سر تیتر خبرها
حاج آقا و خروج از برجام! + فایل صوتی همین نوشته + فیلم(مادر) + سفر به راسک بلوچستان

حاج آقا و خروج از برجام! + فایل صوتی همین نوشته + فیلم(مادر) + سفر به راسک بلوچستان

یک: اتفاق ناجوری که رخ داده و برای ایرانیان و مردمان منطقه گرفتاری و تباهکاری پدید آورده، این است که ملایان محترم شیعه در ایران، متقلبانه به شرح وظایف خود دست بردند و از جایگاه نمور و هماره و مستحقِ خود بیرون زدند. آنان با دست و بال کرخت و گرسنگی های ممتدِ خود، سراسیمه به سمت لقمه هایی خیز برداشتند که بر بلندایِ “لیاقت” نهاده شده بود. برای رسیدن به لقمه های لیاقت، باید می پریدند. پریدن؟ با دست و بال کرخت؟ اما گرسنگیِ تاریخی کار خودش را کرد.

دو: برای پریدن، به سمت هواپیمایی هجوم بردند که در مدارِ دقیقِ “مملکت داری” رفت و آمد می کرد. ناشیانه هواپیما را از آشیانه اش بیرون کشیدند و پشت فرمانش نشستند. با هر خسارتی که می خراشید و پیش می رفت، هواپیما را به هر کجا کوفتند تا به هوای موی شکافِ مملکت داری بر آمدند. جمعی از سرنشینان هواپیما را کشتند و چمدان هایشان را روفتند و جنازه هایشان را از همان بالا به زیر انداختند.

سه: ملایان محترم رفتند و رفتند تا به لقمه ها رسیدند. با ولعی که از “یک تاریخ گرسنگی” با خود برده بودند، معده ها از خوردنی ها انباشتند و برای نسل های بعدی خود نیز انبار کردند. بی آنکه بدانند: هواپیمایی که در مدار موی شکافِ مملکت داری می پرد، به سوخت نیز محتاج است. همه اش که نمی شود پرید و درید و بلعید!

چهار: اکنون که من این داستان را برای شما می نویسم، هواپیمای ملایان محترم، هم سنگین شده هم فرسوده شده و هم بنزین تمام کرده. چرا سنگین شده؟ چون در این سالها، ملایان محترم و حواریون شان تا توانسته اند خورده اند و لایه های گوشت بر تن خود برنشانده اند. هیچ نیز به این فکر نکرده اند که هواپیما، وزن خاصی را حمل می کند. خلاصه در این سالها هم فربه و پیر شده اند و هم “خوش خیالانه” سوخت هواپیما را همیشگی انگاشته اند. سقوط مگر به چه لوازمی محتاج است؟

پنج: محدوده ی جابجا شدنِ ملایانِ محترمِ عبا به دوش و عمامه به سر، نه مگر تیمچه های بین الحرمین بود؟ یا بردنِ یک کاروان به حج؟ و به عتبات عالیات؟ یا منبر وعظ و روضه و دعا؟ یا نظارت بر کیفیت کفن و دفن؟ یا کشاندنِ مقلِد به پیشگاهِ مقلَد؟ و یا نوشتنِ کتابی و تدریسی؟ خوب، خروج از این شرح وظایف، و سوار شدن به هواپیمای مملکت داری، به ساز و کاری محتاج است که من اسمش را “لیاقت” نهاده ام. ملایان محترم، بی خیالِ این پیشنیازِ ضروری، بر گنبدِ چرب لقمه ها بر جهیدند. اکنون با لایه های گوشتی که بر تن نشانده اند، زیر پایشان عرق کرده و دارند لیز می خورند. و سقوط از یک گنبدِ چرب، مگر به چه لوازمی محتاج است؟

شش: هم نشستن ملایان محترم پشت فرمان مملکت داری، طرح و نقشه ی گنده های سیاست بود و هم لیز خوردن شان. اما اقرار می کنم که نشاندن لایه های گوشت بر تن، کار خودشان بود و است. اکنون که من مشغول نوشتن این نوشته ام، ملایان محترم، مشغول لیز خوردن و افتادن به واگنی اند که قرار است آنان را به جای معهود منتقل بکند. داستان عربده ی خروج از برجامِ ملایان، دقیقاً همان کلماتی ست که گنده های سیاست بر دهانشان نشانده اند. لایه های گوشتی که حضرات در این چهل سال بر تنِ خود انباشته اند، مختصر فضای لازم برای فکر کردن را نیز از آنان دریغ کرده است. و سقوط، مگر به چه لوازمی محتاج است؟

هفت: پس ملایان محترم، هم لایه های گوشت برهم انباشته اند و هم پیر و فرسوده شده اند و هم سوخت هواپیمایشان تمام شده. یک راه شاید بیشتر برایشان باقی نباشد. که با ته مانده ی شعارهای پوک شان، هواپیما را با کله به کوه بزنند و داستان چهل ساله ی خود را اینجوری تمام کنند. که در این صورت، بی نوا سرنشینان هواپیما که چوب گرسنگیِ تاریخیِ ملایان محترم را خورده و می خورند.

هشت: و شاید راه دیگری نیز باشد. که سرنشینان بی نوا به ملایان محترم بگویند: لایه های گوشت برای خودتان. بگذارید این هواپیما با ته مانده سوختی که دارد، بر باند فهم فرود آید. بعد که فرود آمد، همگی شرمنده و سر به زیر، سر بر آستان فهم فرود آریم تا مگر فردا چه پیش آید! بگذارید سخن پایانی ام این باشد: ” سرفرود آوردنِ ملایان محترم بر آستان فهم، تنها و تنها و تنها و تنها راهی است که گنده های سیاست پیش پایشان تعبیه نکرده اند”.

نه: این فرمایشِ یکی از دوستان را باید با طلا نوشت، که: جمهوری اسلامی، فرصتی بی‌نظیر و منحصر به فرد و تاریخی برای حکومت بود که شیعیان (ملایان محترم) آن را با عقده‌گشایی، ظلم و ستم، بی‌اخلاقی و نفاق، ریا، رشوه، ربا و (آدمکشی) و… هدر دادند. منبعد ِتاریخ، شیعیان (ملایان محترم) همواره حسرت آنچه را که داشتند و تلف کردند خواهند خورد!

محمد نوری زاد
بیستم اردیبهشت نود و هشت – تهران

ارتباط با من:
@NoorizadMohammad1331
@MohammadNoorizad
www.instagram.com/mnourizad

فایل صوتی همین نوشته: حاج آقا و خروج از برجام
بقلم نوری زاد

دیدار با مادر سهیل عربی
سه بار سهیل را در زندان بقصد کشت زده اند 19 اردیبهشت 98

سفر به شهر راسک – سرباز – بلوچستان برای دیدار از رزمنده ی تبعیدی محمد مهدویفر

Share This Post

درباره محمد نوری زاد

380 نظر

  1. حاجی رئیس/* بانک/* مرکزی: ذخایر ارزی و اسکناس ما بهتر شده.
    مش قاسم: داستان دمب خروس رو که شنیدن. و اما این حاجی دیگه زده روی دست خروس دزد. نه عبا داره و کل خروس هم زده بیرون جلوی چشم ملت میگه کدوم خروس. اسلامیچیه دیگه، اینجوری بارش آوردن. در حکومت اسلامی یکی رو میارن که بتونه توی چشم ملت ذل بزنه و دروغ بگه.

    /*: ک

     
  2. سید مرتضی – واقعا بی تربیتی.
    من طبق معمول در کجای کامنتم به شما توهین کردم که مثل لمپن ها دهانتو باز کردی و هرچه دلت خواسته گفته ای.

    “لطفا حرف مفت نزنید” — آن “لطفا” اولش منو کشته.

    “شما اگر با اصل این نظام مخالفید خوب یا گورتان را گم کنید و از این کشور بروید ”

    شما آخوند ها ( نوشتم آخوند بجای واژه – روحانی – که همیشه بکار برده ام چون برای امثال شما دوغ و دوشاب یکی است) در این 40 سال آنقدر مانند خان ها ستم در خق مردم روا داشتین که واقعا باورتان شده شما ها خان هستید و مردم رعیت شما.
    شما چکاره اید که به من میگویید گورتان را گم کنید و از این کشور بروید؟ مگر کشور ارث پدری شما آخوندهاست؟ مرد حسابی همین چند وقت پیش بود برای یکی از مخالفان تان از جمله محمد رضا شاه نوشتید که گفته بود اگر حزب رستاخیز را نمی خواهید پاسپورت تان را بگیرید و از این کشور بروید. واقعا در مقایسه با شما آخوندها شاه یک دیکتاتور شیر پاک خورده بود و سر سفره پدرش نون خورده بود.

    ” … بنابر این لطفا زر نزنید و ورّاجی نکنید ”
    آخه ناجوانمرد بی تربیت من حتی اگر طنزی هم در باره شما گفته ام حتی آنهم با رعایت ادب و احترام بوده چه برسه بحث جدی . کی و کجا به شما بی احترامی کردم که به خودتون اجازه میدی با من اینگونه صحبت کنید. بابا سد رحمت به لات های چاله میدون.
    در یکی از کامنت ها به من گفتید برداشتم از یک کامنت شما اشتباه بوده ( البته باز هم با نوعی کنایه و شیر فهم! کردن من ) ومن پاسخ شما را دادم از این بابت پوزش خواستم. و این رفتار شماست.

    “یقه آن رئیس اصلاحاتتان را میگرفتید و میگفتید مملکت در حال نابودی است از جایت بلند شو حداقل برای یکبار هم که شده هزینه ای برای این جایگاهت که از مواهب آن 20 سال است استفاده کردی بپرداز.”

    جمله بالا از کامنت من است. چون نوشتم “یقه رئیس اصلاحاتتان” را بگیرید به بت اصلاحاتتون بی احترامی شد؟ اگر عبارت هایی که بین مخالفان مرسوم است مینوشتم خوب بود؟ مثلا = فریبا خانم = یا عبارتی که مش قاسم استفاده میکنند مثل = حاج ممد مستراح پناه =؟ شما خجالت نمی کشید از چنین آدم منفعلی که چقدر از جوانها برایش هزینه دادند زندان رفتند کشته شدند بت میسازید که با جمله ساده ای که نوشته ام چنین برافروخته میشوید و به من میگویید “زر نزن”.

    باز هم از آن عبارت مسخره “اصلاحات تدریجی” نوشتید. همان اصلاحاتی که – مدتی بود این اسم نحس “لباس شخصی ” ها را نمی شنیدیم و حالا دوباره بخاطر اصلاحات تدریجی دوباره پیداشون شد؟ یا اینکه دوباره در وضعیت اضطراری گیر کردید دختر جوان مردم را که در سفارت انگلیس کار میکرده بعنوان جاسوس ” گروگان ” گرفتید و یا مژده بستن کل اینترنت با جهان و فقط فعال در ایران.

    واقعا باید از خودتون شرمنده باشید که اینقدر دروغ میگویید. من گمانم این بیماری شما که میگویید واکنش مغزتان به این همه دروغی است که میگویید و با زور میخواهید به خودتان بقبولانید که راست میگویید. و این واکنش مغزتان است که میگوید – لامذهب دست بردار منو داغون کردی.

    درست مانند همیشه که از پاسخ باز میمانید شروع میکنید به صحبت هایی که اصلا مربوط به بحث نمیشود. اصلا بحث بر سر براندازی و اینگونه حرف ها بود؟ بحث بر سر جنگ بود. و چون در مقابل حرف حق و درست پاسخی ندارید از روش همیشگی مغلطه که در آن استاد هستید و مظلوم نمایی که کل آخوندها با “ژن ناب” آن متولد میشوند استفاده میکنید.

    پیشتر هم به شما گفته ام که شخصیت بسیار ضعیفی دارید به همین علت شروع میکنید به توهین کردن و انگ زدن زمانی که ناتوان از پاسخ هستید.

    خدا میداند چقدر نوشتن این کامنت برایم دشوار بود چون تلاش کردم مانند خود شما مثل یک لومپن با شما گفتگو کنم.

    در حوزه علمیه باید حداقل یک آموزش مفید بهتون میدادند که حداقل فرق بین دوغ و دوشاب را درک میکردید.

    پیش از اینکه این کامنت را پست کنم دیدم کامنت دیگری گذاشته اید و باز من را به رعایت ادب دعوت کردید. چی بگم دیگه واقعا بیشتر از این ازم نمیاد که ادای لمپن ها را در آورم و بیش از این اعصاب خودم را داغون کنم.

     
    • شما آنوقت با این لحن لمپن خیلی با تربیتی؟!

      من نمیدانم کدامیک از قدیمی های این سایت هستی و البته مهم هم نیست،اما از زمانی که با این اسم نوشتی و بعد قهر کردی و حتی به درخواست من بازگشتی،گفتم ،طرز نوشتن شما و لحن نوشته های شما معمولا حاشیه پردازی،نقد شخصیت و ریشخند و کنایه زدن است،من بی جهت با کسی تندی نمی کنم،یعنی لازم نیست که کسی یکجا و یکدفعه در یک کامنت بی تربیتی کند و در لحن گفتار ،شخصیت طرف مقابل را تحقیر کند،بلکه همینکه ذیل هر نوشته ای حتی خطاب به دیگری اسم از کسی بیاورد و نیش و کنایه بزند و لودگی کند،مجموعه اینها یکدفعه به انفجار ختم می شود که :زر نزن! یا خودت را لوس نکن! و چیزهایی از این قبیل وگرنه من اگر کسی شخصیت داشته باشد و رو در رو بحث کند و پرسش کند وو بچالش بکشد بحثی ندارم،اما نمک ریختن و خود را ننر کردن،و دائم حتی در کامنت ها خطاب به دیگران،تعبیرات خاله زنکی کردن طبیعی است که بتدریج به کسی بر بخورد.مثلا دیدم در ذیل نوشته ای از کاوش باز خاله زنکی طعنی به طلبه ها زده بودی،این است که می گویم شما ظاهرا کرم طعن و نیش زدن و حاشیه پردازی داری والا می شود در همه چیز گفتگوی مودبانه کرد.

      در این کامنت که کاملا لمپن بودن و بی شخصیتی خود را اثبات کردی،تعبیرات تند من دقیقا برای این خوشمزگیها و لودگی ها و در واقع لوس بازی هاست ومن عمدا خواستم هم شخصیت لمپن واقعی خود را بروز دهی ،هم حواست جمع باشد که اینجا و آنجا تعبیرات خاله زنکی کردن و کنایه زدن عاقبتش اهانت دو طرفه است.

      شما وقتی جابجا از این مزخرفات (نظیر اهانت به صنف طلبه) می نویسی پس متوقع احترام متقابل نباش.من گفتم بحث محتوائی نیازمند طعنه و نیش و کنایه و ننر بازی نیست،یا اگر اصلاح طلبان را کسی می خواهد نقد کند یا مثلا سید محمد خاتمی را،اول باید شرط ادب را رعایت کند و بعد نقد کند.

      من تعصبی به سید محمد خاتمی ندارم و حتی ممکن است به او نقد هم داشته باشم اما شما حق نداری با نفی یک سید و شخصیت محترم خود را اثبات کنی و نفی حقارت از خود کنی.

      شما حدّ خودت را حفظ کن در تعبیر کردن،مثلا اگر محمد خاتمی بقول شما منفعل است،خود شما چه غلطی در این مملکت کرده ای جز همینگونه ورّاجی ها و طعن زدن ها؟!

      یا وقتی از تنازع فعلی بین امریکا سخن می گوئی و بصورت حق بجانب نق می زنی،پرسش را پاسخ بده که حرف شما چیست در شرائط فعلی؟

      اگر جایی نیش و کنایه به یک صنف می زنی که یکی از مخاطبانت در اینجا یکی از آنهاست پس اگر واکنشی دیدی از باب زدی ضربتی ضربتی نوش کن،دیگر گلایه نکن.

      در مورد رفتن از این مملکت،من گزاره های شرطی بیان کردم،گفتم اگر بحث در مبنای جمهوری اسلامی است و شما بعنوان یک اقلیت احترام به خواست اکثریت می گذاری خوب محترمی و بعنوان یک ایرانی در کشورت هستی،اما اگر مبنای جمهوری اسلامی را قبول نداری و قدرت تحمّل اراده اکثریت را نداری می توانی جای دیگر بروی،اگر توصیه ات و عملت براندازی جمهوری اسلامی و بتعبیری انقلاب است خوب بفرما ایده ات را عملی کن و اکتفاء به نق زدن و تعبیرات خاله زنکی نسبت به امثال محمد خاتمی که بر خلاف تو جمهوری اسلامی را می خواهد اگرچه منتقد باشد یا سخنش یا عملش نارسا باشد،اینجا شما حق اهانت نداری،اگر بشخصیت محبوب مخاطب اهانت و بی تربیتی کردی طبیعتا منتظر واکنش باش .این هم یکی از گزاره های شرطی من بود.

      دیگر اینکه ساحت بحث را جدا کردم،گفتم اگر بحث فعلا در این مبانی نیست که بنظر من هم نبود،پس بحث بطور خاص در مورد نحوه تعامل و برخورد با وضعیت فعلی پیش آمده است،و سوال این بود که جدای از بحث های در مبانی،شما حرفت چیست که طعنه می زنی و اشاراتی به جنگ می کنی یا اشارتی به مذاکره.این همه محتوای نوشته من بود.شما ظاهرا روی آن ذات شخصیت پردازی و پرداختن به مسائل حاشیه ای و اینکه با این پرسش ها در منگنه قرار گرفتی،از جا در رفتی و آنسوی چهره ظاهری یعنی چهره لمپن خویش را بنمایش گذاشتی که نشان از عجز از حجت در گفتگوست.

      در انتها می گویم:بهترین حجت و دلیل بر مطالبی که عرض شد همین است که به دو کامنت من که حاوی دو پرسش اساسی بود پاسخی ندادی و ترجیح این شد که اینطور بی تربیتی کرده و چهره لمپن خویش را آشکار کنی.

      دو سوال محتوایی:یکی این بود که شما وقتی نق می زنید و سیاست فعلی جمهوری اسلامی را مورد طعن و ریشخند قرار می دهی لطف کن بدون حاشیه پردازی مسائل پیش آمده قبل از برجام و بعد از برجام تاکنون را تحلیل کن تا ببینیم چه دریافتی از مساله مورد نظر داری؟

      و سوال کلیدی دیگر این بود که دیده می شود شما دو خط مشی را در نوشته ها دنبال می کنی (من در کامنتی تعبیر کردم شما خودت را بهمه شناساندی.مقصودم آن کامنت است) یک خط مشی این است که بطور کلی اپوزیسیون جمهوری اسلامی ایران را آش و لاش و بی خاصیت و متفرّق می بینی،درست؟ از سویی دیگر هم خوب واضح است که با سیستم جمهوری اسلامی ایران مشکل داری و اینرا بصورت های مختلف با نیش و کنایه زدن،ریشخند کردن،لوس بازی،و گاهی هم نقد مستقیم نشان می دهی،اینهم درست؟ حرف من این بود که شما هم پس یک اپوزیسیون جمهوری اسلامی هستی،سوال این بود که شما اگر خود را تافته جدا بافته نمیدانی،بمن و به همه اپوزیسیونی که گهگاه توهین می کنی یا طعن می زنی،توضیح بده که ایده یا استراتژی یا پیشنهادت برای چیزی که آنرا مطلوب می دانی (یعنی نبودن جمهوری اسلامی) چیست؟ وگرنه هی نق زدن و نیش زدن به این و آن طائفه از اپوزیسیون و به خود جمهوری اسلامی را زنانی که با هم سبزی پاک می کنند نیز بر آن قادرند! ظاهرا این سبک بحث و پرسش منگنه و پرس شدیدی بر شما وارد کرد که بقول خودت ترجیح دادی چهره واقعی لمپن خویش را نشان دهی و از پرداختن به اصل این پرسشهای کلیدی طفره بروی.

      من تلاش می کنم از این ببعد لحن گفتارم با شما تند نباشد مشروط به اینکه شما نیز ادب را رعایت کنی و در خطابها با این و آن با اسم آوردن از من و نیش زدن و لوس بازی دیگری را تحقیر نکنید.وگرنه ترا بخیر و ما را بسلامت.
      همین!

       
  3. و میخواستم بگم که اگر کسی نسبت به من و نظرات که دادم انتقاد و یا چیزی داره به این ایمیل بفرسته
    nazartoamirhossein@gmail.com
    و این رو میخواستم بگم بهتره بعضی ها بجای انتقاد از اپوزسیون برای سرنگونی این حکومت جهل و فساد با مردم متحد بشوند واین رو بدونید که هرکسی که این کار رو میکنه یا مزدور حکومت آخوندی یا انقدر … است که این کار رو میکنه و در کامنت های قبلی هم بار ها گفته ام که قرار نیست شخصی انتخاب بشود و بعد از سرنگونی بر سر کار بیاید این ما مردم هستیم که انتخاب می کنیم که چه کسی بیاید اینکه کدام نوع حکومت در آینده بیاید بهتر است باید در زمان گذار مطرح بشود نه الان که اتحاد برای سرنگونی این حکومت مهم است در دوران گذار به هر حزب و هر گروهی فرصتی داده خواهد شد برای تبلیغات اهداف و کار هایی که میخواهند انجام بدهند به نظر من حکومت آینده به احتمال زیاد جمهوری خواهد بود و مردم این شکل از حکومت را انتخاب خواهند کرد

     
  4. Manouchehr Kamran
    13. Mai
    مُرده ای که همچنان می نویسد!

    از میان نسکهایی که از سوی ناشران گوناگون چاپ می گردد و هر از گاهی شماره ای نیز بدان افزوده می شود، همین یادداشتهای بی پایه ی اسداله عَلَم می باشد که سراسرش ٱکنده از داستان سرایی های نویسندگان قلم به مزدی است که خود را ناچار به نشان دادن سند و بنچاکی نمی دانند و هر ٱنچه که بخواهند را بدان می افزایند تا دستٱویزی باشد برای کوبیدن خاندان ایرانساز پهلوی و بستن دهان مردم پادشاهی خواه ایران که سالهاست در راه بازگرداندن ٱن نهاد ارجمند به خاک پاک میهن می کوشند.

    هیچ گوشه ای از زندگی پُربار شاهنشاه ٱریامهر از دید گزارشگران، روزنامه نگاران و فرتورگران ایرانی و بیگانه، پنهان نبوده است و در درازی پادشاهی ٱن رهبر میهن پرست، ماهی نبوده است که گفتگویی و نشستی با رسانه های گوناگون نداشته باشند. ایشان که در همه ی میهمانی های برونمرز و درونمرز، با شهبانوی ایران و گاهی فرزندانشان همراه بوده اند، چه چیز دیگری را می توانستند از چشم مردم خود پنهان سازند؟ از اینها گذشته، شاهنشاه ٱریامهر در چهار نسک خود بنامهای پاسخ به تاریخ، ماموریت برای وطنم، انقلاب سفید و بسوی تمدن بزرگ، همه ی کارها، خواستها، امیدها، ٱرمانها و گله هایشان را به روشنی بازگو کرده اند و بسیاری از پرسشها را پاسح داده اند.

    همانگونه که می دانید در درازای هشتاد سال گذشته دروغهای بسیاری درباره ی رضاشاه بزرگ، شاهنشاه ٱریامهر، شاهدخت اشرف پهلوی، شهبانو فرح دیبا پهلوی و دیگر هموندان این خاندان میهن پرست، پرداخته گردیده اند که امروزه ساختگی بودن همگی ٱنها بر مردم ایران ٱشکار شده است. این هرزنامه نیز همچون نسکهای بی مایه ی دیگری که بیشترشان در ایران نوشته و بازپخش گردیده اند، ٱرمانی جز راز ٱلوده و پیچیده نمایاندن زندگی شاهنشاه ٱریامهر و خاندان پهلوی نداشته اند و در هر چاپ نوینی که از ٱن یادداشتهای دروغین، به بازار می فرستند یاوه های تازه تری را به لجن پراکنی های پیشین می افزایند تا جایی که سِدای بی بی سی هم درٱمده است که چرا ناشران ایرانی، با دروغهای بیشتر، ٱنرا تحریف می کنند! گویا خود نویسندگان این چرندیات نیز به خوبی می دانند که دروغ، هر چه بزرگتر باشد، باورش ٱسانتر است.

    ٱنچه به خوبی می توان از شیوه ی نگارش این چَرَندنامه دریافت ٱنست که بیش از یک یا دو نویسنده در گردٱوری ٱن دست داشته اند و یا دارند تا ٱنجا که هیچگونه هماهنگی نوشتاری در بخشهای گوناگونش دیده نمی شود و در جاهایی رشته ی سخن به یکباره گسسته می شود. شاید ٱن نویسندگان، این شیوه را ٱگاهانه در پیش گرفته باشند تا خوانندگان ناٱگاه را ٱسانتر بفریبند. همانگونه که هموندان حزب ایرانفروش توده نیز همواره دروغهایشان را با ٱب و تاب دادن به گفتارها و سخنانی بی ارزش به خوانندگان خود خورانده اند.

    دخترم فرح نیز نام هرزنامه ی دیگری است به زبان انگلیسی که منسوب به شادروان بانو فریده دیبا، مادر شهبانو فرح پهلوی می باشد. مترجم ٱن به نام الهه رئیس فیروز گفته‌ است که این یادداشتها را بانو فریده دیبا، نزد او سپرده است. دفتر شهبانو فرح پهلوی نیز در ۱۰ خرداد ۱۳۸۰ در واکنش به این هرزنامه گفتند که این کتاب «به کلی ساختگی» و «حاصل تخیلات نویسنده» است. همچنین افزودند که بانو فریده دیبا هرگز نه خاطراتی نوشته و نه خاطراتی را ضبط کرده‌است.

    شهبانو فرح پهلوی همچنین در گفتگویی با رادیو فردا و در واکنش به این چرندنامه ها گفتند: «کتاب های زيادی توسط اشخاص مختلف، در مورد ايران نوشته شده که بعضی مطالب آن درست نيست و دروغ است و من می خواهم در مورد آنها جايی يادداشت کنم. البته نه در مورد هر خاطره بی ربطی، بلکه افرادی که ارزش اين را دارند که به آنها جواب داده شود. در اين جا بايد به هموطنانم يادآوری کنم که ظاهراً کتاب های زيادی به اسم من، مادرم، ملکه مادر و برادران شاه، در جمهوری اسلامی چاپ می شود که همه ساختگی است. بعد از اين که کتاب من در خارج به فارسی چاپ شد، در جمهوری اسلامی دو جلد کتاب به نام «دختر يتيم» به نوشته فرح پهلوی، چاپ کردند که ساختگی است. حتی کتاب «دخترم فرح» که به اسم مادرم چاپ شده نيز جعلی است و مادرم هرگز خاطراتی ننوشت. تازه در اين کتاب نوشتند ترجمه انگليسی، که مادرم هيچ گاه انگليسی صحبت نمی کرد. اسم خانمی هم که به عنوان مترجم نوشته اند، اصلاً چنين مترجمی و چنين ناشری در انگليس وجود ندارد. من خواستم اين مسئله را هم وطنانم بدانند.»

    شاید اگر نسک خاطرات دکتر امیراصلان افشار به کوشش دکتر علی میرفطروس نگاشته نمی شد، روزی، کسی، در گوشه ای از این ناکجاٱباد، سر در می ٱورد و هرزنامه ی دیگری با دروغهایی بزرگتر و افسانه هایی ناشنیده تر را بنام ایشان به چاپ می رساند و زمینه ی سردرگمی بیشترِ مردمان را فراهم می ٱورد. به گمان من، پس از بازگشت ٱرامش و ٱزادی به مام میهن، از نخستین کارهایی که باید در زمینه ی فرهنگی به انجام برسد، پاکسازی نسک های تاریخی کشورمان از دروغهایی بیشماری است که ملایان و توده ایها ٱفریده اند و چنان ٱشفته بازاری را پدید ٱورده اند که بررسی سرگذشت کشورمان را بسیار دشوار ساخته است بویژه پیرامون رویدادهایی که در یکسد سال گذشته پیش ٱمدند و سرنوشت مردم ما را یکسره دگرگون ساختند.

     
  5. نانسی پلوسی: مردم آمریکا هیچ تمایلی برای جنگ با ایران ندارند

    نانسی پلوسی، رئیس مجلس نمایندگان آمریکا در مورد تمایل دولت ترامپ برای آغاز جنگ با ایران گفت: دولت ترامپ حق آغاز جنگ با ایران بدون اجازه کنگره را ندارد. اگر در چنین فکری هم باشد هرگز نمی‌توانند موافقت کنگره را جلب کنند.

     
  6. شاه: خبر بازداشت این گروهی که قصد داشتند من، شهبانو و ولیعهد را ترور کنند، منتشر کنید.

    ✍️ اسدالله علم

    «تیمسار نصیری[رئیس ساواک] یک خبر بدی داد که یک شبکه(را هم در تلویزیون) کشف کرده، که قصد داشته اند ولیعهد را ترور کنند. همه را گرفتند. خیلی متأثر شدم»

    (خاطرات علم، جلد سوم، ص ۱۷۵. ۲۹ شهریور ۱۳۵۲).

    «یک عده بچه احمق پیدا شده بودند که خواستند به جان شاهنشاه و شهبانو و ولیعهد سوء قصد کنند.

    عرض کردم :چه لزومی دارد این خبر منتشر شود؟

    فرمودند: لازم است، چون بعد باید محاکمه شوند.

    عرض کردم: با وصف این مصلحت نیست.

    فرمودند: چرا مصلحت هست، تو نمی فهمی!»

    (همان، ص ۱۹۱. ۹ مهر ۵۲).

    ====
    توضیح ناشر خاطرات علم :دانشیان و خسرو گلسرخی در بامداد ۲۹ بهمن ۱۳۵۲ تیرباران شدند.

     
  7. شاه: در طول هزاران سال آدم مضرّی مانند مصدّق در هیچ کشوری پیدا نشده است که در عین حال بتواند مردم احمق را تا این اندازه خر بکند!

    ✍️ اسدالله علم

    «باز کمی بحث مصدق پیش آمد. فرمودند: چنین آدم مضرّ به حال کشور فکر نمی کنم ظرف هزاران سال در کشوری پیدا بشود که در عین حال مردم را این اندازه خر بکند!

    فرمودند: به او می گفتند پلهای راههای شمال خراب شده، بشکن می زد! می گفت :چه بهتر، مگر مردم از هزاران سال پیش تاکنون در آن جا راه داشته اند؟!

    بعد برای همین مردم جلوی دوربین تلویزیون اشک می ریخت و این مردم احمق هم باور می کردند!

    عرض کردم :مردم باور نکنند چه بکنند؟!

    فرمودند: با خود من چه کرد؟! شرح سفر ما را به شیراز که مردم این همه استقبال کردند، اجازه نداد در رادیو بگویند و روز بعد از مراجعت به دیدن من آمده بود و پای مرا می خواست ببوسد!

    عرض کردم: خاطرم هست!»

    (خاطرات علم، جلد پنجم، ص ۲۹۵. ۲۴ مهر)

    ===
    پی نوشت: چه شاهنشاه با ادب و با فرهنگی! : مردم احمق! مصدّق مضرّ!

     
  8. « به ناشناس هتاک و ابله و سفیه که هنری جز فحاشی و تهمت زدن و حسادت و دروغگویی ندارد . »

    مردک ابله که اینطور پلیدیهای درونت را بالا میآوری، تفت به روی سیاه و شعور نداشته ات که در توهین و فحاشی مقدم میشوی و مرا ناچار میکنی تا تفت را به روی خودت بندازم ! اگر هنر و فضیلتی داری روکن، بفرما کسی مانعت نیست! وقتی بجز فحاشی و تهمت زنی هیچ هنری نداری غلط میکنی که مانع و مزاحم دیگران شوی !
    کشور ایران لااقل 2500 سال تاریخ مدون دارد و این تاریخ پر از فراز و نشیب و اوج و فرود و پیشروی و عقب نشینی است. حُسن مطالعه تاریخ اینست که بتوانیم از نکات خوبی که منجر به تقویت و عظمت کشورمان شد و نکاتی که منجر به ضعف و زبونی و تن به اشغال بیگانگان دادنش شد درس بگیریم. کسی نمیتواند در این تاریخ طولانی دست ببرد و شکستهایش را پیروزی و پیروزیهایش را به شکست تبدیل کند و همه را خوب یا بد جلوه دهد . شبکه ای تلویزیونی در آلمان هر هفته با حضور کارشناسان و نظامیان برجسته و صاحبنظر بصورت هفتگی تک، تک عملیات جنگ جهانی اول و دوم را آنالیز میکنند و دستورات درست و غلط کایزر( قیصر ) ویلهلم و رؤسای ستادش در جنگ جهانی اول و فرامین هیتلر و فیلد مارشال کایتل و فیلد مارشال یودل که طراحان عملیاتی و ترسیم کنندگان اصلی نقشه های عملیاتی ستاد ارتششان بودند را مو بمو تجزیه و تحلیل میکنند تا بدانند در کجا خطا کردند و تقریباً تمام مدارک مستند آنزمانها را نگه داشته اند تا بدانند چه خطاهایی سبب ناکامیشان شد . اگر کوروش هخامنشی توانست امپراطوری عظیم هخامنشی را بنیانگذاری کند و آنهمه به کشور نو بنیاد ایران عظمت بدهد، حاصل کار درست و حسابگریهای عقلانی او و مشاوران و بخصوص همراهی مردمش با او بود و اگر داریوش سوم آخرین پادشاه هخامنشی در مقابل هجوم اسکندر شکست خورد و کشور تا چند قرن بدست سلوکیان افتاد حاصل بیخردی و اشتباهات او و بزرگان دربارش و چپیدن در حرمسرا و تحمیل مالیتهای سنگین جهت دربار پر تجمل و فاصله گرفتن و بریدنش از مردم بود. در سایر دوره های تاریخی و ظهور و سقوط امپراطوریها و برآمدن و افول شاهنشاهی ها نیز همینطور بوده، یعنی بنیانگزاران با قوت و قدرت و شجاعت اکثریت مردم ایران را با خود همراه و همدل میکردند و دست به تأسیس سلسله و فتوحات و توسعه کشور و آبادانی و امنیت میزدند، اما بتدریج جانشینانشان دچار ضعف و زبونی و سستی میشدند و با سرگرم شدن به عیاشی بتدریج کمال و در حقیقت نقصان زنان حرمسرا در آنان اثر میکرد و خوی سلحشوری و جهانداری و جهانگشایی در آنان میمرد و با
    رواج اختلاس و خیانت به مردم و اختصاص دادن ثروتهای عمومی بخود و بستگانشان نه تنها توجهی به مردم نمیکردند بلکه با اشاعه خرافات فکر و عقل آنها را اسیر موهومات میکردند و همینها باعث میشد که بین حکومت و مردم فاصله بیفتد در نتیجه هنگام حمله و هجوم بیگانگان مردم بیطرف میماندندو چنان ارزشی برای حکومت قائل نبودند که برای نجاتش فداکاری کنند، در نتیجه سلسله ها مضمحل میشدند .اکنون که کشورمان در معرض حمله زورگویانی است که به میثاقهای بین المللی و توافق و امضاء خود پایبند نیستند و از آن سوی عالم دست به تهدید و لشگر کشی زده اند هر گونه سستی در مقابل آنها و بهانه جویی جرم و جنایت است و اگر خدای نکرده آنطور که شایسته است از کشورمان دفاع نکنیم نسلهای آینده حق دارند که ما را لعنت و نفرین کنند . هر قوم و نژاد و ملتی که تن به تحمیل و اشغال بیگانگان بدهد نه در چشم خودش و در داوری اخلافش و در میان سایر ملل حرمت و قدر و منزلتی نخواهد داشت . من با افتخار با سید مرتضی و غیر سید مرتضی و هر ایرانی ای که خواهان تأمین عزت و استقلال و امنیت کشور و حفظ استقلال و تمامیت ارضی ایران باشد و حاضر باشد سهم و وظیفه خود را انجام بدهد و هزینه میهن دوسیش را بپردازد، همدل و همدست و همزبانم و صد در صد موافقم . هندیها از زمانی بیرق استقلال برداشتند که متوجه سستی و خطای نیاکانشان شدند. تاریخ تمام ملل دنیا دقیقاً حکایت اعمال درست و نادرست اجداد آنهاست. اجداد ما هم از این قاعده مستثنا نبوده اند و در کارنامه آنها نیز خوبی و بدی و درستی و نادرستی و سعی و سستی و شجاعت و ترس و…. وجود دارد. هنر یک دانشجوی تاریخ در اینست که بتواند از مجموع اعمال آنها درسهای لازم برای امروز بگیرد .

    ——–

    آرام باشید دوست گرامی
    .

     
  9. امروز داشتم آشپزی میکردم٬ مرغ گذاشته بودم که بپزه. یک اتفاق عجیبی افتاد٬ با چنگال امتحان کردم ببینم پخته یا نه یهو مرغه زد زیر خنده !!!!! با خودم گفتم مرغ پخته ای که بخنده حتمأ حرف هم میزنه (مثل سوسماری که با محمد عربی حرف زد)٬ پرسیدم چرا میخندی گفت صحبتهای امروز رهبر را گوش کردی؟ آنجایی که میگه :گزینه قطعی ملت ایران مقاومت است.‎اینو گفت و از خنده غش کرد. (( در مورد مرغ شوخی کردم٬ حالا نیایید یقه منو بچسبید که مرغو از کجا آوردی))

     
    • لابد خندیدن و حرف زدن مرغ پخته هم معجزه شماست؟!

      حالا غیر از معضل معجزه! کسی که گزینه مقاومت مردم ایران در برابر زور،قلدری و بد عهدی رو مسخره میکنه،لابد یا گرایش به هجوم نظامی دشمن به وطنش (اگر واقعا ایرانیه!) و تخریب زیر ساخت های ایران داره،یا گرایش به مذاکره مساوی با پذیرفتن ذلیلانه پیش شرط های گردن کلفت های زورگو داره!

      بنابر این چنین فرد صاحب معجزه و صاحب اینجور گرایشات، دیگه چرا اسم خودشو هموطن گذاشته؟! هموطن کی؟! نکنه وطنش جایی دیگری غیر از ایرانه؟!

       
  10. و در ادامه میخواستم بگم که لطفا یکم به خصوص اونایی که به رضا پهلوی میگویند سلطنت طلب و … لطفا درست مطالعه کنید و بعد بگین ایشون اینجوری هست ایشان بار ها گفته اند که من به هیچ وجه خواهان ایجاد حکومت پادشاهی نیستم و بار ها گفته اند که سلطنت طلب نیستند و کشور باید در آینده در اختیار مردم ایران باشد من خودم به هیچ وجه حکومت پادشاهی را دوست ندارم و خود شاه هم میخواست پادشاهی را منسوخ و حکومت جمهوری در کشور اعلام کند و خود رضا شاه هم میخواست در ادامه میخواستم بگم که لطفا یکم به خصوص اونایی که به رضا پهلوی میگویند سلطنت طلب و … لطفا درست مطالعه کنید و بعد بگین ایشون اینجوری هستن من خودم به هیچ وجه حکومت پادشاهی را دوست ندارم و خود رضا شاه هم میخواست به عنوان رئیس جمهور تحت عنوان حکومت جمهوری به کشور خدمت کنند ولی کار های دشمنان و … باعث شد که رضا شاه در حکومت پادشاهی بر خلاف میل خود به حکومت برسند و مجبور بشوند برای سازندگی کشورش ایران از اخیارات شاهی که مقام تشریفاتی بود فراتر بروند و وارد سیاست بشوند و به سازندگی کشورش کمک کند و اقدامات سازنده ای را برای مدرن سازی ایران انجام بدهد در مورد پسرش محمد رضا شاه هم همینطور است شاه همیشه میخواست که پادشاهی را منسوخ و جمهوری بر قرار نماید ولی به خاطر دخالت دشمنان ایران ایشان همیشه در انجام اینکار نا موفق می ماندند و جلوی ایشان در انجام این کار گرفته می شد رضا شاه و محمد رضا شاه هیچ علاقه ای به حکومت پادشاهی نداشتند و بر خلاف میل خود مجبور به حکومت در این نوع حکومت شدند و خمینی دجال صفت و طرفداران شیطان صفت که داشت همیشه جلوی بر قراری حکومت جمهوری را گرفته بودند تا بتوانند از پادشاهی بودن حکومت پهلوی برای رسیدن به قدرت در آینده استفاده کنند در زمانی که شاه داشت کشور را آماده برای تغییرات و اصلاحات اساسی میکرد و میخواست حکومت جمهوری بر قرار کند دیدند که اگر این ها انجام شود دیگر نمی تواند حکومت را به دست بگیرد به خاطر همین مردم رو با هزار فریب و … به خیابان ها آوردند و حکومت شیطانی خودشون رو تشکیل دادند

     
    • امیر حسین! حرف دهنتو بفهم! دجال صفت شاهان پهلوی و پس مانده اونهاست که اینجا روضه اونو می خوانی!

      “رضا شاه و محمد رضا شاه هیچ علاقه ای به حکومت پادشاهی نداشتند و بر خلاف میل خود مجبور به حکومت در این نوع حکومت شدند!”

      خوبه دیگرانو به تاریخ خوندن دعوت می کنی!

      شما اول برو خودت چگونگی روی کار اومدن رضا میر پنج و محمد رضا رو مطالعه کن بعد بیا اینجا روضه سلطنت پادشاهی رو بخون!

      رضا خان کودتاچی لابد هیچ علاقه ای به حکومت نداشت که به سفارش و پشت گرمی انگلیسها یک کودتای خوشگل درست و کرد و حکومت رو با فشار و زورچپون به مجلس قبضه کرد! خیال می کنی اینجا کسانی که مطالبتو می خونن ببو تشریف دارند؟! اینجا مو رو از ماست میکشند و نوعا افراد اهل مطالعه هستند.پس تبلیغات هاید پارکی اینجا راه نینداز.مگر همون انگلیسی ها که از رضا حمایت کردند همونا دستور خروج رو به او حقنه نکردند؟! پس رضا حدوثا و بقائا دنبال حکومت و شاهی بود منتها تا زمانی که ارباب ها بهش اجازه می دادند.
      اینکه از رضا خان میر پنج کودتاچی!
      اما پسرش محمد رضا هم خوب دنبال یک حکومت پادشاهی موروثی روی کار اومد وقتی به باباش گفتن برو!

      شما میگی محمد رضا طالب پادشاهی و حکومت نبود؟! عجب!
      پس چطور ایشون وقتی بخاطر محبوبیت دولت مردمی مرحوم دکتر مصدّق مجبور شد فلنگو ببنده،بعد با کمک امریکائیها و لش و لوش ها و لات ها توی تهرون علیه دولت مردمی دکتر مصدّق کودتا کرد؟! لابد این از زهدش به دنیا و حکومت و گردش بوده!

      همینطور این نوبت آخر هم که اول انقلاب اسلامی،در اثر فریاد مرگ بر شاه مردم ایران فلنگو ببنده،اون اشک تمساحی که می ریخت لابد برای ایران و ایرانی بود!
      نه آقا! برنامه داشتند امریکائی ها و دیگران برای بازگشتش،از این جهت در گوادلوپ توافق کردند بر دولت شاپور بختیار،که چه؟! که اینکه وقتی اوضاع آروم شد دوباره شاهنشاه مثل 28 مرداد اون سال تشریف بیارند و به گردش هاشون ادامه بدهند!
      اسناد اینها هم همه از همان “جاسوسخانه”امریکا بیرون آمد و البته خیلی اسناد رو هم خمیر کردند…ولی خوب مرحوم آیت الله امام روح الله خمینی یک رهبر هوشیار بود و وجدان بیدار مردم ایران،خروج شاه را پذیرفت اما حقّه دولت شاپورخان بختیار رو نه! از این جهت وقتی به ایران رسید،بختیار و او گوادلوپیون! رو کلّا مات کرد با تعیین دولت…

      کمی تاریخ رو درست بخون جانم! اینجا جای تبلیغات سلطنتی و شعارهای هاید پارکی نیست!

       
  11. ناشناس آشنا

    باور کنید اینو مزدک در همین پست گذاشته :

    به چشمان خودتان اعتماد کنید دوستان , نوشته : ” در هر صورت رفتن این اراذل حتی بقیمت ویرانی های بسیار بنفع مردم و منافع ملی ایرانیان است.”

    مزدک1
    2:17 ب.ظ / می 14, 2019

    ” جناب ناشناس من در یکی دو کامنت نوشته ام که در هر صورت چه مذاکره و چه جنگ در هر صورت قدرت حرامیان اسلامی بشدت رو به کاهش خواهد رفت .چون در صورت مذاکره شاید سالها هم طول بکشد تا تحریمها برداشته شود و از طرفی پذیرش شروط دوازده گانه آمریکا خود یعنی از هم فروپاشی حکومت اوباش اسلامی .در صورت جنگ هم که کل رژیم و پایگاهایش یکی دوهفته درهم کوبیده می شود.در هر صورت رفتن این اراذل حتی بقیمت ویرانی های بسیار بنفع مردم و منافع ملی ایرانیان است.”

     
  12. حاج مم جفات نتراشیده نخراشیده: درباره عملیات خرابکارانه پیش‌بینی کرده بودم.
    مش قاسم: هرکه خبر کرد خودش …(سه نقطه از مش قاسم)……

     
  13. یکی از اونایی که توی اون طویله هستن: در صورتی که اعتماد عمومی همانند زمان جنگ هشت ساله ایجاد شود که همه برای همکاری و نجات کشور ورود پیدا کردند می‌توانیم موفق باشیم، اما وضعیت کنونی متفاوت است.
    مش قاسم: اون زمان هنوز ملت پی نبرده بود که با چه جماعت دزد و آدمکش وحشی طرفه. وقتی که آن سبو بشکست و آن پیمانه ریخت جام زهر جاشو گرفت.

    ادامه داده: در این برهه حساس لازم است نمایندگان و دولت یک طرح و برنامه جدید پیاده کنند تا همه دلسوختگان نظام بر سر یک میز بنشینند.
    ترجمه دلسوختگان نظام: اونایی که جیبشون رو پر کردن و رفتن خارج و اونهایی هم که هنوز هستن و مشغول چپاول.

    و اما جیب سوختگان: همینایی که نون ندارن با آب قاطی کنن.

     
  14. نامزد ریاست جمهوری ۲۰۲۰ آمریکا: باید ترامپ و جان بولتون جنگ طلب را متوقف کنیم تا ایران را بمباران نکنند!

    سناتور برنی سندرز: «نه به جنگ با ایران! این فاجعه‌ای تمام‌عیار است. باید ترامپ و جان بولتون، مشاور امنیت ملی را ــ همان کسی را که جنگ‌های بی‌پایان دوست دارد ــ متوقف کنیم.»

    https://twitter.com/SenSanders/status/1128322969464451073

    ====

    ترامپ: خبر طرح اعزام 120000 نیرو به منطقه جعلی است؛ اگر این کار را بخواهیم انجام دهیم، خیلی بیشتر از اینها نیرو می‌فرستم!

    ترامپ: قصد اعزام نیرو نداریم، در صورت نیاز بیش از ۱۲۰ هزار نیرو به منطقه می‌فرستیم

    آقای ترامپ در واکنش امروز خود (سه‌شنبه ۱۴ مه/۲۴ اردیبهشت) با “جعلی” خواندن خبر نیویورک تایمز، گفت “قطعا” آمادگی چنین کاری را در صورت نیاز خواهد داشت.

    آقای ترامپ گفت: ” فکر می‌کنم این خبر جعلی است؛ درست؟ ممکنه بکنم؟ قطعا. اما برنامه‌ای برای این کار نداریم. امیدوارم که نخواهیم برای این اقدام برنامه بریزیم. و اگر این کار را بکنیم تعداد بسیار زیادتری اعزام خواهیم کرد. ”

    روزنامه نیویورک تایمز در شماره امروز خود به نقل از شماری از مقام‌های نظامی آمریکا، از طرح پنتاگون برای اعزام ۱۲۰ هزار نیرو در خاورمیانه خبر داد.

    https://bbc.in/2HlFoOq
    —-
    https://www.entekhab.ir/fa/news/477089/

     
  15. درود
    بارها و اغلب هر یک از ما خود را تنها احساس کرده است. تنها در میان همزبانانی که تورا نمی فهمند و یا بیگانگانگانی که زبانت را نمی دانند. در هر دو صورت انسان خود را چون پرنده ای در طوفان برف احساس می کند. این تنهایی اندیشیدن است.
    طبق عادات هر فرد مایل است وابسته به جمعی باشد ، هر جمعی نیز خود را بر فرد تحمیل کرده و فرد را در گروی خود می گیرد.تاروپودهای مخفی یک جامعه همه افراد آن را دربر گرفته و برای جدایی از این تار و پودها احتیاج به نیروی تفکر و اندیشه و دانش است.

    مرد این بارگران / آزاد اندیشی هر کسی نیست و بدین خاطر وسعت جدایی تنهایان بی شمار است . این تاروپودها شامل تمامی رسوم آداب و فرهنگ وعقاید و روشهای جامعه اند . چیزی بنام مقدس و اخلاقیات همیشه در خدمت توجیه بی دلیل بوده اند و ادیان از اینها کمال استفاده را کرده اند.
    در حالی که همه چیز فقط اندیشه است ، مولانا:

    ای برادر تو همان اندیشه‌ای
    ما بقی تو استخوان و ریشه‌ای
    گر گلست اندیشهٔ تو گلشنی
    ور بود خاری تو هیمهٔ گلخنی
    گر گلابی بر سر جیبت زنند
    ور تو چون بولی برونت افکنند
    اندیشیدن را هش دانستن است و ترس و آز را جایی در آن نیست.با ترس از قیامت و خدای قلچماق نمی توان دانست و اندیشید و انسان بودن را تجربه کرد.شادمانی و لذت اندیشمندان به بزرگی وسعت تنهایی اشان است و بدین خاطر رهروی باید جهان سوزی نه خامی بی غمی.

     
  16. سلام من اول میخواستم به سید مرتضی ماسمالی کن و ماله کش حکومت آخوندی و مزدور و وطن فروش بگم که تو یه آدم بی درک و فهم و شعور هستی و یه بی هویت و بی /// هستی که حاضری کشورت نابود بشه ولی //// همیشه پر باشه و این رو بهت بگم که من یک دانشجو هستم من تا حد توانم دارم علیه این دیکتاتوری مبارزه میکنم و به خاطر فعالیت های سیاسی که داشتم چندین بار به حراست احضار شدم و در هر بار احضار به من بسیار حرف های … از فحش تا توهین های بسیار … به خودم و خوانده ام واقعا شرم بر غیرتت که برای یکم///////////////////// اضافه تر میای از این بی شرف ها حمایت میکنی تو الان فعلا/// پره بعدش میخای چکار کنی بعد از سرنگونی این حکومت آخوندی میخای چکار کنی در آن دنیا میخای چی جواب این کار های … رو بدی فکر آینده رو اصلا کردی تو اصلا عقل داری اصلا میدونی داری چکار میکنی من حاضرم برای آزادی کشورم ایران حتی بمیرم و تمام دنیا رو هم بهم بدن من از این حکومت آخوندی دفاع نمیکنم ولی تو چی تو در عوض گرفتن یکم /////////////// بیشتر از این جنایت های حکومت آخوندی دفاع میکنی و میای اینجا و به دوستان میپری و دروغات رو تکرار میکنی و میری و مثل … رفتار میکنی و هیچی از ادب و … بلد نیستی واقعا به کجا داری میری خواهشن یکم فکر کن من همانطور که بار ها گفتم مشکل از دین نیست مشکل از دین ساخته شده توسط این آخوند های … که با اسلام اصیل کاملا متفاوت است و من طرفدار پادشاهی نیستم حکومت شاه فقط نیاز به اصلاح داشت حکومت شاه پر از وطن پرستی و سازندگی بود ولی من در حکومت آخوندی چیزی جز وطن فروشی و دزدی و خیانت چیزی نمیبینم و باید صد درصد سرنگون شود و با حکومتی مدرن جایگزین شود مردم اگر به شاه وقت میدادند همه چیز درست میشد اصلاحات شاه فقط در چند سال اجرا و همه مشکلات حل میشدند حکومت شاه حکومتی بود که خوبی هایش بسیار بیشتر از بدی هایش بود و این رو بگم لطفا کسی نگه کی بیاد و کی نیاد بعد از سرنگونی این دیکتاتوری با رفراندوم این مشکل حل خواهد شد و ما باید دین را درست کنیم و کشورمان را به سمت مدرن سازی ببریم و این رو بدونید که پیروزی نزدیک است

     
    • سلام امیر حسین!

      قرار بود ننویسی که؟! باز پیدات شد؟!

      زیاد حرص نخور شیرت خشک میشه!

      بعد از افطار یک لیوان آب خنک بخور و بنشین یک جای خنک،خوب میشه!

       
  17. مقام معظم رهبری: بنا نیست جنگی انجام بگیرد. نه ما دنبال جنگ هستیم، نه آنها‎،گزینه قطعی ملت ایران مقاومت است.‎

    آیت‌الله خامنه‌ای رهبر انقلاب اسلامی در تبیین علل مذاکره نکردن با آمریکا: جنگی به وقوع نمی ‌پیوندد و گزینه قطعی ملت ایران مقاومت است.

    به گزارش عصرایران، حضرت آیت‌الله خامنه‌ای رهبر معظم انقلاب اسلامی عصر امروز (سه‌شنبه)، در دیدار با کارگزاران نظام در تبیین علل مذاکره نکردن با آمریکا فرمودند: جنگی به وقوع نمی ‌پیوندد و گزینه قطعی ملت ایران مقاومت است.

    ایشان بیان داشتند: این رویارویی، نظامی نیست؛ چون بنا نیست جنگی انجام بگیرد. نه ما دنبال جنگ هستیم، نه آنها؛ که میدانند که به نفعشان نیست. این برخورد، برخورد اراده‌ها است و اراده‌ی ما قوی‌تر است، چون علاوه بر اراده‌ی خود، توکل به خدا را هم داریم.

    آیت الله خامنه‌ای فرمودند: بعضی در داخل میگویند مذاکره چه عیبی دارد؟ مذاکره سمّ است، تا وقتی آمریکا این است که الان هست و مذاکره با دولت کنونی آمریکا یک سمّ مضاعف است.: مذاکره یعنی معامله و داد و ستد، اما آنچه در نظر آمریکاست، نقاط قوت ماست.

    ایشان تاکید کردند: میگویند مذاکره کنیم درباره‌ی سلاح دفاعی شما که چرا موشکی با فلان برد میسازید؟! این برد را کم کنید که اگر شما را زدیم نتوانید پایگاه ما را بزنید و جواب بدهید!

    خب معلوم است که هیچ ایرانی غیرتمند و باشعوری درباره‌ی نقاط قوت خود معامله نمیکند. یا مثلاً میگویند درباره‌ی عمق راهبردی‌تان در منطقه صحبت کنیم؛ یعنی این را از دست بدهید.

    رهبر انقلاب بیان داشتند: پس اصل مذاکره غلط است، حتی با آدم حسابی. اینها که آدم حسابی هم نیستند و به هیچ چیز پایبند نیستند! البته هیچ‌کس در عقلای ما هم دنبال مذاکره نیست.

    آیت الله خامنه ای فرمودند: شکّی نیست که دشمنی آمریکا که از اول انقلاب شروع شده، امروز شکل آشکار به خود گرفته است. قبلاً هم همین دشمنی بود ولی به این صراحت نبود. الان صریح میگویند و تهدید میکنند. باید دانست کسی که با صدای بلند تهدید میکند، قوه‌ی واقعی‌اش آن‌قدر نیست.

    ایشان اظهار داشتند: اینها [دولتمردان آمریکا] مصالح رژیم صهیونیستی را بیشتر از هر دولت دیگری رعایت میکنند. فرمان بسیاری از کارها دست جامعه‌ی صهیونیست هاست.

    رهبر انقلاب گفتند: آمریکایی‌ها احتیاج دارند به اینکه هارت و پورت کنند.

    میگویند رفتار ما ایران را تغییر داد! بله، این را درست میگویند؛ تغییرش این بود که نفرت مردم ایران از آمریکا ۱۰ برابر شده و نزدیک شدن آنها به منافع جمهوری اسلامی برایشان دست‌نیافتنی‌تر شده!

    همت جوانان ما برای آماده نگه داشتن کشور بیشتر شده و نیروهای نظامی و امنیتی ما حواسشان جمع‌تر شده.

    ایشان تاکید داشتند: ببینید چقدر دستگاه محاسباتی دشمن [دچار اشتباه است] که رئیس‌جمهورشان میگوید هر جمعه در تهران علیه نظام راه‌پیمایی است. اولاً جمعه نیست و #شنبه است؛ ثانیاً تهران نیست و پاریس است!

    آیت الله خامنه‌ای با تاکید بر اینکه آمریکا در درون، مشکلات اجتماعی و اقتصادی زیادی دارد بیان داشتند:

    وضع دولتشان منسجم نیست؛ یک نفر یک حرفی میزند، فردایش یک نفر ضدّ آن را میگوید. این نشانه‌ی آشفتگی است.در گزارش وزارت کشاورزی آمریکا ۴۱ میلیون آمریکایی دچار گرسنگی هستند.

    ایشان خاطر نشان کردند: در زمینه‌ی اجتماعی، طبق گزارش مرکز ملی آمار حیاتی آمریکا، ۴۰ درصد ولادتها نامشروع است، ۲ میلیون و ۲۰۰ هزار زندانی دارند، بالاترین آمار مصرف مواد مخدر را دارند و ۳۱ درصد تیراندازی‌های جمعی در آمریکا است. این وضع اجتماعی اینها است. بنابراین برخی دشمن را خیلی بزرگ نکنند. البته “دشمن نتوان حقیر و بیچاره شمرد” اما دشمن آن‌چنان قوی نیست و مشکل دارد.

    رهبر انقلاب تاکید کردند: سیاستهای اینها عموماً از لحاظ سیاسی و امنیتی به ضررشان تمام شده است؛ هم سیاستهای اروپایی‌شان و هم سیاستشان در مقابل کشورهای آسیایی به ضررشان شده است.در سیاست مقابله با جمهوری اسلامی هم قطعاً آمریکا شکست خواهد خورد و به نفع ما تمام خواهد شد. الان صاحب‌نظران آمریکایی در مطبوعات هشدار میدهند که این فشار، به یک جهش اقتصادی در ایران منجر می‌شود….

    https://www.entekhab.ir/fa/news/477097/

     
    • دوستان اگر میخواهید بدونید چقدر هوا پسه فقط دقت کنید که بعد از سالها ایه و حدیث ردیف کردن و سنگ اجدادش را به سینه کوبیدن چند هفته ایست که ناگهان سید مرتضی اراجیفش را به پرچم سه رنگ ایران می اراید ! منتظر باشید که بزودی عکس بدون عبا و عمامه اش را اینجا بگذارد!

       
  18. وزیر خارجه آمریکا در روسیه: خواهان جنگ با ایران نیستیم، اما رژیم باید رفتارش را تغییر دهد

    ____________________________________________________________________________________

    وزیر خارجه ایالات متحده که به روسیه سفر کرد، در یک کنفرانس خبری با وزیر خارجه این کشور، به فشار حداکثری آمریکا بر جمهوری اسلامی برای تغییر رفتار رژیم ایران اشاره کرد.

    مایک پمپئو در کنفرانس خبری مشترک با سرگئی لاوروف در شهر سوچی گفت: «در مورد خاورمیانه، درباره جمهوری اسلامی با روسیه مذاکره کردم. ما به فشار حداکثری بر ایران ادامه می دهیم. امیدواریم جمهوری اسلامی ایران رفتارشان را تغییر بدهند. رژیم ایران باید مثل یک کشور عادی شود.»

    وی درباره سفر ناگهانی به بلژیک مقر اتحادیه اروپا هم گفت: «من در بروکسل به متحدان مان گفتم که ایرانی ها ممکن است اقداماتی انجام بدهند. من به اروپایی ها گفتم مراقب هرگونه اقدام ایران باشند. خواسته ما تغییر نکرده است. ما خواستار رفتار نرمال جمهوری اسلامی ایران هستیم.»

    آقای پمپئو افزود: «خواستار جنگ با ایران نیستیم اما به آنها گفتیم اگر اقدامی علیه آمریکا و منافع ما انجام دهند، واکنش نشان می دهیم. ما می خواهیم ایران ترور در اروپا را متوقف کند. در کشورهای دیگر دخالت نکند و از گروه های تروریستی حمایت نکند.»

     
  19. آمریکا: شبه‌نظامیان وابسته به ایران احتمالا عامل تخریب کشتی‌ها در سواحل امارات می باشند
    ________________________________________________________________________________

    یک مقام آمریکایی سه‌شنبه 14 مه به خبرگزاری رویترز گفت که آژانس‌های امنیت ملی آمریکا معتقدند که احتمالا شبه‎نظامیان هوادارا یا وابسته به ایران عامل حمله به نفت‌کش‌ها در نزدیکی امارات باشند.

    شایان ذکر است که وزارت امور خارجه و همکاری‌های بین‌المللی امارات متحده عربی یکشنبه اعلام کرده بود که چهار کشتی تجاری غیرنظامی از چند تابعیت، صبح همان روز در آب‌های منطقه‌ای کشور به سمت ساحل شرقی در نزدیکی امارت الفجیره، در معرض عملیات خرابکارانه قرار گرفتند.

    پیش از این یک مقام بلندپایه آمریکایی سه‌شنبه 14 می در تماسی با آسوشیتدپرس گفته است، تحقیقات اولیه نشان می‌دهد که ایران و یا گروه‌های منطقه‌ای وابسته به آن مسئول عملیات خرابکاری علیه کشتی‌های تجاری در آب‌های اقتصادی امارات هستند.

    در همین حال یک تیم نظامی آمریکایی در حال تحقیق در باره ماهیت انفجار، گفته که ارزیابی اولیه آثار انفجار در بدنه کشتی‌ها نشان می‌دهد، شکاف‌های بوجود آمده در کشتی‌ها به احتمال زیاد ناشی از بمب‌های انفجاری است.

     
  20. فيلم/ مقاومت شجاعانه يک بانوی جوان در مقابل 5 مامور گشت ارشاد

    https://www.peykeiran.com/Content.aspx?ID=182633

     
  21. آرتین ایران

    سلام بر ناظران گرامی
    “دادستان اصفهان دوچرخه‌سواری زنان را «فعل حرام اعلام کرد”
    https://www.radiofarda.com/a/29940114.html
    پ.ن)مرده شوی خودتان و نظام اسلامیتان و فعل حرام و غیرحرامتان و دستگاه قضایتان و قانون مجازات اسلامیتان را جملگی ببرند.مملکت در فقر و فلاکت است و این انگل مفت خواره جامعه چنین می گوید.با دیدن این خبر هر چه کردم چیزی نگویم نشد.
    به امید ایرانی آزاد و آباد

     
  22. این دومی دست کج (منظورم دستکجی فیزیکی نیست): جنگی به وقوع نمی ‌پیوندد و گزینه قطعی ملت ایران مقاومت مقابل آمریکا است.
    ترجمه: ملت پشت حکومت غدار نیست، جرات جنگ ندارم.

     
  23. آرتین ایران

    سلام بر ناظران گرامی
    لهستان یک تریلیارد دلار از آلمان بابت جنگ جهانی دوم یعنی جنگی که حدود ۷۵ سال پیش پایان یافته غرامت خواسته است.مشکل دیکتاتورها شوربختانه به زمان حضورشان خلاصه نشده و قسمتی از نکبت این حضور نامیمون بعد از عهد ایشان نصیب مردمان آنها می گردد.اینک این مشکل ملت با دیکتاتوهای کوتوله دینی حاکم بر ایشان است.دیری نخواهد پایید که مردمان سوریه و یمن و لبنان هم از ملت ما بابت حضور منحوس حاکمان دینی در کشورشان مطالبه خسارت کنند.
    http://www.irna.ir/fa/News/83313838
    به امید ایرانی آزاد و آباد

     
  24. آرتین ایران

    سلام بر ناظران گرامی
    خمینی در ابتدای تصاحب قدرت:”با تغییر سیستم بانکی ربا به کلی قطع می گردد”
    و امروز پس از ۴۰ سال از بلوای ۵۷:”ایران با ۱۸ درصد سودبانکی رتبه چهارم چهانی را داراست!!”https://donya-e-eqtesad.com/%D8%A8%D8%AE%D8%B4-%D8%B3%D8%A7%DB%8C%D8%AA-%D8%AE%D9%88%D8%A7%D9%86-62/3446808-%D8%B1%D8%AA%D8%A8%D9%87-%D8%AC%D9%87%D8%A7%D9%86%DB%8C-%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86-%D8%AF%D8%B1-%D9%86%D8%B1%D8%AE-%D8%B3%D9%88%D8%AF-%D8%A8%D8%A7%D9%86%DA%A9%DB%8C-%D8%A8%D9%87%D8%B1%D9%87-%D8%A8%D8%A7%D9%86%DA%A9%DB%8C-%D8%AF%D8%B1-%DA%98%D8%A7%D9%BE%D9%86-%D9%85%D9%86%D9%81%DB%8C-%D8%A7%D8%B3%D8%AA
    پ.ن)تا کنون تعداد کثیری از دروغهای کسیکه مدعی بود با قلبی مطمئن و ضمیری امیدوار به فضل الهی!!از خدمت برادران و خواهران مرخص می شود را با اسناد نشان داده ام.برخی اوقات با خویشتن می اندیشم که اگر کسی از من بپرسد بزرگترین آرزویت چیست چه بگویم؟ولی اینک بزرگترین آرزویم اینست که ایکاش داستان پینوکیو حقیقت داشت و مردم جهره واقعی دروغگویان و فریبکاران را به هنگام دغلکاری می دیدند.مثلا فرض کنید آقای خمینی می گفت برای محرومان خانه می سازیم و دماغش بلند می شد.می گفت روحانیون به دنبال پست نباشند و بلند تر می شد.از اعتلای معنویات دروغ سرایی می کرد و بازهم بلندتر و الخ.یا بقیه یاوه گویان حکومت دینی که از بام تا شام به دروغ پردازی و خیانت به اعتماد مردمی می پردازند که روزی بی خردانه ایشان را امین دانستند.به نظر شما بازهم در این جماعت کسانی یافت می شدند که بدین سادگی دروغ بگویند!!آری به نظر این نگارنده بزرگترین عامل بدبختی جامعه ما دروغگوییست.کاش داستان پینوکیو واقعیتی عینی داشت!
    به امید ایرانی آزاد و آباد

     
  25. ناشناس آشنا

    کلمات ممنوعه سایت و وطنفروشان معتقد

    آقا تا یکی چیزی میگه که توش کلمه وطنه فورا این شازده شروع میکنه به فحش دادن که منظورت منم , یا خدای نکرده اگه مثلا بگه میخوام خونمو بفروشم که دیگه وا ویلا , جیغ و واق که منظورت منم . بابا ما به تو چکار داریم شازده ؟ طوری شده که مثل این میمونه که اصلا این دو کلمه کلمات ممنوعه اند تو این سایت . اگر هم آدم بی احتیاطی اونا رو با هم بکار ببره که دیگه خونش پای خودشه . آقا ما نوشتیم که این آمریکایی ها بر خلاف تضمین جناب نوریزاد و یارانش میخواهند از دنیا زهره چشم بگیرن و به احتمال زیاد میخواهند چنان بلایی به سر ایران بیارن که دیگه کسی هوس در افتادن با اونا رو نکنه که شازده طبق معمول یکسری پرت و پلا پای دیوار ما خالی کرد . من میخواستم اول که در آخر نوشته کوتاهم اینو هم بنویسم که ” بر پدر و مادر کسی که پای این دیوار بشاشد لعنت ” که یادم رفت و نتیجه اش هم همان شد که عرض شد . خوب یه وقتی کسی میاید و مطلبی را نقد میکند و میگوید که به این دلیل و آن دلیل جنگی نمیشود همانطور که دوستمان نوریزاد استدلال کرد خیلی هم قوی که ” چون سرداران پیه آورده اند جنگ نمیشود ” . خوب برای همینه که امریکا محاصره اقتصادی کرده که مواد غذایی وارد کشور نشود و سرداران کمتر داشته باشند که بخورند و لاغر شوند تا بعد جنگ بشود . میفرمایید که اینا همه چرند است ؟ بهر حال بهتر از حرفای بی استدلال شازده ماست که ! شازده زورش زیاده و عقلش کم برا همینم هی مینویسه ولی هرگز استدلال نمیکنه . فقط زیپ شلوارش را درست پای دیوار خونه این و اون میکشه پایین و ….. .
    اصلا شازده به ما چه مربوطه که تو هم به خودت شک داری که تا یکی مثلا میگه “وطن جای خوبیه” فورا میگی ” شانس آوردی اون یکی را نگفتی با این یکی ” واگر بگوید ” یه باغ برا فروش دارم ” باز میپری جلو که ” شانس آوردی اون یکی دیگه رو هم نگفتی والا ….. ” ما یک زمانی با اسم ” وطندوست ” یکسری مطلب نوشتیم در جدال با وطنفروشان سایت که یکشن همین شازده خودمان بود و چون دوستمان نوریزاد هم یکی از آنهاست همچین آهسته و پیوسته شده سایتش حیات خلوت وطنفروشان . وطنفروشی تعریفش در بین همه ملل عالم یکیست . شما به زبانهای مختلف جستجو کن تا ببینی که من مزخرف نمیگویم . به زبان ساده وطنفروش به کسی گفته میشود که به نحوی از انحاء , با گفتار, نوشتار , فیلم , ….. کاری کند که برای دشمن کشورش که آماده جنگ میشود یا در جنگ است ( توجه کنید لطفا : آماده جنگ میکند خودش را یا در حال جنگ است ) سودمند باشد . ساده نوشتم که حتی مزدک و نوریزاد هم بتوانند بفهمند . جستجو کنید در اینترنت تا بفهمید که من مثل نوریزاد چرند نمیگویم . جز این گناه وطنفروشی گناه خیانت هم داریم که وطنفروشی نیست مثل همین مواردی که نوریزاد ذکر کرده در پاسخ به سید , مثل دزدی سرداران و آخوند های حکومتی , فرستادن پول اینور و اونور و …… این ها را میتوان خیانت به مردم غارت شده و اعتماد آنها به حاکمان و نظایر این ها دانست و صد البته پس از این که این بساط شرم آور جمع شد باید به همه این حساب ها رسید و خیلی هم دقیق با خائنین ( با وطنفروشان مثل مزدک و نوریزاد یکی گرفته نشود ) حساب ها را صاف کرد .
    برگردم به اصل مطلب دوستان ! این شازده ما اگر به قول معروف انگی به دنگش نبود چرا باید نسبت به این دو کلمه , وطن و فروش , اینقدر حساسیت داشته باشد که کسی در این سایت جرات نکند آنها را بکار ببرد ؟ من حدس میزنم که دلیلش این است که او وطن فروش معتقدی است . یعنی چه این ؟ یعنی این که او به وطن فروشی به عنوان عملی لازم و درست اعتقاد دارد , “حزب الهی” این کار است خلاصه . شما اگر از حمله به کشورت استقبال کنی و جدا بخواهی که همه هموطنانت را در دریا بریزی و مرتب به مردم بگویی که دفاع نکنید بگذارید آمریکایی ها کارشان را بکنند این به نفع ماست , دم ترامپ گرم , خوب میشوی وطنفروش معتقد مثل همین شازده خودمان . یا این که اگر مثل پانزده شانزده ساله های نا متعادل بنویسی ” دم خروس از زیر عبا زد بیرون و … ” درست زمانی که کشور و هشتاد و چند میلیون آدم سرنوشتشان به تار مویی بسته است میشوی وطنفروش معتقد مثل آن یکی شازده خودمان . ممنون که خواندید !

     
  26. مولوی عبدالحمید در دیدار با رئیس‌جمهور: «ایران» نام اتحاد اقوام و مذاهب مختلف است که باید حقوق آنها مراعات شود

    مولوی عبدالحمید امام جمعه اهل سنت زاهدان، عصر دوشنبه (۲۳ اردیبهشت ۹۸)، در دیدار علما و فرهیختگان اهل‌سنت با رئیس‌جمهور، ایران اسلامی را «مجموعه‌ای از اتحاد اقوام و مذاهب» دانست. او بر لزوم «اجرای عدالت» در حق اقوام و مذاهب برای همراهی آنها با نظام تاکید کرد و گفت:

    ایران اسلامی متشکل از ادیان، مذاهب و اقوام مختلف است و «ایران» نام اتحاد این ادیان و مذاهب و اقوام است.

    برای تحقق اتحاد و همدلی بین اقوام و مذاهب باید آنها آزادی‌های قانونی خودشان را داشته باشند و بین آنها عدالت اجرا شود.

    باید به‌گونه‌ای عمل شود که تمام این اقوام و مذاهب در کشور دیده شوند و در ادارۀ کشور مشارکت داشته باشند تا از طریق اتحاد، مشکلات حل شود و با نظام و حاکمیت همراه باشند.

    جامعۀ اهل‌سنت که بر مسیر اعتدال و میانه‌روی اجماع دارد و دنبال امت واحده است، همواره در طول چهل سال گذشته نظام جمهوری اسلامی ایران را همراهی کرده است.

    جامعۀ اهل‌سنت مشکلات و خواسته‌های متعددی دارد، اما دو خواستۀ مهم و محوری دارد که اگر به این دو خواسته رسیدگی شود، مسئولین نظام مطمئن باشند که اهل‌سنت با قلب و قالب در خدمت نظام جمهوری اسلامی ایران خواهند بود و این نظام را همراهی خواهند کرد.

    اولین خواستۀ محوری جامعۀ اهل‌سنت «تأمین آزادی‌های مذهبی بیشتر» و دوم؛ «بکارگیری شایستگان اهل‌سنت و سایر اقوام و مذاهب بدون هیچ‌گونه تبعیض و تفاوتی» است. مشارکت دادن اقوام و مذاهب در ادارۀ کشور وحدت پایدار و امنیت ملی ما را تأمین می‌کند.

    نباید تفاوتی بین شیعه و سنی وجود داشته باشد. یکی از خواسته‌های جامعه اهل‌سنت آن است که سؤال از «مذهب» افراد در فرم‌های استخدامی حذف شود تا از شایستگان تمام اقوام و مذاهب علی‌السویه کار گرفته شود.

    اهل‌سنت در هر نقطه‌ای از کشور باید بتوانند آزادانه و بدون دغدغه الله تعالی را بندگی کنند و در امور تعلیم و آموزش خودشان نیز آزادی داشته باشند. البته الحمدلله آزادی در کشور هست، اما اهل‌سنت خواهان آزادی مذهبی بیشتر هستند.

    اهل‌سنت در بسیاری از شهرها با کمبود مسجد مواجه هستند که تقاضا می‌کنیم اجازۀ ساخت مسجد به مردم داده شود و همچنین بتوانند در نمازخانه‌هایی که دارند به‌صورت آزادانه نماز بخوانند.

    جناب آقای رئیس‌جمهور! توجه و رسیدگی به این دو خواستۀ جامعه اهل‌سنت که خدمت جنابعالی مطرح شد به نفع نظام جمهوری اسلامی و در راستای وحدت ملت ایران است.

     
  27. بفرمایید اینهم = بخشی = از گردهمایی های آپوزیسیون ایرانی — بخوانید جاه طلبان 40 ساله که هر کدام ساز خودشان را میزنند.
    دار و دسته بنی صدر و دار و دسته رضا پهلوی.

    ===== آی ایرانی جنس ایرانی بخر =====

    Monday, May 13, 2019
    رفراندم درباره سلطنت‌طلبی و سلطنت‌طلبان در هامبورگ، علی صدارت

    روز یازدهم ماه می‌۲۰۱۹ برابر با شنبه ۲۱ اردیبهشت ۱۳۹۸ در شهر هامبورگ آلمان، ساختار قانون اساسی بر اساس پنج دسته حقوق، با چهار شاخهٌ دولتی (مجریه و قضاییه و مقننه و نیز شاخه چهارم یعنی شاخه رسانه‌های همگانی) پیشنهاد شد. نظام پیشنهادی در این قانون اساسی، جمهوری، برای میهن‌مان، ‘جمهوری ایران’ است.

    جلسه، از جمله، به اهتمام آقای حسین جوادزاده، در صفحه فیس بوک رادیو عصر جدید، به طور زنده در تمام دنیا، از جمله ایران پخش شد. پخش زنده و بدون ویراستاری این برنامه، بسیار جالب و آموزنده، و نیز بسیار عبرت‌انگیز بود. حسن دیگر آن، شناسانده شدن افراد و گروههای واقعا ضدایرانی، به مردم ایران بود که در قالب «آپوزیسیون» در واقع به ادامه حیات این رژیم کمک می‌کنند. افراد و گروههایی که بسیار واضح بود که فقط به خاطر برهم زدن جلسه به آنجا رفته بودند. پرسیدنی است که چقدر آن شرکت کننده فحاش و خشن، از انسانیت خالی است که امشب لابد به خود افتخار می‌کند که …من آنم که جلسه دگراندیشان را برهم زدم…! و این بدان معناست که اگر آقایان لاجوردی و خلخالی در رژیم ولایت فقیه تحمل دگراندیشان را نداشته باشند بد است، ولی اگر من تحمل دگراندیشان را نداشته باشم خوب است!!!
    در جواب فحاشی و توهین و افترا و دروغ‌زنی، آقای بنیصدر با سعه صدر تذکر دادند که «…. ایجا در هامبورگ اینها اینجور هستند، اگر قدرت را بدست بگیرند چطور خواهند بود….»

    این جواب و سایر عکس‌العمل‌های شرکت کنندگان در جلسه، بخصوص آقای گلزار که نظامت جلسه را به خوبی اداره می‌کردند، با کف زدنها و اعتراضات حاضرین در جلسه، بازهم نشان داد که وابستگان به قدرتهای خارجی و سلطنت‌طلبان، چقدر منفور و منزوی هستند و اگر زور و فشار دستگاههای تبلیغاتی قدرتها پیشتیبانشان نباشد، چقدر بی‌مایه و خوار هستند که اینگونه بی‌محابا و بی‌ادب، در جمعی که از ماهها قبل برنامه‌اش اعلام شده آست حاضر میشوند تا با ایجاد مزاحمت و تشنج، مانع از برقراری یک جلسه متمدنانه برای ارائهٌ یک پیشنهاد بشوند. برخورد حاضران در جلسه، و کامنتهای شبکه‌بندی‌های اجتماعی، نظر ایرانیان را نسبت به گروهها و افراد زورپرست به وضوح اعلام نمود. قبل از امروز هم، این رفراندم مکرر برقرار شده بود و همین نتایج را ثابت کرده بود. در تظاهرات چند ماه قبل این گروه در پاریس، انگشت‌شماری حاضر شدند. در تظاهراتی در یکی از کشورهای اروپا، به نقل از هموطن برگزار کننده در محل، این گروه در جمع ایرانیان مخالف رژیم و مخالف سلطنت، حاضر می‌شوند و با برنامه‌ریزی قبلی، چند نفر عکسهای آقای پهلوی را بیرون می‌کشند و ناگهان دوربینهای تلوزیونهای معلوم‌الحال هم شروع به فیلم‌برداری می‌کنند که به بیننده تلوزیون باورانده شود که تمام این جمعیت، همگی برای طرفداری از آقای پهلوی جمع شده‌اند.

    در جلسه سخنرانی دانشگاه هامبورگ، یکی دو نفری قبل از شروع سخنرانی‌مان در محل درب ورودی به کسانی که قصد ورود به دانشگاه و شنیدن سخنرانی را داشتند، می‌گفتند که سخنرانی لغو شده است و با ابراز پوزش آنها را از محل رد می‌کردند!

     
    • خوب نون میم گرامی

      شما کاملا خود را شناساندی!

      حالا وقت حسابرسی است و پرسش:

      من از این سبک نوشته های شما در نقد اپوزیسیون داخل و خارج کشور،و همینطور مخالفتی که با جمهوری اسلامی بروز داده اید اینطور می فهمم که شما یک مخالف حکومت دینی و طبعا مخالف جمهوری اسلامی هستید و طبیعتا فردی هستید سکولار و معتقد به دموکراسی.از طرفی،شما با نقدها و نیش و کنایه های طنز گونه و گاهی لوس و غیر خوشمزه،به کلیت اپوزیسیون جمهوری اسلامی از سلطنت طلب گرفته تا سکولارهای وطنی و چپ و راست و بقول آن مجری ورزشی معروف :کلّا روش های همه را غلط می دانید.

      اگر مایل هستید که مارک “تافته جدا بافته” یا “منفی باف مطلق” بر ناصیه جنابعالی نخورد لطف کنید هم برای من معتقد به بقاء و اصلاح تدریجی جمهوری اسلامی،و هم برای همه طیف های اپوزیسیون توضیح دهید که شما چه بسته پیشنهادی برای آینده کشورمان ایران دارید؟

       
  28. آقای نوریزاد – ایا شما تا به حال دیده اید که ج.ا از این قبیل کارها مانند انفجار کشتی ها انجام داده باشد که حالا به آنها تهمت میزنید و دل سید مرتضی را خون میکنید.

    فقط یک بار زمان سعید امامی موشک قاچاق میکردند بلژیک که نمیدانم چکار کنند.
    فقط یک بار هم مواد منجره در چمدان های حاجی جا سازی کرده بودند که نمیدونم چکارکنند.
    فقط یک بار هم در حرم امام رضا بمب گذاشتن که نمیدونم چکار کنند.
    فقط یکبار …
    فقط یک بار ….

    تا بینهایت.

    شما حالا چرا حرف تو دهن این دشمنان اسلام میگذارید که ج.ا که 40 سال مظلوم واقع شده بازم مورد ظلم قرار بگیره.

     
  29. سلام
    از بركات نظام شىطاني وضد اسلامي ولايت فقيه ازدياد مجانين وديوانه هاي زنجيري است

    نظرات اخير توسط يك نفر نوشته شده است
    مثلا دقت كنيد به نوشته Mohammad Fili در ساعت 8:38 ق.ظ
    اين فرد قصد كتك زدن دارد kheeeeeeeeen vatan forosh .dost daram kotaket bezanam bego biyam koja

    يازده دقيقه بعد در ساعت 8:49 ق.ظ بانام Mostaghimi لحن نوشته عوض مي شود اين بار عاشقانه

    هشت دقيقه بعد در ساعت 8:57 ق.ظ تحت نام -بله من یک ملا هستم شروع مي كند به نفرين كردن

    و اين داستان ادامه دارد

     
  30. امیر حسین میرزایی

    میرزایی :
    خبر فوری….خبر فوری

    تبریک به مسئولین دولت اسلامی و ملت شهید پرور و همیشه در صحنه ولی خواب:

    فلسطین هم به قطعنامه عربستان رای مثبت داد

    فلسطین نیز چون دیگر کشورهای عربی به قطعنامه عربستان رای مثبت داد و اعلام کرد، ما نیز چون برادران در کنار عربستان پدر کشورهای عرب و مسلمان می ایستیم و با ایران قطع رابطه کرده و ایران راعامل تروریست و دخالت در کشورهای منطقه می دانیم !!!
    هموطن روز قدس یادت نره

    در پی بیانیه تماماً ضد ایرانی اتحادیه عرب، آنچه بیش از هر چیز نفرت بر انگیز است، رای نماینده عراق در محکومیت ایران است. کشوری که جان صدها هزار نفر از هموطنانمان را گرفت، دهها هزار نفر را درگیر عوارض پس از جنگ کرد و از همه مهمتر، بعد از جنگ هم به جای آنکه ما از آنها غرامت بگیریم، سالانه میلیونها دلار بابت بازسازی و… به آن کشور پولی که هم وطن خودمان نیاز دارد می دهیم، آن وقت در اتحادیه عرب علیه ما رای می دهد و از همه سخیف تر اینکه تلویزیون ما از خبری شدن این خیانت عراق جلوگیری می کند.

    باید این پیام به گوش همه برسانیم

     
  31. سید راستی چرا عکس //////////// امام خمینی را وسط پرچمت که همان پرچم اراذل و اوباشان اسلامی همفکرت هستند این روزها نمیذاری؟

     
    • مرگ بر وطن فروش!

       
    • گذاشتم!

      من مقصودم پرچم سه رنگ ایران بود،آن پرچم شیر و خورشید را که دیگر باید بگذارید در کوزه آبش را بخورید! یک عکس دم دستی دیدم که مشت پشت پرچم بود گذاشتم،حالا برای اینکه مشکلتون حل بشه پرچم مزیّن به الله جمهوری اسلامی ایران را می گذارم تا سستی و بی پایگی و لودگی امثال شما واضح تر شود.

      می خواستم ببینم این سایت چند تا فضول داره،تا اینجا در این مورد دو تا فضول پیدا شده! یکی خودت،و دیگری مخاطب تو که یک روزی منطق اش در یکی از گفتارهایش منطق “فضولی موقوف” بود!

       
  32. هشدار ترامپ به ایران در پی ‘عملیات خرابکارانه’ در آب‌های امارات
    9 ساعت پیش
    همرسانی در فیسبوک همرسانی در Telegram همرسانی در توییتر همرسانی در ایمیل همرسانی
    حق نشر عکسAFP
    در پی افزایش تنش میان ایران و آمریکا در هفته های اخیر و گزارش هایی از “عملیات خرابکارانه” علیه چند کشتی تجاری در نزدیکی تنگه هرمز، دونالد ترامپ به ایران هشدار داده که اگر مرتکب خطایی شود “متحمل رنج زیادی خواهد شد.”

    رئیس جمهور آمریکا در جریان دیداری با ویکتور اوربان، نخست وزیر مجارستان، در کاخ سفید گفت: “خواهیم دید ایران چه می شود. اگر کاری کنند اشتباه خیلی بدی خواهد بود. خبرهای کوچکی درباره ایران می شنوم. اگر کاری کنند متحمل رنج زیادی خواهند شد. خواهیم دید چه می شود.”

    مقام های دولت ترامپ نگفته اند که آیا ایران را مسئول “خرابکاری” در آب های منطقه می دانند یا نه. امارات متحده عربی از آمریکا خواسته است به تحقیقات در این زمینه کمک کند.

    با این حال یک مقام آمریکایی که نخواست نامش فاش شود به خبرگزاری آسوشیتدپرس گفت ارزیابی اولیه یک تیم نظامی ارتش آمریکا این است که ایران یا گروه های مورد حمایت آن برای ایجاد حفره های بزرگ در چهار کشتی لنگرانداخته در آب های ساحلی امارات از مواد منفجره استفاده کرده اند.

    این مقام گفت که حفره هایی دو تا سه متری در کنار خط آب یا زیر آن ایجاد شده است.

    پیش از این برایان هوک، مسئول ویژه امور ایران در وزارت خارجه آمریکا، از پاسخ گفتن به سوالات درباره “نقش” احتمالی ایران در آنچه که به گفته او “به نظر می رسد حملات” به کشتی های باری در آب های امارات باشد، خودداری کرد.

    اما او گفت که آقای پومپئو در جریان دیدارهایی در بروکسل درباره حملات گزارش شده به دو نفتکش سعودی، یک نفتکش نروژی و یک کشتی اماراتی بحث کرده است. آقای پومپئو روز دوشنبه با وزرای خارجه بریتانیا، آلمان و فرانسه و همچنین فدریکا موگرینی مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا دیدار کرد.

    ایران از حادثه روز یکشنبه برای نفتکش ها در بندر فجیره ابراز تاسف کرده و خواهان روشن شدن ابعاد ماجرا شده است.

    آقای هوک گفت که دولت ترامپ یک سیاست کاملا تازه خارجی را در قبال ایران در پیش گرفته است تا این کشور را پاسخگو بداند.

    او گفت: “آنها نمی توانند به گروه های تحت امر خود آموزش دهند و آنها را مجهز کنند و بعد از دیگران انتظار این تصور را داشته باشند که آنها هیچ نقشی نداشته اند. برای همین ما فرقی بین دولت ایران و گروه های نیابتی آن قائل نیستیم.”
    ……………………
    http://www.bbc.com/persian/iran-48261938

    ایرانیان باید بهر نحوی که می توانند از تروریستهای اسلامی اشغالگر در کشورشان تنفرشان را نشان داده و به جهانیان بفهمانند که اسلامیان مشتی اراذل و اوباشند که کشور ایران را اشغال کرده اند و هیچ ایرانی شرافتمند و وطن پرستی حاضر به دفاع از این مزدوران نیست. در مدت 40 سال این حرامیان در داخل به کشت و کشتار ایرانیان و تجاوز به حقوق و ناموسشان و برباد دادن میلیاردها دلار از ثروتشان نموده اند و در خارج به ترور و وحشت و دشمن تراشی و کینه توزی آنهم بنام ایرانیان و با پول ایرانیان پرداخته اند.هیچ ایرانی شرافتمند و ایران دوستی با چنین اراذل و اوباش و اشغالگری نمی تواند همراه باشد.خیانت به ایران و ایرانی چیزیست که در خون این تروریستهای اوباش اسلامی است و در هرسرزمینی که قدرت گرفته اند از آن ویرانه ایی برجای گذاشته اند. اکنون زمان فروپاشی رسیده و متزورانه بنام ایران و مردم ایران برای ادامه زندگی انگلی و ویرانگر خود می اویزند.ولی نان را از سفره همین مردم در مدت 40 سال ربوده اند و خرج قبور و مزخرفات مشتی عرب 1400 سال پیش و و ترویج ترور و رعب و وحشت در جهان کرده اند. ایرانیان با افشاگری و استفاده از هر موقعیتی باید حساب خود را از این خونخواران اشغالگر جدا کنند.رفتن به هر جنگی که دامن این حرامیان را می گیرد در ستیز با میهن پرستی و منافع ملی ماست.چون ادامه حکومت این تروریستهای ایران ستیز به نابودی و ویرانی بیش از حد و از هم پاشیده گی ایران خواهد انجامید.این جنگی است که علت اصلی اش سیاست های تروریستی و مخربانه اراذل و اوباش اشغالگر در ایران است.درست مثل جنگ 8 ساله با کشور همسایه عراق.کشته گان هیچ یک از این جنگها برای میهن و ایران نبوده و نیست و باعث ادامه حکومت این آفت اسلامی و اشغالگران در ایران است.بهمین دلیل چه مذاکره ایی بشود و چه جنگی در هر صورت با بوجود آوردن گروهای مقاومت توسط میهن پرستان در سراسر کشور باید از فرصت بدست آمده نهایت استفاده را برای سرنگونی این تبهکاران اشغالگر نمود.شرکت در جنگ بنفع این مزدوران ایران و تمدن و انسان و زن ستیزخیانت به ایران و برضد منافع ایران و خدمت به رژیم اراذل و اوباش اشغالگر در ایرانست و شرکت در گروهای مقاومت برای سرنگونی عین میهن پرستی و انساندوستی و ازادی خواهی و در جهت منافع ایرانیان است.

     
  33. هموطن ۱
    1:33 ق.ظ / می 14, 2019
    مزدک۱ گرامی٬ در مورد خرج سنگین چنین لشگرکشی حق با شماست و مسلمأ آمریکا برای پیک نیک نیامده (سیزده بدر هم که رفت). استراتژی آمریکا با توجه به شرایط آمریکا و اروپا و منطقه جنگ نیست ولی به یقین اگر لازم شد یک گوشمالی به ج.ا خواهد داد ولی جنگ دراز مدت نخواهد کرد٬ ج.ا هم برای پای مذاکره رفتن به یک بهانه که همان گوشمالی باشد نیازمند است٬ ولی متاسفانه تاوان بیخردی حاکمان را ملّت ایران پرداخت خواهند کرد٬ اینکه ج.ا. پای میز مذاکره خواهد رفت را هم با شما موافقم و در نوشته قبلی گفتم که چنین خواهند کرد البته با آوردن دهها آیه و حدیث و روایت آنرا انقلابی و اسلامی جلوه خواهند داد. نگرانی آن است که این بازی دولتمردان هیچ نفعی برای ملت نخواهد داشت. ج.ا. زمانی که خود را در خطر ببیند مذاکره خواهد کرد ولی این بدان معنا نیست که ماهیت رژیم عوض خواهد شد در نتیجه هر جوری این بازی به پایان برسد بازنده مردم خواهند بود مثل تحریمها. ملت باید راه خود را برود حقوق خود را طلب کند و از فرصت پیش آمده بهترین استفاده را کند و بخود متکی باشد.
    – مطلبی خارج از موضوع بالا: چند روزی هست که کاربری در زیر نوشته های خود عکس یک مشت به رنگ پرچم ایران میگذارد٬ برایم این سوال پیش آمده که آن الله وسط پرچم کجا رفت؟!(دقت کردید؟ از الله خبری نیست) نکنه تا ناو را دید فلنگو بست!!
    ………………….
    1جناب ناشناس من در یکی دو کامنت نوشته ام که در هر صورت چه مذاکره و چه جنگ در هر صورت قدرت حرامیان اسلامی بشدت رو به کاهش خواهد رفت .چون در صورت مذاکره شاید سالها هم طول بکشد تا تحریمها برداشته شود و از طرفی پذیرش شروط دوازده گانه آمریکا خود یعنی از هم فروپاشی حکومت اوباش اسلامی .در صورت جنگ هم که کل رژیم و پایگاهایش یکی دوهفته درهم کوبیده می شود.در هر صورت رفتن این اراذل حتی بقیمت ویرانی های بسیار بنفع مردم و منافع ملی ایرانیان است.
    2.در مورد پرچم دوست گرامی اینها مسلمان و پیروان قرآن و محمدند.چنین جماعتی نه بویی از /// و راستی و درستی برده اند و نه به باوری یا چیزی بجز لقمه و زندگی انگلی شان پایبندند.این جماعت همین در موقع ضرورت ////////////////////////////////////// را زیر این و اون می اندازند.سید هم آخوند مفتخوریست که مثل بقیه اراذل و اوباش اسلامی در این موقع حساس به وطن پرستی و مردم ایران روی آورده.همان جنایتکاری که دزدیها و کشت و کشتار ایرانیان و ویرانی ایران را توسط همفکرانش ///////////// توجیه می کند.خوشبختانه مردم ایران در این 40 سال این اراذل را بخوبی شناخته اند و ایران دوستی شان را آزموده اند. کافیست که روزنی برای نفس کشیدن باز شود تا مردم از این حرامیان اشغالگر از کشته پشته بسازند.

    ————

    درود مزدک گرامی
    آخرین جمله تان را دوباره می نویسم:
    تا مردم از این حرامیان اشغالگر(ملاها و…) از کشته پشته بسازند.
    من – نوری زاد – اگر بنا بر این باشد که از ملایان آنقدر بکشند که از کشته پشته برآید، حتما در برابر ملایان سینه سپر می کنم که از کشته های پشته شده، یکی کمتر کشته شود.
    دوست گرامی
    اگر قرار باشد این کشت و کشتار – همینجوری – ادامه پیدا کند، مردم این کشور، با هر نظامی که بر سر کار بیاید، هرگز روی خوش نخواهند دید.
    یکجا باید این سیل نفرت و مخالف کشی و رقیب کشی پایان یابد.
    با احترام

    .

     
    • دوست عزیز٬ خشم و تنفر و کینه شما نسبت به حاکمیت و عملکردشان قابل درک است٬ حتّی نفرت شما از باورهای مذهبی آنها ولی راه حلّ شما همان راهیست که آنان رفتند . با کُشت و کشتار چیزی درست نخواهد شد ٬ عقلانیت و خردورزی و انساندوستی باید جایگزین این تعصب کور و کینه ورزی گردد..

       
  34. سید مرتضی
    1:06 ق.ظ / می 14, 2019
    مزدک! مخاطب من افراد اهل فهم و درک و مراجعه و مطالعه و تامّلند،تو هرچه می خواهی واق واق کن،مهم نیستی و دیگر خطابت نخواهم کرد.

    همین!
    ………………..
    سید به خودت و //////////////////////////////////////////////////////// چرا توهین می کنی؟ مگر اونها جز واق واق کاری دیگه کرده اند؟

     
  35. محمد نوری زاد
    9:25 ب.ظ / می 13, 2019
    آیت الله محمد نوری زاد:

    در این فیلم، دختر بچه ها و پسربچه های یک دبستان چینی، در یک برنامه ی صبحگاهی، مشغول ورزش و بازی و رقص و حرکات هماهنگ اند.
    ………………….
    جناب نوریزاد مسلمونا بخصوص سید سایت خودشو /// می کنه! این ///////////// از بچه شیرخواره هم نمی گذرند چه برسد به این 5 /6 ساله ها!خیال می کنید برای چی چادر و چاروق می کنند سر زنان! مغر این اراذل و اوباش تو //////////////////////////////////////////////////////// هم همین بوده هر جا می رفته زنی را می دیده فورا خودشو /// میکرده!

     
  36. نخیر! وطن فروشی همین است که شما در این نوشته ارائه کردید:اینکه در حالیکه هنوز ابعاد یک حادثه مشخّص نشده،بدون سند و استناد ،بصورت عوامانه و کینه جویانه،نسبت ناروا به کشور متبوع خود دهید! بله این خیانت و وطن فروشی است بتعریف رایج سیاسی آن و شما بدون تعارف نه تنها یک خائن وطن فروش هماهنگ با دشمنان ایران و اسلامید،بله درک و شعوری از منافع ملی ندارید!
    ……………….
    آخوند مفتخور در تمام طول عمر منحوسش حتی یک گام مثبت بنفع محل زندگیش بر نداشته.حتی سربازی هم که اجباری است تا در روز مبادا از لاقل خودش بتواند دفاع کند را نمی رود.مفت از خزانه ملی و جیب مردم می خورد و باورهایش هیچ ربطی به ایران و ایرانی ندارد مقدساتش گفتار و رفتار و قبور مرده های مشتی //// و خونریز و ///// عرب 1400 ساله ایست که با دروغ و رواج ترس و شمشیر بر ایرانیان زور آور شده.نتیجه چنین وحشیگری سرکوب ایرانیان و تحقیر تاریخ و تمدن و ویرانی ایران بوده.بعد از این حمله وحشیانه باوری به ایرانیان زور آور شد که از مردمانی سرافراز و شاد و شادزی و انسان و طبیعت دوست و خرد ورز و وطن پرست مردمانی بنده و برده و دروغگو و متملق ومتظاهری و ابن الوقت و خرد گریزی ساخته که بدرستی نمود تفکر و فرهنگ اسلامی است.مسلما رهبری چنین مردمی را هم باید انگلهایی اوباش مثل همین مفتخور ////////////////////// که دراین سایت از ویرانی و جنایات همفکرانش دفاع می کند بدست گیرد.کسانیکه ایران را بویرانه ایی تبدیل کرده اند و ایرانی را همردیف تروریستهای جهان قرار داده اند.شما در کجای دنیا و کی دیده اید که یک نیروی مسلح کشوری را بدرستی تروریست بنامند؟ اسلام ایدیولوژیی ترور و وحشت است و بهمین دلیل هم هیچ مسلمانی در هیچ کشوری نه هموطن مردمان آن محسوب می شود و نه تعلقی به موطنی می تواند داشته باشد./// یعنی تروریست و تروریست را نه وطنی است و نه عرق ملی!نمونه بارزش همین 40 سال غارتگری و ویرانی کشوری آباد و ثروتمند توسط این حرامیان مسلمان است.بهمین دلیل من بعنوان یک ایرانی شرایط کنونی را که این تروریستها از همه طرف محاصره شده اند بهترین موقعیت برای از قدرت بزیر کشیده شدنشان می دانم.این حرامیان ا مسلمان اشغالگر تنها دو راه در پیش دارند که در هر صورت به ذلت و ////////// خواهند افتاد.یا بیا پایتخت در خدمت و آماده آن 12 ماده مشهور که این بمعنی ذلت و خواری و خودفروشی سید علی و گدایان اراذل و اوباش دورو برش خواهد بود ویا آماده باش جنگانا که درآن صورت تنها در عرض یکی دوهفته با کوبیده شدن تمام پایگاهای قدرت . از کار انداختن ماشین سرکوب حرامیان اسلامی کارشان تمام است!در هر دوصورت این ماجرا بنفع مردم ایران و منافع ملی ایرانیان است.چون در هر دوصورت قدرت بازدارنده این حرامیان بسختی آسیب خواهد دید و مردم ایران می توانند با هشیاری و با بوجوآوردن گروهای مسلح و تشکیل گروهای منسجم و ملی در هر کوچه و برزنی به شکار مزدوران اسلامی پرداخته و نظم و امنیت را به کشور باز گردانند.آنموقع است که سید مرتضی ها و انگلهایی از این جنس را خواهند آورد و وطن پرستی را به او نشان خواهند داد!خوشبختانه این اوباش همچون ///////////////////// که ///همه را گرفته اند در هیچ جایی امکان مخفی شدن ندارند.

     
    • گفتم واق واق نکن! معترض شدی! همه اهالی این سایت دهها بار دیده اند که گفته ای توهین به شخص نمی کنی و فقط در مورد عقیده می خواهی آنرا بلجن بکشی.

      در مورد عقیده که چند بار گفتم ،همانطور که می گوئی به عقائد مسلمین فلان می کنی،همه مسلمانان جهان (حدود یک و نیم میلیارد! و از جمله 98 درصد مردم مسلمان ایران) به تو و طرز فکر و عقائدت ….

      و در توهین به شخص هم چون تقریبا در همه کامنت ها بمن توهین می کنی و مدیر این سایت نیز کم و زیاد و با نوعی قر و قمیش آنها را منعکس می کند،می گویم لحن تو چیزی مثل واق واق همان حیوانی است که می دانی! اگر از این ببعد این روش را ادامه دهی و مدیر سایت نیز که حالا از من کینه دارد آنرا منعکس کند فقط در پاسخت می گویم:واق واق نکن!

      اگر روش ات را عوض کردی و من و عقائد مرا محترمانه نقد کردی آنگاه من نیز با احترام پاسخت خواهم داد.

      انتخابش با خودت.

       
  37. درود دوست گرامی و خسته نباشید.
    دورانی که ایران در حال گذار آ ن است را دوران نیمه بیداری باید نام داد. در جایی خواندم که ایده ها بی تقصیرند ! و این مغلطه ای بیش نییست. زیرا تقصیر تنها شکل عملی است و اعمال نیز از ایده برخاسته اند و هر ایده نیز می تواند خطرناک و مضرو به نوعی باتقصیر باشند.

    اما، مردم ایران با ایده خطرناکی قرنها زندگی کرده اند که این ایده جزوی از آداب آنها شده است. من از غلط استفاده نمی کنم بلکه از واژه خطرناک زیرا زمانی که فکر اختیارش را از دست بدهد و خود را مقید رسوم عاداتی کند که صرفا بدلیل عاداتشان اجرا می شوند فرد تبدیل به ماریونتی شده که این ماریونت فرزندش را برای مشتی خاک و قبر مردگان به قتلگاه می فرستد. دولا خم می شود و زیر لب ترس را زمزمه و تمرین عادات بردگی می کند.این انسان عادتگر اعمالی را انجام می دهد که نمی داند برای چه و چرایند چون همه اینکار را انجام می دهند ، چون رسم است، چون از اول اینطور بوده ….. و همین فرد خطری چون سپاهی و بسیجی و ملامی شوند اینان چون ذهنیتشان را ترس از الله و آخرت پر کرده
    دیگر حاضر به اندیشیدن نیستند چون اندیشیدن با چرا آغاز می شود.

    اما چگونه می شود زمانی که ترس از الله وجهنم و آز و طمع بهشت ذهن را پر کرده از اندیشیدن که خاصه ی انسان است سخن گفت. این موجود بنده ای پر از ترس و کاسبکاری خطرناک است که برای بهشتش حاضر به کشتن و نابودی دنیاست.

    دوران نیمه بیداری ،بدلیل اینکه هنوز ملت با وجود مصیبتهایشان که خود باعث آن بوده اند هنوز در حال چانه زدن و دلالی با ترسهای بی بنیاد عمیق درونی اند و به این دلیل هنوز فردی آزاد نیستند. انسان اندیشمند آزاد از ترس و آز است.

    این حکومت اسلامی فقیه همان داعشی است که زنان را برده و اقدام به نسل کشی ایزدیان کرد. همان طالبانی که مدارس را برای دختران در افغانستان ممنوع کرد و چوبه های دار بپا کرد و همین حکومتی است که تنها خود و فقط خود را قبول دارد.
    ذات حکومت اسلامی برخاسته از قران و سنتهاست اعمالشان هم همه در نهایت یک جهت و شکل داشته و آن امت سازی و نابودی انسان اندیشمند است.

    شما بدرستی فرمودید که به شما تهمت زیاده روی می زنند حال آنکه زیادروی خود آنانند با تجاوز و گلوله و….به جان ملت افتاده اندو انتظار دارند که این ملت دچار دردساکت و خاموش آنان را همچنان نگاه کند ؟
    پرونده سازی یک ملت برای بنده نگاه داشتن و جزیه گرفتن از آنهاست مگر پیامبر و دارو دسته اشان با دیگر اقوام عرب و ایرانیان نکرد؟

    ایرانیان ۱۴۰۰ سال است مشغول غرامت و جزیه پرداختن هستند و هنوز متوجه نشده اند دیوی که در دامن پرورده اند نه تنها مغز بلکه هستی آنان را نشانه گرفته است. ایده ای که فقط و فقط خود را برحق دانسته و بهترین می داندزمانی به شکل نازیسم ظاهر می شود و زمانی به صورت اسلام ، ایده های تبعیض نژادی و ضد انسانی و خودفرافکنی با هر اسمی و شکلی در نهایت یکی هستند و این ایده ها خطرناکند و باید ریشه یابی شده و با آنها برخورد کرد. بنابراین ایده و فرد از هم جدا نیستند و بدین دلیل باید هر فرد را با ایده اش زیر ذره بین برد.

    در بین کوران ،بینا غیرطبیعی است.

     
  38. عَلَم: قربان این آخوند طرفدار خمینی در زندان مرد و این خیلی اعتراض برپا کرده است.

    شاه: جلوی ادامه مجالس ختم اش را بگیرید!

    ✍️ اسدالله علم

    «صبح شرفیاب شدم. یک نفر سید به نام [محمد رضا] سعیدی که در منبر فحّاشی می کرد، و از طرف مقامات[ساواک] دستگیر شده بوده است، در زندان فوت کرد.

    در این خصوص عرایض زیادی کردم، و از این که دستگاههای انتظامی در دست ما نیست، خیلی حرف زدم. عرض کردم: شاهنشاه باید تسلط قطعی و واقعی داشته باشند، نه دلخوشی…

    شاهنشاه چیزی نفرمودند، ولی معلوم بود عرایض مرا تصدیق می کنند. به هر صورت عرض کردم کار مجالس فاتحه ی این سید دارد بالا می گیرد، نباید اجازه داد ادامه پیدا کند.
    فرمودند: بگو موقوف بکنند.»

    (خاطرات علم، جلد دوم، ص ۶۵. ۲۵ خرداد ۱۳۴۹).

    ====
    توضیح ناشر یادداشت های علم:

    سید محمدرضا سعیدی (۱۳۴۹- ۱۳۰۸) از شاگردان آیت الله بروجردی و آیت الله خمینی بود. او یکی از طرفدران خمینی و فعال در جریانات ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ بود. در گزارش شب ۱۳ تیر ۱۳۵۴ ساواک آمده است:

    «طبق اطلاع واصله ساعت بیست و سی ۱۳ تیر ۵۴ جلسه موسی بن جعفر با حضور قریب یک‎هزار نفر از طبقات مختلف تشکیل گردیده است. در این جلسه سعیدی ابتدا چند دقیقه درباره آیت الله خمینی و کتک زدن طلبه‎ها در قم صحبت کرد و مردم با شنیدن اسم خمینی صلوات فرستادند. نامبرده…ضمن حمله به یهودیان فلسطین و آمریکا اضافه کرد: این‌ها کارشان در این مملکت بالا گرفته و دستشان در همه کار باز است و کسی از آنها جلوگیری نمی‌کند ولی جلسات ما را تعطیل می‌نمایند. سه سال پیش آیت‌الله خمینی از دولت خواست که اسرائیل در کشور سفارتخانه نداشته باشد ایشان این جریانات را پیش‌بینی می‌کرد.»

    سعیدی پس از اعلام خبر مربوط به کنسرسیوم سرمایه‌گذاری آمریکا در ایران در اردیبهشت ۱۳۴۹ش، با آن مخالفت کرده و آن را مصیبتی بزرگتر از نهضت تنباکو و کاپیتولاسیون اعلام نمود و در این رابطه نامه‌هایی به علما نوشت. ساواک او را در ۱۱ خرداد ۱۳۴۹ دستگیر کرد.

    گفته می شد که او در زندان قزل قلعه در شب ۲۱ خرداد ۴۹ زیر شکنجه کشته شد. ساواک ادعاهایی متفاوتی (خودکشی، خونریزی لوزالمعده یا سکته قلبی) درباره مرگ او مطرح ساخت.

    ( یاران امام به روایت اسناد ساواک‌ ۱۳۷۶، ج۱، صص۴۸۰-۴۸۲).

    به نقل زندانیان پس از قطع برق و ایجاد تاریکی تعدادی ناشناس به سلول وی رفته و پس از درگیری وی را به کشتند

    ( یاران امام به روایت اسناد ساواک‌ ۱۳۷۶، ج۱، ص۴۸۰).

    اعتراض عَلَم (..دستگاههای انتظامی در دست ما نیست، خیلی حرف زدم. عرض کردم: شاهنشاه باید تسلط قطعی و واقعی داشته باشند، نه دلخوشی…) به شاه نیز نشان می دهد که ساواک در مرگ او نقش داشته است، وگرنه اعتراض و درخواست عَلَم معنایی نداشت.

     
  39. جناب مزدک – دیگه خیلی تندروی کردید. شرم و هزار بار شرم بر شما . که به من مزدور میگویید. درک طنزی به این سادگی برای شما تا به این حد مشکل بود . برای شما و امثال شما واقعا متاسفم. شما که از درک اینکه این کامنت دارد سید مرتضی را به چالش میکشد و نه وارونه آنرا. فرق شما با سید مرتضی در کجاست؟ ایشان افراطی و شما سد درجه بدتر از ایشون. بار ها گفتم که اپوزیسیون امثال شما فقط قدرت ندارید وگرنه روی سد تا سید مرتضی را سفید میکنید.

    تعصب در هر زمینه ای از انسان یک موجود نفرت انگیز می سازد. بار پیش که مانند برادر دوقلوی خود سید مرتضی انگ زدید با مدارا با شما گفتگو کردم ولی الان دیگر آن سرشت متعصب زشت خودتان را بطور آشکار نشان دادید. دوباره کامنت را بخوانید شاید با این توضیحات توانایی درک آن را و اینکه به کدام طرف متمایل است را داشته باشید.

    خوشحالم که همیشه تلاش کرده ام تا بدانجایی که امکان دارد از تعصب کور دوری کنم و حالا حاصل تلاشم را میبینم که موجودی مانند شما نیستم که مانند ج.ا و سید مرتضی ها فقط تمام انسانیت تان شعار هایی بیش نیست.

    باز هم شرم بر شما.

     
    • جناب نون میم

      سعی کنید مودّب باشید،من افراطی نیستم،افراطی کسی است که بدون حجت و استدلال بر چیزی پای بفشارد.در حالیکه بنده بر اساس مبانی مستدلّی که دارم گرایش به جمهوری اسلامی یا دیانت اسلام دارم.

      اگر بنا بر بی ادبی باشد من هم امثال شما را افراطی می دانم و اضافه می کنم،ظاهرا شما یک کمی از خود متشکّر هستی و خود را تافته جدا بافته فرض کرده ای! نه بابا! اینجا هرکس می تواند اینطرفی باشد یا آنطرفی ،و بر مدعاهای خود استدلال کند یا دیگران را نقد کند،اما از خود متشکر بودن و خود را تافته جدا بافته فرض کردن ناشی از جهل یا رذائل اخلاقی است.

      توصیه ام این است که در نزاع های دیگری که با دیگران دارید از من خرج نکنید.دیگر اینکه اگر بنای گفتگو با مرا دارید اولا طنز و لودگی را کنار گذاشته خودتان را لوس نفرمایید،ثانیا:درست مثل یک انسان معمولی-نه کسی که خود را تافته جدا بافته می پندارد-بطور جدی،رو در رو و مستدل گفتگو کنید.

       
    • منظور شما جناب ن.م از کدام کامنت است؟احتمالا اشتباهی شده والا سعی من بر اینست که در برخورد با مخالفان اراذل و اوباش اسلامی منصف و واقع بین و با نهایت مدارا بر خورد کنم.شما در کامنتی که قبلا من جوابتان را دادم حرفتان توجیه در حقیقت همان بود که اراذل اسلامی گفته اند و نه تنها من بلکه دیگر دوستان مخالف رژیم هم متعجب شدند.

       
  40. جناب آقای نوری زاد سلام میخواستم عرض کنم که ما ملت جالبی هستیم وقتی دلار 7تومانی توی جیب داشتیم و شکممان سیر بود شورش کردیم و رادیکال عمل کردیم اما حالا که گرسنه ایم و دلار 15000 تومان است ساکتیم شما و نسل شما نمی تواند از عهده خسارتی که چه از حیث مادی و معنوی به ملت ایران زدید برآیید نسل لجوج نمک نشناس بی کله که نمی دانست چه می خواهد آن چیزخایی را که شاهنشاه در طبق به شما تعارف می کرد رد کردید و حالا برای بدست آوردن یک صد هزارم آن خفت میکشید متنفرم از نسل شما که اکنون پدران ما هستید و هنوز دنبال لجاجت های خود هستید

     
    • جناب کاویانی – نسل شما یک نسل پر مدعا و شدیدا نا آگاه و بی محتواست. به همین دلیل هم هست که خاندان پهلوی با تبلیغات وحشتناک و دروغ با موفقیت سوارتان شده اند.

      البته خروجی 40 سال ج.ا باید هم چنین نسلی باشد اگر بغیر از این بود جای تعجب داشت.

       
    • سلام کاویانی جان چرا شما نسل بعد از انقلاب اینقدر منفعل هستید ؟ اگر ما پدران و مادران شماها رژیم شاهنشاهی را سرنگون کردیم 1.نسلی شجاع و فهیم و بی باک بودیم 2.رژیم شاه نواقص و معایبی داشت که ماها را قانع و وادار به سرنگونی آن کرد. نتیجه : اکنون با اینهمه روشنگری فضاهای محازی و اظهرمن الشمس بودن فرمایشات شما در باره وضع بد کنونی ،چرا شما جوانان آکاه و باسواد امروز که درصد دانشگاهیان دختر و پسر هم اینک از سال 57 چندین برابر است ، دست رودست گذاشته و هیچ تحرکی نمیکنید و بهترین راه را نق زدن به پیشینیان خویش می دانید که نهایتا غیر از روزمرگی هیچ نتیجه ای ندارد. ما به این نتیجه رسیده بودیم که رژیم و دار و دسته شاه فاسد هستند و برای پیشرفت و ترقی ملت و کشور ایران کار نمیکنند ، آنها را سرنگون کردیم و زمام امور را به اینان سپردیم ، بدتر شد. حالا نوبت شماست که اگر فکر میکنید اینان دارند شما و کشور را به قهقرا میبرند دست به کار شوید و بساط آنان را برچینید و فقط یک نصیحت ما پدران خویش را آویزه گوش قرار دهید مواظب باشید به نااهلش نسپرید. ای جوانان گرامی بس است کرختی و منفعل بودن .

       
  41. Good day mohammad

    I decided to contact you because of the urgency arising in this matter, I Hon.Barrister Mark Johnson, a lawyer for the law.

    I am personal lawyer to Dr.willian mohammad, was a well-known independent contractor, here in Lome Togo. On 21 December 2007, he and his wife and only daughter were involved in an automobile accident while visiting a neighboring country on vacation.

    I have contacted you to assist me in repatriating fund valued at U.S. $5.2 million to your account. please contact me through my private emails address(markesq347 @yahoo.fr)

    Thank you,
    Barrister Mark Johnson. Principal Attorney

    —————-

    مفتخواری و فریب و دغلکاری از نوع غیر ولایی اش.
    بقول جوونا: باش، خبرت می کنم!

    .

     
    • ,Mr Amature Con Artist Bullshit Barrister

      Firstly, your English sucks, secondly your stupid scam is so lame, transparent and abundantly ridiculed world over, thirdly you need a good kick up back side to help you go find an honest way to make a living consistent with your level of intelligence or lack of

      On behalf of Site Owner

      ——–

      درود کاوش گرامی
      من محدوده ای از نوشته ی شما را متوجه شدم اما کاش برای ما ترجمه اش می فرمودید
      سپاس

      .

       
      • با سلام و درود، جناب نوریزاد عزیز ترجمه فارسی‌ کامنت بالا در پاسخ به حقه باز احمق بدین شرح است؛

        جناب دغلکار آماتور، وکیل چرند گو،

        اولا که انگلیسی شما خیلی‌ نازل است، ثانیا حقه بازی احمقانه شما خیلی‌ شُل و آشکار و در همه دنیا مورد ریشخند واقع می‌شه، ثالثا شما نیازمند به یک اردنگی به ماتحتت هستی‌ که شما را روانه یافتن یه کار شرافتمندانه واسه تامین معاش کنه که متناسب شعور شما یا عدم آن باشد.

        از طرف مالک سایت

        ————–

        درود گرامی
        بقول خارجیا: واااااااو

        سپاس
        .

         
        • جناب کاوش گرامی – یا ایشان را راهنمایی میکردید که به ایران بیایند و طلبه شوند. که هم دنیا را داشته باشند و هم آخرت را!

           
      • نوریزاد قضیه وکیل سر کاریه زیاد جدی نگیرید. ایمیل های اسپم از این دست زیاد هست. نوعی کلاهبرداریه. اول میگه ایملت چیه بعد پیام میده 50 دلار بریز به حسابم تا فلان حساب که مسدود هست رو بتونم باز کنم واست یک میلیون حواله کنم. یا میگه من فلانی هستم تو آفریقا گرفتار شدم هزار دلار واسم بفرست بتونم برگردم و …

         
  42. شناخت بیوگرافی برام مهم نیست ، نوشته هایش به طبعم باشه یا نباشه هم مهم نیست بلکه نون به نرخ روز نخردن حضرتعالی ،شجاعت و آزادانه زیستن حضرتعالی برام قابل تحسین است

     
  43. سلام اقای نوری زاد !
    من جزو خانواده تون نیستم !اما خدا می دونه که وقتی با رسانه ها مصاحبه میکنید ویک دفعه وسط صحبت هاتون ,ارتباط تون قطع میشه …من وهمسرم نفسمون بند میاد !یک تشویش داریم تا دوباره خبری ازتون بگیریم !همش پیش خودمون میگیم نکنه همین الان ریختن تو خونه شون ….! اقای نوری زاد ما دیگه تحمل نداریم …!می دونم من حق دخالت ندارم ….اما میترسم …!خدا می دونه چه قدر خوشحال شدیم که یک دفعه دیشب توی برنامه روی خط وی او ای یکباره صدای شما قطع شد ….از نگرانی وتشویش می میریم ..تروخدا تروخدا مواطب خودتون باشید …دوستون داریم وهمیشه بوی شهید اوینی رو از شما می گیریم …!

     
  44. بنام خدا
    برادر بزرگوار و ارجمند جناب آقاي نوري¬زاده
    باسلام: اينجانب حسابداري هستم كه غريب به سي سال سابقه خدمت به اين مملكت را دارم و در اين مدت در ارگانها و ادارات و شركتهاي دولتي و . . زيادي كار كرده¬ام كه هيچ كدام از آنها تحمل بيش از سه الي چهار سال مرا بخاطر اينكه نخواستم حق سوال كردن كه بارزترين خاصيت كرامت انساني¬ام مي¬باشد را با ايشان معامله كنم. و امروز كه اين پيام را براي شما مي¬فرستم براي حفظ اين كرامت انساني هزينه¬هاي بالائي پرداخت كرده¬ام ( اما اصلا هم پشيمان نيستم ) و تنها چيزهائي كه برايم باقي مانده بجز دو فرزند و همسرم جان ناقابلي است كه آن را هم حاضرم براي كرامت انسانيم بپردازم.
    پرسشي كه در محضر شما و ملت شريف ايران مي¬خواهم مطرح كنم الآن سالهاست كه جمهوري اسلامي به كار ناصواب دلالي كرامت انساني با تمام توان مشغول است و اين را در چند نمونه كه در ذيل به آن مي¬پردازم با شما عزيزان در ميان ميگذارم. اولين مورد آقاي احمدي نژاد همان مترسك جمهوري اسلامي است ايشان كه اينهمه مي¬گفت بگم بگم ارزش اين بگم بگم را در مجوز تاسيس يك دانشگاه غيرانتفاعي براي مردم ايران به نمايش گذاشت و در آخرين پيام رياست جمهوريش به اين صورت به مردم گفت كه اي مردم بهترين دلال كرامت انساني و حريت شما همين جمهوري اسلامي است و براي آنكه آن را از شما بگيرد حاضر به پرداخت هر ميزان بهائي كه شما بخواهيد هست.
    مثال ديگري برايتان بزنم در شبهاي احياء شب نوزدهم ماه مبارك رمضان بالغ بر مليونها نفر دعاي جوشن كبير را می خوانند و در فرازي از اين دعا آمده (( اي كسي كه روزي يكسان قراردادي براي فرمانبرداران و نافرمانان )) فرد داراي حريت و كرامت انساني با خواندن آن نبايستي اين سوال را از خود بكند؟ اين روزي نافرمانان شامل آن زندانيان سياسي يا آن مريد درويش يارسان كه روز شنبه در جلوي مجلس شوراي اسلامي خودسوزي كرد آنهم بخاطر توهين به اعتقادات استاد زندانيش و تراشيدن سيبل او شامل ميشود. و اگر مي¬شود كه مي¬شود! چرا حق سوال كردن را از مسببينش كه همان جمهوري اسلامي است را نداريد؟ زيرا شمائي كه قبلا حريت و كرامت انساني خود را مثل امثال احمدي¬نژاد به پول و مقام و قدرت نامشروع با جمهوري اسلامي معامله كرده¬ايد ديگر حق چنين سوالاتي را از خود سلب نموده¬ايد و اين را همه، هم مي¬فهمند و هم ميدانند پس ديگر سر چه كسي را مي¬خواهيم كلاه بگذاريم خدا يا خودمان در پايان مي¬خواهم به دلالان جمهوري اسلامي بگويم، بس است ديگر اينقدر باورها و اعتقادات پاك مردم را ابزار اميال شيطاني و قدرت طلبي خود قرار ندهيد كه اين نه راه صواب است و رضايت خدا را برايتان بهمراه نخواهد داشت.
    آخرين آرزويم در حفظ و ارج نهادن به كرامت انساني و حريت اين است جان ناقابلي را كه دارم بدست دژخيمان جمهوري اسلامي بسپارم تا مرا هم مثل هزاران هزار نفر بيگناهي كه شكنجه شده و شهيد شدند به شهادت برسانند. و اگر اصلاح پذير نيستند كه نيستند هر زمان كه لازم باشد خاشعانه آن را تقديم اين بالاترين مفهوم و راز خلقت ( كرامت انساني ) نمايم.
    در پايان از شما استاد ارجمند آقاي نوري زاده تقاضا دارم زحمت ويرايش و بازنويسي اين مطلب را بشرطي كه به محتواي آن لطمه وارد نشود اصلاح بفرماييد و سپس در اختيار مشتاقان قرار دهيد تقاضاي ديگرم از شما برادر بزرگوار اين است كه اگر در اين راه به فيض شهادت نايل آمدم انشاالله كمپين كرامت انساني شكل بگيرد تا خون ناقابل من نهال آن را آبياري نمايد.

    احترام به شما سرور ارجمند و ملت شريف ايران والسلام

    ————

    درود شاهین گرامی
    شوربختانه مرا فرصتی برای ترمیم و ویراستاری نوشته های دوستان نیست.
    شما هم به این راحتی و به این سادگی به فیض شهادت نائل نخواهی شد. محکم باش
    سپاس

    .

     
  45. بله من یک ملا هستم

    نوری زاد چطوری بیچاره؟
    تورو که میبینم یاد حمالی میفتم که بار ارزشمندی داشت و همشو به ته دره ای انداخت و فقط خستگی حمالی به دوشش موند.
    این انتخابات تموم شد و مثل دفعه قبل یه نفر انتخاب شد.
    مثل تمام دفعه های قبل نه تقلبی شد و نه حق کشی.
    فقط روسیاهی به تو و امثال تو موند.
    خودت آماده کن برای نارالله الموقده.
    بزودی همون آتشی که چند سال پیش به جون این نظام مظلوم و دین خدا زدین و باعث شدین همه شیاطین جن و انس خوشحال بشن تورو در بر میگیره.
    انشااله به حق اون بوسه های که عمه 3 ساله ما حضرت رقیه تو خرابه به رگهای بریده جد مظلومم زد، به حق اون دلی که از جدم امیرالمومنین در اون شب تاریک هنگام غسل مادر 18 سالم ، شکست به حق لخته های جگر عموی مظلوم ما امام مجتبی،اون خونابه ای که از پهلوی مادرم زهرای بتول میرفت تو و اون کسایی که به این مملکت و دین خدا آتش زدین عاقبت بخیر نشید و باشقاوت از این دنیا برید.

     
    • ملا٬ من هم بعنوان یک ایرانی امیدوارم تو و بقیه مفتخورهایی مثل تو از ریز تا درشتتان هر چه زودتر به عمه ۳ ساله خودتان٬ به جد مظلومتان٬ به عموی مظلومتان امام مجتبی٬ و به مادرتان زهرای بتول بپیوندد تا ملّتی نفس راحت بکشه.

       
    • جناب – بله من یک ملا هستم- شما خجالت نمیکشید بی خردی و نادانی و جرم و جنایت و بی لیاقتی های ج.ا را میخواهید به گردن دیگران بیاندازید. آخه شما چطورمومنی هستید که چشمتان را به روی عمل نابکاران بسته اید و خروجی 40 سال بیخردی و نادانی دیگران را به کسان دیگر نسبت میدهید. باور کنید خدا از مومنانی چون شما بیزار است.

       
    • آخوندک بیچاره اگر حرف زدن بلد نیستی، سکوت کردن هم بلد نیستی ؟ زر نزن لطفا.

       
  46. بله من یک ملا هستم

    نوری زاد
    بدبختی یعنی این که یه زمان برای ماه مبارک برنامه درست کنی و اسمش بزاری شبهای رمضان و یه زمانی هم برات برنامه ای درست بشه که شبا بری تو زندان….
    بدبختی یعنی این
    بدبخت در بطن مادرش هم بدبخته حتی اگر نطفه نامبارکش تو مقتل سیدالشهدا بسته بشه
    بدبخت همیشه بدبخته حتی اگر همه خلقت وقتی در ولایت شیطان وارد شدن بخوان خوشبختش کنن
    ای بدبخت ناراحتم از بدبختیت
    از اینکه زمانی خواهد آمد که این به اصطلاح دست و پا زدنهات که علت شقاوتت شده برات معلوم میشه
    زمانی بسیار نزدیک که بسیار دیر شده
    ایحسب الانسان ان یترک سدی

     
    • ای حرام بشه اون اکسیژنی که شما بهدر میدین٬ چه خوب میشد اکسیژن به اندازه خرد آدمها تقسیم میشد٬ چه دنیایی میشد. حییییییف

       
    • سلام حاج آقا
      خيلي خوش آمديد به اين سايت
      حاج آقاي قبلي خوب ماله ميكشد ولي شما خوب /// , انشاالله قرار است پست مهم تقسيم كنند ؟

       
  47. Dear Mr. NouriZad,

    I enjoy reading your writings, but I recommend you stopping using Yazid and Shemr in your writing to define improper behavior. Just presenting the unjust treatment of a person is good enough and does not produce conflict of sects.

    May god bless you and keep you out of harm’s way.

    —————–

    درود دوست گرامی
    لطفا به فارسی بنویسید.
    برای شما عزیزان ایرانی، فراهم آوردن فونت فارسی نباید دشوار باشد.
    سپاس

    .

     
  48. kheeeeeeeeen vatan forosh .dost daram kotaket bezanam bego biyam koja

    mishe kam ver bezani khaeeeeeeeeeeeeeeeeen bahaaaaiiiiiiiiiii lajan . biyam bezaram ………………..,,,, areh

     
  49. Salam Janbeh Dr Mohmad Nourizad

    Saye Por Mehretan , Govahi Horiyatetan , Marefat v Akhlaghetan , Maram v Manesh Ensaniyatan Gostardeh bar Sarzamin Mehro v Eshgh Iran hamisheh Sarfaraz, Bemanid ke dar fardahye zendegi shmeh raheman bashid ke tekarareh34sal homakteh Dini bi masraf ro shaed nabshim , khoda bakhshndeh ast , maro ham bebakhshin age shehamteh shoma ro nadraim , ama midonim hagh ba shomast v ma dar kenreh shoma , harchnd kafi nist ama vosaateh tavanyi fekri ma hamin ast Horeh Zamaneh

    Dostetan Darim

    london

     
  50. نفیسه - لندن

    محمد نوری زاد
    نامه سی و یکم شما خیلی دل منو اتیش می زنه
    ماهی یه بار می خونمش تا بدونم کجا زندگی می کنم
    http://www.nurizad.info/blog/24934?fbclid=IwAR1M-7EYccNse7IU8vTbPkEdiKLosjdcLxQ44RxBBUy2NNMuF1N03A4tHKQ

     
  51. جناب نوريزاد،
    مدتهاست كه نامه ها و پيامهاى مشفقانه شما را به پدر، رهبر، مشفق و يار ديرينه تان دنبال ميكنم.
    مانند هر ايرانى ديگرى اين شجاعت و پايمردى شما مرا هم مبهوت كرده و در عين حال تشويق.
    فقط به عنوان يك مسلمان سئوالاتى از شما دارم،
    آيا اطلاعات شما از اسلام بيشتر است يا امام راحلتان و جانشين ايشان؟
    آيا تاريخ اسلام را مطالعه ميفرماييد يا خير؟
    آيا تاريخ طبرى، ابن هشام و غيره را قبول داريد خير؟
    به نظر من آقاى خمينى و آقاى خامنه اى و آقايان پيشتر و بعدتر از اين آقايان كارى به غير از امر خداوندشان و سنت پيامبرشان و مولايشان نميكنند و نخواهند كرد. همانگونه كه آقاى خمينى گفتند ” با آنها همان كارى را ميكنيم كه حضرت امير با بنى قريظه كردند” و يا از آيه صريح قران سوره توبه ١٢٣ تخطى نكرده اند.
    پس يا شما نيز همانند من به اين دين ديگر اعتقادى نداريد و يا همچون امامان و رهبران ديگر دينى بگذاريد كه اين مجذوبان دين كار خودشان را انجام دهند. باشد كه شايد فرزندان ما با حقيقت اين دين آشنا شوند و فرزندانشان را از شرّ آن برهانند.
    به اميد روزى كه ديگر كلامى از اينان در بين نباشد مگر در كتابهاى تاريخ .
    اميدوارم كه اين متن بيدليل من انعكاسى در صفحه شما داشته باشد.

     
  52. استاد دانشگاه

    نوری زاد گرانمایه
    نوشته سوزناک و دلخراش شما را در پاسخ به سید مرتضی خواندم و دلم گرفت از این همه حجم اندوهی که شما با خود حمل می کنید و بجای بسیاری چون من هزینه می دهید. یاد دیدار هاشمی رفسنجانی با رهبر افتادم که رهبر با اطمینان می گوید: جواب خدا با من. معلوم است که در این میان، جواب به خدا در یک ناکجا، بسیار بسیار فراتر از قانون است. قانونی که فی الفور باید در همین دنیا گریبان یکی را بگیرد، با وعده سرخرمن به آن دنیا موکول می شد. با این سخن شما موافقم که این جماعت خودشان را فراتر از قانون می دانند.

    زمان ریاست‌جمهوری، آقای روحانی، مشاور من و رئیس شورای عالی امنیت ملی بود.
    نظر او هم مثل من است که ما باید مسئله‌مان را با آمریکا حل کنیم. آقای روحانی برای منافع و ضررهای این کار دو ستون درست کرده بود. من بر آن اساس و نظر، و ضمن این‌که خودم هم نظراتی داشتم و اضافه کردم، رفتم و با آقا صحبت کردم.»

    خیلی بحث کردیم…
    یکی دو ساعت بحث کردیم و به نتیجه نرسیدیم.
    معمولاً وقتی با ایشان اختلاف داشته باشم، نهایتاً نظر ایشان را برای خودم حجت می‌دانم. چون ایشان رهبر هستند و حق اظهار نظر قاطع دارند. همین الان هم همین‌طور است. من گفتم نمی‌توانم حرف دیگری به شما بزنم، و فقط مسئلۀ ما و خداست. بالأخره در روز قیامت از من و شما می‌پرسند چرا این‌ همه ضرر و مشکلات برای نظام و مسلمانان ایجاد شد. اگر این‌ها را بر عهده می‌گیرید، من دیگر حرفی ندارم. ایشان گفتند: بله، جواب خدا با من باشد.»

    منبع :
    کتاب زندگی و زمانه اکبر هاشمی رفسنجانی، ص ۶۷۵

     
    • سگ زرد برادر شغاله .این جنایتکاران وطن فروش و /////////////////////////////////////////همه شان سرو ته یک کرباسند.برای ادامه زندگی انگلی شان از هیچ جنایتی روی گردان نیستند.

       
  53. طلبه تبعیدی

    درود دوست گرامی.
    اینجا ایران است زندگی در کما ء و افسردگی قاتل نامر ئی مردمان در این سرزمین وتمدن کهن !؟ در جهان هیچ کشوری به اندازه ایران ویران و خراب نیست ومردم. به این اندازه نا امید و پریشان نیستند فرزندان عزیزمان هموطنانمان افسرده وبیمار هستند فرصت های زندگی ٬ جوانی و شادزیستن از انها گرفته شده. !! دلیل ان این است که در هیچ کشوری به این شدت ظلم از حاکمان ونفوذ جهل از عالمان دین بین مردم نیست ۰ این دوسنگ اسیاب ویرانگر در ایران در نهایت قوت و شدت عموم. مردم را خورد می کنند زیرا هر کسی برای حفظ خودش در مقابل این دو قدرت ناچار به تزویر و دروغگویی است که سبب انحطاط اخلاق است به همین دلیل اخلاق تنزل پیدا کرده است ٬بهتراست بگویم اخلاق فاسد شده وانسانیت مرده است ۰ کجایند روشن فکران بدلی که گفتند امام امد دیگر کسی دروغ نخواهد گفت (بهمن پنجاه هفت اقای سید جوادی)امروز دروغ مقدس شده ٬فسادمقدس شده ٬رشوه مقدس شده ‌!!؟ مرحوم اقای خمینی سال ۴۲ اگر اقای شاه روزی. یک ساعت به من رادیو بدهد المانی ها هم حرف مرا می خرند ! اکنون صنعت رسانه ای در اختیار رژیم است لو له تفنگ ولوله نفت را هم در اختیار دارد اما وزیر اطلات خبر از مسیحی شدن شهروندان مسلمان همدانی را میدهد ٬ یعنی خروجی کار فر هنگی چهل ساله ومیوه در ختی که به بار نشست خروج شهروندان از اسلام بوده است باید انقدر بالغ شد ه باشیم که اشتباهاتمان را بپذیریم در غیر این صورت قادر به اعتلا نخواهیم بود ۰ حیرتم از طلاب و معممین است که مایع معاش ایشان وجوهی است که بعنوان احسان و زکو‌ة و خمس و مال امام و ردمظالم است که نوکری و شاکردی یکی از علماء صاحب قدرت و معروف را می کنند و چه فضایل وکرامات برای اقای خود می بافند وچه توهم ؛ این نحو اقدامات از فقهاء اعلام (کثرالله امثالهم)شاید نباشد اما سکوتشان جای تامل و تاسف است اگر چه با سیاستهای موجود رژیم بازار مرجعیت و اعلمیت ومقدای شیعه بودن کساد گشت لکن بازار مداحان که می توانند منافع رژیم و طبقه حاکم را تامین کنند بسیار داغ است ۰ تمام ثروت ایران میان اشخاص معدود که یا وکیل هستند یا وزیرند ویا مدیر و مسئول جایی هستند و تعداد شان بسیار معدود و اندک است به اعتبار جایگاه و قدرت تقسیم شده و باقی مردم گرسنه وپریشان ومظلوم و ذلیل هستند (الناس علی ملوکهم). باسپاس پنجشنبه ۱۹ اردیبهشت ۱۳۹۸خورشیدی عین الله رضا زاده جویباری تکاب ازربایجان غربی

     
    • خودت چرا این لباس تزویر و دروغ را از تن نمی کنی و خود را طلبه تبعیدی می نامی؟شما کی می خواهید مثل آدم باشید و مثل بقیه کاری شرافتمند بیابید و دست از مفتخوری و زندگی انگلی تان بردارید؟ شما خروجی اسلامید و اسلام هم همین است که این اراذل و اوباش بر ایرانیان زور آور کرده اند. لابد شما قرآن دیگری یافته ایی و در پی تطهیر //// اسلامید.بجای بلغور کردن///// عربی 1400 سال پیش از حقوق بشر و علم مدرن فاکت بیاور.دست از مرده خوری بردارید.هر فرد ایرانی باید در این برهه تاریک سرزمینش بین اسلام و امت اسلامی بودن و ایرانی بودن و وطن پرستی یکی را انتخاب کند.//// در ایران یعنی مزدور و ستون پنجم!

       
  54. بادرود به نوری زاد
    از نگاه حکومت فاسد واشغالگر حاکم بر ایران به باور حقیر ایرانیان اهل ذمه می باشند
    اهل ذمه به غیر مسلمانانی گفته می شود که دارای کتاب آسمانی می باشند وصائبون ولی با این وصف عملا مقررات اهل ذمه شامل حال زرتشتیان وهندوان نیز می گردد
    بعد از فتح ایران توسط اعراب بادیه نشین اهل ذمه گذشته از پرداخت جزیه خراج می بایست مسافران مسلمان را در خانه خود هر بار سه روز پذیرایی کنند و منزل وغدا علیق اسب در اختیارشان بگذارند اهل ذمه حق حمل اسلحه نداشتند و حق نداشتند در محاکم شرع شهادت دهند می بایستی بر روی لباس خویش علامت مشخصه ای نصب کنند مسیحیان ایرانی کمر بند چرمی خاصی که زنار نامیده میشد می بستند و یهودیان ودوصله یکی بر سینه و دیگری بر پشت می زدند که رنگ این وصله ها می بایستی مشخص باشد اهل ذمه حق نداشتند بر اسب سوار شوند وفقط می توانستند از قاطر و خر استفاده کنند چنان چه در بین راه به مسلمانی ویا عربی برمی خوردند می بایستی از مرکب پیاده شوند و راه را برای او آزاد بگذارند زندگی اهل ذمه می بایستی آرام ومحقر باشد خانه هایشان نمی بایست از منزل مسلمانان مرتفع تر ویا مجلل تر باشد قرآن حکم می کند که اهل ذمه مالیات سرانه ویا جزیه را به دست خود بدهند تا ایشان فرو دست باشند (قرآن سوره ۹ آیه ۲۹)
    اهل ذمه باید شخصا در دیوان حضور یابند وبه دست خویش مبلغ مورد نظر را به دست امیر بدهند نه به وسیله شخص ثالث واز آن پس امیر مشتی به پس گردن او بزند وبگوید ای دشمن خدا ی یکتا مالیاتت را بپرداز واز آن پس خادم دیوان با شتاب فرد اهل ذمه را بیرون کند
    امیدوارم توانسته باشم تعریفی از اهل ذمه برای یاد آوری خودم و دوستان بنمایم

     
    • دروغ نگوئید.اهل ذمّه در قانون جمهوری اسلامی ایران یهودیان و مسیحیان و زرتشتی ها هستند که در قانون اساسی برسمیت شناخته شده اند و تحت حمایت جمهوری اسلامی ایران هستند و مادامی که تخلّفی نکرده باشند و به معاهده و مقرّرات اهل ذمّه که در قوانین آمده است وفادار باشند ،قانون با آنها کاری ندارد،مگر اینکه جرمی یا خیانتی یا چیزی بر خلاف معاهده اهل ذمّه مرتکب شده باشند.

      بیش از 95 درصد مردم شریف ایران نیز مسلمانان ایرانی و ایرانیان مسلمان هستند که در یک انقلاب عمومی و با اسقاط رژیم شاهنشاهی،با رای 98 درصدی خود جمهوری اسلامی ایران را تاسیس کردند،بنابر این بر خلاف خزعبلاتی که سرهم کردید مردم صاحب این کشور هستند و مسئولان و ارکان حکومتی را نیز با رای مستقیم و غیر مستقیم خود انتخاب می کنند.

      ————

      درود استاد حوزوی
      حالا برای ما بفرمایید چرا مسیحیان ایرانی که ایرانی اند، و یهودیان ایران که ایرانی اند، و زرتشتیان ایران که ایرانی اند، بهیچوجه امکان استخدام شدن در ادارات دولتی را ندارند؟ این چیزی که من – به واقع – می گویم، با آنچه که جنابعالی مرقوم فرموده اید، نمی خواند که! و بعدش برای ما بفرمایید چرا یک دکتر یک مهندس یک متخصص دانشگاهی یک جوان یهودی یک جوان مسیحی یک جوان بهایی یک جوان زرتشتی باید به سربازی برود اما طلبه ها که معمولا از طبقات پایین هوشمندی و ذکاوت و آی کیو اند، نباید به سربازی بروند؟
      با احترام

      .

       
      • شرائط استخدام را قانون تعیین می کند و در غیر مواردی که قانون آنرا ممنوع کرده است آنها از حقوق شهروندی و مشاغل آزاد برخوردارند.
        الان طلبه ها نیز سربازی اجباری دارند و بعد از گذراندن دوران آموزشی باشکال گوناگون در نهادهای نظامی و پادگانها خدمت می کنند و آی کیوی آنها نیز حتما از آی کیوی وطن فروشانی مثل شما بالاتر است.

        ————

        میزان آی کیوی ملاها را دیده ایم و می بینیم.
        آی کیوی ملاها تنها و تنها در خرافه پردازی برای تداوم مفتخواری های تمام نشدنی شان است.
        https://www.youtube.com/watch?v=ETCEC9zxqmc
        https://www.youtube.com/watch?v=6IRRWQKP1GU&list=PLBlkDVUvCkBip2PH34kcXMUv1xIrfnsOu

        خزعبل می دانید یعنی چه؟
        یعنی هیجانات ناشی از مفتخواری
        یعنی ملاهای بیت رهبری
        وگرنه مرا دوستانی ست در میان ملایان که در برابر شعور سر به تعظیم فرود آورده اند نه در برابر خرافه و مفتخواری
        راستی آن فحشی که در درون حضرت آی کیو (جوادی آملی) بال بال می زد برای “مصرف” چه بود؟
        با احترام

        .

         
  55. یک رزمنده شرمنده

    وزیر آموزش و پرورش گفته:
    ۱۴ میلیون دانش‌آموز داریم که اگر لازم باشد همانند دوران دفاع مقدس در صحنه خواهند بود و جانفشانی خواهند کرد!

    حتماً به زعم آقای وزیر ، دانش‌آموزانِ دختر و دانش‌آموزان ابتدایی نیز آماده‌ی رزم و نبرد با آمریکا هستند.

    من در اینجا لازم است، خدمت آقای وزیر عرض کنم که من دو تا دانش‌آموز در مقطع متوسطه دارم و شما حق ندارید آنها را به جبهه اعزام کنید. من امشب به آنها گوشزد کرده‌ام، وقتی که زنگ پایان مدرسه می‌خورد، اگر خواستند شما را به میدان جنگ اعزام کنند، با مدیر مدرسه صحبت کنید و بگویید که پدرمان گفته‌ مدرسه که تمام شد، مستقیم به خانه بیایید و اگر اصرار کردند بگویید پدر ما اجازه نمی‌دهد ما جانفشانی کنیم.

    آقای وزیر ؛
    اختیار بچه‌های مردم با خودشان است. روی بچه‌های من حساب نکنید.

    محمد مهدوی‌فر
    ۲۲ اردیبهشت ۹۸
    تبعیدگاه، شهرستان سرباز
    استان سیستان و بلوچستان

     
    • این آقای وزیر البته نظر شخصی خود را بیان کرده و ظاهرا مقصودش این است که در صورت تجاوز دشمن،حتی جوانان داوطلب دانش آموز نیز از کشور خویش دفاع خواهند کرد،و مقصود او اعزام اجباری نبوده است.یعنی در اصل،دفاع از کشور در برابر دشمنان متجاوز،بعهده قوای مسلّحه کشور است که بصورت اجباری و وظیفه سازمانی آنرا انجام خواهند داد،و ما زاد بر این بحث دفاع داوطلبانه جوانان است…ظاهرا برخی از چپه کنندگان مطلق،مایلند از هر چیزی سوژه ای برای خودنمائی بسازند.

       
  56. خواهر شهید

    آقای نوری زاد
    باورتان می شود این میز پایان نامه باشد؟ دختری که از پایان نامه اش دفاع می کرده گفته استاد به خاطر کم بودن شیرینی خامه ای در جلسه دفاع نمره اش را کم داده است.

    پیشتر ایسنا هم گزارشی (https://www.isna.ir/news/98022111157/%D8%AA%D8%B4%D8%B1%DB%8C%D9%81%D8%A7%D8%AA-%D9%85%D9%85%D9%86%D9%88%D8%B9%D9%87) از تشریفات پایان نامه منتشر کرده و از شرکت هایی نوشته که با عنوان «تزیین میز دفاع پایان نامه» در حال کاسبی هستند. نان خامه ای، پیراشکی گوشت، انواع آب میوه ها، کیک، پکیج میوه با سه نوع میوه، نسکافه و حلوا..

    سایت یک از همین ها نوشته: ” شما دانشجویان گرامی می‌توانید با استفاده از این بسته‌ها از استرس و نگرانی‌های بیهوده خلاص شوید و به جای استرس پذیرایی می‌توانید با خیال راحت بر روی جلسه دفاع خود تمرکز کنید.”

    می بینید وضعیت دانشگاهها را؟ می بینید سطح استادان دانشگاه ها را که بر سر میز و کلاس درس چه آورده اند؟ می بینید شان و مقام و جایگاه علم را؟ فکر می کنید این ابتذال اتفاقی است؟ وقتی دانشگاه پولی شد، وقتی کسانی پول گرفتند و برای دیگری پایان نامه و مقاله نوشتند، وقتی ظرفیت دانشگاهها بیشتر از دانشجویان شد و برای پر کردن صندلی ها کار به التماس کشید، وقتی برخی سران مملکتی مدارکشان قلابی از کار در آمد، باید منتظر این روز هم می بودیم.

     
  57. آقای نوری زاد
    آیا خدا اشتباه کرد….؟!

    یک روز تلویزیون بخشی از پیشرفتهای شگرفِ چین در ۳۰ ، ۴۰ سالِ اخیر را نشان میداد ؛ دود از مغزم بلند شد. یادم آمد روزهایی را که سجاده زیر بغل به نمازِ جمعه میرفتیم تا از خدا بخواهیم که کافران را نابود ، کشورمان را آباد ، زندگیمان را پُربرکت ، تنمان را سالم ، دلمان را شاد، و عُمرمان را دراز گرداند ؛ امّا نمیدانم چه شد که سر از اینجا در آوردیم؟ آیا خُدا اشتباه کرد…؟!

    و همه چیزهایی را که همه ما ملتِ ایران در مدتِ نزدیک به ۴۰ سال با اَشک و آه و توسل به مقامِ کبریایی خودش ، عزّت و آبروی ۱۴ معصوم ، پهلوی شکسته زهرا (ع) ، فرقِ شکسته علی (ع) ، سرِ بریده حسین (ع) ، دستِ قطع شده عباس ، علی اکبر جوان ، علی اصغرِ خِردسال و با گرو گذاشتنِ خونِ شهدا ، امامِ شهدا ، ناله و ضجهٔ مادران ، پدران و همسر شهدا ، اشکِ یتیمانِ شهدا ، حرمتِ میلیونها جلسه قرائتِ قرآن ، مفاتیح‌الجنان ، جلساتِ دعای ندبه ، کُمیل ، سمات ، ابوحمزه و غیره ما از خدا میخواستیم ، همه را به چینی های کمونیست خدانشناس ، داده، و در عوض تمام درد و رنج روحی و جسمی ، فقر‌ ، خرابی مملکت ، بیکاری و فحشا ، خرابی اعصاب و روان ، خزانه خالی ، لشکر معتادین ، ده ها میلیون پرونده قضایی ، تهمت ، افترا ، دروغ ، دزدی ها و اختلاس های میلیاردی ، چپاول بیت المال توسط کسانی که خود را مرد خدا میخوانند ، برترین مقامها در منفی ترین ها ، پایین ترین مقام ها در موضوعات مثبت ، خشکسالی های ممتد و غیره … همه را یکجا به ما داده…؟!!

    اشکال کار کجا بود…؟!
    یادم میآید در خیابان منتهی به نماز جمعه، چادر و روسری و جانماز چینی به وفور دیده میشد و بعدها ، قرآنِ چینی و مُهرِ چینی نیز اضافه گردید.

    شاید خدا به خاطر مهربانی چینی ها، تمام موهبت ها را به آنها داده ، چرا که بازار مملکت را پر کرده‌اند از تمام وسایل زندگی ، از سفیدی قند تا سیاهی زغال ؛ تا ما ، وقت گرانبهایمان را با خیال راحت برای کسب جواز بهشت به دعا و عبادت بگذرانیم، یا شاید رهبران چین ، مدیران فرصت طلب و زیرکی بودند ! یا شاید چراغ عقل ما و رهبرانمان خاموش شده بود و در بی خبری و توهم به سر میبردیم ! شاید هم هردو !

    آیا سجاده به دست شدیم ، چراغ عقلمان خاموش شد؟! یا اوّل چراغ عقلمان خاموش شد که سجاده به دست شدیم؟!
    آیا امید نجاتی باقیمانده ست؟!

    آیا رهبران ما از عالم توهم بیرون و به دنیای واقعیت ها پا گذاشته‌اند؟!

    مگر اسلام ناب فقط مال ما نبود؟! مگر دیگران کافر ، نجس ، گمراه ، منحرف و در ضلالت نبودند ؟! مگر ما تنها هدایت یافتگان راه حق نبودیم؟! چرا کارمان به اینجا کشید؟! مگر کافران هرروزه با بی حجابی ، دنسینگ، شادی و خنده ، قوانين خدا را نقض نمیکنند؟!

    آیا ممکن است خداوند ، مردم ما را
    با مردمان چین کمونیست اشتباه گرفته باشد؟!

     
    • http://forum.bidari-andishe.ir/thread-44185.html

      ====

      https://www.instagram.com/p/BfUGjxBn1ye/

      ====

      پی نوشت:نگفتم این بردیای ایکبیری این سایت،فقط یک ولگرد اینترنتی است و خلّاقیتی در نوشتن به انشاء خود نداره؟!

      آخر بگو ایکبیری! اعتقاد به خدا و دین و تقیّد به عبادت و مناسک عبادی چه ربطی یا چه منافاتی با پیشرفت ها و تحقیقات در علوم تجربی و علمی داره؟!

      هرکشوری هم -از جمله ایران اسلامی-هم باندازه تلاش و کوشش اش پیشرفت علمی داشته و داره،منتها امثال بردیای ایکبیری،از باب بی هویّتی و لاقیدی و تقلید کورکورانه از بی دینی های رایج در غرب، اینقدر کینه و نفرت نسبت به دین و اعتقادات مردم دارند که از دیدن اینگونه شرّ و ورها در مستراح های اینترنتی مثل بالاترین و غیره بهیجان میان و حاصل ولگردی های خودشون رو حرف درست،علمی و غیر قابل خدشه می پندارند و در عین حال از دیدن پیشرفت های علمی در کشورشون کورند! و وضع اقتصادی کشور رو هم فقط در شرائط تحریم و فشار نامردانه دشمنان ارزیابی می کنه.

       
  58. طلبه تبعیدی

    درود دوست گرامی
    گلیم بخت کسی را که بافتند سیاه٬ به اب کوثر و زمزم سفید نتوان کرد ۰
    ان بدبختی که خودش منکر ادمیت خود بشود حیوانیست کور و دیوانه ٬ باید بر حال اوترحم کرد ۰
    روح الله حسینیان ادم نیست و در وجود او ذره ای جو هر ادمیت نیست !! ایا میان ادم و حیوان مرزی نیست ؟؟
    کسی که از کشتار فله ای همو. طنا نمان و گورستان های دست جمعی با افتخار سخن می گوید ٬واز یک منکر و گناه بزرگ نزد خداوند قادر و متعال حیاء نمیکند ٬ می خواهد از کج دهنی به فقیه عالیقدر و مرجع کل ( صفوه الفقهاء والمجتهدین ) مرحوم ایت الله منتظری قدس سره حیاء کند۰ جای بسی تامل و شگفتی است که تعدادی از شاگردان فقیه عالیقدر ایت الله منتظری براشفتند تا پاسخ این انسان حقیر و مفلوک و فاسد را بدهند ٬ این علف های هرز وگنداب کجا ٬ ان چشمه ذلال هدایت و انسانیت و مرجع دین وایین رحمانی کجا (نقاب حرامیان سالهاست که بر افتاده است ) و این مهملات از وحشت حضور ٬ هشیاری و بیداری ملت است ۰
    فقیه عالیقدر مرحوم ایت الله منتظری نسبت به حقوق شهروندی مردم و رفع ظلم از انان واعانه مظلوم واغاثه ملهوف وحفظ بیت المال اهتمام می ورزید ونسبت به فساد بر می اشفت و کمترین حق کشی و ستم را بر نمی تافت ۰
    در نشستی که سالها قبل با اقای خوئینی ها داشتم ٬ ایشان از وسواس مرحوم ایت الله منتظری و دقتشان در مورد حقوق شهروندی مردم فرمودند :
    زمانی که دادستان کل کشور بودم ایت الله منتظری احضارم نمود خدمت ایشان رفتم اقا فر مودند مطلع شدم در زندان اوین زندانیان شکنجه میشوند گفتم اینگونه نیست ومرحوم اقای منتظری اطلاعات و گزارشاتی که در دست شان بود از سخنانش اطمینان داشت و رو مو ضع اش اصرار می ورزید که این امور باید اصلاح شود تا جایی که من به شک افتادم و به (لاجوردی) که مرحوم منتظری نام او را گردن شکسته میگفت زنگ زدم و پرسیدم ایا زندانی ای داریم در اوین شکنجه بشود پاسخش منفی بود ومنکر هر شکنجه شد با تاکید واطمینانی که مرحوم اقای منتظری نسبت به گذارشات شکنجه در زندان اوین داشت و بااصرارو پا فشاری شان بار دیگر به لاجوردی زنگ زدم و گفتم جایی است در اوین که من قبل از انقلاب انجا زندانی بودم شاید انجا کسی را زندانی و شکنجه کنند پاسخ داد انجا را تخریب نمودیم. مرحوم ایت الله منتظری وقتی قبول مسئولیت نمود ٬ به حقوق شهروندی مردم اهتمام ورزید هر چه می توانست کرد ٬هر انچه نکرد ٬ از پیش نرفت (۰۰۰۰۰) جملات لازم را بر فرض ما نگوییم ٬ تاریخ می گوید و ناگفته نمی گذارد ۰
    مرحوم ایت الله منتظری فقیهی پر هیز کار عالمی پارسا ومحققی مدقق بود ٬ ایشان در همان سال اول پیروزی متوجه انحرافاتی در انقلاب شد ۰
    ابتداء از امامت جمعه تهران استعفاء می دهد و به قم می اید و به تدریس و تالیف و تربیت طلاب و فضلا همت می گمارد ٬
    فقیه عالیقدر از بالاترین پلکان قدرت و سیاست خود را پائین می کشد ٬ کما اگر می خواست می توانست بماند ایشان از هر کسی بهتر می دانست وضعیت جسمی و بیماری مرحوم اقای خمینی را ٬ اما جذابیت های ظا هری دنیا و قدرت در ایشان تاثیر نگذاشت ٬ وانجایی که صحبت از بیت المال و حقوق بشر و حق الناس ودفاع از حق مظلوم بود عدالت را زیر پا نگذاشت در کنار مظلوم ایستاد ودر کنار مردم بود وسکوت را شکست فریاد. کشید وصدای مردم شد ۰
    حرامیان کسانی که با فقیه عالیقدر مرحوم ایت الله منتظری دشمنی می کنند و کینه می ورزند واز مرده اش هراس دارند ٬ بخاطر اعمال پلید و شیطانی گذشته وحال خودشان است چون هم فاسدند هم دزدند هم قاتلند وهم سرکوب گر ودشمن ملت ۰
    فقیه عالیقدر به این ایه از قران عمل نمود (مدافع خائنین نباشید) وچنین نمود٬ خداوند ایشان را با قران محشور فر ماید با سپاس عین الله. رضازاده جویباری تکاب ازربایجان غربی

     
    • قرآن خودش بین انسانها تبعیض قائل شده و آنها را به کافر و مسلمان و مومن تقسیم کرده.وسزای کافران را مرگ و غارت و به برده و کنیز گرفتن کودکان و زنانانشان تعیین کرده بعد شما جناب طلبه تبعیدی!دوباره از همان /// برایمام فاکت می آورید که مثلا با ظالمان بد باشیم.خب بفرما ظالم تر از /// کیست؟مگر همین ظالمان مخلوق الله تان نیستند؟مگر محمد پیامبر همین الله تان نبود؟مگر آنهمه ///////////////////////////////////////////////////// بعنوان سنت خود برای شما برجای نگذاشت؟دست وردارید از این //// و فریب.

       
  59. تقدیم به آدمهای فهیم و ایرانی
    البته ملاها هم می تونن بخونن

    “شاه سلطان حسین صفوی” آخرین پادشاه صفویه هنگام تهاجم افغانها وقتی کشور را از دست رفته میدید، علمای اسلام را جمع و از آنان راه حل میخواهد!
    روحانیون نیز با حیرت از اینکه چگونه این نابخردان کافر جسارت دست درازی به ملک صاحب الزمان را داشته اند، به سلطان اطمینان دادند با استعانت از خداوند و استغاثه از حضرت ولی عصر آنان را ناکام خواهند گذاشت
    سپس ضمن برپایی مجالس دعا و روضه دستور طبخ آش نذری مخصوصی را نیز صادر فرمودند!

    اما چیزی نگذشت که خبر آوردند، افغان ها به دروازه های اصفهان رسیده اند
    آش پخته شد، اما پیش از توزیع آن، لشکریان افغان وارد کاخ شده و سلطان را دستگیر و آش نذری را هم میان سربازان خود توزیع نمودند..!
    8 سال سیاه بخاطر این جهل و حماقت ها بر این مردم و سرزمین گذشت…
    تا هنگامی که نادر شاه برخاست و افغان ها را از ایران بیرون راند
    او در اولین اقدام دستور داد تا همه آخوندهای کشور را در پایتخت گرد آوردند.
    سپس رو به نمایندگان آنها کرد و پرسید:
    کار شما سیصد هزار نفر در این مملکت چیست؟!
    مرجع و بزرگشان پیش آمده و گفت:
    قربانت گردم؛ این ها لشکر دعا و استغاثه به دامان خداوند باری تعالی هستند!

    بطور مثال هنگامی که دلاور مردان شما به جنگ می روند، اینان با دعا پیروزی شان را تضمین می کنند..!
    نادر شاه فریاد زد:
    احمق ها! وقتی اشرف افغان با 30/000 نفر اصفهان را فتح کرد، شما 300/000 نفر اگر بجای دعا در مقابل او ایستادگی کرده بودید این روزهای سیاه بر ما نمیرفت!
    سپس با تجهیز آنان به وسائل و تجهیزات کشاورزی آنها را روانه ی زمین های اطراف شهریایشان کرده و به کشاورزی وا داشت…

    زندگینامه نادرشاه
    اثر جونز هنوی

     
    • ای کاش جناب آدم و حوای گرامی همان موقع نادر سر تک تک این اراذل را از تن جدا می کرد و پروارخانه هاشان را می بست و اجازه هیچ فعایتی به آنها نمی داد و مفتخوری و زندگی انگلی را ممنوع میکرد.افسوس!

       
      • مزدک، تو که از کالیسی گیم آو ترونز بدتری

         
        • مزدک یک فاشیست وطن فروش است که کار او فقط واق واق کردن است.از فاشیستی که می گوید همه مسلمانان ایران و جهان تروریست بالقوه اند و باید آنها را به دریا ریخت،و از وطن فروشی که حمله و تسلّط نظامی امریکا بر ایران و زیر ساخت های ایران را خوب می داند و آنرا تئوریزه می کند و …لیس امثال ترامپ است،انتظاری نمی توان داشت جز اینکه به دین و آیین اکثریت هموطنانش اهانت کند و دائم با تکرار آن بنوعی واق واق کند.

           
  60. سفره ابوالفضل و مردمى بى خرد !
    اين مردم بى درد و نادان بدون ترديد از جيره خواران رژيمند كه چنين سفره هايى در خانه هاى خود برگزار مى كنند.
    ////// بويژه مذهب خرافى /////////////////// سرتا پا عقب ماندگى و رياكاريست.

     
    • من از سید مرتضی سوال کردم ایشان گفت کسی که این عکس را منتشر کرده کافر ضد انقلاب وطنفروش بی ادب خائن شاه جونی ایکبیری بیسواد بوده والا میدونست که این عکس سفره ای هست که علم برای دوست دخترهای شاه توی قصر سلطنتی چینده بوده . اون تابلو یا ابولفضل را هم رضا پهلوی و چند تا شاه الهی ها بعدا فتوشاپ کردن و اونجا چسباندن. بعد هم گفت بخاطر همین دزدیهای شاه بود که مردم انقلاب کردن و ۹۹/۹۹۹ درصدشان به ولایت مطلقه فقیه رای دادند و بر منکرش لعنت .

       
  61. ای قرآن پژوهان محترم

    بالاخره شرّ از طرف کیست؟

    شرّ از طرف خداست.

    سوره نساء – آیه ۷۸

    أَيْنَمَا تَکُونُوا يُدْرِکْکُمُ‌ الْمَوْتُ‌ وَ لَوْ کُنْتُمْ‌ فِي‌ بُرُوجٍ‌ مُشَيَّدَةٍ وَ إِنْ‌ تُصِبْهُمْ‌ حَسَنَةٌ يَقُولُوا هٰذِهِ‌ مِنْ‌ عِنْدِ اللَّهِ‌ وَ إِنْ‌ تُصِبْهُمْ‌ سَيِّئَةٌ يَقُولُوا هٰذِهِ‌ مِنْ‌ عِنْدِکَ‌ قُلْ‌ کُلٌ‌ مِنْ‌ عِنْدِ اللَّهِ‌ فَمَا لِهٰؤُلاَءِ الْقَوْمِ‌ لاَ يَکَادُونَ‌ يَفْقَهُونَ‌ حَدِيثاً

    هر جا كه باشيد ولو در حصارهاى سخت استوار، مرگ شما را درمى يابد. و اگر خيرى به آنها رسد مى‌گويند كه از جانب خدا بود و اگر شرى به آنها رسد مى‌گويند كه از جانب تو بود. بگو: همه از جانب خداست. چه بر سر اين قوم آمده است كه هيچ سخنى را نمى‌فهمند؟

    شرّ از طرف خود انسان است.

    سوره نساء – آیه ۷۹

    مَا أَصَابَکَ‌ مِنْ‌ حَسَنَةٍ فَمِنَ‌ اللَّهِ‌ وَ مَا أَصَابَکَ‌ مِنْ‌ سَيِّئَةٍ فَمِنْ‌ نَفْسِکَ‌ وَ أَرْسَلْنَاکَ‌ لِلنَّاسِ‌ رَسُولاً وَ کَفَى‌ بِاللَّهِ‌ شَهِيداً

    هر خيرى كه به تو رسد از جانب خداست و هر شرى كه به تو رسد از جانب خود تو است. تو را به رسالت به سوى مردم فرستاديم و خدا به شهادت كافى است.

    اگر این تناقض نیست پس چیست؟

     
    • بردیای گرامی این الله همان خمینی بوده!

       
    • نه،بین ایندو آیه تناقضی نیست،بلکه تصادفا مجموع ایندو آیه اشاره به یکی از حقایق و واقعیات برهانی در زندگی بشر می کند و آن نفی جبر مطلق و نفی تفویض مطلق است و اینکه باصطلاح کلامی،واقعیت امر “امر بین الامرین است نه جبر و نه تفویض”،یعنی در عین حال که بلحاظ فلسفی و واقعیت بیرونی همه هستی و موجودات وابسته به هستی مطلق و وجود خدای متعال هستند و قائم به او هستند و سلسله علل و معالیل در حوادث خارجی اعم از آنچه که برحسب طبع انسان “خیر”بنظر می رسد یا برحسب طبع انسان “شرّ”بنظر می رسد،همه منتهی به علت العلل و علتی که سلسله جنبان علل و معلول ها در هستی و در آنچه که در زندگی بشر پدید می آید است،در عین حال،انسان و اراده انسانی در ردیف مجموعه این سلسله علل است و باصطلاح فلسفی جزء آخر از مجموعه عللی است که از آن به “علت تامه”حوادث و پیشامدها و موجودات تعبیر می شود.بنابر این،روی این تحلیل فلسفی،همه حوادث اعم از خیر و شرّ هم مستند به خدای متعال است که همه هستی و آنچه که در هستی پدید می آید قائم به اوست،و هم باعتبار آزادی و اختیار انسان، به انسان مستند است از این جهت فرمود:”قل کل من عندالله”کلٌ يعني هرچه که در هستی پدید می آید که شما برخی را خیر می پندارید و برخی را شرّ.بنابر این،تصادفا این دو آیه یکی از معارف عمیق قرآنی است که بمساله لا جبر و لا تفویض بل امر بین الامرین اشاره می کند و کسی اگر آشنای به این سنخ مسائل و معارف برهانی باشد بدون مراجعه به سخن اهل این معارف امثال مرحوم آقای طباطبائی در المیزان،بطور سطحی سخن از تناقض بمیان نمی آورد.

      من فقط اینجا اشاره ای کنم به اصل شان نزول این آیه که پاسخی است به آنچه برخی ضعیف الایمان ها از مسلمین یا منافقین می گفتند و اعتراض می کردند به پیامبر که :وقتی فتح و پیروزی و غنیمت و آسایشی بود،می گفتند این از جانب خداست،وقتی شکست و کشته شدن و مجروح شدن و حوادثی از این قبیل بود آنرا به پیامبر نسبت می دادند،در آیه اول خداوند فرمود همه حوادث کونیه و پیشامدها اعم از خیر و شر “من عندالله” است،برای اینکه همه هستی و حوادث و پیشامدها از خیر و شر که خود بشر نیز یکی از علل ناقصه وقوع آنهاست در یک سلسله علل و معلولات مرتبط بهم از ناحیه خداست،چه شما آنرا خیر تلقّی کنید و چه شرّ،و در عین حال بواسطه نقش وفاعلیت انسان،به انسان نیز مستند است.و این تفال و تطیر و فال خوب و فال بد زدن در امت های گذشته نیز بوده است و قرآن در صدد نفی این اشتباه و بیان واقعیت امر بین الامرین است.

      این بیان اجمالی خود بنده بود،حالا برای روشن تر شدن مطلب من ترجمه مطالب مرحوم آقای طباطبائی را اینجا نقل می کنم و در صورت طولانی شدن بقیه آنرا در کامنت دیگری تکمیل می کنم:

      “اين دو جمله بيانگر دو لغزش ديگر از لغزشهاى مسلمانان كذايى است، كه خداى تعالى از طرف آنان حكايت مى‏ كند و به رسول گراميش (ص) دستور مى‏ دهد كه به آنها پاسخ بدهد با بيانى كه حقيقت را (در خير و شرهايى كه به انسان مى‏ رسد) براى آنان روشن سازد.
      اتصالى كه در سياق اين آيات هست اقتضا مى ‏كند كه مسلمانان كذايى گوينده اين سخن باشند، حال يا به زبان حالشان و يا با زبان ظاهرشان و اين اقوال و اعتراض‏ها از فردى مسلمان، نوظهور نيست، براى اينكه موسى (ع) هم با اعتراض‏هايى نظير آن از ناحيه بنى اسرائيل روبرو شده بود و قرآن كريم آن را چنين حكايت مى‏ كند:” فَإِذا جاءَتْهُمُ الْحَسَنَةُ قالُوا لَنا هذِهِ وَ إِنْ تُصِبْهُمْ سَيِّئَةٌ يَطَّيَّرُوا بِمُوسى‏ وَ مَنْ مَعَهُ أَلا إِنَّما طائِرُهُمْ عِنْدَ اللَّهِ وَ لكِنَّ أَكْثَرَهُمْ لا يَعْلَمُون‏”یعنی:وقتى به منافعى مى ‏رسند مى‏ گويند: اين در اثر خوبى‏ هاى خودمان است و چون به ضرر و بلائى مبتلا مى‏ شوند فال بد به موسى و همراهان او مى ‏زنند! آگاه باش كه فال آنان و سرنوشتشان نزد خدا است، ليكن بيشترشان نمى ‏دانند.

      پس اين منطق غلط، از ساير امت‏ها در مورد پيامبرانشان نيز روايت شده‏….به هر حال آيه شريفه به سياقى كه دارد شهادت مى‏ دهد بر اين كه مراد از “حسنه” و “سيئه” چيزهايى است كه مى‏ توان آن را به خداى تعالى نسبت داد و مسلمانان مورد بحث نيز خودشان يكى از آن دو يعنى” حسنه” را به خداى تعالى و ديگرى را كه” سيئه” است، به رسول خدا (ص) نسبت داده ‏اند، پس معلوم مى ‏شود منظور از حسنه و سيئه اعمال خوب و بد نيست، بلكه حوادث و پيشامدهاى خوب و بدى است كه اين مسلمانان در اثر بعثت رسول خدا (ص) و ترفيع پايه ‏هاى دين و نشر دادن دعوت و آوازه آن به وسيله جهاد با آن روبرو شدند، به عبارتى روشن‏تر منظور از حسنه، فتح و فيروزى و غنيمت است (در صورتى كه در جنگ‏ها بر دشمن غالب آيند) و كشته شدن و مجروح گشتن و گرفتار و اسير شدن است (در صورتى كه شكست بخورند) و اگر سيئه ‏ها را به رسول خدا (ص) نسبت مى‏ دادند از باب تطيّر (فال بد زدن) بوده است و يا مى‏ خواسته ‏اند بگويند كه آن حضرت ضعف مديريت دارد و زمامدارى را آن طور كه بايد نمى ‏داند.

      به همين جهت خداى تعالى به آن جناب دستور داد چنين پاسخشان دهد:” كُلٌّ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ”،” به ايشان بگو سرنوشت‏ها -چه خوب و چه بد آن- از ناحيه خداى تعالى است”، چون حوادثى است كه ناظم نظام عالم آن را رديف مى‏ كند و ناظم نظام عالم، تنها و تنها خدا است و احدى شريك او نيست، براى اينكه همه اشياء و موجودات هم در هستى خود و هم در بقاى خود و هم در حوادثى كه بر ايشان پيش مى ‏آيد، منقاد و تحت فرمان خداى تعالى هستند و بس و آن طور كه قرآن كريم تعليم مى ‏دهد، زمام هستى و شؤون هستى و بقاى موجودات به دست غير او نيست.

      سپس به عنوان تعجب از جمود فكرى و خمود فهم آنان كه نمى‏ توانند اين حقيقت را درك كنند مى ‏پرسد:” فَما لِهؤُلاءِ الْقَوْمِ لا يَكادُونَ يَفْقَهُونَ حَدِيثاً”؟….

      ادامه….

       
    • ادامه عبارت المیزان:

      …قول خدای سبحان:” ما أَصابَكَ مِنْ حَسَنَةٍ فَمِنَ اللَّهِ وَ ما أَصابَكَ مِنْ سَيِّئَةٍ فَمِنْ نَفْسِكَ”.

      بعد از آنكه فرمود اينان به هيچ وجه چيزى نمى ‏فهمند، براى اينكه حقيقت امر را بيان كند خطاب را از آنان برگرداند، با اينكه در جمله:” قُلْ كُلٌّ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ” روى سخن به آنان بود، روى سخن را از آنان برگردانيده و متوجه رسول خدا (ص) كرد تا بفهماند آنان لياقت آن را ندارند كه مورد خطاب قرار گيرند و آن گاه به بيان حقيقت حسنات و سيئاتى كه به آن جناب مى‏ رسد از لحاظ مبدأ و منشا آنها پرداخته، خاطر نشان ساخت كه رسول خدا (ص) فى نفسه و مستقلاّ خصوصيتى در اين حقيقت كه خود يكى از احكام وجودى و دائر بين همه و يا حد اقل دائر در بين انسانها است ندارد و حسنات و سيئات در بين همه‏ انسانها جريان دارد، چه مؤمن و چه كافر، چه صالح و چه طالح، چه پيغمبر و چه غير آن.

      پس حسنات كه عبارت شد از امورى كه انسان به حسب طبع خود آن را حسن و محبوب مى‏ داند، از قبيل: عافيت و نعمت و امنيت و آسايش همه از ناحيه خداى سبحان است، و سيئات كه عبارت شد از امورى كه انسان از آن تنفّر دارد از قبيل: مرض و ذلت و فقر و مسكنت و فتنه و ناامنى، همه و همه منشاش خود انسان‏ها هستند نه خداى سبحان، و بنا بر اين آيه شريفه قريب المضمون به آيه زير است كه مى‏فرمايد:
      ” ذلِكَ بِأَنَّ اللَّهَ لَمْ يَكُ مُغَيِّراً نِعْمَةً أَنْعَمَها عَلى‏ قَوْمٍ حَتَّى يُغَيِّرُوا ما بِأَنْفُسِهِمْ وَ أَنَّ اللَّهَ سَمِيعٌ عَلِيمٌ” یعنی : و اين بدان جهت است كه خداى تعالى نعمتى را كه بر مردمى ارزانى داشته تغيير نمى‏ دهد تا آنكه آن مردم، خود تغيير دهند و خدا شنواى دانا است‏.

      و اين معنا كه حسنات مستند به خداى تعالى و سيئات مستند به خلق باشد، منافات ندارد كه از يك نظر كلى هر دو قسم مستند به خداى تعالى باشد كه ان شاء اللَّه تعالى بيان اين عدم منافات خواهد آمد.

      (ترجمه تفسیر المیزان،ج 5 ص 7-9)
      —-
      این بیانی که ایشان در پایان عبارت این بخش گفتند خواهد آمد،یک بیان فلسفی مفصّل و دقیق،در مورد نحوه استناد و قیام هستی و موجودات به خدای سبحان،و معنای خیر و شرّ باصطلاح فلسفی و چگونگی استناد همه حوادث به مبدا هستی و در عین چگونگی استناد حوادث و خیر و شرّ به خود انسان است که بصورت اجمالی در بیان ابتدای کلام من بود و اینکه واقعیت امر این است که انسان در افعال خود مجبور نیست و آنچه از خیر و شرّ که اموری نسبی هستند مستند به انسان هست برای اینکه اراده انسان جزء آخر از سلسله علل و معلولاتی است که منشا هستی ها و حوادث در جهان پیرامون است،و در عین حال از باب اینکه هستی همه جهان و انسان قائم به ذات واجب الوجود یعنی مبدا هستی است،آنچه از حوادث در جهان و آنچه از افعال انسان اعم از خیر و شرّ است نیز قائم به هستی واجب الوجود و مستند به اوست در یک نظام طولی،از این جهت استناد خیر و شر به مبدا هستی و به انسان که در ایندو آیه شریفه هست استنادی طولی و صحیح است…

      اگر اهل درک مساول عمیق فلسفی هستید می توانید به این بیان مفصّل ایشان در المیزان (ترجمه المیزان ،ج 5 ص 10-20) که با این عنوان و عبارات آغاز می شود مراجعه کنید:

      1- (گفتارى در اينكه حسنات و سيئات مستند به خداى تعالى است‏)

      به نظر مى‏ رسد اولين بارى كه بشر به معناى حسن (زيبايى) بر خورده از راه مشاهده جمال در ابناى نوع خود بوده: يعنى بعضى از افراد همنوع خود را ديده كه در مقايسه با افرادى ديگر، زيباتر است، اندامى معتدل و اعضايى متناسب دارد و مخصوصا اگر اين اعتدال اندام و تناسب اعضا در صورت باشد (كه براى بيننده محسوس‏تر است)، بشر بعد از تشخيص زيبايى در همنوع خود به زيبايى‏ هايى كه در ساير موجودات طبيعى است، متوجه شده و برگشت زيبايى بالآخره به اين است كه وضع موجود موافق باشد با آن مقصدى كه طبعا در نوع آن هست…..

      2- (دائمى و ثابت بودن دسته‏اى از نيكيها و بديها)

      پس با اين بيان روشن شد كه نبايد به سخن آن كسى گوش داد كه مى‏گويد: حسن و قبح كلى و دائمى نيست و همواره در تغيير و دگرگونى است، زيرا اين گوينده مفهوم را با مصداق خلط كرده‏…..

      3-(خيرات و حسنات عناوين وجودى و شرور و سيئات عناوين عدمى مى‏ باشند)

      بنا بر اين حسنات هر چه باشند عناوينى وجودى هستند، فعل و امر حسن آن امر و فعلى است كه داراى عنوانى وجودى باشند و سيئات عناوينى هستند عدمى و فعل و امر بد آن فعل و امرى است كه آن عنوان وجودى را نداشته باشد و اما متن عمل و نفس آن در دو حال خوب و بد يكى است (اگر از نفس عمل عكس بردارند خوب و بد آن يكى خواهد بود).

      از نظر قرآن كريم غير از خداى تعالى هر چيزى كه اسم (شى‏ء- چيز) بر آن اطلاق شود، مخلوق خداى تعالى است، مى ‏فرمايد:” اللَّهُ خالِقُ كُلِّ شَيْ‏ءٍ”یعنی : پديد آورنده هر چيزى خدا است. و نيز مى‏ فرمايد:” خَلَقَ كُلَّ شَيْ‏ءٍ فَقَدَّرَهُ تَقْدِيراً” یعنی : هر چيزى را بيافريد و برای آن اندازه ای تعیین کرد. و اين دو آيه خلقت را در تمامى چيزها اثبات مى ‏كند.

      از سوى ديگر در آيه شريفه:” الَّذِي أَحْسَنَ كُلَّ شَيْ‏ءٍ خَلَقَهُ”یعنی: خداى تعالى آن كسى است كه خلقت هر چيز را نيكو كرد. حسن و نيكويى را براى هر خلقت و هر چيز اثبات مى‏ كند…..
      —–
      مقصودم از اشاره به کلیات این عبارتها و بحث های عمیق فلسفی کلامی این است،که اینگونه معارف عمیق قرآنی بیانش اهلی دارد و فهم و شکار فهم آن نیز کار هرکسی نیست که اینطور کودکانه و بدون توجه به ریزه کاری ها یا خصوصیات دقیق در صدر و ذیل یکی دو آیه و بدون توجه به سایر فاکت ها و حقائق بیان شده در قرآن ،دو آیه را کنار هم گذاشته و با یک ترجمه ظاهری لفظ به لفظ به کنه مقاصد قرآن و معارف عمیق آن برسد.اینها در واقع تناقض نیست بلکه معارفی است که بر ستون هایی از مسائل عمیق فلسفی استوار است که بنده اینجا حتی از نقل همه آنها معذورم تا چه رسد به تحلیل و تبیین دقائق مطالبی که ایشان در این فصل بیان فرموده است.

       
    • در زمان حکومت عثمان. ابوسفیان روزی درجمعی ار اقوام نزدیک خود چنین گفت : فرزندان و برادرانم : مطمین باشید که نه جبرییلی به محمد نازل شد و نه وحیی از طرف خدا ؛ این قرانی که اکنون در میان شما ست گفتار خود محمد است و اینک که شتر خلافت در خانه بنی امیه خوابیده و عثمان بنی امیه را پر وبال داده فقط افسار این شتر را بچسبید که بقیه حرف مفت است ؛ البته نه تنها ابوسفیان بلکه بسیاری دیگر از اطرافیان محمد به اینکه قران کلام خدا باشد مشکوک بودند ولی قدرتی که محمد بهم زده بود و نیز منافعی که از جنگهای پر از غنام نصیب اطرافیان میشد دهان افراد مشکوک را می بست ؛ این که قران سراسر تناقض است را زکریای رازی و تعدادی از اندیشمندان ایرانی ۱۰۰۰ سال پیش اعتراف کرده اند

       
      • این مطلبی که از ابوسفیان نقل شد مطلب درستی است که در تاریخ هست و جیمی جامپ سایت در اینجا در واقع اشاره به یکی از هم سنخ های خود نموده است که ایمان به وحی پیامبر نداشته است.اما مطلبی که به سایر صحابه پیامبر نسبت داده شد دیگر از آن جفنگ هایی است که ابو سفیان ها و هم سنخ های او مثل جیمی جامپ خودمان از نزد خود بافته اند،بدون ارائه هیچ شاهدی تاریخی یا مستند به کتاب و سنت اسلامی،امثال ابو سفیان ها و پیروان او مثل جیمی جامپ ها نمی توانند درکی از معنای ایمان و باور به پیامبر داشته باشند و اینکه چگونه اگر ایمان و باور نباشد آن عرب بیابانی خود را در معرض شمشیر قرار می دهد شمشیر می کشد می کشد و کشته می شود و حتی چنانکه امیر مومنان در نهج البلاغه فرموده است که : پیرامون پیامبر و باور به او و خدا و معاد جهان،پدر برابر فرزند می ایستاد یا بالعکس و شمشیر می کشیدند…

        بنابر این جیمی جامپ ها و ابوسفیان ها حقیقتا باور ندارند و درکی از معنای ایمان ندارند و محور تفکر آنان همان قدرت و دنیا طلبی و علف دنیائی است.

        قرآن نیز نه تنها سراسر تناقض نیست بلکه در سوره زمر فرموده است آیات قرآن نسبت به یکدیگر انثنا و انعطاف دارند و در آیه دیگری فرمود :افلا یتدبّرون القرآن،ولو کان من عند غیر الله لوجدوا فیه اختلافا کثیرا.

        یعنی آیا تدبّر در قرآن نمی کنند که اگر از نزد غیر خدای واحد بود حتما در آن اختلاف کثیر می یافتند.

        این باستثناء منطقی یک قیاس استثنائی شرطی است که به برهان خلف ،نقیض مقدم نتیجه گرفته شده است ،یعنی اگر در قرآن اختلاف کثیر بود حتما قائل آن بیش از یک نفر بود،و چون عند التدبّر اختلافی نیست بنابر این قرآن از نزد خدای واحد است.

        و این تصادفا یکی از موارد تحدّیات و اعجاز قرآن است که ادعا می کند بین آیات آن تناقض نیست و آنچه که برخی گفته اند یا می گویند ناشی از عدم تدبّر در مجموعه کلکسیون قرآن است ،چون در اول این آیه بشر را به تدبّر در قرآن دعوت کرد…

        در طول تاریخ نیز کسانی خواسته اند ادعای تناقض در آیات قرآن کنند و البته خود را رسوا کرده اند.

        در مورد زکریای رازی نیز بسیاری از نوشته های او در دست نیست و آنچه در دست است چنین ادعای گزافی در آن نیست که قرآن سراسر تناقض است،اگر جیمی جامپ های ابوسفیان صفت برهانی بر ادعای خود دارند آنرا ذکر کنند یا آنرا در کتب زکریای رازی نشان دهند…

         
  62. مختار سنندجی

    درود نوری زاد عزیز
    تور دادستان
    جایگاه دادستانی، یک جایگاه ویژە است. دادستان باید آنچنان پارسا و پرهیزکار، بلند طبع و والامقام، نیک سرشت و نیک خواه، از خود گذشتە و نوع دوست و دارای قلبی مهربان و زبانی خوش و رفتاری زیبا باشد کە در میان هزاران نفر مثل ” دُرِّ گران ” بدرخشد. بە قول مولانا از هزاران اندکی زان صوفیند آنچنان کە اگر از جامعە بخواهند بزرگی برای خود انتخاب کنند تا حافظ منافع عمومی باشد قریب بە اتفاق بگویند: این قبا لایق آن بالا است. دادستان باید دارای بیشترین مقبولیت عمومی باشد. دادستان در یک کلام وجدان جامعە است آنچنان کە اگر بخواهیم وجدان جامعە را بسنجیم و ببینیم از چە دلگیرند و بە چە دلخوش باید بە سراغ دادستان شهر برویم.
    اما دادستان شهر ما فاقد کمترین مقبولیت عمومی است و اگر انصاف و عدالت حاکم بود میبایست در جایگاه متهم بە تمام حرف و حدیثهایی کە در بارە او نقل محافل است بازخواست میشد اما چە میشود کرد با دستگاه بیمار قوە قضاییە کە خود ناتوان از تشخیص حق و باطل و امر بە عدالت است. دلمان بە رئیس جدید استان خوش شد کە بە محض ورود با تعدادی از قضات متخلف برخورد جدی نمود اما در مصاف با دادستان متوقف.
    بە هر حال.
    چند روز پیش یکی از نوچەهایش بە من زنگ زد و گفت بە خدمت دادستان بروم. این مردک کودن میخواست همان رابطە ارباب-رعیتی خود و داستان را بە من هم تحمیل کند کە عرضشان نمودم: هیچ علاقەای بە دیدن ایشان ندارم و از او خواستم دقیقا همان جملە من را عارض و ناقل شود اما چون بعید میدانم چنان جسارتی داشتە باشد بهتر است از همینجا بخواند و بداند کە ما شهروندیم نە رعیت.
    ایشان فکر میکند با پروندە سازی و طرح شکایت و صدور حکم زندان میتواند با قول تخفیف در مجازات و بخشش احتمالی، شرافتم را بخرد و کرامتم را بدرد. نە جناب. مادام کە شاکیم تو باشی کە آوازە تخلفات مالی و اخلاقیت بە حد تواتر رسیدە است زندان برایم افتخار است و بخشش رذالت. اگر هم میخواهید کاندیدای مجلس بشوید این تور پرتوکیاکت* را جای دیگری پهن کن.

     
    • مختار سنندجی
      8:04 ق.ظ / می 14, 2019
      درود نوری زاد عزیز
      تور دادستان
      جایگاه دادستانی، یک جایگاه ویژە است. دادستان باید آنچنان پارسا و پرهیزکار، بلند طبع و والامقام، نیک سرشت و نیک خواه، از خود گذشتە و نوع دوست و دارای قلبی مهربان و زبانی خوش و رفتاری زیبا باشد کە در میان هزاران نفر مثل ” دُرِّ گران ” بدرخشد.
      ……………
      من بجای اینهمه صفاتیکه شما در باره دادستان گفته اید فقط یکی را طلب می کنم و آنهم تابع قانون بودن است مسلما نه قوانین اسلامی بلکه قوانینی بر مبنای حقوق بشر و الا دادستان در جمهوری اسلامی و با قوانین اسلامی بهتر از همین اراذل و اوباش نیست!

       
  63. نوری زاد عزیز خودت را با این سید درگیر نکن. اینها تو را به اعماق می کشند و در همانجا زمین گیرت می کنند. اینها هرگز و هرگز دست از مفتخواری نخواهند کشید. زور رضاشاهی می خواهد که کرک و پشم اینها را بتراشد و به انزوایشان بفرستد. بگذار داستانی برایت نقل کنم از بساطی که اینها در طول تاریخ ایجاد کرده بودند. الان هم همینطور به یه شکل دیگه.
    ‍ ❌ماه رمضان در زمانه قاجار

    به جز مقدسینی که قبل از افطار راهی مسجد می‌شدند و آنها که دم صبح هم همین کار را می‌کردند، دسته سومی هم بودند که شب را به قمار صبح می‌کردند و می‌گفتند اگر به این سرگرمی مشغول نشوند، ناچارند بخوابند و روز دیگر خواب نمی‌روند و روزه برای آنها مشکل خواهد شد.

    این دسته بیشتر اعیان زادگان بودند ولی در هر حال روزه را می گرفتند، چون اگر نمی‌گرفتند،درخانه خودشان هم، جا نداشتند.

    مرحوم «احمد منشور» می‌گفت با «برادرم موقر»در مجلس قمار تا صبح مشغول شدیم چون به سحری نرسیدیم روزه را خورده بعد به منزل آمدیم خبر روزه خوری ما زودتر از خودمان به منزل رسیده بود همینکه وارد شدیم مادرم از ما رو گرفت. چند روز با ما مثل جذامی‌ها رفتار می‌کردند قدغن شده بود نوکرها به ما نزدیک شوند. غذایی اگر می‌آوردند، در اتاق می‌گذاشتد و فرار می‌کردند. ظرف‌های غذای مارا علی حده در حضور ما کنار حوض، خاک‌مال می‌کردند تا بالاخره با وساطت برادر بزرگتر مارا توبه دادند و دوباره به عضویت خانه پذیرفتند.

    برای خوردن روزه نیاز بود که طبیبی تصدیق مرض بدهد، اطبای آن دوره حتا اطبای یهودی ولو برای روزه خوری هم احترام تصدیق خود را داشتند و تصدیق دروغ نمی‌دادند.

    ..محال بود وقت افطار صدای فقیری از کوچه بلند شود و چندین نفر داوطلب به سمتش نروند. …دراین ماه کار تعطیل می‌شد و مردم به عبادت مشغول می‌شدند . طلبکار، سر وقت بدهکار نمی‌رفت . ادارات دولتی باز بود اما کسی مراجعه نمی‌کرد. مرافعه شرعی در دفتر علما متوقف می‌شد . محصلین دیوانی به سراغ مطالبه بدهکاری نمی‌رفتند.

    در خانه‌ها کسی به نوکرها امر و نهی نمی‌کرد. اگر بنایی نیمه‌تمام بود صاحب کار، بیش از نصفِ روز کار نمی‌کشید اما اجرت روز کامل را میداد . خلاصه اینکه مردم در همه چیز رعایت یکدیگر را می‌کردند.

    ✔️شرح زندگانی من
    تاریخ اجتماعی و اداری دوره قاجاریه جلد اول/ نشر هرمس
    عبدالله مستوفی

     
  64. با سلام خدمت اقای نوری زاد عزیز غرض از مزاحمت …..یکی از دوستاران پر و پا قرص شما دنبال کننده کارای شما که خودشم دست قلمی از حمایت از میهنش داشت روز شنبه 93/4/23 از دنیا رفتن او ارزو داشت در کنار شما مبارزه کند اما این فرصت نصیبش نشد یک ارزو داشت که نامش زنده بمونه از شما در خواست دارم یک جمله از این مرد نازنین بنویسید تا شاید روحش ارامش بیشتری پیدا کنه ایشون دکتر کوروش نظر نیا یک دندان پزشک متعهد و با گذشت ومهربان بود بسیار وطن پرست او در معنای واقعی یک فرشته بود از شما تقاضا دارم اخرین ارزوی او را براورده سازید با تشکر…….من عکس ایشون رو براتون می فرستم البته ایشون ملاقات کوچکی با شما در نمایشگاه با شما داشتن….روحشان شاد…

     
  65. کد خبر: ۴۷۶۷۸۱
    تاریخ انتشار: ۱۶ : ۱۵ – ۲۳ ارديبهشت ۱۳۹۸
    سیاست >> سیاست داخلی
    پ
    رئیس/* قوه ذضائیه: این دومی بر همه قوای کشور اتمام حجت کردند.
    مش قاسم: به این میگن گ…(سن نقطه از مش قاسم) گیجه و شیر تو شیر. اگه با اتمام حجت کردن کارها راه میفته چرا تا بحال اتمام حجت نکرده بوده؟

     
  66. حاج ممد مستراح پناه: مطلوب‌ترین شیوه حکومت فدرالی است.
    مش قاسم: میخواد موضوع رو آواز کنه. حاج ممد شامورتی بازی میکنی ها! این دام بر مرغ دگر نه.

     
  67. عَلَم: در خرید گندم دولت ۱۳۰ میلیون دلار خسارت زده و شاهنشاه فقط به هویدا گفتند در این کار قدری تأخیر شد! مردم به شدت از نایابی و گرانی عصبانی هستند و حق اعتراض هم ندارند و تازه شاهنشاه قصد دارند مردم را سرکوفت بزنند!

    ✍️ اسدالله علم

    «صحبت کم گندمی پیش آمد. خیلی خیلی با ملایمت به رئیس دولت، هویدا، فرمودند: راستی در این کار هم قدری تأخیر شد!

    یاللعجب از این رودرواسی با این هویدا ! گندم تنی ۸۴ دلار را حالا به ۲۲۰ دلار خریده ایم! در هفتصد هزار تن اقلاً ۱۳۰ میلیون دلار خسارت دیده ایم! بازخواست همین است؟!

    اگر در دولت من این کار شده بود، نمی دانم چه غوغایی می شد!»

    (خاطرات علم، جلد سوم، ص ۱۴۶. ۸ شهریور ۱۳۵۲).

    «به شاهنشاه عرض کردم: مردم از این نایابی و گرانی عصبانی هستند و واقعاً دولت غفلت کرده[است]. چرا اعلیحضرت همایونی بی جهت مسؤولیت را به گردن می گیرید با آن که بی لیاقتی قطعی دولت است؟….[حالا مردم را محکوم می کنید؟!] غرغر کردن به قول تالیران از حقوق حقه مردم است!

    شاهنشاه خندیدند!

    [اضافه کردم که: مردم] بالاخره حق بازخواست هم دارند. آخر دولت دولت آنهاست. حالا به احترام عمیقی که به شاهنشاه دارند و می دانند مآلاً از منافع آنها دفاع می فرمایید، حرفی نمی زنند، حرفی نمی زنند و نمی توانند هم بزنند، حرف دیگری است! ولی دیگر سرکوفت زدن به آنها که معنی ندارد.

    شاهنشاه خیلی تأمل فرمودند! خدا عمرش بدهد که نسبت به من تغیّر نکرد! بلکه وانمود کردند که حرف تو مورد نظر خواهد بود، چون فرمودند: نطق من در مسائل بالا و دنیایی خواهد بود.»

    (همان، ص ۱۶۶- ۱۶۵. ۲۲ شهریور ۵۲).

    ===
    پی نوشت:ظاهرا اسدالله علم با دولت هویدا خیلی مخالفت داشته است و غالبا نقدهای خود را رک به شاهنشاه می گفته است،اما خوب شاهنشاه البته خیلی نسبت به رعیّت و دولت مهربان بوده اند که در مورد 130 میلیون دلار ناقابل خسارت به بیت المال فقط می خندیده اند! در واقع به ریش آنها می خندیده اند و بیشتر بفکر گردش های ملوکانه بوده اند!

     
  68. سلام و درود

    جناب آنارشیست لطفاً اعلام موجودیت کن! و اهالی وبسایتی را از نگرانی در بیاور !

     
  69. سلام و درود

    ترامپ با نقض برجام و ابطال امضای رئیس جمهور قبلی ایالات متحده آمریکا و خروج یک جانبه از این توافق بین المللی عملاً دچار رفتار متناقضی شده است، زیرا از یک طرف نشان میدهد که آمریکایی ها پایبند عهد و میثاق نیستند و هر رئیس جمهور جدیدی میتواند توافقات رئیس جمهور قبلی را باطل کند و از طرف دیگر ایران را به آغاز و انجام توافق جدیدی فرا میخواند که کاملاً ممکن است رئیس جمهوری آینده آمریکا نیز آنرا بی اعتبار اعلام کند. از آنجا که توافق موسوم به « برجام » توافقی بین المللی و با نظارت آژانس بین‌المللی انرژی اتمی و با سایر قدرتهای اتمی نظیر انگلستان و فرانسه و آلمان و روسیه و چین نیز بوده است، رفتار ترامپ رفتاری قلدرمآبانه است که هنجارهای بین المللی را میشکند و اعتباری برای هیچ توافق دیگری باقی نمیگذارد. بنا بر این اعتماد به چنین شخصی و حساب باز کردن روی امضای او مطلقاً کاری خردمندانه و اطمینان بخش نیست.رسوایی قانون گریزی و عهد شکنی او بقدری صراحت دارد که نیاز به هیچ استدلال حقوقی نیست. ترامپ و تیم جنگ طلبی که او را همراهی و سیاست خارجی آمریکا را اداره میکنند قطعاً خواهان جنگ و به دنبال بهانه ای هستند تا عملاً جنگی تجاوزکارانه را به مردم ایران تحمیل کنند. هنگامیکه آمریکایی ها درگیر جنگ ویتنام بودند رادیو سایگون ( اینک شهر سایگون را هوشی مینه مینامند ) خطاب به انقلابیون و مدافعان فریاد میزد : « رفقا هر ده هزار سال یکبار چنین فرصتی دست میدهد تا مردم بتوانند در افتخار دفاع از میهن و بیرون راندن متجاوزان اشغالگر سهیم شوند » خوشبختانه اکثریت قاطع و قریب به مطلق ایرانیان خود را میهن پرست میدانند و پیوسته خاطره مدافعینی چون « آریا برزن » « ابو مسلم » « یعقوب لیث » « بابک خرمدین » « مازیار » « هشام المقنع » « استادیس » و ادیبان و شاعرانی چون « فردوسی » « رودکی » « دقیقی » « اسدی طوسی » « منوچهری » و کلیه کسانیکه در جبهه نظامی و فرهنگی جهت کسب استقلال و حفظ کیان کشور قدمی یا قلمی برداشته اند را بشدت گرامی میدارند . هر ایرانی شرافتمند و وطن دوستی هنگام خواندن تاریخ ایران زمین از پیروزی ایرانیان شادمان میشود و به هیجان میآید و بالعکس از شکست و ناکامی ایرانیان اندوهگین میشود. فردوسی بزرگ در آغاز به نظم کشیدن داستان یزدگرد سوم که با هجوم اعراب مسلمان دچار شکست شده است با چنان شرمی میسراید :

    به پرگار تنگ و میان دو گوی
    چه گویم جز از خامشی نیست روی

    این « جز از خامشی نیست روی » هنوز هم پس از بیش قریب چهارده قرن بقدری در کام و ذائقه روحی و روانی ایرانیان تلخ و زهر آلود است که هر ایرانی ای دچار اندوهی غریب میشود. حتی کسانیکه صادقانه و مؤمنانه مسلمانند و به اسلام عشق میورزند، از شکست ایرانیان بدست اعراب مسلمان ننگ و عار دارند و با آنکه از آشنایی با اسلام و گرویدن به پیامبر اسلام ( ص ) خوشنودند اما از شکست نظامی متأسف و اندوهگینند . پذیرش آگاهانه و آزادانه هر عقیده یا دین و مذهبی نشانه پویایی ذهنی و بکار گیری خرد و شعور و پیروی از عقل و وجدان و امری ممدوح و مایه افتخار است که انسانی یا انسانهایی از عقل و نتایج تحقیق و درک وجدانی خود پیروی کنند و بر خلاف آموزه های سنتی و میراثهای فکری خانوادگی یا اجتماعی دست به انتخاب جدیدی بزنند. مسیحیان اولیه در روم باستان که فهرستی طولانی از ارباب انواع را میپرستیدند و پس از ظهور حضرت مسیح تعالیم آن پیامبر عظیم الشأن را با خرد و فطرت و وجدان خود سازگارتر یافتند چنین بودند. همچنین زرتشتیان نخستین که تا قبل ظهور وخشور بزرگ ایرانی ( وخشور = نیک اندیش ) پیرو شبه ادیان آلوده به خرافات باستانی بودند نیز در مواجهه با آیین حضرت زرتشت دست به انتخابی آگاهانه تر و خرد پذیرتر و سازگارتر با فطرت انسانی خود زدند. چون پس از شهادت حضرت زرتشت بتدریج اختیار آیین زرتشت بدست مغان و مؤبدان و دستوریان و بطور کلی سلسله مراتب روحانیت زرتشتی افتاد و آنها هم با سهیم شدن در قدرت و حاکمیت مطابق خواست و منافع پادشاهان آیین پاک حضرت زرتشت را دگرگون کردند و خرافه پرستی و کاست طبقاتی جای تعالیم ( پندار نیک، گفتارنیک، کردار نیک ) را گرفت، در اواخر سلسله ساسانیان دو اصلاح گر بزرگ، ابتدا « مانی » و سپس « مزدک بامدادان » ظهور کردند و طوری اکثریت مردم ایران به مزدک گرویدند که قباد ساسانی پدر انوشیروان و کیوس پسر بزرگ و ولیعهد قباد هم ناچار شدند که به آیین مزدک در آیند، اما طبقه حاکم چون منافع خود را در خطر دید به « انوشه روان_ انوشیروان » پسر کهتر قباد وعده دادند که اگر مزدک و مزدکیان و پدر و برادرش را بکشد او را به پادشاهی بر میگزینند و خسرو عادل انوشیروان نیز با نیرنگ و قساوت قلب بیمانندی و چیدن توطئه ای طراحی شده، کودتا مانند و خدعه آمیز صفحاتی چند از تاریخ ایران را خونین و روی خود را سیاه کرد و پدر و برادر و مزدک و مزدکیان را قتل عام کرد . پذیرش هر دینی با تحمیل و زور و ترس سازگار نیست و به محض آنکه عوامل تحمیل و اجبار از میان بروند یا سست شوند انسانها عقاید و آموزه های تحمیلی و اجباری را دفع میکنند. به هر روی با آنکه پذیرش اسلام برای ایرانیان اجباری نبود و آنرا چون موهبتی الهی پذیرا شدند، اما چون زمینه دعوت پس از شکست نظامی صورت گرفت، ایرانیان هنوز هم از خواندن و بیاد آوردن آن شکست بشدت اندوهگین و ماتم زده میشوند و همصدا با فردوسی پاکزاد در دل میگویند : « چه گویم جز از خامشی نیست روی » گر چه قریب 25 قرن هم از شکست ایرانیان توسط مقدونیان میگذرد باز هم چنان شکستی در ذائقه تاریخی ایرانیان چون شرنگ شوکران تلخ و ناگوار است . بیشتر ایرانیان امیدوارند که اختلافات میان ایران و آمریکا با مذاکره و دیپلماسی و بده، بستانهایی که در همه کشورها امری رایج است حل شود، اما چنانچه جنگ به ایرانیان تحمیل شد، همه باید چون سدی خارائین و مشتی آهنین متجاوزین را تنبیه، پشیمان و اخراج کنند .

     
    • یک ملیون آخوند در ایران مفتخوری می کنند و هزاران //// پس انداخته اند که با پول مردم در اروپا و آمریکا زندگی لوکس دارند و بریش مردم ایران می خندند.خب مگر نمی گویند وطن پرست هستند.این گوی و این میدان! بقول سعدی …که دشمن به پای خود آمد بگور!مردم ایران نه با آمریکا و نه با کس دیگری دشمنی ندارند و هیچ دشمن خارجی را هم مخرب تر و ویرانگر تر از این اراذل و اوباش اسلامی نمی دانند.بهمین دلیل هیچ ایرانی شرافتمندی خود را طعمه جنگی که این اراذل و اوباش باعث آن شده اند خود را قربانی نمی کند.اسلام یک ایدیولوژی مخرب و ویرانگریست که ایران و منطقع را به نابودی کشانده. آنچه در این 40 سال بر سر ایران و ایرانی آمده ادامه همان تسلط تازیان وحشی 1400 سال پیش بوده.بنابراین در این شرایط بهترین وقت برای بیرون راندن اسلام و مسلمین و بخصوص مفتخوران شیعی و آخوندهای انگل از ایران است. ایران را باید گورستان این حرامیان کرد.ما مردم ایران هیچ کینه و دشمنی نه با اسرائیل و نه با عرب و نه با آمریکا و غرب و نه کس دیگری نداریم.در ضمن حرکت آمریکا بنفع مردم ایران و منافع ملی ایرانیان است.حتی اگر جنگی هم در گیرد چون در اولین روزها تمام پایگاهای نیروهای تروریستهای سپاهی و بسیج ویران می شود بهترین کار برای مردم ریختن در خیابان و حمله به این نیروهای سرکوبگر و از بین بردن حرامیان اسلامی است و گرفتن رادیو و تلویزیون و مجلس و پایگاهای قدرت و تشکیل گروهای مسلح و تقاضای آتش بس همراه با کمک از سازمان ملل برای ایجاد امنیت و سرکوب گروهای تروریستی باقیمانده و دستگیری تمام سران اراذل و اوباش و تشکیل دولت موقت و …است.
      ———-

      تخیل تان بد نیست جناب مزدک
      اما واقعیت بجوری دیگر است
      با احترام

      .

       
      • وطن فروش،اینقدر واق واق نکن!

        ایرانی شرافتمند ربطی به توی خائن بی شرف نوکر اجنبی ندارد.
        نه امریکا جربزه حمله به ایران اسلامی دارد و نه تو ربطی به ایران داری،چه امریکا غلطی بکند یا نکند،اگر غلطی بکند مردم ایران اسلامی و جوانان غیور این کشور امریکائی را در اینجا دفن خواهند کرد و همه منافع و پایگاههای امریکای زیاده خواه در جهان را مورد حمله قرار خواهند داد،این وسط تو هم این آرزوها را به گور که نه،بلکه یا زیر پای همان اربابانت یا ز زیر کوهی از …. مسلمانان بارتفاع هیمالیا دفن خواهی شد!…..لیس اجنبی!

        ——–

        درود گرامی
        تجسم یک ملایی که با عبا و عمامه اش این الفاظ را (در پاسخ به الفاظ ناجور یکی) به سمت مخاطبش پرتاب می کند، کمی مشمئز کننده نیست؟
        با احترام

        .

         
        • خیر! با وطن فروشان و وطن فروشی در مواردی اینگونه خطاب کرد،زیرا اشمئزاز و بوی گند و تعفّن “وطن فروشی” و “خوش رقصی برای دشمنان و آدرس غلط دادن”بسیار شدیدتر از اینگونه تعبیرات است.

           
  70. علم: دولت در انتخابات ده و شهر نه تنها دخالت كه انگشت و حقنه مي كند!

    ✍️ اسدالله علم

    «من وضع را قابل انفجار می بینم و بسیار نگران.»

    (خاطرات علم، جلد سوم، ص ۱۲۹، ۲۶ مرداد ۱۳۵۲).

    «به هر حال واقعیت این است که أوضاع مایه نگرانی تامّ و تمام است و من به زودی این مسائل را به شاهنشاه عرض خواهم کرد.»

    (همان، ص ۱۲۹. ۲۷ مرداد ۵۲).

    «از نکات مهمی که[محمد باهری معاون من] به عرض[شاهنشاه] رساند وضعیت دانشجویی بود. با آن که از همه تسهیلات و بورسها استفاده می کنند، دل به کشور ندارند!

    برای چه؟ واقعاً سئوال مهمّی است. به عقیده من چون در هیچ چیز کشور، چه در محیط دانشگاه و چه در محیط خانواده و کشور إحساس مشارکت نمی کنند….

    دولت…طرز رفتاری که با مردم دارد مثل دولت غالب به مردم کشور مغلوب است! بی اعتنا و گاهی هم خشونت آمیز.

    انتخابات را که مداخله می کند و انگشت می برد. انگشت که چه عرض کنم به مردم حقنه می کند! حتی انتخابات ده و شهر را.

    برای مردم و علاقه مردم چیزی باقی نمی ماند، همه بی تفاوت می شوند »

    (همان، ص ۱۵۸. ۱۷ شهریور ۵۲).

    ===
    پی نوشت:مساله دخالت حکومت شاه در انتخابات و تعیین اسامی نمایندگان مجلس با لیستی که از سفارت های خارجی می آمده را ناظران عینی آن زمان مثل مرحوم امام خمینی رضوان الله علیه بارها به آن اشاره کرده بودند،همینطور من این مطلب را از بسیاری از معمّرین شنیده ام.

    در این فراز،رفیق شفیق شاهنشاه نه تنها اشاره به دخالت حکومت شاه در انتخابات کرده بلکه از آن تعبیر به “حقنه”کرده است!

    واقعا مردم ایران با وجود شاهنشاه و حکومت او و دولت های زیر دست او، در آستانه چه تمدّن بزرگی بودند!

    باز هم می گویم،اسدالله علم علیرغم زن بارگی و فساد و عیاشی،حقیقتا از نظر زمان از شاهنشاه و دیگر درباریان پخمه شاه جلوتر بوده است.

     
  71. برایان هوک: رژیم ایران چهل سال است که خشونت صادر می‌کند؛ دیگر بس است

    برایان هوک، نماینده ویژه آمریکا در امور ایران که همراه وزیر خارجه آمریکا در بروکسل به سر می برد، دوشنبه شب در جمع خبرنگاران به جزئیاتی درباره ملاقات مایک پمپئو و همتایان اروپایی اشاره کرد.

    آقای هوک گفت: وزیر خارجه ایالات متحده اطلاعاتی را با متحدان ما به اشتراک گذاشت که شامل طرح ها و تهدیدهایی از سوی ایران بود.

    نماینده ویژه آمریکا در امور ایران با اشاره به فشار وارد شده به جمهوری اسلامی ایران گفت، رژیم ایران فقط فشار اقتصادی و انزدوای دیپلماتیک را می فهمد.

    وی افزود: همچنان هدف ما این است که ایران مانند یک کشور طبیعی و عادی باشد، نه یک کشور انقلابی. آنها برای چهل سال است که خشونت به سراسر خاورمیانه صادر می کنند. ما یک سیاست جدیدی را اتخاذ کرده ایم. زمان فرار جمهوری اسلامی ایران از مسئولیت حملات خود تمام شده است.

     
  72. پرزیدنت دونالد ترامپ: جمهوری اسلامی خطا کند، لطمه بدی خواهد خورد

    رئیس جمهوری ایالات متحده در تازه ترین اظهارنظر درباره جمهوری اسلامی ایران گفت در حال رصد کردن اوضاع است.

    پرزیدنت دونالد ترامپ روز دوشنبه ۲۳ اردیبهشت در حاشیه دیدار با نخست وزیر مجارستان، به چند سوال خبرنگاران پاسخ داد. او در باره ایران و اینکه چه سیاستی اتخاذ خواهد کرد، گفت که باید ببینیم چه پیش می آید. اگر آنها کاری [خطا] انجام دهند، اشتباه بزرگی خواهد بود.

    وی افزود: «درباره ایران خبرهای کمی می شنوم. اگر کاری انجام دهند، لطمه بدی خواهند خورد.»

     
  73. نه خودم جنگ میرم، نه میزارم بچههام برن، نه بچههای قوم و خویش و نه بچههای همسایه ها و هم محله ایها. همونایی که دارن دوباره جنگ راه میندازن بچهای خودشون رو از خارج و داخل بیارن بفرستنشون جنگ.

     
  74. بعد این وسط ماریه چون کنیز بوده و جای درستی نداشته مورد نوازش بیشتر بوده که بچه دار هم شده و بچه اش هم بیمار شده و فوت شده و حضرت با آنهمه معجز تلاشی در جهت زنده ماندن بچه خودش نکرده و حتی شفیع این همه آدم شده جز زن و بچه خودش ،خدا وکیلی استدلال شما دو نفر بر میگرده به عهد پارینه سنگی اصلا شماها بنظر نمی آد که در قرن ۲۱ زندگی می کنید
    …………………
    بقول خود مسلمین محمد یکبار آنهم هول هولکی وقتی نوبت یکی از زنهایش بوده و آن زن درخانه نبوده ماریه را ///!(البته نه به منظور دفع شهوت بلکه برای /// معارف و تعالیم عالیه اسلام در سرزمین مسیحیت و ریختن شراب الهی در مهبط ماریه اهل کتاب!). محمد در این زمان نزدیک به 60 سال سن دارد و دارای بیش از 20 زن که اکثریت شان جوان و در بهترین سن برای باروی هستند.و محمد پیوسته باآنها بنوبت میخوابیده و بیش از همه با عایشه و چند زن جوان دیگرش ولی هیچکدام بچه دار نشده اند.اما بقول مسلمین ماریه با یکبار هول هولکی که محمد از ترس و به احتمال زیاد بیشتر /////////////////////////////////////////// ماریه را ابستن کرده!اما از قضا گویا ماریه هم سقط کرده!ولی با این وجود مسلمین برایش نام گذاشته اند!من فقط از نظر علمی احتمال چنین باروری را یک در ملیون هم نمی دانم.بهمین دلیل تمام آنچه مسلمین در باره محمد نامی بنام پیامبر خود در این مورد گفته اند را دروغ و نادرست میدانم.خود قرآن هم محمد را عقیم می داند.محمد هیچ فرزندی نه از خدیجه(چون زمانیکه با خدیجه ازدواج کرده خدیجه سنش بالا بوده و احتمال بار داری در آن سن و در آن شرایط زمانی 1400 سال پیش بسیار کم بوده.///////////////////////////////////////////////////////////////چون محمد چندین سال برای خدیجه کار میکرده و بعدا با او ازدواج کرده. ////////////////////////////////////////////////////////////////////////////// و نه از هیچ زن دیگری نداشته و عقیم بوده!

     
    • جناب مزدک گرامی پس از اینکه محمد ان کار هول هولکی را با ماریه کرد برای دلخوشی دیگر زنهایش ماریه را به اطراف مدینه فرستاد و غلامی را که از مصر با او امده بود به نگهداری او گمارد (ماریه و غلام دو نفر تنها در یک محل دنج !! ؛ بلاخره بعد از مدتی ماریه حامله شد و این مسیله مثل مسیله عقب ماندن عایشه باعث. پچ پچ بین اهالی مدینه شد !! که البته محمد با فرستادن علی برای معاینه و نهایتا کشتن غلام ماریه. سر و ته قضیه را بهم اورد ؛؛ و اما در جریان ولادت فاطمه هم هیچ زنی از همسایگان و قریش حضور نداشته که بعدا در کتاب های مورخین شیعه نوشته شد. در شب زایمان خدیجه اسیه و مریم از بهشت به کمک خدیجه امدند !! البته ابوبکر در میان یاران محمد تنها کسی بود که میدانست فاطمه دختر خواهر خدیجه است

       
      • آخر جیر جیرک سایت! انسان دارای شعور وقتی ادعایی تاریخی می کند نباید آنرا بطور مستند در تاریخ معتبر نشان دهد؟! تاریخ که به هذیان ها و تخیّلات و ….خوری های تو و امثال تو بیان و تحلیل نمی شود! یا نکند شماها علم غیب دارید و از غیب تاریخ می گوئید؟!

        اینقدر انسان باید بی شرافت و لجن باشد که بخاط کینه نسبت به یک دین و آینن هر هذیانی بزبان و قلمش رسید پرتاب کند تا مثل جیر جیرک ها خونمائی کند؟! ما وقتی از تاریخ گذشته اسلام و صدر اسلام سخن می گوئیم فقط باید مستند و متکی به مدارک حرف بزنیم نه اینکه چاک دهان را باز کنیم و هر زباله ای را بیرون بیندازیم،آیا مساله ولادت فاطمه سلام الله علیها و بیان تاریخ آن اختصاصی به کتب شیعه دارد؟! می خواهی از کتابهای معتبر سیره و تاریخ اهل سنت دهها مورد مستند برایت بیاورم و صدای جیر جیرت را خفه کنم؟! بیشعور در کدام کتاب و سیره معتبر دیده ای که هنگام ولادت فاطمه هیچ زنی از همسایگان و قریش حضور نداشته اند؟ و آیا مساله ولادت فاطمه بعد از ازدواج پیامبر در ابن هشام و طبقات ابن سعد و کتب دیگر آنها که ثبت شده اینها کتابهای شیعه اند؟!
        نشان بده این ادعا که ابوبکر می دانست که فاطمه دختر خواهر خدیجه است در کدامیک از کتب سیره و تاریخ نوشته شده است تا نگویم که یا خری یا خود را به خریّت زده ای!

        ماجری ماریه قبطیه نیز این مزخرفی که گفتید نیست.امثال تو و مزدک از متعصبین بی سواد و مطالعه اینقدر در کینه و تعصب غرق هستید که ارزشی ندارید وقت بگذارم و متن تاریخ و سند آنرا برایتان ارسال کنم.پس در جهل خود بمانید و در سوزش های ناشی از عجزهای سیاسی که منشا همه این هذیانات است.

         
  75. محمد نوری زاد

    نوری زاد، تو یک وطن فروشی!

    بقلم: محمد نوری زاد

    یک ملای مجتهد حوزوی که سخت طرفدار نظام و طرفدار کشتار سال 67 است، امروز در یک نوشته ی نسبتاً بلند، مرا خائن و وطن فروش و بی شرافت و…. نامید. در پاسخ به نوشته ی بلندش نوشتم:

    درود استاد گرامی
    دیدم در نوشته ی خود، مرا خائن و وطن فروش و بی شرافت و …نامیده اید. در پاسخ به این توصیفات شما می گویم: هر کس اگر مرا به وطن فروشی و بی شرافتی و خیانت بنوازد، شما ملایان نباید! چرا که شما ملایان را وطنی و شرافتی جز اسلام نیست و از ایران جز “خوارشِ” مفتِ سرمایه هایش، اراده ای نداشته و ندارید. خیانت و وطن فروشی و بی شرافتی را در اصلِ وحشی و ضد انسانیِ ولایت فقیه بدانید. در خاوران و در آدمکشی های جناب خمینی و خلخالی و خامنه ای بکاوید. در کشتار سینما رکس. در خدعه های حضرت خمینی. در وعده های آب و برق و آزادی، و وعده ی عدم حضور ملایان در حکومت. در مسئولیت ناپذیری خمینی و خامنه ای و تمامی و تمامی و تمامی و تمامی ملایان و امام جمعه ها و آیت الله ها.

    بگویمتان وطن فروشی و خیانت و بی شرافتی را در کجا بجویید؟ در دزدی های ملایان و آیت الله هایی چون امامی کاشانی و شیخ محمد یزدی و شیخ علی فلاحیان و شخص شخیص جناب خامنه ای. در حوزه ها و امامزاده ها و گنبدها و گلدسته های اشرافی. در مرقد و گنبد و بارگاه فوقِ اشرافی جناب خمینی ، درست در حالی که برخی از زنان و دختران ما از فقر به تن فروشی مشغولند.

    وطن فروشی، حرفه ی حتمی ملایان مفتخوار و شخص رهبر است که پولهای گنده ی کشور را درست جلوی چشم مردم ایران به دیگر کشورها هبه کرده و می کنند. وطن فروشی را در اطوار ملایانی ببینید که جلوی چشم جوانان مردم ایران به سربازی نمی روند و مالیات نمی پردازند. وطن فروشی در بساط آن رهبری ست که دم و دستگاههای تحت امرش از نظارت و حسابرسی و مالیات، معاف اند.

    وطن فروشی و بی شرافتی در اسکله های بی شمار و بی نشان سرداران سپاه است. وطن فروشی در زاغه های آدمکشی اطلاعات و سپاه است. در اعتیاد گسترده ای ست که سرداران سپاه و اطلاعاتی ها بانی توزیع مواد مخدرش بوده اند و هستند. وطن فروشی را به بیت رهبری بدوزید که دریای خزر و بندر چابهار و … ماهیگیری آبهای جنوبی کشور را به مفت واگذار کردند.

    وطن فروشی در تحقیر نخبگی و خروج نخبگان از کشور و هجوم پخمگان گرسنه ی ولایی بر سرِ منصب هاست. وطن فروشی را در شخص ملایان و آیت الله هایی ببینید که جنایت و خیانت و آدمکشی و دزدی و فریب سرداران و هم لباسان خود را می بینند اما دم که نمی زنند، مدام نیز به ماله کشی خیانت ها و جنایت ها مشغولند. وطن فروشی و بی شرافتی یعنی شیخ مصطفی پورمحمدی آدمکش. یعنی سید ابراهیم رییسی قاتل. داستان وطن فروشی شخص خمینی را در جنگ ابلهانه ی هشت ساله، و خیانت و جنایت خامنه ای را در بساط وحشیانه و نابخردانه ی هسته ای اش بدانید.

    خیانت و بی وطنی و وطن فروشی و بی شرافتی را در مرام تک تک نمایندگان ترسیده و چاکر مسلک مجلس ببینید که همگی زیر پای مطامع شخص خامنه ای فرش شده اند. وطن فروشی را بگذارید برای سید علی خامنه ای که با شلتاق های رهبر مسلمین جهانی و شیعه گستری ابلهانه، و ویران کردن سوریه و عراق، آمریکا را به اطراف کشورمان کشانده و اکنون که مثل چی در گل مانده، دست به دامان حقوق بشر و مجامع بین المللی شده.خلاصه داستان وطن فروشی ملایان آنقدر وسیع و گسترده است که این رشته به درازای مفتخواری و خودِ بی وطنیِ ملایان مداومت دارد. لطفا مثل دفعات پیشین، این نوشته ی مرا نیز به پلیس فتا و دوستانتان در دستگاه قضا گزارش بدهید. باشد؟

    با احترام

    ارتباط با من:
    @NoorizadMohammad1331
    @MohammadNoorizad
    http://www.instagram.com/mnourizad

     
    • نه! نشان نمی دهم! اینرا که خود نهادهای قانونی ممکن است ببینند،بوظائف قانونی خود عمل کنند یا مصالح دیگری در نظر گیرند،اینها بمن مربوط نیست.

      آنچه بمن مربوط است نقد و ایراد خودم بعنوان یک ناظر و رصد کننده اقوال و افعال شماست:

      فقط می گویم:شما اگر خیلی شجاع تشریف دارید و خیلی علاقه به “بازداشت شدم!”و بازداشت شدن و محاکمه شدن و حبس شدن دارید،روز کارگر بجای اینکه در کنار کارگران تظاهر کننده جلوی مجلس که مطالبات صنفی دارند حضور یابید،کنش های بی خطر را انتخاب نکنید و نروید منزل این کارگر و آن کارگر و اکتفاء به سلفی های خاص با ژست های خاص گردن کج!

      در یک کلمه:خطر کنید! اما خطر واقعی! نه لفّاظی های پوچ و ژست های عافیت طلبانه!

      این تفسیری هم که از وطن فروشی ارائه کردید موجب خنده مرغ پخته در قابلمه است!

      نخیر! وطن فروشی همین است که شما در این نوشته ارائه کردید:اینکه در حالیکه هنوز ابعاد یک حادثه مشخّص نشده،بدون سند و استناد ،بصورت عوامانه و کینه جویانه،نسبت ناروا به کشور متبوع خود دهید! بله این خیانت و وطن فروشی است بتعریف رایج سیاسی آن و شما بدون تعارف نه تنها یک خائن وطن فروش هماهنگ با دشمنان ایران و اسلامید،بله درک و شعوری از منافع ملی ندارید!

      همین!
      .

       
    • اضافه کنم! وطن فروش که لازم نیست شاخ یا دم داشته باشد!

      همین که کسی در شرائط فشار دشمنان ایران و اسلام،یک حادثه مشکوکی را که ممکن است سوء تفاهم در باره آن موجب تحمیل یک جنگ به کشورش بشود را راحت به حکومت کشورش نسبت می دهد و در این جهت بر دشمنان خارجی (حتی اسرائیل و امریکا و امارات و عربستان!) پیشی می گیرد،بدون تردید یک “خائن وطن فروش و بیگانه با منافع ملی کشورش”است.

      همین!

      ———

      درود استاد حوزوی
      نوشته اید شرائط فشار؟
      می بینم بهتان فشار آمده!
      پس فشار را احساس می کنید نه؟ این مردم اگر بگویند ما چهل سال است که در فشار و در زیر آوار ملایان هستیم چه؟
      این فشار را چه کسی ایجاد کرده؟
      مردم؟
      یا شیعه گستری ابلهانه ی ملایان و سرداران؟
      باشید و طعم نهایی شیعه گستری ابلهانه و وطن روبی های خود را تماشا کنید.
      شمایان که مفتخوار بوده اید و از خود چیزی نداشتید. این مردم و سرمایه های نقد و بازگشت ناپذیرشان بوده که توسط شمایان روفته شده.
      اکنون نیز سایه ی هول و هراسی که شمایان با کشاندن آمریکا به منطقه بر شب و روز مردم ایران افشانده اید.
      کمی هول و هراس بدنیست ها؟

      با احترام استاد حوزوی

      .

       
      • نوریزاد گرامی گفتگو وبحث منطقی با اقا مرتضی اب در هاون کوبیدن است اقا مرتضی خوب میداند که چه کسانی به این کشور حکومت میکنند و میداندکه انان به تنها چیزی که اهمیت نمیدهند کشور ومردم ان هستند مردم وطن ما میدانند که چه کسانی وطن را به پول ومقام فروحته اند.

         
        • امی گرامی،وطن فروشی و حرکت علیه خلاف منافع ملی و هم آوایی با نتانیابو و احمقهای امریکا چه ربطی به منطق دارد؟! من از شما متعصبان به ایشان هم متعجّبم،چطور در حالیکه هنوز خود عربستان و امارات و دیگران چیزی نگفته اند و در حال بررسی چند انفجار هستند،یک فردی که ایرانی است و نان و نمک این کشور و این نظام را کوفت کرده و می کند بخود اجازه می دهد برای خود شیرینی برای چند نفر مخاطب اینترنتی،همینطور راحت چیزی را ممکن است منجرّ به تحمیل یک جنگ به کشورمان شود را به کشور متبوع خود نسبت دهد؟! این سطحی نگری و کینه جوئی سیاسی است یا منطق؟! بعد خنده دار است که امثال ایشان از کسانی هستند که حکومت جمهوری اسلامی ایران را به جنگ طلبی متهم می کنند! ما طالب جنگ نیستیم و جنگ نمی خواهیم، و فقط دنبال پای فشردن بر حقوق مردم ایران هستیم..البته خوفی هم از عربده های عاجزانه احمقهای حاکم بر امریکا نداریم..

           
  76. جناب سید مرتضی – زمانی که بجای پاسخ به کامنت من در باره جنگ آنرا به احساسی بودن ربط میدهید و بدون پاسخ میگذرید آنوقت همان صحبت پیشین خود را تکرار میکنید.

    اگر شما قرار باشد پشت سر هم کسانی که از روی خرد نگران وقوع جنگ خانمان سوز و وحشتناک هستند را ترسو و بزدل خطاب کنید آیا ما هم حق نداریم افروزندگان آنرا بیشعور و نادان و نفهم خطاب کنیم. شما چرا دائم از طرف مردم مایه میگذارید مردم اگز از جان خود گذشته بودند که باید حداقل 20 – 30 سال پیش شورشی میکردند که ج.ا را پایین بکشند.

    شما در مورد چند درسد از مردم دارید صحبت میکنید همان رقم کذایی 98.2 درسد یا با واقعیت حدود حداکثر 10 یا 15 درسد؟

    آیا آمریکا فقط جنگ افروز است ؟ ج.ا نه تنها تمام منطقه بلکه همه دنیا را تحت تاثیر رفتار های بچگانه و تحریک آمیز خود قرار داده. شما با طلبکاری به هر بهانه ای ما را که خواهان جنگ نیستیم ترسو خطاب میکنید. چرا باید بجنگیم که یک حکومت محبوب و دلسوز مردم را از فروپاشی نجات دهیم؟ ترسو آنهایی هستند که جای گرم و نرم نشسته اند و هزار جور بپا و نگهبان دارند نه یک مشت مردم فلک زده گرفتار که برای گذران یک زندگی معمولی صبح تا شب در حال جنگند منتهی بدون تیر و تفنگ. چرا شما نمی خواهید کمی رشد کنید و دست از این انقلابی بودن بچگانه بردارید و واقعیت ها را ببینید؟

    همه کسانی که انقلاب کردند و انسانهای خوبی بودند که سرشان به تنشان می ارزید یا در جنگ تلف شدند یا زیر شکنجه رفتند و یا با اوضاع وحشتناک امورات میگذرانند ولی حقه بازهای انقلابی همه تلیاردر و خانه های آنچنانی و سفرهای آنچنانی و … هزارو یک جور دغلبازی. اگر شما و یا همباوران شما به فکر مردم و کشور بودید بجای این دفاع های سراسر بی منطق و بیجا یقه آن رئیس اصلاحاتتان را میگرفتید و میگفتید مملکت در حال نابودی است از جایت بلند شو حداقل برای یکبار هم که شده هزینه ای برای این جایگاهت که از مواهب آن 20 سال است استفاده کردی بپرداز.

    ترسو شما هستید که قلم بدست نمیگیرید که سران کشور و باعث و بانی های وضع آشفته کشور را زیر سئوال ببرید و اگر واقعا به فکر ایران هستید همباوران خود را جمع کنید و به تصمیم گیران بتازید و تلاش کنید آنها را از این بی خردی وحشتناکی که 40 سال است گرفتار آن هستند رها کنید – پس دروغ میگویید که به فکر این کشور هستید.

    حتی یکبار نشده از این حکومت که به غیر ستم و بیداد خروجی دیگری نداشته انتقاد کنید. من وبسیاری مانند من که در این انقلاب شرکت کردیم باید طلبکار باشیم که ج.ا چه کرد که حرف هر کس و ناکسی را باید تحمل کنیم و دم برنیاوریم. شما و مانند شما و ج.ا همه را به سر ما که زمانی خود را پشیبان این انقلاب میدانستیم مسلط کردید.

    یکسال ونیم است دیگر با وضعیت گرانی کمرشکن و هر جور بیداد دمار از روزگار مردم در آوردید تازه میخواهید جنگی دیگر را به مردم تحمیل کنید و آنهم با طلب کاری؟

    شما هیچ بهانه ای برای اینگونه بودن خود ندارید. وظیفه و تکلیف فقط برای شانه خالی کردن از زیر بار مسئولیتی است که روی دوش همه کسانی است که در محکم کردن جا پای ج.ا دخیل هستند.

    هیچوقت فراموش نکنید ترسو و بزدل چه کسانی هستند.

     
    • لطفا حرف مفت نزنید،من در کدام نوشته از جنگ استقبال کردم و راه کار نزاع فعلی را جنگ دانستم؟ من وقتی به سرتاپای نوشته شما نگاه می کنم چیزی جز ابراز احساسات در آن نمی بینم،توجه کنید،ما یکوقت بحث از اصل یک نظام و چگونگی پیدایش آن و ارزیابی عملکرد آن می کنیم،یکوقت در حال تحلیل مسائل پیش آمده در نزاع فعلی هستیم،شما اگر با اصل این نظام مخالفید خوب یا گورتان را گم کنید و از این کشور بروید یا در این کشور بمانید و به رای اکثریت مردم در خواست این نظام احترام بگذارید و در عین حال می توانید عملکرد آنرا نقد کنید.اگر هم خیلی شجاع و اهل انقلاب و سرنگون کردن این نظامید باز سراغ همپالکی های خود بروید و انقلاب کنید و نظام را ساقط،بنابر این لطفا زر نزنید و ورّاجی نکنید و اسم نیاورید از کسانی که برخلاف شما اصل این نظام را قبول دارند و معتقد به اصلاحات تدریجی هستند مثل امثال سید محمد خاتمی.منظورم این است که مبنای خودتان را در بحث با من روشن کنید و با حرف های مفت بمن یا دیگری اهانت نکنید.

      بحث ما الان در بود یا نبود جمهوری اسلامی نبوده و نیست،آنرا که شما و امثال شما از اقلیت اگر حقیقتا دموکراتید باید دندتان نرم بپذیرید چون هنوز اکثریت مردم ایران برخلاف توهمات شما این نظام را می خواهند.پس شما اگر طالب سرنگونی این نظام هستید بروید هر غلطی که در اینمورد درست می دانید انجام دهید و بمن و امثال من که مدافع اصل این نظام هستیم اینجور خطاب تحکّم آمیز نکنید.
      نیز من یکبار یا بیشتر اینجا توضیح دادم من هم ممکن است به برخی مدیریت ها یا برخی قوانین یا برخی اظهارات و رویّه ها در این کشور منتقد باشم،اما چون مبنای من بر خلاف شما براندازها براندازی نیست،وقتی اینجا مشاهده می کنم غالب یا همه نظرات سمت و سویش بر تخریب مطلق،دروغگوئی و فریب و استنادات غلط،و در یک کلمه براندازی این نظام است پس اولویت من اینجا این می شود که دروغ ها یا شبهه ها یا عوامفریبی ها یا استنادات دروغ و سرتاپا غلط شما و امثال شما را دفع کنم و مغالطات را نشان دهم.

      اما در مورد اصل بحث:الان بحث ما چیست؟ در اینکه در این چند ساله چه اتفاقاتی پیش آمده و طرف خارجی چه کرده و ما باید چه کنیم؟ من الان اینجا رسما از شما می پرسم و مایلم بدون حرّافی و شکلک درآوردن و بی ادبی،روشن و واضح توضیح دهید که تحلیل شما از ماقبل از قرار داد برجام و ما بعد آن تا کنون چیست؟ و راه حلی که برای مشکل پیش آمده بین ایران و امریکا چیست؟ من هیچوقت نگفتم جمهوری اسلامی باید لزوما با امریکا جنگ کند،عرضم این است که الان موضع جمهوری اسلامی موضع حق و درستی است و از آنجائیکه حرکت ما حرکتی درست،قانونی و عقلائی بوده،از این جهت هرگز نباید در برابر زورگوئی های امریکا تسلیم شویم،و من ترسو و بزدل به کسانی می گویم که در شرائط فعلی همینجور دیمی و بدون مطالعه شرائط و صرفا از روی مخالفت با اصل نظام جمهوری اسلامی نق می زنند و بحث مذاکره را پیش می کشند.من از موضع شما پرسش کردم و روشن گفتم،اگر شما دنبال اسقاط جمهوری اسلامی هستید ما مدافعان نظام جمهوری اسلامی و ازجمله سید محمد خاتمی و همه اصلاح طلبان و اصولگرایان متّحدا می گوییم غلط می کنید و در مقابل امثال شما دو دوزه ها می ایستیم،اگر هم فکر می کنید می توانید غلطی کنید و انقلابی کنید و این نظام را ساقط کنید بفرمایید عملا این کار را انجام دهید و اینجا برای من با لفظ قلم نق نق نکنید،چون من در مورد اصل نظام اسلامی با کسی شوخی و مماشات ندارم.اما زائد بر این آماده بحث دراینکه چه باید کرد و چه باید بکنیم هستم.من بارها گفته ام مشکل امثال شما مخالفان اصل نظام و امثال نوریزادها این است که شماها در مقام براندازی فقط زبان درازید و هرکول های پشت رایانه! از این جهت بکسانی که در مبنا با شما مخالفند در فضای مجازی فقط نق می زنید و زبان درازی می کنید.
      من در این بحث برجام معتقدم موضع جمهوری اسلامی ایران موضع حق است،شما می روی سراغ به مشکلات پدید آمده بعد از تحریم های ظالمانه! من کجا گفتم باید جنگ کرد که چیزهایی سرهم می کنید و تهمت می زنید؟ من چند بار بصورت های مختلف نوشتم که ایران بر اساس قرار داد برجام هم بنا بوده حق اعمال صنعت هسته ای خود را اعمال کند و کرده و می کند،هم بنا بوده تحریم های ظالمانه این دهه بخصوص برداشته شود،این قرار داد تنظیم شده و ایران هم متعهد و پایبند به تعهداتش بوده است اما شما ظاهر بینان که از مذاکره با امریکا سخن می گویید توجه می کنید که امریکای شرور به تعهداتش عمل نکرد؟ همینطور در مورد انفعال و وادادگی و بنوعی ریاکاری های اروپائی ها،شما بجای حرف های حاشیه ای در مورد اصل نظام که جای بحث اش جداست،روشن بمن بگو در شرائط فعلی ایران باید چه کند؟ آیا در حالیکه زورگویانه و قلدر مآبانه نقض عهد کرده و چندین پیش شرط بر خلاف منافع ملی و اصول و امنیت ملی ما برای مذاکره مطرح می کند عقل شما در این شرائط حکم به ذلت اینگونه مذاکره می کند یا پایداری بر حق و منافع و تلاش های دیپلماتیک چنان که دولت جمهوری اسلامی مشغول به آن است؟ من حرفم این است که با ترامپ زورگو و باند احمق فعلی حاکم بر امریکا نباید مذاکره ای در این شرائط کرد،مذاکره درست همان بود که در زمان اوباما و در شرائط برابر و با احترام متقابل و بدون هیچ پیش شرطی انجام شد.من وقتی می گویم امثال شماها ترسوئید مقصودم این است چون در مبنا جمهوری اسلامی را نمی خواهید بنابر این همینطور که در این نوشته لو دادید می گویید چرای برای دفاع از آن بایستیم! و این ناشی از ضعف خرد و عقلانیت شماست که در این نزاع بین منافع مردم ایران و زورگوئی های امریکا می روید سراغ کینه شتری که با جمهوری اسلامی دارید.و چون مذاکره در این شرائط را می پسندید و متوهم از حضور ناوگان امریکا در منطقه اید من امثال شما را ترسو و بزدل می دانم.می گویم استراتژی جمهوری اسلامی الان جنگ نیست،بلکه پایداری بر منافع و موضع حق است اما اگر آنها ست تجاوز دراز کن دست آنها را قطع خواهیم کرد…

       
  77. حرب!
    ——

    دشمن ما آمریکاست، فرافکنی می کنند همینجاست. بفرموده، آمریکا علیه مردم ایران آرایش جنگی گرفته است. سه، پنج، چهار. کلش آف کلنز. تفنگداران دریایی علیه مردم واداده، توسری خور، دست به دهن، یقه چرکین و محتاج دعا. پدرکشتگی دارد. ناموسی است. نژادی است. سرحدی است. مذهب علیه مذهب است.
    دشمن خیال کرده ما نوگل بهاریم. اونا توشک دارن، ما موشک. اونا ژنرال جیمز ماتیس دارن، ما سردار عزیز جعفری، اونا ناو لینکلن دارن، ما سفینه النجات. اونا استیون اسپیلبرگ دارن، ما جواد شمقدری.
    اونا گنده می گوزن، ما ریز. ما کلّه دارِ نقشه کش داریم: “چند صد آمریکایی را گروگان می گیریم، برای هر کدام یک میلیارد دلار می گیریم و مشکلات اقتصادی را حل می کنیم” – محسن رضایی.
    دایه دایه وقت جنگه. عملیات داریم. رو به میهن. پشت به دشمن. جنگ جنگ تا پیروزی، ترامپ بنداز جای دیروزی!

     
  78. آتلانتیک:

    آمریکا اشتباه نکند؛ ایران پرچم سفید را بالا نمی برد / ترامپ از نحوه نگاه ایرانیان به جنگ چالداران درس بگیرد / سیاست آمریکا علیه تهران به این 3 دلیل، به جایی نمی رسد

    نشریه آتلانتیک نوشت: نقاشی آبرنگی معروفی در یکی از کاخ‌های سلطنتی قدیمی اصفهان وجود دارد که جنگ چالدران در قرن ۱۴ میلادی بین امپراطوری عثمانی و صفوی ایران در آن تصویر شده. این تابلو ارتش ایران را پیروز نشان می‌دهد، در حالی که دشمن خود را از بین برده اند. اما حقیقت آن است که چالدران یک پیروزی قاطع برای عثمانی‌ها بود. اما آنچه این تابلو نشان می‌دهد شرمندگی از یک شکست نیست. بلکه افتخار در شجاعت قهرمانانه‌ای است که ایرانی‌ها در آن، در مقابل دشمنی که شمار نیروهایش به مراتب از آن‌ها بیشتر بود و برخلاف ایرانی‌ها تسلیحات سنگین زیادی داشتند، مقاومت کرد. دولت دونالد ترامپ باید از این نبرد درسی بیاموزد و آن، این است که نگاه ایرانی‌ها به شکست چیست و چگونه آن را هضم می‌کنند….

    شکی وجود ندارد که کارزار فشار حداکثری دولت ترامپ ضربه بزرگی به اقتصاد ‏ایران وارد کرده است. اقتصاد ایران بعد از برداشته شدن تحریم‌ها در سال ۲۰۱۶ به ‏مسیر رشد خود بازگشته بود، اما در حال حاضر دوباره دچار سیکل رکود تورمی ‏شده است. در این مدت شاهد نصف شدن سطح صادرات نفت ایران بودیم و در ‏آینده مسلماً این میزان به تدریج بیشتر کاهش پیدا خواهد کرد. این موضوع باعث ‏شد که پول رسمی ایران دو سوم ارزش خود را از دست بدهد. اگرچه تبادل غذا و ‏دارو تحت تحریم‌ها قرار ندارد، اما عدم دسترسی ایران به سیستم مالی دنیا باعث مشکلات اقتصادی فراوان شده است.

    اما امروزه شواهدی برای نشان دادن این موضوع وجود ندارد که سیاست‌های ‏منطقه‌ای ایران در حال تغییر هستند یا اینکه رهبران ایران تمایلی برای بازگشت به ‏میز مذاکره و تسلیم شدن در مقابل خواسته‌های دولت ترامپ داشته باشند. علاوه بر ‏این، مشکلات اقتصادی باعث شروع ناآرامی‌های مردمی گسترده‌ای نشده است که ‏برای بقای نظام خطرناک باشند. با توجه به آنکه تغییری در محاسبات سیاسی ایران رخ نداده است، دولت آمریکا تلاش می‌کند کمیت و شدت تحریم‌های ‏خود را به عنوان دستاوردی موفقیت‌آمیز معرفی کند…..

    https://www.entekhab.ir/fa/news/476811/

     
    • آری در چنگ چالدران بود که شاه اسماعیل اول که از نه سالگی به بیماری شیعه گستری و عبد علی پروری مبتلا شده بود و در این راه تیغ جهل و تعصب بر دهها هزار ایرانی کشیده بود در حین جنگ به شکار تیهو میرود و خوشبختانه آن شکست نصیب ایرانیان میگردد.
      پس از آن بود که گفته اند دیگر کسی لبخند بر لبان آن شاه ندید. جالب آن جاست که آقای خمینی هم پس از سرکشیدن جام شوکران لبخند بر لبانش نیامد. البته با این تفاوت که شاه اسماعیل پس از شکست چالدران توهم هایش بر باد فنا رفت و فرمان به رواداری و مدارا داد ولی آقای خمینی فرمان به کشتار هزاران.
      تا آقای خامنه ای چه کند و یا با او چه ها کنند.

       
  79. محمد نوری زاد

    محمد نوری زاد:

    امروز صبح، جناب محمد مهدوی فر از تبعیدگاه خود – راسک – با من تماس گرفت و گفت: از کلانتری شهر راسک به من زنگ زدند و گفتند: دادگاه راسک شما را خواسته، بیا که ببریمت دادگاه!

    مهدوی فر از من خواست که اگر رفت و بازداشت شد و بر نگشت، حواسم به او باشد. با اطمینان و شوخی به وی گفتم: آیا قابل هضم است که تو را در تبعید، بازداشت کنند؟ برو که می خواهند برگه ی آزادی ات را بدستت بدهند!

    هم من خوش خیال بودم هم خودش بی خیال. رفت و برگشت و به من زنگ زد و گفت: رفتم کلانتری. از کلانتری مرا بردند دادگاه. همین که قاضی مرا دید، گفت: برو، می خواستم مطمئن شوم که در اینجا – راسک – هستی یا نه؟!

    به محمد مهدوی فر می گویم: ای عزیز، رنج تبعید را تحمل کن که هر ثانیه اش، داغ ننگی ست بر پیشانی سردارانی که از روزهای پر مخاطره ی سالهای جنگ شمایان، برای خود و خویشان خود بساط ها آراسته اند.

    داستان ایرانخواری ملایان و سرداران بکنار، این سردار شمخانی را بگو که بابت سالهای حضورش در جنگ، میلیاردها پول مردم را به اسم نوه ی سه ساله اش سند زده است!

    ارتباط با من:
    @NoorizadMohammad1331
    @MohammadNoorizad
    http://www.instagram.com/mnourizad

     
  80. آقای نوری زاد
    از یکی شنیدم برای کشتن سلمان رشدی کلی جایزه تعیین کرده بودند.
    یاد این داستان افتادم:
    یکی از دین دارهای متعصب در ترکیه فتوا داده بود که “عزیز نسین” را اگر کسی بُکُشد، ۲۵۰ هزار دلار پاداش برایش پرداخت می کنم.

    عزیز نسین در پاسخ پیامی برایش فرستاد که ای نادان شما آن ۲۵۰ هزار دلار را برای بچه های بی سرپرست خرج کن، من خودم، خودکشی میکنم!

     
    • آدم و حوای گرامی عزیز نسین با پول فروش کتابهایش برای بچه های بی سرپرست یک شبانه روزی درست کرده بود.برای مسلمان زود است که کسانی مثل عزیز نسین را بشناسند.این اراذل و اوباش تا کم می آورند دست به فتوا و قمه و شمشیر …می کنند!آسلام از اول با همین منطق گسترش یافت و بقول خمینی این نهضت تا ابد ادامه خواهد داشت.

       
  81. محمد نوری زاد

    آیت الله محمد نوری زاد:

    در این فیلم، دختر بچه ها و پسربچه های یک دبستان چینی، در یک برنامه ی صبحگاهی، مشغول ورزش و بازی و رقص و حرکات هماهنگ اند.

    از نگاه ملایان حوزوی، حرکات شورانگیز و ناب و ناز این دختر بچه ها، حرام است. شما اما با تماشای نشاط و سرزندگی این بچه ها، می توانید به میزانِ شعوری که در کله ی بسیاری از حوزویان پرسه می زند پی ببرید!

    در میان همه ی آیت الله های تاریخ، – بجز آیت الله محمد نوری زاد – یک مورد پیدا نمی کنید که از جا بر بخیزد و فتوا بدهد: این ورزش و این حرکات آهنگین و رقص گونه، برای دختر بچه ها هیچ ایرادی که ندارد، بل مستحب و ضروری و واجب نیز است!

    شرط می بندم همه ی حوزویان با دیدن این فیلم، اول چیزی که بر بدنشان کهیر می نشاند، بی حجابی این دخترکان است. حوزویان در یک حرکت دستجمعی، آهی از نهاد بر می کشند که: پس روسری و مقنعه ی این دختران کجاست؟ (البته در دستگاه آیت اللهی ما، شرط بندی روی اینجور چیزها ایرادی ندارد) این فیلم را ببینید و لذت ببرید و به فتوای من عمل کنید!

    در کانال تلگرامی من، فیلم بسیار دلنشینی ست از حرکات ورزشی و نمایشی و هماهنگ در یک مدرسه با دختربچه ها و پسر بچه ها. من این عکس را متناسب با این متن پیدا کردم.

    ای بگم چی بشی علم الهدی!

    ارتباط با من:
    @NoorizadMohammad1331
    @MohammadNoorizad
    http://www.instagram.com/mnourizad

     
  82. ملانصرالدین

    101 ایراد شورای پروانه نمایش برای فیلم ملانصرالدین!

    ملانصرالدین سال های متمادی است که در عرصه سینما پرسه می زند،هر از چند گاهی دست به قلم می شود برای نوشتن فیلمنامه یا آستین بالا می زند برای ساخت فیلم مستند،اما هرگز دلش رضا نمی شد مرتکب ساخت فیلم داستانی،به خصوص سینمایی شود.
    دوستان و طرفدارن بسیار به او فشار می آوردند تا برای اثبات خودش و به خاطر دل هواخواهانش،چنین کاری بکند،اما دلش راضی نمی شد.
    روزی یکی از سرمایه گذارانی که پولش از پاروی مکانیکی بالا می رود،پاپیچ ملا نصرالدین شد که الا و بلا شما باید یک فیلم سینمایی با سرمایه از آب گذشته من بسازید!
    ملا به وی گفت:در این آشفته بازار سینما که کارگردانان کاربلد و با تجربه همه به گاراژ زده اند،من جایی از اعراب ندارم.
    سرمایه گذار گفت:اتفاقا به خاطر همین بلبشوی حاکم بر سینماست که می خواهم فیلم بسازی،اگر اوضاع عادی بود که به تو پیشنهاد نمی کردم!
    سرمایه گذار آن قدر شیرین زبانی کرد و مداهنه پیشه ساخت که گوش ملانصرالدین از گوش های الاغش دراز تر شد!
    ملانصرالدین سریع دست به کار شد و داستان عاشق شدن الاغش به ماچه خر همسایه را تبدیل به فیلمنامه کرد،فیلمنامه ای که تنه به تنه نوشته های هالیوودی می زد!
    فیلمنامه به شورای پروانه ساخت داده شد.پس از چندی شورا به ملانصرالدین پیام فرستاد که فیلمنامه شما بررسی شد و اعضا را به شوق آورد.این برای اولین بار در تاریخ سینمای ایران است که فیلمنامه ای،حتی بدون اصلاح یک «واو» مورد تصویب قرار گرفته است.
    سرمایه گذار خرپول،سریع بستر را فراهم کرد.ملانصرالدین نیز الاغ خودش و معشوقه او را به عنوان آرتیست های نقش اول مرد و زن جلوی دوربین برد.
    فیلم سینمایی «الاغ ها هم عاشق می شوند»، بدون تغییر حتی یک «واو» در فیلمنامه مورد تایید شورای پروانه ساخت،تولید و سریع تر ازآنچه که پیش بینی شده بود، آماده اکران شد.
    نسخه ای از«الاغ ها هم عاشق می شوند» به شورای پروانه نمایش تحویل داده شد برای صدور مجوز نمایش.
    پیش از تحویل فیلم به شورای پروانه نمایش،نمایندگانی از جشنواره جهانی فیلم ایران با ملانصرالدین ملاقات کردند تا وی را راضی کنند فیلمش را اول در این جشنواره نمایش دهد،اما وی نپذیرفت و به آنان گفت که از جشنواره های الف جهانی دعوتنامه دارد!
    مدتی بعد از سوی شورای پروانه نمایش ملانصرالدین احضار شد.در ابتدای جلسه یکی از اعضا گفت:فیلم شما را با دقت زیاد چند بار بازبینی کردیم،همگی به این نتیجه رسیدیم که بعد از حذف فقط چند صحنه می توانیم به شما پروانه بدهیم!ملا نصرالدین از زحمت و دقت نظر آنان تشکر کرد.همان فرد نامه اعمال را به دست او داد.
    ملا نصرالدین آن را گشود.در آن نوشته شده بود:جناب ملانصرالدین،فیلم شما با صرف زمان بسیار و دقت تمام توسط اعضا برسی شد و 101 مورد اصلاحی به آن تعلق گرفت.شما پس از حذف موارد ذکر شده که در ذیل می آید،می توانید نسخه اصلاح شده فیلم «الاغ ها هم عاشق می شوند» را تحویل دهید تا نسبت به صدور مجوز اقدام شود.
    ملانصرالدین گفت:تایم فیلم من 80 دقیقه است،اگر من این 101 مورد را حذف کنم فقط تیتراژ پایانی آن باقی می ماند!
    یکی دیگر از اعضا گفت:این مشکل خودتان است،نه شورا!
    پرسید:شما با استناد به کدام ماده یا بند آیین نامه نمایش این ایرادات را گرفته اید؟
    عضو دیگری گفت:آیین نامه را خیلی وقت است که در کوزه گذاشته و آبش را خورده ایم! اینجا ما تصمیم می گیریم چی درست است یا غلط!
    ملانصرالدین گفت:من مو به مو مطابق فیلمنامه تصویبی شورای پروانه ساخت فیلم را جلوی دوربین برده ام.مگر شما یکی نیستید؟
    نفر اول گفت:یکی نیستیم،دو تا هستیم!اگر قرار باشد به حرف آنان تکیه کنیم که کلاه سینما پس معرکه است!
    ملا نصرالدین دیگر چیزی نگفت و نگاهی به 101 مورد ایراد انداخت.
    1- از نظر شورا الاغ ها هیچ گاه عاشق نمی شوند،بنابر این باید از فیلم حذف شود!
    2- الاغ ماده بسیار با قر و قمیش راه می رود،تحریک کننده است،باید حذف شود!
    3- چشم الاغ نر در صحنه ای به پشت ماچه الاغ می افتد!شائبه رابطه زناشویی در مخاطب ایجاد می کند،باید حذف شود!
    4- تصویر الاغ نر در آینه بغل سمت چپ ماچه الاغ افتاده است،از لحاظ اخلاقی مشکل دارد،اگر در آینه بغل سمت راست بود ایرادی نداشت!
    5- چشمان ماچه الاغ بسیار خمار است،در ذهن تصویرهای خاصی را تداعی می کند،باید حذف شود!
    6- در صحنه ای پالان الاغ نر به پالان الاغ ماده می خورد،غیراخلاقی است،حذف شود!
    7- آذین بندی پالان ماچه الاغ،شائبه تشویق به بی بند و باری و مصرف گرایی دارد،حذف شود! 8-…
    ملا نصرالدین طاقت از کف داد و فریاد کشید:آرتیست اول فیلم من الاغی است چموش و خونریز،من توان نشان دادن این ایرادات به وی را ندارم،فردا خودش را به حضور می آورم تا خودتان به او حالی کنید!
    سیدرضااورنگ

     
    • این کامنت مرا بیاد زنده یاد غلام حسین ساعدی که در غربت دق مرگش کردند و نمایش نامه مشهورش بنام اتلو در سرزمین عجائب انداخت. یادش گرامی باد!

       
  83. محمد نوری زاد


    محمد نوری زاد:

    توصیه ی سینه زنی و عزاداری در مدارس، یعنی این که: در این کشورِ ماتم زده، هر چه عزا و اندوه و اشک و مصیبت و چهره های غمبار بیشتر، مقبولیتِ آن موسسه و آن تشکیلات و آن وزارتخانه و آن پادگان و آن ناحیه مطلوب تر!

    کاش ملایانی پیدا می شدند و میزان نفرتی را که با این اطوار در این بچه ها نهادینه می شود، اندازه گیری می کردند.

    کودکان و نوجوانان، مستحق ترین طبقه ی اجتماعی یک جامعه اند که باید – آری باید – شاد باشند و فریاد بکشند و جست و خیز کنند و نشاط داشته باشند. وگرنه، بسیار زود به جمع کثیر مردمان عبوس و عصبانی و نفرت زده خواهند پیوست.

    در کانال تلگرامی من، و در ارتباط با همین متن، فیلمی ست که بچه ها در یک مدرسه مشغول سینه زنی اند و یکی از همسایه ها به شخص نوحه خوان اعتراض می کند و …. بوم!!!

    ارتباط با من:
    @NoorizadMohammad1331
    @MohammadNoorizad
    http://www.instagram.com/mnourizad

     
  84. ایران دوست واقعی

    با درود . سید حرفی برای گفتن داری؟

    مظلومیت تاریخیِ پهلوی.
    آگهی بالا مربوط به رمضان سال 1350 است. آن زمان با وجود تمام احترامی که حکومت برای اعتقادات مردم قائل بود(بندهای 1 و 3) تلاش داشت سنتزی میان دولت مدرن و اعتقادات سنتی برقرار کند (باقی بندها). آن زمان با شعار “ای شاهِ آمریکایی تو دشمن خدایی” آن حکومت را سرنگون کردند و الان چهار تا آتئیست که دو تا کتاب خوانده‌اند و البته شناسنامه‌شان را نگاه کنی می‌بینی در چند انتخابات به علما و فقها هم رای داده‌اند، پست می‌گذارند که سکولاریسمِ شاه توهمی بیش نیست و آن زمان هم ماه رمضان، اسیری بوده و شاه، مذهبی بوده!!
    البته اتهامات منگنه‌ای به شاه از دو طرف (یک طرف می‌گوید لامذهب بود و طرف دیگر می‌گوید زیادی مذهبی بود) نشان می‌دهد که شاه دقیقا در جای درستی در اعتدال و میانه‌روی ایستاده بود.
    مخالفان آن زمانِ شاه نمی‌فهمیدند که دولت مدرن در قرن بیستم نمی‌تواند به سبک شعب ابی‌طالب اداره شود. منتقدان کنونی شاه که مثلا سکولار و لاییک تشریف دارند هم نمی‌فهمند که آن‌زمان مثل الان نبود و تقریبا همۀ مردم به جز معدودی به فرایض دینی مثل روزه عمل می‌کردند.
    بند پنجم را بخوانید تا متوجه ظرافت موجود در اعلامیه بشوید.

     
    • چند نکته را باید از هم جدا کرد:

      1- اینکه نحوه حکومتداری شاه چطور بوده؟ روش هایی که در اقتصاد دنبال می کرده درست یا غلط یا ناقص بوده؟ در باب آزادی های سیاسی اجتماعی چه می کرده؟ و مقولاتی از این قبیل،بحثی جداگانه است که الان شمایی کلی از اینها را از زاویه دید اسدالله علم و یادداشت هایش دنبال می کنیم..

      2-من این بیانیه را – در صورت اصالت داشتن آن تحسین می کنم- برای اینکه،اگر اصالت داشته باشد و عمل به محتوای آن شده باشد،اهتمام و عمل به یکی از شعائر و احکام دینی بوده است که برابر قانون مشروطه بعهده شاه و حکومتش بوده،یعنی اینکه بر خلاف قوانین اسلام-یعنی دین اکثریت مردم ایران-عمل نکند،هرچند در موارد مختلفی -از جمله اجازه فروش و استعمال مشروبات الکلی که از محرّمات شرعی قطعی در اسلام است-بر خلاف آن رفتار می کرده است.

      3-اما در مورد خود شاه،بنظر من،شاه فردی متظاهر به اسلام و فقط یک مسلمان اسمی و شناسنامه ای بوده که آنچه برای او اصیل بوده حفظ قدرت و سلطنت و بدنبال آن استفاده های شخصی و سوء استفاده های مالی و انواع و اقسام عیاشی ها بوده است،که مظاهری از این فسق و فجورها و ریخت و پاش ها و زن بارگی ها و خانم بیاری های او را در یادداشت های اسدالله علم یار غار و خلوت او مشاهده می کنیم…آیا از نظر شما کسی که صدها و هزارها بار-علیرغم داشتن همسر قانونی و شرعی-با زنان گوناگون از نژادهای مختلف جهان! به گردش و ماساژ برود و بابت آن هزارها دلار از پول مردم ایران را صرف کند،حقیقتا یک مسلمان معتقد و ملتزم به احکام اسلامی است؟! و آیا کسی که بصورت علنی و در مجالس مختلف گیلاس های شراب های رنگارنگ را بالا دهد و در عین حال بصورت ظاهری بزیارت امام رضا علیه السلام برود یا بگوید وقتی از اسب می افتادم حضرت عباس بود که مرا نجات داد! حقیقتا یک مسلمان معتقد و مخلص و ملتزم باحکام اسلام بوده است؟! کدام اسلام یا کدامیک از مذاهب فقهی مختلف اسلامی زنا کردن و خانم آوردن برای ماساژ را جایز دانسته است؟! و در کدامیک از مذاهب فقهی اسلامی شیعی و سنّی شرب خمر امری مباح و جایز بوده است؟!….بنابر این بنظر من،گو اینکه جلوگیری از تظاهر به روزه خواری،احترام گذاشتن به یکی از احکام و شعائر مسلّم اسلامی است که وظیفه قانونی حکومت شاه هم بوده است،اما من اینگونه کارهای حکومتی شاه را -با توجه به ارتکاب خلاف شرع های واضحی مثل دزدی و سوء استفاده از پول مردم ایران،و فاحشه آوردن از نقاط مختلف جهان و عرق خوری و کارهای دیگر او- مصداق ریاکاری و تظاهر و عوامفریبی می دانم…

      حال یک سوال از شما؟! چطور شد که اعلامیه شهربانی شاهنشاهی در مورد ممانعت از تظاهر به روزه خواری در سطح اجتماع را -اگر اصالت داشته باشد-یکی از کارهای نیک شاهنشاه زن باز ایران می دانید،اما عین همین عمل -یعنی جلوگیری از تظاهر به روزه خواری در ملا عام- را در جمهوری اسلامی مورد انکار قرار می دهید؟! این آیا تناقض و یکی به تخته و یکی به نغل زدن نیست؟!

      ====
      پی نوشت:

      شاه: اگر با زنان اروپایی و آمریکایی و ایرانی همبستر نشوم، از بیکاری باید مگس بپرانم!

      ✍️ اسدالله علم

      «فرمودند: بعد از ظهر گردش می روم!

      عرض کردم: غلام موافق نیستم(چون دیروز هم تشریف بردید!).

      خندیدند. فرمودند: آخر کاری ندارم! بنشینم مگس بپرانم!»

      (خاطرات علم، جلد ششم، ص ۵۱۷. ۱۲ تیر ۱۳۵۶).

       
  85. پایه های حکومت/* اسلامی با انتشار یه عکس در یه مجله به لرزه افتاد. کلی هارت و پورت میکنن که با یه موشک نابودشون میکنیم ولی از یه عکسش وحشت کردن.

    /*: ک

     
  86. کانال تلگرام محمد نوریزاد:

    دم خروس از زیر عبا بیرون زد…!
    توییت بامدادی یکی از مدیران سابق خبرگزاری تسنیم،
    که بسرعت حذف شد: «بچه‌های مقاومت چند خط عقب‌تر از تنگه هرمز را آتش زدند.»…

    (پایان نقل قول)

    ===
    پی نوشت:مخاطبان محمد نوریزاد ملاحظه کنند،وقتی من او را به “خیانت”، “افراط”،”حرف مفت زدن”،و “درشت گوئی بی منطق” متهم می کند،ایشان می رود با “مظلوم نمائی”یک قصه حسین کرد شبستری سر هم می کند که :بله یک مجتهد حوزوی بمن چنین گفت و چنان گفت و با من تندی کرد و چه و چه!

    نگاه کنید وقتی من محمد نوریزاد رو یک خائن وطن فروش خطاب می کنم حق دارم یا نه؟!

    یک فردی یکجائی خودش برای خودش یک قصه ای گفته و چیزی گفته که انفجار های امارات و عربستان کار “مقاومت اسلامی” بود،بعد یک کسی که قبلا انقلابی بوده و جهادی و جبهه ای بوده و اینهمه دم از ایران و مردم ایران و چه و چه می زنه،با وطن فروشی و خیانت دنبال این است که این کار رو با تعبیر غرض آلود و نفرت انگیز همیشگی به “عبا” نسبت بده! البته یا ترسیده و تقیه کرده یا رویش نشده که رسما با وطن فروشی و خیانت،این کار رو بکشور متبوع خودش ایران نسبت بده،لذا برای خود شیرینی نزد مخاطبان اندک خود اون رو به “عبا”یعنی روحانیت نسبت داده!

    می گویم:این آیا عین خیانت،بی شرافتی،وطن فروشی و بی اخلاقی نیست که همینجور بدون هیچ سند و مدرک و شاهدی بصرف اینکه یکی برای دل تنگ خودش اظهار نظری کرده و تازه اون را نه به “ایران و جمهوری اسلامی” بلکه به “مقاومت اسلامی” نسبت داده،شما بیائی اینجور خائنانه و با کنایه یک امر حسّاس اینجوری در این شرائط خاص را به کشور خودت نسبت دهید؟

    وقتی هنوز خود عربستان و امارات که طرف این ماجرا هستند،چنین چیزی را به ایران نسبت نداده اند،شما غلط می کنی همینجور خائنانه و بدون تامل و خرد و عقل اون را بکشور خودت (اگر هنوز ایرانی هستی!) نسبت می دهید.

    چرا این احتمال در خرد شما (اگر هنوز خردی باقی مانده باشد) مطرح نیست که اصلا خود دشمنان ایران مثل صهیونیست ها و امریکائی ها و وهّابی ها اقدام به چنین کاری کرده باشند برای برافروختن آتش جنگ؟

    و چرا احتمال نمی دهید مردم و مقاومت مظلوم یمن که شبانه روز زیر بمباران همین نوکران و گاوهای نه من شیر ده امریکا یعنی عربستان و امارات قرار دارند اینطور از این نامردها انتقام نگرفته باشند؟

    این آیا خیانت و وطن فروشی نیست که یک فرد ایرانی داخل ایران اینطور تهمت بی سند و مدرک بزند به حکومت کشورش؟!

    این است که وقتی من شما رو به “حرف مفت زدن” و “درشت گوئی” و “خیانت به وطن” و وطن فروشی” و حالا به “دروغگوئی”متهم می کنم،بدون اینکه به لحن و محتوای گفته ها و نوشته های خود که پر است از دروغ،تهمت،فریب،خود شیرینی،درشت گوئی و…توجه کنید،می روید جای دیگر ننه من غریبم در میاورید و مظلوم نمائی که :بله یک حوزوی بمن تندی کرد و الی آخر…

    چنانکه گفتم مردم غیور ایران و حکومت جمهوری اسلامی ایران برخلاف شما ترسوهای خائن و وطن فروش،بیم و هراسی از امریکا ندارند،دنبال جنگ هم نیستند،اما شمای کینه جوی بی منطق،این وسط آزاد مرد باش و اینجور به کشور و مردم ایران خیانت نکن!

    همین!

    —————-

    درود استاد گرامی
    دیدم در نوشته ی خود، مرا خائن و وطن فروش و بی شرافت و …نامیده اید. در پاسخ به این توصیفات شما می گویم: هر کس اگر مرا به وطن فروشی و بی شرافتی و خیانت بنوازد، شما ملایان نباید! چرا که شما ملایان را وطنی و شرافتی جز اسلام نیست و از ایران جز “خوارشِ” مفتِ سرمایه هایش، اراده ای نداشته و ندارید. خیانت و وطن فروشی و بی شرافتی را در اصلِ وحشی و ضد انسانیِ ولایت فقیه بدانید. در خاوران و در آدمکشی های جناب خمینی و خلخالی و خامنه ای بکاوید. در کشتار سینما رکس. در خدعه های حضرت خمینی. در وعده های آب و برق و آزادی، و وعده ی عدم حضور ملایان در حکومت. در مسئولیت ناپذیری خمینی و خامنه ای و تمامی و تمامی و تمامی و تمامی ملایان و امام جمعه ها و آیت الله ها.

    بگویمتان وطن فروشی و خیانت و بی شرافتی را در کجا بجویید؟ در دزدی های ملایان و آیت الله هایی چون امامی کاشانی و شیخ محمد یزدی و شیخ علی فلاحیان و شخص شخیص جناب خامنه ای. در حوزه ها و امامزاده ها و گنبدها و گلدسته های اشرافی. در مرقد و گنبد و بارگاه فوقِ اشرافی جناب خمینی ، درست در حالی که برخی از زنان و دختران ما از فقر به تن فروشی مشغولند.

    وطن فروشی، حرفه ی حتمی ملایان مفتخوار و شخص رهبر است که پولهای گنده ی کشور را درست جلوی چشم مردم ایران به دیگر کشورها هبه کرده و می کنند. وطن فروشی را در اطوار ملایانی ببینید که جلوی چشم جوانان مردم ایران به سربازی نمی روند و مالیات نمی پردازند. وطن فروشی در بساط آن رهبری ست که دم و دستگاههای تحت امرش از نظارت و حسابرسی و مالیات، معاف اند.

    وطن فروشی و بی شرافتی در اسکله های بی شمار و بی نشان سرداران سپاه است. وطن فروشی در زاغه های آدمکشی اطلاعات و سپاه است. در اعتیاد گسترده ای ست که سرداران سپاه و اطلاعاتی ها بانی توزیع مواد مخدرش بوده اند و هستند. وطن فروشی را به بیت رهبری بدوزید که دریای خزر و بندر چابهار و … ماهیگیری آبهای جنوبی کشور را به مفت واگذار کردند.

    وطن فروشی در خروج نخبگان از کشور و هجوم پخمگان گرسنه ی ولایی بر سرِ منصب هاست. وطن فروشی را در شخص ملایان و آیت الله هایی ببینید که جنایت و خیانت و آدمکشی و دزدی و فریب سرداران و هم لباسان خود را می بینند اما دم که نمی زنند، مدام نیز به ماله کشی خیانت ها و جنایت ها مشغولند. وطن فروشی و بی شرافتی یعنی شیخ مصطفی پورمحمدی آدمکش. یعنی سید ابراهیم رییسی قاتل. داستان وطن فروشی شخص خمینی را در جنگ ابلهانه ی هشت ساله، و خیانت و جنایت خامنه ای را در بساط وحشیانه و نابخردانه ی هسته ای اش بدانید.

    خیانت و بی وطنی و وطن فروشی و بی شرافتی را در مرام تک تک نمایندگان ترسیده و چاکر مسلک مجلس ببینید که همگی زیر پای مطامع شخص خامنه ای فرش شده اند. وطن فروشی را بگذارید برای سید علی خامنه ای که با شلتاق های رهبر مسلمین جهانی و شیعه گستری ابلهانه، و ویران کردن سوریه و عراق، آمریکا را به اطراف کشورمان کشانده و اکنون که مثل چی در گل مانده، دست به دامان حقوق بشر و مجامع بین المللی شده. خلاصه داستان وطن فروشی ملایان آنقدر وسیع و گسترده است که این رشته به درازای مفتخواری و خودِ بی وطنیِ ملایان مداومت دارد. لطفا مثل دفعات پیشین، این نوشته ی مرا نیز به پلیس فتا و دوستانتان در دستگاه قضا گزارش بدهید. باشد؟

    با احترام

    .

     
    • ناشناس آشنا

      این آدم با شعور طوری خوش رقصی میکند که گویا خود در کشوری زندگی میکند که هیچ چیزی تهدیدش نمیکند و آخوند ها در کشور دیگری , این قدر این آدم با شعور است جناب سید مرتضی . در این که این آدم وطنفروش است که شکی نیست و این را به دفعات نشان داده این آدم شریف . خودش تعریف خاص خودش را از وطنفروشی دارد که با تعریفی که همگان در جهان برای این پست ترین نوع خیانت دارند از زمین تا آسمان فرق دارد . بینوای ورشکسته به خیال خودش به وطنش خدمت میکند با وطنفروشی ای که خودش وطندوستی تصورش میکند .

       
    • نه! نشان نمی دهم! اینرا که خود نهادهای قانونی ممکن است ببینند،بوظائف قانونی خود عمل کنند یا مصالح دیگری در نظر گیرند،اینها بمن مربوط نیست.

      آنچه بمن مربوط است نقد و ایراد خودم بعنوان یک ناظر و رصد کننده اقوال و افعال شماست:

      فقط می گویم:شما اگر خیلی شجاع تشریف دارید و خیلی علاقه به “بازداشت شدم!”و بازداشت شدن و محاکمه شدن و حبس شدن دارید،روز کارگر بجای اینکه در کنار کارگران تظاهر کننده جلوی مجلس که مطالبات صنفی دارند حضور یابید،کنش های بی خطر را انتخاب نکنید و نروید منزل این کارگر و آن کارگر و اکتفاء به سلفی های خاص با ژست های خاص گردن کج!

      در یک کلمه:خطر کنید! اما خطر واقعی! نه لفّاظی های پوچ و ژست های عافیت طلبانه!

      این تفسیری هم که از وطن فروشی ارائه کردید موجب خنده مرغ پخته در قابلمه است!

      نخیر! وطن فروشی همین است که شما در این نوشته ارائه کردید:اینکه در حالیکه هنوز ابعاد یک حادثه مشخّص نشده،بدون سند و استناد ،بصورت عوامانه و کینه جویانه،نسبت ناروا به کشور متبوع خود دهید! بله این خیانت و وطن فروشی است بتعریف رایج سیاسی آن و شما بدون تعارف نه تنها یک خائن وطن فروش هماهنگ با دشمنان ایران و اسلامید،بله درک و شعوری از منافع ملی ندارید!

      همین!

       
  87. بنده جداگانه یک تحلیل محتوائی از مرحوم علامه طباطبائی پیرامون نحوه ازدواج های پیامبر را در دو بخش در همین پست ارسال کردم که اجمالا این اسامی و تعلّق آنها به قبائل بزرگ و مهم عرب نشان می دهد که غالب ازدواج های پیامبر ،آنهم بعد از اینکه 25 سال با یک همسر (خدیجه) بسر برد،جنبه تالیف قلوب و پیوند با قبایل مختلف و ایجاد خویشاوندی و پیمان بر آیین اسلام بوده است نه لزوما آنطور که برخی مستشرقین اینها را حمل بر هوسرانی و شهوترانی نموده اند،به آن تحلیل محتوائی که در همین پست هست مراجعه کنید.
    ………………
    راستی مگر این طباطبایی یک آخوندی مثل همین مفتخوران //// و ماله کش نبوده؟خب آنچه می گوید هم غیر از ماله کشی و توجیه ////////////////////////////////// نمی تواند باشد.می گوئید کودک 7 ساله ابوبکر را بزنی گرفت و این یعنی ازار جنسی کودکان یعنی ////////////////////// به کودکی که اصلا نمی داند معنی رضایت و عشق و دوستی و زن و شوهری یعنی چی .می گویند با رضایت والدین دختر و عشق و علاقه و رضایت خود دختر بوده(چنین مزخرفاتی آدمو یاد /// هایی می اندازد که به بچه را می فریبند و بعد مدعی می شوند که کودکان خودشان پیش آنها آمدند!)!و از طرفی این عرف جامعه بوده!خب بفرمائید محمد چکاره بوده؟مگر نمی گوئید حضرتش پیامبر الله بوده؟خب عایشه و عایشه های آینده مخلوقان الله نبودند؟چرا این الله همه خواستش فرونشاندن شهوت محمد و مردان قبیله بود؟مگر همین تجاوز و کودک آزاری بنای حکم تفخید سید روح الله موسوی الخمینی و بسیاری از بزرگان شیعه و سنی نبوده؟می گویند برای جلب قلوب و پیوند قبایل زنانی گرفته! شما را می بریم به مدینه و با محمد و یارانش به قومی و مردمی که یا با شما دشمنند و یا بهر نحوی نمی خواهند که با شما و دین شما رابطه ایی داشته باشند حمله می کنید و تمام مردان قبیله را سر می برید و فرزندان و زنانشان را به برده گی می گیرید و درست در همان حمام خون خیمه برپا می کنید برای محمد تا با زنیکه تمام قوم و قبیله و شوهر و فرزندانش وفامیل اش را قتل و عام کرده اید مسلما باعشق با محمد بخوابد!این عشقست یا تجاوز به انسانی سوگوار و درمانده و در شوک فرورفته؟سید دین و باور شما از آنچنان/// برخوردار است که با هیچ وسیله ایی قابل دفاع نیست. /// آنچنان در روش زندگی اش روشن و صریح بوده و ماهرانه با کارتهایش بازی کرده که هیچ توجیهی قادر به پوشاندن شان نیست.
    در ضمن از من ایراد گرفته ایی که در مورد وجود محمد و خاستگاه اسلام در تناقض بوده ام.نه تو خود هم بخوبی می دانی که دروغ می گویی.من بارها نوشته ام که امروزه پژوهشهای بسیاری از طرف گروهای پژوهندهو آکادمیک در تاریخ و روایتهای باقیمانده و قرآن و با شواهد بسیار انجام شده که وجود شخصی بنام محمد را با این اوصاف که روایت سنتی از محمد و تاریخ پیدایش اسلام در سرزمین حجاز دارد به پرسش می گیرد و رد می کند.پژوهشهای بسیار و نسبتا دقیقی هم شده که مثلا مکه را محل تولد محمد و پیدایش اسلام نمی داند و حتی محل قبله مسلمین را هم شهر پترا در جنوب یمن می دانند نه کعبه در مکه. همه این پژوهشها روایت سنتی از اسلام را رد می کنند. بهمین دلیل هم من اگر چیزی می نویسم تاکید می کنم که بر طبق روایت سنتی از اسلام یعنی همین ///// شما مسلمین درحال حاضر اصل می دانید!بنابراین هیچ تناقضی درآنچه من می گویم نیست.ولی این شمائید که مثل /// درگل فتاده اید و برای ادامه زندگی انگلی خود به دروغ و ماله کشی و هزاران اراجیف نادرست و مسخره دست می برید نه دیگران.من درست است که بسیاری از موضوعات را تکراری می نویسم علتش را هم قبل گفته ام (چون شما ها و /// و باورهایتان مشتی اراجیف تکراری و تهوع آورست بهمین دلیل من نیز مجبورم که گفته هایم را تکرار کنم) ولی تناقض در گفتار و خواسته هایم نیست.من مثل شما نان دین و مقدس شده ها را نمی خورم فردی آزاد اندیش و رها از تعصببات ابلهانه و خرد گرا هستم.بهمین دلیل هم آنچه را با خردم جور در نمی آید بباد انتقاد می گیرم و بخصوص اگر مقدس باشد آنرا به لجن می کشم.چون به باور من هیچ چیزی ویا انسانی و یا حیوانی و یا ابزاری …مقدس نیست و تقدس تنها ساخته کسانیست که زندگی شان و بقول نوریزاد گرامی لقمه شان را از آن تامین می کنند.دین و باور هم مستثنی نیستند.دین و باور افراد تا زمانیکه در حریم خصوصی هستند برای خودشان چه مقدس باشد و چه نباشد به کسی ربطی ندارد ولی زمانیکه چنین باورهایی پا به حریم عمومی نهادند و بصورت قانون برای عموم درآمدند دیگر از تقدس افتاده و خود را درمعرض هر انتقاد و فحش و به لجن کشیده شدن و تمسخر …قرار داده اند.حریم عمومی حریم سیاست است و تقابل افکار و زورآزمایی نحله های فکری نه جای تقدس بازی.اسلام چون از اول بصورت یک ایدیولوژی حکومتی توسط خود /// ببازی گرفته شده اصولا نمی تواند ادعای تقدس کند.///و پیروانش راهزنانی آدمکش و خونخوارانی دزد و متجاوز و ////////// غارتگر بوده اند.ودر طول تاریخ پیروان اسلام بهر سرزمینی که وارد شده اند جز خرابی و ویرانی و تجاوز بمال و ناموس مردم و اجبار دیگران به پذیرش مزخرفات/// و تحقیر دیگران و هدیه ایی نداشته اند.بنابراین //// بعنوان یک ایدیولوژیی چون ادعای رهبری جامعه را با گرفتن قدرت و حکومت دارد اجبارا باید به حریم عمومی وارد شود.چون در حریم عمومی هیچ چیزی مقدس نیست هیچ چیز دراسلام و یا هر نحله فکری دیگر هم نمی تواند که مقدس باشد!چون تقدس یعنی امتیاز و امتیاز یعنی بخشیدن قدرت و برهم زدن توازن در جامعه و باعث تبعیض می شود.

     
    • مزدک! مخاطب من افراد اهل فهم و درک و مراجعه و مطالعه و تامّلند،تو هرچه می خواهی واق واق کن،مهم نیستی و دیگر خطابت نخواهم کرد.

      همین!

       
  88. جناب هموطن 1 هر چند همه آنچه شما و کاربری بنام تحلیگر سیاسی نوشته می تواند درست باشد ولی یک موضوع را نیز باید در نظر گرفت که خرج این لشکر کشی امریکا به جایی این چنین دور دست هزینه بسیار سنگینی را بر اقتصاد آمریکا زورآور خواهد کرد بنابراین چنین وضعی نمی تواند مدت زیادی طول بکشد.و همین موضوع می تواند در صورت عدم پاسخ اوباش اشغالگر اسلامی در ایران به شرایط صلح آمریکا باعث بروز جنگی گردد. بهانه چنین جنگی را براحتی اوباش اسلامی بدست آمریکا خواهند داد.ولی من باور دارم که حرامیان اسلامی بهمین زودی تمام شرایط ترامپ را پذیرفته و به ذلت و خواری خواهند افتاد.حرف آمریکائئی ها هم به این اراذل غیره مستقیم همین است که>ما کاری بیش از آنچه تا بحال انجام داده ایم از دستمان ساخته نیست و بهترین راه برای جلوگیری از جنگ مداکره با آمریکاست!

     
    • تصحیح می شود حرف اروپائیها…

      حرف اروپائیها هم به این اراذل غیره مستقیم همین است که>ما کاری بیش از آنچه تا بحال انجام داده ایم از دستمان ساخته نیست و بهترین راه برای جلوگیری از جنگ مداکره با آمریکاست!

       
    • مزدک۱ گرامی٬ در مورد خرج سنگین چنین لشگرکشی حق با شماست و مسلمأ آمریکا برای پیک نیک نیامده (سیزده بدر هم که رفت). استراتژی آمریکا با توجه به شرایط آمریکا و اروپا و منطقه جنگ نیست ولی به یقین اگر لازم شد یک گوشمالی به ج.ا خواهد داد ولی جنگ دراز مدت نخواهد کرد٬ ج.ا هم برای پای مذاکره رفتن به یک بهانه که همان گوشمالی باشد نیازمند است٬ ولی متاسفانه تاوان بیخردی حاکمان را ملّت ایران پرداخت خواهند کرد٬ اینکه ج.ا. پای میز مذاکره خواهد رفت را هم با شما موافقم و در نوشته قبلی گفتم که چنین خواهند کرد البته با آوردن دهها آیه و حدیث و روایت آنرا انقلابی و اسلامی جلوه خواهند داد. نگرانی آن است که این بازی دولتمردان هیچ نفعی برای ملت نخواهد داشت. ج.ا. زمانی که خود را در خطر ببیند مذاکره خواهد کرد ولی این بدان معنا نیست که ماهیت رژیم عوض خواهد شد در نتیجه هر جوری این بازی به پایان برسد بازنده مردم خواهند بود مثل تحریمها. ملت باید راه خود را برود حقوق خود را طلب کند و از فرصت پیش آمده بهترین استفاده را کند و بخود متکی باشد.
      – مطلبی خارج از موضوع بالا: چند روزی هست که کاربری در زیر نوشته های خود عکس یک مشت به رنگ پرچم ایران میگذارد٬ برایم این سوال پیش آمده که آن الله وسط پرچم کجا رفت؟!(دقت کردید؟ از الله خبری نیست) نکنه تا ناو را دید فلنگو بست!!

       
      • نه جناب کورس! این شما بودید و هستید که فلنگ را بسته اید و می بندید و به اسم دیگر چیزهای دیگر می نویسید و شخصیت دیگری از خود بروز می دهید! این پرچم سه رنگ ایران است، پرچم ما همان پرچم سه رنگ مزیّن به کلمه مبارکه الله است،البته لابد پرچم شما همان پرچم شیر و خورشید شاهنشاهی است،اما من در این مورد توجه یا دقت خاصی نکردم،اینرا همینجور دم دستی جایی دیدم از باب اینکه مشت آن سمبل مقابله با زورگویان و قلدرهای جهانی است که شما بزدل ها و منفعل های تحلیل گذار روی دو تا ناو امریکائی در برابر آنها قائل به لزوم کرنش برابر آنان هستید،و البته پرچم سه رنگ ایران و جمهوری اسلامی ایران.

        من قبلا بارها گفته ام و نوشته ام که از نظر ما هویت ایرانی و ایرانی مسلمان از فرهنگ و هویت اسلام جدا نیست و این ناسیونالیست های افراطی هستند که ریاکارانه تکیه بر ملیت و ایرانیت را ابزار نفی دیانت اکثری مردم ایران قرار می دهند و البته کور خوانده اند و در انزوا هستند و مشت شان نزد مردم ایران باز شده است،تکیه ما بر قدرت لایزال الهی و قدرت مردمی است که در این جغرافیای ایران کیش و آیین اسلام را پذیرفته اند و بر خلاف شما بی دین ها و ترسوها که بظاهر از هویت و ملیت ایرانی سخن می گویید و در باطن کاملا رضا دارید که جمهوری اسلامی ایران هرچند شده به تحریم و فشار و تجاوز نظامی اجنبی ساقط شود،ایرانیان مسلمان و مسلمانان ایرانی افتخار آمیز ایستاده اند بر حق خویش و ارزشی برای نق نق های پیرزنانه امثال شما قائل نیستند.چشم! من اگر عکس سمبلیکی با پرچم مزِیّن به الله یافتم آنرا رغم انف شما ارسال خواهم کرد.ما مثل شما اهل تظاهر بملیت و در عین حال دریوزگی و ترس و انفعال در برابر اجنبی نیستیم و هویت اسلامی ایرانی را دستمایه غرور و سرافرازی و ایستادگی در برابر زور و قلدری قلدرهای جهانی می کنیم.

        ————

        درود گرامی
        من خبر دقیق دارم که جناب کورس در اینجا چیزی نمی نویسند.
        گرفتاری های شخصی و بیماری و مشکلات معیشتی آنچنان ایشان را فرا گرفته که مطلقا – تأکید می کنم: مطلقا – فرصتی برای این که خودشان یا حتی به نام دیگری در اینجا مطلبی بنویسند ندارند.
        با احترام

        .

         
        • شما مثل غالب موارد اشتباه می کنید،بله ایشان اینجا دیگر ریشه ها را نمی نویسد و فلنگ را بسته است! علاوه اینکه مگر چیز نوشتن در سایت شما باسامی مختلف مشکل مهمی است؟! یک خط اینترنت است و یک تلفن همراه که همیشه همراه همه است ! لازم هم نیست کسی شما را خبر کند! شما هم که غالبا در سیر و سفر و مشغولیت های مصاحبه با وی او ای و آوا و شبکه های ضد انقلاب هستید!

          من حدس قوی دارم ایشان همان کورس است که من همیشه به آن شخصیت قبلی او احترام گذاشته ام،برای اینکه این کامنت گذار در یکی از پست ها با من یکی دو بحث دنباله دار کرد و ناگهان در دنباله بحث سوتی داد و احتمالا از روی عادت با نام کورس بحث را ادامه داد! والا کورس در این صفحات پیدا نبود! البته من از وی پرسیدم که حاشا کرد و البته دیوار حاشا بلند است! اگر لازم بود آن دو سه کامنت را پیدا می کنم نشانتان می دهم وگرنه چطور شد یکی با نام هموطن 1 با من در حال گفتگوست بعد ناگهان در دنبال ان قلت و قلت و پرسش و پاسخ می شود کورس؟!
          البته سبک و سیاق گرایشات سیاسی این کامنت گذار نیز همان تندی های گهگاه آن کورس ریشه ها نویس بود،حالا اینجا چون ریشه ها نیست و نام دیگری است همان روش تند خود را دنبال می کند!
          بهر حال این حدس من است،چون نیش و کنایه ای بمن زد در مورد پرچم،تبارش را یادآور شدم!

           
        • شما مثل غالب موارد اشتباه می کنید،بله ایشان اینجا دیگر ریشه ها را نمی نویسد و فلنگ را بسته است! علاوه اینکه مگر چیز نوشتن در سایت شما باسامی مختلف مشکل مهمی است؟! یک خط اینترنت است و یک تلفن همراه که همیشه همراه همه است ! لازم هم نیست کسی شما را خبر کند! شما هم که غالبا در سیر و سفر و مشغولیت های مصاحبه با وی او ای و آوا و شبکه های ضد انقلاب هستید!

          من حدس قوی دارم ایشان همان کورس است که من همیشه به آن شخصیت قبلی او احترام گذاشته ام،برای اینکه این کامنت گذار در یکی از پست ها با من یکی دو بحث دنباله دار کرد و ناگهان در دنباله بحث سوتی داد و احتمالا از روی عادت با نام کورس بحث را ادامه داد! والا کورس در این صفحات پیدا نبود! البته من از وی پرسیدم که حاشا کرد و البته دیوار حاشا بلند است! اگر لازم بود آن دو سه کامنت را پیدا می کنم نشانتان می دهم وگرنه چطور شد یکی با نام هموطن 1 با من در حال گفتگوست بعد ناگهان در دنبال ان قلت و قلت و پرسش و پاسخ می شود کورس؟!
          البته سبک و سیاق گرایشات سیاسی این کامنت گذار نیز همان تندی های گهگاه آن کورس ریشه ها نویس بود،حالا اینجا چون ریشه ها نیست و نام دیگری است همان روش تند خود را دنبال می کند!
          بهر حال این حدس من است،چون نیش و کنایه ای بمن زد در مورد پرچم،تبارش را یادآور شدم!
          .

           
  89. در گفت‌وگو با عصرایران

    عارف: نه آمريكا و نه خاورمیانه آمادگي جنگ را ندارند/ برجام بهانه خوبي بود كه مذاكره در ساير زمينه‌ها نيز شروع شود

    محمدرضا عارف در مورد احتمال مذاكره ايران و آمريكا گفت: شخصا صداقتي در سخنان مقامات آمريكايي براي مذاكره نمي بينم،هم براساس تجربه گذشته و هم رفتار و منشي كه در اين روزها و ماه‌‍‌های گذشته از آمريكايي ها ديده‌ايم نمي توان به آنها اعتماد كرد.

    رئيس فراكسيون اميد مجلس در گفت‌وگو با عصرایران ادامه داد: زبان اصلي آمريكايي‌ها تهديد است كه در كنار تهديد براي اينكه افكار عمومي جهان را جلب كنند بحث مذاكره را مطرح مي كنند .

    نماینده مردم تهران در مجلس خاطرنشان کرد: آمريكايي ها اگر اهل مذاكره بودند برجام را ترک نمي كردند، برجام بهانه خوبي بود كه مذاكره در ساير زمينه ها نيز شروع شود.

    عارف تصريح كرد: آمريكا معاهده بين المللي را كه به نتيجه رسيده است ترک مي كند و باور اينكه الان آنها براي مذاكره صداقت دارند سخت است.

    رییس فراکسیون آموزش مجلس در مورد امكان بروز جنگ بين ايران و آمريكا نيز گفت: نه آمريكا و نه منطقه آمادگي جنگ را ندارند. آمريكا بهانه اي براي اينكه بخواهد عليه جمهوري اسلامي ايران جنگ جديدي را آغاز كند ندارد چراكه ما در چارچوب قواعد و مقررات بين المللي فعاليت مي كنيم، كشوري انقلابي هستيم و بيشتر از كشورهاي ديگر براي مبارزه با تروريست هزينه داده‌ايم.

    نماینده اصلاح طلب مجلس تصریح کرد: ما براي حفظ سلامت نه تنها خودمان بلكه براي حفظ سلامت دنيا هزينه هاي مالي و انساني فراوانی براي مبارزه با مواد مخدر داده‌ايم، يكي از بزرگترين كشورهاي مهاجر پذير هستيم و بيش از سهم بين المللي خودمان با توجه به نگاه ارزشي كه براي انسان ها داريم هزينه كرده ايم.

    https://www.asriran.com/fa/news/667670/

     
  90. ناشناس آشنا

    آمده اند که ویران کنند

    دوستانی که تا همین چند وقت پیش آرزو میکردند که آمریکا لشکر بکشد و کار ملایان را یکسر ه کند و بعد برای سعادت ما ژنرال آمریکایی بفرستد , حالا که ” یار ” با تمام جلوه رخ نموده دچار حیرت و ترس شده اند و دائم میگویند ” جنگ نمیشود چون دور شکم سرداران را پیه گرفته ” و از این قبیل حرفهای بی پایه . دوستان امروکایی ها آمده اند که بزنند, آمده اند که گوشمالی بدهند , آمده اند که ویران کنند و کسی هم جلودارشان نیست . کار را طبق روش آزموده شده شان با صحنه سازی و تحریکات خود برنامه ریزی و اجراء کرده شروع میکنند , که در لیبی , عراق , سوریه , یوگسلاوی , …. کردند هم . چند کشتی نفت کش را صدمه زده اند و انگشت ها را به طرف ایران , که خرابکاری توسط آنها ست , نشانه رفته اند . به زودی ما شاهد اقدامات دیگری از این دست خواهیم بود و احتمالا عواملشان در داخل هم دست به اقدامات تکمیلی در جهت پیشبرد اهداف آمریکا خواهند زد . وقتی امریکا , در این جهانی که کسی دیگر جلودارش نیست , بخواهد کاری را پیش ببرد , پیش میبرد و از این که سناریوی ساخته و پرداخته شده اش شناخته شده و لو رفته است هم ابایی ندارد .

     
    • ناشناس آشنا یا همان جاسم …تو برو مزدوری خودت را بکن و ///////////////////////تا اموراتت بگذرد.تو را به وطن و دشمن و …چی؟

       
  91. جناب سید مرتضی – بابا شما یک تنه در چند جبهه دارید مبارزه میکنید؟ از نظر توانایی مبارزه آقای نوریزاد هم باید جلوی شما لنگ بیندازند.

    دوستمان Jm گرامی در کامنتی این شعر را نوشته اند:

    از بهر انتقام خون سیاوش در این دیار : اسپهبدی چو رستم دستانم ارزوست

    یعنی کسی را میخواهیم با توانایی های شما. بخاطر خدا سید مرتضی به خیل ما کشک ساب ها ملحق شو و ما را از دست این علما نجات بدید. که فقط از دست شما چنین کاری بر می آید. وگرنه اینگونه که دارد پیش میرود اعلیحضرت رضا شاه دوم می آید و آنگاه در آینده ای نه چندان دور نوه نتیجه های شما و نوه نتیجه های آقای نوریزاد باید مانند پیش از انقلاب شکوهمند به نوه نتیجه های اعلیحضرت رضا شاه دوم نامه های سرگشاده – که بخشی از یکیشان را در کامنتی پیشتر گذاشتم – بنویسند و خلاصه این دور باطل تکرار و تکرار شود.

    بیا جناب سید مرتضی اسپهبد ما باش.

    یکی از امتیاز هایش هم این است که جناب مزدک از خون شما میگذرد.

     
    • جناب ن_م عزیز من ارزوی اسپهبد دارم. اما نه از اپوزیسییون های بی مسیولیت لش و بی غیرت و خود فروخته خارج نشین بلکه اسپهبدی که در درون خود مملکت زخم اخوندیسم تبه کار بر تن دارد و بی ادعا و صادقانه درجهت اگاهی و رهایی مردم این سر زمین گام بر میدارد که خوشبختانه تعداد انان کم هم نیست اما واقعا به این معنی باور دارم که اگر قرار باشد شیخ برود و خارج نشینان منتظر الحکومت بر ما مسلط شوند ترجیح میدهم به همین مرگ تدریجی که ملایان نصیبمان کرده اند بمیرم

       
      • Jm گرامی – دوست من ایا شما کامنت های من را میخوانید. اگر اینگونه است پس باید بدانید که من وشما هم اندیشه ایم. این را گفتم چون با این کامنت شما گمان کردم به این نتیجه رسیدید که کامنت پیشین شما را به سخره گرفته ام.
        نه دوست من مفهوم آن سخن شما درست حرف دل من هم هست. فقط چون میبینم جناب سید مرتضی هم کتاب علم را باز نشر میدهند و پاسخ به کامنت هایی که قرآن را به چالش میکشند میدهند – هم با آقای نوریزاد در مورد انتقادهای ایشان از سرداران و … مشغول هستند و … آن شعر شما را دستمایه این طنز کردم که ایشان را به چالش بکشم . مگر نمی بینید گفته ام ما را از دست علما نجات دهید.

        باز هم اگر کامنت هایم را خوانده باشید میدانید که من بیشتر از شما از این اپوزیسیون بی لیاقت و نا کار آمد خارج از کشور دلم خون است. و به همین جهت هم بار ها از آقای نوریزاد خواهش کردم پست هایی در این مورد بگذارند ولی ایشان ظاهرا علاقه ای به این کار ندارند.

        کامنتم را دوباره بخوانید شاید این بار به نتیجه دیگری برسید.
        موفق باشید.

         
    • این مزدور با مزدورهای دیگر بصورت گروهی کار می کنند و الا آخوند .پول هم از خزانه ملی برای مفتخوری و زندگی انگلی ایشان و دور و بریانش زیاده! این انگلها که غم کار مثبت ندارند.مفت می خورند و وراجی می کنند.

       
    • میم نون گرامی

      من با کشک ساب ها مخالفم و با آنها هماهنگ نمی شوم!

      خودتان -چند کشک ساب- بین خودتان یکی را برای اسپهبدی تعیین کنید تا دو بامبی بزند توی سرتان که :تندتر کشک بسابید!

      همین!

       
  92. یکی از این روزینامهای اسلامی: گفتگو برای ایران-گزارشی از آنچه فعالان سیاسی در ضیافت پاستور به حسن/* گفتن……
    مش قاسم: از سر تا پا شیادی و شیره مالی به سر ملت. اولا، اینا هیچوقت نگران ایران نبودن، هر وقت حرف از ایران زدن فقط و فقط برای خرید زمان و شیره مالی به سر ملت بوده. دوما، اینا فعال سیاسی نیستن بلکه یه مشت دزد و آدمکش و شکنجهگر و شیاد هستن که برای حفظ حکومت/* مافیایی-اسلامیشون از هیچ شیادی و خیانت و جنایتی رو بر نمیگردونن. سوما، ملت پول نداره نون بخره اینا واسه خودشون از جیب ما ملت ایران خرج ضیافتی میکنن که راه و چاره ای بیابند که چهگونه ملت ایران رو زیر یوغ خودشان و اسلامشون نگه دارن.

     
  93. جناب نوریزاد
    اگر پدرتان خارجی باشد و مادرتان ایرانی شما ایرانی محسوب نمی‌شوید
    اگرپدرتان ایرانی باشد و مادرتان خارجی شما ایرانی محسوب می‌شوید
    این از جمله قوانین تبعیض آمیز علیه زنان در ایران است
    اگر پدر می‌تواند تابعیتش را به فرزند منتقل کند، چرا مادر نتواند؟
    مادرم ایرانی است من کجایی ام

    —————

    درود گرامی
    به گمانم این یک مشکل جهانی ست. و ربطی به عقب ماندگی های کشور ما ندارد.
    شاید در همه یا اغلب کشورهای جهان چنین باشد. گرچه من اطلاع دقیقی ندارم.
    سپاس

    .

     
    • جناب نوریزاد این مشکل مختص کشورهای اسلام زده است و چهانی نیست. چون در اسلام فقط پدر بحساب می آید و مالک فرزندان خود است.

       
    • شما هم مثل اینکه یک فمینیست مرد ستیز افراطی مثل گیتی وکیل هستید!

      مشکلی هم نیست بلکه قواعد و قوانین تابعیت ربطی به بحث تبعیض بین زن و مرد ندارد،این یک عرف عمومی بوده تاکنون -نه فقط در ایران- که بطور طبیعی میزان تابعیت شخص را تابعیت پدرش نسبت به یک کشور اعتبار می کرده اند حال هرکجا متولد شده،و بطور طبیعی و در غالب افراد و ازدواج ها یک مرد ایرانی با یک زن ایرانی ازدواج می کند و طبعا اینکه کسی پدرش تبعه ایران و ایرانی باشد کفایت می کند که فرزند هم تابعیت ایران داشته باشد،همینطور در فرضی که پدر ایرانی با زن خارجی ازدواج می کرده،تاکنون در قوانین تابعیت اینطور بوده که باعتبار ایرانی بودن پدر، او نیز می توانسته تابعیت ایران داشته باشد،و نکته این روال قانونی هم این است که قوانین با توجه به طبیعت غالب بودن چیزی برحسب افراد و مصادیق خارجی جعل و اعتبار می شوند و اگر فرضا استثنائاتی مورد سوال باشد تکلیف آن با تبصره های قانونی روش می شود.

      با همه اینها،چون این فرض که یک زن ایرانی هم با یک فرد خارجی ازدواج کند،مساله ای بوده که شاید کثرت افرادی پیدا کرده است مثل ازدواج های برخی زنان ایرانی مثلا با مسلمانان اتباع افغانستان یا پاکستان یا هر ملیت دیگری،همین چند روز قبل این مساله در مجلس شورا مطرح و کلیاتش بتصویب نمایندگان رسید که اگر فرضا زنی ایرانی با مرد غیر ایرانی ازدواج کند،فرزند حاصل از ازدواج آنها می تواند باعتبار تابعیت ایرانی مادر،تابعیت ایران را داشته باشد.و امروز هم گفتند این مصوبه نهائی شد و به شورای نگهبان قانون اساسی ارسال شد.

      اینها بهرحال مربوط به اعتبارات قانونی است در همه کشورها که قانونگذار،مصالح و مفاسدی و متغیرهایی را لحاظ می کنند،و اینجور اعتباران قانونی در هر جامعه ای که توسط نمایندگان منتخب مردم صورت می گیرد ارتباطی با پیشرفت و پسرفت و اینگونه شعارهای فمینیستی افراطی و مرد ستیزانه گیتی وکیل پسند ندارد!

       
  94. امروز یک کلیپ دیدم «مداحی بر ناشنوایان»!!!! آدم زبانش بند میآد از این همه جهالت. ایکاش هزاران بار ایکاش٬ جهالت حدّ و مرزی داشت

     
  95. خبرفوری نرمش قهرمانانه حسنی ؟!
    ایران بریفینگ
    گفته می‌شود ساعاتی پیش ظهر امروز یکشنبه ۲۲ اردیبهشت هیأتی از قطر برای مذاکره و میانجیگری بین ایران و آمریکا وارد تهران شده است، چند کانال نزدیک به #سپاه_پاسداران و قرارگاه عمار ضمن محکوم کردن هرگونه مذاکره تصویر هواپیمای هیئت میانجی‌گر بین ایران و آمریکا را که بطور اختصاصی در فرودگاه مهرآباد به زمین نشسته است منتشرکرده‌اند! (پروازهای عادی بین المللی در فرودگاه خمینی بر زمین می‌نشینند)
    هیچ خبری از این دیدارها منتشر نشده است.

     
    • بیچاره کشک ساب ها! دلخوش به چه مزخرفات و شایعاتی هستند هرکول های کشک ساب پشت رایانه!

      بالاخره معلوم نشد،شما نق زن های کشک ساب،چه در آن دوره ماقبل برجام و چه حالا،با نرمش قهرمانانه و مذاکره موافقت دارید یا مخالفت؟! اینکه همیشه می گویم نق زن های کشک ساب منطقی جز نق زن و غرو لندهای پیرزنانه ندارند نکته اش همین است! اگر جمهوری اسلامی تحت شرائط عقلائی مذاکره مذاکره کند -مثل مذاکرات پیش از برجام-یک پشتکی می زنید و جوری غرو لند می زنید و برجام را اخ و پیف می کنید! اگر جمهوری اسلامی تحت شرائطی دیگر مذاکره نکند و مذاکره غیرعقلائی همراه با پیش شرط های ناجوانمردانه و زورگویانه و خلاف منطق و منافع ملی و امنیت ملی،را نفی کند و ایستادگی بر حق و منافع خود را اختیار کند،در این صورت پیرزنان غرولند کن کشک ساب می دوند وسط که چرا می خواهید جنگ راه بیندازید و چرا مذاکره نمی کنید؟!

      من این منطق را تعبیر می کنم به منطق کشک سابی و غرولند پیرزنانه! نکته اساسی اش هم روشن است،چون اینگونه افراد خودشان بزدل و ترسو هستند و از طرفی در مبنا با جمهوری اسلامی مخالفند ترس خود از جنگ را به دیگران نسبت می دهند!

      و بالاخره در یک جمله:منطق مخالفان جمهوری اسلامی که فی الواقع درکی هم از منافع ملی کشور خود ندارند،چیزی جز منفی بافی نیست،آدم منفی باف در هر صورت منفی بافی می کند و نق می زند و طبعا ولع دارد به شایعات و سخنان بی اساس که الان با وضع رسانه ای فعلی خیلی راحت جعل و تکثیر می شود!

      مطمئن باشید،ایران اسلامی با اینگونه منطقی که احمقهای حاکم بر امریکا در پیش گرفته اند سازشی نخواهد کرد و از حقوق و منافع قانونی و بین المللی خود کوتاه نخواهد آمد..مگر آنکه آنان همانطور که از ایران می خواهند مثل یک کشور معمولی رفتار کنند ،به پیمان ترک شده بازگردند و در شرائط عادی پیرامون مسائل دیگر مذاکره مبنی بر احترام کنند…وگرنه ایران اسلامی و مردم ایران سیاست چماق و هویج امریکائی را با فرو کردن هویج در حلق آنها دفع خواهند کرد…و چنانکه قبلا گفته ام این احمقهای فعلی حاکم بر امریکا آبروی امریکا را در جهان برده اند،اینرا من نمی گویم بروید مقالات اهل فکر محافل امریکا را در نیویورک تایمز و رسانه های امریکا مطالعه کنید…ترامپ و احمق های دور و بر او رفتنی هستند و به اهداف خود نخواهند رسید..و البته محتملا بعد از آن حتی ممکن است مورد محاکمه دستگاه های قضائی و دیپلماسی امریکا واقع شوند …

       
  96. سلام بر همگی
    گفته شده که دو شتر بهتر از یک شتر است و سه شتر بهتر از یک و دو شتر است و الخ……و در معنای مخالف این موضوع نیز میگویند وقتی دو شتر بهتر از یک شتر است بر این اساس یک شتر بدتر از دو شتر است و دو شتر بدتر از سه شتر است و سه شتر بدتر از چهار شتر و الخ……این نوع نتیجه گیری تا حدودی درست است البته یا اغماض ولیکن وقتی نوبت به اینگونه استنتاج در بحث عقل و جنون مبرسد موضوع فدری متفاوت میشود یعنی ایا با استفاده از همین روش میتوان گفت دو عاقل بهتر از یک عاقل است و سه عاقل بهتر از دو عاقل و… که بر همین روال و در معنای مخالف ان باید گفت که یک دیوانه بدتر از دو دیوانه است و دو دیوانه بدتر از سه دیوانه و….حال ایتکه نظر غالب انست که یک دیوانه بهتر از دو دیوانه است و دو دیوانه بهار از سه دیوانه و الخ…….
    اما هدف از طرح این مطلب چیست؟؟ در مدتی که من در جمع دوستان سایت نبودم تحقیق جامعی در زمینه ادیان بزرگ انجام دادم تا بفهمم مبنای اساسی توجیهی انها و ماحصل سخن نظریه پردازان ان چیست و ریشه تغذیه فکری انها از کجا اغاز میگردد چگونه حرکت میکند و به کجا می انجامد. باور کنید یا نه پاسخ فقط و فقط همین پارگراف ابتدایی نوشته حاضر من بود ، یعنی اگر شما فحوای سخن سید مرتضای خودمان را با فجوای سخن امام محمد غزالی و نیز فحوای سخنان اسقف ژان پل سارتر و پاپ لویی هشتااد و چهارم و کشیش حمید از کلیسای خانگی و خاخام ابراهام اعظم و جاما برهمنیوست و مفتی اعظم مولوی عبدالجلیل و ابوطاهر جبران پیشوای مسجد گنده(بزرگ) بعلبک و المعتصم بالله موذن مسجد هامبورک در سه قرن پیش از اسلام که در جنگ حنین به بردگی مسلمین در امد و زنش بین سه تن از صحابه به نسبت پسر دو برابر دختر تقسیم گردید و نیز با سخنان شیخ بمپور پیشوای کشمیری سیک های نجس الاصل هندو مسلک وسخنان خواهر فاطیما از صومعه جنوب فرانسه که زیر نظر مستقیم انجمن کشیشان همجنسگرای کودک دوست ، اداره میشود و شدیدترین مقررات حجاب اسلامی برای جلوگیری از انحراف بانوان صومعه پرست و ممانعت از اصطکاک انها با کشیشان تازه کار غیر همجنسگرای کم کودک دوست ، در ان اعمال مبشود و بهمین علت معجزات زیادی انجا اتفاق افتاده که در اخرین مورد در حضور عالیجناب پاپ ژان پل هفتم سه تن از حواریون مسیح از داخل تابلوی اخرین شام مسیح که روی دیوار نصب بوده خارج میشوند و دو نفرشان دست پاپ را بوسیده و به درون تابلو برمیگردند و حواری سوم دست پاپ را گاز گرفته و انگشتر کرانقیمتی که هدیه مسیح به پاپ بوده را از دست پاپ میرباید و فرار میکند ، با سخنان هیثم جمال معمر از دانشگاه الازهر و سخنان موبد موبدان اذرگشنسب بهرام پسر یزدانشاه بهدین که دستش از اتش مقدس تاول تاولی شده و نیز سخنان اخیر موبد موبد موبد موبدان اردشیرشاهیار مینوی اذرامشاسپندانی که در ادریان ابرقوی سفلی و در جمع کودکان ره یافته به جمع راه پویان وصال بازدید کننده از هورالعظیم ، در خصوص ضرورت کشف پنج سنگریزه مقدسی که اشو زرتشت در کودکی با انها یه قل دو قل سپنتانه(مفدس) بازی میکرده ، بیان شده را ، با سخنان سید علی محمد طریقه الاسلام امام جماعت مسجد بلال حبشی شهر بناب در باره عظمت صواب زیارت جای نعل (جای پا) دل دل سید اسبهای همه دوران از زمان ادم و نوح و ابراهیم اسماعیل تا الی یوم الابد و مقام شامخ خر عیسی که در روایات امده و نحوه پارس سگ اصحاب کهف که هر ناشنوایی را در دم درمان میکرده و زمینه های روانشناختی ناهنجاریهای فردی با تامل در سرگذشت غمبار و عبرت انگیز ان دو اهو که امام رضا ضامن انها شد و پس از ازادی به راه خلاف رفته و با یزید بیعت کردند را با سایر سخنان بزرگان ادیان ، مقایسه نمایید به همین نتیجه که در پاراگراف اول امده ، خواهید رسید. شک نکنید

    ———

    درود گرامی
    چه طنز تلخی در این نوشته ی شما نهفته!
    سپاس

    .

     
    • سگ اصحاب کهف که هر ناشنوایی را در دم درمان میکرده
      ……………

      عجیبه که این معجزه ها فقط بیماران را خوب می کنند ولی مثلا یک ساختمان نمی سازند یا باغی را آباد نمی کنند و یا چیزی را که بشود نشانه ایی از آن دید نمی سازند.

       
  97. ایران دوست واقعی

    دخل مردم در سال ١٣۵۵ شمسی

    حقوق یک معلم ساده = ٢۵,۰۰۰ ریال در ماه
    حقوق دبیر (لیسانسه) = ٣۵،۰۰۰ ریال
    حقوق یک پاسبان سوم = ١٨،۰۰۰ ریال
    دریافتی دانشجویان در ماه = ۱۰،۰٠۰ ریال
    دریافتی سرباز وظیفه = ۶،۰۰۰ ریال
    دریافتی افسر وظیفه = ۱۰،۰۰۰ ریال
    ستوان دوم و یکم = ٢٠,٠٠٠ ریال
    سروان = ٢٢,۵٠٠ ریال
    سرگرد = ٢۵,٠٠٠ ریال
    سرهنگ دوم و سرهنگ = ٣٧,۵٠٠ ریال
    سرتیپ و سرلشگر = ۶٠,٠٠٠ ریال
    حداقل دستمزد کارگر = ١٢,٠٠٠ ریال در ماه

    ــــــــــــــــــــــــــــــ

    خرج_مردم در سال ١٣۵۵

    بهداشت و درمان = رایگان
    تحصیل تا پایان مقطع دانشگاه = رایگان
    تغذیه در مدارس کشور = رایگان
    کتاب‌های درسی تا کلاس ششم = رایگان
    ویزیت پزشک عمومی ( دولتی ) = رایگان

    قیمت دلار = ۷۵ ریال
    حداقل اجاره خانه = ۳،۰۰۰ ریال
    بنزین (یک لیتر) = ۱۰ ریال
    گازوئیل (یک لیتر) = ۲.۵ ریال
    شیر گاو (یک لیتر) = ۲۰ ریال
    پنیر تبریز (یک کیلو) = ۷۰ ریال
    برنج شمال (یک کیلو) = ۳۲ ریال
    گوجه فرنگی (یک کیلو) = ۱۰ ریال
    سیب زمینی (یک کیلو) = ۱۵ ریال
    بلیت اتوبوس واحد = ۲ ریال
    گوشت گاو (یک کیلو) = ۲۳۰ ریال
    قبر در بهشت زهرا = ۷۵۰۰ ریال
    نان سنگگ = ۱۰ ریال
    نان بربری = ۱۰ ریال
    نان تافتون = ۵ ریال
    نان لواش = ۲ ریال

    واقعیت‌های اقتصادی ایران در سال ١٣٩٧ نشان میدهد که امروز بخش زیادی از مردم در تأمین هزینه‌های اساسی زندگی خود با مشکلات بسیاری و این مسأله تا حدی‌ست که حتی ٢ یا ٣ شیفت کار کردن هم کفاف هزینه‌ها را نمیدهد ، از هزینه‌های خوراک و پوشاک گرفته تا هزینه‌های اجاره خانه و تحصیل و هزار کوفت دیگر … بر اساس آمارهای رسمی در ١٢ سال اخیر میزان هزینه در خانوارهای ایرانی بیش از درآمد بوده است

    مردم انقلاب کردند تا دنیایشان جهنم شود؟

     
    • کجا بودی تا حالا ؟ خوب کردی وانت کود کشیت را تعمیر کردی ایراندوست واقعی جون ! اما بدون که دیگه دکون عمو نوریزاد اون دکون قبلی نیست ها ! دست زیاد شده و کود فراوان تا دلت بخاد ! رقابت خیلی سخت شده و باید بگردی دنبال کود های هیجان انگیز تا توجه کودخرها رو جلب کنی , اینی که اینجا گذاشته ای به درد نمیخوره و تکراریه و از بو افتاده !

       
      • سید … خودت بهتر میدانی که اگر در زمان حیات خدیجه کمترین خطای آشکاری میکرد چه بلایی سرش میامد !! تهش نرو که داره ….

         
      • ببجشش ، ناشناس بودی و ندیده بودت که تو را سوار وانتش کنه تا خیال همه راحت بشه …
        ناشناس حسابی ،مگر اینها واقعیت نداره که تو ناراحت میشی ؟ یک سر برو و روزنامه های ان زمان را بخوان و ببین قیمتها چگونه بوده .

         
  98. محمد نوری زاد

    امروز صبح 98/2/23 در کانال تلگرامی ام منتشر کردم

    من از تو متنفرم

    بقلم: محمد نوری زاد:

    یک مجتهد حوزوی که سخت طرفدار نظام است و سخت موافق کشتار سال 67 ، و در سایت من (nurizad.info) عین جمهوری اسلامی عبوس و تند است و توهین های گنده ای بار من و دیگر معترضان و منتقدان می کند و من همه ی نوشته هایش را بی کم و کاست منتشر می کنم، بارها برای من نوشته است: من از شما – نوری زاد – که سابقاً انقلابی و جهادی بودی و اکنون ضدانقلاب شده ای و با سخنان و نوشته های تند و پوک و نادرست و خزعبل و مفت و بی پایه ات به مملکت خیانت می کنی سخت متنفرم. امروز صبح در پاسخ به یکی از اینجور نوشته هایش نوشتم:

    درود استاد گرامی
    باور کنید هیچ تندروی و تند گویی در کار من نیست. چرا؟ می گویمتان. برای مردمانی که با نشستن کنار آمده اند، ایستاده بودن، تندروی ست. برای آنانی که به آهسته رفتن خو کرده اند، معمولی رفتن، تندروی ست. برای آنانی که به سکوتی قبرستانی وادار شده اند و در همین سکوت چیزی به اسم زندگی را مزه مزه می کنند، اعتراض کردن، تندروی ست. برای آنانی که به خورده شدنِ پاره های تن شان “عادت” کرده اند، فریاد کشیدن، تندروی ست.

    و نوشتم: به من پاسخ بدهید: انتظار این که ملاهای کشور، چه رهبرش چه آیت اللهش چه امام جمعه اش چه نماینده ی فلانش و چه فلان طلبه اش، و چه سرداران و حواریون و اهالی بیت رهبری، بازای مسئولیتی که دارند پاسخگو باشند، تندروی ست؟ بیانِ این که ملایانی چون خلخالی و امام خمینی و احمد خمینی و حضرت خامنه ای و شیخ مصطفی پورمحمدی و سید ابراهیم رییسی و رازینی و فلاحیان و حسینیان، بخاطر آدمکشی هایشان (بقول جناب منتظری) اسمشان در امتداد جنایتکاران رقم خواهد خورد آیا تند روی ست؟ این که من می گویم: ملایان را چه به مملکت داری، تندروی ست؟ ملایان را چه به سانتریفیوژ، تندروی ست؟

    و ادامه دادم: اگر تنفری در کار باشد، باید از جانب مردمی باشد که در این سالها، اسیر مفتخواران و لقمه داران و هیولاهایی شده اند که می برند و می خورند و می کشند و ضایعه بجای می نهند و به احدی نیز پاسخگو نیستند. باور کنید اینها اسمش تندروی نیست بل صراحت بیان است. صراحت بیان در فضایی که دیگران، یک سخن آشکار را – بنا به هر دلیلی – در زرورق “ببخشید، دور از جان شما، با شما نیستم، به شما بر نخورد” می پیچیند.

    و نوشتم: همین کلمات تند اما آشکار من اگر داخل زرورقِ فدایت شوم تابانده می شدند، ای بسا برای شما که از دیگران جز نرمی و اطاعت و چاکری نمی خواهید، قابل هضم تر می بودند. آیا این درست است که من بخاطر سخن درست اما صریحم در مدار نفرت شما واقع شوم و شمایان بخاطر صراحتِ روفتنِ لقمه های مفت و آدمکشی ها و دزدی ها و پاسخگو نبودن ها و ضایعه های ویرانگرتان در مدار مقبولیت قرار بگیرید؟

    با احترام

    ارتباط با من:
    @NoorizadMohammad1331
    @MohammadNoorizad
    http://www.instagram.com/mnourizad

     
    • نوریزاد گرامییکی از مهمترین دلایل اینکه مردم شما را دوست دارند تنفر همین اراذل و اوباش از شماست! شما خدایی را به نقد و گرفته اید و برملا کرده اید که این حرامیان مفتخور خلق کرده اند برای رونق دکان مفتخوری شان و چاپیدن مردم.شما نان این مفتخوران و منبع درآمد آنها را برملا کرده و نشانه گرفته اید.شما این لقمه های دزدی و غارتگری و را در حلقوم این اراذل و اوباش بمردم می نمایانید.خب چه انتظاری دارید؟ هر چه تنفر این حرامیان از شما بیشتر شود میزان محبوبیت شما در بین غارت شده گان بیشتر خواهد شد.

       
    • بی جهت دنبال علت نگردد، چون طبق قران عمل کرده و میکنند ! مگر خودتان (چون من هنوز دنیا نیامده بودم) حکومت اسلامی را انتخاب نکردید ؟ ما را هم بیچاره کردید! شما یک کار اشتباهی را که حکومت های دینی میکنند نمیتوانی پیدا کنی که در کتاب مقدسش نیامده باشد .

       
  99. تاریخ فراموش نشده

    استاد گرامی با درود
    سید این نرخ دلار را در 50 سال گذشته ببین و برایش یک مالی کشی کن . چون دخترم که دانشجو است ازش پرسید چگونه ممکن است که قیمت دلار حتی پایین هم امده و…
    حتمن راهنمایی کن که بتوانم قانعش کنم . پیشاپیش ازت تشکر میکنم

     
    • منتظر جواب نمان ، سید فعلا مشغول نوشتن خاطرات اعلم که اکبر گنجی برایش میفرستد است و میخواهد گذشته را جهنم و حکومت اسلامی را بهشت نشان دهد ، در حالی است که منی که در حکومت عدل و در بهشت در سال 1367بدنیا امده ام میخواهم که کاش در حکومت جهنمی بدنیا امده بودم .

       
  100. یادداشتهای اسدالله علم (پهلوی شناسی و عبرت)
    ———————————————————

    عَلَم: من با افتخار به یک دیکتاتور قویّ خدمت و نوکری می کنم که نفعش هزاران برابر ضرری است که ممکن است بزند و مخالفان را برای مملکت تنبیه شدید می کند!

    ✍️ اسدالله علم

    ««من به او[سفیر آمریکا در ایران] گفتم که در یک مهمانی سفیر واتیکان که چند نفر از سفرای دیگر هم بودند، من گفتم که شما خیال نکنید من در تاریکی می رقصم! من می دانم که خدمتگذار یک دیکتاتور قوی هستم! ولی می دانم که نفع این دیکتاتور هزاران برابر ضرری است که به کشور ممکن است بزند!

    به علاوه می دانم که….یک بشر خیرخواه است…خوی دیکتاتوری ندارد! و مردم را دوست دارد. اگر اقدام شدید یا تنبیه می کند به خاطر مملکت است نه خود او!

    به علاوه به من، نوکر خود، اجازه گفت و گو و مباحثه می دهد![به این دلیل است] که من با عِلم به یک محیط دیکتاتوری، با سر بلندی خدمت می کنم!»

    (خاطرات علم، جلد سوم، ص ۸۸. ۲۲ خرداد ۱۳۵۲).

    —–
    پی نوشت:ناقلایی بوده این عَلَم! با اینکه فرق دموکراسی و دیکتاتوری رو خوب می فهمیده و در خفاء با اربابش کل کل هم می کرده،اما خوب بحکم غلامی،تئوریزه کردن دیکتاتوری جقّه همایونی رو هم خوب بلد بوده!

     
    • .
      رضاشاه معتقد

      بود روحانیون
      باعث عقب افتادگی ایران
      در تمامی عرصه‌های سیاسی،
      اقتصادی و فرهنگی شده اند.

      با دستور وی
      لباس روحانیت محدود شد،
      نوع پوشش مردان تغییرکرد،
      صیغه و چند همسری ممنوع شد.

      رضا شاه بعد از 1400 سال
      اولین حاکم ایران بود که
      حرم سرا نداشت
      و در اولین روز سلطنتش
      حرم سرای بزرگ قاجاری را
      با ده ها زن و دختر تعطیل کرد

      #روحت_شاد_رضاشاه

       
      • ولی اینطوری که در بیوگرافی او نوشته شده، یکی از چند زن رضا خان میرپنج زنی صیغه ای بوده! (این در متن خاطرات منسوب به تاج الملوک همسر رضا شاه درج شده) نمی گویم زن صیغه ای گرفتن کار بد یا حرامی است،بحثم این است که رضا خان چطور صیغه (ازدواج موقّت در اسلام) را ممنوع کرده در حالیکه خود او عامل به آن بوده،و ضمنا این مطلب در قوانین زمان او دیده نشده است؟!

        البته در مورد حرمسرا نداشتن رضا شاه بنظر می رسد ادعای درستی است و من تاکنون چیزی در این مورد ندیده ام،ولی ظاهرا رضا شاه 4 همسر داشته است…حال پشت صحنه او چه بوده؟ نمیدانم چون ظاهرا اسد الله علمی نداشته که همه جزئیات زندگی او را بیان کند،اما خوب خلف صالحش! یک بدشانسی بزرگی داشته و آن اینکه فکر نمی کرده یار غار خانم بیارش همه جزئیات ده ساله خلوت ها با او را یادداشت و آنرا در سوئیس نگهداری کند!

        در هر حال شما سندی بر مطالبی که افاضه فرمودی داری ناشناس؟

         
  101. یادداشتهای اسدالله علم (پهلوی شناسی و عبرت)
    ——————————————————–

    ✍️ اسدالله علم

    عَلَم: مردم نیازمند آزادی نیستند، چون انقلاب شاه و ملت همه چیز به آنها داده است! با آزادی های اروپایی نمی شود در شرق حکومت کرد!

    «مخبر دیلی تلگراف سئوال کرد که چرا به مردم آزادی بیان و قلم نمی دهید؟

    من جواب دادم: وقتی مردم آن چه خواسته اند به دست بیاورند به دست آورده اند(در نتیجه انقلاب شاه و ملت!)، دیگر چه می خواهند بگویند؟!

    اما به طوری از این جواب خودم خجل بودم که حدی نداشت! مثل جواب کشورهای کمونیستی بود! ولی چیز دیگری نمی توانستم بگویم!

    البته خودم عقیده ام این است که با آن نوع آزادیهای سیستم اروپا کار ما و کشورهای شرقی به سامان نمی رسد و این مطلب را همه جا گفته و می گویم! منتها در استدلال انسان گیر می کند!»

    (خاطرات علم، جلد سوم، ص ۱۰۱. ۴ تیر ۱۳۵۲).

    ===

    پی نوشت: بنظر می رسد این اسدالله علم با اینکه از زمان خودش جلو بوده و بر خلاف اربابش بوئی از دموکراسی بمشامش خورده بوده،اما خوب بهرحال در ظرف و ظروف خانم بیاری و خانم ببری بالاخره غلام شاهنشاه بوده و چاره ای جز ریاکاری -اینطور که خود اعتراف می کند-نداشته!

    ساسانم بدو بیا بابا! برای محاکمه شدن نه! برای خواندن این اعترافات غلام جقّه همایونی!

     
    • جناب سيد مرتضي
      چاپ روزانه خاطرات اسدالله علم از جانب شما يعني حرفي براي گفتن نداريد
      طوفاني كه از مقابل به شما ميوزد با اين فوت كردن جبران نميشود برادر .

       
      • من بنابر سلیقه و اجازه مدیر این سایت روزی دو مورد از خاطرات را ارسال می کنم و مازاد بر آن دهها مورد مطلب بقلم خودم در مقام گفتگو و بحث در مورد نظرات مدیر این سایت و دیگران می نویسم،چطور شما اینهمه مطالب نوشته خوذ مرا نمی بینی یا خود را به نابینائی می زنی و فقط موارد خاطرات علم را می بینی؟!
        فکر نمی کنی که این ناشی از عینک شاه دوستی و تعصب به شاهی است که بچشم زده ای؟!
        واقعا شما شاهیست ها نگران چه هستید؟! اینکه جقّه همایونی از قداست بیفتد؟! نگران نباشید این جقّه سالهاست که به زباله دانی تاریخ فرستاده شده!

         
  102. نامزد ریاست جمهوری ۲۰۲۰ آمریکا: دولت آمریکا همیشه در سوریه از القاعده حمایت کرده و می کند!

    تولسی گیبرد، عضو مجلس نمایندگان آمریکا و نامزد انتخابات ریاست جمهوری ۲۰۲۰ این کشور، گفت:«ما در حال مسلح کردن نیروهایی هستیم که تحت فرماندهی القاعده برای سرنگونی دولت سوریه فعالیت می کنند. ما مستقیم و غیر مستقیم مشغول حمایت از القاعده بوده ایم، همان گروهی که در ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱ به آمریکا حمله کرد و ما ظاهراً با آنها می جنگیم تا آنها را شکست دهیم!»

    https://theintercept.com/2019/05/09/watch-interview-with-democratic-congresswoman-and-2020-presidential-candidate-tulsi-gabbard/

     
  103. نوریزاد عزیز ، برادربزرگوارم درود بر تو
    انشتاین میگوید جهان جای پستی است ، نه از آن جهت که سر می برند و ظلم می کنند بل از آن جهت که آدمیان سر بریدن و ظلم ها را می بینند و دم برنمی آورند .
    نوریزاد گرامی ، من همیشه دلنوشته های شما را با کمال اشتیاق می خوانم و هر بار گریه ام می گیرد . دست خودم نیست ، دلم برایتان میسوزد . دلهره دارم که در این آشفته بازاراسلامی آسیبی به شما برسانند . تمنا دارم به من بگویید که چه کار می توانم برایتان انجام دهم . نیاز اگر به پول داشتید بگوئید تا برایتان بفرستم ! به دلم آمده که اموالتان را پس می دهند و ممنوعیت سفر به خارج را از پیش پایتان برمی دارند . اگر چنین شد و به خارج آمدید قدم خودت و خانواده ات روی چشمان من و همسر و فرزندانم .
    محمد مستوفی – آلمان – فرانکفورت

     
  104. سرور گرامی جناب آقای نوریزاد
    با سلام و احترام، بنده از علاقمندان سایت و خوانندگان متون حضرتعالی هستم . سئوالی که یکی از دوستان از شما در ارتباط با ازدواج حضرت رسول با عایشه نموده بودند را بنده بطور منطقی و تعقلی پاسخگو هستم. 1- همان‌طور که تاریخ جهان گویای آن است بجز چهار فرزند دختر از همسر اول آن حضرت که همگی پیش از بعثت بدنیا آمده بودند هیچ فرزندی از هیچ‌یک از سایر همسران که پس از بعثت با آنان ازدواج نموده بودند بجز فرزند پسر بنام ابراهیم از ماریه که در اوان کودکی از دنیا رفته بود نداشته است. این امر بیانگر آن است که آن حضرت هیچ‌گونه روابط زناشویی با سایر همسران پس از بعثت نداشته‌اند در غیر اینصورت می‌بایست فرزندان بی‌شماری از آنان متولد شده باشند زیرا آن حضرت در مقام نبوت و پیامبری نیازی به این امر نداشته‌اند همان‌گونه که حضرت عیسی نیاز نداشته و ازدواج ننموده بودند. در نتیجه آنچه از ازدواج وی با زنان متعدد بوقوع پیوسته توسعه موقعیت اجتماعی دین نوپای اسلام بود نه آنچه را کج اندیشان نقطه ضعف وی تلقی نموده‌اند. 2-زنان مزدوج با حضرت رسول در قبل از ازدواج در شرایط عادی اجتمای بوده اند ولی پس از ازدواج در موقعیت اجتماعی جدید و ویژه ای قرار گرفته اند و آن ازدواج با حضرت رسول یا از لحاظ هرم اجتماعی بالاترین فرد گروه بوده است ( امر اعتقادی در زمان حیات و رحلت ) و بنابرین با ازدواج همسران آن حضرت پس از رحلت، آنان در شرایط عادی اجتماعی قرار میگرفتند و در نتیجه موقعیت ویژه اجتماعی حضرت رسول تقلیل میافت و بالطبع موقعیت اجتماعی دین اسلام تقلیل میگردید و توسعه این امر موجبات لطمات جبران ناپذیری به دین اسلام و پیروان آن میگردید 3- ما متاسفانه در برهه ای از زمان قرار گرفته ایم که همه باورها و ارزشهای صحیح را به تمسخر و بازیچه گرفته ایم و حالا چی را بجای آنها بگذاریم من نمیدانم ولی باید توجه نماییم که اگر طرفدار نقد باشیم نقد علمی و مستند را پیروی نماییم. پیروز و موفق باشید

    در ادامه امر مسلّم آن است که یک پیامبر وقتی محبوبیت خود را در بین پیروان در همه دوران ( حیات و ممات ) حفظ و تداوم مینماید که شخصیت کاریزمایی وی حفظ و مصون نگه داشته شود و کوچکترین خدشه در آن سبب از بین رفتن قداست کاریزمایی وی میگردد. این امر در هر برهه ای از زمان و بر هر شخصیت کاریزمایی قابل انطباق است . نمونه بارز آن را صرفنظر از هر تحلیل سیاسی میتوان در شخصیت کاریزمایی رهبر پیشین ایران در نزد پیروان بخصوص و عوام وی جستجو کرد. حال فرض کنیم همسر ایشان پس از مرگ ایشان با کسی ازدواج میکرد آیا بنظر شما اعتبار و قداست رهبر پیشین در نزد پیروان و طرفداران وی خدشه دار و تنزل نمیگردید؟ حال مصداق این امر برای پیامبری که برای همه دوران تاریخ حال و آینده است و تمام جزییات زندگی وی و خانواده و تبارش توسط دوستدار و غیره رصد میشود بوضوح قابل بیان است.

     
    • جناب نجار زاده،من با کلیت نوشته شما موافقم و قبلا نیز بارها این نکات را در این سایت خطاب به منکران دین اسلام و کسانی که بجای مطالعه دقیق در بنیادهای اصلی دین،از باب بهانه جوئی یا گاه برای آزار مسلمانان گرونده به اسلام،به بحث های مربوط به حریم خانوادگی و خصوصی پیامبر اسلام می پردازند،نوشته ام و سخنان بزرگانی از علمای اسلام مثل مرحوم علامه طباطبائی را در این سایت نقل یا توضیح داده ام،بنابر این به اصل نوشته شما امتیاز مثبت دادم،چیزی که هست فقط یک ایراد کوچکی در نوشته شما هست و آن اینکه شما بضرس قاطع در مورد ازدواج های پیامبر بعد از وفات حضرت خدیجه،حکم قطعی کرده اید به اینکه چون پیامبر از غیر خدیجه و ماریه قبطیه صاحب فرزندی نشدند،بنابر این حتما ایشان با زنانی که بعد از وفات خدیجه ازدواج کرده اند عمل طبیعی زناشوئی را نداشته اند.
      این فرمایش شما بود و بنظرم حکم قطعی به چنین چیزی درست نیست زیرا :

      اولا: طبیعت همسری با یک زن جدید،زناشوئی و همبستری با اوست و در اسلام در مدت معین خاصی اساسا عمل زناشوئی با همسر یک امر واجب شرعی است و از حقوق همسر قانونی و شرعی است مگر اینکه خود زن از این حق خود صرف نظر کند،بنابر طبیعت ازدواج و نکاح و زناشوئی با یک یا چند زن،وقوع عمل زناشوئی با اوست.

      ثانیا:عمل زناشوئی لزوما منتج به پیدایش و تولد فرزند نمی شود،یعنی همینطور که شما احتمال دادید ممکن است عمل زناشوئی بتوافق طرفین واقع نشود یا بسیار کم واقع شود اما در فرض وقوع آن امکان عزل و خودداری از انعقاد نطفه وجود دارد،و ببیان دیگر هیچ استلزامی بین فرزند دار نشدن و عدم وقوع عمل زناشوئی وجود ندارد یعنی ممکن است عمل زناشوئی باشد لکن با توافق زن و مرد،از بوجود آمدن فرزند جلوگیری شود.روی همین جهت هم برخی از دشمنان اسلام و اراذلی که دنبال تهمت و تحقیر پیامبرند خواسته اند بگویند اینکه پیامبر مثلا با یازده زن ازدواج کرد ولی از آنها همسر دار نشد،بنابر این وجود مبارک پیامبر اسلام عقیم بوده اند،و بنده همیشه در پاسخ اینگونه دشمنان پیامبر و اراذل عرض کرده ام ما اگر فرض کنیم عدم فرزند دار شدن پیامبر بعد از خدیجه و ماریه،ناشی از عارض شدن عُقم بر ایشان بوده باشد که فی نفسه امر طبیعی محتملی است،لکن پیامبر اسلام قبل از ازدواج با عائشه و زنان دیگر قطعا عقیم نبوده اند برای اینکه بهترین دلیل بر امکان یک شی وقوع آن است،یعنی وقتی پیامبر با خدیجه سلام الله علیها ازدواج می کنند اگر فرض کنیم دختران دیگر ایشان از شوهران قبلی خدیجه بوده باشند لکن بقطع و قدر مسلّم تاریخی،وجود مطهر فاطمه علیها سلام بعد از ازدواج ایشان با خدیجه بوده است،بنابر این قبل از وفات خدیجه و وقوع ازدواج های دیگر پیامبر ایشان قطعا عقیم نبوده اند،بدلیل ولادت فاطمه در تاریخ و سیره قطعی اسلامی،و بدلیل تولد ابراهیم از ماریه که البته در کودکی به بیماری از دنیا رفته است.بنابر این پیامبر بدلیل وقوع این ولادت ها قطعا عقیم نبوده اند.در عین حال ما فرض می کنیم اصلا ایشان بعد از وفات خدیجه،مثلا در اثر عارضه ای عقیم بوده اند،بسیار خوب فرض کنید اینطور بوده باشد،اما مساله عقم و عقیم بودن ربطی به ماموریت الهی یک پیامبر ندارد،علاوه بر اینکه چنانکه اشاره کردم امکان اینکه زن و مرد با هم باشند و در عین حال از انعقاد نطفه خودداری کنند از قدیم هم وجود داشته است.پس عدم ولادت فرزند از دیگر همسران پیامبر بعد از خدیجه نه لزوما دلالتی بر عقم و عقیم بودن آنحضرت دارد و نه می توان -اینطور که شما بجزم گفتید- حکم کرد که پیامبر با ده یا یازده زن ازدواج کرد ولی عمل زناشوئی با آنان انجام نداد چون چنین چیزی گرچه محال ذاتی نیست ولی امکان وقوعی ندارد یعنی امری خلاف عادت طبیعی انسانی است.
      ممنون از نوشته خوب شما

       
    • جناب نجار زاده محمد عقیم بوده و هیچ فرزندی از هیچ زنی نداشته. نمونه افرادی مثل محمد بن عبدالله آقا محمدخان قاجار خودمان بود!حضرتش شخصی بشدت ///////////////////// بوده ولی عقیم.در سوره کوثر در قرآن هم این موضوع بصراحت آورده شده.من بارها در این سایت نوشته ام و دلایلم را هم گفته ام.شما مسلمین بجای دروغ و توجیه خرد خود را بکار گیرید و خود را بیش از این رسوا نکنید!

       
    • خدا به شما دو تا عقل بده حضرت رفته زن پسر خوانده را از دستش درآورده که شبها در نوبت آن خانم بره بدون تماس جنسی فقط بغلش بخوابه در حالیکه اون خانم داشته زندگی طبیعی اش رو با شوهرش میکرده و زنها ی حضرت مدام دعوا داشتن که نوبتشون رعایت بشه که حضرت بیان در خونشون بخوابن وعدالت هم بین شون رعایت می شده بعد این وسط ماریه چون کنیز بوده و جای درستی نداشته مورد نوازش بیشتر بوده که بچه دار هم شده و بچه اش هم بیمار شده و فوت شده و حضرت با آنهمه معجز تلاشی در جهت زنده ماندن بچه خودش نکرده و حتی شفیع این همه آدم شده جز زن و بچه خودش ،خدا وکیلی استدلال شما دو نفر بر میگرده به عهد پارینه سنگی اصلا شماها بنظر نمی آد که در قرن ۲۱ زندگی می کنید

       
  105. محمد دهقان

    درود فراوان بر شما ا میدوارم خوب باشید وخوبتر ازدیروز.من فارغ التحصیل رشته مهندسی نفت هستم وسه ساله که بیکارم خواهشا شما اشنا ندارین کاری واسه من جورکنه تا ازبیکاری دربیام؟لطفا.من طرفدار راه شما هستم وامیدوارم همیشه در راهتون پاینده باشید همچوسرو.شب عالیتون بخیرر

     
  106. دهقان فداکار

    درود برآقای نوری‌زاد، من این پیغام را در برگ آقای زیبا کلام هم پست کردم ولی‌ چون دسترسی به برگ شما ندارم لذا بصورت پیغام برایتان میفرستم تا شاید شما بتوانید آن را در اختیار بیت رهبر معظم قرار دهید،،،چون در خبر‌ها خواندم که رهبر معظم جهان شدیدا به هراس افتاده که جوانها با انجام ازدواج‌ سفید‌شان نسل آیندهٔ ایران را حرام زده خواهند کرد،،،من هم خواستم بگم که مداح علی‌ بداند ملت ایران ایشان را حتی به مداحی هم انتخاب نکرده چه برسد رهبری مملکت، پس شما در مورد آیندهٔ کشور ما حرف نزن،،،ما جوانها از ازدواج‌ چندش آور موقت شما متنفریم، شما حرام زاده‌ها ازدواج سفید جوانان ما را در دفتر خانه‌های کثیف و مرکز فساد تان به ازدواج حلال در زعم خودتان تبدیل می‌کنید تا از این راه کثیف زندگی‌ آنچنانی داشته باشید،،،، کشورها ی مورد معا ملهٔ شما فاسد ین، همگی‌ از ازدواج‌ سفید بوجود آمدند پس چرا زیر پایشان فرش قرمز پهن می‌کنید و با دستمال‌های زرین ,تر و خشکشان می‌کنید،،،، جوانهای ما قرن بیست و یکمی هستند و میخواهند مثل بقیهٔ دنیا ازدواج سفید بکنند تا نسل آینده را حرام زده تشکیل بدهد،،،، پس بهتر است که شما نجاست ها، این حرام زاده‌ها را به حال خود رها کنید و گورتان را ببرید به جایی که حلال زاده هستند. با سپاس آقای نوری‌زاد

     
  107. salam .koodaki ma ba che chizaye gozasht.yekish barname jahad sazandegi bood,ke shoma mojri barname jahad sazandegi boodin.vali bar akse mojrihaye digar(mesle mojri barname sepah va…)sedatoon por az aramesh bood.akharin bari ke sedatoon roo shenidam ,baname medal haye shekaste bood.,ke ghabl az soghoote sadam pakhsh mishod. kheyli gollliiiiin!!!!!!!!!!! kheyli mardin!!!aks zamani ke mojri barname jahad boodin ham bezarin, midoonam kheyli ha ba didane oon aks miran sale65,…..
    chearameshi too seda va negahetoon bood va hanoozam hast age telefon tamas darin lotf konin mikham 2,3 daghighe ham ba shoma sohbat konam, merci montazeram

     
  108. چند سال پیش فیلمی از بهروز وثوقی دیدم (داش اکل)در یک سکانس فیلم داش اکل که نقش لوطی رو داشت با رقاصه هم دم میشه رقاصه به داش اکل می گه به پیرهن تنت حسودیم میشه( البته از حسودیهای خوب)درست حرفشو حس نکردیم اما الان که به اقای نوریزاد فکر میکنم میبینم اکثر ماها نقش رقاصه رو داریم می زنند و ما میرقصیم آقای نوریزاد به پیراهن تنت حسودیم میشه.آقای نوریزاد من سواد درسی زیادی ندارم ولی از دور تمام کارهای شما و زیر نظر دارم موفق باشید.

     
  109. [ شفیعی

    5:15 ق.ظ / می 12, 2019

    سلام و درود
    به جناب آنارشیست گرامی 

    …..جمعی دیگر که ظاهراً باستانگرا و نژاد پرستند نیز، بدون آنکه بدانند که چه نژاد پست و بد گوهری را میپرستند و…]

    آقای شفیعی اگر متن فوق را در ترکیه و یا عربستان علیه به قول خودت تورک ها و یا عرب ها می نوشتی ، جسدت را مثل قاشقچی در اسید حل کرده و در توالت می ریختند .
    اینرا که بسیاری از مخالفین فعلی چقدر واقعا غیر نژاد پرست !و ایران دوست ! هستند و بکش بکشی و جوی خونی که بعد از جمهوری اسلامی توسط این کوته نگران متعصب ضد ایرانی بوجود می اید را می توان بخوبی از گوشه ای از دم خروس بیرون زده از زیر پیراهن این فعلا هیچکاره های سیاه بین نق نقو ضد فارس فهمید

     
    • سلام و درود

      دوست عزیز راستش نفهمیدم چه چیزی در نوشته ام مرا مستحق کشتن و حل کردن در اسید میکند و فکر میکنی مشخصاً چه اشخاصی و از کدام قوم بیشتر احساس توهین میکنند و حاضرند مرا بکشند و در اسید حل کنند ؟ دوست محترم بگواهی تاریخ عمومی و اجتماعی ایران، ایرانیان در بعضی دوره ها که کشور مورد حمله و هجمه بیگانگان قرار گرفت طوری از ایران دفاع نکردند که امروز مایه مباهات باشد. در اینکه نژاد ایرانی بعضی، خو و خصال و ویژگیهای خوب و منحصر به خویشی دارد شکی نیست، اما در مورد دفاع جانانه از کیان کشور در هنگام حمله اسکندر مقدونی و اعراب مسلمان و مغولها و تیمور لنگ که کل کشورمان تصرف شد و حمله تورکان عثمانی که بخش بزرگی از کوردستان و کربلا و نجف را از ایران منتزع کردند د، سپس حمله اشرف افغان و محمود افغان که اساساً بجای پادشاهان فرزند کش و برادر کش و پدر کورکن صفوی، و پس از قتل عام بازماندگان خانواده سلطنتی بر تخت پادشاهی ایران تکیه زده و تاج پادشاهی را بر سر گذاشتند و سپس در جریان جنگ با روسیه و شکست فاجعه بار ارتش ایران از روسیه تزاری و تحمیل و تحمل عهدنامه های گلستان و ترکمانچای که منجر به جداشدن 17 شهر و صدها شهرک و بخش و قصبه و هزاراران روستا، از جمله تاجیکستان و ارمنستان و قفقاز و گرجستان و جمهوری فعلی آذربایجان، توسط روسیه تزاری و اشغال ایران در هر دو جنگ جهانی اول و دوم که با مصادره سیلوها توسط اشغالگران، ارزاق عمومی بحدی گران شد که در جنگ جهانی اول قریب نیمی از جمعیت ایران از گرسنگی مردند که در تاریخ به هلوکاست ایرانی معروف است و هنوز هم از بیم شاکی شدن و ادعای خسارت کردن ایران، اسناد و مدارک کافی از آن منتشر نشده است و در جنگ جهانی دوم که باز هم چند سال متوالی کشورمان توسط متفقین اشغال شد و توده مردم عادی آنهمه مصیبت کشیدند، ایرانیان بخوبی و به شکل افتخار آمیزی از کشور دفاع نکردند که بشود مثلا با مقاومت ژاپنیها یا روسها یا انگلیسی و فرانسوی و آلمانیها و تورکیه و فنلاند و یوگسلاوی سابق مقایسه اش کرد! ما در این زمینه دارای نقطه ضعف بسیار بزرگ و فوق العاده بد و ننگینی هستیم. بهتر است، با تعریفهای مبالغه آمیز و تحریف تاریخ بخودمان دروغ نگوییم و دچار خود فریبی نشویم و ضمن آنکه معایب و کاستیهای خود را برسمیت بشناسیم، جهت رفع آنها بکوشیم و این ننگ و سستی در دفاع از ایران عزیز را، بویژه که هم اینک کشور در معرض خطر و دخالت مسلحانه بیگانگانی از آن سر دنیا قرار گرفته، از کارنامه و سابقه و روح و روان خود بزداییم .

      هر که نقص خویش را دید و شناخت
      اندر استکمال خود ده اسبه تاخت.

       
    • ناشناس گرامیاین از این دکتر زالوانی که صاف زل میزنه تو چشمت و میگه من دیدم یارو دستش رو از بدن جدا کرد و دوباره چسبوند چه داری! عارف خالی بند و درویش بی چاک و دهان و ظبیب فحاش و مخترع دروغگو و رمان نویس چرت و پرت گوی و دغلکار امبرحسین مبزرایی ساز!!! که صدها بار توی این سایت به اجدادش فحش داده و به زبان فارسی فحاشی کرده و گفته از اینکه فارسی حرف میزنه عارش میاد و زبان فارسی را بامدفوع اسب مقایسه کردهو به اجدادش صفت بی غیری ناموس داده!!!
      شجاعت خودش در ان حد است که وقتی ناخواسته اسم واقعی خودش رو لو داد از ترس روزی سه بار ته کفش سیدمرتضی را لیس میزد. حالا با این درجه از شجاعت داره به اجداد همه ایرانیان توهین میکنه که ترسو بودند و مثل خودش!!! شجاع نبوده اند.
      تف به غیرت نداشته بعضی ها ، تف ، تف

      ———-

      درود گرامی
      من متعمدانه این نوشته ی شما را کامل منتشر کردم.
      پرسش این که: نمی شد ملایم تر بنویسید؟
      حتما می شد
      کمی آرام تر
      تجسم کنید همین نوشته را دارید در مقابل جناب شفیعی می خوانید.
      می توانید؟
      شاید بتوانید. اما نمی شد کمی نرم تر و هضم شدنی تر بنویسید؟
      سپاس

      .

       
      • ناشناس عزیز اگه آب یخ دیگه اثر نداره رو خود یخ بشین سوزشت کم میشه.

        ———

        دوست گرامی درود
        نقد کنید بجای کنایه ها و طعنه های آزار دهنده
        سپاس

        .

         
      • مرتیکه عوضی تو با شفیعی مشکل داری چرا پای منو وسط میکشی بار آخرت باشه که از این ///خوریا میکنی اگه خارش داری اینجا چیزی گیرت نمیاد هر چه مث سگ بی محلت میکنم پر روتر میشی .اگه خودت خیلی شجایی چرا ناشناس مینویسی ؟
        ابنه ای پست فطرت خیلی پست و بیشرفی که به دیگران تهمت میزنی .

         
    • جناب ناشناس – به خاطر خدا کمی رشد کنید . این کامنت شما نشانه همان بی منطقی افرادی مانند شما که دم خروس نژاد پرستی تان از زیر لباس تان بیرون زده. اگر چنین چیزی که در مورد ترکیه و عربستان میگویید واقعیت داشته باشد آنها هم مانند شمایند و در کشور های پیشرفته که برای جان انسانها ارزش قائلند آنها را تحت نظر میگیرند که به مردم آسیبی نزنند. به شما چه مربوط است که ایشان دوست دارند نژاد مشعشع ایرانی را نقد کنند یا نه. ایشان هم مانند شما ایرانی است پس اگر نتیجه بدی هم بگیرند به خودشان هم برمیگردد.

      دموکراسی که قرار است از طرف مخالفانی چون شما بیاید آشکار است که چگونه دموکراسی خواهد بود.
      این کار شما درست مانند کار همین مسلمانان است – زور گویی – و نه چیز دیگر.

       
  110. درود جناب نوريزاد
    من زندگيم رو به شما مديونم
    خيلى مردى
    ميشه ١ شماره تلفن داشته باشم ازتون ؟

    من عمرى ضد شما مطلب ميگذاشتم و بارها به شما فحاشى كردم اما با اين حال شما بزرگی کردی و دست مادرم را بوسيديد و در روزهای سختی که من زندان بودم خانواده مرا تنهايش نگذاشتيد. در حقیقت این شما بودید که با اعتراض های خودتان و همراهی با خانواده من، من را از بند ٢ الف ازاد كرديد
    به شما ميدیونم عزيز. نگذار اين عذاب وجدان تا اخر عمر آتشم بزند. اجازه بده صدايت را بشنوم و رسما از شما عذر بخوام عزيز

     
  111. سلام و درود

    جناب استاد نوریزاد عزیز، در نوشته من « امید » نیست و این واضح است. من که خود نیز به لبه دوزخ رسیده ام و اگر یاری انسان بزرگ و فرهیخته نبود دو سال پیش کلک خود را کنده بودم ، چه امید کاذبی میتوانم به جناب « آنارشیست » بدهم و چه چیزی میتوانم به ایشان بگویم که لااقل 20 درصدش درست باشد و اگر عمری ماند از ایشان خجالت نکشم . در برهوت جهنم آسای زندگی خفت باری که همراه با گرسنگی و نیاز به ایرانیان تحمیل، و « ارباب عمایم » صد درب به یک دیگ محتاج کرده اند و همه میدانیم که علت عمده این مصیبت حاصل کشتن فکر و فرهنگ و نفی دین و تقوا و از میان بردن آداب و سنن و نیک پنداری و نیک گفتاری و نیک کرداری و روا داری سنتی تاریخی، و سازگاری و صلحجویی باطنی ایرانیان و حرص و آز و به انحصار خود و قبیله و همباندیهای خود در آوردن ثروت و امکانات و مواهب طبیعی و نعمتهای خدادادی دزدیده شده از مردم و نابودی نویسندگان و مترجمان و متفکران و آموزگاران جامعه ایست، که در دوران هخامنشیان مأمن و ملجأ یهودیان اسیری بود که توسط ایرانیان آزاد و پناه داده شدند، و آنانکه در معرض اولین هلوکاست و نابودی کامل قرار گرفته بودند را بدون آنکه در آنزمان کوچکترین سود مادی برای ایرانیان داشته باشند از نابودی حتمی نجات داده شدند، و در دوران ساسانیان پناه مسیحیان اولیه ای بود که امپراطوری خونخوار روم آنها را زنده، زنده در آتش میسوزانید و طعمه درندگان میکرد. ایرانیان نه تنها به مسیحیان پناه دادند بلکه اجازه دادند که اولین معبد و کلیسای مسیحیان در ایران ساخته شد ( کلیسای جامع تادئوس مقدس که به « قره کلیسا » هم معروف است در آذربایجان غربی و در نزدیکی روستای چالدران و در میان اقوام کورد و تورک که تحت حاکمیت حکومت مرکزی و اغلب فارس بودند ساخته شد و میشود گفت که عمده ترین و پرجمعیت ترین اقوام ایران در مثلثی از همدلی در ساخت نخستین کلیسا با هم توافق داشتند. این کلیسا خوشبختانه هنوز هم وجود دارد و بهترین مدال و سند افتخار نوع پروری و انسان دوستی و عدم تعصب مردم ایران است. هر گاه هر قوم و مردمی دچار درماندگی و مصیبت و آزار و اذیت و نفی و کشتار و قحطی قرار میگرفتند، اطمینان داشتند که با رسیدن به درون مرزهای سرزمین اهورایی ایران و پناه بردن به مردم صلحجو و خوشخوی ایران میتوانند از زندگی ای شرافتمندانه و با کرامت انسانی برخوردار شوند. ( در جریان جنگ جهانی اول که قریب 8 میلیون نفر از مردم روسیه به علت قحطی تلف شدند، قبل از آنکه خود ایرانیان در معرض هلوکاست و قحطی قرار بگیرند برای نجات مردم روس اعانه جمع میکردند و کمکهای مالی و غذایی فرستادند. زنده یاد شاعر شهید انقلاب مشروطه « فرّخی یزدی » یکی از کسانی بود که چون استاد « دکتر نوریزاد » و « جهان پهلوان تختی » و « علی دائی » و « عزت الله انتظامی » خود شخصاً دست به جمع کردن کمک و تشویق و ترغیب مردم به یاری رساندن به آنان کرد .اکثریت قاطع مردم ایران ذاتاً نه نژاد پرستند و نه از پیروان دین و مذهب و قوم و نژادی متنفرند. اما با کمال تأسف مذهبی که به آفت ایدئولوژی دچار شده و لجام فکر و فرهنگ را به مداحان و روضه خوانان و رمالان و جنگیران و اراذل ناس سپرده است از چنین مردم روادار و سازگار و خوش نژادی، مردمی سرشار از نفرت و کینه ساخته که براحتی به آیین و مقدسات و باورهای همدیگر حمله و توهین میکنند و با مرگ بر این و نابود باد آن ، روان جامعه را به زهر مرگ و نیستی و کینه و بیزای و تنفر آلوده اند . وجود افرادی چون « دکتر نوری زاد» « آنارشیست» « کاوش » « کورس » « جاسم » « سید مرتضی ، به شرطی که از صف ستمگران خارج و صادقانه با مردم همدل و همرأی و همزبان شود » و…… در فردای روزیکه ابرهای تیره جنگ و دشمنی و تنفر ورزی و نجس انگاری و مرتد پنداری از میان رفت و شعاع نورانی و پر حرارت آفتاب دوستی و مهرورزی و خردمندی و همکاری و همدلی بر این سرزمین تافت بسیار ارزشمند و مغتنم است . کشور و مردم و بویژه نسل آتی ایران به معلم، به آموزگار، به اساتید، به جامعه شناس، به شاعر، به نویسنده، به هنرمند، به فیلمساز، و مربیانی نیاز دارد که آثار زشتیها، تباهیها، خودپرستیها، تقلیدها، تعصبها و جهل و جنون و جنایت و جنگ طلبی را از روح و روانش بزداید و پس از برکندن نهال دشمنی درخت دوستی و مهر و عطوفت و انسانیت بنشاند و دست به رستاخیزی راستین بزند. ما راه درازی در پیش داریم،راهی پر از خون جگر ، پر از عرق جبین، پر از اشک چشم ، پر از زحمت و رنج و مرارت تا باز هم بتوانیم چون دورانهای پس از تهاجم و تطاول مغول و تورک و تازی و غز و ازبک و رومی و انگلیسی و روسی و آمریکایی و
    … باز هم بسان ققنوس سر از زیر خاکستر خود در آوریم و به باز سازی آنچه که توسط جاهلان متعصب کور دل، کور باطن نابود شد بپردازیم. من چه چیز تسکین دهنده و امید بخشی دارم که به کسی چون آنارشیست عزیز بگویم و اطمینان داشته باشم که حتماً درست در میآید تا فردا روسیاهی نکشم؟ آنارشیست و امثال ایشان باید باشند و بمانند اینان سرمایه های فرهنگی و فکری کشورند.( گاهی در زندگی مواقع و مصائبی پیش میآید که برای زنده ماندن به شجاعت و شهامتی بیشتر نیاز است، تا برای کشته شدن و مردن! ) بنده به عنوان یک همنوع و یک هم میهن و یک هم صحبت ویک هم بحث چیزی جز دعوت به شکیبایی و کار و تحمل رنج و زحمت و مشارکت در ساختن و اصلاح و ترمیم و تربیت برای نسل آینده نوید دیگری سراغ ندارم که آنها را عنوان و ایشان را بدان دلخوش کنم .

     
  112. تایید رای دادگاه‌ بدوی هنگامه شهیدی در دادگاه تجدید نظر؛ ۱۲ سال و ۹ ماه زندان، هفت سال و نیم قابل اجرا
    نامه پریسا رفیعی از دوران بازداشت: از نگهداری در مکان نامعلوم، تهدید به اعدام تا اعزام‌های مکرر برای تست بکارت
    هفت شهروند بهایی اهل بوشهر مجموعا به ۲۱ سال زندان محکوم شدند

    مردیم از شدت عدالت یکی نجاتمون بده

     
  113. آقامون ارزشیه!
    —————

    “آقامون جنتلمنه جنتلمنه”، نشان از بحران شخصیت دارد. تبری از آدم های کتی گوری. نمی گوید آقامون دکتره، مهندسه، جناب سرهنگه، رئیسه، وکیله، وزیره، آقا یا آقازاده است. می گوید جنتلمنه. با شخصیت، باتربیت، با ادب، با کلاس، باوقار، نجیب و متین. متشخص باشد، کوفت باشد، داماد سر خانه باشد، شهروند درجه 2 باشد، زیر زمینی باشد. با پیراهن تن اش بیاید، با کفن سفید می روم.
    آقاهای بی شخصیت، بی ادب، بی پرستیژ، بی اتیکت، بی کلاس، بی سواد، بی هنر، بی رحم، لات، دروغگو، دزد، چاقو کش، شکنجه گر، قاچاقچی، آدم کش و آدم خور پیداست از پاسپورت او. پولش بیاد حرمسرا، خودش بره کاروانسرا.
    یک جنتلمن هرگز همسرش را منزل خطاب نمی کند. می گوید خانم.
    – این خانم هم عشق منه، عشق منه!

     
  114. لایق اینهمه عدل و بخشش و بزرگواری نیستیم به خدا!

    دکتر کمال جعفری یزدی استاد دانشگاه مبارز و آزادیخواه به جرم حق‌گویی دربند است. او را به ۱۳ سال زندان محکوم کرده‌اند. او نمونه دیگری از انسان‌های آزاده‌ای است که جرمشان تنها و تنها افشای استبداد و فساد نظام حاکم است.
    اغلب آنها به جرم‌های واهی متعدد، از جمله اخلال علیه امنیت نظام، به زندان محکوم شده‌اند. گویا امنیت دزدان و رانت‌خواران همان امنیت نظام است و جرم آنها افشای همین غارت‌ها و چپاول‌ها و زورگویی‌هاست.

    آخوند ها بدانند چرند نویسی ها شان جرم نیست لیک آن هایی که تار مویی به مردم صدمه زده باشند باید در انتظار محاکمه و تحمل مجازات باشند.

     
  115. بخوانید هم بخندید و هم گریه کنید. که چگونه تاریخ ما تکرار و تکرار میشود ولی هیچکس چه موافق و چه مخالف از آن درس عبرت نمیگیرد.
    برای خودم به دنبال این هستم که ببینم دقیقا چه روز هایی و چه اتفاق هایی منجر به انقلاب شکوهمند شد .

    باید در نظر داشته باشید که بر طبق این نوشته شاه از 12 بهمن 1355 به تدریج دست به اصلاحاتی در مورد حقوق بشر زده. و روشنفکران و کنشگران سیاسی بجای استفاده از اینها و به تدریج پیش رفتن به یکباره در حدود 4 ماه بعد از آن دست به نوشتن چنین نامه ای میزنند. ولی ما هیچگاه چیزی از طرف ج.ا ندیدیم.

    به هر صورت بحش اولی که در زیر می اید را بعنوان نماد درخواستهای مکرر = 40 سال = مخالفان از حکومت ببینید و بخش دوم را بعنوان پاسخ های سران و طرفداران جمهوری اسلامی (سید مرتضی) .

    نمیدانم اگر این زنده یادان الان حضور داشتند از وضع کنونی چه مینوشتند.
    فقط به شباهت گفته های ( توجیه ها انگ زدن ها و … ) آن زمان و حال توجه کنید.

    بخشی از نامه سرگشاده سنجابی – فروهر و بختیار به محمد رضا پهلوی – در 22 خرداد 1356.

    بخش اول:
    ====================================================================
    نامه با این توضیح شروع می‌شود: «فزایندگی تنگناها و نابسامانی‌های سیاسی و اجتماعی کشور چنان دورنمای خطرناکی را در برابر دیدگان هر ایرانی قرار داده» که ما «بنا به وظیفۀ ملی و دینی» خود را موظف دیدیم «علی‌رغم خطرات سنگین» این نامه را بنویسیم. چون در بین مسئولان سه قوه کسی «مسئولیت ومأموریتی غیر از پیروی از منویات ملوکانه» ندارد و همۀ امور کشور از طریق صدور فرمان های شما اداره می‌شود بنابراین نامه را برای شما نوشتیم. نحوۀ اداره کشور موجب شده است که«مملکت از هر طرف در لبه‌های پرتگاه قرار گرفته و همۀ جریان ها به بن بست کشیده» شود؛ گواه آن نایابی و گرانی روزافزون مایحتاج عمومی به‌خصوص خواروبار و مسکن، روند رو به نابودی کشاورزی و دامداری، بحران و تزلزل صنایع نوپای ملی، تراز بازرگانی منفی و «از همه بدتر نادیده گرفتن حقوق انسانی و آزادی‌های
    فردی و اجتماعی و نقض اصول قانون اساسی» است. خشونت‌های پلیسی به حداکثر رسیده و رواج فساد و فحشا و تملق، فضیلت بشری و اخلاق عمومی را به تباهی کشانده است و جز گزافه‌گویی‌ها و تبلیغات بی‌اساس، کاری برای برطرف کردن این معضلات انجام نشده است. نتیجۀ این وضع،«نارضایتی و نومیدی عمومی و ترک وطن و خروج سرمایه‌ها و عصیان نسل جوان شده که عاشقانه داوطلب زندان و شکنجه و مرگ می‌گردند.» بی تردید«ناهنجاری در وضع زندگی ملی» ناشی از شیوۀ اداره کشور است که «برخلاف نص صریح قانون اساسی و اعلامیۀ جهانی حقوق بشر جنبۀ فردی و استبدادی در آرایش نظام شاهنشاهی پیدا کرده است.»

    نویسندگان نامه پس از این هشدارها و توضیح شرایط جامعه، راه چاره را برای خروج از بحران چنین مطرح می‌کنند:

    «تنها راه بازگشت و رشد ایمان و شخصیت فردی و همکاری ملی و خلاصی از تنگناها و دشواری‌هایی که آیندۀ ایران را تهدید می‌کند، ترک حکومت استبدادی و تمکین مطلق به اصول مشروطیت، احیاء حقوق ملت، احترام واقعی به قانون اساسی و اعلامیۀ جهانی حقوق بشر، انصراف از حزب واحد، آزادی مطبوعات و اجتماعات، آزادی زندانیان و تبعیدشدگان سیاسی و استقرار حکومتی است که متکی بر اکثریت نمایندگان منتخب از طرف ملت باشد و خود را بر طبق قانون اساسی مسئول ادارۀ مملکت بداند.»[19]

    بخش دوم:
    ===================================================================

    داریوش همایون (قائم مقام دبیرکل حزب رستاخیز ملت ایران) روز 8 تیر 1356 در جلسۀ گفت و شنود در ستاد حزب رستاخیز بدون نام بردن از سنجابی، فروهر و بختیار، آن ها را «بازماندگانی از یک دورۀ عبرت‌انگیز تاریخ معاصر ایران» نامید که «در فضای کنونی به آسودگی نفس نمی‌کشند و آرزوی تجدید آن دوازده سالی را دارند که با هجوم بیگانه به خاک ایران آغاز شد و کشور ما را تا لب پرتگاه نیستی برد.» همایون گفت: «آن ها نیاز واقعی ملت ایران را […] احساس نمی‌کنند» و به جای اینکه بدون تعصب و بدبینی تحولات سیاسی و اقتصادی و اجتماعی ایران را دریابند، «دائماً زیج نشسته‌اند و نظرهای فلان شخصیت خارجی یا نتایج انتخابات فلان کشور خارجی را تجزیه و تحلیل می‌کنند.» علت آن هم اینست که «مهم‌ترین عامل در زندگی سیاسی آن ها همواره سیاست‌های خارجی بوده است» و اکنون هم، مانند سال 1340، می‌خواهند «پای قدرت‌های بیگانه را در امور ایران» بکشانند و مانند سال 1331 «زمینه را برای نیروهای دیگری که پشت سر آن ها منتظر فرصت مناسب هستند»یعنی حزب توده فراهم کنند. همایون که سنجابی، فروهر و بختیار را «سنگواره‌های سیاسی»
    می‌نامید تأکید می‌کرد که «اگر خود اینها توانایی پندگرفتن از تاریخ و گذشته را ندارند، ملت ایران می‌تواند بیدارشان کند که بیهوده سنگ دیگران را به سینۀ خود نکوبند» و بدانند «اگر کسی از تغییر اوضاع این کشور بهره‌مند شود اینها نخواهند بود. نقش اینها امروز هم مانند 25 سال پیش نقش واسطۀ حقیری است.»

    [21] امیر عباس هویدا نخست وزیر وقت هم در مصاحبه با روزنامۀ کیهان(23 تیر 1356)همین ارزیابی را با عبارت های زننده تری تکرار کرد. هویدا بدون نامبردن از آن سه نفر، با «لعبت های خنده آور» نامیدن شان، گفت:«آن ها هرچند سال یکبار به این تصور که صدای تشویق آمیز ارباب خارجی را شنیده اند از خواب بیدار می شوند و سر و صدا راه می اندازند.» این افراد انگشت شمارند و اهمیتی ندارند و «متعلق به دنیای نمایش روحوضی هستند.»

    همچنین، در 17 مرداد 1356، شاه در دیدار با جمشید آموزگار و اعضای کابینۀ او به طور غیر مستقیم به نامۀ سرگشادۀ سنجابی، فروهر و بختیار پاسخ داد و نظرش را نسبت به آن ها بیان کرد. شاه در ابتدا به دولت دکتر مصدق اشاره کرد و در این باره گفت: در آن دوره «اتحاد نامقدسی بین توده‌ای‌های آن موقع و جبهۀ ملی آن موقع ایجاد شده بود که ظاهراً باز مملکت تقسیم بشود. ولی فراموش کرده بودند که حزب خائن اجنبی پرست تودۀ ایرانی نقشه‌اش این بود که دو هفته بعد از اینکه مصدق به اصطلاح کارها را قبضه می‌کرد او را سرنگون می‌کرد و تمام مملکت را می‌برد به سمتی که وظیفۀ بردن آن را داشت.» سپس به زمان حال پرداخت و گفت: «اتحاد نامقدس بین دو نفر، دو عنصر خائن خیلی طبیعی است، چه این کمونیستی باشد چه این غرب زده باشد. چه فرق می‌کند که آن سرسپردۀ این باشد یا سرسپردۀ آن یکی. نتیجۀ هر دو خیانت است.همیشه ما می‌بینیم که این قوا آخر سر با همدیگر یکی می‌شوند. الان هم فعالیت‌های خارج از مرز ایران هر دو این دسته درست موازی همدیگر برضد مملکت ایران ادامه دارد.»[22]

    مقاله — جبهۀ ملی چهارم و انقلاب
    ۱۳۵۷ ـ ۱۳۵۵

    محمدحسین خسروپناه

     
  116. در عالم علم و دانش خصم دین است
    خرد مخلوق شیطان لعین است

    برو عمامه سر کن ای پسر جان
    که راه ثروت اندوزی همین است

    یکی زهر هلاهل را بنوشد
    یکی هم جامه ذلت بپوشد

    شرف دارد هر آنکس تن فروشد
    بر آنکس که وطن خود را فروشد

    خداوندا امان از دست مردم
    زند هر سو نیشم مار و کژدم

    زیارت رفته مادر رو به مشهد
    پدر اما به سوی صیغه در قم

    نه آیینش دارد از ایران نشانی
    نه رنگ و روی زشت و آنچنانی

    شپش در پشم و ریش و کک به تنبان
    کند بر روی منبر روضه خوانی

    فرق انسان و سگ در آن است که اگر به سگ غذا برهی هر گز تو را گاز نخواهد گرفت ولی ………

     
  117. گسیل ناوهای جنگی و سامانه های ضد موشکی آمریکا به خلیج فارس برای مقابله با ایران. در دولت ترامپ بر سر این مسأله اختلاف نظر وجود دارد و جان بولتون رهبری جناح افراطی جنگ طلب را در دست دارد.

    جولین بارنز و اریک شیمیت

    نیویورک تایمز

    پنتاگون سامانه ضد موشکی پاتریوت را به منظور تقویت قوای دفاعی خود در مقابل ایران به خاورمیانه می‌فرستد. یک مقام رسمی پنتاگون روز جمعه گفت که این اقدام بخشی از مجموعه آرایش گیری های نظامی برنامه ریزی شده در راستای جلوگیری از حملات ایران یا نیروهای نیابتی این کشور است. بدین ترتیب درست چند ماه بعد از آنکه چهار سامانه ضد موشکی پاتریوت منطقه را ترک کرده بودند، یکی از آن‌ها به خلیج‌فارس باز خواهد گشت. علاوه بر این، پنتاگون گفت که یکی از کشتی‌های نیروی دریایی خود در منطقه را با کشتی قدرتمندتری با نام آرلینگتون جایگزین خواهد کرد. آرلینگتون یک شناور رزم آب‌خاکی طراحی شده برای حمل تفنگداران دریایی و هلیکوپترهای جنگی است. مطابق با گفته‌های مقامات پنتاگون، تحرک‌های اخیر بخشی از درخواست فرماندهی مرکزی نظامی در منطقه بعد از انتشار اطلاعات جدید توسط دولت ترامپ در مورد آرایش گیری نیروهای نیابتی ایران در سوریه و عراق برای حمله به نیروهای آمریکایی هستند. در نتیجه، پنتاگون این هفته بمب‌افکن‌های خود را به پایگاه هوایی العدید در قطر فرستاد و ناو هواپیمابر آبراهام لینکلن نیز از طریق کانال سوئز در حال سفر کردن به خلیج‌فارس است. اما در حال حاضر شاهد افزایش اختلافات بین دو گروه از مقامات دولت ترامپ هستیم. گروهی خواستار محدود ساختن استقرار ادوات و ابزار جنگی و ناوها هستند، و گروهی ستیزه جو معتقدند که امریکا باید امریکا درگیری با ایران در مقیاس بزرگ باشد. مطابق با گزارش دو مقام رسمی آمریکایی، این هفته به برنامه ریزان نظامی دستور داده شد که برای یک آرایش نظامی بسیار بزرگ در منطقه در صورت تقابل نظامی با ایران آماده شوند. چنین برنامه‌هایی فراتر از گام‌های برنامه ریزی شده اخیر توسط پنتاگون هستند. دو مقام رسمی پنتاگون گفتند که این برنامه‌ها هنوز در مراحل ابتدایی خود هستند، اما در نهایت ممکن است شاهد اعزام ده‌ها هزار نیروی جدید به خاورمیانه باشیم. اما این مقامات هشدار دادند که برنامه ریزی ها هنوز در مراحل مقدماتی قرار دارند و در آن‌ها یک عملیات زمینی در مقیاس بزرگ علیه ایران پیش بینی نشده است. اما این مقامات اعلام کردند که برنامه ریزی در بین نیروهای نظامی جنجال‌برانگیز بوده است، به ویژه بعد از آنکه تحلیل‌های اطلاعاتی نشان دادند ایران به دنبال تحریک آمریکا به واکنش افراطی است. واقعیت این است که هر گونه آرایش گیری نظامی در مقیاس بزرگ در تضاد با تمایل ترامپ برای کاهش تعداد نیروهای مستقر در منطقه قرار خواهد داشت. اما آرایش ها، اقدامات برنامه ریزی و تحلیل‌های اطلاعاتی جدید متکی بر اطلاعات جدید منتشر شده توسط آمریکا در هفته گذشته در مورد سازمان‌دهی نیروهای نیابتی ایران در منطقه هستند. مایک پمپئو، وزیر خارجه آمریکا این هفته گفت که جامعه اطلاعاتی آمریکا به این نتیجه رسیده بود که به زودی شاهد حملات تحت حمایت ایران علیه نیروهای آمریکایی خواهیم بود. روز جمعه یکی از مقامات رسمی پنتاگون گفت که آمریکا اخیراً شاهد فعالیت‌های غیرعادی نیروی دریایی ایران بوده است. این باور وجود دارد که آن‌ها در حال حمل موشک و دیگر تجهیزات نظامی بوده اند. بنابر تحلیل های اطلاعاتی ، تهران معتقد است القای این باور که نیروهای نیابتی ایران در حال آماده‌سازی برای یک حمله هستند می‌تواند آمریکا را تحریک به هدف‌گیری پایگاه‌ها یا کشتی‌های نیروی دریایی ایران کند. اما در گذشته ارزیابی‌ها و تحلیل‌های اطلاعاتی در خاورمیانه معمولاً پر از خطا بوده‌اند. مقامات پنتاگون به طور ویژه هشدار دادند که تحلیل انگیزه‌های دشمنان آمریکا کار دشواری است. در حال حاضر شاهد افزایش تنش بین آمریکا و ایران هستیم. باید گفت که اظهارات از روی خشم سیاست‌مداران دو طرف در شکل‌گیری موقعیت کنونی تأثیرگذار بوده است. جان بولتون، مشاور امنیت ملی ترامپ به عنوان فردی افراطی در دولت آمریکا توصیف می‌شود. او هفته گذشته پرسنل خود را مأمور کرد تا پیام او در مورد تهدید دائمی هسته‌ای ایران را منتقل کنند. اما دونالد ترامپ دیدگاه نرم تری را اتخاذ کرده است. او روز پنجشنبه از مقامات ایران دعوت کرد که با او تماس بگیرند.

    مطابق با گزارش دو مقام رسمی آمریکایی، تعدادی از اعضای ارشد شورای امنیت ملی آمریکا روز جمعه برای بحث در مورد ایران با یکدیگر دیدار کردند. تعدادی از مقامات رسمی امریکا مدعی هستند که شاید ایران امیدوار است قیمت نفت را با ارسال تهدیدهای مخفیانه در مورد حمله به آمریکا و اعلام عقب‌نشینی از بخش‌هایی از توافق هسته‌ای افزایش دهد. هم‌زمان با آنکه تحریم‌های آمریکا فروش نفت را برای ایران سخت‌تر می‌کنند، افزایش قیمت می‌تواند به ایران کمک کند تا درآمد بیشتری از این راه داشته باشد. ایران از طریق ایجاد یک بحران بین‌المللی، تشدید تنش‌ها و افزایش قیمت نفت می‌تواند به دولت ترامپ نشان دهد که کمپین فشار چه هزینه‌ای برای آن‌ها به همراه خواهد داشت. ترامپ به طور آشکار اعلام کرده است که اهمیت زیادی برای قیمت نفت قائل است و مقامات ایرانی از این موضوع آگاه هستند.

    https://www.nytimes.com/2019/05/10/us/politics/us-iran-patriot-missile-battery.html?rref=collection%2Ftimestopic%2FIran&action=click&contentCollection=world&region=stream&module=stream_unit&version=latest&contentPlacement=2&pgtype=collection

     
  118. بیسوات
    1:58 ب.ظ / می 11, 2019
    آقای صید مرتضا

    لطف کرده اندکی مردانگی ودرستی داشته باشید و بجای ایران ایران (15 مورد)

    کردن همان امت شیعی و مسلمان را بکار برید.این گاهی مرغ بودن وگاهی

    شتر بودن سی وچند سال است نخ نما شده .مث اون یکی بگو مردم حقی ندارند

    که رای بدهند *یا خوشحال باشند .ایران و ایرانی می گویند مرگ بر دیکتاتور و

    پول مارا از نصرالله و همپالگی هایش پس بگیرید و خسارت هزار ملیاردی را از

    عراق گرفته ودر حالی که قبر کورش ممنوع است خشت طلا و جوان طلایی را

    فدای گور احتمالی فلان ژن خوب 1400 سال قبل نکنید که احمقانه است زنده

    را برای دفاع از مرده کشتن و یا پول زندگان را برایشان خرج کردن.

    ——** سخنی از ///

    ====
    جناب بیصوات (ببخشید بیسوات!) گرامی

    بنده بارها در نوشته هایم قبل و بعد از پیشامد فعلی بین ایران و احمقهای امریکا،گفته ام که از نظر پژوهشی و تحقیقی خودم،منافاتی بین ایرانیت و اسلامیت وجود ندارد و در جغرافیای فعلی ایران،99 درصد افراد این سرزمین -بخواهید یا نخواهید،بفهمید یا نفهمید) ایرانیان مسلمان و مسلمانان ایرانی هستند،قطع نظر از تفاوت مذهب بین شیعه و سنّی.

    نیز همیشه نوشته ام که دین مبین اسلام با عرف و عادات و آداب و رسوم مناطق مختلف جهان مخالفت ذاتی ندارد مگر آن عرف و آداب و رسومی که مظهری از مظاهر شرک و بت پرستی باشد که مخالف با بنیان اصلی اسلام یعنی عبودیت و اخلاص برای آفریدگار جهان است،از این جهت همه رسومی که منافات با اصل توحید و عبودیت پروردگار نداشته باشند،باصطلاح فقهی می شود از “مباحات”یعنی اموری که انسان متدیّن به اسلام و مکلّف به تکالیف اسلام،در مورد آن آزاد است،و در اسلام امور حرامی که منع شرعی دارند در کتاب و سنت پیامبر بیان شده اند،و حتی ما در باب -از باب مثال-پاسداشت و احترام نوروز که عرب از آن به “نیروز”تعبیر می کند،روایاتی در مدح آن داریم…

    نیز بنده همیشه تصریح کرده ام که من با ناسیونالیسم افراطی و نژاد پرستانه ای که هدف غائی آن نفی دین و مذهب و ریشه کن کردن آن از جامعه است مخالفم نه با ناسیونالیسم بمعنای دوست داشت سرزمین و جغرافیائی که انسانها در آن زاده می شوند و عرف و رسومی که احیانا دارند.

    آن تعبیر “امّت”نیز که بیسوات های امثال شمای بیسواد روی آن زوم می کنید بمعنای مجموعه باورمندان به آیین اسلام در سرتاسر جهان است که هریک در کشور و جغرافیای خاصی زندگی می کنند،و چنین مفهومی با توضیحی که در مورد آن دادم با ملیت بمعنای پاسداشت سرزمینی که هرکس در آن زاده شده است تناقض و تقابلی ندارد.

    بازهم می گویم در ایران فعلی،اکثریت قاطع افراد را “ایرانیان مسلمان” و “مسلمانان ایرانی” تشکیل می دهند،و ایرانیت یک ایرانی تهافت و تناقضی با باور او به دین مبین اسلام ندارد،چنانکه باور هر فرد مسلمان زاده در این سرزمین به اسلام تناقض و تهافتی با ایرانی بودن او ندارد.و بطور اساسی،در تعلیمات اسلامی که در کتاب و سنت می توان به آن اشاره کرد مساله “زبان” و “نژاد” و “رنگ پوست” مساله مهمی نیست و اسلام در تعلیمات خود راسیسم و نژاد پرستی و قومیت پرستی را بصراحت نفی کرده است.

    در مورد مساله کمک به مظلومان و ستمدیدگان و مستضعفان،نیز بارها اشاره کردم که مساله “مواسات”و کمک های انسانی به ستمدیدگان،یکی از اصول و بنیان های دین اسلام است که در قوانین جمهوری اسلامی ایران که مردم به آن رای داده اند بر آن تاکید شده است،و این رویکرد ربطی به مساله نژاد و رنگ و زبان ندارد،و این ناسیونالیست های افراطی فی الواقع نژاد پرست هستند که درکی از این اصل اسلامی (مواسات) ندارند.

     
  119. سید مرتضی
    5:56 ب.ظ / می 11, 2019
    بدون رو در بایستی، خاک بر سر مدیر این سایت و اینگونه مدیریت او در انعکاس چنین خزعبلات بیشرمانه و ناجوانمردانه و پوچ از چند نفر عقده ای که در هنگام گفتگو و مجادله منطق و بنیان مستحکمی برای نظرات خویش ندارند و لذا متشبّث می شوند به چنین اراجیف پوچ و تحقیر آمیز نسبت به فردی که با او مخالفند و عرضه مجادله منطقی و نیکو با او ندارند.
    ………….
    سید /////////////////////خودت! واقعا ////////////////////// و نمک ناشناسی مثل همه مفتخوران و انگلهای حوزه ایی!ای ////////////////////////////////////////که از شما اینچنین ///////////////////////////////و خودخواه و مفتخور و انگل و ////////////////////////////////////// بدون هیچ حس انسانی ساخته. به دین و باوری با این خروجی////////////////////////////

     
  120. تحلیلی بر ازدواج های پیامبر اسلام (بخش2)

    پيغمبر امّ ‏حبيبه را نيز كه اسمش رمله و دختر ابوسفيان است تزويج فرمود و او قبلًا زن عبداللَّه بن جحش بود و زنى است كه با شوهر خود در دومين هجرت به حبشه به آن ديار رفته بود. شوهرش در حبشه نصرانى شد و رمله نسبت به اسلام وفادار ماند و در اين موقع پدرش ابوسفيان از مخالفين سرسخت پيغمبر و هميشه مشغول دسته‏ بندى عليه اسلام بوده است. پيغمبر ام‏ّ حبيبه را به ازدواج خود درآورده و او را در پناه خويش حفظ فرمود.

    حفصه دختر عُمَر نيز از زن‏هاى پيغمبر بود و بعد از آن‏كه شوهرش خنيس بن حذاقه در جنگ بدر كشته شد، پيغمبر او را تزويج فرمود و عايشه دختر ابوبكر را نيز به حباله نكاح خود درآورد و او بكر بود.

    تأمل در اين خصوصيات، با در نظر گرفتن آنچه در آغاز كلام از روش آن حضرت در اول و آخر عمر گذشت و با توجه به اين‏كه آن حضرت مردى زاهد و دور از تجمّل بوده و زنان خود را نيز به زهد و كناره ‏گيرى از تجمّل امر مى‏ نموده است شكى نمى‏ ماند كه اصولًا ازدواج‏هاى پيغمبر مانند ازدواج‏هاى ديگران كه معمولًا براى ارضاى غريزه جنسى است نبوده است .

    نيز بايد توجه كرد كه اصولًا روش پيغمبر در برخورد با زن‏ها روى اصل ادب و احترام بوده و بطور كلى حقوق زن كه در دوره تاريك جاهليّت دست‏خوشِ هوسرانى مردم قرار گرفته و نابود گشته بود، به دست پيغمبر زنده شد و زن كه در طى قرون و اعصار تاريك جاهليّت موقعيت واقعى خود را در اجتماع بشرى از دست داده بود، به مقام خويش نايل گرديد و حتى روايت شده كه آخرين سخن پيغمبر در آستانه مرگ توصيه ‏اى بود كه درباره زن فرموده است.

    او در مقام بيان اهميت نماز و لزوم رعايت حال عبيد و اماء و توصيه طبقه زن چنين فرمود: «الصلاة الصلاة و ما ملكت أيمانكم لا تكلّفوهم ما لايطيقون، اللَّه‏ اللَّه في‏ النساء فإنّهنّ عوان‏ بين أيديكم» (الحديث).

    (بررسي هاي اسلامي،علامه سید محمد حسین طباطبائی، ج‏1، ص: 309)

     
  121. تحلیلی بر ازدواج های پیامبر اسلام (بخش1)

    اولين زنى كه پيغمبر گرفت، خديجه بود و بيش از 20 سال و بدون اين‏كه زن‏ ديگرى بگيرد، با او زندگى كرده و دو ثلث از عمر بعد از ازدواج خود را فقط با او به سر برد.

    پيغمبر بعد از خديجه‏ با زنانى‏ ازدواج كرد كه بعض آنها دوشيزه و بعضى بيوه بودند و در ميان آنها جوان و پير هر دو ديده مى‏ شد و اين آزادى در ازدواج هم بيش از ده سال دوام نداشت و پس از آن ازدواج تازه بر آن حضرت حرام شد.

    با اين ترتيب، پيداست كه داستان تعدد زوجات پيغمبر را نمى‏ توان حمل بر زن دوستى و شيفتگى آن حضرت نسبت به جنس زن نمود، چه آن‏كه برنامه ازدواج آن حضرت در آغاز زندگى كه تنها به خديجه اكتفا فرمود، و همچنين در پايان زندگى كه اصولًا ازدواج بر او حرام شد، منافات با تهمت «زن دوستى» آن حضرت دارد.

    علاوه بر اين‏كه ما مى‏ بينيم معمولًا كسانى كه عشق فراوانى به زن داشته و تمايل زيادى نسبت به آن ابراز مى‏ دارند، عاشق جمال و زينت نيز بوده و مفتون غنج و دل‏ربايى مى ‏باشند. علاقه اين قبيل مردم بيشتر به زن جوان و زيباچهره ‏اى است كه در بهار زندگى باشد و ما مى‏ بينيم كه هيچ يك از اين خصوصيات در قيافه روحى پيغمبر اسلام نمودار نيست.

    او در ازدواج‏هاى خود به هيچ يك از اين امور مقيّد نبود و لذا ما مى‏ بينيم كه بعد از ازدواج با دوشيزه، با بيوه هم ازدواج فرموده‏ و هم‏چنين پس از ازدواج با زنى جوان و زيبا، پيره زنى از كار افتاده را هم به ازدواج خود درآورده است‏ و تاريخ سيره آن حضرت گواه خوبى بر مطلب است.

    طبق شهادت تاريخ، ازدواج آن حضرت با ام ‏السلمه كه پيره زنى بيش نبود و هم‏چنين با زينب دختر جحش كه پنجاه سال داشت، بعد ازدواج با عايشه و امّ حبيبه جوان و زيبا بوده است.

    بنابراين، براى يك محقق منصف چاره ‏اى نيست جز اين‏كه ازدواج‏هاى زيادى را كه آن حضرت در اواسط عمر خود فرموده است، بر مبنايى غير از مبناى شهوت و ميل به خوش‏گذرانى توجيه كند،چه آن‏كه پاره ‏اى از ازدواج‏هاى حضرت صرفاً براى كسب قدرت بوده و مى‏ خواست تا از راه وصلت، قبيله و عشيره خود را گسترش داده و از آن به نفع زندگى تبليغى خود استفاده كند و بعض از ازدواج‏هاى آن حضرت فقط براى اين بوده كه دلى را به دست آورده و استمالتى از طرف نموده باشد و مى‏ خواست تا در پرتو ازدواجى از بعضى خطرات احتمالى محفوظ بماند.

    در بعضى ازدواج‏ها قصدش اين بود كه صرفاً زنى را از بدبختى و فلاكت فقر نجات داده و معاش او را تأمين كند و مى‏ خواست تا با اين ازدواج عملًا پيروان خود را تربيت نموده و نگهدارى از فقرا و بيچارگان را در بين آنها عملًا برقرار سازد.

    و در بعض ازدواج‏ها نظر اين بود كه حكمى از احكام الهى را اجرا نموده و با اين ترتيب افكار غلط دوره جاهليت را در هم كوبد. چنان كه ازدواج زينب دختر جحش همين ‏نظر را داشته است.زينب نخست زن زيد بن حارثه بود. زيد او را طلاق داد و زيد پسرخوانده رسول خدا بود. عرب چنين گمان مى‏ كرد كه زن پسر خوانده، بر شخص حرام است، همان طور كه زن پسر واقعى حرام مى ‏باشد. پيغمبر زينب را بعد از طلاق گرفتن از زيد كه پسرخوانده ‏اش بود به ازدواج خود درآورد تا با اين افكار غلط مبارزه كرده باشد و آياتى هم در اين باب نازل شد.

    پيغمبر براى اولين بار بعد از وفات خديجه سوده دختر زمعه را به ازدواج خود درآورد و شوهر سوده در مراجعت از دومين هجرت حبشه از دنيا رفته بود. سوده زن با ايمانى بود كه با شوهر به حبشه رفته و عنوان پرافتخار مهاجره را داشت و در آن موقع كه شوهرش را از دست داده بود، اگر به خانواده خود كه هنوز كافر بودند بازمى‏ گشت بدون ترديد مورد اذيّت و آزار و احياناً كشته شدن قرار گرفته و او را مجبور به بازگشت به كفر مى‏ نمودند. پيغمبر او را تزويج فرمود تا از هرگونه اذيّت و آزارى محفوظ بماند.

    زينب بنت خزيمه را بعد از آن‏كه شوهرش عبداللَّه بن جحش در جنگ احد كشته شد به ازدواج خود درآورد. زينب در جاهليت از زنان بزرگوار و با فضيلت بوده، او را «ام ‏المساكين» مى‏ گفتند، زيرا به فقرا و مساكين نيكى و مهربانى زيادى مى‏ نموده.پيغمبر او را گرفت تا آبرو و موقعيتش هم‏چنان محفوظ بماند.

    ديگر از زنانى كه به ازدواج پيغمبر درآمد، ام‏ّ السلمه بود. ام‏ السلمه كه اسمش هند است، قبل از آن‏كه زن پيغمبر شود، در خانه عبداللَّه ابى‏ سلمه پسر عمه و برادر رضاعى پيغمبر بود. عبداللَّه نخستين كسى است كه به حبشه مهاجرت كرده و ام ‏السلمه نيز زنى با فضيلت و متديّن و صاحب نظر بوده است. وقتى كه شوهرش مرد، سنّش زياد و عهده ‏دار سرپرستى ايتام شوهر بود و در اين شرايط بود كه پيغمبر او را به ازدواج خود درآورد.

    صفيه دختر حىّ بن اخطب رئيس بنى ‏نضير بعد از آن‏كه شوهرش در جنگ خيبر كشته شد، پيغمبر او را به ازدواج خود درآورد. پدر او نيز با بنى‏ نضير كشته شد و صفيه در زمره اسراى خيبر بود. حضرت او را براى خود انتخاب فرمود و آزادش كرد و سپس او را به ازدواج خود درآورد و با اين ازدواج او را از ذلت نجات بخشيده و هم با اين ازدواج قرابت سببى با بنى‏ اسرائيل پيدا كرده‏.

    و بعد از حادثه بنى ‏المصطلق نيز جويريه را كه اسمش بره و دختر حارث رئيس قبيله بنى‏ المصطلق بود تزويج كرد. مسلمين در واقعه بنى‏ المصطلق زن و بچه دويست خانه را به اسارت گرفته بودند، پيغمبر از ميان آنها جويريه را براى خود تزويج كرد، سپس مسلمين تمام اسرا را به نام اين‏كه از اقوام پيغمبر شده‏ اند آزاد نمودند، آزادى اسرا تأثير خوبى در افراد قبيله كرد و تمام آنها كه جمعيت زيادى بودند متوجه پيغمبر شده و اسلام آوردند و علاوه بر اين عمل حسن اثر فوق‏ العاده ‏اى در تمام مردم عرب كرد.

    ديگر از زنان پيغمبر، ميمونه است. اسم او بره و دختر حارث هلاليه بود.ميمونه بعد از وفات دومين شوهرش ابى رهم بن عبدالعزى خويش را به پيغمبر هبه كرد.پيغمبر هم او را آزاد فرموده و به عقد خود درآورد و آيه‏ اى هم در اين باره نازل شد….

    ادامه…

     
    • سید چقدر میتوانی بدی را به خوبی تبدیل کنی ولی حیف که با بودن اینترنت و … همه گفته هایت را به … تبدیل میکند . تحقیق کن که ایا توانسته زن بگیرید و نگرفته و یا …

       
  122. شناسایی ۲۹۲ بیماری نادر در ایران

    https://www.isna.ir/news/98022111067

    292 +1 بلی از هر10000 نفر 2 تن در کشور به این 292 بیماریی ها مبتلا هستند ولی این 293 سومین +1 بیماری آخوندی است که بیش از 80 ملیون ایرانی مبتلا بدان و زآن زجر میکشند ولی معالجه آن هرچند سخت است ولی با ریشه کن کردن آخوند از جامعه ایران اثر قطعی خواهد داشت و مصیبت وشکنجه پایان خواهد یافت.

    مضخرف ترین کلمه ای که شنیده میشود فتواست زیرا قیمومیت و وکالت مردم را بدون داشتن امضاء از موکل یا موکلین می رباید و بهتر گفته شود سرقت میکند و این نه باحقوق بشر همخوانی دارد و نه حقوق انسانی و آنهم فردی که از علوم رایج و کنونی اطلاع چندانی ندارد این هم نوعی دیکتاتوری اسلامیست که برای مردم تکلیف نادانانه واحمقانه تعیین میکنند، ولی ایت اله میتواند نظر شخصی خود را بیان کند زیرا عقیده و نظر امری نیست در حالیکه فتوا امریست.

    درین 40 سال وچند ماه بچه صورت مملکت گردانده شده و هنر کشورداریشان چگونه بوده: کشتار مردم، جوانان، روشنفکران، نویسندگان،هنرمندان، تحقیر ملت، تبعیض، برتری آخوند بر احاد مردم، ترویج وگسترش مواد مخدر در بین زن ومرد، دزدی های گوناگون و نجومی،زمینخواری در مقیاس باورنکردنی حتی کوه ها وجنگل ها، نابودی محیط زیست آب وجنگل وهوا،اختلاس، احتکار، برپایی شبکه های مافیایی، مدام در جنگ وترور بودن،تسویه حسابهای درون گروه های مافیایی چون قتل رفسنجانی ودیگران،خیانت با فرار ویا جاسویی از کشور و بحساب وهمکاری با اجنبی، به تاراج بردن یا دادن سرمایه های مالی وانسانی کشور،از کیقیت دانشگاه ها کاستن و برتعداد حوزه ها افزودن و طبقه مفتخور را افزایش و بر مملکت مستولی گرداندن،بر بیش از 50 درصد سکنه کشور خانمها ظلم 40 ساله با حجاب اجباری تا موتلفه پارچه مشکی وارد کند ونیز حقوق آنها را نصف مردان کردن، زندان را پرکردن از بیگناهان و گرفتن اعترافات ساختگی و دروغین، با دروغ وبست وبند کشور نداری کردن، فرار تحصیلکردگان و هنرمندانمان به غرب از ستم آخوندی، مسموم کردن جو ایران را بانظام فقاهتی، بی توجه بودن به حقوق مهاجرین بویژه برادران افغان که سالیان سال در ایران کار وفعالیت دارند و هنوز تابعیت ایرانی ندارند خیلی هاشان زودتر از محمود شاهرودی وارد ایران شدهاند ولی او تابعیت داشت و در راس نظام هم سمت هایی داشت تا اینکه مرد وتابعیت بینالمللی دریافت کرد.

    غصب کردن تمام پست های کلیدی در راس نظام آخوندی توسط همین ها، به همسایگان که همه چون خودشان مسلمان هستند از در دشمنی در آمدن و دشمن پروری و سازی کردن،دار و ندار ایرانی را بحراج گذاشتن، سطح زندگی اکثریت مردم را بصفر رساندن، اخلاق آخوندی یعنی بی اخلاقی یعنی دروغ و مکر وحیله وحسادت را در جامعه بر قرار کردن و بعد از چهل سال میگویند باید مردم را تربیت کرد مردم قبل از انقلاب تربیت وانسانیت داشتند شما از بین بردید، در سیاست دروغ وحقه فراوان ودر بین مذهبیون از هرنوعش دروغ،فریب و کلک فراوان ودر شرایط کنونی ایران آخوند وسیاست ترکیب شدهاند و معجونی درست شده به اسم نظام وفقاهتی ونتیجه اش آشکار.

     
  123. جناب سید مرتضی – در مورد بخش اول کامنتم که شما هم فقط در باره آن نوشتید – حق با شماست من آنرا درست متوجه نشدم و از این بابت از شما پوزش میخوام.

    ولی شما باز هم من را پیچاندید و در باره بقیه کامنت = اصلاح طلب ها = هیچ نگفتید. در مورد وضعیت فقر شدید در برخی استان ها آنرا به احساسی بودن من محول کردید. در باره جنگ هم همینطور.

    من اگر قرار باشد که با = آورین آورین = گفتن شما و دیگران ذوق کنم که باید دوباره چیزی مینوشتم که مورد تایید شما باشد تا بیشتر به من = آورین آورین = بگویید. یعنی دوباره بجای پاسخ مستدل به من انگ غرور و بی جنبه بودن زدید.

    میگویید من و هم مسلک هایم. می بینید که من با هم مسلک هایم هم مشکل دارم و هیچکدام حرف و مقصود یکدیگر را نمی فهمیم.

    ولی یک چیز را هم متوجه شدم. و آن اینکه اگر کامنتی بگذارم که ج.ا و شما را به چالش بکشد امتیاز های مثبت میگیرم. ولی اگر خاندان پهلوی را به چالش بکشم و انتقاد کنم نه تنها صدایی از طرف هم مسلکهایم در نمی آید بلکه تا دلتان بخواهد امتیاز منفی دریافت میکنم.

    پس به این نتیجه رسیدم که فقط = خدا – شاه – میهن.

    و یا حتی بهتر از آن = شاه – میهن – خدا.

     
  124. در تقسیم غنایم خاورمیانه عربی – مسلمان سوریه سهم جناب پو تین شده است ؛ از طرفی موارد استفاده رژیم ملایان در سوریه تمام شده و میباید این کهنه چرکین بدور انداخته شود ؛ و اما جناب پوتین از نظر اخلاقی !! در محظور قرار دارد که مستقیما عذر ملایان را بخواهد ؛ هر چه باشد چندین سال با دلار های اهدایی ملایان این قصه به پایان رسیده است بر این اساس است که حل این مهم به جناب ترامپ و ناتینایا هو محول شده تا به اوردن ساز و نقاره خود به منطقه ؛ خروج پیروز مندانه !! مدافعان حرم را جشن بگیرند و اینست سرنوشت ملتی که حاکمیت سر زمین خویش را به افراد ِغیر ملی و پخمه و بیوطن میسپارد و با هزار اه و اندوه باید فریاد بر اورد : از بهر انتقام خون سیاوش در این دیار : اسپهبدی چو رستم دستانم ارزوست

     
  125. از این نوشته خوشم اومد تقدیمت کردم نوری زاد عزیز
    بازي روسيه با جمهوري اسلامي

    تعداد کشته های روسیه در جنگ سوریه: 25 نفر
    تعداد کشته های جمهوری اسلامی در جنگ سوریه: 3000نفر
    هزینه روسیه در جنگ سوریه: 500 میلیون دلار
    هزینه جمهوری اسلامی در جنگ سوریه: 17 میلیارد دلار
    درآمد روسیه از حنگ سوریه : 25 میلیارد فروش اسلحه
    درآمد جمهوری اسلامی از حنگ سوریه : صفر
    تولید وحشت و گسترش تروریسم، مهمترین منبع درآمد روسیه است.

    بازی این روزهای روس‌ها برای اخراج ایران از سوریه !

    ✔️ شواهد نشان می دهند همانطور که انتظار می رفت روس ها در معاملات پشت پرده ایران را فروخته اند !!

    ولادیمیر پوتین رئیس‌جمهور فدراتیو روسیه در طول چهار سال گذشته به اندازه تمام رهبران اتحاد جماهیر شوروی در طول هفتاد سال گذشته به تهران سفر کرده و یا با مقامات عالی‌رتبه جمهوری اسلامی در مسکو دیدار داشته است.

    پوتین در دو سفری که به تهران داشت با در دست داشتن یک جلد کلام الله مجید به دیدار رهبر معظم رفت تا سیاست‌های کلی در مورد آینده روابط دو کشور مورد بررسی قرار بگیرد، چه شد که ولادیمیر پوتین اینگونه دوستدار اسلام شیعی و جمهوری اسلامی شد و به همراه ترکیه نشست‌های پی‌درپی آستانه ( قزاقستان ) و دیدارهای سه‌جانبه سران به همراه ترکیه به شکل مرتب برگزار شد؟
    این همان سوالی است که پاسخش از خیلی وقت پیش مشخص بود اما جریان رسانه‌ای حاکم بر کشور هیچ‌وقت نخواست یا جرات نکرد ( یا شعورشان نرسید ! ) به صورت شفاف به مردم آن را اعلام کند.

    واقعیت آن است که امضای توافق هسته‌ای ( برجام ) که امضای طرف امریکایی نیز پای آن بود، باعث وحشت در پکن و مسکو شد.
    رئیس جمهور چین همان اوائل راهی تهران شد و فکر می‌کرد در تهران گوشت تقسیم می‌کنند!
    روس‌ها از ترس افتادن ایران در دامان غرب و امریکا دستپاچه شده و به سرعت طرح دوستی عاشقانه با ایران را ریخته و منتظر آینده ماندند. طرحی که هدف آن فقط دور کردن ایران از غرب به‌ویژه امریکا بود.
    تشکیل اتاق مشترک عملیات در سوریه نیز دقیقا با هدف مقابله با امریکا صورت گرفت و روس‌ها هزینه سنگینی برای حمایت از نیروهایشان در سوریه کردند تا ایران را در مقابله با امریکا در کنار خود نگه دارند. در مذاکرات دوجانبه در تهران و مسکو گشاده‌دست برخورد کرده و می‌گفتند از شیر مرغ تا جان آدمیزاد را می‌توانند از روسیه خرید کنند، چرا که ترس داشتند ایران برای همیشه از چنگ‌شان فرار کند.

    ولادیمیر پوتین با سردار سلیمانی جلسه گذاشت و نقشه جنگ با تروریسم در سوریه را کشید، آسمان و فرودگاه‌های ایران را در اختیار گرفت تا تروریست‌هایی را که جام جهانی 2018 را تهدید می‌کردند، سرکوب کند، ایران پل پیروزی برای روس‌ها شد تا بتوانند با امریکا و اروپا بر سر اوکراین و شبه‌جزیره کریمه چانه زنی کنند، و اگر هم شد، توافقی صورت بگیرد. ایران ده‌ها هزار نیروی رزمی به سوریه اعزام کرد تا پیاده نظام روسیه و گوشت دم توپ باشند و روس‌ها هوای آسمان را داشته باشند، اما در بزنگاه هیچ وقت روس‌ها حاضر نبودند. ، و حتی در برابر حملات هوایی و موشکی اسرائیل سکوت کرده و کوچک ترین عکس العملی نشان نمی دادند !
    روس های دودوره باز که معلوم بود از قبل در جریان حملات اسرائیل قرار دارند در موقع حملات هوایی اسرائیل دفاع صد هوایی در سوریه را خاموش می کردند و با اسرائیل توافق شده بود که فقط امنیت پایگاه ها و نیروهای روسیه حفظ گردد !

    برجام که توسط ترامپ پاره شد، پوتین نفس راحتی کشید، دیگر چیزی نمی‌توانست میان ایران و امریکا پل بزند، دیدارهای محرمانه ای هم که به بهانه برجام بین مقامات جمهوری اسلامی و آمریکا برگزار می شد و ممکن بود به بهبود روابط دو کشور کمک کند تعطیل شد !

    پوتین تنها یک شب بعد از پاره شدن برجام بنیامین نتانیاهو را به حضور پذیرفت تا با او ودکای اعلای روسی را به افتخار نابودی برجام بزند ( ! ) و فردا هم در رژه پیروزی جنگ کبیر میهنی دوش به دوش او سان ببیند ، چرا که اگر نتانیاهو و لابی صهیونیست‌ها نبود، ترامپ هم برجام را پاره نمی‌کرد !

    روس‌ها فکر می‌کنند با خروج آمریکا از برجام اکسیژن رسانی برای نجات جنازه روابط ایران و آمریکا قطع شده و دیگر امیدی به نجات این بیمار که چهل سال است زندگی گیاهی دارد ( ! ) نیست و منبعد جمهوری اسلامی که به واسطه بی خردی دولتمردانش به تله افتاده مانند موش در میان پنجه‌های آنها قرار دارد، از غرب رانده و از چین مانده، چاره‌ای جز نگاه به خرس شمالی ندارند. بنابراین از ایران می‌خواهند که در برجام امتیاز دهد، نیروهایش را از سوریه خارج کند، به امریکا چراغ سبز نشان می‌دهند که می‌تواند به ایران حمله کند… و اخیرا هم تعارفات را کنار گذاشته و به منظور اجرای توافقاتی که پشت پرده و بدون اطلاع جمهوری اسلامی با آمریکا و اسراییل داشته اند خواستار خروج جمهوری اسلامی و حزب الله و متحدانش از خاك سوريه شده اند.

     
    • آفرین ، هزار آفرین !!! دستون درد نکنه که با این مستند زدی تو خال !!ملت بخوان رفته ما بخوننو گریه کنن!!

       
    • همانگونه که می دانید این روزها، سوریه، جمهوری اسلامی ایران و جبهه مقاومت در آستانه پیروزی های بزرگی قرار گرفته است که اگر سنگ اندازی های جبهه عبری-عربی-غربی نباشد، می تواند آرامش و ثبات را سرزمین هایی که سالهاست در اثر نقشه های شوم دشمنان جولانگاه تروریست های تکفیری قرار گرفته است بازگرداند و همین پیروزی ها سبب شده است تا تحلیل های گوناگونی پیرامون نقش جمهوری اسلامی ایران در این پیروزی ها صورت گیرد تا در نهایت، ارزش کاری که جمهوری اسلامی ایران انجام داد و هزینه ای که در این راه پرداخت کرد، به شدت پایین بیاید.

      یکی از تحلیل هایی که اخیرا در فضای مجازی و شبکه های اجتماعی دست به دست می شود تحلیلی است که طی آن تلاش می شود تا جمهوری اسلامی ایران بازنده میدان سوریه معرفی شده و روسیه را عامل بازی خوردن ایران بیان می کند. اما نخستین نکته ای که در این تحلیل به چشم می خورد، آمارهایی است که ارائه شده و در نهایت از آنها برای اثبات ادعاها بهره گرفته شده است در حالی که جستجویی کوتاه در آمارهای واقعی، مشخص می سازد که این آمارها به صورت هدفمند طراحی شده است مثل آمار شهدای مدافع حرم کشورمان که حدود ۲۰۰۰ نفر معرفی شده است که هر چند اصل آن درست بوده و از سوی رسانه های رسمی نیز اعلام شده است، اما این آمارها مربوط به کلیه شهدایی است که از ایران به سوریه اعزام شده اند که اکثر آنها را گردان های فاطمیون و زینبیون که عزیزان مدافع حرم افغان و پاکستانی می باشند تشکیل می دهد، همچنین در حالی از آمار بسیار پایین روس ها در جنگ روسیه سخن به میان آمده است که حداقل در یک عملیات نظامی آمریکا بر علیه نظامیان روس در دیرالزوم (که بعدها ادعا شد اشتباه شده است) حدود ۲۰۰ تا ۵۰۰ نظامی روس کشته شدند که به گفته یورونیوز، « بزرگترین رویارویی بین آمریکا و روسیه بعد از دوران جنگ سرد و جنگ ویتنام به حساب می آید.»

      (یورونیوز فارسی، http://fa.euronews.com/۲۰۱۸/۰۲/۱۴/۲۰۰-russians-killed-syria-airstrike-usa )

      ضمن اینکه همین خبر یکی دیگر از آمار و اطلاعاتی که مبنای این تحلیل قرار گرفته است را نیز زیر سوال می برد آنجا که مدعی می شود روس ها با آمریکایی ها بر سر مناطق تحت حمله، به توافق رسیده و در این میان تنها این نیروهای ایرانی هستند که به اصطلاح «گوشت دم توپ» شده اند.

      سایر آمار ها و اطلاعات این تحلیل نیز شرایط کمابیش مشابهی داشته و با توجه به تنظیم شدن آن به صورت جهت دار و هدفمند با هدف اثبات تحلیلی غلط، نمی توان به آن اعتماد کرد……

      https://www.porseman.com/article/%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%8A%D8%B3%D9%87-%D9%87%D8%B2%D9%8A%D9%86%D9%87-%D8%A7%D9%8A%D8%B1%D8%A7%D9%86-%D9%88-%D8%B1%D9%88%D8%B3%D9%8A%D9%87-%D8%AF%D8%B1-%D8%AC%D9%86%DA%AF-%D8%B3%D9%88%D8%B1%D9%8A%D9%87/53587

       
  126. حمید باقرلو

    این‌که ادعا کنی همصداییِ چندتا بچه‌ مقنعه‌آبی و بالاپایین پریدنشان از شادی، کار دشمن است، برای خودت بد است. این یعنی اعتراف میکنی یک جوانی در آن سرِ دنیا با یک آهنگ سه‌دقیقه‌ای تا قلب مدارس ابتدایی‌ات نفوذ کرده. این یعنی اعتراف میکنی چهل سال تلاش بی‌وقفه و تبلیغات یک‌طرفه و بمباران شعار و میلیاردها تومان هزینه و دهها سازمان عریض و طویل تبلیغاتی، دارد به ساسی‌مانکن و “آقامون جنتلمنه” میبازد.

    میگویی ساسی‌مانکن الگوی موسیقیایی خوبی برای بچه‌ها نیست. بر فرض که انقدر نادان باشیم که قبول کنیم “شما” نگران “موسیقی کشور” هستید! خب مگر الگوی مناسبی هم گذاشته‌اید که بماند؟
    راستی ماه رمضان است. از ربنای شجریان چه‌خبر؟!

    برفرض که با مدیر مدرسه‌ای که بچه‌هایش با آهنگ ساسی‌‌مانکن رقصیده‌اند برخورد کردی؟ واقعا فکر میکنی تمام میشود؟ مگر آنزمان که اوج بگیروببندت بود و مردم ویدیو را زیر پتو جابجا میکردند توانستی تمامش کنی؟ مگر آنزمان که جلوی ماشینها را میگرفتی و نوار کاستها را جمع میکردی توانستی تمامش کنی؟ میل به رقص و شادی، در فطرت آدمیست. نمیتوانی عوضش کنی. مثل اینست که بخواهی با دستور و آیین‌نامه، پروانه‌ای را به سوسک تبدیل کنی! نمیشود. چهل سال است نتوانسته‌ای، چهل هزار سال دیگر هم نمیتوانی. به‌قول حافظ داری “حلقه‌ اقبالِ ناممکن” میجنبانی…

    طرف بدِ تاریخ ایستاده‌ای. طرفِ محکوم به شکست… این‌روزها هم تمام میشود و پروانه‌ها یک روز با هر آهنگی که دلشان بخواهد میرقصند…

     
  127. آقای نوری زاد
    مردم دیگر این نظام و این زندگی را نمی خواهند
    چرا ؟
    به این خاطر
    خوب دقت کنید

    رهبر انقلاب: دو کلمه خدمت ملت عزیز ایران بگویم: جنگ نخواهد شد، مذاکره هم نخواهیم کرد. اینها استدلال پشت سرش هست، صِرف ادّعا نیست، صِرف گفتن و آرزو کردن و شعار دادن نیست

    مساله نه صلح و مذاکره و نه جنگ است؛ مساله این است که مردم دیگر این زندگی را نمی خواهند.

    اینروزها پرسش از جنگ یا صلح و اینکه مقامات چه خواهند کرد در میان مردم و اهل فرهنگ بسیار است. ولی فارغ از اینکه پاسخ به این پرسش چیست می توان این را به خوبی در جامعه مشاهده کرد که در پایان همه خسته و دلزده اند.

    این جامعه خسته و دلزده است و همه در وضعیت صبوری برای تحقق یک تغییر بزرگ هستند. دیگر کسی با بحث جنگ و صلح و پاسخ آن آرامش نمی یابد. آنچه جامعه از آن خسته است همین منطق دوگانه جنگ و صلح است.جامعه ما بیش از چهل سال است که در یک منطق تکراری گرفتار است: منطق دشمن شناسی و لزوم تعطیل کردن همه فرآیندهای معمول زندگی برای مقابله با دشمن و آنچه خواست دشمن است.

    کشور چهل سال است که در وضعیت اضطراری و حکومت نظامی گرفتار است.البته ادبیات این منطق فقط محدود به سیاست نیست.منطق دینی ما نیز سالهاست گرفتار دوگانه خدا و شیطان یا بهشت و جهنم است و سعی در گرفتار ساختن ذهنیت مردم در این دوگانه دارد.
    جامعه امروز ایران دیگر هیچ دلبستگی به این منطق ندارد. جامعه ایران از دوگانه ساده نظام و دشمن یا خدا و شیطان یا گناه و پاکی خسته است چون این منطق دوگانه رابطه مردم با زندگی و ابعاد مختلف آن را مختل ساخته است. مردم از این حدود و مرزهای سیاسی و دینی خسته اند چون جهان امروز جهان این حدود نیست. مردم دوست دارند راحت زندگی کنند، خطا کنند،ولی انسان بودن خود را تجربه کنند.

    بزرگترین ویژگی جمهوری اسلامی که مردم نسبت به آن احساس دلزدگی و خستگی دارند همین اختلالی است که این نظام سیاسی در ارتباط مردم با ابعاد متفاوت زندگی ایجاد کرده اند.مساله جمهوری اسلامی آمریکا و برجام و جنگ و صلح نیست. نکته این است که مردم دیگر این زندگی را نمی خواهند.

     
    • اسمت که دو نفر است! اما خودت که یک نفری،فقط نماینده حرف خودت هستی.

      هیچوقت یک نفر نمی تواند سخن و برداشت خود را سخن همه مردم یک سرزمین قلمداد کند.

      شما این زندگی را نمی خواهی فکری بحال زندگی خودت بکن! اما برآیند نظر جمعی مردم یک سرزمین را نظر سنجی های معتبر علمی،انعکاسات وسیع رسانه ای،نحوه مشارکت های اجتماعی آنها، رفراندوم ها و راه پیمائی ها و میتینگ های بزرگ و کوچک آنها و قرائنی از این قبیل تعیین می کند…

      بنابر شما آدم و حوّا که فی الواقع هم یک نفر هستی،زبان مردم ایران نیستی،زبان و نماینده طرز تفکّر و برداشت خودت هستی…

       
  128. چه می توان گفت در بارۀ آن آهوی لنگی که آهوان رامشگر و رقصان را به نظر نفرت مینگرد.

    چه می توان گفت در بارۀ آن گاوی که یوغ خود را دوست دارد ، گوزن و آهوی جنگل را آواره و گمراه می داند.

    چه می توان گفت دربارۀ آن مار پیری که نمی تواند پوست خود را بیفكند و همه را برهنه و بی حیا می خواند.

    و آن کو در محفل عروسی پیش از وقت می آید ، می خورد و می ماند تا خسته می شود و آنگاه می رود و می گوید بزمها همه تخلف و بزمیان همگان شکنندۀ قوانین اند؟

    من دربارۀ اینها چه بگویم جز اینکه بگویم این گروه نیز در پرتو خورشید ایستاده اما به آفتاب پشت کرده اند. تنها سایه های خود را می نگرند. سایۀ شان قانون شان است. آفتاب در نزد ایشان سایه افكني بیش نیست.
    پیروی قانون در نزد ایشان دنبال کردن سایه است.

    پیامبر
    جبران خلیل جبران

     
  129. جناب نوریزاد
    قطعاجنگ نخواهدشد
    تاریخ نشان داده موقعی جنگ شروع می شودکه رهبرکشورمحبوبیت کاریزماتیک داشته باشدمانندهیتلروناپلئون وصدام وخمینی والان در درشرائطی نیستیم که بتوانیم بجنگیم ونگرانی بعضی هابسیاربیجاست!!!

    ———–

    درود گرامی
    بله من نیز با شما تا حدودی موافقم
    علاوه بر کاریزمایی که نیست، لایه های گوشت بر تن حضرات آنچنان ورق به ورق انباشته که هم رهبر و هم آیت الله و هم سردارانشان، حوصله و توان و علاقه ای برای تکان خوردن ندارند چه برسد به جنگیدن. دیشب فیلمی دیدم از ناو هواپیمابر آمریکایی که چند نفری از افسران آمریکایی با انگشت یک کشتی ایرانی را در مونیتور نشان می دادند و حضرات سرداران را تحقیر و مسخره می کردند که: بیایید یک آتش بازی به راه بیندازیم و خوش باشیم. گرچه من خود می دانم که تماشای اینجور صحنه ها، جز شرم برای ما ندارد اما واقعیت نه چیزی ست که با شعار بشود انکارش کرد. البته تاریخ پخمه هایی چون شاه سلطان حسین را نیز دیده است که از فرط خودحق پنداری و با پشتیبانیِ لشگر ملایانِ دعاخوان، ریق رحمت را سر کشید.
    با احترام

    .

     
    • خل و چل زیاد دیده بودیم نه دیگه از این نوعش را . اولا حوا جون این ” محبوبیت کاریزماتیک” یعنی چی ؟ از خودت ساختی اینو ؟ ثانیا “محبوبیت رهبر ” یک کشور چه ربطی به شرایط لازم برای شروع یه جنگ داره ؟ مثلا اگر به جای سید علی هنوز خمینی با همان ” محبوبیت ” در آغاز کارش نشسته بود حتما جنگ در میگرفت ؟ چرا آنزمان که گروگانگیری و تنشهای شدیدتری بین ایران و امریکا در میان بود جنگی در نگرفت ؟ اتفاقا احتمال وقو ع جنگ بسیار بالاست و اگر جنگی در گیرد و به ویرانی و اشغال ایران بینجامد برای آمریکا میشود این فتح ” فتح الفتوح ” و پس از آن چنان همه دنیا در ترس از آمریکا فرو میرود و چنان امریکا ” ترک تازی میکند ” که آن سرش ناپیداست به خصوص اگر در جنگ سلاح اتمی هم به کار رود , همانطور که در ژاپن به کار رفت کاملا غیر ضروری و فقط برای گستردن سایه ترس بر جهان و مخصوصا بر شوروی آن زمان . بعد هم نوبت چین و روسیه و ….. میرسد .

       
    • آدم و حوّا،باز حکم قطعی و دگماتیک کردی؟! مگر شما علم غیب می دانید؟!

      چطور وقتی رهبر این کشور که قطعا اشراف اطلاعاتی متکی بر ابزارهای گوناگون حکومتی در دست اوست،می گوید جنگ نخواهد شد و مذاکره نخواهیم کرد،امثال شما و همین نوریزاد افراطی شروع به تمسخر و ردیف کردن حرفهای پوک می کنید که در همین صفحه یک نمونه اش را خود مدیر این سایت با افتخار از کانال تلگرامی خود نقل کرد و من ایرادی ذیل آن وارد کردم.اما خودتان که می خواهید پیش بینی جنگ یا عدم جنگ بکنید خیلی راحت حکم می کنید؟! آیا این معنایی جز خود خواهی و خودبینی دارد؟

      البته من هم مثل شما می گویم دستگاه سیاست گذاری امریکا خوب می فهمد که هزینه جنگ با جمهوری اسلامی ایران چقدر سنگین است و جنگ در اینجا قطعا جنگ زمینی که نخواهد بود برای اینکه اگر جنگ زمینی باشد،مردم سلحشور ایران،امریکائی ها را اینجا دفن خواهند کرد.اما جنگ بزن در رو نیز برای امریکا هزینه های فراوان و دنباله های طولانی خواهد داشت و اینجور نیست که با بمباران چند جا فاتحه ایران خوانده شود،هرچند ترسوها و خائنینی در داخل،عادت کرده اند هم در مورد توان نظامی امریکا مبالغه کنند و هم توان نظامی کشور متبوع خود را تحقیر کنند…

      بنابر این اجمالا محاسبات اینطوری و آنچه که از داخل محافل خود امریکا بر می آید اینطور بنظر می رسد که دولت ترامپ و احمقهای پیرامون او دنبال بوجود آوردن یک جنگ نیستند چون هم کنگره و مجلس امریکا در این مورد موافق نیستند و هم هزینه اقتصادی این جنگ برای امریکا سنگین است…

      اینها ظواهر محاسبات عادی است،اما خوب باز به قطع و جزم اینطور که شما و پانویس همینجوری نویس شما آنرا نفی می کنید نمی شود جنگ را نفی کرد،البته جمهوری اسلامی ایران موضعش موضع درست،منطقی،و متکی بر حقوق و قوانین بین المللی و بدنبال یک توافق خوب و وفای بعهد به آن از سوی ایران است و این ایران نبوده است که شرائط خطرناک فعلی را بوجود آورده است،بلکه احمقهای زورگو،بد عهد،قلدر و گردن کلفت فعلی حاکم بر امریکا دنبال زیاده خواهی و خودنمائی هستند وگرنه شما تخلّف جمهوری اسلامی را اینجا بشمارید،آیا جمهوری اسلامی از برجام که جوهره آن نرفتن بسمت سلاح هسته ای است تخلّفی کرده است؟ آیا جمهوری اسلامی کشورهای دیگر و همسایگان خود را تهدید کرده است؟ آیا این اسرائیل نوچه امریکا نیست که شب و روز سم بر زمین می زند و یابوی حاکم بر آنجا از چینج رجیم در ایران می گوید و ایران را تهدید می کند؟ آیا ایران تجاوزی به کشورهای همسایه و منطقه کرده است؟ و در نزاع سوریه آیا این امریکا و نوچه ها و گاوهای نه من شیر ده او نبودند که تروریسم و داعش را پرورش دادند و به آنجا گسیل داشتند و یک دولت قانونی در سوریه را تهدید به براندازی کردند؟ و احمقای حاکم بر امریکا که از تروریست بودن ایران و سپاه سخن می گویند،به چه حقی اصلا به آنجا رفتند و به چه حقی یک دولت و حکومت قانونی مورد تایید سازمان ملل متحد در آنجا را در فشار قرار دادند و تروریست ها و سلاح ها را به آنجا بردند؟ و آیا این گناه ایران بوده است که بدعوت و درخواست دولت قانونی سوریه و متحد خود برای دفع تروریست های ساخته امریکا به آنجا رفته است؟….بنابر این،شرائط بوجود آمده معلول رفتار احمقانه احمقهای واقع در امریکاست نه حرکت درست جمهوری اسلامی….بنابر این جمهوری اسلامی ایران قطعا نه طالب جنگ بوده و نه طالب جنگ است و حرکات او نیز همه روی منطق و قواعد حقوق بین الملل و قواعد اخلاقی انسانی بوده است…

      امریکا می گوید شما موشک تولید نکنید! اولا :خود شما چرا موشک تولید می کنید و حتی موشک های بالیستیک و دارای کلاهک هسته ای؟

      ثانیا:کدام کنوانسیون و قاعده بین المللی ایران را از حق تولید سلاح دفاعی محروم کرده است؟
      امریکا می گوید ایران باید کلّا صنعت هسته ای را کنار بگذارد! ما می گوییم:شما غلط می کنید چنین خواسته ای دارید! ایران تحت پادمان و قواعد آژانس و ان پی
      تی حق فعالیت صلح آمیز هسته ای داشته و دارد و علاوه بر آن ،این حق در یک قرار داد بین المللی که در قطعنامه سازمان ملل نیز تایید شده است،نحوه فعالیت اش تعیین شده است و آژانس نیز تاکنون 14 بار پایبندی ایران را تایید کرده است،بنابر ….می خورند گردن کلفت های حاکم بر امریکا که چنین خواسته ای را پیش شرط یک مذاکره قرار دهند…

      جدای از این مسائل،حرف ایران این است که :خوب امریکا اگر مایل نیست با ایران مراوده اقتصادی و سیاسی داشته باشد نداشته باشد،اما اینکه دیگر کشورهای جهان را تهدید و تحدید و تحریم کند و آنان را از مراودات اقتصادی با ایران باز دارد ،با کدامیک از هنجارهای حقوقی،انسانی و اخلاقی هماهنگ است؟! آن مردک گردن کلفت می گوید ایران باید رفتارهایش عادی و یک کشور معمولی باشد! چرا خود امریکا نباید چنین باشد که یک کشور معمولی باشد؟! معمولی بودن ایران به چیست؟ به اینکه بشود یک گاو نه من شیر ده مثل عربستان که شما پرروهای وقیح هم با آنها رقص شمشیر می کنید و هم بصورت رک و علنی می گویید آنها گاو شیرده ما هستند؟! نخیر یک ایرانی و یک مسلمان و یک مسلمان ایرانی هرگز گاو نه من شیرده احمقها و گردن کلفت های امریکا نخواهد شد…

      مقصودم این است که ایران دنبال جنگ نبوده است و این امریکاست که زور می گوید،و اینکه جنگ روی محاسبات عادی محتمل نیست اما بقطع نیز نمی توان آنرا نفی کرد چون گاهی سهوها و حرکات احمقانه جرقّه جنگهای بزرگ بوده است.و اصولا علت جنگها اینطور که شماها تحلیل می کنید بود و نبود رهبران کاریزماتیک نبوده و نیست،جنگ ها مثل بسیاری از پدیده های دیگر اجتماعی تابع فاکتورها و علل و عوامل گوناگون بوده اند…و در هر حال موضع ایران موضع حقی است و پایداری بر اصول و شرف و منافع ملی امری ناگزیر است…و در منطق دین کسانی که استقامت بر موضع حق خود داشته باشند و متکی بر قدرت الهی باشند نصرت با آنهاست (ان تنصروا الله ینصرکم..) ..پس جنگ الان استراتژی ایران نیست اما دفاع و ایستادگی مقابل زورگو چرا.

       
  130. کل معارف جمهوری اسلامی ایران توسط حاج محمود کریمی در این فایل صوتی جمع شده حتمن گوش کنید.

    https://youtu.be/34Ggnl0Fi24

     
  131. یادداشتهای اسدالله علم(پهلوی شناسی و عبرت تاریخی)
    —————————————————————-

    شاه: به رئیس دانشگاه تهران بگو خودم به گارد دستور دادم دانشجویان را بدون دلیل کتک بزنند!

    «صبح شرفیاب شدم. عرض کردم: صبح زود نهاوندی پیش من آمده بود(رئیس دانشگاه تهران) و می گفت در دانشکده پلی تکنیک بی جهت بچه هایی را که اجتماع کرده بودند کتک زدند. یعنی گارد انتظامی دانشکده بدون توجه به نظر رئیس و غیره آنها را کتک زد و می گفت قطعاً یک دستوری از طرف دولت (هویدا) است که این رابطه خوب که بین دانشگاهها و دستگاه سلطنت پیدا شده، بر هم بزنند.

    با آن که شاهنشاه فرمودند: نهاوندی را چون دولت به بازی نمی گیرد بدبین است، ولی خیلی خیلی تأمل فرمودند و به من امر دادند رسیدگی کن!»

    (خاطرات علم، سوم، ص ۳۶- ۳۵. ۱۱ اردیبهشت ۱۳۵۲).

    «فرمودند: به نهاوندی بگو موضوع سختگیری به دانشگاهها را خودم دستور داده بودم که گارد دانشگاهی این عمل را بکند!

    یاللعجب! دیروز نخست وزیر شرفیاب شده و این مطلب را در ذهن شاهنشاه گذاشته است. نخست وزیر زرنگی عجیبی دارد! اول در ذهن شاهنشاه می گذارد که این امر خودتان بوده تا شاهنشاه تعصب پیدا کنند، بعد هر قصه ای می خواهد در زیر جور می کند!»

    (همان، ص ۳۷.۱۲ اردیبهشت ۵۲).

    —–
    پانوشت:ظاهرا شاهنشاه کمی تا قسمتی،دهن بینی،تعصّب و استبداد همایونی داشتند!

     
  132. یادداشتهای اسدالله علم (پهلوی شناسی و عبرت تاریخی)
    —————————————————————–

    شاه: به وزارت خارجه مربوط نیست! خودم پاسخ نامه گاندی را امضا می کنم و خودم به مأمور ایرانی سرویس اطلاعاتی انگلیس می دهم تا برای او ببرد. به او بیش از وزارت خارجه خودم اعتماد دارم!

    ✍️ اسدالله علم

    «در کارهای جاری نامه[ای] از نخست وزیر هند به عنوان شاهنشاه رسیده بود که با اسدالله رشیدیان در مورد اوامر شاهنشاه و مسئله پاکستان صحبت کردم و پیامهایی وسیله او دادم که به عرض خواهد رسید. خیلی باعث تعجب من شده بود.

    عرض کردم: مثل این که رشیدیان فضولی کرده[است!].

    فرمودند: خیر! هیچ همچو چیزی نیست! امر خودمان بود و حالا هم جواب بنویسید که خودم امضاء کنم و بگویید که این نوع روابط را ما مفید می دانیم. بعد هم از طریق وزارت امور خارجه نفرستید، بدهید خودم امضاء کنم و خودم هم به رشیدیان خواهم داد که بفرستد!

    خیلی خیلی تعجب کردم که چه طور شاهنشاه با این قدرت فکری گاهی چه نوع اعتمادهائی می فرمایند؟! ولی دیگر خودم فضولی بیشتری نکردم!»

    (خاطرات علم، جلد سوم، ص ۵۷. ۲۸ اردیبهشت ۱۳۵۲).

    ——

    توضیح وزیر اقتصاد شاه (علیاری ناشر خاطرات علم): «اسدالله رشیدیان و برادر بزرگتر او سیف الله رشیدیان، در پوشش بازرگانی موفق، هر دو از مأمورین شناخته شده سرویس اطلاعاتی انگلستان بودند و در جریان[کودتای] ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ و واژگونی دولت مصدق نقش فعالی داشتند! پدر آنان، حبیب الله رشیدیان، نیز به اتهام داشتن همین رابطه با انگلیسیها، به دستور رضا شاه به زندان افکنده شد و تنها پس از اشغال ایران به وسیله نیروهای متفقین (شهریور ۱۳۲۰) رهایی یافت. آشنایی اسدالله رشیدیان با ایندیرا گاندی از راه خانواده هندوجا که نمایندگی فیلمهای هندی را در ایران داشتند و با پسران ایندیرا دوست بودند، صورت گرفت»(پاورقی همان صفحه). پیام های میان گاندی و شاه پس از آن هم توسط رشیدیان رد و بدل می شد!

    —-
    پانوشت:واقعا چه شاهنشاه بصیر و آگاه و در عین حال مستقلّ و مستبدّی داشتیم! اعتماد او به ماموران سرویس اطلاعات روباه پیر بیش از اعتماد به وزارت خارجه خویش بوده است و فضولی دیگران هم موقوف بوده!

     
    • ریشه تفخیذ در فقه شیعی

      کسانی که ملاهای حنفی را ملامت می‌کنند، اگر از روی صداقت باشد، اسلام را نفهمیده‌اند. بهتر است برای یک‌بار هم که شده به متونِ دینی و تاریخی و داستان ازدواج محمد ۵۴ ساله با عایشه ۷‌ ساله مراجعه کنند. توجیه برخی از موارد آسان است ولی مواردی چون موضوع ازدواج محمد با عایشه فقها را با یک بن‌بست روبه‌رو کرده است. یا ازدواج با کودک را حرام اعلام کنند و بپذیرند که محمد مرتکب امر حرام شده است یا به خاطر محمد ازدواج با کودک را امر شرعی بدانند. ناگزیر راه دوم را انتخاب کرده‌اند. بر اساس همین خطای محمد فقهای اسلامی تلاش کرده‌اند ازدواج و بهره‌گیری جنسی از کودکان و دختران خردسال را توجیه کنند.

      بر اساس روایت‌های تاریخی، عایشه کودک بود. در دو سال اول توانایی جنسی را نداشت. محمد او را در آغوش می‌گرفت، اندام آن طفل معصوم را دست می‌زد و خودش را بر او می‌مالید. چون بر اساسِ اصولِ فقه “فعل نبی”، در صورتی که دليل متقنی بر اختصاصی بودن آن نداشته باشیم، اگر دال بر وجوب و استحباب نباشد، حداقل بر جواز دلالت دارد، بحث ازدواج با دختران خردسال و حتی “طفل شیرخوار” به یکی از بحث‌های مهم اسلامی تبدیل شد.

      موضوع بحث، جواز ادواج با کودک خرسال نیست، موضوع بحث این است که استمتاع جنسی از کودک “شیرخوار/ رضیعه” جایز است یا نه؟ درباره “عده” و “استبراء” کودک شیرخوار بحث‌های زیادی شده است. اصطلاح “تفخیذ” در فقه شیعی ریشه در ازدواج محمد و عایشه دارد. معنای فقهی تفخیذ، مالیدنِ آلتِ تناسلی بر ران‌ها و بازی جنسی به قسمی است که بیش از ختنه‌گاهِ مرد وارد قُبل یا دُبر طرف نشود. بحث تفخیذ در مرور زمان توسعه یافت و مصادیق متعدد پیدا کرد ولی در فقه شیعی یکی از کاربردهای آن جواز شرعی بازی جنسی با تن کودک است.

      آیت‌الله خمینی در کتاب “تحریرالوسیله‌” می‌گوید: “کسی که زوجه‌ای کمتر از نه سال دارد وطی او برای وی جایز نیست… اما سایر کام‌گیری‌ها از قبیل لمس به شهوت و آغوش گرفتن و تفخیذ اشکال ندارد هر چند شیرخواره باشد” (تحریرالوسیله، بابِ نکاح، صفحه ۴۳۰، مسئله ۱۲).

      از شما مسلمین می‌خواهیم در این فتوای خمینی اندکی تأمل نمائيد. اگر کودک شیرخوار دارید بازی جنسی یک مرد با او را در ذهن خود مجسم کنید تا دریابید که منادی اسلام چه می‌گوید. تصور کنید مردی پیری در لای پای دختر هفت‌ساله‌تان نشسته است. یا آلتِ تناسلی‌اش را به کودک شیرخوارتان می‌مالد! آیا کار زشت‌تر از این قابل تصور است؟ از هر منظر بنگریم، تصور بازی جنسی با طفل‌معصوم و شیرخوار نفرت‌انگیز است ولی نفرت‌انگیزتر از آن پندار و رفتار کسانی است که چنین چیزهایی را امر مقدس می‌پندارند!

      کاری زشت‌تر و قبیح‌تر از آن نیست که کسی درباره کودکِ شیرخوار خیال‌پردازی جنسی کند، چه رسد به آنکه عملاً چنین کاری را مرتکب شود! انحرافِ جنسی و جنون شهوت تا چه حد باشد که کسی عملاً یا در عالم خیال با دختر خردسال و یا “طفل شیرخوار” شهوتش را فرو نشاند!

      بدتر اینکه هرگاه درباره شهوت‌رانان دینی و فقهی حرف بزنیم، این ما هستیم که ملامت می‌شویم نه آن‌هایی که مردم را به تفخیذ و مالیدنِ آلتِ تناسلی به کودک شیرخوار دعوت می‌کنند! وقتی این همه بی‌اعتنایی به اسناد و احادیث و تجربه را می‌بينم، آشکار در می‌يابم که برخی در عوض وارسی و کندوکاو حقیقت در پیِ نفهمی و لجاجت‌اند!

       
  133. سلام و درود

    ( به جناب آنارشیست گرامی )

    دوست گرامی بخوبی میشود از لابلای کلمات و جملاتت حس خستگی و بیزاری و یأس را « به قول زنده یاد صادق هدایت» از این « محیط احمق نواز سفله پرور و رجاله پسند » دید و دریافت که تا چه حد از بوی مشمئز کننده و بیزاری آور و نومیدکننده آن به ستوه آمده ای و چون عقربی که در محاصره آتش است، تنها راه نجات را در فرو کردن نیش خود بر تارک سرت دیده ای . از این بابت بی نهایت متأسفم، ولی فکر نکن تنها شما به چنین آفتی گرفتاری . آنانکه خود اهل نوشتنند و قلم بدستند میدانند که تا کسی دارای طبع و ذوق ادبی و همت کافی جهت مطالعه مستمر و کنکاش و تحقیق و کاوش، و بویژه تفکر در خلوت نباشد و تا لااقل یکصد صفحه از کتابهای خوب را نخوانده و تجزیه و تحلیل نکرده باشد، خود قادر به نگارش یک صفحه قابل خواندن نیست. در کشوریکه تیراژ کتابش به کمتر از یکصد جلد و پنجاه جلد رسیده میشود حدس زد که درصد که نه! در هزار هم نه! بلکه در میلیون!! افراد کتابخوان و کتاب فهمش تا چه حد تحقیر آمیز و یأس آور است. ( مصیبت را میبینی؟ کسانی هستند که چنین نژادی را میپرستند !!) مگر از کل همان افراد نادر کتابخوان و کتاب فهم چند درصدشان قادر به نوشتن متون و مطالب تازه و دارای مفهوم هستند ؟ شما ثابت کرده ای که دارای هنر نوشتنی، و گهگاه اندیشه های نوینی داری و بدون تعصب و منصفانه مینویسید ، لذا نبودنت به هر دلیل و علتی مایه تأسف بسیار است. بیشک با تعدادی از گروهها و کانالها و وبسایت و…. آشنایی و چه بسا عضو تعدادی از آنها هم باشی، کافیست به انبوه مطالب مبتذل و تکراری و کپی پیستهای آنها نگاه کنی تا ببینی که چگونه مارهای قدرت و مذهب که بر شانه های نظام حاکم روئیده اند مغز این جامعه نگون بخت را خورده اند ؟ پس از قتل عام سال شوم 67 و شکار و شهادت اهل قلم که قتلهای زنجیره ای تنها اندکی از قله آن کوه یخ است ، مغز جامعه ایران متلاشی شد و گلها و میوه های انقلاب مشروطیت و بیش از یک قرن رنج و زندان و زنجیر و شکنجه و شهادت و مجاهدت فرزندان بیدار، ازجامعه ایران پیکر بی مغزی مانده که به نشخوار کردن افتاده و پیوسته تهوع میکند و باز تهوع خود را میجود و فرو میدهد و نشخوار و باز نشخوارش میکند. گروهی که اباطیل و خرافات و سم مهلک آخوندیسم را بلعیده اند و به ویروس مذهب ایدئولوژیک آلوده اند ، بنیاد ایده و فکرشان بر نفرت از سایر ادیان و بخصوص تنفر مضاعف از سایر مذاهب و فرقه های اسلامی بنا شده و، مرتباً همانها را هم، نشخوار و تکرار میکنند، جمعی دیگر که ظاهراً باستانگرا و نژاد پرستند نیز، بدون آنکه بدانند که چه نژاد پست و بد گوهری را میپرستند و خود زحمت مطالعه کتب مرجع و معتبر را بکشند و با دیدی انتقادی و موضعی محققانه به رفتار ایرانیان در قبال هجوم اسکندر و اعراب و مغول و در هر دو جنگ جهانی در مقابل اشغالگران ایران بنگرند نیز، اساس تفکرشان را بر نفرت از نژاد عرب ( آنهم نه اعراب موجود امروز، بلکه اعراب موهوم 1400 سال پیش ! ) بنا شده و به گونه ای دیگر به نشخوار و تکرار مبتلا شده اند. اقلیت بسیار اندکی هم بدون آنکه حقیقتاً محاسن و معایب نظام سرمایه‌داری را بخوبی بشناسند و بدانند که جامعه کنونی ایران هیچیک از شرایط احراز سوسیالیسم را ندارد و این کودک افلیج توان ورود به چنین ماراتنی را ندارد، اساس فکرشان بر نفرت کور از نظام سرمایه‌داری نهاده اند و آنچه را که نویسنده یا محققی در جامعه ای دیگر و با رشد صنعتی و فرهنگی دیگر، که محصول جامعه ای بوده که با از سر گذراندن انقلابهای صنعتی و اجتماعی و تجربه چند قرن رنسانس ، درست یا نادرست در زمان و شرایط دیگری نوشته را تکرار و نشخوار میکنند. شاه پرستها هم بجز فکر انتقام و ترویج و تهدید « نه فراموش میکنیم و نه میبخشیم» و شعار جاودانه « جاوید شاه » و ابراز تنفر و بیزاری از انقلابیون ضد سلطنت 57 چیزی برای تکرار و نشخوار ندارند. میلیونها متخصص طب سنتی هم یکباره ظهور کرده اند و گروهها و کانالهای بیشماری شبانه روز ( سودا و صفرا و دم و بلغم ) را بلغور میکنند آنها نیز اساس کارشان را بر تنفر از طب مدرن ( داروهای شیمیایی ) و تکرار و نشخوار آموزه های این سینا و رازی و حکیم مؤمن و نسخه های « قرابادین » نهاده اند!! انگار ناف فکر ایرانیان را با تنفر بریده اند !! هیچ فکری بر اساس مهر و محبت و انسان دوستی و حتی حیوان دوستی نیست !! دامنه نفرت ذاتی و سرشتی ایرانیان دامن بسیاری از حیوانات بیگناه را هم گرفته است ! ( یکی از دوستان در همین صفحه از زنده سوزاندن گنجشکهای بیچاره به جرم لو دادن جای امام حسین!! خبر داد و بیشتر ماها هم فیلم زنده سوزاندن کبوترها را در جریان مراسم تعزیه خوانی و تزریق اسید به نخاع سگها را در میان مردم خودمان دیده ایم.مدتهاست که فکر نو در ایران تولید نمیشود و در بستر اندیشه انسان ایرانی جنازه زن و مردی بظاهر خفته اند و در حقیقت مرده اند! قرنهاست که ایرانیان از جوشش و حس و حرکت و حیات باز مانده اند. ما مدتهاست که از نظر فکری و فرهنگی مرده ایم و پس مانده مغزمان دارد طعمه مارهای سیری ناپذیر آخوندیسم آژیدهاک صفت میشود . گاه در این برهوت یأس و دلمردگی بر ریشه های پنهان کُنده های پوسیده جوانه ای میروید، از میان اجساد مردگان، اندک کسانی تکان میخورند و از خود آثار حیات بروز میدهند، در چشم انداز این کویر وحشت سیاهیهای اندکی پیداست که از دور بشر مینمایند، و در میان انبوه و آمار چهاپایان کسانی بچشم میخورند که روی دو پا راه میروند، هر گاه که گله در سایه انفعال و عادت و تقلید مهوع خود غنوده و سرگرم باز نشخوار تهوع خود است، کسانی بروز میکنند که سر در لاک انزوای خود فرو برده اند، این دست بسیار اندکند ، ولی هستند و بودن هر کدامشان به ملتی و کشوری می ارزد، و نبود و از میان رفتن هر کدام نیز ضایعه جبران ناپذیر است.
    آنارشیست بمان!

    —————

    درود و سپاس جناب شفیعی گرامی
    این، یکی از نوشته های پر مایه و البته غمبار شماست. من گرچه بقدر شما و بقدر لایه لایه ی این نوشته ی شما مردم ایران را اینهمه مأیوس و ورشکسته و نشخوارگر نمی بینم. من در دل یا در کانون یا در نطفه ی این نشخوارگری، هیجان و جنبش و جوانه و شعورکی می بینم که با سرعت به جاده ی رشد خزیده و با سرعت دارد می رود که دست به گلوی نابکاری و نابکاران ببرد و غبار بی خردی از سر و روی خود بتکاند و از کرختی بدر آید و ملاهای انباشته از لایه های گوشت را به زیر بکشد و سرداران ایرانروب را بجای بایسته شان بفرستد و ریسمان اداره و اراده ی جریان شعور در کشور را، خود بدست گیرد. یک نگاهی به وجنات ملاهایی چون امامی کاشانی و موحدی کرمانی و رازینی و سیدابراهیم رییسی و خود خامنه ای بیندازید! ما حتما یک روز اینها را از سوراخ های اختفا بیرون خواهیم کشاند. این جامعه، بیش از این نمی تواند بیچارگی و بی شعوری و تحقیر شدگی و غارت زدگیِ خود را تماشاگر باشد. همین جنبش ها و جوانه ها و بهم پیوستنِ شعورک ها، مرا امید می دهد. و سرِ پایم نگاه می دارد. من آینده را بسیار در دسترس و بی ملا می بینم. جامعه ی بی ملا که می گویم، یعنی جامعه ای بی حضور ملایان در قدرت. وگرنه این حضرات، در همه ی ادیان، بر گستره ی بی شعوری خیمه خوابانده اند و از خرافه و خیالات و موهومات ارتزاق می کنند. در این میان، هستند ملایانی که من به مراتب فهمشان و به شیوایی شعورشان شدیدا احترام قائلم و دوستشان دارم. اما دریغ که تعدادشان اندک است.
    سپاس از نوشته ی خوب و اندوهبارتان.
    اگر گفتید این نوشته ی خوب شما چه کم دارد؟
    با احترام

    .

     
    • کشاکش دهر

      دوست عزیز شفیعی جان اگر خدای نا خواسته , زبان ” دکتر ” مهرداد جان لال , آنارشیست تنها خیال خود کشی داشت با خواندن نوشته شما که بلافاصله کارش را تمام کرده . خواستی مانع شوی و یا خواستی مجبورش کنی که بی درنگ کار را تمام کند برادر ؟ آدم که اینطور با آدم مایوسی گپ نمیزند که . نکند خدای ناخواسته , زبان مزدک جان لال , شما هم خودت خیال خودکشی داری برادر با این همه یاس ؟ اما این نوریزاد جانمان که معمولا شر و ور پای کامنت ها میگذارد این بار حرف درستی زده و امید داده و بی پایه هم نگفته . جناب آنارشیست هم به جای مجال دادن به افکار سیاه به آن سوی زیبای زندگی بنگرد و به آینده امیدوار باشد که روزگار از این بالا و پایین ها بسیار دارد .

       
    • جناب نوریزاد نه تنها نوشته ایست غمباراز روحی پریشان و افسرده بلکه تکراری و بیشتر غرو لند و نق زدن و بکار گیری کلمات تهوغ آور برای ادای گفته های تکراری بدون هیچ راهکردی .چنین نوشته هایی تنها به جو نا امیدی و سردر گمی و افسرده گی در جامعه کمک می کند تا پراکندن امید و دادن انگیزه.برای گفتن آنارشیست بمان هیچ احتیاجی به تحقیر مردم نیست.جامعه ایران با 80 ملیون انسان دارای سلایق و تفکرات و تعاریف و دید گاهای گوناگون نسبت به موضوعات متنوع در جامعه اند.هیچ دلیلی ندارد که همه با آنچه من می گویم همراه باشند و برای هدفی که من می خواهم مبارزه کنند.وزن هر کس در جامعه ایی آزاد بستگی به برد اندیشه و گفتارش در جامعه دارد.با ردیف کردن آنچه گذشته انهم از دیدی شناخته شده و پریشانگو یی و پرخاش به دیگر نحله های فکری در گروه مخالف و خود را محور تمام اندیشه ها و در مرکز مبارزه آنهم با صوفیگری و مسلمانی دانستن نه تحلیلی درست و علمی است و نه کمکی به شناخت بیشتر مردم می کند بخصوص که بارها و بارها این موضوعات بقلم خود نویسنده اش تکرار شده !و جالبست که همین قلم دیگران را به تکرار مکررات متهم می کند ولی حاضر نیست از خود مسلمانش بپرسد آخه پدر بیامرز یکبار اول صبح نمازی خواندی دیگر 3یا 5 بار در روز و یا دعاهای زیر لب و …از چیست! خب تا دین و مزخرفات دینی در مقابل تمدن و حقوق انسانها ایستاده مخالفین نیز باید به تکرار به لجن کشیدن مقدسات دینی بپردازند!

       
  134. دکترای علوم سیاسی

    ایالات متحده امریکا با کسی شوخی ندارد
    آرایش نظامی ایالات متحده در این روزها در خلیج فارس از جنگ عراق در سال 2003 سابقه نداشته است.آمدن بزرگترین سازه فلزی جهان در آبها یعنی ناو آبراهام لینکلن با بیش از 90 هواپیما اف 22 که سلاح استراتژیک آمریکا است و هیچ کشوری از آن برخوردار نیست و فرستادن بمب افکن های بی 52 و اف 35 به پایگاههای قطر و بحرین حاکی از تنگ تر شدن محاصره جمهوری اسلامی ایران دارد.سیاست دولت دونالد ترامپ برخورد نظامی با جمهوری اسلامی نیست ولی آماده پاسخگویی به هر نوع اقدام جمهوری اسلامی در تهدید منافع ایالات متحده و هم پیمانانش در منطقه خلیج فارس است.اینگونه که از شواهد امر پیداست ،جمهوری اسلامی ایران قصد دارد و یا داشت که بوسیله نیروهای شبه نظامی اش در منطقه مانند حشد الشعبی یا شبه نظامیان حوثی علیه بعضی از منافع ایالات متحده اقدام کند که با پیشگیری غافل گیر کننده ای از طرف ایالات متحده روبرو شد.جمهوری اسلامی ایران در این چهل سال یاد گرفته است که وقتی اوضاع را به نفع منافع ایدئولوژیک خود نمیبیند بازی را بر هم بزند و نا امنی را بر علیه منافع غرب بویژه ایالات متحده افزایش دهد .ولی این دولت مستقر در آمریکا نه دولت کارتر است نه کلینتون و نه اوباما که جمهوری اسلامی بتواند با حملات ایذایی و گروههای شبه نظامی در منطقه آنها را بترساند و امتیاز بگیرد.یادمان باشد که تغییر نظام سلطنتی به جمهوری اسلامی در سال 1357 با فریب ایالات متحده آمریکا توسط انقلابیون و تضمین منافع غرب در ایران صورت گرفت و رییس جمهور ضعیف آمریکا یعنی کارتر فریب انقلابیون ایران را خورد و وحشتی چهل ساله را برای روسای جمهوری بعدی در آمریکا و منطقه خاورمیانه به ارمغان آورد.دولت ترامپ به مانند کلینتون و اوباما هم نیست که با وعده اصلاحات داخلی و مذاکره ،زمان به جمهوری اسلامی بدهد.دولت دونالد ترامپ تمام شاهرگهای حیاتی جمهوری اسلامی اعم از فروش نفت و محصولات پتروشیمی و ارتباط با سیستم مالی بین المللی را قطع کرده است و اگر این روند ادامه پیدا کند تورم بسیار سنگین و قحطی در ایران بوجود می آید که اثرات آن را در اقتصاد امروز ایران میبینیم.راههای پیش روی جمهوری اسلامی دو تاست.یا مذاکره و قبول شروط دوازده گانه آمریکا و به رسمیت شناختن اسراییل و عدم دخالت در منطقه ،یا مقاومت در داخل و برخورد با آمریکا و متحدانش در منطقه توسط گروههای به نظامی طرفدارش.راه سومی وجود ندارد.آمریکا تحریم ها را سخت تر خواهد کرد و در آینده ای نزدیک شورش گرسنگان در ایران اتفاق می افتد و سیستم حکومتی ایران از درون دچار فروپاشی می شود.راهکار جمهوری اسلامی برخوردهای کوچک و مقطعی با آمریکا و متحدانش در منطقه برای انحراف افکار عمومی داخل از گرانی و تورم و قحطی در آینده است.ولی دولت فعلی آمریکا عزمش را جزم کرده که یا رفتار جمهوری اسلامی در جهان اصلاح شود یا اینکه این نظام برود.بهمین دلیل تمام تجهیزات پیش گیرانه را وارد منطقه خلیج فارس کرده و آماده هرگونه رویارویی است.چیزی که مسلم است این است که ایالات متحده آمریکا آغازگر درگیری نمی باشد ولی در صورت آغاز درگیری پاسخی بسیار سخت به جمهوری اسلامی خواهد داد.
    این ایالات متحده آمریکا به رهبری ترامپ با کسی شوخی ندارد…….
    دکتر توماج آریان-دکترای علوم سیاسی

     
    • جناب آریان٬
      پاره ای از تحلیل شما درست ولی پاره ای هم با واقعیتهای موجود خوانایی ندارند. آمریکا قصد جنگ ندارد چون نیازی به جنگیدن (بشکل نظامی) ندارد٬ هدف جنگ یعنی ضربه زدن به ساختار اقتصادی دشمن٬ وقتی آمریکا میتواند با ابزاری غیر از جنگ به این هدف برسد چرا دست به اسلحه ببرد. نکته دیگر اینکه باید دید که آمریکا دقیقأ چه چیزی از ایران میخواهد به عبارت دیگر باید دید ج.ا. با چه ویژگیهایی میتواند مورد قبول آمریکا در جهت سود رساندن به آمریکا باشد. آمریکا برای برنامه های دراز مدّت از قبیل ناتوی عربی به یک کشور و نیرویی نیاز دارد که نقش دشمن اعراب و اسراییل را بازی کند بدون وجود چنین دشمنی ایجاد ناتوی عربی بی معنی و غیر ضروریست٬ پس آمریکا با بودن ج.ا. نه تنها مشکلی ندارد بلکه نیازمند وجود آن است. آمریکا قصد براندازی ج.ا را ندارد و در مذاکراتی هم که دیر یا زود انجام خواهد گرفت آمریکا از دوازده موردی که تعیین کرده بنحوی خواهد گذشت٬ دست ایران را بمیزانی که بتواند منطقه را در حالت نه صلح و نه جنگ نگهدارد و با داشتن موشکهای که تهدیدی برای اعراب منطقه باشد موافقت خواهد کرد.
      یکی از دلایل لشگر کشی آمریکا به منطقه نه جنگ بلکه ایجاد شرایط بحرانی و جنگیست چون ایجاد چنین فضایی میتواند آمریکا را به اهدافش برساند که چیزی نیست جز حداکثر فشار بر ج.ا برای تن دادن به مذاکره. بعد از تصمیم آمریکا برای به صفر رساندن صادرات نفت ایران چندین مشکل در بازار جهانی بوجود خواهد آمد٬ اگر نفت ایران با نفت دیگران جایگزین نشود این باعث بالا رفت قیمت نفت خواهد شد و ایران میتواند با فروش بمیزان کمتری به ارز مورد نیازش برسد (از راه دور زدن)٬ اگر نفت ایران جایگزین پیدا کند آنوقت قیمت نفت ثابت و یا پایین خواهد رفت و این مسله برای آمریکا خوشایند نیست چون در چنین صورتی برای کمپانیهای آمریکایی استخراج «نفت شیل» به صرفه نیست (استخراج نفت شیل گرانتر و مشکلتر از نفت معمولیست). آمریکا سعی میکند قیمت نفت در بازار جهانی را بالا نگهدارد تا استخراج نفت شیل برایش به صرفه باشد٬ ولی نمیخواهد با بالا نگهداشتن قیمت نفت به ج.ا کمک کرده باشد و بر علیه نقشه های خودش عمل کند٬ وجود ناو آمریکایی و بی-۵۲ و اف-۳۵ در منطقه میتواند به میزان کافی ترسی را بر ج.ا وارد کند تا ریسک فروش نفت تانکری قاچاق را نکند و همچنین منطقه را پر تنش کند که خود بخود باعث بالا رفتن نفت خواهد شد.
      -ولی آنچیزیکه برای مردم ایران مهم هست٬ این نکته که در تمام تحلیلها و حرفها صحبت از منافع آمریکا٬ اروپا٬ چین٬ روسیه٬ ج.ا. وووو هست و هیچکس حتّی یک کلام از منافع مردم ایران نمیکند٬ اینها همه بفکر منافع خودشان هستند٬ ج.ا. اگر خود را در خطر ببیند پای هر قراردادی را امضا خواهد کرد حتی کفشهای ترامپ را هم واکس خواهد زد تا بمانند و به چپاول با خیال آسوده تر ادامه دهند و یکشبه هم هزار آیه و حدیث و روایت پیدا خواهند کرد تا ثابت کنند کارشان انقلابی و اسلامی و خمینی وار بوده٬ ترامپ هم با اولین تماس از تهران چنان جملات عاشقانه ای در مورد خامنه ای و دارو دسته اش خواهد گفت که همه مات شوند. تحقیر و درماندگی و فقر و اسارت را تا زمانی که تحمل کنید ادامه خواهد داشت٬ تنها راه رهایی نپذیرفتن است.

       
      • جناب هموطن 1 هر چند همه آنچه شما و کاربری بنام تحلیگر سیاسی نوشته می تواند درست باشد ولی یک موضوع را نیز باید در نظر گرفت که خرج این لشکر کشی امریکا به جایی این چنین دور دست هزینه بسیار سنگینی را بر اقتصاد آمریکا زورآور خواهد کرد بنابراین چنین وضعی نمی تواند مدت زیادی طول بکشد.و همین موضوع می تواند در صورت عدم پاسخ اوباش اشغالگر اسلامی در ایران به شرایط صلح آمریکا باعث بروز جنگی گردد. بهانه چنین جنگی را براحتی اوباش اسلامی بدست آمریکا خواهند داد.ولی من باور دارم که حرامیان اسلامی بهمین زودی تمام شرایط ترامپ را پذیرفته و به ذلت و خواری خواهند افتاد.حرف آمریکائئی ها هم به این اراذل غیره مستقیم همین است که>ما کاری بیش از آنچه تا بحال انجام داده ایم از دستمان ساخته نیست و بهترین راه برای جلوگیری از جنگ مداکره با آمریکاست!

         
    • جناب دکتر!

      جمهوری اسلامی ایران نیز با کسی شوخی ندارد!

      ایران البته دنبال جنگ نبوده و نیست و تخلّفی نیز نکرده است،این رفت و آمدهای ناوها و نیروهای امریکا در این دور و بر نیز بارها تکرار شده و وجود داشته،ایرانیان هم خوفی از اینگونه رفتارهای لات منشانه همیشگی امریکائی ها نداشته و ندارند،این همان منطق چماق و هویج امریکائی است،که بتعبیر من باید ملت های دنیا در برابر این منطق بایستند و هویج را با چماق بحلقوم آنها فرو کنند…

      مردک متظاهر و متکبّر،از یکطرف همه قواعد بین المللی و اصول اخلاقی را نقض کرده و دیگران را بر خلاف اخلاق و انسانیت از مراوده اقتصادی با ایران منع می کند،و از طرف دیگر متکبّرانه نمره تلفن می دهد که ایرانی ها به من زنگ بزنند! اینجور آدم متکبّر را برابر بر توصیه های بزرگان دینی ما باید بدهانش کوبید..

      خاک بر فرق آن ایرانی و آن مسلمان که این تحقیر را بپذیرد،و من جایی بشوخی نوشتم چه خوب است یکی از داخل ایران که در فحش خواهر مادر دادن روان هم باشد! نمره این تلفن را بگیرد و فحش خواهر و مادری نثار گردن کلفت زورگوی امریکائی کند!

      فارغ از شوخی،واقع این است که برخلاف تصور شما،اینگونه حرکت های نظامی زورگویان احمق فعلی امریکا،نشان از زبونی و شکست در اقدامات تاکنون آنهاست،و اینها هنوز ایرانی مسلمان و مسلمان ایرانی را نشناخته اند که با زور و تهدید نمی توان یک ایرانی را تسلیم کرد…

      مکرّر می گویند مذاکره! یا تلفن و دیدار!
      بعد وزیر خارجه گردن کلفت آنها برای یک مذاکره 12 شرط غیر قابل قبول تعیین می کند! حالا دیروز دوباره آن مردک نامعقول تاجر پیشه گفته است ما فقط می خواهیم ایران بمب هسته ای نداشته باشد!

      خوب اینها حماقت و تناقض در رفتار نیست؟ شما اگر راست می گوئید که ایران فقط نباید بمب هسته ای داشته باشد،خوب روح و جسم و صدر و ذیل این برجام که آنرا همراه متحدان خود امضاء کردید و در قطعنامه سازمان ملل تایید و درج شد،همین نظارت بر این نکته است،هرچند ایران قبلا هم دنبال بمب نبوده،اما خوب روی احتمال و خیالات شما،ایران در برجام تعهدات را پذیرفته و به آن عمل کرده و صدها دوربین و ناظر آژانس نیز در حال نظارتند…

      پس شما دروغگو و بد عهدید،و شمائید که برای مذاکره پیش شرط های تحقیر آمیز می کنید و رفتارها و گفتارهایتان نیز متناقض است..حالا اینجا ناو آورده اند…ما که دنبال جنگ نبوده و نیستیم ولی در این شرائط نیز مذاکره نمی کنیم مگر آنکه امریکا از غلط محاسبه خویش دست بردارد و برجام را بپذیرد،آنگاه در شرائط برابر و احترام آمیز و بدون پیش شرط می شود پیرامون همه چیز گفتگو کرد….

      من به جناب دکتر توماج می گویم:ممکن است برخی خائنان و فرومایگان داخلی با مطالب شما هماهنگ باشند اما بدانید، درک همه واقعیات سیاسی و شرائط موکول به دکتراهای کاغذی سیاسی نیست…ما دنبال جنگ نیستیم اما امریکا اگر مایل است می تواند شکوه حمیّت و غیرت و استقامت ایرانی را تست کند…

       
  135. جناب سید مرتضی لطفا به من بگویید آیا من این فهرست را درست جمع کرده ام؟

    لیست کامل زنان حضرت محمد پیامبر اسلام

    1-خدیجه دختر خویلد بن اسبن عبدالعزی (خیر النساء العالمین)

    2-سوده دختر زمعه بن قیس العامریه (صاحبته الهجرتین)

    3-عایشه دختر ابوبکر صدیق (افقه نساء العالم)

    4-ام سلمه دختر امیه بن المغیره

    5-حفصه دختر عمر بن الخطاب

    6-زینب دختر جحش الاسدیه

    7-جویریه دختر حارث بن ابوضرار (اعظم النساء برکه)

    8-ام حبیبه، رمله دختر ابوسفیان بن الحرب

    9-صفیه دختر حیی بن اخطب النضری

    10-میمونه دختر حارث الهلالیه از فرزندان عبدالله بن هلال بن عامر بن صعصعه

    11-فاطمه دختر سریح

    12-هند دختر یزید

    13-عصما دختر سیاء

    14-زینب دختر یزید

    15-قتیله دختر قیس و خواهر اشعث

    16-اسماء دختر نعمان بن شراحیل

    17-فاطمه دختر صحاک

    18-ماریه دختر شمعون قبطی

    19-ریحانه دختر زید قرظی از اسرای بنی قریظه

    20-ام شریک دوسیه، نام اصلی او غزیه (غزیله نیز آورده شده است)

    21-صنعا یا سبا دختر سلیم،زنی بود که پیش از آنکه پیامبر با او همبستر شود او مرد

    22-قضیه دختر جابر از بنی کلاب

    23-زینب دختر خزیمه الهلالیه از پسران عبد مناف بن هلال بن عار ابن صعصعه (ام المساکین)

    24-دختر خلیفه الکلبی و خواهر دحیه بن خلیفه، به خانه آوردش و در خانه پیامبر مرد

    25-عالیه دختر ظبیان از بنی بکربن

    26-قوتیله بنت قیس بن معدی کرب و خواهر اشعث بن قیس

    27-خوله بنت الهذیل از بنی حاریث که طلاق گرفت

    28-لیلی بنت الخطیم پیر زنی بود از قبیله بنی خزرج

    29-ام هانی دختر ابوطالب

    30-ضباعه دختر عامر بن قرط، که پیغمبر اورا از پسرش بخواست اما پسرش به پیامبر گفت مادرم پیر است و پیامبر دست برداشت

    31-صفیه دختر بشامه عنبری که از اسرای افتاده به دست مسلمانان بود

    32-ام حبیبه دختر عباس بن عبدالمطلب، پیغمبر اورا به زنی خواست، عباس گفت یا رسول الله او با تو شیر خورده است

    33-جمرهدختر حارث بن ابی حارثه، محمد اورا از حارث بخواست، حارث به دروغ به پیامبر گفت بدن او پیسی دارد و تورا شایسته نیست.

    34-محمد زنی که نامی از وی باقی نمانده است طلاق داد زیرا وی چشم چرانی میکرد و به مردانی که از مسجد خارج میشدند زیر چشمی نگاهح میکرد

    35-ملیکه اللیثیه ، محمد با او ازدواج میکند با او همبستر نمیشود و او را طلاق میدهد

    36-ملیکه دختر کعب به مدت کوتاهی با محمد ازدواج کرد، عایشه از وی پرسید آیا می‌خواهی شوهری داشته باشی که شوهر قبلی تورا کشت؟

    37-شنباء دختر عمر الغفریه، مردم قبیله او با قبیله بنی قریظه هم پیمان بودند، وقتی ابراهیم فرزند محمد مرد؛ وی به محمد گفت اگر تو پیامبر راستینی میبودی فرزندت نمی مرد. محمد بعد از اینکه با او همبستر شد وی را طلاق داد

    38-ملائکه دختر داوود زن دیگری بود که با محمد ازدواج کرد اما پس از اینکه فهمید محمد پدرش را کشته است، از وی جدا شد

    39-عمیره دختر یزید که محمد وی را طلاق داد زیرا وی به جذام مبتلا شده بود. محمد در مورد او گفته است «دلستم علی و ردها

    40-سناء بنت سفیان، محمد مدت کوتاهی با او ازدواج کرد

    41-احدایث ضعیفی خبر از ازدواج محمد با عمره نیز ازدواج کرده بود

    42-دختر الجهال برای مدت کوتاهی با محمد ازدواج کرد

    43-دوبه دختر امیر. از طایفه سعسعه

    44-عماره یا عمامه دختر حمزه، از طایفه قریش، هاشم

     
    • سلام

      خیر این تعداد و این اسامی قطعا نادرست است و کسانی که این اسامی را ردیف می کنند ملزم هستند اسناد تحقیقی خود را در مورد آن بیان کنند.

      اینطور که من بررسی کردم و در کتاب “تاریخ پیامبر اسلام” محقق و مورّج ارجمند مرحوم دکتر محمد ابراهیم آیتی آمده است،مجموع زنانی که پیامبر با آنان ازدواج کرده اند که برخی از آنان در زمان پیامبر از دنیا رفتند و غالب آنها بعد از پیامبر، یازده(11) زن بوده اند.

      مرحوم آیتی با استناد دقیق به کتابهای معتبر سیره و روایت این یازده (11)زن را اینطور مرتّب بیان کرده و بیوگراف مستند کوتاهی ذیل هریک آورده است،که من اسامی را بترتیبی که ایشان ذکر کرده است اینجا ذکر می کنم:

      1-خدیجه دختر خویلد (از قبیله قریش)

      2-سوده دختر زمعه بن قیس (از قبیله قریش)

      3- عائشه دختر ابوبکر بن ابی قحافه(از قبیله قریش)

      4-حفصه دختر عمر بن الخطّاب (از قبیله قریش)

      5-زینب دختر خزیمه بن حارث (از قبیله بنی هلال)

      6-امّ حبیبه(رمله) دختر ابوسفیان (از قبیله قریش)

      7-امّ سلمه (هند) دختر ابو امیّه مخزومی (از قبیله قریش)

      8-زینب دختر جحش (از قبیله بنی اسد) که دختر عمّه آنحضرت نیز بوده است.

      9-جویریه دختر حارث بن ابی ضرار (از قبیله بنی مصطلق)

      10-صفیّه دختر حییّ بن اخطب (از یهودیان قبیله بنی النضیر)

      11-میمونه دختر حارث بن حزن (از قبیله بنی هلال)

      —-
      از این یازده زن،دو نفر (خدیجه و زینب دختر خزیمه) در حیات پیامبر،و نُه نفر دیگر پس از وفات ایشان وفات یافته اند.

      شش نفر از اینان (خدیجه،سوده،عائشه،حفصه،امّ حبیبه و امّ سلمه) از قبیله قریش بودند و پنج نفر از قبائل دیگری غیر از قریش.

      (تاریخ پیامبر اسلام،دکتر محمد ابراهیم آیتی،ص 70-74)

      —-
      بنده جداگانه یک تحلیل محتوائی از مرحوم علامه طباطبائی پیرامون نحوه ازدواج های پیامبر را در دو بخش در همین پست ارسال کردم که اجمالا این اسامی و تعلّق آنها به قبائل بزرگ و مهم عرب نشان می دهد که غالب ازدواج های پیامبر ،آنهم بعد از اینکه 25 سال با یک همسر (خدیجه) بسر برد،جنبه تالیف قلوب و پیوند با قبایل مختلف و ایجاد خویشاوندی و پیمان بر آیین اسلام بوده است نه لزوما آنطور که برخی مستشرقین اینها را حمل بر هوسرانی و شهوترانی نموده اند،به آن تحلیل محتوائی که در همین پست هست مراجعه کنید.

      و نکته دیگر اینکه اساسا تعدّد ازواج در بین قبائل عرب و حتی بسیاری از اقوام و ملل،عرفی عادی بوده است و در بین اعراب حتی پیش از پیامبر اسلام رواج داشته است که بعد از اسلام محدود به چهار زوج شده است.و بطور خاص برای پیامبر نیز جدای از تحلیل محتوائی نوع ازدواج های آنحضرت که جهات سیاسی و تالیف قلوب یا دستگیری داشته است،در مورد ایشان نیز بعد از ده سال حرام شده است و نکته اساسی ازدواج های پیامبر که غالبا (غیر از نکاح با عائشه که بکر بوده است) با زنان میان سال و بیوه از قبائل مختلف بوده است و بعد متوقف و ممنوع شده است همان جهاتی است که در تحلیل مرحوم آقای طباطبائی بخوبی بیان شده است نه مساله هوسرانی و شهوترانی.

      موفق باشید

       
    • رديف 12 و 14 همان يزيد معروف است يا شخص ديگري است ؟
      اگر زبانم لال همان يزيد باشد يعني ما به خانواده پيامبر فحش و دشنام ميدهيم ؟

       
      • نه،این آن یزید نبوده است چون آنوقتی که پیامبر فرضا با چنین زنی ازدواج کرده باشد،پدر یزید،یعنی معاویه،یکی از اصحاب جوان یا میانسال پیامبر و از کاتبان وحی بوده است،بنابر این آنموقع یا اصلا یزید بن معاویه متولد نشده بوده! یا اگر هم بوده احتمالا توی کوچه های مکه یا مدینه تیله بازی می کرده!
        تیله بازی بلدی ناشناس؟!

         
    • سلام
      حدود دو سه سالي مي شود كه در اين سايت حضور نداشته ام
      باور كنيد يا نكنيد ديشب نزديك نماز صبح خواب ديدم فردي در سايت جناب نوري زاد مطلبي در باره ي همسران رسول اكرم نوشته شده خلاف واقع و از اين قبيل موارد دروغ

      مي خواستم عرض كنم به نويسنده اين مطلب كه واقعا مستحق حاكماني مثل سيد علي و40 دزد بغداد هستي

      اميدوارم اوضاع تو و امثال تو روز به روز بدتر شود و ترامپ عزيز دو سه بمب اتمي بيندازد تا جهان از لوث وجود مجوسي همانند تو پاک شود

      اللهم عاجلا وليس اجلا يا منتقم يا شديد العقاب انتقم من المجوس كبيرهم و صغيرهم ولا ترحمهم ابدا

      واجعل المؤمنين في حصن حصين حسبنا الله و نعم الوكيل

       
    • اضافه می کنم،برخی از این اسامی را من در نرم افزارهای سیره و تاریخ جستجو کردم،اساسا برخی از آنها وجود ندارد،برخی موارد هم با توضیحی که خود شما ذکر کرده اید اصلا ازدواجی صورت نگرفته،یعنی مواردی از زنان به پیامبر پیشنهاد شده اند یا خواستگاری شده اند و عملا به ازدواج ختم نشده است.البته پیامبر با دو کنیز بنام ماریه قبطیه و ریحانه نیز زناشوئی داشته است اما بقیه موارد یازده گانه ای که ذکر شده همه همسران عقدی آنحضرت بودند که در بین آنها فقط عائشه باکره بوده و بقیه زنانی بوده اند که یا همسران آنها مرده اند یا در جنگ کشته شده بودند یا اط همسر قبلی خود طلاق گرفته بودند.

      در هر حال،آنچه که من ذکر کردم از دو نوشته مرحوم آقای طباطبائی و مرحوم آیتی عددی است که مورد اتفاق کتابهای قدیمی سیره مثل سیره ابن هشام و طبقات ابن سعد و کتاب واقدی و برخی دیگر هست،که اینها روایت های متعدد و راویان متعدد داشته است،اما برخی راویان منفرد اعداد دیگری مثل پانزده زن یا سیزده زن یا بیست و سه زن ذکر کرده اند که اینها در کتب سیره قدیمی مثل ابن هشام و واقدی و طبقات ابن سعد نیست.و بنظر می رسد همان یازده همسری که ابن هشام و ابن سعد و واقدی ذکر کرده اند اعتبار نقلی بیشتری دارد.

       
  136. جناب نوری زاد
    من از شما دلخورم ولی کینه ای بدل ندارم… چرا که اون گوشه ی دنج و تاریک و سوت و کور دلت رو میبینم.
    از کسانی که در این پست به من توهین کردند! و کسانی هم که فرصت را برای ضربه زدن غنیمت شماردند، سپاسگزارم! … وهمچنین از اسپانسری این جریانات توسط نوری زاد، سپاسگزارم!
    در پاسخ به این افراد، یک متن بسیار بلند آماده کرده بودم که درمیانه ی راه ارسال، منصرف شدم.
    همه میدانید که من اگر بخواهم بسیار بدتر پاسخ توهین کنندگان را میدهم و از هیچ کس رودربایستی ندارم… حتی نوری زاد.
    پس من در عین توانایی، از پاسخ به شمای توهین کننده صرف نظر میکنم… باشد که مقبول افتد!
    حال، دلیلش چیست؟ و چرا؟
    چرا که خسته ام!… چرا که درد من از جنس دیگری ست… زندگی من … عمر من… تباه شد.
    و مقصر اصلی این تباهی، نظام جمهوری اسلامی ست و حاکمان.
    من از زندگی خسته ام… چرا که احساس بازنده بودن دارم… به اعتماد من خیانت شده… به ایمان من، به اعتقاد من، به انسانیت من، به اخلاق من، به موجویت من، به آرزوهای من… به تمامی هست و نیست من خیانت شده. به تمام ارزشهای قابل قبول من خیانت شده… و مقصر تمامی این ها، فقط و فقط نظام جمهوری اسلامی و شخص سید علی ست.
    حس کسی را دارم که بازی خورده و او را بازی داده اند… حسی که انگاری همه دارند به ریشت میخندند…
    بگذریم…
    الغرض… خلاصه… باری…
    چهل سال زمان کمی نیست… ولی دریغ و افسوس… هر سال بدتر از پارسال! و هر روز بدتر از دیروز!
    در این شرایط، زندگی برای افرادی مثل من سخت است… کسی که حس میکند هرآنچه آرزو داشته بر باد رفته…
    حس کسی که نزدیکترین افراد و دوستان را بخاطرعملکرد حاکمان این نظام از دست داده و داغدار است.
    حس کسی که فقط بدنبال یک زندگی ساده بود… که آن را هم از او دریغ کردند.
    من باید خود را فنا کنم تا شاید بتوانم اینگونه فریاد برآورم که اشتباه کردم.
    من از مردم ایران… از حکومت ایران… از همه بریدم.
    دیگر طاقتم طاق شده و توانایی برای زندگی اینگونه ندارم.
    آهای! به خود نهیب میزنم که … زر زدن دیگر بس است!
    شاید به این زودی ها دیگر کسی مثل آنارشیست،… آتش سوار،… بی نهایت،…،…،…، مهاجر،… فرزند ایران،… و حتی با نامی جدید و زین پس… دیگر کسی نباشد تا با او کل کل کنید ( البته تا سید مرتضای عزیز برادر هست… غمتان نباشد )
    من اگر این سایت را انتخاب کردم، دلیلش استقبال نوری زاد بود و اینکه؛ او مرا و حرف مرا پذیرفت و انتشار داد. من اگر نام مجازی دارم و به نام حقیقی خود نمینویسم، بدلیل این نیست که میترسم، بلکه بدلیل این است که نمیخواهم نزدیکان و دوستان من مورد آزار و اذیت رژیم قرار بگیرند… هم تجربه جنگ دارم… هم بازگشت از مرگ و هم زندان و دیگر بازی های خشن روزگار.
    بودن در این سایت و کل کل کردن با دیگران… دلیلش این بود که در بالابردن تحمل و صبوری به من کمک میکرد.
    ولی… دیگر… این اواخر این حس را ندارم.
    باید خود را پاک کنم و بعد شروع به پاکسازی کنم! نه مجازی … که حقیقی.
    مرگ… هر لحظه، هرآن، در یک چشم برهم زدن و یا پس از سالها تحمل شکنجه و رنج و عذاب… روزی به سراغم میآید.
    و من البته منتظر فرارسیدنش نخواهم ماند و خود به استقبالش خواهم رفت.
    پاینده باد ایران… جانم فدای ایران
    و
    در پایان،
    تا یادم نرفته بگم… کسانی که کینه توزانه دائم بدنبال زخم زدن به من هستند… حداقل در این فقره آخری با نام و بنام حمایت از همجنسگرایان است و یا دگرباشان… خدا را شکر که وجود من باعث شد یادی از حق و حقوق آنان شود!
    من نیز خود بر این باورم که گرایش جنسی هر فرد تا زمانی که آزاری به کسی نرساند، یک امر شخصی ست و ربطی به هیچکس ندارد… و اینکه شاید مهجورترین افراد در ایران امروز، دگر باشان و همجنسگرایان باشند… ولی وقتی کسی، چیزی یا شخصی که شما ادعا میکنید نیست و به او برچسب میزنید، این دیگرمیشود یک توهین… بگذریم.

    به امید برقراری دموکراسی حقیقی و همچنین آزادی ایران از بند اسارت… نگفتم ایرانیان… گفتم ایران…
    ایران سالهاست که در اسارت مردم خودش است!

    حق یارتان
    و
    برقرار باشید

    ————

    درود آنارشیست گرامی
    دوست خوب، با یک توهین، جای خالی نکنید. یک نگاهی به فحش ها و توهین ها و نسبت هایی که خود شما و یا جناب سید مرتضی به خود من داده اید و می دهند بیندازید. اگر کسی باید ترش می کرد و از کوره در می رفت و احیانا بفکر خودکشی می افتاد، لابد من بودم. دوست گرامی، پیشنهاد می کنم بجای راه افتاد در کوچه پس کوچه های نوشته ها، بر بلندای دماوندِ خویشتنِ خویش بایستید و از همان بالا به نوشته ی دوستان بنگرید. زاویه ی نگاه خود را که تغییر دهید، مطلقا از نوشته های عبوس و حتی توهین آمیز رنجیده خاطر نمی شوید. این سایت، تراشه ای از واقعیت بیرونی جمهوری اسلامی و خود خود خود جامعه ی ماست. با شیبی از فرهیختگی مثلا!
    به دل نگیرید
    آرام باشید
    و به فرداهایی که چشم به شما دارند بنگرید
    باشد؟
    اگرکوتاهی از جانب من بوده، پوزش مرا بپذیرید.
    باشید و آسیدعلی ها را با بودنِ فهیمانه ی خود دق مرگ کنید!
    سپاس

    .

     
    • بی نهایت گرامی

      عزیز برادر

      هرچند مخالف من هستی و دلخور از من و صنف من و نظام..

      بمان و با من و دیگران “کل کل” کن و از اهانت ها و بی معرفتی های چند نفر بی ریشه دلزده مباش.

      ترا به این نام خواندم چون از قدیم این نام مجازی ات را زیباتر و بهتر می دیدم و خاطره خوشی از بحث ها و کل کل ها با تو تحت این اسم دارم ،هرچند گزینش نام حقیقی و مجازی،حق شخصی است.

      بمان و با رفتنت،بی ریشه ها و بی جنبه ها را خشنود نکن.

      من همیشه گفته ام،علیرغم تفاوت عقیده و سلیقه،اما همیشه خود را نوکر و چاکر بچه های جبهه و جنگ می دانم و خود را و فرصت تحصیل و تحقیق و نوشتنم را مدیون یک یک آن دلیرانی می دانم که در جبهه های دفاع جانانه از دین و آیین و کشور جان به جان آفرین تسلیم کردند یا معلول و معیوب شدند هرچند اکنون چیزهایی بگویند که مایه دلزدگی ام شود….

      در مذهب عشق کافریست رنجیدن

      دوستت سید مرتضی

      ————-

      درود جناب استاد سید مرتضی
      این نخستین بار است که چنین آشکار، نوکری و چاکری خود را نسبت به بچه های جنگ ابراز می دارید. بچه های جنگ، اگر می دانستند خروجی این نظام و خروجی بیت رهبری، آدمکشی و اسید پاشی و سعید طوسی و اختلاسگری و دزدی و کولبر کشی و سید ابراهیم رییسی و حشد الشعبی و ویرانگری در سوریه و گنبد سازی در عتبات عالیات و دختران تن فروش و بیکاری و اعتیاد و .. (تمامی ندارد که لامصب) است، ملایان را با لایه های گوشتشان تنها می گذاردند و خود، گوشت جلوی توپ نمی شدند. بله، یکی از غصه های این روزهای بچه های جنگ این است که عجب بازی خوردند و عجب خام بودند و عجب به چه خیالاتی دل بسته بودند و عجب ساده می اندیشیدند و عجب که ملاها و حواریون خیمه بر قدرت زده شان چه مالیخولیاهای حریص و سیری ناپذیری بودند. راستی نگفتید چرا آسد علی رهبری را برای خود مادام العمر کرده؟ چربی گنبدی که من در نوشته ی اصلی این پست بدان اشاره کرده ام، حتما علاوه بر سفره آرایی، به لیز خوردنِ حضرات عمامه می انجامد. بسیاری از بچه های جنگ را دیده ام که در مدار دق کردن اند. می خواهید دستتان را بگیرم و بخانه هایشان ببرم؟
      با احترام

      .

       
      • فقط می گویم:بنده مثل شما نیازی به تکرار و تظاهر به اینجور مسائل ندارم ،این اولین بار هم نیست که چنین می گویم،همیشه و همه جا اینرا گفته ام و از دل نیز گفته ام نه بتظاهر و نمایش…

        البته بازماندگان دلیر جبهه های جنگ نقدها و اعتراضات و دلزدگیهایی دارند اما غالب آنان بر خلاف زعم شما مثل شما سیاه نمای مطلق نیستند و به باور من آنان علیرغم همه نقدها و دلزدگیها هنوز هم اصل این نظام را می خواهند و به مراد و پیرشان امام روح الله خمینی رضوان الله علیه عشق و ارادت دارند ،و نیازی نیست امثال شما چپه کردگان کلی، زبان آن راد مردان جبهه های جهاد در برابر دشمن متجاوز باشید یا آنان را مصادره موهومات و انحرافات خویش کنید،شما از زبان خود سخن بگوئید و می گوئید و سخن خود را می گوئید و از نظر من شما لیاقت زبان باکری ها و همت ها و شیرودی ها و جهان آراها و دیگران بودن را ندارید،البته خدمات جهادی گذشته شما نیز مورد احترام من است اما من از حال فعلی شما که حرکت در مسیر یک خیانت بزرگ است بیزارم.فقط دربسته بعنوان یک دوست مجازی بگویم خیلی از فشارهای روانی که بمن وارد شد ناشی از سخنان بی وزن و نپخته و پوک شما بوده است،از این جهت اگر چه در سایت شما می نویسم ولی مادام که مزخرفات کلامی و درشتی ها و اهانت های شما را می بینم مایل به دیدار و گفتگو با شما نیستم.

        همین!

        ———–

        درود استاد گرامی
        راز تنفر شما را از خودم بگویم؟
        من، لقمه های مفت بسیاری از شمایان را نشانه رفته ام.
        نفرت شما از من، بخاطر هراسی ست که نسبت به همین لقمه های مفت دارید.
        وگرنه مگر من چه گفته و می گویم؟
        من می گویم: آخوند و سانتریفیوژ؟
        من می گویم: چرا ملایان پاسخگو نیستند؟
        من می گویم: ملایان و آدمکشی و دروغ و دزدی و فریب؟
        من می گویم: آیت الله و شکر؟
        من می گویم: آیت الله و معدن سنگ؟
        من می گویم: ملایان و خاوران؟
        همین

        با احترام

        .

         
        • خیر،من از شخص و ذات شما متنفّر نیستم، از اوصاف و ادعاها و حرف ها و ژست های توخالی شما بیزارم.

          بحث لقمه مفت نیست،همین اتهام لقمه مفت هم یکی از حرف مفت های شماست .بحث این است که غالب سخنان شما حرف مفت است! و شما کما فی السابق یک تندرو و افراطی بی منطق هستید،سابقا انقلابی افراطی،اکنون ضدّ انقلابی افراطی! و آن دلیران جبهه های جنگ علیه متجاوز و باطل،هیچ نسبتی با افراط های گذشته و حال شما نداشته و ندارند.برخی از آنها هم فریب شما را می خورند!

          همین!

          ————

          درود استاد گرامی
          باور کنید هیچ تندروی در کار من نیست. برای مردمانی که نشسته اند، ایستاده بودن تندروی ست. برای آنانی که آهسته می روند، معمولی رفتن تندروی ست. برای آنانی که سکوت کرده اند، اعتراض کردن تندروی ست. برای آنانی که به کنده شدنِ پاره های تن شان عادت کرده اند، فریاد کشیدن تندروی ست. به من پاسخ بدهید: انتظار این که ملاهای کشور، چه رهبرش چه آیت اللهش چه امام جمعه اش چه نماینده ی فلانش و چه فلان طلبه اش، بازای مسئولیتی که دارند پاسخگو باشند، تندروی ست؟ بیانِ این که خلخالی و امام خمینی و حضرت خامنه ای و شیخ مصطفی پورمحمدی و سید ابراهیم رییسی و رازینی و فلاحیان بخاطر آدمکشی هایشان و بقول جناب منتظری اسمشان در امتداد جنایتکاران رقم خواهد خورد آیا تند روی ست؟ این که من می گویم: ملایان را چه به مملکت داری تندروی ست؟ ملایان را چه به سانتریفیوژ تندروی ست؟ اگر تنفری در کار باشد، باید از جانب مردمی باشد که در این سالها، اسیر مفتخواران و لقمه خواران و هیولاهایی شده اند که می برند و می خورند و می کشند و ضایعه بجای می نهند و به احدی نیز پاسخگو نیستند. باور کنید اینها اسمش تندروی نیست بل صراحت بیان است در فضایی که دیگران یک سخن آشکار را – بنا به هر دلیلی – در زرورق می پیچیند. همین کلمات تند اما آشکار من اگر داخل زرورقِ فدایت شوم تابانده شوند، ای بسا برای شما که از دیگران جز چاکری نمی خواهید، قابل هظم تر باشد. این درست است که من بخاطر صراحت سخنم در مدار نفرت شما واقع باشم و شمایان بخاطر صراحت همان لقمه های مفت و آدمکشی ها و دزدی ها و پاسخگو نبودن ها و ضایعه های ویرانگرتان در مدار مقبولیت قرار بگیرید؟

          با احترام

          .

           
    • آرتین ایران

      سلام بر آنارشیست گرامی
      خوب که چه؟رفتی و تمام؟خوب این چه مشکلی را حل کرد؟اصلا گیریم نوریزاد نوشته های دیگران را سانسور کرد بعد چه؟جامعه ما از گفتنی های این چنینی تهی می شود؟دوست عزیز به جرات می گویم از هر پست نوریزاد شاید به تعداد انگشتان دو دست مطالب نویسندگان را می خوانم که یک پای آن نوشته های شماست؟می دانم که خسته ای.همه خسته ایم.باور نمی کنید این روزها آرزوی مرگ خود را از خدا دارم.نمی دانی دوست عزیز بیکاری تصاعدی کارگران بنگاههای اقتصادی و تعطیلی کارخانجات چه رنج بزرگیست که این روزها چون خوره به جانم افتاده است.وقتی می گویم مواد اولیه کارخانجات رو به اتمام است کسی که خبره کار باشد می فهمد این نگارنده چه می گوید و وقتی از دروغ پردازیهای نظام حاکم در راه اندازی فلان پالایشگاه و فلان گور و بهمان قبرستان مطلع می گردد دیگر رمقی برایش نمی ماند.دوست من امروز کارگری را دیدم که آمده بود التماس می کرد که به کار برگردد.می دانی چه می گفت؟می گفت آمده ام بگویم گوه خوردم.چه دروغها که به ما گفتند از اینکه هرکه ندای کمک مسلمانی را بشنود و به دادش نرسد مسلمان نیست.پس چه شد؟کجا رفت؟!دوست عزیز آخرین باری که یک خبر خوب را برای میهن در اسارتم خوانده یا شنیده ام را والله قسم به یاد نمی آورم.این روزمرگی و خستگی و ملال و بیچارگی روحی و جانی امان از مردم شاد و مهربانی که من می شناختم ستانده است و آنها را تبدیل به موجوداتی بی حس و منجمد کرده است.به مردم پیرامون خویش بنگرید.چندصباحیست که آنها را شاد ندیده اید؟!دیگر بحث ما و مساله ما نه خرافات و دین زدگیست نه آزادی و آزادگی.این روزها درد مشترک مردم ما نان شده.دردی که خنده را از ایران و ایرانی دریغ کرده است.نوشته های این سایت هم مدتهاست که حال و هوای همیشگی را ندارد ولی دوست گرامی با چهار حرف بی ربط اینگونه به هم نریزید.ما چیزهای بزرگتری داریم که برایش واجب است که از خود بی خود شویم.بمانید و نه برای ما که برای دل خودتان بنویسید.
      به امید ایرانی آزاد و آباد

       
      • انارشیست عزیز
        نگران نباشید این نوع ناز و قهر کردن ها دلبرانه نشان از تشدید /// همان ///ست . چندروزی تحمل کنید اثارش ضعیف خواهد شد. موفق باشید

         
        • جناب دکتر – من تا به حال به کسی در این سایت توهین نکرده ام. ولی به شما میگویم که خیلی نادان هستی. شما واقعا خجالت نمی کشی و نمی خواهی دست از این مزخرف گویی ها بر دارید؟ مدتها پیش چنین هجو نویسی ها را با آنارشیست شروع کردی شاید یک بار دو بار بامزه بود ولی بعد از آن دیگر به صورت چندش آوری درآمده بار ها در پست های پیشین خواستم تذکر دهم گفتم کمتر تو چشم باشد زود تر از مرکز توجه خارج میشود.

          کمی رشد کن اگربه آنارشیست نقد داری او را نقد کن و اگر توانایی این کار را نداری ساکت بشین
          گوشه ای و کامنت های دیگران را بخوان.
          شوخی هم حد و مرزی دارد. شاید اخلاقش گاهی تند باشد ولی بی تردید نویسنده خوبی است و اگر تلاش کنی او را به چالش بکشی شاید چیز هایی هم از او آموختی.
          اگر به او انتقاد داری او را نقد کن چرا تا به این حد پستی؟

          وقتی امثال شما ها را می بینم پیش خودم میگویم که این آخوند ها هم از سر ما زیادند.

           
    • انارشیست گرامی درحدیث نفسی که نوشتی بیشترافراد فهیم ایرانی شریکند امثال شما که از ناملایمات ناخواسته که این نظاام جهل وجنون به همراه اورده است خسته وکلافه اند افرادی هم سن وسال من که روزگار انتهای پیری را میگزرانند وبه قول قدما پای عمرشان لب بام نیستیست با اینکه برای خودشان امیدی نمانده است چشم انتظار وضعیت مطلوبتر وحکومت مردمی برای نسل جوانتر میباشند که اگر به انان وصلت نمیدهد برای نسلهای بعدی ارزودارند لذا باید تحمل کرد وبه ورطه نا امیدی نیفتاد امید که از من پیر مرد بپذیری.

       
  137. بقول نوری زاد : لایه های گوشت بر تن ملایان محترم

    ‏به اعتقادات هم احترام بگذاریم، اعتقادات ما:
    ‏-تو حق نداری در خیابان چیزی بخوری
    ‏- تو حق انتخاب پوشش نداری
    ‏- تو حق نداری با هر کس دوست داشتی حرف بزنی
    ‏-هر چی ما بگیم قانون است تو هیچ حقی نداری
    ‏-تو حق نداری به چیزی غیر از اعتقادات ما باور داشته باشی
    ‏- هر کس غیر این گفت خونش حلال است!

    ————

    درود دوست گرامی
    لطفا اسم مشخصی برای خود انتخاب کنید.
    یا بصورت ناشناس باشید
    از کنایه های اینجوری بجای اسم خود، پرهیز کنیم
    باشد؟
    سپاس

    .

     
  138. درود استاد
    شيخ روح الشيطان يزيديان و شيخ فلاحيان و ديگر شيوخ ادم كش نيك ميدانند فرداي سرنگوني كجا بايد بروند.
    ما مثل انها ادم كش نيستيم ولي تمام مفت خواران را مجبور ميكنيم در دشت ها و بيابانها به كشت وزرع بپردازند و مابقي عمر نكبتيار خويش را لااقل از دست رنج خود بخورند. براي اين كار طرح و برنامه داريم و با رعايت اصول اخلاقي ان را انجام ميدهيم.
    به اميد پيروزي

     
  139. فقط در جمهوری اسلامی
    یک تروریست میتواند همزمان سه هویت داشته باشد:

    * امیر منصور بزرگیان اصل ؛
    “عضو تیم ترور دکتر عبدالرحمان قاسملو”
    در سال 1368 در وین اتریش

    * حاج سردار غفور درجزی دولق ؛
    رئیس حراست سازمان صداوسیمای جمهوری اسلامی

    * مهندس مصطفی مدبر ؛
    مدیر عامل باشگاه ورزشی سایپا…

    بر ملا شدن هویت پاسدار غفور درجزی از سرکردگان سپاه تروریستی پاسداران که با نام جعلی مصطفی مدبر، مدیر عاملی باشگاه ورزشی سایپا را بر عهده دارد.
    ……
    او با نام امیر منصور بزرگیان در ترور قاسملو در اتریش و ترور محمد حسین نقدی درایتالیا شرکت داشت . نام وی در پرونده جنایت تروریستی میکونوس در آلمان نیز مطرح شد
    پاسدار غفور درجزی عضو هیأتی به سرکردگی پاسدار صحرارودی بود که با عبدالرحمن قاسملو دبیرکل حزب دمکرات کردستان در اتریش وارد مذاکره شدند و در جریان گفتگو با شلیک گلوله، وی را ترور کردند
    دژخیم صحرارودی از مهر نود و دو رئیس دفتر و مشاور علی لاریجانی رئیس مجلس ارتجاع است.

     
  140. آذر هستم از آذربایجان

    سلام استاد

    مساحت ایران = 1,648,195
    مساحت امارات= 83600

    83600 × 20 = 1,672,000
    1,672,000 – 1,648,195

    مساحت ایران تقریبا و میشه گفت دقیقا بیست برابر امارات است.

    اما برخلاف ایران ، امارات به مانند اکثر قریب به اتفاق کشورهای دنیا بصورت فدرالی اداره میشود.

    امارات بر خلاف ایران چهارفصل نیست و تنها هفتاد و هفت صدم درصد یعنی از یک درصد هم کمتر خاک آن قابل کشاورزی است و آب و هوای گرم و خشک و بیابانی دارد.
    ولی ایران جنگل ، جلگه ، دشت ، کوههای سراسر سبز و اکوسیستم بسیار متنوعی دارد.
    در انواع درختان خودرو مانند انجیر در جنوب شیراز و یا جنوب شرقی شیراز ، بادام و فندق در آذربایجان و خرما در اکثر مناطق جنوبی و جنوب شرقی و انبر در بیرجند و بسیاری میوه و گیاهان دارویی در جای جای ایران است.

    در حدود بیست الی سی سال قبل ترها ، در اکثر رودخانه های ایران تا دلت بخواهد ماهی بود و به وسیله ی این رودخانه ها عین رگ در بدن به جای جای ایران کشیده شده بود تا همه بتوانند اسفاده کنند ولی بوسیله بیسوادی این رژیم بی مسئولیت با دادن امتیاز زدن چاهها خشک شد.

    ولی یه چیز بسیار مهم رو نیز امارات نداشت و یکی از دلایل مهم هم میتواند باشد که باعث پیشرفت شان شده است.
    و آن این است که مردم امارات رو به مرض نارسیسم یا خودشیفتگی دچار نکرده بودند.

    شما در ذیل ویدیو به بهترین صورت ممکن بیان فرمودید که :
    از صفات بارز ملایان حسادت ، لجاجت، خود درست پنداری ، کینه توزی ، احمقی ، ……. است و همچنین عدم آشتی ، پایین نیومدن از خر شیطان ، گوسفند پنداری شنوندگان ، بی رحمی ، نداشتن اغماض و چشم پوشی و گذشت ، نگاه خشمگینانه ، با سفیدی چشم نگاه کردن ( ترجمه یه اصطلاح تورکی ) ، نداشتن کوچکترین ترحم و بخشش ، و …. که تمام اینها رو از قرآن آموخته اند.
    کاش اینها هم قسمتی از پول بیت المال رو میدادند تا برج سازی میشد.
    اگر قرار بود قسمتی از پول بیت المال رو هم در خارج خرج کنند ، خرج خوبی ها ، رفاه ، برقراری صلح و آشتی ، بهداشت و سلامت و دهها هدف های نیک بشر دوستی خرج میکردند نه خرج به ، گذاشتن بمبها در وسط کوچه و بازار و املاک عموی ، تولید و خرید انواع اسلحه به قصد دادن به نیروهای افراطی برای کشتن همدیگر و ویران کردن کشور خودشان.
    وضع اقتصادی مملکت رو روز به روز خراب کرده اند و همچنان رو به وخامت هم است. بطوریکه همین سال 90 خود من با تریلر حقوق سه و نیم میلیون میگرفتم و همین امسال تقریبا همین مقدار است.
    تا سال 86 خودم که کامیون داشتم هرماه به اندازه چند سکه ی طلا درآمد داشتم مثلا وقتی به مرحوم مادرم که درود همه ی عالم و آدم به او باد سکه تمام بهار رو به قیمت تقریبا پنجاه هزار تومان میخریدم تا به مناسبتهایی به فک و فامیلها اهدا کند در ماه در حدود یک میلیون که تقریبا بیست سکه درآمد داشتم ولی الان چی؟ الان که تجربه ام بیشتر شده جی؟ خودم رو که عرض کردم به قصد مقایسه ی اقتصاد کشور در طول این دو دهه میباشد.

    منی بعنوان یک کارگر آیا الان هم میتواند سکه تمام بهار به مادرش بخرد به قصد اهدا کردن به فک و فامیل؟
    در زمان زلزله بم خواهرم مراسم ازدواجشان را برگزار میکردند که فورا کنسل کردند و پول مراسم رو به زلزله زدگان بم واریز کردند کل خرج مراسم عروسیشان میشد ششصد هزار تومان.حال باید ازشون بپرس که تحقیق کنند اگه الان عین همون مراسم رو برگزار کنند چند ده میلیون تومان میشود؟

    پدرم تعریف میکند که در مشهد چندتا پروژه کار میکرد که یکی احداث پارک فردوسی ، یا قبر فردوسی ( یکی در مورد فردوسی بود ) یک مهمانخانه ایی بزرگ که میگفت در حد و اندازه ی یک کاروانسرا بود ( میگفت یک حیاط بزرگ بود که دور تا دورش مهمانخانه بود) در جوار قبر امام رضا میخرد که پدرم میگفت چنان بزرگ بود که هر کسی از آذربایجان به مشهد میومد در آنجا ساکن میشد. میگفت در هر پروژه محل اسکان کارگران بود این سرای بزرگ رو به صورت اضافه حریده بودم تا کارگران و کارکنانم وقتی مشهد اومدند جای اسکان داشته باشند تمام اهل روستایمان نیز این رو میگن . پدرم میگفت این سرای رو تنها به قیمت 12,000 ( دوازده هزار تومان خالی ) خریده بودم و بعد از اتمام کار به سختی به همون قیمت فروختم.

    دیروز دخترم ازم خواست که مادر گفته وسایل سالاد بگیرم ، که شد 71,500 (هفتادو یک هزار رو پانصد تومان ).

     
  141. درود و سلام به دوستان عزیز تر از جانم

    اینجا 10 پرسش کمر شکن، خطاب به محققان و علمای شیعه و از عموم شیعیان محترم خواهش می کنم تا پاسخ درستی برای این سئوالات پیدا نکرده اند دست از سر آخوندها بر نداشته و به تقلید کورکورانه از آنها ادامه ندهند و حتی آنها را به خاطر قرنها دروغ و کلاهبرداری و تفرقه افکنی و فساد فی الارض تحت پی گرد قرار دهند. سئوالات به قرار زیر است:

    1- چرا حضرت علی در هیچ کجای تاریخ (حتی در کتب شیعه) نفرموده اند که: عموم مردم در غدیر خم با من بیعت خلافت کردند. (به خصوص پس از شهادت حضرت عثمان – در نامه ها و خطابه ها – که تمام دعواها بر سر خلافت حضرت علی بود ؟)
    2- چرا هیچ یک (حتی یک نفر) از فرمانروایان و حاکمان عرب زبان (نه قبل از پیامبر اسلام و نه بعد از پیامبر اسلام) برای تعیین و معرفی جانشین خودش از کلمه مولی استفاده نکرده است ؟ (اگر این واژه معنای خلیفه و اولی الامر و جانشین می دهد !)
    3- چرا جوانان طرفدار حضرت علی در سقیفه بنی ساعده به واقعه بیعت با حضرت علی در غدیر خم هیچ اشاره ای نکرده و به جای آن می گویند: لا نبایع الا علیا (ما بیعت نمی کنیم مگر با علی) در حالیکه اگر در غدیر خم بیعت کرده بودند باید می گفتند: ما بیعت خود با علی را نمی شکنیم !

    4- ما می دانیم که بسیاری از مردم مدینه و قبائل اطراف در غدر خم حاضر نبوده اند چرا پیامبر اسلام پس از بازگشت به میدنه از این تعداد برای حضرت علی بیعت نمی گیرند ؟
    5- چرا در خصوص این واقعه مهم (یعنی شکستن بیعت 120 هزار نفر) هیچ مثل و شعری در همان زمان ساخته نشد ؟ و بر سر زبانها نیفتاد ؟
    6- چرا در قرآن کریم، صراحتا نام حضرت علی به عنوان خلیفه و جانشین نیامده ؟ لااقل چرا در قرآن کریم یک آیه وجود ن

    دارد که ای پیامبر، امر تعیین خلیفه و جانشین به عهده و وظیفه توست (حالا اگر می گویید نباید نام علی می آمد ! خود دستور که می توانست به صورت کلی صادر شود !)

    7- چرا در طی 70 روز فاصله غدیر خم تا رحلت پیامبر هیچ سوء قصدی به جان حضرت علی صورت نگرفت؟
    8- چرا در خصوص این موضوع مهم پیامبر اسلام از کلمه مولی استفاده می کند که حدود 27 معنی مختلف می دهد و جالب اینجاست که حتی یکی از این 27 مورد معنای خلیفه و جانشین و اولی الامر نمی دهد! در حالیکه در لسان عرب برای این موضوع مهم کلمات فراوانی مانند: مالک، اولی الامر، سلطان، والی، حاکم، امام و… وجود داشته است.

    9- چرا حتی یک نفر از این 120 هزار نفری که به قول شما در غدیر خم با حضرت علی بیعت کردند پس از شنیدن به قول شما کودتا در سقیفه به جانب مدینه نمی آید تا علت امر را جویا شود ؟
    10- و در نهایت آیا می دانید چرا علمای شیعه حاضر نیستند تسلیم این حقیقت شوند ؟ آری زیرا دکان آنها برای همیشه بسته می شود. دکان خمس، دکان تقلید، دکان صیغه و دکان ولایت فقیه و سایر خرافات تاریخی.

    نکته مهم:
    هموطنان عزیز مراقب باشند که این روباهان مکار برای فریب مردم از هزار و یک سفسطه و حربه کلامی استفاده می کنند. گاهی به سئوالات، پاسخ های نامربوط می دهند به عنوان مثال، به این سئوال که چرا در سقیفه کسی به واقعه غدیر خم اشاره نکرده، می گویند: ای آقا، انصار فهمیده بودند که عمر و ابوبکر می خواهند خلافت را غصب کنند پس میان خودشان گفتند اگر بنا به این است ما خودمان زودتر این کار را می کنیم ! ولی دوستان عزیز این پاسخ سئوال ما نیست ما نپرسیدیم که چرا انصار در سقیفه حاضر شدند که شما چنین پاسخی می دهید ما سئوال کردیم چرا در سقیفه کسی به واقعه غدیر خم اشاره ای نکرد. یا در پاسخ به سئوال اول (یعنی عدم اشاره حضرت علی به بیعت مردم در غدیر خم) می آیند و روایاتی را ردیف می کنند که حضرت علی فرموده اند آیه ابلاغ و اکمال در غدیر خم نازل شده در صورتی که این پاسخ سئوال ما نیست و ما سئوال کرده ایم: چرا حضرت علی نفرموده اند مردم در غدیر خم با من بیعت کردند ! یا ممکن است بیایند و بگویند چنین مسائلی بوده ولی توسط خلفا سانسور شده و راه به کتابهای تاریخی پیدا نکرده ولی آیا عجیب نیست که اصلا واقعه (یعنی جمله من کنت مولاه) توسط 110 نفر از صحابه نقل شده و وارد تاریخ شده ولی اشاره به آن واقعه (در غدیر خم) سانسور شده است؟ !

    براستی آیا در میان 2 میلیون حدیث کتب شیعه و سنی و صدها هزار برگ اسناد و روایات تاریخی نمی توانید برای مهمترین اصل مذهب خودتان (یعنی ولایت مطلقه در غدیر خم !) یک سند برای فقط یک سئوال ما یپدا کنید؟ و آیا نمی خواهید قبول کنید که این مذهب شرک و ظلم و ستم است؟

    ۲_علمای مسلمان هم از این حقیقت عظیم بيخبر بودند؟چون کسانی که به رسالت محمد ایمان دارند ۹۰ درصدشان از غير شيعه هستند، اگر ادعای شیعه درست باشد این به این معنیست که ۹۰ درصد مسلمانان در طول تاریخ با مهمترین دستور پیامبرشان مخالفت کرده اند و منکر این بخش از رسالت ایشان شدند.
    آیا این باورکردنیست که مثلا فردی مثل امام حامد غزالی يا علمای بزرگ ديگری مثل سيوطی و ابن كثير و طبری از امامت ۱۲ امام بیخبر باشد؟
    اخوند شیعه میگوید با خبر بودند اما علم خود را پنهان کردند اما سوال این است که چرا پنهان کردند؟چه دشمنی با علی كه هم پسر عمو و هم داماد محمد بود داشتند ؟

     
    • دیدم نویسنده این متن،جایی دیگر از جمهوری اسلامی ایران که حاصل تلاش مجاهدان پیش از انقلاب و اراده سیاسی مردم ایران است به “ایکبیری”تعبیر کرده بود،از این جهت می گویم:هرچند راغب به دادن اطلاعات به “بردیای ایکبیری”که سمت خود را پیش از تحقیق انتخاب کرده و فقط دنبال خودنمائی در قالب اظهار جهل است،نیستم و برای این فرد خودنما و ولگرد اینترنتی که هنری جز کپی پیست مطالب سایت های الحادی ندارد، ارزش پاسخگوئی قائل نیستم،اما برای اینکه میزان جهل و در عین حال تعصّب و غرض ورزی او را آشکارتر کنم،فعلا یک پاسخ اجمالی به پرسش اول او می دهم:

      مغالطه این پرسش در این نکته است که این فرد یا آنان که اینگونه هجویات را برای او هیجی می کنند،گمان کرده اند که مثلا چون نهج البلاغه مجموعه کلمات مولی علی علیه السلام است و در این کتاب حضرت اشاره ای به مساله غدیر نفرموده بنابر این پس مساله غدیر که بنیانی قرآنی و تواتری تاریخی دارد،از دائره احتجاج بر
      توصیه پیامبر بر خلافت بلافصل علی خارج است!

      در حالیکه:
      اولا:نهج البلاغه همه کلمات مولی علی علیه السلام نیست بلکه برگزیده ای از کلمات و خطبه های آنحضرت است که مرحوم سید رضی آنها را از زاویه دید ادبی جمع آوری کرده است.

      ثانیا:در همین نهج البلاغه گرچه واقعه غدیر و یوم الدار ذکر نشده است ولی یه ولایت و خلافت بلافصل آنحضرت و غصب آن ،بصورت اجمالی در خطبه های 3 (شقشقیه) و خطبه 162 و نامه های 36 و 62 اشاره شده است،همچنین فقراتی از خطبه 2 (و فیهم الوصیه و الوراثه..) و خطبه 6 (فو الله ما زلت مدفوعا عن حقّی..) و خطبه 172 (بل انتم والله لاَحرص…) و خطبه 161 (فانّها کانت اثره شحّت علیها..) نیز اشاره به مساله اولویت ایشان و پایمال شدن حق ایشان دارد…

      ثالثا:گذشته از اینگونه فقرات در نهج البلاغه،بر خلاف گزافه گوئی ها و تفاخر به جهل های بردیای ایکبیری،حضرت مولی علی علیه السلام در روایات و کتب دیگری که اسناد آنها در جلد اول کتاب “الغدیر”مرحوم علامه امینی ثبت و ضبط است به واقعه غدیر احتجاج و تمسّک فرموده اند که آنجا بتفصیل ذکر شده است:

      رجوع شود به (الغدیر/ترجمه،ج1 ص 101 شماره 86.چاپ بعثت.تهران) که در این رفرنس،که بذکر اسامی صحابه ای که حدیث متواتر غدیر را نقل کرده اند پرداخته است،در حرف عین و همان شماره 86،یکی از ناقلان و روات حدیث غدیر خود مولی علی بن ابیطالب علیه السلام است و غالب این روایات صحابه و از جمله مولی علی در کتابهای معتبر حدیثی خود اهل سنت است که مرحوم امینی آنرا گرد آوری نموده است.

      نیز مرحوم امینی در جلد دوم ترجمه الغدیر،بطور مفصّل اسناد متعدد حدیثی بنام “مناشده” (قسم دادن) را نقل می کند که در ضمن این حدیث مفصّل،علی علیه السلام با یاد آوری ماجرای غدیر خطاب به صحابه با قسم دادن از آنها پرسش می کند و بر آنها احتجاج می کند که این حدیث مناشده در چند نوبت هم واقع شده است:

      1- مناشده أمير المؤمنين عليه السلام در روز شورى بسال 23- و يا- آغاز سال 24 از هجرت‏

      (ترجمه الغدیر،ج 2 ص 2،نشر بعثت.تهران).

      2- مناشده امير المؤمنين عليه السلام در ايّام عثمان بن عفّان‏

      (ترجمه الغدیر،ج 2 ص 9،نشر بعثت، تهران)

      3- مناشده أمير المؤمنين عليه السلام در روز رحبه- سال 35

      توضیح اینکه “رحبه”میدان وسیعی بوده است در کوفه که آنجا علی علیه السلام در حدیث مناشده بصورت مفصل بر خلافت و ولایت بلافصل خویش احتجاج فرموده و از جمله در ضمن این حدیث واقعه غدیر را بیاد صحابه رسول الله میاورد.

      (ترجمه الغدير، ج‏2، ص: 14،نشر بعثت، تهران)

      4-مناشده امير المؤمنين عليه السلام بر طلحه در روز جمل (سال 36)

      (ترجمه الغدیر،ج 2 ص 44،نشر بعثت، تهران)

      5- (مناشده امير المؤمنين عليه السلام در روز صفين سال 37

      (ترجمه الغدیر،ج 2 ص 58،نشر بعثت، تهران)

      ——–
      تا اینجا فعلا معلوم شد که روباه مکّار و ایکبیری چه کسی است!

       
      • پاسخهای ارائه شده از دید ناظر بی طرف قابل قبول نیست

         
        • ناظر بی طرف،از ریخت ناشناس و حق بجانبش معلوم است که چه ناظر بی طرفی است!

          خوب یک کسی یک پاسخی نوشته،یک ناظر “خیلی بی طرف”!نمی تواند در عین بی طرفی،محتوای یک جواب را “بی طرفانه” نقد و حلّاجی کند؟!

           
  142. آخوند “عمار حکیم”،
    که با سلاح و سپاه و ثروت ایران زندگی میکند،
    و قبلا خودرا فدایی رهبر جمهوری اسلامی میدانست!،
    بعد از “نزدیک شدن سرنگونی نظام ولایی” گفت :
    در صورت وقوع جنگ میان آمریکا و ایران،
    بی‌طرف خواهیم بود…!!!

     
  143. آقای علی مطهری…
    شما یکی از عجایب چندگانه این کشور هستید!
    یک روز آنقدر روشنفکر می شوید که مردم مشکوک می شوند نکند شما بدل دارید!
    یک روز دیگر بر میگردید به سرزمین سوزان حجاز
    و می سوزانید همه را با نظریات و فرمایشاتتان!
    .
    این بار حکم اخراج مدیران مدارسی را صادر کرده اید که کودکان در آن به شادی پرداختند و آهنگ ساسی مانکن پخش شد!
    .
    گاهی فکر میکنم مانند اصحاب کهف ،بعضی از دولتی های ما هزارو چهارصد سال در غار خواب بوده اند!
    و حالا که بیدار شده اند هنوز در پی انجام همان قوانین قبل از خوابشان هستند!
    .
    بنده ی خدا، مگر شما در کلیپ شادی کودکان صدایشان را نشنیدی؟
    مگر نشنیدی که آهنگ ساسی مانکن را کاملا حفظ بودند و همه با موزیک میخواندند…؟
    میدانید این یعنی چه؟
    یعنی در مدرسه هرچه در گوششان فرو کنید،خارج از مدرسه به چیزی گوش می دهند که دلشان می خواهد ..
    این یعنی نمی شود حتی یک کودک را از علایقش دور کرد..
    این یعنی از بین تمام آموزه های شما در مدرسه، ساسی مانکن را انتخاب کرده اند…
    و یعنی حالشان از غم و اندوه بد است و نمیخواهند ضجه و زاری را بیاموزند..
    پس به جای اخراج مدیر آن مدارس ، یک بار هم که شده افکار خودتان را اخراج کنید و فکر و نظر تازه در اندیشه ی خود جای دهید…
    از نظر بنده ، دو راه بیشتر وجود ندارد برای راهبرد این نسل
    راه اول اینکه افکار ،سلایق و نظرات خودتان را به آنها تحمیل کنید تا در خلوت باز کار خودشان را بکنند ..و هر روز از شما دورتر شوند…
    راه دوم اینکه با این نسل و خواسته هایشان همراه و همگام شوید تا بتوانید محرمشان باشید…
    .
    و در آخر
    چرا انقدر زود کودکان شادمان در مدرسه را دیدید اما سالیان سال است هیچوقت کودکان کار را ندیده اید که در سرما و گرما برای یک لقمه نان با پای برهنه در خیابانها میچرخند؟
    به خدا اگر به این سرعت برای کودکان کار هم نظر و حکمی صادر کرده بودید امروز همه با ساز شما میرقصیدیم…
    یعنی شادمانی چند کودک اسلام را به خطر می اندازد اما تجاوز به آنها اسلام را به خطر نمی اندازد؟
    با هم برقصیم

    مهدی_مختارزاده

     
    • تازه این آدم را طراحی کردند که رئیس جمهور بعدی شما باشند ولی این هوشش به اندازه روحانی هم نیست که تاقبل انتخابات خودش رو لو نده

       
  144. نامه ای از یک دبیر شهرستانهای تهران به مطهری , بطحایی و سایر وابستگان

    شنیده ام تصمیم گرفته اید به رقص و شادی فرزندان سرزمینم رسیدگی کنید و خاطیان را مجازات .

    1-چه کسی به شما چنین حقی داده؟ از روزی که نظام مقدس شما هزینه های مربوط به سرانه دانش آموزان را نمی پردازد و مدیران مدارس در اقدامی کاملا اشتباه مردم را وا میدارند از سر اجبار وبه نام کمکهای مردمی هزینه های مدارس را بپردازند ، هرگونه اجازه و حق و مشروعیت اعمال نظر و سلیقه های عقب مانده از شما و اربابانتان سلب گردیده و همانطور که خودتان میدانید اربابان شما فقط حق دارند برای سگهای دست آموزشان در حماس و جهاد اسلامی و حشدالشعبی و یمن تعیین تکلیف کنند چون مخارج آنها را تقبل کرده اند نه مردم ایران را.

    2- امروز در حیاط مدرسه متوجه شدم بیشتر از نیمی از دانش آموزان پسر دبیرستانی با کفشهای پاره در صف ایستاده اند . این وضعیت در پایتخت هر سرزمینی نشان واضح و روشنی از مرگ و زوال حاکمان دارد. حاکمان مرده حق تصمیم گیری ندارند.

    3-به رقص و پایکوبی های گروهی و مختلط دانش آموزان فلسطینی که سنگشان را به سینه می زنید هم نگاهی بیندازید تا بفهمید مردمان به ادعای شما اسیر در دست اسراییلیهای به ادعای شما غاصب از مردم سرزمینم بسیار آزادترند.

    4-اگر در مورد دزدان بیت المال و اختلاسگران هم همین قدر حساس و وظیفه شناس بودید الان این سرزمین شاهد این همه کمبود و فساد و ناامنی اقتصادی نبود واین مهمترین نشانه آن است که دزد و اختلاسگر خود مسولین نظام میباشند و تمام این سیاه بازیها فقط برای جانماز آب کشیدن است.

    5- به مزار شهدا ی دوران جنگ سری بزنید تاریخ تولد تمام این دلاوران پاکباز نشان از آن دارد که در زمانی پرورش یافته اند که موسیقی و رقص در خانه و محله و مدرسه ممنوع نبود و پیگرد نداشت. آنزمان کودکی 5 ساله بودم اما بیاد دارم در شب نیمه شعبان و چهارشنبه سوری و سایر مناسبتها در محله ها رقص و شادی بپا میکردند و حاصلش زنان و مردانی شد که نامشان رعشه بر اندام صدام می انداخت. اکنون هم میدانید و میترسید اگر کودکان امروز با رقص و آواز بار بیاییند فردا مردان و زنانی آزاده و دلاور گردند که در مقابل ظلم و استثمارو چپاول نظام مقدس شما کوتاه نیایند .

    6- – به خیابانها هم سری بزنید تمام دزدان و اراذل و اوباش امروزدانش آموزانی هستند که در دهه شصت و هفتاد در صفهای مدرسه کتاب ویژه قرآن صبحگاهی دستشان داده بودید با سوره و دعایی ویژه برای هر روز که خبری از موسیقی و ساسی هم نبود، اما نمیدام چطور شد حاصل آنهمه برنامه های تربیتی نظام مقدس چنین انسانهایی به بار آورد ودر بهترین حالت حاصل آن نگرش و پرورش مردان و زنانی شد که به هر ظلمی تن میدهند.
    پس برنامه های عقب مانده و احمقانه شما چیزی جز تباهی برای این سرزمین ندارد.

    7- مراقب باشید داروقه و مفتشی که برای یافتن فرزندان سرزمینم ( که شادی کرده اند) مامور کرده اید، چشمشان به مدارس بدون سقف و طویله هایی که مدرسه شده اند و دخترانی که در آتش بخاریهای مدرسه سوخته اند و دانش آموزان پا برهنه و مدارس کپری سیستان و هزاران درد و آه این مردم نیفتد که اگر ذره ای شرف در وجودشان باشد همینها گریبانتان را خواهند گرفت.

     
  145. به آسدعلی خامنه ای

    بیار آنچه داری ز مردی و زور
    که دشمن بپای خود آمد به گور.

    امریکا رزم ناو و یک گروه بمب افکن به خلیج فارس میفرستد. دیگر فرصتی از این بهتر نیست که شما آخوندها، پاسدارها، بسیجی ها، ارزشی ها و سربازان شهادت طلب اسلام ضرب شستی به استکبار جهانی نشان دهید. یک عمر است که پرچمش را آتش میزنید و با دهان کف کرده فحشش میدهید و داد میزنید که آی که من چکارش میکنم، حالا خود به پای خود به گور آمد. این باید از برکات اسلام باشد که دشمن خود به قتلگاه آمده.

    چهل سال است که زور بازو و زهره شیر شما را در برابر دخترکان توی خیابان دیده ایم. توان و قدرت شما را در شکنجه اسماعیل بخشی و هزاران کارگر بینوا دیده ایم. نیروی شما را در زجر دادن مادران بیگناه با کودکان خردسال چون نسرین ستوده و نرگس محمدی و هزارها دیگر دیده ایم. اعدام زنان باردار را دیده ایم. زور پنجه شما در تجاوز را دیده ایم. برق سلاح شما را در برابر مردم بی سلاح و تیر بر قلب ندا دیده ایم. حالا هنگام زدن تیر هلاک به امریکائی های جهانخوار است.

    آن وسائل جنگی فوق مدرن را بیرون بیاورید و با آن هواپیماها و زیردریائی ها و ناوها و موشکهای نقطه زن فوق پیشرفته شیطان امریکا و صهیونیزم جهانی را به زانو در آورید. دیگر لازم نیست ناو مقوائی نیمیتز را بسازید و در خشکی بگذارید و به ناو مقوائی و سرباز مقوائی و جنگنده مقوائی و تخته سه لائی حمله کنید. چه سعادتی از این بیشتر که حالا واقعی اش آمده و این هم اندازه همان مقوائی اش است که شما ساختید. بروید و بگذارید این کفار امریکائی مثل مردم توی خیابان بفهمند که ما شهید داده ایم. قدرت بی بدیل موشکی خود را در این چند روز در حمله به اسرائیل نشان دادید و حالا نوبت شیطان بزرگ است.

    بروید و به پاس خون شهدا این امریکائی های متجاوز را نابود کنید. اجرتان با امام زمان. شک نکنید که این کشور متعلق به امام زمان است و حتماَ خودش به کمکتان می آید و غرقشان میکند. مرگ بر امریکا یادتان نرود

     
  146. بقول نوری زاد : لایه های گوشت بر تن ملایان محترم

    بیا اینطرف بازار نوری زاد
    ببین چی برات گیر آوردم
    به سید مرتضی بگو عمامه شو بندازه بالا

    ‍ “صورت‌حساب” کودتای 28 مرداد!!

    “کاشانی و بهبهانی” 800 هزار ریال
    “شعبان و دستجات او” 200 هزار ریال
    “وعاظ مختلف” 500 هزار ریال
    فلسفی 100 هزار ریال
    20 روزنامه یک میلیون ریال

    این سند را اردشیر زاهدی (فرزند سرلشکر فضل الله زاهدی) به موسسه هوور دانشگاه استنفورد اهدا کرده و نخستین سندی است که ارتباط مالی مقام‌های وقت حکومت پهلوی و کودتاگران با شبکه روحانیت، مطبوعات و گروه شعبان جعفری ( شعبون بی مخ) را نشان میدهد!

    منبع: BBC

     
    • در مورد این دستنویس قبلا در این سایت بحث شد،یک کاغذ دستنویس آیا سند دریافت پول می شود؟! حتی در همان صفحه بی بی سی نیز گزارشگران و مورّخان تشکیک کرده اند و نهایت این بوده که مثلا امریکا چنین قصدی داشته است اما اینکه آیت الله کاشانی چنین پولی را دریافت کرد؟ نه این ورق پاره دلالت دارد و نه هیچ سند دیگری در این مورد وجود دارد،و در این مورد فرزند مرحوم آقای کاشانی نیز توضیح کافی داده است،اگر مریض نیستید و دچار غرض ورزی نیستید به لینک هایی که ارائه می کنم توجه کنید و خودتان را اینگونه مفتضح نکنید:

      —-
      آیا آیت الله کاشانی برای کمک به سرنگونی مصدق از شاه پول گرفته بود؟

      تاریخ ایرانی: سایت بی‌بی‌سی فارسی با انتشار دو برگه دست‌نویس مدعی است که یکی از صورت‌حساب‌های کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ را از میان اسناد اهدایی اردشیر زاهدی – فرزند سرلشکر فضل‌الله زاهدی – به موسسه هوور دانشگاه استنفورد یافته که حکایت از آن دارد در جریان کودتا یا مدت کوتاهی پس از آن به روحانیون سرشناسی نظیر ابوالقاسم کاشانی، محمد بهبهانی و محمدتقی فلسفی مبالغ زیادی پول پرداخت شده است….

      اردشیر زاهدی – که مانند اکثر هواداران شاه واقعه ۲۸ مرداد را یک قیام مردمی و رستاخیز ملی توصیف می‌کند – به بی‌بی‌سی فارسی می‌گوید که این صورت‌حساب دست‌خط او یا پدرش نیست و هویت نگارنده آن را به خاطر نمی‌آورد…

      https://donya-e-eqtesad.com/%D8%A8%D8%AE%D8%B4-%D8%B3%D8%A7%DB%8C%D8%AA-%D8%AE%D9%88%D8%A7%D9%86-62/3430363-%D8%A2%DB%8C%D8%A7-%D8%A2%DB%8C%D8%AA-%D8%A7%D9%84%D9%84%D9%87-%DA%A9%D8%A7%D8%B4%D8%A7%D9%86%DB%8C-%D8%A8%D8%B1%D8%A7%DB%8C-%DA%A9%D9%85%DA%A9-%D8%A8%D9%87-%D8%B3%D8%B1%D9%86%DA%AF%D9%88%D9%86%DB%8C-%D9%85%D8%B5%D8%AF%D9%82-%D8%A7%D8%B2-%D8%B4%D8%A7%D9%87-%D9%BE%D9%88%D9%84-%DA%AF%D8%B1%D9%81%D8%AA%D9%87-%D8%A8%D9%88%D8%AF

      ——
      پاسخ پسر آیت الله کاشانی به سند جدید زاهدی و ادعای پول گرفتن پدر در کودتا (+سند)

      https://www.asriran.com/fa/news/628402/

      —–
      موسی حقانی مدیر موسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران در گفت‌وگو با فارس، نسبت به سندی که با تازگی از سوی بی‌بی سی فارسی منتشر شده است مبنی برا اینکه آیت‌الله کاشانی از کودتاگران پول دریافت کرده است. اظهار داشت:

      سند منتشر شده دست نوشته‌ای، از یک پوشه‌ای است که دوره زمانی سه ساله را شامل می‌شود. دقیقا مشخص نیست که به دوره زمانی کودتا یا بعد از کودتا اختصاص دارد.

      وی گفت: اصالت سند دارای اشکال است. اما اگر فرضا این سند درست باشد مربوط دوره سه ساله بعد از کودتا است. این در حالی است که بعد از کودتا دولت زاهدی با کمک دربار قصد داشت با انگلستان تجدید رابطه کند آیت‌الله کاشانی جدی‌ترین و شدید‌ترین منتقد برقراری رابطه با انگلستان بود.

      مدیر موسسه مطالعات تاریخ معاصر ادامه داد: بنابراین به نظر می‌آید خیلی نمی شود به این سند استناد کرد ضمن اینکه مبلغی که در سند آمده است مبلغی نیست اگر آیت‌الله کاشانی بخواهد پول دریافت کند چنین پولی را دریافت کند. آیـت‌الله کاشانی با شاه در ملی شدن صنعت نفت، ماجرای سی تیر 1331 درگیر است هیچ منطقی ندارد که شخصیتی با این سابقه ضد استعماری بخواهد از شاه پولی دریافت کند.

      وی ادامه داد: منشا پرداخت پول مشخص نیست از طرف آمریکایی‌‌ها است کجای این سند قید شده که این پول را آمریکایی‌ها پرداخت کرده‌اند. آنهم ۳ سال بعد از کودتا، که دیگر آمریکا انگیزه‌ای برای خرج کردن اینجور پول‌ها ندارند. ضمن اینکه رقمی هم که گازیوروسکی اعلام کرد آمریکا قصد داشت در اختیار آیت‌الله کاشانی دهد به منزله ارتباط گیری با آقای کاشانی بود چه بسا اگر اقدام می کردند با پاسخ منفی آیت الله روبه رو می‌شدند. این قصد ارتباط برقرار کردن با کسی که سند نمی‌شود…..

      https://www.alef.ir/news/3970602004.html?show=text

      —-
      ….اسناد جدید ثابت نمی‌کند که کاشانی به طور مستقیم در کودتا شرکت داشته یا از‌ سازمان سیا پول دریافت کرده باشد، ولی این اسناد برای اولین بار جزئیات تعدادی از تماس‌های او با مقامات آمریکایی را روشن می‌کند – از جمله این که از ماه‌ها پیش از کودتا نه فقط با سفیر آمریکا، بلکه با مأموران سیا دیدارها و گفتگوهایی داشته است…..

      http://www.bbc.com/persian/iran-features-40662792

      —–
      وقتی شبکه سلطنتی «BBC »علیه آیت آلله کاشانی سند سازی می کند!+ سند

      …..وی در پایان درباره سند منتشر شده در bbc اظهار داشت: آنچه اخیراً از آرشیو اردشیر زاهدی(وزیر خارجه پهلوی و پسر فضل‌الله زاهدی عامل کودتای 28 مرداد) درآمده جعلی است. جالب است آنها که پول گرفتند مانند شعبان جعفری، منکر پول گرفتن می‌شوند اما آنهایی که پولی نگرفتند برایشان سند تنظیم می‌شود. اصل سند هم ببینید یک کاغذی است که بدون سربرگ نوشته شده و کاملا قلم و ادبیاتش متعلق به امروز است و سند تاریخی نیست و دست‌نوشته امروزی با هدف تخریب شخصیت مرحوم کاشانی است……

      https://www.yjc.ir/fa/news/6639722/

      ====
      پی نوشت:اینها را دقیق مطالعه کن و پیش از آنکه بفکر این بر بازار و آن بر بازار باشی،بفکر این بر جهنّم و آن بر جهنّم باش!

       
      • عجب سید.کاغذ اردشیر زاهدی مدرک نمیشه ولی مصاحبش مدرک بود که یه مدت تموم داشتی باهاش تو این سایت تنبک و دایره میزدی.واقعا بی شرمی و وقاحت جلو شما آخوندا کم میاره!

         
  147. ای استمرار طلبان به ملت بپیندید! زمان اینکه بین حکومت اسلامی و ایران یکی را انتخاب کنید.

     
  148. مانا نیستانی: ما خانه بدوشان غم سیلاب نداریم.
    مش قاسم: این کهنه پرستان غم ایران ندارند.

     
  149. سید،
    درحکومت اسلامی شما، صیغه همان فاحشگی است، حال شما می گویید نه، ربط به تفسیر شما دارد.
    یک دموکراتی گفتید و داغ مرا تازه کردید حتما حکومت ولایتی دیکتاتوری برای شما حکومتی مردمی است. سید، حالت خوبه؟ از کی امت مسلمان ،مردم شدند؟ فرق امت و مردم را نمی دانید؟ حقوق شهروندی چی؟ چرا سفسطه می کنید من از انواع شکنجه در ایران می نویسم و شما ازفیل در هندوستان؟!
    یکبار دیگر:
    شلاق شکنجه است. زندان انفرادی شکنجه است. بازپرسی بدون وکیل انتخابی شکنجه است. زدن شکنجه است.
    اتهامات دروغین شکنجه اند.
    حکم زندان برای توهین به نظام و رهبری شکنجه است. توهین شخصی به افرادشکنجه است .
    تعزیر شکنجه است.
    تهدید شکنجه است. نهی از منکرات شکنجه است. حکم اعدام شکنجه است. بریدن دست و پا و… شکنجه است.
    قوانین شرعی شکنجه تمامندچون حقوق و ارزش های انسانی را زیر پا می گذارند.
    هر گونه شکنجه ، جسمی و روانی توهین به انسان محسوب شده و انسانیت را مورد هدف قرار می دهد و کرامت انسانی را خدشه دار می کند. در حالی که یک انسان با هر جرمی نباید کرامت انسانی اش خدشه دار شود.
    اینکه حکومت اسلامی خود را سوای تعهد کنوانسیون ملل متحد علیه شکنجه و دیگر رفتارها یا مجازات‌های ظالمانه، غیرانسانی یا تحقیر کننده می داند. دلیلش را باید در احکام اسلام مبین جستجو کرد. رفتار حکومتیان اسلامی نسبت به مردم ایران همان رفتار پیامبرتان بابنی قریظه بوده است.

    جامعه ی دنیا بی عیب و ایراد نیست اما با ایران کنونی قابل مقایسه نیستد. واقعییت را بازگوکردن شعار نیست. دستگاه مخوف قضا و حکومت بیدادگر را چه به مردم؟ همان امت برای ایشان کافی است. دستگاه بی عدالتخانه اسلامی را چه به عدالت و دادگری؟
    سید نگاهی به آینه بیانداز!

     
    • بعله دیگه. در این دین تن فروشی زنان میشه صیغه، دروغگویی میشه تقیه، شامورتی بازی و شیادی میشه مصلحت، شریک دزد و رفیق قافله شدن میشه اصلاح طلبی، ……..

       
  150. سید مرتضی
    3:52 ق.ظ / می 11, 2019
    اولا: پلید شمائید،توهین نکنید و مودّب باشید.

    ثانیا:این صیغه صیغه چیست راه انداخته ای؟! آنچه که در اسلام هست ازدواج مبتنی بر رضایت زن و مرد است،و ازدواج بر دو قسم است :
    …………..
    بخوانید و بخندید! رضایت زن و مرد!مثلا عایشه های 6 ساله هم زنند و هم برای رضایت دادن به محمدهای 53 ساله برای سپوختن شان بالغند! تا محمد ها و سید مرتضی ها آنهم با عشق باهاشون همبستر شوند!سید اگر اینها را رضایت می گوئید هر چه پدوفیل اند شرفشان از ///////////////// و تمام //////////////// بیشتر است! سنت /////////// یعنی پدوفیلی و کودک آزاری! /// بر آن دین و باورتان که این چنین مشمئز کننده و تهوع آورید!شماها مشتی روانی و جنایتکارانی با مغزهای مثل خزنده گانید که اصولا دنیایتان به همان شکم و زیر شکمتان خلاصه شده . بدبختانه بهای سیری ناپذیری شما هیولاها را باید کودکان و زنانی بپردازند که گناهشان گرفتاری در دست شما نامردمان است.

     
    • مزدک! امیدوارم روی آب مرده شوی خانه بخندی! هم بفهم و هم اینقدر مغرض نباش!

      اولا: سخن من سخنی کلی است در باب همه مصادیقی که برای ازدواج یک زن و مرد در گذشته و حال و آینده فرض شود،یعنی حرف این است که صحت عقد نکاح و ازدواج متوقف بر رضایت زن و مرد است،در اینجا اگر انسان عاقلی بودی،سخن کلی را رها نمی کردی بسراغ یک فرد یا مصداق بروی.

      ثانیا:هرچند یا نافهمی یا خود را به نفهمی می زنی و مغرضی،اما بارها در این بحث مربوط به عائشه اشاره کردم که در مورد سنّ عائشه هنگام ازدواج و زفاف با پیامبر آراء و نظرات و احتمالات و محاسبات دیگری نیز مطرح هست که متکی به قرائن تاریخی دیگری است،اگر اهل فهم و مراجعه ای بکتاب مورّخ متبحّر معاصر جعفر مرتضی عاملی در مورد سیره پیامبر مراجعه کن و من دیگر آن مطالب را تکرار نمی کنم.

      ثالثا:بطور خاص،عائشه چه در سن 9 سالگی با پیامبر زفاف کرده باشد یا بیشتر،لکن عقد ازدواج او با رضایت و اقبال والدین او و خود او بوده است،و در اینهمه روایات گوناگونی که از عائشه در صحاح ستّه و کتب معتبر حدیثی اهل سنت از عائشه نقل شده ،نه تنها اظهار کراهت و ناراحتی و نارضایتی از نکاح خود با پیامبر خدا ابراز نکرده است بلکه در روایات فراوانی به افتخار همسری پیامبر و اینکه او تنها همسر باکره آنحضرت بوده،تفاخر و مباهات کرده است بر دیگر همسران پیامبر و خیلی هم مورد علاقه پیامبر بوده است و او نیز پیامبر را دوست می داشته است و اساسا چنانکه بارها اشاره شد،هم کثرت ازدواج و تعدد زوجات در صدر اسلام عرف رایجی بوده است و هم بسیاری از زنان قبائل مختلف آرزوی مزاوجت و افتخار همسری پیامبر را داشته اند و این مقوله را توی کافری که ایمان به پیامبر نداری نمی توانی درک کنی اما یک مومن به پیامبری محمد دنبال چنین افتخاری است،و علاوه بر اینها بارها اشاره شد که عمده ازدواج های پیامبر که غیر از عائشه با زنان بیوه و غیر باکره و متوسط السنّ بوده است نکته سیاسی و تالیف قلوب قبائل مختلف عربستان و پیشبرد اسلام در آن مورد نظر بوده است و اگر مساله فقط مساله شهوت و میل طبیعی بزنان بود پیامبر اسلام در اولین ازدواج خود همسری با بیش از بیست سال فاصله سنّی را اختیار نمی کرد.
      بنابر این بدون تردید و با وجود این قرائن ازدواج مورد اشاره با عائشه نیز ازدواجی مبنی بر رضایت بلکه اشتیاق از سوی ابوبکر و مادر عائشه و خود عائشه بوده است.و مساله ازدواج و همسری شرعی ربطی به پدوفیلی و مزخرفاتی که به دهان نجس ات میاوری ندارد.خداوند دهانت را بشکند که اینگونه کینه با پیامبر مسلمانان داری و علاوه بر آن از عقل و درک مسائل محرومی بجهت شدت غیظ و تعصّب کور بر نادانی خود.
      امیدوارم خداوند هدایت ات کند و اگر قابل هدایت نیستی،هرچه زودتر نیست و نابود شوی و به درک اسفل السافلین که شایسته آنی ملحق شوی! البته بعد از دفن زیر هیمالیائی از همان که می دانی!

      ————

      درود جناب استاد سید مرتضی
      نوشته اید:
      ….عائشه چه در سن 9 سالگی با پیامبر زفاف کرده باشد یا بیشتر،لکن عقد ازدواج او با رضایت و اقبال والدین او و خود او بوده است..

      بهتر نیست اصلاح کنید:
      “عائشه با رضایت پدرش با پیامبر ازدواج کرد؟”
      رضایت خودش را بهتر نیست حذف کنید؟
      دختر 9ساله کجا مفهوم رضایت و زفاف و شوهر داری و بچه داری و کلاً ازدواج را می داند؟
      با احترام

      .

       
  151. ترامپ و بولتون و پامپئو با جنگ افروزی ممکن است آمریکا را درگیر جنگی غیر ضروری با ایران بکنند.

    آندرآ میچل
    ان‌بی‌سی

    روز پنجشنبه کشتی‌های جنگی آمریکا عازم منطقه شدند و مایک پومپئو، وزیر امور ‏خارجه آمریکا هم با اظهارات خود به نوعی بر شیپور جنگ دمید. این نشانه‌ها باعث شد ‏تا خبرنگاران از ترامپ بپرسند که واقعا در این شرایط خطر جنگ بین ایران و آمریکا ‏چقدر جدی است؟ ‏ترامپ در پاسخ به این سوال گفت: خطر جنگ همیشه وجود دارد، اما امیدوارم هیچ ‏وقت این اتفاق رخ ندهد. بعد از این اظهار نظر، ترامپ سخنانی را بر زبان آورد که بوی ‏صلح و مذاکره می‌داد، او درباره احتمال مذاکره با تهران گفت:‌‎ ‎آن‌ها خودشان باید با ما ‏تماس بگیرند، اگر این کار را انجام دهند ما استقبال می‌کنیم. در ضمن ما هیچ چیز ‏پنهانی‌ نداریم.‏ به نظر می‌رسد این گفته‌ها بیشتر یک وعده یا به بیانی بهتر لفاظی‌هایی باشد که آقای ‏رئیس‌جمهور به پیشنهاد وزیر امور خارجه و مشاور امنیت ملی خود مطرح کرده است. ‏پومپئو و بولتون هر دو پیش از این هشدار داده بودند که اگر ایران دست به حمله به ‏منافع آمریکا در منطقه بزند با پاسخ سختی رو‌به‌رو خواهد شد.‏ ترامپ طی ماه‌های اخیر توئیت‌های بسیاری را با ماهیت جنگ‌افروزانه منتشر کرده ‏است، در همین ماه جولای بود که رئیس‌جمهور آمریکا با حروف بزرگ (برای تأکید ‏بیشتر) خطاب به رهبران ایران توئیت کرد: دیگر هرگز آمریکا را تهدید نکنید، در غیر ‏این صورت پیامدهایی را خواهید دید که کمتر کسی در تاریخ دیده است. او همچنین ‏افزود: اگر آمریکا را تهدید کنید، ترامپ همیشه آماده است تا از نیروی نظامی برای ‏تغییر نظام (در ایران) استفاده کند. در مورد ماجرای ایران، ترامپ باور دارد که این ‏سخت‌گیری‌ها می‌تواند منجر به دستیابی به توافقی بهتر از آنچه اوباما به آن دست پیدا ‏کرد، شود.‏ در حقیقت، با تحریم جهانی صادرات نفت ایران که در حال حاضر هم در حال اجراست، آمریکا علنا اقتصاد این کشور را به واسطه متحدان نزدیک خود تهدید می‌کند. ‏بریتانیا، فرانسه و آلمان تاکنون موفق به ایجاد یک راه حل برای دور زدن نظام بانکی ‏آمریکا جهت خرید نفت ایران نشده‌اند. مسلما اگر آن‌ها بخواهند به بازار آمریکا و ‏سیستم مالی این کشور دسترسی داشته باشند، چاره‌ای جز این ندارند که تجارت خود ‏را با ایران متوقف کنند. ‏ایران اخیرا متحدان اروپایی خود را تهدید کرد که با ادامه روند فعلی مجبور است ‏بخش‌هایی از قرارداد هسته‌ای را به حالت تعلیق درآورد. جمهوری اسلامی ایران حتی ‏پا را فراتر گذاشت و اعلام کرد که در صورت عدم تحقق وعده‌های طرف اروپایی ‏چاره‌ای جز از سر گیری غنی‌سازی اورانیوم با غلظت بیش از آنچه در برجام ذکر شده، ‏ندارد. بدون شک این تهدیدات قرارداد هسته‌ای را تضعیف خواهد کرد.‏ اما به نظر می‌رسد که مشاوران رئیس‌جمهوری آمریکا اقدامات و به طور کلی مقاومت ‏ایران را دست کم گرفته‌اند. در حال حاضر با توجه به رویکرد انتخاباتی آمریکا، ممکن ‏است تهران تصمیم بگیرد که به نوعی تا پایان کار دولت ترامپ صبر کند. رئیس‌جمهور ‏آمریکا در حال حاضر با اعتماد به نفس اعلام می کند که اگر با حسن روحانی در یک ‏اتاق باشد هنر معامله کردن را رو خواهد کرد. گفتنی است، ترامپ این روش را در ‏مقابل کیم جونگ اون در پیش گرفت.‏ البته نباید فراموش کرد که ایران با کره شمالی تفاوت هایی دارد. پومپئو هفته گذشته گفت: حکومت ایران آنقدر تغییر نکرده است که ما را متقاعد به ‏مذاکره کند. در مجموع با این شرایط و با توجه به اظهارات پومپئو به نظر می‌رسد که ‏توافق ایران و آمریکا غیر ممکن باشد. ‏ترامپ روز پنج شنبه در پاسخ به سوال خبرنگاری در مورد اینکه وی تحت تاثیر عقاید ‏تند جان بولتون، مشاور امنیت ملی خود قرار دارد یا خیر، گفت: او کمی با مسائل ‏محکم برخورد می‌کند، اما مشکلی نیست. من درباره خیلی از مسائل جان را فرد ‏ملایمی می‌بینم. … من در کنار خودم هم جان بولتون با خلق و خوی سختگیرانه را ‏دارم و هم مشاورانی دیگر با روحیه ملایم‌تر، اما در نهایت این من هستم که تصمیم ‏می‌گیرم. ‏در کل معمولا در تیم مشاوران امنیت ملی رئیس‌جمهور عقاید تند و تیز دیده می‌شود ‏و مشخص نیست که چه کسانی ممکن است تحلیل‌های دیگری به او منتقل کنند.‏ در حال حاضر نگرانی عمده برای ناظران، احتمال اشتباه محاسباتی میان هر دو طرف ‏است. رئيس جمهور آمريكا هر روز حلقه محاصره را تنگ‌تر می‌کند. در سوی مقابل ایران که هم توانایی‌های هسته‌ای خود را واگذار کرده و هم امتیازی نگرفته ‏احساس می‌کند که به آن خیانت شده است.‏ کمیته روابط خارجی و کمیته نظامی دموکرات‌های سنا هشدار داده‌اند که سیاست ‏رئیس‌جمهور ممکن است او را درگیر جنگی غیرضروری کند، جنگی که احتمالا خود او ‏هم نمی‌خواهد.

    https://www.nbcnews.com/news/world/trump-may-be-underestimating-iran-s-resolve-resisting-nuclear-sanctions-n1004111

     
  152. دلیل اصلی اینکه انقلابات اغلب به استبداد ختم می شوند به باور من ادامه برخوردهای انقلابی و خشونت بجای متانت و روادارای و قانونمداری بعد از پیروزی انقلاب است.هر انقلابی دومرحله دارد یکی مرحله مبارزه و شکستن نظم قدیم. برای په ثمر رسیدن و پیروزی انقلاب و دوران بعد از انقلاب.در دوران مبارزه برای به ثمر رسیدن هر انقلابی هر وسیله ایی که به پیروزی آن بیانجامد می تواند و باید مورد استفاده قرار گیرد.ولی به محض پیروزی انقلاب دوران سازندگی شروع می شود و تنها وسایلی باید بکار گرفته شود که خشونت و بکار گیری زور را به حداقل برساند و گفتگو و مدارا و تحمل و مبادله افکار و قانونگرایی و آرامش و امید را در جامعه پدید می آورد.آزادی افکار و دیالوگ و سازماندهی و بکار گیری پتانسیل های آزاد شده در مسیر سازندگی یکی از مهمترین وظایف انقلابیون است.بهمین دلیل هم یکی از مهمترین ویزه گیهای انقلابیون دمکرات و آزاد اندیش و قانونمند(منضور از قانون نه قانونی است که در کشور قبل از انقلاب رایج است.مثلا هیچ فرد مبارزیکه با حرامیان اسلامی مبارزه می کند حق عبور از تمام قوانین حکومت اسلامی را دارد) بودن آنهاست. صفاتی که بندرت در بین انقلابیون تا بحال دیده شده!شما از فیدل کاسترو و لنین و مائو و خمینی …چه انتظاری دارید؟این افراد برای آنچه قیام کردند بعد از پیروزی نیروها و پتانسیل انقلابی و انرژی آزاد شده را سازماندهی کردند و باید گفت که به آنچه خواستند رسیدند.و آنچه که رسیدند درست نتیجه آمال و افکار آنها بود!مسلما اگر بجای خمینی مجاهدین و یا جریکهای و یا نهضت آزادی و…بودند وضع فرق میکرد.بنابراین گفتن این سخن که از هیچ انقلابی آزادی و عدالت بر نخاسته درست ولی بر نمی خیزد نادرست است.چون نتیجه انقلاب علاوه بر تاثیرات خارجی بستگی مستقیم به خواست و باور انقلابیون دارداکثریت مطلق ایرانیان چون نه از عدالتی که خمینی میگفت چیزی می فهمیدند و نه حکومتی را که می خواست. بهمین دلیل بهترین پتانسیل آزاد شده عظیمی در دست خمینی و اراذل و اوباش اسلامی برای بکرسی نشاندن افکار مخرب و ویرانگر آنها قرار گرفتند.و خمینی و اوباش اسلامی هم به نحو احسن برای سرکوبی و ویرانگری از آنها استفاده کردند. به باور من این انقلاب نیست که به آزادی و برابری و حکومتی دمکراتیک و قانون مند و سکولار وبرابری طلبی نمی رسد بلکه نوع سازماندهی و بکار گیری پتانسیل و انرژی ازادشده بعد از پیروزی انقلاب است که تعیین کننده اند و این رابطه ایی نزدیک و مستقیم دارد با افکار و خواسته ها و تجربیات رهبران انقلاب و مردم آن کشور. من رهایی ایران را بدون یک انقلاب به احتمال زیاد خونین از چنگال این حرامیان و اشغالگران اسلامی محال می بینم! اما بر عکس بسیاری از بیرون آمدن حکومتی سکولار و دمکراتیک و برابری طلب با قوانینی بر مبنای حقوق بشر از این انقلاب بسیار امیدوارم.

     
  153. جناب سید مرتضی – جمله زیر در پاسخ به کامنت دوستی در اینجا از شماست:

    ” مهم حفظ ایران و نظام اسلامی است و فرد و افراد مهم نیستند. ”

    من به شما میگویم خاک بر سر آن کشور و نظامی که فرد و افراد در آن مهم نباشند. وقتی که فرد و افراد در کشوری مهم نباشند شما آن کشور و نظام را برای چه میخواهید؟ و همین دیدگاه است که مجوز = صادرات = پول های این مملکت را به هر خراب شده ای میدهد چرا؟ – چون – ” مهم حفظ ایران و نظام اسلامی است و فرد و افراد مهم نیستند. ”

    هر بار با شما در انتقاد از رفتار و سیاست های مخرب و خانه خراب کن ج.ا در طول این 40 سال گفتگو کردم شما درجه خلوص میهن دوستی و ایرانی بودن را جلوگیری از ویرانی بیشتر کشور و اصلاحات دانستید. از شما خواستم فقط در یک دوره کوتاه دی ماه 96 تا به حال از چند تلاش مسئولان برای اصلاحات و دلگرمی مردم در این دوره پر آشوب نام ببرید به من گفتید اصلاحات بطور تدریجی صورت میگیرد. یعنی هر چه به شما میگوییم شما پاسخی بی منطق به ما میدهید.

    شما از تمام جنایت ها و دزدی ها و بی خردی های ج.ا دفاع میکنید که واقعا دل انسان را میسوزانید. حتی بسیاری از اینها را دست اندرکاران ج.ا در دوره های مختلف به آن اعتراف کرده اند ولی شما آنها را هم نادیده میگیرید و از آنها دفاع میکنید. و آیا اینگونه شما و همفکران شما به دنبال اصلاحات هستید؟ با انکار واقعیت ها به جای قبول اشتباه ها و در پی جبران آنها بودن؟ رئیس اصلاحات شما – آقای خاتمی – که گمانم روش ایشان برای اصلاحات این باشد که سر نماز بنشینند و دعا کنند = خدایا اصلاحات را برسان = چون کوچکترین = به شیوه آقای نوریزاد = کوچکترین کوچکترین حرکتی از ایشان در این سالهای پر آشوب ندیدیم اگر در زمانی هم صحبتی کردند در دفاع از نظام و خاک پاشیدن به چشم مردم بوده.

    کامنت دوستی در اینجا که گفتند دوره سربازی خود را در سیستان و بلوچستان گذرانده اند خواندید؟ = البته امیدوارم که مانند همیشه در اینگونه موارد با چشم بدبینی به آن نگاه نکرده باشید و آنرا دروغ نپندارید. می بینید واژه های فارسی در این مدت 40 سال در حال شکوفا شدن هستند؟ ما تا بحال در مورد هموطن های کردمان و کولبری شان شنیده بودیم ولی از “سوخت بران” هموطن های بلوچ نه. ولی یک چیز در مورد هر دو استان یکی است. مردمی که بخاطر تهیدستی و نداری تحمیل شده از طرف نظام مستضعفان به آنها و اینکه نمیخواهند دزد باشند – هر دو را با گلوله میزنند. جالب است جناب سید مرتضی نه؟ رعایت عدالت ج.ا را میگویم.

    البته شما در این پست ظاهرا سنگ تمام گذاشتید. این هم جمله ای دیگر از شما = اصلاح طلبان = در پاسخی به آقای نوریزاد:

    ” البته معادله اساسی در عدم وقوع جنگ این است که آن شارلاتان های آنطرف آبها می دانند ایران و ایرانی جمهوری اسلامی،خوفی از جنگ و شهادت ندارد و … ”

    شما چگونه رویتان میشود چنین اظهار نظری بکنید؟ ج.ا با این همه از جان گذشتگان جنگ پیشین چه رفتاری داشته که رویش بشود جنگ دیگری راه بیاندازد؟ بسیاری از معلولان جنگی به امان خدا رها شده اند. برای مثال با آقای مهدوی فر و امثال ایشان چه کرده اند؟ که ایشان یک پایش در زندان است و پای دیگرش در تبعید. و اینها از طرفداران این انقلاب بوده اند. و بسیارند مانند ایشان.

    شما از کجا میدانید مردم ترسی از جنگ ندارند؟ این هم دیگر مانند آن پافشاری شما در اینکه این حکومت مردمی و دلخواه مردم است چون 40 سال پیش = 98.2 = مردم به آن رای داده اند.

    بله من یکی خوف دارم وحشت دارم – من زمانی به جنگی خواهم رفت که راه اندازان آن هم در صف اول همراه با خانوادشان حضور داشته باشند سپس من هم با خانواده ام پشت سر آنها خواهم بود. و مانند من بسیارند.
    در ضمن نامه ای که آقای خاتمی در دوران جنگ برای آیت الله خمینی فرستادند که دیگر کسی به جنگ نمیرود را پیدا کنید و بخوانید.

    ماه ها پیش در گفتگویی با شما گفتم که هیچ یک از آن 12 پیش شرط ربطی به منافع مردم ایران ندارد و فقط در جهت منافع ج.ا و بلند پروازی هایشان است.

    ما میدانیم آمریکا قلدر است = چرا ج.ا برای مردمش تا این حد قلدر است و 40 سال هر کاری بدون توجه به خواسته های مردم کرده و به قول مش قاسم تو سر زن و بچه مردم زده؟ – چون زور دارد و همانطور که میدانید دست بالای دست بسیار است آمریکا زور دارد و تو سر ج.ا میزند.

    چین با آن گردن کلفتی در مقابل زورگویی های آمریکا با دیپلماسی رفتار میکند. مطمئن است جند سال دیگر در جایی آنرا جبران خواهد کرد. نه مانند مسئولان ج.ا که سیاست کثافت را با دعواهای این محل با آن محل عوضی گرفته اند.

    البته شما مطمئن باشید که وقتی ترامپ می آید و میگوید به من زنگ بزنید یعنی اینکه بسیاری از گفتکو ها پیشتر پشت پرده انجام شده. و سپس هم از طرف سپاه اعلام میشود ما تا زور هست گفتگو نمی کنیم یعنی تا ته داستان را بخوانید و این حرکت ها هم بازم به قول مش قاسم شیره مالیدن به سر مردم بدانید.

    به قول خودتان = همین.

     
    • جناب میم نون..

      ظاهرا کمی داری بی ادب میشوی ها!

      شما سعی کن اصل حرف دیگران را فهم کنی و اینکه آن حرف در پاسخ به چه محتوائی بیان شد.

      اولا:اینکه مصالح عمومی جامعه در بحث های گوناگون دینی و مذهبی و جامعه شناسی،بر مصلحت فرد (در فرض تقابل مصلحت جامعه و مصلحت فرد) مقدم است،یکی از نرم های درست و قابل دفاع در حقوق و جامعه شناسی است و لااقل چنین دیدگاهی از متن دین و کتاب و سنت اسلامی قابل انتزاع و استخراج است …

      ثانیا: برای اینکه شیر فهم شوید و از ادب خارج نشوید و بمسائل پراکنده و بی ربط نپردازید،اینجا فقط متن آن پاسخ و پرسش را بازنشر می کنم:

      —-
      ناشناس
      11:06 ب.ظ / می 10, 2019

      سلام جناب نوری زاد عزیز ،،
      در این نوشته از “حواریون” ملاهای محترم یاد کرده اید.
      با توجه به شناختی که از وضعیت ایران دارید ،، بنظر شما آینده نیروهای موسوم به بسیج و تندرو در شرایط پس از آیت الله خامنه ای و به طور کل در آینده ایران چه خواهد بود ؟آیا کنار گذاشته خواهند شد یا اینکه حیات سیاسی آنان ادامه خواهد داشت ؟
      ————–
      سید مرتضی
      1:54 ق.ظ / می 11, 2019
      وضعیت ایران چیزی نیست جز اینکه کسانی مثل شما در فضای مجازی کشک می سابید و هیاهو می کنید و از واقعیت جامعه ایران غفلت یا تغافل می کنید،باید بشماها فقط گفت :صنّار بده آش به همین خیالات باش! و بزک نمیر بهار میاد کمبوزه با خیار میاد!
      مهم حفظ ایران و نظام اسلامی است و فرد و افراد مهم نیستند.
      همین!
      ———
      فرض سوال و ایراد یا طعنه ناشناس این بود که در فرض نبود رهبر فعلی ایران یا حواریون او مثلا وضع ایران چه می شود یا کشک سابانی مثل شما و نوریزاد و همفکران چه خواهید کرد؟….

      پاسخی که بنده دادم،این بود که در وضع فعلی که مردم ایران سیستمی دینی را و قانون اساسی و قوانینی را تاسیس کرده اند و بر خلاف اقلیتی پرمدّعا به آن پایبندند،مساله مهم،بود یا نبود فرد یا افرادی مثل خمینی و خامنه ای و دیگران نیست،مهم اینجا اصل حفظ یک حکومت دینی و یک سیستم مردمی است،یعنی افراد و رهبران بخودی خود در برابر اصل نظام اسلامی چیزی نیستند جز یک خدمتگزار،همانطور که مرحوم آیت الله امام روح الله خمینی موسس جمهوری اسلامی زمانی بود و وظیفه رهبری و خدمتگزاری این مردم را بعهده داشت،وقتی ایشان از دنیا رفت،آسمانی بزمین نیامد و زمینی به آسمان نرفت و فرد دیگری برهبری انتخاب شد،همینطور اگر رهبر فعلی نیز روزی نباشد،باز فرد دیگری جایگزین او خواهد شد و بوظائف و اختیارات قانونی خویش عمل خواهد کرد و آسمانی بزمین نخواهد آمد و زمینی به آسمان نخواهد رفت…

      این شرّ و ورهایی هم که دشمنان نظام اسلامی امثال شما و نوریزاد و داخل و خارج می پندارند،موهومات و دلخوشی ها و مشغولیت هایی در فضای مجازی است ،و چنانکه روزی امام خمینی بزرگوار طاب ثراه فرمود:این نظام قائم به افراد نیست بلکه قائم بمردم ایران اسلامی است….

      مقصود من از آن عبارت این بود،و از قدیم گفته اند شنونده باید عاقل باشد،حالا من اضافه می کنم به این مثل که: شما تلاش کنید هم، در مقام شنودن و اندیشیدن عاقل باشید،و هم در مقام اشکال و ایراد مودّب باشید و از احساسات پیروی نکنید.

      من جایی بشوخی در پی مطلبی آفرینی نثارت کردم،سعی کنید جنبه داشته باشید و به آفرینی غرور شما را در نیابد و اندیشناک بدبینی هم مسلکان به خود نباشید!

      در مورد محتوای پراکنده و غالبا احساسی دیگر این نوشته شما ورودی نمی کنم،فقط در باره جنگ می گویم:جمهوری اسلامی ایران منطق دارد و حقوقی و احتجاجاتی و ما دنبال جنگ با امریکا یا دیگری نیستیم،اما علیرغم وجود ترسوهای اهل دنیائی مثل شما،اگر اجنبی قصد تجاوز به این کشور کند،در ایران چپ و راست و همه گروههای معتقد به اصل نظام هستند و پای حقوق و دفاع از میهن خود و هموطنان خود می ایستند….

      لطفا مودّب باشید و درست احتجاج کنید.

      همین!

       
    • ” مهم حفظ ایران و نظام اسلامی است و فرد و افراد مهم نیستند. ”
      …………….
      این همان تفکر انسان و تمدن ستیزانه ایست که این اراذل و اوباش جهتگیری خود را از آن گرفته اند.همان تفکریست که دسته دسته جوانان ایرانی را روی مین می فرستاد و از هیچ جنایتی و کشتاری و تجاوزی در حق مردم ایران کوتاهی نمی کردند. خمینی خود برای حفظ نظامش از هیچ جنایتی فرونگذار نبود.این همان تفکر ناب اسلامی است که از محمد شروع شد و هنوز هم بدون هیچ تغییری ادامه دارد. برای درک چنین دیدگاهی به نوشته ها و گفتار های ایمان سلیمان امیری و دیگر پژوهشگران مراجعه کنید.
      ………….
      https://www.bedonim.com/2019/01/07/
      شکنجه-و-مشروعیت-آن-در-اسلام-با-نگاهی-ب

       
  154. یادداشتهای اسدالله علم (پهلوی شناسی و عبرت تاریخی)
    —————————————————————

    شاه: قوانین علم اقتصاد مهم نیستند، من امر می دهم، پس می شود!

    «فرمودند: “خیر! البته که می شود، زیرا من امر می دهم!”

    عرض کردم: کار اقتصادی با امریه جور در نمی آید، این کار را برای صرف مالی می کنیم، نه به منظور دم و دستگاه راه انداختن!

    فرمودند: “من می گویم، می شود!”.

    دیگر من چیزی عرض نکردم.

    فرمودند: به رئیس سازمان گسترش بگو بیاید خراسان آن جا اوامر صادر خواهم کرد!

    عرض کردم: چشم!

    ولی چون تاریخ می نویسم، ناچارم بگویم که صدور این گونه اوامر از جهت این است که شاهنشاه، شاهنشاه زاده بوده اند و از پائین وارد جریان امور نبوده اند!(غیر پدرشان که از مدارج پائین کار را شروع کرده بودند) و احساس نمی فرمایند که فی المثل در یک کارخانه که موضوع اقتصادی است با وجود دو دستگاه عامل ممکن نیست کار جلو برود.»

    (خاطرات علم، جلد سوم، ص ۵۴. ۲۷ اردیبهشت ۱۳۵۲).

    ===

    پی نوشت:بدون شرح برای عاشقان جقّه همایونی!

     
  155. یادداشتهای اسدالله علم (پهلوی شناسی و عبرت تاریخی)
    —————————————————————–

    شاه: خواهرم اشرف خجالت نمی کشد؟! این همه صدمه به من و کشور زده و باز می گوید آبروی کشور را ما حفظ کرده ایم!

    ✍️ اسدالله علم

    «سر شام هم در کاخ والاحضرت اشرف رفتم. مهاجه (محاجّه) عجیبی با والاحضرت کردم. ایشان چون اخیراً در سازمانهای بین المللی شرکت می فرمایند، خیال می کنند ماها هیچ نمی فهمیم!. البته این را ما قبول داریم! لکن مضحک این است که ایشان می فرمایند: کشور رو به نیستی می رود، مختصر آبرویی هم که من برای کشور درست می کنم، شما بر باد می دهید!

    خیلی عجیب است! اگر آبروی شاه بر باد می رود، محض خاطر شماهاست!

    من دیگر تحمل نکردم و سخت به ایشان که واقعاً علاقه قلبی هم دارم، حمله کردم!

    شاهنشاه خیلی خندیدند و بعد که والاحضرت (اشرف) دیدند با دیوانه ای طرف شده اند و اتفاقاً دارد دیوانه درست هم می گوید، خودشان را به خنده زدند و گفتند، عَلَم امشب مست شده! در صورتی که من فقط یک گیلاس شراب قرمز خورده بودم! یاللعجب از این زرنگی خانمها!»

    (خاطرات علم، جلد دوم، ص ۲۳۷. ۲۴ اردیبهشت ۱۳۵۱).

    «شرفیاب شدم. اولاً شاهنشاه از مهاجه (محاجّه) دیشب من با والاحضرت اشرف خیلی راضی بودند! با صدای بلند خندیدند و فرمودند: حقش را کف دستش گذاشتی!

    اینها خجالت نمی کشند؟! این همه به من صدمه زده اند و باز می گویند آبروی کشور را ما حفظ می کنیم!»

    (همان، ص ۲۳۸. ۲۵ اردیبهشت ۵۱).

    ===
    پی نوشت:اینگونه اختلافات و محاجّه ها و توی سر و کلّه هم زدن های درباریان،آنهم سر میز شام و گیلاس شراب قرمز،نشان از این دارد که شاه و اطرافیان بیش از آنکه در باره مصالح کشور ایران و آبروی کشور ایران نگران بوده باشند،نگران پزیشن و آبروهای شخصی یکدیگر بودند و باصطلاح حالگیری از یکدیگر!
    قابل توجه عاشقان جقّه همایونی!

     
  156. نوری زاد دوست دارم بدونم براي چقدر پول اينكارهارو انجام ميدي . تو هيچوقتدر انظارملت ايران شخصيت يك آزاديخواه رو نداري . خودتم اينو ميدوني اما براي پول كار ميكني

     
  157. آقای نوری زاد،
    شما آبروی مرا پیش خودم می برید،وجود مرا شرمگین و ننگین کرده اید. شما بُزِ گَر هستید.شما هر روز به من یاد آوری می کنید که چه موجود ناتوان و ترسو و خفیفی هستم. یاد آوری می کنید که لیاقت زندگی بهتر را ندارم.
    شما هر روز با سماجت و مثل یک مگس مزاحم تمام چیز هایی را که من بضرب الکل و مواد فراموش می کنم توی صورتم می زنید. الکل و مواد عادات خوب من و خواندن مزخرفات موذیانه ی شما عادت بد من است.
    شما در هر کلمه ای که می نویسید با بدجنسی و خباثت تمام آنقدر دقت می کنید که من نتوانم استدلالهای شیرین و آرامش بخش نزدیکانم را باور کنم که می گویند «از خودشانست، تآتر است» و بدین ترتیب یک نفس راحت بکشم.شما اعصاب مرا خورد می کنید. چرا شما را زودتر اعدام یا ترور نمی کنند که من هر روز زیر عذاب وجدانم له نشوم؟
    من از دست شما خسته شدم.
    الان دارم می نویسم که شما موفق شدید.
    من بدینوسیله اقرار می کنم که بی همت، ترسو، مادی، مادی، ضعیف، غیر اجتماعی، دورو، بی مسوولیت، مادی، ترسو، دروغگو، مادی، ترسو، ترسو، ترسو و. پستی هستم. دست از سر من بردارید.
    هر وقت به خبری در مورد شما می رسم رعشه می گیرم.
    من هم می خواهم سالی یکی دو فقره دلالی و کلاهبرداری خوش خیم بکنم و بخزم توی خونه. شما این زندگی باین خوبی مرا ذلت بار جلوه می دهید و حواس مرا پرت می کنید. توهم کرامت را در من زنده می کنید، خرافاتی از قبیل شرافت، مسوولیت اجتماعی، همبستگی و غیره.

     
    • تا کی از تزویر باشم خودنمای
      تا کی از پندار باشم خودپرست

      خیلی بی شخصیتی ایمان ! شر و ورت مرا به یاد قمه زدن و گل مالیدن به سر و روی عده ای از نادانان انداخت . آنها هم مثل تو ابتدا خود را هیچ شمردند در مقابل حسین , که آدمی بود مثل خودشان و نه بهتر از خودشان , و سپس به تحقیر و آزار خود پرداختند . از ین بیشتر کار این حضرت نوریزاد است که رنج میدهد مرا که به چه دلیلی این جور تملق گویی ها را در اینجا بازتاب میدهد . اگر کسی به غرور و حرمت یک انسان دیگر باور دارد هرگز اجازه نمیدهد که او خود را به خاطرش تحقیر کند . جناب نوریزاد تا کی ؟

       
    • شما چرا اینقدر چاپلوسی می کنید؟ و چرا اینقدر خودتان را در برابر فردی معمولی و پر از اشتباه و افراط تحقیر می کنید؟

      بنظر من نکته اینکه ایشان علیرغم تندروی های پوک کلامی،فعلا مورد مواخذه قانونی نظام جمهوری اسلامی ایران قرار نمی گیرد،این است که جمهوری اسلامی اهمیتی برای حرکات و اقوال نامعقول ایشان قائل نیست،یعنی بی تعارف، فرد مهمّی نیست ایشان چون جمهوری اسلامی بخوبی واقف بر گذشته و حال افراطی و پوک ایشان هست…این وسط مشکل اساسی این است که افرادی مثل شما بقول خودتان ترسو،در مورد افراط های پوک و بی منطق ایشان سر کار تشریف دارید!

      همین!