مذاکره نیست بلکه آنها اساسا می خواهند ایران تسلیم شود و به تقاضاهای پمپئو گردن نهند و در اصل دست به خودکشی بزند در حالی که این خواسته به سادگی برای هر رژیمی غیرقابل پذیرش است زیرا هر رژیمی می خواهد باقی بماند. بر این اساس می خواهم بگویم برخی اشکال رویارویی نظامی میان آمریکا و ایران غیرقابل اجتناب است، حال ممکن است هفته بعد اتفاق بیافتد یا هفته بعدش یا حتی بعد از انتخابات ریاست جمهوری آمریکا اگر ترامپ دوباره انتخاب شود. به نظر من این رویارویی در برنامه آمریکاییهاست و به نظرم راهی وجود ندارد که از رویارویی نظامی میان دو طرف اجتناب شود.»
سلام و درود
استاد نوریزاد گرامی مرقوم فرموده اید :
« درود شفیعی گرامی
هم از شما هم از گلابتون خواهش می کنم به این بحث های بی انتها و بی نتیجه پایان بدهید. در غیر اینصورت ناگزیرم کامنت هایی که در مدح این و نقد آن است حذف کنم. بگذاریم هرکس به هر عقیده ای که دلخوش است، دلخوش باشد. مگر این که یکی، عقیده اش را فتوا کرده باشد و وحشیانه چماق همان فتوا را بر سر نسل ها کوفته باشد.
با احترام »
استاد نوریزاد عزیز از مدتها قبل از آنکه بنده مجدداً در وبسایتتان فعال شوم دوستان بهایی حسابی فعالیت کردند و هر چه خواستند نوشتند و آغاز کننده این مباحث آنها بودند و بنده نبوده ام. در کل نوشته بنده نه به هموطنان بهایی جسارت شده و نه به شخصیتهای مورد اعتقاد و احترامشان. بنده تنها چند کتاب مستند به این عزیزان معرفی کرده ام که از افراد اولیه بهایی بوده که بعدها به دلایلی که در آثارشان شرح داده اند از بهاییت اعراض کرده و روی بر گردانده اند. در ضمن بنده مداح هیچ کس نیستم، چون اغلب اسناد و نامه هایی که در آثار مرحوم « فضل الله صبحی مهتدی قمصری » از رهبران درجه اول بهایی درج شده به زبان عربیست طبعاً کسی که به زبان عربی مسلط باشد بهره بیشتری خواهد برد و فعلاً جز سید مرتضی عربی دان مسلطی در وبسایت نمیشناسم. اگر آن اسناد به زبان انگلیسی بودند بیگمان جناب کاوش را مثال میزدم. در ضمن اگر واقعاً در مدیریت و حذف مطالب سخیف و وهن آور در وبسایتتان جدی هستید لطفاً بفرمایید این نوشتهٔ پر از هاشور را :
« مزدک1
3:05 ق.ظ / ژوئن 22, 2019
من درک نمی کنم چرا این کلمه خاتم الانبیا برای شما جناب نوریزاد تا این اندازه مهم شده.بابا من هر چه این خاتم الانبیا را می نویسم با هر ترفندی شما هاشور می زنید!بابا این زبان زرگریست! در زیر چندتا از واژه های زرگری را می آورم >
به کشتی می گن تشخیص
به کفش می گن نفر بر
به حمام می گن پاکستان
خرما می گن نره خر کشمش
مسجد می گن افغانستان
لوله ادرار یا هر لوله ایی می گن مجارستان
به هاون می گن لهستان
به پا می گن ///////////
….
خب به مقعد می گن //////////
///////////////
…………..
زبان زرگری را مسخره نکنید. »
____________________________
که بخوبی میشود فهمید در زیر چنگک ها چه کفر کبیر و چه توهین زشت و زننده ای مستتر است را به چه دلیل منتشر کردید ؟ آیا این زشتترین توهین به پیامبر اسلام ( ص ) نیست ؟ فکر میکنید آیا اگر در سایر کشورهای مسلمان و حتی در میان اهل تسنن ایران چنین توهینی به ساحت پیامبر اسلام شده بود به نویسنده و منتشر کننده اش یک دقیقه مجال ادامه حیات میدادند ؟ صدها هزار انسان لادین و لامذهب و لائیک و آتئیست در جامعه هستند و دارند بخوبی و خوشی، با سایرین در امنیت زندگی میکنند، زیرا محترم ها و دانش آموخته ها و مؤدبهایشان هر اعتقادی دارند محترمند و محترمانه و مؤدبانه با ادبیاتی انسانی عقاید و نظریاتشان را منتشر میکنند و هیچکدام چنین بیشرف و پست فطرت و هرزه و فاحشه نیستند که با وقاحت و دریدگی به مقدسترین شخصیت بیش از یک میلیارد مسلمان اینگونه فحاشی کنند و هیچ مدیر با تدبیر و منصفی هم چنین اراجیف سخیفی را منتشر نمیکند. لطفاً اگر قصد دارید در نحوه مدیریتتان تجدید نظر کنید ابتدا متن و محتوای کامنتهای مختلف را قدری سنگین سبک بکنید و بسنجید و از روی وجدان ببینید که باید از انتشار کدام نوشته ها صرفنظر کنید ؟ عجیب اینست که تنها دلسوزی و احساس مسؤلیت به ساحت مقدس زبان زرگری به نظرتان رسیده است تا با ملایمت به نویسنده اش تذکری مخملین بدهی! نویسنده بی خرد و بی شخصیت و لمپن این متن چنگکی چه نیازی به زبان زرگری دارد ؟ او که براحتی هر هذیان و ناسزایی را به هر کس که بخواهد مینویسد و جنابعالی هم با غمض عین جانبدارانه، با کمال میل منتشر میکنید، دیگر چه نیازی به زبان گنگ زرگری هست ؟
شفیعی جان میشه بگی منظورت از اینکه صدها هزار لاییست و لادین و لامذهب و چی و چی در جامعه دارن به خوبی و خوشی و در امنیت کامل زندگی میکنن کدوم جامعست؟خوشحال میشیم اگه بیشتر توضیح بدی.
سلام و درود
کانالها و گروههای زیادی در تلگرام و تویتر و اینستاگرام و واتساپ دارند فعالیت میکنند و مذهبی و غیر مذهبی و ضد مذهبی بدون هیچ ممانعتی هر چه بخواهند میگویند و مینویسند
. جنابعالی آنها را ندیده ای ؟
شفیعی.کدوم جامعه.از جواب طفره نرو.اسم اون جامعه رو ببر.
ناشناس گرامی منظورش خودش و سید مرتضی است آنهم در حکومت اسلامی محمدی/امام زمانی!
جناب شفیعی مولوی شناس و شیفته و شیدای مولوی ؛ بنا به نظر همان مولوی خودت در جهان هستی نه خوب مطلق وجوددارد و نه بد مطلق و نیز مقوله ای بنان مقدس و نا مقدس دکان سه نبشی است که شما مذهبیون باز کرده اید تا بدین وسیله مخالفین خود را گردن بزنید ؛ اقا جان مقدس یعنی چه ؟ ما چیزی بنام مقدس و نا مقدس نمی شناسیم
من خودم طرفدار آقای هوشنگ امیر احمدی هستم و سازمان آبان و از نطر من ایشان بهترین گزینه و مطمئن ترین هستند و به امید آبادی و آزادی ایران
………….
من نیز بارها نوشته ام که من با شخص رضا پهلوی هیچ کینه و دشمنی ندارم و اصولا من از همان روزهای اوایل بعد از روزهای نحس 57 متوجه بیهوده و غیره ضروری بودن این غاله ایران برباد ده شدم و از همان زمان تا بحال با این آدمخواران ایران ستیز در حد توانم مبارزه کرده ام. من چون جمهوریخواهم مسلما رضا پهلوی را بعنوان رئیس جمهور می توانم بپذیرم نه بعنوان پادشاه.راجع به امیراحمدی هم آبان ایده جالبی است که می تواند بازوی سیاسی ققنوس (سازمانی که بیشتر از دانشمندان و فرهیخته گان ایرانی و با ابتکار رضا پهلوی درست شده و می تواند برای اینده ایران بسیار مثبت باش.)باشد.اما این سازمانهای برون مرزی بیشتر بدرد آینده ایی می خورند که رژیم حرامیان اسلامی از قدرت افتاده و کشور آزاد شده.اما من حرکت این 14 دلاور ایرانی در داخل را بر هر حرکتی ملی ترجیح می دهم.و بنظرم وظیفه هر ایرانی وطن پرستی است که با تمام توانش از این گروه دلاور و ایران و انسان دوست حمایت کند.چون تا این رژیم بر سر کار است هیچ کار مثبتی در این نمی توان کرد.
آخر من , من خان کی اهمیت میدهد تو چه فکر میکنی و چه میخواهی ؟ بچه برو کشکت را بساب و دست از خیال بافی بردار ! ما کامنت های ترا فقط برای خنده میخوانیم نه چیز دیگر . وقتی زیاد من من میکنی که دیگه از شدت خنده از حال میریم . ای من فدای من من کردنت , ای جان به فدای من فکر میکنم , من فکر میکنم کردنت ! مگر تو فکر هم میکنی عزیزم !
من من جان! قرار شد تو که اینقده شجاع و آرمان خواهی،یک جوری اسم واقعی خودتو توی این اسمها ویرایش کنی! وجودشو داری؟!
آقای سید مرتضی
به این عکس نگاه کن
آیا این ازدواج از نظر اسلام درست است؟
نمی توانی بگویی نه
چرا چون بزرگانت به همین نحو با دختربچه ها ازدواج کردند
پیرمرد هفتاد ساله با دختر بچه ده ساله
من آیت الله و مجتهدی را که این اجازه را بدهد از تفکر یک روانی پایین تر می دانم
نظر شما هرچه باشد در امتداد سیره بزرگان شماست
بزرگانی که از امروز هیچ چیز نمی دانند و وابسته به قرن های گذشته اند.
مادر گرامی کار سید مرتضی ها /////////////////////////////////است چکار دارند که کی با کی هست! یه انکحته(گائیدن و سپوختن ) می خونند و پولی می گیرند و تمام! از این جماعت ///////////////// محبت و عشق و حقوق کودک و حقوق انسان و …توقع داشتن سنگ در هاون کوبیدن است. چون چنین معانی ایی در دین و باور این /// نیامده . در ضمن نفعی هم برایشان نیست!این ////////////////////// اسلامی فقط لقمه را چسبیده اند!
چرا یکی به این سئوال آقای نوری زاد جواب نمیدهد؟
چرا مجتهدین و مراجع مانع تصویب این شدند که ازدواج زیر سیزده سال صورت نگیرد؟
نگاه مراجع و مجتهدین به چه دلیل عقلانی بود؟
چرا یک دختر شانزده هفده ساله نمی تواند پاسپورت بگیرد اما یک دختر نه ساله می تواند ازدواج کند؟ یعنی شأن ازدواج اینقدر پایین و دمی دستی است که از یک دختر نه ساله هم بر می اید؟
من خودم جواب این سئوال را می دانم
اما خواستم بگویم: ای ننگ بر تفکری که یک دختر بچه ای را که بایدبا عروسک هایش بازی کند، پای سفره عقد می نشاند
ای عمامه هایتان نابود
ای خودتان نابود
مادر گرامی مگر ایه الله ها مغز //خورده اند که بر ضد سنت رسول الله حرفی بزنند و یا رایی بدهند؟در ثانی مگر خود این /// زشتخوی و خونخوار و آدمخوار و شهوتران ///////////////// خود را از محمد و علی و عمر …کمتر می دانند؟خب مادر گرامی آن پدر و مادر ابلهی که خردش را به این/// خونخوار و انسان ستیز عاریه می دهد خود بنوعی /// نمی کند؟تا کی باید ما مردمان خود و خرد خود را بدیگری عاریه دهیم تا از فکر کردن بگریزیم؟
مزی جون الهی فدات شم تو یه وقت نکنی خردت را به کس دیگه ای عاریه بدی ها که اون بیچاره بالکل بی شعور میشه اونوقت , بزار اون بد بخت همون شعور خودش رو داشته باشه که بهتر از هیچیه باز . خودتم به کسی عاریه نده چون ممکنه آدم بدی باشه و// کار بد بکنه فدات شم . فقط خواستم کمکت کنم مزی جون . موظب خودت باش عزیزم !
درود بر تو ای نوریزاد جان
یک سوال
آینده خودت را چطور می بینی؟
مرگ من جواب بده
بقول خودت: باشد؟
—————
درود آدم وحوای گرامی
آینده ای که من برای خود متصورم این است: با فتوای پنهانِ یک ملای مجتهد و آیت الله حوزوی – شبیه همین سید مرتضای خودمان – و توسط یکی از چاقوکشان اجیر یا یک موجود ولایی سلاخی خواهم شد.
با احترام
.
سلام آقای نوری زاد ببخشید ولی زبونتو گاز بگیر خدا نکنه دوست دارم روزی که خیلی نزدیک سالم و سلامت باشی و بیای و پست سرنگونی حکومت آخوندی رو بزاری و ما مردم ایران را غرق در شادی و … کنی و سرنگونی این شیطان صفت ها رو از زبان خودت بشویم و … این حرف های رو نزن به امید آبادی و آزادی ایران
نوری زاد جان , هفت هشت ساله که همین را گفته ای دائم ولی با کمال تاسف باید گفت که تا به حال خبری از کشتنت نشده عزیزم . بگو ما چه کار میتوانیم بکنیم , یعنی چه طور میتوانیم کمک کنیم تا تو به آرزویت برسی ؟ می خواهی من خودم بیایم ترا جایی بکشم ؟ این تنها کمکی است که من میتوانم بکنم . شاید هم این ملا های فتوا بده نمیدانند که تو هم وجود داری و حرف میزنی . شاید هم چاقو کش های آنها چاقویشا ن کند است و باید بدهند چاقو تیز کن تیز کند اول . من فعلا این کمک را میکنم تا بعد :
فتوا :
به فتوای من , سید خراسانی مشهدی قمی نجفی کربلایی مشهور به گنجعلی , ریختن خون محمد نوریزاد بر هر مسلمانی واجب کفایی است , یعنی اول کسی که او را کشت وظیفه بر دیگران سلب می شود چون فایده ای ندارد که کس دیگری هم به او چاقو فرو کند . هر جا او را دیدید خونش را بریزید و اموالش را غارت کنید . بر برادران اطلاعاتی واجب است که محل اختفاء او را به چاقو کشان , هم اطلاعاتی و هم غیر اطلاعاتی , خبر دهند . بر آن برادران اطلاعاتی که او را زیر چتر حفاظتی خود در طول این همه سال گرفته اند هم حرام میکنم ادامه این عمل را که خلاف اسلام است و مستوجب عذاب الهی .
السید الخراسانی النجفی القمی المشهدی الکربلایی مشهور به گنجعلی
گنجعلی،زیاد اینطور تعبیرات و نوشته های مدیر این سایت را جدّی نگیرید،ایشان رفتارها و گفتارهای متناقضی دارد و ملتفت این هم نیست که در فضای عمومی،رفتار و گفتار متناقض،در مرآی و منظر همگان و در معرض داوری است:ایشان گاهی کل یک نظام را تهدید می کند که :بله کارتان تمام است! روحانیون را تهدید می کند که بفکر باشید مبادا کشته شوید! با اطمینان میگویم که ال می شود و بل می شود! داریم براتون! داریم براشون!
یکوقتهایی هم بروش افراد افسرده و درمانده که از رفتارها و گفتارهای پوک،افراطی و عصبی و کنش های کور سیاسی خویش،طرفی نمی بندند،در محضر مریدان شروع می کند به:مظلوم نمائی! اینکه :مرا خواهند کشت! اینکه :مرا ریز ریز خواهند کرد! اینکه:فتوای قتل مرا سید مرتضی و امثال او صادر خواهند کرد….و از اینجور تعبیرات!
چنانکه بارها گفته ام: اینگونه رفتارهای افراطی و تفریطی جزء سرشت و ذاتیات شخصیت ایشان است:گاهی آنطرف بام است و گاهی اینطرف بام! گاهی چنان می رود در “پیله ادب”با ژست ها و گفتارهایی که اگر کسی او را نشناسد،خواهد گفت :این حتما پیامبر ادب است و رسالت اش رسالت ادب است! گاهی نیز -چنانکه اخیرا در نوشته ها و واکنش هایش بمن در بحث های علمی- چنان از پیله ادب بیرون می آید که اگر کسی عبارات و الفاظ او را صرفنظر از قائلش ببیند خواهد گفت:این الفاظ چاله میدانی،زشت و سرکوچه ای که به کلوخ اندازی های کودکان محلات بهم شبیه است از کیست؟!
بله،همینطور که از نوشته شما نیز بر می آید،روان شناسی گفتار و رفتار ایشان حکایت از یک “خود بزرگ بینی” و “خود مهم بینی یا بتعبیر خود ایشان خود گنده بینی!”خاص در ایشان است….در حالیکه در جهان امروز و فضای رسانه ای امروز،آنچه که معیار داوری اهل فهم و فرهیختگان است،گنده گوئی و خود بزرگ بینی و تعبیرات شداد و غلاظ و به این و آن پریدن برای بالا بردن راندمان کاسبی های مجازی نیست،و اهل فهم به رفتارها و گفتارهای نرمال و سنجیده و فارغ از افراط و تفریط اشخاص نگاه و آنرا ارزیابی می کنند….بنده بارها گفته ام که اساسا گفتمان ایشان،گفتمانی “غوغائی” و “هیاهوئی” و “آنرمال”است چه در بحث های منعطف به سیاست و سیاست ورزی و نقدهای سیاسی و چه در بحث های مربوط به امور فنی کارشناسی دینی…این است که بنظر من ایشان اساسا فاقد اثرگذاری خاصی در جامعه رو به نقد و پرسش و رشد ماست،و در واقع افرادی که خود را تافته جدا بافته می دانند،و از رفتارهای متعادل جدا هستند،نه مورد توجه فرهیختگان جامعه اند و نه اصلا نزد حکومت جمهوری اسلامی اهمیت خاصی دارند…بنده بارها گفته ام :من تصورم این نیست که ایشان -بقول برخی- مزدور وابسته به جمهوری اسلامی است و باصطلاح شیر اطمینان و ملاک اثبات آزادی در جامعه ایران است،بخارج هم بنظرم وابستگی ندارد هرچند غرب زدگی و شیفتگی مطلق او به غرب،و آنچه که من از آن به ترامپیسم تعبیر می کنم را دارد،اما بنظرم،جمهوری اسلامی بواسطه برخی خدمات گذشته ایشان ،و بواسطه کم اهمیتی و فقدان اثرگذاری خاص در جامعه ایران -علیرغم تقلّاهای مخصوص بخود!-با او تسامح می کند،و بدون رو دربایستی ایشان فرد مهمی نیست که کسی دنبال قتل او باشد..بنظرم نهایت این است که روزی بواسطه ارتکاب برخی عناوین مجرمانه مثل اهانت و تشویش اذهان عمومی و تبلیغات سوء و دروغ علیه نظام و عناوینی نظیر اینها،او را محاکمه کنند مثل دیگر افرادی که محاکمه شده یا می شوند و نهایتا ایشان برای خوردن آب خنک بزندان خواهد رفت و هیچ آبی هم از آبی تکان نخواهد خورد!
“با کمال تاسف باید گفت که تا به حال خبری از کشتنت نشده”
واقعا که موجود پلیدی هستی گنجعلی . نوریزاد چه جرمی مرتکب شده که توی بی وجدان و ناانسان از کشته نشدنش تاسف میخوری .
عزیزم من با “شهید زنده “نوریزاد شوخی کردم فقط . با این حال دوست دارم که او مرتب برای خودش , هنوز نمرده , رروضه “سیدالشهدا” نخواند و جگر پیروانش را خون نکند . حرص نخور عزیزم برای سلامتیت خوب نیست .
سلام!
————-
چرا یک مرجع به خودش اجازه می دهد با آن مغزی که ندارد، در سرنوشتِ یک مردم دخالت کند و همان سرنوشتِ مردم را به کجراهه ببرد؟ آیا مراجع هم پرونده دارند؟ وابسته اند؟ می ترسند؟ لب و لوچه هایشان چرب است؟ همه ی اینها هست، اما اسلام هم هست. یعنی یک مرجع با مغز نداشته اش می نشیند و دو دو تا چهار تا می کند و بخودش می گوید: وقتی پیغمبرش با دخترکی نه ساله ازدواج می کند، من کی ام که بگویم: ازدواج با دخترکان نه ساله ممنوع است!؟ خب این خلاف شرع می شود که؟! من اگر فتوا بدهم ازدواج با دختربچه های نه ساله ممنوع است، عوام اگر پوستم را نکنند، مراجعِ رقیبِ کوچه پشتی پوست از تنم می کنند که!
هشت: اجازه بدهید نقش و سهمِ وحشیانه ی آیت الله ها در ردِ ممنوعیت ازدواج دختر کوچولوها را در این تصویر شرم آور برایتان خلاصه کنم: مرد هفتاد ساله ای را در نظر آورید که وحشیانه دخترک ده ساله ای را به آغوش می کشد و بی اعتنا به گریه ها و دردها و التماس های او که تا دیروز با عروسکش بازی می کرده، و بی اعتنا به تصویر محو و منگی که این دخترک از زندگی و لذت جنسی و همسری و هم آغوشی و بچه دار شدن و تربیت بچه و مادری دارد، بجان این ناشکفته می افتد و شب و روز و وقت و بی وقت با او می آمیزد و شکمش را بالا می آورد و بچه دارش می کند. می پرسم: به کجا برود آن مرد شهوتران هفتاد ساله، که خوشگوارتر از بساطِ فتاوای آیت الله های ریق رحمتی باشد؟!
استاد گرامی با درود شاید باور نکنی ولی از خدا میخواهم که از عمر من (ترسو و…)بکاهد و به عمر تو (شجاع و از خود گذشته )بیفزاید . امیدوارم مردم ایران کمی بخود بیایند و …
مقام کویتی: ترامپ می گفت آمریکا حکومت های کشورهای عربی حوزه خلیج فارس را نگاه داشته و ما عربها باید پولش را بدهیم. اما او در مقابل ایران عقب نشینی کرد!
ناصر الدویله، سیاستمدار ارشد کویت و عضو سابق مجلس الأمه(پارلمان) این کشور به سخنان دونالد ترامپ رئیسجمهور آمریکا درباره توقف حمله به ایران ، واکنش نشان داد. الدویله نوشت:
«ترامپ از تمامی خطوط قرمزی که پیش از این اعلام کرده بود، عقبنشینی کرد همچنانکه از مقوله مشهور خود مبنی بر اینکه ما امنیت شما را تأمین میکنیم و شما باید بهای آن را بپردازید، عقب نشست چرا که وی گفته ما تنها زمانی وارد عمل میشویم که امنیت سربازانمان به خطر بیفتد!».
او افزود که با این حساب اگر کشورهای ما در معرض خطر قرار گیرند ترامپ هرگز مداخله نخواهد کرد چرا که آنها (ایرانیها) گرانقیمتترین پهپاد در جهان را سرنگون کردند و ترامپ هیچ اقدامی نکرد و تنها به سرزنش بسنده کرد!
ایران رادارهای پیشرفته برای رصد هر نوع هواپیمایی در خلیجفارس را داراست. پهپاد «گلوبال هاوک» که توسط ایرانیها سرنگون شد، یکی از مدرنتری پهپادهای جاسوسی در جهان به ارزش بیش از ۲۰۰ میلیون دلار است.
وی سپس نوشت:
«ایران فن آوریی در اختیار دارد که میتواند گرانقیمتترین پهپاد آمریکا و حتی گرانقیمتترین و پیشرفتهترین پهپاد در سطح جهان را ساقط کند اما کشورهای ما چه چیزی ندارند جز رباب! (نوعی ساز قدیمی)».
https://twitter.com/nasser_duwailah/status/1142079072392097795
ناشناس
12:44 ب.ظ / ژوئن 21, 2019
امیر حسین بس کن عزیز من , این حرف ها که میزنی خیلی گنده هستند برای تو . فکر نمی کنم که به اندازه کافی مایه داشته باشی برای بحث کردن در باره حتی یک موضوع جدی . تو صد در صد در باره مارکسیسم چیزی نمیدانی و تنها اسمش را شنیده ای و از کمونیسم هم هیچ نمیدانی بطور یقین . آدمی هستی عامی در سیا ست بهم چنین و خود هیچ نخوانده ای در باره اش و مثل اکثر هموطنان عزیزمان فقط یاد گرفته ای بلوف بزنی و منم , منم کنی . شر و ور هایی هم که این جا میگذاری به درد عمه گرامیت میخورند فقط و تنها خودت هستی که خیال میکنی چیز با ارزشی این جا میگذاری . خلاصه کنم از همان درد مشترک ملی ما رنج میبری , نادانی ولی خیال میکن میدانی . بس کن لطفا ! !
سلام دوست عزیز شما همیشه عادت دارید به بقیه این حرف ها و … نسبت بدید ؟؟؟ وقتی اینطوری حرف میزنی نشون کم آوردن و یا بی سواد بودن است از حرف ها و … که به من زدی بگذریم شما گفتی من هیچ چیزی از مارکسیم نمیدونم و … شما میدونی من چند تا کتاب و چقدر مطلب و مقاله فقط درباره این موضوع خوندم که میاید این حرف ها رو به من میزنید و این حرف های … به من نسبت میدید و درباره مطالب و حرف های من اینطوری حرف میزنی مارکس خلاصه حرف هاش مگه چی بود جامعه ای بدون طبقه، بدون دولت و بدون مالکیت خصوصی خوب این حرف روی قشنگی داره ولی آیا رسیدن به چنین جامعه ای ممکن است از نظر من افکار مارکس غیر عقلانی هستند مارکس طوری حرف میزد انگار هیچی از این دنیا نمیدونه و تو این دنیا زندگی نکرده که چنین حرف هایی زده بله درسته مارکس حرف های خیلی قشنگی زده ولی این حرف ها بسیار … هستند و غیر ممکن هستند و تجربه کشورهایی که کمونیست شدن به خوبی نشون میده که کمونیست به هیچ عنوان خوب نیست امیدوارم روزی به حرف های من پی ببری و … به امید آزادی و آبادی ایران
درود بر نوریزاد و 13 نفر از همرزمنش!بسیار عالی و بموقع!من نفر پانزدهمم با تمام وجود و امکاناتم و در هر شرایطی!پیش بسوی به زباله دان تاریخ ریختن حرامیان اسلامی! من دست تک تک این 14 نفر را می بوسم و باور دارم که هر گروه و فردیکه بر علیه این 14 نفر حرف و یا بدی بگوید (نه انتقاد مسلما هر فردی حق انتقاد درست و منطقی ولی نه نق زدن و سنگ اندازی در مسیر را دار.)حتما یا این حرکت بزرگ مردمی را درک نکرده و یا مزدور ارازل و اوباش اسلامی است!
هیچ نیازی به “تمام وجود” و “تمام امکانات”نیست،چون تو، نه “وجودی”داری و نه “امکاناتی”!
فقط اگر احساس می کنی “وجود”داری و در حرکت های سیاسی،راسخ و صادق هستی،کفایت می کرد و کفایت می کند که از بیانیه نویس،خواهش کنی،نام حقیقی ترا در ویرایشی جدید،ذیل این بیانیه بعنوان “نفر پانزدهم” اضافه کند!
ولی بقول مدیر این سایت :با اطمینان می گویم! که توی مفنگی هرزه گوی فحّاش گوشه یک سایت،چنین “وجودی” و چنین جسارتی نداری،زیرا اصلا هویت سیاسی نداری جز فحش و فحّاشی ذیل یک نام مجازی گوشه یک سایت!
حکایت تو همان حکایت “من آنم که رستم بود پهلوان” است!
آخ آخ بی آ برو شدند این چهارده تن ! خدا از سر تقصیرت نگذرد مزدک که بی اعتبارشان کردی .
من از جانب آن چهارده تن اعلا م میکنم که حرکتشان , به هیچ شکلی از اشکال با این فرد که دائم خودش را به آنها می چسباند , چیز مشترکی ندارد . آنها از این فرد بی ادب , دهان گشاد , متوهم , از خود راضی , بی سواد , پر رو , بطور جنون آمیز علاقمند به چگونگی روابط خصوصی مرد و زن و کاملا بی تاب برای صحبت کردن از دختران کم سن و سال و همبستری آن ها , دیوانه وار علاقمند و کنجکاو در ارتباط مردان عرب هزار و چهار صد سال پیش با زنان که کی با کی خوابید و …. تبری میجویند و با صدای بلند ا علا م میکنند که او قصد بد نام کردن آنها را دارد . از آنها نیست و برای بد نام کردن آنها آمده !
میگم حاجی ترامپ به تله این دست کجه (منظورم فیزیکی نیست) نیفتاد. دید که این یارو میاد از تلفات حمله پیراهن عثمان درست میکنه و داد و بیداد. کشته شدن ۱۵۰ نفر ایرانی که واسه این دست کجه (منظورم فیزیکی نیست) مهم نیست، خودشو توی هفت سولاخ زیر زمین قایمش کردن. فکرش رو کرد و گفت بزار فعلا با تحریمها بچلونیمش.
اخبار: نامه گروهی از اصلاحطلبان به دبیرکل سازمان ملل
مش قاسم: یه مشت از این گروگانگیرهای قاتل و دزد شکنجهگر اسلامی استمرار طلب ورداشتن نامه نوشتن به دبیرکل که بیا بیا به ما کمک کن که بیرونمون نندازن. تفاوت چهارده تن با این ده نفر چیه؟ این ده نفر که دستشون تا آرنج که کمه تا بیخ گردن در هر فسادی و شیادی و شامورتی بازی در این ۴۰ سال بوده نامه نگاری واسه یکی توی نیویورک میکنن که بلکه نجات پیدا کنن.
این چهارده نفر روی صحبتشون با ملت ایرانه.
اینم اسماشون: حاج محسن آرمین، حاج محسن امینزاده، حاج مصطفی تاجزاده (عمامه زاده)، حاج سعید حجاریان (کله پر از سنگ)، حاج حمیدرضا جلائیپور (قاتل)، حاج محمدرضا جلائیپور (بچه قاتل؟)، حاج محمد حسینینیا، حاج عبدالله رمضانزاده، حاج زهرا شجاعی، حاج محسن صفاییفراهانی، حاج عباس عبدی، حاج فیضالله عربسرخی، حاج علیرضا علویتبار، حاجیه ضعیفه خونه اهدایی نشین الهه کولایی، حاجیه فخرالسادات محتشمیپور (همونکه حاجی عمامه زاده به خاطر مزدوج شدن باهاش شد معاونک وزوزارت کشور)، حاج آذر منصوری، حاجیه شهیندخت مولاوردی، حاج بهنزاد نبوی
امیر حسین جان پسرم من همان ناشناسی هستم که بخاطر بی احترامی به زنده یاد جمشید مشایخی بهتون ایراد گرفتم. باور کن نمیخواهم بهت توهین کنم چون همان شور و شوق و اشتیاقی که 40 سال پیش در خودم و دیگرانی مانند خودم میدیدم در شما میبینم. بنابراین مانند آن زمان ما خام نباش بجای اینکه مدام ما را به مطالعه کردن پند بدید خودت بیشتر مطالعه کن و تحت تاثیر دستگاه های تبلیغاتی دیگران قرار نگیر. نسل شما مانند نسل ما نمیتواند بهانه نداشتن منبع های آزاد و مستقل اطلاعات را داشته باشد که برای ما واقعا هم اینگونه بود.
برای مثال شما به کاوش ایراد میگیریید مانند بسیاری دیگر در این سایت. ما فرض را بر این میگذاریم که کاوش توده ای بوده و الان هم هست اگر چه موضوع اقتصادی که مطرح کرده اصلا ربطی به کمونیست بودن و یا نبودن او ندارد ولی هیچکس نمی آید همانگونه که او با سند و مدرک یعنی مستدل از گفته اش دفاع میکند خلاف گفته های او را اثبات کند همه فقط در حال انگ زدن به او هستند و بس. در حال فرافکنی و حرفهای خودمانی و کوچه و بازار را در رد گفته های او میگویند.
باور دارم اکثر کامنتگذاران این سایت همه اهل مطالعه بودند و هستند ولی رفتار همه ما را ببین اینجا تبدیل شده به کودکستان پیرمردها. بقول کامنتگذاری که گفته بود همه مثل سگ و گربه (با پوزش) به هم مپریم. البته با فیلم هایی که در شبکه های مجازی می بینیم سگ و گربه هم بالاخره به تفاهم رسیدند و با عشق و دوستی دارند با هم زندگی میکنند ولی ما اهالی این سایت نه.
شما مانند ما پیرمرد ها نباش. اگر هم با نوشته ام دلگیرت کردم پوزش میخوام.
—————————————————–
سلام دوست ناشناس عزیز مهم نیست ولی در جواب حرف هایی که زدید
1- درباره این آقای مشایخی بهتره زود قضاوت نکنید و از روی تعصب و … طرفداری نکنید و سعی نکنید گناه کسی رو بشویید چون خودتون در آینده به همراه این جواب گو جنایات این آدم خواهید شد
2- به نظر بهتره شما باید مطالعه کنید من به اندازه کافی مطالعه کردم و میدونم دنیا چه خبره و شما یا اپوزسیون نما هستید که انقدر از دستگاه های تبلیغاتی که کار های کثیف این حکومت آخوندی رو دارند افشا میکنند به وحشت افتاده اید و دارید این حرف ها رو میزنید و یا … هستید با اتحاد میتوانیم پیروزی بشویم به زودی حکومت کثیف آخوندی سرنگون خواهد شد و کشورمان آزاد خواهد شد
3- این دوست عزیز کاوش وقتی میاید و درباره نظام سرمایه داری این حرف هارا میزند چه معنی میده ؟؟؟ خوب این نشون میده که طرفدار مارکس و … است و وقتی هم من و دوستان ازش انتقاد میکنیم میاد با بدترین … جواب میده و کلی … بهمون نسبت میده و میره این سند هایی که میزاره هم اشتباه هستند و دوست عزیز من هم اگر حرفی زدم که ناراحت شدید معذرت میخواهم و … به امید آبادی و آزادی ایران
سلام و درود
[ اقتصاد دان بازنشسته!! : در مورد کینزو و فریدمن و امثالهم هم کم لطفی میفرمایید ، پیشرفتهای اقتصادی و اجتماعی تمام دنیا (نه فقط برای “مدیران فاسد نظام بانکی” و صاحبان سرمایه) در سایه همین تئوریهای اقتصادی که شما آنها را “شیادی” میدانید در تاریخ بشر بیسابقه بوده .]
[من از اظهار نظرهای شما در مورد خودم میگذرم چون کسی که جان مینارد کینز را قبول ندارد و خودش را عالم تر از سرشناس ترین علمای اقتصاد دنیا میداند (البته بدون آنکه به هیچیک از تالیفات و اکتشافاتش بجز آنچه در همین سایت نوشته اشاره ای بکند و مدرکی از علم و کمالش ارائه دهد) مسلما حق دارد که انسان یک لا قبایی چون بنده را ناآگاه و بی اطلاع و عاجز از درک بسیاری چیزها بداند و مرا بدلیل استفاده از ارقام (در برابر شعار نویسی) “گزارشگر آمار” بخواند]
————————————————————————
جناب اقتصاد دان
عرض کنم خدمت شما علوم اجتماعی منجمله علم “اقتصاد” از جنس علوم طبیعی مثل علم فیزیک نیست که نظریههای آن با آزمایش، محاسبه و فرمول بندی تثبیت و مورد تصدیق بلا منازع و پذیرش جهان شمول همه فیزک دانان بشه. ضمن اینکه پایگاه و خواستگه و ارتباط و وابستگی و منافع طبقاتی نظریه پرداز در علم فیزیک هچ توفیری در صحت و اعتبار این نظریهها ندارد.
یعنی اگر انشتین , بوهر, اویلر, داروین, لاوازیه , فوریر , پاسکال خواه اریستوکرات خواه جوهری مفلس هم باشند این جایگاه یا خاستگاه طبقاتی در نظریه پردازی آنها هیچ نقشی در ماهیت علوم مورد تحقیق و برسی و نقد انا ندارد یعنی علی سویه است.
اما خاستگاه و انگیزهها و اهداف و جانب داری طبقاتی اقتصاد دان یعنی امثال آقای مینارد کینز و میلتن فریدمن یا علیالخصوص مارکس در حوزه علم “اقتصاد” که بدرستی میبایست به آن “اقتصد سیاسی” اطلاق کرد دقیقا نقش دارد و مکتب تفکر اقتصاد آنها را همین مقولات شکل میدهد.
یعنی پادویی میلتن فریدمن برای خاندان رکفلر ابشخر تفکر اقتصاد مونوتوریستیست و اقتصاد سرمایه خواری دولتی اقای جان مینارد کینز فارغ التحصیل مدرسه ایتون و دانشگاه کمبریج – مدارس آموزش و پرورش نخبگان دستچین شده جهت کار گذاری دیوان سالاری امپراطوری فخیمه – در خدمت نظام بانکداری و اریستکراسی حاکم هست، پس نظریه پردازی اقتصادی وی کاملا جانب دارنه است.
جناب اقتصاد دان آموزش مکتب فکری اقتصاد کینزی به نخبگان کشورهای جهان سوم در کمبریج و آکسفورد (آکسبریج) ساختار اقتصاد هیچ کدام از کشورهای جهان سومی رو مشابه ساختار اقتصاد بریتانیا نخواهد کرد. پس نظریات اقتصاد آقای کینز قابل نقد فراوان است.
با اینحال آنچه که امروز شما در ساختار دیوان سالاری حکومت امام اینزمان خامنهای میبینید همان دستور پخت اقتصاد سرمایه خواری دولتی کینیزی و لیبرالیسم مونتوریستی فریدمن – طبق مشاورات و پیروی و تقیلد از توصیههای بانک جهانی و IMF و نظام بانک داری غالب جهان تحت سلطه مکتب اقتصد مرکب انگلوآمریکن- است که البته با زرشک و زیره و زعفران و مغز پسته عسکر اولادی و حزب متلفه و کارگزاران و مقلدین ایرانی آنها امثل دکتر نیلی و طیب نیاپخته شده و آقایان سر سفره انفال انقلاب و نفت نشسته “مرصع پلو کینزیفریدمنی” میلمبانند منتها به جای شراب و شامپاین با دوغ و نوشابه گاز دار نوش جون میکونند و بعدش هم یا آروق روش میزنند و رو مخده ملیلل دوزی شده سر میگذارند و لنگاشون رو دراز میکنند و رو فرش و قالیچه تبریز و قم و کاشان چرت میزنند و خواب افزایش صادرات و قیمت نفت و گاز رو دلارهای عمو سام رو میبییند، و مرتب بی وقفه اسکناس “امام نشون” چاپ میکنند و تولید بدهی و استقراض دولتی واسه امت همیشه در صحنه.
https://en.wikipedia.org/wiki/Schools_of_economic_thought
1 Ancient economic thought
2 Islamic economics
3 Scholasticism
4 Mercantilism
5 Physiocrats
6 Classical political economy
7 American (National) School
8 French liberal school
9 German historical school
10 English historical school
11 French historical school
12 Utopian economics
13 Georgist economics
14 Marxian economics
15 Neo-Marxian economics
16 State socialism
17 Ricardian socialism
18 Anarchist economics
19 Distributism
20 Institutional economics
21 New institutional economics
22 Neoclassical economics
23 Lausanne school
24 Austrian school -اینجا رو داشه باش – کارل منگر رو با کارل مارکس اشتباه نگیرید
25 Stockholm school
26 Keynesian economics – اینجا رو داشه باش
27 Chicago school – اینجا رو داشه باش ( مکتب منوتوریسم میلتن فریدمن)
28 Carnegie school
29 Neo-Ricardianism
30 Modern schools (late 19th and 20th centuries)
31 Heterodox schools (20th and 21st centuries)
32 20th century schools
33 Economic viewpoints
33.1 Within mainstream
33.2 Outside the mainstream
34 See also
35 Notes
36 References
37 External links
————————————————-
جناب اقتصاد دان به این مصاحبه آقای فردریک هایک اقتصاد دان انگلیسیآلمانی برجسته و برنده جایزه نوبل توجه کنید و ببینید در مورد آقای کینز چی میگه؛
Hayek on Keynes’s Ignorance of Economics – نظرات هایک در مورد نادانی کینز راجع به اقتصاد
https://www.youtube.com/watch?v=y8l47ilD0II
این نقد هم بر اقتصاد کینیزی توسط یه فردی که اشنایی معقولی با اقتصاد دارد ببینید.
https://www.youtube.com/watch?v=V1-1tqgUoeo
سپاس
مزدک1
8:09 ب.ظ / ژوئن 21, 2019
امیر حسین
7:39 ب.ظ / ژوئن 20, 2019
تَعریفِ حکومتِ پادشاهی مشروطه به زَبانی ساده!
…………………..
امیر حسین گرامی درست که پادشاه در حکومت مشروطه بر طبق قانون حق دخالت در سیاست را ندارد ولی این باعث نمی شود که خاندان سلطنتی سیاسی نیستند. هموطن گرامی آنها هم بعنوان شهروند دارای حقوقی هستند و یکی از این حقوق داشتن نظریات سیاسی و حق انتخاب و شرکت در انتخابات است. ولی با کمال تاسف این حق سرمایه اش از بودجه عمومی پرداخت می شود. ببین دوست گرامی بودجه ایی هنگفت برای حفظ سلطنت و پادشاه و شاهزادگان و اقوام و نزدیکان پادشاه از خزانه عمومی بدون هیچ حساب و کتابی برداشته می شود که در حقیقت هیچ توجیهی که ندارد در عوض بسیار هم غیره دمکراتیک و غیره منطقی است. یعنی چی که مثلا شاهزاده رضا پهلوی چون پدرش پادشاه بوده حالا او و همه فک و فامیل اش با خرج مردم زندگی لوکس و پر تجمّلی در سرزمینی که اینهمه فقر و بدبختی است از خزانه عمومی بنام پادشاه از سر گیرند؟ لابد بعد از او نیز باید پسر یا دخترش همین روال را ادامه دهند. من باور دارم که چون مردم ایران یکبار نظام پادشاهی را برانداخته اند و به مدت 40 سال لاقل با نام جمهوری نه محتوای آن آشنا شده اند بهترین کار ادامه جمهوری ولی در سیستمی سکولار و دمکراتیک و برابری طلب با قوانینی برمبنای حقوق بشر است.در چنین سیستمی چون دمکراتیک و برابری طلب است هر فرد ایرانی پتانسیل رئیس جمهور شدن را دارد هر چند در چنین سیستمی رئیس جمهور از اختیارات زیادی همچون پادشاه مشروطه برخوردار نیست ولی قابل تعویض است!
————————————-
سلام مزدک جان دوست عزیز من کاملا با شما موافقم و هم نظر هستم مشروطه برای این درست شد که پادشاهان مطلقه را مردم بتوانند امتیازی بگیرند از آن ها و بتوانند در راس امور قرار بگیرند و شاه برای اینکه هنوز در قدرت است ولی تشریفاتی آن را قبول کنن به خاطر اینکه اگر مردم کلا قصد کنار زدن شاه را داشتند ممکن بود خونریزی و جنگ داخلی در کشورشان اتفاق بیفتد ولی وقتی شاه میفهمید که قراره کلا خودش و سلطنت از بین بروند و کنار بروند به سختی مقاومت میکرد و معلوم نبود که سرنوشتی در انتظار آن مردم خواهد بود و مردم مجبور میشدند با کلی کشته و … بر سر کار بیایند ولی وقتی شاه میفهمید که خودش و خانواده هنوز سر کار هستند به راحتی قبول میکرد و مشروطه بر قرار میشد و مردم بر سر کار میامدند البته به جز ایران که برای همین مشروطه هم با کلی کشته به آن رسیدیم ولی وقتی دیگه پادشاهی رفته برگرداندن آن به نظر من کار اشتباهی است و بازگرداندن قصر و دربار و … که به جز هزینه چیزی بر کشور ندارد من یه دوست گفت قراره اینترنتی با رضا پهلوی صحبت کنم من بهش گفتم از طرف من به شاهزاده بگو بیا قدمت روی چشم ولی اگر برای پادشاهی میخای بیای هیچ وقت به ایران برنگرد ایشان هم در جواب گفته اند که من هیچ علاقه ای به برقراری پادشاهی ندارم چون زمان که بگذره خیلی زود تبدیل به دیکتاتوری خواهد شد و اصلا کار درستی نیست و مردم ایران باید سرنوشت خودشون رو انتخاب کنند که دوست دارند چه حکومتی در آینده سر کار بیاید و من حکومت جمهوری را بیشتر ترجیح میدهم این کاملا سخن ایشان است در رفراندوم آینده به هر حال حکومت مورد نظر مردم انتخاب خواهد شد من خودم طرفدار آقای هوشنگ امیر احمدی هستم و سازمان آبان و از نطر من ایشان بهترین گزینه و مطمئن ترین هستند و به امید آبادی و آزادی ایران
با شعار ” /// بر خامنه ای” و ” ما جنگ نمی خواهیم ” به خیابان ها بیایید جوانان !
وطن نیازمند از خود گذشتگی است میهن دوستان , جوانان , با تشکیل گروه های کوچک در نقاط شلوغ شهرهایتان جمع شوید و فریاد بزنید : ” ///بر خامنه ای , زنده باد صلح , ما جنگ نمی خواهیم ” . شعار دهید و با کسی در گیر هم نشوید و پراکنده شوید و باز در جایی دیگر همین کار را تکرار کنید . با برنامه از پیش تنظیم کرده در گروه اقدام کنید و اگر احیانا کسی از گروه مورد هجوم اراذل حکومتی قرار گرفت با تمام قوا مهاجمین را بکوبید و یار خود را تنها رها نکنید . اگر حالا به خیابانها نیاید و در خانه بمانید , خانه هایتان را جنگ بر سرتان خراب خواهد کرد و با خفت خواهید مرد . اگر عراقی ها به خیابان آمده بودند علیه صدام حال و روزشان به این جا نمی کشید . وطن به از خودگذشتگی و شجاعت همه نیاز دارد . همه در نیروهای مسلح مخالفتشان را به هر شکل نشان دهند . سید علی عقل باخته آلت دست ماجراجویان و دزدان سپاه است , /// بر او , مرگ بر سرداران فاسد! , مرگ بر همه مستبدان ! نباید گذاشت که این اوباشان وطنمان را ویران کنند . تا نابودی سر مویی باقی نمانده بود . اگر ترامپ دستور توقف حمله را نداده بود حالا شهر های ما در آتش میسوختند شک نکنید در این . قرار است همه ایران نابود شود اگر جنگی بشود , این را ترامپ هم گفته . تمام شهر های ایران ویران خواهند شد . من این را قبلا هم نوشته ام در این سایت . میایند که ویران کنند و ایران ویرانه را قطعه , قطعه کنند . به خیابانها بیایید و مانع شوید . /// بر خامنه ای , ما جنگ نمی خواهیم ! باید با آمریکا , هر چند غیر قابل اعتماد , هر چند زورگو , مذاکره کرد . حداقل حسن این کار این است که امریکا نمیتواند به همه بگوید که ایرانی ها مذاکره نمی خواستند چون جنگ می خواستند و ما هم به آن ها جنگ هدیه دادیم . خامنه ای آخوند پیزوری /// بیش نیست , سرداران فاسد هم عده ای /// و شرور محله ها ی/// بودند که شدند سردار , عده ای آدم درست هم بینشان بود که کنار گذاشته شدند و یا در جنگ از بین رفتند . باقیمانده ها رذل و اوباشند اکثرا . همین فرمانده فعلی سپاه اگر انقلاب نشده بود حالا به باج گیری در محله های /// مشغول بود بی تردید .
اگر در خانه بمانید حالا , خانه روی سرتان در جنگ خراب خواهد شد این حرف من را گوش کنید جوانان . گروه های کوچک و با تحرک , نقاط شلوغ شهر ها در زمان های مناسب و با فریاد /// بر خامنه ای , ما جنگ نمیخواهیم . حرکت از تو برکت هم از تو !
سلام دوست عزیز بله درسته همین امسال کارشون رو تموم می کنیم نیروهای سرکوبگر هم مطمئن باشید به ما خواهند پیوست فقط یک جرقه می تواند این آتش زیر خاکستر را روشن کند به امید آبادی و آزادی ایران
ناشناس آشنا
پس تو چرا اینهمه با ما و طرفداران براندازی این نظام دشمنی می ورزی؟ تو مریضی؟تو خودت داری همان چیزی را که ما در این چند سال گفته ایم حالا می گویی! تو یا یک ////////////////////////////////////////////////////////////////! لابد از حالا تو رهبر براندازانی و اصولا از اول هم همین بودی و بقیه هم باید از توی////و فرصت طلب ابن الوقت پیروی کنند! ای //////////////////////////////////////////////////////////
7 نکته درباره سرنگونی پهپاد آمریکایی/ واقعاً چرا ترامپ دستور حمله تلافی جویانه نداد؟!
عصر ایران – درباره سرنگونی یک فروند پهپاد جاسوسی آمریکایی – گلوبال هاوک – در آب های ساحلی ایران، چند نکته قابل تأمل است که مختصراً بدان ها اشاره می شود:
1 – این هواپیمای پیشرفته، در ارتفاع بسیار بالا پرواز می کند، رادار گریز است و سامانه ای دارد برای منحرف کردن موشک هایی که به سمت آن شلیک می شوند.به بیان بهتر در این مدرن ترین و کارآمد ترین پهپاد جاسوسی جهان، تمام تدابیر برای جلوگیری از سرنگونی دیده شده بود.
با این اوصاف در شبی تاریک رادارهای ایرانی این پهپاد رادار گریز را شناسایی کردند و موشک ایرانی هم آن را با دقت تمام مورد هدف قرار داد و سرنگون کرد.
2 – این ماجرا چند روز بعد از آن رخ داد که ” برایان هوک” نماینده ویژه آمریکا در امور ایران گفته بود دستاوردهای موشکی ایران “فتوشاپ” است!
سرنگونی مدرن ترین پهپاد جاسوسی آمریکا توسط موشک های فتوشاپی(!) ایران، در عین حال پاسخی به این سخنان بود. کسی چه می داند؟ شاید اگر او این حرف را نمی زد، فرماندهان نظامی ایران دستور حمله موشکی به پهپاد آمریکایی را نمی دادند!
3 – هر چند برخی معتقدند این اقدام می تواند دو کشور ایران و آمریکا را به جنگ نزدیک تر کند، اما از یک منظر دیگر هم می تواند از خطر جنگ هم بکاهد زیرا طرف تهدید کننده (آمریکا) به عینه توانمندی دفاعی طرف تهدید شونده (ایران) را می بیند و در اقدام به حمله، دچار تردید می شود.
قطعاً سامانه های راداری و موشکی گسترده ایران که می توانند مدرن ترین هواپیمای جاسوسی بدون سرنشین جهان را با آن همه امکانات ردیابی کنند و مورد هدف قرار دهند، این توانایی را هم دارند که سایر هواپیماهای مهاجم را نیز سرنگون سازند یا به اهداف دریایی و ساحلی امریکا در جنوب خلیج فارس، شلیک های پرحجم داشته باشند.
این برای آمریکا اصلاً خوشایند نیست که با داعیه ابرقدرتی شاهد سقوط هواپیماها، غرق شدن کشتی ها و منهدم شدن پایگاه های منطقه ای اش باشد. اگر این سخنان قبلاً در حد تهدید و ادعا بودند، الان ثابت شده است که عملی و میسر هستند. البته این به معنای آسیب ندیدن ایران نیست ولی در هر جنگی، هر طرف ابتدا آسیب های احتمالی به خود را برآورد می کند.
4 – سپاه اعلام کرده است که همزمان با پرواز “گلوبال هاوک” ، هواپیمای جاسوسی دیگری با حدود 35 سرنشین در حال پرواز بوده است و پدافند سپاه می توانست آن هواپیما را سرنگون کند ولی به ساقط کردن هواپیمای بدون سرنشین بسنده کرده است.
این ادعای سپاه را آمریکا نیز تأیید کرد و این بدان معناست که نیروهای مسلح ایران اشراف اطلاعاتی قابل قبولی در منطقه دارند.
5 – ترامپ در اولین واکنش توئیت کرد که ایران اشتباه بزرگی مرتکب شد ولی بلافاصله نوشت که ممکن است اشتباهی در حمله رخ داده باشد. سپس مدعی شد که دستور حمله به سه نقطه در ایران داده بوده ولی دقایقی قبل از حمله، منصرف شده چون به او گفته بودند اگر به این سه نقطه حمله شود، 150 نفر کشته خواهند شد.
مجموع این واکنش ها نشان می دهد که آمریکایی ها انتظار چنین اقدامی را نداشتند.
6 – هر چند ترامپ مدعی شده که چون قرار بود 150 ایرانی در حمله به مواضع ایران کشته شوند، دستور حمله را لغو کرده است، اما واقعیت این است که او دلیل دیگری برای عدم حمله داشته است. اگر این حمله صورت می گرفت، حتماً ایران نیز واکنش نشان می داد و چرخه ای از واکنش ها شکل می گرفت و یک جنگ تمام عیار صورت می گرفت؛ این در حالی است که جنگ، نه در راهبرد کنونی آمریکا تعریف شده و نه در استراتژی ایران است.
ترامپ، در عدم واکنش نظامی به ایران، تصمیم عاقلانه ای گرفته است ولی نه به آن دلیلی که خود گفته است.
راستی اگر ترامپ این قدر انسان دوست است که از کشته شدن 150 نظامی کشور متخاصم ناراحت می شود و دستور لغو حمله انتقام جویانه را صادر می کند، چرا در برابر کشته شدن روزانه زنان و مردان و کودکان یمنی توسط متحدان منطقه ای اش سکوت کرده و حتی تشویق و تسلیح شان می کند؟!
7 – دبیرکل سازمان ملل از ایران و آمریکا خواسته است که خویشتن داری خود را حفظ کنند؛ این توصیه ، هر چند کلیشه ای است ولی در شرایط کنونی بهترین توصیه به شمار می رود.
جنگ نه به سود ایران است به نه نفع آمریکا. حتی عربستان و امارات و اسرائیل نیز که مشوق حمله محدود نظامی آمریکا به ایران هستند نیز در آتش جنگ احتمالی خواهند سوخت و دستکم به یک قرن عقب، پرتاب خواهند شد.
به نفع همه است که شرایط را مدیریت کنند و به سمت مصالحه واقعی بروند، مصالحه ای که البته مبتنی بر تفاهم باشد نه تهدیدات یکی علیه دیگری.
https://www.asriran.com/fa/news/674669/7-
“جنابعالی بنده رو که فقط یک تکنوکرات هستم با حضرت موسی و حضرت مانی پیامبران رستگاری آسمانی و زمینی اشتباه گرفتید. شما در طی چند کامنت کوتاه بنده رو از بازار مسگرا تا اوج کائنات عروج منزلت دادی؛ موضع عقب نشینی و احساس مرعوب شدن شما کاملا آشکار است.” – کاوش
کاوی جان عجب /// هستی تو! استاد داره به گنده گوئی ها و مشنگی تو میخنده و میگه دست از این …خل بازی وردار اما تو توی عالم هپروت خیال میکنی مرعوب شده و داره بخودش میلرزه. حق هم داری . کسی که تو مغز کوچیکش خودشو بزرگتر از همه بزرگان میدونه و توی سایت نوریزاد دن کیشوت وار سازمان ملل و بانک جهانی و جایزه نوبل را لوله میکنه و میچپونه تو هر کجا نا بدتر میلتون فریدمن شیاد وقتی به طعنه همینارو بهش بگن بیچاره باورش میشه که دارن ازش تعریف میکنن! البته خوشبختانه اونطرف اقتصاد دانان شهیری مثل اسید مرتضی حوزه خفته و شفیعی دیپلمه جامع العلوم رو داری که بهت بگن “شما اقتصاد دان و استاد کم مانندی هستید” تا کیفور بشی . خوش باش.
یادداشتهای اسدالله علم (پهلوی شناسی و عبرت)
——————————————————–
1-شاه : چرا اسراییل بمب اتمی دارد و ما نداریم؟! چرا غربی ها جلوی تولید بمب اتمی توسط دیگر کشورها را نگرفتند و یقه ایران را گرفته اند؟!
✍️ اسدالله علم
“راجع به بمب اتمی چین و هند و اسراییل صحبت شد…
عرض کردم: نزدیک است اسراییلی ها بمب اتمی داشته باشند!
فرمودند: پس چرا ما نداریم؟!
عرض کردم: اولاً: آن قدر پیشرفت نکرده ایم.
ثانیاً: وجدان و صمیمیت در کار کردن نداریم.
با کمال تأسف تصدیق فرمودند!”
( خاطرات علم، جلد اول، ص ۲۵۹، ۲۴ شهریور ۱۳۴۸).
«مطلب دیگری که[رادیو بی بی سی] گفت، این بود که این کمیسیون محرمانه مسؤولین انرژی اتمی کشورهای بزرگ در لندن برای این بود که از دادن اسرار بمب اتمی به برزیل و ایران که هر دو استعداد اتمی شدن دارند جلوگیری کنند.
شاهنشاه خندیدند! فرمودند: پس هند که بمب درست کرد و چین که بمب ساخت چرا آن وقت جلویش را نگرفتند؟!
من عرض کردم: جلوی پیشرفت علم را هیچ چیز نمی تواند بگیرد. اینها حرف مفت است، مگر نه اول بمب اتمی را فقط آمریکا داشت بعد انگلیسیها و روسها و فرانسویها و چینی ها و هندیها به آن دست یافتند؟ ما هم چه بخواهند و چه نخواهند به آن دست می یابیم.
فرمودند: آخر لازم نداریم!
عرض کردم:اگر اسراییل داشته باشد ممکن است لازم شود!
شاهنشاه خندیدند!»
(خاطرات علم، جلد پنجم، صص ۱۳۵- ۱۳۴. ۳۱ خرداد ۱۳۵۴).
«عرض کردم: دیشب سفیر اسراییل به غلام می گفت ممکن است عراقیها توسط روسها سعی کنند بمب اتمی بسازند.
فرمودند: بعید نیست.»
(خاطرات علم، جلد پنجم، ص ۳۹۹. اول بهمن ۱۳۵۴).
===
2-شاه: “روزی نه چندان دور” و حتی “شاید زودتر از آنچه گمان می رود ایران صاحب بمب اتم خواهد بود!”
از کتاب “نگاهی به شاه”عباس میلانی
«شاه تأکید داشت که دستیابی به “چرخه کامل سوخت” و غنی سازی[اورانیوم] از حقوق غیر قابل انکار ایران اند و او حاضر نیست هیچ محدویتی را در این زمینه بپذیرد.
شاه حتی می گفت ایران از حق خود در استفاده از پلوتونیوم هم نمی گذرد و آمریکا نگران بود که سوخت پلوتونیوم را با سهولتی بیشتر می توان برای مقاصد تولید بمب اتمی استفاده کرد.
نگرانی های اولیه آمریکا وقتی دو چندان شد که پس از امضای قرارداد همکاری اتمی ایران و فرانسه در فوریه ۱۹۷۴ (بهمن ۱۳۵۲) شاه در مصاحبه ای با روزنامه لوموند اعلان کرد که :”روزی نه چندان دور” و حتی “شاید زودتر از آنچه گمان می رود ایران صاحب بمب اتم خواهد بود!”…
دولت آمریکا هم از سفیر خود در ایران خواست که با شاه دیدار کند و صحت و سقم ادعای لوموند را جویا شود.
شاه در این دیدار به سفیر وقت آمریکا ریچارد هلمز تأکید کرد که به “گمانش مسابقه تسلیحاتی اتمی پوچ و بی فایده است، مگر با بمب اتم چه می توان کرد؟!”
با این حال در همین دیدار شاه به این نکته هم اشاره کرد که اگر یکی از کشورهای منطقه به بمب اتمی دست پیدا کند، آنگاه “چه بسا که منافع ملی کشورهای دیگر هم اقتضا کند” که در پی بمب اتمی بروند!»
(عباس میلانی، نگاهی به شاه، ص ۴۱۹- ۴۱۸).
===
3-علینقی علیخانی،وزیر اقتصاد شاه: محمد رضا شاه پهلوی به دنبال تولید بمب اتمی بود!
توضیحی از علینقی عالیخانی مصحّح یادداشتهای علم
«پس از افزایش درآمد نفت در ۱۳۵۲، [شاه] با ولع عجیبی به هزینه کردن آن پرداخت.به تقلید کشورهای پیشرفته، وامهای هنگفتی به شماری از کشورها داد، بی آن که در همه موردها بررسی کافی درباره توجیه این پرداختها و نحوه بازگشت آن شده باشد!
در درون کشور نیز تنها به طرحهای بزرگ به ویژه فولادسازی، پتروشیمی و نیروگاههای اتمی علاقه داشت. تقدم طرحهای فولاد سازی جای گفت و گوی فراوانی داشت ولی اصرار در ساختن نیروگاههای اتمی که شش برابر گرانتر از نیروگاههای حرارتی- گازی تمام می شد، با هیچ منطقی جور در نمی آمد،مگر آن که فرض شود شاه در اندیشه دسترسی به بمب هسته ای بوده است.
در این زمینه نشانه ای نیز وجود دارد، به این معنا که در سالهای واپسین شاهنشاهی، به دستور شاه قرار بود در اصفهان دانشگاهی برای “علوم و فنون نظامی” با بودجه کافی زیر نظر ارتش بر پا شود و به ویژه به پژوهشهای هسته ای و شیمیایی بپردازد. حتی گفت و گو شده بود که در صورت لازم اسرار کشورهای دیگر را بربایند!»
(خاطرات علم، جلد اول، ص ۹۷).
===
پی نوشت:نکات قابل توجهی در این فرازها هست:
1- اینکه،مسلّح بودن یا در شرف مسلّح بودن اسرائیل به “بمب هسته ای” از پیش از انقلاب اسلامی ایران مطرح بوده است.
2-اینکه شاه و غلامش در اندیشه داشتن بمب و سلاح هسته ای بوده اند.
3-اینکه شاه و غلامش اذعان داشتند به اینکه ایران هنوز به آن درجه از پیشرفت در این زمینه نرسیده است (قابل توجه نابینایانی که از دستاوردهای هسته ای ایران بعد از انقلاب غافلند یا خود را بغفلت می زنند!)
4-اینکه قدرتهای بزرگ،پیش از انقلاب نیز موافق با مسلّح شدن ایران به سلاح هسته ای نبوده اند.
5-اینکه درک صحیح علم غلام شاه از اینکه “جلو پیشرفت علم را نمی توان گرفت”.
6-اینکه شاه علیرغم تلاش در این جهت،معتقد بوده است:به سلاح اتمی نیازی نیست،اما علم آنرا در صورت مسلّح شدن اسرائیل،لازم می دانسته است.
7-اینکه شاهنشاه گاه در برابر منطق علم کم آورده و فقط می خندیده اند!
8-اینکه:شاهنشاه علیرغم تپق زدن با لوموند در مورد بمب هسته ای،اما با یک تشر امریکا عقب نشسته است!
9-اینکه:بشهادت وزیر اقتصاد شاه (عالیخانی)،شاه جدای از ریخت و پاش های خود و درباریانش،بدون مطالعه و بررسی دقیق، از پول مردم ایران ،وام های با عوض یا بلا عوض به دیگر کشورها واگذار می کرده است (ریخت و پاش ها و فساد مالی شاهنشاه در داخل و خارج کشور!)
ساسانم! می دونی که باید چکار کنی؟! “بدو بیا بابا!”
سید /// وام بلا عوض رو از کجا آوردی؟
وام بلاعوض یا کمک بلاعوض به برخی از سران کشورها و برخی خاندان سلطنتی و دوستان و آشنایان،در بخشهایی از خاطرات نقل شده از علم بود.اگر فرصت شد و پیدایش کردم برایت ارسال خواهم کرد.ضمنا این یادداشتها هنوز در حال انتشاره،صبور باش جانم!
.
شریعتی میگفت امضای روحانیون پای هیچ سند خیانت آمیزی نیست!یا خودش نفهم بود یا از نفهمی بقیه سواستفاده میکرد.مشکل امثال شریعتی اینه که غوره نشده مویزن.شیخ جعفر کاشف الغطا معروف به هیولا یکی از هزاران روحانی فاسدیه که به خاطر منافع حزبی یک کشور رو به فنا داد.او در زمان فتحعلیشاه به ایران آورده شد ک به وضعیت فقه شیعه سر و سامان بده و این از حماقتها و خیانتهای سلاطین قاجاره که به جای رسیدگی به امور کشور امثال قائم مقامها و امیرکبیرها رو میکشتن و امثال این موجودات جاهل رو به کشور وارد میکردن تا به جای مبارزه با عقب ماندگی کشور پایگاه خرافه پرستی به راه بندازن.این فرد با حضور در ایران و تشویق شاه قاجار برای حمله به روسیه تزاری اونهم نه برای حفظ میهن که برای به گفته خود جلوگیری از همبستری کفار با زنان زیبا روی مسلمه کتابی تحت عنوان رساله جهادیه نوشت.قسمتی از این کتاب رو در زیر میارم تا معلوم شه کشور ایران در آن زمان تا امروز دچار چه هیولاهای بی سواد و وطنفروشی بوده و هست.جالب این که این فرد بی سواد و غیر مطلع و البته جاهل و خائن از چنان بیسوادی رنج میبرده که حتی نمیدونسته فتحعلیشاه سلطان ابن سلطان نبوده بلکه برادر زاده سلطان بوده:
( من اگر مجتهد هستم و نایب امام زمان علیه السلام به سلطان ابن سلطان ، خاقان بزرگ ، فتحعلیشاه که خدا سایه او را بر سر مردم مستدام بدارد اذن میدهم که آنچه برای هزینه جنگ و سرکوبی اهل کفر نیاز دارد از خراج و درآمد زمینهای مفتوحه و نظیرآن و نیز زکوه طلا و نقره بگیرد و اگر اینها خرج جنگ را تامین نکرد مجاز است از اموال مردم سرحدات و مرزنشینان بستاند و اگر باز هم کفاف نداد از اموال مردم دیگر که از مرز بدور هستند بستاند و به هر مسلمانی واجب است امر سلطان را اطاعت کند.
ای دینداران و ای مسلمانان و ای شیعیان علی ابن ابیطالب کجا بی غیرتی شما می گنجد که به تسلط کفار روس بر عرض و مال و دین و دولت شما رایت کفر افراشته و شهادتین از میان مسلمین برداشته شود و زنان مسلمه زیبا همبستر کفار شوند؟
… در جنگ با کفار روس حکم اسرا این است که هرکدام ذکور و بالغ باشند اگر در اثنای جنگ گرفتار شوند و اسلام نیاورند در دم کشته شوند و اگر اسلام آوردند قتل آنها ساقط شود.
و انچه از اناث و اطفال باشند مملوک میشوند به قهر و اسارت.
و اگر زنی اسیر شود و طفل او از عقب مادر آید و اسیر دیگری شود مال کسی است که او را اسیر کرده نه مال مادر!
و اما در حین جنگ در هر فوجی از لشگر موذنی قرار دهد و امام جماعت در میان لشگر داشته باشد و هر هفته یکروز وعظ کند و تعلیم مسائل شرعی کنند!)
(منبع: کتاب رسائل مشروطیت صفحه ۶۴)
اکنون شما قضاوت کنید: آخوندی که از دنیا جز خوردن و جماع کردن چیزی نمیداند و اطلاعی از کشورداری و نظام مالی و ملزومات قشون برای جنگ با یک کشور قدرتمند ندارد اینگونه سرنوشت ایران را به بازی گرفت.جالب اینجاست که این ابله در وسط میدان جنگ بخ دنبال منبر وعظ و خطابه هم بوده!!!
——–
درود گرامی
در وادی علم، هر کسی و هر دانشمندی که از جاده ی خِرَد پای بیرون گذارد، مورد تمسخر دیگر دانشمندان واقع می شود. اما در وادی مذهب، این ملاهای امروز، ناگزیرند خرابکاری ها و دنائت ها و شقاوت ها و پلیدی ها و پوک مغزی ها و نکبت های ملاهای ده قرن پیش را نیز به یکجوری ماست مالی کنند و لکه ی ننگ را از پیشانی شان بزدایند. چرا؟ چون در وادی علم، منبع ارتزاق، شعور است و در وادی مذهب، منبع ارتزاق پولی ست که از به جهالت فرو بردن مردم نصیب می شود. بر این منبع نباید خاک افشاند. یک ملا پیدا کنید که بر اراجیفی که ملاهای دیگر بر منابر می گویند خروج کرده باشد و ملای دیگری پیدا کنید که اراده بسته باشد بر پاکسازی خزعبلات ملای پیاده ای چون محمد باقر مجلسی و بحارالانوار سراسر خرافه اش.
با احترام
.
شریعتی یک آخوند کراواتی و بی شرم و ملا زاده ایی بود که با پول مردم ایران برا ی فهمیدن و باسواد شدن به فرانسه رفت ولی این آخوند زاده بجای روشن شدن و فراگیری علم و درک تمدن به موجودی حمال و توجیه کننده باورهای 1400 سال مشتی شتر چران وحشی و تروریست پرور مبدل شد.این انسان حراف و عقب افتاده آنچه را که آخوند در طول 1400 سال نتوانسته بود در جامعه ایران جا بیندازد با حرافی و دروغ و شارلاتانیسم جا انداخت./ مردیکه طبق همه روایات حرامیان اسلامی نه تنها هیچ تدبر و سیاست بلد نبود بلکه بعلت خشک مغزی و تعصب و سختگیریها// تنها مانده بود به انسانی باروحی عظیم و دست نا یافتنی و عدالت خواه و …در ذهن جوانانی که هیچ تجربه زندگی نداشتند جای گزین کرد./دختر بچه ایی را که خود قربانی نظام قبیله ایی و بی حقوقی زنان و اسیر شهوترانان مقتدری بود که با دختر 9 ساله همبستر شده بود و در سنین نوجوانی بعد از چند شکم زائیدن جان سپرده بود آنچنان با شیادی به تصویر کشید که گویا واقعا ایشان و هم جنسانش در اسلام و دید مرد مسلمان وجود داشته!
نقد (3) پیرامون نوشته…..مدیر این سایت
بعد از بحث از نصّ قانونن مدنی و روشن شدن این نکته که مدیر این سایت،نه درک درستی از منطوق و مفهوم قانون دارد و نه التزام و احترام به مجلس قانونگذاری و رای مردم، می پردازیم به جنبه های شرعی این بحث و گزافه گوئی ها و دروغها و زشت گوئی های کودکانه دیگر نوشته مدیر این سایت:
مدیر این سایت نوشته است:
“برای ازدواج، عجبا که در رساله ی آیت الله ها همه به سن و”سال” دختران اشاره کرده اند و مکارم شیرازی به “بلوغ”شان. مکارم به خودش می گوید: دستگاه بلوغ سنج که اختراع نشده هنوز! یک چیزی پرتاب می کنیم فعلاً. سنگ مفت گنجشک مفت”!
(پایان نقل قول)
—-
برای اینکه دروغ و افتراء مدیر این سایت به این مرجع محترم آشکار شود،نصّ عبارت های آیت الله آقای مکارم شیرازی را از کتب ایشان نقل می کنم:
مسألۀ 1909- بچّۀ نابالغ حقّ تصرّف در مال خود را ندارد و نشانۀ بلوغ يكى از سه چيز است: «اوّل» پانزده سال قمرى تمام در مرد و نه سال قمرى تمام در زن «دوم» بيرون آمدن منى «سوم» روييدن موى درشت بالاى عورت.
(رساله توضيح المسائل ،آیت الله مكارم شیرازی،ص: 365)
—-
2- سؤال 276- نظر شما در مورد سن و شرايط بلوغ دختران و تكاليف شرعى آنها چيست؟
جواب: دختران پس از تمام شدن 9 سال قمرى بالغ مىشوند ولى اگر نتوانند بعضى از وظايف را مانند روزه بر اثر ضعف انجام دهند از آنها ساقط مىشود و به جاى آن براى هر روز يك مد طعام (تقريبا 750 گرم گندم يا مانند آن) به فقير مىدهند.
(استفتاءات جديد،آیت الله مكارم شیرازی، ج1، ص: 91)
—-
3- بلوغ و نشانههاى آن
مقدمه: «بلوغ» به معناى رسيدن به سنّ خاصّى است كه انسان در آن سن آمادگى انجام كار مورد نظر را دارد. البتّه «بلوغ» در همه مسائل يكسان نيست؛ زيرا آمادگى براى هر كارى در سنّ و سال خاصّى حاصل مىشود. بنابراين، سنّ بلوغ در مسائل شرعى، با حدّ بلوغ در مسائل اجتماعى، سياسى يكى نيست، همانگونه كه بلوغ جنسى با رسيدن به سنّ تصرّف در مسائل اقتصادى تفاوت دارد.
نتيجه اين كه هر چيزى «بلوغ» خاصّ خود را دارد، و ما نمىتوانيم براى همه چيز يك سنّ بلوغ تعيين كنيم.
با توجّه به مقدّمه فوق، به احكام و نشانههاى بلوغ دختران توجّه فرمائيد:
مسأله 1- نشانه بلوغ در دختران يكى از سه چيز است:
الف) تمام شدن نه سال قمرى و وارد شدن به ده سالگى قمرى.
ب) بيرون آمدن منى.
ج) روييدن موى درشت بالاى عورت.
(احكام بانوان ،آیت الله مكارم شیرازی، ص: 19)
—-
4-سؤال 858- لطفاً در مورد بلوغ دختران به سؤالات زير پاسخ بفرماييد:
الف) سنّ بلوغ دختران از نظر شرعى دقيقاً چه مقدار است؟
ب) آيا براى دختر از حيث بلوغ مىتوان بين عبادات و عقود و ايقاعات تفاوتى قائل شد؟
ج) براى اجراى حدود و قصاص چطور؟
جواب: سنّ بلوغ دختران 9 سال تمام قمرى است و اگر سال شمسى را در دست دارند از طريق كامپيوتر به راحتى تبديل به قمرى مىشود؛ ولى چنانچه از نظر نيروى جسمانى قدرت انجام بعضى از تكاليف، مانند روزه را نداشته باشند، روزه بر آنها واجب نيست و بجاى هر روز كفّاره مدّ طعام مىدهند.
در مورد عقود و ايقاعات مالى معيار تنها بلوغ نيست، بلكه رشد عقلى نيز لازم است.
در مورد حدود و قصاص همانند ساير مكلّفين با آنها رفتار خواهد شد؛ مگر اين كه عقل كافى كه يكى از شرايط چهارگانه حدود و قصاص است نداشته باشند.
در مورد ازدواج علاوه بر بلوغ و رشد عقلى، رشد جسمانى براى اين امر نيز لازم است، يعنى اگر خطر افضا وجود داشته باشد جايز نيست؛ بنابراين بلوغ در چهار مرحله پياده مىشود.
(استفتاءات جديد،آیت الله مكارم شیرازی، ج2، ص: 290)
—
5-سؤال 565- دربارۀ رابطۀ بلوغ و رشد بفرماييد:
الف) آيا بين دو صفت بلوغ و رشد، شرعاً ملازمهاى وجود دارد؟
ب) در صورتى كه جواب سؤال اوّل منفى است، آيا سنّ بلوغ مىتواند امارۀ رشد قرار گيرد؟
ج) در صورت جدايى رشد از بلوغ، و لزوم اثبات رشد پس از بلوغ، آيا اثبات رشد تنها در امور مالى لازم است، يا در امور غير مالى نيز بايد رشد ثابت شود؟
د) در صورتى كه رشد را در امور مالى لازم بدانيد، آيا براى تصرّف در تمامى اموال اثبات رشد لازم است، يا لزوم آن در خصوص اموالى است كه در اختيار ديگران مىباشد؟
جواب الف تا د: بلوغ و رشد ملازم يكديگر نيستند، و غالباً رشد بعد از بلوغ است. رشد مراتبى دارد؛ رشد در امور مالى (گاه در اموال كم رشيد است، و گاه در اموال زياد،) رشد در امر ازدواج، و مانند آن. و تا رشد عقلانى به قدر كافى در هر مرحله نباشد، تصرّفات نافذ نيست؛ نه در شرع، و نه نزد عقلاى عرف.
(استفتاءات جديد،آیت الله مكارم شیرازی، ج3، ص: 210)
—
6-سؤال 1108- آيا در شرع مقدّس اسلام تغيير سنّ شرعى و قانونى ازدواج دختران از 9 سال به 15 سال مجاز است؟
جواب: سنّ نه سالگى سنّ تكليف است و الزاماً سنّ ازدواج نيست.
توضيح اين كه ازدواج در صورتى جايز است كه دختر رشد جسمانى كافى براى ازدواج داشته باشد و در صورتى كه كارشناسان بطور خصوص يا بطور عام تأييد كنند كه فلان دختر يا عموم دختران در محيط ما، در فلان سن، رشد جسمانى كافى براى ازدواج ندارند، ازدواج در چنان سنّى حرام است.
به تعبير ديگر بلوغ به حسب ادلّه شرع چهار مرحله دارد:
الف) بلوغ به معناى سنّ تكليف و رعايت واجب و حرام و نماز و مانند آن.
ب) بلوغ به معناى آمادگى براى روزه بطورى كه مايه ضرر و زيان و بيمارى پسران و دختران نشود.
ج) بلوغ براى ازدواج بطورى كه دختران از نظر جسمى آمادگى كافى داشته باشند و خطر افضا و نقايص ديگرى در كار نباشد.
د) بلوغ و رشد براى مسائل اقتصادى و مالى بطورى كه در معاملات مغبون نشوند. از آنچه در بالا گفته شد جواب سؤال روشن شد.
(استفتاءات جديد،آیت الله مكارم شیرازی، ج2، ص: 377)
—
بنابر این،روشن شد که بر خلاف دروغ و تعبیرات زشت و عوامفریبانه مدیر این سایت،حدّ و سنّ بلوغ دختران و پسران،در کتابها و رساله این مرجع تقلید بوضوح بیان شده است.
ادامه دارد…
————–
درود حوزوی گرامی
همه ی این خزعبلاتی که در باره ی بلوغ از کتاب ملاهای پوک مغز به اینجا سرازیر کرده اید، به این پرسش پاسخ نمی دهند که چرا ملاهایی که اسمشان را مرجع تقلیدگذارده اند، در مجلس، لایحه ی ممنوعیت ازدواج دخترکان زیر سیزده سال را رد کردند؟ چرا شهامت نمی کنید اصل ماجرا را که من در این پست آورده ام، دلیل بیاورید. یک مرجع نمی تواند ببیند پیامبر و امامان با دخترکان زیر سیزده سال ازدواج میکرده اند و در امروز، نشود این کار را کرد. چرا این بلوغی که ملاهای پوک مغز بر آن داستان پرداخته اند، باعث نمی شود که یک دختر هفده ساله بتواند گواهینامه ی رانندگی بگیرد اما یک دخترک ده ساله می تواند در زیر فشار شهوت یک نره غول مقلد به سمت زایمان و تربیت فرزند و شوهر داری و خانواده داری سوق داده شود.
در این فتاوای وحشیانه، آنقدر وحشی گری هست که با صد من نوشته های مهوع نیز نمی شود به پاکسازی عفونت هایش موفق شد.
با احترام
.
سلام!
——————
پنج: چرایی دلقک گونگی نمایندگان مجلس را به چهارعامل ربط دهید. یکی: وابستگی به نظام، و نه مردم. یعنی نماینده ای که اطلاعاتی و سپاهی ست، نمی تواند در مجلس جانب مردم را بگیرد و به سپاه بگوید: بگذار پولهای توی جیبت را بشمرم! دوم: ترس از افشای پرونده ای ست که سپاه و اطلاعات از نقاط ضعف و از گندکاری های جمعی از نمایندگان ترتیب داده اند! سوم: ترس از جان. که بی هوا طرف را در یک جایی می زنند و می کشند و خودشان به رسانه ها می گویند: خودکشی کرده اینهم سندش! و چهارم: پوزه های چرب!
شش: با این شمایل شتابزده ای که من از چهره ی دلقکان مجلس ترسیم کردم، بهتر می شود فهمید که چرا طرحِ ممنوعیتِ ازدواج دخترکان زیر سیزده سال در مجلسِ دلقکان رد شد؟ برای این که آنجا، نه مجلس شعور، نه مجلس خردمندی، نه مجلس مردم، نه مجلس رشد، نه مجلس ادب، نه مجلس انسانیت، و نه مجلس آزادگی است. پس چه جایی ست آنجا؟ آنجا مجلس دزدان و آیت الله های ریش بلند و پوک مغز است.
ادامه “نقد (3) پیرامون نوشته…..مدیر این سایت”
—————————————————-
1- از عبارت هایی که از رساله و کتاب استفتائات،آیت الله مکارم شیرازی نقل شد،بخوبی شفّاف شد این دروغ و افتراء مدیر این سایت که “آقای مکارم فقط اشاره بعنوان بلوغ کرده است و بر خلاف سایر مراجع حدّ سنّی خاصی را تعیین نکرده است”! و این دروغ و تعبیرات زشت و سرکوچه ای مدیر این سایت،بخوبی حاکی از این است که وی وقتی می خواهد قلم بدست گیرد،لااقل مراجعه به رساله عملیه یک مرجع تقلید را بر خود هموار نمی کند و صرفا بر اساس ذهنیات مغشوش،و متعصبانه و غیر کارشناسی خود اقدام به نسبت های ناروا به این و آن می کند.
در هر حال،با توجه به مستندات فتوائی فوق که در پاسخ به یک نسبت دروغ از سوی مدیر این سایت ارائه شد (و گرنه انظار مراجع دیگر نیز همین هاست)،سستی و زشتی و فضاحت این عبارت ها نیز آشکار می شود:
“آنجا که مکارم شیرازی می گوید: برای ازدواج دختران، بلوغ عقلی مهم است نه بلوغ جسمی، خودش می داند که با زیرکی، سنتِ نبوی را دور زده و دستی برای دنیای فهم تکان داده و باز به همان جای نخستش باز رفته است”.
(پایان نقل قول)
ناظران توجه کنند که چطور یک نویسنده ظاهر مسلمان بخود اجازه می دهد اولا در مسائل کارشناسی تخصصی فقهی فضولی غیر منطقی کند،ثانیا با اینکه عبارتهای این مرجع روشن است،به او نسبت می دهد که: “در ازدواج بلوغ عقلی مهم است نه بلوغ جسمی و جنسی”!
در حالیکه عبارتهای متعدد فوق مکرّرا اشاره می کند به اینکه سنّ بلوغ جنسی در دختران 9 سال قمری است که میزان برای عمل به برخی تکالیف مثل نماز و روزه و پرهیز از محرّمات است،و در مورد ازدواج،هم موکول است به رشد جسمی دختر و هم رشد عقلی مرتبط با امر ازدواج.
بعد نویسنده می گوید:”این مرجع خودش می داند که با زیرکی سنت نبوی را دور زده است!”
اینکه گفته می شود هرکس بهتر است در حدّ علم و تخصص خویش سخن بگوید و زیاده بر آن اظهار فضل نکند،نکته اش همین است!
این نویسنده توجه نمی کند که منطقهها و اقليمها و شرايط زندگى اشخاص متفاوت است و بسيارى از دخترها در 9 سالگى احساس جنسى دارند و در عربستان نوعا دختران در نه سالگى داراى رشد جسمى و روحى بوده اند، و در غير مناطق گرمسير نيز بسيار اين امر مشاهده مىشود، بويژه با وضع تمدن امروز و زمينۀ رشد فكرى در جوامع بشرى معاصر.
ضمن اینکه این مرجع -و البته دیگر مراجع-در برخی از تعبیرات خود گفته اند که اگر فرضا دختر داراى رشد و تشخيص نبوده و ازدواج به مصلحت او نباشد جايز نيست، و لازم است از آن جلوگيرى شود،و در عبارت این مرجع و دیگران تعبیر حرمت هست.
بنابر این،مساله اینجا این نیست که کسی سنت نبوی را دور زده است،بلکه مساله اساسی،بدفهمی،فقدان مطالعه،عدم مهارت در مسائل کارشناسی دینی،و دیدی متعصبانه آکنده از نفرت است که منشا اینگونه تعبیرات شده است.
نگاه کنید،یک نویسنده مدعی ادب و فهم،بعد از نوشتن این خزعبلات غیر کارشناسی در یک نوشته ای که شاید نیمی از الفاظ آنرا الفاظ “چاله میدانی” و “سرکوچه ای”تشکیل می دهد،در اهانت به یک مرجع تقلید اینطور می نویسد:
“اساساً خود حضرتش آیا از بلوغ عقلی و شعوری برخوردار است؟ با چه آزمونی می شود به بلوغ عقلیِ یک دخترک ده ساله راه یافت؟”.
(پایان نقل قول)
اینجا باید متقابلا گفت که باید دید،خود نویسنده این یاوه ها،با چه آزمونی می شود به عقلانیت نرمال و بلوغ عقلی او پی برد؟!
—-
2- مساله مهم دیگری که معمولا در عبارت این نویسنده و امثال او از بدفهمان تکرار می شود این است که دائم از تعبیر “سنت نبوی” و اینکه “امامان و پیامبر با دخترکان 9 ساله ازدواج کرده اند” استفاده می شود.
باید گفت،در مورد پیامبر اسلام که تنها مورد ازدواج ایشان با عائشه بوده است که آن نیز چنانکه بارها اشاره شد در مورد سن عائشه،بحث و اختلاف نظر و ابهامات تاریخی وجود دارد،اما در مورد “امامان”که این نویسنده آنرا در نوشته خود درج کرده است،بطور مستند دقیق تاریخی نشان دهد که از کجا اینطور قاطع حکم می کند که همه امامان با دختران 9 ساله ازدواج کرده اند؟!
گذشته از این،حال شما فرض کنید که پیامبر اسلام در موردی با دختری 9 ساله که عادتا در جغرافیای منطقه گرمسیری عربستان،به بلوغ جسمی و جنسی می رسیده اند و با صلاحدید و رضایت او و ولی او ازدواج کرده اند،همینطور امامان دیگر،شما از کجای یک رفتار شخصی در مورد خاص و شرائط خاص،استنباط می کنید که :بنابر این،ازدواج دخترکان 9 ساله در هر زمان و هر شرائط و هر اقلیمی،یک سنت است؟!
و نکته دیگر اینکه،اصلا بر فرض اثبات چنین استحباب یا سنتی،مگر معنای “سنت”و “استحباب”در قاموس شما “الزام و وجوب”است؟!
بنده در اصل سنت بودن این رویه تشکیک دارم و بعد شواهد فقهی و روایی آنرا خواهم آورد،اما نویسنده خزعبل نویس توجه نمی کند که :در اسلام،اصل ازدواج،امری مستحب و غیر الزامی است؟!
مگر کسی – چه بر حسب شرع و چه بر حسب فتوا و چه بر حسب قانون – دختر یا ولیّ دختر را “الزام”به ازدواج در چنین سنینی می کند که اینطور خزعبل می بافید و وحشیانه قلم می چرخانید؟
بله در اسلام،نهایتا از روایات یک “جواز”استفاده می شود آنهم با حدود و قیودی که عبارتند از رشد جسمی و جنسی و عقلی دختر و رضایت او و رضایت ولی او که قاعدتا بحکم سرد و گرم روزگار چشیدن و عاطفه و عشق پدری،صلاح و مصلحت دختر خود را در نظر خواهد گرفت.با اینحال باز می بینیم قانونگذار،در امر ازدواج قانونی،اکتفاء به رعایت مصلحت از سوی ولیّ دختر نکرده و در کنار آن و بعنوان ثانوی؛نظارت و رای دادگاه را نیز قید کرده است.
در نوشته بعدی،به تحلیل “منطوقی و مفهومی” ماده 1041 قانون مدنی و برخی تعبیرات و اشکالاتی که در نوشته مخالفان قانون و درنوشته نویسنده زشت گوی مطلب بالا هست خواهم پرداخت…
ادامه دارد….
————-
درود حوزوی گرامی
عجبا که مرتب از پاسخ دادن به این پرسش می گریزید. بار دیگر می پرسم: چرا مراجع لایحه ی ممنوعیت ازدواج دخترکان زیر سیزده سال را از مدار تصویب مجلس کنار گذاردند؟ ریشه ی این مخالفت به کجا بر میگردد؟ صمیمانه بگویم: این داغ ننگ را با مطول نویسی های اینچنینی که هیچ ربطی به شعور و عقل و خرد و انسان و معرفت و آدمیت ندارد، نمی توانید از پیشانی مجتهدین و آیت الله ها و ملاهای وحشی دوران دور و تا امروز پاک کنید. چرا اصل مطلب را نمی گویید؟ ریشه ای که بر مفسده باشد، میوه ی فاسد به بار می آورد. به ریشه ی مخالفت مراجع که ربطی به شعور ندارد بپردازید. یک نگاهی به دخترکان ده ساله بیندازید. خجالت نمی کشید این دختر بچه را با اجازه ی پدرش حتی، به خانه ی شوهر می فرستید و در همین جمهوری اسلامی این دختر ده ساله نمی تواند گوشی اش را به اسم خودش بکند. یک فکری برای این شرم بزرگ بکنید.
با احترام
.
ادامه “نقد (3) پیرامون نوشته و ح ش ی ا ن ه مدیر این سایت”
—————————————————-
اکنون می پردازیم به نصّ ماده 1041 قانون مدنی،و تحلیل منطوقی و مفهومی آن، و آنچه که نمایندگان مجلس بدنبال طرح آن بوده اند و مطابق روال کار مجلس،در کمیسیون قضائی و حقوقی مجلس،بعد از بحث های موافق و مخالف و رای گیری،رای نیاورده است.
ماده 1041 قانون مدنی،در بیان “قابلیت صحّی ازدواج”می گوید:
“عقد نکاح دختر،قبل از رسیدن به سنّ 13 سال تمام شمسی،و پسر،قبل از رسیدن به سنّ 15 سال تمام شمسی،منوط است به اذن ولیّ،بشرط رعایت مصلحت با تشخیص دادگاه صالح”.
نیز،در ماده 1043 همان قانون می گوید :”نکاح دختر باکره اگرچه به سنّ بلوغ رسیده باشد،موقوف به اجازه پدر یا جدّ پدری اوست..”.
(پایان نقل نصّ قانون مدنی)
—–
چنانکه قبلا اشاره شد،این ماده قانونی از قبل و بعد از انقلاب تاکنون،چند بار دستخوش تحوّلاتی شده است و نهایتا در تعارض بین نظریه فقهی شورای نگهبان و پافشاری مجلس،بصورت فعلی در آمده است.مقصود از صورت فعلی این است که برابر با منطوق این قانون،سنّ ازدواج قانونی و شرعی برای دختر که قابل ثبت در دفاتر رسمی است 13 سال تمام شمسی است،یعنی اگر دختری در چنین سنّی با میل و رضایت خود و البته در فرض بکارت،با اذن ولی شرعی،خواهان ازدواج رسمی با هر مردی باشد،چنین ازدواجی هیچ مخالفت قانونی و شرعی با این ماده قانونی ندارد،همینطور برای پسری که 15 سال تمام شمسی را دارا باشد و خواهان ازدواج با هر زنی در هر سنّی باشد،باز چنین ازدواجی،نه مخالفتی با حکم شرع دارد و نه با این ماده قانونی،و البته در ناحیه پسر دیگر اذن ولیّ شرعا موضوعیتی ندارد.
مطلبی که ارائه شد را اصطلاحا منطوق این ماده قانونی می گویند.
همچنین،این نکته که ازدواج دختر،قبل از 13 سالگی و ازدواج پسر قبل از پانزده سالگی،بدون اذن ولیّ شرعی دختر و ولیّ شرعی پسر،قانونا ممنوع است و صحت عقد ازدواج در سنین کمتر از 13 و 15 برای دختر و پسر،نیازمند به تحقق دو شرط است :1-اذن ولی شرعی بشرط رعایت مصلحت فرزند.2-اینکه رعایت شدن مصلحت دختر یا پسر از ناحیه ولیّ شرعی موکول به تشخیص کارشناسی دادگاه صالحه است،نیز منطوق و نص این ماده قانونی است.
فلسفه این ماده قانونی و قیود و شرائطی که در آن مطرح شده است این است که قوانین بطور عام در کشور جمهوری اسلامی ایران،نباید مخالف با احکام قطعی شریعت اسلام باشد،که تشخیص این تطابق نیز،برابر قانون به عهده شورای نگهبان قانون اساسی نهاده شده است.
من،بعدا به نکته قرار دادن سنّ 13 سال در این قانون برای دختران و در هر حال منوط کردن ازدواج دختر به رضایت قطعی او و اذن ولیّ شرعی او،و عدول از سنّ 9 سال که پیش از آخرین اصلاح این ماده قانونی توسط مجلس،اشاره خواهم کرد،اما برای روشن شدن ذهن اشخاص نا آشنای بقوانین و احکام اسلام،یا کسانی که ایمان به اسلام و احکام اسلام ندارند،یا خزعبلانه ملتزم بقوانین نیستند،متن یک پرسش و پاسخ از مرحوم شیخنا الاستاد ره را حتی در آن زمانی که سنّ درج شده در این ماده قانونی 9 سال بوده نه 13 سال،اینجا ذکر می کنم:
(سؤال 1073) نظر شما دربارۀ ازدواج دختران نهساله كه مجلس تصويب كرد چيست؟
جواب: بنابر مشهور نزد فقهاى شيعه سنّ بلوغ دختر تمام شدن نه سال قمرى است، و بر اين امر اخبار معتبرۀ وارده از اهل بيت (ع) دلالت دارد. و بر حسب تاريخ معتبر ازدواج رسول خدا (ص) با عايشه و ازدواج حضرت امير (ع) با حضرت زهرا (س) چنين بوده است. و نوعا رشد و تمايل جنسى در دختران پيش از پسران پديد مىآيد.و در عربستان نوعا دختران در نه سالگى داراى رشد جسمى و روحى بودند، و در غير مناطق گرمسير نيز بسيار اين امر مشاهده مىشود، بويژه با وضع تمدن امروز و زمينۀ رشد فكرى در جوامع بشرى معاصر. ولى اگر فرضا دختر داراى رشد و تشخيص نبوده و ازدواج به مصلحت او نباشد جايز نيست، و لازم است از آن جلوگيرى شود.
(رساله استفتاءات (آیت الله منتظرى ره)، ج2، ص: 67)
—-
بنابر این،حتی قانون قبلی که سنّ قانونی ازدواج دختر را (البته باز با رعایت همان دو قید:رعایت مصلحت از سوی ولیّ شرعی و اینکه بتشخیص دادگاه چنین مصلحتی رعایت شده است یا نه) نه سال تمام قابل ثبت می دانسته است،امری خلاف احکام شرعی نبوده است.
در عین حال،با توجه به شرائط گوناگون اقلیمی و جهات دیگری که در جوابیه مرحوم استاد و البته دیگر بزرگان از مراجع تقلید هست،مجلس،این متن فعلی را که اقلّ سنّ دختر 13 و اقلّ سن پسر 15 سال تمام اگر باشد چنین ازدواجی،قانونی و قابل ثبت است،را مطرح و ببحث و رای گذاشتند که بتصویب مجلس شورا رسید،لکن بعد از مخالفت شرعی شورای نگهبان،مساله به شورای تشخیص مصلحت ارجاع،و این ماده قانونی فعلی بتصویب رسید.
بنابر این،محتوای این قانون بلحاظ مفهومی و منطوقی و قیود تحدیدی در آن،روشن و قابل فهم است،و قانونگذار نیز وقتی در مقام “تحدید قانونی”وضع قانون می کند،عمومیت قانون،شامل بیشمار مصادیق قابل فرض است که ازدواج با فاصله زیاد،تنها یکی از مصادیق مشمول قانون است که البته موکول به اذن و صلاحدید ولی شرعی و رضایت قطعی دختر و پسر،و البته کارشناسی دادگاه صالح است.
بنابر این،اینکه کسانی نه فهم درستی از احکام شریعت داشته باشند و نه فهم درستی از منطوق و مفهوم و بنیاد قانون،و نه احتمالا باور به شریعت اسلام و احکام آن،و نه تقیّد به قانون مصوّب کشور،شروع کنند با نافهمی و تعبیرات خزعبل و سرکوچه ای و با توهین و بی ادبی نسبت به احکام دین،و مراجع محترم شیعه،یک مصداق خاص نادری الوقوع و محدود به قیود خاص،را در بوق کنند و شروع کنند به فحاشی به مراجع و نمایندگان منتخب مردم،امری است که باز می گردد به نوع ادب و تربیت آنها و نوع عقلانیت و التزام آنها بقوانینی که علی القاعده در کشور اسلامی نباید مخالف قطعی با احکام شرع داشته باشد،و تشخیص احکام شرعی و نوع تحدید های قانونی نیز بعهده کارشناسان خبره دینی و حقوقی است نه افراد هیاهوئی و بی سواد و خود نما.
ادامه دارد…
—————
درود حوزوی گرامی
این که ملاها اجازه ی ازدواج یک دختر بچه ی ده ساله و نه ساله و هفت ساله و شیرخواره را بدهند بدست ولیّ آن دخترک، ابلهانه ترین کاری ست که در هیچ محکمه ای نمی شود داغ ننگش را پاک کرد. به شما بارها گفته ام که چرا مراجع با ممنوعیت ازدواج دخترکان زیر سیزده سال مخالفت می کنند؟ چرا به بیخ کار اشاره نمی فرمایید؟ من که خبر دارم از کجا می گدازید؟ این داغ ننگ را تا کی می خواهید با خود همراه داشته باشید؟ یک جو غیرت و انسانیت در میان ملاها نیست که یکی از آن میان برخیزد و بگوید: ما و اسلاف ما غلط کردیم که گفتیم یک دختر شش ساله را می شود با اجازه ی ولیّ اش شوهر داد؟ آقا پرپر بزنید، این کار ابلهانه و وحشیانه است. این را بپذیرید. حتی اگر این اجازه را آن خدایی صادر کرده باشد که شما ملایان در همه حال مشغول کلاه گذاردن برسرش هستید، باز این کار ابلهانه و وحشیانه و جنایت کارانه است.
پیشنهاد مشفقانه ای برای شما دارم که یکبار برای همیشه این داغ های ننگ را از پیشانی حوزه ها و پیشانی آیت الله های پوک مغز و زیرخاکی پاک کنید. حتی اگر دوست دارید که هرگز به کار کردن نیندیشید، به این بیندیشید.
با احترام
.
ادامه “نقد (3) پیرامون نوشته و ح ش ی ا ن ه مدیر این سایت”
—————————————————-
در ادامه می پردازیم به یکی از دروغ های دیگری که مدیر این سایت در نوشته وحشیانه و دور از ادب خود،بارها آنرا تکرار و بخورد مخاطبان داده است:
اینکه:” مراجع تقلید،کمیسیون قضائی و حقوقی مجلس،یا مجموعه مجلس را در مورد این طرح تحت فشار قرار دادند و باعث کنسل شدن آن شدند”!
این هم،یک دروغ واضح و بیخردانه است،برای رونق دادن به یک نوشته بی محتوا! زیرا قبلا اشاره شد که،طرحها یا لوایح ارائه شده بمجلس،برحسب ماهیت و محتوای آنها به کمیسیون های مختلف مجلس ارائه و در آنجا بعد از بحث های کارشناسی،جهت طرح در صحن علنی مجلس،در مورد آنها رای گیری می شود،اگر طرح یا لایحه در کمیسیون رای آورد،در صحن هم طرح و کارشناسی و رای گیری می شود،اما اگر در کمیسیون ها رای نیاورد،طرح خود بخود کنسل می شود.در این مورد خاص نیز،طرح به کمیسیونی ظاهرا 16 نفره رفته و بعد از کارشناسی ها و ابراز موافقت ها و مخالفت ها،در مورد آن رای گیری شده و رای نیاورده است و بنابر این فعلا کنسل شده است.
من نمیدانم این خزعبل دروغ در بیان و نوشته مدیر دروغ مدار این سایت از کجا پیدا شده که مراجع کمیسیون را تحت فشار قرار دادند پس طرح کنسل شد؟!
حالا من لینک های گزارش بحث های این کمیسیون را اینجا می گذارم تا دروغ وحشیانه دیگر مدیر این سایت آشکار شود.
اما قبلا ایشان اجمالا باید اینرا بداند و بفهمد که مجلس یک روال قانونی دارد،و اگر فرضا طرحی در کمیسیون تایید شود و در صحن هم تایید شود،باید برای تطابق آن با شرع و قانون اساسی به شورای نگهبان برود،و در صورت تعارض اصرار مجلس و تعارض آن با نظر شورای نگهبان،مصوّبه به مجمع تشخیص می رود و آنجا هم بحث کارشناسی و رای گیری می شود،و این رویه ای بوده که همیشه بوده و هست که خیلی از مواردی را که شورای نگهبان روی انظار فقهی حقوقی و رای گیری خود آنرا خلاف شرع تلقّی کرده اند،بعد در شورای مصلحت بعنوان ثانوی و مطابق با مصالح جامعه،تصویب و قانون مجرا شده است.و تصادفا همین مورد قانون 1041 فعلی که سن قانونی ازدواج را 13 و 15 سال قرار داده است چیزی بوده است که در این روند ذکر شده،در شورای مصلحت تبدیل بقانون شده است.
بنابر این روشن است که خزعبل بافی های حدسی و دروغ گوئی ها برای تنقیص و بی احترامی به مراجع و کارشناسان دینی،نوعی سوء ادب است که نویسنده خود محور این پست به آن مبتلاست.زیرا مراجع تقلید نهایتا یا فتوا و نظر فقهی خود را در کتابهای خود می نویسند،یا در پاسخ به استفتائات مردم عادی یا نهادها یا ارگانها و از جمله مجلس،نظر اجتهادی خود را ارائه می کنند و تعبیر تحت فشار گذاشتن مجلس با توجه بوجود روال نظارتی شورای نگهبان،تعبیری جاهلانه یا متجاهلانه است،از هرکس صادر شده باشد.
بد نیست نویسنده دروغ نویس این پست به این لینک ها مراجعه کند:
“کمیسیون قضایی و حقوقی مجلس شورای اسلامی”
https://fa.wikipedia.org/wiki/
—-
تغییر سن قانونی ازدواج اشکال شرعی دارد….
https://www.icana.ir/Fa/News/412685/
—-
سخنگوی کمیسیون قضایی مجلس:دخترانی که در سنین پایین ازدواج می کنند کمتر طلاق می گیرند و زایمان های سالم تری دارند / افزایش کف سن ازدواج مغایر شرع مقدس است…
https://www.icana.ir/Fa/News/418231/
—-
سخنگوی کمیسیون قضائی مجلس: مادربزرگ من در ۹ سالگی ازدواج کرد…
https://donya-e-eqtesad.com/
—-
چرایی مخالفت کمیسیون قضایی مجلس با طرح افزایش حداقل سن ازدواج…
http://www.salamatnews.com/news/261139/-
—-
فارس گزارش میدهد: مخالفت ضمنی اعضای کمیسیون حقوقی و قضایی مجلس با طرح «افزایش حداقل سن ازدواج»…
https://www.farsnews.com/news/13970905001143/
—-
عقب گرد طرح ممنوعیت ازدواج دختران زیر ۱۳ سال در مجلس…
https://www.irna.ir/news/83181750/
—-
نوروزی خبر داد:تشکیل کمیتهای در مجلس برای آسیبشناسی تغییر سن ازدواج در کشور
نماینده مردم رباط کریم و بهارستان در مجلس شورای اسلامی، ادامه داد: این طرح مورد تصویب قرار نگرفت و قرار بر این شد با توجه به مسائل خاص اجتماعی که در پی انجام ازدواج افراد کمتر از 16 سال در کشور رخ داده است، کمیتهای با حضور متخصصانی از شورای عالی انقلاب فرهنگی، مرکز پزشکی کشور و تعدادی از اعضای این کمیسیون تشکیل شده تا طرحی منسجمتر و موافق با وضعیت نظام جمهوری اسلامی ایران و کشور تدوین کرده و در مجلس ارائه دهد.
https://www.icana.ir/Fa/News/413035/
—-
بنابر این،از لینک ها و گزارش های خبری مربوط به کار کمیسیون قضائی حقوقی مجلس،یکی دیگر از دروغ ها و بنیان های غلط و خزعبل نوشته مدیر این سایت که مکرّر روی آن مانور داده است،روشن شد.و روشن شد که مراجع تقلید هیچ فشار یا دخالتی در رویه کارشناسی کمیسیون های داخلی مجلس نداشته اند و این اعضاء کمیسیون بوده اند که با مراجعه و بررسی محتوای طرح و تطابق یا عدم تطابق آن با نظریه مشهور فقهی و استدلالهای دیگر،با آن موافقت یا مخالفت کرده و در انتها نیز در مورد آن رای گیری کرده اند.
حال،اینکه کسی خود محورانه،و بدون خبرویّت و کارشناسی یا مطالعه صحیح،خزعبلاتی را با تعبیراتی زشت و وحشیانه بخورد مخاطبان خود بدهد امری است مربوط به میزان فهم،ادب و ایمان و باور او به اسلام و احکام اجتهادی و کارشناسی اسلامی.
در ادامه به یکی دو مورد دیگر از خزعبلات درج شده در نوشته مدیر سایت خواهیم پرداخت.
ادامه دارد…
————
حوزوی گرامی
پیشنهاد می کنم نوشته ی زیر را بخوانید.
اینهمه نوشتید اما راستش را ننوشتید. هم من می دانم چرا راستش را نمی نویسید هم خودتان. شما نمی توانید راستش را بنویسید. که اگر راستش را بنویسید، باید بر هیمنه ی خودتان و دم و دستگاه هیچ در هیچ ملاها و آیت الله های هیچ در هیچ اطرافتان و سالهایی که بر هیچ هدر داده اید خط بکشید. بهمین خاطر است که می گویم: با نکبت اجازه ی ازدواج دخترکان زیر سیزده سال و حکم وحشیانه ی تفخیذ خوش باشید. این داغ ننگ، نه چیزی ست که با ادا و اطوارها و افاده های جاریِ حوزه ها پاکسازی شود. با اطمینان می گویم: حوزویانی چون شما، با همین داغ ننگ عمر خود را صرف خواهید فرمود و شوربختانه همین هیچ در هیچ های آمیخته به تفخیذ را برای نسل خود به ارث می نهید.
————–
چرا با لایحه منع ازدواج با کودکان مخالفت می شود؟
پگاه بنی هاشمی
روزنامه نگار
24 ژانویه 2019 – 04 بهمن 1397
همرسانی در فیسبوک همرسانی در Telegram همرسانی در توییتر همرسانی در ایمیل همرسانی
درباره کودک همسری حتی در ادبیات ما نیز بارها به معظل ازدواج اجباری دختر بچهها اشاره شده و شاید یکی از زیباترین صحنههای توصیف شده آنجاست که محمود دولت آبادی در کتاب “جای خالی سلوچ” مادر بیوهای را توصیف میکند که دختر بچه دوازده ساله خود را به عقد ساربانی چهل و چند ساله درمیآورد که به نوعی خود، دخترو پسرش را تحت حمایت مردی در روستا قرار دهد.
صحنه وحشتناک شب عروسی، فرار دختر بچه گریان شلوار به دست که خود را در آغوش مادر میاندازد و آن مرد قلچماق در پی او از یک طرف و نهایتا اصرار یا اجبار مادر به دختر برای برگشت از طرف دیگر، دل هر خوانندهای را به درد میآورد.
اخیرا لایحه منع ازدواج با کودکان علی رغم داشتن یک فوریت برای طرح در صحن علنی مجلس و با پشتوانهای پژوهشی فقهی در کمیسیون مجلس شورای اسلامی رد شد.
طبق لایحه جدید کودک همسری، هدف افزایش سن ازدواج به ۱۶ سال شمسی و ممنوعیت ازدواج دختران زیر ۱۳ سال بود. ضمن اینکه این لایحه، برای مقابله با مخالفتهای احتمالی، ازدواج دختران بین ۱۳ تا ۱۶ را نیز منوط به اذن دادگاه با جلب نظرپزشکی قانونی، اذن ولی و مصلحت دختر پیشبینی کرده بود.
خبر مخالفت اکثر نمایندگان مجلس با این لایحه زودتر از انتظار طرفداران این لایحه بود. موافقان این طرح انتظار داشتند این طرح در مجلس رای بیاورد و احتمالا شورای نگهبان با آن مخالفت کند.
حق نشر عکسFARS
با نگاه اجمالی از چندین جنبه، رد این لایحه قابل بررسی است:
اول اینکه بسیاری طرح این لایحه را از منظرحرکت پویای قوانین اسلامی پس از چهل سال از عمرانقلاب خیز بلندی برای اصلاح قوانی سنتی میدانستند و دوم اینکه همکاری برخی مراجع سنتی با طرح این لایحه نیز یک خبر خوب برای به روز کردن قوانین شرعی اسلامی به شمار میرفت. سومین عامل، زنان نماینده این دوره در مجلس شورای اسلامی که معمولا در دورههای قبل منفعلانه عمل میکردند از حامیان اصلی آن به شمارمیرفتند.
اما همه این ها نتوانست جلوی مخالفان را بگیرد. به طوریکه حتی نمایندگان طرفدار این طرح را هم علنا به صدا درآورد که نهادی به نمایندگان فراکسیون ولایی مجلس که پیشتر همراه این طرح بودند، فشارآورده که نظر خود را به مخالفت با این طرح تغییر بدهند.
مشخص نیست اهرم پر زور مخالفان از کدام سمت فرود آمده، اما هر چه بوده آنقدر قدرت داشته که تمام پیش بینیها را به هم زند. کار سختی نیست اگر حدس بزنیم که بسیاری از مراجع تقلید و فقهای سنتی با این طرح موافق نیستند چون اکثر آنها بر این باور هستند که فاصله گرفتن از قوانین دینی کهنه و عرف سنتی میتواند جایگاه آنها را در میان مردم را به خطر بیندازد.
این در حالی است که عدهای دیگر از فقها و مراجع معتقدند وجود قوانین مناسب شرعی با احوالات امروزی نه تنها از محبوبیت آنها نخواهد کاست بلکه طیف وسیعتری از جامعه جوان را هم همراه آنان خواهد کرد.
گروه دیگری که احتمالا میتوانند مخالفان این طرح باشند، نمایندگانی در مجلس هستند که از مناطقی که این نوع ازدواجها در آن مرسوم است به مجلس راه یافتند. این عده که احتمالا به رای مردم آن منطقه برای دورههای بعدی هم فکر میکنند، به دنبال ناراضی کردن رای دهندگان خود نیستند.
چرا که اگر این قانون تصویب شود باعث نارضایتی خانوادههایی خواهد شد که با ازدواج دختران کم سن خود منفعت اقتصادی برای خانواده هایشان کسب میکنند.
خانواده دختران ناچار به پرداخت خرج روزانه بیشتری برای دختران تا ۱۶ سالگی هستند به همین دلیل دریافت وجوهی مانند شیربها و مهریه، برای آنها منفعت اقتصادی دارد که درابتدای عقد از طرف خانواده داماد به اولیای کودک پرداخت میشود.
برطبق آمارهای سازمان ثبت احوال ایران اکثرازدواجهای کودک همسری در مناطق محروم اتفاق میافتد. این آمارها خود دلیل روشنی است بر اینکه بحث تشکیل خانواده و ارتباط عاطفی تنها دلایل کودک همسری نیستند و بلکه این ازدواجها یک معامله اقتصادی برای خانوادههای فقیر به حساب میآید. این مسئله همراه با بدفهمی از قوانین شرعی و احادیث دینی با مضمون ثواب دنیوی و اخروی ازدواج دختر کم سن، ریشه درعرف و سنتهای منطقهای دارد و شکل قانونی و مقبولی به خود میگیرد.
این در حالی است که بسیاری از دین پژوهان بر این باور اند که صرف بلوغ جسمی برای ازدواج دختران کافی نیست و داشتن رشد عقلی و ذهنی هم برای ازدواج یک دختر از وجوب الزامی در هنگام عقد شرعی است.
هر چند این عقیده هم در جامعه امروز ایران نمیتواند جوابگو باشد زیرا اکثریت دختران امروز از هر نسل و نژادی که باشند به ۱۸ سال کامل نیاز دارند که ضمن تمام کردن تحصیلات متوسطه خود به حداقل رشد جسمی و ذهنی دست یابند تا بتوانند مسئولیت همسری و مادری را به عهده بگیرند.
امید آن میرفت که با وجود پیمان نامه جهانی کودک که ایران نیز در سال ۱۳۷۰ آن را امضا و همچنین مجلس شورای اسلامی درسال ۱۳۷۲ به تصویب رسانده بود، مجلس با ممنوعیت سن ازدواج زیر ۱۳ سال موافقت کند تا به حداقل سن مصوب ازدواج در کنوانسیون بین المللی که ۱۸ سال است ، نزدیکتر شود.
.
ادامه “نقد (3) پیرامون نوشته “و ح ش ی ا ن ه” مدیر این سایت”
——-
می پردازم به یک اشکال و در واقع یک قیاس مغالطه آمیز که در نوشته مدیر سایت و دیگران بود،این عبارت تحقیقی یک مقاله است در پاسخ به این قیاس:
“برخی گویند: رشد شرط در دادوستدها، قصاص و ازدواج است و همان گونه که در انجام دادوستدها افزون بر بلوغ، فرد باید دارای رشد در معامله نیز باشد، در ازدواج نیز باید دختر و پسر، افزون بر بلوغ، دارای رشد نیز باشند، تا بتوانند ازدواج کنند. در حقیقت، دختر و پسر باید شایستگی اداره خانواده را داشته باشند، تا بتوانند ازدواج کنند.
پاسخ:
الف. در دادو ستدها، به دلیل آیه قرآن و روایات، می بایست اثبات رشد گردد، ولی در ازدواج، دلیلی بر اثبات رشد وجود ندارد.
ب. مراد از رشد در امر ازدواج، روشن نیست. هم اکنون مردان چهل ساله ای یافت می شوند خودخواه و مسؤولیت ناشناس که سرمایه عظیم خانواده خویش را از بین می برند و به همسر و فرزندان خویش اجحاف روا می دارند، آیا می توان حکم کرد: آنان اجازه ازدواج ندارند؟!
ج. بی گمان، سفیه یا فردی که دارای عقب ماندگی ذهنی است، ولی نیاز جنسی دارد. می تواند ازدواج کند و در صورتی که میل به ازدواج داشته باشد، کسی نمی تواند او را از این کار بازدارد.
د. به نظر میرسد: اسلام به امر ازدواج، به عنوان وسیله ای برای برآوردن نیاز جنسی زن و مرد می نگرد و سفارش بسیار به سرعت بخشیدن به امر ازدواج می کند و بر آسان گیری ازدواج و به کنارنهادن قید و بندهای اقتصادی و اجتماعی تاکید می ورزد. البته همچون تمامی مسؤولیتهای دیگری که بر دوش افراد می نهد، افراد را به حقوق خانواده آشنا می سازد. چاره فردی را که تحت فشار غریزه جنسی، کنترل برخی رفتارهای خود را از دست داده و در مرز فرو افتادن در باتلاق روابط نامشروع قرار گرفته در منع قانونی ازدواج تا زمان به دست آوردن رشد فکری، لازم نمی بیند، بلکه سفارش می کنند: خانواده و جامعه بکوشند، همزمان با بلوغ جنسی دختران و پسران، آنان را با مسائل خانواده و با وظیفه ای که در برابر خانواده دارند، آشنا سازند همان گونه که در عبادات نیز به دختر 15 ساله نازپرورده که شب و روز خود را به سرگرمی وغفلت به سر می برد و مفهوم مناجات عبد با خدا را در نمی یابد، نمی گوید: هر وقت درک عبادت کردی، عبادت بر تو واجب می شود، بلکه به او امر می کند به انجام عبادت بپردازد و در ضمن، با روشنگری توسط آیات و روایات، او را با مفهوم عبادت و ارزش آن آشنا می سازد. خداوند بر پدر و مادر، لازم می شمارد که فرزند خویش را با معارف اسلامی آشنا سازند. بر جامعه با عنوان امر به معروف، لازم می شمارد که مکلفان را باعبادت آشنا سازند و بر فرد مکلف نیز آموختن مسائل و احکام مورد نیاز را واجب می سازد.
تجربه ای که غرب آموخت برای ما اندک نیست. بالا بردن سن ازدواج برای آن که دختر و پسر آمادگی جسمانی و فکری لازم جهت ازدواج را داشته باشند. دختران و پسران آزمند بر مسائل جنسی را وادار به ایجاد ارتباط جنسی خارج از کانون خانواده کرد و روشن است که این روابط چه آسیبها و زیانهای جبران ناپذیری بر دختر، پسر و قربانیان این روابط، کودکان نامشروع و ناخواسته، خواهد زد. جالب این است که در بیش تر کشورهایی که سن قانونی ازدواج 16 یا 18 سال است، استفاده از لوازم پیشگیری از حاملگی برای دختران دوازده یا سیزده ساله، از نظر قانون آسان است.
آیا بهتر نیست از زمانی که امکان دارد فرد دارای گرایشهای جنسی گردد، امکان ازدواج نیز فراهم آید، ولی با برنامه ریزی فرهنگی به دختر و پسر فهمانده شود که با نیاز خویش، عاقلانه برخورد کنند. او را با بزرگی مسؤولیت تشکیل خانواده آشنا سازیم تا خود، گرایشهای خویش را کنترل کند و توانایی ورود در کانون خانواده را نیز در خویش به وجود آورد و از طرفی اگر توانا به کنترل غرایز خویش نبود، بتواند از راه مشروع و قانونی، نیاز خود را در قالب ازدواج برطرف سازد؟
بی گمان، با ازدواج، زوایای دیگر این پیوند نیز رشد خواهد یافت و دختر و پسر دارای رشد فکری و اجتماعی نیز خواهند شد.
برخی هم از زیانهای ازدواج زودرس را از دست دادن موقعیت تحصیلی و کسب مهارتهای شغلی و موقعیت اقتصادی دختران یاد کرده اند!
بی گمان این امور به دلیل باورهای غلط افراد است. سفارش مکرر در قرآن که مبنای زندگی مشترک بایدمعاشرت به معروف باشد، و سفارش و تاکید بسیار شرع مقدس اسلام بر علم آموزی روشن می سازد که در فرهنگ اسلامی، ازدواج مانع ادامه تحصیل نخواهد بود. اگر ازدواج را از پیرایه هایی که خود بر آن بسته ایم رها سازیم، آشکار می گردد که ازدواج می تواند سبب آرامش خاطر شود. آرامشی که موجب می شودفرد تمرکز بهتری جهت فراگیری علم داشته باشد. مردی که سفارشهای مکرر خداوند را در امساک به معروف و معاشرت به معروف با همسر خویش نادیده نمی گیرد، رشد معنوی را حق زن می داند و نه تنها مانع تحصیل او نخواهد شد، بلکه مشوق او نیز در این رشد عقلی و ادراکی خواهد بود.
کسب مهارتهای شغلی نیز ارتباط چندانی با تجرد یا تاهل ندارد. برخی می پندارند که شغل تنها به کار خارج از خانه و به مفهوم غربی آن اطلاق می شود، غافل از آن که مبانی فکری مسلمانان، با آنچه توسط سازمانهای بین الملل ارائه می گردد، گاه فاصله بسیار دارد.
در تفکر اسلامی ما، خانه داری شغلی شریف است و زن علاوه بر پذیرش سؤولیت خانه داری، نگهداری و تربیت فرزند، می تواند شغل دیگری نیز برگزیند و البته زن مسلمان ما، همسر و فرزند را قربانی موقعیت شغلی خویش نمی کند.
موقعیت اقتصادی دختران نیز با ازدواج، نه تنها به خطر نمی افتد، بلکه تا حدی برآورده نیز می گردد. دختر با ازدواج، حق دریافت مهریه و نفقه دارد و به ازای زحماتی که در منزل می کشد، می تواند از همسر خود اجرت المثل دریافت کند و در صورتی که همسرش از دنیا برود از دارایی او ارث می برد و نیز می تواند از اوقات خویش بهره بیشتری برده، شغلی نیز برگزیند.
https://hawzah.net/fa/Article/View/65715/
—-
ادامه دارد..
.
————
درود حوزوی گرامی
با اطمینان به شما بگویم: هر ملایی هر آیت اللهی هر حوزوی ای که بر ازدواج دختر بچه های عروسکی اصرار ورزد و از پیشگاه حضرت شعور و از پیشگاه تاریخ بخاطر جنایت های تاریخی اسلافشان پوزشخواهی نکند حتما در مدار نفرت حضرت شعور واقع می شود حتما و مطلقا.
با احترام
.
ادامه “نقد (3)….
——————-
مدیر این سایت،در بخش پایانی این نوشته پر از خزعبل و توهین،اشاره ای هم کرده است به این روایت معروف از امام صادق علیه السلام که “مِنْ سَعَادَةِ الْمَرْءِ أَنْ لَا تَطْمَثَ ابْنَتُهُ فِی بَیْتِهِ”.
خوب این هم یکی دیگر از پیامدهای ورود جاهلانه و غیر کارشناسی به مسائل خارج از تخصص است.
در حالیکه این یک روایت “مرسله”و ضعیف است که مورد فتوا نیست،و مرحوم شیخ حرّ صاحب وسائل الشیعه آنرا در بابی تحت عنوان “ُ اسْتِحْبَابِ تَعْجِيلِ تَزْوِيجِ الْبِنْتِ عِنْدَ بُلُوغِهَا وَ تَحْصِينِهَا بِالزَّوْج”یعنی استحباب تزویج دختر “هنگام بلوغ” و در حریم عفاف نگهداشتن او با شوهر،قرار داده است،این روایت چنانکه اشاره شد اولا روایت ضعیفی است و مورد فتوا نیست (هرچند اگر مورد فتوا هم بود باز بحث استحباب بود نه الزام و وجوب)،و ثانیا این روایت در ردیف چند روایت دیگر قرار گرفته است که مضمون همه آنها”استحباب تزویج دختر در وقت بلوغ اوست و نه،استحباب تزویج پیش از عارض شدن حیض که یکی از نشانه های بلوغ است.و بنظر من،این تعبیر اگر فرضا سند صحیح می بود و از امام صادر شده باشد،در مقام مبالغه و تشویق در تسهیل ازدواج دختران بعد از رسیدن ببلوغ است.من بعنوان شاهدی برای این ادعا،روایت بعدی این باب را نقل و ترجمه می کنم،با اینکه خود این روایت نیز بلحاظ سند ضعیف است:
“وَ عَنْ بَعْضِ أَصْحَابِنَا.. قَالَ: إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ لَمْ يَتْرُكْ شَيْئاً مِمَّا يُحْتَاجُ إِلَيْهِ إِلَّا وَ عَلَّمَهُ نَبِيَّهُ ص فَكَانَ مِنْ تَعْلِيمِهِ إِيَّاهُ أَنَّهُ صَعِدَ الْمِنْبَرَ ذَاتَ يَوْمٍ فَحَمِدَ اللَّهَ وَ أَثْنَى عَلَيْهِ ثُمَّ قَالَ أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّ جَبْرَئِيلَ أَتَانِي عَنِ اللَّطِيفِ الْخَبِيرِ فَقَالَ إِنَّ الْأَبْكَارَ بِمَنْزِلَةِ الثَّمَرِ عَلَى الشَّجَرِ إِذَا أَدْرَكَ ثِمَارُهَا فَلَمْ تُجْتَنَ أَفْسَدَتْهُ الشَّمْسُ وَ نَثَرَتْهُ الرِّيَاحُ وَ كَذَلِكَ الْأَبْكَارُ إِذَا أَدْرَكْنَ مَا يُدْرِكُ النِّسَاءُ فَلَيْسَ لَهُنَّ دَوَاءٌ إِلَّا الْبُعُولَةُ وَ إِلَّا لَمْ يُؤْمَنْ عَلَيْهِنَّ الْفَسَادُ لِأَنَّهُنَّ بَشَرٌ قَالَ فَقَامَ إِلَيْهِ رَجُلٌ فَقَالَ يَا رَسُولَ اللَّهِ فَمَنْ نُزَوِّجُ فَقَالَ الْأَكْفَاءَ فَقَالَ: وَ مَنِ الْأَكْفَاءُ فَقَالَ الْمُؤْمِنُون.
(وسائل الشیعه،ج 20 ص 61،ح2، بَابُ اسْتِحْبَابِ تَعْجِيلِ تَزْوِيجِ الْبِنْتِ عِنْدَ بُلُوغِهَا وَ تَحْصِينِهَا بِالزَّوْج)
یعنی یکی از چیزهایی که خداوند به پیامبر تعلیم کرد این چیزی است که روزی بر منبر فرمود که:ای مردم جبریل از جانب خدای لطیف خبیر بمن آموخت که:دختران بکر،در مثل بمنزله میوه های درختان هستند که اگر صاحب درخت آن میوه ها را بموقع نچیند،خورشید و باد و عوامل دیگر آن میوه را فاسد خواهد کرد.همچنین است حال دختران باکره که “وقتی درک کردند آنچه که زنان درک می کنند”(کنایه از بلوغ و بیدار شدن غریزه و میل جنسی)هیچ چیز دوای آنان نخواهد بود مگر شوهر داشتن والا بحکم بشر بودن،از فساد ایمن نیستند.در این میان مردی برخاست و پرسید یا رسول الله،آنها را به چه کسانی تزویج کنیم؟فرمود به “اکفاء”آنها از مومنین”.یعنی به کفوهای آنها از کسانی که متناسب با آنها هستند.
(پایان ترجمه)
بنابر این،ملاحظه می شود که این سنخ روایت ها،علیرغم ضعف در سند،صرفا در مقام بیان خوبی و حسن تعجیل در تزویج دختران و بتاخیر نینداختن آن است و لسان آنها باصطلاح لسان استحبابی است و نه لزوم و الزام.
حالا این بنده خدا،مدیر این سایت،نشسته برای خود با تعبیرات خاص و ناجور خود شروع کرده به سرهم کردن و بافتن مطالبی به هم!در حالیکه عرض شد:بنیاد ازدواج در اسلام مبنی بر شرائط خاصی مثل بلوغ دختر و رضایت او و آمادگی جسمانی اوست که طبیعتا در اقلیم های مختلف مختلف است و روی همین جهت هم هست که قانونگذار در جمهوری اسلامی،حداقلی برای سن قانونی ازدواج دختر تعیین کرده است (13) که اینهم ناشی از برخی روایات است که سن بلوغ جنسی دختر و آغاز تکالیف دینی را 13سال معین کرده است که چنانکه عرض شد برحسب واقع خارجی بیشمار مصداق سنّی برای دختر و پسر می توان برای آن فرض کرد،و در ازدواج های کمتر از بلوغ نیز که شرعا باید تحت نظارت ولی شرعی دختر باشد با رعایت مصلحت او،باز قانونگذار احتیاط عقلی کرده است و نظارت و اشراف دادگاه بر مصلحت سنجی ولی و قابلیت خود دختر را نیز جزء قانون قرار داده است،با اینکه روشن است که ازدواج مادون بلوغ،هم امری نادری است بر حسب واقع،و هم اگر باشد چیزی بمنزله نامزد کردن مثلا یک دختر و پسر در ردیف هم (کفو)است،برای اینکه روشن است که نزدیکی و زناشوئی با دختر کمتر از بلوغ شرعا ممنوع است چنانکه در قانون هم منعکس شده است.بعد این بنده خدا مدیر این سایت و دهها مثل او از کسانی که نه ایمان درستی بشریعت و احکام آن دارند و نه درک کاملی از بحث های کارشناسی،نشسته است در تمام این نوشته خزعبل خویش،یک فضای ذهنی درست کرده است برای خودش و دیگران که بله:فلسفه نکوئی و استحباب تزویج دختر بعد از بلوغ یا حتی قبل از بلوغ،این است که -بتعبیرات زشت مخصوص به او-نرّه غول های مسنّ بتوانند دختران تازه بالغ را در اختیار بگیرند و از اینجور مزخرفات! در حالیکه عرض شد،مساله تفاوت سنی بین دختر و شوهر،امر نادر الوقوع است که بر فرض وقوع نیز،هم موکول برضایت دختر است،هم موکول به اذن و صلاحدید ولی شرعی او،و هم امروزه منوط است به کارشناسی نظارتی دادگاه صالحه.و نویسنده بدون توجه خیال کرده کهاین مزخرفی که در غرب شایع است که انسان ذیل 18 سال یعنی “کودک”یک وحی نازل است که باید همه احکام شریعت یک پیامبر را با او تنظیم کرد! که البته نتایج محسوس آن در غرب از روابط خارج از حیطه زناشوئی قانونی و سقط جنین ها و فسادها در روابط دختر و پسر تحت عنوان بویفرند و گرل غریند جلوی چشم ماست!
خداوند نویسنده را عقل و خرد عطا فرماید.
آمین!
پایان.
.
————–
حوزوی گرامی
ازدواج کودکان خردسال داغ ننگی ست که تا ابد بر پیشانی حامیانش هست و هست و هست و با مطول نویسی های درون مذهبی کار فضاحتش سامان نمی گیرد.
با احترام
.
سید////////////////////////قانونی که از اسلام و مقدسات اسلام گرفته شده.من به دینی یا باوری که بخواهد در حریم عمومی و برای عموم تصمیم بگیرد////////////////////حریم عمومی و قانون اساسی یک کشور سید به تمام انسانها بدون هیچ اما و اگری تعلق دارد.بنابراین نمی تواند بر مبنای خواست مشتی دزد و قاتل و آدمکش و گردنه زن و وحشی تنظیم شود! دین اسلام برای توی مسلمان محترم و مقدس است ولی برای من و بسیاری دست و پا گیر و در ستیز با حقوق اولیه مان است بهمین دلیل ما چنین باوری را نمی پذیریم و قوانینی منتج از چنین باوری را /// می کشیم! اگر /// داری و به آزادی و ارجمندی انسان باور داری بدان که دین و باور تو در ستیز با ارجمندی و آزادی و سرافرای انسان است.
نوری زاد خیلی قشنگ صحبت کردید
زدید تو وسط خال
هر 14 نفرتونو عشق است
https://www.youtube.com/watch?v=Q6car15MNnM&feature=youtu.be
صحبتی با ریچارد رتکلیف، همسر نازنین زاغری
ریچارد، مثل تمام خانوادههای زندانیان، به عذاب ناخواسته دچار شده است. عذابی که توسط جمهوری اسلامی بر تمامی خانوادهای زندانیان سیاسی و اعتقادی تحمیل شده است. او دو خواست دارد، یکی اینکه همسرش هر چه زودتر آزاد شود و اگر دولت ایران چنین نکرد؛ آنوقت خواسته دومش، ملاقات همسرش و در آغوش گرفتن دخترش را دارد.
من در گفتگوی کوتاهی که با او داشتم، برای ایشان توضیح دادم که مشکل و عذابی که او متحمل هست، بسیاری از خانواده های زندانیان در ایران متحمل هستند. ریچارد هم با چشمان نگران، گفت که، “بخوبی میدانم که آنان چه میکشند. من فقط خواهان آزادی همسرم و در آغوش کشیدن فرزندم را دارم”.
ریچارد از زمانی که همسرش، نازنین زاغری، دست به اعتصاب غذا زده است، در حمایت از او در مقابل سفارت جمهوری اسلامی دست به اعصاب غذا زده است.
من و اعضای صدای موج آزادی اعلام کردیم که خواهان آزادی همه زندانیانی سیاسی از جمله همسر او هستیم.
در پایان ریچارد در جمع حامیان برپا کنندگان همایش “آزادی همه زندانیان سیاسی” حاضر شد و سخنرانی کوتاهی کرد.
به امید آزادی همه زندانیان سیاسی و اعتقادی در ایران
اکبر کریمیان
سلام و درود
( به جناب کاوش )
جناب کاوش گرامی از تگارش کامنتهای بسیار عالیتان سپاسگزارم. بدون گزافه گویی و تعارف شما اقتصاد دان و استاد کم مانندی هستید و پیچیده ترین مفاهیم و مقوله های اقتصاد سیاسی را با سبکی ساده و قابل فهم مینگارید.حضورتان و نشر آثارتان در این وبسایت برای کسانیکه حقیقتاً قصد مطالعه و فراگیری دارند بسیار مغتنم است. حیف از اینکه حتی یک دقیقه از اوقاتتان صرف مجادله و پاسخ گویی و واکنش به افرادی شود که از انجام یک گفتگوی عادی عاجزند و تنها هنرشان برای عرض اندام توهین و متلک گویی و لیچار و لجن پراکنی است. هر صاحب خردی میداند که آنها در شأن و حد و اندازه دانش و شخصیت شما نیستند . آرزومندم که کل اوقاتی که به این وبسایت اختصاص میدهید تنها صرف آموزگاری شود .اگر برایتان مقدور است کلیه کامنتهای اقتصادی و نقد اقتصاد سیاسیتان را به ترتیبی که فکر میکنید یک نوآموز چون بنده میتواند بهتر آنها را بفهمد بصورت pdf در آورید و در دسترس علاقمندان قرار دهید. چنانچه انجام این خواهش را تقبل کردید لطفاً هر اصطلاحی که نیاز به توضیح دارد را هم بقدر کفایت توضیح دهید .
با سپاس و امتنان فراوان
مانا باشید .
اوج تملق گویی. یک توده ای استحاله شده به توده ای استحاله شده دیگر جان به جان شفیعی بکنی هنوز توده ای است هرچند گاهی اژیر یاهو یا علی از /// صادر کند و خود را غرق در اشعار مولوی کند ؛ عجب معجونی است تفکر مارکسیستی که تا لب گور هم دست بر دار از جان انسان نیست
سلام و درود
من پیرو آقایی هستم که فرمود :
( من علمني حرفا فقد صيرني عبدا )
هر کس حرفی به من بیاموزد که نمیدانستم در حقیقت مرا بندهٔ خود کرده است .
آیا اگر نسبت به ایشان که با این زحمت و دقت بهتر از هر معلمی دانش خود را بدون هیچ چشمداشتی به ما منتقل میکند بی ادب و ناشکر ،یا بی تفاوت بودم بهتر بود ؟
حسادت نکن بیاموز !
عزیز برادر این توده ای های خائن بی وطن مثل گربه ی مرتضی علی میمانند که از هر کجا
سقوط کنند روی چهار دست و پا به زمین میآیند(رو به لنینگراد) ودر لحظه ی مرگ هم فریاد میزنند
مسکو کجایی که رفیقت را کشتند
سلام و درود
جناب گلابتون صرفنظر از کلیه ایراداتی که دیگران از منظر مذهبی و اختلافات مسلکی به آیین بهایی گرفته اند و من کاری به آنها ندارم، آنچه به نظر بنده میرسد اینست که آیین بهاییت با نفی جهاد ( به زعم رهبرانش خشونت ) از اسلام، مسلمانان را خلع سلاح میکند و اگر این آیین ریشه میگرفت و اکثریت یا اقلیت نیرومندی از مسلمانان را با خود همراه میکرد باعث میشد که سرزمین مسلمانان بصورت راحت الحلقومی براحتی توسط استعمار غرب بلعیده شود. علت اصلی کینه مسلمانان بلاخص شیعیان به شما اینست که دست به سربازگیری زدید و با استخدام افراد باسواد و عوامفریب و فرستادنشان به میان توده مردم بیسواد روستایی و شهریان کم سواد آنها را تحت تأثیر قرار دادید و جمعی از آنها را فریفتید و با خود همراه کردید. هم اکنون هم مبلغین بهایی از هر دانشی قدری میدانند و وقتی با مردمان ساده و کم سواد یا بیسواد برخورد میکنند، آسمان و ریسمان را در نفی خشونت ( در حقیقت نفی جهاد و دفاع در برابر اجنبی ) به هم میبافند و آنها را تحت سلطه فکری خود میگیرند و مدام تکرار میکنند که : « همه انسانها بار یک دار و برگ یک شاخسارند » این حرف ظاهراً قشنگ و خوش آهنگ است ، خوب اگر این حرف را مطلقاً درست میدانید پس آزار دهندگان و شکنجه گران بهاییان هم بار همان دار و برگ همان شاخسارند و با شما برابرند! دیگر چرا شاکی میشوید ؟ با سایر بار و برگها بسازید! دوست عزیز طراحان اصلی بهاییت و رهبران اصلی شما جمله به ظاهر حقی را گرفته اند ولی منظوری باطل را اراده کرده اند . اگر بنام نفی خشونت جهاد و دفاع را از اسلام بگیرید براحتی اسلام و مسلمانان به اسارت در میآیند. چون در آیین هندو و بودا مقوله و اصلی بنام جهاد نبود، صدها میلیون هندی قرنها به اسارت و استعمار چند ده هزار انگلیسی در آمدند و خدا میداند که چه رنجها بردند و چقدر نفوس نابود شد تا رستگار شدند؟ هر کس دیگر را هم بخواهید در مقابل دشمنانش خلع سلاح کنید واکنش تندی نشان میدهد. در جامعه انسانی محالست که بتوان یا بشود خشونت را بطور مطلق نفی کرد. جراحی که میخواهد غده ای سرطانی را از درون بیمار در آورد ابتدای کارش با خشونت و خونریزی و بریدن و شکافتن همراه است، خیاطی که میخواهد لباسی را بدوزد ابتدا پارچه سالم را تکه پاره میکند . جامعه انسانی اگر نیاز به شیرخوارگاه و خانه سالمندان و بیمارستان عمومی دارد، که دارد ،در جای خود نیاز به زندان و طناب دار و تیرک اعدام هم دارد. به ابیات زیر از مثنوی معنوی توجه کنید :
آن یکی آمد زمین را میشکافت
ابلهی فریاد کرد و بر نتافت
کین زمین را از چه ویران میکنی؟
میشکافی و پریشان میکنی
گفت ای ابله برو و بر من مران
تو عمارت از خرابی باز دان
کی شود گلزار و گندمزار این
تا نگردد زشت و ویران این زمین؟
کی شود بستان و کشت و برگ و بر
تا نگردد نظم او زیر و زبر؟
تا بنشکافی به نشتر ریش چغز
کی شود نیکو و کی گردید نغز؟
تا نشوید خلطهاات از دوا
کی رود شورش کجا آید شفا؟
پاره پاره کرده درزی جامه را
کس زند آن درزی علامه را ؟
که چرا این اطلس بگزیده را
بردریدی چه کنم بدریده را ؟
هر بنای کهنه که آبادان کنند
نه که اول کهنه را ویران کنند ؟
همچنین نجار و حداد و قصاب
هستشان پیش از عمارتها خراب
آن هلیله و آن بلیله کوفتن
زان تلف گردند معموری تن
تا نکوبی گندم اندر آسیا
کی شود آراسته زان خوان ما ؟
دوست محترم بنده و خانواده ام بارها به حال آن بهاییان بیچاره و بی آزار و نا آگاهی که فریب تبلیغات شیاطین و افراد آگاه و هدفداری را خورده اند که آنها را پوشش نقشه ها و اهداف شوم خود کرده اند و قربانی خشونت و بگیر و ببند شده اند گریه کرده ایم . وقتی با بانویی بهایی،که کودک شیرخواره ای به بغل دارد،و شوهرش زندانی و اموالش مصادره شده و به اسم حفظ بیت المال اجازه به او نمیدهند شیرخشکی را که خریده به بچه اش بدهد و دستش را با صابون خانه اش بشوید، برخورد میکنیم، جز غم و اندوه و گریه و زاری چه کاری میشود کرد ؟ وقتی از طرفی میدانم که این بنده خدا خودش هم نمیداند چگونه فریفته شده و چگونه ایمانش را دزدیده اند و از او سؤاستفاده میکنند ، واقعاً انسان در میماند چه تسلیتی به او بگوید ؟ و چگونه با او همدردی کند ؟ از طرفی در آن حال هر گونه آگاهی دادن به او از نقشه پلیدی که استعمار کشیده ، انگار تجاوز به جان و روان و وجدان و شخصیت انسانی و دین و ایمان اوست، از طرفی هم نمیشود با همه مظلومیت و بی گناهیش به او حق داد زیرا او حق ندارد آلت خلع سلاح جامعه و زمینه ساز نفوذ استعمار نو شود و امنیت ملی را خدشه دار کند و حیات جامعه دچار مخاطره نماید . اینجاست که انسان در کار هموطنان بهایی در میماند همانطور که بنده و خانواده ام در مانده ایم .دوست محترم همه ما با هم هم میهنیم، ترویج بهاییت همان اندازه که به زیان غیر بهاییان است به زیان بهاییان نیز هست. گاهی دشمنان بقدری نزدیکند که از فرط نزدیکی به چشم نمی آیند.
خر که باشد در خریت غوطه ور
از خریت ها کجا دارد خبر ؟
خیلی /////////////// شفیعی . مرده شور ترا و /////////// را ببرد با دلسوزیتان برای بهائیان . بر گشتی که این مزخرفات را هدیه کنی ؟ چرا این شر و ور ها را نوریزاد میگذارد روی سایتش , این را من نمی فهمم !
از طرفی می گو ید :
“پیشنهاد کردم از پرداختن به باور خود پرهیز کنیم. که یعنی این حق است و دیگران باطل. این سایت برای تبلیغ ادیان و مرام ها و مسلک ها برنامه ای ندارد. البته ایرادی ندارد با استناد به نکته هایی از ادیان، مفری برای بحث جست. اما این که یک دین را برتر بدانیم و دیگران را منکوب کنیم، نخیر، اجازه بدهید این سایت از این تمایل های تبلیغی مبرا باشد.”
و از طرف دیگر مزخرفات این فرد نامتعادل شفیعی را روی سایتش میگذارد . “آدم” کم عقل مگر بهائیان کم در جنگ با مردم تحریک شده توسط آخوند ها کشتند و کشته شدند , این ها که از جنگ برای دفاع از اعتقاداتشان از شما شیعان مصمم ترند نادان خرخوان ! از سوی دیگر اگر آنها آنطور که تو میخواهی اهل ” جهاد ” ( بخوان تفنگ سر پر عهد قاجاری بر کول در کوه های کردستان به راهزنی و غارت مشغول بودن ) بودند یعنی آنوقت آخوند های مثل تو خرفت آن ها را قبول میکردند ؟ آدم کم عقل زیاده گو مگر غیر از این است که آخوند های شیعه ( یکیشان تو خودت اگر چه بی عمامه ) هیچ دینی را قلبا , نه از روی ظاهر , قبول ندارند حتی اگر ذره ای با شر و ور های آن ها نخواند ؟ آنوقت تو آمده ای جهاد جهاد میکنی برای ما آدم کم عقل ؟ ” بهائیان خودشان خوبند و درس آخونده و با سواد ولی رهبرانشان زر زر زر زر …… . من نمی فهمم این چه جور باسواد و فهمیده و دانایی است , بهائیان به گفته خودت , که نمیتواند مثل این شفیعی خرفت ما بفهمد که رهبرانش مزدور و مامور و عامل بیگانه اند ؟ این شفیعی زالو بنداز کم عقل ما این را فهمیده و آن بهایی دانای درس خوانده با شعور این را نمیفهمد ! ؟ چرا ؟ برای آنکه این شفیعی خرفت ما “مهر علی” در دلش است و آن یکی نیست . این یکی باور دارد که خدا یک کسی را قرن ها در ته چاه نگه داشته از ترس بندگانی که می حواهد هدایت کند و آن دیگری که فریب رهبرانش را خورده میگوید این شر و ور های کلاهبرداران را بگذارید کنار , ته چاه در بهترین حالت آب زلالی است و آن را به گند خرافات آلوده نکنید .
شر و ور گفتنت شفیعی حد و مرز ندارد ! واقعا هندی ها در مقابل استعمارگران نایستادند چون در دینشان جهاد نیست ؟؟؟ از کجای ¤ این را در آورده ای ؟ هندی ها در مقابل استعمار نجنگیدند ؟؟؟ بس کن چرند نویسیت را و به کار زالو اندازایت بچسب تنها ! و در خاتمه به نوریزاد : مرد حسابی تو حالت خوب است واقعا ؟ به این آدم خوش آمد گفتی برای به گند کشیدن بیشتر سایتت ؟
من درک نمی کنم چرا این کلمه خاتم الانبیا برای شما جناب نوریزاد تا این اندازه مهم شده.بابا من هر چه این خاتم الانبیا را می نویسم با هر ترفندی شما هاشور می زنید!بابا این زبان زرگریست! در زیر چندتا از واژه های زرگری را می آورم >
به کشتی می گن تشخیص
به کفش می گن نفر بر
به حمام می گن پاکستان
خرما می گن نره خر کشمش
مسجد می گن افغانستان
لوله ادرار یا هر لوله ایی می گن مجارستان
به هاون می گن لهستان
به پا می گن ///////////
….
خب به مقعد می گن //////////
///////////////
دوست گرامی این یک زبان است و هاشور کردن شما یعنی سانسور! اینجا دیگه شما حق ندارید که بخاطر اینکه کلمه ایی در زبانی معنی نا خوشایندی برای بعضی ابله مزدور و دزد و قاچاق چی و آدمکش و پدوفیل و سرگردنه زن داره یک زبان را سانسور کنید.ببین دوست گرامی تا زمانیکه نوشته های خود مرا هاشور می کنید من اصلا اهمیتی نمی دهم ولی وقتی واژه های یک زبان را (زبان زرگری اینجا) هاشور می کنید چون نماد سانسور است ناچارا من تذکر می دهم.
———-
درود مزدک گرامی
سرِ کارت گذارده اند. یا داری ما را سرِ کار می گذاری؟
این الفاظ و معادلشان، به لطیفه در میان مردم چهل پنجاه سال پیش دهان به دهان می شده.
زبان زرگری را مسخره نکنید.
.
سطح فکر رو ببینید , ماااا شاااا الله !!!!!
به باد روده بزرگه میگن “ماقبل زردک ” که پس از برداشتن حروف اضافه اون میشه مزدک !
به محلی که “ماقبل زردک ” ازش اومد بیرون میگن فاضلاب
به اونی که ” ماقبل زردک” رو انداخت بیرون میگن مامان جون !
این ها کلمات زبان زرگریه نوری زاد و زبان زرگری هم برای آدم های ” ماقبل زردکیه” !! به قول مزدک جون به تو چی ( چه ) نوریزاد مگه سایت تویه ؟
ناشناس یا همان جاسم ///تو چرا اینهمه می سوزی؟ مگر آخر روده ////نیست؟چرا تو خودتو جر می دی
دقیقاً نوریزاد حق با شماست اینها هم جکه مثلاً به مدفوعی که در میان بیابان توسط یه بابایی به گوشه ای افتاده می گویند: عنقریب
البته درست ترش عنغریب باید باشد ولی خب اشتباه املایی رو اونجوری چیکار کنیم ولی در محاوره می شه گفت چون کمتر کسی در محاوره به املا توجه می کنه!
یه خاطره هم بگم من در دروانی حدود 30 سال پیش سرباز بودم و به مزودرها علاقه خیلی زیادی هم داشتم و همیشه دوست داشتم از خجالتشون یه جوری در بیام! یه روز به پست ما در سربازی نگهبانی در خونه یکی از این فرمانده هان ارشد که یکی از این مکان ها را با تمام دار و درختش یه جا صاحب شدند، افتاد!!! من حقیقتش قبل اینکه به پست نگهبانی بیام دستشویی حسابی داشتم و بدلیل ازدحام در مراجعه به دستشویی قبل رفتن به پست نتونستم برم دستشویی!! سر پست نگهبانی که رفتم اونجا که من نگهبانی می دادم بدلیل تشریفات یه اتاقک چوبی هم کنار درخونه این فرمانده دو زاری گذاشته بودند!!! طاقت نیاوردم رفتم داخل اتاقک و این ور و اون ور رو حسابی نیگاه کردم و وقتی فهمیدم حبری نیست شلوار و پایین کشیدم و اتاقک رو پر پر که نه ولی خب حسابی از خجالتش دراومدم!!!! بعد رفتم توی دار و درختها چند تا سنگ و آجر آوردم گذاشتم روش!!!! حکایت دوران ترخیص هم اینکه یادمه تا اون اخری ها هیچ کدوم از نورچشمی های فرمانده هم حاضر نشده بودند زیر اون سنگ و آجرها رو تمیز کنند!!! شده حکایت همین جک عنقریب یا دقیفترش عنغریب!!
پس تو غیر از این جا , اون جا هم/// ؟!
بمیرم برای تو و مش قاسم و مزدک که هر جا برید غریبید .
انار-شیت (shit) و سید مری و یکی دو نفر دیگه شهامت داشته باشید و به اسم خودتان اینجا نظر بدید!!!!
جناب مزدک شکسته نفسی میفرمایید، مگر میشود چیزی باشد و تو درک نکنی و به آن///؟ از بس به همه چیز /// ای اسم شریفت در صدر و ذیل هر نوشته ای بیاید یعنی به آن //// ای . از چاهک خلا نیز همان برون تراود که در اوست . وارد هر دسته و گروهی بشوی همه دماغشان را میگیرند و فرار را بر قرار ترجیح میدهند .
سید مرتضی
10:53 ق.ظ / ژوئن 21, 2019
من جاسوس یا مزدور جایی یا کسی نیستم،باید این احتمال را در مورد ناشناس هایی مثل شما داد که با سرویس های جاسوسی کشورهای متخاصم مرتبط باشید.
می بینید که من درک مطلب از نوشته جسوس داشتم و بر خلاف فضل فروشی و خودنمائی و بددلی شما، بفارسی هم به او پاسخ دادم.
…………….
آخوند این جسوس یا چسو نیست جی زز است!
////////////////////////باور و دین و مقدسات /// سید!شما ها مظهر جهل و خرافات و فقر و فلاکت و فحشا و ///و زشتی و پلشتی و نکبت و ویرانی و قحطی هستید! در عجبم که مردم وجود دراکولا را باور ندارند! کافیست که برای چنین باوری به /////// بنگرند!
جی زز
اگه یکی بپرسه: مملكت امام زمان كجاست ⁉️
چی جوابشو می دیم؟
️مملكت امام زمان جاييست كه 7 درصد كل
منابع دنيا را دارد و 43 درصد مردم آن
زير خط فقر مطلق زندگی ميكنند.
️مملكت امام زمان جاييست كه در مقوله فساد مالی
و اداری در رتبه 131 دنيا قرار دارد [یعنی فساد بالا ]
️مملكت امام زمان جاييست كه بيشترين آمار
بيكاری جوانان در بين كشورهای دنيا را دارد
️مملكت امام زمان جاييست كه بيشترين نرخ
تعداد معتادان در بين كشورهای جهان را دارد.
️مملكت امام زمان جاييست كه رئیس مجمع
تشخیص مصلحت نظام آن به همراه براداران
خود در بزرگترين پرونده زمين خواری در قم و ورامين متهم هستند و به هيچكس پاسخگو نمی باشند.
️مملكت امام زمان جاييست كه سعيد طوسی
متجاوز [ با كليه مدارك مستند به همراه اعترافات ]
آزادانه طی طريق ميكند و پدر شخصی كه مورد
تجاوز قرار گرفته به جرم مصاحبه و افشای
واقعيت دستگير می شود.
️مملكت امام زمان جاييست كه شهردار سابق
پايتخت آن [ قاليباف ] يكی از بزرگترين حيف و ميل ها
و غارت بيت المال [ ماجرای املاك نجومی ]
را انجام ميدهد و افشا كننده اين ماجرا دستيگر و دادگاهی می شود.
️مملكت امام زمان، جاييست كه در آن يك
نويسنده به جرم نوشتن يك مطلب يا ابراز عقيده
[ توجه كنيد فقط ابراز عقيده ] به 15 سال زندان
محكوم می شود و شخصی به اتهام معاونت در
قتل چندين نفر [ سعيد مرتضوی ] به پرداخت دويست هزار تومان جريمه محكوم می شود
️مملكت امام زمان جاييست كه در آن
بسيجيان ولايت مدار [ شعبان بی مخ های امروزی ]
با حمله به سفارت يك كشور خارجی و آتش زدن آن و وارد آمدن لطمات جبران ناپذيربه كشور در نهايت
به 3 ماه زندان محكوم می شوند.
️مملكت امام زمان جاييست كه شهيدانش فقط
برای حفظ حجاب زنها می روند و شهيد میشوند
و هيچ چيز ديگر از جمله دزدی و اختلاس نزد
مسئولين ،رباخوری نزد بانكها و……
برای شهدای آن مهم نيست.
️مملكت امام زمان جاييست كه كودكان مظلوم
مناطق محروم آن زير چادر درس ميخوانند و از
كمترين امكانات برخوردارند و صاحب منصبان
قدرت پول بيت المال را خرج جنگ سوريه و
ساخت مدارس مدرن در لبنان فلسطين و… ميكنند.
️واقعا مملكت امام زمان اينجاست ⁉️
نويسنده : جانباز 40 درصد
موافقم!
داره میریزه داره میریزه!!
اما نکته مهمی رو فراموش کردی و اونم اینکه بهتر بود می گفتی “از ماست که بر ماست”!!
همین امام زمان گفتن هاست که اینقدر این مردم رو داره دزد و عمله بار می آره که یه افغانی هم تا الان این رو فهمیده و به ما فخر می فروشه!! همین امام زمان گفتن هاست که اینقدر این مردم رو ندید بدید بار آورده!!! همین امام زمان گفتن هاست که باعث شده دکون واسه یه عده باز بشه!!!! یه روزی روزگاری بانک ها امین مردم بودند اما الان همین بانکها شدند بلای جون!!! یه زمانی این مردم مناعت طبعشون مثال زدنی بود اما حالا بیا وببین!!! یه زمانی اسم ایرون می اومد عالم و ادم اون رو می شناختند اما حالا با یه آمریکایی چت می کنی طرف می گه مگه اونجا پارکومتر هم دارین؟!؟!؟!؟ یه زمانی اینقدر ترس و دلهره و تشویش و همنوع ستیزی بین این دست پرورده های امام زمانی نبود اما حالا همین امام زمانی ها شدند بلای جون!!! یه زمانی این همه ارازل و اوباش و غربتی توی این مملکت نبود اما در مملکت امام زمانی که قراره یه روز امام زمانش بیاد که این چیزا مهم نیست نهایتش امام زمانش می آد و شیطون رو گردن می زنه و همه می شن مثل اولیا و انبیا معصوم و مطهر!!!!
آره داره میریزه بد جوری هم داره میریزه!!!
دمکراسی در بطن خود توازن قوای نیروهای درون یک جامعه است و از این منظر میتوان علل تقابل و ستیز یا صلح بین نیروهای سیاسی رو درک کرد. میدان رقابت و نبرد سیاسی خون خاله نیست که با مهربانی و احترام ازت پذیرایی کنند.
………………..
این هم از ان مزخرفات است! برای رسیدن به دمکراسی هیچ احیتاجی به توازن قوا در درون یک جامعه نیست. بلکه دمکراسی پذیرفتن حقوق برابر و رعایت حق مخالفان فکریست. تفکر توازن قوا همان تفکر دوران جنگ سرد است و برگرفته از تفکر بکش تازنده بمانی کمونیستی/ توده ایی! دمکراسی نهایت رشد سیاسی یک جامعه و رقابت مسالمت امیز است نه تقابل نیروها.نیروهایی در جامعه در اثر رشد فکری افراد و جامعه به این نتیجه رسیده اند که راه درست از کشتن و غارت و خونریزی و حذف مخالف نمی گذرد و برای ادامه زندگی بهتر به دیالوگ نیاز است.بهمین دلیل تفاهم و مدارا و تسامح را بجای درگیری و کشت و کشتار و تجاوز به حقوق دیگران برگزیده اند. بنابراین توازن قوا برای وجود دمکراسی شرط لازمی نیست.همین الان در غرب احزاب بسیار ضعیفی هستند که کسی آنها را حذف نمی کند.چرا؟چون قانون سکولار و دمکراتیک و بر مبنای حقوق بشر تنظیم شده و به قوی ترها اجازه حذف ضعیف ترها را نمی دهد. اصولا هدف دمکراسی در یک جامعه ایجاد تعادل بین نیروهاست بهمین دلیل دفاع از حقوق نیروهای ضعیف جامعه وظیفه یک حکومت و قدرت دمکراتیک و سکولار است.
سلام آقای نوری زاد عزیزم
خواستم در باره مناظره شما با دکتر صادق زیبا کلام بنویسم
نشستم و نوشتم:
پیرامون مناظره دکتر زیبا کلام ودکتر نوریزاد
استنباط بنده از این مناظره
هر دو بزرگوار که مورد احترام ومورد وثوق هستند
وهر دو منتقد حکومت واز چهره های ارزشمند
یک اختلاف که بین این دو بزرگوار می باشد
اینکه
جناب نوریزاد می فرمایند این ساختمان یعنی حکومت جمهوری اسلامی
از نوع کلنگی است وغیر قابل اعتماد واطمینان
سقف ان پوسیده تمام در ودیوار ان شکسته وترک برداشته وغیر قابل سکونت وهر ان فرو ریختن ان امکان دارد واصلا قابل استفاده نیست وباید هرچه زودتر تخریب شود وتا صدمه بیشتری برای ساکنان ان پیش نیامده باید ویران شود
واقای صادق زیبا کلام از تخریب ان وحشت دارد ومیگوید تخریب اسان است وساخت بنای نو سخت وسنگین واز عهده ان بر نمی اییم
زیرا اینکه ما نه سازنده ایم ونه هزینه مصالح انرا را داریم
واز طرفی زمانبر است
ولی اقای نوریزاد میفرمایند ساختمانی که مورد استفاده ومفید نیست وهر روز از در ودیوار ان خاک واجر فرو می ریزد باید تخریب شود وشهامت وشجاعت واعتماد به نفسی دارند
وبه صراحت واطمینان می گویند
ما می توانیم واز پس انهم بر می اییم وهیچگونه مشگلی هم پیش نمی اید
نترس از اینکه میگویند شما نمی توانید ونخواهید توانست کننده ندارید و بنایی اجر واهن وگچ وبنا ومعمار ومهندس ناظر ووووو چه می خواهد
فقط اراده می خواهد وخواستن وتوانستن
واز همه مهمتر نجات بندگان وانسانهایی است که زیر این سقف پوسیده وبی اعتبار جمع شدند
وبا دلهره اسایش وارامش خود را از دست دادند
ولی اقای زیبا کلام میگوید خیر همین بنا را حفظ میکنیم وقابل تعمیر است
واز طرفی اگر تخریب کنیم گرد وخاک ان مردم را اذیت میکند
گرد وخاکی که چند روز بیشتر طول نخواهد کشید
ولی در عوض بنای اباد وسالمی خواهیم داشت بدون اضطراب ودلهره ونگرانی وبا اسایش وارامش کامل
که حتی نگهبان وسریدار انهم از افراد مهربان وپاکدست خواهند بود
واما نکته دیگری خارج از این بنا دارم اینکه
متاسفانه در فرهنگ ما شجاعت اعتراف به گناه واشتباه جایگاهی ندارد
وکمتر کسی پیدا می شود که با شهامت به اشتباه خود اعتراف کند
وطلب پوزش وعذرخواهی کند
در صورتیکه اظهار چنین عملی شان ومنزلت را افزایش میدهد نه کاهش
شاید اقای زیبا کلام در گفتار خود سهوا مورد خطا شده وگفته بنده با اسلحه جلوی مردم می ایستم واز این حکومت حمایت میکنم
زیرا اینکه ایشان همیشه سنگ مردم ازاده را به سینه میزند ودر این عقیده خیلی هم خسارت داده
چگونه می تواند در مقابل خیل عظیم توده مردم که خواهان ازادی وعدل وعدالت هستند بایستد
حتما یک اشتباه لفظی بوده
ولی همانگونه که عرض کردم شهامت قبول اشتباه را نداریم
ولی جمله ای که اقای سروش گفته با جمله ولحن اقای زیبا کلام تفاوت دارد
بعنوان مثال بعضی لکه ها از لباس پاک نمی شود هر چقدر هم شتشو شود باز جای ان لکه باقی می ماند
اگر اقای سروش حتی به گفتار اشتباه خود در مورد شخصیت خمینی اعتراف وپوزش هم بخواهند لکه ان از دامن سروش پاک شدنی نیست
اینگونه گفتار از زبان شخصی چون سروش
تمامی گفتار ها ونقد وافکار وعقاید سروش را زیر سوال برده وموجب بی اعتباری سایر نظرات وفرمایشات ایشان می شود
کما اینکه شد
انهم در این مقطع از زمان که مردم بطور عام از عملکرد وگذشته خمینی چندان خوشبین نیستند
وگفتار وکردار او را با عملکرده او یکسان نمی بینند
وریشه تمامی این نابسامانی وبدبختی ها وعقب ماندگی ها را از او میدانند
وهمه داخل وخارج او را رهبر شایسته وبا کفایت نمی دانند
حالا در چنین شرایط واوضاع واحوال بیان چنین جمله ای جز شک در سلامتی جسمی وروح وروانی فرد چیزی باقی نمی گذارد
مثل اینکه الان روز روشن است وخورشید تابان
بنده بگویم خیر الان شب ظلمانی است
حتما مردم در سلامتی من شک خواهند کرد
امید وارم خداوند بینش ودرک وفهم مارا از انسان وانسان بودند وبا ارزشهای انسانی روز بروز افزون تر فرماید
تا در احیای حقوق انسان وانسانیت
پویاتر باشیم
انشالله
بامید
زندگی بی دغدغه واسایش وارامش
وامنیت
دنیای بدون جنگ وخونریزی
صلح وصفا وصمیمیت در کنار یکدیگر
دوستی واخوت ومهرورزی در کنار یکدیگر با همه عقاید وادیان وافکار متفاوت
ساختن دنیایی زیبا قشنگ وبا صفا بدون هیچگونه خشونت
بستن همه در های زندان در سراسر جهان
دعوت به دوستی ویکانگی ومهرورزی
محمدی شهریار
سی ام خرداد نود وهشت
ناشناس
12:09 ق.ظ / ژوئن 22, 2019
پس سلاح هایی که به عربستان فروخته برای کشتن یمنی ها چه ؟ تو اصلا میفهمی چه میگویی مزی جون ؟
…………………
گور پدر ///و هر چه فلسطینی و یمنی و لبنانی …است آخه ////////////////////// تو ایرانی هستی یا فلسطینی و یمنی؟
مزدک 1 پس پاسخ شما به کاوش در باره تعریف درست دموکراسی چه شد؟
حکومتی سکولار بر مبنای “حقوق بشر”.
گمانم این “حقوق بشر” شامل آنها هم که گفتید گور پدرشان هم میشود نه؟
ا وا خاله جون این حرف ها چیه میزنی ؟ وقتی آقا ترامب میگه بمب نندازید چون زوده حالا برا این کار , تو میگی کارش انسانیه ولی وقتی ما می گیم بسه دیگه سر و کله سالمی برا یمنی های بیچاره نمونده دیگه اون وقت تو میگی که به ما چه ؟ همون حرف ما رو اگه آقا ترامب بزنه خوبه ولی اگه خودمون حرف خودمون رو بزنیم میگی به ما چه ؟ آخه خاله جون ما که تو رو نفرستادیم خارج که همون یه ذره عقلی که داشتی این جا رو هم از دست بدی که ! نزدیک هفتاد سالته حالا و هنوز بی شعوری , کی دیگه ؟ میرسه یه روزی که ما ببینیم تو آدم شده ای ؟ دعا برا عقل و شعور پیدا نمیشه وگرنه برات میگرفتم و میفرستادم . به آقای پیشنماز محلمون گفتم که برات همچین دعایی بنویسه به من گفت که خانم اگه همچین چیزی وجود داشت که ما خودمون به خودمن می بستیم تا حال و روزمان این نباشه . راست میگه وضعمان خیلی خرابه ولی خدا را شکر که وضع تو از همه لحاظ خوبه غیر از لحاظ شعوری . ,که اونم کاریش نمیشه کرد . مواظب خودت باش عزیز خاله !
دوستان
این شعار درست است
انسانی است؟
اسلامی است؟
این شعار زنان افغانی است در اعتراض به دخالت ملاها
ملاها نسل هارو از ریخت انداختن
یه کار مثبت ملاها رو برام تعریف کنید
میشه سدمرتضا؟
حوادی آملی:
ما را به دریا خواهند ریخت
بیچاره دریا
هر کی این کارو بکنه، در زمین فساد کرده
یعنی زمین و دریا رو آلوده کرده
نکنید این کارو
طرفداران محیط زیست پیشقدم بشوند و به آیت الله جوادی آملی اطمینان بدهند که این کارو باهاشون نمی کنند.
تیر برق بهتره
مرسی
آهای ملاهای قم
ملاهای کاشان و اصفهان و مشهد و نجف و کربلا
ایا دختران نه ساله را اجازه می دهید که ازدواج کنند؟
ننگ بر افکار پوسیده شما
ننگ بر شرمی که ندارید
شما دختران نه ساله خود را شوهر بدهید تا مردم بچشم خود ببیننند و باور کنند
ای ننگ بر شما که نفهمی خود را بر سر مردم ایران می کوبید
تقصیر ملاهای قم و مشهد …….نیست اینان مقلدان و پیروانی تهی مغز و بی اراده همچون ماشین کوکی هستند ؛ اب از سرچشمه گل الود است انهم از ۱۴۰۰ سال پیش ؛ اینان شاخ و برگند باید ریشه را سوزاند
بهین یاران جان درود
خاطرات الم
یک روز سرد اما آفتابی اوایل بهار یا اواخر پاییزبود درست یادم نیست.
نشسته بودم تکیه بدیوار از رخوتی که گرمای آفتاب کم رمق به من می داد لذت می بردم.
ناگهان در باز شد و شاهنشاه ربدوشامبر پوش آفتابه حلبی را از حوض پر آب کردند و با یک
اااهم بلند به موال رفتند .هنوز نیم ساعت نگذشته بود که دوباره با همان هیبت رفتار قبل را
تکرار فرمودند.توی دلم گفتم خاک برسر ت الم دریغ از یک تبسم رضایتی بخاطر این پنجاه خانمی
که امروز از گوشه کنار دنیابرایش آورده ای.این آمدن و آفتابه پر کردن واهم گفتن شاهنشاه
ادامه داشت من هم ازبی کاری میشمردم تا زمانیکه به چهل و دومی رسید.جلو رفتم گفتم
قربان اینهمه هول نزنید می ترسم به پایین تنه همایونی خدای نکرده آسیبی برسد.تبسم فرمودند
: الم جان امروز میخواستم رکورد یک یارویی را بشکنم و به چهل و یک مرتبه برسم تا
در رکوردهای گینس مبتنی بر روایات منقوله اول شوم.عرض شد قربان تبریک و هزاران تبریک
که شما چهل ودوم را هم گذرانیده اید و منگوله گینس منقوله راویان را صاحب شدید اما از باب
فضولی چرا هردفعه با آفتابه خود را شستشو دادید .فرمودند هر یک از این دختران از قبیله ایست
یکی عرب خزرجی است یکی اوسی یکی رومی دیگری عجمی این توپوله آخری هم روس بود
نمی خواستم بوی بدن آن ها قاطی شود.همانجابه درایت ایشان آفرین گفته دستور دادم مقداری
اسفند دود کنند اما به کلی سری باشد و به گوش شهبانو نرسد.
دود کنند مبا دا چش بخورند.
دونالد در آخرین لحظه دستور حمله به تاسیسات ایران را کنسل کرد!. دلیل اش این بود که انسانهای بسیاری چان خود را از دست می دادند! مقایسه کنید با دید اراذل و اوباش اشغالگر در ایران نسبت به انسان و ایرانی!
ای///////////////////////////////////////// که ما را تا این حد خوار و حقیر و در دنیا بی اعتبار و بی بی آبرو کرده!
پس سلاح هایی که به عربستان فروخته برای کشتن یمنی ها چه ؟ تو اصلا میفهمی چه میگویی مزی جون ؟
سید مرتضی
12:45 ق.ظ / ژوئن 20, 2019
گلابتون!
گلاب به روتون!
من نه شعر بلدم،نه مشاعره،و نه علاقه ای به شعر دارم
بحث برهانی در صناعات خمس منطق نیز از بحث شعر و صناعت شعر جداست.
اگر پاسخی برای پرسشها نیست،ما را بخیر و ترا بسلامت!
فقط بدان که “بهاء الله” نه باب امام غائب بود،نه بمقام امامت رسید و نه بمقام نبوت،تغییرات کاربری بود باقتضاء مصلحت زمان!
پیامبران را عصمت و معجزه لازمست که او را نبود.
پیامبر اسلام نیز بنصّ قرآن مجید که همه آیات آن حجت است بر باورندگان،”خاتم الانبیاء و الرسل” بود.
بنابر این،فرقه بهائیت،قطع نظر از وابستگی های سیاسی به استعمار،فرقه ای ضالّه یعنی گمراه بوده و هست.
والسلام
……………..
سید اگر //////////////////////////////////// بگیریم باز هم می بینیم که این بدین معنی نیست که دیگر /////////////// از ان خارج نمی شود! حالا شما چه توقعی دارید که بعد از یک عرب //// 1400 سال پیش دیگر////////////////////سازی تعطیل شود؟ آیا فقط این ///////در بین قوم سامی باید باشند؟
ای سید///////////////////////////////////////////
نوریزاد گرامی به مخرج در زبان زرگری ///////////می گویند!
در زبان سیم گری هم به آنچه از مخرج بیرون می آید میگویند ///.
معاون رئیس جمهور آمریکا: اسراییلی ها بر حکومت آمریکا سیطره دارند و داستان واترگیت را هم آنها ساخته اند!
✍️ اسدالله علم
«ساعت هشت بعد از ظهر [اسپیرو] اگنیو معاون سابق رئیس جمهور آمریکا [در سال های ۱۹۷۳- ۱۹۶۹] را دیدم.
دل پری از نیکسون داشت که نگذاشته است از خود دفاع کند و خیال کرده اگر او برود نیکسون نجات پیدا خواهد کرد.
نسبت به شاهنشاه و پیش بینی های معظم له احترام فوق العاده داشت.
از جهودها (یهودی ها) بسیار بد می گفت که اینها خیال می کنند نیکسون ممکن است آنها را زیر فشار بگذارد.
تمام بازیهای واترگیت دست آنهاست. برای این که نیکسون ضعیف بماند و بر له اعراب اقدامی نکند.
بعد هم از اثر یهودیها در دستگاه حکومتی آمریکا حکایت ها می گفت»!
(خاطرات علم، جلد چهارم، ص ۷۷- ۷۶. ۲۸ اردیبهشت ۱۳۵۳).
===
پی نوشت : اذعان به “اثر یهودیها در دستگاه حکومتی آمریکا” و ذکر حکایت ها پیرامون آن،آنهم از سوی یک “معاون سابق رئیس جمهور امریکا”،نکته تاریخی بسیار مهمّی است.
بیاد دارم مرحوم شیخنا الاستاد حضرت آیت الله منتظری طاب ثراه،تعبیر خاصّی از این نکته داشت:ایشان با اشاره به نفوذ صهیونیست ها و افراد و مراکز ثروتمند یهودی در دستگاه مرکزی سیاستگذاری امریکا،از اسرائیل به “ایالت پنجاه و یکم” امریکا تعبیر می کرد!
راز قدرت یهودیان چیست؟
تعداد ﯾﻬﻮﺩﯾﺎﻥ ﺳﺮﺍﺳﺮ ﺟﻬﺎﻥ: 14 میلیون ﻧﻔﺮ
6 میلیون ﻧﻔﺮ ﺩﺭ ﺁﻣﺮﯾﮑﺎ
6 میلیون ﻧﻔﺮ ﺩﺭ ﺁﺳﯿﺎ
2 میلیون ﻧﻔﺮ ﺩﺭ ﺍﺭﻭﭘﺎ
ﯾﮑﺼﺪ ﻫﺰﺍﺭ ﻧﻔﺮ ﺩﺭ ﺁﻓﺮﯾﻘﺎ
ﺟﻤﻊ ﮐﻞ ﻣﺴﻠﻤﺎﻧﺎﻥ ﺩﺭ ﺟﻬﺎﻥ: ﯾﮏ میلیارد ﻭ ﻧﯿﻢ
ﯾﮏ ﻣﯿﻠﯿﺎﺭﺩ ﻧﻔﺮ ﺩﺭ ﺁﺳﯿﺎ ﻭ ﺧﺎﻭﺭﻣﯿﺎﻧﻪ
400 میلیون ﻧﻔﺮ ﺩﺭ ﺁﻓﺮﯾﻘﺎ
44 ﻣیلیون ﻧﻔﺮ ﺩﺭ ﺍﺭﻭﭘﺎ
5 میلیوﻥ ﻧﻔﺮ ﺩﺭ ﺁﻣﺮﯾﮑﺎ
ﺍﺯ ﻫﺮ ﭘﻨﺞ ﻧﻔﺮ ﺟﻤﻌﯿﺖ ﺭﻭﯼ ﺯﻣﯿﻦ، یک نفر در
حوزه کشور های ﻣﺴﻠﻤﺎﻥ زندگی می کند.
یعنی ﺩﺭ ﻣﻘﺎﺑﻞ ﻫﺮ ﯾﻬﻮﺩﯼ 107 ﻣﺴﻠﻤﺎﻥ ﻗﺮﺍﺭ ﺩﺍﺭﺩ
ﺑﺎ ﺍﯾﻨﻬﻤﻪ 14 میلیون ﯾﻬﻮﺩﯼ ﺍﺯ ﯾﮏ ﻣﯿﻠﯿﺎﺭﺩ ﻭ ﻧﯿﻢ ﻣﺴﻠﻤﺎﻥ ﻧﯿﺮﻭﻣﻨﺪ ﺗﺮﻧﺪ؟!
ﻓﮑﺮ ﮐﻨﯿﺪ ﭼﺮﺍ؟ ﺍﺯ ﺳﻨﺎﺭﯾﻮﻫﺎﯼ ﺗﺤﻠﯿﻞ ﺗﻮﻃﺌﻪ ﺩﺳﺖ ﺑﺮﺩﺍﺭﯾﺪ
ﺍﯾﻦ ﻣﻮﻗﻌﯿﺖ ﺭﺍ ﮐﺴﯽ ﺑﻪ ﻃﻮﺭ ﻣﺼﻨﻮﻋﯽ ﺑﻪ ﺁﻧﻬﺎ ﻧﺪﺍﺩﻩ ﺍﺳﺖ
ﻧﮕﻮﯾﯿﺪ ﮐﺎﺭ ﺍﻧﮕﻠﺴﺘﺎﻥ ﺍﺳﺖ ﻭ ﺁﻣﺮﯾﮑﺎ
ﺍﮔﺮ ﻫﻢ ﺍﻧﮕﻠﺴﺘﺎﻥ ﻭ ﺁﻣﺮﯾﮑﺎ ﺍﺯ ﺁﻧﺎﻥ ﺣﻤﺎﯾﺖ ﻣﯽ ﮐﻨﻨﺪ
ﺑﭙﺮﺳﯿﺪ ﭼﺮﺍ؟!
ﻣﮕﺮ ﺁﻧﻬﺎ ﭼﻪ ﻧﻔﻮﺫﯼ ﺩﺭ ﺁﻣﺮﯾﮑﺎ ﻭ ﺍﻧﮕﻠﺴﺘﺎﻥ ﺩﺍﺭﻧﺪ ﮐﻪ
ﺩﻭﻟﺘﻬﺎﯼ ﺁﻧﻬﺎ ﻣﺠﺒﻮﺭ ﺑﻪ ﺣﻤﺎﯾﺖ ﻫﺴﺘﻨﺪ؟!
ﭼﺮﺍ ﻣﺴﻠﻤﺎﻧﺎﻥ ﺍﯾﻦ ﻧﻔﻮﺫ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﺩﻭﻟﺘﻬﺎ ﻧﺪﺍﺭﻧﺪ؟! ﺗﻌﺪﺍﺩ ﻣﺴﻠﻤﺎﻧﺎﻥ ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﮐﺸﻮﺭﻫﺎ ﮐﻤﺘﺮ ﺍﺯ ﯾﻬﻮﺩﯾﺎﻥ ﻧﯿﺴﺖ
ﺍﻣﺎ ﻧﻔﻮﺫ ﻣﺴﻠﻤﺎﻧﺎﻥ ﻣﻬﺎﺟﺮ ﺑﻪ ﺁﻣﺮﯾﮑﺎ ﭼﺮﺍ ﮐﻤﺘﺮ ﺍﺯ
ﻧﻔﻮﺫ ﯾﻬﻮﺩﯾﺎﻥ ﻣﻬﺎﺟﺮ ﺑﻪ ﺁﻣﺮﯾﮑﺎﺳﺖ؟!
ﻧﺘﯿﺠﻪ: ﺣﻤﺎﯾﺖ ﺁﻣﺮﯾﮑﺎ ﻭ ﺍﻧﮕﻠﺴﺘﺎﻥ ﻭ ﺳﺎﯾﺮ ﻗﺪﺭﺗﻬﺎ ﻋﻠﺖ ﻗﺪﺭﺕ ﯾﻬﻮﺩﯾﺎﻥ ﻧﯿﺴﺖ ﺑﻠﮑﻪ ﻣﻌﻠﻮﻝ ﻗﺪﺭﺕ ﺁﻧﺎﻥ ﺍﺳﺖ.
ﻫﺮ ﭼﻨﺪ ﺩﺭ ﻣﺮﺍﺣﻞ ﺑﻌﺪﯼ ﺑﻪ ﻗﺪﺭﺕ ﺑﯿﺸﺘﺮ ﻫﻢ ﻣﯽ ﺍﻧﺠﺎﻣﺪ.
ﭼﺮﺍ ؟!
به چندین ﺩﻟﯿﻞ ﺍﺯ ﺟﻤﻠﻪ ﺩﺭ ﺗﺎﺭﯾﺦ ﻣﻌﺎﺻﺮ:
آﻟﺒﺮﺕ ﺍﻧﺸﺘﯿﻦ، ﯾﻬﻮﺩﯼ
ﺯﯾﮕﻤﻮﻧﺪ ﻓﺮﻭﯾﺪ، ﯾﻬﻮﺩﯼ
ﮐﺎﺭﻝ ﻣﺎﺭﮐﺲ، ﯾﻬﻮﺩﯼ
ﭘﻞ ﺳﺎﻣﻮﺋﻠﺴﻮﻥ، ﯾﻬﻮﺩﯼ
ﻣﯿﻠﺘﻮﻥ ﻓﺮﺩﻣﻦ، ﯾﻬﻮﺩﯼ
ﺭﺷﺘﻪ ﭘﺰﺷﮑﯽ:
ﻣﺨﺘﺮﻉ ﺳﻮﺯﻥ ﺳﻮﺭﻧﮓ، ﺑﻨﯿﺎﻣﻦ ﺭﻭﺑﻦ، ﯾﻬﻮﺩﯼ
ﮐﺎﺷﻒ ﻭﺍﮐﺴﻦ ﻓﻠﺞ ﺍﻃﻔﺎﻝ، ﯾﻮﻧﺎﺱ ﺳﺎﻟﮏ، ﯾﻬﻮﺩﯼ
ﮐﺎﺷﻒ ﺩﺍﺭﻭﯼ ﺿﺪ ﺳﺮﻃﺎﻥ ﺧﻮﻥ، ﮔﺮﺗﺮﻭﺩ ﺍﻟﯿﻮﻥ، ﯾﻬﻮﺩﯼ
ﮐﺎﺷﻒ ﺩﺭﻣﺎﻥ ﯾﺮﻗﺎﻥ (ﺯﺭﺩﯼ) ﺑﺮﻭﺥ ﺑﻠﻮﻣﺒﺮﮒ، ﯾﻬﻮﺩﯼ
ﮐﺎﺷﻒ ﺩﺍﺭﻭﯼ ﺩﺭﻣﺎﻥ ﻣﺮﺽ ﺳﻔﻠﯿﺲ، ﭘﻞ ﺍﻟﺮﯾﺦ، ﯾﻬﻮﺩﯼ
ﮐﺎﺷﻒ ﺩﺭﻣﺎﻥ ﺍﻣﺮﺍﺽ ﻋﻀﻼﻧﯽ، ﺍﻟﯿﻪ ﻣﺘﭽﯿﻨﮑﻮﻑ، ﯾﻬﻮﺩﯼ
ﮐﺎﺷﻒ ﺩﺭﻣﺎﻥ ﻏﺪﺩ ﺗﺮﺷﺤﯽ ﺩﺍﺧﻠﯽ، ﺁﻧﺮﻭ ﺷﻠﯽ، ﯾﻬﻮﺩﯼ
ﺷﻨﺎﺧﺖ ﺩﺭﻣﺎﻧﯽ ﺗﺮﺍﭘﯽ، ﺁﺭﻭﻥ ﺑﮏ، ﯾﻬﻮﺩﯼ
ﮐﺎﺷﻒ ﻗﺮﺹ ﺿﺪ ﺣﺎﻣﻠﮕﯽ، ﺟﻮﺭﺝ ﭘﯿﻨﺎﮐﻮﺱ، ﯾﻬﻮﺩﯼ
ﺷﻨﺎﺳﺎﺋﯽ ﭼﺸﻢ ﺑﺸﺮ، ﺝ ﻭﺍﻟﺪ، ﯾﻬﻮﺩﯼ
ﺷﻨﺎﺳﺎﺋﯽ ﺑﭽﻪ ﺩﺭ ﺷﮑﻢ ﻣﺎﺩﺭ، ﺍﺳﺘﺎﻧﻠﯽ ﮐﻮﻫﻦ، ﯾﻬﻮﺩﯼ
ﺩﯾﺎﻟﯿﺰ ﻗﻠﻮﻩ ﻫﺎ، ﻭﯾﻠﯿﻢ ﮐﻠﻮﻓﮑﺎﻡ، ﯾﻬﻮﺩﯼ
ﺑﺮﻧﺪﮔﺎﻥ ﺟﻮﺍﯾﺮ ﻧﻮﺑﻞ :
ﺩﺭ 150 ﺳﺎﻝ ﮔﺬﺷﺘﻪ، 14 ﻣﻠﯿﻮﻥ ﯾﻬﻮﺩﯼ 180
ﺟﺎﯾﺰﻩ ﻧﻮﺑﻞ ﺭﺍ ﺩﺭﯾﺎﻓﺖ ﮐﺮﺩﻩ ﺍﻧﺪ!
ﺩﺭ ﺣﺎﻟﯿﮑﻪ ﯾﮏ میلیارد ﻭ ﻧﯿﻢ ﻣﺴﻠﻤﺎﻥ ﺗﻨﻬﺎ
3 مسلمان ﺟﺎﯾﺰﻩ ﮔﺮﻓﺘﻪ ﺍند
ﺍﺧﺘﺮﺍﻋﺎتی که ﺗﺎﺭﯾﺦ ﺭﺍ ﺩﮔﺮﮔﻮﻥ ﺳﺎﺧﺖ:
ﭼﯿﭙﻬﺎﯼ ﮐﻮﭼﮏ ﺩﺳﺘﮕﺎﻫﻬﺎﯼ ﺍﻟﮑﺘﺮﻭﻧﯿﮑﯽ، ﺍﺳﺘﺎﻧﻠﯽ ﻧﺰﻭﺭ، ﯾﻬﻮﺩﯼ
ﺭﺁﮐﺘﻮﺭ ﺍﺗﻤﯽ ﺯﻧﺠﯿﺮﻩ ﺍﯼ، ﻧﺌﻮ ﺳﺰﯾﻠﻨﺪ، ﯾﻬﻮﺩﯼ
کابل نوری، پیتر شولتز یهودی
ﭼﺮﺍﻏﻬﺎﯼ ﺭﺍﻫﻨﻤﺎﺋﯽ، چارلز ﺁﻟﺪﺭ، ﯾﻬﻮﺩﯼ
ﻓﻮﻻﺩ ﺿﺪ ﺯﻧﮓ، ﺑﻨﻮ ﺍﺷﺘﺮﺍﻭﺱ، ﯾﻬﻮﺩﯼ
ﻓﯿﻠﻢ ﻧﺎﻃﻖ ﺑﺎ ﺻﺪﺍ، ﺍﯾﺰﺍﺩﻭﺭ ﮐﯿﺲ، ﯾﻬﻮﺩﯼ
میکروفن تلفن، ﺍﻣﯿﻞ ﺑﺮﻟﯿﻨﺮ، ﯾﻬﻮﺩﯼ
ﺩﺳﺘﮕﺎﻩ ﺿﺒﻂ ﺗﺼﻮﯾﺮ ﻣﺘﺤﺮﮎ ﻭﯾﺪﺋﻮ
ﭼﺎﺭﻟﺰ ﺟﯿﻨﺰﺑﺮﮒ، ﯾﻬﻮﺩﯼ
ﻧﻔﻮﺫ ﺑﺮ ﺑﺎﺯﺭﮔﺎﻧﯽ ﺟﻬﺎﻧﯽ:
ﻓﺮﺁﻭﺭﺩﻩ ﻫﺎ ﯼ ﻣﺎﺭﮎ ﻣﺸﻬﻮﺭ ” ﭘﻮﻟﻮ ” ﺭﺍﻟﻒ ﻟﻮﺭﻥ، ﯾﻬﻮﺩﯼ
ﺗﻮﻟﯿﺪﺍﺕ ﻧﻮﺷﯿﺪﻧﯽ ” ﮐﻮﮐﺎﮐﻮﻻ ” ﯾﻬﻮﺩﯼ
ﻟﻮﯾﺲ ﺟﯿﻦ، ﻟﻮﯼ ﺍﺷﺘﺮﺍﻭﺱ، ﯾﻬﻮﺩﯼ
ﺍﺳﺘﺎﺭ ﺑﺮﻭﮎ، ﻫﻮﺍﺭﺩ ﺷﻮﻟﺘﺰ، ﯾﻬﻮدی
ﮔﻮﮔﻞ، ﺳﺮﺟﯽ ﺑﺮﯾﻦ، ﯾﻬﻮﺩﯼ،
ﮐﺎﻣﭙﯿﻮﺗﺮ ﻫﺎﯼ ﺷﺮﮐﺖ “ﺩﻝ” ﻣﯿﺸﻞ ﺩﻝ، ﯾﻬﻮﺩﯼ
دنکی، ﺩﻭﻧﺎ ﮐﺎﺭﻥ، ﯾﻬﻮﺩﯼ
ﺑﺎﺳﮑﯿﻦ ﻭ ﺭﺍﺑﯿﻨﺰ، ﺍﯾﺮﻭ ﺭﺍﺑﯿﻨﺰ، ﯾﻬﻮﺩﯼ
ﺩﺍﻧﮑﯿﻦ ﺩﻭﻧﺎﺕ ﻧﻮﻋﯽ ﺗﻨﻘﻞ ﺁﻣﺮﯾﮑﺎﺋﯽ
ﺑﯿﻞ روزنبرگ
ﯾﻬﻮﺩﯼ ﻭ…
ﻧﻔﻮﺫ ﺩﺭ ﺳﯿﺎﺳﺖ ﺑﯿﻦ ﺍﻟﻤﻠﻠﯽ:
ﻫﻨﺮﯼ ﮐﯿﺴﯿﻨﺠﺮ، ﯾﻬﻮﺩﯼ
ﺭﯾﭽﺎﺭﺩ ﻟﻮﯾﻦ ﺭﺋﯿﺲ ﺩﺍﻧﺸﮕﺎﻩ ﯾﻞ، ﯾﻬﻮﺩﯼ
آلن گرینزپن ﺭﺋﯿﺲ ﻓﺪﺭﺍﻝ ﺭﺯﺭﻭ ﺁﻣﺮﯾﮑﺎ، ﯾﻬﻮﺩﯼ
ﮊﻭﺯﻑ ﻟﯿﺒﺮﻣﻦ، ﯾﻬﻮﺩﯼ
ﻣﺎﺩﻟﯿﻦ ﺍﻟﺒﺮﺍﯾﺖ، ﯾﻬﻮﺩﯼ
گاسپر واینبرگر، وزیر دفاع آمریکا، یهودی
ﻣﺎﮐﺰﯾﻢ ﻟﯿﻮﯾﻨﻮ، ﻭﺯﯾﺮﺧﺎﺭﺟﻪ ﺷﻮﺭﻭﯼ، ﯾﻬﻮﺩﯼ
ﺩﺍﻭﯾﺪ ﻣﺎﺭﺷﺎﻝ، ﻧﺨﺴﺖ وزیر ﺳﻨﮕﺎﭘﻮﺭ، ﯾﻬﻮﺩﯼ
ﺍﺳﺤﻖ ﺍﺳﺤﻖ، ﺍﺳﺘﺎﻧﺪﺍﺭ ﮐﻞ ﺍﺳﺘﺮﺍﻟﯿﺎ، ﯾﻬﻮﺩﯼ
ﺑﻨﯿﺎﻣﻦ ﺩﯾﺰﺭﺍﺋﻠﯽ، ﻧﺨﺴﺖ ﻭﺯﯾﺮ ﺍﻧﮕﻠﺴﺘﺎﻥ، ﯾﻬﻮﺩﯼ
ﯾﻮﮔﻨﯽ ﭘﯿﺮﻣﺎﮐﻒ، ﻧﺨﺴﺖ ﻭﺯﯾﺮ ﺭﻭﺳﯿﻪ، ﯾﻬﻮﺩﯼ
ﺑﺮﯼ ﮔﻠﺪ ﻭﺍﺗﺮ، ﺳﯿﺎﺳﺘﻤﺪﺍﺭ ﺁﻣﺮﯾﮑﺎﺋﯽ، ﯾﻬﻮﺩﯼ
ﺟﻮﺭﺝ ﺳﻤﭙﺎﺋﻮ، ﺭﺋﯿﺲ ﺟﻤﻬﻮﺭ ﭘﺮﺗﻘﺎﻝ، ﯾﻬﻮﺩﯼ
ﻫﺮﺏ ﮔﺮﯼ، ﻣﻌﺎون ﻧﺨﺴﺖ ﻭﺯﯾﺮ ﮐﺎﻧﺎدﺍ، ﯾﻬﻮﺩﯼ
ﻣﯿﺸﻞ ﻫﻮﺍﺭﺩ، ﻭﺯﯾﺮ ﮐﺸﻮﺭ ﺍﻧﮕﻠﺴﺘﺎﻥ، ﯾﻬﻮﺩﯼ
ﺑﺮﻭﻧﻮ ﮐﺮايسكى ، ﺻﺪﺭ ﺍﻋﻈﻢ ﺍﺗﺮﯾﺶ، ﯾﻬﻮﺩﯼ
ﺭﺍﺑﺮﺕ ﺭﻭﺑﯿﻦ، ﻭﺯﯾﺮ ﺧﺰﺍﻧﻪ ﺩﺍﺭﯼ ﺁﻣﺮﯾﮑﺎ ﯾﻬﻮﺩﯼ
ﻭ…
ﺭﺳﺎﻧﻪ ﻫﺎﯼ ﮔﺮﻭﻫﯽ ﺟﻬﺎﻧﯽ:
سى ﺍﻥ ﺍﻥ، ﻭﻟﻒ ﺑﻠﯿﺘﺰ، ﯾﻬﻮﺩﯼ
ﺑﺎﺭﺑﺎﺭﺍ ﻭﺍﻟﺘﺮﺯ ﺍﺯ ﺍﺧﺒﺎﺭ ﺁى ، بى ، سى ﯾﻬﻮﺩﯼ
ﺍﻭﺟﯿﻦ ﻣﺎﯾﺮ، ﻭﺍﺷﻨﮕﺘﻦ ﭘﺴﺖ، ﯾﻬﻮﺩﯼ
ﻫﻨﺮﯼ ﮔﺮﻭﻧﻮﺍﻟﺪ، ﻣﺠﻠﻪ ﺗﺎﯾﻢ ﺁﻣﺮﯾﮑﺎ، ﯾﻬﻮﺩﯼ
ﮐﺎﺗﺮﯾﻦ ﮔﺮﺍﻫﺎﻡ، ﻭﺍﺷﻨﮕﺘﻦ ﭘﺴﺖ، ﯾﻬﻮﺩﯼ
ﮊﻭﺯﻑ ﻟﯿﻠﺪ، ﻧﯿﻮﯾﻮﺭﮎ ﺗﺎﯾﻤﺰ، ﯾﻬﻮﺩﯼ
ﻣﺎﮐﺲ ﻓﺮﺍﻧﮑﻞ، ﻧﯿﻮﯾﻮﺭﮎ ﺗﺎﯾﻤﺰ، ﯾﻬﻮﺩﯼ
ﺭﺍﺑﺮت ﻣﺮﺩﺍﮎ، ﺻﺎﺣﺐ ﮔﺮﻭﻩ ﺭﺳﺎﻧﻪﺍی fox
ﻣﻮﺳﺴﺎﺕ ﺑﺸﺮ ﺩﻭﺳﺘﺎﻧﻪ:
ﺟﻮﺭﺝ ﺳﻮﺭﻭﺱ، ﯾﻬﻮﺩﯼ
ﻭﺍﻟﺘﺮ ﺍﻧﻨﺒﺮﮒ، ﯾﻬﻮﺩﯼ
ﺗﺸﮑﻠﻬﺎﯼ ﺻﻨﻔﯽ ﻭ ﻣﺬﻫﺒﯽ ﻭ ﺍﺟﺘﻤﺎﻋﯽ ﯾﻬﻮﺩﯾﺎﻥ
ﺩﺭ ﺁﻣﺮﯾﮑﺎ، ﺑﺎﻟﻎ ﺑﺮ ﺑﯿﺶ ﺍﺯ ﻫﻔﺖ ﻫﺰﺍﺭ ﺳﺎﺯﻣﺎﻥ ﻭ
ﻣﻮﺳﺴﻪ ﺍﺳﺖ
ﻫﺮ ﯾﻬﻮﺩﯼ ﺩﺭ ﭼﻨﺪﯾﻦ NGO ﻭ ﺍﻧﺠﻤﻦ ﻋﻀﻮ ﺍﺳﺖ ﻭ ﻓﻌﺎﻟﯿﺖ ﻣﯽ ﮐﻨﺪ.
ﻫﺮ ﻣﺴﻠﻤﺎﻥ ﺩﺭ ﭼﻨﺪ ﺗﺎ ﺍﻧﺠﻤﻦ ﻭ NGO ﻋﻀﻮ ﺍﺳﺖ؟
ﺩﺍﻧﺶ ﺁﻣﻮﺯﺍﻥ ﯾﻬﻮﺩﯼ ﺍﺯ ﻫﻤﺎﻥ ﺍﺑﺘﺪﺍ ﺩﺭ ﻣﺪﺍﺭﺱ ﺧﻮﺩ ﮐﺎﺭ ﮐﺮﺩﻥ ﮔﺮﻭﻫﯽ ﺑﺎ ﻫﻢ ﺭﺍ ﻣﯽ ﺁﻣﻮﺯﻧﺪ ﻧﻪ ﺭﻗﺎﺑﺖ ﺩﺭﺳﯽ ﺑﯽ ﺛﻤﺮ ﻭ ﺣﺴﺎﺩﺕ ﺑﻪ ﻫﻢ ﺭﺍ…
اگر می خواهید آنها را شکست دهید وارد جنگ علم شوید نه شعار مرگ گفتن
بیایید تاریخ ایران را بخوانیم
برای هزارمین بار , ایرانی جان بس کن بابا , هیچ کار دیگه ای نداری ؟ تمام زندگیت شده جمع آوری آشغال و خالی کردن آنها این جا ؟
من آیت الله ناشناس ( بنا بر فتوای آیت الله عظمی نوری زاد که هر انسانی یک آیت الله است ) فتوا میدهم که ایرانی از این به بعد باید از نام کاربری ” ایرانی لیست پناه ” استفاده کند وگرنه از دین خارج شده و مرتد است.
این روزها که دائم خبرهایی از درگیری بین ایران و آمریکا شنیده میشه
اگر جنگی آغاز بشه کدام یک از فرزندان مسئولین حضور خواهند داشت؟؟!!
تصویری از نوه های خمینی زمان جنگ دهه شصت
راستش هیچ خونه ای اینقدر باربی [ آمریکایی ] ندیدم اونم زمان جنگ تحمیلی و مبارزه با غرب و استکبار جهانی و این مزخرفها که 24 ساعت به خورد ملت داده میشد!
من کاملا خستهام از مردان پیری که جنگ را بهوجود میآورند برای جوانانی که در آن کشته شوند..
#جرج_مک_گاورن
بیایید تاریخ ایران را بخوانیم
therefore does not know what Jesus means
جناب ناشناس سید اینقدر هم نا آگاه نیست! چند سال پیش بحثی با سید داشتم روی رشد زنان و ////////////////////////عایشه 9 ساله خردسال .سید باورداشت که دختران سعودی و قبیله قریش رشدشون بیشتر از دیگر دختران است و هم بستری عایشه خردسال با محمد اشکالی ندارد! برای تائید حرفاش چند تا پژوهش به انگلیسی گذاشتند که متاسفانه راجع به هویج و موز و خرگوش …بود!بنابراین نگو که سید هیچی حالیش نیست!مسیح را خوب می فهمه نا سلامتی پیغمبرش مسیح و مسیحیت را //////////////////// ولی نمی دانم چرا وقتی محمدعلی باب با دین و پیغمبر اسلام درست همان کاری را می کنه که اونا با مسیح و مسیحیت با موسی و یهودیت کردند تا این حد وحشی می شن و به اینهمه وحشیگری و جنایت بر ضد بهائیان می پردازند؟
درود
حفظ نظام اوجب واجبات است تنها یک شعار نیست. طبق ولایت فقیه حکومت اسلامی را باید حفظ کرد به هر قیمتی ! اما آیا این خواسته ملت است ؟ خیر این یک ایده فرا ملیتی و در عین حال یک ایدیولوژی دیکتاتوری دینی یکجانبه است که تنها خودی را هم مسلکان خویش می داند. ایده ارتجاعی دینی هر گونه مماشات را رد کرده و خود را برترین دانسته و بدین خاطر حقی نیز بر دیگری به موازات و یکسان قایل نیست، امت امتیاز بر ملت دارد. این امتیاز به او اختیارو تصمیم بیشتر می دهد. اینکه ملت در درجه دوم قرار می گیرند و تمام انرژی و وقت صرف ایده اسلامی می شود. اما این ایده اسلامی حکومتی چیست؟
ایده حکومت اسلامی برگرفته از قران و سنت است و یک مشکل و تضاد اساسی حکومت اسلامی و یا دینی در خودمحوری و رد هر غیرخودی است. دومین در آمیختگی دین و حکومت است وزمانی است که دین لباس خود را بزور تن جامعه می کند .دیگر یک لباس ساده نیست بلکه تار و پودهاایی بی مقدار و ارزش اند .
ما با عقیده اسلام جهادی نیز مواجهیم.جهادی که از اسلام برخاسته سابقه تاریخی دارد و با قلع و قمع یهودیان از مدینه شروع شده و تا اکنون ادامه دارد و البته از حالت و تعبیر کلاسیک جنگ خارج شده و بصورت ترور عمل می کند. همین عقیده جهادی گروههای زینبیون، طالبان، فاطمیون، حزب الله و…. را ایجاد کرده است و مقصودش نیز اقتدار احکام شرعی بر قوانین و روابط بین انسانهاست .تمامی اصل نظام بر مبنای جهاد اسلامی بنیاد گرفته وبدین خاطر نیز شعار انقلابی این گروه پایانی ندارد.
انقلاب اسلامی هیچگاه پایان نخواهد یافت همانگونه که جهاداسلامی تا پایان جهان ادامه خواهدداشت.
حفظ نظام اوجب واجبات است به معنی ادامه جهاد اسلامی است.
امیر حسین
7:39 ب.ظ / ژوئن 20, 2019
تَعریفِ حکومتِ پادشاهی مشروطه به زَبانی ساده!
…………………..
امیر حسین گرامی درست که پادشاه در حکومت مشروطه بر طبق قانون حق دخالت در سیاست را ندارد ولی این باعث نمی شود که خاندان سلطنتی سیاسی نیستند. هموطن گرامی آنها هم بعنوان شهروند دارای حقوقی هستند و یکی از این حقوق داشتن نظریات سیاسی و حق انتخاب و شرکت در انتخابات است. ولی با کمال تاسف این حق سرمایه اش از بودجه عمومی پرداخت می شود. ببین دوست گرامی بودجه ایی هنگفت برای حفظ سلطنت و پادشاه و شاهزادگان و اقوام و نزدیکان پادشاه از خزانه عمومی بدون هیچ حساب و کتابی برداشته می شود که در حقیقت هیچ توجیهی که ندارد در عوض بسیار هم غیره دمکراتیک و غیره منطقی است. یعنی چی که مثلا شاهزاده رضا پهلوی چون پدرش پادشاه بوده حالا او و همه فک و فامیل اش با خرج مردم زندگی لوکس و پر تجمّلی در سرزمینی که اینهمه فقر و بدبختی است از خزانه عمومی بنام پادشاه از سر گیرند؟ لابد بعد از او نیز باید پسر یا دخترش همین روال را ادامه دهند. من باور دارم که چون مردم ایران یکبار نظام پادشاهی را برانداخته اند و به مدت 40 سال لاقل با نام جمهوری نه محتوای آن آشنا شده اند بهترین کار ادامه جمهوری ولی در سیستمی سکولار و دمکراتیک و برابری طلب با قوانینی برمبنای حقوق بشر است.در چنین سیستمی چون دمکراتیک و برابری طلب است هر فرد ایرانی پتانسیل رئیس جمهور شدن را دارد هر چند در چنین سیستمی رئیس جمهور از اختیارات زیادی همچون پادشاه مشروطه برخوردار نیست ولی قابل تعویض است!
خوب مزدک جون ما هم که به سلطنت طلبها در این سایت اعتراض میکنیم همین را میگیم دیگه. که شازده رضا بیاید مانند یک فرد عاقل و بالغ
بعنوان یکی از کاندیدا های ریاست جمهوری شرکت کند باور کن هیچگاه منظورمان غیر از این نبوده.
خدا را چه دیدی شاید از لج سر مرتضی خودم هم به شازده رای دادم که مدتی رئیس جمهور باشد چون دیگر تحت کنترل است.
اولین بار است که در این مورد مقصودت را شفاف و روشن بیان کردی. ممنون.
ببینید افغانستان چقدر شبیه کشور گل و بلبل ماست.
==================================
اینجا افغانستان است…
تاریخ انتشار: ۱۱:۲۰ ۱۳۹۸/۲/۲۷ کد خبر: 158711 منبع: پرینت
اینجا افغانستان است:
روانشناس هايش از همسران شان طلاق گرفته
تحصیل كرده هايش بيكارند.
اینجا افغانستان است:
وقتي ميخواهي وظيفه بگیری میپرسند متاهل هستی؟
وقتی میری متاهل شوی میگن چی وظیفه داری؟
آزادی نام شهرک است
جمهوریت، نام شفاخانه است
استقلال، صرف نام مکتب است
شعار آسان است
شعور کمیاب است.
اينجا كشوري مسلمان دار و مسلمان ساز اما به قولي برادر گوشت مرده برادر خود را با طمع ميخورد (غيبت)
ببخشید کارت مبایل 50 افغانی اتصالات چند است؟
ببخشید صلح چیست؟؟
قانون چیست؟؟
اينجا أفغانستان است:
جايكه ملا سياست ميكند
داكتر شركت ساختماني دارد
و پُست هائ دولتئ و امنيتئ اش سفارشي بیش نیست!
اینجا افغانستان است:
مردمش در مقابل ، فقر، فساد، تجاوز جنسی، و بدبختی
فقط سکوت میکنند .
منطق جوانانش تقلید است.
روزنامه اش برای تبلیغ است
رسانه هایش برای ایجاد تفرقه وباز ماندن از تعلیم
جایی که سرمایه دار شدن عامل بی بند و باری مردهاست
و فقر موجب هرزگی زنها….
تفاوت غوغا میکند.
مردانش پرده شرافت را دریده اند و به یاد مظلومیت آزادگان خون گریه میکنند.
جایی که 100 بار مورد ظلم رهبران قرارمیگیرند ولی بازهم از برای قوم پرستی به آنها شعار زنده باد و مرده باد سرمیدهند.
جایی که خود زیر شلاق ظلم هلاک میشوند ولی بیاد کسیکه آزاده زیست آزاده رفت و پیام آزادی به میراث گذاشت یخن ها میدرند.
اینجا افغانستان است:
جایی که خانم ها عمر شان را در پشت دیوارهای خانه سپری میکنند اما اطفال بجای تعلیم در مکتب بر روی جاده ها کارهای شاقه میکنند.
جایی که دیکتاتوری با نقاب دیموکراسی حکومت میکند.
مردمش فقر را تقدیر پنداشته و به آن تکیه میزنند ، نیروی جوان و تحصیل کرده اش در ممالک دیگر کارگر هستند ولی حکومتش پر از مشاورین و کارگر های خارجی است.
اینجا افغانستان است جای که هزاره ، پشتون را و تاجیک ، ازبیک را و بلوچ همه را ملامت کرده و با هم جور نمیایند نه هم پذیری دارند و نه اتفاق و اتحاد ….
شبنم
این خبر را به اشتراک بگذارید
تگ ها:شبنمافغانستان
نظرات بینندگان:
>>> ما بلوچ ها را چرا درین میان می آوری؟
ما بلوچ ها نه در دولت کدام سهم داریم و نه هم برای چوکی مثل پشتون و تاجک و هزاره و ازبک جنگ کرده ایم.
ما مردم غریب در سرحد بین افغانستان و پاکستان و ایران که سه تقسیم شده ایم،مصروف قاچاق هستیم و از همین راه زندگی میکنیم.
>>> شبنم یا سیل خانم!
در این کشور آمریکا سیاست می کند نه ملاها
در این کشور زنان حکومت می کنند نه مردان
در این کشور دزدان حکومت می کنند نه صاحیان کشور
در این کشور ظالمان حاکمند
در این کشور اوغان حاکیمت دارد
در این کشور کوچی ریاست می کند
در این کشور شتر سمبل است
در این کشور گوسفند رای سازی می کند
در این کشور دلار و یورو تعیین کننده است
در این کشور …
———
حالا چرا افغانستان
بقول جوونا:
مگه ما خودمون چی از افغانستان کم داریم؟
مگه همین جمهوری اسلامی همین صفات بالا را ندارد؟
.
نوری زاد جون به جمله ای که اول متن نوشتم توجه نکردی برادر:
============= “ببینید افغانستان چقدر شبیه کشور گل و بلبل ماست.”
ترامپ درباره اینکه واکنش آمریکا به این حادثه چه خواهد بود، گفت: «خواهید فهمید! خواهید فهمید! روشن است که میدانید که در این مورد زیاد صحبت نمیکنیم، اما آنها مرتکب اشتباه شدند.»
او در پاسخ به اصرار خبرنگاران برای اظهار نظر درباره ماهیت حادثه امروز، گفت:
«زمانی که من آمدم، ایران در ۱۴ تا ۱۸ نقطه مختلف درگیر بود! آنها ستیزهجو بودند و زمانی هم که توافق را امضا کردند “مرگ بر آمریکا” میگفتند. آنها مرتکب یک اشتباه شدند، فکر میکنم یک ژنرال یا یک نفر بوده است که مرتکب اشتباه شده است! خوشبختانه آن هواپیما غیرمسلح بود و سرنشینی نداشت. آن پهپاد به روشنی بر فراز آبهای بینالمللی بود.
احساسم این است، شاید هم اشتباه کنم، شاید هم درست باشد، احساسم این است که این اشتباه یک نفر بوده که کاری کرده که نباید میکرده است! مرتکب اشتباه شده است.
نمیگویم که آن کشور اشتباه کرده است، بلکه یکی از افراد تحت فرماندهی اشتباه کرده است!» باید صبر کرد و دید «چه پیش میآید، باورش برایم سخت است که کسی عمدا این کار را کرده باشد!»
او در پاسخ به این سوال که آیا اعضای دولتش دارند او را به سوی درگیری با ایران هل میدهند، گفت:
«نه، نه، به هیچ وجه! در واقع، در بسیاری از موارد برعکس است! ولی خوب من گفته بودم که میخواهم از این جنگهای بیپایان تمام شوم، تبلیغات انتخاباتی من بر این اساس بود. من گفتم که میخواهم از درگیری ۱۹ ساله در افغانستان خارج شوم و میزان حضورمان را به میزان قابل توجهی کاهش دادم!»
……………
جواب دونالد بسیار هوشمندانه و زیرکانه و خردمندانه و درست در تضاد با نظر مخالفان او که دونالد را انسانی سطحی و هوچی گر و جنگ طلب …می نامند است. حالا شما این جواب را در این موقع حساس و در منطقه ایی بسیار حساس و خطرناک با مزخرفات رهبر دجالان و آدمکشان اسلامی و رفتار کودکانه و تروریستی آنها مقایسه کنید! این سید/// هنوز نمی داند که بایدر رقیب سیاسی دونالد و حزب اوست و اگر انتقادی می کند نه تائید اعمال تروریستی حرامیان و اوباش اسلامی است بلکه برای مطرح کردن نظرات خود و حزبش است.والا در تروریست و خرابکار و نابکار بودن اراذل و اوباش اسلامی هم بایدر و هم دونالد هردو متفق القولند!
اشعاری از مولانا در باره پیامبران
هر لحظه به شکلی بت عیار بر آمد
دل برد و نهان شد
هر دم به لباس دگر آن یار بر آمد
گه پیر و جوان شد
گه نوح شد و کرد جهانی به دعا غرق
خود رفت به کشتی
گه گشت خلیل و به دل نار بر آمد
آتش گل از آن شد
یوسف شد و از مصر فرستاد قمیصی
روشنگر عالم
از دیده عیوب چو انوار بر آمد
تا دیده عیان شد
حقا که هم او بود کاندر ید بیضا
میکرد شبانی
در چوب شد و بر صفت مار بر آمد
زان فخر کیان شد
می گشت دمی چند بر این روی زمین او
از بهر تفرج
عیسی شد و بر گنبد دوار بر آمد
تسبیح کنان شد
بالجمله هم او بود که می آمد و می رفت
هر قرن که دیدی
تا عاقبت آن شکل عرب وار بر آمد
دارای جهان شد
منسوخ چه باشد؟ نه تناسخ به حقیقت
آن دلبر زیبا
شمشیر شد و در کف کرار بر آمد
قتال زمان شد
نی نی که هم او بود که می گفت انا الحق
در صوت الهی
منصور نبود آن که بر آن دار بر آمد
نادان به گمان شد
رومی سخن کفر نگفته ست و نگوید
منکر مشویدش
کافر بود آن کس که به انکار بر آمد
از دوزخیان شد
سلام و درود
جناب گلابتون عزیز علیرغم زیبایی و درست بودن شعر این مستزاد از حضرت مولانا نیست بلکه به او نسبت داده اند.احتراماً به آخر و فصل منسوبات کتاب« گزیده غزلیات شمس » اثر دکتر شفیعی کدکنی مراجعه کنید در آنجا ایشان شرح داده اند که« رومی » تخلص حضرت مولانا نبوده و عنوان ملای روم و رومی در دوره های بعد به او اتلاق شده است. سراینده اصلی شعر هم تا کنون ناشناس مانده است. البته در مثنوی ابیاتی نزدیک به مفهوم این« مستزاد » وجود دارد که میتوانی این بیت « آن خدایی که فرستاد انبياء
……. نی به حاجت بل به فضل و کبریا »را سرچ کنی و اگر درست در خاطرم مانده باشد در 32 یا 34 بیت بعدی بیان آن مفهوم را تمام میکندد، بیابی.
با احترام.
ولی در سنی و متعصب بودن مولوی هیچشکی نیست!
سلام
آغا یا خانم گلابتون
هر بیشه گمان مبر که خالیست
باشد که پلنگ خفته باشد
مث اینکه تازه واردی از این شفیعی دوری کن .
باشه سد رضی!
سلام آقای نوری زاد عزیز ببخشید در پست های قبلی امکان نظر دهی به پست گذاشته شده وجود داشت ولی الان دیگه نیست به نظر من باید این رو دوباره بزارید
دیکتاتوری مدرن!
پوتین از سال۱۹۹۹ تاکنون همواره پست ریاستجمهوری یا نخستوزیری روسیه را در اختیار داشتهاست.(تاکنون بیست سال است که قدرت را در اختیا دارد.)
او متولد ۷ اکتبر ۱۹۵۲ در شهر لنینگراد روسیه است.
پوتین پیش از ریاست جمهوری روسیه، سابقه همکاری با کا.گ. ب را در دوران شوروی در کارنامه خود دارد.او همچنین به لطف چپاول ثروت ایران به طرق مختلف جز ثروتمندترین سیاستمداران روسیه است.
در روزهای آتی طی طی جلسه ای، کاهش سهم ۵۰ درصدی ایران از دریای خزر به ۱۳ درصد با اراده روسیه برپا و تثبیت خواهد شد.
بردن کشور به سمت جنگ با حمله به
نفت کش ها و پهپاد آمریکایی توسط
سپاه ، ابزاری است برای گمراه کردن
ذهن مردم از این وطن فروشی.
درود
[بجای گزافه گوئی در باره کل کائنات و خویشتن را برتر از هر بنی بشری!! دانستن قدم رنجه کنید و پا بر زمین وطن بگذارید و عواملی را که اقتصادی با رشد سالانه دو رقمی را چهل سال بعد به رشد منفی و ورشکستگی رسانده بررسی فرمایید و بدون آنکه نگران دلار بی پشتوانه امریکا باشید تشریح کنید که در حالیکه تورم دلار امریکا در چهل سال گذشته بطور متوسط سالانه حدود ۳.۵% بوده چگونه ارزش ان در برابر ریال ایران ۲۰۰۰ برابر شده ]
——
جنابعالی بنده رو که فقط یک تکنوکرات هستم با حضرت موسی و حضرت مانی پیامبران رستگاری آسمانی و زمینی اشتباه گرفتید. شما در طی چند کامنت کوتاه بنده رو از بازار مسگرا تا اوج کائنات عروج منزلت دادی؛ موضع عقب نشینی و احساس مرعوب شدن شما کاملا آشکار است.
ریشهٔ ورشکستگی نظام پولی و بانکی و مالی و اقتصادی کشور در سلسله کامنتهای قبلی تشریح و تحلیل شده،
http://www.nurizad.info/blog/32400#comment-469784 / ژوئن 26, 2018
با عبور از “یک تریلیون و ۵۰۰ هزار میلیارد تومن” رقم نقدینگی از حجم اقتصاد کشور بالاتر رفت”
اینجا منظور مقاله کیهان ۱۵۰۰ هزار میلیارد تومن است.
با عرض پوزش از توضیحات مکرر و بدیهی اینجانب در مورد غلط فاحش ارقام نویسی و خواندن توسط متولیان و مدیران و گردانندگان و کارشناسان موسسهٔ معظم مطبوعاتیاطلاعاتی کیهان و سایر رسانهها و خصوصا وزارت اقتصاد و دارایی، بانک مرکزی و سازمان برنامه و بودجه که فقط میتواند مایه شرمندگی خیل عظیم تمامی فارغ التحصیلان رشتهای حساب داری، ریاضی، فیزیک و مهندسی باشد. فارغ التحصیلان سایر رشتها و آقایان حوزوی در این مورد قابل چشم پوشی هستند.
آنها که با ارقام نجومی سر و کار دارند خوب قطعا میدانند که رقم هزار میلیارد (9^10×1000) مساوی یک تریلیون (12^10) است؛ پس یک تریلیون و ۵۰۰ هزار میلیارد تومن میشود یک تریلیون بعلاوه پانصد تریلیون (۵۰۱=۵۰۰+۱) تومن؛
رقم یک هزار و پانصد (۱۵۰۰) هزار میلیارد تومن نقدینگی ذکر شده بالا در واقع یک کوادریلیون (15^10) و ۵۰۰ تریلیون (12^10) تومن باید خوانده شود نه یک تریلیون و پانصد هزار میلیارد تومن ؛
اما سبقت گرفتن رقم نقدینگی از رقم تولید ناخالص ملی به چه معناست و با چه انگیزهای انجام شده؟ برخی اقتصاد دانان لیبرال و مونوتوریست، پیرو نظریه کَمی پول، بر این باورند که در دوران پسا رکود با افزایش و هدایت نقدینگی میتوان در آن بخش هایی از اقتصاد (مثلا بخش مسکن) که منابع مرتبط با آن کمتر مورد بهره برداری واقع شده افزایش رشد پایدارو واقعی به عوض تورم تجربه کرد.
چنانچه در تداوم این روند سرعت پول یا دست بدست شدن پول یا سرعت گردش نقدینگی (سرعت پول = نسبت تولید ناخالص ملی به رشد نقدینگی – که معمولا در محدودهٔ یک و نیم الی دو متغیر اما پایدار است) تغییر کند یعنی رشد نقدینگی از رشد تولید ناخالص ملی در اقتصاد سبقت بگیرد (یعنی سرعت پول کمتر از یک شود) در آنصورت رشد نقدینگی یا بر رشد تولید ناخالص ملی بی اثر خواهد بود، یا اثری اغراق آمیز و یا اثری غیر قابل پیش بینی خواهد داشت ؛[اقتصاد دانان به این ترفند میگن پیشبینی علمی!!!، یعنی هر پیامدی، معمولاً نامطلوب، میتواند داشته باشد، انگاری چشم بسته غیب میگند]
این سیاست پولی که نه بلکه سیاه کاری یا به عبارتی قمار کلان با چاپ پول و تزریق آن به اقتصاد کلان کشور به این امید که ممکن است موجب رونق بخشی از اقتصاد گردد، در صورت بی اثر بودن بر تولید ناخالص ملی قطعا موجب تورم خواهد شد و نتایج آن را امروز اکثریت اهالی محروم کشور با کاهش معیشت و سلامتی و گسترش فقر خود با همهٔ وجود حس و تجربه میکنند.
مشاورین اقتصاد ی که این نسخهها را برای دولتهای سازندگی، اصلاح طلب، اصولگرا یا اعتدال گرا در طی سه ده پس از پایان جنگ پیچیده، در واقع جاده صاف کن “علمی- کارشناسی” متولیان و تولید کنندگان افزایش فاصله طبقاتی در جامعه بوده; آنها با تدوین و اجرای راهبرد و راه کار انتقال تبه کارانه دسترنج فرودستانِ دستمزد، حقوق و مستمری بگیر به فرادستان صاحبان سرمایههای کالایی، مستغلات و املاک، طبقات بازرگان و تاجر و دلال (پایگاه سنتی روحانیت) و مدیران بنگاهها و نهادهای رانت خوار خصولتی و مدیران میانی و کلان حکومتی با هدایت و کارگردانی بانک مرکزی و شبکه بانکی تولید کنندگان اصلی بدیهای نجومی و مسببین اصلی رشد نقدینگی و تولید کننده تورم، ثروت بی زحمت برای فرادستان و فقر و مسکنت برای اکثریت فرودست، نقش افرینی میکنند.
سرعت پول نماینگری از سلامتی اقتصاد و معیاری برای سنجش تورم است؛ آنچه که ما امروز در اقتصاد کشور شاهد آن هستیم رکود شدید اقتصادی، کاهش تولید کالا و خدمات، بیکاری و تورم شدید و مزمن ناشی از و توام با سیاستهای پولی مخرب فزاینده که منجر به تزریق نجومی روزانه یک……….
و بعدش همه کامنت رو بخوانید تا پاسخ خود را دریابید. هم شما و هم جناب ریاضی دان (بعد از ۴ بار سوال کردن و لقمه کردن و توی داهن گذاشتن مساله پیش پا افتاده ریاضی در مورد جمع رقم بودجه) در زمره هزاران کارشناسان اقتصادی و ریاضی کشور هستید به همراه وزیران اقتصاد، رواسای بانک مرکزی و سازمان برنامه و بودجه و رئیس کیهان که هنوز نمیدانید رقم هزار میلیارد مساوی یا یک تریلیون است یعنی ۱۰ به قوه ۱۲ یعنی یک میلیون میلیون؛
یعنی بودجه (98) یک تریلیون و ۷۰۳ هزار میلیارد تومن میشود ۷۰۴ هزار میلیارد یا تریلیون تومن؛ در حالیکه این رقم در واقع ۱۷۰۳ هزار میلیارد تومن یا تریلیون هست و میبایست به صورت دقیق ریاضی یک کوادریلیون و ۷۰۳ هزار میلیارد تومن خوانده شه.
میبینید فاجعهٔ کوادریلیونی اقتصاد منوتوریستی تورمی و بیسوادی یا کم سوادی متولیان دکتر و مهندس کشوری که یه دخترش شده مریم میرزاخانی برنده جایزه فیلدز همتراز جایزه نوبل، و کمیته چی ته ریش زده یقه ایستاده زیگول دکتر بیسواد نوبخت شده رئیس سازمان برنامه و بودجه؟ راستی کلمه کوادریلین رو شنیده بودی؟
سپاس
جان بولتون می کوشد تا آمریکا را به سوی جنگ با ایران سوق دهد. آیا آمریکا تاریخ سیاه خود را تکرار خواهد کرد؟
پیتر بینارت
آتلانتیک
هنجارهای جریان اصلی خبرنگاری به چالش کشیدن مفهوم خودساخته آمریکا به عنوان یک کشور عاشق صلح را دشوار می سازد.
اما حقیقت دوست نداشتنی این است: در طی تاریخ ایالات متحده آمریکا همواره به کشورهایی حمله کرده است که تهدیدی برای آن به شمار نمی رفتند.و رهبران آمریکایی همواره از یک سری پیش زمینه ها برای توجیه چنین جنگ هایی استفاده کرده اند.
این همان کاری است که دولت ترامپ و به ویژه جان بولتون مشاور امنیت ملی ایالات متحده در حال حاضر مشغول به انجام آن هستند.
برای بیش از یک دهه، بولتون به طور پیوسته از جنگ با ایران سخن گفته است. تنها چیزی که در این یک دهه تغییر کرده، دلایلی بوده که او برای توجیه چنین جنگی ارائه داده است.
در ژانویه ۲۰۰۷ جورج دابلیو بوش رئیس جمهوری وقت آمریکا سپاه پاسداران ایران را به حمایت از حملات علیه نیروهای آمریکایی در عراق متهم کرد.
تحلیلگران بریتانیایی و آمریکایی بعدتر درباره اطلاعات مقامات بلندپایه بوش مبتنی بر اینکه ایران محرک جریان های شورشی در عراق بوده، ابراز تردید کردند.
با این حال طبق گزارش ها، دیک چنی معاون رئیس جمهوری در مباحثات در کاخ سفید حملات هوایی علیه اردوهای آموزشی شورشیان توسط ایران در عراق را خواستار شده و بولتون که یک سال پیش از آن دولت بوش را ترک کرده بود از این ایده استقبال کرد.
اما این تازه شروع بولتون بود. او در ۲۰۰۸ ادعای دیگری را برای توجیه حمله به ایران مطرح کرد: «جدای از حملات به نیروهای آمریکایی در عراق، آنها به طالبان در افغانستان کمک می کنند.»
در طی سال های بعد از آن مشخص شد این توجیه پایه و اساسی نداشته است، اما عطش او به جنگ از بین نرفت.
او در ۲۰۱۲ تا ۲۰۱۵ بارها بمباران ایران برای متوقف کردن برنامه هسته ای این کشور را خواستار شد.
بولتون از زمان انتساب به عنوان مشاور امنیت ملی ترامپ همچنان به همین الگوی رفتاری ادامه داده است.
او با همراهی مایک پومپئو وزیر امور خارجه آمریکا برای حمله به ایران بهانه های متفاوت می آورند و وقتی یکی کارگر نمی افتد، بهانه ای دیگر می یابند!
ماه سپتامبر گذشته طبق گزارش های منتشر شده یکی از گروه های تحت حمایت ایران به سفارت آمریکا در بغداد حمله کرد. جیم ماتیس وزیر دفاع وقت این حمله را بی اهمیت خواند و توانست از واکنش به آن با یک حمله تمام عیار آمریکایی ممانعت کند؛ اما نتوانست بولتون را از سخنرانی درباره آن باز دارد!
این روند همچنان ادامه یافت و با خروج یکجانبه ترامپ از برجام، اعمال تحریم ها علیه ایران، زدن برچسب سازان تروریستی خارجی به سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، لغو معافیت برخی مشتریان ایران از تحریم های نفتی و اعمال تحریم های جدید بر معاملات فلزات و صنایع پتروشیمی ادامه یافت و موجبات ترس در واشنگتن و در وزارت دفاع آمریکا را فراهم آورد.
از ماه مه به بعد تقریبا همه تحولات موجب نگرانی و وحشت پنتاگون می شوند.
تایمز در مطلبی نوشت که مقامات نظامی در جلسات خصوصی به کاخ سفید درباره این مساله هشدار داده اند که کمپین اعمال فشار حداکثری علیه ایران تحریم کننده است و نیروهای ایالات متحده و منافع آمریکا در خاورمیانه را به خطر می اندازد.
کوری شیک یک مقام پیشین دولت بوش گفت:
«همه دولت های اروپایی معتقدند که افزایش تهدیدها از سوی ایران که شاهد آن هستیم، واکنشی به خروج ایالات متحده از توافق هسته ای و تلاش ها برای وادار کردن ایران به تسلیم در خصوص دیگر مسائل است.»
ظاهرا برنامه این بوده که آنقدر ایران تحریک شود تا شرایط برای توجیه حمله ایالات متحده را فراهم آورد.
کریم سجادپور کارشناس ایران در کارنگی اهدا برای صلح بین المللی گفت:
«ایران بارها و بارها از سوی دولت ترامپ ضربه خورده و ماه هاست که هشدار می دهد که این ضربات عواقبی خواهند داشت.»
یکی از این عواقب تصمیم اخیر ایران به نقض برخی محدودیت های تعیین شده در برجام در رابطه با ذخایر اورانیوم غنی شده است.
یک سخنگوی بولتون این تصمیم ایران را «باج گیری هسته ای» خواند که باید «با افزایش اعمال فشار بین المللی» به آن پاسخ داد.
ریاکاری مقامات ایالات متحده حیرت انگیز است! دولت ترامپ پس از اعمال تحریم های شدید علیه ایران و در نتیجه محروم کردن این کشور از منافع اصلی که در برجام به آن وعده داده شده بود، اکنون ایران را به دلیل نقض احتمالی توافقی تهدید می کند که به طور یکجانبه از آن خارج شده و برای بیش از یکسال گذشته آن را نقض کرده است!
ترامپ خودش حملات به نفتکش ها در منطقه خلیج فارس را یک اتفاق جزئی توصیف کرده، اما معلوم نیست بتواند تنش هایی را که مشاورانش به طور سیستماتیک به آن دامن می زنند، کاهش دهد.
در همین حال، بولتون و پومپئو به آخر بازی خود نزدیک شده اند. آنها از سال گذشته تاکنون به دنبال توجیه جنگ با ایران بودند و به نظر می رسد بالاخره موفق شده اند ایران را به نقض بخش هایی از برجام تحریک کنند.
در بیش از یک قرن گذشته، این اظهار بی گناهی دروغین یکی از ویژگی های اصلی هر جنگ غیرمنتظره آمریکایی بوده است، و این بی گناهی دروغین همان چیزی است که آمریکایی ها در صورتی که حقیقتا مخالف جنگ با ایران هستند، باید آن را به چالش بکشند.
https://www.theatlantic.com/ideas/archive/2019/06/bolton-keeps-trying-goad-iran-war/592108/
.
یادداشتهای اسدالله علم (پهلوی شناسی و عبرت)
——————————————————–
شاه: اقلیت حق ندارد زبان به انتقاد بگشاید و گُه زیادی بخورد! این طوری باید نشان دهند چند مَردِه حلّاجند؟! مردکه! رئیس حزب اقلیت که در مجلس هم نماینده ای ندارند، گُه زیادی خورده و مزخرف گفته که به معلمان باید پاداش داده شود! این یعنی تحریک به شورش. او یک خرابکار است و تنبیه اش خواهم کرد!
✍️ اسدالله علم
«فرمودند: در انتخابات آینده به اقلیت هیچ کمکی مثل سابق نخواهد شد تا ببینند چند مرده حلّاجند!
عرض کردم :اگر زبان و قلم آنها باز باشد خیلی و اگر نباشد هیچ!
فرمودند: باید بدانند که گُه زیادی نباید بخورند!
عرض کردم :پس هیچ گُهی نخواهند شد!
فرمودند: معلوم است!
باری، فکر می کنم حالا حالاها هویدا مهمان ماست، باز هم نمی دانم چرا،خدا کند ادامه زمامداری او به اساس رژیم و به شخص شاه لطمه وارد نکند و من با کمال تأسف چنین پیش بینی می کنم و نمی دانم با چه زبانی باید به شاه عرضه بدارم!»
(خاطرات علم، جلد چهارم، ص ۷۵. ۲۷ اردیبهشت ۱۳۵۳).
«فرمودند: به این مردکه! عامری بگو در روزنامه[حزب مردم] گفته اید باید فرهنگی ها پاداش بگیرند، این خرابکاری است! می خواهید معلمین را بشورانید؟!
فرهنگی که در سال سه ماه تعطیل دارد این حرفها در باره اش درست نیست. بگو شما را تنبیه می کنم، این چه مزخرفات است؟!…
عرض کردم: چشم! ابلاغ خواهم کرد. چه بگویم؟»
(خاطرات علم، جلد چهارم، ص ۷۵. ۲۸ اردیبهشت ۱۳۵۳).
===
پی نوشت 1: بازهم استبداد و ادبیات چاله خرکُشی شاهنشاه! (ساسانم! بدو بیا بابا!)
پی نوشت 2:چنانکه بارها اشاره شد و از این فقره نیز بر می آید،درک و فهم غلام شاهنشاه در مورد دموکراسی و آزادی و حقّ بیان،درکی واسعتر از شاهنشاه بوده است،از این جهت علیرغم غلامی و وظیفه خطیر خانم بیاری که که نسبت به شاهنشاه داشته،در مواردی با شاهنشاه یک مخالفتکی هم می کرده،هرچند آخر کار تسلیم شاهنشاه می شده،اینجا شاه با ادبیات چاله میدانی و شعبان بی مخی،مخالفان را می نوازد و آنها را چیزی بحساب نمی آورد و بتعبیر زیبایش “گهی”نخواهند بود،ولی غلامش بدرستی می گوید :”گه شدن”آنها موکول به دادن حق آزادی بیان و مخالفت است نه فشار و تهدید به اینکه اینها خرابکارند یا کمونیست اند و….ضمنا چه شاهنشاه با فرهنگی بوده است و چه نگاه عاقل اندر سفیهی به قشر فرهنگیان و معلمان داشته است! (ساسانم! بدو بیا! جقّه را بیشتر بشناس!)
دیکتاتوری مدرن!
پوتین از سال۱۹۹۹ تاکنون همواره پست ریاستجمهوری یا نخستوزیری روسیه را در اختیار داشتهاست.(تاکنون بیست سال است که قدرت را در اختیا دارد.)
او متولد ۷ اکتبر ۱۹۵۲ در شهر لنینگراد روسیه است.
پوتین پیش از ریاست جمهوری روسیه، سابقه همکاری با کا.گ. ب را در دوران شوروی در کارنامه خود دارد.او همچنین به لطف چپاول ثروت ایران به طرق مختلف جز ثروتمندترین سیاستمداران روسیه است.
در روزهای آتی طی طی جلسه ای، کاهش سهم ۵۰ درصدی ایران از دریای خزر به ۱۳ درصد با اراده روسیه برپا و تثبیت خواهد شد.
بردن کشور به سمت جنگ با حمله به
نفت کش ها و پهپاد آمریکایی توسط
سپاه ، ابزاری است برای گمراه کردن
ذهن مردم از این وطن فروشی.
سید مرتضی
12:17 ق.ظ / ژوئن 21, 2019
کلمه ها و ترکیب های تازه!
—————————–
مایویستی،مایو ییستی! = مائوئیستی
حیدر عمو اوغلی!=حیدر عمو اوغلو
بازمانده گان مایو! =بازماندگان مائو
—-
پی نوشت:واژه “جامپیدن” مصدر جعلی فارسی است برگرفته شده از لغت “جامپ”در انگلیسی بمعنای پریدن!
“جیمی جامپ”! هم که معرّف حضور همگان هست!
یادآور می شود،برخی جیمی جامپ ها مذکّرند،برخی جیمی جامپ ها هم مونّثند! حالا اینجا معلوم نیست جیمی جامپ سایت نوریزاد مذکّر است یا مونّث! تشخیص آن با خوانندگان سایت!
۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰..….…..……
اخوندک مفتخور //////////// ؛ من سر در اخور پر علوفه دزدان ایران خوار ندارم و چون شما از امکانات مفت و مجانی الکترونیکی برخور دار نیستم ؛ تمام امکانات من یک دستگاه موبایل و در متطقه ای که به لطف اربابان ستم گستر تو در ۲۴ ساعت یک ساعت از اینترنت بر خوردارم ؛ و گوشی من فاقد همزه است وگرنه حداقل این را میدانم که ما یو را باید با همزه کوتاه بجای ی نوشت. و نیاز نیست در اینجا فضل و ادبیات غنی !! خود را برخ بکشی و زحمت املا صحیح کلمات را اموزش دهی ؛ تو مشغول گذاشتن عکس های سکسی و داستانهای سکسی علم و محمد رضا شاه باش ؛ و با همین روش دین خود را به مذهب و ولایت ادا کن و سر ماه هم دستمزد خود را دریافت کن ؛ راستی ملا جان. مگر در مذهب هر دمبیل شما گذاشتن تضاویر سکسی و نقل داستانهای سکسی شاه اشاعه منکرات نیست ؟ احتمالا شما هم از همان قانونی که میگوید برای حفظ نظام میشود فاحشه خانه ساخت. پیروی میکنی
JM گرامی این حرامیان را تنها /////////////////////////////////////////مقدساتشان می شود آدم کرد.بحث با این ارادل و اوباش بیهوده است.فقط/////////////////////////////////////// برای این اراذل و لوباش کافی است.
جیمی! و بتعبیری (جیرجیرک سایت!) باز جامپیدی از اون جامپیدن ها؟!
1- من عکس سکسی اینجا نگذاشتم،سعی کن سطح شعور خود را بالا برده و بفهمی که نه من چنین کاری می کنم و نه مدیر این سایت مجاز به نشر آن است،خوب است با بالا بردن اندکی از سطح شعور،بفهمی که تصاویر بی حجاب خاندان شاه که بانی بی حجابی و عامل و مفتخر به آن بودند،هم در فضای مجازی در معرض دید همه هست،و هم در یک گزارش تاریخی عنوان “عکس سکسی”بر آن صادق نیست،ضمن اینکه،تصاویر مربوط به همسر یا خواهر یا دختران شاه،در هر بخش از خاطرات علم بتناسب موضوع هست و ناشر آن (گنجی) آنرا منتشر می کند.
2- نقل خاطرات اسدالله علم یک گزارش تاریخی است که اعم از مسائل خشتکیه شاهنشاه و علم است و این چیزی است که خود او نوشته است،و بررسی تاریخی فساد اخلاق شاه و درباریان،عنوان “عبرت تاریخی” دارد نه “داستانهای سکسی”،بنابر این،نه، مصداق اشاعه منکرات نیست،مصداق تنویر عمومی از نظامی فاسد و کارگزارانی فاسد است برای عبرت.
3- من از این “سکسکه جیمی جامپیه” و ناله و روضه خوانی برای افشا شدن فساد شاهنشاه،و در عین حال انواع و اقسام زشت گوئی های خلاف عفّت اخلاق ،تو و امثال تو از همفکران بی ادب ات،اینطور می فهمم که مشکل تو و امثال تو “اخلاق و تقیّد به مذهب و هنجارهای اخلاقی”نیست،می دانی مشکل چیست و فلسفه این “سکسکه های هق هق گونه”چیست؟! اینکه فساد شاهنشاه و درباریان اطراف او ،با استناد به سخنان اندرونی خود آنان افشاء می شود!
آندرستند که موضوع چه بود؟!
وزارت اطلاعات ایران: انهدام بزرگ ترین شبکه جهانی جاسوسی آمریکا
مدیرکل ضد جاسوسی وزارت اطلاعات از انهدام بزرگ ترین شبکه جهانی جاسوسی آمریکا در بستر سایبر توسط این وزارتخانه خبر داد.
به گزارش باشگاه خبرنگاران جوان، مدیرکل ضد جاسوسی وزارت اطلاعات از انهدام بزرگ ترین شبکه جهانی جاسوسی آمریکا در بستر سایبر توسط این وزارتخانه خبر داد و جزییاتی از این عملیات را تشریح کرد.
این مقام ارشد وزارت اطلاعات اظهارداشت: ضد جاسوسی وزارت اطلاعات در یک رویکرد حرفه ای ۲ موضوع اشراف اطلاعاتی بر جاسوسان حاضر در داخل کشور و ضربه به شبکه های جاسوسی را به صورت جدی دنبال می کند.
وی تصریح کرد: وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی ایران اخیراً برای نخستین بار در جهان در یک اقدام قابل توجه یک شبکه بزرگ جاسوسی سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا (سیا) در دنیا را شناسایی و منهدم کرد.
وی با تاکید بر اینکه فضای سایبری بیشترین فضای مورد استفاده آمریکا برای لطمه زدن است، افزود: سازمان اطلاعاتی آمریکا در ۲ بخش حملات سایبری و ارتباط امن با جاسوسان خود علیه کشورها از بستر اینترنت استفاده می کند.
مدیرکل ضد جاسوسی وزارت اطلاعات با یادآوری اینکه متخصصان این وزارتخانه به سیستم امن آمریکایی ها در فضای سایبر اشراف و نفوذ پیدا کرده اند، گفت:
سازمان اطلاعاتی آمریکا در این شبکه بزرگ جاسوسی برای ارتباط امن با جاسوسان خود از برخی سایت های استفاده می کرد که در ظاهر مربوط به سیستم های دیگری همچون بهداشت، اقتصاد، ورزشی و… بودند.
وی ادامه داد: به واسطه این اشراف توانستیم در کل جهان سایت ها و جاسوسان آمریکایی را شناسایی کنیم.
مدیرکل ضد جاسوسی وزارت اطلاعات توضیح داد: سازمان اطلاعاتی آمریکا در یک سیستم گسترده جاسوسی برای هر منبع و جاسوس خود یک سایت و فضای اختصاصی طراحی کرده بود و به تعداد هر جاسوس سایت وجود داشت.
این مقام ارشد اطلاعاتی خاطرنشان کرد: جاسوسان آمریکا در کشورهای خود به صورت عالمانه و خائنانه دست به فعالیت می زدند.
وی توضیح داد: منابع و جاسوسان که در این پروژه شناسایی و منهدم شدند منابع حرفه ای و خاص برای سازمان اطلاعاتی آمریکا بودند که بر علیه منافع کشورها از جمله ایران عمل می کردند.
مدیرکل ضد جاسوسی وزارت اطلاعات گفت: اطلاعاتی که در این سیستم به دست آوردیم را در اختیار متحدان اطلاعاتی قرار دادیم که در نهایت به شناسایی جاسوسان در دیگر کشورها منجر شد.
وی ادامه داد: پس از این اتفاق آمریکایی ها احساس خطر کردند و جاسوسان خود را در معرض تهدید دیدند، به همین دلیل فراخوان جهانی دادند و جاسوسان خود با ملیت های مختلف از کشورهای هدف خارج شدند که در نتیجه آن یک شبکه بزرگ اطلاعاتی را از دست دادند.
وی افزود: بخشی از جاسوسان فعال در این سیستم به دستگاه های قضایی معرفی، محاکمه و حتی اعدام شدند و برخی دیگر نیز به عنوان فرصت به منظور نفوذ بیشتر و شناسایی دیگر عوامل احیا و مورد استفاده قرار گرفتند.
این مقام ارشد اطلاعاتی گفت: جاسوسان آمریکایی در حوزه هایی همچون، صنعتی، نظامی، هسته ای، سایبری، اقتصادی و زیرساختی فعالیت داشتند.
وی در بخش دیگری از سخنان خود از عملیات جدید وزارت اطلاعات علیه سیستم جاسوسی آمریکا خبر داد و اعلام کرد: اخیراً با نفود اطلاعاتی و پیدا کردن سرنخ هایی در زنجیره های اطلاعاتی آمریکا به نفرات جدیدی که آمریکایی ها استخدام کردند، رسیدیم و شبکه جدید را نیز مورد ضربه قرار دادیم.
مدیرکل ضد جاسوسی وزارت اطلاعات خاطرنشان کرد: برخی جاسوسان این شبکه جدید نیز به دستگاه قضایی معرفی شدند و برخی دیگر در مرحله تحقیقات تکمیلی هستند.
این مقام اطلاعاتی با بیان اینکه جزیات این ضربه جدید نیز به زودی اطلاع رسانی می شود، گفت: برخی مستندات ماموران سازمان اطلاعاتی آمریکا در خارج از کشور موجود است که آنها را در زمان خود منتشر می کنیم.
وی تصریح کرد: این برای نخستین بار است که یک شبکه گسترده جاسوسی فعال آمریکا در بستر اینترنت در عرصه جهانی و به صورت منسجم شناسایی می شود.
این مقام ارشد وزارت اطلاعات توضیح داد: ضربه گسترده و بزرگ به سیستم جاسوسی آمریکا توسط وزارت اطلاعات ایران و هم پیمانان خارجی ما، در حالی اتفاق افتاده است که این کشور می خواهد ایران را منزوی کند.
گفتنی است یاهو نیوز چندی پیش گزارشی را بر اساس مصاحبه با ۱۱ افسر ارشد سازمان اطلاعاتی آمریکا منتشر کرد که در آن به شکست این سازمان از سیستم اطلاعاتی ایران اعتراف شده بود.
در این گزارش افسران ارشد سیا این شکست جهانی سیستم اطلاعاتی آمریکا در فضای سایبری از ایران را «فاجعه بار»، «از هم گسیختگی جهانی»، «شک و بهت» و «تعطیلی و فروپاشی کامل برنامه ها» توصیف کرده اند.
«جینا هاستل» رئیس سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا (CIA) نیز چندی پیش در یک سخنرانی به «شکست فاجعه بار اطلاعاتی آمریکا از ایران» اشاره کرد و گفت: پس از ضربه ایران منابع ما در سراسر جهان از بین رفتند.
https://www.asriran.com/fa/news/673910/
سلام سخن من با دوستان و دوست عزیز کاوش جان است چرا ما باید با هم دیگر جنگ کنیم سر چیز های بیهوده ما باید متحد باشیم علیه دیکتاتوری آخوند ها این سید مرتضی و امثال این دنبال همین چیز ها هستند الان خوشحال هستند از مشکلات به وجود آمده و اختلافات بین ما هر حرف ما علیه یکدیگر به ضرر خودمان است نباید این کار هارو بکنیم اگر به فکر ایران هستیم باید این مشکلات رو بریزیم دور اینکه مثلا تو بیای یچیز بگی و من و بقیه یه چیز دیگه بگن چیزی حل نمیکنه فقط اختلافات بیشتر میکنه و باعث خوشحالی دشمنان خونی کشورمان آخوند ها و این سید مرتضی و امثال این میشه باید متحد بشیم و تا ابد این اتحاد رو حفظ کنیم و به امید آبادی و آزادی ایران
امیرحسین جان کاوش یک توده ایی است و با آخوند و گروهای دین باور و دارای ایدیولوزی راحتتر است تا با آدمهای ازاد فکر و بدون تعلق گروهی!
روزنامه نیویورکتایمز اعلام کرده که دوتالد ترامپ فرمان حمله تلافیجویانه به برخی از تاسیسات نظامی ایران را صادر کرده ولی بعد جلوی انجام آن را گرفته است!
بنابراین گزارش، کشتیها و هواپیماها آماده حمله بوده و قرار بوده حملات پیش از طلوع خورشید انجام شود تا خسارت انسانی کمتری ایجاد کنند اما به دلایلی نامعلوم! عملیات لغو شده است!
@Sahamnewsorg
.
حرفهای این مطهری با هوش را بخوانید٬
-برنانیوز؛ نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی گفت: ممکن است حمله به نفت کش ها کار موساد باشد زیرا بیش از همه، این کار به نفع اسراییل است.
(( آقای باهوش ما میگیم حرف شما درست و این صد در صد کار موساد بوده٬ حالا شما میتوانید برای ما توضیح بدهید این کادرهای موساد در قایق تندرو سپاه چکار میکردند؟ آیا همه آن افراد موسادی بودند؟ اگر شما میگویید که این کار موساد بوده چرا سرنشینان آن قایق را بعنوان جاسوس دستگیر نمیکنید٬ حتمأ عده ای آن افراد داخل قایق را میشناسند. اگر حرف شما درست باشد آنوقت مشکل میشود چند تا))
– او ادامه داد: وقتی نخست وزیر ژاپن در ایران در حال مذاکره بود، بعید است که «مقامات کشور» دست به چنین کاری زده باشند زیرا یک نوع بی احترامی به مقام ژاپنی است.
((( «مقامات کشور»!!!! یعنی مقامات کشور هم از این کارها بلدند؟ما هم بعید میدانیم «مقامات کشور» چنین کاری کرده باشند٬ ولی شاید دستورش را صادر کرده باشند. در ضمن مگر در مرام شما چیزی بنام احترام به دیگران هم وجود دارد که نگران بی احترامی به نخست وزیر ژاپن هستی!!؟ با این هوش حتمأ دفعه دیگه هم نماینده میشی٬ اگر چشمت نزنند)))
ترامپیست باهوش!
1-برای اسرائیل یا امریکا یا هر کشور متخاصم با ایران،سخت است که قایق هایی با شکل و شمایل قایق های ایرانی شبیه سازی کنند؟!
2-این حادثه در بیرون از مرزهای آبی ایران اتفاق افتاده بود .با دقت اخبار را ببین.
3-ممکن است در مورد نگاه هاج و واج گونه شبیه به سلفی گرفتن پرسنل آن قایق توضیح دهی؟ ایرانی که با اقتدار “پهپاد غول پیکر گلوبال هاوک”امریکا رو ریز ریز میکنه،چطور میشه اینجا پرسنل نظامی اش بایستند برّ و برّ با یک پهپاد سلفی بگیرند؟! نکند هوش فوق العاده شما حکم می کند که گیرنده عکس هم از ایرون (یعنی کشور شما؟!) بوده؟!
4-جناب باهوش چه سندی برای صدور چنین دستوری دارند،در حالیکه خود ژاپنی ها،در مورد صدور چنین کاری از ایران استبعاد می کنند؟!
5-شما هم بگو یک قدر “اسپند”برایت دود کنند مبادا در مورد این هوش فوق العاده،تحت تاثیر چشم زخم قرار بگیری!
Gav kosh maybe cavohosh
Mr Illiterate or Bisavaat: your English{skills} really sucks….it is much
.better than you {your} English
as every one can see I meant tourists but a good news for you :you gotta suck me
every now and then to become fluent in english.
——————
درود دوست گرامی
لطفا فارسی بنویسید. کل کل به فارسی کم بود، به انگلیسی شروع کرده اید؟
سپاس
.
جناب بیسواد بازم دهنتو باز کردی و نشون دادی که یک ////// مرغوب داری. ببندش از طعمش لذت ببر.
///////You are a pile of
کاوش استفرغ های توده ایی فرموده اید!
تکرار در تکرار برای نابودی ایران و ایرانی!۱۱۱
» مرگ ۴ کارگر در سایه فقدان ایمنی کار
» یازدهمین روز اعتصاب غذا؛ گزارشی از آخرین وضعیت امیر ستاری رئوف
» تجمع اعتراضی در ایرانشهر در اعتراض به ضرب و شتم یک راننده توسط پلیس
» گزارشی از آخرین وضعیت یاسمن آریانی و برگزاری دادگاه تجدیدنظر فرشته طوسی
» نگین تدریسی، شهروند بهایی به ۵ سال حبس محکوم شد
» یک متهم در تهران به ۹۹ ضربه شلاق محکوم شد
» بازداشت شدگان روز کارگر؛ ۳۰ تن از اساتید دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران خواهان آزادی مرضیه امیری شدند
» اقدام به خودکشی یک کارگر پتروشیمی تندگویان
» دستکم ۴ تجمع اعتراضی برگزار شد
» بازداشت یک شهروند توسط نیروهای امنیتی در شهر بوکان
» مرگ و مصدومیت ۴ کارگر در سایه فقدان ایمنی کار
» توضیحات وکیل کارگران زندانی هفت تپه از کارشکنی دادگاه در دسترسی به پرونده
» در پی وخامت حال، رحمت الله پاکزاد از زندان رجایی شهر به بیمارستان منتقل شد
» قربانی ازدواج در کودکی از اعدام رهایی یافت
» بی خبری از وضعیت محمد سلحشور پس از انتقال به بازداشتگاه اطلاعات سپاه ارومیه
» پیام همدردی زندانیان سیاسی زندان رجایی شهر کرج در ارتباط با قتل علیرضا شیرمحمدعلی
» بازداشت و ضرب و شتم یک زن توسط پلیس رشت به دلیل نوع پوشش و رقصیدن در خیابان
» به دلیل پخش موسیقی؛ پلمپ بیش از ۱۶۰ واحد صنفی طی سه ماه گذشته در رشت
» بازداشت سه شهروند توسط نیروهای امنیتی در ارومیه
هرانا
آخوندی که فتوایش
۶۰۰ هزار کیلومتر مربع از
خاک ایران را بر باد داد..!
شيخ جعفر كاشف الغطاء را فتحعلى شاه از نجف به ايران آورد تا اوضاع شيعيان ايران را سامان دهد.
او را استاد بزرگ فقاهت ميدانستند.
اما شيخ جعفر همانى است كه فتحعلى شاه را به جنگ با روسها تشويق كرده و تهديد ميكند كه اگر شاه چنين نكند، خود شخصا اعلام جهاد خواهد كرد.
در عين حال به شاه اطمينان ميدهد كه با توسل و قدرتهاى ماوراءالطبيعه، و یاری امام زمان پيروزى را نصيب سپاه ايران خواهد كرد و سپاه روس به دست لشكر ايران، نابود خواهد شد.
فتحعلی شاه كه زمام عقل را به دست شيخ جعفر خرافه پرور داده بود.
پسر خود عباس ميرزا که مخالف این جنگ بود را با لشكرى ضعيف و فاقد تجهيزات كافى، به جنگ روسها ميفرستد.
در حاليكه لشكر روس، مجهز و مسلح به توپ و سلاحهاى سنگين بود.
نتيجه اين حماقت، شكستهاى فضاحت بار و جدا شدن حدود ۶۰۰ هزار کیلومتر
مربع از خاک کشور بود!
1-یک شناسه برای خود انتخاب کن تا بدانم با چه کسی گفتگو می کنم و چه اظهاراتی داشته است
2-ادعاهای تاریخی را با منابع تاریخی نشان بده و ادعاهای کلی را از اینجا و آنجا کپی نکن.
آخوند/ تو با شناسه طرف چه کار
داری به اصل مطلب خیانتی که هم
لباس های تو در گذشته تا کنون به
این مملکت کرده اند بپرداز.
سلام و درود
( به جناب گلابتون )
قسمت دوم.
با توضیحاتی که همان شخص بسیار دانا و ایضاً بسیار مهربان و مهمان نواز با نام کوچک « نعمت الله » داد، متوجه شدم که آیین بهاییت ظاهراً فرق ماهوی چندانی با دین اسلام، بویژه مذهب شیعه ندارد و بجز اعتقاد متفاوتشان نسبت به امام زمان ( ع ) و شکل دگرگون شده ای از عبادات و احکام ، با گرفتن وجه جهاد از دین اسلام و پیراستن تشیع از ابعادی از مذهب شیعه که به نظرشان خشن و غیر متمدنانه ( در حقیقت استعمار ستیز زیرا این آیین پس از فتوای معروف میرزای شیرازی در خصوص تحریم تنباکو اوج گرفت. بنا به نوشته زنده یاد دکتر علی شریعتی در دوران قاجاریه بیش از 60 امام زمان ظهور و ادعای مهدویت کردند! و ازدحامی در میان امام زمانها روی داد! کل این جریان به خاطر آنبود که مذهب شیعه با اعتقادش به جهاد و پیرویش از فتاوی فقیهان در مقابل کفار استعمار گر بصورت مانع اصلی در آمده بود و اجازه نمیداد ایران نیز چون هندوستان و عراق و مصر و لبنان و سایر بلاد بصورت مستعمره بریتانیای کبیر در آید ! ) آمده بود، خواسته بودند تا دینی خنثی و گلی بی خار و دینی سراسر خوبی و مهربانی و سازگار با تمام مردم جهان و کلیه ادیان و آیینهای موجود در جهان بسازند. با آنکه در همان جلسه که اولین و آخرین نشستم با بهاییان بود کل عطشم فرو نشست و کنجاویم زائل شد، ولی هر گاه زندگی مجالی میداد و کتاب قابل خواندنی فراهم میشد در خصوص آن آیین تحقیق و مطالعه کرده و میکنم. خاطرات دوجلدی مرحوم « فضل اله صبحی مهتدی قمصری » را که خود ابتدا از سران بهاییت و منشی شخص آقای عباس اَفندی ( بهاء الله ) و همنشین شوقی افندی « نوه دختری بهاء اله » بود و سپس طی پروسه ای طولانی و تحقیقی پشیمان شد و از آیین بهاییت برگشت و با نگارش کتابهای مستند و نقل خاطرات دست اول از نحوه شکل گیری ابتدا بابیت و سپس بهاییت و پدید آمدن « کل شیئی ها » که به خاطر اقلیت محض و خود را در تنگنا دیدن ادعا میکردند همه چیز را در همه ادیان قبول دارند ! و به همین علت نام و عنوان کل شیئی پیدا کردند دست به افشاگری نسبت به آیین بابی و بهایی زد را بارها خوانده ام.( فکر نکنید که مرحوم صبحی مهتدی از تونل دوزخ آسای پروژه تواب سازی جمهوری اسلامی عبور کرده و تواب شده است، زیرا ایشان در سال 1341 پس از تحمل اذیت و آزار فراوان از همکیشان سابق به رحمت ایزدی پیوستند ) همچنین کتاب خاطرات و گزارشهای « کنیاز دالگورکی » را که از جاسوسان و مأموران سفارتخانه روسیه تزاری بود و با تظاهر به بهاییت و کمک به بهاییان مهاجر به روسیه و نگارش خاطرات و دادن گزارشات به اوخرانا ( سازمان اطلاعات و امنیت روسیه در دوران روسیه تزاری ) و شخص تزار اطلاعات جامع و مستندی در خصوص چگونگی پدید آمدن و تأسیس آیین بهاییت و نفوذ و نقش جاسوسان خارجی بخصوص روسی در ایجاد آن دارد را هم بارها با دقت مطالعه کرده ام. خداوند و وجدان انسانی خود را گواه میگیرم که ابداً کینه ای ملی و مذهبی و شخصی با بهاییان ندارم و مطلقاً قصد جسارت و نمک پاشیدن بر زخمهای این مردم مظلوم و مهربان که یکبار مهمانشان بوده ام و نان و نمکشان را خورده ام نداشته و ندارم، اما در مجموع با توجه به آموزه های حضرت مولانا و این حقیقت که خوبی محض و بدی محض وجود ندارند و این دو پدیدهٔ نسبی بدون هم تعریف نشده و براحتی به همدیگر تبدیل میشوند و مطالعه آثار فضل الله صبحی مهتدی قمصری و خاطرات و گزارشات « کنیاز دالگورکی » به نظرم میرسد که بهاییت نمیتواند دین و حتی مذهب باشد. زیرا با نفی بدی و بویژه نفی جهاد از دین اسلام، اسلام را ناقص کرده و دینی مصنوعی و ناقص پدید آورده اند.گاهی که شرح مقاومت و پافشاری بر عقیده زندانیان بهایی را میخوانم از خود میپرسم آنها چه حقیقتی در کُنه ذات این آیین دیده و میبینند که چنین جان شیرین و امنیت و رفاه و راحت خود را فدای ابقای آن میکنند ؟ باور بفرمایید که پاسخی نمییابم.
لطفاً نظرتان را در خصوص کتابها و شخصیتهای نامبرده که در نوشته ام به آنها اشاراتی داشتم بویژه شخصیت و آثار مرحوم فضل الله صبحی مهتدی و خطاها و اشتباهات و سؤتفاهمات و سؤبرداشتهای احتمالی بنده بفرمایید .
پایان.
* فضلالله مهتدی معروف به صبحی یا: فضلالله مهتدی صبحی(زاده: ۱۲۷۶ خورشیدی کاشان، درگذشت: ۱۷ آبان ماه ۱۳۴۱ در تهران)، داستانسرای معروف و پایهگذار سنت قصهگویی برای کودکان در رادیوهای ایران است.
https://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%81%D8%B6%D9%84%E2%80%8C%D8%A7%D9%84%D9%84%D9%87_%D9%85%D9%87%D8%AA%D8%AF%DB%8C_%D8%B5%D8%A8%D8%AD%DB%8C
* دالگورکی =دیمیتری ایوانوویچ دالگوروکف، که در متنهای فارسی بیشتر به کنیاز دالگورکی مشهور است، دیپلمات و سناتور روس بود. او در خانواده اشرافی و مشهور دالگوروکف زاده شد و به همین دلیل نام او اغلب با عنوان اشرافی کنیاز همراه است. او تحصیلات خود را در دانشگاه مسکو انجام داد و سپس به خدمت دولت درآمد. ویکیپدیا
تاریخ تولد: ۱۰ اوت ۱۷۹۷، مسکو، روسیه
تاریخ مرگ: ۱۹ اکتبر ۱۸۶۷، مسکو، روسیه
https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%AF%DB%8C%D9%85%DB%8C%D8%AA%D8%B1%DB%8C_%D8%A7%DB%8C%D9%88%D8%A7%D9%86%D9%88%D9%88%DB%8C%DA%86_%D8%AF%D8%A7%D9%84%DA%AF%D9%88%D8%B1%D9%88%DA%A9%D9%81
————-
جناب شفیعی درود
هم از شما و هم از سایر دوستان خواهشمندم به “عقیده ی تو بد است عقیده ی من آسمانی ست” داخل نشویم. این جاده را هیچ پایانی جز خستگی و نفرت و ملالت و عصبیت و جدایی نیست. تنها و تنها زمانی به اینجور بحث ها داخل شویم که یک بابایی عقیده اش را فتوا کند و با انگشتی که بر پیشانی ما گذارده، می گوید: تو نجسی! تو باید حجاب داشته باشی، تو باید به من پول بدهی، تو باید از جاده ای که من نشانت می دهم بروی، وگرنه خودی نیستی!
با احترام
.
خیلی عجیب و در عین حال قابل توجه است که مدیر محترم این سایت، نوعا ادعا می کنند که من کاری به محتوای عقائد فرقه بهائیت ندارم که ضالّه و مضلّه هست یا نیست و صرفا دنبال استیفاء حقوق شهروندی بهائی های ایران هستم،اما هرگاه کاربری بنام گلابتون که ظاهرا یک بهائی است در این سایت پیدایش می شود مدتی مجال ترویج مزخرفات این فرقه به او می دهند،بعد اگر من یا دیگری،عطف بمطالب او چیزی نوشتیم شروع می کنند به اینکه :صرف وقت در این امور جایز نیست! یا هزینه انجمن حجتیه کذا و چه و چه!
نمیدانیم دم خروس را باور کنیم یا قسم حضرت عباس را!
شفیعی جان چون دیدم خیلی از علمای شیعه خوشت میاد و امثال مولوی رو به عنوان یه عارف به دور از هر گونه تعصبی میدونی دو بیت از اشعارشو در مورد شیعیان تقدیم میکنم بلکه جای پرحرفی یه خورده بیشتر مطالعه کنی:
این بیان اکنون چو خر بر یخ بماند
چون نشاید بر جهود انجیل خواند
کی توان با شیعه گفتن از عمر
کی توان بربط زدن در پیش کر
حالا واسه اینکه یه خورده بیشتر از بدون تعصب بودن عرفا واست بگم چند بیت زیر رو از حضرت مولانا تقدیم تو و سیدجان میکنیم:
عمر آمد عمر آمد ببین سرزیر شیطان را
سحر آمد سحر آمد بهل خواب سباتی را
بگریزد عقل و جان از هیبت آن سلطان
چون دیو که بگریزد از عمر خطابی
گر رافضیی باشد از داد علی در ده
ور ز آنک بود سنی از عدل عمر برگو
هر که عدل عمرش ننمود دست
پیش او حجاج خونی عادلست
عهد عمر آن امیر مؤمنان
داد دزدی را به جلاد و عوان
ای مرا تو مصطفی من چو عمر
از برای خدمتت بندم کمر
اگه خواستی اشعاری هم واست بیارم که شیعه رافضی رو مستحق مردن میدونه.
خوش باش صوفی
تو برای وصل کردن آمدی
نی برای فصل کردن آمدی
شفیعی جان این نوشته تو به چه دردی میخورد ؟ دلها را خواستی به هم نزدیک کنی به سفارش همان مولانایی که خوانده ای و گویا درست هم نفهمیده ای ؟ آقا جان به من چه که بهایی دینش “خوب” است یا “بد” ؟ به تو چه که دین اسلام “خوب” است یا “بد” ؟ به من چه که دین “یهود” خوبست یا “بد” ؟ به تو چه که بی دینی “خوب” است یا “بد” ؟ به من چه ……. . مگر نمی گویی که نعمت اله در روستای مازگون مهربان بود و میهمان نواز و بسیار دانا ؟ همین ها کافی نبودند برای آنکه دست های تو را زنجیر کنند تا بقیه حرفهای زشتت را در باره اعتقدت ان مرد ” بسیار دانا و مهربان و مهمان نواز نزنی ؟ لازم بود که نفرت خودت را آشکار کنی ؟ نان و نمکی که خوردی مانعت نشدند ؟ چرا مثل باد به هر سو میروی برادر ؟ تا دیدی گفتن از بهایی ها کالای روز بازار نوری زاد شده فورا یاد کتابهایی که خوانده ای افتادی و خواستی دیگران را بی نصیب نگذاری ؟ این چه بیماری کودکیست که جماعت ایرانی مبتلا به آنست ؟ مگر همه این خواندن ها به قصد آدم شدن نبود ؟ این همه خواندی که مردم را از خودت برنجانی ؟ دوستان عزیزان همانطور که دوست ما نوریزاد به درستی نوشته کاری به اعتقادات هم ندشته باشیم , گذشتگان ما راه اشتباهی رفتند که دائم از اعتقادت خود ستایش کردند و اعتقادات دیگران را نکوهش کردند , نروید آن راه خطا را . ” عیسی به دین خودش , موسی هم به دین خودش ” این را که از همان زمانی که برای بار اول پستان مادر به دهان گرفتیم از همان مادر مهربانمان شنیدیم , نشنیدیم ؟ در این کشور وسیع دائم دین ها و آئین های جدید پدید آمده اند , همین مذهب شیعه هم کاری ایرانیست , دینی ایرانیست که در اساس همان قدر به اسلام ربط دارد که دین بهائیت . مگر زنده یاد کسروی مسلمان زاده و در ابتدا آخوند هم خود دینی تازه عرضه نکرد ( دین پاک / عاری از خرافات ) . این ها همه مگر کوشش انسانها برای برطرف کردن نارسایی های دین قدیم و انطباقشان با ضروریات زمانه و فرهنگ مردم خود نبوده اند ؟ همان اتفاقی که در غرب هم افتاد و هنوز هم می افتد همانطور که در همین ایران خودمان هم دائم میافتد و آورندگان آئین های تازه هم سر از زندانهای گماشتگان دین قدیم در میاورند چون نمی خواهند دکانی در کنار دکانشان گشوده شود . دینت را برای خودت عزیز بدار و به دین من هم کاری نداشته باش و از آن بد نگو اگر میخواهی در کنار هم با صلح و صفا زندگی کنیم . والا این میشود که دایم بیل و کلگمان را بر داریم و بر سر و کله هم بکوبیم به قصد کشتن یک دیگر .
نا شناس گرامی تو از یک انسان (شیعه) //////////////// و متعصب و /// چه توقعی داری؟ این بابا خوشه با یک خروار کتاب که خوانده و ///هم نفهمیده.چون آخرش رسیده به جفنگیات درویشی و عرفانی و شعرهای صد من یک غازی که فلان ابله بی سواد درویش از غضب دست اش را کند…توی دنیای متمدن اصولا از سخن گفتن درباره چنین مزخرفاتی مردم پرهیز می کنند تا چه رسد که طرف مثلا بخواهد دست شو بکنه و …!
بقول همان مولوی…
این سخن ها کی رود در گوش خر
گوش خر بفروش و دیگر گوش خر
کس بزیر دم خر خاری نهد
خر نداند دفع آن بر می جهد
می جهد آن خار محکم تر رود
عاقلی باید که خارش بر کشد!
آقای شفیعی
دوست عزیز دین بهایی دین مستقلی است که بعد از اسلام آمده مثل مسیحیت که دین مستقلی است با این وجود میگویند از دین یهود گرفته سده . آقای شریعتی چیزهایی شنیده ولی به اشتباه شیخی بنام احمد احسایی در کلاس درس به دانش آاموزان میگوید منتظر باشید که مهدی ظهور خواهد کرد و دانش آموزان بدنبال شخصی میگردند که خود را مهدی بنامد و اولین شخصی که در شیراز بدنبال مهدی بوده ملا علی بشرویه ای با شخصی بنام سید علی محمد برخورد میکند و سید از او میپرسد به دنبال کی هستی میگوید که من در حال یافتن مهدی موعود هستم سید میگوید من هستم و سید علی محمد به ملا میگوید من باب هستم و تو باب الباب و هفده نفر دیگر باید خودشان من را بیابندکه به نام حروف حی هستید.
همان گونه که شما گفتید صبحی بهایی بود البته انسان جایزالخطا است و میگوییم حسن خاتمه مجهوله .
کینیاز دالکوزکی سفیر روس در ایران بود که فارسی یاد گرفته بود و حرف میزد و این شخص در بست در اختیار ملاها بود و از آنها دستور میگرفت . آن وقت میگفتند دین بابی و بهایی را روس ها ساختند و بعدها گفتند ساخت انگلیسه و حالا میگویند امریکایی و جاسوس اسراییل هست دیانت بهایی بعد از دیانت مسیح گسترده ترین در حهان میباشد و حدود نه
میلیون هستند .
چکیده ای از آموزه های دیانت بهایی . تحری حقیقت – وحدت عالم انسانی – دین باید ایجاد محبت و اتحاد نماید – دین باید مطابق عقل و علم باشد – ترک تعصبات – تعدیل معیشت و اقتصاد – اصول همه ادیان یکی است – تعلیم و تربیت عمومی – زبان و خط عمومی – تساوی رجال و نساء – صلح عمومی و تاسیس محکمه کبری – نفثات روح القدس
———
درود دوست گرامی
پیشنهاد کردم از پرداختن به باور خود پرهیز کنیم. که یعنی این حق است و دیگران باطل. این سایت برای تبلیغ ادیان و مرام ها و مسلک ها برنامه ای ندارد. البته ایرادی ندارد با استناد به نکته هایی از ادیان، مفری برای بحث جست. اما این که یک دین را برتر بدانیم و دیگران را منکوب کنیم، نخیر، اجازه بدهید این سایت از این تمایل های تبلیغی مبرا باشد.
سپاس
.
سلام و درود
جناب گلابتون واقعاً فکر میکنی با این چند جمله پاسخ یک خروار اسناد و مدارک مستند کنیاز دالگورکی و مرحوم صبحی مهتدی که هر دو در بطن و متن اصلی ماجرا بوده اند و تحقیقات مرحوم دکتر شریعتی را یکجا داده ای ؟ فکر نمیکنی در میان کاربران کسانی هستند که با این ردیه شما قانع نمیشوند و خود دست به تحقیق و مطالعه میزنند ؟ شک نکن که سید مرتضی کل آن کتابها را با موشکافی عجیبی خواهد کاوید و چون زبان عربی میداند اصل نامه های آقای« عباس اَفندی » به افسران اطلاعاتی و جاسوسی بریتانیا را هم ترجمه خواهد کرد آنوقت اگر علامه دهر هم بشوید محالست حتی دو روز در مقابلش دوام بیاورید.
———
درود شفیعی گرامی
هم از شما هم از گلابتون خواهش می کنم به این بحث های بی انتها و بی نتیجه پایان بدهید. در غیر اینصورت ناگزیرم کامنت هایی که در مدح این و نقد آن است حذف کنم. بگذاریم هرکس به هر عقیده ای که دلخوش است، دلخوش باشد. مگر این که یکی، عقیده اش را فتوا کرده باشد و وحشیانه چماق همان فتوا را بر سر نسل ها کوفته باشد.
با احترام
.
اسلام هم دین نیست یک سکت دینی است که بصورت ایدیولوژی حکومتی درآمده و دمار از روزگار مردم درآورده. حالا لاقل بهائیت برای ایرانیان لاقل مفیدتر از اسلام بوده و هست. اسلام هیچ نفعی که برای ایرانیان ندارد باعث بدبختی و عقب افتاده گی و فقر و فلاکت و غارت ثروت ایرانیان شده. نه زبانش نه پیامبرش نه کتابش و نه هیچ یک از مقدساتش به ایرانیان تعلق ندارد. پیامبرشان ایرانی است هم بهاالله و هم باب وشهرهای ایران هم برایشان مقدس است. تنها عیبی که ایرانیان می توانند از بهائیت بگیرند باور داشتن به یک امت و با زبان انگلیسی هستند والا ضرری برای ایرانیان ندارد.هر چند که همه ادیان مضرند و جاهل پرور ولی ضرر بهائیت لاقل برای ما ایرانیان کمتره.
چندش چنگکی حرف زدن بلد نیستی خفقان گرفتن هم بلد نیستی ؟ ببند در آن گاله گشاد و بو گندوتو .
سلام و درود
( به جناب گلابتون گرامی )
قسمت اول
بنا به آموزه های حضرت مولانا و عرفای بزرگ دیگر منشأ تمام خوبیها و بدیهای هستی، بر خلاف ادیانی که به خداهای خوب و بد و فرشته باران و دیو خشکی معتقد بودند تنها یک خداوند است.خوبی مطلق ( محض ) و بدی مطلق ( محض ) در این عالم وجود ندارد وهر دو چون سایر امور نسبیند! حتی اگر کسی مرتکب گناه و قانون شکنی و جرم و جنایت هم بشود عملش مطلقاً بدی خالص نیست، ابتدائاً او قصد داشته به خودش یا خانواده اش خوبی کند! همچنین ارتکاب و کیفر او درسی برای عموم مردم است مثلاً چه بسا با قتل یک نفر، ناخواسته سبب ایجاد شغل و کسب در آمد برای شخص دیگر شده باشد، پس حتی در عمق سیاهی جرم و جنایت و قتل و آدمکشی هم لااقل این مقدار خوبی وجود دارد و نمیتوان گفت یک جنایت بطور مطلق بد است ! خالق حکیم خوبی را در دل بدی و بدی را در دل خوبی,زیبایی را در ذات زشتی و زشتی را در ذات زیبایی قرار داده و مخفی و مکتوم کرده است ,ستایش و درک خوبیها و زیباییها نیمی از توحید است زیرا منشأ و مبدأ بدیها و زشتیها نیز خداوند است . حضرت مولانا میفرماید:
ورتوگویی هم بدیهاازویست
لیک آن نقصان فضل اوکی است
این بدی دادن کمال اوست هم
من مثالی گویمت ای محتشم
کردنقاشی دوگونه نقش ها
نقش های صاف ونقش بی صفا
نقش یوسف کردوحورخوش سرشت
نقش ابلیسان وعفریتان زشت
هردوگونه نقش استادی اوست
زشتی اونیست آن رادی اوست
زشت رادرغایت زشتی کند
جمله زشتی هابگردش برتند
تا کمال دانشش پیدا شود
منکر استادیش رسوا شود
ور نداند زشت کردن ناقص است
زین سبب خلاق گبر و مخلص است
پس ازین رو کفر و ایمان شاهدند
برخداوندیش هر دو ساجدند……….
مثال:اگر فیلم سازی فیلمی بسازد که تمام کاراکترهایش مثبت باشند همه درستکار,رعایت کننده اخلاق و عرف و قانون، آدمهایی انسان دوست، مؤمن و بی آزار و خدمتگزار نسبت به انسانها و حیوانات و مهربان با طبیعت و محیط زیست باشند، در هیچ جا تضاد و تعارضی بین شخصیت ها بوجود نمی آید و حرکتی ایجاد نمیشود، در نتیجه فیلم فرضی ما هیچ جذابیتی نخواهد داشت و هیچ زیبایی ای هم خلق نمیشود.در خلق زیبایی,کاراکترهای زشت و منفی اگر بیش از کاراکترهای مثبت مؤثر نباشند مسلماً کمتر هم مؤثر نیستند.پس زشتی و بدی و اصولاً آدمهای بد در ذات خودشان بطور نسبی خوبند و در نظام خلقت نقش مثبتی را بازی میکنند ! خوبی و بدی هر یک بطور نسبی نقشی را بازی میکنند که خالق حکیم برایشان در نظر گرفته و با واسطه آنها به زندگی حس و حرکت و زیبایی و معنا بخشیده است! در نظام خلقت و زندگی انسانی انسانهای منفی، رنج و زحمت خیلی بیشتری میکشند تا نقش خود را بطور جبری یا اختیاری بازی کنند ! گاه شخصی بر اثر یک لحظه غفلت یا عصبانیت مرتکب جنایتی بزرگ میشود و بجز حوادثی که میآفریند ممکنست به حبس ابد یا حتی اعدام محکوم شود. گرچه در این میان مجهولات بسیاری وجود دارد و میشود گفت که هر کس دیگری، که دارای همان روحیه و موقعیت و سلسله اعصاب و تربیت و پیشینه بود و با همان سلولها و مولکولها و با همان جنسیت به دنیا آمده بود، دقیقاً همان واکنشی را نشان میداد که او نشان داده است. لذا به نظر میرسد به فرجام عادلانه آنست که جنایتکاران به پاس رنجهایشان پاداش بهتری از خداوند بگیرند ! به گفته حافظ شیرین سخن :
پیرماگفت خطابرقلم صنع نرفت
آفرین برنظرپاک خطاپوشش باد.
پس خلقت بدیها و زشتیها کار خطایی نیست! حال طرح این مبحث چه ربطی به جناب گلابتون و آیین « بهایت » دارد ؟ عرض میکنم.
بنده بر حسب کنجکاویهای دوران نوجوانی پس از خواندن آثاری چند از داروین و آشنایی ابتدایی با نظریه تکامل و فرگرد و خواندن کتاب « منشأ انواع » و آثاری چند از ژرژ گاموف و شنیدن این شایعه که آیین بهاییت با علم سازگار است،با آنکه به هیچ دین و مذهبی اعتقاد نداشتم نسبت به آیین بهاییت بسیار کنجکاو شدم و برایم شگفت آور بود که این چه دین و مذهبیست که با علم سازگار است و میتواند با حفظ اصول ثابت خود با کلیه تغییر و تحولات علمی که نتایجش گاه یافته های پیشین خود را هم نفی میکند سازگار است و خود را تطبیق میدهد ؟ لذا دست به تحقیقی کودکانه زدم و به نزد یکی از بهاییان سرشناس و بسیار اهل مطالعه با نام کوچک نعمت اله به روستای مازگون کمی بالاتر از قمصر کاشان رفتم .
ادامه دارد.
——————–
جناب شفیعی درود
هم از شما و هم از سایر دوستان خواهشمندم به “عقیده ی تو بد است عقیده ی من آسمانی ست” داخل نشویم. این جاده را هیچ پایانی جز خستگی و نفرت و ملالت و عصبیت و جدایی نیست. تنها و تنها زمانی به اینجور بحث ها داخل شویم که یک بابایی عقیده اش را فتوا کند و با انگشتی که بر پیشانی ما گذارده، می گوید: تو نجسی! تو باید حجاب داشته باشی، تو باید به من پول بدهی، تو باید از جاده ای که من نشانت می دهم بروی، وگرنه خودی نیستی!
با احترام
.
ناشناس
10:46 ق.ظ / ژوئن 20, 2019
اون ناشناس اولی که درست گفته امیر حسین خان
—————————————————————————–
کاوش
2:12 ب.ظ / ژوئن 20, 2019
امیر حسین جان،
متاسفانه نمره خواندن و درک مطلب رو رد شدی؛
اگه میخوای نمره قبولی بگیری خیلی باید مشق و تمرین کنی. بدو بابا جون فوتبال، و تلویزیون، اینستگرام، چت و دور دور کردن با عینک ری بان رو باید تعطیل کامل کنی اگه میخوای راجع به تاریخ سیاسی و تاریخ فلسفه و نظامهای اقتصاد سیاسی چیزی یاد بگیری. اگر استعداد این یاد گیری رو همزمان با تحصیلات دانشگاهی نامرتبط نداری این مباحث و سایت رو ترک کن و برو داخل گروههای حال و حول حقیقی و مجازی از جوونیت بهره ببر.
اگه با انگیزه هستی وقتتو صرف کار یابی یا راه اندازی یه کسب نو پا ( Start Up) و کار افرینی و پول سازی کن. راجع به مارکس و لنین نه فکر کن نه اظهار نظرات خام و احمقانه بریده بریده بیان کن. بیل گیت و استیو جابز رو یا کردستانی گوگل و پیر نیای E-bay رو الگو زندگیت قرار بده. برو صفحههات اینستاگرم رونالدو و مسی و کاردشیانها و لیدی گاگا، ابی و داریوش و گوگوش رو دنبال کن.
این پند هم خوب تو مغزت جا کن که صاحبِ نظر و سلیقه و موضع فردی و خاص فلسفی و سیاسی بودن، تو رو در این رشتهها صاحبنظر نمیکنه، آگاهی اخباری و رسانهای و تفاسییر ژورنالیستی رو با نتایج مطالعات و تحقیقات پیگیر مورخین و فیلسوفان و نویسندگان برجسته در این زمینه ها اشتباه نگیر؛
اینطور بگم شیر فهم شئ؛ یعنی اگه خورشت فسنجون رو با گوشت لذیذ چون مایه دار و شیرین و مزهاش باب طبعته به اشکنه ترجیح میدی، معنیش این نیست که تو آشپز که نه سر آشپزم هستی. به حرفام خوب گوش کن امیر حسین جون. البته این تمثیل در مورد بسیاری از جوانان قدیمی و بازنشسته و مفسر این سایت هم صادق است، نمونش ننه قمر بیسوات یا حاج مش قاسم یا چنککمردک و خیل ناشناسان هم کیش و هم حرفه.
————————————————————————————————————-
ناشناس
2:43 ب.ظ / ژوئن 20, 2019
تا ما بریم چند تا کتاب بخونیم که سوادمون به یک دهم سواد حضرتعالی برسه چند تا از کامنت هایی رو که از پهلوی ها انتقاد کردی بیار ببینیم.
————————————————
سلام مبینم خوب مفت خور های ولایی دارن سطح عقل و منطق و شعور و … نشون میدن و همچنین اپوزسیون نما ها که بیشترین بدبختی های ما این ها بوده اند و هستند از فحاشی و … بگذریم و هیچ هم برام مهم نیست بریم سراغ اصل نوشته های این دو دوست عزیز کاوش جان میشه بگی منظورت از این کار ها چیه من تمام کامنت هات رو قشنگ و با دقت خوانده ام وقتی میای و این حرف ها رو درباره نظام بسیار کار آمد سرمایه داری میزنی چه معنی داره این حرف ها خوب این به وضوع نشون میده که فریب افکار عقب افتاده مارکس و کمونیست ها خوردی و طرفدار این ها هستی غیر از این هست ؟؟؟ بله درسته ناشناس عزیز باید شما و امثال شما برید کتاب بخونید و مطالعه سیاسی کنید و بعد بیاید اظهار نظر کنید درباره سیاست که پیچیده ترین و کثیف ترین چیز در جهان است به امید آزادی و آبادی ایران
امیر حسین بس کن عزیز من , این حرف ها که میزنی خیلی گنده هستند برای تو . فکر نمی کنم که به اندازه کافی مایه داشته باشی برای بحث کردن در باره حتی یک موضوع جدی . تو صد در صد در باره مارکسیسم چیزی نمیدانی و تنها اسمش را شنیده ای و از کمونیسم هم هیچ نمیدانی بطور یقین . آدمی هستی عامی در سیا ست بهم چنین و خود هیچ نخوانده ای در باره اش و مثل اکثر هموطنان عزیزمان فقط یاد گرفته ای بلوف بزنی و منم , منم کنی . شر و ور هایی هم که این جا میگذاری به درد عمه گرامیت میخورند فقط و تنها خودت هستی که خیال میکنی چیز با ارزشی این جا میگذاری . خلاصه کنم از همان درد مشترک ملی ما رنج میبری , نادانی ولی خیال میکن میدانی . بس کن لطفا !
ناشناس زدی تو خال آفرین.
===== “همان درد مشترک ملی ما رنج میبری , نادانی ”
فقط ای کاش واژه آریایی را هم استفاده میکردی که کامل بشه.
سلام گنجعلی!
با توجه به اینکه تو به یکی دیگه گفتی شر و ور میگه دو فرض وجود داره.اول اینکه تو شر و ور نمیگی پس با توجه به این استدلال تو که میگی این درد مشترک ملی ماست و بر فرض درستی اون:
1-یا تو میفهمی پس جز ملت ایران نیستی!
2-یا جز ملت ایران هستی پس تو هم نمیفهمی!
و در صورت دوم تو با این استدلال شر و ور گفتی پس نباید بهت اهمیت داد و باید گذاشت مثل همیشه زر بزنی!انتخابش با خودته!
مگه دروغ گفته؟ فقط وضع همین سایت را ببین میشه مشت نمونه خروار.
معلومه از اون آریایی های دبش هستی که بهت برخورده.
امیر حسین جان پسرم من همان ناشناسی هستم که بخاطر بی احترامی به زنده یاد جمشید مشایخی بهتون ایراد گرفتم. باور کن نمیخواهم بهت توهین کنم چون همان شور و شوق و اشتیاقی که 40 سال پیش در خودم و دیگرانی مانند خودم میدیدم در شما میبینم. بنابراین مانند آن زمان ما خام نباش بجای اینکه مدام ما را به مطالعه کردن پند بدید خودت بیشتر مطالعه کن و تحت تاثیر دستگاه های تبلیغاتی دیگران قرار نگیر. نسل شما مانند نسل ما نمیتواند بهانه نداشتن منبع های آزاد و مستقل اطلاعات را داشته باشد که برای ما واقعا هم اینگونه بود.
برای مثال شما به کاوش ایراد میگیریید مانند بسیاری دیگر در این سایت. ما فرض را بر این میگذاریم که کاوش توده ای بوده و الان هم هست اگر چه موضوع اقتصادی که مطرح کرده اصلا ربطی به کمونیست بودن و یا نبودن او ندارد ولی هیچکس نمی آید همانگونه که او با سند و مدرک یعنی مستدل از گفته اش دفاع میکند خلاف گفته های او را اثبات کند همه فقط در حال انگ زدن به او هستند و بس. در حال فرافکنی و حرفهای خودمانی و کوچه و بازار را در رد گفته های او میگویند.
باور دارم اکثر کامنتگذاران این سایت همه اهل مطالعه بودند و هستند ولی رفتار همه ما را ببین اینجا تبدیل شده به کودکستان پیرمردها. بقول کامنتگذاری که گفته بود همه مثل سگ و گربه (با پوزش) به هم مپریم. البته با فیلم هایی که در شبکه های مجازی می بینیم سگ و گربه هم بالاخره به تفاهم رسیدند و با عشق و دوستی دارند با هم زندگی میکنند ولی ما اهالی این سایت نه.
شما مانند ما پیرمرد ها نباش. اگر هم با نوشته ام دلگیرت کردم پوزش میخوام.
فقط
یک آخوند میتواند
چنین فتوای فاحشی بدهد….!
سید مرتضی یه ماله
بردیای گرامی این شعار تمام حکومتهای دینی و ایدئولوژیکی است! و بدبختانه نتیجه چنین باوری مردمانی را که گرفتار این دغلکاران خونخوار و تمدن و انسان ستیز شده اند گرفتار فقر و فلاکت و بدبختی و تحقیر کرده و ان سرزمینها را به ویرانی همچون زمین سوخته تبدیل کرده اند.
سلام جناب نوریزاد عزیز، یکی از دوستان در جمعی پرسید چرا ترامپ به حرکات ایذایی ایران در خلیج فارس واکنش نشان نمی دهد، من هم نظرم را ( البته با اجازه شما) اینطور مطرح کردم:
اینطور که من متوجه شدم ترامپ با این جنگولک بازی ها قصد جنگ نداره و اخیرا هم سنا مجوز شروع جنگ بدون اجازه خودش را لغو کرده.
حاکمان ایران سعی دارند امریکا را با این حرکات ایذایی تحریک کنند و در سطح دنیا مظلوم نمایی کرده و نظر دنیا را به نفع خود عوض کنند و ترامپ دستشون را خوانده. دیدید تو بعضی دعواها شخص ضعیف وقتی نمی تونه مقابل شخص قدرتمند بایستد داد و بیداد می کنه و از مردم درخواست کمک می کنه تا دل مردم به حالش بسوزه و کمکش کنن!!!!!
من فکر می کنم خط قرمز آمریکا فقط حمله به ناوهایش و یا بستن تنگه هرمز باشد.
اصولا تحریمها آنقدر قدرتمند است که با کمترین هزینه سیاسی و اقتصادی برای آمریکا می تواند دخل این حکومتیان را بیاورد. مردم هم اگر تحت فشارند قیام کنند!!!
پیروز باشید.
سلام و درود به دوستان
[نوریزاد; اما دو: من با جناب دکتر رییس دانا مکاتبه کردم و پرسش های شما را برای ایشان فرستادم. در پاسخ برای من نوشتند:
“دوست عزیز. پیام شما رسید. با تلگرام نمی شود بررسی بدرد خوری ارائه داد آماده ام در فرصت مقتضی شاید نیمه دو م تیرماه در خدمتتان باشم با حضور آقای نوری زاد و سه چهار علاقمند دیگر در منزل من یا هر جا مناسب است در جلسه ای ۳_۴ساعته نظرم را ارائه کنم و نظر شما را هم بشنوم”.]
نوریزاد گرامی بسیار سپاسگزارم که پیغام و کامنت من رو به جناب آقای دکتر فریبز دانا رساندید.
و همچنین بسیار سپاسگزارم از دعوت ایشان برای دیدار حضوری، پیام تشکر اینجاب رو ارسال کنید، اگر فرصت مغتنم بود و بخت یاری داشت و من در ایران بودم بسیار خوشحال میشم که همراه شما بدیدار ایشان برویم و از محضر علم و تجربه ایشان کسب فیض کنیم. در غیر اینصورت چناچه برای ایشان میسر بود من از طریق اسکایپ با شما و ایشان در انجلسه دوستانه میتوانم مرتبط شوم، چه خوب بود اگر جناب کورس هم میتوانست شرکت کند. چه خوب بود که این گفت گو میتوانست از طریق شبکه اینترنت پخش شود و همه علاقمندان میتوانستند شرکت کنند.
امیدوارم که کسالت ایشان هر چه زودتر بر طرف شود.
ضمنا به شفیعی گرامی هم سلام میرسانم؛
ما بدین در نه پی حشمت و جاه آمده ایم
از بد حادثه اینجا به پناه آمده ایم
سپاس نوریزاد گرامی
————
درود دوست گرامی
من گزارشی از دیدارهای پیشین مان با ایشان را بعد از دیدار یا همانروز منتشر کرده ام. اگر بتوانم این دیدار را نیز ضبط و در صفحه ی تلگرامی خود منتشر می کنم
سپاس
.
مذاکره، علاج «رویای تبآلود و خطرناک» دولت ترامپ درباره ایران
مایکل اچ فوکس، تحلیلگر ارشد مرکز «پیشرفت آمریکایی» (American Progress) و معاون سابق وزیر امور خارجه آمریکا در شرق آسیا و اقیانوس آرام در یادداشتی در «گاردین» اخطار میدهد که دولت دونالد ترامپ، رئیس جمهوری آمریکا در هذیانی تبآلود گرفتار شده و این تب در حال خطرناکشدن است. این مقاله به رغم سوگیریها و تکرار برخی ادعاهای ثابتنشده در مورد تهران، درباره فاصلهگرفتن سیاستمداران آمریکا از واقعیت در مورد ایران هشدار میدهد. به باور فوکس، دولت آمریکا باید از این رویای تبآلود بیدار شود و با روبهرو شدن با واقعیت، در سیاست خود نسبت به ایران تغییر ایجاد کند…..
https://www.radiozamaneh.com/451086?utm_source=feedburner&utm_medium=feed&utm_campaign=Feed%3A+radiozamaaneh%2FMTcd+%28Radio+Zamaneh%29
————
حوزوی گرامی
مدتی ست که اینجور خبرهای گزینشی و موافق طبع تان را به اینجا می آورید. گرچه برای ما مهم همین حضور شماست اما منصفانه این است که شما تحلیل ها و نقدهای بسیار بیشتری را که در آنطرفِ علائق شما سر می جنباند نیز بخوانید و به اینجا بیاورید. شما می گردید و آنچه را که خواسته های جماعتِ شما را اجابت می کند بر می گزینید. نگران اینم که اینگونه تحلیل ها و خبرها و نقدهای موافق، شما را و دوستان شما را به خلسه ای فرو ببرد که ناگهان بخود بیایید و ببینید لوله ی تفنگ نقدهای آنطرفی روی پیشانی تان است. مثل آن بابایی که دنیای اطراف صدام را نه آنجوری که سربازان آمریکایی را ببیند، بل آنجوری که خود می خواست می دید و آنجوری که خود می خواست خبررسانی می کرد. سربازان آمریکایی پشت کاخ صدام بودند و وی اوضاع را بر وفق مراد خبر می داد. این را از باب هشدار به شما و به خودم می گویم. که واقعیت را هر چند تلخ، ببینیم. دیدن واقعیت، این شعور را به ما می دهد که شکست و پیروزی مان را با اعتنا به زوایای همه جانبه ی واقعیت بسوی خویش فرا بخوانیم یا پس برانیم.
با احترام
.