یک: از میان تمامیِ پیامبران و امامان و آیت الله ها و ملاها، یکی نبوده که برده داری را وحشیانه دانسته باشد. برده داری و برده فروشی، بود و بود و بود تا این که لغوش، به اسم لینکلن رقم خورد. نیز هنوز که هنوز است، آیت الله ها، برده داری را شرم آور نمی دانند و شهامتِ ابراز نادرستی اش را ندارند. چرا؟ چون اگر این جماعت، برده داری را وحشیانه و پلید و زشت و ناجور و نادرست و وقیحانه و نامردمانه و غیر انسانی بدانند، باید همه ی این صفات شرم آور را به قامت پیامبران و امامان و ردیف ملاها و آیت الله های طول تاریخ بدوزند. مگر می شود یک بی شرافتیِ انسانی، در امروزِ بشر، زشت و شرم آور و پلید و وقیح و غیر انسانی باشد، و همین بی شرافتیِ انسانی، در دیروزِ پیامبران و امامان و آیت الله ها و آحاد بشر، بدیهی و درست و حتمی و قانونی و متداول و معمول بوده باشد؟ هرگز!
دو: جانِ سخن این که: پیامبران و امامان و آیت الله ها، نخواستند، یا صلاح ندانستند، یا نتوانستند، و یا نشد که پرونده ی برده داری را ببندند. اما لینکلن بست. می گویم: همین یک کار آبراهام لینکلن، از تمامی کارهای همه ی آنانی که در درازنای تاریخ، موافق برده داری بوده اند و با این بی شرمیِ تاریخی همراهی کرده اند، سرتر و برتر و درست تر و ماندگارتر و شایسته تر و انسانی تر و خدایی تر است. مگر می شود یک مرد را یک زن را یک کودک و نوجوان و نوزاد را به بردگی برد و از آنها کار و کام کشید و همچنان خود را انسان دانست؟
سه: خمینی و خامنه ای را از این روی با بانویی چون مِرکِل مقایسه می کنم که خمینی و خامنه ای، اختیاراتی داشته اند که مرکل و هفت جدش نداشته اند. مرکل یک انسانی معمولی ست با ذکاوتی برتر. اما نه تنها خمینی، و نه تنها خامنه ای، که حتی ملای پیاده ای چون علم الهدی، هرگز خود را معمولی نمی دانند. این جماعت خود را مزین به یکجور فره ی ایزدی می دانند و به کمتر از نمایندگی خود خدا راضی نیستند. چنان از دهان خدا حرف می زنند و چنان بجای خدا حکم می رانند و آدم می کشند و پول مردم را در زرورقی از آیه و حدیث می پیچند و می بلعند که گویا خدا درهای هست و نیست خودش را بدست همینان سپرده و تک به تک شان را اختیار دارِ عالم کرده!
چهار: قانون آنقدر در پیشگاه پروردگارانی چون خمینی و خامنه ای خفیف و ذلیل است که اگر توصیه اش را به دیگران بکنند، حتماً خودشان زیر پایش می گذارند قربة الی الله! فی المثل از جناب خمینی بپرسید چطور شد شما در چهار خط نوشته، ده ها هزار زندانی را به سینه ی دیوار سپردی؟! مگر اعتنایی می فرماید و پاسخکی بسمت شما پرتاب می کند؟ هرگز! یا از جناب خامنه ای بپرسید: شما چگونه است که با هزار آسیب و خیانت، همچنان رهبر مسلمین جهانی؟ مگر قابل می داند و پاسخی می گوید؟ هرگز! بانو مِرکِل اما به هر پرسشِ قانون پاسخ می گوید. ریز به ریز! چرا؟ چون این قانون است که بر سرِ مِرکِل سایه انداخته، اما در اینجا، این خمینی و خامنه ای اند که بر سر قانون سایه افکنده اند. خوشا و شگفتا قانون در سرزمین مِرکِل، و بدبختا و شوربختا قانون در سرزمین ما.
پنج: شاید بپرسید چه می شود که یک زن، در بستری از فرهنگِ غرب، می تواند چنین سترگ و سربلند بدرخشد و برای کشورش آبرو و رشد و غرور و منافع فراوانی فراهم آورد و در کانون احترام دیگران قرار گیرد، اما خمینی و خامنه ای، با همه ی اختیاراتشان، جز خسارت و عصبیت و نگونبختی و نکبت و پس ماندگی، بجای نمی نهند؟ رازش در کهیری ست که با شنیدنِ اسمِ زن، بر بدن خمینی و خامنه ای می نشیند! ریشه ی این کهیر نیز، از یک تاریخ تحقیر و بارکشی و کام کشیِ خمینی ها و خامنه ای ها از زن، آب می خورد. همین اکنون، آیت الله هایی را در قم و مشهد و اصفهان و هرکجا ببینید که تا اسمِ زن و وزیر زن و رییس جمهور زن و حق زن و دوچرخه سواری زنان به میان می آید، بدنشان کهیر می زند! در یک قلم، اسید پاشان مگر از کجا خط گرفته و می گیرند؟ مگر نه از عصبیتِ همین کهیرهای مذهبی!
شش: با آنگلا مرکل، مجموعه ای از خوبی ها و درستی ها و زیرکی ها و شایستگی هایی ست که برای مردمان آلمان، رفاه و رشد و امنیت و احترام آورده، و در خمینی و خامنه ای، مجموعه ای از بدفهمی هایی ست که برای مردمان ایران، تحقیر و نکبت و شوربختی و حرص و هراس و عقب ماندگی پدید آورده است. به آنگلا مرکل، لقب “صدر اعظمِ دنیای آزاد” دادند. به خمینی چه؟ به خامنه ای چه؟ مگر چه مرتبه ای در این دو ملا بچشم می آید که مردمان دنیا را بخود بخواند؟ جز عصبیت های کور مذهبی؟ و همین عصبیت های کور مذهبی، چنان دستِ این دو را واگشوده که به راحتی و بی واهمه دست به مال و جان و ناموس مردمان می برند. قانون؟ شوخی نفرمایید!
هفت: درست در سالی که آنگلا مرکل به ریاست شورای اروپا و به ریاستِ “گروه هشت کشور صنعتیِ جهان” رسید، همزمان در ایران، بانوان را بخاطر نداشتنِ حجاب مناسب، جلوی چشم رهگذران، کشان کشان به بازداشتگاه و زندان و محکمه می بردند. شما گمان می برید اگر یکی پیدا شود و مفهوم ” شورای اروپا، و مفهومِ گروه هشت کشور صنعتی جهان” را برای خمینی و خامنه ای وابشکافد و پشت بندش به آنان بگوید: یک زن، آری یک زن، ریاستِ این دو جایگاه بلند را بعهده دارد، چه رخ خواهد داد؟ بگویم؟ بدنشان کهیر می زند فی الفور!
هشت: آنگلا مرکل، ماری کوری، مریم میرزاخانی، اگر در ایران بودند، فرو می مردند. درست همینجور که استعداد هزار هزار بانو، در ایرانِ کهیرزده، فرو مرده و فرصتی برای شکفتن نیافته است. سخن تمام کنم: مرکل، یک درخششِ شعوری و انسانی ست، اما خمینی و خامنه ای، دو تاریکیِ برآمده از یک ظلمتِ کهیری اند! دنیایِ درخشانِ شعور و انسانیتِ مرکل، در به در بدنبالِ شکفتنِ بذرهای استعداد و فهم و ادب و رشد و رفاهِ مردمان خویش است، و تاریکیِ فهم و آرزوهای زیرخاکیِ خمینی و خامنه ای، بر چراغِ آزادی و استعداد و رهایی و ادب و فهم، پف می کند.
نه: جناب خمینی، بجای طی الارضی که از کتاب های علامه مجلسی فوران می کرد، و بجای نشستن بر قالیچه ی حضرت سلیمان، بر هواپیمای شرکت ایرفرانس نشست و به ایران آمد و بخش وسیعی از استعدادهای بالقوه ی ایران و مردم ایران را به دور دست های فکریِ خود فرستاد. جناب خامنه ای نیز بخش وسیعی از استعداد و پول مردم ایران را در راه آرزوهای دور و درازِ شیعی اش دود کرد. این دو، در یک چیز دیگر نیز مشترک المنافع اند. و آن “آزادی”ست. البته برای خودشان. وگرنه چهل سال است که گلوی آزادی بدست خمینی و خامنه ای فشرده می شود. راستی چرا نمی شود تصور کرد که خمینی و خامنه ای با مرکل نشسته اند و دارند با هم گفتگو می کنند؟
ده: آنگلا مرکل، صدر اعظم آلمان است و در دنیا بعنوان یک مدیر لایق و زیرک و هوشیار و دقیق و کارآزموده و متخصص درخشیده است. خمینی و خامنه ای دو رهبر جمهوری اسلامی ایران اند که هیچ تخصصی از مملکت داری نداشته اند. تنها تخصص شان، احاله ی چشم انتظاری مردم به دور دست های مذهبی ست. اگر بخواهم راز درخشش آنگلا مرکل را از یکسوی، و دفینه گیِ خمینی و خامنه ای را از دیگر سوی در یک جمله جای بدهم، می شود این: تفاوت مرکل با خمینی و خامنه ای در این است که: چشم خمینی و خامنه ای، به برده داران است، اما چشم لینکلن به مرکل هاست!
محمد نوری زاد
سی ام اردیبهشت نود و هشت – تهران
ارتباط با من:
@NoorizadMohammad1331
@MohammadNoorizad
www.instagram.com/mnourizad
در راه آق قلا، و دوم خرداد و سوم خرداد 98/3/4
گزارش سفر پنجم به آق قلا 98/3/4
فایل صوتیِ” خمینی و خامنه ای و مرکل
سخن روز محمد نوری زاد ( آیا آمریکا به ایران حمله خواهد کرد؟)
یادداشتهای اسدالله عَلَم (پهلوی شناسی و عبرت)
——————————————————–
1- شاه: جای تروریستهای چریکهای فدایی خلق را کشف کرده ایم و به زودی با حمله یا آنها را می گیریم و یا می کشیم. دیشب هم ۱۱ تن از آنها را کشتیم!
✍️ اسدالله علم
«شرفیاب شدم. شاهنشاه از بارندگی دیشب خیلی خوشحال بودند.
عرض کردم: علاوه بر آن، خبر خوش اینکه دیشب ۱۱ نفر تروریست را قوای انتظامی قلع و قمع کرده اند[لادن آل آقا، مهوش حاتمی، فرهاد صدیقی پاشاکی، احمد رضا قنبرپور، ارژنگ و ناصر شایگان در خانه امن خیابان خیام کشته شدند و حمید اشرف موفق به فرار شد. در خانه امن کن نیز عزت غروی مادر احمد و مجتبی خرم آبادی، قربانعلی زرکاری، محمد رضا قنبرپور، فرزاد دادگر و جهانگیر باقری پور کشته شدند]، امروز صبح در کنفرانس، نخست وزیر به من داد.
شاهنشاه فرمودند: تعجب است که به من خبر نرسیده، حالا که مرخّص شدی، از شهربانی تفصیل را بپرس و به من بگو، ولی البته انتظار این زد و خورد را داشتیم و به زودی در ولایات، به خصوص ولایات شمالی هم عده ای را یا می گیریم، یا می کشیم. جای آنها کشف شده و باید به آنها به زودی حمله بشود.»
(خاطرات علم، جلد ششم، ص۹۹. ۲۶ اردیبهشت ۱۳۵۵).
===
2-شاه: به رئیس احمق دانشگاه تهران بگو چگونه از دانشجویان طرفدار تروریستهای چریکهای فدایی خلق دفاع می کند؟! اگر تمام خرابکاران را گیر نیاورید، پدر شما را در خواهم آورد!
✍️ اسدالله علم
«فرمودند: شنیده ام در کارخانجات چیت سازی[کرج] اعتصابی که شده، مورد پشتیبانی دانشجویان دانشگاه تهران(البته عده معدودی) قرار گرفته، تحقیق کن برای چه؟!»
(خاطرات علم، جلد ششم، ص ۱۰۷. ۲۷ اردیبهشت ۱۳۵۵).
«فرمودند: به [هوشنگ نهاوندی] رئیس دانشگاه تهران تلفن کن که: آخر شما احمقها چه طور وساطت شاگردان طرفدار تروریستها را از من می کنید؟! این چه طرز فکری است؟! … اگر تمام این خرابکاران را پیدا نکنید و به دستگاه ها معرفی نکنید، پدر شما را در خواهم آورد!
عرض کردم: اطاعت می کنم، و واقعاً در دلم حق به اعلیحضرت می دهم که از این سست عنصرها باید گله مند باشند.»
(همان، ص ۱۱۳. اول خرداد ۱۳۵۵).
«تظاهرات گروهی از دانشجویان دانشگاهها به دنبال برخورد نیروهای انتظامی در ۲۶ و ۲۸ اردیبهشت[ ۱۱ نفر در ۲۶ در تهران کشته شدند. در ۲۸ اردیبهشت هم ۵ نفر در رشت، ۲ نفر در قزوین و ۳ نفر در کرج کشته شدند]، در تهران، رشت، قزوین و کرج بود که طی آن ۲۱ تن از افراد مسلح(از جمله ۳ زن) و همچنین ۴ تن از مأموران انتظامی کشته شدند.»
(همان).
===
پی نوشت:یکی از نویسندگان بی صوات (ببخشید بی سوات!) سایت که ادبیاتش متعلّق به دوران قاجاریه است! جایی نوشته بود:خاطرات یا یادداشتهای روزانه اسدالله علم،فقط خاطرات خشتکیه شاهنشاه است! و فلانی فقط امور خشتکیه شاهنشاه را ارسال و حواله ما می کند! یا فقط تعبیرات چاله میدانی شاهنشاه را منعکس می کند!، پس این یادداشتها بی اعتبار است!
پاسخ این بیصوات (ببخشید بیسوات! این است که: نه اینطور نیست،و آنچه در اینجا تاکنون از یادداشتهای روزانه علم درج شده فقط یادداشتهای تنبانیه یا بتعبیر دوست قجری ما،یادداشتهای خشتکیه همایونی نبوده است! بفرمایید! اینهم نمونه ای از برخوردهای شاهنشاه با دانشگاه و دانشجویان!
موارد سیاسی و اقتصادی و امور محرمانه حکومتی هم زیاد در این یادداشتها بوده و هست،و بنده هم فقط آنها را اینجا منعکس می کنم! اینها را علم وزیر دربار شاهنشاه،و ر مقطعی نخست وزیر شاهنشاه،که سمت خانم بیاری ایشان را هم داشته است،بطور روزانه یادداشت می کرده و احتیاطا به ژنو در سوئیس می فرستاده است و اصل دست نوشته او و عکس آن در آنجا هست..
در مورد فحّاشی ها و تعبیرات چاله میدانی شاهنشاه نیز،بنده بی تقصیرم! وقتی شاهنشاه در خلوت خود با ملیجک و محرم سرّ و خانم بیار خود،بی چاک دهان بوده اند،گناه دیگران چیست؟!
بله شاهنشاه در مجامع عمومی حفظ ظاهر می کرده اند و تعبیراتی مثل “مادر…” و نظائر آنرا نمی فرموده اند،اما اینکه در خلوت خود با یار غار خود بی چاک دهان و چاله میدانی تشریف داشته اند چه استبعادی دارد؟!
خوب اینها را که من یا دیگری یا جمهوری اسلامی نساخته اند،اینها را اسدالله علم،نخست وزیر و وزیر دربار شاهنشاه بطور روزانه یادداشت کرده است و رفیق نزدیک او یعنی عالیخانی که وزیر اقتصاد شاهنشاه هم بوده با امر و تحت اِشراف خانواده علم در خارج از کشور منتشر کرده است.ضمنا یادتان باشد، اسدالله علم یکسال قبل از انقلاب ایران و تاسیس جمهوری اسلامی رهسپار دیار باقی شده است.
بنابر این بجای نق و نوق و سخنان کودکانه،این یادداشتها را که بخوبی پشت صحنه های دربار شاهنشاهی را حکایت می کند باید خواند و بررسی و تحلیل کرد،و اساسا،هر خواننده متعمّق و متامّل،با دقت در فحوا و الفاظ اسدالله علم می تواند بفهمد که علم الا در موارد نادری که معترض به شاهنشاه بوده و البته در نهایت بحکم غلامی و نان و نمک خوری و پول و ملک خوری،تسلیم نظر شاهنشاه می شده است،حتی در آن موارد خشتکیه یا تنبانیه! نیز در مقام مدح گردش ها و تنوع طلبی ها و مدح کمر همایونی بوده است نه در مقام مذمّت ایشان!
این توضیح من،خطاب به یک کامنت گذار قدیمی سایت که اخیرا جهش هایی بزرگ بسوی انصاف و ادب نموده بود! و روضه “لزوم انصاف در حکایت تاریخ همایونی” و پرهیز از تعبیر “تا بوده این بوده”را خوانده بود! نیز هست.
نوری زاد ایرونی ها در دو گروه جای می گیرند:
– ک*خل ها
-ک*خل ترین ها
منهای تیغ زدن و موضوعات مالی!!! حالا ببم جان بگو تو چه جوری می تونی اینها رو به بهانه کمک و … تیغ بزنی و امانت عزیزان را از این ور به اون ور جابجا کنی و رژیم هم کاری به کارت نداشته باشه!!! رژیم نمی گه ببم جان دکون باز کردی؟!؟!؟!؟!؟!؟!؟
یادداشتهای اسدالله علم (پهلوی شناسی و عبرت)
——————————————————–
شاه : به طوفانيان بگو مصاحبه ات بد بود نپسنديدم . عَلَم :به او گفتم، از شدت ترس داشت قبض روح می شد!
✍️ اسدالله علم
«ارتشبد طوفانیان، حسب الامر شاهنشاه، جواب…وزیر جنگ آلمان را که موضوع خرید اسلحه ما را تخطئه کرده بود(چون تانک های لئوپارد آنها را نخریده ایم) [داده بود]، خوب از کار در نیاورده بود.
فرمودند: به او بگو مصاحبه تو بد بود، نپسندیدم!
من هم تلفن کردم. بیچاره داشت قبض روح می شد!»
(خاطرات علم، جلد پنجم، ص ۱۲۳. ۲۰ خرداد ۱۳۵۴)
===
پی نوشت:باز خوب بوده شاهنشاه در این مورد چند تا لیچار چاله میدانی، بار طوفانیان نکرده! شاید هم علم فراموشش شده!
بهین یاران جان درود
از اولشم گفتم بی سوات سواتم اممما صحبت که ناموسی بشه هر اسب و خری
فوق دکترا اونم تو همه رشته هارو داره اممما حساب وکتاب رو نمیشه ندید گرفت .
فرض بفرماین طبق نشقه هایی که یهود دزدیده چارتا ناموس پنج مگا تنی هم ساخته
باشیم سرجمع میشه بیس مگاتن خوب اونا لامصب هزارتا هیدروجنی دارن که کم کمش
سی چل هزار مگاتنن بعبارت دیگه در مقابل ناموس به این گندگی ناموس خودمونو زیر
میکروسکپ هم نمیشه دید خلصش اینه همون بی ناموسی خیلی خیلی کلاسش بالاتره.
در مورد موشکم اگه ما دوازده متری که جختی دو هزار کیلومتر بره داریم اون نره خر 150
متری رو تا کره ما فرستاده الانم این جور که میگن اگه تو مریخم پنهون بشیم لامصب سر
سر ناموسش به اونجام رسیده غلغلکمون میده .از این حرفام گذشته کسایی که سوات
این امور رو دارن میگن نقطه زدن فقط با جی پی اس کار میکنه که افسار اونم دستشونه
میترسم با عوض کردن مختصات اون جی پی اس کاری کنن که چش وچال خودمون رو
با ناموس خودمون در بیاریم وجوک دنیا شیم قزافی میگفت داشتم لاستیکی بچه رو عوض
میکردم که موشک نامردا از پنجره اومد تو. من که میگم این ناموس بازی هیچ عاقبتی نداره
دورشو خط بکشیم بیتره.
داش شو کشتن!
————
قیصر گفت دیگه کسی حوصله ی قصه گوش کردن نداره و خان دیی شاهنامه را بست.
دیگه کسی حوصله ی خواندن کلیدر 12 جلد رمان را ندارد. کتاب مال عصر پاچه گشاد بود. تیراژ روزنامه های کثیرالانتشار سه چهار رقمی شده است.
عصر زوال ادبیات داستانی است. فیلمش را می سازند خواندنی تر. نویسنده کیلو چند است؟ شست پایش از جوراب زده بیرون.
عصر انفجار اطلاعات، شبکه های اجتماعی و استاتوس های بند انگشتی است. کسی قصه ی میترا استاد را نمی گذارد رمان ماری آنتوانت را بخواند. عصر غلط های املایی، غلط های انشایی و نقطه گذاری های نامربوط است. عصر سوادهای نم کشیده. اختلاس را با صاد می نویسد، از ریشه ی اخلاص. روی خلوص نیت.
– عصر لژ نشینان کلاس!
سلام آقای نوری زاد ببخشید یه سوال داشتم ممنون میشم جواب بدید شما در کل سرنوشت ایران چگونه مبینید ایران به کجا خواهد رفت به سوی پیشرفت و … و یا بدبختی و … بنظر شما سرنوشت ایران مانند آلمان بعد از جنگ جهانی خواهد شد و به کشوری ویران و … تبدیل خواهد شد و یا با سرنگونی حکومت آخوندی ایران از این وضعیت در خواهد آمد و به سوی پیشرفت و … خواهد رفت که به نظر من احتمال این بیشتر است نظر شما چیست آیا ایران از این حهل و نادانی ها بیرون خواهد رفت و راه درست را پیدا خواهد کرد ؟ خیلی ممنون میشم اگر جواب بدید و من را از این فکر و … راحت کنید
——
درود گرامی
داستان کشورمان، داستان لقمه های مفتی ست که باید از گلوی این نابکاران ولایی بیرون کشیده شود. در هر کجا میان احزاب درگیری و اختلاف و افشاگری هست. اما در آنجاها اصرار بر این است که ما بهتر از شما می توانیم این کشور را اداره کنیم. داستان در اینجا بر این است که ما بهتر از شما می توانیم این لقمه های مفت را تداوم ببخشیم.
با احترام
.
ظریف:آغوش ما برای کشورهای خلیج فارس باز است/ سیاست سعودی تغییر کند فردا میتوانم در ریاض باشم
وزیر امور خارجه کشورمان در گفتگوی تفصیلی با شبکه بینالمللی العالم درباره آخرین تحولات در عرصه جهانی و منطقهای، اقدامات ضد ایرانی آمریکا، برجام و آینده آن، نقش ایران در منطقه، مسئله فلسطین و معامله ترامپ و سیاست خارجی ایران توضیحاتی ارائه داد.
به گزارش ایسنا، گفتگوی محمد جواد ظریف به شرح ذیل است:
خبرنگار: وقتی که آمریکا به طور یک جانبه از توافق هستهای خارج شده است؛ و کشورهای اروپایی هم فقط حرف میزنند؛ و در عمل کاری نمیکنند. چرا ایران به این توافق پایبند مانده است؟
ظریف: ایران دولت متعهدی دارد که به تعهدات خود پایبند بوده است. ما بر اساس قاعده قرآنی”أَوْفُوا بِالْعُقُود” همیشه تعهداتمان را اجرا کرده ایم و عهدشکن نبوده ایم. ما بر اساس برجام میتوانیم برخی اقدامات را در قبال نقض طرف مقابل انجام ندهیم. این ما نیستیم که توافق را نقض میکنیم.
برجام این امکان را به عنوان ضمانت اجرا به هریک از طرفین داده است. ایران همیشه توافق را اجرا کرده بنابراین طرف مقابل نمیتواند ادعا کند که ایران توافق را نقض کرده است. آنها این توافق را نقض کردند و ما این حق را داریم که از حقوق خود در داخل برجام استفاده کنیم و داریم همین کار را انجام میدهیم.
ایران نیازی به خروج از برجام ندارد. برجام این حق را برای ما قائل شده و به همین دلیل است که معتقدیم برجام بسیار دقیق مذاکره و نوشته شده است. ما یک سال به اروپا فرصت دادیم، اما اروپا نتوانست از این فرصت بهره ببرد.
خبرنگار: آیا پشیمان نیستید از امضای این توافقنامه؟، آیا پیش بینی نکرده بودید که آمریکاییها به توافقهای خود پایبند نمیمانند؟
ظریف: ما با آمریکا توافق نکردیم بلکه با مجموعهای از کشورها به توافق رسیدیم. اگر ما به طرف آمریکایی اطمینان داشتیم، یک توافق دو صفحهای کافی بود. حتی همین دو جملهای که در قطعنامه شورای امنیت موجود است (ایران تعهد بدهد دنبال سلاح هستهای نباشد و طرف مقابل هم حفظ روابط اقتصادی ایران با جهان را تضمین کند)، کافی بود. چرا ما ۱۵۰ صفحه مطلب نوشتیم به علت اینکه اطمینان و اعتماد نداشتیم.
چرا ماده ۳۶ را در برجام گنجاندیم که اگر طرف مقابل تعهداتش را اجرا نکرد ایران حق دارد کامل یا قسمتی از تعهداتش را اجرا نکند؟ به این علت که پیش بینی میکردیم ممکن است طرف مقابل نقض عهد کند؛ لذا برای ما غیر قابل پیش بینی نبود.
این واقعیت است که آمریکا در جهان به عنوان کشوری پایبند به تعهداتش شناخته نمیشود و ما هم زمانی که وارد فرایند مذاکره شدیم بر اساس توهم وارد مذاکره نشدیم چرا که میدانستیم با گروهی از کشورها وارد گفتگو شدیم که در بین آنها کشوری هست که چندان به مقررات بین المللی متعهد نیست.
همین واقعیت درباره توافق پاریس»، «نفتا»، «همکاریهای پاسیفیک» و «پیمان منع موشکهای هستهای میان برد» هم مطرح است. آمریکا به این توافقاتی که داشته نیز پشت کرده است؛ بنابراین اگر کسی قرار باشد با آمریکا توافق کند باید تمام این ملاحظات را داشته باشد.
ما در تهیه برجام به این ملاحظات دقت کرده ایم و امروز نیز بر اساس ماده ۳۶ برجام، اقدامی کاملاً قانونی انجام داده ایم.
خبرنگار: ایران از دادن مهلت ۶۰ روزه به اعضای برجام چه اهدافی را دنبال میکند؟
ظریف : اولتیماتوم یا فرصتی برای طرف اروپایی تعیین نکردیم، ما اعلام کردیم که شما [اروپاییها]یک سال است که پس از خروج آمریکا از برجام ضمن این که لساناً صحبتهایی کرده اید، اما عملاً هیچ اقدامی انجام ندادید، لذا ما گفتیم برنامه ما این است، ما ظرف ۶۰ روز این اقدامات را انجام میدهیم، در ۶۰ روز دوم این اقدامات را انجام میدهیم، هر زمان که شما تعهدات خود را انجام دادید ما میتوانیم به میزانی که شما تعهدات خود را انجام میدهید اقدامات خود را به حالت سابق باز گردانیم.
یعنی ما تنها اطلاع رسانی کردیم، بعضیها آمدند از این به عنوان اولتیماتوم یاد کردند، نه ما سال گذشته زمانی که ترامپ از توافق هستهای خارج شد گفتیم که اگر شما تعهدات خود را اجرا نکنید یعنی حقوق اقتصادی مردم ایران در برجام را تضمین نکنید ما از مقررات داخل برجام استفاده خواهیم کرد و امروز هم از همان استفاده کردیم…..
خبرنگار: چه وقت با ترامپ تماس خواهید گرفت، یا آنکه ممکن است جواب تلفن ترامپ را بدهید؟ زیرا شما پیش از این در توئیتر خطاب به ترامپ گفتید که زمانی که طبق شرطهای ما برای مذاکره آمادگی داشته باشی با ما تماس خواهی گرفت. چه زمان به ترامپ پاسخ خواهید داد و تحت چه شرایطی و با چه شرطهایی؟
ظریف: تصمیمگیری در این زمینه باید در مراجع عالی کشور انجام شود. معتقدیم که پیشنیاز این موضوع آن است که گفتگو باید معنا و مفهوم داشته باشد.
گفتگو زمانی معنی پیدا میکند که طرف مقابل به تعهدات خودش پایبند باشد و گرنه ما ماهها با آمریکا گفتگو کردیم. از نظر ما این دولت آمریکا با دولت قبلی و دولت بعدی هیچ فرقی نمیکند. برخی فکر میکنند که ما با آقای ترامپ مشکل داریم. اینگونه نیست.
همانگونه که گفتم ما با دولت آمریکا مذاکره کردیم، اما آنها تعهداتشان را اجرایی نکردند. در دوران آقای اوباما، دولت آمریکا همه تعهداتش را عملی نکرد، عهدشکنی کردند. در زمان آقای ترامپ هم به صراحت از برجام خارج شدند و پیمان شکنی کردند.
این نشان میدهد که ما دولتی را در مقابل خودمان نداریم که بتوانیم با او گفتگو کنیم؛ چون گفتگو برای گفتگو که معنی ندارد. ما گفتگو میکنیم که به یک توافقی برسیم.
توافق هم برای توافق نیست؛ توافق برای اجرای توافق است. الان ما یک توافق ۱۵۰ صفحهای داریم. آمریکاییها در هیچ زمانی از برجام توافقی بهتر در موضوع هستهای به دست نخواهند آورد…..
https://www.entekhab.ir/fa/news/480364/
محمد هاشمی: امام هر نوع بدآموزی و هتک حرمت افراد در صداو سیما را به شدت نهی میکردند/ بداخلاقیها تماما جناحی و ریشه در جنگ قدرت است
به مناسبت سی امین سالگرد ارتحال معمار و رهبر کبیر انقلاب اسلامی، حضرت امام خمینی (ره) خبرگزاری شفقنا سلسله گفت و گوهایی را با برخی شخصیت ها، اساتید و کارشناسان درباره مکتب فکری، شیوه رهبری و ابعاد شخصیتی ایشان به انجام رسانده است.
به گزارش شقفنا، در نهمین گفت و گو محمد هاشمی معتقد است: انقلاب امام اولین انقلابی بود که در مدت کوتاهی تمامی زیرساخت ها توسط مردم تعیین شد. بنابراین امام اعتقاد عمیقی به مردم و حق مردم داشت و حق مردم را حق الناس می دانستند و جنسیت برای ایشان مطرح نبود.وی همچنین می افزاید: امام نسبت به رسانه هر نوع بد آموزی را نفی می کردند و عقیده داشتند نباید در رسانه بدآموزی وجود داشته باشد و رسانه را به عنوان دانشگاه عمومی سراسری تعریف می کردند.
متن گفت وگوی شفقنا با محمد هاشمی را می خوانید:
https://www.asriran.com/fa/news/670835/
———–
درود استاد حوزوی گرامی
همین محمد هاشمی و اعضای خانواده ی هاشمی رفسنجانی همگی معتقدند که هاشمی رفسنجانی را آقا سیدعلی خامنه ای به زیر آب فرستاده. منتها روزگار است دیگر. اگر می خواستند بر یافته های خویش اصرار ورزند، آقا محسن به شورای شهر راه نمی یافت و آرزوی رییس جمهوری در سر نمی پروراند. البته اگر دسترسی به بیت مکرم دارید، یک خدا قوتی به حضرتش اهدا بفرمایید.
با احترام
.
“همگی معتقدند که هاشمی رفسنجانی را آقا سیدعلی خامنه ای به زیر آب فرستاده”.
(پایان)
—-
1- سند این گزاره شما که “همه معتقدند”چیست؟
2-بر فرض که “همه آنها معتقدند” سند قطعی آنان بر این ادعا چیست؟
—-
تبصره:لطفا هنگام پاسخ،از پشتک وارو زدن،حواله دادن به این و آن،و تغییر موضوع خودداری فرمایید!
آ مورتی انقلاب ام ام فتنه شرالفقها در آخر الزمون بود که پیغمبر پیشگوئی فرمودن
یادداشتهای اسدالله علم (پهلوی شناسی و عبرت)
——————————————————–
عَلَم: با شاهنشاه و ملکه انگلیس و شهبانو در ظهر روز رمضان ناهار و شراب میل می کردیم! دیدم رئیس دفتر مخصوص شاهنشاهی که صوفی مسلک است، ناراحت است. شعری از حافظ برایش نوشتم و منقلب شد!
✍️ اسدالله علم
«ساعت ۱۱.۴۰ ملکه انگلیس وارد شد. قبل از ناهار یک ساعت مذاکره داشتیم. من را هم فرمودند در مذاکرات باشم…
علیا حضرت شهبانو تشریف داشتند، ولی کمتر در صحبت [مداخله] می فرمودند…
سر ناهار [معینیان] رئیس دفتر مخصوص شاهنشاهی هم بود. چون رمضان بود، ایشان که مرد بسیار خوب و صوفی و با صفات عالی است، متأسفانه (؟!) مشروب نمی خورد(گو این که غیر رمضان هم نمی خورد).
دیدم زبان انگلیسی هم خوب نمی داند. قدری بین انگلیسها نشسته ناراحت است. من پهلوی ملکه نشسته بودم… شعری از حافظ به خاطرم رسید، برای معینیان رئیس دفتر مخصوص نوشتم: “بر در شاهم گدایی نکته ای در کار کرد/ گفت بر هر خوان که بنشستم خدا رزّاق بود”!
ایشان شعر را خواند. دیدم منقلب شد! چون من هم واقعاً از روی اخلاص نوشته بودم، از انقلاب ایشان منقلب شدم!
بعد از ناهار می گفت، تو مرا مست کردی!»
(خاطرات علم، جلد سوم، ص ۲۵۱. اول آبان ۱۳۵۲).
===
پی نوشت:مبادا یکوقت در مورد شاهنشاه و غلامش و بقیه درباریان خیال بد کنید! ببینید ظهر روز ماه رمضان چقدر اهل معرفت و شعر و شراب و انقلاب های روحی بوده اند!
سید جان!
اول میگی امثال نوریزاد پول مفت بازنشستگی میخورن!بعد که بهت حالی میکنن که باباجون این قانون تامین اجتماعی یه قانون بین المللی و نوعی بیمست که هر ماه قسمتی از حقوق کارگران و قسمتی از کارفرما کسر میشه تا سرپیری چندرغاز به طرف بدن(البته به این کار ندارم که برنده اصلی بیمه ها هستن چون اصولا فهموندنش به تو کار عبثیه)میگی بله میدونم ولی کسیکه ذیل قانونهای مترقی حکومت اسلامی داره عشق و حال میکنه(لابد با ۲ تومن حقوق بازنشستگی!!)نباید با این قانونا قصد براندازی و نمک به حرومی داشنه باشه.بعدش من با سند و مدرک بهت حالی میکنم که اخوی این قوانین از زمان رضاه شاه ملعون شروع شده و قبل انقلاب پرشکوه اسلامی وضع شده و اصولا ربطی به شماها که کل فکرتون تو قوانین خلا و پای راست و دست چپ خلاصه میشه ربطی نداره و اگه این استدلال سید ما درست باشه چرا قبل انقلاب اونایی که نون پهلوی رو خوردن نمک به حرومی کردن و ریختن تو خیابون باز مثل موشی که لای در گیر کرده باشه شروع به جیغ و داد میکنی و بعد با یه مشت حرفای بی ربط که اگه قصد براندازی دارین یا اسلحه بگیرین یا تظاهرات کنین و….شروع به فرافکنی میکنی.آخه عزیزم یا بحثی رو وانکن یا اگه تو جایی مثل اینجا خواستی غمزه آخوندی بیای خیال نکن پای منبره کسی چیزی حالیش نیست مثل گوسفند بر و بر نیگات میکنن.اینجا همچین میزنن تو سر منبریه که سه دور دور خودش بچرخه با مخ بیاد زمین.
حالا کلی بار ما کردی که جر و بزه نداریم و بزدلیم و چی و کل هنرمون پف کردن به هوا و آشغال جمع کنیه(که البته اونام محل بحثه که این چه حکومت مترقیه که تحمل چهارنفر که به هوا پف میکنن هم نداشت!!و…..) و ادامه دادی که آخوندا قبل انقلاب به چند دسته مفت خور مثل درباری ها و ترسو و نون به نرخ روزخور مثل حضرت آیت الله مکارم و مصباح و جنتی و راسته خور مثل حضرت امام و دوستان تقسیم میشدن که ربطی به بحث نداشت.لااقل این سوالای منو جواب بده که از حلوای بودجه نشر آثار امام چه خبر؟پول مفت اون مشمول حق بازنشستگی میشه یا نه؟
و یه سوال دیگه اینکه بر فرض محال تغییر رژیم(گفتم محال یهو حالت بد نشه بری مطالبه بیمه عمر کنی)آیا تو و کس و کارت مطالبه حقوق بازنشستگی میکنین یا نه؟
ناشناس گرامی ؛ گربه را هر طوری به هوا پرتاب کنی سر چهار دست و پا به زمین می اید ؛ اخوندک این سایت به هیچ منطقی پایبند نیست و َضمن انکه وجودش پر از تضاد و تناقض است صحبت از تناقض رفتار دیگران میکند ، بحث ابنست که اینان حتی حق حیات برای مخالفین قایل نیستند زیرا ایران را کشور فتح شده از طریق اسلام میدانند ؛ افرادی نظیر مطهری ؛ مفتح ؛ بهشتی ؛ باهنر و…. حقوق بگیران وزارت اموزش و پرورش زمان شاه که وزیر ان دکتر خانم فرخ رو پارسا بود ؛ بودند که بعد از پیروزی همین نانجیبان ناجوانمرد که ان روز همه کاره انقلاب بودند این خانم مظلوم را به جرم زن بودن اعدام کردند گرچه مظلومیت و بی گناهی این زن باعث شد که اینان نتوانند شب را سحر کنند و مشمول ؛ گفتا که را کشتی تا کشتی شوی زار شوند ؛ باوجودی که این مفتخوران هم چون کنه و زالو و کرم اسکاریس بر بدنه نحیف این ملت چسبیده و خون میمکند ولی باز برای میزبان حق حیات قایل نیستند
یکی مثل خانم مرکل میره دانشگاه هاروارد و وسط آمریکایی ها نظرش رو میگه،اونوقت کل جمعیت به مدت ۱۱ دقیقه براش دست میزنند.اونوقت این مدعی رهبر مسلمین جهان جرات نمیکنه تا همین شابدالعظیم خودمون بره. من گمون کنم که شما با این مقایسه تون یه مقداری بی انصافی کردین
دوستان داستان قتل همسر نجفی یک دعوا باندی بین باند های حکومت بر سر قدرت و … در حکومت است و آن باند این باند را میزند و این باند هم آن باند را می زند و یعنی دعوا فقط بر سر قدرت و … است و فقط ما مردم هستیم که بین این باند های حکومت آخوندی داریم به نابودی کشیده میشیم و …
درود بر شما برادر، دوست و معلم عزیزم
جناب آقای نوریزاد
کاملا احساس و موقعیت شما را درک میکنم و تنها خدمتی که میتوانم در مقابل این همه آسیب و خطر و از همه مهمتر از بین رفتن زره زره وجودتان انجام دهم، رساندن صدا و مبارزات شما به جامعه جهانی و بلاخص به مسئولین دولت وقت سوئیس و دیگر جراید و خبرگزاری ها باشد.
بعد از چهل سال از عمر این فرقه تبهکار و دیدن هزاران هزار آدمها که ادعای حزب و اپوزیسیون و مبارزه نمودند برای آزادی و سربلندی ایران عزیز در مقابل این همه قتل و غارت به جرأت میتوان تنها از شاهزاده رضا پهلوی عزیز و در کنارش از آقای محمد نوریزاد نام برد که تنها هدفشان ارتقاء و سربلندی ایران و ایرانی است که هیچ بدنبال پست و مقام نبوده و نخواهند بود
همیشه و در همه جای از شما و از مسئولیتی که برای خود در این راه آزادی و در دفاع از حقوق بشر و مبارزه در پیش گرفته اید سخن گفته ام و خواهم گفت.
امیدوارم امیدوارم که تمام مردم ایران تمام معترضین تمام دختران و پسران و مردان و زنان به بند کشیده و در اسارت این فرقه تبهکار به فداکاری ها و رشادتها و مبارزات شما آگاهی پیدا کنند و در این راه خطیر همراه و همیار شما باشند و بیرون آیند از این پیله نکبت بار جهل و ترس و خودفریبی که ثمره اش پایداری چهل سال ظلم و غارت (فرقه تبهکار اسلامی ) از ایران شده است.
متاسفانه قدرت و پول چشم اکثر مدعیان به ظاهر معترض داخلی و خارجی به این فرقه تبهکار را کور کرده و تا آنجایی پیش میروند که اندکی و سهمی از این سفره پهن شده نصیبشان گردد.
مطمئن باشید سکوت نخواهم کرد در مقابل این جان فدا کردن شما بخاطر آزادی ایران و ایرانی از چنگال حکومت آخوندی دیکتاتور این فرقه تبهکار اسلامی
پاینده ایران
این تعبیر “فرقه تبهکار” از تعبیرات گوهر بار پسمانده پهلوی در امریکاست که بر زبان و قلم سلطنت طلبان جاری می شود و در نوشته های این سایت هم زیاد دیده می شود،معلوم است شاهیست ها و سلطنت طلب ها نسبت به گذشته بیشتر به این سایت سرک می کشند،به این دنباله روهای جقّه همایونی و پسمانده پهلوی ها توصیه می کنم: حالا که اینجا سرک می کشند،برای اینکه متوجه شوند “فرقه تبهکار”چه کسانی بودند، یادداشتهای اسدالله علم وزیر دربار و یار غار و محرم اسرار شاهنشاه که در این سایت در حال انتشار است را از نظر دور ندارند و در آن تامل کنند.
همین!
درود آقای نوریزاد عزیز
چند روز پیش با شخصی که اکنون در نظام فرقه تبهکار دستی در کار دارد گفتگویی داشتم که اتفاقا صحبت از شما به میان آمد در میان صحبتهایش بسیار بسیار تاکید بر این بود که شما تمام رشته های این فرقه را پنبه نموده اید و احساس این فرقه تبهکار بر این بود که به شما اجازه مانور دادند تا به هدف و برنامه های طراحی شده خود دست یابند و نظرشان بر این بود شما هم به مانند دیگر آدمها خریدنی هستید و بلاخره در یک جایی و در یک زمانی خود را میفروشید و یا اینکه به مانند دیگران در یک زمانی خسته میشوید و در انتها وارد مسیری که آنها طراحی کردند میپیوندید.
و این یعنی همانی که به عرضتان رساندم این حکومت تبهکار احساس میکرد که از وجود شما استفاده لازم را میبرد چون بیشتر با رسانه ها مصاحبه و مناظره و میزگرد برگزار میکنید و الان یک فرد شناخته شده برای اکثر سازمان ها و حکومت های دنیا هستید، و به دنیا میگویند ببینید اعتراض در ایران آزاد است حتی بیشتر از کشورهای دیگر و به گمانشان از روی شما میتوانند بسیار کپی بزنند به مانند خزعلی ها و زیباکلام ها و طبرزدی ها و مهاجرانی ها و گنجی ها و مهندس شریعتمداری ها و ……..که در انتها منجر به « یک حزب و گروه یا تشکلی به مانند (تشکل سوخته اصلاحطلبان )که بتواند عموم یا اکثر مردم را همراه خود داشته باشد » دقیقا میدانستند اینگونه افراد تنها هدفشان استمرار این فرقه تبهکار است و در کنارش سهمی از این سفره و کمی بیشتر داری یک تشکل و حزب و گروهی که بتوانند در بازی انتخابات به بازی گرفته شوند و با بازی دادن مردم حمایت تشکل دانشجویی و گروهی از مردم را دنبال خود داشته باشند
بله احساسشان این بود بلاخره در میانه راه شما خسته میشوید از این راه و مبارزه و ناخودآگاه به بازی آنها و به مهره آنها افزوده میشوید.
اما شما را نه توانستند بخرند و نه توانستند خسته کنند و وارد بازی خود نمایند.
بلکه تمام نقشه و سرمایه گذاری چند ساله آنها و تمام کپی کردن هایشان و آدم هایشان را رسوا و نقاب از چهره هایشان برداشتید.
و علت ممنوع الخروجی و ضبط و توقیف گذرنامه« پاسپورت » شما و برخورد قهرآمیز افرادی به مانند آقای خزعلی و…..هم در همین راستا است و از آن به نوعی به عنوان اهرم فشار بر شما و آوردن شما به راهی که آنها طراحی کرده اند میباشد.
به دنبال جایگزین کردن تشکل و احزاب سوخته اصلاح طلب و اصولگرا و امیدگرا هستند.
به همین علت از افراد گوناگون طبرزدی( حمایت گروهی از دانشجویان)
مهندس شریعتمداری( حمایت گروهی از معترضان خارجی)
خزعلی( حمایت گروهی از مراجع و مذهبیون داخلی)
زیبا کلام( حمایت گروهی از اساتید و دانشگاهیان)
؟؟؟؟؟( حمایت گروهی از وکلا و حقوق بشری)
دقیقا به دنبال یک تشکل و حزب جدید که بتوانند مدتی و چند سالی با آن مردم را به بازی انتخابات و استمرار این فرقه تبهکار اسلامی تروریست بیانجامد.
بهین یاران جان درود
حکایتی است این علم کردن آقای علم ودر سایه علم علم علمداری صیدی کو
چنان در شناخت و بررسی خشتک شاه و مرحوم علم غرق شده که بگویند البته از
زبان علم “همه سران ممالک فلان ده هستند چرا که چش در چشم مردم به آنها
دروغ (همان تقیه) می گویند خوب خمینی و خامنه ای هم و بالاتر از آنان کسی کو
با خر برقی به خدا با فاصله دو کمان (حداکثر سه متر) می رسد .جالب است که
قبل تر ایشان را نامحدود ودر همه مکان ها توصیف کرده بود اینک میخ کوبش کرده به
یکجا پس یکی دروغ می گوید چش در چش امت .جالب تر آورنده این جفنگیات در این
سایت هر روز دروغی نو تحویل می دهند چش در چش همه که یکی از آنها همان
فحش علم به خود و همپالگی هایش است که هیچ عاقلی انجام نمی دهد و اگر
واقعن گفته باشد مریض روانی است که اعتبار خاطراتش به همان اندازه ادعاهای
صید گرفتار در خشتک او و شاه است .گرچه هیچ یک بعکس ملایان نشان پینه بر
پیشانی ننهاده بودند .
نجفی می توانست مقتول را طلاق دهد و نهایتش مهریه او را بدهد و این را یک آدم بی سواد هم می داند چطور نجفی اینرا نمی دانست عجیب و ربط قتل به مشکلات خانوادگی غیر قابل توجیه و مسخره است به خصوص که او شب قبل اسلحه را پر کرده که نشانه بر نامه ریزی قبلی برای قتل بوده، به خصوص که قرار بوده مقتول یک مصاحبه افشاگرانه بکند، قاتل دو ساعت بعد از مرگ در خانه بوده و باید مدارک مهمی که قرار بوده افشا شوند را بیرون برده باشد و چهار ساعت به قم می رود تا شاید خارج از کنترل امنیتی و استراق سمع مدارک را نابود و با بقیه دوستان و طراحان قتل هم برای بقیه اقدامات همفکری کند، بنابراین ممکن است مقتول به اطلاعات بسیار مهم سیاسی مثلا در مورد جاسوسی و خیانت در مورد نجفی و احتمالا گروهی دیگر دست یافته بود که این اطلاعات انقدر مهم بوده که نجفی خونسردانه و بی رحمانه وی را می کشد که با توجه به شلیک به قلب مقتول نشانه عزم قاطع قاتل برای کشت بوده تا سرنخ از بین رود چون نجفی هیچ سابقه ای قبلی از فساد اخلاقی و یا اختلاس نداشته که ترسی از افشای آنها داشته باشد ولی او در ابتدای انقلاب عضو اطلاعات نخست وزیری بود که افراد خطرناک و مرموزی مثل مسعود کشمیری و سعید امامی و قدیری (عضو مجاهدین خلق و طراح ترور اقای خامنه ای ) ، تقی محمدی ( خودکشی در زندان به اتهام همکاری با کشمیری در انفجار کاخ نخست وزیری ) هم عضو آن و همکار نجفی بودند.
اخبار: ضعیفه دوم حاج ممدعلی پنج شنبها برای دعای کمیل میرفته خونه حاج حبیب الله پیمان (اینم یکی دیگه از اون همه عمر گمراهان).
مش قاسم: اینا اینن دیگه. حاج حبیب و حاج ممد، حاج علی و حاج ممد علی و حاج مصطفی و حاج بهنزاد، حاج حسن و حاج حسین و حاج ……. خلاصه برادران منقلابی همه سر و ته یه کرباسچی هستن. بیخود نیست همهشون استمرار طلب هستن، همهشون سر تا پا در فصل و فسق و فجور غوطه میخورن.
“ناشناس آشنا
12:17 ق.ظ / می 29, 2019
ساسانم اگه مارو هم مثل ظریف داخل آدم حساب نمیکنی لطفا توضیح بفرما ”
خیر گرامی به هیچ وجه. چرا همچین فکری میکنید؟
پاسخی به ناشناس های آشنا
چهل سال از پایان سلطنت پهلوی میگذرد. چهل سالی که بارزترین جنبه ان پهلوی ستیزی بی پایان بوده و انتقام گیری از هر کس وهرچیز که نمادی ازان دوران بوده و باشد وهنوز دو گروه نمیتوانند روزی را بدون حواله دشنام و توهین به دو پادشاه ان دودمان سرکنند. یک گروه ملاهای ریزو درشت هستند و دیگری انواع رنگارنگ کمونیستها (توده ای و مجاهد و فدایی و تروتسکیست و مائویست و استالینیست و غیره و غیره ) . ناشناس آشنا در همین پست میگوید ” من لازم نمیدانم که کاستی های دوران شاه را بشمارم چون در باره آنها خیلی زیاد در این سایت هم خودم و هم دیگران نوشته اند یا از جاهای دیگر مطلب انتخاب کرده و گذاشته اند”. اگر چه ایشان اذعان میکند که خود اووهمفکرانش بارها از عیوب و کاستی های ان دوران نوشته اند ولی اگر دیگری نکته مثبتی در مورد خدمات محمدرضا شاه و پدرش بنویسد بلافاصله با لوندی او را به القابی چون “شاه جونی” ، “شاه الهی” ، “نوکر جقه همایونی” و چه و چه مفتخر میکنند. یعنی از نظراین رفقاهیچ نکته مثبتی دررژیم سابق وجود نداشته وایران درتمام ان دوران درتباهی وسیاهی و فساد وفلاکت غوطه وربوده وهرکس غیرازاین بگوید خائنی است که میخواهد پسر شاه را به سلطنت برگرداند.
دشمنی بی انتهای ملاها با رضاشاه بالاخص بخاطر تلاش او درکوتاه کردن دست آنها از مراکز قدرت (آموزش و قضاوت و سلطه بر جان و مال و ناموس مردم آنچنان که در زمان قاجار معمول بود) وجدا کردن دین ازسیاست و مملکتداری است. ولی به گمان من رفتاروگفتارچپ های ایران دراین زمان ناشی ازعذاب وجدان ازیکطرف واحساس بازندگی و کلاه گشادی که بسرشان رفته ازسوی دیگر است . اکبر گنجی (که اخیرا موردعنایت شدید سید مرتضی قرارگرفته) درمقاله ای تحت عنوان “اسطوره خمینی چگونه ساخته شد” در خرداد ۱۳۹۳ بخوبی نقش گروه های چپ ایران را دربرآوردن مذهب وشخص خمینیی دربرابرشاه نشان میدهد. ازخسرو گلسرخی گرفته که در دادگاه میگوید “من که یک مارکسیست – لنینیست هستم برای نخستین بارعدالت اجتماعی را درمکتب اسلام جستم” وادامه میدهد”آنچه را که خلق ها تکرارمیکنند راه مولاحسین است … در یک جامعه مارکسیستی اسلام حقیقی بعنوان یک روبنا قابل توجیه است” ، تا رضا براهنی که ادعا میکند با آمدن خمینی “ایران سرانجام پا به مرحله ای خواهد گذاشت که درپایان ان فقر ، افلاس ، خفقان ، ورشکستگی ، نومیدی ، آزمندی و حرص سرمایه دارانه ازمیان برخواهد خواست وایرانی ازهرج و مرج اقتصادی بی نقشه و حکومتی بی برنامه نجات خواهد یافت” !!! احسان طبری توده ای سرشناس مینویسد “اسلام نوین انقلابی که دروجودامام خمینی مظهریت میابد وسنن دموکراتیک اسلام …با اندیشه سوسیالیسم قرابت مییابد”!! مشت نمونه خرواراست و مجاهدین وفداییان را که همه داستانشان را میدانیم. رفقا بتی ساختند که اولین کارش تکفیر و قلع وقمع خودشان بود بنابراین ناچارند جهت تسکین خودشان تا میتوانند دلیل و برهان بسازند که چرا راهی که رفتند لازم بود. بگذریم از اینکه مجاهدینی که یکروز رهبرشان (رجوی) میگفت “..باز هم صریحا تذکر می دهم که تا وقتی که یک انقلابی و یک مجاهد خلق در میهن ما وجود دارد، آمریکا نباید و نخواهد توانست که به این کشور بازگردد” حالا که ازکرامات مارکس ولنین و صدام و یاسرعرفات ناامید شده اند تنها راه رسیدن به قدرت را درآویختن به عبای بن سلمان و قبای عموسام یافته اندوامیدوارندکه دررکاب جان بولتون به ایران برگردند.
تلاش مستمرو هماهنگ این دو گروه (آنچه که شاه “ائتلاف نا میمون سرخ وسیاه” مینامید) برای سیاه نمایی مطلق نزدیک به ۶۰ سال از تاریخ کشورمان بنظر من گناهی نابخشودنی نسبت به نسلهای آینده است . هم نسلهای من که تقریبا نیمی ازعمرشان را دردوران پهلوی گذرانده اند ودرنیمی دیگرسعادت زندگی (چه عرض کنم!) در بهشت اسلامی را داشته اند وظیفه اخلاقی ومیهنی دارند که دربرابراین مسخ تاریخ بایستند و روشنگری کنند. بله ایران در زمان محمدرضا شاه مسائل اجتماعی و سیاسی فراوانی داشت ولی آنها که الگوی ایده الشان روسیه شوروی و چین مائو تسه تنگ و خلافت اسلامی بود نمیتوانند هنوزخودشان را ببهانه نبودن آزادیهای سیاسی دران دوران تبرئه کنند و مسئولیت فاجعه ای را که برای ملت ایران بوجود آوردند نپذیرند.
ناشناس اشنایمان با تمسخر میفرماید “این دوستان شاه جونی ما که این جا مینویسند , و در جاهای دیگر هم , از میان طبقه متوسطه جامعه ما درزمان شاه هستند که از میان آن ها آنها که در ایرانند هنوززیر خط فقر روزگارمیگذرانند و درخارج هم اگرهستند جزعده اندکی به همان زندگی سطح پایین قانع شده اند. این ها درزمان شاه و اوج شکوفایی اقتصاد ایران زندگی خوبی داشتند و قابل فهم است اگر حالا برای آن دوران آه می کشند و لب به تأسف میگزند که چرا قدر ندانستند.”
بله دوست عزیز ، طبقه متوسط جامعه ایران که عمدتا طی دودهه آخرسلطنت پهلوی رشد یافت امروزدرداخل ایران بکلی نابود شده و حالا همانها زیر خط فقر زندگی میکنند وافسوس میخورند . ولی حتما میدانید که درسراسر جهان رشد طبقه متوسط مهمترین نماد پیشرفت وسلامت یک جامعه وتنها راه کاهش فقرواختلاف طبقاتی است . همان چیزی که “جامعه بی طبقه توحیدی” رفقا قرار بود برایمان بسازد! البته که باید افسوس خورد و لب گزید که امروزبجز گروه معدودی تمامی ملت ایران در طبقه پایین قرارگرفته اند و روزبروزهم پایینترمیروند.
حرف آخراینکه نقدکمبود ها واشتباهات دوران گذشته لازمست ولی انصاف را فدای اغراض شخصی نکنید . دائما به جوانان این مملکت بلازده نگویید تا بوده همین بوده و این ملت هرگزهیچ پیشرفت و موفقیتی نداشته و هیچوقت جزدزدی و فساد دراین سرزمین نروییده . بگذارید نسل جوان بداند که ما همیشه اینچنین نبوده ایم و پس رفته ایم …. نه تنها از منظرمالی و اقتصادی بلکه در همه شئون زندگی و وحشتناکترازهمه دراخلاق وانسانیت و شرف وهمبستگی.
این دست کجه (منظورم فیزیکی نیست): تنها راه مقابله با فشارهای آمریکا، اعمال فشار متقابل است
مش قاسم: اره تو هم برو صادرات نفت آمریکا رو به صفر برسون، هواپیمابر هم بفرست تو خلیج آمریکا. ولکن، از همه چیز مهمتر یه دست کجی مثل خودتو بفرست آمریکا که دمار مردم آمریکا رو در بیاره و به خاک سیاه بنشونتشون.
این دست کجه (منظورم فیزیکی نیست): ناموس و آمریکا و مذاکره و از این حرفها.
مش قاسم: حاجی بیا توی خیابونای این مملکت تا با آباد کردن ناموس خودت و هفت جد و آبادت آشنا بشی.
«آمدنیوز» برای نخستینبار افشا میکند: «میترا استاد» مسئول یکی از «فاحشهخانههای حسین طائب» بوده است
بر اساس اسنادی که از مرحوم «محمدحسین تاجیک» فرمانده مقتول قرارگاه خیبر (https://farsi.alarabiya.net/fa/iran/2016/09/30/%D9%81%D8%B1%D9%85%D8%A7%D9%86%D8%AF%D9%87-%D8%B3%D8%A7%D8%A8%D9%82-%D8%A7%D8%B1%D8%AA%D8%B4-%D8%B3%D8%A7%DB%8C%D8%A8%D8%B1%DB%8C-%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86-%D8%AA%D9%88%D8%B3%D8%B7-%D9%86%D9%87%D8%A7%D8%AF%D9%87%D8%A7%D9%89-%D8%A7%D8%B7%D9%84%D8%A7%D8%B9%D8%A7%D8%AA%D9%89-%D8%AF%D8%A7%D8%AE%D9%84%D9%89-%D9%83%D8%B4%D8%AA%D9%87-%D8%B4%D8%AF%D9%87-%D8%A7%D8%B3%D8%AA) با صدای خود وی در تحریریه «آمدنیوز» موجود است، «حسین طائب» چندین «فاحشهخانه لاکچری با دختران بسیار زیبا» را با حمایت سازمان اطلاعات سپاه در سطح شهر تهران و نقاط دیگری از کشور اداره میکند.
وظیفهی افراد شاغل در این فاحشهخانهها، جمعآوری اطلاعات و اسناد از مقامات و مسئولین کشور و هدایت آنان به سمت مسئولان، برای به فساد کشاندن آنان است. افراد شاغل در این فاحشهخانههای غیر رسمی، به انواع تجهیزات مدرن جاسوسی تجهیز میشوند تا مسئولان کشور را در محافل خصوصی به دام تورهای امنیتی کشانده و از طریق پروندهسازی اخلاقی برای آنان، این مسئولان را تحت کنترل نهادهای امنیتی درآوردند.
«میترا استاد» یکی از این افراد بود که قبل از ازدواج با «محمدعلی نجفی»، در منزل خود در کوی فراز با وی آشنا شده است. «میترا استاد» در این منزل شش دوست جوان و زیبا داشت که مأموریت آنان، به تور انداختن اعضای حزب کارگزاران سازندگی از جمله «محمدعلی نجفی» بوده است. در ازای این مأموریتها، مبالغی نقدی در پاکت نامه قرار داده شده و ضمن پرداخت به این «پرستوها»، از آنان حمایت قضایی و امنیتی در مقاطع مختلف نیز صورت میگیرد.
«استاد» با همکاری دوستانش برای «محمدعلی نجفی» تور امنیتی پهن کرد و با کشاندن آنان به منزل خود، در حین اعمالی چون سکس، مصرف مشروبات یا مواد مخدر، برای بسیاری از نزدیکان نجفی از جمله خود او، پرونده امنیتی و اخلاقی تشکیل داد.
پس از آنکه «نجفی» برای شهرداری تهران انتخاب شد، «حسین طائب» با احضار او به دفتر خود، تمامی عکسها و فیلمهای حضورش در منزل کوی فراز «میترا استاد» را در اختیار وی گذاشت (https://t.me/sedaiemardom/39841)و از او خواست تا منصب شهرداری تهران را به دلیل مخالفت «علی خامنهای» قبول نکند که با توصیه «اسحاق جهانگیری» معاون اول رئیسجمهور، «نجفی» درخواست «طائب» را رد کرد و ناچار شد برای بیاثر کردن این پرونده، «استاد» را به ازدواج خود در بیاورد.
متأسفانه در نظام به ظاهر دینی ایران که از «دین» برای کاسبی و دوام حکومت استفاده میشود، این تورها از سوی نهادهای امنیتی کشور، امری مرسوم و متداول است. «مریم ابراهیموند» (https://t.me/sedaiemardom/24468)یکی از این پرستوها بود که با برقراری ارتباط خارج از عرف با «علی جنتی» وزیر پیشین فرهنگ و ارشاد اسلامی (https://t.me/sedaiemardom/8558)، وی را به استعفا از وزارت کشاند و زمانیکه از «حسین فریدون» (https://t.me/sedaiemardom/25205) باردار شد، به اتهام کلاهبرداری (https://t.me/sedaiemardom/25203)به زندان قرچک (https://t.me/sedaiemardom/25204) افتاد تا نتواند فرزند «حسین فریدون» را در زندان سقط کند.
گفتنی است «سیدعلیرضا سجادپور» یکی از مدیران لایق سینمایی کشور نیز قربانی همین تور امنیتی توسط «مریم ابراهیموند» شده است.
(https://t.me/sedaiemardom/14424)«آمدنیوز» مکررا در اخبار و تحلیلهای خود عنوان کرده که تنها راه «علی خامنهای» برای کنترل مسئولان، به فساد کشاندن آنان است تا از طریق مفاسد، آنان را به افرادی مجیزگو و بله قربانگو تبدیل کند.
در این میان نقش خبرنگار امنیتی باشگاه خبرنگاران جوان مستقر در کشور آلمان، که برای نخستینبار با هدایت نهادهای امنیتی از «میترا استاد» رونمایی کرد و «نجفی» را در تور «حسین طائب» تثبیت کرد، جالب توجه به نظر میرسد و دیگر هیچ شکی در مزدوری وی برای نهادهای پلید و کثیف امنیتی جمهوری اسلامی برای مردم باقی نمیگذارد. معاونت در ریختن خون دو انسان، یتیم کردن پسر «میترا استاد»، از هم پاشاندن چند خانواده و… کمترین جرم این فرد فاسد و مزدور امنیتی است.
قتل در اسلام امری زشت و نکوهیده است،از هرکس صادر شود،البته محمد علی نجفی یکی از خدمتگزاران تحصیلکرده و خدوم نظام اسلامی بوده است،اما هیچ چیز،اعم از اختلافات خانوادگی یا فشارهای روحی یا هر چیز دیگری،توجیه کننده ارتکاب قتل نیست.این یک پرونده قتل است که مسیر قانونی خود را طی می کند،و پیش از تکمیل تحقیقات و رسیدگی دقیق،هرگونه داوری یا استناد به شایعات و مطالب بی سند و مدرک،خروج از عقلانیت و عدل و انصاف است،باید به تحقیق و دادرسی قضائی احترام گذاشت و عدالت نیز باید در مورد متخلّف از قانون رعایت شود،هرکس می خواهد باشد،چپ یا راست،اصولگرا یا اصلاح طلب یا میانه.خطای فردی یک فرد نیز ربطی به تبار سیاسی او یا کلیت یک نظام ندارد.هر انسانی (هرچند فرهیخته) ممکن است اسیر جنون یا کنش ها یا واکنش های آنی شود و عاقبت نيك براي هيدكس صد در صد تضمین شده نیست مگر اینکه انسان آن فآن مراقب اعمال و اقوال و حتی نیّات خویش باشد.من شخصا علاقه خاصی به شخصیت محمد علی نجفی و وزانت و نجابت او و خدمات او به انقلاب اسلامی ایران داشته ام و حقیقتا در مورد او دچار تعجب و تاسف عمیق شدم و مدت زیادی مغموم بودم..البته ازدواج و نکاح بهر شکل (دائم یا موقت)نه عمل خلاف شرعی است و نه خلاف قانون،اما هیچ چیز توجیه کننده ارتکاب قتل نیست.باید به قانون و مسیر قضائی و دادرسی احترام گذاشت و با تکیه به مزخرفات و شایعاتی که سکه رایج وضع رسانه های نوین است،اقدام به پیش داوری و تحلیل های نادرست نکرد.
آمد نیوز هم که بعد از آن ماجرای مستندی که در تلویزیون ایران از شیرین کاری ها و خل بازی های آن بچه آخوند جاه طلب فراری،پخش شد،اعتباری ندارد! قبلا هم اعتبار نداشت و اخباری دروغ و عجیب و غریب منتشر می کرد و باصطلاح مخاطبان خود را سر کار گذاشته بود! آمد نیوز،موهومات و شیرین کاری های کودکانه و در عین حال رندانه برای سیر و سفر و گشت و گذار در غربِ بچه آخوندی بنام زم است که ارزش و اعتبار استنادی ندارد.
سید مرتضی
2:58 ب.ظ / می 29, 2019
…..
اشاره من به تناقض رفتاری در ایشان است:اینکه کسی ذیل یکی از قوانین نظام از چیزی بهره مند باشد که معنای آن التزام به آن قانون در ذیل آن نظام است،و در عین حال با نمک ناشناسی،شب و روز از “براندازی”نظامی که ذیل یکی از قوانین آن برخوردار است،سخن گوید و رسما به آن مباهات کند،من بدون رودربایستی از این رویکرد تعبیر به “تناقض در رفتار”،”نمک ناشناسی” و “خیانت”می کنم و خطابم هم با ایشان است و ایشان هم زبان و قلم دارد و خود می تواند از رویکرد خود دفاع کند و به فضول های چاپلوسی مثل شما مربوط نیست.سعی کن فهم خود را ارتقاء دهی.
…………..
سید این نهایت بی//////////////////////////// و پستی تو و همفکران مفتخور و بی //////////////////////// است که هنوز نمی فهمید که هیچ فردی برای ادامه حیات اجازه از هیچ قدرتی نمی گیرد.شما خود چون مشتی مفتخور و بی ////////////////////////هستید و دستتان تو جیب و سفره مردم است این اصل ساده را فرا نگرفته اید که هر انسانی در هر جامعه ایی و زیر هر قوانینی که زندگی کند نمی تواند 100% مخالف تمام قوانین در آن جامعه باشد.انسانیکه باز نشسته شده و در هر نظامی که کار کرده حق بازنشسته گی دارد.این شما مفتخورها هستید که در حقیقت هیچگونه حقی در آن جامعه ندارید.شما بر ضد منافع ایرانیان و در جهت ویرانی ایران و فقر و فلاکت مردم ایران رفتار و عمل نموده اید و می نمائید. در حقیقت شما ///////// بیگانه اید و /// که بر ایرانیان آوار شده اید. نوریزاد و دیگر ایرانیانی که عمرشان را برای ابادی و پیشرفت ایران صرف کرده اند طبق قوانین جامعه دارای حقوقی هستند که شامل حقوق بازنشسته گی و استفاده از خزانه عمومی جهت بیمه و …می شود. این افراد خود چنین حقی را کسب کرده اند. تو و امثال تو مشتی مفتخور و //////// و بی /////////// هستید مسلما چون تا بحال جز مفتخوری کاری مفید برای جامعه انجام نداده اید درکی از چنین حقوقی ندارید. و الا دم از نمک و نمک شناسی و این مزخرفات در این مورد نمی زدی.اگر راست می گویی و نمک شناسی برو قاتل ستار و هزاران انسان باشرافت ایرانی را که همفکرانت سلاخی کرده اند به پرسش بگیر! حکومت گران نه تنها هیچ حقی برگردن افراد جامعه ندارند بلکه بدهکاران جامعه و مردم هم هستند. مردمی که وظایف انسانی و شهروندی خود را درجامعه ایی انجام می دهند حق دارند که از منابع جامعه بموقع نیازمندی استفاده کنند. حکومتگرانی که مشتی دزد و آدم کش و اوباش و اراذل و مفتخور و انگلند مسلما جایی در دل مردم ندارند و هر انسان شرافتمندی برای براندازی و بیرون راندن آنها از قدرت باید بکوشد. مسلما شیوه شما//////////////////////////////////////////// آخوند همیشه طلبکار بودن و سیری ناپذیری و پررویی و بی ///////// است و هیچ جای تعجبی نیست که چنین مزخرفاتی را بیان کنید. حیف از ///////// که با شماها مقایسه شود! //////////////////////////////////////////////////////مقدساتی و دین و باوری که شماها را پس انداخته!
….
علی (ع) نه تنها امام است، در طول تاریخ هیچ شخصیتی با این امتیاز را نداشته كه یك خانواده امام (ع) است، یعنی خانواده اساطیری است، خانوادهای كه پدر علی (ع) است، مادر زهرا (س) است، پسر آن خانواده حسین (ع) [و حسن (ع)] است و دختر آن خانواده زینب (س) است.
چهرهایی كه میخواهم، در قرن بیستم، به عنوان سمبل و تجسم یك ایدئولوژی مطرح و عنوا كنم، دارای این خصوصیات است. البته این كاملترین خصوصیاتش نیست، اما اساسیترین آنهاست…
علی (ع) نخستین نسل در انقلاب اسلامی، علی (ع) در خانه پسرعمو، رابطه متقابل پیغمبر (ص) و علی (ع)، علی (ع) مظهر جهاد و رهبری جنگ، علی (ع)، مرد سیاست و مسؤولیت اجتماعی، علی (ع) مرد كار یدی، كشاورزی و تولید، علی (ع) مظهر نثر و شعر، علی (ع) بهترین سخنور و سخنگو، علی (ع) فیلسوف، علی (ع) مظهر بینشها و ابعاد متضاد، علی (ع) زهد انقلابی و عبادت، تكیه بر عدالت، علی (ع) تساوی در مصرف، علی (ع) امام و مظهر حقیقتها و ارزشها، علی (ع) نفی مصلحت به خاطر حقیقت……
………..
آنجه شریعتی در باره علی گفته معرفی یک سیکوپات بمعنی واقعی بنام علی است!درحقیقت شریعتی اینجا خود و باورهایش را در قالب فردی فرضی بنام علی معرفی کرده .یعنی آنچه شریعتی بعنوان یک آخوند وراج کراواتی گفته چیزی جز ترشحات فکری انسانی دروغگو و شوری و پریشان حالی که بخاطر افسرده گیها و دلتنگیهایش و ضدیت با تمدن و مدرنیته در پی یافتن هیولایی برای نابودی و از بین بردن آنچه که انسانها را بهم نزدیک کرده و مدارا و صلح و ودوستی را در بین مردمی بوجود می آورد. آنچه شریعتی در باره علی گفته باورهای خود او و شیعه غالی است. معجزه دانستن فردی که جز ////////////////////////////////////////////////////////////////////////// هیچ هنری نداشته.علی در بین مردم عرب انروز تنها بعنوان یک/////////////////// حرفه شناخته شده و در تمام تاریخ نوشته شده طبق روایت سنتی از علی چیزی جز یک////////////////////////////////////////////////////////////// پریشان حال و افسرده و بی تدبیر و تنها و افسرده و خشمگین معرفی نکرده. کافیست نظر عوام شیعه و پیروان علی را در موردش مرور کنید. ایا چیزی جز/ //////////////////////////..در موردش می گویند؟ علی شمشیر ذوالفقار داشت( همین برای /////////////////////// پیروان علی کافیست! آخه کی با شمشیر دوسر جنگ می کند؟ گویا انبر داشته طرف! ////////////////////////////////////////////////// علی این طایفه را قتل و عام کرد و یا آن شخص را گرفت و فلان شورش را سرکوب کرد. خوارج را لت و پار کرد…شما در هیچ جایی نمی بینید که عوام شیعه بگوید علی در جایی تدبیر بخرج داد یا چیزی ساخت و یا مکانی را آباد کرد! سوختن دست عقیل کور و بدبخت و معیل را برای سمبل عدالت بودن علی مثال می آورند! در صورتیکه همین برخورد نهایت//////////////////////// بی تدبیری و بی سیاستی و ///////////////////////////////بودن علی را بخوبی نشان می دهد. آن سر در چاه کردنهایش هم که نشانه افسرده گی و رنجی بوده که انعکاس آنهمه //////////////////////////////////////////////// بی خان و مان و یتیم کردن مردم بوده. ///ناله های نیمه شب دینداران بخصوص آنهایی که ////کرده اند نه بخاطر رضایت این و آن است بلکه برای فرار از وجدان و ندای درونی شان است. اگر خمینی و یا سایر //////////////////////////اسلامی تا این اندازه به ////// ناله های مذهبی اهمیت می دهند نه بخاطر باور شان به موجودی ////////////////////// است چون خود بخوبی می دانند که چنین خرافاتی ساخته اذهان بشر است .ولی به چنین اراجیفی برای سرکوب دگراندیشان و مخالفان و بقول نوری زاد رواج لقمه راحت و بی دردسر و آرامش وجدان شان نیازمندند. در حقیقت /////////////////////////////را که شریعتی در قالب علی نامی معرفی کرده همان ////////////////////// بود که همچون /////////بر ما ایرانیان فرود آورده شد و آنهمه //////////////////////////////////////////////////// و آبروها ریخت و خان و مان برباد داد ویتیم و بیوه کردو ایران را به ویرانه ایی تبدیل نمود و با وجدان راحت /////////////////////////////// کشید. والا علی تاریخی انسانی عادی ولی //////////////////////////////////////////////////////////////////////////////بی تدبیر بوده و نه تنها هیچ برتری بر دیگر مردم عرب همزبان و زمان خود نداشته بلکه بعلت ///////////////////////////////////////////////////////////////// عرب بوده و علت تنهایی اش هم همین بوده. بنابراین آنچه شریعتی در مورد علی نامی گفته ترشخات ذهن بیمار و افسرده خودش بوده نه واقعیات تاریخی در مورد علی نامی! انسانی با آن خصوصیات که شریعتی در ذهن و باور خود ساخته بود کسی جز همین //////////////جماران نشین نمی توانست باشد! و حکومت مورد نظر علی شریعتی هم غیر از حکومت ترور و وحشت همین اراذل و اوباش //// نمی توانسته باشد!
من یکی که برای فهمیدن نوشته مزی جونم فقط هاشور ها رو میخونم و بهتر از همه , که بقیه رو میخونن , هم میفهمم . حالا تو نوریزاد هی هاشور بز ن تا جونت درا !
فلاحتپیشه: آمریکا از طریق کشورهای ثالث به تهران پیام میفرستد / همین کشورها به آمریکا پیام دادند که از موضع جنگ با ایران صحبت نکند
رئیس کمیسیون امنیت ملی تاکید کرد: جنگ با تهران برنده نخواهد داشت و آمریکاییها این را به خوبی میدانند.
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :
رئیس کمیسیون امنیت ملی تاکید کرد: جنگ با تهران برنده نخواهد داشت و آمریکاییها این را به خوبی میدانند.
حشمت الله فلاحت پیشه درباره اینکه برخی از کشورها مانند عمان، پاکستان، ژاپن و عراق قصد دارند نقش میانجی میان تهران و واشنگتن را اجرا کنند، تا مانع تنش احتمالی بین ایران و آمریکا شوند، گفت:
آمریکاییها در چند وقت اخیر علاوه بر اینکه به صورت مختلف و مستقیم درخواستهای مختلفی برای مذاکره با جمهوری اسلامی ایران داشتهاند از طریق کشورهای ثالث هم این پیام را به تهران دادهاند.
جنگ با تهران برنده نخواهد داشت
وی ادامه داد: همین طرفهای ثالث که آمریکاییها از آنها درخواست مذاکره با ایران کرده بودند، صراحتا این پیام را به آمریکا رساندند که از موضع جنگ با ایران صحبت نکنند؛ چراکه جنگ با تهران عملا هیچ برندهای نخواهد داشت.
رئیس کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس شورای اسلامی گفت: طرفهای ثالث به آمریکاییها گوشزد کردهاند که جمهوری اسلامی کشوری است که به خوبی توانایی اداره خود در زمان جنگ را دارد بنابراین نمیتوان با ایران از این موضع وارد عمل شد.
وی درباره اینکه مقامهای ایالات متحده اعلام کردهاند که خواهان جنگ با ایران نیستند، اما وضعیت در خلیج فارس چیزی دیگری را نشان میدهد، گفت: باید گفت با بررسی آنچه که تاکنون رخ داده است و گفتههای مقامهای آمریکایی میتوان این نتیجه را گرفت که کاخ سفید در یک فضای واقعی دست به عمل نمیزند.
حرف و عمل آمریکاییها باهم تفاوت دارد
فلاحت پیشه با بیان اینکه حرف و عمل آمریکاییها با هم تفاوت دارد، اظهار داشت: از یک سو مشاهده میکنیم کاخ سفیدنشینان اعلام میکنند که نمیخواهند با ایران وارد تنش و جنگ شوند اما از طرفی دیگر تلاش میکنند که جنگ روانی علیه ایران به راه بیندازند.
وی تاکید کرد: امروز آمریکاییها هم به خوبی به این درک رسیدهاند که جمهوری اسلامی در چند سال گذشته برای مقابله با هرگونه سیاست تهاجمی آمریکا چه به لحاظ سختافزاری و چه به لحاظ نرمافزاری به خوبی رشد کرده است بنابراین قطعا سیاست تهاجمی و ادبیات جنگطلبانه در قبال ایران جواب نخواهد داد.
نماینده مردم اسلام آباد غرب با اشاره به اینکه آمریکا برای ایجاد جو روانی علیه ایران بسیار تلاش کرده است، گفت: چیزی که آمریکاییها کماکان به آن امیدوارند، حفظ فضای روانی جنگ در داخل ایران است که این موضوع با فضای واقعی و مناسبات عرصه سیاست بسیار متفاوت است.
وی تاکید کرد: شرایط دفاعی ایران، شرایطی واقعی است ولی شرایط تهاجمی آمریکا تحت هیچ شرایطی نمیتواند واقعی محسوب شود بنابراین تمامی اقدامات و اظهارات اخیر آنان از اعزام چندین هزار نیرو به خاورمیانه گرفته تا سایر مسائل در راستای حفظ همین فضای روانی جنگ در داخل ایران است.
سپاه نقش امنیت ساز در منطقه را دارد
رئیس کمیسیون امنیت ملی درباره اظهارات اخیر پنتاگون مبنی بر اینکه سپاه پاسداران در تخریب کشتیهای نفتکش در خلیج فارس دست داشته است، گفت: سپاه همچنان نقشی امنیتساز را در منطقه عهدهدار است.
وی خاطرنشان کرد: نیروی نظامی ایران حتی در زمان جنگ هم هیچ هدف غیرنظامی را در دستور کار خود قرار نداده است بنابراین ادعاهای آمریکاییها کذب محض و برای پوشش اقدامات متحدان منطقهای آنان است.
https://www.entekhab.ir/fa/news/480168/
یادداشتهای اسدالله عَلَم (پهلوی شناسی و عبرت)
———————————————————
ارتش شاهنشاهی به روایت شاه (۱). اعلیحضرت: فرماندهان ارتش را به گونه ای چیده ام که هیچ کدام به همدیگر اعتماد ندارند و همدیگر را قبول ندارند. پس کودتا منتفی است!
✍️ اسدالله علم
«فرمودند: اینها [انگلیسی ها] اگر فکر می کنند می توانند مثلاً در ایران…یکی دو ملیون دلار خرج بکنند کودتا بکنند، دیگر این حرفها گذشته است!
به علاوه، مگر امرای ارتش من به یکدیگر اعتماد دارند، یا اگر اعتماد بکنند، همدیگر را قبول دارند؟…
شاهنشاه فرمودند:…[افسران ارتش من] یکدیگر را قبول ندارند و به هر حال دیگر ما وارد گود هستیم، دیگر این حرفها زیادی است.»
(خاطرات علم، جلد دوم، ص ۱۵۹. ۲۳ بهمن ۱۳۴۹).
یادداشتهای اسدالله علم (پهلوی شناسی و عبرت)
——————————————————–
ارتش شاهنشاهی به روایت شاه (۲). اعلیحضرت: این نیروی دریایی گُه من و فرمانده….آن حتی یک موشک و توپ را نتوانستند به هدف بزنند.
✍️ اسدالله علم
«صبح برای مانور دریایی حرکت کردیم که با کشتیهای جنگی باید انجام می شد و با کشتی به ابوموسی و تنبها رفتیم.
مانور که عبارت از تیراندازی با موشک و توپ به هدفهای دریایی بود و همچنین سرعت عمل کشتیها، شاهنشاه را خوشحال نکرد که بسیار هم عصبانی کرد.
چند گلوله توپ به هدفها انداخته شد، یکی نخورد! شاهنشاه خیلی عصبانی شدند و به فرمانده نیروی دریایی فحش دادند! تا عصری حرف نزدند. من هر چه کردم که عرض کنم، نیروی دریایی ما جوان است، تکمیل می شود، شاهنشاه قانع نشدند…
فرمودند: من که این قدر با خارجیها لجاجت می کنم و پدرشان را در می آورم، به پشتیبانی اینهاست. اینها هم که این طور گُه از کار در می آیند!
آدم نمی داند چه کار کند؟!»
(خاطرات علم، جلد سوم، ص ۳۹. ۱۶ اردیبهشت ۱۳۵۲).
یادداشتهای اسدالله علم (پهلوی شناسی و عبرت)
———————————————————
ارتش شاهنشاهی به روایت شاه (۳). اعلیحضرت: در کل فرماندهان ارتش شاهنشاهی حتی یک مرد جنگی نداریم!
✍️ اسدالله علم
«مدتی به فکر فرو رفتند. فرمودند: فکر نمی کنم که [فرمانده سابق نیروی زمینی] روحیه جنگی داشت. هیچ نداشت جز قومپز در کردن و پزدادن به این یکی و آن یکی!
بعد فرمودند: اصولاً فکر نمی کنم بین ژنرالهایی که بر سر کار داریم، آدم جنگی داشته باشیم. اینها همه اهل پز و نمایش هستند! جز شاید خود ازهاری رئیس ستاد که چون اهل تظاهر نیست و مرد جا افتاده ایست، ممکن است مرد جنگی باشد، گر چه امتحان نکرده ایم!
اسامی یک عده را هم با دلایل فرمودند که فکر نمی کنم چیزی باشند.
راجع به ارتشبد خاتم فرمانده نیروی هوایی فرمودند، او هم تا حالا نشان داده که اهل سازمان دهی هست، ولی در موقع جنگ نمی دانم چه بکند!»
(خاطرات علم، جلد سوم، ص ۳۱۷. ۱۵ آذر ۱۳۵۲).
یادداشتهای اسدالله علم (پهلوی شناسی و عبرت)
——————————————————–
ارتش شاهنشاهی به روایت شاه (۴). اعلیحضرت : هیچ یک از فرماندهان ارتش یکدیگر را قبول ندارند و فقط مطیع پادشاه هستند.
✍️ اسدالله علم
شاه در اول آذر ۱۳۵۲ در جلسه ای با شرکت نخست وزیر، روسای مجلسین، عَلَم، رئیس دفتر مخصوص، شهبانو و فرماندهان ارتش، “وصیت نامه سیاسی” خود را برای آنان قرائت می کند.که در صورت مرگ یا ترور او وظایف هر کس- به خصوص ارتش- چیست؟
او ارتش را حافظ تمامیت ارضی ایران و قانون اساسی- بدون مداخله در سیاست- به شمار آورده و می گوید هیچ گاه به فکر کودتا و برقراری دیکتاتوری نظامی هم نباشید.
شاه می گوید:
«مسلماً هیچ یک از فرماندهان این قدر بی عقل نخواهند بود که با دیگری برای مقاصد شخصی خود یا با سیاستمداران، بند و بست کنند. به خصوص که ما الان می بینیم که هیچ یک از فرماندهان زیر بار فرمانده دیگر نمی روند و فقط مطیع پادشاه هستند و فقط پادشاه را می شناسند و به خوبی می دانند که در این کشور برقراری دیکتاتوری نظامی امکان ندارد.»
(خاطرات علم، جلد سوم، ص ۲۹۲. یکم آذر ۱۳۵۲).
: «میترا استاد» مسئول یکی از «فاحشهخانههای حسین طائب» بوده است
بر اساس اسنادی که از مرحوم «محمدحسین تاجیک» فرمانده مقتول قرارگاه خیبر با صدای خود وی در تحریریه «آمدنیوز» موجود است، «حسین طائب» چندین «فاحشهخانه لاکچری با دختران بسیار زیبا» را با حمایت سازمان اطلاعات سپاه در سطح شهر تهران و نقاط دیگری از کشور اداره میکند.
وظیفهی افراد شاغل در این فاحشهخانهها، جمعآوری اطلاعات و اسناد از مقامات و مسئولین کشور و هدایت آنان به سمت مسئولان، برای به فساد کشاندن آنان است. افراد شاغل در این فاحشهخانههای غیر رسمی، به انواع تجهیزات مدرن جاسوسی تجهیز میشوند تا مسئولان کشور را در محافل خصوصی به دام تورهای امنیتی کشانده و از طریق پروندهسازی اخلاقی برای آنان، این مسئولان را تحت کنترل نهادهای امنیتی درآوردند.
«میترا استاد» یکی از این افراد بود که قبل از ازدواج با «محمدعلی نجفی»، در منزل خود در کوی فراز با وی آشنا شده است. «میترا استاد» در این منزل شش دوست جوان و زیبا داشت که مأموریت آنان، به تور انداختن اعضای حزب کارگزاران سازندگی از جمله «محمدعلی نجفی» بوده است. در ازای این مأموریتها، مبالغی نقدی در پاکت نامه قرار داده شده و ضمن پرداخت به این «پرستوها»، از آنان حمایت قضایی و امنیتی در مقاطع مختلف نیز صورت میگیرد.
«استاد» با همکاری دوستانش برای «محمدعلی نجفی» تور امنیتی پهن کرد و با کشاندن آنان به منزل خود، در حین اعمالی چون سکس، مصرف مشروبات یا مواد مخدر، برای بسیاری از نزدیکان نجفی از جمله خود او، پرونده امنیتی و اخلاقی تشکیل داد.
پس از آنکه «نجفی» برای شهرداری تهران انتخاب شد، «حسین طائب» با احضار او به دفتر خود، تمامی عکسها و فیلمهای حضورش در منزل کوی فراز «میترا استاد» را در اختیار وی گذاشت و از او خواست تا منصب شهرداری تهران را به دلیل مخالفت «علی خامنهای» قبول نکند که با توصیه «اسحاق جهانگیری» معاون اول رئیسجمهور، «نجفی» درخواست «طائب» را رد کرد و ناچار شد برای بیاثر کردن این پرونده، «استاد» را به ازدواج خود در بیاورد.
متأسفانه در نظام به ظاهر دینی ایران که از «دین» برای کاسبی و دوام حکومت استفاده میشود، این تورها از سوی نهادهای امنیتی کشور، امری مرسوم و متداول است. «مریم ابراهیموند» یکی از این پرستوها بود که با برقراری ارتباط خارج از عرف با «علی جنتی» وزیر پیشین فرهنگ و ارشاد اسلامی، وی را به استعفا از وزارت کشاند و زمانیکه از «حسین فریدون» باردار شد، به اتهام کلاهبرداری به زندان قرچک افتاد تا نتواند فرزند «حسین فریدون» را در زندان سقط کند.
گفتنی است «سیدعلیرضا سجادپور» یکی از مدیران لایق سینمایی کشور نیز قربانی همین تور امنیتی توسط «مریم ابراهیموند» شده است.
«آمدنیوز» مکررا در اخبار و تحلیلهای خود عنوان کرده که تنها راه «علی خامنهای» برای کنترل مسئولان، به فساد کشاندن آنان است تا از طریق مفاسد، آنان را به افرادی مجیزگو و بله قربانگو تبدیل کند.
در این میان نقش خبرنگار امنیتی باشگاه خبرنگاران جوان مستقر در کشور آلمان، که برای نخستینبار با هدایت نهادهای امنیتی از «میترا استاد» رونمایی کرد و «نجفی» را در تور «حسین طائب» تثبیت کرد، جالب توجه به نظر میرسد و دیگر هیچ شکی در مزدوری وی برای نهادهای پلید و کثیف امنیتی جمهوری اسلامی برای مردم باقی نمیگذارد. معاونت در ریختن خون دو انسان، یتیم کردن پسر «میترا استاد»، از هم پاشاندن چند خانواده و… کمترین جرم این فرد فاسد و مزدور امنیتی است.
سلام جناب نوریزاد٬ میخواستم بعنوان یک کاربر سایت شما و یک هموطن از شما تقاضا کنم که مطلب و عکسی که از حسن خمینی و فرزندانش در این پست گذاشته اید را بردارید. درست که ما خواهان سرنگونی این حاکمیت ضد بشری و دزد و فاسد ….. هستیم و مخالف آخوند و مفتخواریشان ولی کشاندن پای فرزندانی که سن قانونی ندارند و بی گناه هستند به چنین ماجرایی کاریست زشت و غیر اخلاقی حالا میخواهد فرزند هر کسی باشد. میدانم که شما میخواهید بگویید که هیچ مطلبی را سانسور نمیکنید و طرفدار آزادی بیان هستید ولی من فکر میکنم این راهش نیست. دیدن این عکس و نوشتهَ فرستنده بسیار چندش آور٬ غیر اخلاقی و زیر پا گذاشتن حریم شخصی و حقوق کودکان است. متاسفانه نوشته شما در زیر آن عکس چیزی را حلّ نمیکند. متاسفانه افرادی هم امتیاز بسیار عالی داده اند!!! هموطن لحظه ای فکر کن که چه چیزی را مهر تایید میزنید٬ میخواهید اینگونه مخالفت خودتان را با حکومتی سر تا پا فاسد نشان بدهید!!!! میخواهید چه چیزی را جایگزین کنید!!!
———–
به روی چشم
سپاس
.
سپاس از توّجه شما.
سید مرتضی
2:58 ب.ظ / می 29, 2019
جیر جیرک جان! مثلا خواستی مکانیزم قانون بازنشستگی را برای من توضیح دهی؟!
پاسخ چیزهایی که نوشتی یک جمله است:من از قانون بیمه و بازنشستگی و مکانیزم آن مطّلعم و خودم هم روی جهت کار پژوهشی و همکاری با موسسات پژوهشی حق بیمه پرداخته ام و می پردازم…اگر فهم می داشتی و مطالب را درست می خواندی می فهمیدی که اشاره من به این نیست که گرفتن حقوق بازنشستگی،حق ایشان نیست یا نشانه ضعف فرد بازنشسته است،اشاره من به تناقض رفتاری در ایشان است:اینکه کسی ذیل یکی از قوانین نظام از چیزی بهره مند باشد که معنای آن التزام به آن قانون در ذیل آن نظام است،و در عین حال با نمک ناشناسی،شب و روز از “براندازی”نظامی که ذیل یکی از قوانین آن برخوردار است،سخن گوید و رسما به آن مباهات کند،من بدون رودربایستی از این رویکرد تعبیر به “تناقض در رفتار”،”نمک ناشناسی” و “خیانت”می کنم و خطابم هم با ایشان است و ایشان هم زبان و قلم دارد و خود می تواند از رویکرد خود دفاع کند و به فضول های چاپلوسی مثل شما مربوط نیست.سعی کن فهم خود را ارتقاء دهی.
………………………..
امورتی نانجیب مزدور ؛ اولا فضولی و چاپلوسی شایسته و سزاوار قلم به مزدانی چون توست که بخاطر لقمه ای نه چندان چرب ۲۴ ساعته در این سایت به اسمان و ریسمان بافتن مشغول باشی
ثانیا مگر حقوق بازنشستگی ارث پدر تو و رژیم سفاهت ریشه وقاحت پبشه است که اگر بازنشسته ای منتقد نظام شد نمک ناشناس و خیانت کار است ؟ این موضوع را از کدام انبان پوسیده فقه و پژوهشهای سفیهانه ات بیرون اورده ای ؟ مگر تنها نوریزاد بازنشسته منتقد نظام است و دیگر بازنشستگان همه دعاگو و ثنا خوان نظام جهل افرین ستم گسترند ؟ و لابد مخالفین و منتقدین بنا به فتوای حضرتت نمک ناشناس و خیانت کار و نهایتا مستوجب کیفرند ؛ دیدی حالا پزوه هایت بدرد عمه ات میخورد زیرا هنوز نمی دانی که صندوق بازنشستگان تامین اجتماعی از وجوه کسر شده کارگران بیچاره تشکیل شده و کار گزاران نظام جون جونیت مثل مار غابشه بر روی ان چنبره زده و فقط غارت میکنند و هاکذا صندوق های دیگر ؛ عصاره تمام حرف و منطق اخوندیت اینست : چون صندوق های بازنشستگی ذیل نظام ولایت فقیه تعریف شده اند پس بهره مندان از انها باید التزام به ولایت فقیه داشته باشند وگرنه خیانت کارند ؛ عجب فتوایی دادی ” کل علی ” !!
کلا منطق این آقای حوزوی هیچ ارزش بحث ندارد تازه این حقوق بازنشستگی هم به علت چپاول به اندازه ای که این عزیزان با دلار ۱۰ یا ۲۰ تومان در آن سرمایه گذاری کرده اند به اندازه ای که منطبق با افزایش تورم باشد پرداخت نمی شود،وقتی آدم دفاع ایشان از حسابهای قوه قضائیه، و… را بررسی میکنه و با دفاعیات ایشان از مسائل مورد پرسش در صدر اسلام مقایسه می کنه کل نظرات ایشان باطل به نظر میرسد بنظر من یا ایشان باید از صدر اسلام دفاع کند یا سیاستهای حاضر ،در غیر اینصورت با این خود بزرگ بینی بیمار گونه همه مسائل را بخصوص صدر اسلام را به لجن می کشد
جیمی! ظاهرا به آن توصیه ذیل نوشته من نه توجه کردی و نه عمل،گفتم “سعی کن فهم خود را ارتقاء دهی”.
نوشته مرا بازخوانی کن تا شاید از لوچی و بدفهمی خلاص شوی:اینجا هم فقط برای کسی که فهم دارد یک جمله اشاره می کنم: “مقوله انتقاد” غیر از “مقوله براندازی”است.سعی کن بفهمی که بین براندازی یک ساختار و بهره مندی از ذیل یکی از قوانین آن ساختاری که دنبال برانداختن آن هستی،یک تناقض است و یک نمک ناشناسی و یک مفتخواری…و الخ.اما مقوله انتقاد یعنی تلاش برای دیدن خوب و بد و جدا کردن بد از خوب بقصد اصلاح ساختار،و این ماهیتا با مقوله براندازی و وقاحت و تصریح به آن متفاوت است.وقتی از درک چنین مطلب روتینی عاجزید،چه توقعی است که مسائل دیگر را بفهمید؟! عیبی ندارد،شما نفهم و به “جامپیدن” های خود ادامه بده!
سید مرتضی جان! هنوز در عجبم که چگونه صبج تا شب در باره تمام موضوعات نظر میدی و کامنت میذاری! بعد دوباره میای و نظرات دیگران رو درباره نظرات گوهربار و پرمعنا! ی خودت میخونی و باز جواب میدی و دوباره میری و میای و میخونی و نظر میدی. اصولا خیلی از همه چیز بلدی! میخواستم نظرتو درباره هوش مصنوعی یا همون(Artificial Intelligence) بپرسم. مارو در این باره هم اگر مستفیض بفرمایین بسی خوشنود خواهیم شد. جان تمام سردارهای زامبی و آدمخور سپاه ثوابت رو در این باب از ما دریغ نکن! پیشاپیش به شدت سپاسگذارم!
من در مورد مطالبی که اینجا ابراز می شود نفیا یا اثباتا مطلب می نویسم،برخی موارد،موضوعاتی سیاسی اجتماعی است که همینطور که مدیر و کامنت گذاران این سایت،در مورد آنها حق اظهار نظر برای خود قائلند بنده هم حق اظهار نظر برای خودم قائلم و مطالعاتم هم اگر بیشتر از آنها نباشد کمتر نیست.
برخی موارد نوشته های این سایت نیز اظهار نظرها یا نقل قولهایی در مورد فاکت های دینی یا تاریخ اسلام است که موضوع تخصص و تحصیلات و تحقیقات حدود 40 ساله من است بنابر این،در این موارد که حتما حق اظهار نظر و نفی و اثبات دارم.
اما در خصوص مسائل تخصصی مربوط به رشته های دیگر علوم انسانی یا تجربی و از جمله موضوع هوش مصنوعی،من دخالت و اظهار نظری نمی کنم چون خارج از تخصص و تحصیلات من است،و اگر هم فرضا چیزی در این زمینه ها درج کرده باشم،حکایت و نقل قول کارشناسان و متخصصان اینگونه رشته هاست.
از شما نیز انتظار می رود در نقد گفتمان اشخاص (چه من و چه دیگری) از قواعد اخلاق و ادب و انصاف خارج نشوید و ضعف گفتمان یا احتجاج خویش را با تمسخر مخالف رفو نکنید.در موضوع هوش مصنوعی نیز اگر آشنا بزبان های خارجی هستید سایت ها و لینک های زیادی در این مورد وجود دارد،اگر آشنا هم نیستید،می توانید از طریق سیستم سرچینگ گوگل و مطالب دانشنامه ویکی پدیا یا دانشنامه های تخصصی دیگر،کسب اطلاع کنید.
ضمنا اسم شما هم اسم ناجور،غیر منطقی و غیر عقلائی است،برای اینکه فردا یا پس فردا یا قطعات زمانی کوتاهتر،بلحاظ واقعیت و نگرش فلسفی،هنوز تحقق خارجی نیافته اند تا مردی یا زنی از پس فردا،بازگردد به گذشته و اینجا مطلب بنویسد! و کسی که از موضوعاتی مثل هوش مصنوعی سخن می گوید قاعدتا باید بداند که سفر به گذشته و آینده،نه مقدور بشر است و نه تحقق خارجی دارد،مگر در رمان ها و داستانهای خیالی! نکند آثار ژول ورن را زیاد می خوانی؟!…
بهر حال سپاس متقابل از نمکی که ریختی!
===
پی نوشت:حالا برای اینکه زیاد دلخور و بی بهره نشوی!چند لینک در مورد هوش مصنوعی برایت ارسال می کنم،شاید از پس فردا بازگردی به زمان حال و بفهمی که در وضع رسانه ای نوین امروزی،علم اختصاصی به فرد یا گروه خاصی ندارد.
https://fa.wikipedia.org/wiki/
===
همه چیز درباره هوش مصنوعی به زبان ساده
https://www.ihoosh.ir/article/10345/
===
تعریف و شاخههای هوش مصنوعی
https://peivast.com/world/%D8%AA%D8%B9%D8%B1%DB%8C%D9%81-%D9%88-%D8%B4%D8%A7%D8%AE%D9%87%E2%80%8C%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D9%87%D9%88%D8%B4-%D9%85%D8%B5%D9%86%D9%88%D8%B9%DB%8C/
===
هوش مصنوعی چیست و چه کاربردهایی دارد؟
https://www.itna.ir/article/52597/
جیم جمالتو …گرامی هر چند که شما حق دارید بعنوان یک انسان برادر پدر و یا انسانی ازاد برچنین //////////////////////////// و انسان و کودک ستیز بشورید و هر چه می خواهید از زشتیها و دشنامها …بر این بی ////////////////// انسانما ببارید. ولی حق توهین به فرزند خردسال آنها ندارید.دوست ارجمند ما باید یاد بگیریم که هر انسانی در هر سنی از تولد تا مرگ بعنوان یک انسان نه تنها دارای حقوق شهروندی است بلکه دارای شخصیتی مستقل است و چنین حقوقی ربطی به اینکه والدینش چه باور و تفکری داشته اند ندارد.
رهبر معظم انقلاب: دربارهی مسائل ناموسی انقلاب مذاکره نمیکنیم / با آمریکا مذاکره نمی کنیم؛ مذاکره هیچ فایدهای ندارد، ضرر هم دارد / تنها راه ما در مقابل فشارهای آمریکا، استفاده از ابزارهای فشاری که داریم، است / فعلاً مصوبهی شورای عالی امنیت ملی اجرا میشود/ اگر مقتضی شد بعداً از اهرمهای بعدی استفاده خواهیم کرد.
رهبر معظم انقلاب با تأکید بر اینکه دفاع از ملت فلسطین هم جنبه انسانی دارد، هم جنبه دینی و شرعی خاطرنشان کردند: برخی دنبالههای آمریکا برای جاانداختن معامله قرن درحال تلاشند، اما در این قضیه هم شکست خواهند خورد
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :
رهبر معظم انقلاب اسلامی عصر امروز چهارشنبه هشتم خرداد در دیدار جمعی از اساتید، نخبگان و پژوهشگران دانشگاهها گفتند: راهپیمایی روز قدس در دفاع از مردم فلسطین امسال از هرسال دیگر مهمتر است.
ایشان با تأکید بر اینکه دفاع از ملت فلسطین هم جنبه انسانی دارد، هم جنبه دینی و شرعی خاطرنشان کردند: برخی دنبالههای آمریکا برای جاانداختن معامله قرن درحال تلاشند، اما آمریکا و دنبالههایش در این قضیه هم شکست خواهند خورد.
رهبر معظم انقلاب در بخش دیگری از سخنان خود گفتند: حرفی درباره جنجال مذاکره که حالا خارجیها و روزنامهها و تبلیغاتچیها میگویند؛ مقصود آنها از برگشتن به میز مذاکره، مطلق «مذاکره» نیست، بلکه «مذاکره با آمریکا» است؛ وَ الّا ما که با مذاکره با دیگران و اروپاییها مشکلی نداریم.
ایشان با اشاره به اینکه در مذاکره با دیگران و اروپاییها هم مسئلهمان تعیین موضوع است، عنوان داشتند: ما درباره مسائل ناموسی انقلاب مذاکره نمیکنیم؛ درباره توانایی نظامی مذاکره نمیکنیم. معنی مذاکره در این مسئله، معامله است؛ یعنی از توانایی دفاعیتان کوتاه بیایید.
ایشان تصریح کردند: مذاکره درباره اینجور مسائل، دو کلمه است: آنها میگویند این را میخواهیم، ما میگوییم نه! مثل قضیه آن خواستگاری که از او پرسیدند چه شد؟ گفت همه چیز پیش رفته غیر از دو چیز: ما میگوییم دختر شما را میخواهیم و آنها میگویند غلط میکنید!
رهبر معظم انقلاب گفتند: پس منظور اینها از مذاکره، مذاکره با آمریکا است که درباره این هم گفتیم که مذاکره نمیکنیم؛ علتش این است که مذاکره هیچ فایدهای ندارد و ضرر هم دارد.
* راهبرد آمریکا فشار و تاکتیکش مذاکره است
ایشان در ادامه گفتند: آمریکاییها وقتی میخواهند با فشار، چیزی را در کشوری هدف قرار بدهند و مقصود خود را به دست آورند، «فشار» در اینجا برایشان راهبرد است؛ یک تاکتیک هم دارند به اسم مذاکره؛ فشار میآورند تا طرف خسته شود و بعد میگویند حالا مذاکره کنیم.
حضرت آیتالله خامنهای گفتند: این مذاکره مکمل فشار است و برای آن است که محصول فشارها نقد شود؛ فشار میآورند و بعد میگویند حالا مذاکره کنیم؛ مذاکره این است. راهبردشان مذاکره نیست؛ فشار است. مذاکره یک ذیلی است در راهبرد فشار؛ راه مقابله هم این است که طرف مقابلشان، از ابزار فشار خود استفاده کند تا فشار روی خود را کم کند، اما اگر چنانچه فریب دعوت به مذاکره را بخورد و بگوید پس احتیاجی به استفاده از اهرمهای فشار من نیست، آنوقت لغزیده و رفته و این یعنی باخت قطعی.
ایشان تصریح کردند: تنها راه ما این است که ما در مقابل فشارهای آمریکا از ابزارهای فشاری که داریم استفاده کنیم. این ابزارها هم برخلاف تبلیغ آنها نظامی نیست ـ البته لازم باشد از اهرم نظامی هم استفاده میکنیم ـ ولی همین کاری که شورای امنیت ملی کرد و گفتند ما تعهداتمان را در این بخش عملی نمیکنیم و از تعهدمان خارج میشویم، این کار درستی بود.
رهبر معظم انقلاب اسلامی گفتند: وقتی شما از ابزار فشار خودتان استفاده نکردید، او خیالش راحت میشود و فشار را کش میدهد.
ایشان تأکید کردند: توانایی ما هستهای و علمی است و دنبال سلاح هستهای هم نیستیم؛ نه بهخاطر تحریم و آمریکا، بلکه بهخاطر مبنایمان که حرام میدانیم از نظر فقهی و شرعی.
* تولید سلاح هستهای اشتباه است
حضرت آیتالله خامنهای اظهار داشتند: بعضیها هم گفتند که سلاح هستهای تولید کنیم ولی مصرف نکنیم؛ این هم اشتباه است، چون با هزینه بالا تولید میکنیم ولی استفاده نمیکنیم و طرف هم میداند که ما استفاده نمیکنیم و این برای ما دیگر تأثیری ندارد.
* فعلاً مصوبه شورای عالی امنیت ملی اجرا میشود
ایشان افزودند: فعلاً مصوبه شورای عالی امنیت ملی اجرا میشود و بعد هرچه که مقتضی باشد. توقف در این حد معنی ندارد. فعلاً این مصوبه کافی است و اگر مقتضی شد بعداً از اهرمهای بعدی استفاده خواهیم کرد.
https://www.entekhab.ir/fa/news/480104/
————
درود استاد حوزوی گرامی
رهبر فرموده اند: راجع به ناموس انقلاب مذاکره نمی کنیم.
اما همین نظام و هیولاهای ولایی اش، با ناموس مردم چه ها و چه ها و چه ها که نکرده اند! و در این سالهای نکبتی، نمایندگان مجلس و قاضیان و آیت الله ها و سرداران، بخاطر تداومِ لقمه های مفت، مدام دریدن ناموسِِ کشور را دیده اند و دم فرو بسته اند.
آهای ای مفتخواران، گوارای وجود خونی که از ازاله ی ناموس شعور و حق و آینده و دارایی های این مردم فرو می برید.
با احترام
.
بیدادستان شیراز: متهم به قتل امام جمعه کازرون در کوتاهترین زمان مجازات میشود.
مش قاسم: حاجی شهردار/* قاتل چی؟
/*: ک
اینم تیتر یه مقاله درباره اخبار این چند روزه. همین تیتر کافیه تا لب مطلب رو برسونه: چماق آمریکایی، توسری اسرائیلی، حلوای ژاپنی.
این بیچاره قاتل در دانشگاه صنعتی اصفهان درس خونده، رفته دانشگاه ام ای تی آمریکاو از اونجا هم فارغ التحصیل شده. خلاصه عالم شده بوده و عمله ظلم آخوندا، منافع مالی فراوان هم در اختیارش گذاشته شد که حالش رو بکنه. ۴۰ ساله که حالش رو هم کرده. و اما، غل و زنجیرهای قرون چشم عقلش رو کور کرده. میگن عالم شدن چه آسون آدم شدن چه مشکل. این بیچاره همه چیزی در اختیارش بود ولی آدم نبود، عمله ظلم آخوندا بود، پا منبری دست کجه بود (منظورم فیزیکی نیست)، ذلیل بود. آخر و عاقبت همشون همینه، ذلیل شدن.
در پای فیلمی که در آن محمد علی نجفی در شورای شهر تهران راجع به مفاسد و دزدی ها در دوره ی قالی باف می گوید، نوشته ام:
محمد علی نجفی، دست به لانه ی زنبورهایی برد که این زنبورها جز زهر برای مردمان ایران نداشته اند! در این فیلم، و کمی آنسوتر از ردیف افشاگری های نجفی، دزدی های شخص سردار قالیباف، و دزدی های بیت رهبری و دزدی های سرداران سیری ناپذیر سپاه سرک می کشید!
برای خاموش کردن آتشی که از افشاگری های نجفی بر می خاست، سرداران حرامخوار و ایرانروبی که هیچ نامحرمی را در گردونه ی خود تحمل نمی کنند، دست بکار شدند و با مدیریت قالیباف و شیخ حسین طائب، سر به اندرون خصوصی نجفی بردند و با گماردن تله ای تکراری، چنان ترتیب وی را دادند که با سرعت نور، برود و در دوردست های بدنامی گم شود و هرگز نیز سراغی از اسناد و مدارک ایرانخواری حضرات نگیرد!
بله، سرداران هیولای سپاه، هیچ نامحرمی را در حوالی ایرانخواری خویش تحمل نمی کنند. درست همانجوری که مردمان ایران، هیچ نامحرم و حرامخواری را در فردای ایران خویش تحمل نخواهند کرد. چه این حرامخوار، محمد نوری زاد باشد، چه شخص سیدعلی خامنه ای، و چه سرداران دزد و نامحرم و ایرانروب سپاه!
ارتباط با من:
@NoorizadMohammad1331
@MohammadNoorizad
http://www.instagram.com/mnourizad
حالت نجفی وقتی درباره ” به قتل رساندن ” میترا میگو ید آدم را به یاد قربانیان دستگاه های اطلاعاتی میاندازد و ” اعترافات ” آنها مقابل دوربین تلویزیون . به نظر میرسد که قتل را خود اطلاعاتی ها انجام داده اند و نجفی را مجبور کرده اند که مقابل دوربین به قتل نکرده اعتراف کند .
اونایی که ساواک به زندان مینداخت همینایی هستن که شما امروز بهشون میگین هیولا. از خلخالی و جمع منقلابیون بگیرین تا اینا.
داوری و قضاوت پیرامون یک پرونده قضائی که امری تخصصی است و در دست تحقیق است دور از خردمندی است.
آقای نوریزاد ، فرضیه شما را قبول ندارم .مردی مسن و هوسران با داشتن همسر ، با زنی که از لحاظ سن و سال نه فقط می توانست دخترش باشد ، بلکه از جهت سبک زندگی هم با نجفی مذهبی هیچگونه تناسبی نداشت ازدواج میکند ، از طرفی ، آن خانم هم به طمع مال و شهرت در واقع با پدر خودش ازدواج می کند .یعنی جسم من در مقابل پول تو .. ازدواج کج و معوجی که نه پایه اخلاقی داشت و نه منطق و انگیزه ای قوی برای تشکیل یک خانواده … به فرض که این زن دامی بوده برای نجفی .. چرا او می بایست اسیر طعمه ای بشود که به جز تن و بدن جوان ؛چیز دیگری برای عرضه به او نداشت ؟؟؟ بعلاوه نجفی دیگر کاره ای نبود که بخواهند او را رسوا کنند . نکته قابل توجه اینست که نجفی می توانست اورا طلاق بدهد ( طبق قوانین ایران ) اما از این حق استفاده نکرد چون از افشاگری های بعد از طلاق وحشت داشت و مدام در هراس از او بود . چرا ؟؟ نجفی چه رازهائی داشت که قتل و نابودی این زن را برافشاگری های او ترجیح داد ؟؟ هرچند در دسیسه و مکر حکومت شکی نیست اما این فرضیه شما ، نجفی را از یک قتل عمد و اراداه برای کشتن همسرش تبرئه می کند . شما از نجفی مرد مظلوم بی گناهی ساختید که قربانی توطئه شده . نجفی قربانی هوسرانی و بی فکری خودش شد . نجفی آدم کشت چون می خواست دهان این زن را ببندد . خدا می داند او چه اسراری داشت که از افشایش دچار ترس و و حشت شده بود . اسراری که بسیاری از مقامات فعلی هم دارند.
عشق پیری گر بجنبد ، سر به رسوائی زند .
این داستان هم دنباله سناریوی امنیتی هاست ؟ در کدام قسمت اطلاعات کار میکنی ؟
ناشناس 04 :12آدمهائی مثل شما با زدن انگ امنیتی به افراد ، می خواهند دهن آنها را ببندند . پیرمرد ضعیف هوسبازی تصادفا از جبهه اصلاح طلبان ، زن جوانش را کشته ، حالا عده ای این قتل را با چاشنی دسیسه و قصه دارند جناحی و سیاسی می کنند .اصلاح طلبها با طرح یک توطئه خیالی بفکر تبرئه نجفی افتاده اند چون ظاهرا این قتل را آبروریزی و رسوائی بزرگی برای خودشان میدانند و تند روها بفکر کوبیدن اصلاح طلبان و دوختن قبائی از این قتل برای تجدید آبروئی که ندارند … .حالا بفرمائید خود شما کدام طرفی هستی ؟؟ اصلاح طلبی که این روزها خیلی منقلب است یا اصولگرائی که به جز اعدام نجفی ،سوز دلش از اصلاح طلبها آرام نمی شود .خدارا شکر که جیره خوار سفره هیچیک نیستم که چشمم را به روی واقعیات ببندم ….
اکبر گنجی : در گفت و گوی با برنامه شصت دقیقه “بی بی سی”- با شرکت شیرین عبادی- داستان مصاحبه وزیر امور خارجه آمریکا درباره کشته شدن نیم میلیون کودک عراقی را نقل کردم. برخی نوشته اند که من دروغ گفته ام. لطفا اصل مصاحبه را ببینید:
مصاحبه شبکه “سی بی اس” با وزیر امور خارجه آمریکا
لزلی استاهل: «ما شنیده ایم که نیم میلیون بچه [عراقی در اثر تحریم های اقتصادی] جان خودرا از دست داده اند. این از تعداد بچههایی که در هیروشیما مردند بیشتر است. آیا این [سرنگونی صدام حسین] ارزش آن را [کشته شدن این تعداد بچه] دارد؟
مدلین آلبرایت:« فکر میکنم که انتخاب مشکلی است، ولی ما فکر میکنیم که این ارزش آن را دارد!»
https://www.youtube.com/watch?v=R0WDCYcUJ4o
===
پی نوشت: این است ماهیت امریکا! و این است ماهیت حقوق بشر مورد ادعای امریکا!..یعنی اگر بخاطر موهومات و ادعاهای بی مدرک ما بادعای تحصیل منافع و امنیت امریکا،500 هزار طفل بیگناه کشته شوند،ارزش دارد! ای تف بر شرف نداشته تان!
-وزیر آموزش_و_پرورش ؛
میگه زورش به موسسههای کنکور نمیرسه و نمیتونه کنکور رو حذف کنه … حالا ببینیم در این کشور غیر از ایشان چه افراد دیگهای زورشون نمیرسه :
– وزیر صنعت به خودروسازان
– بانک مرکزی به موسسات مالی
– پلیس به لباس شخصیها
– گمرگ به اسکلههای غیرمجاز قاچاق
– فرماندار به امام جمعه
– استاندار به نمایندۀ ولیفقیه در استان
– مجلس به شورای نگهبان
– رؤسای دانشگاه به دفتر نمایندگی رهبری
– وزیر ارشاد به امام جمعه مشهد که با نقض صریح قانون مانع برگزاری کنسرت میشه
– رییس جمهور فعلی هم که نه زور میزنه نه اساسا زورش به جایی میرسه
– رهبری هم با وجود اینکه سی ساله قدرت مطلقه در ایران رو در اختیار داره فقط یکبار شخصا مسئولیت تصمیم گیری را پذیرفته که اونم موافقت با برنامه کنترل جمعیت در سال ١٣٨٣ بود
کلا تمام افراد و نهادهای پاسخگو در برابر پاسخ_نگوها کم میارن ولی کاش میفهمیدیم قبول اشتباه نشانۀ ضعف نیست و هر انسانی میتونه مرتکب اشتباه بشه حتی اگر در بالاترین مقامها نشسته باشد.
همه چیزمون به همه چیزمون میاد.
وقتی میگن آخوندها ساخت انگلیسن و آیت الله بی بی سی
از رژیم به انحاء مخطلف دفاع میکنه تو و برخی از همپالگیات
رد می کنید!
کلمه ها و ترکیب های تازه!
——————————
مخطلف=مختلف!
همپالگیات=همپالکی هایت!
—–
1- بی بی سی یک گفتگو یا مناظره تحلیلی بین اکبر گنجی و شیرین عبادی گذاشته که با هم گفتگو کرده اند،من نه طرفدار اکبر گنجی هستم و نه طرفدار شیرین عبادی و نه طرفدار بی بی سی بلکه با هر سه از جهاتی مخالفم.
بحث خبر و اخبار رو هم باید از بحث گزارش های تحلیلی یا مناظرات جدا کرد،بنظر من بی بی سی از نظر انعکاس سریع و دقیق اخبار،بنگاه خبری حرفه ای و معتبری است،بحث و اشکال به بی بی سی در تحلیل ها یا انگولک کردن اخبار یا نحوه گزارش های خبری و اولویت دادن یا ندادن به محتوای خبرهاست که بهر حال از باب اینکه بی بی سی یک بنگاه خبری وابسته به دولت انگلیس هست،ایراداتی به کارش وارد هست،اما من حیث المجموع بنظر من شبکه خبری خوبی است بی بی سی چه در بحث های سیاسی و چه در بحث های اقتصادی اجتماعی ورزشی و غیره و من معمولا سایت اون و چیزهایی که در تلگرام میگذارد را دائم می بینم.مقالات و نوشته های تحلیلی هم که از ناحیه صاحبنظران مختلف گذاشته میشه،خوب مسئولیت محتوای آن بر عهده نویسندهای آن نوشته هاست.
در بحث های تحلیلی و مناظرات دو یا چند نفره هم خوب ممکن است طرفین مناظره و گفتگو با هم مخالف باشند یا موافق باشند و بهر حال نظر خود را بیان می کنند،هرچند نوع سوالات مجری و نحوه دخالت او در بحث ها،عوض کردن موضوع یا قطع کردن سخن یکطرف،هم می تونه جهت دار و مورد نقد باشه.
2- این گزاره مزخرف که “آخوندها ساخت انگلیسن!” هم خوب یک ادعای تاریخی تبلیغی دروغ هست از ناحیه مخالفان عاجزی که قدرت تحلیلی و نقد صحیح ندارند. هرکس در مورد این گزاره ادعایی داره باید بر اساس سند و مدرک و شاهد حرف بزنه،نه شکمی یا کینه توزانه حرف زدن،بحث وابستگی فرضی و ادعائی این فرد یا آن فرد (که آنهم باید بر اساس اسناد متقن باشد) نیز غیر از بحث از سازمان روحانیت شیعه است.
اجمالا اگر کسی اهل مطالعه در تاریخ فقه و فقیهان امامیه باشه و بمنابع معتبری که در این زمینه ها هست مراجعه کنه می تونه بفهمه که حوزه های فقهی و فقاهت شیعی در عصر غیبت امام سلام الله علیه توسط شیخ مفیدها و شیخ طوسی ها و سید مرتضی ها و شاگردان آنها از بیش از 1000 سال قبل تاسیس شده و وجود داشته…
3- بنظر من بی بی سی نه تنها مدافع انقلاب و جمهوری اسلامی نیست،بلکه غالبا در نحوه پوشش خبرها و کمّ و کیف آن در صدد تخریب بنیاد جمهوری اسلامی است…
سلام دوستان میخواستم بگم که میدونید آمریکا چرا تا حالا حمله نکرده به خاطر اینکه این ها همش بازی حکومت آخوندی مزدور آمریکا و روسیه و اسرائیل بوده و در این سال ها تمام سیاست خارجه این حکومت آخوندی در جهت منافع این کشور ها بوده و تا زمانی که بدردشون بخوره میزارن سر کار باشه و وقتی زمان استفاده تموم شد میندازندش مثل … تو سطل آشغال و بهتره بعضی ها مثل این سید مرتضی دست از به کوری زدن خودشون بر دارن و بفهمن که داره تو کشورشون چی میگذره مردم ایران باید این بازی را بهم بزنند و با سرنگونی این حکومت و تشکیل حکومت مردمی ایران به دست خودمان خواهد افتاد کشور ما فقط در چند دوره حکومت دست خودمان بوده و در این دوران ها بیشترین پیشرفت و … را داشتیم کشور ما از دوران صفویه تا قاجار دست کشور های خارجی بود و بعد از به قدرت رسیدن رضا شاه کبیر ایران به سوی پیشرفت و تمدن داشت میرفت که با توطئه دشمنان دوباره ایران را بدست گرفتند این مردم اگه فکر داشتند میگفتند که کشور ما از زمانی که مسلمانان ایران را گرفتند تا قاجار کشورمان دست آخوند ها بود و چه … برایمان کردند که انقلاب کنیم و این شیطان صفت هارو دوباره سر کار بیاریم و مقایسه میکردند زمان خودشون رو با زمان قبل از پهلوی که ایران کاملا یک کشور عقب افتاده بود و در جهل و نادانی بود که این آخوند ها درست کرده بودند در واقع قبل از رضا شاه آخوند ها در حکومت نبودند ولی حکومت را به طور غیر مستقیم کنترل میکردند دین ما مشکل ندارد اسلام که محمد پایه گذاشت با اسلام الان چه آن چه شیعه و سنی دارند کاملا متفاوت است و از زمان از دنیا رفتن ایشان دین به انحرافات و خرافات و جهل و نادانی رفت و چیزی ازش باقی نماند و هر آخوند به نفع خودش تفسیری کرد و … و امامان نیز نتوانستند جلوی این جهل و نادانی که در کشور های اسلامی فراگیر شده بود را بگیرند خوانده ام که وقتی امام زمان میایند بیشترین دشمنان ایشان همین شیعه های به ظاهر … هستند و بعد بقیه گروه های دیگر من خودم مسلمان شیعه هستم ولی نه مسلمان و شیعه دستکاری شده و به … کشیده شده یا ما مردم کار این خائنان را تمام میکنیم و یا امام زمان میایند و این هارا به سزای اعمالشون میرسانیم به زودی همه چیز معلوم میشه تاریکی همیشه نمیمونه روزی کشورمان ایران روشنایی را به خود خواهد دید به امید آزادی و آبادی ایران
سلام و درود،
ضمن سپاس از جناب نوریزاد گرامی و دوستانی که کمکهای مالی، نقد ی و جنسی خودرا برای اهالی محروم مناطق سیل زده کشور در اختیار ایشان قرار دادند، دست مریزاد.
قطعا دوستان در ویدئو کلیپ نوریزاد گرامی مجددا صحنه بخشش رختخواب دامادی، تنها دارایی ستار بهشتی رو توسط مادرش گوهر بانو و سفارش ایشان به جناب نوریزاد که جهت کمک به سیل زدگان محروم برده و تحویل داده شود، رو دیدید که قلب هر بینندهای رو بدرد میاورد. ارواح سرگردان امام غزالی و نظامی گنجوی نیز همچنان از ظلم سلطان سنجر زمان نسبت به این مادر پیر رنجور در عزابند.
اگر روزگاری در عصر سلاطین حکومتهای پس از اسلام در ایران افرادی همانند ابو نصر مشکان و ابولفضل بیهقی و حسنک وزیر و خواجه نظام الملک و خواجه نصیر الدین طوسی، امیر کبیر، قائم مقام فراهانی و فروغی ذکأ الملک و داور و مصدق چهرههای بر جسته تاریخی دیوان سالاران شریف و خردمند و مدبر و ادیب و راه گشا در امور کشور داری در کنار سلاطین مستبد خود خواه و خون خوار زمان خود بودند، امروز لشکر دیوان سالاران حکومت ولایت مطلقه فقیه آغشته و غرق فساد مالی و اخلاقی و رشوه خواری و ارتشا و خیانت در امانت و دزدی اموال عمومی، روی همه مفسدین منصب دار تاریخ ایران رو سفید کردند.
سلطان محمود آسوده بخواب که ما در عصر شکافتن اتم و نانو و سلول بنیادی گرفتار فقیهی شدیم که به اعتراف خودش در آغاز انتصاب توسط فقیهان هم فرقه گفت باید به حال اون ملت و امتی گریه کرد که مرا به عنوان رهبر خود بر میگزیند، حال پس از ۳۰ سال حکمرانی هم به تو فخر میفروشد هم به فردوسی هم به بیهقی هم به فارابی.
سپاس
بله.من هم ضمن سلام به کاوش گرامی و جناب نوریزاد،از کمک های مالی و جمع آوری اعانه ایشان برای هموطنان سیل زده تقدیر و تشکر می کنم.زحمات ایشان و اکیپی که همراه ایشان بودند مورد احترام و تقدیر است.منتها ایرادی که من همیشه به ایشان داشته ام ورود ایشان به امور غیر تخصصی،یا بی انصافی و کم انصافی نسبت به زحماتی بوده که مسئولان و امدادگران رسمی حکومتی در این امر کشیده اند.
جناب نوریزاد در غالب موارد نه تنها تقدیر و تشکر و اشاره ای به زحمات امدادگران خصوصا در ایام تعطیلات کشور نکرده است بلکه متاسفانه در مواردی در این امور موش دوانی و زشت گوئی و خلاف گوئی کرده است…
بنظر من ایشان بعنوان یک مستند ساز،غیر از جمع آوری اعانه و کمک های مالی (هر چند محدود و در حدّ خود) نمی بایستی اینگونه مقوله ها را دستمایه کار سیاسی و خزعبل گوئی های سیاسی و کلیشه ای کند و مثلا در امور تخصصی مربوط به آب شناسی،زمین شناسی،امور عمرانی،سد سازی و چیزهایی از این قبیل ورود غیر تخصصی کند و گاهی اقداماتی کند یا اظهاراتی کند که ممکن است مورد مضحکه باشد یا شائبه سیاسی کاری و آن تعبیر پوپوسیل از آن برداشت شود…
یک مستند ساز بنظر من کارش این نیست که برود آنجا عکس بگیرد و به خط روی دیوار اشاره کند که آب تا اینجا بالا آمده بود و ما اینجا قایق سواری می کردیم! بلکه یک مستند ساز قاعدتا باید در هر زمینه برود سراغ اهل فن اش و مصاحبه کند و ابعاد هر مساله را از صاحب آن فن و تخصص پرسش کند و همینجور فحش و دری وری های سیاسی و طنز گوئی را پیشه دوران بازنشستگی خود نکند! می خواهم بگویم کار سیاسی،یا سوء استفاده سیاسی از یک مساله طبیعی، وظیفه یک مستند ساز یا فعال مدنی نیست.ایشان مثلا می توانست برود سراغ پروفسور کردوانی و در مورد ابعاد گوناگون محیط زیستی سیل،و نقائص امور و پیشنهادها در این زمینه ها مصاحبه و پرسش کند،یا سراغ کارشناسان مربوط به جنگلها یا محیط زیست یا سد سازی و چیزهایی از این قبیل…من به اینگونه روش های ایشان که مبنی بر نوعی خودنمائی سیاسی و درشت گوئی و لفّاظی است همیشه ایراد داشته ام و گرنه جمع آوری اعانه و کمک به مردم مصیبت دیده،همینطوری که شما اشاره و تقدیر کردید، امری نیکو و قابل تقدیر است…
این آقا رو گذاشتن اینجا سایت شما رو کنترل کنه اگر موفق بشه پاداش هم میگیره ، شما زحمت بکش هر موقع می روید شهرستانها از ایشان بپرسید چه کارهایی انجام بدهید ایشان پاداش باقلوا می گیرد همانها را انجام بدهید
بهین یاران جان درود
برای گرفتن بوزینه و عنتر سوراخی درست می کنند که دست آن حیوان
در آن داخل شود ولی مشت گره کرده اش خارج نشود سپس در ته سوراخ
میوه ای یا خوردنی مورد علاقه او را در حفره گشاد ته سوراخ قرار می دهندحیوان
یا عقلش نمی رسد یا نمی تواند دستش را باز کند با سر و صدایش صیاد سر می رسد.
این بساط اتم بازی و حشد الشقی وحزب الشیطان ووو باهزینه های بسیاربسیار کلانش
باعث شده طرف دست چلاقش بد جوری گیرکند حالا صیاد کی میرسد وچه می خواهد
بماند .یک جو عقل و منطق وشعور چه ها می کند و بی عقلی و هوس امپراطور سازی
آن هم زمانی که انگلیس که یک قرن قبل خورشید در خاکش غروب نمی کرد والان از یک
استان ما بسیار کوچک تر ولی قدرتمند تر است را می توان ندید مانند کدویی که خاتون
نتوانست ببیند و (مرگ بد با سد فضیحت ای پدر// تو شهیدی دیده ای از چیزخر.)
هنگامی علی خامنه ای گوید غربی ها وحشی هستند سر مناره اسفناج سبز میشود گویا در سوئد زندگی میکند و سوئدیست و ما فقط عکس او را در ایران رویت میکنیم وصدایش را میشنویم ولی باید به او یاد آور شد که در مدت حکومت خودت و خمینی جنایاتی که در ایران بفرمان شما وبدست عمالتان انجام داده شده در 50 کشور اروپایی رخ نداده است و آنچه در افغانستان،یمن، سوریه ،عراق و لبنان انجام داده اید برهمگان آشکار،
شما تا این اندازه خود شیفته و نا آگاه هستید که انزجار مردم ایران علیه خودتان را در لفافه چاپلوسی عمله قصرتان در شمال تهران پنهان مینمایید ولی مردم بستوه آمده شروع به آخوند کشی نموده اند و بهر بهانه ای و هدفی ومطمئن باشید ادامه خواهد یافت، شیر جنگل و گرگ هم وقتی گرسنه و محتاج تغدیه نیستند در کنار آهوان ، گاو میشان و گورخر ها چرت میزنند و در آرامش جست وخیز میکنند ولی هنگام گرسنگی بحرکت در می آیند و برای تغذیه جان خود را هم بخطر می اندازند و با شاخی و لگدی هراز گاهی کشته میشوند و اغلب به حیوان نوزاد و سالمند هم وبیمار ترحم نمیکنند و شرایط زندگی روزمره مردم بیچاره ومستمند ایران بجایی رسیده که همین داستان حیوانات بالا را تداعی میکند یعنی یا مرگ یا زندگی شرافت مندانه و یا میکشیم ویا میمیریم و چنین است احوال مردمی که گروهی نادان، نفهم بی تجربه ، آدمکش و دزد مافیایی برشان حکومت میکند، در کازرون آخوندی بنام خرسندی را کشتند حال بهانه هرچیزی میتواند باشد ولی این روش خود حکومت است که علیه خودشان در شرف عادی و معمول شدن است حتی شهر دار قبلی تهران هم که میتوانست از همسرش جدا شود طبق آموزش های معمول حکومتی زن جوانش را بقتل میرساند، آخوند مرتضی جارچی حکومت در ین پنجره نوریزاد گوید که آمریکا تنها در گیتی شده گویا همه طرفدار آخوند ها هستند! همه میخواهند مانند کرکس ها، شغال وکفتار و شیر وروباه ومورچه ودیگر حیوانات و پرندگان وجهندگان ازین لاشه متعفن ایران بهر برگیرند بی استثناء چین ، روسیه، اتحاد اروپا و دیگران در زمان صدام هم در باب غراف چنین بود، طرفدار بولتون جنایتکار ویا ترامپ کاسب کار حقه باز نیستم ولی همه کشورها به آمریکا احتیاج دارند ودرست همینجاست که هیچ کشوری جرئت همکاری با رژیم آخوندی و کار معامله ندارد، سوپر سوخوی روسی اغلب اجزاء مهمش از اروپا وآمریکا می آید، ایرباس بدون اجازه آمریکا نمیتواند هواپیما بهرکس بقروشد زیرا از تکنولژی آمریکایی استفاده میکند، اتحاد اروپا بانزدیک 500 ملیون حمعیت و افتصاد اول دنیا مانند شیر بی ناخن ودندان است نه ارتشی یکدست ومنسجم دارد و نه اتحادی یکدست اغلب کشورهای اروپای شرقی بین اتحاد اروپا و آمریکا در رقصند، روسیه هم تحریم شده توسط آمریکاست و پوتین میخواهد که آمریکا تهاجمی علیه روسیه نباشد، شیخ مرتضی کمی از مسجد و شریعت فاصله بگیر اگر آدم نکشتی وخون برلب و چنگال نداری تا در جو وهوای دیگر نفس بکشی.
سید مرتضی
11:12 ق.ظ / می 28, 2019
روزی که رضاخان 3 بار تحقیر شد!
امروز ۲۵ شهریور ۱۳۹۵ هفتاد و پنجمین سالروز یکی از مهمترین و فراموشناشدنیترین وقایع تاریخ ایران است…..…..
………………………………..
و اما تحقیر چهارم رضا شاه !
روزی که مامور انگلیسی او را جهت تبعید سوار کشتی میکرد رضا شاه به مامور انگلیسی گفت مرا از ایران بیرون میکنید اما با دانشگاه تهران که ساخته ام چه میکنید ؟ مامور انگلیسی گفت : روزی که تو دانشگاه تهران را شروع کردی ما هم تجهیز و تعمیر حوزه های نجف و قم و مشهد را در دستور کار قرار دادیم ؛ امروز که سالیان دارازی از ان ماجرا میگذرد در میابیم که حق با مامور انگلیسی بوده زیرا تا زمانی که این حوزه ها به کاشتن خرافه و درو کردن جهل و حماقت مشغولند ملت ایران روی توسعه و دموکراسی و ازادی را نخواهند دید ؛ تا زمانی که طلسم این قلعه دیوان جهالت پرور شکسته نشود اسارت و بد بختی و سیه روزی وجود دارد و باطل السحر این طلسم ؛گریز از اموزه های موهوم ۱۴۰۰ ساله و کزینش خرد ورزی و عقل علمی است
Jm گرامی نه تنها تا پروارگاها و مفتخورخانه های قم و نجف و زهر مار پابرجاست بلکه تا بویی از از اسلام در ایران هست این وطن وطن نشود!ما را چاره ایی جز //////////////////////////////////////// و از تقدس انداختن این تعفن و از سوختن و سترون و استریل کردن و نابود کردن موشهای مبتلا به طاعون در تابوت دراکولا نیست!
آباریک الله! جی ام! (یعنی پا برهنه پرنده ناگهانی بین مطالب!،نه دونده ناگهانی در زمین های فوتبال!)
خوب،من برای این مطلب لینک گذاشتم و سند نشان دادم،شما هم لطفا سند و مدرکی برای این خوشمزگی و خود شیرینی که گذاشتی ارسال کن.
استاد گرامی با درود خواهش میکنم که راهنمایی کنید چون قاتل بودن نجفی را برای اولین بار در همان ساعت اولیه جرم اعلام و بزرگ کردند حتمن رژیم مشغول فروختن و یا … ایران هستند که دارند مردم را سرگرم این موضوع میکنند ، بخصوص اینکه ترامپ تاجر هم در ژاپن گفته رژیم ایران خوبه ولی باید ….
⚡️عراقچی: با آمریکا هیچ گفتوگویی نداشته و نداریم
عباس عراقچی، معاون سیاسی وزیر امور خارجه میگوید “آنگونه که بارها اعلام کرده ایم هیچ گفتوگوی مستقیم یا غیرمستقیم با #آمریکا وجود نداشته و نخواهد داشت؛ اما جمهوری اسلامی ایران آماده مذاکره و گفتوگو با تمامی کشورهای منطقه خلیجفارس به منظور کاهش تنش ها و برقراری روابطی متوازن و سازنده بر اساس احترام و منافع متقابل هستیم”.
https://bbc.in/2EEg1qu
آموتی اگه میشه عکس واقیعیتو بذار تو سایت ، ببینم
مهر رو پیشونیت نزده ساخت انگلند!
حسن روحانی، رئیس جمهوری ایران گفت “هر زمان آنها دست از ظلم نسبت به ملت ایران برداشته و تحریمهای ظالمانه را کنار گذاشته و در برابر تعهدات خود پایبند بوده و به میز مذاکرهای که خودشان ترک کردند و برهم زدند، بازگشتند، راه به روی آنها بسته نیست”.
@bbcpersian
به کجا میرود این قافله ؟
نجفی : یک نهاد امنیتی تماسهای او را شنود میکرده و در اختیار میترا استاد، همسر دومش میگذاشته است.
http://www.bbc.com/persian/iran-48445534
یادداشتهای اسدالله عَلَم(پهلوی شناسی و عبرت)
——————————————————–
1- عَلَم: ۱۰ تروریست به رهبری حمید اشرف کشته شدند.
✍️ اسدالله علم
«در ایران ۱۰ تروریست کشته شدند و ظاهراً ستاد اصلی آنها پیدا شده. معلوم می شود با لیبی و فلسطینی ها در تماس بوده و هستند.»
(خاطرات علم، جلد ششم، ص ۱۷۶. ۹ تیر ۱۳۵۵).
===
2- شاه و عَلَم: همه رؤسای کشورها از بچّگی کونی بوده اند که هیچ قباحتی سرشان نمی شود!
✍️ اسدالله علم
«فرمودند: خیلی عجیب است. هند با آن قرارداد عجیب خودش با شوروی جزء کشورهای غیر متعهد در کنفرانس الجزایر شرکت می کند.
عرض کردم: همه چیز معنی خود را از دست داده است، مَثَل است که همه رؤسای کشورها از بچگی کونی بوده اند که هیچ قباحتی سرشان نمی شود!
شاهنشاه خیلی خندیدند! فرمودند: باید همین طور باشد!(البته به شوخی).»
(خاطرات علم، جلد سوم، ص ۱۵۵. ۱۳ شهریور ۱۳۵۲).
===
3-حج به روایت عَلَم: اگر پیامبر اسلام می دانست عربستان دارای بزرگترین ذخایر نفت جهان است، حج را واجب نمی کرد و مردم مسلمان جهان را به عسرت نمی انداخت!
✍️ اسدالله علم
«صبح سفیر آمریکا پیش من آمد. مقدار زیادی راجع به خاورمیانه و بچّگیهای فیصل[رفتارهای کودکانه پادشاه عربستان] و ارزش ملک حسین و تقویت سوریه توسط شوروی صحبت کردیم. با وصف بچّگیهای فیصل، به عربستان سعودی خیلی اهمیت می گذارند.[چون بزرگترین ذخیره] نفت دنیا را دارد.
بیچاره پیغمبر اسلام اگر می دانست چنین ماده[ای] در آن جا هست، دیگر حج را برای زنده نگاه داشتن شبه جزیره عربستان راه نمی انداخت و مردم را به عسرت نمی گذاشت!
(خاطرات علم، جلد سوم، ص ۱۱۱. ۲۳ تیر ۱۳۵۲).
===
پی نوشت 1:چه شاهنشاه و وزیر دربار با ادب و فرهنگی!
پی نوشت 2:حالا که شاهنشاه اين مَثَل یا قاعده علم را که “مَثَل است که همه رؤسای کشورها از بچگی … بوده اند که هیچ قباحتی سرشان نمی شود!”را با خنده تایید نمودند،خوب بود عَلَم از شمول این قاعده نسبت به شاهنشاه هم سوالی می نمود!
پی نوشت 3:این گفته علم در باره حج حکایت از نهایت عوامی و بی ایمانی او می کند،بیچاره نمی فهمیده که بنیاد حج قرآنی اقامه و تعظیم شعائر الهی در کانون نزول وحی بوده است و ربطی به ذخائر سرزمینی منطقه عربستان نداشته است،علاوه اینکه،روی همین حساب های مادّی و دنیاگرانه،عوائد حاصل از حج برای حکومت ها در آنجا،در برابر منابع عظیم حاصل از نفت عربستان،پول خردی بیش نبوده و نیست.
چه آدمهای باحالی بودند تا حالا از این جنبه که شبیه مردم عادی جامعه صحبت می کنند نگاه نکرده بودم ممنون
حتما شنیده اید جناب نوری زاد که می گویند : پیش نماز که …..پس نماز …….
این باب را خود شما گشودید یادتان که هست ! .همیشه اینطور بوده که در پس فردی , گروهی , که نیت خیری هم داشته اند در انجام کاری عده ای اوباش هم روان شده اند به قصد مسخرگی و مردم آزاری . حالا , بهر حال , خوب است که تذکر می دهید تا مسخرگان دست بالا را در این سایت نداشته باشند ولی به نظر من بهتر است که این جور مطالب را کلا نگذارید . من فکر نمیکنم کسی از خواندن این جور مطالب حال خوشی پیدا کند جز همان لوده ها . برای شما هم این بهتر است .
جاسم لوده و مزدوری غیر از تو و هم فکرانت در این سایت یافت می نشود!
پیروز میدان!
علیرضا، بباز!
کادر فنی کشتی آزاد ایران به هیئت برگزاری مسابقات اعلام کردند «علیرضا کریمی» در دیدار مقابل حریف روس، مصدوم شده و قادر به مبارزه با «یوری کالاشتیکوف» اسرائیلی نیست.
«علیرضا کریمی» 23 ساله است؛ متولد اول فروردین ماه 1373 در کرج. حتی لازم نیست در موردش بدانیم که تا امروز دو طلای قهرمانی کشتی آسیا و یک مدال برنز کشتی آزاد جهانی را روی سینه اش دیده است. مهم این است که روز 24 اردیبهشت ماه امسال، وقتی از روی سکوی قهرمانی آسیا پایین آمد، گفت: «تا وقتی طلای جهان و المپیک را نگیرم، به هیچ جا نخواهم رسید.»
او در پر ترافیک ترین وزن ایران کشتی می گیرد. وزن 86 کیلوگرم با حضور علیرضا کریمی، «حسن یزدانی»، قهرمان المپیک 2016 ریو و «عزت الله اکبری» که مدال نقره اش در سال 2013 ایران را در مسابقات کشتی قهرمانی جهان بعد از 12 سال صاحب عنوان قهرمانی جهان کرد، مبدل به ویژه ترین وزن کشتی آزاد ایران شده است.
علیرضا تا رسیدن به آرزو و هدفش فقط یک قدم فاصله داشت. این بار به رقابت های کشتی آزاد زیر 23 سال جهان که در لهستان برگزار می شد، رفت. قاعدتا کشتی گیری که با برنز جهانی وارد رقابت های زیر 23 سال می شود، باید پررنگ ترین امید کشورش برای رفتن روی سکو باشد. البته به این شرط که مربی او از کنار تشک فریاد نزند:«علیرضا بباز، باید ببازی، علیرضا نبر!»
در تاریخ کم سابقه است که یک مربی این چنین شاگردش را به شکست خوردن تهییج و تشویق کند. حالا در ایران هشتگ های «#علیرضا_بباز» و «#باید_ببازی» برای حمایت از او استفاده می شود؛ حمایتی که البته شاید مثل بسیاری از موج های دیگر زود فروکش کند.
داستان به کشتی علیرضا با حریف روسیه ای مربوط می شود. مربی مطلع شده بود که در صورت پیروزی کریمی مقابل حریف روس، باید در مرحله بعد مقابل «یوری کالاشتیکوف» اسراییلی روی تشک برود؛ اتفاقی که تقریبا در ورزش ایران غیرممکن و ممنوع است.
در سال های پس از انقلاب در ایران، رقابت کشتی گیران ایرانی و اسراییلی تبدیل به تابویی غیرقابلشکستن شد. درحالی که بازیکنان فلسطینی در لیگ فوتبال اسراییل به میدان می روند و تیم ملی فلسطین در جام ملت های سال 2015 با بازیکنان اسراییلی وارد استرالیا شد، هیچ ورزشکار ایرانی به دلیل آن چه سیاستمداران ایران «دفاع از مردم مطلوم فلسطین» می خوانند، حق مبارزه با ورزشکاران اسراییلی را ندارند.
پس یک مربی مجبور می شود کنار زمین فریاد بزند و از کشتی گیری که طی شش ماه اخیر، در تمرین و رژیم غذایی غیرقابل باور بوده است، بخواهد که به حریف روس خود ببازد. فیلمی از این صحنه در فضای مجازی منتشر شده است. یکی از مربیان تیم امید ایران از لحظات پایانی کشتی و فریادهایی که کنار زمین زده می شود، تصویربرداری کرده است. آن چه در این فیلم می شنوید، صدای «علیرضا رضایی»، کشتی گیر، مربی و مدیر پیشین تیم ملی کشتی آزاد ایران است. او تیرماه سال 95 و در راهپیمایی روز «قدس» به خبرنگاران گفت: «من خودم در کمپین «اسراییل را بر می چینیم» عضو هستم و برنامه ای داریم تا تمام اعضای تیم ملی کشتی ایران هم عضو همین کمپین شوند.»
رضایی می خواست با مغلوب شدن علیرضا کریمی، شانس او را برای رسیدن به مدال برنز زنده نگه دارد. اگر کریمی مقابل حریف اسراییلی کشتی نمی گرفت، نه تنها به مدال نمی رسید که حتی امکان حذف تمام تیم ایران نیز وجود داشت. با این حساب، کریمی باید می باخت. اما وقتی کشتی گیر روسیه موفق شد در بازی بعد، حریف اسراییلی را شکست دهد و به فینال برسد، علیرضا باید برای سکوی سوم، باز هم مقابل کشتی گیر اسراییل قرار می گرفت.
کادر فنی کشتی آزاد ایران به هیات برگزاری مسابقات اعلام کردند علیرضا کریمی در دیدار مقابل حریف روس، مصدوم شده و قادر به مبارزه با «یوری کالاشتیکوف» اسراییلی نیست. اما خبرگزاری «ایسنا» به صراحت نوشته است: «کریمی در حالی که شایستگی پیروزی مقابل حریف روس را داشت، به این خاطر که در دور دوم به حریف اسراییلی نخورد، در حالی که از حریف روس پیش بود، در ثانیههای پایانی شکست خورد تا مقابل این حریف به روی تشک نرود. اما با راهیابی کشتی گیر روس به فینال، کریمی باید در شانس مجدد با رژیم صهیونیستی مبارزه میکرد که با انصراف کریمی این مسابقه برگزار نشد.»
دردناک ترین واکنش پس از این اتفاق، پستی است که علیرضا در صفحه اینستاگرام خود منتشر کرده است. او درحالی که نیمه شب به تنهایی در خیابان های شهر «بیدگوشج» لهستان قدم می زند، آهنگی از «داریوش اقبالی» را با صدای بلند گوش می کند. زیر پست نوشته است: «آخرين سنگر سكوته، حق ما هم هيچ وقت گرفتنی نيست.»
توییتر و اینستاگرام لبریز شده است از دل نوشته ها و واکنش های تند به ممنوعیت مبارزه ورزشکاران ایران با نماینده های ورزشی اسراییل. علیرضا رضایی که روزی می خواست تمام کشتی گیران ایران را به کمپین «اسراییل را بر می چینیم» ملحق کند، امیدهای جوان 23 ساله ایران را با فریادهایش به باد داد.
سلام دوستان من از سید مرتضی ///////////////////////////////////// و دروغگو و بی ادب و تشنه به خون و هویت و مردم ایران یه سوال داشتم برای هر ساعت و نوشتن این نظر های … چقدر میگیری واقعا انقدر … هستی که کشورت برای یکم ///////////////میفروشی چند سالته تا یادمه گفتی 60 سالته ولی به اندازه یه بچه هم … نداری بالاخره روزی به سزای اعمالت میرسی وقت زیادی نمونده از این روز های آخر تا میتونی استفاده کن که داره زود تمام میشه و خودتو انقدر یه آدم های بزرگی مانند مصدق و دکتر شریعتی و … نکن که آدم حالش میخاد بهم بخوره که آدم هایی مثل تو و امثال تو میان چهره و ذات //////////////////و زیر این ها … میکنند و روزی این جهل و نادانی ها از بین خواهد رفت و کشورمان و مردمان ایران زمین راه درست و پیشرفت را پیدا خواهند کرد به امید آزادی و آبادی ایران
البته از گذشته گفته اند:پاسخ ابلهان خاموشی”است! اما استثنائا برای اینکه نویسنده خام،عصبی،خوش خیال و بی تربیت این نوشته را یکبار از توهم بیرون بیاورم،می گویم-چنانکه بارها گفته ام-من از بابت نوشتن در سایت محمد نوریزاد بسلیقه و فهم خودم،نه در گذشته و نه در حال حاضر یک ریال از شخص یا گروه یا سازمان یا نهادی دریافت نکرده ام و آنرا صرفا یک وظیفه تبلیغی دینی برای خودم می دانم،و زندگی من از کارهای مربوط به پژوهش و آماده سازی کتاب و مستند سازی های مربوط به کتاب و مقالات می گذرد و آنچه در عقائد و سیاست می گویم ناشی از فهم و باور و تحقیقات خودم است.
و نکته دیگر اینکه،بنظر می رسد این کامنت گذار بی ادب (امیر حسین) چون در آن بحث های گذشته تاریخی سیاسی در بن بستی از سوالات و ایرادات من به مطالب نادرست و کم ارزش اش قرار گرفت؛در حال سوختن و عقده گشائی است!
و نکته سوم اینکه:من که توضیح دادم اما اصلا فرض کنید کسی مزدی بگیرد و اینجا از مطالبی و گزاره هایی در عقائد یا سیاست یا از جمهوری اسلامی دفاع کند یا شبهات و سوالاتی را پاسخ گوید،این مگر اشکالش چیست؟ علاوه، مگر اتهام زدن و تهمت زدن هنر خاصی است یا موونه خاصی دارد؟!دیگران نیز می توانند مثلا شمائی که موضع مخالف با جمهوری اسلامی در سیاست،یا مخالف دیانت و ایدئولوژی اسلام دارید و بر آن اصرار و تبلیغ میکنید را متهم کنند به دریافت حقوق و مزد از اجانب و سرویس های اطلاعاتی بیگانه و سلطنت طلبان و دین ستیزان!…خوب حرف و تهمت که زحمتی ندارد.
من البته عادتم این نبوده و نیست که مخالفم را بمزدوری متهم کنم،ممکن است با مخالفم مجادله شدید کنم و حتی او را متهم بخیانت کنم یا درشتی های او را بتناسب پاسخ دهم اما تاکنون بکسی اتهام مزدوری از جایی یا کسی نزده ام.
بنابر این بمخالفانم می گویم:جوانمرد باشید و اگر منطق و حجتی برای گفتگو ندارید،توسّل به تهمت و اتهام وارد کردن به او نکنید،زیرا کسی که حجتی در بحث و گفتگو دارد نیازی به اهانت و تهمت زدن و کناره گرفتن از اخلاق ندارد.پس تهمت زدن و بی اخلاقی و نسبت ناروا،کاشف از عجز و ضعف منطق فرد است.
همین!
سلام سید مرتضی بهتره شخصیت خودت رو به بقیه نسبت ندی من جواب تمام نظر های … که دادی رو دادم اگه خودت رو به کوری نزده باشی حتما دیدی و بهتره حرف از ادب نزنی که آبروی هرچی ادب رو بردی و آدم حالش میخاد بهم بخوره وقتی تو میای حرف از ادب و … میزنی و در جواب بعدی بهتره خودت کم میاری و عقده داری وجوابی برای حرف ها و حقایق من نداری نیای و از روی … به ینفر دیگه نسبت بدی راستی یه سوال ازت داشتم تو اصلا دین داری ؟؟؟ اگه داشتی که انقدر دروغ نمیگقتی پس یک آدم ریا کار و … هستی که فقط دین برای دلالان دین مانند تو و امثال تو شده منبع پول در آوردن و کل و فهم و … شما از دین فهمیدن همین درباره دروغ هایی که درباره پول گرفتنت و برخورد با مخالفان حرف و … گفتی حرف نزنم بهتره و خودت اگه ابله هستی بهتره به بقیه نسبت ندی وقت زیادی نداری اینجا وقتت رو تلف نکن و تا میتونی از این وقت باقی مانده در این حکومت آخوندی استفاده کن و هرچی میخای … بکن بالاخره خیلی زود نوبت ما هم میرسه به هر حال این رو بدون پیروزی با مردم ایران است و به زودی جشن پیروزی بر جنازه حکومت آخوندی را خواهیم گرفت و به امید آزادی و آبادی ایران
◾️ #مراجع_شيعه و #سكس_لاپائى با دختر شيرخواره
چنانچه که در كتب #مراجع_شیعه و بسیاری از #مراجع_اهل_سنت حکم #تفخیذ(گذاشتن آلت تناسلی میان ران هاى مفعول جنسی) در دختر شيرخواره جایز دانسته شده است
و #لذت_جنسی بردن از کودکان خردسال و نوزاد بی عیب تلقی شده است اینک ما حکم فتوای عده اى از علما و #مراجع_نامدار_شیعه پیرامون تفخیذ با نوزاد را میآوریم
١) کتاب تحریر الوسیله از آيت الله روح الله خمينى ج ٣ ص ٤٣١
٢) کتاب مستند التحرير الوسیله از سید مصطفی خمینی ج ٢ ص ٣٤٣
٣) کتاب هدایته العباد از آیت الله شيخ لطف الله صافی / ج ٢ ص ٢٣٨
لينك منبع:
٥) كتاب النکاح از آیت الله خویی / ج ١ ص ١٥٥
لينك منبع:
٦) العروه الوثقی از آیت الله سيد محمد كاظم یزدی عضو جامعه مدرسين حوزه علميه قم / ج ٥ ص ٥٠٢
لينك:
٧) العروه الوتقی از آیت الله محمد صادق روحانی / ج ٢ ص ٤٦٩
٨) مستمک العروه از آیت الله سید محسن حکیم / ج ٣ ص ٣١٨
لينك منبع:
٩) شرح العروه الوثقی -النکاح از آیت الله محمد تقی خویی / ج ٣٢ ص ١٢٦
١٠) منهاج المومنین از آیت الله مرعشی / ج ٢ ص ٢٠٨
١١) مهذب احکام فی بیان الحرام و احلال از آیت الله عبدالا علی سبزواری / ج ٢٤ ص ٧٣
١٢) تفضیل الشریعه فی شرح تحرير الوسیله از آیت فاضل لنکرانی / ص ٢٢
لينك منبع:
١٣) الوجیز فی الفقه اسلامی از آیت الله محمد تقی مدرسی ص ١٦١
١٤) وسیله النجاه از آیت الله ابوالحسن موسوی اصفهانی / ص ٦٩٦
١٥) مدارک العروه از آیت الله علی پناه اشتهاردی / ج ٢٩ ص ١٦٥
طبق فتواى اين روحانيون بزرگ شيعه، مردان عملا ميتوانند با دختران شيرخواره رابطه جنسی لاپائى انجام بدهند.
حالا بازهم بياييد بگوييد سندش ضعيف است و فلان راوى مجهول است و ….
اينها فتواست و مستقيم از سوى اين روحانيون صادر شده، نه روايت است و نه مطلب تاريخى كه تحريف شده باشد…
درود
پنج سال پیش از باند دزدان و قاتلان حکومتی نوشتم و هنوز هم تکرار می کنم تمامی روسای حکومتی دستشان نه ذهنی بلکه عینی با خون بیگناهان آغشته است. این باند مافیایی پیوندش در قتل و غارت است ریز و درشتشان جانی اند.
مسئله مهم و حاد ملت در اکنون تغذیه و بهداشت درست است که ملت خودشاهد است در دست عده ای خاص مافیایی یعنی حکومتی میچرخد، این چه باید کرد را باید خود ملت جواب بدهد، چون جوابی از کسی نباید انتظار داشته باشند،باند مافیایی حکومتی برای سرکوب و غارت است و نه جواب به شما.
این باند جنایتکار مانده وشعارش نیز بودن یا نبودن است زیرا به جنایات خود واقف است. این شما ملت هستید که باید این نکته را دریابید .
اینگونه بودن شما برابر با نبودن است.
سخنگوی/* وزوزارت/* خارجهکی : بنای مذاکره با آمریکا را نداریم.
مش قاسم: بعد دولا شدن قهرمانانه به این بنا هم میرسی.
آمریکا در جنگ علیه ایران تنها خواهد بود. بمباران ایران برای آمریکا بسیار پر هزینه خواهد بود و تلفات انسانی آن از بمباران ویتنام بیشتر خواهد شد.
مارک پری، نویسنده کتاب “جنگهای پنتاگون”
لوبلاگ
در اواخر مه سال ۱۹۴۴، در پی اختلاف آمریکا با سایر متحدانش بر سر راهبردهای جنگ، وینستون چرچیل نخست وزیر وقت بریتانیا به ژنرال دوایت آیزنهاور رئیس جمهوری وقت آمریکا گفت: «تنها یک چیز بدتر از جنگ با متحدان است و آن جنگ بدون حضور آنها است.»
این نصیحت چرچیل همچنان معنای خود را حفظ کرده است. ژنرال اسکات والاس فرمانده نیروی زمینی ارتش ایالات متحده،حمله به عراق، به افسران تحت امر خود گفت قصد داشت تا رسیدن بخش چهارم پیاده نظام که قرار بود به شمال بغداد حمله کند، منتظر بماند. اما پیاده نظام نیامد زیرا در دریای مدیترانه سرگردان شده بود و این سرگردانی به آن دلیل بود که ترکیه نپذیرفته بود میزبان ارتشی باشد که قصد حمله به همسایه اش، عراق را داشت. لازم به یادآوری است این تنها ترکیه نبود که به عنوان متحد آمریکا، وی را در زمان حمله به عراق تنها گذاشت، کانادا، فرانسه و آلمان هم همین کار را کردند.
شکی نیست که ایالات متحده میتواند با حملات هوایی، مهمترین داراییهای نظامی جمهوری اسلامی را نابود کند. اما باید بداند در این راه تنها است و عمدتاً باید بر روی چهار اسکادران جنگنده F-18E مستقر بر روی ناو هواپیمابر آبراهام لینکلن تکیه کند. هرچند این نیرو، قدرت بسیاری دارد، اما تمام نیروی سرسختی که جان بولتون مشاور امنیت ملی قولش را داده بود، نیست.
نیروی تسلیم ناشدنی و سرسخت واقعی علیه ایران احتمالاً از سوی بمب افکنهای مستقر در منطقه خواهد بود.اما مشکل این است که ایالات متحده تعداد کمی هواپیما در پایگاههای هوایی منطقهای دارد. عربستان سعودی درهای خود را به روی ارتش امریکا در آوریل ۲۰۰۳ باز کرد، امارات متحده عربی میزبان نیروی هوایی آمریکا در شرایط خاص است،بحرین خانه ناوگان پنجم نیروی دریایی ایالات متحده است، کویت به آمریکا اجازه میدهد تا از آسمانش برای عملیات حمل و نقل استفاده کند،اما اردن دنباله رو ارتش آمریکا است و این درحالیست که حضور نظامی آمریکا در عمان تقریباً هیچ است.
بنابراین ایالات متحده نمیتواند به هیچ یک از نیروهای مستقر در کشورهای دوست خود تکیه کند زیرا نیروی هوایی عربستان سعودی توسط ایالات متحده نگهداری میشود، نیروی هوایی امارات کوچک است، تواناییهای حمله هوایی بحرین، اردن، کویت و عمان هم در بهترین وضع ناچیز است.
بنابراین فقط اسراییل، ترکیه و قطر باقی میماند. ایالات متحده با فروش هواپیماهای جنگنده به اسراییل، آن را به قویترین نیروی هوایی منطقه بدل کرده است، اما جنگندههای F-15 و F-16 اسراییل (و حتی جدیدترین اسکادرانهای F-35 ساخت ایالات متحده) میتوانند از سوی ایران هدف قرار گیرند و آنها به سختی میتوانند حملات متقابل داشته باشند زیرا وابسته به سوختگیری مجدد از سوی هواپیماهای سوخت رسان ایالات متحده هستند.
از همه اینها گذشته،کشاندن اسراییل به جنگ علیه ایران، متحدان منطقهای ایالات متحده را حتی در صورتیکه خواهان جنگ واشنگتن و تهران هم باشند، فراری میدهد. همچنین مشخص نیست که نیروی هوایی اسراییل در چنین حملهای به ایالات متحده کمک کند زیرا هواپیماهای آن مشغول تلاش برای یافتن و تخریب سایتهای موشکی هستند که توسط حزب الله، در جنوب لبنان اداره میشود.
نوبت به ترکیه میرسد؛ ترکیه خواهان میزبانی ارتش امریکا برای حمله به ایران نخواهد بود زیرا ترکیه از همسایگان و متحدان ایران بشمار میرود و تصور قبول چنین چیزی از سوی آنکارا غیر ممکن است.
در آخر قطر میماند. آمریکا پایگاه بزرگ هوایی “العدید” را در قطر این پادشاهی کوچک حاشیه خلیج فارس دارد. اما روشن نیست که توافقنامهای که میان قطر و آمریکا امضا شده، به صراحت اجازه میدهد تا ایالات متحده بدون اجازه قطر به ایران حمله کند.
کنت کاتزمن از بخش خدمات تحقیق کنگره آمریکا در این خصوص میگوید:
«موافقتنامه همکاری دفاعی ایالات متحده با قطر جامع و دقیق است و من وارد جزئیات نمیشوم. اما فکر میکنم هر گونه اقدام تهاجمی که ایالات متحده از العدید، تنها پس از مشاوره کامل با دولت قطر امکان پذیر است»……
یک افسر ارشد بازنشسته نیروی هوایی ایالات متحده آمریکا که در این منطقه خدمت کرده، در مورد استفاده آمریکا از العدید برای حمله به ایران میگوید:
لورنس ویلکرسون سرهنگ بازنشسته ارتش در مصاحبه اخیر گفت: “ایران عراق نیست.”
وی افزود : ارتش ایران نه تنها به خوبی آموزش دیده بلکه به خوبی مسلح است و هر حمله هوایی اولیه ایالات متحده که با تمرکز بر دفاع هوایی ایران و همچنین داراییهای اصلی نظامی آن باشد، پاسخ موشکهای روسی “اس 300” ایران را در پی خواهد داشت.
ویلکرسون ادامه داد: «هرچند سلاحهای روسیه در میان پیچیدهترین سلاحهای جهان نیستند، اما این در مورد “اس 300” صادق نیست».
یک مقام ارشد بازنشسته نیروی هوایی که در خلال عملیات “آزادی عراق” حضور داشت، اظهار کرد: «هزینه ورود به آسمان هانوی در طول جنگ ویتنام بیش از هزینه حضور در آسمان برلین در طول جنگ جهانی دوم بود.
اما باید تاکید کرد ورود به آسمان تهران پرهزینه تر از ورود به آسمان هانوی خواهد بود.ما تلفات زیادی خواهیم داشت و هواپیماهای بسیاری هم از دست میدهیم».
اینکه آمریکا چگونه پس از ۱۸ سال مبارزه طاقت فرسا علیه تروریسم، در چنین عملیاتی موفق خواهد بود، روشن نیست. اما یک چیز آشکار است: ما در این نبرد تنها خواهیم بود.
https://lobelog.com/a-war-without-allies/
پس افتاده // نره: فیلم “خشونتها و برخوردهای تکان دهندۀ بعضی از بازجویان وزارت اطلاعات” را در اختیار دارم.
مش قاسم: چرا منتشر نمیکنی؟ اینا همشون سر در آخور حکومت/* دارن. همهشون سر و ته یه کرباسچی هستن.
/*: ک
سازمان ملل: مردم کره شمالی برای زنده ماندن به دولت رشوه میدهند.
مش قاسم: و برادرانشان از ایران هم بهشون رشوه میدن برای بر قدرت موندن و اتم کردن موشک سازی. میگین نه از حاج سعید گروگانگیر مادر کمیتچی بپرسین.
شهردار پیشین تهران به قتل همسرش را کشت.
مش قاسم: نه این یکی اولین قاتلیه که در این حکومت/* به جایی رسیده نه آخرینش. تا آدمکش و دزد و شکنجهگر و شیاد نباشن در این حکومت/* به جایی نمیرسن، همه رو انجام داده باشن به بالاترین مقامات میرسن.
/*: ک
چرا دونالد ترامپ یک دفعه ۱۲ شرط مایک پامپئو را به یک شرط توافق هسته ای تبدیل کرد؟؟!!
مایکل مکفاول، استاد دانشگاه استنفورد و سفیر آمریکا در روسیه در سالهای ۲۰۱۴- ۲۰۱۲ سخنان دیروز دونالد ترامپ در ژاپن درباره ایران را به سخره گرفت که گفته بود اگر ایران با من به توافقی دست یابد که به دنبال بمب اتمی نباشد، جمهوری اسلامی را به کشوری بزرگ و پیشرفته تبدیل می کنم. مک فاول نوشت:
یک دقیقه صبر کنید! من فکر میکردم دلیلی که ترامپ از برجام خارج شد این بود که نگران ۱۲ مسئله دیگری غیر از مسئله سلاحهای هستهای بود که [مایک] پامپئو (وزیر خارجه آمریکا) مطرح کرد؟ چرا سیاست ترامپ در قبال ایران ناگهان تا این حد تغییر کرده است؟»
https://twitter.com/McFaul/status/1133234401934843904
===
پی نوشت1:
بنظر شما :کدامیک از گزینه ها در پاسخ به این سوال صحیح است:
1-ترامپ فردی دمدمی مزاج و متناقض است!
2-ترامپ با مشاورانش اختلاف نظر دارد!
3-ترامپ عاشق دم زدن از مذاکره است!
4-ترامپ تعادل روانی ندارد!
5-دولت امریکا متشکّل از باند احمقهاست!
6-ترامپ دیشب خواب نوریزاد رو دیده و نوریزاد توی خواب اینو یادش داده!
7-ترامپ خواسته ببینه ایندفعه نوریزاد توی سایت و تلگرامش چی می بافه!
8-ترامپ خواسته ببینه کشک ساب ها و مغزهای متفکر سایت نوریزاد چی میگند!
9-ایران همونجور که برای هر چیزی به روسیه پول میده به ترامپ هم پول داده!
===
پی نوشت 2:نوریزاد اینجا جواب نده چون همه تحلیل ها و جوابهاش تکراری و نخ نما شده!
===
پی نوشت 3:نوریزاد فقط مجازه در شبکه بیان و وی او ای به این سوال جواب بده اونهم در کنار علیرضا نوریزاده!
——————-
10 – در پس پرده، حضرت رهبری که تا مرز سکته تشریف برده بودند، برای پس راندن “رژیم چنج” سر کیسه را شل کرده و منافع آمریکا را تأمین کرده چه جور. تقِ این سرکیسگی کمی بعد روشن می شود استاد حوزویِ گرامی
با احترام
.
بدون پرش به موضوعات دیگر و این درب و آن درب زدن: سند شما بر این ادعای خزعبل چیست؟!
ایا این اخوندک ////////////////////////////////نمیداند که حقوق بازنشستگی نه ارث پدر اوست. و نه صدقه ای از طرف رژیم قطاع الطریق ولایت سفیه که به بازنشستگان پرداخت میشود ؟ در چند کامنت استفاده اقای نوریزاد از حقوق بازنشستگی را نشانه ضعف ایشان دانسته که نهایتا این موضوع به کل بازنشستگان تسری می یابد ؛ ایشان یا از ساز و کار صندوق های بازنشستگی اطلاع دارد و یا بی اطلاع است ؛ در شق اول و داشتن اطلاع پستی و دنایت و حسادت و خباثت خویش را اشکار میکند ؛ در شق دوم اگر ناشی از بی اطلاعی باشد سفاهت و فرو مایگی خود را فریاد میکند : کیست که نداند در تمام کشورهای متمدن و منجمله ایران هر کارمند دولت بعد از مدت زمان معینی خدمت بازنشسته و تا پایان عمر از حقوق بازنشستگی ارتزاق میکند و در ایران نیز در طی ۳۰سال وجوهی از حقوق هر کارمند کسر و در صندوق بازنشستگی او ذخیره و سرمایه گذاری میشود و بعد از بازنشستگی متناسب با حقوق دوران اشتغال مبلغی ماهیانه به او پرداخت مبشود ؛ اما مشگلی که در این مملکت ملا خور شده وجود دارد اینستکه همین صندوق ها نیز از غارت و چپاول این حرامیان مصون نمانده است و هر کجا که کار گزاران نا جیب کسری اورده اند از وجوه و سرمایه این صندوق ها. دزدیده اند بطوریکه این صندوق ها در معرض ورشکستگی قرار گرفته و در اینده نه چندان دور معضل بزرگی را برای کشور ایجاد خواهند کرد ؛ صندوق تامین اجتماعی که حاصل عرق کارگران بخش خصوصی و ربطی به دولت ندارد هر چند سال یک بار توسط عوامل نانجیب و حرام خوار ولایت معاش غارت میشود و هزاران مار خوش خط و خال بر روی ان چنبره زده است صندوقی که می باید دستگیر دوران پیری و کهن سالی کارگران ستم دیده باشد توسط سعید مرتضوی جلاد بعنوان مدیر عامل ان دزدیده و میلیاردها تومان از سرمایه اش به حلقوم نجس ولایت معاشان سرازیر میشود بطوریکه هر نماینده بی غیرت مجلس نیز از این چپاول به کافی بهره مند شدند ؛ انوقت این اخوند بیچاره مفلوک سایت تمام غصه و قصه اش شده ۲ میلیون حقوق نا بحق !! بازنشستگی محمد نوریزاد و احتمالا دیگر باز نشستگان ؛؛ هزاران طلبه مفتخور خارجی با خانواده در این مملکت که مردمانش از فقر و گرسنگی به کلیه فروشی و تن فروشی روی اوردند : سر در اخور گود و پر علیف و زیر سایه حاتم بخشی ولی فقیه به چرا مشغولند تا در اینده سفیران گسترش سیاه بختی تشیع در کشور خود شوند گر چه این عتیقه ها!! را کشور های مبدا هر گز نخواهند پذیرفت و برای همیشه بیخ ریش سر دمداران ولایت فقیه چسبیده خواهند شد ؛ انوقت دغدغه اخوندک این سایت حقوق نمیرانه !! بازنشسته گان است که به ناحق دریافت میکنند
جیر جیرک جان! مثلا خواستی مکانیزم قانون بازنشستگی را برای من توضیح دهی؟!
پاسخ چیزهایی که نوشتی یک جمله است:من از قانون بیمه و بازنشستگی و مکانیزم آن مطّلعم و خودم هم روی جهت کار پژوهشی و همکاری با موسسات پژوهشی حق بیمه پرداخته ام و می پردازم…اگر فهم می داشتی و مطالب را درست می خواندی می فهمیدی که اشاره من به این نیست که گرفتن حقوق بازنشستگی،حق ایشان نیست یا نشانه ضعف فرد بازنشسته است،اشاره من به تناقض رفتاری در ایشان است:اینکه کسی ذیل یکی از قوانین نظام از چیزی بهره مند باشد که معنای آن التزام به آن قانون در ذیل آن نظام است،و در عین حال با نمک ناشناسی،شب و روز از “براندازی”نظامی که ذیل یکی از قوانین آن برخوردار است،سخن گوید و رسما به آن مباهات کند،من بدون رودربایستی از این رویکرد تعبیر به “تناقض در رفتار”،”نمک ناشناسی” و “خیانت”می کنم و خطابم هم با ایشان است و ایشان هم زبان و قلم دارد و خود می تواند از رویکرد خود دفاع کند و به فضول های چاپلوسی مثل شما مربوط نیست.سعی کن فهم خود را ارتقاء دهی.
۱. مرمریک جان به چه زبونی باید بتو فهموند که حقوق بازنشستگی قانون تمام دنیاست و در ایران هم به لطف قوانین دوران پهلوی سالهاست که ادامه دارد و هیچ ارتباطی با جمهوری اسهالی ندارد. شماها توانستید خیلی از قوانین پیشرفته و انسانی رژیم سابق را بهم بزنید ولی به این یکی زورتان نرسید و بهرحال منافع خودتان هم در بین بود پس نگهش داشتید.
۲. با منطق بند تنبانی حضرتعالی پس چطور ملاهای نمک نشناس که از آنهمه قوانین و مزایای رژیم سابق استفاده میکردند شب و روز مشغول خیانت برای براندازی ان رژیم بودند.
۳. تو چرا خودت یاد نمیگیری که فضول همه کس و همه حرفی نباشی و زیر همه نوشته های سایرین لاطائل نویسی؟
۱-اولين قانون گذاري در زمينه تامين اجتماعي كاركنان دولت بعنوان قسمتي از حقوق استخدامي و به منظور حمايت از آنان و وارث آنان در مقابل پيري و فوت و ازكار افتادگي در سال 1301 بعمل آمد .
در حقيقت ميتوان گفت بيست و دوم آذر 1301 روز پيدايش نظام بازنشستگي در ايران است . قبل از آن در روابط استخدامي دولت و مستخدم حالتي كه مستخدم بدون انجام دادن كار از حقوق يا مقرري بهره مند شود وجود نداشت.
۲-قانون تامین اجتماعی فعلی مصوب ۱۹ خرداد ۱۳۵۴ مجلس سنا و ۳ تیر ۱۳۵۴ مجلس شورای ملی است.قانون فوق مشتمل بر یکصد و هجده ماده و چهل تبصره پس از تصویب مجلس سنا در جلسه روز دوشنبه ۱۳۵۴٫۳.۱۹، در جلسه روز سهشنبه سوم تیر ماه یک هزار و سیصد و پنجاه و چهار شمسی به تصویب مجلس شورای ملی رسید
**سید یا نمیفهمی یا خودتو به نفهمی زدی.کجای اینا قانون ایجاد شده توسط جمهوری شیطانی بوده؟!!آخوند اگه مجبور نبود هنوز تو خلا و آداب اون گیر کرده بود.ببینم اون نمک به حرومهایی که نون پهلوی رو خوردن هار شدن ریختن تو خیابون چی؟اونا حروم لقمه بودن یا نه؟ از حلوای شیرین بودجه نشر آثار امام چه خبر؟مواجب به موقع میرسه؟تا قبل از انقلاب تو قانون تامین اجتماعی نشنیده بودیم که پول یامفتم مشمول بازنشستگی و سنوات میشه!!ولی مثل اینکه آخوندا تو جاهایی مثل نشر آثار امام بابش کردن.
تاریخ وضع یک قانون مهم نیست،قانون بازنشستگی چه در رژیم قبل،وضع شده باشه و چه در جمهوری اسلامی،قاعده حقوقی متداول در دنیا این هست که وقتی سیستمی بهر دلیلی (انقلاب-رفراندوم-کودتا) عوض شد،قانونگذاران در سیستم جدید،یا تماما قوانین قبلی را لغو و قوانین جدید جایگزین می کنند،یا قوانین (اعم از مدنی و جزائی ..)را بازنگری می کنند،برخی را کلا عوض می کنند،برخی را هم با نوعی اصلاح مورد امضاء قرار می دهند.بحث من در تاریخ وضع قانون بازنشستگی نبوده و نیست،بقول شما این قانون قبل از جمهوری اسلامی وضع شده،و بعد از انقلاب با اصلاحاتی ابقاء شده،درست؟ بحث من ایراد به تناقض رفتاری مدیر این سایت بوده است نه از اصل حق بهره مندی ایشان،من حرفم این نیست که یک بازنشسته نمی تواند منتقد باشد،و اگر منتقد بود باید حقوق او قطع شود،حرفم این است که انتقاد و منتقد بودن،غیر از برانداز بودن است،ایراد این است که ایشان با وقاحت ،یک پست در سایت خود می زند که “باید جمهوری اسلامی را براندازی کرد!” البته حدّ عرضه او و امثال او مثل شما،همین ورّاجی های زبانی و لفّاظی و اهانت به این و آن و سخن نامستند گفتن و دروغ های تحلیلی است،و الا کسی که می گوید باید براندازی کرد پس من یک براندازم،قاعدتا یا سلاح بدست می گیرد و قیام مسلحانه می کند که ظاهرا ایشان و شما چنین جربزه ای ندارید،یا اینکه روش براندازی او روش های معمول مدنی یعنی شرکت در عموم تظاهرات صنفی و غیر صنفی و تحریم انتخابات و میتینگ دادن و سخنرانی کردن و چیزهایی از این قبیل است،نه آشغال جمع کردن،یا پف کردن بهوا،یا کف پای بهائی را بوسیدن و عکس گرفتن از آن،یا همه محکومان دادگاهها را یکسره بیگناه فرض کردن و عکس یادگاری از خانواده آنان گرفتن،و فرار کردن از تظاهرات های جدی صنفی و غیر صنفی و عذر و بهانه آوردن…
روی این جهات،من حرفم این است که رفتار ایشان رفتاری متناقض و نمک ناشناسانه است،و مفهوم اینکه من بر اندازم یا احکام دادگاهها را قبول ندارم،یا مجلس منتخب مردم را طویله می دانم و مهملاتی از این قبیل،این است که من کل این سیستم و کل قوانین مدنی و آیین دادرسی و فوانین کیفری جزائی آن و کل قانون اساسی آنرا قبول ندارم،و تنها و تنها یک قانون آنرا قبول دارم:قانون باقلوا! یعنی قانون بازنشستگی که هر ماه دو میلیون باقلوا بجیب من سرازیر کند و در عین حال من شب و روز از لزوم براندازی نظامی که از قانون باقلوای آن برخوردارم سخن بگویم با دروغ گوئی،خلاف واقع گفتن،لفّاظی و اهانت به منتخبان مردم و گاه اهانت و تمسخر قوانین اسلام …
من از مجموعه این رویکرد را رفتار متناقض،رندی مادی گرایانه،و خیانت به نظامی می دانم که بابت تاسیس و بقای آن شهدای بزرگواری قبل و بعد از انقلاب بخاک افتاده اند..
ضمنا فهم و شعور شما از فقه و احکام فقهی همان حرفهای کسروی خبیث است که فقه را خلاصه می کرد درآداب بیت الخلاء..بله فهم شما همین است چون آشنائی و مراجعه ای به بیشمار ابواب فقه در احکام سیاسات و معاملات و عبادات و احکام ندارید…
و نکته آخر اینکه،روحانیون نه نان رژیم پهلوی را می خوردند و نه برخوردار از حقوق بازنشستگی بودند ،آندسته از آخوندهایی که نان پهلوی را می خوردند برخی آخوندهای درباری و دست بوس شاه بودند و اما حوزه های دینی مستقل از حکومت شاه بودند.
در مورد براندازی نیز،پیش از وقوع انقلاب عمومی مردم ایران،آخوندها براندازی نمی کردند،خیلی از روحانیون ساکت بودند بجهت جو ارعاب و استبدادی که رژیم شاه ایجاد کرده بود،برخی از روحانیون امثال مرحوم آیت الله امام خمینی و تابعانش نیز البته انتقاد می کردند و مفاسد شاه را می گفتند و او را نصیحت و توصیه می کردند…وقتی او خلاف کرد و به توصیه ها عمل نکرد،در ایران یک انقلاب عمومی مردمی واقع شد نه یک براندازی از سوی شخص و فرد خاصی…بنابر این،این بخش از سخنت نیز مهمل و بی وجه بود.
خلاصه کلام اینکه سعی کنید و سعی کنند بفهمید و بفهمند که ادعای وقیحانه براندازی و در عین حال برخورداری از امکانات رسانه ای و غیر رسانه ای کشور و برخورداری از ذیل یکی از قوانین آن (قانون بازنشستگی) معنایی ندارد جز باقلوا خوردن و در عین حال خیانت و نمک ناشناسی…من این جمله را مادام که ایشان به دیگران -از جمله من-تهمت می زند و تعبیر لقمه را خزعبلانه تکرار می کند تکرار خواهم کرد تا به ادب و اخلاق انسانی بازگردند.
————
درود استاد حوزوی گرامی
چقدر شما لجوج و قانون ناشناس و حق ناشناس اید. حقوق بازنشستگی به دولت اسلامی و غیر اسلامی و قانون و بی قانونی مربوط نیست. پس انداز خود فرد است. انگار ذره ذره از پول خودش به یکی امانت می دهد که چندی بعد از او باز بستاند. ورود هرکس و ناکس به این امانت، خیانت در امانت محسوب می شود. گرچه گنده های شما یک مملکت را بالا کشیده اند و این خرده ریزها که چیزی نیست. راستی، وقیح و نمک نشناس و وطن فروش و دزد و آدمکش و بی قانونی و پلیدی و پست فطرتی نه مگر متعلق به کسی ست که مردم بدبخت در قانونی که خود در وضع آن سهمی نداشته اند، یکی را برای یک دوره ی کوتاه بر مسندی می نشانند اما آن بابا خودش را مادام العمر به همان مسند قفل می کند!؟ خزعبل و مزخرفی به اسم ولایت فقیه از قوطی کدام عطاری آنهم در این عصر جولان خرد بیرون خزید. بگویم؟ از لقمه های مفت. در وادیِ لقمه های مفت، قانون و پاسخگویی و رشد و عدالت و فهم و شعور مثقالی چند؟
با احترام
.
“…..قاعده حقوقی متداول در دنیا این هست که وقتی سیستمی بهر دلیلی (انقلاب-رفراندوم-کودتا) عوض شد،قانونگذاران در سیستم جدید،یا تماما قوانین قبلی را لغو و قوانین جدید جایگزین می کنند……”
سید ، این “قاعده” رو از توی تنبونت در آوردی یا توی حوزه بشما گفتن که همه دنیا به خر تو خری نظام شماست؟ درسته که مرغ ملا فقط یک پا داره ولی کمی فهم و شعور هم بدنیست.
درود غیر حوزوی گرامی!
نه که شما اصلا لجوج و قانون ناشناس نیستید و همه اقوال و اعمالتان بر مدار اخلاق و حقوق و قانون است؟!
چنانکه چند بار اشاره کردم حقوق بازنشستگی ماهیتا هرچه باشد و هر مکانیسمی داشته باشد،چه در نظام اسلامی و چه در نظام غیر اسلامی،یک قانون است و ذیل قوانین یک نظام تعریف و اعمال می شود،و این باقلوا خوری و مفت خوری نمک ناشناسانه است که کسی از مواهب یکی از قوانین یک نظام برخوردار گردد و در عین حال،کوته فکرانه و ابلهانه دنبال تخریب یا براندازی همان نظامی باشد که این قانون ذیل آن نظام ،او را برخوردار کرده است،البته اگر عُرضه براندازی داشته باشد! (بگمانم توضیح و تفصیل و اشاره به همین بی عرضگی شما را بوادی تکرار تعابیر چاله میدانی و تکراری انداخت!).
بهر حال ،چنانکه گفته ام شما -علیرغم ادعای ریاکارانه و تظاهر به ادب و اخلاق-یک چاله میدانی و لمپن تشریف دارید،دلیلش؟ یکی همین تعبیر “گنده ها” و نظائر این تعابیر چاله میدانی در منش و گفتمان شماست!
خیر این مملکت را کسی بالا نکشیده و شما نیز نه ربطی بمردم ایران دارید و نه سخنگوی آنان،این مملکت متعلق بمردم عزیز ایران است که رژیم شاهنشاهی را برکنار و نظامی و قوانینی را تاسیس کرده اند که شمای فردی،خزعبلانه و با وقاحت و در عین حال خوش خیالی دنبال براندازی آنید! البته کور خوانده اید.
در این منظومه خزعبلاتی که شبانه روز می پراکنید،تعبیر خزعبل جدیدی مشاهده شد:
“وقیح و نمک نشناس و وطن فروش و دزد و آدمکش و بی قانونی و پلیدی و پست فطرتی نه مگر متعلق به کسی ست که مردم بدبخت در قانونی که خود در وضع آن سهمی نداشته اند، یکی را برای یک دوره ی کوتاه بر مسندی می نشانند اما آن بابا خودش را مادام العمر به همان مسند قفل می کند!؟”.
(پایان)
این تعبیر زشت و چاله میدانی،دقیقا تایید کننده همین چیزی است که من در این بحث ها بارها گفته ام:اینکه شما نه آشنای بقانون اساسی و نه آشنای بقوانین دیگر و نه ملتزم به آنها هستید و در عمل تنها و تنها قانونی را قبول دارید و به آن ملتزم هستید که باقلوای شیرین برایتان تامین کند! بله قانون شیرین باقلوا!..اما قانون اساسی و قوانین دیگر همه از نظر خزعبل شما کشکند و پشم! و البته می دانید که این خصلت قانون ناپذیری، خصلت دیکتاتورها و افراد خودخواه،خود محور و خودبین است.
در مورد این فراز،اولا: می گویم،مردم شریف ایران “بدبخت” نیستند،بدبخت خائنان و وطن فروشانی هستند که علیرغم خوردن مستمرّ باقلوا، پشت بمردم کرده اند و قبله گاه و صدا و ندای آنان الان پمپئوست و نتانیاهو!
و ثانیا:شمای ملتزم بقانون باقلوا،از کجای قانون اساسی استفاده کردید که مردم وقتی کسی را برای منصب رهبری انتخاب می کنند “او را برای یک دوره کوتاه”به مسند می نشانند؟!
نگفتم که نه آشنای بقانونید،و نه ملتزم بقوانین و نه می فهمید چه می گوئید؟!
شما سعی کنید لااقل برای “باقلوا خوری نمک ناشناسانه” و “ادعاهای همه چیز دانی”،ابتدا بیندیشید بعد دست بقلم شده یا زبان بگفتار باز کنید.
نیز تلاش کنید مودّب و انسان باشید در تعبیراتتان،این ولایت فقیه که آنرا “خزعبل و مزخرف”نامیدید،الان یکی از قوانین مصوّب این کشور است،و نفس همینطور تعبیرات دور از ادب و چاله میدانی،دقیقا مویّد بنده در اصل بحث است که:شما یک دیکتاتور خودخواه و خودمحور “هستید که تنها قانونی را می پذیرید که برای شما باقلوا بارمغان آورد!
احتراما
———–
استاد حوزوی گرامی
برخلاف نظر شما، حقوق بازنشستگی یک قانون نیست که بشود زیرش زد یا نزد. یل یک حق است. یک قرض است. به یکی که اسمش را دولت نهاده. چه اسلامی چه شاهنشاهی. حق است. می فهمید؟ قرض است.
فهم این آیا اینهمه دشوار است؟
.
بله “حقوق بازنشستگی” یک قانون نیست! من گفتم “حقوق بازنشستگی” قانون است؟! یک قدری دقت در تعبیر داشته باشید،لا اقل اگر الان پذیرش حرف من طلبه برایتان ثقیل است،دوتا کامنت بالاتر،حرف ناشناسی که تاریخچه قانون تامین اجتماعی را ارسال کرد را بخوانید.
لفظ حقوق جمع حق است،و حق بازنشستگی نیز عنوان قرض ندارد،عرض من این است که این “حق” یا “حقوق بازنشستگی” ذیل یک قانون تعریف و اعمال می شود،مفهوم است؟ و آن قانون قانون تامین اجتماعی است که بعد از انقلاب هم بروال تغییر سیستم ها در جهان،حکّ و اصلاح شده است مثل سایر قوانین.این از این بحث.
حالا بحث ما چه بود؟!…..نه! دیگر تکرار نمی کنم،این باقلوا و حق،گوارای وجودتان!
فقط در ذیل تناول این باقلوای ناشی از یک حق قانونی،اندکی هم بیندیشید در اینکه،بهره مندی از یک حق در ذیل یکی از قوانین یک نظام،و در عین حال تلاش برای براندازی آن نظامی که چنین حق قانونی را در ذیل دارد،آیا مصداق خیانت،نمک ناشناسی و بی مروّتی هست یا نیست؟
من دیگر این بحث را ادامه نمی دهم،فقط می گویم،آیا منطقی که با استناد به یک حق قانونی ذیل یک نظام،منطقش براندازی است،منطقی متناقض هست یا نیست؟
و بعبارت دیگر،آیا براندازی یک نظام،آنهم با اینگونه روش های یاردان قلی! و نقض های متعدد قوانین، نیز یک حق قانونی برای شماست؟!
موفق باشید
———-
مشغول باشید.
.
یادداشتهای اسدالله عَلَم (پهلوی شناسی و عبرت)
——————————————————–
1-شاه:همه متخصصان و اقتصاددان ها مطالعاتشان را بکنند، اما من درست برخلافش عمل خواهم کرد!
✍️ اسدالله علم
«فرمایش شاهنشاه تأیید می شود که همیشه می فرمایند: باید به متخصصین بگویند مطالعات خودشان را بکنند، وقتی نظر دادند باید درست خلاف آن عمل کنید مخصوصاً در امور اقتصادی!»
(خاطرات علم، جلد چهارم، ص ۶۱. ۲۰ اردیبهشت ۱۳۵۳).
===
2-شاه: چون هیچ کاری بدون اجازه من نباید صورت گیرد، هیچ فرصتی برای تفریح من باقی نمی ماند.
عَلَم: تمرکز همه قدرت در دست اعلیحضرت، الف- برای سلامتی شما زیان دارد. ب- در دنیای پیچیده کنونی، تصمیم ها توسط متخصصان و متفکران گرفته می شود. پ- چون اعلیحضرت کامپیوتر نیستند، فرامین ناهماهنگ و متعارض صادر می کنند. ت- نظم رژیم به دلیل تمرکز قدرت در حال گسیختن است.
✍️ اسدالله علم
«شاهنشاه فرمودند: کارهای من روز به روز زیادتر می شود و فرصت کم[چون هیچ کاری بدون اجازه من نباید انجام شود]…
عرض کردم: خیلی از کارهای غیر لازم شاهنشاه را می شود کم کرد. خودتان نمی خواهید و اجازه نمی دهید…دنیای امروز، دنیای فکر و اندیشه است و کارها باید وسیله مردمان متفکر حلاجی بشود، بعد به عرض شما برسد…
جوابی که فرمودند این بود که تازه من کار کمتر بکنم چه بکنم؟! تفریح که نمی توانم بکنم، زیرا با گرفتاری خانوادگی امکانی نیست! پس بهتر است کار بکنم.
عرض کردم: متأسفانه به این صورت چه بخواهید چه نخواهید، ساییده می شوید. فولاد که نیستید و من معتقدم که نَفَس شما برای این کشور کیمیاست! مگر تفریح منحصر به یک کار به خصوص[خانم بازی] است؟!…
دیگر چیزی نفرمودند. من هم موضوع را عوض کردم، ولی وظیفه خودم می دانم که بالاخره این مطلب را گردن شاه بگذارم. چون احساس می کنم کارها از هم گسیخته می شود و تمام هم علت آن گرفتاری فوق العاده شاه است. هر وزیری و هر مسؤولی راساً دستوری [از شاه] می گیرد- که با خطوط اصلی سیاست اقتصادی و اجتماعی کشور هماهنگی نمی کند- و می رود!
علت هم این است که شاه هر قدر ماشاء الله قوی[باشد]، ولی دستگاه ماشین[کامپیوتر] که نیست، دستورات دیگری که فرموده است فراموش می کند. عیب بدتر این کار، فرامین ضد و نقیض است که البته کمتر اتفاق افتاده است، ولی به هر صورت اتفاق می افتد و اساس کار ما را متزلزل می کند.»
(خاطرات علم، جلد دوم، ص ۱۴۲- ۱۴۱. ۱۸ دی ۱۳۴۹).
===
بدون شرح! ساسانم! بدو بیا بابا یک شرحی براش بنویس! اینهم جقّه همایونی! باز علم یک چیزهایی حالیش بوده!
این جان کلام ترامپ در ژاپن بود: “ایران با همین رهبران موقعیت تبدیل شدن به کشوری بزرگ را دارد. میخواهم به صراحت بگویم که ما به دنبال تغییر رژیم نیستیم. ما به دنبال جلوگیری از تسلیحات هستهای هستیم.”
– حالا عده ای با دُم فندق میشکنند که جنگی در راه نیست و تغییر رژیمی هم در کار نیست. باید به این عده گفت که از اوّل هم قرار بود داستان همین باشد (دو روز قبل چیزی نوشتم که در همین پست میتوانید بخوانید).
– امّا چرا ترامپ حرفی از شروط قبلی نمیزند و فقط تسلیحات هسته ای را مطرح میکند؟ بعد از تحریمها و اوضاع بد اقتصادی و ارسال ناو آمریکایی به منطقه٬ همه متّوجه دستپاچگی ج.ا. برای پیدا کردن کانالی برای مذاکره شدند این امر بر هیچکس پوشیده نیست و بطور یقین سران ج.ا. پیامهای گوناگونی از کانالهای مختلف فرستاده اند و آمریکا هم این پیام را بخوبی دریافت کرده و میدانند که ج.ا. راهی جز مذاکره ندارد٬ ولی متوجه این امر هم هستند که اگر بخواهند برای آغاز مذاکره همان شروط قبلی را مطرح کنند ج.ا. بلحاظ روانی و حفظ پرستیژ خود تن به مذاکره نخواهد داد و یا حداقل به زمان بیشتری نیاز دارد که این مسله را برای خود حلّ کند ( به حرف خامنه ای توجه کنید که شرط مذاکره را دست برداشتن آمریکا (بقول خودش دشمن) از ادبیات تحکم آمیز ذکر کرد !!) و حالا ترامپ به خواست خامنه ای جواب داد ٬ کلی از ایرانیان تعریف کرد و مسله ای را هم مطرح کرده (تسلیحات هسته ای) که یقین دارد ج.ا مشکلی در این زمینه ندارد و حاضر به مذاکره در این زمینه خواهد شد. ترامپ بسیار با حساب و کتاب این حرف را زده و میداند که مشکل حفظ پرستیژ ج.ا. بدین گونه حلّ خواهد شد و آنها به مذاکره خواهند نشست ولی تنها چیزی که در مذاکرات اهمیت نخواهد داشت تسلیحات هسته ای است چون آمریکا بخوبی میداند که ج.ا. توان اینکار را ندارد و هیچ برنامه ای در این زمینه ندارد چون ج.ا. در گذشته به طروق مختلف سعی در بدست آوردن سلاح هسته ای کرده ولی موفق نشده٬ چه از راه ساختن و چه از راه خریدن . ترامپ میخواهد ج.ا. را به پای میز مذاکره بکشاند و آنوقت آنچیزی را که مدّ نظر دولت آمریکاست بر ایرا ن تحمیل کند (که خواهد کرد). برجام ۱۰۵ شرط را به ج.ا تحمیل کرد بدون هیچ تضمین پایبندی از سوی آمریکا و اینبار باید منتظر بدتر از آن بود.سران ج.ا. در نهایت بیخردی اوّل بحران میآفرینند و سپس به بدترین شکل بازنده از آن بحران سر برون میآورند! بحران گروگان گیری٬ بحران جنگ٬ بحران هسته ای٬ بحران جنگهای منطقه ای و حالا هم بحران هسته ای (قسمت دوّم). خامنه ای برای حفظ ولایتش حاضر است با همان دستمالی که دور گردنش می پیچد کفشهای ترامپ را برق بیندازد.. در پایان این سیاست بازیها مردم بازنده خواهند بود. اگر مردم در چنین شرایطی دست به اعتراضات گسترده بزنند هر دو طرف این زد و بندهای سیاسی با مشکل روبرو خواهند شد و مردم حداقل میتوانند دستاوردهایی داشته باشند چه بهتر اگر بتوانند خود قدرت را به دست بگیرند.
یکی از اشتباهات بزرگ و مهم،این کامنت گذار در تحلیل مسائل سیاسی،این حالت “تسرّع” و “عجله” و “شتاب”در تحلیل است،در واقع نقص بزرگ یک تحلیل کننده (فرق نمی کند چه واقعا کارشناس سیاسی و سیاست باشد یا یک ناظر معمولی که بالاخره موضع نفی یا اثبات دارد) مسائل سیاسی این است که تا یک فاکت سیاسی یا خبر و گزارش سیاسی (بر فرض درستی و تمامیت نقل) مشاهده فورا مبادرت به فتواهای سیاسی کند و بدتر از آن اینکه تمسّک و اشاره به تحلیل های عجولانه نادرست قبلی خود کند که اگر بنا بر دقت و مقایسه باشد و آنها را کنار هم بگذارند سرتاپا تناقض در اجزای آن است.
من عرضم این نیست که کسی برداشت سیاسی نداشته باشد یا موضع سیاسی مخالف با جمهوری اسلامی نداشته باشد یا حتی بزعم خود،خواهان براندازی نباشد،عرضم این است که در مقام تحلیل مسائل سیاسی خصوصا اموری مرکّب و ترکیبی که هنوز شاکله و هیکل کلی آن واقع نشده است و وقوع خارجی پیدا نکرده است (جنگ می شود؟ مذاکره می شود؟ ایران کوتاه می آید؟ امریکا کوتاه می آید؟ میانجیگری می شود؟و…دهها محتمل سیاسی) نباید شش ماهه تولّد و نارس و عجولانه اقدام به حکم و فتواهای سیاسی یا پیش بینی های سیاسی کرد.یعنی در سیاست نیز باید روش های نظری و تحلیلی و همه گزارش های قبل و بعد و مقارنات و ملازمات پدیده ها را لحاظ کرد و نکته مهم تر اینکه :پیش فرض ها و گرایشات ذهنی قبلی خود را نباید مدار و محور یک تحلیل یا پیش بینی سیاسی قرار داد.
من در برابر نوشته این نویسنده می گویم،اشتباه تحلیلی او این است که چند جمله از یک رئیس جمهور نامتعادل و متناقض و دم دمی مزاج در ژاپن را دیدن و حکم به “دیدی گفتم”؟! های دوران کودکی کردن،نشانه هوش و فهم و درک سیاسی نیست…بلکه نشان از پیش ذهن های قبلی و عجله و تسرّع در استنتاج است که شایسته یک اهل فکر نیست.
این کامنت گذار،لابد سخنان ترامپ در کنفرانس خبری در ژاپن را دیده و حالا یا درجا این نوشته را نوشته،یا دیر وقت بوده رفته گرفته خوابیده و بعد بدون توجه به گزارشات و اخبار پیاپی بعد دست بقلم برده است!
من با تحلیل قبلی این نویسنده که جنگ نمی شود موافقم و توضیح خودم در این مورد را هم مستقلا نوشته ام،اما اشتباه مهم این کامنت گذار این است که توجه نمی کند که سیاست دیرین امریکای جهانخوار سیاست “چماق و هویج” است اولا،و دیگر اینکه در جهان سیاست (و البته درست هم هست) در همه کشورها،یک تقسیم وظائفی بین سیاستگزاران کشورها صورت می گیرد در پیش بردن اهداف سیاسی ثانیا. و از این دو نکته وقتی کسی غافل شد،تا گزاره ای یا خبری (بر فرض درستی) جایی دید یا از کسی صادر شد شروع می کند به عجله در استنتاج و داد از هوشمندی خود دادن! که دیدید گفتم جنگ نمیشه؟! و بناست مصالحه و مذاکره بشه؟! این رئیس جمهور فعلی امریکا،نه اینکه من می گویم،سایکولوژیست های مهمی در امریکا اشاره به خود شیفتگی و بحران شخصیتی او کرده بودند،البته تاجر است و نفع طلب،اما در همین محور نفع طلبی و تجارت مشکلات روانی و رفتاری خود را در گفتارها و رفتارها بروز می دهد،عکسهایش را ببینید،مگر برای اظهار ابّهت،نخست وزیر بیچاره مونته نگرو را بخاطر اینکه چند قدم جلوتر او حرکت می کرد دست در سینه اش نگذاشت و پس زد؟! این واقعا رفتار یک انسان اخلاقی،جنتلمن و نرمال است؟! در اقوالش نیز تاحالا نمیدانم چند هزار یا چند صد قول دروغ شمارش کرده اند،خود رسانه های امریکا! نه کیهان و رسالت و شرق و غیره.آنهم توئیت های عجیب و غریب و متناقض و اغلاط املائی اش!.بنابر این گفته های یک فرد آنرمال اینجوری خیلی قابل اتکاء تحلیلی نیست،خصوصا با توجه به این نکته که چه افراد تند یا احمقی پیرامون او او را مشورت می دهند.بله جملات او در ژاپن و در معیت نخست وزیر ژاپن که با او رابطه شخصی خوبی هم دارد نرم،ملایم و تو دل برو! بود،من از این سخنان هم به تناقض تعبیر می کنم (رجوع کنید به تمسخر یکی از سیاسیون امریکا که نقل کردم در این سایت) برای اینکه شما وقتی برای بیرون رفتن از برجام فلسفه ها! می بافی و وزیر خارجه گردن کلفت ات هم 12 شرط گردن کلفتانه! برای مذاکره با ایران می گذارد،و حالا برای خود شیرینی یا ایفاء نقش “هویج”در سیاست “چماق و هویج”می گویی:خواسته ما از ایران فقط نرفتن بسمت بمب است! این اگر بخواهیم بتنهائی (بروش تحلیلی این کامنت گذار) در مورد آن قضاوت کنیم:یعنی تناقض! یعنی دوگانگی و نفاق! یعنی بلاهت! و یعنی دروغگوئی! چرا؟ برای اینکه احتمالا وقتی این کامنت گذار سخنان ترامپ در ژاپن را شنید و رفت خوابید تا در رویای شیرین تحلیل های شیرین در سایت نوریزاد باشد! وزیر خارجه گردن کلف همین آدم خود شیرین مثل دفعات قبل،دوباره آمد سخنان او را با همان پیش شرطهای احمقانه و غیر قابل قبول تکمیل کرد،و این یعنی چه؟! یعنی بخش چماقی آن سیاست “چماق و هویج”! گرفتید مطلب را؟!
خوب حالا،این آن سمت ماجرا،وقتی این کامنت گذار مباهات به تحلیل های خود م کند،بمواضع ایران هم توجه می کند؟! آیا جمهوری اسلامی ایران هم تا آن مردک در ژاپن آن جملات را گفت،موضعش این شد:آهان! باشه! الان ما هم مثل رهبر کره شمالی بدو بدو میایم باستقبالت؟! یا خزعبلی که مدیر این سایت (مثل همیشه که خزعبلات بدون سند را عیار هوش و فهم خود می داند!) گفت که:بله ایران از منافع خود گذشت و آمنّا و سلّمنا! آیا اینطور است؟ نه،حرف باید مستند باشد نه خزعبل گوئی و شعار.
من در مورد موضع حق و مطابق قواعد جمهوری اسلامی چند بار توضیح داده ام و دیگر آنرا تکرار نمی کنم،فقط می گویم:بله محاسبات سیاسی می گوید :جنگ نمی شود،با اینحال جنگ هم بشود جمهوری اسلامی متکی بر خدا و مردم ایران باکی از این ظالمان ندارند و جنگ هم بنفع آنان تمام نخواهد شد و بدبخت های حقیر اجنبی پرست و خائن به ایران نیز به رویاهای خود در سقوط نظام اسلامی نخواهند رسید.اما مذاکره:جمهوری اسلامی با اصل مذاکره در شرائط درست،برابر و احترام آمیز مخالف نیست،اما بدانید که با این شرائط تن به هیچ مذاکره ای نخواهد داد.
◾️ #مراجع_شيعه و #سكس_لاپائى با دختر شيرخواره
چنانچه که در كتب #مراجع_شیعه و بسیاری از #مراجع_اهل_سنت حکم #تفخیذ(گذاشتن آلت تناسلی میان ران هاى مفعول جنسی) در دختر شيرخواره جایز دانسته شده است
و #لذت_جنسی بردن از کودکان خردسال و نوزاد بی عیب تلقی شده است اینک ما حکم فتوای عده اى از علما و #مراجع_نامدار_شیعه پیرامون تفخیذ با نوزاد را میآوریم
١) کتاب تحریر الوسیله از آيت الله روح الله خمينى ج ٣ ص ٤٣١
٢) کتاب مستند التحرير الوسیله از سید مصطفی خمینی ج ٢ ص ٣٤٣
٣) کتاب هدایته العباد از آیت الله شيخ لطف الله صافی / ج ٢ ص ٢٣٨
لينك منبع:
٥) كتاب النکاح از آیت الله خویی / ج ١ ص ١٥٥
لينك منبع:
٦) العروه الوثقی از آیت الله سيد محمد كاظم یزدی عضو جامعه مدرسين حوزه علميه قم / ج ٥ ص ٥٠٢
لينك:
٧) العروه الوتقی از آیت الله محمد صادق روحانی / ج ٢ ص ٤٦٩
٨) مستمک العروه از آیت الله سید محسن حکیم / ج ٣ ص ٣١٨
لينك منبع:
٩) شرح العروه الوثقی -النکاح از آیت الله محمد تقی خویی / ج ٣٢ ص ١٢٦
١٠) منهاج المومنین از آیت الله مرعشی / ج ٢ ص ٢٠٨
١١) مهذب احکام فی بیان الحرام و احلال از آیت الله عبدالا علی سبزواری / ج ٢٤ ص ٧٣
١٢) تفضیل الشریعه فی شرح تحرير الوسیله از آیت فاضل لنکرانی / ص ٢٢
لينك منبع:
١٣) الوجیز فی الفقه اسلامی از آیت الله محمد تقی مدرسی ص ١٦١
١٤) وسیله النجاه از آیت الله ابوالحسن موسوی اصفهانی / ص ٦٩٦
١٥) مدارک العروه از آیت الله علی پناه اشتهاردی / ج ٢٩ ص ١٦٥
طبق فتواى اين روحانيون بزرگ شيعه، مردان عملا ميتوانند با دختران شيرخواره رابطه جنسی لاپائى انجام بدهند.
حالا بازهم بياييد بگوييد سندش ضعيف است و فلان راوى مجهول است و ….
اينها فتواست و مستقيم از سوى اين روحانيون صادر شده، نه روايت است و نه مطلب تاريخى كه تحريف شده باشد…
همین یک داستان کوتاه از رضا شاه اندازه صد کتاب بار یادگیری برای شما دارد!
خیلی عالی بود! حتما بخوانید!
روزی رضا شاه با خبرشد که در مسیر یکی از شهرهای جنوب شب ها راهزنان سر راه مسافرین در بیرون شهر را گرفته و دار و ندار و پول آن ها را به یغما می برند. رضاشاه دستور می دهد امیر احمدی یک کالسکه آماده کند تا با هم به محل و جاده مربوطه بروند!
امیر احمدی به شاه عرض می کند، اجازه بدهید من تنها بروم، شما شاه هستید و امکان دارد بلایی سرتان بیاید درست نیست که شما شخصا بیایید!
امیر احمدی می گوید شاه فرمودند: خودم باید باشم تا ببینم چه خبر است! راه می افتند و شب هنگام با لباس شخصی به نزدیکی آن منطقه میرسند که ۵ نفر مسلح راه را سَدّ می کنند و می گویند کجا می روید؟ رضاشاه می گوید می خواهیم برویم شهر، می گویند: پول دارید؟ می گوید آره پول هم داریم، دزدها می گویند خرج دارد باید پول بدهید تا رد شوید!
رضاشاه پیاده می شود و شروع می کند به دادن پول به آن ها و دست آخر می گوید: سیگار می خواهید؟ راهزن ها می گویند داری؟ می گوید
آره بابا بیایید! و یکی یکی به آن ها سیگار می دهد و با کبریت برای شان تک تک سیگار روشن می کند و می گوید: حالا می توانیم برویم!؟ ی گویند اختیار دارید، بفرمایید راه حالا باز است!
آن شب رضاشاه به هنگ می رود و شب را در آن جا می ماند و صبح زود در مراسم صبحگاهی هنگ شرکت کرده و بعد از صبحگاه می گوید آن ۵ نفر که دیشب راه را به آن درشکه بستند و پول گرفته بودند از صف بیرون بیایند!
همه ساکت بودند و کسی جرات نمی کند بیرون بیاید. مجددا با صدای مهیب خود می گوید بیایند بیرون، چرا که اگر خودم بیارم شان بیرون ایل و تبارشان را هم ازبین می برم، دیشب کبریت زدم و چهره یک به یک تان را دیده ام و می شناسم، بیایید بیرون، باز همه ساکت و خبردار ایستاده بودند!
دستور می دهد، همه ۵ قدم به عقب بروند، همه اجرای امر می کنند و می بینند ۵ نفر نقش بر زمین افتاده اند. دو نفر از آن ها از ترس درجا سکته زده و مرده بودند و سه نفر خود را خراب کرده بودند!
رضاشاه فریاد می زند: من این جا هنگ گذاشتم، تا امنیت مردم برقرار شود، بعد افراد هنگ، خود راهزن شده و سر راه مردم را می گیرند، اول شک داشتم برای همین خودم رفتم ببینم. تا مبادا لاپوشانی کنید!
ماموریت تمام شد و رضاشاه برگشت و دیگر سابقه نداشت که در آن منطقه دزدی شود!
نقل از خاطرات سپهبد امیر احمدی، از افسران و همراهان رضاشاه!
آرى مسئوليت ومملكت دارى يعنى اين!!
اگر ز باغ رعیت مَلِک خورد سیبی،
در آورند غلامان ِ وی درخت از بیخ!
هیچ اختلاسی بدون چراغ سبز و همکاری میسر نیست! کاش می شد همیشه جلوی فساد را از اول اینگونه مقتدرانه گرفت!
روحت شاد رضا شاه. حیف که ما لیاقت پادشاهی تورو نداشتیم. کاش میتونستم پاسخ وزارت خارجه به هیتلر رو پیدا کنم تا دنیا بدونه که تو واسه هیتلر هیچ ارزشی قائل نبودی
تو دیگه چقدر پیاده ای ” ول گذر” جان ! تو که آن زمان خوشبختانه نبودی که مردم را با پرت و پلا هات کلافه کنی ! چطور میتونی لیاقت داشته باشی یا نداشته باشی تا قدر کسی رو بدونی که پنجاه سال قبل از منور شدن دنیا به وجود مبارکت دنیا را از نور وجود مبارکش محروم کرده بود . تو به جای رهگذر و داور اسمت را بذار ” پیاده “, بت خیلی میاد !
پیداش کن دلاور
غصه ما سر آور
پیداش کن عزیز جون
ما رو کمی بخندون
مملکتی که رهبرش خامنوف روسی و رئیسش حسن فری انگل یسی باشه پا اندازای ناشناسش که شومها باشین حالو روزشون معلومه تا برچیده شدن بساط آغایون چیز زیادی نمونده اما شوما ها هم شرفو غیرت داشته باشینو رنگ عوض نکنین بعد آزادی وطن نگین ما هم مخالف رژیم آخوندی بودیم
یعنی شوما ( شما ) میفرمایید ما هر دروغی رو باور کنیم برای این که متهم نشیم به طرفداری از آخوندها ؟ درسته این آن وقت ؟
روزی که رضاخان 3 بار تحقیر شد!
امروز ۲۵ شهریور ۱۳۹۵ هفتاد و پنجمین سالروز یکی از مهمترین و فراموشناشدنیترین وقایع تاریخ ایران است.
به گزارش ایسنا، مهرداد خدیر با این مقدمه در «عصر ایران» نوشت: ۲۵ شهریور ۱۳۲۰ روسها به تهران نزدیک میشدند و رضا شاه که تا صبح نخوابیده و سراسیمه قدم میزد، پذیرفت که فرمول محمدعلی فروغی ( ذکاء الملک) هم میتواند جان او را نجات دهد و هم دودمان سلطنت پهلوی را بر باد نمیدهد؛ فرمولی که تأییدیه بریتانیا را هم داشت.
فرمول فروغی این بود: رضا شاه ایران را ترک میکند تا روسها که در راه تهران بودند از برچیدن اساس سلطنت و دستگیری رضاشاه به اتهام بیتوجهی به اخراج کارشناسان آلمانی منصرف شوند و به جای انقراض سلطنت پهلوی به جای پدر، پسر ۲۲ ساله و خجول او بر تخت بنشیند. شاه جوان را کسی جدی نمیگرفت و برای دوران گذار گزینه مناسبی به نظر میرسید.
رضا شاه شبانه از کاخ سعدآباد به کاخ مرمر آمد. همسر و فرزندان را پیشاپیش به اصفهان فرستاده بود. تنها محمدرضا در دربار بود. هیچ بدرقهای هم در کار نبود. زمان به زیان رضاخان در گذر بود. میترسید که روسها برسند و چنانکه تهدید کردهاند در تهران حمام خون به راه اندازند و پوست او را هم بکنند. انگلیسیها اما به قوای روس پیغام فرستادند «شاه که دارد داوطلبانه میرود. دیگر از کی میخواهید انتقام بگیرید؟!»
در کاخ مرمر تنها محمدعلی فروغی نخستوزیر و شکوهالملک حاضر بودند. کاروان شاه را پنج اتومبیل تشکیل میداد. اولی را خود او سوار شد. سه اتومبیل هم به اثاثیه اختصاص یافت و دو اتومبیل نیز اسکورت میکردند.
آخرین گفتوگوی رضا شاه با فروغی و قبل از سوار شدن، قولی بود که دوباره گرفت و یک توصیه که بر آن تأکید داشت. قولی که گرفت این بود: «چنانکه قول دادهاید محمدرضا، شاه شود.» همچنان نگران بود که انگلیسیها یا فروغی او را فریب داده باشند و نه تنها محمدرضای جوان بر تخت سلطنت ننشیند که روسها تهران را اشغال و ولیعهد را دستگیرکنند یا فروغی اعلام جمهوری کند و خود رئیسجمهور شود. فروغی اما دوباره تأکید کرد که انگلیسها هرگز صحنه و تهران را به روسها نخواهند سپرد و خود او نیز خیانت نخواهد کرد. توصیه رضا شاه هم جالب بود: «به هر قیمت مجلس را نگه دارید وگرنه تهران هرج و مرج میشود».
حالا رضا شاه درمییافت که پارلمان میتواند چه نقشی داشته باشد. او که امثال سیدحسن مدرس و دکتر محمد مصدق را از ادامه نمایندگی بازداشته و یکی را به تبعید فرستاده و همان جا جان او را هم ستانده و دیگری را به حبس انداخته و مجلس را با دخالتهای گسترده از اعتبار و نفوذ انداخته بود، تازه میفهمید که مجلس میتواند چه جایگاه یگانهای داشته باشد و چیست و قوام مُلک تنها به شاه نیست.
قول را گرفت و آخرین توصیه را هم گفت و رفت. روسها داشتند میآمدند و رضا شاه داشت میرفت. هنوز از استعفای او کسی خبر نداشت و وقتی رفت فروغی وارد دربار شد و تا محمدرضای جوان را دید تبریک گفت. تازه دیگران دریافتند قصه چیست و به ولیعهد دیروز که ناگاه در وسط معرکه میخواست شاه شود خبر داد فردا – ۲۶ شهریور – در مجلس شورای ملی سوگند یاد میکنید ولی بعد صلاح ندیدند تا فردا صبر کنند و جلسه فوقالعاده تشکیل شد.
از قشونی که رضاشاه طی ۲۰ سال وزارت جنگ و نخستوزیری و سلطنت تقویت و تجهیز کرده بود، هیچ کاری برنیامد و طی سه روز فروپاشید و مردم هم تنها تماشا میکردند و شگفتآورتر اینکه سربازان سربازخانهها را تخلیه کردند و رفتند. دیکتاتورها چنان قلمرو عمومی را تنگ و سرکوب میکنند که روز واقعه کسی نیست به فریادشان برسد.
هر چند رضا شاه روز سوم شهریور تظاهر میکرد از حمله روسها غافلگیر شده اما اتفاقا پیشبینی کرده بود که اگر نمیکرد در تیرماه دستور نمیداد در شمال و در نقاطی مینگذاری شود تا روسها نتوانند وارد شوند و مینهایی هم کاشته شد اما خیلی زود دریافت این کار تنها آنها را جریتر میکند و مقاومتی هم در داخل درنمیگیرد.
صبح ۲۵ شهریور ۱۳۲۰ رضا شاه از تهران به سمت اصفهان حرکت کرد تا بعد از توقف در اصفهان و خلاصشدن از دست روسها به کرمان و بندرعباس برود تا از آنجا با کشتی او را به هند منتقل کنند و در این پروسه سه بار تحقیر شد. بار اول هنگامی که او را در اصفهان نگاه داشتند و از او خواستند املاک خود را مصالحه کند؛ همان املاکی که منشاء بخشی از نارضایتیها بود. قوام الملک شیرازی و دکتر محمد سجادی به اصفهان رفتند و املاک به نام محمدرضا شد. شاه جوان البته اندک زمانی بعد املاک را به اموال عمومی بازگرداند چون میدانست هم روز واقعه به کار نمیآید و هم او را ادامهدهنده راه پدر در تملک املاک نشان میدهد. ۱۲ سال بعد که از کشور گریخت مال چندانی با خود نتوانست ببرد و معلوم است که در ۱۲ سال اول که هنوز دیکتاتور نشده بود مالی نیندوخت و ثروتاندوزی مربوط به بعد از کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ است.
تحقیر دوم هنگامی بود که چمدانهای او را گشتند تا مبادا جواهرات سلطنتی را با خود برده باشد و شایعاتی درباره محتوای آنها درگرفت. رضا شاه هیچ گاه چنین احساس تحقیر نکرده بود حتی در ایام تنگدستی و قزاقی.
تحقیر سوم هم هنگامی بود که دریافت قرار نیست به هند بروند. هم هند مستعمره بریتانیا بود و هم آفریقای جنوبی و به جای هند او را به جزیره موریس بردند و نهایت کاری که پادشاه ایران توانست انجام دهد، انتقال پدر از موریس بد آب و هوا به ژوهانسبورگ بود و نه تنها نتوانست او را به کشور بازگرداند که انتقال پیکر بیجان او هم سالها بعد انجام پذیرفت….
https://www.isna.ir/news/95062515881/
اما تحقیر چهارم رضا شاه !! ؛ زمانی که سوار کشتی میشد به افسر انگلیسی گفت : گیرم که مرا از ایران بردید با دانشگاه تهران که ساخته ام چه میکنید ؟ مامور انگلیسی گفت : انروز که تو دانشگاه تهران را شروع به ساختن کردی ما نیز نیز شروع به تجهیز و ترمیم حوزه نجف و قم و مشهد کردیم لذا از این بابت خیالمان اسوده است ؛ امروز که سالیان درازی از این واقعه گذشته در میابیم که حق با مامور انگلیسی بود زیرا رسالت این حوزه ها کاشتن خرافه و درو کردن جهل است و تا این تشکیلات حماقت افرین وجود دارند ازادی و خرد ورزی و توسعه و اسابش در ایران محال است
آن وقت این قصه ” خوب بخواب ببو جان ” را کی تعریف کرد برای دیگران ؟ لابد رضا جون برای بابا بزرگ بابات !
ناشناس،این موضوع رو من نیز در مورد سندش مورد سوال قرار دادم…اما خوب می دونی که واقعش این است که برای امثال جیمی جامپ،سند و استناد در بحث ها و تحلیل ها مطرح نیست،اونچه که مطرح هست “جامپیدن”! وسط بحث ها و خود شیرینی و در عین حال کینه جوئی نسبت به روحانیت و حوزه های علمیه است.
خیلی تحت تاثیر قرار گرفتم ” ایرانی ” عزیز ! این قصه با بقیه خیلی فرق داره آخر ! میگم اگه میتونی اون قصه نایاب را هم پیداکن بگذار این جا , همون که مربوط میشه به این که رضا شاه , روحت شاد , خبر دار شد که شاه وقت کارش غارت کشوره و پیاده رفت پیش شاه و گفت : ” یا پس میدی یا خودم پس میگیرم ! ” . پیداش کن و بزارش این جا ” ایرانی ” جان !
واکنش ظریف به ادعاهای ترامپ در توکیو
وزیر امورخارجه جمهوری اسلامی ایران در واکنش به اظهارات امروز رئیس جمهور امریکا در توکیو نوشت: اقدامات -و نه حرفهای دونالد ترامپ- نشان خواهد داد که هدف وی هم همین است یا خیر!
به گزارش خبرگزاری مهر، محمدجواد ظریف در توئیتر نوشت:
” آیتالله خامنهای مدتها پیش با صدور فتوایی در منع تسلیحات هستهای، اعلام کردند که ما به دنبال دستیابی به سلاح هستهای نیستیم.
تروریسم اقتصادیِ «تیم بی» به مردم ایران آسیب میرساند و در منطقه تنش ایجاد میکند.
اقدامات و نه حرفهای دونالد ترامپ نشان خواهد داد که هدف وی هم همین است یا خیر! ”
https://www.asriran.com/fa/news/670231/
—————
درود استاد حوزوی گرامی
این فتوایی که جناب ظریف بدان اشاره می کند، البته بعد از این صادر شده که تقِ ساخت بمب هسته ای حضرت رهبری در هشتاد متر زیر زمین و در بیست سال – مثلاً – فعالیت مخفیانه ی هسته ای، در آمد. وگرنه امتداد فتاوای حضرتش را، آنجا که به آدمکشی و نسل کشی و ویرانگری مربوط می شود، در سوریه و عراق دیده ایم. راستش را بخواهید، معتقدم، از عمامه ی حضرت رهبری، و نسل های پیش از وی و نسل های کنونی، سخن درست و بایسته و انسانی و مداراگون و در وادیِ رشد و همدلی و نوعدوستی، کمتر به حافظه ی تاریخ سپرده شده. و بیشترش را اگر خواستید از عمامه ی ملای هیولایی چون شیخ جعفر کاشف الغطا و چندین ایالت کنده شده از بدنه ی ایران بپرسید. سخنان ترامپ در ژاپن که به تداوم همین رویه رهبری و حکومت در ایران تآکید می کند، نشان می دهد که سهم آمریکا از این لشکر کشی دریافت شده. یعنی فردا مشخص خواهد شد که ترامپ بابت همین یک سخن، در پس پرده، چه ها که از حضرت رهبری نستانده. ارث پدرش که نیست. سرِ کیسه را شل می کند که: بیایید و ببرید و تنها ما را باقی بگذارید و سخنی از “رژیم چنج” نزنید.
سپاس
.
درود غیر حوزوی گرامی!
عرض کردم،اینجور با این استدلال های پوک مغزانه (تفاهم کردیم که پوک مغز چاله میدانی نیست و به هر مخالفی می شود گفت پوک مغز!) خود را بی اعتبار و مضحکه دیگران نکنید،ایران سایت های موشکی خود را نیز برای محافظت از خرابکاری یا حمله امریکا و اسرائیل که بارها ایران را تهدید کرده اند،هم در اعماق جاهایی مخفی کرده است،لابد از نظر شمای مثلا ایرانی،این محافظت کردن هم معنایش این است که ایران موشک با کلاهک هسته ای دارد بله؟!
بعد جناب دارای مغز! که دیگران را پوک مغز می خوانید،آیا آژانس انرژی اتمی و نظارت های فنی اش نرفتند این تاسیسات بقول شما در عمق 80 متری را بازدید نکرده اند؟! کدام گزارش آژانس گفته است در تاسیسات زیر زمینی ایران بمب تولید می شده یا شواهدی بر آن هست؟! پس چیزی نگوئید که موجب خنده عاقلان شود.بحثی که مطرح بوده از قدیم همین مساله غنی سازی و درصد آن بوده که استفاده دوگانه دارد،و بنای ایران (یعنی کشور شما اگر ایرانی هستید) بر کاربرد آن در انرژی و چرخه سوخت برای نیروگاهها در آینده بوده است و البته پیشرفت ها در کاربرد آن در پزشکی و کشاورزی و مصارف دیگر.این فتوا هم هیچگاه مسبوق به فتوا بر جواز نبوده است،بلکه وقتی حساسیت ها ابراز شده است بیان شده است که سلاح های هسته ای و شیمیائی در دکترین دفاعی ایران جایی ندارد و مشروع هم نیست.
سوریه و عراق را هم که خوب بارها واقعیتش توضیح داده شده منتها ظاهرا چون حضرتعالی پوک مغز تشریف دارید بنائی برای شنیدن و دیدن واقعیت ندارید پس آنها را تکرار نمی کنم.
یک سخن پوک مغزانه جدید و در حقیقت تهمت پوک مغزانه هم در ذیل عبارت شمای ایرانی مشاهده شد،اینکه مطلوب نظر شمای ایرانی رژیم چنج در ایران است! درست فهمیدم؟! یعنی همان براندازی! خیلی خوب حالا دوباره به چگونگی جمع بین این خواست و باقلوای شیرین حقوق بازنشستگی از قانون رژیمی که دنبال “چینج”آن هستید نمی پردازیم.اما گفتید آنچه که ترامپ پوک مغز در ژاپن گفته است (که البته مثل همیشه سرتاپا تناقض و پوک مغزی است) در ازای سهمی است که از ایران گرفته است؟! بله؟! این آیا یک تهمت بی سند و پوک مغزانه نیست؟! یعنی واقعا من متحیرم از این تحلیل های متحیرانه و پوک مغزانه امثال شما! اگر ایران بگوید -که حالا هم می گوید- مذاکره با باند پوک مغز ترامپ نمی کنیم،داد و هوار می کنید که حضرات جنگ می خواهند و البته خودمانیم ته دل اتان هم غنج می زند که امریکا بیاید و ایران را بمباران کند! و البته لابد این ناشی از سوپر ایرانی بودن شماست!،حالا آن مردک پوک مغز مثل همیشه چیزهای متناقضی در ژاپن گفته است،و ایران هم که در این شرائط بنای مذاکره ندارد،اما اگر فرضا ایران مثل شرائط زمان اوباما بخواهد مذاکره کند،این بار یک پشتک پوک مغزانه دیگر می زنید که بله ترسیدند! یا بله چیزهایی دادند! واقعا خودتان بنشینید در خلوت تفکر خود ببینید این رفتارها و گفتارها ناشی از مغز داشتن است یا ناشی از پوک مغزی و روز مرّگی و بی منطقی!
حالا اگر فردا مشخص شد که باز اشتباه کرده اید و بده بستانی نبوده،لابد پشتک پر مغز دیگری خواهید زد!
خلاصه اینکه،من حقیقتا منطقی در مخالفان جمهوری اسلامی و از جمله شما نمی بینم جز “در هر صورت نق زدن و مخالفت کلیشه ای”!
سخنگوی وزارت خارجه ایران: چشماندازی برای مذاکره نیست و در مرحله میانجیگری هم نیستیم
عباس موسوی درباره احتمال میانجگیری ژاپن بین ایران و آمریکا گفت: “ما فکر میکنیم کشورها با انگیزههای مختلف و قطعا حسن نیت تحولات را رصد میکنند و ما هم به صحبت ای آنها گوش میکنیم و امیدواریم آنها هم مساله را درک کنند. الان اما در مرحله میانجیگری نیستیم”.
او اضافه کرد که “من از لفظ میانجیگری استفاده نمیکنم اما ما شنونده نقطه نظرات هستیم”.
او گفت امیدوار است طی هفته آینده تاریخ دقیق سفر نخست وزیر ژاپن مشخص شود تا ایشان به عنوان نخستین رئیس دولت ژاپن وارد تهران شود.
https://bbc.in/2I65qWn
آخوند مرتضی
متاسفانه حال و حوصله شوخی های بی مزه جنابعالی را ندارم
خاطرات علم چه راست چه دروغ برای تعیین سرنوشت یک ملت کفاف نمی دهد
از کی ظریف آدم حساب میشه که من برای مزخرفاتش پشیزی ارزش قایل بشم؟ احمقی هست مثل خیلی های دیگه که خیال میکنن دنیا احمق تر از خودشونه و خزعبلاتشون رو به حساب میاره.
این رو می نویسم نه برای پاسخ به جنابعالی که برای آگاهی خوانندگان
درد آور است اندیشه ورزی و خردمندی از ایران رخت بر بسته است
دوران سفله گری و سفله پروری است
آنچه نوری زاد با درد و آه و اندوه با ما در میان می گذارد اظهر من الشمس است مطالبی است که هر انسان عادی و با وجدان آن را می داند و بر درستی اش صحه می نهد
دردا که دوره دوره ریا کاری و حکومت زور و زر و تزویر است
یک عده دزد احمق خیانتکار در حال نابود کردن ایران و عقب نگه داشتن ملتی بزرگ است
در چهل سالی که از حکومت جهل و جنون گذشت چین از یک کشور عقب مانده به دومین اقتصاد دنیا تبدیل شد هند با یک میلیون دلار ماهواره به ماه پرتاب کرد و خود روی هزار دلاری اش به تولید انبوه رسید گردش مالی آمازون به 232 میلیارد دلار بالغ شد که در میانه جدول شرکت های ثروتمند دنیاست
چرا راه دور برویم تجارت خارجی ترکیه دو برابر ایران است بدون تکیه بر نفت که اگر نفت را از تجارت خارجیمان بر داریم صادراتمان ده درصد صادرات ترکیه است
تمام هنر ما در این است که نصف دارایی ناچیز مملکت را برادران قاچاقچی به رهبری مجتبی خامنه ای بالا بکشند و نصف دیگرش خرج توهم محور مقاومت شود
آنوقت آخوندی می آید به من توصیه خواندن خزعبلات علم و ظریف می کند
آخوند چه می فهمد از مملکت داری چه می فهمد از برنامه بلند مدت توسعه اقتصادی و اجتماعی که در دوران رضا شاه بزرگ و محمد رضا شاه فقید پی ریزی شد
شما لایق همان شیخ فضل الله نوری هستید که میخواست قاجار بماند و ملت رعیت یا همان برده باشد و ارباب توی سرش بزند و زنش را ببرد و جانش را بستاند و برده نطقش در نیاید
البته بگویم: ساسانم! تو انگشت کوچولوی ظریف هم در سیاست و دیپلماسی نیستی،بنابر این اینقدر بی تربیت نباش ،سطح سواد و دانش ات هم که بارها در این سایت معلوم شده.بگذریم.
حالا برای اینکه فضا عوض شود و اسپوکس من وزارت خارجه امریکا در این سایت کمی از اوقات تلخی خارج شود،یک خاطره کوچولوی دیگر از یادداشتهای علم را برایش ذکر می کنم!
——
یادداشتهای اسدالله علم (پهلوی شناسی و عبرت)
———————————————————
شاه : چرا اسراییل بمب اتمی دارد و ما نداریم؟!
✍️ اسدالله علم
“راجع به بمب اتمی چین و هند و اسراییل صحبت شد…
عرض کردم: نزدیک است اسراییلی ها بمب اتمی داشته باشند!
[شاهنشاه] فرمودند پس چرا ما نداریم؟!
عرض کردم: اولاً آن قدر پیشرفت نکرده ایم! و ثانیاً وجدان و صمیمیت در کار کردن نداریم!
با کمال تأسف تصدیق فرمودند”!
( خاطرات علم، جلد اول، ص ۲۵۹، ۲۴ شهریور ۱۳۴۸).
===
پی نوشت:چند مطلب از این گفتگو استفاده می شود:
یکی اینکه در سال 1348 بحث “بمب هسته ای داشتن اسرائیل”مطرح بوده! الان هم که گفته می شود اسرائیل 200 کلاهک هسته ای دارد که تاکنون تکذیب هم نکرده،به آژانس انرژی هسته ای هم که اجازه بازرسی ها را نمی دهد،سوال:این قانون جنگل و جنگلیسم در جهان ما و در امریکا و اسرائیل نیست که اسرائیلی که از سال 1348 بحث بمب داشتن او مطرح بوده و الان تقریبا قطعی است (اگر قطعی نیست چرا اجازه بازرسی نمی دهد؟!) از شمول قواعد جهانی و قواعد آژانس استثناء شود و امریکا هیچ ایرادی به او نداشته باشد اما به ایران فعلی که آژانس انرژی اتمی،صلح آمیز بودن و عدم انحراف آنرا 14 بار تایید کرده ایراد کند و گیر دهد و هردو ایران را تهدید کنند که تاسیسات هسته ای شما را بمباران خواهیم کرد،آنگاه پوک مغزانی (پوک مغز تعبیر کردم چون تفاهم کردیم که پوک مغز تعبیر چاله میدانی نیست و گل و گلاب است!) در داخل خود را ایرانی بدانند و مدعی مغز داشتن باشند و استدلال پوک مغزانه شان این باشد که چون ایران برای محافظت از بمباران پوک مغزان امریکائی و اسرائیلی تاسیساتش را در عمق زمین قرار داده است پس حتما ایران دنبال بمب بوده است! (بنازم به این مغز و به این استدلال و به این وطن دوستی!).
مطلب دیگر اینکه وزیر دربار شاه اعتراف می کند که ما در زمینه هسته ای هنوز پیشرفتی نکرده ایم! سوال از پوک مغزانی (پوک مغز را مدیر این سایت گفتند گل و گلاب است و می شود بمخالف گفت و چاله میدانی نیست!) مثل ساسانم این است که چطور اعتراف وزیر دربار شاه و خود شاه به عدم پیشرفت در صنعت و تحقیقات هسته ای جلوی چشمتان هست،و پیشرفت های هسته ای ایران بعد از انقلاب هم پیش رویتان هست و هنوز دم از پیشرفت زمان شاه می زنید،نکند چشمان شما لوچ تشریف دارند؟!
و مطلب مهم دیگری که وزیر دربار شاه و خود شاه تصدیق کرده اند این است که ما در زمان شاهنشاه “وجدان و صمیمیت کار کردن”نداشته ایم! می دانید چه داشته اند؟! گردش های عصرانه هر روزی و خانم بیاری و ارسال پول و ثروت مردم به بانکهای خارجی!
ساسانم! شما حالتون خوبه؟!
ساسانم اگه مارو هم مثل ظریف داخل آدم حساب نمیکنی لطفا توضیح بفرما منظورتان از : ” خاطرات علم چه راست چه دروغ برای تعیین سرنوشت یک ملت کفاف نمی دهد ” چیه ! اگه خاطرات علم ” خزعبلات ” هستند که دیگر چرا در آغاز نوشته ای : ” خاطرات علم چه راست چه دروغ ” ؟ و اگر در ته دل
به درستی آنها اطمینان داری پس چرا مینویسی : ” خزعبلات علم ” ؟
فرموده ای : ” برنامه بلند مدت توسعه اقتصادی و اجتماعی که در دوران رضا شاه بزرگ و محمد رضا شاه فقید پی ریزی شد ”
اگه ” برنامه ( ریزی ) بلند مدت توسعه اقتصادی و اجتماعی” در زمان رضا شاه پی ریزی ( آغاز ) شد پس چرا دوباره در زمان پسرش پس از گذشت سالها دوباره پی ریزی شد ؟ آیا منظور دانشمند بزرگ ساسانم , که هیچ کس را داخل آدم حساب نمیکند , اینه که در زمان رضا شاه ” برنامه ( ریزی ) بلند مدت توسعه اقتصادی و اجتماعی ” “پی ریزی” )آغاز ) شد ( سند ؟) و در زمان پسرش دنبال شد ؟ سازمان برنامه و بودجه که در سال ۱۳۲۷ تاسیس شد و روح رضا شاه هم از آن خبر نداشت ! پسرش هم دست چپ و راستش را درست نمیشناخت آنوقت که . اصلا گیریم که این سازمان هم زمان رضا شاه تاسیس شد و هم زمان پسرش تاسیس شد به گفته حکیمانه شما , به رضا شاه و پسرش چه مربوط بود این ها ؟ فکر نمیکنی یه خرده زیادی باد کرده ای ساسانم ؟
ژورنالیست!
———–
فانتزی من است، گاهی فکر می کنم به عنوان خبرنگار از آن سوی آب ها آمده ام ایران گزارش تهیه کنم:
– ایرانیان مشکی را رنگ عشق می دانند. اشک شان دم مشک شان است. برای مرده های شان زنده اند. برای آن دنیا زندگی می کنند. قربه الی الله. باری به هر جهت. خدا را با واسطه می پرستند. صلوات سوم را بلندتر ختل می کنند. اهل عرق و نماز و چایی نبات و سیراب شیردانند. توی چشم دروغ می گویند. خالی می بندند. قسم می خورند. کلاه می گذارند. کلاه بر می دارند. پشت کنی رفته. به فکر خویشند و همرنگ جماعت. به 2500 سال دیکتاتوری می نازند. افتخارشان چهار تا کله اسب و شیش تا سرباز هخامنشی است. قحط الرجال است. مردم حکومت را گرگ می پندارند. حکومت مردم را بره می انگارد. چالش شاخ تیز و دمبه ی لذیذ. میمون هر چه زشت تر است، تعداد پست هایش بیشتر است. زن ها لای پای شان لیچ افتاده است. مردها عصبانی اند. جوان ها کلافه و بچه ها عاصی. در جمهوری اسلامی اسلام دیدم، مسلمان هم دیدم!
– کافر نبیند!
گزینه جانشینی بولتون: انفجار فجیره کار ایران نبود/ باید ناوهایمان را از خلیج فارس خارج کنیم
«داگلاس مکگرگور» که از او به عنوان یکی از گزینههای احتمالی «جان بولتون» یاد شده، با انتقاد شدید از تلاش برخی اطرافیان ترامپ برای ایجاد درگیری نظامی در غرب آسیا، گفت عربستان سعودی میخواهد برای پیشبرد اهداف خود، پای آمریکا را به منطقه بازکند.
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :
به گزارش فارس، «داگلاس مکگرگور» سرهنگ بازنشسته ارتش آمریکا و یکی از افرادی که گفته میشود ممکن است در صورت برکناری «جان بولتون» به عنوان مشاور امنیت ملی کاخ سفید منصوب شود، این هفته در مصاحبهای به شدت از تلاش برخی از اطرافیان «دونالد ترامپ» رئیسجمهور آمریکا برای ایجاد تنش با ایران انتقاد کرد و گفت آمریکا باید کشتیهای جنگیاش را از خلیج فارس خارج کند.
مکگرگور که با شبکه فاکس نیوز گفتوگو میکرد، در پاسخ به سؤالی درباره دلیل اعزام نیروها و سامانههای پدافندی آمریکا به غرب آسیا، گفت:
«این یک ترکیب کاملا دفاعی است و به هیچوجه ترکیب تهاجمی ندارد و ما به صورت معمول در مواقع بحران یا هرگونه تنشی، چنین نیروهایی را مستقر میکنیم تا به دوستان و شرکای خود اطمینان دهیم که اگر ایران به سمت آنها شلیک کند، ما به هدف قرار دادن موشکهای بالستیک به آنها کمک میکنیم.»
او با بیان اینکه موشکهای ایران، آمریکا را هدف نگرفته، در مورد وضعیت کاخ سفید، گفت: «تیم یک نفره؛ این اسمی است که برای رئیسجمهور انتخاب کردهام، چون او تنها کسی است که آشکارا با درگیری با ایران در منطقه مخالف است.»
وی افزود: «او شدیدا در تلاش است تا به روش خود از تنشها بکاهد، اما او واقعا باید ناوگروه تهاجمی را از خلیج فارس خارج کند. او باید آن را از آنجا خارج کرده و در دریای عرب یا حتی در شرق مدیترانه مستقر کند. آن را از آنجا خارج کنید، در حال حاضر ماشه اصلی و عامل بالقوه دردسر، همان است.»
دولت آمریکا از چند هفته پیش ناوگروهی به رهبری ناو هواپیمابر «آبراهام لینکلن» را به منطقه اعزام کرده است. واشنگتن همچنین میگوید چند سامانه پدافندی «پاتریت» و حدود ۱۵۰۰ نیروی نظامی جدید برای ایجاد «بازدارندگی» در برابر «تهدید ایران» به منطقه اعزام خواهد کرد.
سعودیها، امارات و اسرائیل به دنبال درگیری آمریکا با ایران هستند
در ادامه این برنامه، مجری این سؤال را مطرح کرد که آیا ایران «تهدید اصلی» برای ایالات متحده است؟ مکگرگور گفت:
«نه، قطعا اینطور نیست. ایران به هیچوجه ما را تهدید نمیکند. این، یک درگیری بین مسلمانهاست که ما شاهد آن هستیم. یک طرف عربستان سعودی و امارات عربی متحده را در خلیج [فارس] دارید که میخواهند با تشدید تنش، ما را هم به درگیری بکشند. ما ظاهرا برای حفاظت از آنها آنجا هستیم. اما در حقیقت، آنها میخواهند ما را به درگیری با ایران بکشند. روشن است که اسرائیلیها هم از این [درگیری] استقبال میکنند، اما در حال حاضر عمدتا عربستان سعودی و اعراب خلیج [فارس] هستند.»
وی افزود: «آنها از آنچه در یمن در جریان است، ناخرسند هستند… آنها میخواهند شاهد آن باشند که ایران از عراق و سوریه بیرون رانده میشود. تنها امیدی که آنها برای تحقق این موارد دارند، این است که ما را [به درگیری] بکشند تا این کار را برای آنها انجام دهیم.»
او در پاسخ به مجری که گفت با این وضع به نظر نمیرسد درگیری با ایران در راستای منافع ایالات متحده باشد، گفت:
«مسئله این است که آن تیم یک نفره، با افراد حامی جهانی شدن و مداخلهطلبی که محاصره شده که در بسیاری از موارد با اعراب خلیج [فارس]، عربستان سعودی و اسرائیل رابطه دارند. به همین دلیل آنها هرآنچه در توان دارند، برای درگیری انجام میدهند. مسئله این است.»
«انفجار فجیره کار ایران نبود»
مکگرگور افزود: «تیم یک نفره مینشیند و میگوید یک دقیقه صبر کنید، چرا؟ ما قبلا در گذشته این روند را گذراندهایم!
هیچ مدرکی وجود ندارد که ایران هرگونه ارتباطی با حمله به نفتکشها داشته باشد. در واقع هرکسی که ایرانیها را بشناسد، میداند که اگر ایرانیها واقعا میخواستند آن کشتیها را غرق کنند، این کار را میکردند. به همین دلیل، این بیشتر شبیه یک صحنهسازی است که با این هدف طراحی شده که بار دیگر تنش ایجاد کرده و ما را به درگیری بکشد. »
وی سپس با طرح این ادعا که ایران خواهان گفتوگو با آمریکاست، به ترامپ توصیه کرد:
«رئیسجمهور خودش بهتر میداند، اما فکر میکنم بهتر است رئیسجمهور شخصا دست به کار شده و اوضاع را آرام کند. ایرانیها سخت در تلاش هستند تا از طریق واسطهها با ما صحبت کنند، فکر میکنم ما باید به صورت خصوصی و بی سر و صدا در یک کشور ثالث با آنها گفتوگو کنیم، و این اختلافها را حل کنیم. اما نباید خودمان را درگیر جنگ بین مسلمانها کنیم. این جنگ ما نیست.»
دو هفته پیش که زمزمههایی مبنی بر احتمال اخراج بولتون توسط ترامپ مطرح شد، برخی رسانهها از مکگرگور که یکی از فرماندهان معروف آمریکا در جنگ نخست با عراق به شمار میآید، به عنوان یکی از گزینههای اصلی جایگزینی نام بردند. گفته شده است که ترامپ از مشاوره اشتباه بولتون در موضوع ونزوئلا ناخرسند است و در موضوع ایران نیز معتقد است که بولتون از اختیاراتش فراتر رفته است.
https://www.entekhab.ir/fa/news/479586/
حاج حسن/* یوسفی کشکوری: مدتی است که اصطلاح “استمرارطلبی” باب شده و تا حدودی هم جا افتاده و عملا از این عنوان برای نوعی دشنام سیاسی و یا تسویه حساب گروهی و جناحی استفاده می شود. از شما چه پنهان در این مدت نه چندان کوتاه (شاید یک سال) هرچه کوشیدم از این عنوان معنای محصلی دریافت کنم به جایی نرسیدم.
مش قاسم: اولا استمرارطلبی “تا حدودی” جا نیفتاده کاملا جا افتاده. دوما، تو در طول عمرت معنای محصلی هیچی دریافت نکردی و به تنها جایی که رسیدی حکومت/* اسلامی بود و ترویج خرافات ۱۴۰۰ سال پیش وسط صحرای عربستان. حاجی تو هیچی نیستی غیر از یه کشک ور پر حرف بی عمل.
/*: ک
بهین یاران جان درود
پارسی را پاس بداریم.
حسنی کلید ساز گفتند: مهم نیست سفره های مردم کوچک تر می شود مهم آن
است نشان می دهند پشتیبان رژیم هستند . معنا ومفهوم این جمله آن است که
گدایی وتن فروشی مردم از گرسنگی اهمیتی ندارد مهم آن است که ماها(رجیمیان)
سر کار وبی شرفی مان باشیم .همان اوجب واجبات اون یکی قبلی . بیچاره مردم
ایران که حتا نمی توانند به این مردک بگویند :گاو وگوسفند هم اگر علوفه اشان بد باشد
نمی خورند .بفرمایید مردم دنیا راجع به ایرانیان چه فکر خواهند کرد البته اگر حرف های
احمقانه شما را یک از سد قبول کنند؟
سایت چوپون- سردار/* شکست خورده: حاج مم جفات در سفر به عراق به دنبال چه بود؟
مش قاسم: راه فرار.
اخبار: استقبال روسیه از پیشنهاد ایران برای امضای پیمان منطقهای عدم تجاوز.
مش قاسم: ارباب به مقاطعه کار گفته شاموری بازی جدید شروع کنن. ۴۰ ساله که عربده مرگ بر این و اون و ال سعود و غیره زدن حالا پیمان منطقهای عدم تجاوز امضا کنن. اینا خیال میکنن “منطقه” چیزی از اصل ولایی تقیه نشنیده؟
————
بله مش قاسم گرامی
پیمان منطقه ای عدم تجاوز، یعنی این که پیش از این حضرت رهبری مشغول تجاوز بوده و از این به بعد – به ناچار – می پذیرد که در این چند روزی که زنده است، سرِ آرام بر بالین منطقه بگذارد و کیفیت و بلاهتِ شیعه گستری را به ملاهای بعدی اش بسپارد. امضای این پیمان، یعنی شیعه گستری پر، یعنی صدور انقلاب پر، یعنی بمب هسته ای پر، یعنی حزب الله پر، حشد الشعبی پر، نیجریه پر، فلسطین پر، عراق پر،سوریه پر،..
البته امضای این پیمان برای ناقلاهای بیت رهبری که مشغول دلالی اند کمی به کسادی بازار می انجامد که باید یک فکری برای این ببکاری بکنند.
کاش رقمی از پولهای گنده ای که این دلالان ولایی در پروسه ی هسته ای کردن بیت رهبری بالا کشیدند، منتشر می شد.
آقا در کل می گویم: شما یک ملا را بگذارید بالای سر یک تشکیلات پولی و امضایی و حاج آقا حاج آقا ببندید به جمالش و ازش امضا بگیرید برای گشایش ها و بلعیدن های نسل به نسل و هوای خودش را و نسلش را نیز داشته باشید.
با احترام
.
این تحلیل ها پوک مغزانه و مش قاسمی است! و چه سنخیتی پیدا کرده است مدیر این سایت با مش قاسم این سایت که سایت او را از ریخت انداخته است! جالب است که اگر کسی چیزی بر خلاف تحلیل های مش قاسمی مدیر این سایت ارسال کند،صدا بلند می شود که سایت من از ریخت می افتد! این علت اش این است که ریخت این سایت و ریخت تفکر مدیر آن الان ریخت مش قاسمی است! یعنی هزل گوئی و لغز خواندن و زیر هر حرف و سخن ناقص،مزخرفاتی نوشتن! این الان وضعیت ریخت تفکر مدیر این سایت و سایت اوست! بگذریم!
اما تجاوز! حالا اگر یکی در ناف اروپا باشد و اصلا هیچ اطلاعات تاریخی جغرافیائی نداشته باشد یا اصلا از کشوری بنام ایران خبر نداشته باشد و این سخنان پوک مغزانه مش قاسمی را بگوید،خوب انسان می گوید این یک افریقائی بی مطالعه و دور از این منطقه است! اما خیلی مضحک و در عین حال مایه تاسف است که یک کسی خود را ایرانی بداند و در ایران زندگی کند و باقلوای بازنشستگی را هم بگذارد در جیب و میل کند و در عین حال اینجور خیانت کند و دروغ بگوید!
ایران به کدامیک از کشورهای همسایه خود تجاوز کرده است؟! درست است که حرف کیلومتر شمار ندارد ولی عقل که باید یک محاسبه ای داشته باشد اگر باشد.
بروید از تاریخ مشروطه ببعد تا حالای جمهوری اسلامی مطالعه کنید،کی ایران به همسایه های خود تجاوزی کرده حتی در زمان پهلوی ها که من با آنها مخالفم و شما مجیز گوی آنها؟مگر اینکه کسی یا معنای تجاوز را نداند یا یک معنای خزعبلی در ذهن خود داشته باشد.بنابر این ایران و البته جمهوری اسلامی ایران نه عملا به جایی تجاوز کرده است،بلکه بعکس و بامر قدرتهای جهانی مورد تجاوز نظامی صدام واقع شده است.و نه هیچگاه قصد تجاوزی به همسایه های ریز و درشت خود داشته است.البته اگر باتکای امریکا تهدید لفظی کرده اند جواب شنیده اند.اما بنای ایران بر تجاوز بجائی نبوده است و البته برخی اعراب منطقه دچار توهمات خویش بوده و هستند.یعنی چون حکومت های آنجاها انتخابی و متکی به رای مردم نیست از این جهت غالبا در توهمند که مبادا مثل مردم ایران که مستبد خود را بزباله دانی فرستادند مردم آنجاها هم برخیزند وگرنه معنای صدور انقلاب ایران دخالت در کشورهای دور و نزدیک نبوده و نیست،و آنها در حقیقت از الگو قرار گرفتن انقلاب ایران در کشور خود می ترسند.پس تجاوزی مطرح نبوده و نیست.
پس مقصود از این پیشنهاد چیست؟ مقصود از آن دفع “ایران هراسی”است که امریکا و اسرائیل در گاوهای نه من شیر ده عرب منطقه ایجاد کرده اند،برای اینکه هم نفت آنها را بخرند و هم در عین حال تجارت اسلحه خود را رونق بخشند! و این یک تحلیل و خیال پردازی هم نیست،سیاست همیشگی ابرقدرتها بود،منتها الان بلاهت و پوک مغزی ترامپ این است که آنرا با وقاحت و در عین حال بلاهت اظهار می کتد! از یکطرف به عربستان می رود و رقص شمشیر می کند و دست بانویش را سه بار می بوسند! از یکطرف می رود در امریکا علنا سخنرانی می کند که اینها گاوهای شیرده ما هستند! و خاک بر سر این شیوخ عرب منطقه با پذیرفتن اینگونه تحقیرها!
حالا سیاست هوشمندانه جمهوری اسلامی این است که برای اینکه این گاوهای نه من شیرده منطقه از خواب گاوی خود برخیزند و بهانه هم از دست امریکا گرفته شود،گفته است بیایید ما همسایه ها قرار داد عدم تجاوز منعقد کنیم،این آیا بد است؟! من فکر می کنم اگر کسی پوک مغز نباشد می فهمد این پیشنهاد خوبی برای رفع تنش ها و دفع ایران هراسی های امریکائی اسرائیلی است،البته برای پوک مغزهایی که دنبال رژیم چنج هستند طبعا فهم اینگونه سیاست ها ثقیل است!
————
درود جناب استاد حوزوی
با اجازه:
هیولایی به اسم شیخ جعفر کاشف الغطاء
با احترام
.
درود غیر حوزوی گرامی
من یکوقتی ذیل یکی از فرمایشات حکیمانه اتان در این زمینه،یک گزارش خبری تحلیلی تاریخی ارسال کردم در دو بخش،که منازعات بین ایران و روسیه دو مرحله داشته،در یک مرحله اول شاهان بی عرضه و بی تدبیر قاجار بی عرضگی هایی کردند و جاهایی را بباد دادند و بتصرف روسیه تزاری آنموقع،و در این جنگها هیچ روحانی هیچگونه دخالتی نداشت،بعد هم از اینطرف قاجاری ها پیروزی هایی داشتند و مناطقی را پس گرفتند،اما مرتبه دوم باز این خود شاهان و فرماندهان قاجار بودند که اشتباهاتی کردند و مناطقی را و نوامیسی را بباد دادند،آنگاه که بهزیمت رفتند و زورشان نرسید با پیغام و پسغام دنبال علمای نجف و ایران رفتند که نوامیس مسلمانان بحراج رفتند و چه و چه،اینجا بود که علما و فقهای بزرگی مثل مرحوم آیت الله شیخ جعفر کاشف الغطاء صاحب کتاب قیّم فقهی “کشف الغطاء” که شما حظّی از آن ندارید و با بی تربیتی های مخصوص بخودتان که لابد از مظاهر ادبتان است از این فقیه نامور امامیه تعبیراتی می کنید،بحث لزوم دفاع و جهاد و دفاع از ناموس را مطرح کردند…بنابر این،این علما نبودند که همینجور بتلقّی همینجوری و بی مطالعه شما آمده باشند ابتدائا دستور حمله به روسیه را صادر کرده باشند! چون حکومت دست قاجاریه بود نه علماء و علماء نهایتا سمت مشاوره داشتند و کار نظامی البته بعهده شاهان و فرماندهان بی عرضه یا بی لیاقت آنان بود.
اگر اهل مطالعه اید و طالب هستید بگوئید تا آن دو بخش را دوباره ارسال کنم،اما بازهم لازم است عرض کنم که مشکل اساسی در طرز تفکر دگم شما الان،یکی فقدان مطالعه تاریخی کافی است و دیگری یک حساسیت آلرژیک و کینه توزانه نسبت به روحانیت و فقیهان امامیه روی خاستگاههایی سیاسی که الان در آنید…
ضمنا بای عرض کنم شما خیلی بی ادب و تربیت هستید که بدون مطالعه در شخصیت علمی و تقوا و طهارت و معنویت فقیه جلیل القدری چون شیخ جعفر کاشف الغطاء صاحب کتاب مورد مراجعه و مهم “کشف الغطاء” از او تعبیر به هیولا می کنید،تعبیری که لایق شان شخیص حضرت مستطاب عالی است.
————–
درود استاد حوزوی گرامی
هیولای وحشی ای چون شیخ جعفر کاشف الغطاء ، لکه ی ننگی ست بر پیشانی ملایانی که عمامه بر سر می گذارند و سخن از غیرت می رانند و اسم وطن بر زبان جاری می کنند. شیخ جعفر با نجاستی که در کله داشت، یک سوم کشور را به باد داد در راه اسلامش. شیخ جعفر، تمثیل بایسته ای است از بی وطنی و وطن فروشی و بی غیرتی . دشمن دشمن دشمنی که در سخنان سیدعلی خامنه ای بر زبان جاری می شود، تمثیل بایسته اش همین شیخ جعفرهای هیولا و نکبت و وطن فروش و عمامه به سر است.
خلاصه تکلیف خودتان را با این هیولا روشن کنید. مشکل شما در این است که همینجوری از هر ملایی دفاع می کنید و لباس خود را از این آلودگی های صنفی مبرا نمی کنید. لاجرم شما نیز در این هیولاگونگی سهیم اید.
با شیخ جعفر محشور باشید.
با احترام
.
“هیولای وحشی”؟! عجب!
خوب این تعبیر مودّبانه از “پیامبر ادب”را نیز به “فرهنگ واژه های چاله میدانی نوریزادیه”اضافه کردیم!
ظاهرا از بچگی،خیلی از “هیولا”ترسانده شده اید که مدام این واژه را در مورد هر مخالف خود بکار می برید،اما توصیه من بشما این است که اندکی به “هیولای درون”یعنی نفس امّاره بالسوء نیز بیندیشید،مبادا که این هیولا بینی بزرگان و پاکان،ناشی از یک نفس وحشی و هیولانی در درون جنابعالی باشد.
ضمنا من مایلم،شما لطفی بکنید و یک پست محققانه و تاریخی و مستدل در بیان وجه “هیولای وحشی”بودن یکی از فقیهان و مجتهدان نامور فقه امامیه بنویسید تا پر بودن یا خالی بودن چنته اتان از فهم،مطالعه و عقلانیت،برای مخاطبان روشن شود.
احتراما
————
درود استاد حوزوی گرامی
برای تماشای گوشه ای از خصوصیات هیولاهای وحشی فقه امامیه، لطفا به خاوران مراجعه فرمایید.
به آنجا که رفتید، به دستها و ناخن ها و به دندانهای خود بنگرید.
با احترام
.
ناف افریقا مورد نظر بود.
حاجی گارف برای کاندیداتوری ریاست مجلس: ما باید به جامعه پیام دهیم که بیتفاوت نیستیم و برای ریاست هم کاندیدا داریم! هرچند رأی نیاورد! آنگاه اعلام میکنیم که اقلیتیم، پس انتظار بیش از حد نداشته باشید.
مش قاسم: افراد ژن خوب ژن شیادی و شامورتی بازی دارن. به حکومت اسلامی یه مشت دزد و آدمکش و شیاد و شامورتی اسلامی در مزرعه حیوانات خوش آمدید.
عراقیچی در کویت: آماده گفتگو و تعامل سازنده با کشورهای منطقه هستیم.
مش قاسم: ۱- تو اول بیا گفتگو و تعامل سازنده با ملت ایران انجام بده بعد برو دنبال کشورهای منطقه. ۲- از این حرفهای حاجی بوی شیکر خوری نمیاد؟
حاج مم جفات نتراشیده نخراشیده: تا ترامپ به ایران احترام نگذارد مذاکرهای در کار نخواهد بود.
مش قاسم: تا حکومت/* اسلامی به ملت ایران احترام نگذارد کار این مملکت پیش نخواهد رفت.
سید مرتضی
آیا توهین به همسر پیامبر جرم هست یا نه و اگر جرم هست چرا این مداح توهین کننده آزاد است
https://news.gooya.com/2019/05/post-26493.php
بله،این کار نادرستی بوده که عنوان مجرمانه و توهین بوده است،و با این مداح برخورد شده است و در بازداشت است.
بهین یاران جان درود
برادران عراقی فلسطینی لبنانی و ایضن افغانی و غیره:
باکمال ادب ایرانیان هزینه های زندگی والواتی های شما را در طول این سی چل
سال پرداخت کرده اند آن هم چه پرداختهایی (دلاری )که ده ها برابر دستمزد
کارگران ایرانی که سال به سال همان اندک را هم نداده اند.میدانید وخوب هم میدانید پهلوان و جوان
برازنده در مملکت کم نداریم و فقط گوشت مقابل توپ کم شده که تقصیر روشن گری ها و تحصیلات
عالی این جوانان درون وطنی است .کافی است خانه های مجلل جنوب لبنان را (نه جنوب بیروت که
شهری است ) با جنوب تهران یا جنوب ایران مقایسه کنیدتا تفاوت ها راببینید وجواب فرماندهانتان را
که می گویند ما “”خودمان را با ایرانیان غرق نخواهیم کرد “”را فرار از ماموریتی که قبلن به عهده گرفته اید
را وامت شیعی ووو بیادشان بیاورید و بگویید زمانی که دریافت وجوه می کردید تعریف مملکت مستقل را
با همان دلارها میل نمودید . مثل آن گوسپندی که شخصی از دهان گرگ بیرون کشید وشبانگاه کارد
برگلویش گذاشت .آن زبان بسته هم ندانست دوست کی و دجمنش کیست.باشد نسل بعدی شما
تفاوت امت و ملت را و تفاوت زحمت کشیدن برای هزینه های زندگی و انگلی و طفیلی گری را بدانند.
باشد که خداوند (نه الله خیر المکارین آقای انگل المالکی وشما را) بیامرزد. چنین باد.
یادداشتهای اسدالله عَلَم (پهلوی شناس و عبرت)
——————————————————-
1-شاه: انقلاب شاه و ملت به رنگ و بوی وطن و منطبق بر قوانین اسلام است!
✍️ اسدالله علم
«امروز سلام مبعث بود…در سلام امروز نکته مهمی که شاهنشاه اشاره فرمودند این بود که : انقلاب ما[انقلاب سفید یا انقلاب شاه و میهن] طبیعت و رنگ و بوی وطنی دارد و منطبق بر قوانین اسلام است!»
(خاطرات علم، جلد سوم، ص ۱۴۲- ۱۴۱. ۴ شهریور ۱۳۵۲).
===
2-شاه: آخوندهای پدرسوخته هزاران زن پدر سوخته را چادری کرده اند!
✍️ اسدالله علم
«فرمودند: پریروز که به جنوب شهر به محل فروشگاه های زنجیره ای رفته بودم، هزاران زن چادر به سر پدرسوخته دیدم!
عرض کردم: نفوذ آخوند پدر سگ که بدان اشاره می شود، همین است!
عرض کردم: پریروز در خانه ما عروسی بود. داخل مهمانهای نوکرها، چند تا خانم مقنعه به سر دیدم. به شوخی از یکی پرسیدم آیا رقص شکم این رقّاصه را جلوی مردها تصویب می کند؟!
چیزی نگفت و خجالت کشید.
عرض کردم: اعلیحضرت یقین بدانند که انگشت خارجی در این کار و هزار کار دیگر هست! باید فوق العاده مواظب بود!»
(خاطرات علم، جلد ششم، ص ۴۵۰- ۴۴۹. ۸ خرداد ۱۳۵۶).
===
3-عَلَم: طبقه حاکمه رژیم شاه- از جمله خودم- طبقه لاشخورهاست که فقط به دنبال منافع شخصی هستند!
✍️ اسدالله علم
«صبح ملاقاتهای منزل جانکاه بود، چون همه از طبقه لاشخور حاکمه( طبقه خودم) بودند و هر کس به منظور جلب منفعتی آمده بود!»
( خاطرات علم، جلد چهارم، ص ۳۳۰. ۸ اسفند ۱۳۵۳).
«صبح باز لاشخورها به سراغ من آمده بودند که از سفره گسترده تازه متمتّع باشند….این لاشخورها که اعضاء حزب باد هستند، این در و آن در می زنند!»
(همان، ص ۳۳۹. ۱۵ اسفند ۵۳).
«منزل من پر از ارباب رجوع و به خصوص طبقه خودم یعنی لاشخورها بود!»(همان، ص ۳۴۵. ۲۰ اسفند ۵۳).
===
پی نوشت 1: اگر انقلاب “شاه و ملت!”واقعا بصلاح ملت و منطبق بر قوانین اسلام بود،بعد تبدیل نمی شد به “انقلاب ملت علیه شاه”!
پی نوشت 2: فی الواقع “پدر سوخته”شاهنشاه بود که پدرش بر خلاف قوانین اسلام و قواعد حقوق بشر،با بی ناموسی،امر به کشیدن چادر از سر نوامیس مردم مسلمان ایران کرد،البته ما را کاری با پدر علم نیست که پسری اینچنین،غلام و ملیجک فاسد و سگ وفادار شاه پس انداخت!
پی نوشت 3:البته “لاشخور بودن”شاه و درباریانی مثل خودش را خوب آمده!
صرفا”جهت آگاهی
به چه دلیل آخوند ها
فتوا دادند که خواندن کتابهای
صادق هدایت حرام است؟!
حاج اقا خطاب به مجمع الشرعیه:
هر جوری که می تونی نگذار مردم فهمشون زیاد بشه.
بهشون بگو هر چی هست همینه که ما به شما می گیم و خارج از گفته ما کفر است و باطل.
هیچوقت نگذار قمه و زنجیر علم و کتل از دست مردم بیافته…
اگر روزی بیاد که مردم اینها رو زمین بندازن و کتاب بدست بگیرن، اون روز باید بریم و این عیش مدام رو رها کنیم…
اگر تونستی این جوری مردم رو حفظ کنی،
هزاران سال بر اون ها سواریم و از خریتشون ثروتمند و محترم زندگی می کنیم.
اگر در هر هزار نفر یکی هم مثل این شاعر چرند باف پیدا شد، نترس و فوری اتهام کافر بودن بهش بزن…
اون وقت می بینی همون مردمی که تو تربیت کردی
چطور بر سرش می ریزن و تکه تکش می کنن…!!
کتاب حاجی آقا ”
اثر زنده یاد ،
صادق هدایت
رهبر کاره ای نیست!!!!
بارها دیده شده در گفتگوها وقتی به ولایت معاشان گفته میشود رهبر باعث این همه مشکل است بنا بر اصل همیشگی حکومت(مقصر دیگریست) میگویند رهبر کاره ای نیست و مقصر دیگرانند و خواسته یا ناخواسته سعی میکنند شخص رهبری را بی گناه جلوه دهند.
حالا ما هم میگوییم:
رهبر کاره ای نیست،
اما ارکانهای حاکمیتی زیر مستقیم زیر نظر رهبری اداره میشوند:
سازمان صدا و سیما
سپاه پاسداران
شورای نگهبان
قوه قضاییه
نیروهای مسلح
سازمان بسیج مستعضفین
نیروی انتظامی
رهبر کاره ای نیست،
اما ارکانهای غیر حاکمیتی زیر تحت اداره مستقیم رهبری هست:
بنیاد حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس
سازمان اوقاف و امور خیریه
سازمان حج و زیارت
سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی
شورای عالی انقلاب فرهنگی
شورای عالی فضای مجازی
رهبر کاره ای نیست ،
اما معرفی امام جمعه های تمام شهرها با اجازه دخالت کردن در تمام امور آن شهر از طرف خود شخص رهبری هست.
رهبر کاره ای نیست،
اما نهادهای مستقل زیر تحت نظر مستقیم رهبری هست:
آستان قدس رضوی
بنیاد پانزده خرداد
بنیاد مستضعفان انقلاب اسلامی
بنیاد مسکن انقلاب اسلامی
دفتر تبلیغات اسلامی
سازمان تبلیغات اسلامی
ستاد اجرایی فرمان امام
شورای سیاستگذاری ائمه جمعه
شورای عالی قرآن
شورای هماهنگی تبلیغات اسلامی
کمیته امداد امام خمینی
مؤسسه اطلاعات
بنیاد علوی
مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی
حوزه علمیه قم
مؤسسه کیهان
مرکز طبع و نشر قرآن جمهوری اسلامی ایران
نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاهها
رهبر کاره ای نیست،
اما میتواند ولایتی رو به عنوان نماینده بفرسته به دیگر کشورها بخصوص روسیه و درمورد سرنوشت مردم ایران تصمیم بگیره
رهبر کاره ای نیست،
اما فرمانده کل قواست(مدیونید اگر فکر کنید کل قوا، قوه مقننه، مجریه و قضاییه هست)
امیدواریم که دیگر جمله (رهبر کاره ای نیست) را نبینیم و نشنویم و نخوانيم !
این متن تلنگری باشد به مغز کسانی که به این جمله اعتقاد دارند .
————
امید گرامی
در هنگام قانونگزاری، گرسنگان تاریخی، و ملایان گرسنه، آنقدر اختیارات و مسئولیت برای رهبر ( که یک ملا ست) تلنبار کرده اند که این بینوای پر اشتها، اگر هم خودش نمی خواست که روزی رهبر باشد، آنچنان با چشمک این همه مسئولیت و ریاست دلش غنج می رود که هزار رستم نیز حریف این غنج ها نمی شود. این روزها گرچه جناب آسدعلی در لابلای این همه مسئولیتی که برای هیچکدامشان پاسخگو نیست و جز ضایعه بجای ننهاده، گیرافتاده اما نمی تواند از این همه اختیارات قانونی!! دست بشوید. بهترین کار همین ترجیع بند نوشته ی شماست. که رهبر کاره ای نیست.
با احترام
.
قانونگذاری.
✍️نامه آقای مهندس عبدالعلی بازرگان به آیت الله خامنه ای
✔️رهبر محترم جمهوری اسلامی ایران
جناب آقای سیدعلی خامنهای
با سلام و دعای توفیق طاعت و خدمت؛
این روزها اولین چیزی که بیشتر مردم با نگرانی و اضطراب از هم میپرسند، احتمال وقوع جنگ خانمانسوز و حمله آمریکا به خاک ایران است. همه سرگردانند که بالاخره کار به کجا خواهد کشید و چه باید کرد؟ مردم بلاتکلیف و متحیرند چون در نظام ولایت مطلقه فقیه، رییس جمهور و وزیر خارجه و نمایندگان مجلس و بقیه مسئولان نظام همگی تابع نظریات رهبری هستند و همه راهها به او ختم میشود.
به این ترتیب خاک و خون ملتی با تمدن چند هزار ساله اینک به خِرَد و تشخیص فردی شما گره خورده و در موضعی قرار دارید که میتواند رحمت ابدی، یا خدای ناکرده، لعنت ابدی خدا و خلق را در پی داشته باشد. بیشک شما به ابعاد عظیم نقش عاقبتساز یا عاقبتسوز خود در این ابتلای عظیم آگاه هستید و میدانید ناخدایی ملتی ۸۰ میلیونی که کشتی سرنوشتش را با سیاستهای منطقهای به سوی سهمگینترین طوفانهای تجزیهکننده سوق دادهاید، چه عواقبی دارد.
آنکه پیامبر خدا بود در امور جنگ و صلح با مردمانش مشورت میکرد و تن به اکثریت آراء میداد، حتی اگر با آن مخالف بود. مسلما شما نیز مشورت میکنید؛ اما مشورت با سران سپاه و کارگزاران خودگماشته با کانالهای ارتباطی محدود، مشورت با اکثریت ملت نیست، آیا به نظرخواهی از کارشناسان ملت و خردمندان با علم و تجربه از جریانات سیاسی یا استادان دانشگاه، که چه بسا با سیاستهای شما موافق نباشند نیازی نمیبینید؟ ملتی که جان و مالشان در صورت شعله ورشدن آتش جنگ نابود میشود، آیا حقی و سهمی در این تصمیمگیری ندارند و نباید مسئولیت اینکار را با صاحبنظران جریانات مختلف تقسیم کرد و از بار ملامت عظیم احتمالی کاست؟
وقتی ملتی در معرض تهدید و تجاوز خارجی قرار میگیرد، عاقلانه ترین راه دفاع، رویکرد به «داخل» و کنار گذاشتن اختلافات و تشکیل بدنه مقاومتی یکپارچه از ملت است. آیا وقت آن نرسیده است که یخهای موجود و مناسبات منجمد شده را بشکنید و با آزادی زندانیان سیاسی و عقیدتی و اقلیتی، بهویژه رهبران جنبش سبز آشتی ملی باشکوهی برپا کنید؟
بی شک بخشی از ملت، صرفنظر از درصد آنها، مقلد و موافق دربست سیاستهای چهار دهه شما هستند و به آرمانهای توسعهطلبانه منطقهایتان کاملا وفادارند، اما خود بهتر میدانید که اکثریت قاطع ملت یا مخالف این سیاستها هستند، یا اصولا به دلیل هزینههای سنگینی که درسرکوبها دادهاند، ساکت و بیتفاوت شدهاند. این که با اطمینان خاطر میگویید جنگی نخواهد شد، البته برای کسانی آرامبخش است، اما چگونه میتوان رفتار غیرمعقول و حساب نشده تیم عهدشکن و جنگ طلبی را که با همین وعده وعیدها به قدرت رسیده و هم اکنون نیز در آمریکای جنوبی به تجاوز مشغول است، و اسلافشان هم بر این سنت بودهاند، پیشبینی کرد؟
قذافی و صدام نیز تا روزهای آخر این تهدیدات را توخالی می شمردند! شما چه تضمینی برای وعده خوشبینانه خود میدهید؟ بشر درمعرض خطاست و شما نیز فرشته نیستید. و خاطره «اگر این جنگ ۲۰ سال هم طول بکشد ما ایستادهایم» و توجیهات پذیرش ناگهانی و بلاشرط قطعنامه ۵۹۸ و به سراب رسیدن آرمان راه قدس از کربلا میگذرد، هنوز از ذهن ملت ما نرفته است.
این چه سِری است که از آغاز جنگ ایران و عراق، مذاکره مستقیم با دشمن در نظام ما تبدیل به تابو شده و اگر هم از طریق سران و سلاطین واسطهگر و کانال های آشکار و پنهان پیغام و پسغامهایی در جریان است، علنی کردن آن «ذنب لایغفر» محسوب میشود؟
نمیتوان به هزینه نابودی یک ملت با شاخ گاو درافتاد! ترجیح مدل قهرآمیز کره شمالی و کوبا بر مدل واقعگرایانه و منطقی آلمان و ژاپن، که به رغم شکست در جنگ دوم جهانی، بدون ارتش مستقل از قدرتهای برتر جهان شدند، عاقلانه نیست و مدل مالزی مسلمان بشار احمد یا چین قدرتگرفته را نیز نمیتوان نادیده گرفت.
بی شک شما نمیخواهید نسلهای آینده درباره شما همانگونه داوری کنند که امروز شما در باره فتحعلیشاه و اطرافیان نالایقش که درعهدنامههای ترکمانچای و گلستان بخشهای بزرگی از خاک ایران را واگذار کردند، داوری میکنید.
آزادی و استقلال از استبداد چند هزار ساله نعمت کوچکی نبود که مبدل به سلطهای دیگر شود؟ تا فرصت باقی است باید از این طاس لغزنده ملت را رهانید که رضایت خدا و خلق در آن است. این هشدار عبرت آموز قرآنی، تصمیمگیران امروز نظام ما را نیز شامل میشود: آیا ندیدی کسانی را که نعمت خدا به ناسپاسی بدل کردند و قوم خود را به سرای نابودی کشاندند (سوره ابراهیم ۲۸)؟
“این چه سِری است که از آغاز جنگ ایران و عراق، مذاکره مستقیم با دشمن در نظام ما تبدیل به تابو شده و اگر هم از طریق سران و سلاطین واسطهگر و کانال های آشکار و پنهان پیغام و پسغامهایی در جریان است، علنی کردن آن «ذنب لایغفر» محسوب میشود؟
نمیتوان به هزینه نابودی یک ملت با شاخ گاو درافتاد! ترجیح مدل قهرآمیز کره شمالی و کوبا بر مدل واقعگرایانه و منطقی آلمان و ژاپن، که به رغم شکست در جنگ دوم جهانی، بدون ارتش مستقل از قدرتهای برتر جهان شدند، عاقلانه نیست و مدل مالزی مسلمان بشار احمد یا چین قدرتگرفته را نیز نمیتوان نادیده گرفت”.
(پایان نقل)
===
من شکی در دلسوزی صاحبان اینجور نوشته ها ندارم اما شک در رئالیست بودن آنها چرا!، مشکل این است که اینطور دلسوزان و نویسندگان،ابتدا “صورت مساله”را عوض می کنند و بعد چیزهای قشنگی دنبال آن قطار می کنند!
مساله الان در این نزاع فیما بین ایران و دولت فعلی امریکا،تابو بودن یا نبودن مذاکره نیست،مساله مساله “زور گوئی”،”بد عهدی”،”پیش شرط هایی مخالف اصول و حقوق و مناقع ملی ایران گذاشتن”برای مذاکره،”اهانت کردن به مردم ایران و تروریست خواندن مردم ایران” و…چیزهایی از این قبیل است.
امثال جناب بازرگان چشمان خود را بر این واقعیاتی که پیش چشم همه هست می بندند ،بعد به رهبر نامه می نویسند که چرا مذاکره با دشمن تابو است؟! این بنظر من یک نگرش ایده آلیستی و غیر واقع گرایانه است…
ایشان پاسخ دهند وقتی دولت قبلی امریکا در کنار چند دولت صاحب حق وتو در شورای امنیت و تحت اشراف سازمان انرژی اتمی زیر مجموعه ملل متحد،قراری را امضاء می کند که بدنبال آن فعالیت های صلح آمیز هسته ای ایران تعدیل می شود و مورد نظارت واقع می شود و 14 بار پایبندی ایران مورد تایید یک نهاد رسمی سازمان ملل واقع می شود،چطور یک باند کوته فکر در قالب دولت جدید در امریکا،این قرار را نقض می کند و میز مذاکره را ترک می کند؟! و چطور می شود به چنین باند کوته فکر و بد عهدی “اعتماد”کرد؟!
و اینها اگر واقعا دنبال مذاکره مبنی بر احترام و شرائط برابر بودند،چرا یک قرار بدست آمده از یک دهه مذاکره را دود هوا کردند؟! و اگر واقعا دنبال مذاکره احترام آمیز هستند،چرا برای مذاکره،نه یک و دو پیش شرط بلکه 12 پیش شرط تعیین می کنند که هیچ ایرانی صاحب عقل و شرافتی نمی تواند آنرا بپذیرد؟!
من از جناب بازرگان می پرسم،موضع شما در قبال این پیش شرط ها چیست؟پیش شرط هایی که از ابتدا بنیاد یک تفاهم فرضی را نفی می کند یا خط بطلان روی بسیاری از منافع و حقوق مردم ایران می کشد چطور ممکن است قابل قبول باشد؟!
یکی از این پیش شرط ها این است که “ایران کلّا باید صنعت صلح آمیز هسته ای خود را تعطیل کند”!
سوال من از توی ایرانی دلسوز این است که آیا شما بعنوان یک ایرانی که مدافع حقوق ایران هستی می توانی با پذیرش این پیش شرط به مذاکره با این این زورگوها بنشینی؟! اصلا به امریکا چه مربوط که ایران غنی سازی و صنعت صلح آمیز هسته ای داشته باشد؟! مگر چنین حقی برای ایران،مفاد پروتکل های انرژی اتمی جهانی نیست؟! و مگر این فعالیت ها تحت نظارت سازمان ملل نبوده؟ شما نباید از خود یا از امریکا بپرسی،که چرا در حالیکه اسرائیل وحشی و ظالم اینطور که گفته می شود 200 کلاهک هسته ای دارد،ایران نباید صنعت صلح آمیز هسته ای کنترل شده داشته باشد؟!
و یکی دیگر از پیش شرط های باند زورگو و ابله حاکم بر امریکا این است که :ایران باید صنعت موشکی خویش را تعطیل کند”! سوال از شما و امریکا این است که چرا؟! چرا خود امریکا باید نه تنها موشک داشته باشد،بلکه باید موشک ها با کلاهک های هسته ای داشته باشد؟! همینطور دیگر اروپائیانی که مثل طوطی این سخن بی منطق و زورگویانه امریکا را تکرار می کنند…
بنابر این،امثال جناب بازرگان،نروند صورت یک مساله را تعویض کنند و بعد چیزهایی مثل تابو بودن مذاکره را مطرح کنند…برای اینکه ایران مگر در بحث برجام با امریکا و دیگران مذاکره نکرد؟! آنها واقعا اگر دنبال مذاکره بودند بهترین وجه صداقت آنها این بود که بر برجام باقی می ماندند آنگاه بحث می کردند که ما فلان اختلاف و فلان اختلاف با ایران داریم،پس بیایید مذاکره کنیم…
یکی را تو ده راه نمیدادند سراغ خانه کد خدا را میگرفت
آقای نوریزاد
امام خمینی خیلی نگران بودند که روزی برسد که مردم در ان روز خوشحال باشند که خوشبختانه این نگرانی با جانشینی مقام رهبری مرتفع شد
چه می کنه این قوانین ناب اسلامی
بیضه چپ مرد
بیضه راست مرد
کل هیکل و موجودیتِ زن
بە امید پیروزی واقعی
سوم خرداد سالروز آزادی خرمشهر است. آزادی بسیار دلنشین و زیباست اما این همە داستان نیست. آزاد شدن خرمشهر و یا هر شهر دیگری کە بعد از اشغال متجاوزان آزاد شدە بسیار بسیار زیباست اما با تمام زیباییهایش نمیتواند چهرە زشت و کریە جنگ را بپوشاند. کسی منکر متجاوز بودن صدام نیست. هیچ کس هم نمیتواند حملە احتمالی آمریکا بە ایران را تجاوز نداند. امیدوارم هیچگاه چنین اتفاقی نیفتد اما در آن صورت قطعا در جبهە ایران خواهم بود نە آمریکا.
اما آیا هیچ راهی جز متوسل شدن بە جنگ نیست؟ آیا تک تک ما در بە وجود آمدن بستر و زمینەهای جنگ سهیم و مقصر نیستیم؟ از منازعات شخصی و دعواهای خیابانی گرفتە تا جنگ دولتها همگی یک ریشە دارند. ناتوانی انسانها در دیاگوگ. اگر فیلسوفان مهمترین تفاوت انسان با حیوان را توانایی سخن گفتن میدانند بە همین دلیل است کە انسان میتواند اختلافاتش را با زبان حل کند و نیازی بە جنگ و چنگ و دندان نیست.
مذاکرە با آمریکا نباید خط قرمز باشد اما شخصا معتقدم اگر حاکمان با شهروندان خود همدل و همنوا باشند آمریکا کە سهل است تمام دنیا هم علیە ما متحد شوند شکست نخواهیم خورد. پاشنە آشیل ما ضعف نظامی و برتری تونایی نظامی آمریکا نیست پاشنە آشیل ما نبود دمکراسی است و آزادی. وقتی تمام مردم آمریکا در برابر پیروزی ترامپ تمکین میکنند اما در ایران هنوز موسوی و کروبی در حصر هستند و آنها را فتنە مینامند. وقتی در آمریکا همە شهروندان و خاصتا روزنامەنگاران میتوانند تندترین انتقادها را از ترامپ بکنند و کسی او را مقدس نمیداند اما در ایران کوچکترین انتقاد از رهبری مجازات دارد. وقتی در آمریکا آزادی بیان، دمکراسی و حقوق بشر بە مراتب بهتر از ایران است صد البتە کە در صورت بروز جنگ بازندە خواهیم بود. آمریکا بیشتر از آنکە بە تجهیزات نظامیش متکی باشد بە آزادی و دمکراسیش متکی است. من کاملا موافق مذاکرە هستم اما قبلش باید در داخل بە توافق برسیم. قبلش باید از تمام محرومان و مظلومان و محصوران عذرخواهی و دلنوایی شود. قبلش باید حاکمان، میزان مشروعیت خود را در یک رفراندوم بە محک رای مردم بگذارند در غیر آن صورت مذاکرە با آمریکا فقط باج دهی خواهد بود و عدم مذاکرە جنگ و نکبتی.
بە امید پیروزی واقعی. نە در جنگ کە بر جنگ.
دن : شنیدهام در این کوه معدن هست !
بونیفاتسیو : خدا نکند معدن باشد !
دن : نمی فهمم ! چرا ؟
بونیفاتسیو : مادام که کوه فقیر است از آنِ ماست، اما همینکه معلوم شد غنی است، دولت آن را تصاحب خواهد کرد.
دولت دو دست دارد ،دستِ دراز و کوتاه؛
دستِ دراز برای گرفتن است، دستِ کوتاه برای دادن است؛ ولی فقط به کسانی میرسد که خیلی نزدیکند … !
از کتاب: نان و شراب
اینیاتسیو سیلونه
درود و سپاس از شما جناب نوری زاد
به متن زیر توجه کنید
این دیدار و ماموریت مرموز چه تفاوتی با ماموریت زنده یاد امیرانتظام در ۴۰ سال پیش دارد که برای او اعدام و حبس ۳۰ ساله را درپی داشت اما ظریف را قهرمان ملی می سازد.
—
سخنگوی وزارت امور خارجه در خصوص دیدار وزیر امور خارجه ایران با یک سناتور آمریکایی:
بیش از دو دهه است که در جهت روشنگری و تبیین سیاست های جمهوری اسلامی، با نخبگان سیاسی غیردولتی آمریکا شامل اعضای کنگره (که مقام دولتی محسوب نمی شوند) گفتگو و تبادل نظر می شود.
این افراد نه مقام دولتی هستند و نه اختیار مذاکره دارند و نه مسئولین ایران با آنها مذاکره کرده و یا خواهند کرد.
هدف این گونه دیدارها – که البته وقت و نیروی زیادی نیز از وزیر امور خارجه در سفرهای فشرده ایشان می گیرد – جلوگیری از تاثیرگذاری گروه های فشار همچون ” گروه بی” بر جامعه سیاسی و افکار عمومی آمریکاست و به همین دلیل هم با واکنش شدید و عصبانیت تندروها مواجه می شود./پاد
————-
جناب کرمی درود
اطمینان داشته باشید این ملاقات های زیرزیرکی، حتما با اجازه و چراغ سبز ملای بزرگ است. اینها تقسیم کار کرده اند. شعارهای آنچنانی اش با جناب آسدعلی، زد و بندهای پشت پرده اش با ظریف و دیگران، عواید حاصله مستقیم : ستاد اجرایی فرمان امام. گور پدر ماهی های کف خلیج فارس و دریای خزر و بندر چابهار و جزیره ی قشم و کیش . اجاره بها را عشق است. آقای خامنه ای این پولها را برای رهبر بعد از خودش تلنبار کرده که دستش باز باشد.
با احترام
.
جناب کرمی
البته غر و لندها و نیش زدن های عاجزانه که از مخالفان کلیشه ای،در هر مقوله ای متوقّع هست،اما اینجور کارها در جهان دیپلماسی و عرصه سیاست،متداول است و از آن به “دیپلماسی عمومی” و لابیگری و تاثیر گذاری و جلب منافع تعبیر میشه.مگر چه ایرادی دارد تقسیم وظائف دیپلماتیک؟! این که ناشی از یک سیاست جمعی،کارشناسی شده و هوشمندانه است،در همه دنیا هم متداول است،حتی خود امریکا هم که دنبال منافعش هست و در حال فشار وارد کردن به ایران هست،لابیگری و گفتگو با این کشور و آن کشور و پیام فرستادن یا تهدید کردن و کارهایی از این قبیل رو انجام میده و حتی با منافقین خلق هم میتینگ و گفتگو می گذاره.در سیاست خارجی جمهوری اسلامی هم این هست،و این البته مذاکره رسمی با دولت طرف مقابل نیست،تاثیر گذاری در محافل امریکا و رسانه های امریکا،و دموکرات های مخالف و چیزهایی از این قبیل است…اما بحث مذاکره رسمی جداست،سیاست جمهوری اسلامی روشن است:جمهوری اسلامی تخلّفی از معاهدات و از جمله معاهده برجام نکرده و بر حقوق و منافعش پافشاری می کند،مادام که مذاکره با پیش شرط های زورگویانه و احمقانه همراه است،مذاکره ای در کار نخواهد بود…و مادامی که برجام هست و طرفهای دیگر و جمهوری اسلامی به آن پایبندند،این امریکا و باند احمق های حاکم بر آن هستند که در انزوا هستند…البته زورگوئی و فشار اقتصادی هست اما ایرانی باشرف و ایرانی مسلمان زیر بار زور این احمقها نخواهد رفت…امریکا یک ابر قدرت نظامی هست ولی ایران دنبال جنگ نیست دنبال حق و حقوق و منافع خودش هست و البته اگر تجاوز کنند خواهند دید که همه منافع امریکا و همه متحدان و گاوهای نه من شیرده او در منطقه در معرض خطر خواهند بود…بنابر این،تقسیم وظائف دیپلماتیک نه تنها بد نیست بلکه سیاستی آگاهانه و هوشمندانه است،منتها خائن هایی که دل به اجانب باخته اند و سخنان آمریکائی ها را در داخل هیجی می کنند،چیزی نیستند جز خائنان و وطن فروشانی بی ارزش و خودنما که حرفهای کلیشه ای و تکراری آنها فاقد ارزش و منطق است..
خدمت دوست وبرادر بزرگم
جناب اقای نوریزاد
ضمن سلام ودرود فراوان وارزوی
موفقیت روزافزون
از خدای مهربان برای برادرم وخانواده اش درخواست سلامتی وتندرستی دارم
اگر باور داشته باشید بعضی اوقات شدیدا دلتنگ شما می شوم
وتشنه ملاقات حضوری
ولی نمی دانم چطور وکجا وچگونه
بنده بعنوان مثقالی در مقابل خروار
شجاعت وانسانیت شما احساس مسولیت وجبران مافات جاهلیت دارم
لذا همانگونه که قبلا هم اعلام نمودم
تمایل دارم در حمل این بار گران والا بعنوان سیاهی لشگر خدمتان باشم
لذا می توانم به عنوان نماینده یا سفیر شما با سیل نیازمندان به محبت ومساعدت وهمراهی وهمدلی یاران انجام وظیفه نمایم
وپیام همدردی شما را به انها ابلاغ کنم
ودر رکاب شما بودن را سندی افتخار امیز برای خود در پرورنده اعمالم داشته باشم
لحظه وثانیه ای با شما بودن را به یک عمر در کنار ولشگر خمینی بودن ترجیح میدهم
افسوس که دوران جوانی وسلامتی
وصلابت وجوهره عمر در دورانی سپری شد
که سراسر در تباهی وسیاهی کینه ونفرت بود
ودر معرفت وانسانیت را برویم بسته بودند
حال وامانده ام که چگونه جبران مافات کنم
ولی به هر حال خدا را شاکرم که نور روشنایی انسانیت را به رویم گشود
رحمت خدا به روح پر فتوح مادرم
که وجودش مالامال از مهر ومحبت وعطوفت بود
حتی با دشمنانش با رافت ومهربانی ومهرورزی سپری میکرد
هر چند که دشمن نداشت
وازارش به مورچه ای نمی رسید
بنده این سعادت بیداری واگاهی را از مادر وپدرم دارم
پدرم که از طینت زشت خوی اخوند ها خوب اگاهی داشت
ومدام میگفت اخوند ومملکت داری
زهی خیال باطل
خداوند وقتی که حسادت را تقسیم میکرد نود ونه در صد انرا به علما واخوندها داد
ویک صدم انرا به سایر مردم
بنده در بست در خدمت شما هستم
عزت زیاد
دلی شاد ولب خندانم ارزوست
محمدی شهریار
گزارشگر تلویزیونی معروف شبکه الجزیره، فیصل القاسم در صفحه تویتری خود می نویسد؛
چهل سال است که نظام ایران فریاد مرگ بر امریکا سر میدهد، ولی با رسیدن ناو هواپیمابر امریکایی به نزدیکی سواحل ایران، خامنه ای میگوید ما جنگ نمیخواهیم وخواستار آن نیستیم !
آقای خامنه ای، پس این چهل سال داد و بیداد و مرگ بر امریکا،
دوربین مخفی بوده؟!
گزارشگر خنگی بوده ابراهیم! و عجیب از توست که حرف مغالطه آمیز این خنگ را اینجا نقل کردی! و البته ترس شخصی خود را بروز دادی!
مرگ بر امریکا را که انشاء الله هفته آینده در روز قدس،هم ابراهیم و هم گزارشگر خنگ الجزیره خواهند دید و شنید،اما عبارت “ما جنگ نمی خواهیم”رهبر و دیگر مسئولان،یک عبارت جدا شده از یک مجموعه تحلیلی است که می گوید:جمهوری اسلامی ایران در پی رسیدن یا حفظ منافع مشروع خویش است،و طالب جنگ با کسی هم نیست،اما در صورت تجاوز دشمنان،باکی از کسی نخواهد داشت.
نترس ابراهیم! این فیلم ها و رفت و آمدهای ناوها از اول این انقلاب بوده،و مردم سلحشور ایران اسلامی -البته باستثنای تو-خوفی از اینگونه قدرت نمائی های لات مآبانه لات های امریکا ندارد!
شما ///ها یادتون رفته حریف عراق نبودید حالا لاف آمریکا میزنید یادتون می آد ظرف دو ماه صدام رو تو لونه موش دستگیر کردن ما ۸ سال با کمک خدا و پیغمبر و امام زمان حریفش نشدید تحلیلهایت بدرد فقط آقا می خوره البته از یک طلبه بی سواد نسبت به امور نظامی که سربازی هم نرفته نمی شه انتظار زیادی داشت
نقل شده از کتاب خاطرات آقای خلخالی :
” با همراه آقای احدی وزیر دادگستری به اوین رفتیم جهت رسیدگی به پرونده چندتن از مفسدین و ضد انقلاب؛
دیدم یه آقای تقریبا جا افتادهای تو محوطه بیرون زندان بالا و پایین میپرد … گفتم : این کیه آقای وزیر ؟
گفت : ایشان یوسف خوش کیش رئیس بانک مرکزی رژیم شاه است. ورزش میکند. الان هیجده ماه است بلاتکلیف در اوین است چون شاکی ندارد و مدرکی هم بر علیه او پیدا نکردیم…
با تعجب باو گفتم چطور ۱۸ ماه بدون مدرک مانده است …؟
وزیر هم که گویا ته دلش طرفدار آزادی زندانی مزبور بود چنان از خوبی و نیکی او داستان میسرود من گفتم پرونده او را بیاورید من ببینم …
وزیر که جزو کابینه بنیصدر خائن بود فکر میکرد من میخواهم او را آزاد کنم فوراً پرونده او را داد آوردند دفتر من در اوین…
وقتی پرونده را دیدم متوجه شدم که پول این ملت مستضعف و گرسنه را به اروپاییها میداده …
گرچه در طول دادگاه وزیر دادگستری گفت که این وجوه بصورت وام بوده و پس داده میشوند و خودش (خوشکیش) هم در دادگاهش گفت : من فکر میکردم اگر برای یک مورد از من قدردانی شود همان پرداخت این وامها است که برای کشور اعتبار خرید …
گفتم برای کشور یا برای اربابت… ؟
زندانی میخواست مسائل متفرقه را پیش بکشد از کارهای بانکی و جهانی که ما را از اصل موضوع غافل کند… و حتی گفت که من بیمارستان ساختم … گفتم از جیبت که نساختی …. ده برابرش را به خارجیها دادی، ساختن یک بیمارستان کار زیادی بود؟ ….
پرونده را بستم و گفتم : مفسد فی الارض … اعدام … و از دادگاه خارج شدم
آقای وزیر که حسابی جا خورده بود بدنبال من دویده و میگفت: حاج آقا… این بانکدار است … دنیا او را می شناسد….
گفتم : بشناسد … پول مردم مستضعف ایران را داده خارجیها… وام و این حرفها ظاهر کار است! نوکر شاه و اسرائیل است ..
همان روز بعد از ظهر او را در زندان اوین به جوخه اعدام دادیم …. وزیر دادگستری کابینه بنی صدر (احدی) مات و مبهوت مانده بود … و شاید پشیمان که چرا درباره او صحبت کرده است او فکر میکرد با این حرفها مرا فریب داده و حکم آزادی او را از من خواهد گرفت ..!
(خاطرات خلخالی از کتابی بقلم خودش…)
یوسف خوشکیش روز ۲۳ مرداد ۱۳۵۹ ( دقیقاً همان روزی که در محوطه اوین در حال ورزش کردن بود ) ساعت پنج بعدازظهر در محوطه زندان اوین به جوخه آتش سپرده و اعدام شد …
او در زمان مرگ ۶۸ ساله بود …
پرونده های قضائی را نمی شود بدون دقیق دیدن قضاوت کرد،وقتی کسی به افساد فی الارض متهم میشود یعنی مجموعه ای از کارهایی از او صادر شده که باعث انطباق عنوان “مفسد فی الارض”بر او شده،این است که نمی شود صرفا گفت: اینکه رئیس بانک مرکزی بوده چرا اعدام شده؟!
این مثل همین حرفهای عوامانه نوریزادیه است که “جای معلم زندان نیست”! خوب معلم را که بخاطر معلم بودن و عنوان معلم بزندان نمی برند! باید دید کسی که معلم هم بوده در واقع خارجی چه فعل یا ترک فعلی از او صادر شده که عنوان “متهم یا مجرم”بر او تطبیق کرده.
—
من چند لینک برای شما می گذارم تا ببینید که رئیس بانک مرکزی شاه بخاطر رئیس بانک مرکزی بودن اعدام نشده،بلکه بخاطر مجموعه ای از کارها،عنوان مفسد فی الارض بر او منطبق شده.ببینید:
===
“چرا رئیس بانک مرکزی شاه اعدام شد؟
مطالبی که روزنامه ی دنیای اقتصاد بعنوان جرم جناب یوسف خوش کیش بچاپ رسانده، همه ی موارد اتهامی ایشان نبوده، بلکه جرمهای اصلی ایشان طبق مستندات ارائه شده در شعبه ی اول دادگاه انقلاب اسلامی تهران بقرار زیر است؛
ﺑﻪ ﺭﻭﺍﯾﺖ ﺭﻭﺯﻧﺎﻣﻪ ﺍﻃﻼﻋﺎﺕ وقت، ﺑﺮ ﺍﺳﺎﺱ ﮐﯿﻔﺮﺧﻮﺍﺳﺖ ﺻﺎﺩﺭﻩ ﺍﺯ ﺳﻮﯼ ﺩﺍﺩﺳﺘﺎﻥ ﺩﺍﺩﺳﺮﺍﯼ ﺍﻧﻘﻼﺏ ﯾﻮﺳﻒ ﺧﻮﺵ ﮐﯿﺶ ﻣﺘﻬﻢ ﺍﺳﺖ ﺑﻪ:
– معرفی ﮐﺎﺭﻣﻨﺪﺍﻥ انقلابی ﺑﺎﻧﮏ ها ﺑﻪ ﺳﺎﻭﺍﮎ ﻭ ﺩﺭ ﻧﺘﯿﺠﻪ ﺩﺳﺘﮕﯿﺮﯼ ﺁﻧﻬﺎ.
– ﺩﺍﺩﻥ ۴۰۰ ﻣﯿﻠﯿﻮﻥ ﺗﻮﻣﺎﻥ ﻭﺍﻡ ﻏﯿﺮﻗﺎﻧﻮﻧﯽ ﺑﻪ ﻫﮋﺑﺮ ﯾﺰﺩﺍﻧﯽ،
– ﺿﺮﺏ ﺳﮑﻪﻫﺎﯼ ۱۰ ﭘﻬﻠﻮﯼ ﻭ ﺍﻫﺪﺍﯼ ﺍﯾﻦ ﺳﮑﻪﻫﺎ ﺑﻪ ۷۸ ﻧﻔﺮ ﺍﺯ ﺳﺮﺳﭙﺮﺩﮔﺎﻥ ﺭﮊﯾﻢ ﻭ ﺩﺭﺑﺎﺭﯾﺎﻥ ﺑﻪ ﻣﻨﺎﺳﺒﺖ ﺻﺪﻣﯿﻦ ﺳﺎﻟﮕﺮﺩ ﺗﻮﻟﺪ ﺭﺿﺎﺧﺎﻥ ﻗﻠﺪﺭ،
– ﺩﺍﺩﻥ ﻭﺍﻡ ﮐﻼﻥ ﺑﻪ ﻣﺠﺘﻤﻊ ﺻﻨﻌﺘﯽ ﺑﻬﺸﻬﺮ (ﺧﺎﻧﻮﺍﺩﻩ ﻻﺟﻮﺭﺩﯼ) ﺑﺪﻭﻥ ﮔﺮﻓﺘﻦ ﻭﺛﯿﻘﻪ ﻣﻌﺘﺒﺮ،
– ﭘﺮﺩﺍﺧﺖ ۱۲ ﻣﯿﻠﯿﺎﺭﺩ ﺭﯾﺎﻝ ﭘﻮﻝ ﺑﻪ ﺑﻨﯿﺎﺩ ﭘﻬﻠﻮﯼ ﺑﺮﺍﯼ ﺍﺣﺪﺍﺙ ﺧﺎﻧﻪﺍﯼ ﺩﺭ ﺁﻣﺮﯾﮑﺎ.
– ﺍﺭﺳﺎﻝ۲۰۰ ﻣﯿﻠﯿﻮﻥ ﺩﻻﺭ ﭘﻮﻝ ﺑﻪ ﺁﻣﺮﯾﮑﺎ ﺩﺭ ﺗﺎﺭﯾﺦ ۲/۱۰/۵۷ ﺍﺯ ﺣﺴﺎﺏ ﺩﺍﺭﺍﯾﯽ ﻣﺮﮐﺰ ﺍﺭﺗﺶ ﺷﺎﻫﻨﺸﺎﻫﯽ ﺳﺎﺑﻖ،
– ﭘﺮﺩﺍﺧﺖ ۴۰۰ ﻣﯿﻠﯿﻮﻥ ﺗﻮﻣﺎﻥ ﻭﺍﻡ ﺑﺪﻭﻥ ﻭﺛﯿﻘﻪ ﻣﻌﺘﺒﺮ ﺑﻪ ﺳﺎﺭﺑﺎﻥﻫﺎ،
– ﭘﺮﺩﺍﺧﺖ ۱۵۰ ﻣﯿﻠﯿﻮﻥ ﺗﻮﻣﺎﻥ ﻭﺍﻡ ﺑﻪ ﻣﻨﺼﻮﺭ ﯾﺎﺳﯿﻨﯽ،
– ﭘﺮﺩﺍﺧﺖ ۴۰۰ ﻣﯿﻠﯿﻮﻥ ﺗﻮﻣﺎﻥ ﻭﺍﻡ ﺑﻪ ﻣﯿﺮﺍﺷﺮﺍﻓﯽ،
– ﺍﻫﺪﺍﯼ ﻫﺪﺍﯾﺎﯼ ﮐﻼﻥ ﺑﻪ ﻧﺼﯿﺮﯼ ﺍﺯ ﺑﯿﺖﺍﻟﻤﺎﻝ ﻭ ﺗﺒﺮﯾﮏ ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ ﺍﻧﺘﺼﺎﺑﺶ
– و …
* اما در مقابل ایشان دفاع مختصری از خود به شرح زیر ابراز کردند:
– ﻣﻦ ﺑﺮﺧﻼﻑ ﻣﺼﺎﻟﺢ ﺍﻧﻘﻼﺏ ﮐﺎﺭﯼ ﻧﮑﺮﺩﻡ ﻭ ﺩﺭ ﺭﻭﺯﻫﺎﯼ ﻣﺒﻌﺚ ﻭ ﺳﻮﮔﻮﺍﺭﯼ ﺩﺭ ﺭﻭﺯﻧﺎﻣﻪﻫﺎ ﺑﻪ ﻣﻠﺖ ﺍﯾﺮﺍﻥ ﺗﻬﻨﯿﺖ ﻭ ﺗﺴﻠﯿﺖ ﻣﯽﮔﻔﺘﻢ!
– و همچنین بیان داشت:
ﮐﺴﯽ ﮐﻪ ﺗﺤﺼﯿﻼﺕ ﻋﺎﻟﯿﻪ ﺩﺍﺭﺩ ﻧﺎﺁﮔﺎﻫﺎﻧﻪ ﮐﺎﺭﯼ ﺭﺍ ﺍﻧﺠﺎﻡ ﻧﻤﯽﺩﻫﺪ!
https://bankemardom.ir/1396/05/25/70310/
https://www.bultannews.com/fa/news/385533/
===
اعدام رییس کل بانک مرکزی ایران؛ چرا و به چه اتهامی؟
http://www.bbc.com/persian/iran-features-45083119
===
دادگاه و اعدام
پس از انقلاب برای خوشکیش پروندهای تشکیل شد. ولی در آغاز، محکوم نشد. ولی مجبور به بازنشستگی و خانهنشینی اجباری شد. کمتر از دو سال پس از آن در روزهای ۱۸، ۱۹ و ۲۰ مرداد ۱۳۵۹ (خورشیدی) به حکم دادگاه، پرونده او دوباره باز شد و این بار به اتهام فساد فی الارض و محاربه با خدا، محکمه به او حکم اعدام داد.
در این اعلامیه خیانت به اقتصاد کشور و ارتکاب هلاک حرث و نسل در طول مدیریت از اتهامات خوشکیش بیان شد.
از اتهامهای وی جلوگیری از شناور شدن نرخ ارز، ایجاد تورم و پرداخت وام به افرادی که پس از انقلاب به فساد اقتصادی متهم شدند، عدم رعایت استقلال بانک مرکزی، ده برابر شدن بهای مستغلات در پنج سال، ثابت نگه داشتن ارزش دلار آمریکا به قیمت هفت تومان و یک قران و ده شاهی بود. استدلال دادگاه بر این بود که دلار و پول مردم صرف سرمایهگذاری و خوشگذرانی افراد در کشورهای دیگر و یا وارد کردن اتومبیل قراضه از اروپا و تبدیل ایران به گورستان اتومبیل میشد..
https://fa.wikipedia.org/wiki/
————-
درود استاد حوزوی گرامی
خلخالی ها ابتدا اعدام می کردند و افرادی چون شما را می گماردند که علیه این اعدام شده سند جور بکنند. مثل کاری که بازجوها اکنون می کنند. تصمیم می گیرند که یکی را اعدام بکنند. آنقدر می زنند و ترتیب طرف را می دهند و با هزار جور وعده ی آزادی و قسم و آیهف که از وی اقراری بگیرند. اقرار که گرفتند می دهند دست قاضی و فی الفور اعدام.
مشکل شمایان می دانید در چیست؟ این که شاخص را نه قانون، بل منافع صنفی و ولایی خود قرار داده اید.
در این شاخص، ادب و انسانیت و شهروندی ملاک نیست.
اگر گفتید اسم یک شهروند بهایی چرا بر تن ملاها و آیت الله ها کهیر می نشاند؟
با احترام
.
این اسناد و مطالبی که ارائه شد مربوط به همان زمان بوده است و اتهامات این شخص مشخص بوده است.این موهومات هم البته در ذهن شما جوری راسخ شده است که وقتی پاسخ اشکال و سوال داده می شود پشتکی می زنید و می روید سراغ مسائل دیگر! برای همین است که همیشه می گویم بحث با تفکر دگم شما بی فائده است.شما خوش باشید به موهومات خود،اما بی رودربایستی اهمیت خاصی در جامعه ایران ندارید و صرفا با تکرار مطالبی موهوم و فاقد سند کشک می سابید! نشانه اش هم این است که وقتی سند بر خلاف موهومات اتان ارائه می شود منتقل می شوید به تهمت و سخن بی سند دیگری! مثلا مدتها با پوک مغزی و ناجوانمردی به یک مرجع تقلید فلان تهمت را می زنید بعد که خلافش روشن می شود و رسوا می شوید پشتکی می زنید و تهمت را متوجه کسی دیگر می کنید! اینها بدون تعارف از نظر من پوک مغزی و سبکی و فقدان تقوا و عقلانیت است.
خوش باشید با لقمه شیرین باقلوا!
فکر می کنم در نظام آینده با همین مدل اتهامات و دفاع از آن ،برای شما و همفکرهاتون وضعیت خوبی پیش نیاد،فکر میکنم اصولا نمی تونید وضعیتی را در نظر بگیرید که شما باشید و نظام نباشد، بنظر می رسد این موضوع از هر چیزی برای شما فاجعه بارتر باشد
محمد نوری زاد:
بگمان شما، این جناب، اکنون دارد به چه می اندیشد؟ بگویم؟ لقمه، آنهم از نوع مفتش! بله، لقمه های مفت، مرتفع ترین مرتبه ایست که اندیشه و فکر و تقلای فکری این جماعت را بخود می خواند و جهت می دهد!
پ.ن
اگر قبول ندارید، به این جماعت در شکل حکومتی اعلام کنید که از تبلیغ دین و از لباس ملایی، مطلقا چیزی عایدتان نمی شود. ببینید چند نفر در این لباس باقی می مانند تا قربة الی الله و فی سبیل الله و تنها برای خدا به تبلیغ دین بپردازند!
محمد نوری زاد:
این ملا( مصطفی پورمحمدی) یکی از هیولاها و دراکولاها و خون آشامان و آدمکشان بیت رهبری ست که از بیست و دوسالگی شروع به آدمکشی در جمهوری اسلامی کرده و بنا به گفته ی خودش، به این کارش نیز افتخار می کند و شبی نبوده که راحت نخوابیده باشد!
به پیشانی این هیولا نگاه کنید! مثلاً از کثرت سجده های طولانی پینه بسته! این ملا، تمثیل بایسته ای از «فرهنگ مفتخواری مذهبی» ست. در این فرهنگ، فرد مفتخوار، برای تداوم مفتخواری اش، دست به هر نوع کاری – تکرار می کنم: دست به هر نوع کاری – می زند. آدمکشی و دروغ و فریب و جنگ و مردم آزاری که چیزی نیست! شما بگو وطن فروشی!
بله، یکی از مشخصه های این مفتخواران مذهبی، بی وطنی ست. که در مسیر همینجور مفتخواری، اگر لازم باشد، به ایران فروشی نیز دست می برند قربه الی الله!
ارتباط با من:
@NoorizadMohammad1331
@MohammadNoorizad
http://www.instagram.com/mnourizad
سلام درود به شما،،
جناب آقای نوری زاد ،،من یک رزمنده جانباز جنگ تحمیلی هستم ،،و میخواستم شما در نزدیک ببینم ،،بخدای لاشریک 54ماه در جبهه جنگ بودم ،،و 114ماه منطقه عملیات ،، اما حالا 98ماه برام زده چون نمیدانم مدارک خودم نبردم ،، 54ماه جنگ جدا ،یعنی از عملیات محرم ،در پاییز سال ۱۳۶۱ ،،،تا موقعیکه آمریکا آمد عراق گرفت ،،
و در طول این سالها در این عملیاتها بودم ،،
۱-محرم ،
۲-والفجر ۶
۳-خیبر
۴-حمله عراق به مهران ۶۵
۵-کربلای …۱/یک
۶-تکملی کربلای ۱معروف به یال ۲۷۰
۷-کربلای …۶/شش
۸-نصر …۲
۹-حمله عراق به میمک سال ۶۶
۱۰-والفجر — ۱۰/ده
۱۱-عملیات بزرگ عراق در ۳۱/۴/۶۷
بعد هم در این عملیات ها چندین پاتک بوده
بعد به عنوان داوطلب بسیجی تا استخدام در ارتش
سه چهار بار مجروح شدم جانباز هستم کارت جانبازی هم دارم حالا میخوام شما در نزدیک ببینم ،بعد بخاطر اثرات مجروحیت من روز 15تا 17قرص میخورم تا بتوانم سرپا بمانم و خوابیدن برام که کاوس است ،، وجداناً خواهشمندم یه آدرس بده من بیام شما را در نزدیک ببینم
سیدجان،حالا دیدن ایشون چه مشکلی رو از اینهایی که گفتی ازت حل میکنه؟! ایشون که مسئول امور جانبازان نیست،ایشون الان تئوریسین دروغ و تهمت و خوراک پزی برای سایت ها و شبکه های ضد انقلابن! ایشون الان نمی خواد سر به تن این نظام باشه! برای همین هم شب و روز همون حرفهای ترامپ و پامپئو و بولتون رو هیجی می کنه! چه توقعی از ایشون داری برادر؟!
اینجور مطالب هم جاش اینجا نیست و قسم و آیه هم لازم نداره،بحث جانبازی و دنباله های اون تابع مدارکی است که یک جبهه ای یا جانباز ارائه می کنه،شما سعی کن مدارک مربوطه رو ببری نهاد مربوط به جانبازان.
خلاصه این نوریزاد اون امامزاده ای نیست که حاجتی در این مورد برات روا کنه! همینجوری غیر حضوری هم با خزعبلاتش عده ای رو منحرف کرده! وای بوقتی که بخاد درگوشی برات چیزی بگه! صد درجه بدتر دروغ و دگنگ و تهمت تحویلت میده عینهو اون نوری زادهه!
خلاصه گفته باشم!
امام علی (ع) در بیان زیبای دکتر شریعتی: درد علی (ع) دو گونه است…
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :
امام علی (ع) در بیان زیبای دکتر شریعتی: درد علی (ع) دو گونه است..
آنچه می خوانید منتخبی از دست نوشته ها و سخنرانی های دکتر علی شریعتی درباره امیر المومنین حضرت علی (ع) است:
“… سخن گفتن درباره علی (ع) بینهایت دشوار است، زیرا به عقیده من، علی (ع) یك قهرمان یا یك شخصیت تاریخی تنها نیست.
هر كس درباره علی (ع) از ابعاد و جهات مختلف بررسی كند، خود را نه تنها در برابر یك فرد، یك فرد برجسته انسانی در تاریخ میبیند، بلكه خود را در برابر معجزهای و حتا در برابر یك مساله علمی، یك معمای علمی «این خلقت» احساس میكند.
بنابراین درباره علی (ع) سخن گفتن برخلاف آنچه كه در وهله اول به ذهن میآید، درباره یك شخصیت بزرگ سخن گفتن نیست، بلكه درباره معجزهای است كه به نام انسان و به صورت انسان در تاریخ متجلی شده است.
علی (ع) یكی از شخصیتهای بزرگی است كه به نظر من بزرگترین شخصیت انسانی است (پیغمبر (ص) را باید جدا كرد كه رسالت خاصی دارد) كه از همه وقت، امروز ناشناخته میبود، بدشناختهتر است كه كیست، محققین او را برای اولین بار میشناختند.
گاه علی (ع) را كه توی این جنگها یك قهرمان شمشیرزن است، توی شهر یك سیاستمدار پرتلاش حساس است و توی زندگی یك پدر و یك همسر بسیار مهربان و بسیار دقیق است و یك انسان زندگی است و در همه ابعادش میبینیم.
تاریخ میگوید، تنها در نیمه شبها، توی نخلستانهای اطراف مدینه میرفته و نگاه میكرده كه كسی نبیند و نشوند و بعد سر در حلقوم چاه فرو میبرده و مینالیده!
هرگز، من نمیتوانم قبول كنم كه رنجهای مدینه و رنجهای عرب و جامعه عرب و حق جامعه اسلامی و حتا یارانش، این روحی را كه از همه این آفرینش بزرگتر است وادار به چنین نالیدنی بكند، هرگز!
درد علی (ع) خیلی بزرگتر است و آن درد خیلی باید درد نیرومندی باشد، كه این روح را این اندازه بیتاب بكند! مسلما این همان درد انسانی است كه خود را در این عالم زندانی میبیند، انسانی است كه خود را بیشتر از این عالم میبیند و احساس خفقان در این عالم میكند…
مسلما هر كسی كه انسانتر است، پیش از آنچه هست در خود نیاز احساس میكند، انسان است، این است كه میبینیم علی (ع) قهرمان متعالی سخن گفتن و زیبا سخن گفتن و پاك سخن گفتن است، نمونه اعلا و متعالی شهامت و گستاخی در جنگ است، نمونه عالی پاكی روح در حد اساطیر و تخیل فرضی انسان در طول تاریخ است، نمونه اعلای محبت و رقت و لطافت روح است، نمونه عالی دوست داشتن در حد نمونههای اساطیری است، نمونه عالی عدل خشك دقیقی است كه حتا برای مرد خوبی مانند عقیل ـ برادرش – قابل تحمل نیست، نمونه اعلای تحمل است در جایی كه تحمل نكردن، خیانت است و نمونه اعلای همه زیباییهایی است و همه فضایلی است كه انسان همواره نیازمندش بوده و ندانسته.
علی (ع) نه تنها امام است، در طول تاریخ هیچ شخصیتی با این امتیاز را نداشته كه یك خانواده امام (ع) است، یعنی خانواده اساطیری است، خانوادهای كه پدر علی (ع) است، مادر زهرا (س) است، پسر آن خانواده حسین (ع) [و حسن (ع)] است و دختر آن خانواده زینب (س) است.
چهرهایی كه میخواهم، در قرن بیستم، به عنوان سمبل و تجسم یك ایدئولوژی مطرح و عنوا كنم، دارای این خصوصیات است. البته این كاملترین خصوصیاتش نیست، اما اساسیترین آنهاست…
علی (ع) نخستین نسل در انقلاب اسلامی، علی (ع) در خانه پسرعمو، رابطه متقابل پیغمبر (ص) و علی (ع)، علی (ع) مظهر جهاد و رهبری جنگ، علی (ع)، مرد سیاست و مسؤولیت اجتماعی، علی (ع) مرد كار یدی، كشاورزی و تولید، علی (ع) مظهر نثر و شعر، علی (ع) بهترین سخنور و سخنگو، علی (ع) فیلسوف، علی (ع) مظهر بینشها و ابعاد متضاد، علی (ع) زهد انقلابی و عبادت، تكیه بر عدالت، علی (ع) تساوی در مصرف، علی (ع) امام و مظهر حقیقتها و ارزشها، علی (ع) نفی مصلحت به خاطر حقیقت……
https://www.entekhab.ir/fa/news/479488/
شریعتی غلط کرد با ///////////////////////// یه مشت مزخرف سرهم می کرد یه عده تعطیلم مینشستن پای منبرش فکر می کردن چیزی حالیشه نتیجش اومدن خمینی بود که همه الان میگن چه غلطی بود کردیم.مملکتی که قحط الرجال باشه همچین شارلاتانی توش پیدا میشه.
تصاویر : طوفان در ایالت میسوری آمریکا
وزش طوفان در ایالت میسوری آمریکا حداقل 3 کشته بر جای گذاشت. بر اساس اعلام مقامات ایالت میسوری، وقوع طوفان در مرکز این استان، شهر جفرسون، افزون بر خرابیهای قابل توجه تاکنون موجب کشته شدن 3 نفر و زخمی شدن حداقل 20 نفر شده است….
https://www.entekhab.ir/fa/news/479325/
===
پی نوشت:ولی خوب،اونجا (امریکا) نوریزاد نداره که سر و ریشو بتراشه و بره اونجا با صغری کبری و نظرات غیر کارشناسی،زمین و آسمون را بهم بدوزه تا شاید براندازی بشه!
———-
درود استاد حوزوی گرامی
هم سیل هم زلزله هم طوفانف هرکدام یک عارضه ی طبیعیست که با سپرِ دانش و علم و هوشمندی و خرد، می شود به استقبالشان رفت و از خساراتشان کاست. همین طوفانی که شما از ایالت میسوری آمریکا بر این سایت وزانده اید، اگر به شهرها و روستاهای ایران می وزید، شاید سقف خانه ی بسیاری از مردم بویژه ملایان را از بیخ بر می کند و جماعت بسیاری را می کشت و جمع بسیارتری را آواره می کرد. مثلاً سیل همه جا می آید. حتی در آمریکا و اروپا. اما چون پیشاپیش، ملایان گرام و سرداران عزیز تر از جانشان و وطن فروشان شان، جنگل ها را بالا نکشیده اند و پوشش گیاهی را جارو نکرده اند و دریاخواری و کوه خواری و دشتخواری و صحراخواری و معدنخواری و لاستیک دنا خواری و آدمخواری و ایرانخواری نکرده اند و برای جلوگیری از سیل، در شکاف کوهها آبخیزداری و در دشت ها و شیب ها، آبخوان داری و دریاچه های پشت سدها را و کف رودخانه ها را لاریروبی کرده اند و از مردم پول نگرفته اند تا به مردم اجازه بدهند که در حریم رودخانه خانه بسازند و … خسارات، هست اما بسیار بسیار کم.
با احترام
.
دوست ضد حوزوی!
اینقدر اخم نکن و اینقدر عبوس نباش و اینقدر حماسی سخن نگو رفیق!
یک انتقاد کوچولو بود فقط !
از باقلوای بازنشستگی چه خبر؟!
نوریزاد حکایت تعریف کردن شما تو پست قبلی هم شده عین حکایت تعریف کردن ارازل اوباش اون دوره در زمان شاه، البته بعد انقلاب که سالها بعد اومدند و گفتند هم زمان شاه هروئین می کشیدیم و هم مشروب می خوردیم و هم یه چیزای دیگه و حالا دیگه شدیم واسه خودمون یه سردار پاک و با اسم مستعار این روزا مثل طاهای عزیز، طاهای پاک، طاهای مطهر، طاهای حزب اللهی و … لب کلام اینکه می خوام بگم اونها بعد انقلاب اومدند و گفتند مثل سگ پشیمون هستیم که توی اون دوره اینکارا رو می کردیم و شما تو این دوره با عبارت مشابه همون حرفها رو میزنید!!! می دونید عده زیادی از این طاها دوستان واقعاً در این دوران به همون دوران قبلی خودشون زیر زیرکی بازگشت کرده اند و شما در مورد خودتون در نقطه مقابل چه فکر می کنید؟! یعنی امکان ندارد نوری زاد را با همان شمایلِ حمکران رفته و عبا به دوش و صد البته زیر آب زن دوباره ببینیم!!! (البته زیر زیرکی)
سه دهه پس از امام(ره)؛ گفتوگوی شفقنا با عماد افروغ: تشنه امام(ره) هستیم/ مردم برای امام خمینی ابزار نبودند/ امروز جای خادم و مخدوم عوض شده است/ معاش مردم را نباید فدای ملاحظات سیاسی کرد/ حکمرانان تجدیدنظر کنند / امام محبوبیتی بی بدیل داشت…..
محبوبیت امام ره قطع نظر از جایگاه مذهبی شان به عنوان یک مرجع تقلید، به حساس بودن نسبت به حقوق و دردها و رنج های مردم و علمداری اسلام مبارز در برابر قرائت هایی از اسلام که یا با رژیم شاه اشتراک مساعی داشتند و یا نسبت به سیاست به هر دلیل بی تفاوت بودند، برمی گردد. جایگاه تاریخی مرجعیت تقلید و جهت گیری به نفع محرومین و عدالت اجتماعی و عبارت معروف جنگ فقر و غنا، و حضور در عرصه سیاسی و اجتماعی محبوبیتی بی بدیل برای ایشان رقم زد. حساسیت اقتصادی و عدالت محورانه ایشان به حدی بود که وارد جزییات افزایش قیمت هایی که ممکن بود به ضرر محرومین جامعه تمام شود می شدند، برای نمونه و حسب نقل قول هایی مخالفت با گران شدن قیمت شکر و حتی سیگار. امام(ره) با صراحت می فرمودند که مردم ولی نعمت ما هستند، یا صحبت معروف ایشان در بهشت زهرا و به هنگام نصب نخست وزیر و با این مضمون که «من با پشتیبانی مردم دولت تعیین می کنم.»…..
چه در زمانی که امام در فرانسه بودند و چه بعد از استقرار نظام، همواره و از طریق بیانیه ها و سخنرانی ها، باور عمیق ایشان به نقش و جایگاه و حضور مردم بروز و ظهور می یافت. ایشان حقیقتا به جمهوریت نظام باور داشتند و البته طبیعی است که جمهوریت گرای صرف نیز نباشند. وقتی می گویند جمهوری اسلامی، یادآور فلسفه سیاسی نوظهوری به نام مردم سالاری دینی یاد می شوند که عقبه ای نیز در اسلام داشت و خلق الساعه نبود. ما در نگاه حضرت امیر (ع) و در قیام حضرت امام حسین (ع) نیز شاهد این فلسفه سیاسی هستیم. ایشان به همین نسبت حساسیت بالایی نسبت به عدالت اجتماعی داشتند و در جایی می فرمایند: «تمام تشکیلاتی که در اسلام تا حالا بوده است و تمام چیزهایی که انبیا از صدر خلقت تا حالا داشتند و اولیای اسلام تا آخر دارند، معنویات اسلام است، عرفان اسلام است، معرفت اسلام است. در راس همه أمور این معنویات واقع است. تشکیل حکومت برای همین است. البته أقامه عدل است. لکن غایت نهایی معرفی خداست و عرفان اسلام.» امام در وصیت نامه خود در واکنش به کسانی که به دنبال جدایی دین از سیاست هستند به تشکیل حکومت از سوی پیامبر اکرم (ص) و حضرت علی (ع) اشاره می کنند. و نباید از یاد ببریم وقتی پای عدالت اجتماعی به میان می آید پای مردم به میان می آید. یعنی در کل نمی توان در اقتصاد نسبت به دردهای مردم و مساله معاش مردم بی اعتنا باشیم و آن را فدای ملاحظات سیاسی و دیگر ملاحظات کنیم….
شکاف های اجتماعی جاری مورد تایید امام نبود. از نظر امام حاکمان باید حداکثر در اندازه طبقه متوسط باشند، دوری از کاخ نشینی تنها یک توصیه اخلاقی نیست. امام به دنبال تحولی در ساختار بود تا این شکاف رخ ندهد. ما امروز فقط توصیه های اخلاقی تحویل می دهیم ولی ساختارا و عملا گوشت را در اختیار گربه قرار داده ایم و می گوییم نخور. باید چنین ساختاری از میان برداشته شود. انقلاب برای تحول ساختاری است ولی ما تحول ساختاری مورد انتظاری نداشتیم. مظروف انقلاب اسلامی را در ظرف نامناسب گذشته ریخته ایم و این راه جواب نمی دهد. اقتصاد اسلامی این شکاف ها را بر نمی تابد. اقتصاد اسلامی ربا و بانک ربوی را بر نمی تابد، اقتصاد اسلامی با سرمایه داری میانه خوبی ندارد. امام تفکری ضد سرمایه داری داشت و این باید درک شود. علت اصلی محبوبیت امام به جایگاه تاریخی مرجعیت تقلید ایشان که در فرهنگ اسلامی – ایرانی ما جا افتاده است و مبارز بودن ایشان بر می گردد…..
…امام به آنچه می گفت در زندگی شخصی خود وفادار بود. اگر از زهد و ساده زیستی می گفت واقعا الگوی آن بود. ایشان در حسینیه جمارانی زندگی می کرد که سادگی آن زبانزد خاص و عام است. اینها همه درس است. من واقعا عقیده دارم چنین انسانی که در زندگی خود و در حیات روزانه خود چنین زیستی دارد در بعد از وفات نیز باید این ساده زیستی نمود داشته باشد. نباید از آرامگاه ایشان شبهکاخ استنباط شود. مگر حیات و مرگ دو مقوله جدا از هم هستند؟! من شخصا عقیده دارم می توانستیم آرامگاه ایشان را ساده تر بسازیم. حرف من به این معنا نیست که نباید به استحکام و وسعت بنا و تسهیلات رفاهی آن برای زائران توجه داشت، اما شخص نباید وقتی به حرم امام پا می گذارد خدای ناکرده احساس کند وارد یک شبه کاخ شده است، به گونه ای که وجهه و صبغه معنوی و عرفانی مورد انتظار را تحت الشعاع قرار دهد. این بنا می توانست معنوی تر باشد و حس عرفانی بیشتری به ما دست بدهد. چون عارفی بزرگ آنجا دفن شده است…
وقتی کسی می گوید امام شخصیتی قدسی است، برای مواجهه با آن می توان از منظر های مختلف وارد شد. آیا اساسا می شود در مورد کسانی که معصوم نیستند در چهارچوب های دینی خودمان صفت قدسیت و معصومیت را نسبت دهیم؟! یکی دیگر از این منظرها رجوع به آثار خود امام است. امام در باب ولایت فقیه که بحث بسیار مهمی است به دو روایت استناد می کنند، یک روایت می گوید، الحسن والحسین إمامان قاما أوقعدا… حسن و حسین امام هستند چه قیام بکنند و چه قعود کنند. در جایی دیگر به روایت دیگری اشاره می کنند: «بنی الإسلام على خمسه اشیاء: علی الصلوه و الزکاه و الحج و الصوم و الولایه …» امام می فرمایند آن روایتی که مربوط به ولایت فقیه است روایت اول نیست. این روایت ناظر به مقام باطنی امامان است که قابل تسری به دیگران نیست. امام اظهار می دارند: «لازم است عرض کنم آیات و روایاتی وارد شده است که مخصوص به معصومین است و فقها و علمای بزرگ اسلام هم در آن ها نقش ندارند، تا چه رسد به مثل اینجانب…. تقاضای اینجانب این است که در صحبت هایی که می شود و پخش می گردد، ابهامی نباشد و مرزها از هم جدا باشد.»…..
https://fa.shafaqna.com/news/750877/
————-
درود استاد حوزوی گرامی
می شود از جناب افروغ بخواهید در باره ی این چند نکته نیز سخن برانند و با یکی چون شما مصاحبه بفرمایند و شما پاسخ شان را اینجا برای ما بیاورید؟
– چرا امام درکی از جامعه و مردم و مدنیت و افق های پیش رو نداشت و نگاهش قهقرایی بود. البته ما خودمان می دانیم چرا اما شما بپرسید بد نمی شود. ببینیم پاسخ این جناب افروغ چه است؟
– چرا امام خلخالی را برای اعدام های همینجوری گمارد و از او حمایت کرد. بی آنکه به متهمین فرصتی برای پاسخ داده شود؟ داستان اعدام فردی چون خوش کیش را که از خاطرات خود خلخالی خوانده اید؟
– چرا هیولایی چون لاجوردی را بر ارکان قضایی مسلط کرد و هیچ امکانی برای سرک کشیدن چیزکی به اسم قانون برای وی باقی نگذاشت؟
– چرا اشغال سفارت آمریکا را انقلاب دوم نامید؟ کرامتی نداشت آیا که این روزهای فلاکت و نکبت جمهوری اسلامی را بچشم باطن ببیند؟
– چرا داخل به جنگی شد که هیچ از آن هیچ از آن هیچ از آن اطلاع و تخصصی نداشت. با ارتشی فرو ریخته و بروبچی پیاده و کشتاری وسیع و خرابی و ویرانی و عقبگرد و لبخندی که بر لب گنده های دنیا نشاند و شعار های پوکش. که اگر این جنگ بیست سال هم طول بکشد ما هستیم. و بعد از هشت سال با دلخوری و در حالی که مطلقا چیزی به اسم جان و مال و آبرو و زندگی مردم را “نمی دید” به جنگ پایان داد؟
– چرا با چهار خط نوشته، چندین هزار زندانی را – که هیچ کار مجرمانه ی تازه ای انجام نداده بودند – به سینه ی دیوار سپرد؟
– چرا هیچگاه هیچگاه هیچگاه هیچگاه در قبال آنهمه مسئولیتی که داشت پاسخگو نبود؟ و این پاسخگویی را از مسئولین نخواست؟
– اساسا چرا در فرانسه آن حرفهای قشنگ را زد و در ایران آن خرابی ها را بکار بست؟
– و این که با آنهمه آدمکشی و خرابی و پی ریزی یک روند مفتخواری برای ملایان حریص و گرسنه، با قلبی مطمئن و روحی شاد و ضمیری امیدوار از خدمت مردم مرخص شد و به پیشگاه خداوند کوچ نمود؟ این همه اعتماد و اطمینان را از کجای اسلامش بیرون کشیده بود؟
بااحترام و ادب
.
ضد حوزوی گرامی
این مزخرفات شما را که من بارها پاسخ داده ام منتها شما گوشی برای شنیدن ندارید و در یک فضای ذهنی بسته و موهوم مشغول تکرار مطالبی پوچ و تکراری هستید…..اینها برداشت هایی خزعبل از قانون،وقایع و امور دیگر است….مطالب تکراری شما ارزش طرح شدن ندارد!
سلام بر ناظران گرامی
انقلاب ایران چگونه مصادره شد؟!
خمینی قبل از تصاحب قدرت:”ما وارث یک مملکت ویران هستیم”!!
خمینی ۱۰ سال پس از بلوای ۵۷:”بدا به حال من که هنوز ماندهام و جام زهرآلود قبول قطعنامه را سر کشیدهام، و در برابر عظمت و فداکاری این ملت بزرگ احساس شرمساری میکنم…”
پ.ن)خمینی در راستای شعارهای بیمارگونه انقلاب که خود بانی آن بود در صدد رفع فتنه از عالم،فتح قدس از راه کربلا و جنگ جنگ تا پیروزی بود.حاصل این شعارهای مالیخولیایی تخریب ۶۰ شهر و ۵۰روستا،خسارتی بالغ بر ۱۰۰۰ملیارد دلار به کشور علاوه بر کشته شدن چند صد هزار تن از جوانان این مرز و بوم و مجروح و نقص عضو شدن تعداد کثیر دیگری شد.خمینی که عطشی وصف ناپذیر در قدرت طلبی تحت لوای اسلامی داشت پس از هشت سال جنگ خانمانسوز که منجر به خسارت فوق الذکر شد و پس از هدر دادن فرصتهای تاریخی بسیار برای پذیرش پیشنهاد صلح و تحمیل شرایط ملی بر دشمن در نهایت و پس از اینکه نیروی نظامی ایران حتی از تامین بند پوتین سربازان خویش عاجز بود در شرایط اسفناکی در تاریخ ۲۹ تیرماه ۱۳۶۷ با عبارات زیر که به جام زهر در ادبیات سیاسی ایران معروف شد پذیرش قطعنامه ۵۹۸ را اعلام نمود.شوربختانه در همین عبارات هم او نه از ویرانیهای ناشی از لجاجت خویش که بل از اینکه شعارهای بی پشتوانه او و اطرافیانش به ثمر ننشست اظهار ناخشنودی می نماید.خمینی که ادعا داشت مملکتی ویران را تحویل گرفته که شهرهای آن خراب و قبرستانهایش آباد بود پس از هشت سال نگران عدم ادامه جنگی بود که خسارت آن را نه او و نزدیکانش که ملت و کشور ایران پرداخت و گویا قصد داشت تا ابد آن را ادامه دهد.این حجم از ویرانی حاصل ندانم کاری و اصرار بی جای فردی بود با توجه به شعارهای فریبنده خود پیش از کسب قدرت از او انتظار می رفت که منادی آبادی و آبادانی باشد:
“اما در مورد قبول قطعنامه که حقیقتاً مسئله بسیار تلخ و ناگواری برای همه و خصوصاً برای من بود، این است که من تا چند روز قبل معتقد به همان شیوه دفاع و مواضع اعلام شده در جنگ بودم و مصلحت نظام و کشور و انقلاب را در اجرای آن میدیدم؛ ولی به واسطه حوادث و عواملی که از ذکر آن فعلًا خودداری میکنم، و به امید خداوند در آینده روشن خواهد شد و با توجه به نظر تمامی کارشناسان سیاسی و نظامی سطح بالای کشور، که من به تعهد و دلسوزی و صداقت آنان اعتماد دارم، با قبول قطعنامه و آتشبس موافقت نمودم…”
به امید ایرانی انی آزاد و آباد
زبان بسته!
—-————-
دوست داشتم پِت داشتم. یک سگ پدر مادر دار. اسمش را می گذاشتم پاپی. سیگارت را پرت می کردم دیگر نکشم می رفت می آورد. وارد می شدم می پرید بغلم. دنبالم می افتاد. قلمدوشم می شد. می رفتیم زمین خاکی قدم می زدیم. می بردمش بیطاری. شامپوش می زدم. فندکم را پیدا می کرد. اتاقم را مرتب می کرد و من هم مشت مشت “نوتری” کوت می کردم هف هف بخورد چاق بشود عو عو کند ذوق کنم.
قربان خودم که خر ندارم، از کاه و جوش خبر ندارم. واردات غذای سگ و گربه ممنوع شد.
– پاپی نون خالی خور!
اخبار: هیأت پارلمانی ایران به نروژ سفر میکند.
مش قاسم: نروژ هم طویله باز کرده؟
اخبار: مجلس/* با افزایش تعداد نمایندگان مخالفت کرد.
مش قاسم: طویله پر شده؟
رئیس/* سازمان/* پدافند غیر عمل: اگر این اراده در کشور بوجود بیاید که دلار امریکایی توسط مردم در خیابان به آتش کشیده شود و تمرکز برای بالا بردن ارزش پول ملی کشور ایجاد شود میتواند یک حمله تمام عیار به نقطه ضعف دشمن باشد.
مش قاسم: یکی کنار دریا نشسته بود و از تغار ماست تو دریا میریخت…………….. اسلامیچی دیگه. بضاعت عقلش بیش از این نیست.
———-
از این سردار پوک مغز بخواهید نخست خودش دلارهایش را به آتش بکشد. اگر این کار را کرد؟ هرگز نمی کند.
می دانید چرا؟
.
یعنی این احمق میگه ما نفت را بفروشیم جاش دلار بگیریم بیاریم داخل کشور آتش بزنیم خوب اینجوری که آمریکا خوش بحلالش می شه تا دلت بخواد نفت تو می گیره کاغذ چاپ می کنه تو آتش بزن ای کیو اینا چقدره؟
درود دوست ضدّ حوزوی
من هم مثل شما با سخن این شخص موافق نیستم ، اما این تعبیر “پوک مغز”که شما کردید تعبیری چاله میدانی نبود؟! یعنی از نظر شما اگر کسی به سخن دیگری ایراد و اشکال داشت باید بگوید تو پوک مغزی؟! اگر دقت کرده باشید و هوشیار باشید مدتهاست من تعبیرات و واژه های فرهنگ نوریزادیه را در مورد گفتارهای خود او بکار می برم تا شاید قبح و زشتی اینگونه تعبیرات چاله میدانی را مجسّم ببیند.
—
درود استاد حوزوی گرامی
در مغز ملایانی چون جنتی و امامی کاشانی و شیخ محمد یزدی و علم الهدی و موحدی کرمانی و صافی گلپایگانی و مکارم شیرازی و شیخ علی فلاحیان و شیخ علی رازینی و… چه هست؟ برای ما تشریح می فرمایید؟
مثلا بفرمایید در مغز این جماعت این دوزار فایده پرسه می زند.
سپاس
.
صحبت از این بود که “پوک مغز”یک تعبیر چاله میدانی هست یا نیست؟ از اظهارات شما اینطور بر می آید که پوک مغز تعبیر چاله میدانی نیست،یعنی گل و گلاب است و می شود به هرکسی که مطالب او را قبول نداریم بگوییم پوک مغز! بله؟! بسیار خوب،پس من هم بعنوان اینکه مطالب شما را تکراری و غلط می دانم شما را یک “پوک مغز”می خوانم،عیبی ندارد؟! پس تفاهم کردیم که پوک مغز گل و گلاب است و محمد نوریزاد هم یک پوک مغز است! مگر اینکه خودخواهی کسی به این حدّ رسیده باشد که تعبیری را در مورد دیگرانی که مخالف آنهاست چاله میدانی نداند اما همان تعبیر را در مورد خویش چاله میدانی بداند! فکر می کنم در این صورت،این شخص به پوک مغز بودن سزاوارتر است،اینطور نیست؟!
وزارت خارجه: هیچ گفتوگوی مستقیم یا غیرمستقیمی بین ایران و آمریکا وجود ندارد
به گزارش ایسنا، سید عباس موسوی عصر روز یکشنبه اخبار منتشر شده به نقل از یک مقام کویتی مبنی بر آغاز گفتوگوی ایران و آمریکا را قویاً رد و تاکید کرد: هیچ گفتوگوی مستقیم یا غیرمستقیمی بین ایران و آمریکا وجود ندارد.
بر اساس این گزارش دیروز یکی از مقامات وزارت خارجه کویت ادعاهایی را در این زمینه مطرح کرده بود.
https://www.asriran.com/fa/news/670065/
نامزد ریاست جمهوری ۲۰۲۰ آمریکا: دونالد ترامپ- با تیم امنیت ملی جنگ طلب اش- برای “رژیم چنچ” در ایران، آمریکا را به سوی جنگ دیگری در خاورمیانه پیش می برد که می تواند صدها هزار کشته پدید آورد.
“بتو اورورک” نامزد ریاست جمهوری ۲۰۲۰ آمریکا در گفت وگو با “سی بی اس” با اشاره به تصمیم اعزام ۱۵۰۰ نیرو به خلیج فارس برای مقابله با آنچه که تهدید ایران نامیده اند، رئیس جمهوری آمریکا را به “تحریک جنگ دیگری در خاورمیانه” متهم کرد. وی افزود:
«رئیس جمهوری ترامپ تنش ها را برای جنگ دیگری در خاورمیانه افزایش می دهد، جایی که پیش از این در جنگ در برخی کشورها همچون عراق، سوریه، یمن، اخیرا هم در لیبی و همچنین افغانستان درگیر شدیم.
آمریکا به جنگ دیگری نیاز ندارد، بهترین استراتژی برای سیاست خارجی این است که راهی برای کار با متحدان و شرکای خود و در برخی موارد با دشمنانمان بیابد.
واقعا برای من سخت است که باور کنم این دولت و رئیس جمهوری می خواهند تنها دروغ بگویند و هربار حقایق را به سود خود مخدوش سازند. من به یک تیم امنیت ملی که اغلب برای جنگ فرا می خواند، مشکوک هستم.
شما کسی همچون بولتون را دارید که به طور عمومی گفته است خواستار تغییر رژیم در ایران است در حالی که جنگ با ایران می تواند منجر به تلفات هزاران یا صدها هزار نفر در خاورمیانه شود.
اگر یک جایگزین صلح آمیزی وجود دارد که می دانم وجود دارد، پس باید هرکاری را انجام دهیم تا مقام های واشنگتن آن را دنبال کنند. این چیزی است که در دولت خود انجام خواهم داد.
من برای ارزش هایمان، اطمینان بخشی از اینکه از متحدانمان دفاع و از جان آمریکایی ها حفاظت می کنیم، به پاخاسته ام اما آن را مسالمت جویانه در جایی که می توانیم، انجام خواهم داد.
وقتی ما جنگ های بیشتری ایجاد کنیم، کهنه سربازان بیشتری به کشورمان بازمی گردند که به مراقبت نیاز دارند چرا که آنها تحت تاثیر (جنگ) قرار می گیرند و امروزه در عمل نادیده گرفته شده اند. من فکر می کنم باید برای پیشرفت، کارهای بهتری انجام دهیم و من می دانم که می توانیم.»
https://www.cbsnews.com/news/beto-orourke-says-trump-is-provoking-yet-another-war-in-the-middle-east-2019-05-25/
روحانیت سوداگران زر و زور و زر!
https://www.youtube.com/watch?v=k1OTTV3PaO8
دکتر هلاکویی روحانیت را با خاک یکسان کرد
آهای حسن فری، گیرم پمب اتم ساختی، خوب بعدش چی؟؟!!!! کاش بمبتو بسازیو منطقه بشه آزمایشگاه ، ا بمب هیدروژنی امریکائی گرفته تا بمب ترمواتمیک عزرائیل که همون اسرائیله، اونوقته که حتی امام زمون ا تشریف آوردن منصرف میشه !!!!!! بگو ایشالا !!!! موندم که انگل یس چه بهت یاد داده؟؟؟؟!!!
نکاور! آدم باش و آدم منصف! هیچ مقام ایرانی و از جمله رئیس جمهور منتخب اکثریت مردم ایران که تو نسبت به او از ادب خارج شدی،هرگز نگفته اند ما دنبال بمب اتم یا هیدروژنی هستیم.بحث ایران (اگر واقعا ایرانی هستی) پافشاری بر استفاده صلح آمیز از انرژی هسته ای است که در پروتکل های آژانس و قرار داد برجام بر آن تاکید شده و فرایند کار ایران نیز تحت نظارت فنی قوی آژانس بوده و.هست.من نمیدانم شما چطور خود را ایرانی و تعقیب کننده منافع ایران می دانید که صورت مساله ای به این وضوح را درک نمی کنید…شما وقتی می خواهی چیزی یا کسی را نقد کنی ،آول یاد بگیر که از ادبیات چاله میدانی یا کودکانه فاصله بگیری،ثانیا هنگام تحلیل بر عناصر و واقعیت های عینی تکیه کنی نه بر توهمات ذهنی یا شایعاتی که دشمنان ایران در رسانه ها القاء می کنند..حرف روحانی و دیگر مسئولان ایران این است که رفتار ایران ناقض هیچ قاعده یا قانون بین المللی نبوده و ما بر حقوق طبیعی خود ایستادگی می کنیم و مذاکره کردن با یک بدعهد زورگو،روشی عقلائی نزد عقلاء نیست مگر اینکه آن طرف مدعی،به میز مذاکره بازگردد و با احترام به ایران و کشورهایی که قرار دادی را امضاء کزده اند حرف و سخن منطقی دیگری اگر دارد مطرح کند.شما واقعا عاجز هستی از درک مسائل روتین پیش گفته که اینگونه با این ادبیات داش مشتی و چاله میدانی نسبت به منتخب یک ملت بی احترامی می کنی؟
یادداشتهای اسدالله عَلَم (پهلوی شناسی و عبرت)
——————————————————–
1- عَلَم: امروز جمعه شهبانو ۵۰ هزار دلار وجه نقد لازم داشتند و گرفتند!
✍️ اسدالله علم
«امروز ظهر جمعه، علیا حضرت شهبانو تلفن فرمودند ۵۰ هزار دلار وجه نقد لازم دارم! با آن که جمعه بود، برایشان راه انداختم!»
(خاطرات علم، جلد چهارم، ص ۹۳. ۱۰ خرداد ۱۳۵۳).
«عرض کردم: والاحضرت اشرف کسالت زنانه دارند، باید در نیویورک عمل مختصری بکنند!
فرمودند: احوالپرسی کن!»
(خاطرات علم، جلد دوم، ص ۳۰۰. ۵ مهر ۱۳۵۱).
===
پی نوشت 1:علی برکت الله!
پی نوشت 2:در آستانه تمدّن بزرگ! پزشک معتمد در ایران وجود نداشته؟!
===
2-شاه: برای من در اروپا طلا خریداری کنید، چون قیمت آن خیلی خیلی بالا خواهد رفت!
✍️ اسدالله علم
«شاهنشاه فرمودند: اگر پولی موجود داریم قدری برای من طلا بخرید(در اروپا)!
عرض کردم: اطاعت می شود!
فرمودند: قیمت آن خیلی خیلی بالا خواهد رفت!»
(خاطرات علم، جلد چهارم، ص ۲۸۱. ۲۴ آذر ۵۳).
===
پی نوشت:علی برکت الله!
===
3-شاه: هر قدر به اطرافیان می دهم و می خورانم، باز هم طمع آنها بیشتر و بیشتر می شود!
✍️ اسدالله علم
«شاهنشاه قدری راجع به طمع ورزی اطرافیان درد دل فرمودند که چه قدر بدهم و به آنها برسانم با وصف این از آبرویم هم باید بدهم!
من دلم سوخت!»
(خاطرات علم، جلد پنجم، ص ۱۲۶.۲۴ خرداد ۱۳۵۴).
===
پی نوشت: آخی!
اخبار: ضیافت افطاری نخست وزیر/* عراق به افتخار حاج مم جفات نتراشیده نخراشیده.
گزیده صحبتهای حاج مم جفات و نخست وزیر/*: حاج آقا به بغداد خوش آمدی. با خرما روزه افطار کن (قابلمه خرما میزارن جلوی حاج مم جفات). حاج مم جفات یکی دو تا خرما میزاره دهنش یه قلپ چایی روش. نخست وزیر/* ادامه میده: مفت خریم تشریف آوردید از راه دور. در ضمن ما تحریمهای امریکا رو هم روتون اجرا میکنیم.
چه گهی خوردیم ایرونی شدیم!! //////////////// دهن نوری زاد و اون مادر //////////هایی که این انقلاب رو کردند!
جناب ناشناس حیف ایرون که //////////////// مثل تو توش پیدا میشه!
ناشناس
پدر و مادرت و عمو و زن عمویت و دایی و زن داییت هم باعث این انقلاب شدند
سخن روز:
شهدا زنده اند ما چرا بجنگیـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــم!
شهدا زنده اند ما چرا بجنگیــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــم!
شهدا زنده اند ما چرا بجنگیـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــم!
شهدا زنده اند ما چرا بجنگیـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــم!
شهدا زنده اند ما چرا بجنگیــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــم!
شهدا زنده اند ما چرا بجنگیـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــم!
شهدا زنده اند ما چرا بجنگیـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــم!
…………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………..
تنها خور!
——–
بخور و بخور، خیلی بخور. در دو وعده به خوردت می دهند.
وعده ی اول، از آمر به معروف فحش بخور، از ناهی از منکر مشت بخور و از دیوان عدالت شلاق بخور.
وعده ی دوم از شب اول قبر آغاز می شود. نکیر و گرزش. چطوری ایرانی؟ نوش کن.
در جهنم نیش بخور، خلا بخور ، فاضلاب بخور، تاپاله بخور، پهن بخور، قازورات بخور، سرگین بخور، پشگل بخور و فضله بخور. اگر روزه بخوری. یک گوشت کوبیده شب مونده.
– چند نفر به شیش نفر؟!
نوریزاد جان فکر نمیکنی که /// خل های سایت خیلی زیاد شده اند ؟ یه فکری بکن برادر ! شده ای مثل شاه سلطان حسین و از خودت اختیاری نداری دیگه !
حمله نظامی احمقانه آمریکا به عراق فجایع بزرگ و بلند مدتی برای عراق، خاورمیانه و جهان پدید آورد. اما جنگ با ایران به فجایع به مراتب بزرگتری منتهی خواهد شد. جنگی بدون متحدان، بدون توجیه و بدون هیچ برنامه ریزی. دولت ترامپ، دولتی فاقد اعتبار جهانی و داخلی است. او ناقض توافق هسته ای است، نه ایران.
دیوید فروم
اتلانتیک
عواملی همچون فرض های اشتباه، اطلاعات ساختگی، جهل فرهنگی و عدم برنامه ریزی باعث شدند که حمله آمریکا به عراق در سال ۲۰۰۳ نتیجه ای فاجعه بار به همراه داشته باشد.
در روزهای اخیر حرف های زیادی در مورد درگیری نظامی با ایران شنیده ایم. من به عنوان یکی از حامیان اصلی حمله به عراق معتقدم که جنگ احتمالی با ایران دستاوردهای بسیار بدتری برای منطقه خواهد داشت و شاید باورش سخت باشد که دولت ترامپ واقعا به دنبال برنامه ریزی برای اقدام نظامی علیه ایران باشد.
من در سال ۲۰۰۳ از حمله به عراق پشتیبانی کردم، زیرا ادعاهای دولت بوش در مورد تلاش رژیم صدام حسین برای ساخت تسلیحات اتمی را باور کرده بودم.ما هنوز پاسخ این سوال را نمی دانیم که آیا با تصمیمات آگاهانه تر و منابع بیشتر دست یابی به این اهداف امکان پذیر میشد یا خیر. البته سیستم سیاسی آمریکا در سال ۲۰۰۳ حاضر نبود که منابع بیشتری در این زمینه فراهم کند.ما در دولت بوش تصور می کردیم که آمادگی فراهم کردن آینده ای بهتر برای عراق را داریم. اما ایده های ما احمقانه و متکبرانه بودند.
جنگ عراق نتایجی را به همراه داشت که برای آمریکا، عراق و منطقه خوب نبودند. دو دهه بعد هنوز شاهد عواقب این تصمیم اشتباه در منطقه هستیم و ضربه بزرگی به اعتبار آمریکا وارد شده است.علاوه بر این، باید به هزینه های انسانی و اقتصادی این جنگ برای آمریکا و خاورمیانه اشاره کرد.
بنابراین، در شرایط کنونی قابل تصور نیست که آمریکا دوباره اشتباه قبلی خود را در مقیاسی بسیار بزرگتر تکرار کند. آمریکا در مقایسه با گذشته متحدان محدودی در مقابل ایران دارد و هیچ کس در مورد عواقب احتمالی اقدام نظامی علیه ایران فکر نکرده است.
به نظر می رسد که تهدیدات روزهای اخیر دولت ترامپ علیه ایران اغراق آمیز هستند. ترامپ علاقه ای به مداخلات نظامی ندارد. او تلاش کرده است که سربازان آمریکایی را از سوریه و افغانستان خارج کند. بعید به نظر می رسد که ترامپ جنگ تمام عیاری را در مقابل یک کشور ۸۰ میلیونی آغاز کند.
اما جنگ کلامی می تواند به سرعت به جنگ های واقعی منجر شود. ممکن است برخی مشاوران نزدیک ترامپ به دنبال تحریک ایران برای حمله به سربازان آمریکایی در منطقه باشند.در این صورت احتمال شروع جنگی بزرگتر از جنگ عراق وجود دارد که نتیجه آن به هیچ وجه قابل پیش بینی نیست.
دیک چنی، معاون رئیس جمهور آمریکا در سال ۲۰۰۳ پیش بینی کرد که مردم عراق از ما استقبال خواهند کرد، شیعیان عراقی بعد از جنگ اول خلیج فارس در سال ۱۹۹۰ چندین بار علیه رژیم صدام حسین قیام مسلحانه کرده بودند. کردستان عراق نیز تقریبا منطقه مستقلی بود و رابطه خصمانه ای با رژیم صدام داشت. دولت عراق در منطقه منزوی شده بود. نیروهای نظامی و امنیتی عراق بی روحیه و غیر قابل اطمینان بودند،اما جرج دبلیو بوش برای حمله به عراق از کنگره آمریکا مجوز دریافت کرد.
آمریکا سپس ائتلاف نظامی را تشکیل داد که در آن بریتانیا و متحدان دیگر از جمله استرالیا، لهستان و اسپانیا حضور داشتند. دیگر متحدان آمریکا از جمله آلمان و کانادا نیز قول دادند که به بازسازی عراق کمک کنند.بوش حتی حمایت مردم آمریکا را نیز جلب کرد. در ماه های منتهی به جنگ بالغ بر نیمی از مردم از تصمیم دولت حمایت کرده بودند. حتی رهبران دموکرات ها از جمله جان کری و هیلاری کلینتون نیز رای مثبت به این پروژه دادند. اما حمایت مردم و متحدان آمریکا از این جنگ به موفقیت منجر نشد.
ترامپ در حال حاضر هیچ اختیار قانونی برای اقدام نظامی علیه تهران در اختیار ندارد. از سوی دیگر، دولت ترامپ هیچ متحدی در مقابل ایران ندارد.
در واقع، بسیاری از متحدان آمریکا شامل اتحادیه اروپا، کانادا، مکزیک، کره جنوبی و کشورهای دیگر تحت مجازات های تجاری دولت ترامپ قرار گرفته اند! مهم ترین متحد نظامی آمریکا یعنی بریتانیا نیز درگیر فرایند خروج از اتحادیه اروپا است.
منابع دولت این هفته گزارش هایی در مورد آمادگی نیروهای تحت حمایت ایران در منطقه برای حمله به سربازان آمریکایی منتشر کردند. اما نمی توان واکنش نظامی آمریکا را حتی در صورت صحت داشتن این اطلاعات توجیه کرد.
مقامات تهران نشان داده اند، در صورتی که دولت ترامپ دست به حملات هوایی علیه مراکز نظامی حساس ایران بزند، می توانند به راحتی متحدان آمریکا در منطقه را هدف بگیرند.
دولت ترامپ هیچ توجیهی برای شروع جنگ با ایران ندارد. رژیم صدام حسین به مدت ده سال شرایط ذکر شده در تواقق نامه آتش بس ۱۹۹۱ را نقض کرده بود. این توافق نامه جنگ اول خلیج فارس را پایان داد. عراق دوباره در سال ۱۹۹۴ کشور همسایه خود یعنی کویت را تهدید کرد. آن ها تعدادی عملیات نظامی غیر قانونی علیه کردها انجام دادند. علاوه بر این، در سال ۱۹۹۶ یک برنامه مخفی تسلیحات شیمیایی و بیولوژیکی در عراق کشف شد.
اما آمریکا امروزه با شرایط متفاوتی روبرو است. دولت ترامپ توافق هسته ای چند جانبه با ایران را ترک کرد. اگرچه این توافق نقاط ضعفی داشت، اما تا کنون ایران به تمام بندهای آن پایبند بوده است.
ایران هنوز از خطوط قرمزی که توجیه کننده اقدام نظامی باشند، عبور نکرده. در جنگ احتمالی با ایران فقط اسرائیل و کشورهای خلیج فارس از آمریکا حمایت خواهند کرد.احتمالا محبوبیت دولت ترامپ در داخل آمریکا کاهش پیدا خواهد کرد.
واقعیت این است که بیشتر مردم آمریکا به رهبری ترامپ اعتماد ندارند. همچنین در دولت ترامپ شخصیتی وجود ندارد که مورد احترام همه مردم باشد…
https://www.theatlantic.com/ideas/archive/2019/05/the-iraq-war-was-a-failurewar-with-iran-would-be-worse/589534/
اندر خیالبافی ها و کشفیات آق قلائیه نوریزادیه!
—————————————————
کانال تلگرام محمد نوریزاد:
1-مردم بدانید که ایران آزاد میشود. شکی در این نیست. این نه خواستهی من، نه خواستهی شماست. این جبر زمان است و جبر تاریخ است!
کشور ما آزاد میشود این را بدانید!
اما مردان و زنان ایرانی! هیچ کشوری در دنیا آزاد نشده، مگر مردم آن کشور قیام کرده باشند و خواسته باشند. قیام اخلاقی بکنید…!
بلند شوید و به مردم جهان نشان بدهید که شما میتوانید صاحب آن کشور باشید و آنها کشور شما را غصب کردهاند!
بلند شوید مردم، ننشینید و نبینید که تاریخ کشورتان را به دست احمقها و رَمّالها و فالگیرها دادهاند!
فریدون فرخزاد(؟!)
—-
2-خط آب سیل را نشان می دهم!
ما از این محل، با قایق عبور می کردیم!
https://t.me/MohammadNoorizad
===
بدون شرح!
سید این جدیدترین تهدیدت که سرنوشت مرحوم فریدون فرخزاد را بیاد نوریزاد میاوری حتی از ملا و مامور //////////////// چون تو هم بعید بود. ثابت کردی که کفگیرتان به ته دیگ خورده و به آخر خط رسیده اید .
آقای نوریزاد میشه توضیح بدی لغت بیشرم چه اشکالی داشت که هاشور زدی ؟
نه ناشناس.این تهدید نبود،این دو مطلب جداگانه در کانال ایشان بود که من یکجا ذکر کردم و ربطی بهم نداشت.نقد طنز گونه ام به مورد اول،هم نقد بمحتوای آن شومن معروف بود و هم تعجبم از تمسک نوریزاد به کلام یک شومن و دلقک.
بخش دوم هم نقد به این عکس بود که خط عمق آب در آق قلا را ایشان مثل معلم پای تخت سیاه نشان می داد! حرفم و نقدم این بود که، اینکه آق قلا را آب گرفته بود و آب اینقدر بالا آمده یک کشف خیلی مهمی نبود چون اینرا صدها بار دوربین های سیما و فیلم ها و عکس های خبری گزارش کرده بودند.من علیرغم مخالفت،جناب نوریزاد را دوست دارم بخاطر گذشته او،و اینجور عکس ها و نوشته ها را برای او سبک می دانم و بهیچوجه قصدم تهدید نبوده و نیست،چون من یک طلبه ام و کار تحقیقی و فکری می کنم .
از قدیم هم گفته اند شنونده باید عاقل باشد.
همین!
شرایط کاری زنان در جهان
بر اساس تحقیق انجامشده در سطح جهان، زنان روزانه بیش از چهار ساعت بدون دریافت مزد کار میکنند.
روزنامه الیوم السابع مصر، به نقل از نتایج یک تحقیق، نوشت: زنان به مراتب شرایط کاری دشوارتری را در سطح جهان تجربه میکنند، به نحوی که آنها در دهها کشور جهان به طور میانگین 266 دقیقه کارهایی انجام میدهد که در مقابل آنها حقوقی دریافت نمیکند.
بر اساس این پژوهش که در 41 کشور جهان انجام شده، زنان در کنار شغل خود فعالیتهایی هم بدون دریافت حقوق انجام میدهند؛ در این میان میتوان به کارهای منزل، نگهداری از افراد و فعالیتهای خیریه اشاره کرد که زنان در مقایسه با مردان، اوقات بیشتری را صرف انجام آنها میکنند.
این تحقیق روی 1.2 میلیارد نفر از شاغلان در 41 کشور از جمله تمامی کشورهای اتحادیه اروپا، چین، کرهجنوبی، ترکیه، ایالات متحده و برخی از کشورهای آمریکای جنوبی و لاتین انجام شده است.
در این گزارش اشارهای به شرایط مردان در این زمینه نشده است.
@Sahamnewsorg
===
برده داری نوین!
قابل توجه تلسکوپ بدستان فرو رفته در اعماق تاریخ،که نه درکی از شرائط و سنن حاکم بر تاریخ دارند و نه درکی از تفاوت عرف های گذشته و حال در حسن و قبح افعال!
————
دوست حوزوی گرامی
هر چه هم که از “شرائط و سنن حاکم بر تاریخ و درک از تفاوت عرف های گذشته و حال در حسن و قبح افعال! بفرمایید و بنویسید و دلیل بیاورید و بقول قدیمی ها پرپر بزنید و بال بال بزنید، در قاموس و ناموس الهی، هرگز هرگز هرگز نباید پیامبران و امامان برده داری را تحمل می کردند. اتفاقا پیش از نهی خدایان دیگران، باید بر اصل لغو برده داری اصرار می ورزیدند و خدایان مردم را به حال خود رها می کردند. به این می ماند که پیامبر اسلام وارد امروز هندوستان بشود و از میان هزار بدبختی مردم، مستقیم برود سراغ چیدین هزار خدایی که مردم می پرستند و یکی یکی بت ها و خدایانشان را بر زمین بکوبد اما به برده بازی و کنیز گیری و برده فروشی های همان مردم کاری نداشته باشد. بارها به شما این سخن دم دست را گفته ام که: اگر پیامبران حتی خودشان، برده نداشتند و سراغ برده گیری و برده خریدن و کنیزگیری و کامگیری از کنیزان نمی رفتند، و مردم را با رسم و درک شان تنها می گذاردند، ما امروز سرفرازتر بودیم. تعجب می کنم شما چرا این سخن آشکار را بر نمی تابید. البته هم شما و هم من و هم دیگران می دانند که شما چرا این سخن دم دست و منطقی و انسانی و خدایی را بر نمی تابید. با پیغمبر اسلام و رسم و رسومش که نباید در افتاد!
با احترام
.
اقامرتضی اثبات شئی نفی ما عدا نمیشود
بله امی گرامی این سخن که “اثبات شی نفی ماعدا نمی کند”سخن درستی است ولی منطبق بر این بحث نیست چون یک بحث من این است که علیرغم انعقاد کنوانسیون های بین المللی در نفی برده گیری و برده داری و نجارت انسان،و البته وضع قواعد و قوانین در مورد اسیران در جنگهای معاصر،اما اصل برده گیری و برده داری و تجارت انسان،منسوخ نشده،بلکه برده گرفتن انسانها ،چه بصورت فردی و چه بصورت اجتماعی،اشکال و صور گوناگون دیگری یافته است…این یک نکته بحث من بود و نکته دیگر بحث من این بود که در مورد اشکال برده داری و اسیر گیری در جنگها در اعماق تاریخ،باید به ریشه دار بودن این سنن و تفاوت آنها بلحاظ حسن و قبح با زمان ما توجه کرد..این هم نکته دیگر… و نکته سوم که بارها به آن اشاره کردم این بود که رویکرد اسلام در نفی این سنت ریشه دار تاریخی رویکردی تدریجی و تربیتی بوده است چون امکان نفی دفعی این سنت ریشه دار در گذشته وجود نداشته است و بر فرض که شما اعلام کنید ما در جنگ وقتی اسیر گرفتیم یا آنها را درجا می کشیم (که عمل قبیحی ببوده است) یا آنها را در حالیکه نزدیکان آنان در جنگ کشته شده اند رها می کنیم بحال خود (که اینهم عمل غیر انسانی بوده است) یا آنها را بلافاصله آزاد می کنیم (که این نوعی سادگی و هالویی بوده است برای اینکه طرف مقابل چنین تعاملی با شما ندارد،شما را می کشد و خاندانتان را باسارت می کشد یا می کشد)..خوب می بینید که این فرضها فرضهای غیر منطقی و غیر عملی بوده است ..از این جهت روش اسلام این بوده است که انسان را آزاد دانسته است و صوری از برده داری مثل ربودن و زورگیری و غیره را از اول ممنوع کرده است،اما در بحث اسرای جنگ،روش اسلام روشی تدریجی برای نفی این سنت ریشه دار بوده است،یعنی راه های مختلفی برای نگهداری و تربیت و اصلاح بردگان ناشی از جنگ و آزاد سازی آنها در احکام اسلام تعبیه شده است،این است که می بینید پیامبر در مواردی در عین حال اسیرانی را آزاد کرده است یا در برابر اسرای مسلمان مبادله کرده است یا برخی اسیران با سواد را در ازای سواد آموزی به ده مسلمان آزاد کرده است و در مورد خوشرفتاری با آنان و آزاد شدن تدریجی آنها احکام مبسوطی در “کتاب العتق” از فقه وضع کرده است…و من چنانکه بارها عرض کرده ام بعنوان یک کارشناس دینی از ادله و منابع اسلامی یعنی کتاب و سنت اینطور می فهمم که احکام مربوط به اسیر گیری ها در جنگ باصطلاح فنی “احکامی مشروط و مادام الموضوع”بوده است،یعنی مادام که در جنگها در تاریخ بشر این بوده است چنین امر متقابلی امری لابدّی و اجتناب ناپذیر بوده است،و مفهوم حکم “مادام الموضوع و موقت به وجود موضوع”این است که اگر مثل امروز بشر بطور جمعی و با تفاهم و وضع و قرار داد به این وحدت جمعی قرار دادی رسید که “تجارت انسان” و “برده گیری انسان” و “برده داری انسان” بطور عام ممنوع شود و در بحث جنگها،مقررات و قواعدی در مورد اسیران جنگها (یعنی در همین جنگهای کلاسیک و نوین) وضع شود و مورد امضاء همه کشورها و حکومت ها و از جمله حکومت های دینی قرار گیرد،برده گیری و برده داری و تجارت انسان می شود مصداق یک عمل “حرام”از نظر دین اسلام…
بنابر این اثبات شی نفی ماعدا نمی کند مطلب درستی بود که اشاره کردید ولی اثبات و اشاره من به تغییر صورتها و شکل های بردگی در جهان معاصر،ربطی به نفی یا اثبات یا چگونگی بردگی در گذشته های دور و عرف ها و سنت های گذشته نداشت تا نافی آن باشد.
نوریزاد گرامی خانم مرکل دختر یک کشیش کاتولیکه ! هر چند در آلمان شرقی متولد و بزرگ شده و در زیر چماق حزب کمونیست بوده از آنچنان نبوغی برخوردار بوده که همزبان که در رشته فیزیک درس می خوانده وارد سیاست شده و رهبری جوانان حزبی را در دست گرفته و هم در درس موفق بوده و هم در سیاست و براحتی توانسته در هر دو زمینه پیشرفت نماید.مسلما ایشان درعین کاتولیک بودن بخوبی در یافته که دین و باور دینی مربوط به حریم خصوصی افراد است و تقدس در حریم عمومی بی معنی است.در ضمن شوهر ایشان هم یک شیمیدان برجسته است و خود ایشان هم گویا شیمی دان نیز هست. جالبه که خانم کوری هم لهستانی الاصل و کاتولیک بوده! راستی چرا در بین اسلامیان و در کشورهای اسلام زده یا آغشته به افت اسلام چنین افرادی یافت نشده اند یا نمی شوند؟ علتش را باید در دید اسلام به سیاست و علم جستجو کرد.اینکه سید علاف سایت از علم لدنی(…شعر) حرف می زند و خمینی از کشتار بنی قریضه برای توجیه نابودی دگراندیشان و سیاستهای هرج و مرج طلبانه و حرکات تروریستی و وحشت آفرینانه مسلمین و اقتصاد مافیایی و گدا پروری و رواج فحشا و فقر و فلاکت و نابرابری و …همه ریشه در دید اسلام به سیاست و قدرت و حکومت و کشور داری دارد!در چنین دیدی به سیاست و حکومت و قدرت احتیاج به انسانهای سازنده و خردمند و دانشمند نیست.چنین سیستم فکری بر شانه مشتی جاهل و لات و آدمکش و اراذل و اوباش و تهی مغز ولی باورمند باید قرار بگیرد تا بتواند باز تولید شود.آنچه در این 1400 سال باز تولید شده اگر روایت سنتی از اسلام را بپذیریم همان است که از محمد شروع شده و تا زمانیکه اسلام در حکومت و قدرت باشد با هر توجیه و تفسیری غیر از این نخواهد بود! بنابراین تنها ره رهایی از این افت و پرهیز از ادامه ماشین ترور و وحشت و سیستم مافیایی گدا و مفتخور پرور و مروج فقر و فحشا و نکبت بیرون راندن اسلام و هر دین و باوری به حریم خصوصی و از قدرت انداختن آنست.رهایی انسان از بند برده گی و عبد بودن و رهایی اندیشیدن از چهارچوبهای دینی و ایدیولوژیکی به رهایی جامعه و رسیدن به ارجمندی انسان و حقوق شهروندی و جامعه ایی سکولار و دمکراتیک و برابری طلب با قوانینی حقوق بشر بنیاد خواهد انجامید! هیچ دین و یا ایدیولوژی خاصی نه تنها توان چنین پدیده ایی را ندارد بلکه خود مانعی بر سر رسیدن به چنین خواستی است.
یادداشتهای اسدالله عَلَم (پهلوی شناسی و عبرت)
——————————————————–
1-شاه: به خاطر مصادف شدن روز اول نوروز با ۱۳ محرم، مراسم ملی سلام عید را برگزار نمی کنیم.
✍️ اسدالله علم
«چون عید نوروز مصادف با ۱۳ محرم شده اغلب عوام می گفتند لابد مراسم عید برگزار نخواهد شد.
شبی در منزل ملکه مادر، سر شام مطلب مطرح شد. شاهنشاه از من پرسیدند نظر تو چیست؟
من عرض کردم: در سیزدهم دیگر قتل امام برگزار شده است، به علاوه محرّم و عاشورای حقیقی چنان که تحقیق شده در ۱۳ شهریور بوده است. علاوه بر همه اینها، یک مراسم ملی را که نمی شود محض خاطر عوام زیر پا گذاشت. من جسارت می کنم ولی معتقدم اگر احیاناً روز عاشورا به روز عید مصادف می شد، باز باید مراسم ملی تعطیل نمی شد (ملکه مادر، در این جا به من فحش دادند!).
شاهنشاه فرمودند: درست می گویی، باید سلام منعقد شود!
بنابراین من هم دستور توزیع کارتهای سلام را دادم. اما یک روز صبح به من فرمودند که امام جمعه، پیغام داده است که مردم که عید ندارند، شما خود می دانید، بنابراین ما هم عید نمی گیریم!
من واقعاً تکان خوردم! عرض کردم: اتفاقاً من خودم قبلاً با امام جمعه هم صحبت کرده بودم و گفته بود ۱۳ محرم دیگر ربطی به قتل امام ندارد، چه طور حالا این طور می گوید؟!
فرمودند :به هر حال سلام نمی گیریم!
به هر صورت از من اصرار و از شاه انکار. تا بالاخره به این نتیجه رسیدیم که مراسم مختصری لااقل در مشهد برگزار شود(روز اول فروردین).»
(خاطرات علم، جلد اول، ص ۳۸۷.۲۸ اسفند ۱۳۴۸).
—-
2-شاه: به دلیل مصادف شدن روز افتتاح مجلسین با روز ضربت خوردن حضرت علی، افتتاح مجلسین را یک روز زودتر انجام می دهیم.
✍️ اسدالله علم
«شاهنشاه مجلسین را افتتاح فرمودند. در قانون هر سال ۱۴ مهر مراسم افتتاح باید باشد، ولی چون چهاردهم مصادف با ضربت خوردن حضرت امیر المؤمنین است یک روز قبل انتخاب شد. من نمی دانم تا کی باید مذهب در ملیت ما به این صورت تأثیر بگذارد؟! درست است که ما نگهبان مذهب شیعه هستیم، ولی این نگاهداری مذهب نیست، این یک شترمآبی آخوندی است که همه ما گرفتار آن می باشیم!
چنان که وقتی نوروز با عاشورا تصادف می کند، حتی با دهه عاشورا، نه روز قتل حضرت امام حسین ، باز هم از برگزاری مراسم منصرف می شویم!
شاهنشاه با همه قدرت خود این رعایتها را می فرمایند! با آن که من فکر می کنم مراسم ملی قدمت و ارزش بیشتری دارند وآنگهی معلوم نیست این روزی را که ماه قمری می گیریم مصادف با روز وفات یا قتل باشد! با وصف این شاهنشاه ملاحظه افکار مردم کوچه و بازار را می فرمایند!»
(خاطرات علم، جلد چهارم، ص ۲۰۵- ۲۰۴. ۱۳ مهر ۱۳۵۳).
—-
3-شاه: چون فردا شب قبل از قتل حضرت المؤمنین است، همبستری با زن مهمان را لغو می کنم! ممکن است سربازان و افسران هم ناراحت بشوند و دست به عمل خطرناکی بزنند!
✍️ اسدالله علم
«فرمودند: فردا عصر گردش برویم!
عرص کردم: عصر فردا ماقبل شب قتل حضرت امیر المؤمنین است و من نگرانی ام از سربازها و افسرهاست که مبادا در ته قلبشان در این خصوص ایرادی به شاهنشاه بگیرند که مآلاً خطرناک است! ولی از لحاظ معنوی، از جهت شاهنشاه که می دانم معتقد هستید، اشکالی در بین نیست! چون واقعاً چنین شبی شب قتل واقعی که نیست، چون ماه قمری است. اما از لحاظ من که هیچ اشکالی نیست، چون این مسائل را مسائل صوری تو خالی بی معنی می دانم که فقط دکانی برای آخوند خدا نشناس است و بس!
فرمودند: بسیار خوب، به هر صورت فردا شب گردش را موقوف می کنم!»
(خاطرات علم، جلد چهارم، ص ۲۰۷. ۱۴ مهر ۵۳).
===
پی نوشت:چند نکته از این فرازها،بخوبی آشکار است،یکی بیشرفی و بی اعتقادی اسدالله علم و در عین حال غلام حلقه بگوش بودن او برای شاه! از یکطرف،از یکطرف دم از اعتقاد مذهبی و پاسداشت مذهب می زند،از طرف دیگر،اعتقاد و احترام مردم شیعه مذهب ایران به اهلبیت را شترمآبی آخوندی می نامد! از یکطرف دم از لزوم مراعات اعتقادت مذهبی مردم می زند،از طرف دیگر بگردش بردن و خانم بازی شاه در فلان روز را خلاف مصالح مملکت و خطرناک می داند،و در همه این موارد،هم متظاهر به مذهب و احترام به اهلبیت است،هم آنها را در تعارض با فرهنگ و آداب و رسوم ملی می داند! این کمال بیشرفی و نادانی و ریاکاری علم غلام شاه است.
و اما شاهنشاه! بنظر من،همه اینگونه رفتارهای او که فلان روز روز قتل امیر المومنین است پس به گردش و خانم بازی نمی رویم! عوامفریبی و تلاش برای حفظ قدرت و رعایت مصلحت عوام است،وگرنه،کسی اگر واقعا برای مولی علی علیه السلام احترام قائل است و خود را شیعه علی می داند،به گردش و خانم بازی و زنا کاری می رود؟! خوب است که خودشان (هم شاه و هم علم)در خفاء گفته اند که :ممکن است خطرناک باشد! ممکن است افسران و سربازان بدبین شوند! ممکن است عوام بشورند! بنابر این،معلوم می شود رفتارهای مذهبی شاه و اطرافیان او،همه برای تظاهر و ریاکاری بوده است ،نه اعتقاد،و آنچه محور و مدار فکر و عمل آنان بوده است،قدرت و حفظ قدرت ،و در سایه آن چاپیدن ثروت عوام الناس و انتقال آن به بانک های خارجی،و در کنار اینها عیّاشی و خانم بازی و تنوّع طلبی!
عجیب هم هست از این علم غلام و ملیجک شاهنشاه،که هم چیزهایی را می فهمیده و به شاهنشاه اعتراض می کرده،اما دلقک و غلام،در نهایت تسلیم شاهنشاه می شده و نفهمی ها و ریاکاری ها و کثافت کاری ها و دزدی های شاه را پای “میهن پرستی”و “بزرگی” و “آقائی”او حساب می کرده است!
چون قافیه تنگ آید شاعر به جفنگ آید
حاج آقا وقتی حرفی برای گفتن نداری حرف نزن
حرف نزدن خیلی بهتر از این اراجیف است .
سوال این روزها این است٬ آیا جنگ خواهد شد؟
دلایلی وجود دارند که با تکیه بر آنها میتوان نتیجه گرفت که احتمال شروع یک جنگ بسیار ضعیف است٬ البته جنگ به معنی یک درگیری نظامی تداوم دار٬ وگرنه اولأ جنگ در شکل اقتصادی مدتهاست شروع شده و دومأ احتمال تک برخوردهای نظامی بر خلاف جنگ تداوم دار بسیار بالاست. و امّا دلایل٬ دلیل اصلی این است که آمریکا٬ اروپا٬ و روسیه و چین خواستار سرنگونی ج.ا. نیستند چون ج.ا. گاو شیر دهی هست که همه آنرا به نوبت میدوشند بجز صاحب گاو که مردم ایران باشند. وجود ج.ا. در منطقه یعنی بازار پر رونق فروش اسلحه٬ به قرارداد های آمریکا با کشورهای عرب منطقه در چهار دهه گذشته نگاه کنید (بیشترین میزان در طول تاریخ آمریکا) و یا به اینگونه خبرها که برای نمونه امروز پخش شد توجّه کنید: یک سناتور دمکرات از قصد احتمالی ترامپ برای فروش تسلیحات به عربستان بدون مجوز کنگره پرده برداشت. به گفته کریس مورفی، رئیس جمهوری آمریکا میخواهد این اقدام را با استفاده از خلأ قانونی و بهرهگیری از “خطر ایران” انجام دهد.(پایان خبر). وجود ج.ا در منطقه یعنی رابطه حسنه بین اسراییل و اعراب و امنیت برای اسراییل ٬( مقایسه کنید این رابطه را با گذشته). وجود ج.ا. یعنی ایجاد ناتوی عربی در آینده٬ یعنی فروش اسلحه از جانب آمریکا و اروپا به این پیمان نظامی. وجود ج.ا. یعنی تلقین ناامنی در منطقه ای که تاثیر مستقیم در قیمت انرژی (نفت) دارد و بازی با قیمت نفت به طریقی که به نفع آمریکا برای استخراج نفت شیل باشد٬ و نکته دیگر اینکه ترامپ بلحاظ شخصیتی جنگجو نیست (بخاطر طولانی نشدن مطلب از دلایل دیگر آمریکا برای وارد نشدن به جنگ بگذریم).- اروپا هم در ۴۰ سال گذشته روابط تجاری خوبی با ایران داشته و خواستار حفظ آن است و نمیخواهد این بازار را از دست بدهد و نکته قابل توجّه دیگر در مورد اروپا شرایط بحران سیاسی و اقتصادی در فرانسه و انگلیس( خانم می هم استعفا داد) است که باعث میشود بشدت از هرگونه بحران جدیدی (فرضأ همراهی با آمریکا در جنگ٬ یا بحران هجوم پناهندگان به اروپا) خوداری کند و باید توجه کرد در صورت آغاز جنگ و بالا رفتن قیمت گاز و نفت این اروپا خواهد بود که بیشرین ضرر را خواهد دید.ایران سوریه نیست که بتوان سالها آنجا جنگید بدون اینکه به بازار جهانی لطمه ای بخورد. – روسیه٬ کشوری که سیاستهایش بیشتر از هر کشوری برای ایران ضرر آور بوده و هست. روسیه از ج.ا. تا جایی که منافعش اجازه دهد دفاع میکند و سیاستش حفظ رابطه خوب با ج.ا.٬ تشویق ج.ا. به آمریکا ستیزی و اسراییل ستیزی و داشتن یک همپیمان در منطقه است تا سیاستها خود را پیش ببرد٬ روسیه خواستار یک نظام مردم سالار و مستقل و عاری از بحران در ایران نیست چون اگر چنین اتفاقی بیفتد و ایران رابطه عادی با دنیا برقرار کند اولین خواسته اروپا از ایران خرید گاز خواهد بود و این یعنی یک بحران اقتصادی بزرگ برای روسیه و از دست دادن قدرت سیاسی. لشگرکشی آمریکا در کنار تحریمها همان تاثیر را بر اوضاع ایران خواهد گذاشت که جنگ قرار است بگذارد یعنی فلج کردن اقتصاد ج.ا. پس چه نیازی به مداخله نظامی؟ حال سوال این است که چه اتفاقی خواهد افتاد٬ ج.ا. طبق معمول در وقت اضافه فهمیده که بازی را بدجوری خواهد باخت و شاید بهتر باشد که بگوییم بازی را باخته. ج.ا. هیچ٬ هیچ راهی جز مذاکره در روی پیش ندارد و بر خلاف هارت و پورتهایی که میکنند با دستپاچگی بدنبال کانالهایی برای گفتگو هستند٬ به تیتر بعضی از خبرهای امروز توجّه کنید: (-ظریف: ما پای میز مذاکره هستیم؛ این آمریکاست که میز مذاکره را ترک کرده.- ناهار خوردن محمدجواد ظریف با سناتور ارشد حزب دموکرات آمریکا. -مقام عراقی: پنج کشور در تلاش برای کاهش تنش بین ایران و آمریکا هستند.- استقبال خامنهای از برگزاری «تجمع مقابل سفارتخانهها». و خبر مسافرت مقام عمانی به ایران) (پایان).
یکی از راههای آغاز مذاکره میتواند بدین شکل پا بگیرد٬ این روزها بعد از حمله به چهار نفت کش٬ حوثیها مدام دست به حمله در خاک عربستان میزنند این حملات یا حملات دیگر اینچنینی میتواند بهانه ای بدست آمریکا بدهد ( بهانه برنامه ریزی شده از جانب ج.ا.) که دست به یک حرکت ضربتی نظامی بزند٬ یقینأ این باعث یک شوک به بازار بورس خواهد شد و باعث میشود دولتها برای میانجیگری دخالت کنند و ج.ا. شروع به مظلوم نمایی کند که مورد حمله قرار گرفته به سازمان ملل شکایت کند و در نهایت این تحلیل را به خورد مردم بدهد که به منظور پیشگیری از وقوع جنگ و برای نجات کشور (بخوانید حفظ نظام) حاضر به مذاکره با آمریکا شده٬ بدین طریق دهان مخالف و موافق خود را ببندد.( امروز هم که خبر ملاقات خامنه ای با عمانیها منتشر شد) عده ای فکر میکنند که ترامپ ناجی مردم ایران خواهد بود٬ این توهمی بیش نیست٬ همانطور در زمان اوباما هم چنین بود و عده ای شعار میدادند « اوباما یا با آنها یا با ما» و دیدیم که اوباما «آنها» را انتخاب کرد و به خامنه ای نامه نوشت چون منافع آمریکا آنطور تامین میشد و امروز با بودن ترامپ هم داستان همین است. باید از این هموطنان پرسید که ترامپ چرا باید بر خلاف سوگندی که برای حفظ منافع آمریکا خورده عمل کند و به فکر منافع مردم ایران باشد؟! در طول چهل سال گذشته تمام دولتهای آمریکا در جهت منافع خودشان گام برداشتند و ترامپ هم همین کار را خواهد کرد.اینبار مشکل ج.ا آمریکا نیست٬ مشکل اصلیشان سطح نارضایتی در جامعه است ج.ا اینبار سعی میکند هر جور شده مردم را دور بزند نه تحریمها را. احتمال دارد که خامنه ای شخصأ وارد این گفتگوها شود و بخواهد نقش قهرمان ملی را بازی کند ٬ ج.ا. برای بقای خود تن به هرگونه مذاکره را خواهد و هر شرطی را خواهد پذیرفت ٬ بازنده اصلی این زد و بندها در پایان مردم ایران خواهند بود بهترین سناریو این میتواند باشد که «مردم» ج.ا. و بقیه را دور بزنند و شگفتی آفرین باشند. دستی از غیب برنخواهد آمد که برای ملّت ایران کاری بکند.
استاد گرامی با درود چرا در رژیم قبل اینگونه بوده ؟
چگونه بوده؟! منظورت چی بود ایرانی؟! رفتار متناقض گوگوش خانم؟!
این گوگوش خانم حتی نمیدونسته که آرایش کردن زن ربطی به بطلان روزه نداره!
یعنی چی عکس نمی گیرم؟! اگر عکس گرفتن گناهه،دیگر ماه رمضان و غیر رمضان نداشته! و اگر گناه نیست،خوب این مقدس بازی خانم گوگوش برای ریاکاری بوده یا ناز کردن های لازم شغل هنری!
این ایرانی که بنظرم همون تاریخ فراموش نشده است،با چه حرفهای سستی دنبال تطهیر رژیم پهلوی است! نمیدونم کدامیک از روشنفکران غربی این جمله رو گفته،من اینو از مرحوم دکتر علی شریعتی شنیده ام که:بدترین ضربه به یک فکر یا مکتب،بد دفاع کردن از اون هست! و این سخن درستی است هرکس گفته.کسی که بخواهد رژیم پهلوی را با ناز و اداها و قر و قمیش های گوگوش خانم بزک کنه،معلومه که در چنته حرفی برای گفتن نداره!
ایرانی جان! اینقدر تقلّا نکن! همین خاطرات علم رو دقیق ببین،همه چیز توش هست! گند کاری های رضا و محمد رضا شاه با آب دریا هم پاک شدنی نیست،هرچند نوریزاد هم کمکت کنه!
داش محمد سلام
الحق که ما ملت بی لیاقتی هسیم حیف ا وجود نازنین تو جوونمرد که فدای ما بی لیاقتای ابن الوقت بشی من با هزار امید مقاله البرز ایرانزاد رو بازنویسی کردمو به نظر این ملت رسوندم گمون کردم دس کم ده نفر به درخواستش پاسخ مثبت میدن و هر کدوم یه کپی ا تلگرام پاسخ وزارت خارجه دولت خدا بیامرز رضا شاه به هیتلر رو درج میکنن اما حتی یه نفر همت نکرد ای که خاک بر سرمون که لایق همین حکومت فاسد هسیمو بس
نوریزاد جان فکر نمیکنی که /// خل های سایت خیلی زیاد شده اند ؟ یه فکری بکن برادر ! شده ای مثل شاه سلطان حسین و از خودت اختیاری نداری دیگه !
سید یک هم ، هم از این کتاب برایمان تفسیر کن:
جلال آل احمد نویسنده و عضو سابق حزب توده، در خاطراتش مینویسد:
تا پیش از حکومت رضا شاه پهلوی، پدرم یک زندگی اشرافی داشت، از صبح تا شب همهی مردم از شهر و روستا با گوسفند و کبک، مرغ و خروس و قرقاول برای دیدن پدرم و دستبوسیِ او میآمدند؛
آخر پدر من یک آخوند بود و برای مردم دعا مینوشت و آنها را به عقد و صیغهی همدیگر در میآورد…
ولی زمانی که رضا شاه آمد و دستور داد باید ازدواجها به صورت رسمی ثبت و ضبط گردد و همینطور طلاقها و سندها و قولنامههای زمین، پدرم بیکار شد و تنها کارش شد همان مسجد رفتن و پیش نماز مسجد شدن و روضه خواندن.
و دیگر خبری از مرغ و خروس و قرقاول و کبک و خیکهای پنیر نبود!
پس از آن ما شروع کردیم دروغ بستن به خاندان پهلوی
گفتنی است قتل جهان پهلوان تختی به دستور شاه را جلال آل احمد شایع کرد
من هرچه نگاه کردم،این مطلب جز در فیس بوک و اینستا و یکی دوتا سایت های سلطنت طلب ماخذی نداشت.شما می گوئید “جلال در خاطراتش می نویسد”.خوب ماخذ دقیق این حرف را نشان دهید.کتابهای جلال که در دست است و من در جوانی برخی از آنها مثل غرب زدگی و مدیر مدرسه و برخی دیگر از کتابهایش را خوانده ام..چنین چیزی در کتابهای او نیست ظاهرا.یک دست نوشته هایی هم می گویند 25 سال بعد از مرگ او پیدا شده که نمیدانم اعتبار آن تا چه حد است و من این دست نوشته ها را که ظاهرا شمس برادرش منتشر کرده ندیده ام.
اما در هر حال اینکه این عبارات از کجا در آمده معلوم نیست،شما و امثال شما هم که هم گرایشات اتان نسبت به پهلوی روشن است! هم بیشتر این مطالب را همینجوری مروری توی فیس بوک و اینستا و چیزهای دیگر منتشر کرد می بینید و تلقی بقبول می کنید! الان در فیس بوک و اینستا و امثال آنها این یک روال بدی شده است که مطالب بدون سند و استناد زیاد منتشر می شود .یکی یک چیزی پرت می کند آن وسط،آن دیگری هم از همه یا بخشی از آن خوشش می آید با یک کلیک تکثیر سرطانی می شود! وقتی دنبال کنید می بینید همه از روی دست هم تقلّب کرده اند! یکی شان هم نشان نمی دهد مطلب از کجاست؟کدام خاطرات؟کدام جلد؟ کدام صفحه؟! این روش ها بنظرم سرگرمی و اتلاف وقت است و اندیشه ورزی و تفکر نیست.
شما الان می خواهی مثلا تحلیل تاریخی کنی که پهلوی خوب بود.و چون ضد آخوند بود و ضد پدر جلال بود پس جلال و مخالفان دیگر پهلوی همه شروع کرده اند به دروغ سازی علیه پهلوی! یعنی از اینهمه فساد و کارهای غلط رضا و محمد رضا که مستند نوشته شده حتی توسط خود وابستگان به پهلوی،مثل همین خاطرات علم! از اینها عبور می کنید و می خواهید بگویید چون رضا شاه دست پدر جلال را از فلان کار کوتاه کرد پس هرچه جلال و دیگر مخالفان در نقد پهلوی نوشته اند و بابت آن کتک خورده اند،زندان رفته اند شکنجه شده اند و حتی کشته شده اند،همه بخاطر این بوده! این بنظرم اصلا توهین به امثال جلال آل احمد است..
اصلا بروید مروری در زندگی جلال کنید،جلال اصلا از همان اول جوانی چون گرایش روشنفکری و چپی پیدا کرده با پدرش که یک سید محترم و وجیهی هم بوده اختلاف پیدا می کند..پدرش با ازدواج او با سیمین دانشور مخالفت می کند و اصلا بخانه آنها نمی رود!…بنابر این طرز تفکر جلال اصلا ربطی به طرفداری از پدرش نداشته!
جلال آل احمد یک نویسنده و مخالف رژیم شاه بوده،بعد عضو حزب توده شده که آنها هم مخالف سرسخت پهلوی بودند…بنابر این خیلی عوامانه است که کسی جلال آل احمد و طرز تفکرش و نوشته هایش در نقد و تعریض به شاه و حکومت شاه را فلسفه اش را این بداند که مثلا با پدرش فلان رفتار را کرده اند! این اصلا با کتابهای جلال هماهنگ نیست! که مثلا بیست سی جلد کتاب بنویسد بعد جایی بگوید چون پدرم را مثلا از کار و زندگی انداختند من اینها را نوشتم! این خیلی تحلیل کودکانه ای هست!…اصلا جلال رابطه اش با پدرش خوب نبوده! یک سید روحانی چطور می توانسته با گرایشات چپی پسرش موافق باشه؟!…
در هر حال من فکر می کنم اینگونه مطالب ساختگی است…ساخته شاهیست هایی که به هر دروغ و دگنگی متوسل می شوند برای تطهیر شاه! من این خاطرات علم غلام و ملیجک و محرم خلوت ها و گردش های شاه را برایت مستند اینجا می گذارم،شما اینها را رها می کنی می روی به یک حرف غیر معلوم الاستناد استناد می کنی برای تطهیر پهلوی!
من بنظرم این حرفها از جلال نیست،شما سعی کن غیر از نقل از این و اون در فیس بوک،یاد بگیری مطالب را از ماخذ اونها بگیری..این در تحقیق و نحوه تفکر آدم خیلی مهمه…پس این مطلب بی ماخذ است.
اصلا فرضا هم جلال اینو گفته باشه،خوب اشتباه کرده جلال! مگر جلال آل احمد هرچه گفته عین واقع بوده ؟!خوب مگر من و تو عقل نداریم خودمون رفتار و گفتار پهلوی ها رو تحلیل کنیم؟!
اینهم از این تاریخ جان! دیگه چی؟!
رضاشاه قبرستان حسنآباد را به پارک تبدیل کرد. وقتی به بهانه قبر مادرش که آنجا بود، خواستند مانع او شوند گفت:
مردهپرستی را کنار بگذارید
به قبر مادر من چکار دارید
این قبرستان باید پارک شود
سید و ناشناس اشنا یک ماله بکشید ! مادرش را دوست نداشت و یا میخواست ابادانی کند این قلدر بی سواد …(اینها را به این مرد بزرگ گفتم تا نگید شاه دوست هستم بلکه قدردان کارهایش هستم)
لالا لالا گل پونه !
و اما واقعیت قضیه :
رضاخان که از سوی افکار عمومی خود را تحت فشار می دانست طاقتش به سر رسید و دستور داد تا قبرستانی که قبر مادر و پدرخوانده اش در آن بود را با خاک یکسان کرده و جای آن باغی بنا کنند.
به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ به نقل از واران، موسس آخرین نظام پادشاهی ایران رضاخان پهلوی به علت اینکه از نیاکان سلطنتی برخوردار نبود همواره از نظر روانی اذیت می شد و سعی می کرد تا تاریخ آباء و اجدادی اش را که هنوز هم مورد اختلاف تاریخ دانان است از اذهان عمومی پاک کند.
فرهاد رستمی در کتاب خاندان پهلوی به روایت اسناد می نویسد: “رضا خان پس از به قدرت رسیدن چندان تمایلی به معرفی خانواده خود نداشت بلکه می کوشید آنان را از ذهن اطرافیان و حافظه تاریخی بزداید چرا که انتساب او به یک آشپز یا کسانی از طبقه مردم مایه سرشکستگی وی می شد او حتی به ویران کردن قبر پدرخوانده و مادرش اقدام کرد”
حسین مکّی یکی از رجال سیاسی تأثیرگذار در دوره حساس سالهای دهه۱۳۲۰ و۱۳۳۰ و بهویژه دوران ملی شدن صنعت نفت و از همکاران مصدق در زمان صدارتش که کتابی ۸ جلدی درباره نحوه اضمحلال قاجار و روی کار آمدن پهلوی دارد این عمل رضاخان را ناشی از بی قدی او به مذهب دانسته که این بی قیدی را نیز از مادرش به ارث برده است.
در سند شماره ۷۹۸۸ از اسناد موسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران در خصوص این ماجرا آمده است: “دیری نپایید که مشارالیه(مادر رضاخان) فوت کرد و جسد او را در قبرستان چهاراه حسن آباد که محل اطفائیه فعلی می باشد دفن نمودند و همه می دانند که در دوره پهلوی قبرستان مزبور را نیز از میان برده و به جای آن باغ بزرگ فعلی که در انتهای آن عمارت اطفائیه است ایجاد نمودند. عدم علاقه پهلوی به شعائر مذهبی که کلیتا ناشی از لامذهبی مشارالیه بود موجب شد که عالما و عامدا و با اینکه می دانست هنوز استخوانهای مادرش در قبرستان حسن آباد وجود دارد دستور داد که قبرستان حسن آباد را از بین برده و عمارت و ساختمان اطفائیه را ایجاد نمایند”
در مجموعه اسناد کشف شده از سفارت آمریکا که بخش مربوط به پهلوی آن در کتابی به نام از ظهور تا سقوط منتشر شده است آمده: موسس دودمان – رضاخان – حداقل در اوان حکومتش متوجه شد که دیگران او را سلظان سنتی نمی دانند. به همین علت دستور داد تا شجره ای افسانه ای تهیه کردند که نشان می داد او از اعقاب یکی از خانواده های سلطنتی اولیه می باشد.”
اما دردسر های شاه جدید ایران در خصوص نام و نشانش پایان نداشت، هنگامی که رضاخان نام پهلوی را برای خود برگزید، ناگاه متوجه شد یکی از نویسندگان مطرح کشور که هیچ ارتباط نزدیکی با وی ندارد هم نام اوست.
شاید تعجب برانگیز باشد اما رضاخان میرزا محمودخان نویسنده کتاب هشت جلدی تاریخ روابط سیاسی ایران و انگلستان که نام خانوادگی او نیز پهلوی بود را مجبور کردند که از این اسم صرف نظر کند و او نیز نام خانوادگی محمود را برای خود برگزید.
http://www.dana.ir/news/1288999.html/%D9%88%D9%82%D8%AA%DB%8C-%D8%B1%D8%B6%D8%A7%D8%AE%D8%A7%D9%86-%D8%AF%D8%B3%D8%AA%D9%88%D8%B1-%D8%AA%D8%AE%D8%B1%DB%8C%D8%A8-%D9%82%D8%A8%D8%B1-%D9%85%D8%A7%D8%AF%D8%B1%D8%B4-%D8%B1%D8%A7-%D8%AF%D8%A7%D8%AF-
سلام
لا حول ولا قوة الا بالله
باز هم اين فرد پريشان حال و ناسيوناليست افراطي با نامهاي متعدد و كپي كردن از سايتهاي مختلف پیدا شد
——
مثلا اين مطلب را كه -اگر لشکر ابابیل هر کدام تکه ای نان به منقار گرفته بودند لشکری از گرسنگان آفریقا را سیر میکردند.!
در زير نوشته مذكور تصاويري از كودكاني با شكمهاي بادكرده از شدت جوع قرار داده است
—–
قاره افريقا در 1400 سال قبل ثروتمندترين قاره جهان بود و قرنها بعد نيز ثروتمند بود تا اينكه سروكله استعمار گران فرانسوي و انگليسي
پیدا شد و ثروت مردم افريقا را دزديدند و بسياري از جوانان اين قاره به عنوان برده فروخته شدند
—–
بنابر فهرستی که مجله اقتصادی فوربز به تازگی منتشر کرده، جف بیزوس، بنیانگذار شرکت آمازون ثروتمندترین فرد دنیا در سال ۲۰۱۹ است. بیزوس که ارزش داراییهایش ۱۳۱ میلیارد دلار (۹۹ میلیارد پوند) تخمین زده شده، شاید پولدارترین مرد تاریخ معاصر باشد اما به طور قطع ثروتمندترین فرد کل تاریخ نیست.
ثروتمندترین فرد کل تاریخ مانسا موسی است که در قرن۱۴ میلادی بر غرب آفریقا حکمرانی میکرد
رودولف باچ ویر، استاد تاریخ دانشگاه کالیفرنیا به بی بی سی گفت: “ارزش داراییهای موسی به نرخ امروز رقمی حیرتانگیز است و میزان ثروت و قدرت واقعیاش را نمیتوان اندازهگیری کرد.”
در سال ۲۰۱۲، وبسایت آمریکایی “سلبریتی نت ورث” (Celebrity Net Worth) ثروت موسی را ۴۰۰ میلیارد دلار تخمین زد. این در حالیست که مورخان اقتصادی معتقدند ارزش داراییهای او را نمیتوان با یک عدد مشخص کرد.
مانسا موسی (۱۳۳۷-۱۲۸۰، پادشاه امپراطوری مالی) ثروت نامحدود
——
http://www.bbc.com/persian/world-47765193
مایک پامپئو: هیچ کس در دولت آمریکا خواهان جنگ با ایران نیست. دولت اوباما در حال ناز و نوازش ایران بود و میلیاردها دلار به آنها داد. ما در حال وارد آوردن “فشار حداکثری” به ایران هستیم و این موجب افزایش تنش ها می شود.
مصاحبه وزیر خارجه آمریکا با «وان آمریکا»
پامپئو در پاسخ به سوالی درباره تنش میان ایران و آمریکا گفت:
«رئیسجمهور جنگ نمیخواهد. من جنگ نمیخواهم. هیچکس را در دولت نمیشناسم [که خواهان جنگ باشد]. امروز صبح با وزیر شاناهان صحبت کردم. هیچکدام از ما این را نمیخواهیم. اما فکر میکنم ایرانیها باید درک کنند، همانطور که رئیسجمهور ترامپ در توئیت خود گفت، ما از منافع آمریکا محافظت میکنیم»
ایران باعث بیثباتی در منطقه شده است. «به آنها اجازه نمیدهیم سلاح هستهای داشته باشند. به آنها اجازه نمیدهیم برنامه موشکی خود را ادامه دهند».
آیا اطلاعاتی وجود دارد که نشان دهد ایران به ساخت سلاح اتمی نزدیک شده باشد؟
پامپئو: «تهدیداتی که ظرف چند هفته گذشته دریافت کردیم مرتبط با برنامه هستهای آنها نبود. آن تهدیدات درباره تلاشهای متداول مانند استفاده از نیروهای ایرانی و نیابتی در منطقه است».
«جمهوری اسلامی چهار دهه با هدف نابودی اسرائیل و ایالات متحده آمریکا شاخ و شانه کشیده است. باید مطمئن شویم چهل سال آینده [اینچنین] نخواهد بود و این درست است که وقتی در پاسخ به آنها فشار وارد میکنی، تنش افزایش مییابد. ما زمانی روی کار آمدیم که دولت آمریکا در حال ناز و نوازش ایران بود و به آنها هزاران میلیون دلار داده بود و به آنها اجازه داده بود شبکه ترور و ظرفیت ترور خود را افزایش دهند. وقتی در پاسخ فشار وارد میکنید، خطی مستقیم خواهد بود. ما مطمئنیم که تا کنون مقداری از تلاشهای ایران را مخدوش کردهایم و وزیر شاناهان و من ارائه گزینههای مختلف به رئیسجمهور را ادامه میدهیم تا آمریکا را امن نگه داریم و از هرگونه درگیری با ایران جلوگیری کنیم».
https://www.state.gov/interview-with-emerald-robinson-of-one-america-news-network/
===
پی نوشت :ملاحظه کنید! از این شارلاتان گردن کلفت سوال می شود:
“آیا اطلاعاتی وجود دارد که نشان دهد ایران به ساخت سلاح اتمی نزدیک شده باشد؟”
بنگرید به پاسخش :”تهدیداتی که ظرف چند هفته گذشته دریافت کردیم مرتبط با برنامه هستهای آنها نبود”!
(پایان نقل قول)
—-
این پاسخ پاسخ آن سوال است؟! این گردن کلفت شارلالتان،بخوبی می داند که وقتی صنعت هسته ای ایران که البته حق اوست،تحت نظارت سازمان انرژی ملل متحد است و 14 بار در گزارش های فنی تخصصی ،به تعهد ایران و عدم انحراف از مفاد قرار داد،گواهی داده شده،نمی تواند پاسخ درستی به این سوال دهد جز طفره رفتن و شارلاتانیسم تبلیغاتی!
البته این گردن کلفت و اربابش،خواهند فهمید که جمهوری اسلامی ایران،رغم انف آنها،هم برنامه موشکی خود را حفظ خواهد کرد و تداوم خواهد بخشید،و هم از منافع ملی خود و حقوق هسته ای مذکور در پادمان و ان پی تی،کوتاه نخواهد آمد.
———–
البته استاد و جوزوی گرامی، این را نیز بفرمایید که بیست سال آنهم در هشتاد متر زیر زمین، و البته جلوی مونیتور خود آمریکایی ها و اسراییلی ها تلاش کردن برای ساخت بمب هسته ای، چنین عواقبی را نیز دارد. بدی اش به این است که ملایان که چیزی نداشتند که از دست بدهند، این مردم بی نوای ایران اند که باید هزینه ی این آوار مذهبی را بپردازند. زیاد به حرفهای پمپئو اهمیت ندهید. خونه ی آخرش مگر چه می شود؟ می زنند همه چیز را بهم می دوزند. شما نگران چه هستید؟ هر چه هم که بشود، بساط ملایانی که هیچگان در درازنای تاریخ، “درکنار” مردم نبودند بل بر کلّ بر آنان بوده اند، برقرار خواهد بود. کاش از زاویه ی نگاه مردم به این فاجعه ی در کمین می نگریستید. می توانید آیا؟
.
با احترام
.
دوست ضدّ حوزوی گرامی
حاصل استدلال شما بر اینکه ایران دنبال بمب هسته ای بوده این است که: چون ایران اسلامی سانتریفیوژهای فردو یا جاهای دیگر را در فلان عمق زمین راه اندازی کرده بوده،پس مقصود ایران از غنی سازی -که فرایندی مشترک و دوگانه است- حتما ساختن بمب بوده!
من قبلا چند بار به این استدلال خزعبل پاسخ داده ام،اینکه کشوری با وجود تهدیدات مکرّر اسرائیل و نوچه اش! امریکا،تجهیزات غنی سازی خود را ایمن کند،هیچ دلالتی بر انحراف آن از استفاده صلح آمیز ندارند.و اینگونه استدلال های خام و خزعبل از امثال شما بخوبی نشان می دهد که هیچ دلیل معتبری بر این ادعای خزعبل که هدف ایران از غنی سازی که فرایندی دوگانه است،ساختن بمب بوده است،حالا شما که یک ناظر معمولی و کنار بوده اید،اما بنظر شما بازرسان فنّی آژانس که رفتند و تجهیزات هسته ای و سانتریفیوژهای ایران بقول شما در عمق هشتاد متری را کور بودند و ندیدند؟! و آیا فهم و درک هسته ای اتان از بازرسان فنی آژانس بالاتر است؟! چرا خود را با اینگونه سخنان سست و خزعبل،کوچک می کنید؟ بله ایران مدتها تحقیقات فنی پنهانی پیرامون فرایند غنی سازی داشته،اما بعد از آن کدام بررسی فنی آژانس در همه ایران و بقول شما در عمق های 80 متری حاکی از قصد ایران برای ساخت بمب بوده است؟ شما متاسفانه علیرغم اینهمه ادعای صداقت و وطن پرستی و ایرانیت،دقیقا همانی را می گوئید که نتانیاهوی اسرائیلی می گوید،یک ادعای پوچ که هیچ سند و مدرکی بر آن نیست.من توصیه می کنم از اینجور استدلال های خزعبل (اینکه ایران سانتریفیوژ ها را در عمق 80 متری می گذاشته پس دنبال بمب بوده!) و عوامانه خودداری کنید و باعث بی اعتباری سخنانتان نشوید،چون این هم ناشی از نا آگاهی و عوام بودن شماست و هم با وطن دوستی مورد ادعایتان سازگاری ندارد.
همین!
—————
درود استاد حوزوی گرامی
اصرار شما بر این که حضرت رهبری در پیِ ساخت بمب هسته ای نبوده، و در پی این بوده که از انرژی هسته ای در مسیر صلح آمیزش سود ببرد، حتما در امتداد دروغهایی است که از عمامه ی نسل ملایانی چون شما برخاسته و بر می خیزد. یک پرسش! حضرت رهبری چقدر برای این تأسیسات هزینه کرد؟ دوهزار میلیارد دلار؟ کمتر؟ بیشتر؟ همین؟ خب، از این سرمایه گذاری بزرگ و بزرگ و بزرگ، قرار بوده چه خروجی ای عاید کشور شود؟ یعنی از این کارخانه ی صلح آمیز هسته ای پر هزینه، قرار بوده چه درآمدی و سودی افزون تر از میزان سرمایه ی اولیه، به داخل کشور سرازیر شود؟ این کارخانه ی معظم، قرار بوده کیک زرد به دنیا بفروشد؟ آشکارا و قاچاقی؟ اورانیوم غنی شده به دنیا بفروشد؟ آشکارا و مخفیانه؟ مخالفت دنیا با این تأسیسات حضرت رهبری آیا مخالفت با یک کارخانه ی صلح آمیز اما بلوکه در دست غرب بوده است؟ یا نه، عمامه ی ناقلا در پی بمب هسته ای بوده؟ نیاز کشور به فراورده های صلح آمیز هسته ای در زمینه های پزشکی و کشاورزی و … از زمان شاه توسط همین غرب برآورده می شده. اما عمامه ی ناقلای حضرتش، اراده بر این داشت که در کتاب گینس، اسم آسدعلی جوری رقم بخورد که گرچه ملا بوده و حوزوی، اما توانست کشور غارت زده و ملازده ای چون ایران را برای اهداف ابلهانه ی شیعه گستری، هسته ای کند قربة الی الله. که البته تقّ ش در آمد و پولهای بی زبان و دزدیده شده ی مردم و آرزوهای شیعه گستری حضرتش دود شد رفت هوا
با احترام
.
درود غیر حوزوی گرامی
باز پرش فرمودید و پشتکی زدید بموضوعی دیگر به همان روال گذشته! موضوع بحث ما این بود که چه دلیلی بر این ادعا دارید که تحقیقات هسته ای و فرایند غنی سازی اورانیوم که مقوله ای دوگانه یا چندگانه است (یعنی هم امکان ساختن بمب با آن هست و هم می توان از آن در چرخه سوخت راکتورهای هسته ای و نیروگاههای برق بهره برد و هم می توان در مصارف پزشکی و کشاورزی و امور دیگر بهره برد)لزوما برای ساختن بمب بوده است.شما هیچ دلیلی برای مخاطبان خود ارائه نمی کنید جز بددلی و سخنی عوامانه و پوک،که چون ایران احتیاط کرده و احتمال خطر بمباران دشمنان را می داده (که این تهدید را هم آنها کرده بودند و الان هم می کنند) تجهیزات سانتریفیوژ و ابزارهای تحقیقاتی خود را طوری تعبیه کرده که براحتی قابل تخریب و بمباران نباشد.پس حتما هدف ایران از غنی سازی اورانیوم که استفاده هایی اعم از ساخت بمب دارد،ساختن بمب بوده است.آیا شما دلیل دیگری ارائه کردید؟ نه! من گفتم این دلیل دلیلی عوامانه و پوک است،علاوه بر این،بعد از نظارت و سرکشی آژانس به همه اینهایی که شما می گوئید پنهان بوده است (البته ظاهرا فقط فردو اینطور است و نطنز وموارد دیگر که ظاهر است و این نشان می دهد که تصمیم در مورد فردو بعد از آشکار شدن تحقیقات ایران و شروع به تهدیدهای اسرائیل و امریکا بوده است) کارشناسان فنی آژانس که با ابزارهای دقیق مو را از ماست می کشند شهادت داده اند که بنای ایران ساختن بمب نبوده و ما شاهدی بر آن نیافته ایم،چون می دانید که چنین اقداماتی اثرات اجتناب ناپذیری بر محیط اطراف دارد…خوب وقتی بازرسان آژانس چنین حکم کرده اند من سخن شما را که فردی عادی و نا آگاه به این مختصات فنی هستید را سخنی عوامانه و صرفا ناشی از بد دلی و مخالف خوانی سیاسی می دانم..
حرف این بود.حالا چون می بینید که حجتی بر گفتار خود ندارید باز رفته اید سراغ تعبیرات پوکی مثل عمامه و اینگونه بی اخلاقی های کودکانه و بعد هم یک پرش کرده اید به هزینه کار!
من نمیدانم هزینه تحقیقات هسته ای دقیقا چقدر بوده،ولی وقتی کاری کار مشروع و مطابق مصلحت فعلی و آتی کشور باشد و منتخبان مردم آنرا کارشناسی کرده باشند هزینه اش هرچه بوده بشما چه ربطی دارد بعنوان یک فرد عادی؟! شما ظاهرا خود را خیلی عقل کل فرض کرده اید،من می گویم شما بعنوان یک فرد عادی حق انتقاد دارید ولی از حد خود عبور نکنید و در امور تخصصی دخالت های پوک نکنید چون شما نماینده مردم ایران نیستید،این کشور جمهوری است و با رای مردم ارکان حکومتی تعیین می شوند و مصالح کشور را هم نمایندگان واقعی مردم کارشناسی می کنند نه شمای فردی عادی و در عین حال پر مدعا.حرفم این است که شما اصلا درکی از اهمیت آینده انرژی در جهان ندارید،چون اصلا عادت بمطالعه ندارید،اینرا دیگر الان هر بچه مدرسه ای نیز می فهمد که انرژی های فسیلی و تجدید ناپذیر،روزی در جهان پایان خواهند یافت،بنابر این رفتن بسمت انرژی های تجدید پذیر مثل انرژی هسته ای و انرژی های ناشی از آب و باد و خورشید و گاز،امری لازم و بمصلحت کشور و نسلهای آینده است..ضمن اینکه این حق ایران بوده است که علاوه بر استفاده از انرژی های دیگر مثل نیروگاههای گازی و آبی و خورشیدی و بادی،از انرژی هسته ای نیز بهره گیرد،دانشمندان ایرانی نیز زحمت کشیده اند و این امور طبعا هزینه هم دارد،اینکه شما درکی از این امور نداشته باشید دلیل بر این نیست که حرف های پوک و صد من یک غاز بزنید و دائم بکسانی تهمت بزنید و توهین کنید…بله کار بر صنعت هسته ای هزینه داشته و اکنون نیز هزینه دارد و ایران نیز آنرا ادامه داده و خواهد داد،و اساسا اهمیت قرار داد برجام این بوده است که بر حق استفاده ایران از فناوری هسته ای صحه گذاشته شده و این یک پیروزی بوده است..بنابر این می بینید که اطلاعات شما ضعیف است و مطالعات اتان ضعیف است و شما تنها کینه جوئی کودکانه را دنبال می کنید و تعبیرات زشت و مشوّه و تکراری مثل شیعه گستری و مزخرفات دیگر را در یک بحث علمی و فنی دخالت می دهید که نشان می دهد چنته شما از سخن مستدل کاملا خالی است.
بنابر این،شما هیچ دلیل متقنی بر اینکه هدف ایران از فناوری هسته ای تولید و ساخت بمب بوده است ندارید و صرفا سخنان کودکانه امثال نتانیاهو را تکرار می کنید.هزینه های یک امر ضروری را هم کارشناسان و نمایندگان واقعی مردم ایران تعیین می کنند نه شما بعنوان یک فرد عادی مستند ساز یا فیلمساز.
بنابر این تا اینجا استدلال های شما دود شد رفت هوا! ببینیم پشتک بعدی چیست؟!
احتراما
————
در پاسخ به این نوشته ی جناب شما تنها به یک سخن هماره ی خود بسنده می کنم و در می گذرم که شما را بقای لقمه های مفت از هر حقیقتی ارحج تر است.
و آن سخن این که:
آخوند و سانتریفیوژ؟
دو تن و نیم از اسناد اتمی شما را اسراییلی ها از داخل کشور به داخل اسراییل بردند و “برادران” و حضرت رهبری نطق نکشیدند که: اینها بلوف است.
کمی صبور باشید.
با احترام
خیلی خوب! من هم بروش شما ابتدا مقابله بمثل می کنم به سخن هماره خود در مورد لقمه و باقلوای بازنشستگی! استمرار این باقلوا و در عین حال خیانت به نظامی که از باقلوای آن بهره مندید گوارای وجود.
همینطور،من نیز می گویم:نوریزاد را چه به سانتریفیوژ و درک اهمیت بحث انرژی در آینده جهان و نسل های آتی در کشور ما؟!
در مورد اسناد کیلوئی! اسرائیلی نیز،خوب پیوندتان با اسرائیل و نتانیاهو مبارک! گذشته از اینکه اصل آن ادعای نتانیاهو ادعایی مبهم بلکه مضحک است،می پرسم،خوب اصلا فلسفه “سند” و “ارائه سند” و “استناد”چیست؟ مگر سند برای این نیست که تخلّف کسی که سند علیه اوست اثبات شود؟ خوب بفرمایید چرا جناب نتانیابو این اسناد را منتشر نمی کند؟! البته یک مورد کاریکاتور مضحکش را در سازمان ملل ارائه کرد که باعث مضحکه و خندیدن جهانیان شد! اما گذشته از آن،مگر مرجع ارائه و پذیرش اسناد در مورد هر مقوله ای،افکار عمومی و رسانه ها و نهادهای مربوط به آن مقوله نیست؟ چرا نتانیاهو این دو تن و نیم! سند را منتشر نمی کند؟! یا چرا آنها را به آژانس انرژی هسته ای سازمان ملل ارائه نکرده است؟ و چرا آژانس اعتنائی به ادعاهای مضحک نتانیابو نکرده ،بلکه بر خلاف آن،حکم به عدم انحراف برنامه هسته ای ایران کرده؟!
اینها سوالاتی است که منطقا متوجه ادعاهای موهوم و مبهم شماست،و از همه اینها مهمتر این است که یک فرد مسلمان و ایرانی،اینطور در مورد اسناد ادعائی یک یهودی پدرسوخته که پدر سوختگی اش برای همه دنیا آشکار است،بدون اینکه آن اسناد را دیده باشد در مورد آن داوری کند!
احتراما
سپاه/*: خواهان جنگ نیستیم اما مرد جنگیم.
مش قاسم: مردی تو همینه که توی کوچه خیابونای این مملکت توی سر و کله زن و بچه ملت بزنی. ۸ سال جنگ بیخودی و به کشتن دادن صدها هزار بچههای این مملکت سابقه مرد جنگ بودنته. اون سردار/*ی هم که اینور و اونور آتیش روشن میکرد مدتیه که سرشو پناه گرفته. زر زیادی میزنی حاجی.
/*: ک
کاکو آمریکا بخواهد به ایران حمله کند نه به حرف تو هست و نه به حرف هر بچه آخوند دو زاری که حالا احساس آدم شدن بهش دست داده!!! آمریکا همون دولتی است که اینها رو روی کار آورد و اگه نمیدونی بهتره بدونی که همین حالا هم با اینها مثل دوران محمود عنتری زیر یرکی در ارتباطه!!!! اینها هم فیلمه کاکو!!! فقط یه تفاوت وجود داره و اونم اینکه ترامپ برخلاف اون قبلی ها یه جورایی عین اینهاست!!! یعنی قلدر و بی فهم و شعور!!! البته این دو زاری ها از ترامپ هم به مراتب بی فهم وشعور ترند پس اگه بدنبال اشتباه محاسباتی هم باشیم باید یه جورایی از طرف این اشکولها تو ایرون باید باشیم که همه جا رو به نویز و پارازیت بستند!!!
راستی اگه جنگ هم بشه این مفتخورهای دو زاریِ بالا شهر نشین مگه اهل جنگ هستند؟!؟!؟! می گی نه برو ببین چه جوری زندگی می کنند . چه اد و اطورهایی واسه خودشون بهم زدنند که آدم به فکر می افته اینا نه به فکر بهشت هستند نه حوری؟!؟! همه چیز رو که اینجا دارند و دیگه فکر حوری و بهشت رو از کجا دراوردند باید از برادرای خونیشون داعش و القاعده و … پرسید!!
بخش دوم مقاله «لابی های ایران ستیز ده ها میلیون دلار به سیاستمداران ضد ایرانی پرداخت کرده اند. جان بولتون نه تنها میلیون ها دلار از این لابی گرفته است، بلکه ۱۸۰ هزار دلار هم از سازمان مجاهدین خلق دریافت کرده است. شلدون ادلسون میلیادر که پیشنهاد کرده بود برای ترساندن ایران یک بمب اتمی بر روی ایران پرتاب شود، ده ها میلیون ها دلار به ترامپ، بولتون و همه نهادها و افراد ایران ستیز پرداخت کرده است.»
شلدون ادلسون، میلیاردر متنفذ یهودی که حامی بزرگ ترامپ است، شخصا نزد ترامپ لابی کرد تا بولتون را به عنوان معاون وزیر خارجه استخدام کند. این لابیگری شکست خورد تا بولتون به مقام مهمتری برسد. بولتون نهایتا به عنوان مشاور امنیت ملی به کاخ سفید پیوست.
ادلسون، از کارزارهای عمومی علیه ژنرال اچ آر مک مستر، مشاور پیشین امنیت ملی ترامپ، حمایت کرد و مدعی شد که مک مستر ضداسرائیل است تا بدین گونه جا را برای بولتون خالی کند. ادلسون حامی عمده سایر گروههای لابیگری ضدایرانی هم هست. او از سال ۲۰۰۷ به کمیته امور عمومی اسرائیل و آمریکا (ایپک) ۱.۰۴ میلیون دلار و بین سالهای ۲۰۰۸ تا ۲۰۱۱ به اندیشکده دفاع از مکراسیها ۱.۵ میلیون دلار کمک مالی کرد. بولتون و ادلسون دیدگاههای مشابهی دارند. در سال ۲۰۱۳، ادلسون پیشنهاد داده بود که به عنوان هشدار به ایران، آمریکا یک بمب هستهای در بیابان ایران بیندازد تا ایران بدین نحو برنامه هستهای خود را کنار بگذارد. در سال ۲۰۱۵، بولتون طی یادداشتی در روزنامه نیویورکتایمز پیشنهاد داد که آمریکا برای متوقف کردن برنامه هستهای ایران، به آن حملات نظامی پیشگیرانه انجام دهد. سناتور تام کاتن، یکی دیگر از سیاستمداران آمریکایی است که به شدت با جمهوری اسلامی ایران مخالفت میکند. او در کنار بولتون از تشدید تنشها با ایران حمایت میکند. به گفته اوپنسیکرتس، کاتن هزاران دلار از ادلسون و پنج هزار دلار از کمیته اقدام سیاسی بولتون در سال ۲۰۱۴ گرفته بود. به طور کلی، ۲۸ سناتور فعلی و ۹ نماینده در کمیتههای فرعی مجلس نمایندگان آمریکا در دوره انتخابات از کمیته بولتون مبالغ قابلتوجهی دریافت کرده بودند. علاوه بر اینها باید به لابیگریهای مجاهدین خلق هم اشاره کرد. بولتون ۱۸۰ هزار دلار از مجاهدین خلق در ازای سخنرانی در مراسمهای آنان گرفته است و در یکی از این سخنرانیها گفته بود که در سال ۲۰۱۹ نظام ایران برانداخته خواهد شد. تعدادی از مقامات سابق و فعلی آمریکا هم در سخنرانیهای گروه مزبور شرکت کرده و حتی برخی از سناتورهای فعلی مانند کاتن، در سال ۲۰۱۷ برای بررسی وضعیت اعضای سازمان مجاهدین به آلبانی سفر کردهاند.
https://www.opensecrets.org/news/2019/05/interests-pushing-for-hard-line-against-iran/
بخش اول
لابی های ایران ستیز ده ها میلیون دلار به سیاستمداران ضد ایرانی پرداخت کرده اند. جان بولتون نه تنها میلیون ها دلار از این لابی گرفته است، بلکه ۱۸۰ هزار دلار هم از سازمان مجاهدین خلق دریافت کرده است. شلدون ادلسون میلیادر که پیشنهاد کرده بود برای ترساندن ایران یک بمب اتمی بر روی ایران پرتاب شود، ده ها میلیون ها دلار به ترامپ، بولتون و همه نهادها و افراد ایران ستیز پرداخت کرده است.
رید چامپلین
«اوپن سیکرتس»
در پی اعزام نیروها و تجهیزات نظامی جدید آمریکایی به خلیج فارس و همچنین لغو معافیتهای فروش نفت ایران به هشت کشور، تنشها میان تهران و واشنگتن به مرحله حساسی رسیده است. ناظران و تحلیلگران مسائل سیاسی نگران هستند که یک سوء محاسبه، درگیری میان دو طرف را شعلهور کند. در حالی که برخی اعضای کنگره آمریکا، خصوصا دمکراتها، برای جلوگیری از نزاع احتمالی تلاش میکنند، برخی اعضای دیگر به دولت دونالد ترامپ فشار میآورند که سیاست سختگیرانه در برابر ایران را حفظ کند. دولت ترامپ، برای ارضای این محافل، حضور نظامی آمریکا در منطقه را افزایش میدهد. جدیدترین گزارشها از آمریکا، حاکی از آن است که پنتاگون روز پنجشنبه طرحی به کاخ سفید میدهد که متضمن اعزام بیش از ۱۰ هزار سرباز دیگر آمریکایی و نیز ارسال برخی تجهیزات نظامی نظیر سامانههای موشکی پاتریوت به خلیج فارس است. به موازات این تحرکات، لحن برخی نمایندگان کنگره هم تندتر شده است. سناتور تام کاتن، اخیرا در گفتگویی با شبکه «پیبیاس» مدعی شد که آمریکا میتواند جنگ احتمالی با ایران را با دو ضربه تمام کند؛ «ضربه اول و ضربه آخر.» علاوه بر این، روز دوشنبه، سناتور لیندسی گراهام، خواستار این شد که اگر ایران یا نایبان آن به آمریکا یا متحدانش در منطقه آسیب بزند، آمریکا «به طور نظامی و به شکل سهمگین پاسخ دهد.» دهها مقام حکومتی، از کنگره تا کاخ سفید، از یک شبکه گسترده گروههای ذینفع، کمیتههای سیاسی، لابیگران خارجی و اهداکنندگان ثروتمند کمکهای مالی دریافت کردهاند تا علیه ایران سختگیری کنند. یکی از افرادی که در تنشهای فعلی ایران و آمریکا به طور پیوسته نام او به عنوان تشدیدکننده تنشها مطرح میشود، جان بولتون، مشاور امنیت ملی کاخ سفید، است. بولتون دو مجموعه لابیگری به نام «کمیته اقدام سیاسی» (PAC) معروف به «بولتون پک» و «بولتون سوپر پک» دارد که ظاهرا پس از استخدام بولتون در دولت ترامپ تا اطلاع ثانوی تعلیق شدهاند. اوپنسیکرتس میگوید این دو مجموعه بولتون، سازوکار مالی مرکزی یک شبکه اعمال نفوذ گسترده است. پس از تاسیس مجموعههای یادشده در سال ۲۰۱۳، حامیان مالی بزرگ، که دیدگاه سختگیرانه مشابه بولتون دارند، به کمیتههای تازه تاسیس کمک کردند. در یک دوره پنجساله منتهی به استخدام بولتون در ۲۰۱۸، کمیتههای بولتون بیش از ۲۴ میلیون دلار کمک مالی جمع کردند. اغلب این کمکها از جانب کسانی ارائه شدهاند که با تلاشهای دولت باراک اوباما، برای حل و فصل دیپلماتیک مشکلات با ایران مخالف بودند. حامی اصلی بولتون، رابرت مرسر، میلیارد آمریکایی، است که در انتخابات ریاستجمهوری سال ۲۰۱۶ آمریکا حامی اصلی دونالد ترامپ هم بود. در دورههای انتخاباتی ۲۰۱۴، ۲۰۱۶ و ۲۰۱۸ مرسر پنج میلیون دلار به سوپرپک بولتون کمک کرد که این مقدار معادل یک چهارم کل دریافتیهای سوپرپک بولتون است. مرسر، در انتخابات ۲۰۱۶ به یک موسسه غیرانتفاعی سری کمک مالی کرد تا در ایالتهایی که مشخص نیست چه کسی پیروز میشود، علیه مسلمانان تبلیغ کند. حامی دیگر بولتون، برنی مارکوس، از بنیانگذاران شرکت خرده فروشی «هوم دیپو»، و منتقد سرسخت دیپلماسی هستهای با ایران است. در طول فعالیت سوپرپک بولتون، مارکوس به آن ۵۳۰ هزار دلار کمک کرده است. مارکوس، علنا از به کارگیری دیپلماسی با ایران انتقاد کرده است. او در سال ۲۰۱۵ طی گفتگویی با فاکس بیزنس گفت: «زمانی که شما با شیطان دادوستد میکنید، در یک دردسر عمیق گرفتار میشوید، و من فکر میکنم ایران، شیطان است.» مارکوس، به اندیشکده «بنیاد دفاع از دمکراسیها» (FDD) هم ۳.۵ میلیون دلار کمک کرده است. اندیشکدهای که با توافق هستهای ایران مخالفت کرد و در سال ۲۰۱۷ به کاخ سفید یادداشتی حاوی دستورالعملی برای ایجاد ناآرامی در ایران و نهایتا براندازی نظام آن ارسال کرده بود. بولتون، ریچارد گولدبرگ، مشاور ارشد این اندیشکده، را به عنوان دستیار خود در امور ایران، در شورای امنیت ملی استخدام کرد. روابط بولتون با تندروها به کمیتههای خود محدود نمیشود….
https://www.opensecrets.org/news/2019/05/interests-pushing-for-hard-line-against-iran/
سفر وزیرخارجه عمان به ایران، دیدار با خامنه ای و بی اعتباری وزارت خارجه
سحام مطلع شده که خامنه ای در دیدار با وزیر خارجه عمان، تایید کرده که حاضر با مذاکره با امریکا است. شرط خامنه ای برای مذاکره با امریکا، تغییر “«««ادبیات تحکم آمیز»»»” آن کشور ذکر شده است.
خبر کامل:
https://www.peykeiran.com/Content.aspx?ID=183294
_ عجب شرطی!!!! اصلأ این شرط قابل اجرا است! همین یک شرط با ۱۲ شرط آمریکا برابری میکند.
یکی به این آخوند ناقص العقل بگه این همه زرت و پرت و دژمن دژمن کردن و تحریمها را به مردم تحمیل کردن و فقر و فساد را گسترش دادن که همه را به پای دیگران نوشتی٬ مشکلت همین بود عقده ای!!؟؟ آنها با تحکیم صحبت میکنند تو میتونی دو دقیقه حرف بزنی که توش توهین و ادبیات چاله میدانی نباشه. یک روانی و عقده ای به تمام معنا.
به نقل از سایت زمانه:
جویا آروین: بالاتر از سیاهی رنگی هست!
خلاصه:
-نگرانیها از رخداد جنگی میان ایران و آمریکا بالا گرفته است. کسانی که در رسانهها ابراز نظر میکنند اکثراً دلنگرانیِ خود را از احتمال چنین رخدادی ابراز کردهاند. روشنفکران از گروهها و دستههای گوناگون، چه ایرانی و چه غیرایرانی، چه ساکن در ایران و چه در خارج از ایران، اکثراً رخداد چنین جنگی را فاجعهبار میدانند
-این احساس که در اوضاع کنونی باید به آواز بلند به جنگ نه گفت، فقط در روشنفکران دیده میشود و نه در عامهی مردم.
-این احساس که در اوضاع کنونی باید به آواز بلند به جنگ نه گفت، فقط در روشنفکران دیده میشود و نه در عامهی مردم. بسیاری از مردم معتقدند آمریکا فقط با حکومت ایران مشکل دارد و دود این جنگ هم فقط به چشم حکومت خواهد رفت. از این رو حتا میتوان گفت برخی از مردم برای چنین جنگی لحظهشماری میکنند.
محمود که یک برقکار ساده است میگوید آمریکا قدرت را از اینها خواهد گرفت. از او میپرسم آیا در این میان مردم آسیبی نمیبینند. میگوید که آمریکا با مردم کاری ندارد و فقط آخوندها را بمباران میکند.
حسین که مغازهدار است آرزو دارد که هرچه زودتر جنگ شود. او معتقد است این جنگ مثل جنگ ایران و عراق نیست که مردم قربانی شوند. میگوید آمریکا با موشکهای نقطهزن مراکز قدرت را هدف خواهد گرفت.
رودیکردهایی از این دست حتا در میان تحصیلکردگان هم دیده میشود. حمید مدرک کارشناسی ارشد در رشتهی مکانیک را از دانشگاه صنعتی اصفهان گرفته است، و چون بسیاری از پروژههای کسب و کار در یک سال اخیر تعطیل شدهاند، او اکنون با پراید خود مسافرکشی میکند. او نیز خواهان حملهی آمریکا ست. میگوید تنها راه برونرفت از این وضعیت جنگ است. از او میپرسم آیا شوخی میکند یا در حرف خود جدی است. میگوید: “بالاتر از سیاسی رنگی نیست!”
مش قاسم: در این میان حاج مم رضا گارف و پس افتاده اون نامطهر آب پاکی رو دست ملت ریختن. تشکر!
حاج مم جفات نتراشیده نخراشیده بعد از سفر به پاکستان: پاکستان دوست و همسایه ماست و ملاحظاتی هم در رابطه با روابطش با سایر کشورها در منطقه وجود دارد، ولی بسیار خوشحالیم که دولت پاکستان دیدگاههای ایران را کاملاً درک میکند و فشار آمریکا بر ایران را غیرقابل قبول میداند.
ترجمه: هرچه که ما عز و التماس کردیم بهمون ما گفتن هررررررررری.
حاجی پس افتاده اون نامطهر:
– میراث امام برقراری اسلام و گسترش اسلام بود. اگر به حرفهای امام دقت کنید می بینید که امام فقط از اسلام می گوید حتی از ایران هم نمی گوید و توجه به مکتب و ایدئولوژی دارد و ایران را نیز برای اسلام می خواهد. زبان حال امام این بود که ما اول مسلمان هستیم و بعد ایرانی و لذا تاکیدی روی ملیت ما ندارد و تکیه کلام ایشان بر روی اسلام است و عقیده داشتند اسلام ارزش دارد که ما همه چیز خود را برای آن فدا کنیم.
– طرفین همدیگر را به شدت به خیانت در امانت و اختلاس و دزدی متهم کردند و واقعا به شدتی نبود که بیان شده بود.
ترجمه:
۱- ما همه دزدیم.
نتیجه:
دزدی ما از اسلامیت ماست!
مش قاسم:
۱- همچون که از آغاز بوده، همینکه قدرتی بهم زدن به کاروان دزدی، سر گردنه گیری و غارت و چپاول و سر بریدن و کنیز گیری و برده گرفتن دست زدن.
۲- آب پاکی هم ریخت رو دست همشون که دم از ایران میزنن.
به حکومت اسلامی غیر ایرانی دزدان و آدمکشان و شکنجهگران و شیادان اسلامی خوش آمدید.
⭕️ظریف: جنگ اقتصادی ترامپ علیه مردم ایران یعنی ‘ترور’
محمد جواد ظریف، وزیر خارجه ایران که در اسلام آباد پاکستان به سر میبرد، اظهارات شب گذشته رئیس جمهوری آمریکا در “تروریست خواندن ایران” را اظهارات “سخیف” خواند و گفت: “ترامپ بارها مردم ایران را به لقبی مانند تروریسم که فقط برازنده خود اوست، متهم کرده.
حرف ما درباره تروریسم شعار نیست، ترامپ علنا اعلام کرد که علیه مردم ایران جنگ اقتصادی می کند و این یعنی ترور، یعنی تلاش برای تحمیل یک دیدگاه سیاسی از طریق فشار اقتصادی، از طریق جلوگیری از فروش غذا، دارو مواد اولیه که برخلاف دستور دیوان بین المللی دادگستری بوده و تمام این موارد شامل اقدامات تروریسم اقتصادی او برعلیه ملت ایران به شمار می رود.”
پنجشنبه شب آقای ترامپ در گفتگو با خبرنگاران، ایران را “یک بازیگر خطرناک، بازیگری بسیار بد” توصیف کرد و با متهم کردن ایران به تروریسم، افزود “ما این وضعیت را تحمل نخواهیم کرد.”
آقای ظریف همچنین با اشاره به توییت چند روز پیش آقای ترامپ گفت که ایران شاهد پایان ترامپ خواهد بود ولی وی شاهد پایان ایران نخواهد بود.
دونالد ترامپ چندی پیش در توییتی نوشته بود که اگر جنگ شود،”پایان کار ایران است.”
به گفته وزیر امور خارجه ایران: “ایران هزاران سال بوده و خواهد بود و یک کشور تازه به دوران رسیده نمی تواند اینطور درباره ایران صحبت کند و این نشان دهنده آن است که ترامپ حتی در ظاهرسازی که دیگران می کنند، نمی تواند آن را کاملا ادامه دهد و آن نیت واقعی و درونی خود را درباره مردم ایران بروز می دهد.”
https://bbc.in/2HQWaFy
———
درود استاد حوزوی گرامی
پیشنهاد می کنم در همین متنی که به اینجا آورده اید، بجای ترامپ، خامنه ای و بجای آمریکا، جمهوری اسلامی را اگر بگذارید، به معنای واقعی اش نزدیک تر می شوید.
با احترام
.
این پیشنهادها را باید درب کوزه گذاشت آبش را خورد! البته بعد از خوردن باقلوای شیرین حقوق بازنشستگی!
حاج مم رضا گارف: تا جایی مطالبات مردم را پیگیری میکنیم که موجب تضعیف دولت نشود!
مش قاسم: خدا پدرش رو نیامرزه، آب پاکی روی دست همه ریخت. دولت کیه؟ همین خوداشون، همین منقلابیون، همین دولت دزدان، همین جمع دزدان و آدمکشان و شکنجهگرانی که بر ما حکومت میکنن، همین شیادان. چاقو دسته خودشو نمیبره. به حکومت اسلامی مزرعه حیوانات خوش آمدید.
استاد گرامی با درود این روزنامه سال1350است!! دوستانی که میگویند چرا مطبوعات ازادی نداشتند و چرا ساواک وجود داشته :
نشریه جبهه ملی دولت ایران را با اسراییل یکی میگیرد و با تسلط ایران بر جزایر سهگانه مخالف است و میگوید حاضر است دوش به دوش عربها با شاه بجنگد.
افطار روزه ماه رمضان با ویسکی و شراب بسیار!: بوتو مهمان اعلیحضرت
✍️ اسدالله علم
«عرض کردم: سفیر پاکستان هم استدعا دارد اعلیحضرت به استقبال بوتو[نخست وزیر پاکستان] تشریف ببرید، چون دوست شماست.
فرمودند: گُه خورده!
عرض کردم: وقتی مطلب را به من گفت رد کردم.
فرمودند: اگر غیر این کرده بودی که چشمم روشن می شد!
به عجله با هلیکوپتر به فرودگاه رفتم. هواپیمای بوتو به زمین نشسته بود و روی زمین حرکت می کرد. به موقع رسیدم، او را برداشته، با هلیکوپتر به سعدآباد آوردم.
در کاخ پذیرایی نخست وزیر(منزل سابق[سپهبد تیمور] بختیار، پهلوی وزارت دربار) گذاشتم.(این هم گویا مورد ایراد بوتو بود). بعد شرفیاب شدم، عرض کردم :بوتو روزه است.
باور نفرمودند. فرمودند: حالا برو، با او بیا این جا، که احترامی بیشتر به او کرده باشیم…
ساعت ۳.۳۰ بعد از ظهر منزل رسیدم، ناهار خوردم. بعد از ظهر منزل ماندم تمام کار کردم، ملاقات زیاد بود. شب برای شام بوتو مهمان من بود…بوتو خواسته بود که سفیر آمریکا هم باشد، او هم بود.
بوتو قبل از شام ویسکی و سر شام شراب زیادی خورد! مایه تعجّب شد.
گفتم: مگر شما امروز روزه نبودید؟!
گفت: بودم، فردا هم روزه می گیرم. ولی حساب شب و روز با هم جداست!
تا نصف شب بود. مجموعاً خوش گذشت.»
(خاطرات علم، جلد سوم، ص۲۲۴- ۲۲۳. ۲۴ مهر ۱۳۵۲).
خاطرات اردشیر زاهدی (پهلوی شناسی)
————————————————
آخوندی به دادمان رسید و ناهار با شراب ماه رمضان اعلیحضرت با فرستاده ویژه رئیس جمهور آمریکا در تهران را به مردم اطلاع دادیم که آنان با هم شام خورده اند!
اردشیر زاهدی
«من و سفیر آمریکا با اعلیحضرت و [آرول] هریمن [سفیر سیار و فرستاده مخصوص جان اف کندی] سر میز نشسته بودیم. در وسط ناهار، من دیدم در حالی که اعلیحضرت دارد حرف می زند هریمن خوابش برده است. خوب خستگی سفر و اختلاف ساعت ایران و آمریکا و فضایآرامش بخش اتاق [کاخ] او را به چرت فرو برده بود.
من تعمّداً زدم به لیوان شراب قرمز و لیوان افتاد روی ظرف غذا و هریمن از خواب پرید!
اعلیحضرت متغیّر شدند ولی هریمن که مرد بسیار مؤدب مهربانی بود، به عکس خیلی هم از من ممنون شد.
بعد از رفتن هریمن و سفیر آمریکا اعلیحضرت فرمودند: پسر! این چه کاری بود کردی؟!
عرض کردم: قربان، خوابش برده بود!
سر تکان دادند و خندیدند!
از آنجا من سوار شدم که بروم به حصارک. سر چهار راه پهلوی برخوردم به مرحوم سید العراقین که از روحانیون منتقد بود و اتومبیل بزرگی با راننده داشت. شیشه اتومبیل را کشیدم پایین و سلام و تعارف کردیم.
پرسید کجا بودی؟
گفتم: ناهار خدمت اعلیحضرت بودم و دارم می روم حصارک!
سید با اشاره دست و دهان مرا به سکوت دعوت کرد و سرش را آورد جلو و یادآور شد که ماه رمضان است!
من دیدم ای عجب! الان ممکن است به روزنامه ها خبر بدهند و متوجه مطلب نباشند!
به سرعت برگشتم به کاخ اختصاصی و به اعلیحضرت عرض کردم جریان از این قرار است!
دستور داده شد خبر را به این شکل تنظیم کنند که هریمن برای مذاکره شرفیاب بوده و شب در حضور اعلیحضرت شام خورده است!
بعد که رفتم به حصارک از آنجا به آقای ولز و آقای آرام وزیر امور خارجه تلفن کردم و آنها را نیز در جریان گذاشتم!
(خاطرات اردشیر زاهدی، جلد دوم، ص ۱۲۶- ۱۲۵).
===
پی نوشت:یادمه یکی از “شاه جونی”های این سایت،اعلامیه نیروی پلیس شاهنشاهی را در لزوم مراعات ماه رمضان در ملا عام،اینجا درج کرده بود! یعنی که ببین شاهنشاه بفکر مراعات احکام اسلام بوده اند! ،ناهار با زهر ماری ارغوانی در ظهر ماه مبارک رمضان! ضمنا شاهنشاه گاهی دروغ همایونی! هم می فرموده اند!
سلام بر ناظران گرامی
انقلاب ایران چگونه مصادره شد؟!
خمینی قبل از تصاحب قدرت در مصاحبه با روزنامه کیهان مورخ ۳ بهمن ماه ۵۷:”اقلیت های مذهبی در اسلام احترام دارند و آنها مثل سایر اقشار ملت در آنجا با رفاه زندگی خواهند کرد و هیچ برای آنها گرفتاری نخواهد بود”
و اینک ۴۰ سال پس از بلوای ۵۷:اقلیتهای مذهبی شهروند یا کافر؟!
https://www.google.com/amp/s/fa.euronews.com/amp/2019/02/14/euronews-exclusive-report-on-religious-minorities-in-iran
به امید ایرانی آزاد و آباد
ابتدای مهرماه هشتاد و شش، احمدی نژاد برای سخنرانی به دانشگاه کلمبیا رفته بود. بولینجر رئیس دانشگاه ، به او لقبِ ” دیکتاتور حقیر” داد. اما به نظر من حقیرترین دیکتاتور ایران، علی خامنه ای است که هم شهوت دخالت در همه کارها را دارد هم جرئت پذیرش مسئولیت ندارد. برای اینکه ببینید این کذاب، چه آسان دروغ می گوید دو سخن او – قبل و بعد از تصویب برجام – را عینا نقل می کنم
یک- /:بیست و یکم اسفند ماه نود و سه در دیدار با خبرگان :
سناتورهای آمریکایی رسماً اعلام میکنند اگر این دولت برود تعهدات او کأن لم یکن تلقی میشود، آیا این نهایت فروپاشی اخلاق سیاسی و متلاشی شدن درونی نظام آمریکا نیست؟ مقامات جمهوری اسلامی کار خود را بلدند و میدانند اگر هم به توافقی برسیم چگونه عمل کنیم که دولت آمریکا بعدها نتواند زیر آن بزند.
دو / دهمآبان نود و چهار- سه هفته بعد از تصویب برجام – در دیدار با سفرای ایران:
وزارت خارجه با توجه به اهداف و وظایف خود بهخوبی فعال است و بهخصوص در تجربهی اخیر مذاکرات هستهای، آقای دکتر ظریف و همکارانشان آزمون خوبی از سر گذراندند. احساس قدرت و نشستن در مقابل ۶ قدرت جهانی، دفاع از اهداف و تثبیت حضور و وجود خود به طرفهای مقابل، از جمله نقاط قوت مذاکرهکنندگان کشورمان در مذاکرات هستهای بود
درود دوست گرامی
طاعات و عبادات تان قبول حق
استاد وضعیت جسمی بنده خوب نیست ٬ قلبم ناراحت است ٬ خون ریزی داخلی دارم و همچنین ضربا تی که حدود چهار ماه قبل در زندان بر سرم زدن ناراحتم می کند برای درمان به زودی به بیمارستان می روم برایم دعا کنید با سپاس
خدا را شکر فعلا مشکل مالی ندارم ٬ حتما با شما در ارتباط خواهم بود ٬ بنده بعد از تبعید به شهر تکاب سه ماه است که از این شهر خارج نشده ام ٬ شرایطی بوجود اوردند از لحاظ امنیتی کما اینکه دهه شصت است یعنی در حقیقت در منزلم. زندانی هستم وهیچ رفت و امدی به منزلم نمی شود چون مورد تذکر نیروهای امنیتی قرار می گیرند ٬ فقط برای خرید و نیازهای ضروری هفته ای دو الی سه بار به بیرون از منزل می روم وسریع بر می گردم احساس میکنم کسی گلویم را گرفته و راه تنفس ندارم ٬وضعیتی درست نمودند که بمراتب بدتر از زندان است.
اکنون هم قصد ندارم مرخصی بگیرم ٬ بنده در طول زندان واکنون نیز در تبعید به مرخصی نرفتم چون رژیم را مشروع نمی دانم به احکام انها نیز تمکین نمی کنم. با سپاس
خدا را شکر فعلا مشکل مالی ندارم….
……
بفرمائید شما چه گلی بسر مردم جز فریب و دروغ زده اید؟روضع مالی هم که گویا خوبست. انهم در زمانیکه اکثریتی زیر خط فقرند شما طلبه بخوان مفتخور وضع مالی ات خوبه! بنازم به اون روت که دست سید ////////// و علاف سایتو از پشت بستی! اون انگل مفتخور و مزدور لاقل مثل تو لاقل نقش مخالفو بازی نمی کنه! بابا تو دیگه کی هستی؟
“انگل مفتخور” کسی است که این جملات را نوشت و کسی است که آنرا منعکس کرد.
رهبر ریاکار در جمع شاعران درباری٬ در بزرگداشت زبان پارسی سخن می راند اما گندم نمایی و جو فروشیش بر همگان آشکار شد. آنگاه که در قرائت تنها و تنها در یک بیت از مطلع غزل معروف مولانا درماند:
کجائید ای شهیدان «الهی»
بلاجویان دشت کربلائید
در صورتیکه واژه صحیح در مصرع اول «خدائی» است نه الهی. حالا اگر تمام غزل را قرائت می کرد٬ احتمال اغلاط انشائی فراتر از این یک مورد می رفت. بقول گفتنی «آقا نظام» چی میزنی!؟
البته این اشتباهی است که از جنبه انسانی ایرادی بر آن وارد نیست٬ شاید این اشتباه ناشی از علاقه ایشان به زبان عربی و بی اعتنایی اش به زبان پارسی و فرهنگ ایران زمین باشد.
اما از کسی که ادعای رهبری مسلمین و عصمت دارد٬ کسی که بخود اجازه نقد آثار شعرای بزرگ را می دهد٬ کسی که داعیه لایزالی عقل دارد٬ کسی که در مقام پاسداری از زبان پارسی به دیگران امر و نهی می کند٬ امری بعید است!
اسفبارتر آنکه از آن همه وزیر٬ ادیب و شعرای منتظرالصّله٬ صدایی برای تصحیح برنیامد. چرا که بر مقام و دامن کبریایی اش نباید بنشیند گَرد.
این اتفاق حکایت آیات و احادیث جعلی را برای منِ عامی تداعی کرد و این شعر تلخیص شده لسان الغیب حافظ:
نه هر که چهره برافروخت دلبری داند
نه هر که آینه سازد سکندری داند
نه هر که طرف کله کج نهاد و تند نشست
کلاه داری و آیین سروری داند
وفا و عهد نکو باشد ار بیاموزی
وگرنه هر که تو بینی ستمگری داند
هزار نکته باریکتر ز مو این جاست
نه هر که سر بتراشد قلندری داند
به قد و چهره هر آن کس که شاه خوبان شد
جهان بگیرد اگر دادگستری داند
ز شعر دلکش حافظ کسی بود آگاه
که لطف طبع و سخن گفتن دری داند
شما برای خطای در بیان یک مصرع از یک شعر اینهمه تهمت و توهین سر هم می کنی منوچهر؟! رفتارت بیشتر به پیرزنان غر غرو شبیه است!
هیچکس نگفته و خود رهبر هم نگفته که “معصوم”است،بنابر این شما برای یک خودنمائی و اینکه کسی یک واژه از مصرع یک بیت رو سهوا اشتباهی بیان کرده،به دروغ و تهمت متوسّل شدی.
آنوقت خطای در نقل یک بیت یا یک مصرع از یک شعر که ممکن است برای من و تو و همه رخ بده رو اسمش را می گذاری گندم نمائی و جو فروشی؟!
جالبه که بعد خودت متناقضی و دنبالش می نویسی :”البته این اشتباهی است که از جنبه انسانی ایرادی بر آن وارد نیست٬ شاید این اشتباه ناشی از علاقه ایشان به زبان عربی و بی اعتنایی اش به زبان پارسی و فرهنگ ایران زمین باشد.”
خوب مساله همینه دیگر! اگر از جنبه انسانی ایرادی به یک سهو یا خطای در نقل نیست،پس چرا اینهمه مهمل سر هم کردی و به شعر حافظ تمسک کردی؟!
بعد دنبال همین حرف درست خودت که همه نوشته ات رو نقض می کنه،باز متوسل به یک دروغ و تهمت شدی! شما از کجا فهمیدی که علاقه رهبر- با اینهمه تاکید و تجلیلی که به شعر و شعرای فارسی زبان می کنه- به زبان عربی بیشتر از فارسی است و بی اعتنا به زبان فارسی و فرهنگ ایران زمینه؟!
چون یک واژه از یک مصرغ شعر فارسی رو سهوا عوضی بیان کرده این نتیجه رو گرفتی که ایشون هم معصومه،هم دشمن زبان فارسیه،هم بزبان عربی بیشتر از فارسی علاقه داره،هم گندم نمای جو فروشه؟! اونوقت این شد انتقاد یا کینه جوئی و حرف های مفت؟!
بنابر این روی منطق منوچهر،در اینهمه مشاعره ها که انجام میشه و خطای در نقل شعر فارسی اتفاق میفته لابد خاطی،هم ادعای عصمت داره،هم گندم نمای جو فروشه! هم دشمن زبان فارسی و علاقمند به زبان عربی است؟! اینجوره؟!
بعد، شما اصلا فرض کن ایشون علاقه بزبان عربی هم که زبان و فرهنگ وحی و اسلام هست داشته باشه،این معنی اش بی علاقگی بزبان فارسی است؟!
اینهمه شاعر فارسی زبان و در عین حال مسلمان،بعد از اسلام شعر گفته اند،چون اینها مسلمانند و زبان قرآن را هم دوست دارند همه شان می شوند دشمن زبان فارسی؟! خودت فهمیدی چی گفتی؟!
وقتی رهبر خودش میگه بمن می شود انتقاد کرد و انتقاد به رهبر جرم نیست،یعنی ممکن است رهبر هم خطا کنه،پس او ادعای عصمت نکرده،و میشه خطا هم داشته باشه و به او انتقاد محترمانه کرد.
اما من میخواهم بگویم،امثال توی منوچهر مساله شان نه زبان فارسی است و نه فلان شعر و نه فرهنگ ایرانی،مساله منوچهر اینه که قبل از این،چون با یک نظام مخالفه،طبعا با رهبر اون نظام و سیستم مخالفه،و مخالفت اش هم از قبیل انتقاد آدم وار برای اصلاح نیست،انتقاد بقصد کینه جوئی،و طعنه زدن و خودنمائی کردن است،وگرنه خوب می شد یک کلمه نوشت که این مصرع شعری رو که رهبر اینطوری قرائت کرد،قرائت درست اش اینه.این خوب میشه انتقاد.
بنابر این، نوشته تو منوچهر،یک انتقاد نبود،سرتاپاش نق زنی،تهمت،کینه،اظهار نفرت و غرو لند پیرزنانه و در عین حال کودکانه بود و منو یاد اون رفتار نامعقول مدیر این سایت انداخت که یکجائی،یک عکس در حال اخم رهبر یا مرحوم امام رو توی سایتش گذاشته بود و کلی روضه خوانی کرده بود که اینها اخمویند و لبخند نمیزنند و از اینجور مزخرفات کودکانه و دور از انصاف!
در حالیکه میشود دهها عکس در حال لبخند هم از هرکسی پیدا کرد و نشان داد و اینو فهمید و فهماند که یک شخصیت،مثل همه انسانهای دیگه در مقامات مختلف سخن گفتن ممکنه صورتش حالات مختلفی داشته باشه! یعنی مثلا اگر کسی در مراسم تعزیه است یا در مجلس ختم قوم و خویش خودش هست هم همینجور باید نیش اش رو باز کنه و لبخند بزنه یا قاه قاه بخنده؟!
میخواهم بگویم اینجور رفتارهای متناقض،انتقاد نیست،کینه جوئی و ناجوانمردی و خروج از انصاف هست از امثال شما.
نگاه کنید،مثلا در همین عکس نوریزاد کنار نوریزاده!که من اتچ کردم، اگر کسی این عکس رو بگذاره و بعد زیرش روضه خوانی کنه که نوریزاد دائم اخموست و لبخند بلد نیست و آدم عبوسی است،کار درست و منصفانه ایست و نوریزاد خوشش میاد؟! مسلّما نه! چون یک انسان در حالات مختلف زندگی حالات نفسانی و شکل و شمایل مختلفی داره،یکجا خوشحاله یا در حال شوخی است طبعا می خنده و متبسّمه،یکجا در مجلس عزا یا ختم کسی است طبعا گریان و گرفته است،یکجا در حال سخنرانی و بیان مطلبی جدی و مهم هست طبعا صورتش حال جدی بخود می گیره…اینهارو البته کودکان هم می فهمند…اما مشکل می دونی چیه منوچهر؟! همان که گفتم:1- نفرت و موضع قبلی داشتن نسبت بکسی یا چیزی،2- خودنمائی و خود رو مطرح کردن،یعنی ریاکاری که خیلی عمل زشت و ناهنجاریست.
همین!
نوری زاد گرانمایه
اگر لشکر ابابیل هر کدام تکه ای نان به منقار گرفته بودند لشکری از گرسنگان آفریقا را سیر میکردند.!
ابراهیم گرامی کار الله انتقام گرفتن و نابود کردنه نه سیر کردن و ساختن. و الا یک ایه در مورد کار مفید در قران می آمد!
سلام و درود دوست بزرگوارم
خسته نباشی نیک مرد روزگار صدای در گلو مانده مردم سرزمینم
دیدم در باره سخنرانی فخرالدین حجازی در پیش خمینی نوشته ای:
این جناب فخرالدین حجازی ست که در همان سالهای اولیه ی انقلاب، با الفاظی چنین غلیظ، به مدح و ستایش حضرت خمینی مشغول است. ما نیز ابلهانه، چون وی، جناب خمینی را آسمانی می دانستیم. کاش فخرالدین حجازی تا همین امروز زنده می ماند و نتایج دستپخت های متعصبانه ی حضرت خمینی را بچشم می دید. و می دید که ملایی چون همین خمینی، چگونه در چهار خط نوشته، چندین هزار زندانی را به سینه ی دیوار می سپرد. گر چه من و میلیون ها مردم منگ – ابلهانه – رفتار این ملا در اشغال سفارت آمریکا را، و تباه کردن استعدادهای بی بدیل کشور در جنگی بی خردانه را، و سپردن کارهای دشوار مملکت به آدمهای پخمه را، و عقبگردهای ویرانگر مذهبی وی را دیدیم و دم بر نیاوردیم!
.
جبهه که بودم همین فخرالدین خان لنگ بدست اومد برا سربازهایم سخنرانی اشتباه نکنم تپه چشمه بود با یک شوری و با فریاد ب سربازام میگفت پوتین های شما رو ملائکه ها میبندند فردا دیدم یکی از سربازا بند پوتین نبسته گفتم سعید این چه وضعه گفت جناب سروان منتظرم ملائکه ها ببندند حرفی برا گفتن نداشتم
خلخالی او را احتیاطاً اعدام کرد!!
“بازخوانیِ گزارش اعدام دکتر محمدرضا عاملی تهرانی.”
متخصص بیهوشی، استاد دانشگاه تهران
از سیاستمداران دوره پهلوی
داریوش همایون دلیل اصلی اعدام دکتر عاملی را آگاهیهایِ وی در مورد پرونده سینما رکس میداند.
“دکتر عاملی تهرانی از سوی شریف امامی مامور رسیدگی به این پرونده شد. او اطلاعات زیادی در باره این جنایت جمع کرد. او را در دادگاه انقلاب محکوم کردند، چون میترسیدند که زمانی این اطلاعات درز پیدا کند.
در نتیجه خلخالی احتیاطاً او را اعدام کرد.”
علیرضا نوریزاده از واپسین روزهای دکتر عاملی چنین روایت میکند:
“لباس کارگری به تنش کرده بودند، با جارو و سطلی در دست. آنقدر در همین چند روز لاغر شده بود که نمیشد او را شناخت. موقع ملاقات، دو پاسدار بالای سرِ دکتر ایستاده بودند و وقتی تاثر مرا دیدند، یکی از آنها گفت:
” رفیق به حال اینها متاثر میشوی؟
اینها زالوهایی هستند که خون خلق را مکیدهاند.”
– دکتر نگاهی به آنها کرد و گفت:
“من خون خلق را مکیدهام؟!”
– و بعد بیآنکه اعتنایی به خندهی آنها بکند، گفت:
“خردم کردهاید، فکرش را بکن، با مسلسل مرا میبرند تا توالتها را تمیز کنم. زمینها را بشویم. فکرش را بکن. اینها همه معاود عراقیاند که دارند انتقام شکستهایشان را از ایرانیان میگیرند. باور کن از زندگی خسته شدهام و….”
نتوانستم طاقت بیاورم، بیرون آمدم و ماجرا را به بازرگان گفتم، داریوش فروهر در مورد دکتر عاملی خیلی تلاش کرد، اما دکتر، رازی را با خود داشت که نمیشد حفظش کرد. ساعت یازده شب بود که او را آوردند، آنقدر لاغر شده بود که به زحمت خود را سرِ پا نگاه میداشت.
آن شب شومترین شب زندان قصر بود.
در بازجویی به دکتر عاملی قول داده بودند اگر در دادگاه سخنی از سینما رکس نگوید، حداکثر به دو سال زندان قابل عفو محکوم خواهد شد.
آن شب خیلی از ژنرالها هم بودند. چهرههای سیاسی گذشته را نیز شکسته و ویران شده میتوانستی ببینی.
چهرهی عاملی با همهی ضعف و شکستگی، با همان لبخند جاودانه از دیگران متمایز بود.
خلخالی رییس دادگاه بود. زوارهای بازپرس و منشی و برادر خلیل طهماسبی تروریست فدایی اسلامی و ربانی املشی اعضای دادگاه، هادی غفاری نیز حاضر بود.
ادعانامهای که علیه دکتر عاملی تنظیم شده بود، آنقدر مسخره بود که حتی تماشاچیان دادگاه که اغلب پاسدار و یا از خانواده چریکها بودند خندهشان گرفت.
(اتهامات دروغین: دکتر عاملی تهرانی یکی از عوامل کشتار هفده شهریور، و از افرادی بوده که پایههای رژیم را مستحکمتر کرده و او با فساد اخلاق و ….)
جملات را نمیشنیدم. دکتر مثل سیاوش، پاکیزه و مطهر آماده بود که به میانهی آتش برود.
– برخاست و با شهامتِ تحسین برانگیزی گفت:
“شما مرا محاکمه نمیکنید، بلکه شما دارید ایران را محاکمه میکنید، امروز انسانها را در سینما رکس، زنده به گور کردید و به آتش کشیدید، تا از بوی گوشت سوخته پانصد ایرانی سرمست شوید.”
– دکتر میگفت و میخروشید. چند بار خواستند ساکتش کنند، حتی یک بار خلخالی گفت:
” به جای این حرفها توبه کن، تا محکوم به زندان شوی و در زندانِ ما تبدیل به آدم گردی.”
– دکتر فریاد زد:
” شما مرا آدم کنید؟
مرا که با یزدانم الفت و عشق دارم، آدم کنید؟!”
– ساعت ۲ آرای دادگاه را خواندند. دکتر را به ده سال محکوم کرده بودند. برادرزادهی بازرگان آمده بود که به خلخالی دستور بازرگان را ابلاغ کند.
بازرگان روی کاغذی با عجله نوشته بود:
“حجت الاسلام خلخالی
با موافقت امام هیچکس را تیرباران نکنید و آقای عاملی تهرانی را به سلطنت آباد عودت دهید.”
– صدای تیر بلند شد. همه وحشتزده به طرف حیاط دویدند. دکتر روی زمین افتاده بود و خلخالی با هفت تیری بالای سرش بود.
– یکی از افسرانِ زندانی ساعتی بعد با چشم گریان گفت:
“وقتی دکتر را از دادگاه به سلول باز میگرداندند خلخالی گفته بود:
” توی وزیرهای شاه، تو خیلی خوشتیپ بودی…. ”
– لحظاتی بعد به دستور خلخالی او را به حیاط آورده بودند. میگریستم و راه میرفتم تا سه راه زندان پیاده آمدم، و جملهی دکتر توی گوشم زنگ میزد.
آخرین جملهاش:
” به همسرم و به یارانم بگویید، دیگر به من نیاندیشند، فقط در اندیشه ایران باشند.
– دارایی دکتر عاملی، یک ماشین پیکان و تعدادی کتاب بود و در خانه کرایهای زندگی میکرد.”
۱۸ اردیبهشت ۱۳۵۸؛ دکتر محمدرضا عاملی تهرانی، از بنیانگذاران حزب پان ایرانیست و نویسنده کتابهای ملیگرایی (ناسیونالیسم)، بدست آیتالله خلخالی اعدام گردید.
کانال محمد مهدویفر
@mohammadmahdavifar
تقدیم به دوستان این سایت
.
*هوا سرد است و امّیدی به تابستان فردا نیست*
*چه خورشیدی؟ چه گرمایی؟ نه جانم این خبرها نیست*
*دماوندی که سر تا پا چهل سال است یخ بسته*
*اگر آتش بگیرد هم حریف غول سرما نیست*
*زمستان است و بورانی که سوزش خانمانسوز است*
*جناب شیخ کاری کن که ایران رو به ویرانی است*
*شعار انقلاب ما رفاه و عدل و ایمان بود*
*رفاه و عدل و ایمانی که سهم خانه ی ما نیست*
*نه آرامش،نه آسایش، نه نانی مانده در سفره*
*نه ایمانی به جا مانده نه آب و برق مجانی است!*
*دیار کورش و رستم پر از یک مشت معتاد است*
*اگر هم بابکی مانده، نه خرّمدین، که زنجانی است!*
*عدالت نیست آقا جان،مگر کوری؟ نمیبینی…*
*که دزدِ خانه آزاد است و صاحبخانه زندانی است؟*
*چه اسلامی؟ چه ایمانی؟ جناب شیخ باور کن*
*مسلمانی نه در ریش و نه داغ روی پیشانی است*
*دلت پیش خدا باشد،سرت در دیگ بیت المال؟*
*قضاوت با خودت اما کجای این مسلمانی است؟*
*خودم ناگفته میدانم جسارت کرده ام اما…*
*جناب شیخ کاری کن،شرایط سختْ بحرانی است*
قضاوت با خودت اما کجای این مسلمانی است؟
…..
جناب ناشناس تا افرادی مثل تو به این درک نرسند که آنچه این نامرد مان و حرامیان ////////// انجام داده و می دهند هیچ منافاتی با اسلام ندارد رهایی ایرانیان از این منجلاب اگر نه محال بسیار مشکل خواهد بود! هموطن برخیز از این خواب و جهل 1400 ساله! انچه این تبه کاران و اراذل و اوباش //// در این 40 سال برما زورآور کرده اند درست همان اسلام ناب محمدی ست! هر گروه و فردی که غیر از این باور دارد یا بیگانه با اسلام و باور اسلامی است و یا مزدوری شیاد و فریبنده ای است که می خواهد با تفسیر جدیدی از اراجیف///////////////////// ما را دوباره زیر یوغ خود کشد! هموطن اسلام همین بوده و ////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////
در ملل عقب مانده
آنان که با مشت های گره کرده
انقلاب میکنند
روزی با مشتهای باز گدایی خواهند کرد ..!
جناب نوری زاد استاد گرامی
با بد کسی در افتاده اید
بخود زحمت ندهید
ناندانی کسی را کساد می خواهیدکه عمری به درازای نوح دارد. جهل مذهبی پهنایی به درازای تاریخ دارد
زکریای رازی در اواخر عمر به خاطر اعتقادات ضد مذهبی اش در دادگاه های مذهبی بارها محاکمه شد.
اما نارحت کننده است که بدانید در این محاکمه ها آنقدر کتابهایش بر سرش کوبیده شد که بینایی خود را ازدست داد و نابینا ازدنیا رفت!!
میگویند شاگردانش به او گفتند حکیم شما بدتر از این را معالجه نمودی پس چرا خود را معالجه نمیکنید.
در جواب حکیم گفت:
بینا شوم که چه چیز را ببینم سیاهی جهل ، قدرت فاسد و روزگار بد و سخت مردمان.
گمان کنم همان کور باشم کمتر زجر میکشم
حسنروحانی شکر خورد که گفت حتی اگر بمباران شویم دست از مقاومت بر نمی داریم. او قبل از گفتن اینگونه حرف مفت ها یک نفر – فقط یکنفر – از خانواده های خمینی، خامنه ای، رفسنجانی، خاتمی، ناطق نوری، روحانی ، عارف، باهنر و لاریجانی را نام ببرد که در جنگ هشت ساله ، غیرت دفاع از ایران و توفیق شهادت در راه دفاع از ایران، نصیبش شده باشد
جونم واست بگه آقای نوری زاد که پسر آیت الله می خواست مهندس بشه ولی آیت الله سخت مخالف بود و مایل بود که فرزندش راه او و اجدادش رو ادامه بده!
اصرارپدر وانکار پسر تا اینکه آیت الله فواید عینی وعملی آخوندی را به پسر گفت..بشنوید:
پدر: پسرجان ،کار مال الاغه ،من هشتاد سالمه وعرق پیشانی نمیدانم چیه.
پسرجان سربازی نمیری،مالیات نمیدی،دانشگاه شهریه میدی ولی حوزه شهریه میگیری،جنگ بشه ،سیل بیاد،خشکسالی بیاد برا مافرقی نمیکنه مردم خمس میدن،زکات میدن، نذر میکنن،صدقه میدن و همش کجا میره؟توی شکم نازنین بابات و شرکا
گوشت بشه کیلویی پانصدهزارتومان برای ما چه فرقی میکنه خرج خونه ی ما با امام زمانه..هرچه که لازم باشه ما از پول خمس برمیداریم و هزینه مون باید تامین باشه…مردم به ما احتیاج دارند..برای عروسی..برای عزا..برای زیارت مارا میبرند..خونه برامون میخرن…آبروو احترام داریم….
تو هم که اهل صفایی، میدانی چقدر زن صیغه ای و غیره میتانی داشته باشی؟
تو خونه اندرونی وبیرونی داریم ..زنامون تو اندرونی اند و با ما که آقاییم نمیتونند یک به دو بکنند زیرا ما زود زن دوم میگیریم..حرفی هم بزنند انها را طلاق میدیم تا آقا را اذیت نکنند
پسر:آخه پدر جان ،الان عصر اینترنت و اطلاعات هست و بالاخره مردم از خودشون میپرسند این اخوندها چه نفعی دارن؟
پدر:فکر میکردم زرنگ ترازینها باشی پسرجان،یه سر برو چاه جمکران! تا ببینی مشتی از خروار فایده های اخوند شدن را پسرجان گوش بگیر
فقط و فقط یک چیز رو یادت باشه اگه عاقل شدی و به حوزه رفتی
تمام اون چیزهائی که توی حوزه یاد میگیری فقط و فقط ابزار کار هستن ،یکوقت نکنه باورت بشه که…..!!!!!
پسر:که چی؟ ها؟!!!
تو دیدی آخوند برا امام حسین گریه کنه(مگر برا فیلم بازی کردن )
تو دیدی آخوندی بره مشهد وخودش رو به ضریح طناب کنه و شفا بخواد؟
تو دیدی آخوندی بره چاه جمکران؟
تو دیدی آخوندی صدقه بده؟
خلاصه کلام پسر جان،همش داستان بافی هست و بس.اگر کسی هم فهمید قضیه چیه،رو منبر میگی طرف مرتده و کارش تمومه.
امروز هم که حکومت مال خودمونه وکسی نمیتونه بگه بالای چشمت ابروه..دوکلمه که تو حوزه خواندی میری قاضی میشی…امام جمعه میشی..رئیس جمهور ونماینده میشی ودیگه هم از آخور میخوری وهم از توبره..جنگ هم بشه توفقط برو منبر واز فیض شهادت بگو واز بهشت..خودت که نمیخوای بری جنگ وبجنگی که…فقط دیگران را تشویق کن برن جنگ ثوابش به تو هم میرسه..مگه هشت سال جنگ داشتیم چندتا آخوند کله گنده شهید شدند؟!! پسرم.. کدوم آخوند مسئول تا حالا دیدی شهید بشه…تازه آقازاده های اونا هم میروند خارج درس میخونند با پول دولت وبرمیگردن مدیر ورییس میشند.. وقتی هم بمیریم مستقیم میریم بهشت و حوریان در انتظارمونند….
خلاصه پسره فهمید که پدر بدبیراه نمیگه…..
روز بعد پسر روانه حوزه شد و ما همواره خمس میدیم،زکات میدیم،شفاعت می خواهیم، صدقه میدیم،نذری میدیم و……دست آقا راهم میبوسیم و آقا هم حال میکنه…
اینو میگن زندگی نه زندگی ما بدبختا
راستی چرا دوستان – آقای نوری زاد – سید مرتضی – ارتباط ما ایرانی ها با قبرها ناگسستنی است.!!!
کار ما با قبر است.!
نشاط را ما از قبر میگیریم!
سعادت را ما از قبر میگیریم.!
بار و بندیل تان راببندید، برویم کربلا سر قبر …
از آنجا هم میرویم نجف سر قبر …
بعد میرویم به مدینه سر قبر …
سپس میرویم سوریه سر قبر ..
برمیگردیم به مشهد سر قبر …
میرویم قم سر قبر …
میرویم شیرازسرقبر…
و اینجا همه قبر هست
میرویم سر قبر؛ سر قبر…
اصلا زندگی ما همه در قبر است.!!!!
به همین خاطر آباد ترین جاهای ما گورستان ها هستند.!!!
حتی تورهایمان هم گورستانی است.!!!
بعد از قبر دیگر چه داریم؟!
مسجد.!!!
در حالی كه این مسجد هم در ارتباط با آن قبر ساخته شده
عزیزان، ما آدم های قبرستانی هستیم.!!!
اهل زندگی نیستیم
ما را این گونه بار آورده اند.
این کشورپر از قبراست، هرروز هم گوری به گورهااضافه میشود.!!!
امام زاده پشت امام زاده کشف
وبرآنها بارگاه ساخته و
به امت همیشه درصحنه جهت
پرداخت نذوراتشان تقدیم
می شود.!!!!
پس کاخ ها کو؟
سالن های عظیم نمایش کو؟
سالن های بزرگ موسیقی کو؟
سالن های بزرگ ورزشی چه شد؟
شادی وشادمانی کو؟
و….
آیا هدف ازآفرینش مردم دراین محنتکده رفتن برسرگورهابوده است ؟
دوستان؛
همه ی زندگی ما برای قبر است.!!!
مملکت ما هم شبیه قبر شده؟
حیف ازاین کشورکه گرفتار چنین بلای ویرانگری شد.
عزیزان؛
ایران بزرگ آرمان بزرگ میخواهد!!!!
ما زندگی کردن را نمیدانیم با سکوت مهر تایید بر همه چیز میزنیم.
وچه زيباگفت پروفسور اسماعيل ملک زاده مرودشتی:
نسل مزخرفی بوديم ……!!!!
نسل انتخاب بين بد و بدتر ……!!!!
به ما که رسيد رودخانه ها خشکيد ، جنگل ها سوخت ،
و ابر ها نباريد …..
دل به هر کس داديم ، قبل از ما دل داده بود …..
نسلي هستيم نه به پدرمان رفتيم و نه به مادرمان !!!!!
بلکه به فنا رفتيم …..
نسلی هستيم از بيرون تحريم شديم !!!!!
از داخل فيلتر …..
هم از دزد می ترسيم هم از پليس !!!!! حيف ؛
نسل ديدن و نداشتن ،
خواستن و نتوانستن ،
رفتن و نرسيدن …..
نسل آرزو های که تا آخرش بر دل ماند !!!!!
نسل آهنگ هاي سوزناک …..
نسل طلاق هفتاد درصد …..
نسل فيس بوک از سر بی کسی …..
نسل درد و دل با هر کسی …..
نسل ماندن سر بی راهی …..
نسلی که ناله های همو فقط لايک می کنيم !!!!!
نسل خوابيدن با اس ام اس …..
نسل جمله های کوروش و دکتر شريعتی …..
نسل کادو هاي يواشکی …..
… يادمان باشد وقتي به جهنم رفتيم ،
بگوييم يادش بخير آن دنيا هم جهنمی داشتيم ….!!!!!!
سگ دو زديم براي آغاز راهی که قبل از ما هزاران نفر به آخر خطش رسيده بودند ….!!!!!!
تنها نسلی هستيم که هرگز نخواهيم گفت جوانی کجایی !!!
بردیا می دونی چرا؟! چون بالاخره هرچه هم توی این دنیا ول بگردی و کیف کنی و عیش و نوش کنی،آخر سر،سر و کارت با قبره! بهش فکر کردی؟!
بله،قبر و دنبال اون چیزهایی که انبیاء وعده دادند و البته از جانب امثال تو مورد تمسخر قرار گرفتند،ولی خوب اینها حقّه! و عاقبت هم،همه باهاش سر و کار دارند از جمله تو!
مرگ رو هم در روایات ازش تعبیر کرده اند به “هادم اللّذات”یعنی چیزی که بالاخره “لذّات”این دنیا رو که برای اهل دنیا هدفه،نابود خواهد کرد! اونوقت این بدنت که مایه لذات دنیا بود،میشه یک لاشه متعفّن…اما خوب حقیقت انسانی تو همون “توئی توست”که باقی است…
اونوقت هرچه در اون جوهره انسانی خودت کسب کردی باهاته! یعنی خدا چیزی از بیرون بتو یا هر انسانی تحمیل نمیکنه.
مجازات و جهنم و بهشت و ثواب و عقاب هم همون هایی است از کارها و ملکات و اخلاق که اینجا کسب کردی و با مرگ با خودت به جهان دیگر بردی!
یعنی بتعبیر قرآن،جزای انسان همون خود عمل انسان است..این در دهها آیه وحی وارد شده که میتونم نشونت بدم و عرفاء و اولیاء از اون به “تجسّم اعمال”تعبیر کرده اند…
این است که گفته اند:این سخن های چو مار و کژدمت —– مار و کژدم گردد و گیرد دُمت! …یعنی در برزخ و در معاد جسمانی و روحانی انسان…
حرف زیاده…اما البته گوش انسان باید باز باشه،و سخن انبیاء صادق رو بشنوه…گوش هم البته یعنی “گوش دل” نه این گوش و پرده صماخ که امواج و ارتعاشات در هوا رو جذب میکنه…در طول تاریخ هم همیشه اینجور تمسخرها به انبیاء بوده و مسخره کنندگان هم البته رفتند و دفن شدند و حالا گرفتار عواقب گفتار و رفتارشون هستند…
حرف مرا گوش کن باده جان نوش کن —— بیخود و بیهوش کن خاطر هشیار را.
اگر حقایق معنی به گوش جان شنوی —— حدیث بیلب و گفتار بیزبان شنوی
همین!
راستی چرا دوستان – آقای نوری زاد – سید مرتضی – ارتباط ما ایرانی ها با قبرها ناگسستنی است.!!!
کار ما با قبر است.!
نشاط را ما از قبر میگیریم!
سعادت را ما از قبر میگیریم.!
بار و بندیل تان راببندید، برویم کربلا سر قبر …
از آنجا هم میرویم نجف سر قبر …
بعد میرویم به مدینه سر قبر …
سپس میرویم سوریه سر قبر ..
برمیگردیم به مشهد سر قبر …
میرویم قم سر قبر …
میرویم شیرازسرقبر…
و اینجا همه قبر هست
میرویم سر قبر؛ سر قبر…
اصلا زندگی ما همه در قبر است.!!!!
به همین خاطر آباد ترین جاهای ما گورستان ها هستند.!!!
حتی تورهایمان هم گورستانی است.!!!
بعد از قبر دیگر چه داریم؟!
مسجد.!!!
در حالی كه این مسجد هم در ارتباط با آن قبر ساخته شده
عزیزان، ما آدم های قبرستانی هستیم.!!!
اهل زندگی نیستیم
ما را این گونه بار آورده اند.
این کشورپر از قبراست، هرروز هم گوری به گورهااضافه میشود.!!!
امام زاده پشت امام زاده کشف
وبرآنها بارگاه ساخته و
به امت همیشه درصحنه جهت
پرداخت نذوراتشان تقدیم
می شود.!!!!
پس کاخ ها کو؟
سالن های عظیم نمایش کو؟
سالن های بزرگ موسیقی کو؟
سالن های بزرگ ورزشی چه شد؟
شادی وشادمانی کو؟
و….
آیا هدف ازآفرینش مردم دراین محنتکده رفتن برسرگورهابوده است ؟
دوستان؛
همه ی زندگی ما برای قبر است.!!!
مملکت ما هم شبیه قبر شده؟
حیف ازاین کشورکه گرفتار چنین بلای ویرانگری شد.
عزیزان؛
ایران بزرگ آرمان بزرگ میخواهد!!!!
ما زندگی کردن را نمیدانیم با سکوت مهر تایید بر همه چیز میزنیم.
وچه زيباگفت پروفسور اسماعيل ملک زاده مرودشتی:
نسل مزخرفی بوديم ……!!!!
نسل انتخاب بين بد و بدتر ……!!!!
به ما که رسيد رودخانه ها خشکيد ، جنگل ها سوخت ،
و ابر ها نباريد …..
دل به هر کس داديم ، قبل از ما دل داده بود …..
نسلي هستيم نه به پدرمان رفتيم و نه به مادرمان !!!!!
بلکه به فنا رفتيم …..
نسلی هستيم از بيرون تحريم شديم !!!!!
از داخل فيلتر …..
هم از دزد می ترسيم هم از پليس !!!!! حيف ؛
نسل ديدن و نداشتن ،
خواستن و نتوانستن ،
رفتن و نرسيدن …..
نسل آرزو های که تا آخرش بر دل ماند !!!!!
نسل آهنگ هاي سوزناک …..
نسل طلاق هفتاد درصد …..
نسل فيس بوک از سر بی کسی …..
نسل درد و دل با هر کسی …..
نسل ماندن سر بی راهی …..
نسلی که ناله های همو فقط لايک می کنيم !!!!!
نسل خوابيدن با اس ام اس …..
نسل جمله های کوروش و دکتر شريعتی …..
نسل کادو هاي يواشکی …..
… يادمان باشد وقتي به جهنم رفتيم ،
بگوييم يادش بخير آن دنيا هم جهنمی داشتيم ….!!!!!!
سگ دو زديم براي آغاز راهی که قبل از ما هزاران نفر به آخر خطش رسيده بودند ….!!!!!!
تنها نسلی هستيم که هرگز نخواهيم گفت جوانی کجایی !!!
استاد نوری زاد عزیز
برای شروع
معتقدم علیرغم برسمیت نشناختن رهبر ودیگر ارگانهای حکومتی
نامه ای جامع ومتین وحقوقی تهیه ودرخواستهایی وپیشنهاداتی به انضمام انتقادات مطرح
وپس از امضاء اولیه آن توسط شما،طبرزدی،دکتر ملکی،نسرین ستوده،قاسم شعله سعدی،نرگس محمدی،مهدویفر،هاشم خواستار،عباس واحدیان،قدیانی
ووووترجیحا همه در داخل کشورباشند
یعنی کسانیکه از جانشان مایه گذاشته ودر طول این سالها آزادی خواهی ووطن پرستی و حب مردم ودلسوزی آنها برای همه روشن شده ودرد کشیده وزندان رفته هستند امضا
وسپس در معرض امضای
دانشگاهیان،فرهنگیان،کارگران،بازنشتگان،
دانشجویان وووسایر اقشار مردمی که از وضعیت فعلی به ستوه آمده ودیگر تحمل چنین وضعیت فلاکت باری را ندارند
رسانده شود
پس از آنکه امضاها به حد قابل قبولی رسید واقشار مختلف از این تلاش جدید آگاه شدند
نامه به رهبر وارگانهای تصمیم گیری ارسال شود.مهم جواب ایشان نیست که از قبل قابل پیش بینی میباشد
مهم آنستکه چه بخواهید وچه نخواهید
مردم منتظر یک رهبریت برای برخواستن هستند
که به این وسیله مردم شناخت بیشتری از مبارزان واقعی خود کسب ونسبت به مطالبات خود شجاعانه تر وخردمندانه تر
وهمچنین در یک مسیر درست واصولی که از آن به بعد بوسیله رهبران مردمی ترسیم خواهد شد گام بر خواهند داشت.
بهرحال مردم منتظر ارائه راهکار توسط جمع شما عزیزان میباشند.امیدوارم موفق باشید
البته میدانم که این متن خام است که بایستی بوسیله نشست شما عزیزان پخته تا فراگیرشود
شخصی در کاباره میمیرد
و شخصی دیگر در مسجد
شاید اولی برای نصیحت داخل رفته باشد
و دومی برای دزدیدن کفشها …
پس انسانها را به میل خود قضاوت نکنیم
دوستان سایت نوری زاد
این بابا را می شناسید؟
فکر می کنید چند سالشه؟
چرا در وسط سفره اسلام یه همچه پسربچه هایی پرورش پیدا می کنند؟
«علیرضا زیبا حالت منفرد» که در خارج از کشور، به «بابک زنجانی» برای دور زدن تحریمها کمک میکرده تا اموال کشور را به تاراج ببرند، به «جعبه سیاه» پرونده بابک زنجانی مشهور شده است!!
▪️مقایسهی تصاویر پیش از بازداشت با تصاویر دادگاه نشان میدهد پیش از بازداشت جای هیچگونه مهر بر پیشانی او نیست و انگشتر عقیق یمن نیز به دست نکرده، اما در دادگاه انگشتر عقیق به دست کرده و جای سوختگی را بر پیشانیاش نهاده تا از این طریق بتواند تخفیفی برای دزدیهایش از #اسلام_خامنهای
نوشته ای از خانم دکتر صدیقه وسمقی
عنوان: آوازخوانی زنان منع شرعی ندارد.
✳️ زمان: خرداد ۱۳۹۸
موسیقی، این هنر لطیف و جاری در زندگی انسان، دهه هاست که برای ابراز خویش و حضور آرام در زندگی مردم، با مخالفان بی هنر خویش دست و پنجه نرم می کند. این همه ناسازگاری و ترشرویی با این هنر آرام بخش جز از طبع خشن و ناآشنا با لطافت برنمی خیزد.
این همه پول و تریبون چهار دهه در دست مخالفان موسیقی بود و جز التهاب و بحران و خشونت و سختی نیافریدند. اهالی موسیقی اما هرگونه که توانسته اند از این هنر نگهداری و مردم نیز به قدر بضاعت خویش با آنان همراهی و با موسیقی مهربانی کرده اند و این مهربانی و رابطه ی محبت آمیز با موسیقی را در کوی و برزن به نمایش گذاشته اند.
قرن هاست که ادعای ناخوشایند حرمت موسیقی را همه جا جار زده اند، اما کمتر کسی از این سخن تاثیر پذیرفته و آن را باور کرده است. مخالفان موسیقی که از تلاش های خود طرفی نبستند و نتوانستند موسیقی را از زندگی جدا کنند، تلاش دیگری را آغاز کردند و آن جدا کردن نیمی از انسانها، یعنی زنان، از موسیقی است. مخالفان افراطی نه فقط با آواز خواندن زنان، بلکه با نواختن آلات موسیقی توسط زنان در حضور مردم نیز مخالفت کرده اند، اما اگر از آنان پرسیده شود به راستی چرا نواختن موسیقی توسط زنان ناپسند است و یا چرا آواز خواندن زنان مجاز نیست، پاسخی قانع کننده و مستظهر به دلیل عقلی و شرعی از آنان نخواهیم شنید. پاسخ آنان مبتنی است بر تبعیضاتی که ساخته و پرداخته ی خود آنان است، تبعیضاتی که دین را جنسیتی کرده، حلال و حرام را جنسیتی کرده، قانون را جنسیتی کرده و خدا را طرفدار تبعیض علیه بندگان خود معرفی کرده است. آیا آواز خواندن مردان، حلال و فاقد مفسده، و آوازخوانی زنان حرام و موجب مفسده است؟ پاسخ مثبت به این پرسش، ادعایی است که بر تشخیص معیوب و نادرست استوار شده است، تشخیصی که نه نگاهی ارزنده و معقول به دین دارد و نه به زن و هنر. نگاهی که نه فقط با نگاه اهل فن و اندیشمندان و نخبگان، بلکه با نگاه عامه ی مردم نیز فاصله ی زیادی دارد.
اخیرا کودکانی در مدرسه ای با یک موسیقی رقصیدند و شادمانی کردند و فریاد مسؤلان از هر گوشه ای از این کار پیش پا افتاده به هوا خاست؛ و یا زنی در ابیانه آواز خواند و حاضران با او همراهی و هم نوایی کردند و کار به مداخله ی دادستانی کشید.
تدبّر و تفکّر و تعمّق از جامعه ی مسؤلان و مدیران و سیاست مداران ما رخت بربسته است و الاّ به جای پرداختن به این امور عادی و اجتناب ناپذیر، به وظایف خویش عمل می کردند.
صدیقه وسمقی
دکترای فقه
✳️ @DrVasmaghi
مهاجرانی
مثال درستی است از یک واداده مذهبی
یکی که چشم امید داره گندکاری هاشو یکی از بیت رهبری پیدا بشه براش حل کنه
اقای خامنه ای
تاریخ در مورد تو داوری سختی خواهد داشت
حشمت اله طبرزدی
✅علی خامنه ای که دارای قدرت مطلقه در رژیم اسلامی حاکم است، در اخرین اظهارات متناقض و بحث بر انگیز خود از دانشجویان طرفدار خود خواست که انتقادات خود را با لحن تند ،علیه یک مجوعه طرح نکنند که انها نتوانند بهانه به دست بیاورند
و دانشجویان را در دستگاه قضایی محکوم کنند!
ایشان از یکسو و با این اعتراف اشکار که انتقاد دانشجویان موجب میشود در دستگاه قضایی محکوم شوند ،عملا تبلیغات دروغ چهل ساله ی حکومت مبنی بر اینکه زندانی سیاسی نداشته و هیچکس را به صرف ابراز عقیده و نظر مورد تعقیب قرار نمی دهند را نقش بر اب کرد.
زیرا رژیم ریاکار ولایت فقیه همواره زندانیان سیاسی را امنیتی خطاب کرده و تلاش نموده است افکار عمومی را فریب بدهد.
از دیگر سو ، خامنه ای با این اظهار نظر متناقض خود تلاش کرد تا چنین وانمود کند که او در سیاست ها و اقدامات دستگاه قضایی نقشی ندارد و مثلا دانشجویان منتقد را از افتادن در دام ، پرونده سازی های دستگاههای حکومتی ، علیه منتقدین با تغییر لحن انتقادی خود، بر حذر داشته است!؟
این سیاست به سیاست ،رفیق دزد و شریک غافله، معروف شده است.
گویا خامنه ای فراموش کرده است مدت ۳۰ سال است که رییس قوه ی قضاییه را خودش میگمارد و دستگاه امنیتی-قضایی موسوم به دادگاه انقلاب ، تحت امر خودش و مجتبا، به قلع و قمع مخالفین و منتقدین مشغول هستند. هزاران دانشجو،روزنامه نگار،فعال حقوق بشری و مدنی و فعالان حقوق زنان، کودکان، کارگران، فرهنگیان و دگر باشان مذهبی و جنسیتی، قومی و فعالان سیاسی توسط همین دستگاه مخوف سرکوبگر به شکنجه گاهها فرستاده شده و من از سال ۷۳ تا ۹۵ در شکنجه گاهها و زندانها، خود از نزدیک شاهد بوده ام که چندین تن از انها نیز زیر شکنجه جان داده اند.
خامنه ای که به رهبر غیر مسئول یا غیر پاسخگو معروف است که طی ۳۰ سال حکومت بلامنازع خود، حتا یکبار به روزنامه نگاران اجازه نداده از او در باره ی اقدامات یکه تازانه اش ، پرسش کنند،تا چه رسد که در برابر نهاد دیگری پاسخگو باشد یا هیچگاه در معرض رای ازاد مردم قرار گرفته باشد، در حالی در بین دانشجویان طرفدار خود ، ژست ازادیخواهانه میگیرد که رهبر خشن ترین حکومت ایدئولوژیک است و از طریق ماشین پلیسی خود ، همواره منتقدین و مخالفین را سرکوب کرده است. او که در کار شورای شهر تهران دخالت کرده و اجازه نداد یک خیابان را به نام استاد شجریان نامگذاری کنند، اما ریاکارانه مدعی میشود در تصویب برجام، نقشی نداشته و گماشتگان او در پست رییس دولت و وزارت خارجه ، به دستورات او عمل نکرده و او نمی توانسته است بپرد وسط میدان و علیه برجام ساز مخالف بزند!؟
گویا سرکوب یک ملت یا جلوگیری از نامگذاری یک خیابان یا دستور به برخورد با یک معلم ولایی اما بیمار جنسی ، در حیطه ی ولایت مطلقه است که با امر و نهی ایشان انجام میشود اما پیشگیری از تصویب برجام، در حیطه ی اختیارات او نیست که در این مورد،امکان امر و نهی نداشته است!
خطاب به ایشان میگویم؛ اقای خامنه ای جنابعالی ان روحانی مثلا انقلابی دهه ی پنجاه نیستی که برای دانشجویان رهنمود و برنامه بدهی و بخواهی از موضع اپوزسیونی برخورد کنی، تو اینک و بیش از ۴۰ سال است که در موضع یک حاکم سرکوبگر و از نوع بدترین ان هستی ، اما ریاکارانه و با پر رویی هر چه تمام،از زیر بار مسئولیت پذیری شانه خالی کرده و بر گردن گماشتگان خود می اندازی. ریاکاری سیاسی و زور گویی ات در برابر ملت با سو استفاده از کیسه ی پر از زر که متعلق به ملت است، تو را به نماد حکومت زر،زور، و ،تزویر، تبدیل کرده است. افکار عمومی،ملت و تاریخ در باره ی تو قضاوت سختی خواهد داشت.
چگونه پرزیدنت ترامپ، تهران را «بدون جنگ» میخواهد؟
حالا این ترامپ زبل نقشه دارد که از راه دمشق به تهران برود؟ ظاهرا حالا که او از در پشتی ایران به تنگه هرمز راه پیدا کرده و ناوگان خود را در حول و حوش خلیج فارس جاانداخته و نفس رژیم را گرفته، بعید نیست که با چند توییت خصمانه، شرایط بازی جدید را هم دیکته کند!
او میتواند با حرکت گامبی سوری و حذف بشار اسد، طفل شیرین لنگ دراز پوتین و آقا، آنها را یکجا آچمز کرده و موازنه قدرت در منطقه را به سود آمریکا تغییر دهد! سپس با اتمام پروژه عقب رانی اختاپوس سبز با دکترین 4H، با یک خیزش مردمی، خود تهران را فتح کند…
ترامپ فعلا مرحله بازگشت به اسلامستان استراتژیکی را از طریق عراق و حیاط پشتی ایران، با تردیدی تاکتیکی انجام داده و با یک ضدحمله نرم، امنیت سه گلوگاه استراتژیکی یعنی کانال سوئز (داریوش*) ، آبراهه عدن و تنگه هرمز را تامین کرد!
و حال مانده پروژه سه مرحلهای فتح تهران!
* سنگنبشته کنار آبراه داریوش: «منم داریوش، شاه شاهان… پسر ویشتاسب هخامنشی… این آبراه کنده شد چنانکه فرمان دادم…»
جناب نوری زاد
نمی دانم از این آمار (ایران بریفینک) خبر دارید یا نه؟؟؟؟
حقوق یک سرهنگ بازنشسته ارتش ۴ میلیون و ۷۰۰ هزار تومان و سرتیپ دو بازنشسته ارتش ۵ میلیون و ۳۰۰ هزار تومان است این در حالی است که یک سرهنگ فنی نیروی هوایی ارتش (افسر ارشد شاغل) ۷ میلیون و ۶۴۰ هزار تومان دریافتی دارد.
هماکنون طبق گفته معاون ارکان #ستادکل_نیروهای_مسلح ایران تا پایان آذر ۱۳۹۷ تعداد بازنشستگان و مستمریبگیران نیروهای مسلح ۹۵۳ هزار نفر بوده است.
با توجه به خط فقر برابر ۶ میلیون و ۵۰۰ هزارتومانی بهطور متوسط ۸۵ درصد خانوادههای ایرانی زیرخط فقر قرار دارند.
.
اونانی که بازنشستگی شود زیر سه میلیونه چی؟
آمریکا غلط بکنداگر بتواند به سرعت خودمان ایران را ویران کند!!
وای به حال ملتی که نداند بزنگاه آرامشش کجاست و وای به حال ملتی که خوب و بدخود را تشخیص ندهد!
گرانی های مرد افکن اخیر ایران ناشی از دو علت است:
▪️ اول بی تدبیری و ناتوانی دولت در مبارزه با مفسدین و ناتوانی در جلوگیری از رانتخواری بسیاری از نورچشمی ها و ژن های خوب…
▪️دوم حرص و ولع بسیاری از مردم که برای سود بیشتر دست به هر کاری می زنند و بازار ایران را به لجن کشیدند…
به حدی مردم برای یک ریال و یک دلار سود بیشتر از سر و کول هم بالا می روند که حتی نه فقرا بلکه بسیاری از متمولین مملکت ما حاضرند یک کلیه خود را بفروشند تا سود بیشتر به کف آرند.
از صف دلار به صف سکه از خرید خودرو به طلا از سفیدی پنبه تا سیاهی قیر از پوشک تا پوشاک از نمک تا نمد از فلفل تا عسل نه شیرین و نه تلخ ونه شور و نه تند می کنیم فقط میخریم و می خریم !
شبیه داستان فروش پیاز شهر عکه در بازار شهر مکه اگر کسی شایعه کند که معامله فضولات گنجشک ثواب دنیوی و اخروی دارد، بعضی ها از این مردم بزرگوار پول پرست، منزل خود را انبار فضله گنجشک می کنند!
چه بلایی برسر خودمان آورده ایم؟همین حرص و ولع های افسار گسیخته، باعث بی سامانی اقتصاد فلاکت زده است، هنوز هم می گوییم مرگ بر آمریکا (اما آمریکا غلط بکند اگر بتواند به این سرعت و به این راحتی ایران را ویران کند!)
آمریکا 40سال نتوانسته ما را زمین گیر کند اما خودمان در 6 ماه ایران را ویران کردیم !
ای کاش عقل مدیریت بحران را از مردم ژاپن می آموختیم ، ای کاش مبارزه با بازار بیمار را از کفار یاد می گرفتیم ،که آنها نان دهان خود را می دهند تا یک سگ را از مرگ نجات دهند و ما نان از دهان هم می ربائیم تا برای روزگاری که معلوم نیست زنده می مانیم یا نه در انبار منازلمان احتکار کنیم !
به راستی برای مبارزه با گرانفروشی اگر چندروز کالای غیر ضروری و تجملاتی نخریم چه می شود؟ اگر چند روز قید سود بنیان برانداز سکه و دلار و طلا رابزنیم چه می شود؟
ترک ها برای نجات کشور دلار می سوزانند و ما خود را می سوزانیم تا به دلار برسیم ! آیا کسی به فکر آبروی بر باد رفته ایران هست؟
همه با تأسی به یک تز غلط تحمیلی که می گویند چون مردم امیدی به مسئولان ندارند خرید می کنند برای روز مبادا !
چه روزی مباداتر از امروز است !؟
پس تدبیر خودمان چه شده چرا صبح تا غروب خودمان باعث خرابی زندگی خودمان می شویم ؟
انگور و خیار و گوجه اگر نخریم آیا در مغازه ها خراب نمی شوند؟
فقط دو روز نخریم تا مغازه دار و باغدار و بنکدار فرصت طلب، از ترس خراب شدن مطاعشان دست از گرانفروشی بردارند !
آمریکا ما را تحریم کرده، ما خرید اضافی را تحریم کنیم !
بعضی ها را نه اسلام توانست آدم کند نه انقلاب و نه فرهنگ ایران ! (البته اگر حرص دنیا طلبی از فرهنگ ایران چیزی باقی گذاشته باشد)
راه مبارزه با گران فروشی نخریدن است نه زیاد خریدن !
آیا آمریکا شیر و پوشک و چسب و ایزی لایف و رنگ و دارو و آجر و آهن و سیمان و خودرو و صدها هزار قلم کالا را گران کرده؟
مگر به گفته وزیر نفت پتروشیمی ها تولید نمی کنند آیا ایادی استکبار، قیمت پلاستیک و لیوان یکبار مصرف را چند برابر کرده اند؟
آیا اسرائیل قیمت گوشت و مرغ را در ایران به اوج رسانده؟
همه معترض گرانی هستیم اما عقلمان را آکبند رها کرده ایم و برای خودرویی که نه قیمتش معلوم است نه تاریخ تحویلش مشخص و نه نوع آن معلوم است صف می بندیم، برای خرید چیزی که نمی دانیم چیست، میلیونها تومان پول واریز می کنیم !
دنیا از عقل ما سر در گریبان است! کدام ملت چنین کاری می کند که ما می کنیم؟
پول خرید کل کارخانه بنز و ب ام و را در چند دقیقه به دست دولتمردانی دادیم که نمی دانند با آن چه کنند! با این پول می توانیم بزرگترین کارخانه های خودرو سازی مطرح دنیا را بخریم و سهام آن را به نام مردم کرده و به جای پراید زهوار در رفته و در پیتی آشغال ، ملت محترمی که قدر خودش را نمی داند را بنز سوار کنیم !
هیچ ملتی در دنیا جنس ندیده معامله نمی کنند بجز ملت با فرهنگ و با تمدن و با غیرت و تاریخ ساز ایران ! انصاف و وجدان به سرعت باد از ایران رخت بر بسته !
خودمان بازار را به هم ریختیم و زندانها پر از زندانی سکه های مهریه شده، جوانان مجرد از ترس طلای سر به فلک کشیده جرأت فکر ازدواج را هم ندارند.
دختران بی جهیزیه به خاطر گرانی اثاث جهیزیه برای همیشه سوگلی خانه پدر خواهند ماند…
و این است سرنوشت ملتی که سودای سر را با سودای شکم معامله می کند و سرنوشت خود را با حرص و ولع رقم می زند .
ریشه «کشتیم که کشتیم…» کجاست؟
چند روز قبل تصادف مرگباری در اصفهان رخ داد که جنجالهای زیادی را در پی داشت. هرسال به طور میانگین 17 هزار نفر در تصادفهای رانندگی جان خود را از دست میدهند؛ اما حادثه اصفهان به دلیل ابعادی که داشت، سروصدای زیادی را در رسانهها و شبکههای اجتماعی به پا کرد.
به گزارش «شبکه بیان» پنجشنبه هفته گذشته خیابان «کارگر» اصفهان صحنه حادثه دردناکی بود؛ حادثهای که در آن یک جوان 21 ساله به نام «فرهاد طاهریان» جان خود را از دست داد و خانوادهاش را داغدار کرد. در این حادثه دو پورشه چندمیلیاردی با هم کورس میگذارند و با سرعت بسیار بالا با یک پژو 206 و دو پراید تصادف میکنند.
فیلمی از صحنه پس از حادثه در فضای مجازی منتشر شده که صدای دختری جوان در آن به گوش میرسد که میگوید: «آقا ميفهمين؟ این ماشین کلی پولشه كجا میخواین ببرینش!» او در ادامه، این جمله جنجالبرانگیز را به زبان میآورد: «کشتیم که کشتیم، دیهاش رو میدیم.»
این فیلم با سرعت زیاد در شبکههای اجتماعی دستبهدست شد و موجی از خشم را بین مردم ایجاد کرد. برخی میگویند پورشههای چندمیلیاردی در این تصادف خود نشاندهنده طبقه اجتماعی این دختر است و به همین دلیل او به خودش اجازه میدهد بگوید «کشتیم که کشتیم دیهاش رو میدیم.»
اما پرسش مهم این است که چه میشود یک انسان به دور از کوچکترین احساس همنوع دوستی، جان یک انسان دیگر را مانند کالایی قابل خریداری میبیند. شاید بتوان این تصادف دردناک را نماد بیماری جامعه ایران دانست. یکی با پورشه گرانقیمت که در آسایش، رفاه و ایمنی زندگی میکند و دیگری با پراید که در فقر و تبعیض روزگار میگذراند و به طور مرتب مورد تحقیر اولی قرار میگیرد.
این بیماری خطرناک حاصل حکومتی رانتیر است که ساخت طبقاتی جامعه را به هم ریخته و با قوانین تبعیضآمیز و حاکم کردن رابطه به جای ضابطه در دستگاه خود، طبقه نوکیسه و تازه به دوران رسیده را به وجود آورده است.
این تازه به دوران رسیدهها را میتوان در خیابانهای «مرداویج»، «سعادتآباد»، «فرایبورگ» و «جلفا»ی اصفهان مشاهده کرده که با خودروهای گرانقیمت خود پُز ثروتمندی میدهند و خشم مردم نسبت به اوضاع کنونی کشور دوچندان میکنند.
مسئله قابلتأمل اینکه تمام دستگاههای بوروکراتیک حکومت حامی این قشر زالوصفت هستند. جواب پلیس به افراد خسارتدیده در تصادف خیابان کارگر اصفهان این گفته را ثابت میکند؛ بر اساس صحبتهای شاهدان عینی پلیس به این افراد گفته «بهتر است پیگیری نکنید و با خاطی به توافق برسید.»
شاید همین حمایتهای قانونی و فراقانونی بیچونوچرای حکومت از نوکیسههاست که آن دختر به خودش جرئت میدهد، بگوید کشتیم که کشتیم دیهاش را میدهیم. هرچه هست، پشت این افراد به حکومت گرم است؛ حکومتی که دونپایهترین افراد را به ژنهای خوب تبدیل و با رهیافت «سرمایهداری دولتی»، جامعه را به دو شقه انسانهای اشرافی و مخلوقات بیارزش تقسیم میکند.
تصادف خیابان کارگر را نمیتوان یک حادثه عادی ترافیکی تلقی کرد، حادثهای بود که حاصل اَتش مصرف تظاهری و خواستههای خارج از عرف یک اجتماع کوچک نوکیسه است؛ اجتماعی که دغدغهاش کورس گذاشتن با پورشههای گرانقیمت است، حتی به قیمت لهولورده کردن جوانی که هنوز حتی به یکی از آرزوهایش هم نرسیده بود.@Bayanmedianetwork
نوری زاد گرامی
چرا هر چه از سوی آخوند بروز میکند و فتواها و قوانين و دستوراتی که توسط ملاها صادر میگردد تا اين حد مستهجن و غير منطقی است؟
چرا فشرده و چکيده تمام رسالات و توضيح المسائلها و کتب فقهی و عقيدتیشان يا تشابه کاملی به چاه متعفن و گندابی چون مستراح دارد و يا آن که عاقبت به خزينهای مملو از منی منتهی میگردد؟
چرا در ديدگاه آخوند و ملا آنجایی که حرف از آدمهاست فقط تصويری از دبر و فرج و ذکر نقش میبندد و جایی هم که حرف از عدالت رانده شده باز هم تراوشات مغزهای پوسيده آنها عمدتاً در محور شکستن دبر، کشيدن خصيه، بريدن يک طرف يا هر دو طرف فرج و مقعد و يا بريدن ذکر از بيخ يا حشفه میچرخد؟
چرا در قضاوتشان زن نصف مرد حق خونبها دارد و يا نصف برادر و يا يک هشتم از شوهر ارث میبرد؟
چرا زنان که تقريباً نيمی از نيروی فعال جامعه را تشکيل میدهند، در حد عروسکهای سکس يا وسيله شهوترانی اين هرزهها قلمداد میشوند تا جایی که اگر به دليل يک فعل و انفعال طبيعی و قانون خلقتشان، مدتی کوتاه در دوران قاعدگی يا پريود خويش قادر به برآوردن نيازهای شهوانی مردان نباشند، مردان مجازند که با همسر خويش عمل لواط را انجام دهند بدون آن که مرتکب خطا شده و کفاره و مجازات و جزيهای به آنها تعلق گيرد؟
چرا طب از نظرشان فقط تنقيه کردن و يا گذاشتن پنبه آغشته به روغن بنفشه بر مقعد محسوب میگردد که برای همين عمل نيز اگر با دست ممکن باشد نبایست نگاه کرد و يا اگر با نگاه کردن ممکن باشد نبایست دست زد و اگر هر دو عمل دست زدن و نگاه کردن اجباری باشد، بايست آینهای در مقابل عورت قرار داد و در آینه نگاه کرد؟
قرنها شيخ و آخوند و ملا و روضه خوان و رمال و جنگير و کلاهبردارانی از اين دست با آنها رشد کرده و به اين مزخرفات اعتقاد و باوری نامتعارف پيدا کردهاند و در آرزوی آن به سر میبردند که اين لاطائلات و مزخرفات را در شکل دولتی يا حکومتی اسلامی نشر و گسترش دهند و با اتکاء به اين مطالب مستهجن و مربوط به دوران ماقبلِ تاريخ بشريت به زمامداری حکومت الله برسند!
پاسخ به تمامی و يا اکثر اين سرخوردگیها و شیادیهای شرمآور در يک کلمه خلاصه میگردد و آن دين و مذهب است که مبنای اين دين و مذهب کتابی است آسمانی به اسم قرآن
..دوست روزگار دهشتناک دانش آموزی سال شصت سه بوده….
…
کژراهه زنده یاد احسان طبری راکه در شرایط زندان و سن پیری مجبور شده بود آن را بنویسد دستش بود!…
……
گفت :
تنها ملتی هستیم که مجبور شده ایم علیه خود و کشور و منافع خود انقلاب کنیم.. !..تعجب نکن !..ما برای آزادی کاری نکرده ایم !… دروغ گفته ایم..
خود را ضد امپریالیسم معرفی کردیم ..و شرمنده دست کمک به سویش دراز کردیم البته با دور زدن! ..و کمکمان نیز کرد!… حداقل ازچنگ فشارهای زندان و در عقوبت علیه خود ..در پناه آوردن به او ..ما را پذیرفت !. البته آقا زادگان پولدار را نیز پذیرفت !…سراغ حقوق بشر را که گرفتیم, در چین و روسیه و کره شمالی .آن را نه جستیم !..اما عفو بین المللی که حتی ظاهرا نیز برایمان گریست در همان ام القرای نظام سرمایداری بود!… بیاد بیاوریم که وقتی بعد از کودتای بیست هشت مرداد ..از چنگ اعدامهای دسته جمعی نیز پدران ما را نیز امان دادند !! اما وقتی به اردوگاه شرق پناهنده شدند!.توسط رفیق استالین ضد امپریالیزم، پشت دیوارهای مرگ مسکو تیربارانشان کردند .آنها را در سیبری به اسارت بردند و یخ زده دفن کردند !…آرام .آرام به آلمان شرقی خزیدند باز هم طلبکار با مشتهای گره کرده ! .. زیر دیوار رفیق استالینی که کشوری چون آلمان را به دو تکه تقسیم فرموده بود ! .زیر آن دیوار سورخی ایجاد شده بود که نیمه جان از آن تونل وحشت به آلمان غربی و باز به مهد امپریالیزم، خودشان را رسانده و باز شعار مرگ بر سرمایداری را تکرار کردند! ، در خیابانهای واشنگتن! آزادی سرمایهداری برای آنها امنیت درست کرد..تا دوباره سرفوش را حواله آنها کنند..! ..به راستی این آزادی چه نعمت بزرگی بوده !
.و باز هم متوجه نشدند که آزادی چیست !
…..
می دانید ما در شناخت دشمن چشمان کوری داشته ایم !….گوش کر و ادعای زیاد !..دوستانی را که هرکجای انتخاب کردیم ..چهارتا اوردنگی را ازشان نصیبمان گردید!..و باز به دشمن فرضی و مجهول تاخته ایم.. !
ما تنها ملت و روشنفکری هستیم ..که علیه خود و سرزمین خود و تاریخ مظلوم خود انقلاب کرده ایم!…تا جایی که ..ملایی بگوید دندتان نرم!..اصلا مدیون این هستید که در سایه انقلاب …زن و بچه شما ایمن هستند ! ..فکرش را بکنید در سرزمین آبا و اجدادی خود!!..
گفت : اموالتان محفوظ ..و اگر شورش را در آورید ..آن کنیم که با کفار کرده اند!..
نوری زاد
دوست من،
گاو هم که باشی
اگر در موقعیت مناسبی
قرار بگیری،
کسانی هستند
که تو را بپرستند !
برتراند راسل
از جناب استاد سید مرتضی خواهشمندم به این نکات پاسخ بدهند که درست است یا نه؟ من یک بانوی خانه دارم که این روزها در ماه رمضان دو بار تا کنون قرآن را دوره کرده ام و بار سوم را شروع کرده ام و فرصتی برای کند و کاو ندارم. تشکر
كوهها زمين را از لرزش باز مي دارند
وجَعَلْنَا فِي الْأَرْضِ رَوَاسِيَ أَنْ تَمِيدَ بِهِمْ وَجَعَلْنَا فِيهَا فِجَاجًا سُبُلًا لَعَلَّهُمْ يَهْتَدُونَ ﴿۳۱﴾انبياء
ترجمه: و در زمين كوههايى استوار نهاديم تا مبادا [زمين] آنان =[مردم] را
بجنباند (31)
در آيات ديگري (لقمان ،10نحل 15و انبياء31) همين جمله تكرار شده است. اين مفهوم به احتمال قوي از قس بن ساعده اليادي شاعر عرب جاهلي اخذ شده است كه گفته “وجبال مرساة”
عيون الثر في المغازي و السير، ابن سيد الناس ۱۰۲
و در آياتی كوهها ميخ قلمداد شده اند كه طبعا از لرزش زمين جلو گير مي ي كنند:
والْجِبَالَ أَوْتَادًا ﴿۷﴾نبا.
ترجمه: و كوهها را ميخهائي قرار داديم.
عين آيه ي فوق در شعر شاعر قديم جاهلي كعب بن لؤي آمده است و
نشان مي دهد كه محمد اين جمله را از شعر وي اقتباس كرده است
همچنين نشان مي دهد كه مفهوم ميخ بودن كوهها از قبل از محمد در محيط عربستان شايع بوده است
البدايه و النهايه لبن كثير، جزء ثاني باب كعب بن لؤي
اما هر دو آيه ي فوق غلطند. اول: كوهها مثل ميخ نيستند كه ريشه اي فروكوفته در پوسته ي زمين داشته باشند برعكس كوهها قشرزمينند كه برآمده شده اند يعني درست عكس ميخ. ثانيا: فرورفتگيها و كوهها نتيجه حركات زمين هستند و نقشي در تثبيت ندارند و بر عكس هر جا كوه است خطر زلزله بيشتر است. اين مبحث در زمين شناسي تحت عنوان plate tectonocمورد بحث واقع مي شود پوسته ي زمين از قطعات بزرگ مجزا ساخته شده اند كه در حال حركتند. درمحل تماس اين پوسته ها زمين لرزه، آتش فشان و كوه بوجود مي آيند. بنابراين كوه نمود بي ثباتي زمين است نه تثبيت كننده ي زمين.
نصب كوهها
وإِلَى الْجِبَالِ كَيْفَ نُصِبَتْ ﴿۱۹﴾غاشيه
ترجمه: و به كوهها (نمي نگرند) كه چگونه نصب شده اند(19)
آيا كوهها اشياء جدائي از پوسته ي زمين بوده اند كه خدا آنانرا در زمين فروكرده و نصب كرده است؟ خير. كوهها چين خوردگي پوسته زمينند نه چيزهائي مجزا.
خدا از كوههاي آسمان تگرگ نازل مي كند
ويُنَزِّلُ مِنَ السَّمَاءِ مِنْ جِبَالٍ فِيهَا مِنْ بَرَدٍ﴿۴۳﴾ نور
ترجمه: خدا از كوههاي آسمان تگرگ نازل مي كند
ظاهرا چون تگرگ مثل سنگ جامد است محمد گمان مي كرده در آسمان هم كوههايي از يخ وجود دارند كه تگرگها مثل سنگريزه ها از آنها جدا میشوند و به زمين مي ريزند. واقعا خطاي به اين فاحشي حيرت انگيز است.
سلام.قرائات اتان مقبول،شما توفیق خوبی داشته اید که دو بار از اول ماه مبارک موفق شده اید! من که طلبه هستم هنوز یکبار قرائت را در این ماه توفیق نیافته ام! چون برخلاف شما آهسته تر از شما و با تدبّر و باور آنرا می خوانم!
—
پیش از پاسخ،اشاره کنم که در این مجموعه آیاتی که در مورد دیدگاه قرآن در مورد کوتاه ذکر کردید،آیه سوم سوره رعد را از قلم انداختید:وَ هُوَ الَّذِي مَدَّ الْأَرْضَ وَ جَعَلَ فِيها رَواسِيَ..
—
چند نکته در نوشته شما هست که به آن اشاره می کنم:
1-اینکه برخی تعبیرات قرآن از “اشعار شعراء جاهلی”اخذ شده است،یکی از ادعاهای خلاف واقع علیه قرآن است،شما فرض کنید الان دیوان شعر قسّ بن ساعده پیش روی شماست و جمله “جبال مرساه”در آن است،سوال این است که آیا قرآن در اینهمه تعبیری که خود شما نقل کردید چنین تعبیری کرده است؟! قرآن “اوتادا”تعبیر کرده است،اوتاد در لغت جمع “وتد”بفتحه واو و تاء است یعنی میخ.یا در آیات متعدد تعبیر به “رواسی”کرده است که جمع کلمه “راسیه”است که بمعنای هر شی ثابت و مستقرّ و راسخ است.یا تعبیر به “کیف نُصبت”کرده است،آیا همه این تعبیرها از شعر “قسّ بن ساعده”اخذ شده است؟
علاوه اینکه قسّ را یکی از اندیشمندان موحّد پیش از اسلام معرفی کرده اند که 20سال پیش از هجرت پیامبر از دنیا رفته است (https://fa.wikipedia.org/wiki/)
شما لطف کنید این جمله ای را که طوطی واری به او نسبت دهید در نوشته او یا دیوان او نشان دهید.
و جدای از این مطلب،پیامبری که برحسب ضرورت تاریخ و تصریح قرآن،سواد خواندن و نوشتن نداشت،چگونه به شعر قسّ بن ساعده دست یافته است؟! می گویید شاید شنیده است؟! من حرفم این است که اولا سند چنین ادعایی چیست و کجاست؟ و ثانیا این مورد ذکر شده (جبال مرساه)باصطلاح اخص از مدعای شماست،برای اینکه نه این تعبیر در قرآن هست و نه با این کثرت آیات و تعبیراتی که خود شما نقل کردید،هماهنگ است.در هرحال من طلبم از شما فقط این است که اصلا این تعبیر شعری چطور به قسّ بن ساعده مستند است،حال اینکه تعبیرات قرآن ربطی به این تعبیر ندارد بماند.
اینرا هم بارها اشاره کرده ام که قرآن نه نثر است نه نظم و شعر،این یک سبک و تعبیر خارق العاده دیگری است،و یک کلکسیونی از معارف گوناگون الهی و انسانی است که نمی توان آنرا نه مخلوق یک انسان دانست و نه اینکه همه تعبیرات آنرا به شعر و اشعار جاهلی نسبت داد،و البته جهات اعجاز قرآن بحث مفصل دیگری است که نشان می دهد اینگونه هجویاتی که دشمنان قرآن بافته اند که فلان تعبیر از فلان شعر است و…سخنانی بی اساس است..
—
نکته دیگر این است که اینکه قرآن کوهها را به میخ ها تعبیر و تشبیه می کند که مانع اضطراب زمین و ساکنان زمین است،نه به این معناست که خدا بطور ناگهانی مثلا کره زمین را مثل یک گوی در دست گرفت و این کوهها را مثل میخها روی آن کوبید! چون در جای جای قرآن به مساله “خلق”یعنی آفرینش تدریجی آسمانها و زمین و آنچه روی زمین است اشاره شده است یعنی اینکه پیدایش کوهها نیز پیش از آفرینش انسان بر زمین امری تدریجی و باسباب گوناگون بوده است.
و نه این بیان با تحقیقات و نتایج علمی ناسازگار است،بلکه حتی نتایج و تحقیقات علمی اینرا تایید می کند که کوهها از ابعاد گوناگون حافظ ونگهدارنده زمین و ساکنان زمین از اضطراب است.ضمن اینکه نحوه تکوّن و پیدایش کوهها منحصر نیست به این بیانی که شما کردید.
بله قرآن می گوید کوهها “نُصِبَت”یعنی قرار گرفته اند روی زمین و در یک بیان تشبیهی می گوید مثل میخ ریشه در اعماق زمین دارند،و اینطور تعبیرات با تدریجی بودن پیدایش کوهها و عوامل مختلف پیدایش کوهها تنافی ندارد.
الان بحث های علمی نیز پيدايش كوهها را به عوامل متعددى (و نه فقط اینکه شما گفتید) نسبت مى دهند،گفته می شود كوههايى بر اثر چين خوردگى زمين پيدا شده، وكوههايى در اثر فعالیت های آتشفشانها به وجود آمده اند،كوههايى در اثر آبرُفت های ناشی از باران بوجود آمده اند،و كوههايى هم در دل درياها بوجود آمده اند و مجموعه هایی هستند از رسوبات دريا و باقى مانده حيوانات آن…
و همه اینها،نه با تدریجی بودن خلقت کوهها منافات دارد و نه با فلسفه ای که قرآن برای وجود کوهها ذکر فرموده است.
قرآن می گوید کوهها مثل میخهای محکم و راسخ باعث ثبات زمین اند و مانع از اضطراب زمین و اهالی زمین،چون کوهها مثل زره محكمى، كره زمين را در برابر فشارهايى كه از حرارت درونى زمین ناشى مى شود حفظ مى كنند، و اگر آنها نبودند زلزله هاى ويرانگر آن قدر زياد بود كه شايد مجالى به انسان براى زندگى نمى داد و در واقع همان پوسته زمین -در بیان شما-را از تزلزل حفظ می کنند.
نیز از اين نظر كه اين پوسته محکم، در برابر فشار جاذبه ماه و خورشيد مقاومت مى كند كه اگر كوهها نبود، جزر و مد عظيمى در پوسته خاكى زمين به وجود مى آمد كه بى شباهت به جزر و مد درياها نبودند و زندگى را بر انسان ناممكن مى ساخت.
نیز، از اين نظر کوهها رواسی و اوتاد و میخ های مستحکم زمین اند كه فشار طوفانها در سطح زمین را در هم مى شكند یا تعدیل می کند، و تماس هواى مجاور زمين را به هنگام حركت وضعى زمين به حد اقل مى رسانند و اگر کوهها نبودند صفحه زمين همچون كويرهاى خشك در تمام طول شب و روز صحنه طوفانهاى مرگبار و بادهاى در هم كوبنده بود…
بنابر این،اینگونه تعبیرات تشبیهی متنوّع قرآن،نه از شعر جاهلی اخذ شذه اند،و نه غلط اند و نه با پیدایش تدریجی ناشی از علل و اسباب مختلف کوهها تنافی دارند،و منافعی که برای کوهها مورد اشاره قرار گرفت اموری محسوس،تجربی و مورد تایید تحقیقات علمی هستند.
—
در آیه 43 سوره نور که ذیل سوال شما بود نیز،کلمه “بَرَد”بمعنای تگرگ است،و “سماء”در لغت عربی بمعنای “بالا”بکار می رود،و تعبیر جبال در آیه شریفه،بمعنای توده های متراکم ابر،یا یخ است که منشا پیدایش تگرگ و بارش آن می شوند.
در این مورد احتمالات دیگری هست که می توانید به تفسیر “فی ظلال القرآن”ظنطاوی مراجعه کنید.
خوب من پاسخ این نوشته رو دادم،اما برای اینکه متوجه باشید که من متوجهم،و برای اینکه صادق باشید،لینک این عبارات رو هم از چند سایت اینجا می گذارم،تا معلوم بشود که نه شما واقعا یک بانو هستی! و نه بانوی خانه دار هستی! و نه قرآن را در این ماه رمضان و هیچگاه در عمر خود دوبار خوانده ای!
شما عبارت این اشکال رو از سایت های الحادی که فهم درستی از الفاظ و مفاهیم قرآن ندارند کپی کردی و بعبارتی دزدیدی! بعد برای تحریک من به جواب،اون چند جمله رو نوشتی که هم دروغ است و هم نوعی تظاهر.
من فقط خواستم بگویم،شما اگر سوالی داشته باشی یا حتی از جایی چیزی رو کپی کنی،هیچ نیازی به این عدم صداقت ها نیست،می شد گفت: من این شبهه یا ایراد رو در فلان سایت دیدم،حالا نظر یا پاسخ شما بعنوان کارشناس دینی چیست؟ صادق باشید،چون صداقت به انسانیت نزدیکتر است،باشد؟
—–
https://islamicdogmatism.blogspot.com/2018/05/blog-post_8.html
—–
https://2minthinking.blogspot.com/2016/09/7.html
—–
http://andishehhaayemahmoud.blogspot.com/2015/04/blog-post_12.html
—–
در روایات ما هم وارد شده که :سوال کن برای فهمیدن،نه برای عاجز کردن.
————
درود و سپاس
من نیز در این سخن با شما موافقم.
تلاش کنیم برای فهمیدن نه برای عاجز کردن
بله دوست گرامی، این سخن، درست و فهیمانه ست.
البته در مدار پرسش، حتی اگر هم برای عاجز کردن باشد، نیز می تواند فایده باشد. اما در مجموع این حرکت را منصفانه نمی بینم که برای عاجز کردن یکی، مرتب او را از این چالش به چالش دیگری در بیندازیم.
سپاس
.
برای تبسم آقای نوری زاد و دوستان
داستان کوتاه زیبایی از عزیز نسین نویسنده ترک :
حدود شصت سال پیش یک آخوند به روستائی رسید
با دیدن مسجد قدیمی آن روستا متوجه شد که مردم اینا روستا مسلمان هستند
و با خوشحالی به نزد کدخدا رفت و اعلام کرد که میتواند پیش نماز آن روستا باشد.
کدخدا که سالها بود نماز نخوانده بود و نماز جماعت را که اصولا در عمرش ندیده بود،
با خودش فکر کرد که اگر به این مرد روحانی بگویم که من نماز بلد نیستم که خیلی زشت است،
بنابراین بدون آنکه توضیحی بدهد، موافقت کرد.
همان شب او تمام اهالی را جمع کرد و برایشان موضوع آمدن پیش نماز را شرح داد
و در آخر گفت که قواعد نماز را بلد نیست و پرسید چه کسی از میان شما این قواعد را میداند؟
نگاه های متعجب مردم جواب کدخدا بود.
دست آخر یکی از پیرترین اهالی روستا گفت “تا آنجا که من میدانم برای مسلمان بودن لازم نیست خودت چیزی بلد باشی،
کافیست هرکاری که پیش نماز کرد، ما هم تقلید کنیم”
با این راه حل، خیال همه اسوده شد و برای اقامه نماز به سمت مسجد قدیمی حرکت کردند.
مرد روحانی در جلوی صف ایستاد و همه مردم پشت سرش جمع شدند
آقا دستها را بیخ گوش گذاشت و زمزمه ای کرد، مردم هم دستها را بالا بردند
و چون دقیقا نمیدانستند آقا چه گفته است، هرکدام پچ پچی کردند
آقا دستها را پائین انداخت و بلند گفت اله اکبر، مردم هم ذوق زده از آنکه چیزی را فهمیدند فریاد زدند اله اکبر.
باز آقا زیر لب چیزی خواند، مردم هم زیر لب ناله میکردند.
آقا دستهایش را روی زانو گذاشت و چیزی گفت، مردم هم دستهایشان را روی زانو گذاشتند
و چیزی گفتند، آقا دوباره سرپا شد و گفت اله اکبر، مردم هم سرپا شدند و فریاد زدند اله اکبر.
آقا به خاک افتاد و چیزهائی زیرلب گفت، مردم هم روی خاک افتادند و هرکدام زیر لب چیزی را زمزمه کردند.
اقا دو زانو نشست، مردم هم دو زانو نشستند.
در این هنگام پای آقا در میان دو تخته چوب کف زمین گیر کرد و ایشان عربده زدند آآآآآآآآآخ،
مردم هم ذوق زده فریاد کشیدند آآآآآآآآآآخ
آخوند در حالی که تلاش میکرد خودش را از این وضعیت خلاص کند، خود را به چپ و راست می انداخت.
و با دستش تلاش میکرد که لای دو تخته چوب را باز کند، مردم هم خودشان را به چپ و راست خم میکردند.
و با دستانشان به کف زمین ضربه میزدند.
آخوند فریاد میکشید “خدایا به دادم برس” و مردم هم به دنبال او به درگاه خدا التماس میکردند.
آقا فریاد میکشید “ای انسانهای نفهم مگر کورید و وضعیت را
نمیبینید؟”
مردم هم دنبال آقا همین عبارت را فریاد میزدند.
آقا از درد به زمین چنگ میزد و از خدا یاری میخواست، مردم هم به زمین چنگ زدند و از خدا یاری خواستند.
بلاخره بعد از دقایقی، آقا توانست خود را خلاص کند.
و در حالیکه از درد به خود میپیچید، نگاهی به جمعیت کرد و از درد بی هوش شد.
جمعیت هم نگاهی به هم کردند و خود را روی زمین انداختند و آنقدر در آن حالت ماندند تا آخوند به هوش آمد.
آن مرد روحانی چون به این نتیجه رسید که به روستای اشتباهی آمده است، بدون توضیحی روستا را ترک کرد و رفت.
اما از آن تاریخ تا امروز مراسم نماز جماعت در آن روستا برقرار است.
البته مردم چون ذکرهای بین اله اکبرها را متوجه نشده بودند، آنها را نمیگویند.
در عوض مراسم انتهای نماز را هرچه با شکوه تر برگزار میکنند
و تا امروز دوازده کتاب در مورد فلسفه اعمال آخر نمازشان چاپ کرده اند.
البته انحرافات جزئی از اصول در آن روستا بوجود آمده و درحال حاضر آنها به بیست و دو فرقه تفکیک شده اند،
برخی معتقدند برای چنگ زدن بر زمین، کفپوش باید از چوب باشد، برخی معتقدند، چنگ بر هرچیزی جایز است.
برخی معتقدند مدت بیهوشی بعد از نماز را هرچقدر بیشتر کنی به خدا نزدیکتر میشوی.
و برخی معتقدند مهم کیفیت بیهوشیست نه مدت آن.
باری آنها در جزئیات متفاوتند ولی همه به یک کلیت معتقدند!
و آن این است که یک عده باید مرجع باشند و بقیه کورکورانه تقلید کنند…
”عزیز نسین نویسنده ترک
جناب استاد نوری زاد
دیده اید که وقتی یک ایرادی به یک آیه می گیرید طرف ناگهان می پرد وسط حرف می گوید:
آقا اینها شرایط داره، شان نزول داره!
بسیاری از دانشمندان و نوابغ اسلامی، بعد از اینکه با آيات جنايي تازينامه را ميشنوند، ژستی روشنفکرانه به خود ميگيرند و ميگويند، شما اصلا ميدونيد برای قطع کردن دست بعنوان مثال چند شرط وجود داره؟ شما فکر ميکنيد هرکس از راه برسد و دزدی کند دستش را قطع ميکنند؟ آيا ميدانيد در زمان پيامبر چند نفر سنگسار شدند و يا دست چند نفر قطع شده؟ آيا ميدانيد حتی اندازه سنگهایی که باید به زني پرتاب شود هم مشخص شده؟
بعد شروع ميکنند تعداد شرايط را ميشمارند.
مسلمانان تمایل دارند اسلام را بسیار پيچيده جلوه بدهند و طوری رفتار کنند که انگار مطالب بسیار عمیق و دشواری در دينشان وجود دارد که درک آنها برای بقیه ميسر نيست.
در گذشته چون دانشگاه ها و مراکز علمی بصورت امروزی وجود نداشتند به افرادی که از مدارس دینی خارج ميشدند عالم میگفتند و امروز هم در کشور ما به یک عده آدم سبک مغز و فرو مایه مثل آقای جنتی و مصباح يزدی و خزعلی و حسنی و بهجت و علامه طباطبائی و مطهری به اشتباه ميگويند علما!
در حالی که سطح فکر و تخصص اين افراد تنها به درد قبرستانهای کشور ما ميخورد که برای مردگان مردم دعا و نماز بخوانند. اين افراد چون یضرب یضربان یضربون را خوانده اند عالم هستند و بقیه را عوام مينامند. سطح فکری این افراد را ميتوان با خواندن آثارشان و شنيدن کلامشان تخمين زد، بعنوان مثال علامه (کسی که زیاد علم دارد) طباطبائی فرموده اند:
«استاد ما مرحوم آقا سید علی قاضی حکایت کرد که کسی از جنی پرسیده است طایفه جن به چه مذهب اند؟ آن جن در جواب گفت: طایفه جن مانند انس دارای مذاهب گوناگون اند جز اینکه سنی ندارند (عجب!!) برای اینکه در میان ما کسانی هستند که در واقعه غدیر خم حضور داشتند و شاهد ماجرا بودند.» داستانهای شگفت در باره جن، ابراهیم عباسی چاپ دوم صفحه 21
علی رقم اینکه هر انسان خردمندی به این گفتارها و جفنگیات که بسیار خنده دار به نظر میرسند اما از عقاید بسیار جدی اسلامی هستند (در تازينامه حتی سوره ای به نام جن وجود دارد) مسلمانان همچنان به يک مشت ملای بيسواد فرومايه ميگويند عالم، و به آنها احترام ويژه ميگذارند. حاج آقا چهره ای نورانی دارد!
مسلمانان فکر میکنند با بالابردن تعداد شرایط دست قطع کردن و سنگسار ميتوانند از زشتی این اعمال بکاهند.
وقتی دست قطع کردن و پا قطع کردن که در تازينامه در دو جا (یکی برای دزد و دیگری برای کافر) آمده است، یک عمل کاملا عربی و وحشيانه و حیوانی است دیگر برای ما چه فرقی میکند که شرطی وجود داشته نداشته باشد یا دو میلیون شرط وجود داشته باشد؟
مهم اين است که شما سنگی را در دست ميگيرید و بر سر کسی ميکوبيد که موجودی از نوع شماست، آنقدر سنگ ميزنید تا بميرد، چون چيزی که مال خودش بوده در اختيار ديگری قرار داده! مهم اين است که شما دست و پاي يک انسان ديگر را قطع ميکنيد (به صفحه تصاوير برای ديدن تصاوير قوانين حیوانی الهی مراجعه کنيد) مهم اين است که چشم يک انسان را در مي آوريد و … مهم اين نيست که اين کار چند بار انجام شود و چگونه انجام شود و از همه مهم تر اينکه مهم اين است که اين عمل يک عمل جانوری است! مهم اين نيست که اين عمل جانوری چند شرط دارد و …
در جوامع غربی و امروزی برای حيوانات خانگی هم حقوقی در نظر گرفته ميشود و دوست داران حيوانات گروه هایی تشکيل ميدهند که از ظلم به حيوانات جلوگيری شود، اگر شما سگ خودتان را بزنيد به شدت با شما برخورد خواهند کرد. سنگ دلی و بی خردی و اسلامگرایی تا چه حد است که مسلمانان در اين دوران دست و پا قطع میکنند و چشم در می آورند و سنگسار ميکنند؟
بنابر این، این تعداد شرایط نیست که مورد اعتراض است، بلکه خود عمل است، که خود جرم و غیر انسانی است و از دوران بیابانگردی اعراب زمان محمد به یادگار مانده !!!
مودّب باش! تو با این مطالب سبک چیزی جز یک “رذل بی شرافت”نیستی،و تو در حدّ یک ناخن مرحومان طباطبائی و مطهری هم نیستی ابراهیم!
البته سنخ ادب تو از سنخ همین ادب متظاهرانه و همینجوری مدیر این سایت است که اهانت به بزرگان علم و معرفت ایران و اسلام را در سایت خود منعکس می کند.بله تو تربیت یافته و حاصل جمع ادب نوریزادی هستی.
———–
درود استاد حوزوی گرامی
این بی ادبی – اگر باشد – که من هرگز در پی اش نبوده و نیستم و نخواهم بود، واکنشی ست به تخلیه ی جنازه ی زندانیان اعدام شده از کپرسی در خاوران، به سید ابراهیم رییسی قاتل، به خمینی و خامنه ای و پاسخگو نبودنشان و ویرانگری هایشان، به خلخالی، به نمایندگان مجلس که خمیرن و اصلا نه انگار. در شیخ علی فلاحیان است. در قتل های زنجیره ای و زندان های بی دلیل است. در اختلاس های تمام نشدنی ست. در دختران تن فروش و پسران معتاد است. در آینده ای که نیست. در گنگ بودن امروز و فردا. اینها بی ادبی ست دوست گرامی. در دزدی ها و آدمکشی های بیت رهبری و سپاه است. بیا این طرف بازار دوست گرامی و از این زاویه به ادب بنگر.
باشد؟
با احترام
.
درود استاد و پیامبر ادب غیر حوزوی!
اگر این تعبیر که “امروز هم در کشور ما به یک عده آدم سبک مغز و فرو مایه مثل آقای جنتی و مصباح يزدی و خزعلی و حسنی و بهجت و علامه طباطبائی و مطهری به اشتباه ميگويند علما!”
(پایان)
نشانه ادب در آنطرف بازار است،من بشما و ارادتمندان شما مثل ابراهیم در آنطرف بازار،تبریک عرض می کنم! و اضافه می کنم،حکایت اینگونه ادب های شما و ارادتمندان شما،حکایت اینطرف بازار و آنطرف بازار نیست،حکایت همان کودکانی است که قبلا مثال زدم که در دو طرف محلّه می ایستند و لیچار نثار یکدیگر می کنند! حکایت نقد بمسائل پیرامونی،حکایت فحاشی و لیچار بار بزرگانی مثل طباطبائی و مطهری کردن نیست.شما و ارادتمندان همینجوری شما،نه فهم و درک درستی از مقوله نقد و انتقاد دارید،و نه حقیقتا اهل ادب و رعایت آدابید.
این داستان واقعی را به رهبر تقدیم می کنم
به مراجع تقلید تقدیم می کنم
به روحانی ها تقدیم می کنم
به سید مرتضا تقدیم می کنم
——-
شاه سلطان حسین صفوی (آخرین پادشاه صفوی)
که در تهاجم افغانها، کشور را از دست رفته میدید،
علمای اسلام و مراجع تقلید را جمع و از آنان راه حل
میخواهد.
روحانیون و مراجع تقلید نیز با حیرت از اینکه چگونه
این نابخردان کافر جرات دست درازی به کشور صاحب الزمان را یافته اند، به سلطان اطمینان میدهند که با استعانت از خداوند و استغاثه از حضرت ولی عصر آنان را ناکام خواهند گذاشت!
بنابراین، ضمن برپایی مجالس دعا و روضه،
دستور طبخ آش نذری مخصوصی را نیز صادر کردند،
اما چیزی نگذشت که خبر آوردند؛ افغان ها به دروازه های اصفهان رسیده اند!
آش پخته شده بود، اما پیش از توزیع آن،
لشکریان افغان وارد کاخ شده، و سلطان را دستگیر،
و آش نذری را نیز میان سربازان خود توزیع نمودند..!!
هشت سال سیاه
بخاطر این جهل و حماقت آخوندها
بر این مردم و سرزمین گذشت.
تا هنگامی که نادر شاه برخاست،
و افغان ها را از ایران بیرون راند.
او در اولین اقدام دستور داد
تا همه آخوندهای کشور را در پایتخت گرد آورند.
سپس رو به نمایندگان آنها کرد و پرسید :
کار شما سیصدهزار نفر در این مملکت چیست…؟!
مرجع و بزرگشان پیش آمده و گفت: قربانت گردم؛
این ها لشکر دعا و استغاثه به دامان خداوند باریتعالی هستند، بطور مثال هنگامیکه دلاور مردان شما به جنگ میروند، اینان با دعا پیروزی شان را تضمین می کنند..
نادر شاه فریاد زد ؛ احمق ها…!
وقتی اشرف افغان با سی هزار نفر اصفهان را فتح کرد،
شما سیصد هزار نفر اگر بجای دعا در مقابل او ایستادگی کرده بودید، این روزهای سیاه بر ما نمیرفت.
سپس با تجهیز آنان به وسائل کشاورزی…
همه ی آنها را روانه ی زمین های اطراف شهری کرد،
و با بستن گاو آهن به آخوندها ، آنها را به شخم زدن
در زمین های کشاورزی به جای خر و گاو وادار نمود…
منبع :
زندگینامه نادرشاه ( اثر جونس هنوی )
مستند به دستنوشته های مورخان ایران قدیم
دست نوشته های مورّخان ایران قدیم؟!!
اینکه شاه سلطان حسین،شاه نالایق و منفعلی بوده،مورد تردید تاریخی نیست،اما شما که از “جونس هنوی”تقلید می کنید،از او یا کتاب او در باره “دست نوشته های مورّخان ایران قدیم”در باره این جزئیات (آش نذری و نقش علماء و…) پرس و جو و تحقیقی بکنید،و صرفا هر مطلبی که علیه علماء است و باعث خوش خوشان شما می شود را مقلّدانه در فضای این سایت ول نکنید.
جناب نوری زاد
در بین تمام احادیث و آیه ها بگردید و ببینید یک چنین حرفی پیدا میشه که روحش به جهالت یک ملت مربوط بشه؟
.
ژیسکاردستن رئیسجمهور وقت فرانسه در سال 1359خورشیدی گفت :
انقلاب ایران برای من معمایی همچون خودکشی نهنگهاست که گاهی به شکل دسته جمعی و به دلایل نامعلوم اتفاق میافتد….
تاریخ هرگز ملتی را ندیده که با چنین شور و شعفی دست به خودکشی دسته جمعی بزنند !!
آمورتی تیرت به خطا رفت ، اونم چه جور؟؟!! خیال کردی همه هیچندونن که رفتی ا قول یه الدنگ به اسم دزدیده شده ا بنده خدا هادی خرسندی نقل حدیث کردی؟؟!! ا خرسندی که هم روانشانسی و هم جامعه شناسی خونده و استاد ستایره بعیده که یه همچی یاوه ای گفته باشه !!!عجیبه که همه دس پا زدنات به نفع پهلوی ها تموم میسه! ا هرکی پرسیدم گفته ” ای بابا اصلا نمیدونسیم که شاه خدا بیامرز یه همچی مردی بوده !!؟؟!! هم میهنپرست بوده هم آزادیخواه هم دانا و باشرف. بنده خدا نه ملیجک داشته نه کریم شیره ای؟؟؟!!!!
من نمیدانم ژیسکاردستن که در آن زمان بعنوان رئیس جمهور فرانسه،میزبان مرحوم امام خمینی بود،چنین گفته است یا نگفته است،اما اگر فرضا چنین خزعبلی هم گفته باشد:
اولا شکر خورده که چنین گفته.
ثانیا:اگر انقلاب بما هو انقلاب بمنزله خودکشی نهنگ هاست،عین همین مطلب در مورد انقلاب فرانسه هم صادق است! هر جوابی ژیسکاردستن در مورد انقلاب فرانسه بگوید همان پاسخ سخن یاوه خود اوست.
ثالثا:بیچارگی ها و انفعالهای امثال شما ولگردهای اینترنتی بکجا رسیده که یاوه هایی اینچنین برایتان می شود آیه و روایت!
—
ضمنا شما که هنری جز ولگردی در اینترنت و جمع آوری اینجور مطالب مبهم یا نامستند ندارید،به این لینک ها هم در مورد ژیسکاردستن و تناقضات رفتاری و گفتاری او نگاه کنید:
ژیسکاردستن در گوادلوپ چه گفت؟ / تناقضهای میزبان
تاریخ ایرانی: اوایل دی 1357 والری ژیسکاردستن، رییس جمهور فرانسه از سران دولتهای آمریکا، بریتانیا و آلمان درخواست کرد به گوادلوپ سفر کنند تا بهطور غیر رسمی راجع به بحرانهای بینالمللی با یکدیگر به بحث و تبادلنظر بنشینند….
http://tarikhirani.ir/fa/files/120/bodyView/42/%DA%98%DB%8C%D8%B3%DA%A9%D8%A7%D8%B1%D8%AF%D8%B3%D8%AA%D9%86.%D8%AF%D8%B1.%DA%AF%D9%88%D8%A7%D8%AF%D9%84%D9%88%D9%BE.%DA%86%D9%87.%DA%AF%D9%81%D8%AA%D8%9F..%D8%AA%D9%86%D8%A7%D9%82%D8%B6%E2%80%8C%D9%87%D8%A7%DB%8C.%D9%85%DB%8C%D8%B2%D8%A8%D8%A7%D9%86.html
==
https://www.facebook.com/RadioPayamepars/photos/%D8%AD%D8%B1%D9%81-%D9%85%D9%81%D8%AA-%D8%B2%D8%AF%D9%87-%D9%85%D8%B1%D8%AF%DA%A9-%D8%AE%D9%88%D8%AF%D8%B4%D9%88%D9%86-%D8%AE%D9%85%D9%8A%D9%86%D9%89-%D8%B1%D8%A7-%D9%BE%D8%B0%D9%8A%D8%B1%D8%A7-%D8%A8%D9%88%D8%AF%D9%86%D8%AF-%D9%88-%D8%A8%D8%A7-%D9%87%D9%88%D8%A7%D9%BE%D9%8A%D9%85%D8%A7-%D8%A8%D9%87-%D8%A7%D9%8A%D8%B1%D8%A7%D9%86-%D9%81%D8%B1%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D8%AF%D9%86%D8%AF-%D8%B4%D9%88%D8%B1%D8%B4/1290310197674920/
درود آقای نوریزاد عزیز
با سپاس از همه روشنگریها، آموزش اخلاق و انسانیت، بی تعارف عرض میکنم، یه لطفی خدا به من داشت وقتی داشتم پوست اندازی میکردم و جداره این پوسته سخت تعصبات درونم را میشکستم تا شاید هسته درونم برای رشد آماده بشه، شما و کانال تلگرامی شما سر راهم قرارگرفت، بر خود وظیفه میدانم از خدای خود وشما وهرکسی که در بیداریم نقش داشته سپا سگزار باشم.
با دیدن این کلیپ یه صحنه هایی از سفر سالیانه حضرت آقا به صحن علی بن موسی الرضا برایم تداعی شد. ایشان هم در داخل صحن برای زیارت ونظارت بر جمع آوری نذورات مردمی!! اینچنین آماده میشوند و لباس سفید مخصوص بر تن میکنند.
در کانال تلگرامی ام، فیلمی منتشر کرده ام از دیدار دونالد ترامپ از یکی از هتل های خودش. در این دیدار، ترامپ، لباس پیشخدمت ها و کارگران و نگهبانان و خدمتکاران را می پوشد و در شستن و کمک رسانی و نظافت و مرتب کردن و حتی گرداندنِ سگِ یکی از مسافران هتل، به کارکنان هتل کمک می کند. این رفتار ترامپ، برآمده از شمّ اقتصادی سرمایه داران و برآمده از فرهنگ کار در آمریکاست. دیدیم که دختر نوجوان اوباما، در یک رستوران کار می کرد. در پای این فیلم ترامپی، نوشته ام:
محمد نوری زاد:
در این فیلم، دونالد ترامپ(رییس جمهور آمریکا) به یکی از هتل های خودش سر می زند! او در این دیدار، لباس کارگران و پیشخدمت ها و نگهبانان را می پوشد و با کارکنان هتلش همراهی و همکاری می کند.
اکنون تجسم کنید جناب حضرت آسدعلی خامنه ای بخواهد با تقلید از ترامپ، با سر زدن به یکی از شرکت های امپراتوری اش (در ستاد اجرایی) لباس کارگران و پیشخدمت ها و نگهبانان و چوپانان را بپوشد و با آنان همکاری و همدلی کند!
می گویم: اصلاً تجسم این صحنه ها نیز ناممکن است. یعنی شما «نمی توانید» در خیال نیز آسد علی را تجسم کنید که مثلاً لباس چوپانی پوشیده و در کوهپایه های سبلان دارد گوسفند می چراند!
اجازه بدهید آشکارتر بگویم. همه ی ما، «می توانیم» پیامبران خدا را تجسم کنیم که چوپانی می کنند و گوسفند می چرانند، اما تجسم آسدعلی در حال چوپانی: هرگز!
یک بابایی که «همینجوری» خودش را رهبر مسلمین جهان دانسته، نمی رود گوسفند بچراند که!؟ کار در فرهنگ غرب، و در فرهنگ ملایان تفاوت وحشتناکی دارند! به مفتخواری بیندیشید!
راستی چرا می شود پیامبران و امامان را در حال چوپانی و کارگری و چاه کنی و قنات کنی تجسم کرد اما خامنه ای و آیت الله ها و ملاها را نه؟
یکی پاسخ می گوید؟
.
ارتباط با من:
@NoorizadMohammad1331
@MohammadNoorizad
http://www.instagram.com/mnourizad
صادق زیباکلام، در سرمقاله روزنامه آرمان، 22 آبان 1395، چند روز بعد از انتخاب ترامپ به ریاستجمهوری آمریکا نوشت:
«ترامپ بیشترین انعطاف را نسبت به برجام نشان خواهد داد. او نه تنها برجام را آتش نخواهد زد بلکه آن را در جایی امن در کاخ سفید قرار خواهد داد. ترامپ تاجر است و مصالح اقتصادی را فدای شعارهای دوره انتخابات نمیکند. یقین بدانید به برجام وفادار میماند…»
اسمشم گذاشته استاد علوم سیاسی!
یک مرد چقدر می تونه پیاده باشه؟
البته صادق زیبا کلام مطلق و معصوم نیست،و خطای در محاسبه و پیش بینی برای همه سیاسیون کارشناس و غیر کارشناس،ممکن هست.اما من فکر می کنم مشکل را باید در بلاهت و حماقت ترامپ و باند ابله پیرامون او جست! زیبا کلام تصور نمی کرده ترامپ تا این حدّ “دیوانه”باشد! و این اختصاصی هم به زیبا کلام ندارد،بردارید اظهارات و مقاله های دموکرات ها و کارشناسان سیاسی و حتی برخی جمهوری خواهان در امریکا را بخوانید! همه آنها هم از عدم تعادل و آنرمال بودن این فرد می گویند! قبلا که یادتان هست،یکی از روان شناسان متبحّر امریکائی ترامپ را مبتلا به خود شیفتگی و عدم تعادل دانسته بود!
آن حرکت عجیب ترامپ در پس زدن نخست وزیر مونته نگرو هم لابد یادتونه! این آدم واقعا فرد آنرمال،خود شیفته و خیالبافی است.
امروز هم در خبرها بود که خانم نانسی پلوسی دموکرات شجاع و با تجربه و رئیس کنگره فعلی امریکا،ترامپ را به “عدم تعادل روانی”متهم کرد و گفت از این جهت “باید برای امریکا دعا کرد”!
حسن/*: تسلیم نمیشویم حتی اگر سرزمین ما بمباران شود.
مش قاسم: تف به هرچه غیرتی که نداری! چشم منقلابیون ۵۷ روشن بخصوص استمرار طلبان اسلامی و غیره. بعله دیگه، وقتی یه مملکتی رو دست آخوندا بدین بیش از این نمیشه ازشون توقع داشت.
آموتی (مرتضی) درس شیرین اختلاس:
تصمیم گرفتیم لوازم و مواد مورد نیاز اختلاس را اعلام کنیم باشد که رستگار شویم:
۱. چفیه ۲عدد، مشکی و سفید، متناسب با ایام به کار برده شود .
۲. ریش به همراه تسبیح؛ دائم زیر لب ذکر استغفرالله .
۳. حضور در راهپیمایی ها،حداقل سالی چهار بار آن هم در صف_اول و جلوی دوربین .
۴. نشان دادن بصیرت با حضور قطعی در نه دی ماه هر سال .
۵. استفاده از کلماتی چون من خدمتگزار و نوکر برای مردم عادی .
۶. استفاده مکرر و مداوم از کلمات فتنه_گر، بیگانه، نفوذی، ابهام، منافق، بصیرت، استکبار، مرگ بر این و آن در سخنرانی ها .
در آخر باید گفت، لازم نیست دوستان، خصوصا جوانان، مدرک یا تخصص خاص کسب کنند با رعایت موارد بالا تضمینی شما پولدار خواهید شد،
حق الزحمه ما هم فراموش نشود.
امروز دوم خرداد است
جوانان سرزمینم از روی سادگی
و جوانی سال ۷۶ فریب
کسانی را خوردند که حرف از
اصلاحات می زدند.
اصلاحات واکنشی بود به دوران
تلخ هاشمی رفسنجانی،
چه چیز را می خواستند اصلاح کنند.
آیا اصلاح کاری آنان چیزی جز
تکرار و افزایش روش های فاسد
و مرتجعانه دوران رفسنجانی بود.
کمتر از دوسال طول نکشید
تا مشخص شود این سراب ،
مثل همه چیز دیگرشان
فقط یک دروغ است❗️
جز تَکرار تبعیض و تباهی و انزوا
کارنامه ننگین دوم خرداد
چیزی برای عرضه ندارد.
سلام دوستان پیروزی بر این دیکتاتوری نزدیک است و به احتمال زیاد این اتفاق در سال 1398 خواهد افتاد و کشورمان ایران بزودی از دست این حکومت کثیف آخوندی نجات پیدا خواهد کرد و من عکسی را درست کرده ام که امیدوارم این اتفاق در همین سال بیفتد و ریشه این جنایتکاران کنده شود و کشورمان ایران بعد از سرنگونی این حکومت آخوندی به سوی پیشرفت و … برود به امید آزادی و آبادی ایران
ظریف: ما پای میز مذاکره هستیم؛ این آمریکاست که میز مذاکره را ترک کرده..
با ترامپ وارد مذاکره نمی شویم مگر اینکه آمریکا تعهداتش در برجام را اجرا کند..
دولت فعلی آمریکا اساساً سیاست خارجی ندارد؛ در سیاست خارجی، شما با کشورهای مستقل سر و کار دارید نه خریداران آپارتمان!
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :
محمدجواد ظریف وزیر امور خارجه کشورمان در مصاحبه اختصاصی با شبکه خبری سیانان اظهاراتی را در خصوص سیاستهای ایران مطرح کرد و به اتهامات مقامات واشنگتن علیه ایران پاسخ گفت.
ظریف تاکید کرد که ایران با دونالد ترامپ، رئیس جمهور آمریکا وارد مذاکره نخواهد شد مگر اینکه این کشور با اجرای تعهداتش در برجام به تهران احترام بگذارد.
وی افزود: «این رویکرد [هدف قرار دادن مردم عادی] رویکرد مناسبی برای کشاندن ایران به پای میز مذاکره نیست. از این گذشته، ما پای میز مذاکره هستیم و آمریکاست که میز مذاکره را ترک کرده است. ما و سایر طرفهای برجام هنوز پای میز مذاکره هستیم و در قالب کمیسیون مشترک برجام دائماً با هم مذاکره میکنیم. آمریکا میز مذاکره را ترک کرده و باید به قوانین بینالمللی پایبند باشد.»
ظریف در مورد برداشت ایران از سیاستهای اخیر آمریکا نیز خاطرنشان ساخت:
«همانطور که بسیاری در آمریکا میگویند، مشکل اینجاست که دولت فعلی آمریکا اساساً سیاست خارجی ندارد و سیاست خارجی خود را بر پایه قیاس با سیاستهای داخلی که نمیتوانند به امور خارجی تعمیم یابند، بنا نهاده است.
در سیاست خارجی شما با کشورهای مستقل سر و کار دارید. شما با خریداران آپارتمان یا فعالان حوزه املاک و مستغلات سر و کار ندارید! وقتی طرف شما کشورهای مستقل باشند، لازم است که اعتبار داشته باشید. اگر شما بهعنوان کشوری که زیر حرفش میزند، شناخته شوید دیگر کسی مایل به مذاکره با شما نخواهد بود.»
وزیر امور خارجه کشورمان در مورد ادعاهای مقامات آمریکایی مبنی بر اینکه ایران در خفا به دنبال ساخت سلاح هستهای است نیز تصریح کرد:
«قبل از هرچیز باید بگویم یک نهاد بینالمللی برای نظارت بر چنین مواردی وجود دارد و آن آژانس بینالمللی انرژی اتمی است که 14 بار پایبندی ایران به تعهداتش را تأیید کرده است. همان کسی که امروز ما را به تلاش برای ساخت سلاح هستهای متهم میکند، در سال 2002 به نمایندگان کنگره آمریکا گفت که شک ندارد عراق در حال ساخت سلاح هستهای است. این ادعا به کشته شدن هزاران آمریکایی و عراقی منجر شد.»
وی سپس در واکنش به ادعای حمایت ایران از تروریسم افزود:
«به این منطقه [خاورمیانه] نگاه کنید. چه کسی این تصمیمات غلط را اتخاذ کرد؟ آیا ما از داعش حمایت کردیم؟ آیا ما از صدام حمایت کردیم؟ ایا ما از دیکتاتورهای منطقه حمایت کردیم؟
ما در برابر داعش و القاعده ایستادیم و با آنها جنگیدیم. این متحدان آمریکا در منطقه بودند که از القاعده، طالبان، داعش و جبهه النصره حمایت کردند.
همین کشورها هستند که اکنون با استفاده از هواپیماها و بمبهای آمریکایی غیرنظامیان یمنی را میکشند.
حالا به شمال آفریقا نگاه کنید. ایران در اتفاقات شمال آفریقا نقشی ندارد اما این کشورها نقش دارند. در هر جایی که درگیری هست، آنها حاضرند. ما نه در سودان حضور داریم و نه در لیبی اما امارات و عربستان سعودی هم در سودان، هم در لیبی و هم در کشورهای دیگر حضور دارند. در واقع متحدان آمریکا مخرج مشترک بحرانهای منطقه هستند.»
ظریف در پاسخ به اظهارات اخیر واشنگتن مبنی بر اینکه ایران منافع آمریکا در خاورمیانه را تهدید میکند، گفت:
«اول باید بگویم که خاورمیانه منطقه ماست. آمریکا به اینجا آمده و در اطراف ما پایگاههای نظامی بنا کرده است. ما هیچکس [گروههای مد نظر آمریکا] را کنترل نمیکنیم بلکه ما انتخابهای درستی داریم. ولی آمریکا بارها دست به انتخابهای غلط زده است.
آمریکا و متحدانش در منطقه از صدام در جنگ با ایران حمایت کردند اما او بعدها در مقابل آنها قرار گرفت. آنها از القاعده در برابر روسیه حمایت کردند اما القاعده نیز در برابر خودشان ایستاد.
آنها ابتدا از داعش و سپس از جبهه النصره در برابر بشار اسد حمایت کردند اما این گروهها نیز در مقابلشان ایستادند. این تقصیر ما نیست، تقصیر خودشان است که دوستان خوبی انتخاب نمیکنند،دلیلش این است که آنها دچار اختلال شناختی هستند و فکر میکنند میتوانند افراد را با پول بخرند…
وزیر امور خارجه کشورمان در مورد برخی تلاشها برای نسبت دادن حوادث اخیر منطقه به ایران نیز اظهار داشت:
«عربستان سعودی بیش از چهار سال است که یمن را بمباران میکند و مردم این کشور را میکشد، آیا به نظر شما این به اندازه کافی باعث خشم یمنیها نمیشود و لازم است که ایران آنها را [علیه سعودیها] تحریک کند؟
چرا این حوادث را به ایران نسبت میدهند در حالی که همه اینها حاصل انتخابهای غلط خودشان است. ما در منطقه خودمان هستیم و نمی توانیم منطقه خودمان را ترک کنیم. چه کسی از آن طرف دنیا به منطقه ما آمده و این مشکلات را در خلیج فارس ایجاد کرده است…
وزیر امور خارجه کشورمان در بخش پایانی مصاحبه خود با سیانان در خصوص آسیبهای اقتصادی ناشی از تحریمهای آمریکا علیه ایران نیز خاطرنشان کرد:
«ما یک کشور بسیار ثروتمند هستیم و قادریم نیازهای خود را برطرف کنیم. آمریکا قبلاً نیز چنین اقدامی علیه ما انجام داده است. آمریکا در زمان جنگ ما با عراق اجازه نمیداد که ما به ابزارهای مورد نیاز برای دفاع از خود دسترسی داشته باشیم اما ما دست روی دست نگذاشتیم تا بمیریم، بلکه خودمان ابزارهای دفاعی مورد نیازمان را تولید کردیم،سپس آمریکا آمد و انتقاد کرد که چرا شما موشک میسازید؟!ما هم میگوییم موشک میسازیم چون شما ابزارهایی که ما برای دفاع….
ظریف در پاسخ به سؤال پایانی مبنی بر اینکه چه پیامی برای ترامپ دارد، گفت: «من قبلاً خیلی روشن گفتهام که تهدید علیه ایران جواب نمیدهد.»
https://www.entekhab.ir/fa/news/478739/
دونالد ترامپ در جلسه دولت در کاخ سفید: جان [بولتون]، موضع تو در برابر ایران چیست؟!
حاج محسن کودیور و حاجی بنی حرف در پاریس: کرامت انسانی بر اساس شریعت اسلامی مناسب آینده ایران است.
ترجمه: ما کهنه فروشان غم ایران نداریم.
سلام بر ناظران گرامی
برای کسانی که خود را قوت قلب می دهند که جنگی در کار نیست!
گامهای احمقها به سوی جنگ:
سنای آمریکا نیاز به مجوز دولت آمریکا به اخذ مجوز از کنگره برای حمله به ایران را رد کرد.
https://www.radiofarda.com/a/f4_senate_panel_reject_democrats_proposal_congress_permission_iran_attak/29958597.html
اظهار نظر نظامی جنتی پیرمرد جاهل ۹۵ ساله و همه کاره نظام اسلامی که احتمالا کنترل ادرار خود را هم ندارد و از جنگ و رزم حتی به قدر دست گرفتن تفنگ هم نمی داند:
-آمریکا دست به حماقت جنگ با ایران نمی زند!
-در صورت حمله آمریکا به ایران این کشور در سطح منطقه و جهان دچار مشکلات زیادی می شود!
به امید حاکمیت خرد
آخوند مرتضی:
===
پی نوشت:خوب باز هم گلی بجمال غیرت و شرف و فهم جناب بنی صدر! چه خوب است شاه جونی ها و ترامپیست های وطنی،از همین مقدار انصاف و شرف او بیاموزند.
ببینم شما ها حالتون خوبه؟ هوش و حواس دارید اصلن میفهمید چه می گویید؟
چهل ساله سران ج.ا. دنیا رو تحریک کرده اند به حمله به ایران
از همون خمینی که ارتش عراق رو تحریک کرد به قیام ضد صدام و حمایتش از اشغال سفارت آمریکا و مرگ بر آمریکا رو سر لوحه سیاست خارجی ایران قرار داد و نتیجه اش حمله صدام به ایران و یک میلیون قربانی بود
تا خامنه ای که با توهم محور مقاومت هلال شیعی باعث مرگ نیم میلیون نفر در سوریه و خدا میداند چقدر انسان بی گناه در یمن شد برای هیچ و هیچ و هیچ
حالا که ترامپ اومده جلوی گنده لات بازی های خامنه ای و سلیمانی و شرکا رو بگیره و با مداخلات اون ها در منطقه برخورد کنه مردمی که از دست ملایان نفهم دیوانه جانشان به لب رسیده رو متهم به جنگ طلبی می کنید؟
صحبت های بنی صدر رو چرا نصفه گزارش می کنید؟ آنجا که می گوید ج.ا. ایران رو درگیر چندین جنگ منطقه ای کرده و هزینه ای بر گرده ملت گذاشته که تحملش نمیتونن بکنن؟
تمامی افراد سرشناس برانداز حکومت جهل و نادانی آخوندی با حمله به ایران مخالفت کرده اند. این بدان معنی نیست که خامنه ای رو بی گناه و صلح جو و مظلوم جلوه بدیم.
باند مافیایی خامنه ای و شرکا می بایست بخاطر سیاست های جنگ طلبانه در منطقه در دادگاه محاکمه شوند. این دیوانگان بزرگترین خطر و دشمن برای مردم ایران هستند.
شرف که ندانی که چیست