منوچهر:
باعرض ادب و احترام، از جنابعالی در جایگاه آیت الله نوری زاد، یک سؤال شرعی دارم:
آیا براستی چرا طبق موازین شرعی و اسلامی هیچ زنی نمیتواند قاضی باشد و بر کرسی قضاوت تکیه بزند؟ مگر نه این است که بانوی فهیمی چون نسرین ستوده که اکنون در زندان اوین در بند ملایان است، بیشک بر هزار قاضی و قاضی القضات مرد حکومت همچون شیخ صادق لاریجانی و قضات آدمکشی چون رئیسی و پورمحمدی واصولا کل قضاتی از این دست حتما و مطلقا سر تر و کار بلدتر و داناتر و مسلط تر و با انصاف تر است پس چرا…؟ممنون میشوم.
آیت الله محمد نوری زاد:
منوچهر گرامی
کنار زدن بانوان از قضاوت، با این دلیل ابلهانه که زنان ناقص العقل و احساساتی اند، از زشت ترین جنایت هایی ست که ملایان زیر خاکی، از خورجین های بی خردی شان بر آورده اند و قرن های قرن، بانوان ما را از درخشیدن های بایسته شان باز داشته اند و آنان را به دخمه های تحقیر فرو رانده اند. چرا نگویم: زن ستیزی، یکی از خصلت های رایج ملایان بدفهم بوده و است.
با اطمینان می گویم: اگر آن بخش از فرهنگ انسانی و مدنی غرب، خودش را بر مردمان ما و بر ملایان زن ستیز ما تحمیل نکرده بود، تا قرن ها بعد، زنان ما در پستوهای ناجوانمردی و در اعماق بد فهمی ملایانِ زن ستیز اسیر و زندانی بودند!
می پرسم: این چه اسلام نابی ست که مردان نامتعادل و نابکار و آدمکشی چون اژه ای و لاریجانی و رییسی و شیخ محمد یزدی و شاهرودی و صلواتی و مقیسه و… تنها بصرف مرد بودن قضاوت کنند اما زنان باسواد و انسان و فهیمی چون نسرین ستوده از قضاوت برکنار باشند تنها بصرف زن بودن!؟
می گویم: قضاوت مرد نام آوری چون خمینی را در سال ۶۷ هرگز فراموش نخواهیم کرد که با چهار خط نوشته، چندین هزار زندانی را به سینه ی دیوار سپرد. کشتار خمینی و تیم همراهش در سال ۶۷ – حتمآ و مطلقآ یکی از خونبار ترین و جنایتکارانه ترین و جلادانه ترین شیوه های قضاوت در اسلام ولایی ست که داغ ننگش تا ابد بر پیشانی ملایان ولایی خواهد درخشید! یا بطور مثال: صدور فتوای اعدام همین آقای خمینی برای آن بانویی که گفته بود الگوی من اوشین است و مثلاً فاطمه ی زهرا نیست. و فتوای اعدام همین آقای خمینی برای گزارشگر همان مصاحبه. و فتوای اعدام همین آقای خمینی برای مدیر برنامه ی همان گزارش. عدم تعادلی بالاتر از این؟ حتی مقبره ی اشرافی اش هم از همین تفکر مالیخولیایی زرق و برق گرفته.
مشکل در مرد و زن بودن نیست. یک مرد می تواند درستکار باشد و یک زن زشتکار. و یا یک زن می تواند فهیم و با ادب باشد و درستکار و یک مرد می تواند هیولا باشد. مشکل در آن تفکری ست که به مرد برتری می بخشاید و به زنان به دیده ی تحقیر می نگرد. همین آقای خمینی نامه به شاه می تویسد و به قانونِ رأی دادنِ زنان اعتراض می کند. ریشه ی این ملایان از جاهایی آب می خورد که اگر خود را از شرّ تعصبات مذهبی خلاص نکنند، برای خود خدا هم تعیین تکلیف می کنند.
با احترام
بیست و پنجم خرداد نود و هفت – تهران
پس از سید علی خامنه ای چه کسی رهبر می شود؟
در باره ی دیدار رهبر کره ی شمالی و رییس جمهور آمریکا
مصاحبه رادیو فردا با محمد نوری زاد
در باره ی بازداشت نسرین ستوده
https://www.radiofarda.com/a/29291046.html
@MohammadNoorizad
شهداد،هنوز ۵۰ تا رای باید بخودت بدی، هر چی هم منفی دوست داری به اونای که خودت بهتر میدونی، یادت نره، محض یاداروی گفتم
سخنگوی/* وزوزارت خارجه/*ی حکومت/*اسلامی، اعلام کرد که در مورد توقیف دو میلیارد دلار از دارایی‌های بانک مرکزی ایران به دیوان بین‌المللی لاهه شکایت برده است.
مش قاسم: بعله دیگه. برین توی یه دادگاه درست و حسابی، تو و همپلکیات مدارک خودتون رو بیاریم، اونا هم مدارک خودشون رو. اونجا باید سؤال جواب بدین، بیدادگاه اسلامی نیست که چهارتا به اصطلاح (دارم با زبون خودشون مینویسم) قاضی/* (شغلهای قبلیشون آدمکشی و شکنجه و دزدی بوده) کشکی و با عتاب و غضب و فحش و تهدید فقط ماشین امضای احکام از قبل نوشته شده باشن. اونجا مو رو از ماست میکشن، عشق خواهم کرد که اینا بالاخره یه جایی مجبور بشن جواب بدن. ولکن از یه چیز دلم میسوزه، دو میلیارد رفته، خرج وکیل هلندی ساعتی ۳-۴ هزار یورو رو هم از جیب ما ملت ایران پرداخت میشه. به حکومت جهل اسلامی و کره شمالی و مزرعه حیوانات خوش آمدید!
/*: ک
ظریف: هدف نه نظام است، نه دولت روحانی، می‌خواهند ایران را نابود کنند
دوشنبه ۴ تير ۱۳۹۷
شرق
دیروز پارلمان،بخش خصوصی اقتصاد سیاسی را با وزیر امور خارجه کشور به بحث گذاشت. موضوع بحث میزبان اقتصادی محمدجواد ظریف از این نظر آغشته به سیاست شد که این روزها هر کنشی در اقتصاد، میتواند سیاسی قلمداد شود. ظریف هم روی سخنش با فعالانی بود که امروز دیگر نمیتوان آنها را یک فعال اقتصادی صرف دید. تیغ گفته‌های وزیر امور خارجه کشورمان در نشست سی‌وهفتم هیئت نمایندگان اتاق ایران نیز دولبه داشت؛ یک اشاره ظریف به منتقدان داخلی بود و روی دیگر سخنان او، مخالفان جمهوری اسلامی ایران را نشانه گرفته بود. ظریف درعین‌حال بر همدلی جناح‌های مختلف تأکید کرد و گفت: ما در ایران از اصولگرا، اصلاح‌طلب، بی‌خط، مخالف جمهوری اسلامی ایران یا مخالف دولت، همه در یک کشتی نشسته‌ایم و اکنون هدف دشمنان نه نظام ایران و نه دولت روحانی، بلکه هدف ایران است. این ایران است که اکنون برای تحقق برخی از اهداف و تمایلات مانع است، می‌خواهند ایران را نابود کنند.
خیال نکنید اگر روحانی رفت و اصولگرایان آمدند، موفق میشوند
وزیر امور خارجه کشورمان اظهار کرد: خیال نکنید اگر آقای روحانی رفت و اصولگرایان آمدند، موفق میشوند. بعضی‌ها خیال نکنند اگر جمهوری اسلامی ایران رفت، آنها سر کار میآیند. اکنون ایران، یعنی این جغرافیا و موجودیت عظیم پرافتخار تاریخی، با این مردم و توانمندی‌ها و امکانات هدف قرار گرفته است و ان‌شاءالله ما این هدف را ناکام میکنیم……
http://www.iran-emrooz.net/index.php/news2/75516/
شکایت ایران علیه آمریکا در مورد توقیف دو میلیارد دلار
جمهوری اسلامی در مورد توقیف دو میلیارد دلار دارایی ایران در آمریکا به دادگاه لاهه شکایت برده است. دادگاه‌های آمریکا میگویند ایران در بمب‌گذاری‌های سالهای ۱۹۸۳ و ۱۹۹۶ با صدها کشته نظامی آمریکایی و فرانسوی دست داشته است.
بهرام قاسمی، سخنگوی وزارت امور خارجه جمهوری اسلامی، اعلام کرد که کشور مبتوعش در مورد توقیف دو میلیارد دلار از دارایی‌های بانک مرکزی ایران به دیوان بین‌المللی لاهه شکایت برده است.
سخنگوی وزارت خارجه ایران بدون اینکه به علت توقیف دو میلیارد دلار از دارایی‌های ایران در آمریکا اشاره کند به خبرنگاران گفت که دیوان بین‌المللی لاهه در مورد شکایت ایران از آمریکا حدود ۸ تا ۱۲ اکتبر ۲۰۱۸ برای استماع تشکیل جلسه خواهد داد…….
http://www.dw.com/fa-ir/%D8%B4%DA%A9%D8%A7%DB%8C%D8%AA-%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86-%D8%B9%D9%84%DB%8C%D9%87-%D8%A2%D9%85%D8%B1%DB%8C%DA%A9%D8%A7-%D8%AF%D8%B1-%D9%85%D9%88%D8%B1%D8%AF-%D8%AA%D9%88%D9%82%DB%8C%D9%81-%D8%AF%D9%88-%D9%85%DB%8C%D9%84%DB%8C%D8%A7%D8%B1%D8%AF-%D8%AF%D9%84%D8%A7%D8%B1/a-44382600?maca=per-rss-per_politik-4076-xml-mrss
اینکه چیزی نیس بنا به مستندات سی ان ان آغا ها و آغازاده ها بالای ۳ هزار میلیارد دلار پول ملتو بردن ریختن تو حساباشون خارج کشور . دلت بحال زن و دختر ملت بسوزه که از فرط نداری تو دولت اسلامی عدل علی تنفروشی میکنن تا نونی بخورن
طرفداران نظام و شارلاتان‌های مفتخور چشم و گوش‌ها را باز کنند و صدای مردم را در کوچه و خیابان‌های شهر ببینند و بشنوند:
– ایرانی میمیرد ذلت نمیپذیرد.
– نه غزه نه لبنان جانم فدای ایران.
– دشمن ما همین جاست درود بر آمریکا.
– پیش بسوی مجلس.
– نترسید نترسید ما همه با هم هستیم.
– ایرانی بسه دیگه غیرتتو نشون بده.
…
تازه شروعشه کجاشو دیدید
جناب نوریزاد با انتشار این تصویر از زندگی خصوصی رئیس جمهور منتخب مردم ایران،بطعن در کانال تلگرامی خود نوشته است:
“آیت الله محمد نوری زاد:ایشان زن و بچه ندارد؟ خانواده اش کجایند؟
رییس جمهوری که بخاطر عقاید شیعی اش،و از ترس اخم آیت الله های شیعه، همسرش در کنارش نباشد، متعلق به دور دست های عتیقگی ست حتمآ و مطلقآ!”
—-
مقصود من دفاع از شخص نیست اما اینهم یکی از نمونه های سیاست ورزی و فعالیت های عمیق مدنی جناب ایشان!
یعنی چه؟! خوب بله ایشان زن و بچه دارد و احتمالا آنها در سمت دیگر این مکان حضور دارند،مگر بناست هرکس تصویری از او منتشر می شود همه خصوصیات و تصویر همه افراد خانواده او هم منتشر شود؟! به زندگی خصوصی اشخاص چکار دارید؟ و سبک زندگی اشخاص و گزینش های خصوصی آنها چه ربطی به عتیقگی یا مدرن بودن آنان دارد؟! و خود شما اگر اینقدر مدرن هستید چرا خانواده و فرزندانتان از عکس ها و تصاویری که از خود منتشر می کنید غائبند با اینکه دیده می شود کنار این زن و آن زن عکس می گیرید؟! و آیا روی همین منطق نمی باید خود شما را هم متعلّق به دور دست های عتیقگی دانست حتما و مطلقا؟!
اخلاقیات دکتر پروفسور شهداد ( شهداد اسبق و مسبوق) میرود تا هر تعداد امتیاز را که دوست داشت زیر کامنت خود ببیند و هر تعداد منفی نیز که مایل بود زیر دیگر کامنت‌ها جای گیرد!
این بنده خدا که یک به دهه که
سپاس از نظر شما و آشکار سازی ابهامات, دوست گرامی بنده چیزی حدود ده سال است که مستقیم تحت نظر عوامل فیسبوک و جناب زوکربرگ هستم و تقریبا همه جا برای من ایجاد اختلال میکنند, داستان آن کمی طولانی و پیچیده است, و برای افشای آنان نیاز به چند متخصص در رشته‌های مختلف دارم, باور کنید کار آنان بیشتر از جنایت است, آنان بدون آنکه بدانید همه ما را تحت نظر دارند و فایل ایجاد کرده‌اند, و جنایت مهم آنان ماشینی است بنام WVR که مرتب در حال ارسال امواج مخرب و سرطان زا به تمام کشورهای بدبخت و بی قانون مثل ایران است, آشنایی بنده با جناب مجتبا خامنه‌ایی توسط همین دستگاه و بطریق تله‌پاتی بوده.
اگر بدانید مجتبا خان چقدر نگران بودند اگر مردم متوجه این دستگاه بشوند, حال بنده و ایشان و کسان دیگر میبینیم که حتا در صورت بازگو کردن هم کسی واکنش نشان نمیدهد, شاد و آرام باش مجتبا که ایران امن و امان است.
البته او هم چندان مقصر نیست, جنایتکار زوکربرگ و همدم همجنسباز چینی اوست.
دوست عزیز تنها تصور کنید تمام این جنایت‌های فیسبوک خدای ناکرده بر سر خانواده و فرزندانتان بیاید, مشکل آنجاست در تمام جهان شاید یکی دو نفر متوجه این دستگاه و برخی دیگر از فجایع فیسبوک شده‌اند, این دیگر با شماست که به چه طریق عمل کنید, بنده سهم خود را ادا نموده‌ام, ولی بقیه مردم گویا تا بیست سال دیگر از فجایع آنان نگذرد قصد درک و واکنش ندارند.
آقای دکتر ….حالتون خوبه؟ یه سری به دکتر بزنید انشالله دواها کمکتون میکنن.
درود
و اکنون حکم قتل رامین حسین پناهی
چه کسی حکم قتلها را صادر می کند؟ چه کسانی در احکام شرعی و پرونده سازی و ترور ملت ایران دست دارند؟
بجز لاریجانی؟
بجز ولایت فقیه؟
بجز رهبر ؟
بجز سپاه و دستگاه امنیتی ضد ملی؟
این باند ،مجموعه ای از مفسد الارض هایند که با ترور و کشتار سرزمین و ملت ایران را غصب کرده اند.
قتل محمد ثلاث و گروگان گیری خانم ستوده ، این وکیل آزاده و کشتار و شکنجه و کشتار و شکنجه …..مردم ایران .
عجب دوران تاریکی ایران می گذراند.
عجب کارنامه شومی دارد نظام ترور !
گزارش فعالیت جهت گرفتن وام وتسهیلات قانونی جهت تولیدیک اختراع:
اخیراً یکی از مخترعین کشور به رئیس سازمان بسیج علمی کشور معرفی شده تا به او وام و تسهیلات بدهند.او صحبتهای رئیس( معاون یا یکی از معاونین چون او رئیس را نمیشناخت احتمالاً یکی از معاونین بجای رئیس
مأمور رسیدگی بکارش شد ) را تا جایی که به خاطر میآورد نوشته:
نمونه ای از بیانات “گُهر بار”رئیس( معاون )بسیج علمی کشور :
اختراع خوب مردم میخرنش روی هوا میزننش مثل روضه های شهید حاج شیخ احمد کافی رحمت الله علیه میماند که اگر آقا سخنرانی بکنه و حاج کافی روضه بخوانه من از مجلس سخنرانی آقا پا میشم و به مجلس روضه شیخ کافی میرم.هم روضه اش خوبه،هم مصیبتش خوبه،هم نصیحتش خوبه،هم شوخیش خوبه،هم فحش و لعنتش خوبه،هم خیر دنیا و هم سعادت آخرت داره،تعارف که نداریم من به عنوان رئیس بسیج علمی کشور با کمال صحت و سلامت عقل خودم دارم اعلام میکنم که اگر حاج کافی زنده میشد و روضه میخواند از مجلس حضرت آقا پا میشدم و میرفتم پای روضه شیخ کافی مینشستم از کسی هم غیر از خدا نمیترسم خود حضرت آقا هم سخنرانیشو کنسل میکرد تا روضه حاج احمد کافیو گوش کنه .من همیشه به بچه ها(کارمندان مرئوسش)میگم اختراع خوب روی دست مخترع نمیماند اگر واقعاً اختراع،اختراع باشد مخترع که نباید دنبال خریدار و سرمایه گذار بگرده،این سرمایه گذار و خریدار است که دنبال مخترع میگرده!متاسفانه برادران ما هم رفته و هر یکی دو سه اختراع ثبت کرده اند و پیش من میان و میگن حاج آقا وام! آیا تو رفته ای و تولید کرده و بازار یابی کرده و نسبت به باز گشت سرمایه اطمینان صد در صد پیدا کرده ای؟آیا اختراعت ارزش صادراتی دارد؟آیا با چهار شرکت خارجی قرارداد بسته ای؟حاج آقا بر چه اساسی وام بدهد؟بله یه وقت یه طرح مین گذاریه که شخص سردار….خودش دست مخترع را بوسید!خدا شاهده! شاهد دارم. شخص سردار…..دست مخترع را بوسید!.دنیا،دنیای علم و مهارته شما مرده هم بخوای بشوری باید وارد باشی وقتی تو اختراعت ناقصه کاتالوگ نداری،بروشور نداری،کلیپ نداری،کارخانه نداری،سایت طراحی نکرده ای ،مثل مرده ای میماند که حنوطش نداده ای !نمیتونی و نباید دفنش کنی،حق هم نداری دفنش کنی، که اگر کردی بعداً نمیتونی قبر مسلمانو نبش کنی از نو حنوطش بدی!اختراع وقتی برند شد دیگه جای تکمیل شدن نداره،اونوقت که نمیتونی بگی حاج آقا اینجا شو اینجوری میکنم ،اونجاشو اونجوری میکنم!اونجا شو الآن اونجوری بکن! منِ رئیس بسیج علمی کشور ازت پشتیبانی میکنم!هرجا هم رفتی اسم منو بیاری از نظر من هیچ اشکالی نداره! من به عنوان یه خدمتگزار پشتیبانتم !یه چیزم هست حضرت آیت الله بهجت میفرمودن اگر کارت گیر کرد و هیچ راه نجاتی نداشتی سه تا صلوات بفرست و حاجتت را از آقا علی بن موسی الرضا( ع)بخواه و سه صلوات دیگر بفرست اگر حاجت روا نشدی گناهش بر گردن من!( با لبه دست راست به گردنش زد )این به شرطیه که نماز اول وقتت ترک نشه !تو واجباتتو اول وقت به جا بیار نافله ها پیشکش! اگر کسی ازت نافله خواست بگو بر گردن حاج ……خدمتگزار بسیج علمی کشور!روایت داریم اگر کارت گیر کرد برو قرض کن و صدقه بده! بله! قرض کن و صدقه بده! شک نکن که خداوند از راهی و از جایی مشکلاتتو حل میکنه که خودت هیچ انتظار نداشتی. آه بلندی کشید و ادامه داد :خوب خدایی داریم! به والله خوب خدایی داریم ! یا اینکه برو، دامن آقا علی بن موسی الرضا را در طوس بگیر،بگیر و تا حاجت روا نشدی ول نکن.دستت به آقا نمیرسه؟ برو دامن خواهر شو در قم بگیر! نشد؟ نمیتونی؟بیا و به آقا عبدالعظیم در ری پناهنده شو! نشد؟نتونستی؟به خانه آقا شاه چراغ پناهنده شو! بحمدالله آقا زاده های موسی بن جعفر( ع)همه جا هستند.او پیغامتو، حاجتتو به آقا میرسونه،نگو نه،شک نکن!اگر شک کردی به خودت شک کن و بگو شفیعی چکار کردی که آقا گوش به حرفت نمیده؟؟!بگو شفیعی چه واجبی را ترک کردی و چه منکری مرتکب شدی که آقا حاجتتو روا نمیکنه؟اینجاست که باید دلت بشکنه !اینجاست که باید ضجه بزنی !اینجاست که باید توبه کنی و خاک بر سر خودت بکنی اینجاست……..
اینبود نتیجه یک عمر کار صنعتی و خلاقیت بخرج دادن و سه ماه هماهنگی و برنامه ریزی و نامه نگاری و آمدن از شهرستان به تهران و رسیدن به خدمت آقا تا مطابق قوانین و ضوابطی که به صورت قانون در آمده به من وام بدهند.و اختراعم به تولید انبوه برسد!!!!!
جناب شفیعی
سلام
شما در همین صفحه اینگونه گفتید و پرسیدید:
“مثنوی کتاب خیلی عجیبی است در آن حتی راجع به موجودات فضایی هم اشارات و ابیات روشنی دارد. شاید هم من خطا میکنم که آنرا خیلی جدی میگیرم. اینطور نیست؟
ولی چرا کسی چون دکتر سروش، یا بزرگانی چون نیکلسون، فروزانفر، دکتر شهیدی، علامه جعفری، گل پینارلی، و خیلی های دیگر هم، نه تنها آنرا جدی گرفته اند، بلکه کل عمر یا سالهای زیادی از خود را صرف آن کرده اند؟
نظر شما چیست؟”
= پاسخ من کوتاه و مختصر خواهد بود:
من میرم کلاس اول و الفبا یاد میگیرم… الفبا از کجا آمده و چه کسی اختراع کرده؟… خب، این اهمیت زیادی نداره، بلکه مهم تر اینه که با چسباندن یک سری حروف به هم میتوانیم کلمه بسازیم و جمله و با دیگران ارتباط برقرار کنیم و احساسات، تجربیات، تحقیقات و دیگر موارد را با آنها به اشتراک بگذاریم.
من برای اینکه بتوانم متخصص بشوم باید بسیاری از کتابها و تجربیات افراد گذشته را مطالعه کرده و تجربیات آنها را خود نیز بیازمایم. آیا نام آن افراد خیلی مهم است؟ یا اینکه دستاورد آنها؟
خلاصه اینکه:
انسان برای رشد و بلوغ فکری و یا عملی همواره نیاز به بهره گرفتن از آثار گذشتگان داشته و همچنان دارد. بزرگان هم، ابتدا با خواندن و بکار بردن تجربیات دیگران آغاز کرده اند. مهم اینست که بتوانی پس از طی تمامی این مراحل، تو هم برای دیگران و پس از خود آثاری و تجربیاتی از خود به یادگار بگذاری.
اگر قرار بود هر کس فقط به تجربیات و آثار نفر اول، حال در هر علمی و تخصصی، اکتفا کند و چیزی از خود ارائه ندهد و تجربیات مفید و جدید خود را در اختیار دیگران قرار ندهد، علوم مختلف اینگونه رشد نمیکرد.
پیروی کور و تقلید محض از یک شخص یا یک نظریه و یا یک تجربه، هیچگاه برای همیشه مفید نخواهد بود. پیروی کور و بی اراده، ضایع کننده ی امکان به روز شدن و نوآوری ست. شاید فقط یک صدم درصد از جمعیت جهان را در خوش بینانه ترین حالت بتوانیم افرادی صرفاً دنباله رو خطاب نکنیم و آنها را نابغه بنامیم.
تمامی عالمان و متخصصان و دانشمندانِ بنام، از گذشته تا حال، همگی نابغه بوده اند و این خصوصیت آنها را از دیگران جدا میکند. آنها ابتدا آموختند و از تجربیات دیگران سود جستند و سپس خود به تجزیه تحلیل پرداخته و عاملی شدند برای نظرات، تئوریها و اختراعات جدید. بیشتر انسانها فقط یک دنباله رو هستند و اگر نبودند نخبگان و نوابغ، جایگاه امروز بشریت بدین شکل نبود.
مولانا هم یک نابغه بود در زمان خودش، درست مثل دیگر نوابغ.
هم او را باید جدی گرفت و هم دیگران را…
آنها هم یکی مثل من و شما؛ تنها تفاوت آنها این بود که هم خیلی جدی گرفتند و هم خیلی پرسیدند و هم بدنبال پاسخ بودند و هم خیلی آزمایش کردند و در پایان از خود اثری یا اثراتی به یادگار باقی گذاردند و به جمع نوابغ پیوستند.
مولانا و دیگر اندیشمندان و یا دانشمندان، چراغ راه من و شما هستند و نه چشم ما؛ آنها فقط در حکم روشنایی دهنده هستند و نه منبع بینایی و نور… و در آخر، این تو هستی که تصمیم گیرنده هستی. تو خواستی و سپس توانستی…
بقول فیلسوفی که میگفت: اگر در بندِ در مانند، درمانند!
امیدوارم آنگونه که میخواستم، نظر خود را به شما انتقال داده باشم.
«دفتر خاتمی نه هبه است نه هدیه»
مدیرعامل بنیاد باران درباره‌ی ماجرای دفتر خاتمی میگوید: دفتر سید محمد خاتمی نه خانه و محل سکونت خاتمی است و نه دفتر شخصی او و نه رییس دولت اصلاحات مالكيتي خاصی بر آن دارد.
جواد امام در گفت‌وگو با رویداد۲۴ گفت: اخیرا در فضای مجازی و شبکه‌های اجتماعی، مجموعه‌ای از ابهامات و سوالات و شبهه‌افکنی‌هایی مطرح شده مبنی بر غصب سی‌ساله غیرشرعی و غیرقانونی کاخ آقای اقبال!؟ توسط سیدمحمد خاتمی. مثل همیشه، خراب کردن، ساده‌تر از درست کردن است. با یک جمله و یک خبر کوتاه میتوان تخریب کرد، ولی طبیعی است اصلاح آن و تنویر افکار، بیش از اینها وقت و اطلاعات می‌طلبد که بخشی از آنها را میگویم و اگر لازم باشد و سوالاتی برای جویندگان واقعی واقعیت، نه غوغاسالاران مجازی و واقعی، در این باره باقی ماند، مطالب دیگری نیز خواهم گفت.
مدیر عامل بنیاد باران اینگونه ادامه داده است که آقای خاتمی بعد از دوران ریاست‌جمهوری‌شان (نه سی سال) و آن هم زمانی که برخلاف قوانین و مقررات مرسوم در ایران و اغلب کشورها، ابتدا نسبت به قطع تلفن، آب و برق و ايجاد محدوديت در رفت و آمد دفترشان را گرفتند، به دعوت متوليان موسسه تنظیم و نشر آثار حضرت امام (ره) و بنا به مسوولیتی که به ایشان واگذار شده بود، قسمتي از این ساختمان بحث‌برانگیز كه از ابتداي انقلاب در اختيار نهادهاي عمومي و انقلابي قرار داشته و كماكان بخش‌هايي از آن را در اختيار دارند را به ایشان واگذار کرده تا جایی برای انجام امور مربوطه داشته باشند.
جواد امام اینگونه توضیحات خود را ادامه میدهد: مسوولیت آقای خاتمی برگزاری کنگره‌های بین‌المللی امام خمینی كه مسلتزم فعاليت‌هاي پژوهشي و انتشاراتي است برقرار ميباشد علی‌القاعده آقای خاتمی نمی‌توانست در خانه شخصیشان برای هماهنگی امور و ارتباط با نخبگان و اندیشمندان در این خصوص اقدام کند.
از محل مورد نظر به عنوان دفتر شخصی استفاده نمیشود
این فعال سیاسی اصلاح طلب گفت: محل مورد بحث، نه خانه و محل سکونت‌شان هست و نه دفتر شخصیشان، نه هيچ مالكيتي داشته، نه هدیه و هبه است و نه طرف معامله و اجاره با نهاد و مرکز خاصی قرار دارند. ایشان برای انجام پروژه و وظیفه‌ای خاص و مشخص و ساعات خاصي در هفته (حدود ١٥ساعت)، در ساختمانی مستقر شدند و طبیعتا برخی از کارهای شخصی و دیدارهایشان را در همین ساختمان انجام میدهند. کدام یک از این اتفاقات، غیرعرفی و غیرشرعی محسوب میشود که آقای خاتمی باید پاسخگو باشد؟
او ادامه داد: وقتی شما با موسسه‌ای همكاري میکنید و آن موسسه دفتر و ساختمانی در اختیار شما قرار میدهد، آیا شما هیچ قرار و دیداری -شخصی و کاری- در این مجموعه تنظیم نمیکنید و اگر چنین کنید، شما باید مستوجب سرزنش و تخریب دیگران باشید؟
خاتمی بعد از دوران ریاست جمهوری پیشنهادی قبول نکرد
جواد امام افزود: آنهایی که امروز واقعیت جویانه یا غوغاسالارانه آقای خاتمی را متهم به کاخ‌طلبی میکنند، باید پاسخ دهند که ایشان اگر به کاخ و ساختمانهای مجلل و غصبی علاقمند بود، چرا بعد از دوران ریاست جمهوری‌شان علیرغم پیشنهادهای متعددی که داشتند از همه مسوولیت‌ها و مناصب حکومتی فاصله گرفتند؟ مناصبی که همگی‌شان یک یا چند کاخ و ساختمان همراه‌شان هست و میشد بی هیچ دردسری از آنها بهره‌مند شد.
دل‌مشغولی خاتمی در قالب بنیاد باران پیگیری میشود
مدیر عامل بنیاد باران گفت: آقای خاتمی دل‌مشغولی فرهنگی و پژوهشی خود را در قالب بنیاد باران پیگیری میکنند و به لحاظ حقوقی ایشان ریاست این بنیاد را به عهده دارند. ساختمان این مرکز نیز یک خانه دو طبقه اجاره‌ای است که با یک جستجوی ساده میتوان از موقعیت آن مطلع شد و دید این ساختمان ساده است یا مجلل؟
خانه خاتمی آپارتمان شخصی است
جواد امام تاکید کرد: حالا که قرار است همه سکونت‌گاه‌های آقای خاتمی زیر ذره بین قرار گیرد، (چه خوب و امید که این اتفاق برای سایرین هم باشد و به خاتمی ختم نشود) بد نیست بدانید خانه آقای خاتمی هم مستقر در یک آپارتمان شخصی است که متعلق به هیچ سازمان و نهاد دولتی نیست و از هیچ نهادی به ایشان واگذار نشده است.
مدیر عامل بنیاد باران افزود: اولا خود، ثانیا طرفداران اصلاحات و آقای خاتمی و در نهایت همه مخالفان اعم از اپوزیسیون داخلی و برانداز توصیه میکنم به فکر فردای ایران و کشورمان هم باشیم.
سرمایه‌های کشور را با شایعه نابود نکنیم
جواد امام تصریح کرد: اگر همه را بی‌دلیل و مغرضانه بزنیم و تخریب کنیم، چیزی نمیماند و از تاک و تاک‌نشان چیزی باقی نمیماند که کسی بخواهد از آن به نفع خود بهره‌برداری کند. ایران را با همه داشته‌های مادی و معنوی‌اش نگاه داریم و باور بفرمایید در موقعیتی نیستیم که بخواهیم سرمایه‌های خود را با شایعات و موهومات، هدر بدهیم. امثال آقای خاتمی از سرمایه‌های کشور هستند که ما هم در ایجادش نقش داشتیم و موثر بودیم، لذا سرمایه‌های خود را نابود نکنیم و نگذاریم عده‌ای به هر دلیلی تخریب کنند.
http://www.ensafnews.com/119312/%D8%AF%D9%81%D8%AA%D8%B1-%D8%AE%D8%A7%D8%AA%D9%85%DB%8C-%D9%86%D9%87-%D9%87%D8%A8%D9%87-%D9%86%D9%87-%D9%87%D8%AF%DB%8C%D9%87/
راز قدرت یهودیان چیست؟
تعداد ﯾﻬﻮﺩﯾﺎﻥ ﺳﺮﺍﺳﺮ ﺟﻬﺎﻥ: 14 میلیون ﻧﻔﺮ
6 میلیون ﻧﻔﺮ ﺩﺭ ﺁﻣﺮﯾﮑﺎ
6 میلیون ﻧﻔﺮ ﺩﺭ ﺁﺳﯿﺎ
2 میلیون ﻧﻔﺮ ﺩﺭ ﺍﺭﻭﭘﺎ
ﯾﮑﺼﺪ ﻫﺰﺍﺭ ﻧﻔﺮ ﺩﺭ ﺁﻓﺮﯾﻘﺎ
ﺟﻤﻊ ﮐﻞ ﻣﺴﻠﻤﺎﻧﺎﻥ ﺩﺭ ﺟﻬﺎﻥ: ﯾﮏ میلیارد ﻭ ﻧﯿﻢ
ﯾﮏ ﻣﯿﻠﯿﺎﺭﺩ ﻧﻔﺮ ﺩﺭ ﺁﺳﯿﺎ ﻭ ﺧﺎﻭﺭ ﻣﯿﺎﻧﻪ
400 میلیون ﻧﻔﺮ ﺩﺭﺁﻓﺮﯾﻘﺎ
44 ﻣیلیون ﻧﻔﺮ ﺩﺭ ﺍﺭﻭﭘﺎ
5 ﻣیلیوﻥ ﻧﻔﺮ ﺩﺭ ﺁﻣﺮﯾﮑﺎ
ﺍﺯ ﻫﺮ ﭘﻨﺞ ﻧﻔﺮ ﺟﻤﻌﯿﺖ ﺭﻭﯼ ﺯﻣﯿﻦ، ﯾﮑ نفر در حوزه کشور های ﻣﺴﻠﻤﺎﻥ زندگی می کند.
یعنی ﺩﺭ ﻣﻘﺎﺑﻞ ﻫﺮ ﯾﻬﻮﺩﯼ 107 ﻣﺴﻠﻤﺎﻥ ﻗﺮﺍﺭ ﺩﺍﺭﺩ،
ﺑﺎ ﺍﯾﻨﻬﻤﻪ 14 میلیون ﯾﻬﻮﺩﯼ ﺍﺯ ﯾﮏ ﻣﯿﻠﯿﺎﺭﺩ ﻭ ﻧﯿﻢ ﻣﺴﻠﻤﺎﻥ ﻧﯿﺮﻭﻣﻨﺪ ﺗﺮﻧﺪ؟!
ﻓﮑﺮ ﮐﻨﯿﺪ ﭼﺮﺍ؟ ﺍﺯ ﺳﻨﺎﺭﯾﻮﻫﺎﯼ ﺗﺤﻠﯿﻞ ﺗﻮﻃﺌﻪ ﺩﺳﺖ ﺑﺮﺩﺍﺭﯾﺪ،ﺍﯾﻦ ﻣﻮﻗﻌﯿﺖ ﺭﺍ ﮐﺴﯽ ﺑﻪ ﻃﻮﺭ ﻣﺼﻨﻮﻋﯽ ﺑﻪ ﺁﻧﻬﺎ ﻧﺪﺍﺩﻩ ﺍﺳﺖ،
ﻧﮕﻮﯾﯿﺪ ﮐﺎﺭ ﺍﻧﮕﻠﺴﺘﺎﻥ ﺍﺳﺖ ﻭ ﺁﻣﺮﯾﮑﺎ، ﺍﮔﺮ ﻫﻢ ﺍﻧﮕﻠﺴﺘﺎﻥ ﻭ ﺁﻣﺮﯾﮑﺎ ﺍﺯ ﺁﻧﺎﻥ ﺣﻤﺎﯾﺖ ﻣﯽ ﮐﻨﻨﺪ ﺑﭙﺮﺳﯿﺪ ﭼﺮﺍ؟!
ﻣﮕﺮ ﺁﻧﻬﺎ ﭼﻪ ﻧﻔﻮﺫﯼ ﺩﺭ ﺁﻣﺮﯾﮑﺎ ﻭ ﺍﻧﮕﻠﺴﺘﺎﻥ ﺩﺍﺭﻧﺪ ﮐﻪ ﺩﻭﻟﺘﻬﺎﯼ ﺁﻧﻬﺎ ﻣﺠﺒﻮﺭ ﺑﻪ ﺣﻤﺎﯾﺖ ﻫﺴﺘﻨﺪ؟!
ﭼﺮﺍ ﻣﺴﻠﻤﺎﻧﺎﻥ ﺍﯾﻦ ﻧﻔﻮﺫ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﺩﻭﻟﺘﻬﺎ ﻧﺪﺍﺭﻧﺪ؟! ﺗﻌﺪﺍﺩ ﻣﺴﻠﻤﺎﻧﺎﻥ ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﮐﺸﻮﺭﻫﺎ ﮐﻤﺘﺮ ﺍﺯ ﯾﻬﻮﺩﯾﺎﻥ ﻧﯿﺴﺖ، ﺍﻣﺎ ﻧﻔﻮﺫ ﻣﺴﻠﻤﺎﻧﺎﻥ ﻣﻬﺎﺟﺮ ﺑﻪ ﺁﻣﺮﯾﮑﺎ ﭼﺮﺍ ﮐﻤﺘﺮ ﺍﺯ
ﻧﻔﻮﺫ ﯾﻬﻮﺩﯾﺎﻥ ﻣﻬﺎﺟﺮ ﺑﻪ ﺁﻣﺮﯾﮑﺎﺳﺖ؟!
ﻧﺘﯿﺠﻪ: ﺣﻤﺎﯾﺖ ﺁﻣﺮﯾﮑﺎ ﻭ ﺍﻧﮕﻠﺴﺘﺎﻥ ﻭ ﺳﺎﯾﺮ ﻗﺪﺭﺗﻬﺎ ﻋﻠﺖ ﻗﺪﺭﺕ ﯾﻬﻮﺩﯾﺎﻥ ﻧﯿﺴﺖ ﺑﻠﮑﻪ ﻣﻌﻠﻮﻝ ﻗﺪﺭﺕ ﺁﻧﺎﻥ ﺍﺳﺖ. ﻫﺮ ﭼﻨﺪ ﺩﺭ ﻣﺮﺍﺣﻞ ﺑﻌﺪﯼ ﺑﻪ ﻗﺪﺭﺕ ﺑﯿﺸﺘﺮ ﻫﻢ ﻣﯽ ﺍﻧﺠﺎﻣﺪ.
ﭼﺮﺍ ؟!
به چندین ﺩﻟﯿﻞ ﺍﺯ ﺟﻤﻠﻪ :
ﺩﺭ ﺗﺎﺭﯾﺦ ﻣﻌﺎﺻﺮ:
آﻟﺒﺮﺕ ﺍﻧﺸﺘﯿﻦ، ﯾﻬﻮﺩﯼ
ﺯﯾﮕﻤﻮﻧﺪ ﻓﺮﻭﯾﺪ، ﯾﻬﻮﺩﯼ
ﮐﺎﺭﻝ ﻣﺎﺭﮐﺲ ، ﯾﻬﻮﺩﯼ،
ﭘﻞ ﺳﺎﻣﻮﺋﻠﺴﻮﻥ، ﯾﻬﻮﺩﯼ،
ﻣﯿﻠﺘﻮﻥ ﻓﺮﺩﻣﻦ، ﯾﻬﻮﺩﯼ
ﺭﺷﺘﻪ ﭘﺰﺷﮑﯽ:
ﻣﺨﺘﺮﻉ ﺳﻮﺯﻥ ﺳﻮﺭﻧﮓ، ﺑﻨﯿﺎﻣﻦ ﺭﻭﺑﻦ، ﯾﻬﻮﺩﯼ
ﮐﺎﺷﻒ ﻭﺍﮐﺴﻦ ﻓﻠﺞ ﺍﻃﻔﺎﻝ، ﯾﻮﻧﺎﺱ ﺳﺎﻟﮏ، ﯾﻬﻮﺩﯼ
ﮐﺎﺷﻒ ﺩﺍﺭﻭﯼ ﺿﺪ ﺳﺮﻃﺎﻥ ﺧﻮﻥ، ﮔﺮﺗﺮﻭﺩ ﺍﻟﯿﻮﻥ، ﯾﻬﻮﺩﯼ،
ﮐﺎﺷﻒ ﺩﺭﻣﺎﻥ ﯾﺮﻗﺎﻥ (ﺯﺭﺩﯼ) ﺑﺮﻭﺥ ﺑﻠﻮﻣﺒﺮﮒ، ﯾﻬﻮﺩﯼ،
ﮐﺎﺷﻒ ﺩﺍﺭﻭﯼ ﺩﺭﻣﺎﻥ ﻣﺮﺽ ﺳﻔﻠﯿﺲ، ﭘﻞ ﺍﻟﺮﯾﺦ، ﯾﻬﻮﺩﯼ،
ﮐﺎﺷﻒ ﺩﺭﻣﺎﻥ ﺍﻣﺮﺍﺽ ﻋﻀﻼﻧﯽ، ﺍﻟﯿﻪ ﻣﺘﭽﯿﻨﮑﻮﻑ، ﯾﻬﻮﺩﯼ،
ﮐﺎﺷﻒ ﺩﺭﻣﺎﻥ ﻏﺪﺩ ﺗﺮﺷﺤﯽ ﺩﺍﺧﻠﯽ، ﺁﻧﺮﻭ ﺷﻠﯽ، ﯾﻬﻮﺩﯼ،
ﺷﻨﺎﺧﺖ ﺩﺭﻣﺎﻧﯽ ﺗﺮﺍﭘﯽ، ﺁﺭﻭﻥ ﺑﮏ، ﯾﻬﻮﺩﯼ
ﮐﺎﺷﻒ ﻗﺮﺹ ﺿﺪ ﺣﺎﻣﻠﮕﯽ، ﺟﻮﺭﺝ ﭘﯿﻨﺎﮐﻮﺱ، ﯾﻬﻮﺩﯼ
ﺷﻨﺎﺳﺎﺋﯽ ﭼﺸﻢ ﺑﺸﺮ، ﺝ . ﻭﺍﻟﺪ، ﯾﻬﻮﺩﯼ،
ﺷﻨﺎﺳﺎﺋﯽ ﺑﭽﻪ ﺩﺭ ﺷﮑﻢ ﻣﺎﺩﺭ، ﺍﺳﺘﺎﻧﻠﯽ ﮐﻮﻫﻦ، ﯾﻬﻮﺩﯼ
ﺩﯾﺎﻟﯿﺰ ﻗﻠﻮﻩ ﻫﺎ، ﻭﯾﻠﯿﻢ ﮐﻠﻮﻓﮑﺎﻡ، ﯾﻬﻮﺩﯼ،
ﺑﺮﻧﺪﮔﺎﻥ ﺟﻮﺍﯾﺮ ﻧﻮﺑﻞ :
ﺩﺭ ﯾﮑﺼﺪ ﻭ ﭘﻨﺠﺎﻩ ﺳﺎﻝ ﮔﺬﺷﺘﻪ، 14 ﻣﻠﯿﻮﻥ ﯾﻬﻮﺩﯼ 180 ﺟﺎﯾﺰﻩ ﻧﻮﺑﻞ ﺭﺍ ﺩﺭﯾﺎﻓﺖ ﮐﺮﺩﻩ ﺍﻧﺪ!
ﺩﺭ ﺣﺎﻟﯿﮑﻪ ﯾﮏ میلیارد ﻭ ﻧﯿﻢ ﻣﺴﻠﻤﺎﻥ ﺗﻨﻬﺎ 3 ﺟﺎﯾﺰﻩ ﮔﺮﻓﺘﻪ ﺍﻧد.
ﺍﺧﺘﺮﺍﻋﺎتی که ﺗﺎﺭﯾﺦ ﺭﺍ ﺩﮔﺮﮔﻮﻥ ﺳﺎﺧﺖ:
ﭼﯿﭙﻬﺎﯼ ﮐﻮﭼﮏ ﺩﺳﺘﮕﺎﻫﻬﺎﯼ ﺍﻟﮑﺘﺮﻭﻧﯿﮑﯽ، ﺍﺳﺘﺎﻧﻠﯽ ﻧﺰﻭﺭ، ﯾﻬﻮﺩﯼ،
ﺭﺁﮐﺘﻮﺭ ﺍﺗﻤﯽ ﺯﻧﺠﯿﺮﻩ ﺍﯼ، ﻧﺌﻮ ﺳﺰﯾﻠﻨﺪ، ﯾﻬﻮﺩﯼ
ﮐﺎﺑﻞ ﻧﻮﺭﯼ، ﭘﯿﻄﺮ ﺷﻮﻟﺘﺰ، ﯾﻬﻮﺩﯼ،
ﭼﺮﺍﻏﻬﺎﯼ ﺭﺍﻫﻨﻤﺎﺋﯽ، ﭼﺎﺭﻟﺰ ﺁﻟﺪﺭ، ﯾﻬﻮﺩﯼ،
ﻓﻮﻻﺩ ﺿﺪ ﺯﻧﮓ، ﺑﻨﻮ ﺍﺷﺘﺮﺍﻭﺱ، ﯾﻬﻮﺩﯼ،
ﻓﯿﻠﻢ ﻧﺎﻃﻖ ﺑﺎ ﺻﺪﺍ، ﺍﯾﺰﺍﺩﻭﺭ ﮐﯿﺲ، ﯾﻬﻮﺩﯼ،
ﻣﯿﮑﺮﻭﻓﻮﻥ ﺗﻠﻔﻦ، ﺍﻣﯿﻞ ﺑﺮﻟﯿﻨﺮ، ﯾﻬﻮﺩﯼ،
ﺩﺳﺘﮕﺎﻩ ﺿﺒﻂ ﺗﺼﻮﯾﺮ ﻣﺘﺤﺮﮎ ﻭﯾﺪﺋﻮ، ﭼﺎﺭﻟﺰ ﺟﯿﻨﺰﺑﺮﮒ، ﯾﻬﻮﺩﯼ
ﻧﻔﻮﺫ ﺑﺮ ﺑﺎﺯﺭﮔﺎﻧﯽ ﺟﻬﺎﻧﯽ:
ﻓﺮﺁﻭﺭﺩﻩ ﻫﺎ ﯼ ﻣﺎﺭﮎ ﻣﺸﻬﻮﺭ ” ﭘﻮﻟﻮ “، ﺭﺍﻟﻒ ﻟﻮﺭﻥ، ﯾﻬﻮﺩﯼ،
ﺗﻮﻟﯿﺪﺍﺕ ﻧﻮﺷﯿﺪﻧﯽ ” ﮐﻮﮐﺎﮐﻮﻻ”، ﯾﻬﻮﺩﯼ،
ﻟﻮﯾﺲ ﺟﯿﻦ، ﻟﻮﯼ ﺍﺷﺘﺮﺍﻭﺱ، ﯾﻬﻮﺩﯼ،
ﺍﺳﺘﺎﺭ ﺑﺮﻭﮎ، ﻫﻮﺍﺭﺩ ﺷﻮﻟﺘﺰ، ﯾﻬﻮﺩﯼ،
ﮔﻮﮔﻞ، ﺳﺮﺟﯽ ﺑﺮﯾﻦ، ﯾﻬﻮﺩﯼ،
ﮐﺎﻣﭙﯿﻮﺗﺮ ﻫﺎﯼ ﺷﺮﮐﺖ “ﺩﻝ”، ﻣﯿﺸﻞ ﺩﻝ، ﯾﻬﻮﺩﯼ،
ﺩﻧﮑﯽ، ﺩﻭﻧﺎ ﮐﺎﺭﻥ، ﯾﻬﻮﺩﯼ،
ﺑﺎﺳﮑﯿﻦ ﻭ ﺭﺍﺑﯿﻨﺰ، ﺍﯾﺮﻭ ﺭﺍﺑﯿﻨﺰ، ﯾﻬﻮﺩﯼ،
ﺩﺍﻧﮑﯿﻦ ﺩﻭﻧﺎﺕ ﻧﻮﻋﯽ ﺗﻨﻘﻞ ﺁﻣﺮﯾﮑﺎﺋﯽ، ﺑﯿﻞ ﺭﻭﺯﻧﺒﺮﮒ، ﯾﻬﻮﺩﯼ ﻭ…
ﻧﻔﻮﺫ ﺩﺭ ﺳﯿﺎﺳﺖ ﺑﯿﻦ ﺍﻟﻤﻠﻠﯽ:
ﻫﻨﺮﯼ ﮐﯿﺴﯿﻨﺠﺮ، ﯾﻬﻮﺩﯼ،
ﺭﯾﭽﺎﺭﺩ ﻟﻮﯾﻦ ﺭﺋﯿﺲ ﺩﺍﻧﺸﮕﺎﻩ ﯾﻞ، ﯾﻬﻮﺩﯼ،
ﺍﻟﻦ ﮔﺮﯾﻨﺰﭘﻦ، ﺭﺋﯿﺲ ﻓﺪﺭﺍﻝ ﺭﺯﺭﻭ ﺁﻣﺮﯾﮑﺎ، ﯾﻬﻮﺩﯼ،
ﮊﻭﺯﻑ ﻟﯿﺒﺮﻣﻦ، ﯾﻬﻮﺩﯼ،
ﻣﺎﺩﻟﯿﻦ ﺍﻟﺒﺮﺍﯾﺖ، ﯾﻬﻮﺩﯼ،
ﮔﺎﺳﭙﺮ ﻭﺍﯾﻨﺒﺮﮔﺮ، ﻭﺯﯾﺮ ﺩﻓﺎﻉ ﺁﻣﺮﯾﮑﺎ، ﯾﻬﻮﺩﯼ،
ﻣﺎﮐﺰﯾﻢ ﻟﯿﻮﯾﻨﻮ، ﻭﺯﯾﺮﺧﺎﺭﺟﻪ ﺷﻮﺭﻭﯼ، ﯾﻬﻮﺩﯼ،
ﺩﺍﻭﯾﺪ ﻣﺎﺭﺷﺎﻝ، ﻧﺨﺴﺖ ﻭﺯﯾﺰ ﺳﻨﮕﺎﭘﻮﺭ، ﯾﻬﻮﺩﯼ
ﺍﺳﺤﻖ ﺍﺳﺤﻖ، ﺍﺳﺘﺎﻧﺪﺍﺭ ﮐﻞ ﺍﺳﺘﺮﺍﻟﯿﺎ، ﯾﻬﻮﺩﯼ
ﺑﻨﯿﺎﻣﻦ ﺩﯾﺰﺭﺍﺋﻠﯽ، ﻧﺨﺴﺖ ﻭﺯﯾﺮ ﺍﻧﮕﻠﺴﺘﺎﻥ، ﯾﻬﻮﺩﯼ
ﯾﻮﮔﻨﯽ ﭘﯿﺮﻣﺎﮐﻒ، ﻧﺨﺴﺖ ﻭﺯﯾﺮ ﺭﻭﺳﯿﻪ، ﯾﻬﻮﺩﯼ
ﺑﺮﯼ ﮔﻠﺪ ﻭﺍﺗﺮ، ﺳﯿﺎﺳﺘﻤﺪﺍﺭ ﺁﻣﺮﯾﮑﺎﺋﯽ، ﯾﻬﻮﺩﯼ
ﺟﻮﺭﺝ ﺳﻤﭙﺎﺋﻮ، ﺭﺋﯿﺲ ﺟﻤﻬﻮﺭ ﭘﺮﺗﻘﺎﻝ، ﯾﻬﻮﺩﯼ
ﻫﺮﺏ ﮔﺮﯼ، ﻣﻌﺎون ﻧﺨﺴﺖ ﻭﺯﯾﺮ ﮐﺎﻧﺎدﺍ، ﯾﻬﻮﺩﯼ
ﻣﯿﺸﻞ ﻫﻮﺍﺭﺩ، ﻭﺯﯾﺮ ﮐﺸﻮﺭ ﺍﻧﮕﻠﺴﺘﺎﻥ، ﯾﻬﻮﺩﯼ
ﺑﺮﻭﻧﻮ ﮐﺮايسكى ، ﺻﺪﺭ ﺍﻋﻈﻢ ﺍﺗﺮﯾﺶ، ﯾﻬﻮﺩﯼ
ﺭﺍﺑﺮﺕ ﺭﻭﺑﯿﻦ، ﻭﺯﯾﺮ ﺧﺰﺍﻧﻪ ﺩﺍﺭﯼ ﺁﻣﺮﯾﮑﺎ ﯾﻬﻮﺩﯼ
ﻭ…
ﺭﺳﺎﻧﻪ ﻫﺎﯼ ﮔﺮﻭﻫﯽ ﺟﻬﺎﻧﯽ:
سى ﺍﻥ ﺍﻥ، ﻭﻟﻒ ﺑﻠﯿﺘﺰ، ﯾﻬﻮﺩﯼ،
ﺑﺎﺭﺑﺎﺭﺍ ﻭﺍﻟﺘﺮﺯ ﺍﺯ ﺍﺧﺒﺎﺭ ﺁى ، بى ، سى ﯾﻬﻮﺩﯼ،
ﺍﻭﺟﯿﻦ ﻣﺎﯾﺮ، ﻭﺍﺷﻨﮕﺘﻦ ﭘﺴﺖ، ﯾﻬﻮﺩﯼ،
ﻫﻨﺮﯼ ﮔﺮﻭﻧﻮﺍﻟﺪ، ﻣﺠﻠﻪ ﺗﺎﯾﻢ ﺁﻣﺮﯾﮑﺎ، ﯾﻬﻮﺩﯼ،
ﮐﺎﺗﺮﯾﻦ ﮔﺮﺍﻫﺎﻡ، ﻭﺍﺷﻨﮕﺘﻦ ﭘﺴﺖ، ﯾﻬﻮﺩﯼ،
ﮊﻭﺯﻑ ﻟﯿﻠﺪ، ﻧﯿﻮﯾﻮﺭﮎ ﺗﺎﯾﻤﺰ، ﯾﻬﻮﺩﯼ،
ﻣﺎﮐﺲ ﻓﺮﺍﻧﮑﻞ، ﻧﯿﻮﯾﻮﺭﮎ ﺗﺎﯾﻤﺰ، ﯾﻬﻮﺩﯼ،
ﺭﺍﺑﺮت ﻣﺮﺩﺍﮎ، ﺻﺎﺣﺐ ﮔﺮﻭﻩ ﺭﺳﺎﻧﻪﺍﻱ fox
ﻣﻮﺳﺴﺎﺕ ﺑﺸﺮ ﺩﻭﺳﺘﺎﻧﻪ:
ﺟﻮﺭﺝ ﺳﻮﺭﻭﺱ، ﯾﻬﻮﺩﯼ،
ﻭﺍﻟﺘﺮ ﺍﻧﻨﺒﺮﮒ، ﯾﻬﻮﺩﯼ،
ﺗﺸﮑﻠﻬﺎﯼ ﺻﻨﻔﯽ ﻭ ﻣﺬﻫﺒﯽ ﻭ ﺍﺟﺘﻤﺎﻋﯽ ﯾﻬﻮﺩﯾﺎﻥ ﺩﺭ ﺁﻣﺮﯾﮑﺎ، ﺑﺎﻟﻎ ﺑﺮ ﺑﯿﺶ ﺍﺯ ﻫﻔﺖ ﻫﺰﺍﺭ ﺳﺎﺯﻣﺎﻥ ﻭ ﻣﻮﺳﺴﻪ ﺍﺳﺖ
ﻫﺮ ﯾﻬﻮﺩﯼ ﺩﺭ ﭼﻨﺪﯾﻦ NGO ﻭ ﺍﻧﺠﻤﻦ ﻋﻀﻮ ﺍﺳﺖ ﻭ ﻓﻌﺎﻟﯿﺖ ﻣﯽ ﮐﻨﺪ،
ﻫﺮ ﻣﺴﻠﻤﺎﻥ ﺩﺭ ﭼﻨﺪ ﺗﺎ ﺍﻧﺠﻤﻦ ﻭ NGO ﻋﻀﻮ ﺍﺳﺖ؟
ﺩﺍﻧﺶ ﺁﻣﻮﺯﺍﻥ ﯾﻬﻮﺩﯼ ﺍﺯ ﻫﻤﺎﻥ ﺍﺑﺘﺪﺍ ﺩﺭ ﻣﺪﺍﺭﺱ ﺧﻮﺩ ﮐﺎﺭ ﮐﺮﺩﻥ ﮔﺮﻭﻫﯽ ﺑﺎ ﻫﻢ ﺭﺍ ﻣﯽ ﺁﻣﻮﺯﻧﺪ ﻧﻪ ﺭﻗﺎﺑﺖ ﺩﺭﺳﯽ ﺑﯽ ﺛﻤﺮ ﻭ ﺣﺴﺎﺩﺕ ﺑﻪ ﻫﻢ ﺭﺍ…
اگر می خواهید آنها را شکست دهید وارد جنگ علم شوید نه شعار مرگ گفتن.
راستی کسی میداند علت نفرت مسلمانان از یهودیان چیست؟
فراموش نکنید که منظور فقط نفرت از اسراییل نیست،چون قبل از تأسیس واستقلال کشور اسراییل هم مسلمانان همیشه از دین و نژاد یهود متنفر و بیزار بوده و هستند. هر کس علت و دلیل این تنفر را میداند لطفاً به دیگران بگوید.
از فریبا خانم ار فرانکفورت در خواست میشود اگر همسایه ای و یا همکلاسی اسراییلی دارند. به آنها بفرمایند که ایرانیان هیچ دشمنی با ملت دوست اسراییل ندارند. چون در طول تاریخ یک سوزن هم بما نزده اند. بر عکس هر چه مصیبت داشته ایم از اعراب بوده است. هم چنین از برادر جناب آقای بتانیاهو تشکر کنند که حاضر شدند تجاربشان را در زمینه آب با مهندسین ما بشراکت بگذارند.
شما امنیتی ها کارتان فقط تهمت و دروغ است ، دزدی ومفتخوری گنده گویی و مزخرفگویی را هم همراه دارد، مخالفان رایا وابسته به اسراییل و یا مجاهدین و یا…..می دانید.
نه، احتیاجی به آنها نیست ،دشمن ایران نه آمریکا نه اسراییل ونه کشورهای عربی اند. دشمن ایران نظام داعشی فاشیستی ولایت فقیه است و تنها راه نجات ایران هم حکومتی سکولار است و اینگونه خواهد شد.
وزیر امورخارجه ایران در ادامه سخنانش افزود: «ما در ایران از اصولگرا، اصلاح‌طلب، بی‌خط، مخالف جمهوری اسلامی ایران و یا مخالف دولت همه در یک کشتی نشسته‌ایم و اکنون هدف دشمنان نه نظام، نه دولت روحانی، بلکه ایران است. این ایران است که اکنون برای تحقق برخی از اهداف و تمایلات مانع است، می‌خواهند ایران را نابود کنند.»
ساسانم:
تنها راه چاره انتقال مسالمت آمیز قدرت به مردم است. تنها در این صورت است که بهانه از دست دشمنان ایران گرفته می شود و وحدت ملی بر قرار می شود. تنها در این صورت است که جامعه جهانی دلیلی برای جنگ اقتصادی با ایران نخواهد داشت.
آقا جان به مملکت گند زدید جول و پلاستان را جمع کنید و تشریفتان را ببرید. همین الان دست خامنه ای و روحانی و سران سپاه و مابقی ارازل و اوباش و بیماران روانی حکومتی را بگیرید و گورتان را گم کنید. دو راه در پیش دارید یا مثل لهستان و آفریقای جنوبی کار ها را با برگزاری انتخابات آزاد محترمانه به مردم منتقل می کنید یا این که مثل چایوشسکو در خرابه ای سینه دیوار قرار خواهید گرفت و به سزای اعمالتان خواهید رسید.
نگرانی من از آن است که به دست بسیجیان و سپاهیان ترمز بریده گرفتار شوید. خدا کند نیرو های خارج کشور به سرعت وارد کار شوند و خلا قدرت را پر کنند. ایرانیان خارج به دلیل مراوده با جوامع مدرن و متمدن رفتار انسان دوستانه ای با شما خواهند داشت. بسیجی ها و سپاهی ها دست پرورده خود شما هستند. این ها تنها با قوانین جزای اسلامی آشنایند و با شما معامله اسلامی خواهند کرد.
تحریم ها هنوز به اجرا در نیامده آقای ظریف. سقوط اقتصاد به دلیل تحریم ها نیست. آن چه اکنون مشاهده می کنید ناشی از زحمات جاویدان سپاه ایران است. سران سپاه و رانت خواران عزیز دولتی و اصلاح طلب هستند که این را بر سر ملت آورده اند.تصور کنید تحریم ها که آغاز شود چه شود!
مردم خشمگین و گرسنه و تشنه را به چشم می بینم که تکه پاره تان خواهند کرد. اگر تسلیم شوید و نیرو های معتدل و وطن پرست کار ها را به دست گیرند این امکان وجود خواهد داشت در مراکز امن نگه داری شوید و از دسترس مردم جان به لب رسیده دور بمانید.
یکی دو ماهی فرصت است. خود دانید.
اخبار: بیدادستان زاهدان: باید مشخص شود تجاوز ایرانشهر با رضایت بوده یا اکراه.
مش قاسم: بیخود نست که امر قضا در ملک اسلام به این وضعیت رسیده. اینا نه تنها سواد قضا ندارن، دستور و سواد فارسی هم ندارن. ای نادان، تجاوز با رضایت؟ تو که ری…(سه نقطه از مش قاسم)ی به سر تا پای اون اولی و حاجی جهنمی پایه گذار بیدادگستری اسلامی و بقیه! و اما، این دستگاه ظلم و جهل همان به که بهش ری…(سه نقطه از مش قاسم)مان.
رئیس/* پلیس (شما بخون بادیگارد آخوندا): با بی حجابی و هنجارشکنی در خودرو برخورد میکنیم.
مش قاسم: …(سه نقطه از مش قاسم) میخوری!
حاج مم جفات نتراشیده نخراشیده: امروز هزینه بدنامی را ما نمی‌پردازیم بلکه این آقای ترامپ است که آن را می‌پردازد.
مش قاسم: یه بچه بازاری اسلامی رو که بکنن وزوزیر/* میاد همچین جفنگیاتی میگه. اینا به جای اینکه نگران ما ملت ایران باشن نگران حاجی ترامپ و بدنامی آمریکاست، مواجبش از جیب ما ملت ایران پرداخت میشه نگرانیش آمریکاست؟ حاجی از کی تا بحال تو شدی وکیل مدافع آمریکا؟ اینجاست که ملت میگه دشمن ما همینجاست.
===================================
حاج ممد فریبا یکی از ملکهای خونه غصبیش دیفال به دیفال حاج اکبر بدکوشکه. میگن آب گندیده میگرده گودال پیدا میکنه حکایت این دوتا حاجیه. لابد اونور خیابون هم فلاحیان و ریشهری توی خونه غصبی نشستن و دیفال اونوری هم حاجی وکیلی ناراد و پشت خونه هم حاجی حاج کاظم دارابی و حاج حسین موسویان، یه کم اونورتر هم انیش نقاش و بقیه آدمکشها و دزدها و شکنجهگرها و گروگانگیرها (حاج سعید کله سنگی هم چهارتا خونه پایینتر).
شبها حاجیا میشین دور و بر هم و از شیکر پاشیشون میگن. حاج ممد فریبا از ۸ سال شیره مالیدن به سر ملت میگن و اینکه چهگونه ۸ سال ملتی رو که دنبال آزاد کردن خودش بود منتر کرد، حاج اکبر بدکوشک و حاج کاظم و حاج حسین و حاجی انیس و حاجی فلاحیان و ریشهری داستان ادمکشیهاشون، بقیه هم داستانهای شیادی و شامورتی بازیشون. همشون هم با قه قهه به ریش ما ملت ایران. به حکومت اسلامی کره شمالی مزرعه حیوانات خوش آمدید!
سلام و درود
آقای مزدک1 کم لطفی میکنید اگر روحانیت نبود چطور میتوانستیم با دختر شیرخوار تفخیذ بکنیم و دچار عذاب وجدان نشویم؟ از کجا میدانستیم که اگر شیر الاغی را خوردیم دیگر نمیتوانیم و نباید سوار کره الاغ که یا خواهر یا برادر رضاییمان محسوب میشود بشویم؟ و بعدها ما عمو یا دایی کره الاغهایی که از نسل آنها بوجود میآید به حساب میآییم و طوری این قوم و خویشی ریشه میگیرد و با هم یکی میشویم که معلوم نیست کدام مائیم و کدام کره الاغها؟!! ( البته اگر شیر گاو یا بز و گوسفند خوردیم و بعد گوشت گوساله و بره و بزغاله اش را هم کباب کردیم و خوردیم هیچ ایراد و اشکالی ندارد، فقط در باره خر باید استثنا قائل شد چون خر خیلی بگردنمان حق دارد.) یا اگر زلزله شد و عمه یا خاله مان در طبقه بالاییمان زندگی کرد و روی ما افتاد و دقیقاً طوری افتاد که دخول صورت گرفت و خاله یا عمه بیچاره از ما حامله شد آنوقت بدون نظر و حکم شرعی روحانیت از کجا بدانیم که بچه حلال زاده است یا حرامزاده؟ و تکلیف عمه و خاله بیچاره و زلزله زده که ناخواسته حامله شده، و خود مرده شور برده مان که سر سلاح انفرادیمان را رو به سقف گرفته ایم چیست؟
خانم فریبا شما توسط مسعود عزیزتان در فکر تشکیل یک نظام سکولار دمکرات هستید؟!
امتحانتان را پس داده اید و کور خوانده اید.
مسعود رجوی چیزی بجز یک آخوند بدون لباس نیست و همه اعمال شما در حد همان مفتی های داعشی و آخوندهای شیعی بوده.
جناب امنیتی ، مگر من از تو یا کسی ترس دارم! اگر طرفدار گروهی بودم ، می گفتم.
سید رضی گرامی بدتر از اینها طلبکاری پیروان همین پسر خدا هستند که برای تبلیغ جفنگیاتشان ادعا می کنند که مسیح بخاطر گناهان مردم قربانی شده.با یکی از این ابلهان بحث میکردم گفت که مسیح بخاطر گناهان مردم خودشو به کشتن داده .گفت اولا که کار اشتباهی کرده و کسی از او نخواسته که چنین کاری را کنه.در ثانی مگر پسر خدا نیست خب پس خدا مقصره که چلو چنین کار ////ی را نگرفته. همه اینها مشتی خرافات و دروغ و متیل که از 2/3 هزار سال تا کنون دهان بدهان شده و هر کسی مقداری بهش اضافه کرده. جالبه که شیعیان معتقدند که قران کنونی کامل نیست و قرآن کامل نزد علی بوده و خلفای دیگر نگذاشته اند که اون قرآن و بکار گیرند و مهدی که قراره بیاد و همه را قتل و عام کنه با خودش آن قرآن را هم میاره! ولی اینها حتی اینو نمی فهمند که اگر علی قران دیگری داشت خب چرا وقتی خلیفه بود اونو رو نکرد؟ این دین باوران آنچنان مزخرفاتی را سر هم می کنند که آدم خنده اش می گیرد.وقتی هم حماقتشونو بهشون گوشزد می شود دست به دامن اراجیفی مثل خواست خدا و معجزه …میگردند انهم بدون هیچ شرم و حیایی!
آقای نوری زاد بعنوان یک ناظر بی طرف که مدتیست به عکس العملهای شما به کامنتهای بعضی افراد خاص مثلا دکتر شهداد نگاه میکنم مطمئن میشوم شما از جائی خط میگیرید و با یک شارلاتان بازیهایی که بلدید سعی میکنید ذهن دیگران را از اصل ماجرا منحرف کنید, مثلا در حالیکه همیشه به دروغ خودتان را دکتر معرفی میکنید به پیشوند دکتر در ایشان بند میکنید و میخواهید وانمود کنید که موضوع شما اجرای فرمان از جاهایی خارج کشور در ارتباط با ایشان نیست, تا جایی که من فهمیده ام ایشان سالهاست با فیس بوک درافتاده آنها هم مستقیم و یا غیر مستقیم توسط امثال شما ایجاد مشکل میکنند, اعتقاد دارم شما فردی بسیار خطرناک برای جامعه و جنبش مردم هستید چون همانگونه که قبلا بدون فکر برای رژیم نوکری میکردید الان برای شبکه هایی مثل فیس بوک نوکری میکنید و به کسانی که در حال کار برای مردم هستند صدمه میزنید. و حال همه میدانیم که این شبکه ها سعی در حفظ نظام جمهوری اسلامی و یا ایجاد یک حکومت عقب افتاده دیگر دارند تا بتوانند به پول های درشتی دست پیدا کنند, همه میدانیم فیس بوک تحت مدیریت که فکر همجنس باز آلمانی است که بشدت با سیاست های دونالد ترامپ مخالف است و میخواهد ایران همچنان با آمریکا دشمن باقی بماند و رابطه برقرار نشود, در این ارتباط من همچنین به یک زن همجنسباز ایرانی رسیده ام که برای فیس بوک کار میکند و فکر میکنم دستورات را او به شما میدهد.
اخوی گرامی سید مرتضا, دوستی داشتم که از دوران دبیرستان تعریف میکرد در درس معارف دینی معلمی داشتند که هر بار در پاسخ پرسش‌های دانش آموزان درمیماند به یکسری مسایل بیربط شخصی گیر میداد, مثلا میگفت چند روز پیش تو را در کنار فلان سینما دیده‌ام! یا چرا رنگ کاپشانت قرمز است! یا این چه اسمی است که تو داری! گویا شما روی دست این معلم بلند شده‌اید و حتا پاسخ‌تان برگرفته از مطالب یا پاسخ‌های گذشته بنده است!
جالبتر آنکه تصور کنید مدیر آن دبیرستان بیاید و بدون ذکر دلیل و بصورت فله‌ایی از پاسخ‌های بیربط آن معلم دفاع کند!
به کشورهای با نظام دیکتاتوری بخصوص در گذشته بنگرید, ایران, عراق, کره شمالی, چین, کشورهای عربی و …, هر کدام اینان در جمع کردن مردم در مراسم‌های مختلف و تلقین خواست خود به آنان کاملا موفق بوده و هستند, تقریبا از ابتدای تشکیل جمهوری اسلامی بسیاری از مردم و بخصوص تحصیلکردگان از عملکرد و نامدیریتی و خشونت و بی قانونی در ستوه بوده و همواره به انتقاد و اعتراض میپرداختند, این وضعیت در حال حاضر به اوج رسیده, آیا شما واقعا چه زمان قصد پیوستن به خواست مردم را دارید؟ زمانیکه حکومت تعویض شد؟! یعنی همواره ترجیح میدهید در کنار قدرت حاکم بیاستید؟!
در ضمن سعی کنید همواره جانب حق را داشته باشید و از مظلوم‌نمایی بپرهیزید, هیچ تهدیدی در کار نبود فقط بازتاب تجربیات انقلاب 57 است که مرا به اخذ چنین تدابیری میکشاند, بیشتر مردم کشور ما اصولا عادت به آینده‌نگری ندارند و در مورد روحانیون این مطلب به فراوانی دیده میشود.
ربات‌های بخش آنالایتیک فیسبوک و … در حال تجزیه تحلیل پاسخ های نخبگان و تحصیلکردگان در همه کشورها و زبانها هستند, آنها نیاز به مطالب سطح بالا و پاسخ های درخشان و منکوب کننده دارند.
این با ماست که بخاطر مشتی دلار یا مفت آلت دست آنان گردیم یا متوجه و هشیار.
بدون تردید پس از اتمام کار آنالیزورهای و بکارگیری ربات‌ها در صفحات وب دیگر نیازی به کسی نخواهند داشت, براحتی صفحات و مطالب شما را مخفی میکنند بطریقی که خودتان هم متوجه نشوید.
———————————————
درود سید مرتضای گرامی
چه نوشته و پاسخ منطقی و آرامی ست به نوشته های سخت دکتر شهداد
سپاس از شما که به موارد مورد اشاره به شما پاسخ داده اید
سپاس سپاس سپاس
بدرود بدرود بدرود
درود
سید،
۱-فرمودید:مجازات مجرم ، طبق قوانین!!
ما در دنیایی زندگی می کنیم که هر کلمه تعریف خاص خود را دارد.ربودن افراد ، از طرف نظام(سپاه و قوه قضا و امنیتی)وبردنشان به محلی نامشخص وبازپرسی اشان بدون حضور وکیل شخصی و انتخابی هر فرد، عملی غیر قانون بشری، آدم ربایی و شکنجه محسوب می شود. زیرا آزادی انسان را سلب کرده و بدین سان به اصل برابری و کرامت انسانی ضربه و خدشه وارد کرده است.اصل آزادی وانتخاب و برابری اساس تعریف حقوقی و انسان دنیای مدرند.
قواعد شرعی عهد بوقی حد، تعزیر،قصاص، نهی از منکر، اعدام نیز به دوران قبیله ای می رسند و یا در اوان دوران شهر سازی. همه در تعریف انسان مدرن رد شده اند و قواعدند نه قوانین ، قانون نیز تعریفی مدرن دارد و دیگر چشم بر چشم معنا نمی دهد.
قوانین شهری ضد قاعده قصاص اند. زیرا دیگر بجای قاعده انتقام ، قوانین اند
که عمل می کنندزیر این پوشش حقوق همه باید رعایت شود و با مجرم بعنوان انسانی برابر باید رفتار شود..
۲- پوشش اسلامی ، حرف و بحث بر سر این پوشش و گفته پیامبراست که چه پوششی او گفته؟ در ثانی پوشش یک حق انتخاب فردی است و گرفتن آزادی حق انتخاب پوشش گرفتن آزادی فردی است. اگر اسلام زن را برابر با مرد و یک فرد و انسان تعریف کند که نمی کند..
شما از اکثریت مردم مسلمان دم می زنید، حال اگر بین همین مردم اگر رای گیری شود که مردم ،آیا شما خداپرستدید و تعریف شود که خداپرستی ربطی به ادیان ندارد؟یا مسلمانید؟ فکر می کنید چند درصد جواب مسلمانم خواهند داد؟
اینکه هر کس به چه عقیده دارد تا زمانی که در حریم خودش است محترم است.مشکل آنجاست که عقاید فاشیستی سعی در یکپارچه کردن ملت زیر پوشش امت دارند و این مقارن طبیعت انسان و وجود و هستی است. دلیل وجود زندگی همین چندگانگی هاست وگرنه زمین نیز چون ماه یک شکل و بی تغییر می شد. اصل زندگی در این تاثیر گذاری ها و امکان دادن به آزادی هاست، انسان جزوی از طبیعت است و باید به آزادی او احترام گذاشت و نگهبانش بود در غیر این صورت آن انسان و جامعه نابود خواهند شد.
۳-و اما تعریف فاشیست ، این تعریف روی دیگر آنارشیست است ، یعنی رهبر محور است . فاشیست بر علیه هرگونه آزادی فردی و اجتماعی و لیبراسیم است و جامعه را یک دست و یک شکل ویک فرم و رهبر مدارمی خواهد که مطابق نظام ولایت فقیه و پوتین است.
درود جناب نوری زاد
يك خبر ناخوشايند زيست محيطي
درخت شمشاد يكي ا ز منحصر بفرد ترين درخت هادر جنگل هاي ايران است كه نسل ان رو به انقراض است. اماتنها ذخيره گاه اين درخت هميشه سبز به مساحت حدود پانصد هكتار در استان گلستان در محدوده ي جنگل هاي ليوان در اثر بي توجهي وبي كفايتي مسئولين ذيربط درگير بيماري شده و كاملاً خشك شده است و اگر از جاده ي اتوبان ساري- گرگان بعد از شهرستان گلوگاه به جنگل نگاه كنيد اثار اين خشكيدگي و از بين رفتن شمشادي را كه هزاران سال طراوت و زيبايي خاصي را به جنگل بخشيده بود مي بينيد.
به گفته ي يكي از مأموران حفاظت جنگل، كارشناساني كه از مناطق الوده ي نوشهر براي بازديد اين منطقه امده بودند، لباسهاي الوده شان بيماري را منتقل كرده است.
در حاليكه ميشد از هواپيماهاي سمپاش با بيماري مقابله كرد، هيچ اقدامي صورت نگرفت. تاسف بارتر از همه اين كه اين اتفاق تلخ كه دل هر انسان اگاه را به درد مي اورد هيچ بازتابي در رسانه هاي منطقه و كشور نداشته ونشان از بي تفاوتي مسئولين در اين خصوص است!
دیدار با رییس جمهور
خاطره‌ای از مهندس نورالدین غروی
چهار پنج روز پس از پیروزی عظیم در پس گرفتن خرمشهر به دیدار رییس جمهور رفتم. چون عملیات تروریستی زیاد بود جستجو در ورود به ساختمان خیلی مفصل و سخت انجام شد. حتی کفش‌هایم را هم گشتند و همه محتویات جیبم را در ظرفی گذاشتند و پیش خودشان نگه داشتند. وقتی با آقای خامنه‌ای خوش‌وبش کردیم، ایشان گفت آقای مهندس این دوستان شما ما را از سیگار کشیدن و پیپ کشیدن منع کرده‌اند. (منظور گروه پزشکان بود که پیکاری بر علیه استعمال دخانیات آغاز کرده بودند که دکتر سامی و دکتر عالی و دکتر عارفی و… جزو آنها بودند). سیگارتان اگر موجود است روشن کنید تا من هم پکی بزنم. گفتم ماموران شما جیب‌هایم را خالی کرده‌اند و هیج همراه ندارم. فوراً مامور ویژه را صدا کرد و گفت برو وسایل آقای مهندس را بیاور. آوردند و من هم سیگاری آتش زدم و به ایشان دادم.
پس از آن گفتم علت آمدنم در رابطه با فتح خرمشهر است و آمده‌ام که بگویم اذا جاء نصرالله والفتح و یدخلون فی دین الله افواجا، فسبح بحمد ربک فاستغفره انه کان توابا.
پرسید منظورتان چیست. گفتم این پیروزی شگفت‌انگیزتر از آن است که به راحتی بتوانیم آنرا درک کنیم و واکنش درست داشته باشیم. با این پیروزی من پیش‌بینی میکنم که در چند روز آینده صدام به طور یک طرفه از قصر شیرین و پاسگاه شور و شیرین و مهران و دهلران و دیگر نقاط اشغال شده عقب‌نشینی خواهد کرد. هم اکنون در خلیج فارس و دریای عمان و اقیانوس هند سکه بنام ما میزنند. این پیروزی در دانشکده‌های نظامی تدریس خواهد شد. حالا وقتی است که ما بهترین بهره را از این پیروزی ببریم… ما باید از این فرصت استفاده کنیم و به جنگ پایان دهیم. اعراب آماده شده‌اند که در پرداخت غرامت سهیم باشند.
برگ برنده در مذاکرات صلح دست ما است. این ما هستیم که میانجیگر را تعیین میکنیم. آیا افتخار میانجی‌گری را به سازمان کشورهای اسلامی که نمایندگان‌شان هی به ایران میآیند بدهیم، یا به سازمان کشورهای غیر متعهد، یا برای اعتبار بخشیدن به الفتح به عرفات این افتخار را بدهیم و یا به الجزایر و یا اینکه نمیدانم شاید به فیدل کاسترو. سازمان ملل بخاطر رفتارش در محکوم نکردن عراق لیاقت میانجی‌گری ندارد.
اگر این صلح را با شرایط خودمان برقرار کنیم سیادت مان در منطقه محرز خواهد بود. بی کوچکترین یاری از بیگانه در برابر دشمنی که همه قدرت‌ها یاری‌اش کرده‌اند پیروز شده‌ایم.
تا اینجای کار ابرقدرتها دخالتی در این جنگ نکرده‌اند. ما میتوانیم بدون دخالت دادن آنها خودمان مذاکره و قرارداد صلح را امضا کنیم.
علت اینکه این سوره را خواندم این است که می‌ترسم این پیروزی ما را مغرور کند. ولی خداوند دستور میدهد از غرور پرهیز کنیم و استغفار بکنیم.
مبادا مبادا به فکر رفتن به خاک عراق بیفتید. تا به حال جنگ ما دفاعی بوده است ولی اگر وجبی از خاک‌مان فراتر برویم این جنگ تهاجمی خواهد بود و اینجاست که ابرقدرتها دخالت خواهند کرد و خلیج فارس غیر نظامی، میلیتاریزه خواهد شد و پای قدرت‌ها به ویژه آمریکا به اینجا باز خواهد شد؛ ادامه جنگ بسود ایران نیست؛ پیشنهاد مشخص من این است که ما تا پس گرفتن همه اراضی‌مان صبر کنیم و بلافاصله به برقراری صلح بپردازیم.
بحث ما در این زمینه نزدیک به یک ساعت به درازا کشید و در پایان ایشان گفت من با توضیحات شما قانع شدم. بگذارید من با حاج آقا هاشمی (رفسنجانی که رییس ستاد جنگ بود) صحبت کنم و امیدوارم همانطور بشود که شما پیشنهاد میکنید.
من با خوشحالی زیاد خداحافظی کردم و بیرون آمدم.
در چند روز پس از آن همانطور که من اشاره کرده بودم عراقی‌‌ها داوطلبانه و یکطرفه مناطق اشغالی را ترک کردند. و من هر روز با شنیدن این اخبار غرق در خوشحالی میشدم.
تا اینکه، تا اینکه (چه تا اینکه لعنتی است این) اندک زمانی پس از پس گرفتن اراضی بود که در حین رانندگی به رادیو گوش میکردم که ناگهان برنامه قطع شد و به شیوه آن روزها گوینده گفت توجه توجه؛ آخرین بیانیه ستاد جنگ توسط حجت الاسلام هاشمی رفسنجانی هم اکنون اعلام میشود.
و او گفت و یا خواند که ما برای تنبیه متجاوز آنان را در خاکشان تعقیب خواهیم کرد.
داغ شدم. سرم سوت کشید. زندگی تاریک به نظرم رسید و نگرانی همه وجودم را پر کرد. آنچه که هرگز نمی‌بایست بشود، شد.
تا آن موقع شهرها و مناطق مسکونی در امان بودند. موشک‌باران شهرها برقرار نشده بود. جنگ نفتکش‌ها در خلیج فارس به راه نیفتاده بود. ریگان به تن ملوانان ایرانی دستگیر شده در عرشه ناو هواپیمابر آمریکایی لباس با پرچم آمریکا نپوشانده بود و شهرها داغان نشده بودند و صدها هزار شهید و مجروح نداشتیم و بمب شیمیایی مصرف نشده بود و…»
خدا نیامرزدش
در خبر ها خواندم که شهاب الدین غندالی به خارج از کشور گریخت، از صحت و سقم خبر اطلاعی ندارم، اما این خبر خاطراتی را برایم زنده کرد:
در اتاق های بند 209 زندان اوین با گروهی از اختلاس گران هم اتاقی بودم که با شنیدن رقم اختلاس شان مغزم سوت می کشید:
شهاب الدین غندالی: 8 تریلیارد تومن
سید محمد امامی تهیه کننده شهرزاد: یک تریلیارد و دویست میلیارد تومن
حسین هدایتی باشگاه استیل آذین: یک و نیم تریلیارد تومن
سامان مدلل: هشت صد میلیارد تومن
حساب می کردم که با مجموع اختلاس گران ریز و درشت، دور و برم چیزی بین بیست تا سی تریلیارد تومن اختلاس گر خوابیده بودند
از شما چه پنهان، وقتی از من می پرسیدند که وثیقه ام چقدره؟ با خجالت و سرافکندگی و با صدای آهسته می گفتم : همش پنجاه میلیون تومن داداش
البته تا جائیکه اخبار را دنبال می کنم، همه اختلاس گران یکی یکی آزاد شده اند
اونوقت داش محمد میگه اینا شایعه اس
حاج علی‌اکبر ناصالحی: با فرو‌ریختن برجام جهان با ناامنی مواجه میشود.
مش قاسم: پشه ای افتاد توی جوی آب و …………………………. حاجی، از کی تا بحال تو شدی جهان؟ نشدی! تو نوکر آخوندا شدی.
این پست از من نیست. امضا: مش قاسم
*/ک
آقای نوری زاد
سلام برادر خوبم
بعد از ۴۸ ساعت تلاش، بالاخره فیلمتون که در کانالتون گذاشته اید (پدر مادر زندانی) دانلود شد و تونستم ببینمش. چقدرررر قشنگ بود. چقدر اثر گذار بود.چقدر پدر و مادرتان و شکل زندگی شون دوست داشتنی بود. حس میکردم که کنارشونم.
وای که صحنه خداحافظی با دایی… اوج فیلم بود. پایکوبان و دست افشان به دیدار حق رفتند…
تازه فیلم رو دیدم. سرم پر از واژه هایی هست که قادر نیستم به نگارش در بیارم. فقط خواستم بدونید که کارتون عالیه و امیدوارم روزی امکان فیلمسازی براتون فراهم بشه
برای این که دوستان در این سایت سرشون یه هوایی بخوره و یه کم از سیاست و مذهب بیرون بیان این شعر ناب رو تقدیمتون می کنم:
—
دعوای دو شاعر زن و مرد که زن و شوهرند
ناهید نوری :
به نام خدایی که زن آفرید / حکیمانه امثال من آفرید
خدایی که اول تو را از لجن / و بعداً مرا از لجت با شعف آفرید !
برای من انواع گیسو و موی / برای تو قدری چمن آفرید !
مرا شکل طاووس کرد و تورا / شبیه بز و کرگدن آفرید !
به نام خدایی که اعجاز کرد / مرا مثل آهو ختن آفرید
تورا روز اول به همراه من / رها در بهشت عدن آفرید
ولی بعداً آمد و از روی لطف / مرا بی کس و بی وطن آفرید
خدایی که زیر سبیل شما / بلندگو به جای دهن آفرید !
وزیر و وکیل و رئیس ات نمود / مرا خانه داری خفن آفرید
برای تو یک عالمه کِیْسِ خوب / شراره ، پری ، نسترن آفرید
برای من اما فقط یک نفر / “براد پیت من” را” حَسَنْ” آفرید !
برایم لباس عروسی کشید / و عمری مرا در کفن آفرید
به نام خدایی که سهم تو را / مساوی تر از سهم من آفرید.
پاسخ از نادر جدیدی :
به نام خداوند مردآفرین / که بر حسن صنعش هزار آفرین
خدایی که از گِل مرا خلق کرد / چنین عاقل و بالغ و نازنین
خدایی که مردی چو من آفرید / و شد نام وی احسن‌الخالقین
پس از آفرینش به من هدیه داد / مکانی درون بهشت برین
خدایی که از بس مرا خوب ساخت / ندارم نیازی به لاک، همچنین
رژ و ریمل و خط چشم و کرم / تو زیبایی‌ام را طبیعی ببین
دماغ و فک و گونه‌ام کار اوست / نه کار پزشک و پروتز، همین !
نداده مرا عشوه و مکر و ناز / نداده دم مشک من اشک و فین!
مرا ساده و بی‌ریا آفرید / جدا از حسادت و بی‌خشم و کین
زنی از همین سادگی سود برد / به من گفت از آن سیب قرمز بچین
من ساده چیدم از آن تک درخت / و دادم به او سیب چون انگبین
چو وارد نبودم به دوز و کلک / من افتادم از آسمان بر زمین
و البته در این مرا پند بود / که ای مرد پاکیزه و مه‌جبین
تو حرف زنان را از آن گوش گیر / و بیرون بده حرفشان را از این
که زن از همان بدو پیدایش‌ات / نشسته مداوم تو را در کمین!!!
تقدیم می کنم به همه و به سید مرتضی
به مناسبت روز جهانی موسیقی
…
بازگوئی خاطره ای از جهانگیرخان قشقائی
..
جهانگیرخان قشقائی خان زاده عاشق بود و برای معشوقه اش همیشه ساز می زد.وقتی ساز اش خراب می شود مجبور می شود برای تعمیر ساز به اصفهان بیاید.تعمیرکار ساز یک ارمنی بود به جهانگیرخان می کوید که تعمیر سازش تا غروب زمان می برد.جهانگیر خان گویا با پسر عمویش همراه بود و برای وقت گذرانی گشتی در چهارباغ می زنند.
جهانگیرخان متوجه می شود که عده ای کتاب به دست از محلی بیرون می آیند.از یکی موضوع را می پرسد..آن شخص در جوابش می گوید اینجا مدرسه است و طلبه ها درس می خوانند..جهانگیرخان می پرسد..درس می خوانند چه بشوند؟ و آن شخص دوباره می گوید که درس می خوانند ملا بشوند..و عالم بشوند..و مجتهد بشوند..
جهانگیرخان از او تشکر می کند و پس از لحظه ای به همراهش می گوید که برگرد به ولایت و بگو..جهانگیر می خواهد مجتهد بشود..و وارد مدرسه می شود.
می گویند جهانگیرخان تا رسیدن به اجتهاد از مدرسه خارج نمی شود..
از معدود دفعاتی که جهانگیر خان از مدرسه خارج می شود اصرار یکی از ملاها بود که او را برای شام دعوت می کند..
وقتی جهانگیرخان به منزل آن ملا می رسد صدای ضعیفی از موسیقی می شنود.صاحبخانه برای رد گم کردن و محو صدای ساز کاسه ها و بشقابها را به هم می زند..جهانگیرخان که برای لحظاتی محو صدای موسیقی شده بود از صاحبخانه می خواهد که بشقابها و ظروف را به هم نزند..صاحبخانه با لحنی که شرمندگی از آن هویدا بود می گوید:
من همسایه ای دارم که مطرب است..دیروز از او خواهش کردم که امشب ساز نزند چون من مهمانی دارم که مجتهد است و از شنیدن صدای ساز معذب می شود..
جهانگیرخان نگاه معنی داری به او می کند و پسر صاحبخانه را صدا می کند و می گوید:
برو درب منزل این نوازنده و بگو سیم دوم ات (مثلا) کوک نیست.
پسر صاحبخانه می رود و می گوید و برمی گردد..
دقایقی بعد همسایۀ نوازنده به درب منزل میزبان جهانگیرخان می آید و می گوید.
من ساز را کوک کردم صدایش عالی شد..شما از کجا فهمیدید که ساز من کوک نیست؟
و میزبان به نوازنده توضیح می دهد که همان آیت اللهی که من گفته بودم مهمان من است او چنین حرفی زد…
و در نهایت هماان نوازنده به درخواست جهانگیرخان وارد منزل میزبان جهانگیرخان می شود و جهانگیرخان ساز او را می گیرد و دقایقی می نوازد..
نوازندۀ اصلی محو صدای سحرآمیزساز جهانگیرخان می شود..به طوری که به جهانگیرخان می گوید:
اگر شما بخواهید حاضرم ساز زدن را رها کنم و در محضر شما طلبگی بیاموزم..و جهانگیر خان در جواب می گوید:
همان بهتر که تو ساز بزنی…برای رسیدن به خدا راه های زیادی هست..که موسیقی هم یکی از همان راه هاست.
…
سلام نوریزاد عزیز. نماد استقامت مردم ایران.
امروز توشبکه رادیو گفتگو. برنامه گفتگوی سیاسی داشتند از انقلاب امام. ازخودشون. تعریف وتمجید می کردند. که کل انقلاب ودین ساختگی شون طوری کارشناسی کردم وپیامک فرستادم. که تا به حال چنین چیزی مستقیم. بدون ترس نشنیده بودند باورکنید تنشون به لرزه افتاده بود ومن داشتم کاملا حس می کردم وقتی گفتند اینها جزو نیرو های دشمن هستند دارن به این انقلاب مستقیم ضربه می زنند درپاسخ گفتم. من دشمن نیستم بلکه تو همین کشور به دنیا اومد. ونخبه ونابغه همین کشورم. که با سیاستهای غلط شما همه چیزم ازبین رفته. ترسشون کاملا احساس کردم. باید با اطمینان بگویم اینها از قیام مردم به شدت ترسیده اند من ازطریق رادیو اقتصاد. که همیشه دربرنامه رهیافت. به عنوان مهندس ویا کارشناس اقتصاد نظراتم. منعکس میشه وخوشبختانه اکثر کارشناسان ومجریان با نظرات من موافق هستند. میتونم با اطمینان بگم مردم کاملا دارن عوض میشند. واین نوید یک انقلابه.
سلام و درود
جناب استاد؛ اعضای موسسه بهداشت معنوی گروهی هستند که در طول این چند سال و با سیاه نمایی و سواستفاده بسیار از امکانات بیشمار قرارگاه ثارالله و مراجع تقلید، صدمات و لطمات بسیاری به استاد طاهری و مجموعه عرفان حلقه وارد نموده و در پرونده سازی های بسیاری دست داشته اند و کماکان به همان رویه های غلط و فاسد ادامه می دهند؛
نمونه هایی از هتاکی ها و ایراد نسبتهای بسیار زننده این گروه مدعی اخلاق که در پوشش و ظاهر افراد حوزوی و کارشناسان دینی، در فضاهای مجازی و عینی مشغول به فعالیت هستند را در بالا و جهت استحضار، بخدمتتان ارسال نمودم تا با گوشه ای از افکار و اعمال این جماعت آشنا شوید!
در ادامه این رویه غیراخلاقی، از تعدادی از افراد آن مجموعه وابسته به سپاه، شکایت نمودم و علیرغم اعمال نفوذ و تهدید و … عاملین ذیربط، به لطف خداوند و پس از مدت یکسال پیگیری های مداوم، توانستم حکمی برای مسئول یکی از آن نهادهای مخالف و فراقانون را و صرفا جهت تنبه و تغییر مرام و مسلک غیر عرفی شان اخذ نمایم!
عصريخبندان به علت يخزدگي سطح زمين و تبخير نشدن گازهاي محافظ زمين شهاب سنگي را به زمين اصابت كرد و سبب شد تمدن بشري يه مرز نابودي برسد ولي با هوشياري يك فيلسوف اين خطر رفع شد و از همان زمان اين بحث اغاز شد كه ايا فلاسفه حكم رانان خوبي هستند يا نيستند فيلسوفي كه هوشياريش زمين را نجات داداد در كتابش نوشته خواهي نخواهي همه حكمرانان فيللسوفند و سپس مدينه فاظله را طراحي كرد و اين اغاز تفكر مدرن بود
سلام و درود
این در اغلب کشورهای شرقی و عقب مانده است که همه حاکمان حکیمند. چون چماق بزرگی بر میدارند و لشگری از اراذل و اوباش را بدور خود جمع میکنند و ادعا میکنند که من حکیمترین فرد عالم و نابغه ترین سیاستمدار جهانم، هر کس هم قبول نکند چنان پدری ازش در میآورند که روزی ده بار شهادت به حکیم و فیلسوف و تنها نابغه عالم بودنشان بدهد. در ضمن مدینه فاظله* غلط و به معنای شهر سایه هاست. مدینه فاضله درست است و به معنای شهر دانایان و حکیمان است. مدینه فاضله به معنایی که در فلسفه افلاطون که بر گرفته از تعالیم سقراط است به معنای شهریست که در آن یا حاکمان حکیمند و یا حکیمان حاکمند که مفهوم عملی هر دو یکیست.
*فیلسوف بزرگ نو ظهور ما نادانسته اصطلاح درستی در مورد حکام کشورهای دیکتاتوری بکار برده است و آن همان اصطلاح
مدینه فاظله به معنای شهر سایه هاست، زیرا حکام شرقی اغلب خود را ظل الله و سایه خدا میدانستند!
ما ایرانیها همه چیزمان، مثل همه چیزمان است. فیلسوف بزرگمان هم مثل محصلان کودن متونش پر از غلط املایی است.
گفتگو سید زمانی است که شرایط هر دو طرف گفتگو برابر باشد .///// مثل تو و هم فکرانت عادتی به گفتگو ندارید چون اگر چنین بود شمشیر تقدس ///// را بالا نمی بردید و بجای زندگی ///// به کار ی شرافت مندانه روی می آوردید. سید در جواب یکی از کامنتهای من نوشته اید که بمردم خدمت علمی!؟ می نمائید. بفرمائید دقیقا این خدمت علمی شما در چه زمینه ایست؟ سید تو و هم فکرانت که بیش از یک ملیون //////////////// هستند از خزانه ملی و سهم هزاران انسان گرسنه بدون هیچ نفعی برای جامعه و مردم با همه بیت تان که با احتساب ضعیفه و صیغه و پس ماندها … سر به فلک می کشند مفت و مجانی ///////سوء استفاده می کنید و /////می شوید. سید شما بر جامعه ایرانی آوار شده اید بحث اصلا پذیرفتن نیست شما زور چپان شده اید! خب بفرمائید در ازای اینهمه ////// چه نفعی به مردمیکه حقشان را بالا میکشید انجام می دهید. اصلا بفرمائید اسلام دراین 1400 سال برای ما ایرانیان جز غارت و بدبختی و برده گی و فقر و فحشا و بی هویتی و اسیری در بند مشتی قالتاق و دزد و دروغگوی شیاد /////////////////// چی داشته؟ اصلا فرض کن من فراری و خائن و کافر و هر مزخرفاتی که تو ////// دوست داری! نفع شما //////////////// اسلامی که نه دینتان و نه لباس و نه باورها و نه زبان و نه مقدساتتان ربطی به ایران و ایرانی که ندارد هیج بلکه در ستیز با فرهنگ اصیل و مدارا و دوستی و صلح طلب ایرانی دارد برای ایران و ایرانی چیست؟
مزدک حرفهای خوب و درستش را به صورتی بد و نادرست میزند. باطن حرفش درست و ظاهر حرفش
نادرست است. مزدک عصبی و عجول و احساساتی است و همینها به او آسیب جدی میزند.
سید مرتضی اینده خوبی در انتظارتون نیست!
https://www.youtube.com/watch?time_continue=18&v=WuhFjxio80A
حمله دو وحوش آتش به اختیار رهبر /// که به خاطر افتادن روسری یک مادر با سه فرزند خود در
حاج ممد فریبا: پیشنهاد مذاکره با آمریکا نقض کرامت ایران است.
مش قاسم: آخیش حیوونی! میترسه بیان اموال غصبیشو ازش بگیرن، میترسه انواع و اقسام ک…(سه نقطه از مش قاسم)افت کارهاش رو شه، میترسه دست داشتنش در کشته شدن سعیدی سیرجانی رو بشه. میترسه………… ای حاجی، ای …(سه نقطه از مش قاسم) …(سه نقطه از مش قاسم) تو ایران نیستی! چیه هروقت یه چیزی اتفاق میفته که امکان بیرون انداختن اینا بالا میره یه هویی اینا یاد نقض کرامت میفتن؟ میلیونها ایرانی رو توی این مملکت هر روز همپلکیهای این شیاد شامورتی کرامتشون رو نقض میکنن جیک این …(سه نقطه از مش قاسم) در نمیاد، واسه مذاکره با امریکا نگران نقض کرامت میشه؟ تف به اون آبرو و غیرتی که نداشتی!
شاهرخ دایی پور، یکی از فرماندهان سپاه پاسداران در درگیری در شهر البوکمال در سوریه کشته شده است.
دست شاهرخ دایی پور زیر سر کل فرماندهان ضد ایران و ایرانی آدمکش، تروریست پرور و دزد و بازیچه روس ها، باشد.
درود بر ساسانم گرامی،
با دیدگاه شما موافقم.هر انسان یا گروهی از انسانها ممکن است به باور‌هایی برسند که به آنها جامههٔ تقدس بپوشند اما اگر آنچه مقدسات مینامند را ابزاری برای مفت خوری و فروش مقدسات خود در ازای خالی کردن جیب مردم، دعوت به قهقرا و ترویج خراوات و موجبات عقب ماندگی جامعه شود، یعنی کاری که دقیقا روحانیت شیعه میکند، باید دستشان را رو و رسوا کرد و روشنگری کرد تا تحت نام هیچ تقدس وجود نداشته ای، جیبشان را این دزد‌های سر گردنه و اوباش نزنند. آن خدایی که این هیولای خود پرست و خود شیفته و قدرت پرست دزد و وقیح و مطیع اوامر پوتین از طرف آن خدا حرف میزند بطور مطلق محال است وجود خارجی داشته باشد اگر بفرض بنا براین باشد که خدایی هست زیرا محال است در این صورت خدایی در نهایت پستی و رذالت و بشر ستیزی و انسان ستیزی و شیفتهٔ نکبت و فلاکت و پلشتی و زشتی وجود داشته باشد که آخوندهای حاکم نمایندگان بر حق چنین خدای وجود خارجی نداشته ای، می‌‌توانند باشند. نمونه اش را هم در این سایت میبینیم که وقاحت پیش وی شرمنده و رو سفید است.
———–
مزدک گرامی
چرا اسمت را ننوشتی؟
فحش ها دلتنگت می شوند یک وقت.
آرام باش دوست من
.
دمت گرم نوریزاد ,ایول !
نوریزاد گرامی این کامنت از من نیست! اگر نوشته بالا را در مورد شاهرخ دایی پور مقایسه کنید به احتمال بالا نویسنده هر دو کامنت یکیست!
نوریزاد گرامی با مقایسه این کامنت و کامنتی بالاتر در مورد شاهرخ دایی /ور هر دو از یک نویسنده اند.
درود
بزودی تمامی آقازادگان دزد و مفتخوربه نزد پدران دزدشان باز خواهند گشت، با یک اردنگی جانانه.
سید، قتلهای زنجیره ای نظام از ابتدا شروع شد و تاکنون ادامه دارد. اینقدر دم از خارج و ملت مهاجرنزن که وضیعت سیاسی ایران را حتا هر نوزاد می داند. شما که وطن دوستید در عراق و لبنان و سوریه چه می کنید؟
چه کسی نامه فدایت شوم و کف پا لیسی با اوباما رد و بدل می کرد؟ ملت یا خامنه ای؟
مرغ یک پا دارد و سیدهم یک پا، و همچنان بر سرگشاد شیپور می دمد. احتیاجی نیست خیلی دوور و به مصدق و خمینی ( هرچندتاریخ معاصرند) بنگریم، همین برجام ، آغازش بر چه بود؟ جز ایجاد پایگاههای اتمی بی مصرف و پر هزینه برای ساختن بمب اتم؟
وجود نظام داعشی تروریستی از ابتدا با تهدید و جنگ طلبی در منطقه شروع شد و مردم اکنون بخوبی می دانند که این نظام جاهل و از قبر برخاسته دشمن خطرناک ملت ایران است.
این سخنان بارها بحث شده، آنچه شما و امثال شما را خطرناک می کند، نادیدن واقعیت است که وجود خود را در این نظام خلاصه می بینید در واقع خدای نهانی شما این نظام است ، و در همینجاست که شما کافرو مشرکید نه مزدک که افکار شما ی نوعی را زیر سوال می برد.
يادم رفت اين صحبت خدا را بگويم :
خداوند در همان جلسه گفتند؛ وقتى من در قران گفتم كريه ترين صدا صداى خر است ،چرا يكنفر از شما به من نگفت ؛ اي خداوند مگر ساختار گوش شما و تاثير اصوات روى پرده گوش شما و نيز نحوه شنيدن اصوات از حيث فركانس ، دقيقا مثل گوش بشر است و شما نيز همان محدوديت هاى بشري در شنيدن اصوات از حيث فركانس و اينجور چيزها را داريد كه صداي خر را درست عين گوش انسان ميشنويد و برايتان كريه مينمايد؟؟؟! و نگفت تو كه قادر مطلق هستي اندكى ساختار گوشت را تغيير بده و انرا متمايز از گوش انسان كن تا ديگر صداى اين خر بدبخت گوشت را نيازارد و اساسا مگر تو نيز مانند بشر ازرده و غمگين ميشوى؟ ازردگى بشر بجهت عجز او از انجام تغييرات ميباشد وليى شما كه قادر بر هر تغييرى هستى چرا ازرده ميشوى ؟ و چرا اسباب ازردگيت را تغيير نميدهى تا باب ميل تو شود و ديگر ازرده نشوى؟!؟؟
جناب سيد مرتضى گرامى
فرموده ايد كه در موضوع يوسف نجار من نسبت ناروا و دروغ به مريم و عيسى داده ام ،
در انزمان باردار شدن يك زن دو راه بيشتر نداشت ؛ يا توسط يك مرد انجام ميشد و يا توسط خدا و از انجا كه شما باردار شدن مريم توسط يوسف نجار را دروغ ميدانيد پس منظورتان اينست كه باردار شدن مريم توسط خدا انجام شده و در نتيجه عيسى فرزند خداست ، در اينصورت تكليف انهمه “لم يلد و لم يولد”ها گفتن هر روزتان چه ميشود؟
من انجا كه بودم خودم از نزديك شاهد بودم كه خدا خيلي از دست كسانى كه به او بهتان زده اند و بارداري مريم را به گردن او انداخته بودند عصباني بود و نسبت به انها هيچ ارفاقى نميكرد و هيچ شفاعتى را نميپذيرفت و ميگفت اينها ابروى من را برده اند زيرا انسان را من خلق كرده ام و من مثل پدر انها هستم و كدامين پدر دخترش را باردار ميكند كه اينها چنين نسبت زشتى به من ميدهند؟؟؟
خلاصه از من گفتن بود اگر شما نيز چنين نسبت شنيعى به خدا بدهيد در ان دنيا و در روز جزا نه عباداتتان ميتواند شما را نجات دهد و نه شفاعت اجدادتان سودى برايتان خواهد داشت
در يكي از محاكمات كه خدا شخصا انرا اداره ميكرد و من نيز بعنوان تماشاچى حضور داشتم خدا با اشاره به همين موضوع فرمود؛ من از شما تعجب ميكنم كه چرا هرچه صفت انسانى يافت ميشود همه را به من نسبت ميدهيد ، ميگوييد خدا مهربان است ، خدا صبور است ، خدا مكار است… ..
مهرباني و خشم و صبر و…… اينها همه صفات انسانيست كه ما براى تنظيم روابط بشر در وجودش نهاده ايم و خوب وبد بودن اين صفات نيز در روابط افراد بشر تعريف ميشود و نسبت دادن اين صفات به من يعني تنزل دادن من در حد يك انسان . اينها صفات بشرى است و كاربرد ان نيز به همان بشر محدود ميشود ، يعنى چه كه ميگوييد خدا بخشنده و مهربان است ؟ مهربان بودن در همان روابط بشري نيز هميشه صفت مثبتى محسوب نميشود چه رسد به اينكه شما ميخواهيد با نسبت دادن ان به من ، مرا خوب معرفى كنيد ، ايا در روابط شما انسانها مهربانى يك قاضى كه تمامى مجرمين را از روى مهربانى ميبخشد و ازاد كند ، صفت پسنديده اى محسوب ميشود؟! يا گفته ايد من مكار هستم و لحظه اي فكر نميكنيد كه بكار بستن مكر نشان ناتوانيست ، زيرا شخصي كه قادر نيست از راه معمولى اراده اش را عملى كند ،متوسل به مكر و فريب ميشود ، پس مكر نشانه عجز است انوقت شما با افتخار ميگوييد من (خدا) گفته ام كه من مكارترين مكارها هستم!!! يا ديدم در جايي از قول من گفته شده بود كه بدترين و كريه ترين اصوات صداى خر است!!! انوقت يكنفر از شما به من نگفت كه اگر از نظر تو كه خدا هستى صداى خر كريه است پس چرا خودت او را با اين صدا خلق كردى ؟ و چرا صدايش را عوض نميكنى تا برايت گوش ازار نباشد؟! يكنفرتان بمن نگفت تو خودت خر را با اين صدا خلق ميكنى و سپس ميگويي خر صدايش خيلى كريه است!!!! مگر در زمان خلق كردنش نميدانستى كه در حال خلق يك صداى كريه هستي!!؟ و يكنفر از شما بمن نگفت اهاي خدا تو كه ميگويي صداي خر كريه است حالا بگو صداى چه حيوانى را دوست دارى؟ و بعد از اينكه من صداي مورد علاقه ام را به او گفتم بگويد خوب حالا برو و صداى خر را به ان صدايي كه ميگويى گوشنواز است تبديل كن تا ديگر در خداييت از شنيدن صداي خر ناراحت نشوى!!!
خلاصه سيد عزيز مطلب طولانى است ادامه را به نوبتى ديگر موكول ميكنم ولي عجالتا شما حواست باشد كه چه صفاتى را به خدا منتسب ميكني.
———————————————————–
پى نوشت: ارسال اين كامنت بصورت مجزا و ارسال نكردن ان در زير كامنت سيد مرتضى بجهت خودنمايى بنده ميباشد.
آقای نوریزاد عزیز. آیا در سفر های زیادی که رفته اید یک گل کوچک یک گنجشک یک پروانه قشنگ ندیده اید که برای ما تعریف کنید تا باعث شود ما قدری از افسردگی خارج شویم دوست من؟.
——-
چرا دوست گرامی
دارم گزارشی از سفر به پاکستان خودم را می نویسم.
به زودی تقدیمتان می کنم.
بشرط بقا
.
آقای نوری زاد عزیز. آیا در این سفرهای زیادی که رفته اید یک خرس قهوه ای یک گرگ خاکستری یک زالوی کوچک و حتی یک گراز با جفت و بچه هایش را ندیده اید که برای ما تعریف کنید تا باعث شود ما نیز دلمان خنک شود؟ ما همه اش از این جانورها می بینیم!
ادامه
همچنین ایشان جنبه‌های طنز و هنری دارد که نمیتوان باور کرد, تقریبا صدای همه را میتواند تقلید کند, و هر توصیه علمی و اقتصادی و هنری را با منطق به او بگویم سریع قبول میکند, واقعا یک موضوع بسیار مهم وجود مشاوران باخرد و باسیاست و باعلم در نزد افراد متنفذ است, زمانی در اقلیم کردستان وقایعی ایجاد شد, ایشان روزنامه‌ایی آورد و به گفت این مطلب را بخوان و تفسیر و تحلیل کن, گفتم دسترسی ندارم خودتان بخوانید و من تحلیل میکنم, در حین این کار یک مرتبه متوجه یک کار اقتصادی عظیم شدم, گفتم و ایکی ثانیه قبول کرد. دو مرتبه گفت نزد ما بیا و مشاور من شو, گفتم مثل هاشمی؟!!!
قضییه آن ماجراهایی هم که به ایشان نسبت میدهند دو علت اساسی دارد, نخست آنکه ایشان اخلاقا عادت به جوابگویی ندارد و خیلی راحت همه چیز را گردن میگیرد (به این نحو: خیلی خوب این هم کار ما بوده, باشه اینم گردن میگیریم).
و دوم آنکه شما فرزند رهبر یک کشور باشید, مثل بوق که نمینشینید قطعا همه نوع آدمی از سیاستمداران گرفته تا نیروهای اطلاعاتی و فرماندهان سپاهی نزد شما خواهند آمد, و هر یک دهها التماس دعا دارند, و زمانیکه از نزد شما خارج شوند همه جا شایع میکنند که ایشان در جریان مسایل ما هستند و حتا مسایلی که خود موجد آن بوده‌اند را به شما نسبت میدهند و شایع میکنند.
سخن من به ایشان این بود که تقریبا تمامی این افراد زمانی نزد شما آمده‌اند که از راهکارهای قانونی و ظاهری عاجز شده‌اند و بدنبال یک راه غیرقانونی و در خفا بوده‌اند, و خوب میدانسته‌اند که در صورت بروز مشکل کسی گریبانگیرشان نخواهد شد, از طرف دیگر شما خواننده هم اگر فرزند رهبر و رئیس جمهور یک کشور باشید و در سنین جوانی, بی توجه به عواقب و سخن مردم دوست دارید خودی نشان دهید, داستان ایشان هم فقط همین بوده و مستقیم در هیچ کاری دست نداشته, اصلا خانواده ایشان به سبک و سیاق روحانیون و افراد مذهبی زندگی نمیکنند, همگی علمی و متمدن هستند مثل روسای جمهور کشورهای اروپایی, منتها با این وضعیت کشور و افکار تنگ نظرانه روحانیون و اصلاح طلب و ارزش طلب مگر میتوان بنحو دیگری ظاهر شد و بطرز دیگر سخن گفت, از طرفی امثال بنده و جامعه هم که نمیتوانند بنشینند این همه تعصبات مسخره و قرینه با مفاسد دستگاه قضایی و مسئولان کشور و مشکلات را تحمل کنند.
بهرحال همه این راهکارها اگرچه بنظر برخی که عادت به خلاقیت و تغییرات ندارند کمی عجیب بنظر خواهد رسید ولی آستین بالا بزنند بخوبی انجام خواهد شد. سید مرتضای گرامی بهتر است به فکر آینده خود و فرزندانتان باشید کشور از ابتدای ج.ا و از اساس لنگ بوده, وضعیت شما هم در یک نظام سکولار بهتر خواهد شد و با احترام زیادی از جانب اکثر جامعه مواجه خواهید گشت.
تبلیغ ره- بری جدید شروع شد. اما ،خواب ببینید که دیگر فریب و دروغ این عمامه آشکار است وبر سر ملت نخواهد رفت. تضمین آینده ایران فقط درتشکیل نظامی سکولارو دموکراتیک است.
منظور شما امام (ره) هست!
خانم جان ایشون دارن میگن اون اقا قصد ره ندارند حالتون خوبه؟
ممنون از توصیه های شما،بنده ارتباط این مسائل شخصی با خودم و گفتگوهای رایج در این سایت را متوجه نشدم،خوب است متوجه باشید که اینجا جای بازگو کردن مسائل شخصی و بیان بیوگرافی زندگی شخصی یا تحصیلات یا ارتباطات اشخاص نیست،اینجا شما چه ابتدا آی دی خود را شهداد قرار دهید و چه پیشوند آن دکتر یا مهندس یا هر عنوان و رتبه ای قرار دهید مخاطبان در فضای عمومی تنها به محتوای گفته های شما و انسجام آنها و استدلال های شما نگاه می کنند و آنرا ارزیابی و سنجش کرده مورد قبول یا رد قرار می دهند،دوست عزیز شما باید یاد بگیرید که فضای عمومی فضای تبادل نظر و گفتگو مستدل و رد و اثبات است نه فضای وانمود و ذکر بیوگرافی شخصی یا کلی گوئی،ضمنا بشما توصیه می کنم تاکتیک تهدید دیگران برای پیشبرد اهداف شخصی یا سیاسی را ترک کنید و هیچگاه یک سید مرتضی را که به هیچ آقا یا آقا زاده ای وابسته نیست و اندیشه های خود را دنبال می کند تهدید نکنید!
در مورد سوالی که در اثناء ایندو کامنت مطرح کردید که چگونه می توان از اشخاص و دست اندرکاران سیاسی و مسئولان اعم از روحانی و غیر روحانی قاضی و غیر قاضی شکایت و تظلم کرد در قوانین جمهوری اسلامی ایران نهادها و مکان هایی در نظر گرفته شده که می توانید به آنها مراجعه کنید و در فضای مجازی و محدوده یک سایت اجتماعی کافی نیست که با نامی مجازی اشخاصی را متهم کنید یا کسانی را تهدید کنید یا چیزهایی در مورد اشخاصی بگویید که معیاری برای راستی آزمائی گفته های شما وجود ندارد.بنده نیازی به نظام سکولاری که شما از آن سخن می گوئید ندارم چون معیار من رای و گرایش عموم مردم ایران است،مردم ایران قبلا به جمهوری اسلامی ایران رای داده اند و هنوز بر آن پایبند هستند ،اگر روزی قاطبه مردم ایران رای بنظام سکولار دادند بنده قطع نظر از بود یا نبود نفع شخصی از رای اکثریت مردم تبعیت خواهم کرد.
———-
درود سید مرتضای گرامی
چه نوشته و پاسخ منطقی و آرامی ست این.
سپاس از شما
سپاس
.
جناب سید مرتضی به این نوشته شما مثبت دادم و با این دیدگاه شما کاملا موافقم. یک عنوان اکادمیکی – با چه انگیزه و توهمی؟- از قبیل دکتر جلو اسم خود گذاشتن کار درستی نیست و دلایل این نادرستی را آوردن هم تکرار مکررات میشود و جدای از ملال آن،توهین به خواننده است،
جناب شهداد
به هر که میپرستی یا نمی پرستی این پیشوند “دکتر” را از جلو اسم خود بردار. آوردن همین پیشوند هم از اون تفکرات جهان چندمی مصیبت زایی هست که انگار قرار نیست دست از سر ما بردارد. جناب مطلب خود را بفرما. پیشوند دکتر یعنی چه؟ خودت یک توضیحی که حتی خودت را قانع کند، داری؟
اگر كسى متوجه شد اين دكتر گرامى چى گفته لطفا به من هم بگه
تقدیم به سید رضی ( تعجبت الله)
طولی نمی کشد تا بدونه ما میدونیم کسی بود که تا ۱۵۰ هم خود را رساند.
خود خوانده دکتر را رواست
کو ضرب و جمعش روبراست
او با ضریب و، زور ضرب
در جمع، غوغایش صفاست
حالا به همین تقدیمی هم شاید یه بیست -سی تا منفی بده و اضافه کنه تو جیب خودش.
نوشته جناب دكتر شهداد از نقطه نظر كامنت گذارى و راى دهى مورد بررسى دقيق قرار گرفت و معلوم شد تاكنون هيچ كامنتى اين تعداد راى نداشته ، بالغ بر ٦٠ راى و جالبتر اينكه پاسخ ها نيز هر كدام حدود ٣٠ راي دارند ، كه بسيار غير معمول است و باز جالبترتر اينكه تعداد ارا پاسخ ها تغريبا همه با هم برابر است لذا پس از بررسى و تحقيق و تفحص نتايج زير حاصل شد؛
١- دكتر شهداد با پشتكار فراوان و با تلاشى خستگى ناپذير از ديزوز تا الان مرتب در حال دستكارى هيستورى و “راى افزايى” هستند
٢-دكتر هربار كه يك راى مثبت به خود ميدهند به هربك از پاسخها نيز يك راى منفى ميدهند و به همين جهت تعداد ارا پاسخ ها برابر است كه پاسخ دهندگان از ايشان تشكر مينمايند
٣- طى دو روز گذشته مجتبى از مشورت گرفتن از دكتر محروم بوده اند زيرا دكترشديدا سرگرم “راى افزايى” هستند لذا اگر در اين دوروز مجتبى يا پدرش حرف بى ربطى زده اند به جهت انستكه دكتر سرگرم راى افزايى بوده و به انها مشورت نداده
٤-دكتر شديدا معتقد به رعايت عدالت در توزيع ارا ميباشد به اين شكل كه هر بار پس از دستكارى هيستورى يك راى مثبت به خود ميدهند و به هر پاسخ نيز يك راى منفى
٥-از ديروز تا امروز ٣درجه چشم دكتر ضعيف شده از بس به مانيتور خيره شده
٦- در متن فوق امده كه وقتى مجتبى به دكتر ميگويد بيا مشاور من بشو ، دكتر پاسخ ميدهد؛ مثل هاشمى!!!
در اين ديالوگ منظور دكتر از بيان عبارت “مثل هاشمى” كدام يك از گزينه هاى زير ميباشد؛
الف)-يعنى ميخواهيد من را نيز مانند هاشمى بكشيد؟
ب)-يعنى همانطور كه به هاشمى مشاوره ميدادم به شما مشاوره بدهم؟
ج)-يعنى همانطور كه هاشمى به شما مشاوره ميداد من هم مشاوره بدهم؟
د)-عبارت “مثل هاشمى” در اينجا عبارتى انحرافى است و دكتر با اين عبارت ميخواهد بگويد من از خيلى جيك و پوك هاى سران نظام مطلع هستم
ه)-همه موارد
اخوی گرامی جناب سید مرتضی در جمهوری اسلامی امور کشور بدلیل فساد فراوان و بی‌کفایتی در مدیریت بقدری پیچیده و نابهنجار است که برای انجام هر مساله‌ایی بطریق سالم و قانونی میبایست چندین وضعیت و افراد و بخصوص ساختارها را اصلاح نمود و در واقع بسیاری از پیش نیازها را انجام داد, من برای حل چند موضوع حقوقی و مالی از طریق دادگاه ابتدا باید باندها و قضات فاسد دستگاه قضایی را از پیش راه بردارم, و پیش نیاز آن اصلاح یا حذف صادق لاریجانی است, و پیش نیاز این یکی هم نظام خواهد بود. (سال گذشته به جناب مجتبا قول داده‌ام کاری با پدر و خویشان آنان نداشته باشم).
برادر عزیز بنده حق و حقوقم را میخواهم, بیست سال سابقه خدمت بدون یک ریال حقوق, نه سیاسی و نه هیچ چیز دیگر فقط بدلیل نامدریتی در نظام ج.ا, مدرک بنده را تطبیق نداده و کار مناسب یعنی در ارتباط با رشته‌ام نمیدادند, مدیر اداره که هیچوقت نبود و همواره در حج و زیارت بسر میبرد و کار را بدیت یک اصلاح طلب عوضی سپرده بودن و او هم تصور میکرد بنده از نیروهای علی خامنه‌ایی هستم! تا منجر به ترک خدمت من شد, و علی خامنه‌ایی هم نشست تماشا کرد و لبخند زد, ادامه این زندگی ننگین دیگر برای من و بسیار دیگر امکان پذیر نیست و هیچیک از روسای بی مسئولیت نظام نیز در فکر احقاق حقوق بنده و دیگران نیستند, با تمام قوای فیزیکی و فکری بهمراه مردم و رهبری منتخب به امید حق جمهوری اسلامی را تعویض خواهیم نمود, و خواهید دید.
و اما شما و دیگر روحانیونی که کار خاصی مگر نویسندگی و پیکار اندیشه نداشته‌اید, یکی از بندهای سازماندهی مردم کشور که بزودی نوشته و اجرا خواهد شد مساله فوق است, بی شک یکی از مهمترین نقاط اهداف به هنگام خروش و غیرت مردم در اعتراضات سراسری در صورت عدم پیوستن به موقع روحانیون به صف آنان, جمله روحانیون بدون توجه به سیاه و سفید و خاکستری خواهد بود, تر و خشک خواهند سوخت, و پیشنهاد بسیار جدی بنده هم به روحانیون و هم به رهبر منتخب در سازماندهی مردم آنست که برای مدت زمانی حدود چند ماه بتوان این قشر را به مکانی امن انتقال داد تا تب و تاب مردم بخوابد, زیرا که به هیچ وجه درصدد تکرار وقایع خونین 57 و دنباله آن نیستیم, البته مبحث مفسدین, قضات فاسد و وابستگان قوه قضاییه و دزدها و جانیان کاملا متفاوت است و کوچکترین ترحمی هم در کار نخواهد بود, و در بدو امر این اوباش را در یک زندان بزرگ به جان همدیگر میاندازیم درست به همانگونه که ما را در زندانهای قرون وسطایی صادق فساد لاریجانی ترتیب دادند, تا خودشان آرزوی مرگ کنند.
مطلب دیگر آنکه بنده دوران متوسطه را در دبیرستان اسلامی فلسفی (برادر آن زناکار) گذرانده‌ام و خوب همگی را میشناسم, مطابق آموزه‌های مذهبی که 12 سال در مدارس اسلامی در زمان شاه فقید گذرانده‌ام ملاک درستی و نادرستی حق است و نه کسانی که ادعای حق و یا لباس روحانی میپوشند و با ظواهر 1400 سال گذشته مغرورانه در زمین گام مینهند, این به هیچ وجه حق نیست که فردی مثل ناصر ملک مطیعی را که به حرفه سینماگری و هنرپیشگی در آن دوران از تاریخ کشور که نوپا بوده و در همه جای جهان تقریبا به یک طریق اداره و رفتار میشده, و هرگز هم رهبر و مرجع تقلید و ناصی مردم نبوده و هرگز هم احدی از روحانیون ایشان را پندی نداده به ناحق و مفسد بنامیم و از کنار خیل عظیم متجاوزان جنسی, فیزیکی و حقوقی و دزدان و آدمکشان اسلامی براحتی و با یک جمله “مشخص نیست” عبور کنیم و آنان همچنان به تجاوزات و مفسده خویش ادامه دهند. اصلا وظیفۀ تفتیش و بررسی مفاسد عظیم روحانیون و مقامات ج.ا با چه ارگانی است؟!
زمانی که دستگاه فساد قضایی و در راس آن امثال هاشمی شاهرودی و بخصوص مفسد اعظم صادق لاریجانی هیچگونه تمایلی به انجام وظیفه ندارند چگونه جرم و مفاسد مفسدان وابسته به مذهب و نظام اثبات خواهد شد؟!
برادر گرامی ما همگی مسئول هستیم, به دوست گرامیم مجتبا خامنه‌ایی هم گفته‌ام یا تشریف بیاور و نظام را از اساس تکان بده و تمامی اوباش را به محکمه بسپار و کشور را نجات بده و دل مردم را بدست بیاور و یا بیا و خانوادگی به یکی از کشورهای اسکاندیناوی هجرت کنیم, ایشان هم همواره با همه گفته‌ها و راهکارهای بنده موافق بود و پیوسته میگفت نزد ما بیا! آنهم چه جایی! بیت! که رفتن همانا و بازنگشتن همان, بهرحال برخلاف شایعات چیزی که من ظرف این یکسال از ایشان متوجه شدم قصد رهبری ندارد و هیچ زمان هم نداشته, ولی چنانچه طالب آن بود قدرت انجام توصیه‌های مرا بخوبی دارد, هم سیاست دارد و هم یک کله نترس و چندان هم مذهبی نیست, اگرچه خوی امنیتی و داد و بیداد دارد ولی اگر اینها را بر سر مفسدان نظام و دستگاه قضایی اجرا کند که نور علی نور خواهد بود, همچنین ایشان هیچ مشکلی هم با آمریکا و پرزیدنت ترامپ ندارند (آقاجان بگذارید همه بدانند), و توصیه بعدی بنده هم این بود که مشترکا با رضا پهلوی کشور را اداره کنید.
(البته ایشان بندرت مطالب سایت‌ها را میخواند ولی اگر این نوشته را ببیند به بنده میگوید “بابا تو که همه پته مارو ریختی رو آب, مگه بهت نگفتم: خوب بدبخت از اولش میومدی پیش خودم”).
نه مجتبا جان اجازه بده مردم درست شما را بشناسند, تصور غالب مردم یک روحانی موذی و هراسناک و مذهبی و غیرو است, در حالیکه بنده بخوبی میدانم نه دست در جنایت داشته, نه در انتخابات 84 گرداننده بوده و نه اصلا احمدی نژاد را میشناسد و نه در مسایل سپاه و اطلاعات قاطی بوده, و نه آن پولهای افسانه‌ایی صحت دارد (داستان این پولها اگرچه در حالت ظاهری و حتا سندی ممکن است تا حد زیادی صحیح باشد ولی موضوع آنها اصلا چیز دیگریست و درواقع نوعی سیاست).
ادامه دارد …
اگر من خودم سيد رضى نبودم با اطمينان كامل ميگفتم اين دكتر شهداد همان سيد رضى است و دارند چرند و پرند مينويسد
دوست گرامی ممکن است بفرمایید موضوع چیست و چه ابهامی برای شما وجود دارد, نویسنده که از کلی گویی چیزی متوجه نمیشود و قادر به پاسخ گویی نیست.
جالبه، یک دزد بگه کی؟ چی؟ در باره کی دزد دزد میگین؟ خجالت بکش،
خطاب به مردک!
تو هم مثل اینکه آنارشیست بد جوری//////////به هیکلت که هر موقع هر کسی ///////////////////////
توی همین صفحه، هم به شخص توهین کردی، هم به عقیده.
از آنجایی که نخواستم بی ادبی کرده باشم، گفتم حیفه که پاسخی به تو ندم تا بلکه در مقام دوستی کمی آدرنالین خونت را بالا ببرم تا خوشی کاذب بهت دست بده و حس بودن کنی… بیشتر دلم بحالت سوخت!
من تو را مستقیم مورد خطاب قرار میدم و نه لابلای یک متن در پاسخ به کسی دیگر!
مردک!
از افرادی مثل توی کج فهم که “رها” بودن را با “هار” بودن یکی میدانند، بیش از این نمیشه انتظار داشت.
اگه ذره ای جسارت داری و توی /////////////////////////// داری، نمیخواد ایران بیای و پرچمدار باشی و اعتراضات را رهبری کنی، از همون دیار سنگال یا بنگال، گریزی بزن به هندوستان، البته اگه پولی تونستی کنار بزاری، آنهم پس از مشقّات و زحمات فراوان در …لیسی ترامپ، …شویی توریست ها و …مالی بیگانه ها. آره…اگه ذره ای وجود داری و جسارت، فقط برو توی جمع گاوپرست ها و گوشت گاو بخور، حالا فرقی نمیکنه کجاش! هر جاش که ارزون تر بود… نه میخواد توهین کنی، نه میخواد خودتو جر بدی، نه اینکه اعلامیه صادر کنی، نه اینکه بگی مقدس ال مقدس بل، نه میخواد بالا پائین بپری… فقط گوشتِ یه جای ارزونِ گاو رو بخور… تا ببینی که توهین به اعتقادات دیگران یعنی چه؟ در بهترین حالت… آنجایت را میبرن، اگه هنوز همراهت باشه، و به خوردت میدن!
پس، اینکه بیای توی سایت نوری زاد و خروجی متعفن مغزت را بریزی و بعد سیفون بکشی و بری، کار شجاعانه ای نکردی.
تو همانی که گفتم… “هار”ی که خود را “رها” میپندارد و با شجاعت تمام در سایت نوری زاد، به دیگران، حتی جد و آباد خودش و عقایدشان توهین میکند.
تو که از زیر بته بعمل نیامدی؟! آمدی؟ نکنه بچه پرورشگاهی هستی و بی پدر و مادر و بی ریشه؟ بلأخره پدر و مادری داشتی یا داری که به یک دین و عقیده معتقدند… آیا توی روی آنها هم اینگونه “هار” هستی؟
بارها از تو پرسیدم که: تویی که اینگونه به عقاید دیگران توهین میکنی و اینکه به هر کسی که مخالف افکار مریض توست، ناسزا میگی و افترا میبندی… مرد باش و کمی از خودت بگو و اینکه قبلاً تو ایران کی بودی و چه عقایدی داشتی و چه کردی؟ فقط کمی از خودت بگو… و اینکه الان کی هستی، چه عقایدی داری؟
خب، از اول که مردک نبودی؟ بودی؟ نگو همینطوری پرتت کردن توی این دنیا و از اول همین …خی که هستی بودی؟
تا دیگران هم با توجه به این داده ها به خدمت تو برسن؟ و حسابی از خجالتت در بیان.
تو که دیگران را به توده ای بودن، حزب الهی بودن، آخوند بودن، …لیس بودن، روضه خون بودن و … متهم میکنی.
خب، مرد باش بگو خودت قبلاً کی بودی و چی بودی؟ نمیشه که دیگران بیان صادقانه از خودشون بگن، از گذشته بگن و تو بیای سوء استفاده کنی؟ و اینکه قبول نکنی انسان موجودی پویا و تغییر پذیره؛ درک و شناخت انسان ارتباط مستقیم با میزان تجربه و مطالعه او در زمان و مکان داره. یعنی باید هرکس را نسبت به زمان و مکانی که در آن بوده و همچنین میزان مطالعه و تجربه محک زد و در موردش قضاوت کرد… مگه افرادی شاید مثل توی مردک که از ازل همین بودی و تا ابد همین هستی! مثل یک تابلوی متعفن و بی روح با خطوط درهم برهم بر روی دیوار.
نفهم، بفهم!
انسان موجودی پویاست و درجا نمیزنه… اگه اینجوری بود که اینهمه تغییرات بوجود نمیامد.
بارها گفتم تو مغزت فریز شده و بخاطر همین عدم آپدیت شدن و همینطور ناشناخته بودن در اینکه در گذشته و حال چی بودی یا هستی… بخودت جرأت و جسارت مجازی میدی که به دیگران حمله کنی!
بیا و یکم مردونگی بخرج بده، اگه هنوز رگه هایی از آن در وجود گندیده ات مانده، و کمی از خودت بگو.
و یا اینکه تغییر روش بده…آدم باش و به دیگران و عقایدشون احترام بگذار و “رها” بودن را “هار” بودن نپندار! نقد کن و نقد پذیر باش. از اینکه دنیا را بر مدار خودت ترسیم کنی و بر مخالفان عقیده ی خودت حمله کنی، دست بکش و هر روز، شده نیم ساعت از …لیسی ترامپ و دستمال بدستی این و اون برای یه لقمه نون کم کن و به مطالعه و کسب معرفت بپرداز.
فقط کافیه هر شب قبل از خواب توی آینه به خودت نگاه کنی و یاد حرفای من بیفتی…
آدم باش!
آنارشیست مگه تو قهر نکرده بودی؟!حالا اگه دلت می خواد بنویسی ایراد نداره چرا ناشناس؟!!!!
آنارشیست ، حالا چرا ناشناس؟
ناشناس -آنارشیست و بی نهایت تو هر چا بری مهر سعید طوسیها تو /یشونیت داد می زنه! بهتره بری همون روضه خونی کنی چون بدرد چیز دیگه نمی خوری! متاسفانه سرنوشت کسانی مثل تو توسط سعید طوسیها و سید مرتضاها قبلا رقم خورده. شماها گرفتارید. چندین ساله که گویا تو ترکی ولی خودت هم می دونی که گرفتاری و چون قلبا خواهان ترک نیستی بهمین دلیل مرد این کار نیست. برو با همان حضرت عباست حال کن!
“از افرادی مثل توی کج فهم که “رها” بودن را با “هار” بودن یکی میدانند، بیش از این نمیشه انتظار داشت”
بسیار عالی نوشتی! از این آدمها باید دوری جست ولی بدبختانه همیشه سر راهت سبز می شوند! همیشه و همیشه!! بدبختانه غیر مذهبیون اینجوری هم درست مثل مذهبیون اونجوری تنه به تنه هم داریم زیاد می بینیم! یارو خودش ام المصیبته اونوقت احساس کلاس بالا بودن هم بهش دست می ده و انتظار داره همه جلوش زانو بزنند! اینکه گفتم تنه به تنه هم واسه اینکه عیناً توی هر دو گروه دیوانه که اشاره کردم این احساس و اعتماد به نفس داره همین جوری بالا و بالا می ره! من مطمئن هستم این مزدک تو را حضوری نیز می دید یه گور بابا نثارت می کرد و عیناً همین جوری…! من هم واسه این همیشه جملاتم رو با گور بابای مزدک شروع می کنم که نوری زاد به تازگی اونها رو سانسور می کنه! راستی گفتم نوری زاد! نوری زاد من حاضرم تمام فنون مبارزاتی از شکستن گردن، بوکس و … رو به زبان ساده بهتون آموزش بدم! منتهی در این رینگ میدانی با آخوندها به چاشنی های غیر خوراکی هم نیازمندیم که آموزش اونها نیز در توان من هست!!!!
تو که ناشناس /// معلوم نیست کیه که گور داشته باشه. و الا به ////لقمه اش یاد میداد که با کسانیکه طرف می شه با خود آنها کار داشته باشه نه به کسان دیگر. تو ///// چندین بار به گور نداشته //// …و هر چی هم من بهت اهمیتی ندادم پررو تر شدی. من هر کی باشم حرفمو بکوری چشم تو و دیگر اراذل تو این سایت می زنم. شما هم هر چی در توان دارید زوزه بکشید.
سید مرتضی
8:30 ب.ظ / ژوئن 21, 2018
محمد نوری زاد:
بزرگراه آزادگان را به آیت الله مهدوی کنی اسم گذاری کرده اند.
مهدوی کنی، همان آخوند دزد و بی خاصیتی ست که تشکیلات بزرگی چون امام صادق را به اسم خودش و خانواده اش سند زده است.
(کانال تلگرام محمد نوریزاد)
——
با درود
جناب نوریزاد،چرا شما هرچه بزبان و قلمتان می آید می گویید و می نویسید؟ متوجه مفهوم کلمه “دزد” در عرف و احکام اسلامی هستید؟ دزد یعنی اینکه کسی اموال دیگران را بدون اذن یا اجازه آنها مورد دستبرد قرار داده،آنرا تصرف و مورد استفاده شخصی قرار دهد که مطابق قانون شرع و قوانین کشور برای عنوان دزد و مجازات آن شرائطی مشخص شده است.شما بدروغ در عبارت فوق گفته اید که مرحوم مهدوی کنی تشکیلات دانشگاه امام صادق را بنام خود و خانواده خویش سند زده است…
……..
/// گردنه زنی و غارت قافله های مردم را غزوه می نامید و سوء استفاده جنسی از کودکان را ازدواج شرعی !. /// هم حق داره اخه این اراذل و اوباش هم از همان تفکر و روش ماست مالی و توجیه غارت و جنایت و کشت و کشتار و تجاوز و حتی پدوفیلی (تجاوز جنسی به کودکان) سود می برند. چون این درنده گان انسان و تمدن . زن ستیز در حقیقت کاری بر خلاف سنت //// و سایر دزدان و لاشه خوران //// انجام نمی دهند.
این نقد نیست ، این را عقلاء طعن و خالی کردن عقده می نامند،اختلاف من و نوریزاد هم بشما چی؟ (بقول خودت!) توصیه می کنم مراجعه کن به نوشته بالای این نوشته (نوشته ناشناس) و آن سفارش آخر آخر را آویزه گوش کن مزدک:آدم باش!
هرچه لحن گفتار جوجه سلطنت طلبهای فراری از وطن ….
…..
فراری از وطن! ای سید //////////////////////////مقدساتت! مگر ان عربی که تو و امثال تو به او اقتدا می کنید و بقول خودتان نوه دختریش( هر چند با هزار و یک دلیل می شود ثابت کرد که محمد عقیم بوده و هیچ فرزندی نداشته و شما //////////////////////// جز توسل به مشتی دروغ و ناراستی دستی تهی دارید) مجبور به ترک سرزمین خود نشد؟ آیا آنها هم فراری بودند یا هجرت کردند؟ آی//////////////////// مقدساتت سید!
دوستان گرامی
برای یاد آوری :
مفاهیمی همچون شایسته سالاری و مردم سالاری در دستگاه حقیقت ولایت فقیهی جمهوری اسلامی شامل حال عموم نمی شود. این ها مردم را به دو دسته مومن و کافر یا بهتر بگویم خودی و غیر خودی تقسیم کرده اند و هر آن چه می گویند شامل حال خودی ها می شود و من و شمایی که مخالف ایدولوژی فریب کارانه ولایت فقیه هستیم را در بر نمی گیرد.
بنا بر این وقتی محمد خاتمی می گوید مردم سالاری منظورش بهترین ها از بین مومنین خودی است. وقتی خامنه ای می گوید شایسته سالاری یعنی پیدا کردن شایستگان از بین پیروان خودش. این تقسیم بندی شامل حال هر کسی است که می گوید اصل نظام را قبول دارد. فرقی نمی کند محمد خاتمی باشد یا زیبا کلام باشد یا حجاریان یا یزدی و خامنه ای و غیرو. غیر خودی ها چیزی نیستند به غیر از اسرا و بردگان نظام که حق و حقوقی ندارند و تعامل با ایشان از جنبه سیاسی و ظاهر سازی است و در حدی است که باعث مزاحمت صاحبان کشور که همانا ملایان گردن کلفت می شود نگردد. تکه نانی جلوی غیر خودی ها می اندازند در حدی که ساکت بنشینند و تبدیل به خطر نشوند. مسیله ملت در میان نیست همان گونه که دیگر دوستان هم گفته اند مسیله امت است. هر کس خودی بود داخل امت است و حق و حقوق دارد دیگران ول معطلند.
لبخند لمینتی: بدون شرح هست اما دیدم چون ممکنه بعضی ها ندونن خواستم اعلام کنم این برجام هر چی می گن آخوندا براشون نداشت حداقل دندونای این یکی رو که لمینتی کرد تا بتونن قشنگتر به ریشمون بخندند! هزینه های لمینت کردن دندون رو هم که می دونین چقدره؟ نمی دونین؟ برین مثه ظریف که به جواد لمینت معروف شده دندوناتون رو لمینت کنین می فهمین!!!!
یه نیگاه به این دندون لمینتی ها بکنی حالت بهم می خوره! آزاده نامداری رو عین گراز کرده! نفیسه روشن رو عین گراز کرده و … سرجمع بگم عین دندون عاریه یا بدتر هم می مونه! سر جمع اصلاً معلومه دندون واقعی نیست! کاملاً معلومه! بعضی از این افراد هم البته کرم پول زیاد دارند نمی دونن به کجاشون ور برن یاد اونجا می افتند در حالی که می بینی طرف مشکل اونجوری و حاد هم نداشته! امان از دست اونایی که با پول زیادشون نمی دونن چیکار کنن! بعد طرف با دندون گرازش می آد بسراغ یه خانواده فقیر (مثل نفیسه روشن) و می گه شما چقدر درامد دارید و اشک تمساح می ریزند! خب می خواستی خودت رو گراز نمی کردی و می اومدی به اونها کمک می کردی! اونم کمک در حد دندون لمینی!! از دور دلبر و از نزدیک حال می برند!
سید مرتضی
5:16 ب.ظ / ژوئن 21, 2018
حقیقتا باید برای این سایت متاسف بود که شده است یک سری فحش به این و آن، تعبیرات عاجزانه تهدید آمیز مثل داریم براتون و داریم براشون و ای بگم چی بشی فلان!،ادعاهای بزرگ در باب انسانیت و اخلاق و ادب و مدرنیسم و در عین حال پرخاشگری و زیر پا گذاشتن اخلاق و انسانیت و ادب و انصاف! ،کپی پیست و ارائه اطلاعات غلط تاریخی یا دینی،قایم باشک بازی چندین و چند نفره و ایفاء کردن چند نقش به سبک اکتورها!، حکم به اینکه این آن است و آن این است و اینها آنهایند و آنها اینهایند! شلتاق سلطنت طلب های در حسرت جقّه همایونی مانده! ،آه و افسوس و آرزوهای انواع و اقسام سکولارهای سیاسی برای سکولاریسم که جایی در جامعه ایران اسلامی ندارد ،جانی دالر بازی یا معاون جانی دالر و همینطور روز مرّگی های مختلفی که می بینیم و هیچ نقش سازنده ای برای بهسازی جامعه ایران ندارد و ….
…………
خب /// چرا 24 ساعت توش علافی؟ تو که کمبودی برای منبر نداری.ایا این بدین علت نیست که تو /////////////////////////// از خزانه ملی مثل هم لباسان و همفکرانت می زیید و برای حفظ همان زندگی /// دست بهر //// می زنید و یکی از ماموریتهایت هم //////////// و ولگردی در سایتهای مختلف از جمله همین سایت و پراکندن دروغ و خرافات و … است؟
ماموریت را خود من تعریف می کنم،ماموریت من رسوا کردن دروغگویان علّافی مثل مزدک است و این ماموریت گاه از صدها منبر برای خودی ها نافع تر و مفید تر است! و همینکه حضور من و تداوم آن موجب ناراحتی و غیظ و سوزش مزدک واقع می شود و او را وادار به پا زمین زدن و فحاشی می کند نشان از یک موفقیت است و اینکه تیر بجای درست و حساسی خورده است!
آدم باش! و حسادت نکن و آدم وار فقط نقد کن،ولی نقد غیر از فحش است اینرا بفهم و اینقدر خود را مفتضح نکن مزدک،بقول نوریزاد:باشد؟!
جامعه > حوادث – ایران نوشت:در تلگرام با سحر آشنا شدم اما وقتی قرار ملاقات گذاشتیم،او فرهاد بود!/به شوهرم چیزی نگفته بودم
مش قاسم: اینها هم ضعف بزرگ ملت رو فهمیدند می دونند سر اونایی رو هم که اینکاره نیستند چه جوری شیره بمالند! حالا اگه دیدین فرهاد اسم اصلیش هم مثلاً یه چیزی تو مایه های ابوطالب، آیت الله و مثل اون بود هم نباید تعجب کرد! یکی بود حقیقتاً با اسم آیت الله دیوار به دیوار خونه ما کفتر بازی می کرد!
*/ک
این پست از من نیست! امضا: مش قاسم.
این عکس شما رو یاد چی می اندازه! (آپدیت شده)
یادآوری: اونایی که جفنگیات محمد قوری زاد رو می خونندو باورشون می شه با این جفنگیات حکومت آخوندی سرنگون می شه!
صددفعه بهت گفتم بچه جون اینجا اینستاگرامت نیست.سلفی می گیری باید اونجا بذاری جاش اینجا نیست.نرود میخ آهنین در سنگ!!!!
ما رأيت إلا جميلاً!
این بوزینه همه جایش زیباست و عجیب هارمونی داره چهره اش.
این عکس منو یاد این میندازه که چقدر ما انسانها در حق موجودات دیگر جفا کردیم.
سایت نوریزاد فیلتر نیست!
شهداد
این کلیپ در تایید نوشته های شما است که سید مرتضی به ساواک ربط داده اند
https://www.youtube.com/watch?v=sI4LKVXTbzc
کلیپ بالا را از دقیقه 37 تماشا کنید
اخبار: حاج سید مم فریبا دفترش تو ملک و خونه غصبیه.
مش قاسم: اولا، این دیگه قرار بود گل سر سبدشون باشه، تو زرد در آمده. دوما، این در طول ۴۰ سال توی این مملکت ول وکیلک بوده، وزوزیر/* بوده، و رئیس/* جمهور/* بوده، عرضه اینکه از راه حلال یه ساختمان واسه دفترش بسازه نداشته، به سیاق جد و آبادش زده به کاروان، مال یکی دیگه رو بالا کشیده. سوما، عذر و بهانه طرفداراشو از قبیل اینکه هدیه بوده (از کی؟ خدا میدونه)، توش نماز نمیخونه و این حرفها، ترجمه: انشالله گربه است. اینا اینجورین دیگه. به حکومت اسلامی کره شمالی مزرعه حیوانات خوش آمدید.
/*: ک
سلام و درود
دوست محترمی که مطلب زیر را نوشته ای :«
ناشناس
1:37 ب.ظ / ژوئن 21, 2018
باسلام به شفیعی گرامی , میتوانید کمی توضیح درباره اختراعات خودتان و این که چرا نوشته هایتان را به چاپ نسپرده اید بفرمایید برای ما ؟ با تشکر قبلی از شما . »
دو مورد از اختراعات بنده ساختمانی است و تحت تأثیر فاجعه زلزله بم و هنگام باز دید از آن فاجعه به ذهنم رسید و به علت تجربه ای 31 ساله که در کارهای فنی و صنعتی مختلف دارم با آزمون و خطا و محاسبات زیاد و ساخت نمونه های مختلف سر انجام توانستم یکی را تحت عنوان« بلوکهای ساختمانی مقاوم در برابر زلزله و عایق و سریع الاحداث » و دیگری را که تیرچه سقفی بدون جوش است بنام« بلوکهای سقفی ضد زلزله »در سال 1384 ابتدا به ثبت اختراعات برسانم و بعد با معرفی به مرکز تحقیقات ساختمان و مسکن پس از چندین بار ارسال نمونه هایی از مصالح تولیدی به« مرکز تحقیقات ساختمان و مسکن » سرانجام توانستم در سال 1389 تأییدیه کار و اجازه تولید و فعالیت را هم از آن مرکز بگیرم. این شیوه ساختمان سازی و بویژه تولید مصالح طوری طراحی و ابداع شده که حتی با 9 ریشتر زلزله هم تخریب نمیشود و اصولاً جز با اراده انسان قابل تخریب نیست. حدود 40 در صد ارزانتر و حدود 50 برابر سرعت ساختش نسبت به شیوه های متداول بیشتر است، در مقابل سرما و گرما و صوت هم عایق و مقاومتی بالاتر از استاندارد در برابر آتش سوزی دارد و حدود 50 در صد هم از بار مرده( وزن ) ساختمان میکاهد و خصوصیات دیگری چون نمای زیبا در داخل و خارج با انواع مدلهای زیبای فوق العاده و قابل تعویض بدون هزینه و تخریب نمای قبلی از دیگر ویژگیهای اوست . سه مورد دیگر ماشینهای مختلف جهت کار هستند که در اینجا جای بحثشان نیست . هزینه ها و اوقاتی که صرف آنها شده دیگر توان مالی برایم باقی نگذاشته تا به سایر امور چون دیگر اختراعات و اکتشافات و چاپ کتابها و پیگیری بقیه ایده ها فکر کنم. راه اندازی و استارت کارهای ساختمانی با تدابیر اندیشیده شده به حدود 500 میلیون تومان سرمایه و ثبت شرکت نیاز دارد که بدون سرمایه گذار و اسپانسر علاقه مند و فعال به تنهایی قادر به کار نیستم. البته عدم موفقیت هم انگیزه و انرژی و حوصله کافی باقی نمیگذارد.
شوخی:
هرشب هنگام خواب دعای زیر را از جناب« ابوالفضل زرویی نصر آباد » میخوانم بلکه مرگ بیاید، ولی نمیآید .« :یا مرگ اَنتَ بیا فی منزلی و چاره کن دردُنا و ادا کن قرضُنا و حل کن مشکلُنا و تأمین بکن مسکنُنا خوباً با حالاً. »
بعید میدانم بعد از خوابی چنین سنگین و طولانی بتوانیم که دیگرباره و دیگرباره برخیزیم و فلک را سقف بشکافیم و طرحی نو دراندازیم. قاعده‌ای که بر جهان هستی حاکم است، به هیچ عنوان به شما مجال بازگشت و واپس نگری آنهم به مدت چندین قرن را هرگز نخواهد داد و تاوان چنین خطایی، فقط و فقط حذف از صحنه‌ی زندگی‌است. برای طبیعت بی‌رحم و منطق خشک حاکم بر آن فرقی نمیکند که میلیاردها حشره با سمی کشنده از صحنه نمایش او حذف شوند و یا میلیونها انسان به خاطر پشت‌پا زدن به عقل و خرد خودشان.
با درود و تقدیر از آقای نوریزاد عزیز،
چهار پرسش ساده و بنیادی از جناب سید مرتضی،
از شما بعنوان شخص سید مرتضی می‌‌پرسم، مگر ایران و ایرانی دیگر باید در چه وضعیت و شرایطی قرار داشته باشند تا ؟
۱- از موضع محض اعتقادی خود، شما دیگر از این نظام دفاع نکنید:
۲- از موضع ملی و ایرانی بودن خود، شما دیگر از این نظام دفاع و حمایت نکنید:
۳- از موضع صرف انسانی، شما دیگر از این نظام دفاع و حمایت نکنید:
۳- (که آیا از دید سید مرتضی، ) موضع اعتقادی شما نسبت به سرنوشت ایران و ایرانی اولویت دارد یا موضع ملی و ایرانیت شما و یا موضع انسانی شما، و یا هر سه مساوی هستند یا ترکیبی از گزینش شما:
اگر مایل بودی به این ۴ پرسش پاسخ بدهی، تعجیلی در کار نیست به شرط اینکه پاسخ ها، بدون پرداختن به حواشی‌های بی ربط لطفا ، ارتباط کاملا مستقیم و شفاف و رسا و ساده در بیان، صرفا معطوف به پرسش‌های فوق باشند.
اگر پست جدید باز شد، با اجازه آقای نوریزاد این را در پست جدید هم می‌‌آورم،
سوالات سخت سخت می کنی نوید!
اما من از موضع اعتقادی و ملی و انسانی از کلیت نظام جمهوری اسلامی ایران که اکثریت مردم ایران به آن رای داده اند و هنوز علیرغم کاستی ها خواهان آن هستند دفاع می کنم و معتقدم حفظ و ابقاء این جمهوری بیشتر بصلاح ایران و ایرانی است تا شعارهای پوچ و خیالی و حرکت بسمت آینده ای گنگ و مبهم و باید با حفظ اصل این نظام و مشارکت در سازندگی و اصلاحات عمومی و اجتماعی و شرکت فعال در انتخابات ،کاستی های مدیریتی را جبران کرد و بفکر اصلاح بود نه بفکر براندازی و هم نوائی با دشمنان غدّار و زورگوی بین المللی.ضمنا مگر ایران و ایرانی از نظر شما در چه وضعیت و شرائطی قرار دارد که شما مایلید با پشت کردن بمردم و اتکاء به شعارهای قلیلی از مردم ایران در صدد براندازی نظامی باشید که اکثریت مردم ایران خواهان بقاء آن هستند؟ نخیر بنده با براندازی جمهوری اسلامی ایران عمیقا مخالفم و با انتقاد مصلحانه و دلسوزانه برای بهسازی جامعه ایران موافقم،شما آیا چه دلیلی بر لزوم براندازی دارید؟
سید ، همانگونه که گفتی رای دادند و دیگر تمام شد ، پایان،،فینیش، دِ ِاند، آلیویدالچی، آستالاویستا.
بله شماها (اقلیت) تمام شدید!،برای همین است که فاشیستی و داعشی با نپذیرفتن لوازم دموکراسی جرزنی می کنید و با جدا کردن خود از عموم مردم ایران ادعای فهم دارید و گمان می کنید چیزی هستید.خوابتان خوش ،بقول نوریزاد گرفتاری شما “شعار خواری” و “خود بزرگ بینی”است.در رویاهای خویش بمانید،گاهی رویا هم مایه دلخوش و احساس کامیابی است!
آقای نوید چرا شما نوریزاد را تهدید میکنید ؟ شما میخواهید که او هیچگاه پست جدیدی نگذارد دیگر ؟ من از خوانندگان گرامی خواهش میکنم که همگی سئوالات اساسی آقای نوید را بخوانند و امتیاز هم بدهند که ایشان خیالشان راحت باشد که همه مطلب مهمشان را خوانده اند و نیازی نیست که دیگر آقای نوریزاد را تهدید کنند .
ناشناس، اول مطلبی را بخون و بعد افاضات بفرما، نوید در هموم سطر اول چی نوشته؟ تقدیر از کی؟
مزدک به گنجعلی : تو …آخوند /// هستی , تو جز …آخوند /// نیستی , تو…آخوند ///هستی , تو جز …آخوند /// نیستی , تو …………..
– خسته شدیم از این ” تو …آخوند /// هستی , نیستی ” مزدک ! بس کن و عاقل شو جانم ! بدون این فحش هایت هم مطالب تکراریت کسل کننده هستند به اندازه کافی .
گنجعلی جان گور بابای //// کرده ولی تو هم اسمت رو عوض کن! دوره اینجور اسمها مثل سبز علی- گنجعلی-ظفر علی- ضربعلی- سلطانعلی- قربانعلی-شیر علی- فیروز علی-خانعلی– شوقعلی -رجبعلی- براتعلی- اوستعلی-گداعلی- نورعلی- عشقعلی- صفدرعلی و … بسر رسیده است! نکنه از جونت سیر شدی!
گنجوی چطوره به نظرت ؟
گنجعلی چطوره که چسناله های شبانه روزی /// برات کسالت اور نیست ولی نوشتن اینکه این چسناله ها زندگی را بر مردم تیره و تار کرده تو را می ازارد؟
درود
اشکال کار جمهوری در کجاست؟ چرا نظامهایی که با انقلاب و یا شورش مردمی چون انقلاب کبیر فرانسه و ایران ۱۳۵۷ برای حکومتی مردمی وکنار زدن دیکتاتوری انجام می گیرند عاقبتشان به ناپلئون وخمینی ختم می شوند؟
چگونه است که خواسته مردم سرکوب می شود؟
در مورد ایران بطور مشخص ، باور مردم بر فریب صندوق رای بود و بدین سان افراد منتصب شده ولایت برای شرکت و سهیم شدن در دزدی ها با هم برقابت برمی خاستندو مردم هم با رای دادن جوگیر شده و خودشان را در نظام شریک می دیدند، غافل از اینکه به زندانبان و قاتل خود رای داده اند. پس نقش اساسی را باورهای مردم ایفا می کنند. بنابراین آگاهی مردم نسبت به آنچه می کنند از اوجب واجبات است.
اما این آگاهی چیست و چگونه می تواند کمک و یاری بخش تصمیمات هر فرد باشد؟
اساس و ساختار یک حکومت هر چه باشد، بر قدرت حاکم وچگونگی این قدرت است.
کلمه جمهوری باید در مقابل دیکتاتوری قرار گیرد در صورتی که برای مثال دو کشور دیکتاتور چون جمهوری اسلامی و جمهوری خلق چین مواجه ایم.
این دو کشور انتخاب دولت را از موروثی در آورده اند وهر از چندی افرادی دیگر راس دولت قرار می گیرند، همه تنها ظاهرپوپولیستی قضیه است،آنها،فرقی اساسی با حکومت دموکراتیک دارند و آن اینکه سرنخ قدرت حاکم نه مردم ، بلکه در دست ولایت فقیه، حزب کمونیست دائمی یا مطلقه است.این نوع دیکتاتوری عصر جدید خود را در زیر پوشش فریبکارانه جمهوری پنهان کرده و هر دو ازفریب باورهای مردم ارتزاق می کنند.
حکومت مطلقه ولایت فقیه. دیکتاتوری بمراتب خشن تر وبدتراز حکومت شاهی است. زیرا هر دگری جز او برای او محکوم به نابودی است و شیعه گستری بر ضد مفهومی بنام ملت . که شامل اقوام باعقاید و رسوم مختلف را در بر می گیردو در امت مسلمان خلاصه می شود..
نباید فراموش کرد که ایران همیشه مجموعه ای از اقوام و ملل مختلف بوده و جمهوری دموکراتیک فدرالی ایران شاید بهترین گزینه برای ایران باشد و برای رسیدن بدان احتیاج به همراهی گروههای مختلف است؟ !جمهوری بدان جهت که حکومت از موروثی بودن باید خارج شود. دموکراتیک، بدان جهت که مردم و قدرت مردم نقش تعیین کننده را دارد. و فدرال ، برای اینکه اقوام مختلف باید بتوانند آزاد و برابر در تصمیمات کشور نقش داشته باشند و بر اساس یکی برای همه، همه برای یکی تضمین پیشرفت ایران باشند.
شفیعی
4:22 ق.ظ / ژوئن 21, 2018
سلام و درود
در خدمت خلق بندگی ما را کُشت
وز بهر دو نان دوندگی ما را کُشت
هم محنت روزگار و هم منت خلق
ای مرگ بیا که زندگی ما را کُشت
دوست عزیز کاش مزدک یا غیر مزدک چنین کاری را میکردند.خونم را پیشاپیش حلالشان میکردم. باورکن دو بیت فوق دقیقاً گویای حال و روز منست. 5 اختراع ثبت شده با هزینه ای که صرفشان شده و برای من بسیار هنگفت بوده،با 15 سال کار روی آنها و صرف عمر و جوانی، با مبلغ زیادی بدهی، روی دستم مانده و 50 ایده عملی هم مدام ذهن و روحم را بکار میگیرند و میآزارند. قریب 30 جلد کتاب، اعم از رمان و داستان و نمایشنامه و تفسیر مثنوی و مقالات مختلف و….. آماده چاپ هم دارم که دارند خاک میخورند. این شمه ای است از آنچه که تنها به شخص خودم مربوطه. مشکلات و گرفتاریهای رنگارنگی که خانواده های طبقه زیر خط فقر را مدام رنج میدهد ، نه تنها بنده را هم بی نصیب نگذاشته، بلکه بیش از دیگران پیاز داغش را برایم اضافه کرده و مزید بر علل شده . در ایران برای امثال بنده، مرگ تنها امکان رستگاری
و یگانه امید باقی مانده است. از همه بدتر اینست که مرگ هم ناز میکند.
…….
شفیعی گرامی راستی شما چه خیالی در مورد ادمها دارید؟ هموطن اگر به اخر خط رسیده اید چرا خود دست بکار نمی شوید که دیگران را نا جوانمردانه بدون هیچ مدرکی متهم می کنید؟ اگر شما خیال می کنید تنها این شما هستید که زندگی سخت و محنت باری داشته اید در اشتباهید. من شکی ندارم که نه تنها زندگی شما بلکه بسیاری از ایرانیان با قدرت گرفتن دزدان و راهزنان و اشغالگران اسلامی بمعنی واقعی کلمه زندگی از سگی بدتر بوده ولی همزمان باور دارم که شما در این وادی تنها نیستید. شما شاید داستان آنها که از بیداد اشغالگران ایران مچبور بفرار شدند و یا به بند و زنجیر این نا مردمان گرفتار شدند و یا مجبور به ترک دیار و ترک عشقها و عاطفه ها و آنچه به انها زندگی و هویت می بخشید گردیدند را نخوانده اید؟ هموطن شما در کامنتی موضوعی را در مورد نیروهایی استثمار شده(نیروهای غیره ارتشی …) توسط خمینی و جنایت کاران و اشغالگران اسلامی مطرح کردید. ولی من داستان این سیه بختان را گاهی شنیده ام!بچه های ایرانی را که اغلب در 12 یا 13 ساله در اسارت ارتش عراق بودند توسط افسران عراق به بردهای چنسی درامدند و تا آخرین روزهای جنگ این سیه روزان در اختیار انها بودند و همانطور که شما نوشته اید از هیچ حقی برخوردار نبودند. هموطن ما ایرانیان بعد از جریان سال منحوس 57 نه تنها زندگیمان بلکه شرافت و هست و نیست خود را به مشتی لاشه خور انگل و ایران ستیز اشغالگر اسلامی باختیم. نه تنها شما بلکه اکثریت ایرانیان وطن پرست و انسان دوست و با وجدان با افسرده گی و پشیمانی در گیرند ولی هموطن مشکل ما و ایران با غم و افسوس خوردن حل نمی شود. ما برای رهایی از این چاره ایی جز روی اوردن به فرهنگ اصیل ایرانی که پیام آور شادی و عشق و دوستی است و دوری از فرهنگ انسان و تمدن و ایران و شادی و خرمی ستیز اسلامی است نداریم. من شما را به خواندن اثار پرفسور منوچهر جمالی دوستانه دعوت می کنم.کافیست که بنویسید منوچهر جمالی یاwww.jamali.info.
فراموش نکنید که من نه دشمن شما بلکه هموطن و دوست شما هستم.
به مرتضی
شما چه کسی هستید که می آیید می گویید این و آن موضوع روشن شد؟ لینک هایی که فرستادید را خواندید؟ فهمیدید در آن چه آمده است؟ نخوت و تکبر از سر و روی نوشتارتان می بارد. می خواهید تاریخ ثبت شده را تحریف کنید؟ خوب است افرادی مثل من که شاهد زنده حوادث آن زمان هستیم هنوز زنده ایم و شما دارید راست راست دروغ سر هم می کنید.
جیمی کارتر به شاه روی خوشی نشان نداد. سفارت ایران در آمریکا حتی بعد از اشغال سفارت آمریکا در تهران همچنان دایر بود و آمریکا روابط سیاسی اش را تا مدتی قطع نکرد.
خمینی نمی فهمید روابط سیاسی با آمریکا یک مسیله است و ادعای خسارت و اعتراض به پناهندگی به این و آن مسیله دیگر.
یک عده توده ای از این نادانی خمینی و ملی مذهبی ها سو استفاده کردند و رژیم را به سمت شعار مرگ بر آمریکا و اشغال سفارت کشاندند. از اینجا بود که روابط تیره شد و معلوم است که آمریکا حاضر نیست با کشوری که این گونه به اصول دیپلماسی پشت پا می زند همکاری کند که سهل است بلکه ترغیب شد ملایان را گوشمالی دهد. این افتخار به نام ملایان در تاریخ ثبت شده است که باعث وحدت جهانی علیه ایران و جنگ بیهوده هشت ساله شدند. شما می خواهید به آمریکا فحش دهید و انتظار دارید قطعات هواپیما هم به شما بدهد!
نیم میلیون جوان ایرانی تلف شد. سه میلیون مجروح بی دست و پا که هنوز بقایایی از ایشان زنده اند و در این گوشه و آن گوشه می پوسند در حالی که جناب عالی پوزخند می زنید و چشم و گوش خود را بر حماقت های خمینی بسته اید. خمینی جنگ را نعمت الهی توصیف کرد و حق هم داشت. به بهانه جنگ بود که هر مخالفی سرکوب شد. بی سوادی حکومت اسلامی در اداره کشور و سقوط اقتصاد و از بین رفتن اعتبار پولی کشور را به گردن جنگ انداختند. خنده دار است که تلف شدگان و مجروحین جنگ مصادره شدند برای بقای اسلام در حالی که به وضع آنان هیچ توجهی نشد. همسران به جا مانده از جان باختگان جنگ به تن فروشی در افتند و خمینی در بابشان جوک ساخت که بیوگان جنگ به عقد پاسداران در آیند و ای کاش من پاسدار بودم.
پیشرفت نظامی جمهوری اسلامی! مگر قرار نبود تل آویو با خاک یکسان شود؟ پس چه شد؟ قرار نبود اگر اسراییل دست از پا خطا کرد ناوگان آمریکا در منطقه نابود شود پایگاه های آمریکا با خاک یکسان شود . اسراییل که دایم پایگاه های جمهوری اسلامی را در سوریه منهدم می کند چرا پاسخی دریافت نمی کند؟
مگر رهبر نگفت اگر آمریکا از برجام خارج شود او برجام را آتش خواهد زد؟ پس چه شد؟ چرا خامنه ای مرتب التماس می کند برجام حفظ شود؟
جمهوری اسلامی اکنون دست خالی است و در ضعیف ترین موضع قرار گرفته و آمریکا از موقعیت بر تر خواسته های خود را دیکته می کند. البته از جیب پدرتان که نیست. هر چه خسارت به کشور وارد می شود دارایی های ملی ما است که هدر می رود. دارایی های جوانان ما است و آینده جوانان ما است که شما به باد می دهید. این ها مثل دختران و پسران من هستند. نسل آینده کشورند که به اسارت در آمده اند. در زندان بزرگ ولایت فقیه به دنیا آمده اند و اصلا نمی دانند زندگی انسانی چیست.
نگران غصه خوردن دیگران نباشید. این جوانان کشورند که باید تصمیم بگیرند با شما چه معامله ای کنند. می خواهند با این وضع بسازند و خفت و خواری را تحمل کنند یا تصمیم به مبارزه و رهایی گرفته اند. میل خودشان است.
ساسا ن عزیز
جمهوری اسلامی اسراییل را دسته کم گرفته آنها کارهایی کرده اند که جلو امام زمان را هم گرفته اند میتوان گفت که قدرتشان بیشتز خداوند است در کلیپ زیر آیت الله (نشانه ای از خدا) به شما خواهد گفت به چه طریق و اگر یادتان باشد احمدی نژاد هم گفت آمریکا به عراق حمله کرده و در آنجا مستقر شد که جلو آمدن امام زمان را بگیرد
http://www.dailyvideoreports.net/tafsire-khabar-june-21/
ساسانم : ” یک عده توده ای از این نادانی خمینی و ملی مذهبی ها سو استفاده کردند و رژیم را به سمت شعار مرگ بر آمریکا و اشغال سفارت کشاندند ”
سند رو کن ساسانم که خمینی و طرفدارانش حتی در یک مورد تحت تاثیر حزب توده ایران کاری کردند . سند رو نکنی پوشکی را که هر روز میبندی به خودت را میبندم دور دهانت ///////
جناب احسان
سند گفته هایم خودم هستم عزیز من شاهد زنده وقایع انقلابم
اگر سند مکتوب می خواهید از تاریخ دانان بپرسید از روزنامه نگاران و محققین سوال کنید من چنین امکاناتی در اختیار ندارم. دسترسی به اسناد و مدارک رسمی ندارم.
توده ای ها ریش و پشم گذاشتند و در تمام دوایر و ادارات نفوذ کرده بودند و نماز شب خوان بودند در ایمان و عمل از پیغمبر جلو می زدند. هنوز هم هستند.
به طور مثال از خبرنگار روزنامه جمهوری اسلامی بپرسید که می گوید در دوران جنگ با عراق تبلیغات در اختیار چپی ها بود. مرگ بر آمریکا گفتن ما تحت تاثیر چپ ها بود.
از خبرنگاری بپرسید که به دکتر ولایتی می گوید وی استدلال های توده ای ها را تکرار می کند.
http://news.gooya.com/2018/06/post-15390.php
اگر حقیقت جو هستید یک اصل را فراموش نکنید. هرگز به حرف من و دیگران تکیه نکنید بلکه خود تحقیق کنید و متکی به تحقیقات خود باشید. وقایع تاریخی یکی است. بنا بر خواسته من و دیگری نیست. البته عده ای تاریخ را تحریف می کنند لیک فرد هوشمند می تواند با استنتاج رشنان rational
خیلی دروغ ها را بر ملا سازد. دروغ در نهایت سر و ته اش جور در نمی آید و در بیشتر موارد خودش را لو می دهد.
دو تاریخ دان در دو نقطه کره خاکی جداگانه در موردی تحقیق علمی کنند به نتیجه یکسان می رسند. باید ببینید تحقیق علمی چیست.
جوابت خیلی کودکانه است . اگر برای اثبات درستی یک ادعا کافیست که مدعی بگو ید ” خودم هستم عزیز من شاهد زنده وقایع انقلابم” پس من هم میگویم که شاهد زنده وقایع انقلابم و گواهی میکنم که همه ادعاهایت حرف های مفتند و تو ساسانم دلیل مکتوب میخواهی آنها را از روزنامه نگاران (کدامشان ؟ ) و محققین ( کدامشان ؟ ) طلب کن من هم چنین امکانی ندارم که آنها را نشان دهم . مرد حسابی حالا مزدک عقل و شعور درستی ندارد و تعادل روانی هم ندارد و هیچ نگرانی هم از اینکه این بی شعوری و بیماری روانیش توسط دیگران در او دیده شود و در باره اش هم حرف زده شود ندارد تو دیگر چرا ؟ باید بطور مشخص نمونه بیاوری که خمینی و طرفدارانش در فلان مورد فریب توده ای ها را خوردند و فلان کار را کردند . این “برخی از توده ایها” چه کسانی بودند ؟ حزب توده که علنی فعالیت میکرد و نشریاتش هم که در کیوسکهای روزنامه فروشیها تماما فروخته میشد و نظریاتش کاملا شکار بیان میشدند و در جلسات مختف حزبی هم که همان حرفها زده میشد و دائم هم توسط همان کسانی که چماق دستشان بودزیر نظر بودند و تحت فشار بودند مثل بقیه گروه های دگر اندیش مگر میشد ” برخی از آنها ” با گذاشتن ریش به داخل طرفداران خمینی نفوذ کنند ؟
اگر در مواردی سیاست حزب با سیاست خمینی و طرفدارانش منطبق بود میشود این را دلیل بر نفوذ توده ایها گرفت ؟ چرا عکسش نمیتواند صادق ؟ به چه دلیل منطقی نمیشود گفت که حزب اللهی ها در حزب توده نفوذ کرده بودند ؟ من نمیدانم کدام خبر نگار روزنامه جمهوری اسلامی این حرف را زده و چه دلایلی میتواند برای درستی ادعایش بیاورد اما از کجا میدانی که منظور او از چپی ها حزب توده بوده ؟ تو حتما میدانی که آن زمان به جناحی از کسانی که زیر رهبری خمینی بودند جناح چپ گفته میشد همان ها که به خط امامی ها مشهور بودند و از جمله آنها موسوی خوینی ها , مهندس موسوی ( فعلا اسیر ) و نظایر اینها . به احتمال زیاد منظور جناح چپ طرفداران خمینی است نه توده ایها . تو و مزدک و چند تای دیگر در این سایت کارتان چرند گویی است, تو از روی انتقامگیری همراه با نادانی و مزدک از روی نادانی همراه با فرومایگی آمیخته با روانپریشی . نقد کردن یک حزب با کثافت پرانی به آن از زمین تا آسمان فرق دارد . نمیتوانید برای اثبات درستی ادعاهایتان سندی نشان دهید خاموش باشید بهتر است . اینکه مزدک کم عقل ادعا میکند ” حزب توده شاخه ک.گ.ب در ایران بود و نمونه های حزب توده در تمام کشورها بود که سیاست شوروری را تبلیغ میکردند و در حقیقت حزب توده شاخه فرهنگی ک.گ.ب بود ” همین نشانه از بی عقلی و بیسوادی او دارد . ساسانم تو که یک کم بیشتر از مزدک بی عقل میفهمی در آینده یا ادعایی نمیکنی و یا درستی ادعاهایت را با آوردن مدارک لازم اثبات میکنی . از روزنامه نگار بپرس , از محققین بپرس , خودم شاهدم و از این قبیل حرفهای کودکانه جواب نیست ساسانم . مزدک از این امر مستثناء است و او لازم نیست دلیل بیاورد و سند نشان دهد چون از آدم کم عقل نمیتوان دلیل و سند خواست منطقا .
ایشون به سند چکار داره جناب احسان؟ چند ساله اینجا ابتدا دم از دموکراسی و حقوق بشر می زد ،بعد ناگهان بندها رو آب داد و معلوم شد یکی از “شاهدهای زنده شاهیسم و نظام سلطنتی پادشاهی”و “الگوی متعالی نسل جوان!”دراین سایت است که با رویا پردازی شبانه روزی به سبک و سیاق همان کتاب شاه “ماموریتی برای وطنم” در حال ایفاء وظیفه روشنگری در تهذیب و تطهیر نظام شاهی و سفید کردن چهره رضا و محمد رضا شاه پهلوی است و در بحث های تاریخی نیز تا جایی پیش می رود که حتی حاضر است یک چهره ملی خدوم به کشور ایران یعنی مرحوم دکتر محمد مصدق را برای تطهیر شاه و اطرافیانش لجن مال کند، این بود بیوگرافی آی دی ساسان +م در این سایت ،سند مند نمن دی قارداش؟!
حرفهای پای سفرهٔ شما، بهتر نیست همان جا زیر سفره بگذارید احسان؟
بچه جان حزب توده که عددی نبود منظور همان ک.گ.ب است اینجا. حزب توده شاخه ک.گ.ب در ایران بود و نمونه های حزب توده در تمام کشورها بود که سیاست شوروری را تبلیغ میکردند.در حقیقت حزب توده شاخه فرهنگی ک.گ.ب بود.
از سید مرتضی به ساسان+م
شما مگر چند سالت هست ساسان که به یک مخاطب 60 ساله می گویی شاهد زنده حوادث آن زمان هستید؟ خوب سنّ و سالت را بگو تا بدانیم چند ساله ای که خود را با این اطلاعات و تحلیل ها ضعیف الگوی نسل جوان می دانی؟ نیز مگر شما کی هستی که گمان می کنی اینجا فیصله بخش بحث های تاریخی هستید؟ بعد آیا الگوی نسل جوان و شاهد زنده حوادث آن دوران چگونه بخود اجازه می دهد با نخوت اینطور تاریخ مربوط به مرحوم دکتر مصدق را تحریف کند و خلاف واقع بگوید طوری که دهها بار همفکران سکولار او به او اعتراض کنند؟ آیا نخوت این نیست که چند سال علیرغم تذکرات همه دوستان حرف خود را تکرار کنید؟ یا این الگوی نسل جوان چطور خجالت نمی کشد و اینجا در منظر عمومی حمله به خاک کشورش و اشغال ایران را توجیه می کند؟! از زمان عقبید بعد خود را شاهد زنده و الگوی نسل جوان می پندارید؟ من آن لینک ها را دیدم دو لینک هم ارائه کردم باید دید بحث چه بود حرف این بود که دولت بختیار یعنی دولت منصوب و مطلوب شاهنشاهی شما قرار دادهای اسلحه را لغو کرده بود،پرسش من این بود که آیا اعتمادی به امریکا بود برای وفاء بقرار؟ ما که عمل امریکا را در هر زمان داریم می بینیم،حرف دیگر من این بود که حال مگر قوی بودن جمهوری اسلامی ایران ازنظر بنیه نظامی واقعا مطلوب شما بود؟! یعنی حضرت عباسی اگر ایران اسلامی دهها اف 14و 15 یا بیشتر داشت شما الان خوشحال بودی یا تلاش می کردی با اتکاء اف 35 های امریکا جمهوری اسلامی را تهدید کنی؟!
کارتر روی خوش نشان داد یا نداد اما مگر ابتدا شاه به امریکا نرفت؟ و مگر به تقاضای استرداد او از سوی ایران بی اعتنائی نکرد؟ سفارت ایران در امریکا برقرار بود یا نبود شما بعنوان شاهد زنده نسل جوان بمن بگو ایران روابطش را با امریکا قطع کرد یا امریکا ابتدا به این کار کرد؟! خمینی خیلی بیشتر از امثال شما این مسائل را درک می کرد اما خواسته او بعنوان نماینده وجدان مردم ایران استرداد محمد رضا بود،در این جهت نیز نه که امریکا همکاری نکرد بلکه مرکز جاسوسی درست کرد در سفارت خود برای بازگرداندن شاه اگر بتواند.بعد در این شرائط عده ای رفتند سفارت را درست یا غلط اشغال کردند و روابط قطع شد،شما بمن بگو الان بعد از گذشتن سی سال از تمام شدن ماجرای گروگان گیری دیپلمات های جاسوس،امریکا به چه حقی اموال مردم ایران (یعنی مردم کشور شما اگر هنوز ایران وطن شماست) را بلوکه کرده است؟ این اموال چقدر سود داشته است جناب شاهد زنده تاریخ؟ و امریکا به چه حقی بعد از پایان ماجرای گروگان گیری هنوز قریب به چهل سال است تحریم های اولیه (غیر هسته ای)را استمرار می دهد؟شماها که دائم در مورد غصب اموال مردم ایران سخن می گوئید چرا اینجاها که می رسد زبانتان از محکوم کردن امریکا لکنت دارد؟ بعد هم به اتهام های واهی هر چند یکبار دادگاهی در امریکا اموال مردم ایران را بهانه هایی مثل ماجرای 11 سپتامبر غارت می کند و شما شاهدان زنده تاریخ ساکتید.پس آیا امریکا از استرداد شاه امتناع نکرد؟ از بازگرداندن پول آن قرار دادهای لغو شده امتناع نکرد؟ و آیا صدام را بطوری که اسناد منتشر شده خود وزارت خارجه امریکا می گوید تحریک به حمله به ایران نکرد؟ آیا علت العلل وقوع جنگ عراق لغو قرار دادهای اسلحه بود؟! این تحلیلی است که آن آقا در آن لینک دارد اما این تحلیل درست نیست،مقصودم این است که همینجور الکی شعار مرگ بر امریکا مطرح نشد،مردم ایران از همان ماجرای 28 مرداد و کودتای امریکائی عداوت و دشمنی امریکا را وجدان کرده بودند،شما خیال می کنی امریکا عاشق چشم و ابروی شاه یا مردم ایران بود؟ نه بابا امریکا در رقابت جنگ سرد با شوروی سابق بود و ایران و شاه را ابزار کرده بود برای ژاندارمی منطقه و جاسوسی بیخ گوش شوروی سابق،اینرا همه شاهد های زنده تاریخ غیر از شما می فهمیدند و می فهمند،پس پیشینه امریکا در ایران پیشینه خوبی نبود بعد از انقلاب هم شروع کردند بعداوت تاحالا.این از فلسفه شعار مرگ بر امریکا.شما البته توده ای و چپی و انقلابی و همه را می کوبی چون قبلا و اکنون ارادت به جقّه همایونی دارید و گرنه اتحاد اقشار مختلف مردم و انقلابیون علیه سلطه و نفع طلبی امریکا هیچ ایراد منطقی ندارد.در مورد جنگ:جنگ را چه کسی آغاز کرد؟ و چه کسی صدام را تحریک کرد؟مگر خسارت در جنگ برای مردم ایران مطلوب بوده است؟جنگ البته خسارت دارد اما جنگ و دفاع برابر تجاوز را مردم انقلابی ایران کردند نه شما ارادتمندان گریخته از وطن بزرگ ارتش داران! جنگ که خود بخود امر مطلوبی نبود اما نعمت الهی بودن جنگ در تحلیل مرحوم امام در این جهت بود که جنگ ما به الوحدت مردم ایران شد و برخلاف گمان دشمنان که چند روزه کار جمهوری اسلامی تمام است بر صلابت و استحکام مردم ایران افزود این وجه نعمت بودن جنگ بود اگر بفهمید.در مورد اسرائیل جواب عربده عربده دندان شکن است،وقتی اسرائیل ایران را تهدید کند پاسخ تهدید تهدید است،بله ما هنوز هم می گوییم اگر اسرائیل و بالاتر از او امریکا دست درازی بخاک ایران کند تلاویو را با خاک یکسان خواهیم کرد.اما موضع استرتژیک همیشگی جمهوری اسلامی این است که دولت اسرائیل دولتی جعلی است و باید با بازگشت و تصمیم گیری همه مردم فلسطین آنجا حکومت عمومی فلسطینی تشکیل شود،این یک راهبرد انسانی و اسلامی است خواه شماها بفهمید یا نفهمید.هم اسرائیل وهم امریکا در سوریه ضربه خوردند و پاسخ حملات اسرائیل نیز داده شد،آنجا در سوریه البته بحث این چند ساله نفی و پاک سازی تروریسم و تروریست های دست ساز امریکا و مریدان امریکاست و ایران با اجازه و خواست دولت قانونی سوریه آنجاست.بنابر این مغالطه نکنید.در مورد برجام نیز ما الان وسط ماجرا هستیم شما عجله و پیش داوری نکن،بحث ما پیمان شکنی و نقض عهد است.
در مورد اظهار ارادت به مردم ایران و نسل جوان ایران،شما اگر صداقت داشتید ایران را ترک نمی کردید و بین مردم خود می ماندید و با خوشی و ناخوشی آنها همراه می شدید.
“نیز مگر شما کی هستی که گمان می کنی اینجا فیصله بخش بحث های تاریخی هستید”
عین حرف من را به خودم باز می گردانید. آورین.
از همان روز اول کار شما ادا در آوردن بود. من این کار را در سه سالگی می کردم دور و بری هایم را به وجد می آوردم!
منتهی مدت ها است که از سه سالگی به در آمده ام کمی عاقل تر شده ام.
خوب فهمیدیم که ساسان+م فردی بالای سه سال است! بارک الله! پیشرفت خوبی بود! بالای سه سال؟! شاهد زنده انقلاب که بالای سه سال است و کسی را بعنوان شاهد زنده قبول ندارد و هیچ نیازی هم به ارائه سند برای مدعاهای خویش نمی بیند بالاخره چند سالشه که خود را امید نسل جوان می پنداره؟!
“جوادی آملی به پست‌ترین مرتبهٔ ممکن نزول کرد”
آخر مگر او مرتبه ای داشت که از آن نزول کرده باشد؟
دوست عزیز آخوند جماعت را ما در ذهن خود گنده کرده ایم. این ها از اول هم عریان بودند. ماییم که به خود القا کردیم لباس فاخر بر تن دارند. ماییم که برایشان مراتب قایل شدیم. چهار تا حکم نجاست و طهارت و عورت و سه وجب در سه وجب آب کر شد مقام؟ این ها نه تنها عریانند بلکه بسیار زیان بارند. ای کاش فقط مفت خور و زالو بودند. جامعه را در قعر جهالت و نادانی نگه داشته اند. هزار و چهار صد سال است به غیر از فساد و فتاوی قتل و زور گیری و خر کردن ملت با ترفند ترساندن از آتش جهنم و حکم ارتداد دانشمندان و متفکران صادر کردن از ایشان چه دیده ایم؟ خوب است که چهل سال است برایمان سنگ تمام گذاشته اند کشور را به قعر چاه انداخته اند. هنوز هم خوابیم.
هرچه لحن گفتار جوجه سلطنت طلبهای فراری از وطن این سایت از لحن تهدید و اولدورم بولدورم و تئوریزه کردن رتوریک اشغال نظامی ایران توسط اربابان امریکائی
بیشتر تنزّل پیدا می کند به لحن عاجزانه و پیرزنانه فحش و دشنام و افتراء،ناظران عمومی بهتر متوجه می شوند که تیر فراریان سلطنت طلب به سنگ خورده و دچار یاس و نومیدی بیشتری شده اند و چگونه روز به روز نقاب های دموکرات بودن و دفاع از حقوق بشر و لزوم گفتگوی متمدنانه و میهن پرستی آنها افتاد و تبدیل شد به : تهدید و داریم براتون و داریم براشون و روضه خوانی برای جقّه همایونی مومیائی شده و بعد:امیدواری به سم زمین زدن ها و ورّاجی های ترامپ و بولتون و پومپئو و لزوم اشغال نظامی ایران توسط مستشاران ارباب امریکا و حالا توهین و گزافه گوئی و فحش به این و آن و…..اوضاع بکام نیست جناب سلطنت طلب؟!
جناب سکولار سلطنت طلب،لا اقل اگر بفکر آبروی خود نیستی بفکر آبروی سکولارهای مخالف جمهوری اسلامی که در ایرانند ولی مثل شما حاضر بوطن فروشی و تئوریزه کردن اشغال ایران توسط بیگانگان نیستند هم باش!
سید مرتضی
ناراحت نباش آمریکا تا سه ماه دیگر تعدادی را از آمریکا بیرون خواهد کر
توقیف میلیاردها دلار از حساب بانکی آقازاده‌های جمهوری اسلامی در آمریکا
به گزارش بهارنیوز، وزیر خزانه داری آمریکا گفت: ۵ هزار و ۴۳۲ نفر از فرزندان مسئولین حکومت ایران در آمریکا حضور دارند که فقط ۳۵۴ نفر آنها در دانشگاه های آمریکا تحصیل و ۳۹۴۷ نفر فاقد تخصص هستند و مابقی نفرات در حرفه‌های نه چندان خاص مشغول به کار هستند!
استیون منوچین اظهار داشت: در حال حاضر به جز املاک و دارایی شخصی ۱۴۸ میلیارد و ۲۶۷ میلیون دلار در حساب این نفرات پول وجود دارد که بعلت نبود فدرال پولی در ایران و امضا نکردن FATF از منابع نامشخص این پولها در قالب پولشویی از مردم ایران وارد آمریکا شده و ما این مبالغ را توقیف می کنیم.
وی همچنین اعلام کرد: ظرف سه ماه آینده این نفرات به ایران دیپورت می شوند.
جناب ساسانم با درود
داریم پست، پست تر و پست ترین. اینکه شما بگویید کسی”هیچ مرتبه‌ای ” ندارد درست نیست. انسان بدون مرتبه هنوز متولد نشده است.
یک انسان با افکار و گفتار و کرداری که دارد در پیشگاه مشاهدات و برداشت و قضاوت دیگران مورد سنجش قرار میگیرد و در اصطلاح رایج عام، محل خطاب قرار میگیرد با مرتبه‌ای که به وی میدهند. من که گفتم” جوادی آملی به پست‌ترین مرتبه ممکن نزول کرد” دلایلی دارم و تکرار آن ملال آور میشود. شاید کمتر ماهی بشود که با امثال سید مرتضی سر و کار پیدا نکنم، اما در کاری که محل رجوع به من دارند تاثیری ندارد چرا که مراجعه کننده با حق و حقوق یا مرتبهٔ انسانی “ارباب رجوع” وارد میشود. شما اگر نانوا باشید به یک دزد و جانی و قاتل فراری هم نانی را میفروشید که به همگان میفروشید وقتی که به شما مراجعه و پرداخت میکند. او یا زن و فرزند وی از مرتبهٔ یک انسان مساوی با هر انسان دیگری حق خوردن آن نان را دارد.
دوست ناشناس
صحبت های من در تقابل با گفتار پر معنای شما نبود. من این گفتار روشنگرایانه را امتداد دادم. آن را بهانه کردم ماجرا را از زاویه ای دیگر بنگریم. دست گذاشتم روی یکی از بیماری های اجتماعی. ترس و وحشت از آخرت و عذاب جهنم و عقوبت اخروی در اعماق روح جامعه ایرانی رخنه کرده است. رهایی مردم از این خرافه به سادگی میسر نیست. گو این که مروجان چنین مزخرفات خود فاسد ترین مردم روزگارند و از بقیه مستحق ترند به همان آتشی که مردم را از آن می ترسانند. مشتی یاوه گو گزافه گو احمق بی سواد نفهم نا آگاه از علم و دانش بشری وارثان برده داران زن ستیز فاشیست. باید دست به دست هم دهیم پته این دغل کاران را روی آب اندازیم. باید عریانی شان را نمایان کنیم. به مردم بفهمانیم هیچ نیستند بلکه خطرناک ترین افرادند. زبانشان ادبیاتشان احکامشان به غیر از خرابی و فساد به بار نمی آورد.
پاسخ ظریف به شروط دوازده‌گانه پامپئو
……
……
۱. دولت آمریکا باید به استقلال و حق حاکمیت ملی ایران احترام بگذارد و تضمین دهد بر اساس تعهدات این کشور در عهدنامه ۱۳۵۹ الجزایر به مداخلات خود در ایران خاتمه خواهد داد.
۲. دولت آمریکا باید تهدید و استفاده از زور به عنوان یک ابزار سیاست خارجی علیه جمهوری اسلامی ایران و سایر کشورها را که با اصول آمره حقوق بین‌الملل و منشور ملل متحد در تضاد بوده و باعث خسارات فراوان به مردم جهان، منطقه ما و مردم آمریکا شده است، رسماً کنار بگذارد.
۳. دولت آمریکا باید به مصونیت دولت جمهوری اسلامی ایران که از اصول اساسی حقوق بین‌الملل به شمار میآید، احترام گذارد و ضمن الغای احکام خودسرانه و غیرقانونی صادره قبلی از به اجرا گذاردن آنها در آمریکا و سایر کشورها خودداری نماید.
۴. دولت آمریکا باید اقدامات غیرقانونی خود علیه مردم ایران در طول دهه‌های گذشته شامل موارد ذیل را پذیرفته، خسارات وارده به مردم ایران را جبران نموده و به صورت قابل راستی‌آزمایی اطمینان دهد که از ادامه و تکرار آنها خودداری خواهد نمود…..
۵. دولت آمریکا باید سیاستهای تجاوزکارانه تجاوز مستمر اقتصادی خود در چهار دهه گذشته علیه مردم ایران را متوقف نموده، تحریمهای ظالمانه و گسترده مستقیم و فرامرزی علیه ایران را باطل کرده و صدها لایحه و فرمان اجرایی جهت مانع‌تراشی در مسیر طبیعی توسعه در ایران را که نقض صریح و آشکار حقوق بین‌الملل و معاهدات لازم الاجرا است و از سوی همگان محکوم گردیده است، فورا متوقف نموده و خسارات عظیم وارده بر ملت و اقتصاد ایران را جبران نماید.
۶. دولت آمریکا باید فوراً بدعهدی‌ها و نقض صریح برجام را که صدها میلیارد دلار خسارت مستقیم و غیرمستقیم ناشی از جلوگیری از تجارت با ایران و سرمایه‌گذاری در ایران وارد کرده است، متوقف نموده، خسارات مردم ایران را جبران نماید و به صورت قابل راستی‌آزمایی متعهد شود که بدون هیچ قید و شرط کلیه تعهدات خود در برجام را اجرا نموده و بر اساس مفاد برجام از هر اقدامی که مانع عادی شدن روابط اقتصادی با ایران شود، خودداری خواهد کرد.
۷. دولت آمریکا باید همه شهروندان ایرانی و غیرایرانی را که به دلیل اتهامات جعلی و ساختگی نقض تحریمهای ایران در آمریکا در زندان به سر میبرند و یا با فشارهای غیرقانونی دولت آمریکا توسط سایر دولت‌ها برای استرداد به آمریکا دستگیر شده و تحت سخت‌ترین شرایط در بازداشت غیرقانونی به سر میبرند، فوراً آزاد نموده، خسارت‌های وارده به آنها -شامل بانوی باردار، افراد سال‌خورده و بیمار که حتی برخی از آنها در زندان جانشان را از دست داده‌اند- و خانواده‌هایشان را جبران نماید.
۸. دولت آمریکا باید عواقب لشکرکشی تجاوزکارانه و مداخله‌جویانه به منطقه از جمله عراق، افغانستان و نیز خلیج فارس را پذیرفته، نیروهای خود را از منطقه خارج نموده و به مداخله در امور منطقه خاتمه دهد.
۹. دولت آمریکا باید به سیاست‌ها و اقداماتی که به ایجاد گروه تروریستی و ضدانسانی داعش و سایر گروههای افراطی منجر شد، پایان داده و متحدین منطقه‌ای خود را وادار نماید که حمایت‌های مالی، تسلیحاتی و سیاسی از گروههای افراطی در منطقه و جهان را به صورت قابل راستی‌آزمایی متوقف کنند.
۱۰. دولت آمریکا باید از تأمین سلاح برای طرف متجاوز در یمن و مشارکت در حملات مکرر به مردم مظلوم یمن و قتل و کشتار هزاران نفر و تخریب کشور دست بردارد و متحدان خود را وادار به پایان تجاوز علیه مردم یمن و جبران خسارات وارده نماید.
۱۱. دولت آمریکا باید با احترام به حقوق و قوانین بین‌المللی، حمایت بی‌حد و مرز خود از رژیم صهیونیستی را متوقف نموده، سیاست آپارتاید و نقض مداوم حقوق بشر توسط آن رژیم را محکوم نموده و از حقوق مردم فلسطین به ویژه حق تعیین سرنوشت و ایجاد دولت مستقل فلسطینی به پایتختی قدس شریف عملاً حمایت نماید.
۱۲. دولت آمریکا باید فروش سالیانه صدها میلیارد دلار سلاحهای مرگبار – و نه زیبا – به مناطق بحرانی جهان و به ویژه منطقه غرب آسیا را متوقف ساخته و به جای این که مناطق بحرانی را به انبار باروت تبدیل کند، اجازه دهد این مبالغ هنگفت برای توسعه کشورها و فقرزدایی جهانی به کار رود. تنها کسری از هزینه‌های خرید سلاح مشتریان آمریکا میتواند به رفع گرسنگی و فقر مطلق، تأمین آب آشامیدنی سالم، مبارزه با بیماری و… در تمام جهان بیانجامد.
۱۳. دولت آمریکا باید از مخالفت با خواست پنج دهه جامعه بین‌المللی برای ایجاد منطقه عاری از سلاح کشتار جمعی در خاورمیانه دست برداشته، رژیم اشغالگر و متجاوز صهیونیستی را وادار به خلع سلاح اتمی کرده و بزرگترین خطر واقعی برای صلح و امنیت منطقه‌ای و جهانی یعنی قرار داشتن مخرب‌ترین سلاح‌ها در اختیار متجاوزترین و جنگ‌افروزترین رژیم در تاریخ معاصر را خاتمه دهد.
۱۴. دولت آمریکا باید تکیه بیشتر بر سلاحهای هسته‌ای و دکترین تهدید به استفاده از این سلاحهای غیرانسانی در برابر خطرات غیرهسته‌ای را که نقض صریح تعهدات آن کشور طبق ماده ۶ معاهده منع گسترش سلاحهای هسته‌ای، رای مشورتی دیوان بین‌المللی دادگستری، بیانیه اجلاس بازنگری و تمدید معاهده منع گسترش سلاحهای هسته‌ای سال ۱۳۷۴ و قطعنامه شماره ۹۸۴ شورای امنیت است، متوقف نموده و به وظیفه اخلاقی، قانونی و امنیتی خود برای خلع سلاح کامل هسته‌ای که خواسته اکثریت قریب به اتفاق اعضای ملل متحد و حتی وزرای خارجه سابق خود آمریکا و یقینا تمامی آحاد مردمان کره زمین است عمل نموده و به عنوان تنها کشوری که ننگ استفاده از سلاح هسته‌ای را در تاریخ به نام خود ثبت نموده است، بشریت را از کابوس شوم هولوکاست جهانی هسته‌ای و امنیت موهومی که بر اساس نابودی قطعی متقابل بنا شده رها کند.
……..
……..
http://www.iran-emrooz.net/index.php/news2/75444/
مفاد بیانیه جناب ظریف معلوم نیست دارای جه هدفی می باشد؟ آیا این بیانیه در حقیقت طرح نوعی مذاکره بر سر روابط دو کشور است و یا بیانیه ای برای اثبات اینکه آقای ظریف ضد آمریکائی و یا حزب اللهی است؟ اگر مقصود اثبات مکتبی بودن ایشان در مقابل عوامل رهبر است باید گفت که کار درستی است ولی اگر حفظ منافع ملت ایران مطرح است باید گفت بسیار بیانیه سخیف ، بی محتوی و پوچی است.
7 بند این بیانیه در رابطه با ایران و 7 بند دیگر کاملا بی ارتباط به ایران بطور خاص است. در بین آن 7 بند هم معلوم نیست آقای ظریف دنبال چه چیزی است؟ دولت امریکا رسما نظام جمهوری اسلامی را برسمیت شناخته و ایران بعنوان عضو سازمان ملل از همه حقوق مربوطه برخوردار است.حال یعنی چی که ما از آمریکا بخواهیم حقوق ما را برسمیت بشناسد؟
کشور ما بوضوح دچار انسانهای نا متعادل و فرصت طلب و بی لیاقت گردیده که مردم را با خود دارند به جهنم میبرند. در شرایط به این خطرناکی انتظار از وزیر خارجه این است که با درایت و با توجیه مقامات داخلی، طرحی برای مذاکره با انها را بدهد که ضامن منافع مردم و جلوگیری از تحریمها باشد و دولت ترامپ را در موضع دفاعی قرار بدهد و با دیپلوماسی فعال و هوشمندانه خطر را از سر مردم دفع کند نه اینکه به سبک جلیلی به خواندن بیانیه بپردازد.
متاسفانه باید گفت امثال ظریف که بعنوان آدمهای متخصص در این دستگاه هستند، به لحاظ منافع شخصی خود و حفظ موقعیت بزرگترین ضربه ها را به امنیت و کیان کشور وارد کرده اند و الان هم به جای ارائه راه کار، به سبک حزب توده و کیهان مبادرت به صدور بیانیه های بی محتوی میکنند.
با سلام به باصفا
مفاد بیانیه روشن است باصفا،اینکه هیچگاه نباید یک “ایرانی”را تهدید کرد و اینکه: “هیچگاه نباید با بکار بردن 12 مورد “باید”از موضع بالا به ایرانی نگریست،و اینکه :فقط امریکا نیست که از ایران مطالبات دارد بلکه ایرانی نیز از امریکا مطالبات دارد و… راستی جناب باصفای مگر شما ایرانی نیستید؟! آیا ایرانی بما هو ایرانی می تواند برابر “بایدهای متکبرانه”وزیر خارجه امریکا بایستد و برّ و برّ سر خویش را پایین بیندازد و هیچ نگوید؟!
در مورد مفاد این مطالب نیز اگر بحثی دارید بطور جزئی مطرح کنید و کلی گوئی نفرمایید،ضمنا مطالبات انسانی اسلامی محدود به جغرافیای خاضی نیست لطفا بینش اسلامی خویش را تصحیح کنید.
جناب سید مرتضی با سلام متقابل…مطالبات را با اعلامیه گنگ بیان نمیکنند بلکه میروند سر میز مذاکره و حرف میزنند تا راه حل پیذا شود. وظیفه یک وزیر خارجه ایرانی حل مشکل ایران است و نه جهان.در جهان کشورهای دیگری هم هستند و قرار نیست ما وکیل و وصی همه دنیا باشیم. هر کشوری در رابطه با دیگران باید و نباید خاص خودش را دارد ولی همه تجربیات بشری به ما می آموزد که کسانی که عربده ارزشها را میکشند تاتوان ترین افراد در گفتگو هستند. بنده اتفاقا خیلی جزئی عرض کردم نه کلی که وضعیت کشور و واقعیات جوری است که جائی برای این لفاظی های بی مسئولیت نیست وباید با شعور و وعلاقه به سرنوشت کشور خطر و شر آمریکا را دفع و یا کنترل کرد و بهترین جا میز مذاکره است نه خطابه و پرت و پلا گوئی. اگر بینش اسلامی شما این است که بی اجازه مردم آنها را بورطه نابودی کشاند و مانند اسرائیل و سعودی و بشار اسد و روسیه و نصر الله و کیهان و خزب توده مذاکره با آمریکا را بد میدانید،حتما در اسلام خود شک کنید و بعد هم در ایرانی بودن ..هر کسی با حداقل عقل هم میفهمد که اول باید ایرانی باشد تا بعد اسلامی هم باشد و مردم باید باور کنند که مسئولین نطام مقدس این میزان از درایت و فهم را دارند.
باصفای گرامی…با سلام
این اعلامیه گنگ نیست،سیاست های کلی و جزئی جمهوری اسلامی ایران است،این پاسخی بود به آنچه وزیر خارجه متکبر امریکا و بنیاد سیاست خارجی متکبرانه امریکا بسوی ایران و ایرانی پرتاب کرده بود،آیا پمپئو این “باید های” متکبرانه نسبت به مردم و نظام جمهوری اسلامی ایران را در سر میز مذاکره بیان کرده بود؟ آیا یک “ایرانی” نباید از فورم بیان و لحن متکبرانه یک کارگزار نظام سلطه نسبت به کشورش بخشم آید؟ بی شک من و تو ایرانی هستیم و من نگفتم من از باصفا ایرانی ترم،عرضم این بود که وجدان ایرانی و ایرانیت نمی تواند سخن تکبر آمیز و نخوت آلود یک امریکائی را نسبت به کشورش ببیند و بشنود و به پاسخ وزیر خارجه کشورش به آن یاوه ها گیر دهد.ما وکیل وصی هیچکس در جهان نیستیم اما مدافع حق و حقیقت و حامی مظلوم و مخالف با ظلم و زورگوئی و تجاوز هستیم.و چنانکه گفتم بر اساس تعالیم اسلام اینطور مفاهیم محدود به جغرافیای خاص نیست که ما با چشم هم گذاشتن و فراموش کردن وظائف انسانی اسلامی سیم خاردار منافع خاص دور خویش کشیده و تنها به آن بیندیشیم،اجازه مردم نیز در رای و نظر آنها نسبت به اصل این نظام و انتخاب مسئولان و اعتماد به آنها و مصوبات منتخبان آنها تجلی می یابد.بنده عرض کردم ارزیابی شما کلی گوئی بود،نه ابراز نظری در مورد اظهارات و بایدهای متکبرانه پمپئو کردید(شما باید قبلا ارزیابی خود نسبت به اراجیف پمپئو را تبیین کنید) و نه بطور جزئی نشان دادید که کجای سخن وزیر خارجه جمهوری اسلامی ایران (یعنی کشور متبوع شما) ایراد و اشکال داشت.
بنده با اصل مذاکره کردن که روش عقلاء جهان است مخالف نیستم چیزی که هست باید به شرائط مذاکره و اوضاع محیط بر آن و کرامت انسانی نیز توجه داشت، مگر ما با امریکا در یک موضوع (هسته ای) مذاکره نکردیم؟ مذاکره با قدرتی که هنوز جوهر امضاء یک معاهده خشک نشده آنرا بر خلاف متحدان دیگر خود نقض می کند و با نخوت و تحکّم و باید باید با طرف مقابل خطاب می کند رویکردی انسانی و هماهنگ با کرامت انسانی و اصالت ایرانی و تعالیم اسلامی نیست.
موفق باشید
ظریف همان آخوند کت و شلواری، که اقداماتش تاکنون بضرر ایران و ایرانی بوده و در جهت امت اسلامی جهانی .
این فرد اگر کمی فکر ایران وملت ایران بود نه تنها به برجام تن در نمی داد بلکه نوکر حکومت آخوندی جنگ طلب هم نمی شد. او بجای اینکه بعنوان وزیر خارجه پیامآور صلح در منطقه وتنش زدایی با خارج کردن پاس داران تروریست از سرزمین ها ی بیگانه در منطقه باشددوبه دفاع ایران و تمامیت ارضی چون آبهای خزربپردازد،بازیچه تمامی نیروهای مرتجع و ضد ایرانی است.
آنچه ایشان تا به حال برای ملت ایران کرده است هیچ به اندازه زباله های اتمی است. ایران احتیاجی به نوکر صفتان ندارد.
نوکر صفت شما هستی که راضی بنوکری اجانب و از جمله امریکا هستید و نشانه آن اینکه بجای اینکه از زورگوئی و باید باید کردن وزیر خارجه متکبر امریکا استفراغتان بگیرد نسبت به پاسخ دندان شکن وزیر خارجه شجاع و آگاه کشور خودتان (البته اگر هنوز ایران کشور اصلی شما باشد) اینگونه واکنش های خاله زنکی نشان می دهید.
ضمنا برجام حاصل یک کار جمعی دیپلماتیک و تصویب و تایید نظام اسلامی بوده است نه کار فردی جناب ظریف،شما اینقدر از مسائل ایران پرت هستید که نمی دانید که وزیر خارجه ایران مجری سیاست های کلی تصویب شده مجموعه نظام جمهوری اسلامی ایران است نه مبتکر آن. بعد مگر رجزهای متکبرانه دوازده گانه وزیر خارجه متکبر امریکا که نوکری برای او احساس خوشایندی در شما ایجاد می کند،پیام آور صلح در منطقه بود؟! اینکه رجز بخوانند و در اوضاع داخلی کشوری مستقل دخالت کنند و متکبرانه و با باید باید برای آن خط مشی ترسیم کنند پیام آوری صلح است؟! کجایید شما با این تعصبات کور که اینطور حتی هویت ایرانی خویش را برابر بیگانگان از دست داده اید و بوئی از غیرت و حمیّت ایرانی در برابر اجنبی متکبر بمشامتان نرسیده است؟ نوکر صفت شما هستید که نوکری امریکا و زیر یوغ تکبر امریکا رفتن برایتان از عسل شیرین تر است نه محمد جواد ظریف که بعنوان یک ایرانی مسلمان حمیّت و غیرت دارد و بدهان یاوه گوی وزیر خارجه امریکا می کوبد،خجالت بکشید از اینهمه پستی و بی غیرتی.
با این منطق یک روز ی رو میبینی که توم…. کردن پرچم توی پیز… مقابل صدام هشت سال یک قدم میرفتی عقب یک قدم می اومدی جلو،شیطان بزرگ ظرف ۲ ماه کل عراق و اشغال کرد حالا برای حمیت تو باید کلی افراد بی گناه کشته بشن آخه کله پ.. مگه الان ما که داخل ایران هستیم و نمی توانیم حقمان از شما بگیریم زر و زر اضافی می کنیم یک گوشه نشستیم تا موقع مناسب ،شما هم که هیچی نیستی دهن تو ببند تا فعلا این ترومپت دیونه عوض بشه و یک بلای دیگر به سر زن و بچه های ایرانی نازل نشه البته منظورم به بزرگای شماست جنابعالی که پیاده نظام نوشتاری هستی
اولا حرف دهنتو بفهم و درست بنویس و با دری وری نویسی خود را بنفهمی نزن، خیلی خنگ تشریف داری اگر نفهمیده باشی که ایران در جنگ هشت ساله تنها با عراق و صدام مواجه نبود،همه قدرت های دنیا از شرق تا غرب به او کمک کردند و ایران اسلامی با اتکاء بر خدا و مردم و امکانات موجود مقابل یک دنیا ایستاد حال نمیدانم شما بجای زر و زر کردن آنموقع کجا بودی و چه می کردی.وقتی سرتاسر منطقت ترس و وهم و پوچی است پس لطفا دهانت را ببند و بیش از کوپن و حد فهم سخن نگو ناشناخته! که حتی جربزه نوشتن با نام معمول در یک فضای مجازی را نداری.
نوکری ، همان بی ابتکاری و کاسه لیسی است. وزیر ی که بخدمت ارتجاع و حاکمیتی جنگ طلب است، بدرد لای جرز می خورد. ایشان نمونه فردی خودفروخته است. زیرا بر ضد منافع ملی و ملت ایران عمل می کند. حال شما مدام فحش بده.
شما اقلیت پشت کرده به عموم مردم ایران بیشتر بدرد لای جرز می خورید تا دیگران،سرتاسر کامنت های شما فحش است و ناسزا و فاشیسم و داعشیسم،من فقط آینه ای گرفته ام پیش روی شما تا به خودشناسی بیشتری برسید.نوکری امریکا و قدرت های بزرگ مبارکتان باد!
هر کس نداند ما بخوبی میدانیم که هر جا حرامیان و اشغالگران //// از ایران و مردم ایران حرفی می زنند منظورشان همان باندهای مافیایی و جنایت پیشه مشتی تبه کار و ایران ستیز و دزد و قاتلان مردم ایرانست و هیچ ربطی بمردم ایران ندارد. این باند تبه کار و اشغالگر ///// هیچ ربطی به ایران و مردم ایران ندارد و با زور و قلدری و ادمکشی ایرانیان را به گروگان گرفته اند. هر نیرویی که برای رهایی از دست اراذل و اوباش //// به مردم ایران کمک کند دوست ایرانیان است.
عکسهای ایرانیها رو که رفتن روسیه برای تماشای فوتبال ببینین. ری…(سه نقطه از مش قاسم)ن به ۴۰ سال ترویج اسلام در این مملکت. چرا؟ واعظان کاین جلوه در محراب و منبر میکنند چون به خلوت میروند آن کار دیگر میکنند
محمد نوری زاد:
بزرگراه آزادگان را به آیت الله مهدوی کنی اسم گذاری کرده اند.
مهدوی کنی، همان آخوند دزد و بی خاصیتی ست که تشکیلات بزرگی چون امام صادق را به اسم خودش و خانواده اش سند زده است.
(کانال تلگرام محمد نوریزاد)
——
با درود
جناب نوریزاد،چرا شما هرچه بزبان و قلمتان می آید می گویید و می نویسید؟ متوجه مفهوم کلمه “دزد” در عرف و احکام اسلامی هستید؟ دزد یعنی اینکه کسی اموال دیگران را بدون اذن یا اجازه آنها مورد دستبرد قرار داده،آنرا تصرف و مورد استفاده شخصی قرار دهد که مطابق قانون شرع و قوانین کشور برای عنوان دزد و مجازات آن شرائطی مشخص شده است.شما بدروغ در عبارت فوق گفته اید که مرحوم مهدوی کنی تشکیلات دانشگاه امام صادق را بنام خود و خانواده خویش سند زده است،شما سندی بر این ادعا،دروغ و تهمت به دیگران دارید در حالیکه اصل این دانشگاه پیشینه ای مربوط به قبل از انقلاب دارد و متعلق به حکومت سابق بوده است و بعد از انقلاب طبیعتا از اموال مصادره ای حکومت شاه بوده است،گروهی از علماء تصمیم می گیرند اینجا تبدیل شود به دانشگاهی که در آن هم علوم اسلامی تدریس می شود و هم علوم متداول دانشگاهی،این دانشگاه در ملک خاصّ کسی نبوده و نیست،گروهی از علماء قبلا و الان هیئت امنای این دانشگاه بوده و هستند و ریاست این دانشگاه بعهده مرحوم آقای مهدوی کنی بوده است و پس از مرگ ایشان نیز با صلاحدید هیئت امناء ریاست اجرایی این دانشگاه به فرزند آن مرحوم واگذار شده است،بنابر این این مجموعه یا بقول شما تشکیلات در ملکیت خاص آن مرحوم یا کس دیگری نبوده است،با اینحال شما چطور با بی تقوائی در فضای عمومی جامعه به یک عالم دینی که از دنیا هم رفته است تهمت دزدی و سند زدن این تشکیلات را می دهید؟
آیا تقوا و پرهیز از نسبت دروغ در اسلام نابی که شما خود را به آن متعلق می دانید وجود ندارد؟
با احترام
هاااااا من الان متوجه بیدم حق با شما بید در عرف اسلام دزد به کسی ویگولنزج که از دیوار مردم بالا ورد آن مرحوم که توان اینکار را نداشته بید و فقط شکار خانگی وکرد ! شکار خانگی یعنی اییکه مرغ خودت را تو حیاط با تیرکمان وزنید ! از آنجایی که آخوندها ایران را ششدانگ مصادره و اشغال کرده بیدن همه جای ایران خانه آنها بید و مشغول غارت و چپاول از خودشان بیدن !هاااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااا
وگوم بجای این چرت و پرت وگفتن ها ورو آن فتوای درخواستی را صادر وکن . دوباره هااااااااااااااااااا
لطفا شکلک در نیاور! من برای کسانی که شکلک در میاورند و قادر نیستند مثل آدم یک آی دی آدم وار برای خود انتخاب کنند و مثل آدم حسابی و منطقی بر مطلوب و مراد خود استدلال کنند ارزشی قائل نیستم تا بمحتوای سخن آنها بپردازم،شما الی الابد همینطور شکلک در بیاوری پاسخی نخواهم داد،یکبار اینرا نوشتم تا متوجه باشی علت پاسخ ندادن به شکلک و مزخرف گوئی چیست.
آقا سید..می توانی چواب خود را در قم از بیت آقای منتظری بپرسی بعد به ما هم بگو ئی!
بحث و اعتراضی که مرحوم شیخنا الاستاد داشتند باز می گشت به نحوه حذف یا خلع ید ایشان از هیئت امنای آن دانشگاه بودن بعد از کناره گیری حضرت ایشان از کاندیدایی برای رهبری آینده،بدیهی است که داوری در مورد این اختلاف هرچه باشد ربطی به این ندارد که کسی یا کسانی تبدیل یک مکان مصادره شده به یک دانشگاه عام المنفعه و ریاست یک فرد بر آن را “دزدی”بخوانند،از شما انتظار می رود پیش از پرتاب کردن یک مطلب بی ربط اندکی در اصل بحثی که مطرح است بیندیشید بعد اقدام به نوشتن نوشته های متداول کنائی و بی محتوا کنید.
عثمان جان سید و همفکرانش ///////////////////////////////////// اصولا با مدرک و سند و واقعیت و حقیقت هیچ انسی ندارند. این ///////////////////////// در رویاهای خویشند و نسبت به واقعیت و انچه که هست الرژی دارند. شما تا زمانیکه از دروغ و ناراستی و پستی و پلاشتی و… می گوئید این///////////////////////////////////////////// با شما همراهند ولی وای بروزیکه کلمه ایی راست بگوئید! راستی و درستی و این جماعت ////////////////////////////////////////////// مثل جن و بسم /// است! خلاصه از ما گفتن عزیز!
https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%AF%D8%A7%D9%86%D8%B4%DA%AF%D8%A7%D9%87_%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%85_%D8%B5%D8%A7%D8%AF%D9%82
—-
https://www.khabaronline.ir/detail/359008/Economy/political-economy
غصب اموال شاه ! چه معنا می دهد؟ این دانشگاه اگر دانشگاه است جزو اموال ملت ایران است و ریس آن هم بر مبنای شایسته سالاری و تخصص باید باشد و این در حکومت آخوندی محال است هر اسمی بدان بدهید این دانشگاه دزدی اموال ملت محسوب می شود.
خود را بنفهمی نزن لطفا، بحث “غصب” نیست ،اموال شاه و غارتگران وابسته به او بنفع مردم ایران مصادره شده از جمله این مکان که به یک دانشگاه عامّ المنفعه تبدیل شده که سالیانه دهها فرد متخصص و تحصیلکرده خروجی آن است،شما بعنوان یک فراری از ایران لازم نیست مدافع اموال ملت ایران و سخنگوی آنها باشی..
هااااا باز که داری چرت و پرت وگویی !
به عنوان حسن نیت اسمم را عوض وکردم تا به روحیات شما نزدکتر وشم . خوب بید
اما شرط داشته بیدم اول باید فتوای درخواستی آقای نوری زاد را صادر وکنید وگرنه باطل اندر باطل بید و تحریم ات وکنم هااااااا
خیلی بد سلیقه ای!
می دانی اصغر قاتل چکاره بود؟!
تغییر اسم چاره مشکلت نیست،مشکل این است که حدّ فهم باید از فهم برره ای و مسانخت با اصغر قاتل بیرون آید! منطق و فهم را باید آپ کنی اصغر قاتل برره!
هاااااا آشیخ مرتضی حالت خوب بید وگفتم حتما خوشت ویاد !
مرحوم اصغر قاتل همکار ملیجک اقا سعید طوسی بید منتها از بد روزگار آن موقع ولی فقیه در کار نبید که از کارش پشتیبانی وکند بنده الله عرب هم مجبور بید قربانیان خودش را وکشد ! ای کاش کمی عقل آخوندی وداشت و به تفخیذ بچه شیرخوار قناعت کرده بید که کاملا هم شرعی بید ! هااااااا
استاد گرامی با درود اگر این پولها در ایران صرف میشد ایا وضع مردمان ما اینجوری بود ؟ ایا نیاز به فروش کلیه و ….وحتی خودفروشی بود ؟
لیست کامل #اموال مسئولین #رژیم اسلامی در خارج از کشور / #سفره 22.2 #میلیارد دلاری انقلاب !!
1- غلامحسین الهام : 56 میلیون دلار
2- س .ح . پناهی : 17 میلیون دلار
3- مسعود کاظمی : 84 میلیون دلار
4- علی هاشمی بهرامیان : 44 میلیون دلار
5- محمد محمدی : 40 میلیون دلار
6- مهدی احمدی‌نژاد : 121 میلیون دلار
7- نازیه خامنه‌ای : 293 میلیون دلار
8- مجتبی خامنه‌ای : 4.5 میلیارد دلار
9- صادق محصولی : 46 میلیون دلار
10- حسین معادی‌خواه : 83 میلیون دلار
11- عیسی کلانتری : 7 میلیون دلار
12- حسین طائب : 180 میلیون دلار
13- مسعود حجاریان : 106 میلیون دلار
14- سردار احمد وحیدی : 219 میلیون دلار
15- عباس کدخدائی : 15 میلیون دلار
16- مجتبی مصباح یزدی : 463 میلیون دلار
17- علی مصباح یزدی : 347 میلیون دلار
18- حسین فیروزآبادی : 505 میلیون دلار
19-پرویز فاتح : 47 میلیون دلار
20- حسین شاجونی : 127 میلیون دلار
21- حیب الله عسگراولادی: 1 میلیارد دلار
22- حسین جنتی : 1 میلیارد دلار
23 – سکینه خامنه‌ای : 14.137 میلیارد دلار
24- اسفندیار رحیم مشایی : 79 میلیون دلار
25- ح. محمدی آقائی: 123 میلیون دلار
26- علی اکبر ولایتی : 466 میلیون دلار
27- محمدحسینی ریشهری:453 میلیون دلار
28- محسن هاشمی بهرمانی: 91 میلیون دلار
29- محسن هاشمی ثمره : 17 میلیون دلار
30- علی لاریجانی : 400 میلیون دلار
31- عباس آخوندی : 520 میلیون دلار
32- محسن رفیق دوست : 266 میلیون دلار
33- حمید حسینی : 130 میلیون دلار
34- محمد حسینی: 43 میلیون دلار
35- محمود حسینی : 16 میلیون دلار
36- مجتبی هاشمی ثمره : 228 میلیون دلار
37- کامران دانشجو : 108 میلیون دلار
38- احمد رضا رادان : 286 میلیون دلار
39- یدالله جوانی : 50 میلیون دلار
40- غلامرضا فیاض: 47 میلیون دلار
41- رضا فیاض : 47 میلیون دلار
42- علی مباشری : 73 میلیون دلار
43- محمد نقدی : 232 میلیون دلار
44- فرهاد دانشجو : 9 میلیون دلار
45- خسرو دانشجو : 18 میلیون دلار
46- حمیدی حسینی : 33 میلیون دلار
47- محمدباقر خرازی: 248 میلیون دلار
48- مهدی هاشمی ثمره : 50 میلیون دلار
49- حمید رسائی : 142 میلیون دلار
50- حسین موسوی اردبیلی : 163 میلیون دلار
51- علی مبشری : 33 میلیون دلار
52- حسین شریعتمداری : 379 میلیون دلار
53- حسین شاهمرادی : 127 میلیون دلار
54- کامران دانشجو : 67 میلیون دلار
55- داوود احمدی‌نژاد : 125 میلیون دلار
56- عبدالله عراقی : 320 میلیون دلار
57- بهاءالدین هاشمی: 125 میلیون دلار
58- محیاالدین فاضل : 97 میلیون دلار
59- احمد جنتی : 1.7 میلیارد دلار
60- علی جنتی : 305 میلیون دلار
61- مرتضی رفیق‌دوست: 221 میلیون دلار
62- م.ح پارسا : 55 میلیون دلار
63- فاطمه عسگراولادی: 59 میلیون دلار
64- علی‌اکبر محتشمی : 460 میلیون دلار
65- یاسر بهمانی هاشمی : 56 میلیون دلار
66- غلامعلی حداد عادل: 58 میلیون دلار
انتشار یافته توسط خبرگزاری معتبر #CNN
————–
درود دوست گرامی
این ارقام ساختگی ست. سی ان ان چنین سندی را منتشر نکرده است.
با احترام
.
ده بار این دروغها و چرندیات را تکرار کرده ای ایران دوست بطوری که گوبلز را هم بانفعال و خجالت وادار کرده ای! دوست گرامی خسته نشدی از تکرار ارسال دروغ و مطالب خلاف واقع؟ هنوز متوجه نشده ای که در عصر انقلاب انفورماتیک و گستردگی و سهولت دسترسی به اطلاعات دقیق دیگر دوران باوراندن دروغ و خلاف واقع به مخاطبان از طرق تلقین و تکرار دروغ ها گذشته است؟ عصر جدید دیگر عصری نیست که چیزی را بسازند و با تکثیر و تکرار آن آنرا در ذهن مخاطب مستحکم کنند چون فاصله رسیدن انسانها به واقعیت های عینی فقط فشردن چند تکمه و مربوط کردن و پردازش اطلاعات داده شده است،بنابر این شما اینقدر اصرار بر مفتضح کردن خویش نداشته باش دوست عزیز،از قدیم گفته اند ابتدا بیندیش بعد از آن سخن بگو،شما هم ابتدا کمی زحمت بکش و پیرامون مطلبی که می بینی یا برایت ارسال می کنند کمی بررسی و مطالعه کن بعد آنرا در صورت صلاحدید پرتاب کن به فضای عمومی.
سید گرامی من قبول میکنم که همه نوشته هایم دروغ و چرتدیات است و خجالت هم میکشم وووو حال شما را به وجدانت و به رهبرت قسم میدهم که برایمان بنویس پول فروش نفت و فروش اب به عراق و فروش عتیقه جات ووو که همگی به دلار است اگر به حساب این حضرات نمیرود و البته مقداری هم برای بقا این حکومت … در سوریه و فلسطین و … برای شعله ور کردن اتش جنگ بکار نمیرود چرا باید این مملکت به این روز بیفتد که کارخانه و کارگاهها تولیدی تعطیل و و و که شاید بالای 70درصد مردم زیر خط فقر بسر برند . چرا باید خود فروشی دختران ما به زیر سن قانونی رسیده باشد ؟ چرا باید این همه جوان معتاد داشته باشیم؟ و هزاران چرا دیگر که امیدوارم خودت جواب بدهی
دوست گرامی اگر این مطلب را موشکافی و جواب ندهی معلوم میشود که مفتضح کیست و نادانی و مزدوری از کجا سرچشمه میگیرد !!! برایت خرد ارزو دارم.
ایران دوست گرامی ما می گوییم سخن نامستند نگو شما باز چندین سخن نامستند مطرح می کنی؟! پول فروش نفت با حساب و کتاب به صندوق ذخیره ارزی و خزانه دولت واریز می شود و خرج آن نیز با حساب و کتاب و نظارت بازرسی کل کشور است،من تاکنون خبری در مورد فروش آب به عراق ندیده ام،این هم از قبیل همین مطلب بالاست که رسانه های ضد انقلاب یا افراد معاند برایت فرستاده اند؟! الان می شود سند این ادعا را ارائه کنی؟! در وضعیت ناجوری که کشور از حیث خشکسالی و کمبود آب دارد که عمده دلیل آن شرائط جغرافیائی و اقلیمی و کمی بارش است و اختصاص به ایران نیز ندارد و مسئولان دائم در مورد نحوه مصرف آب هشدار می دهند کدام عقل سلیمی می پذیرد که آب کشور بفروش برسد؟! شما اگر چنین موردی را مستند اثبات کردی بنده هم در کنار شما چنین اقدامی را محکوم خواهم کرد تا بعد برسیم به پول فروش آن. من مشکلات اقتصادی را انکار نمی کنم اما بخش وسیعی از علت این ماجرا باز می گردد به تحریمهای ناجوانمردانه هسته ای یک دهه قبل، البته مشکلات اقتصادی و نوسانات مختلف و تورم با درصد های کم و زیاد در غالب کشورها وجود دارد و اختصاص به ایران ندارد،در عین حال قبول است که بخشی نیز باز می گردد به نحوه مدیریت ها،اینها البته باید بتدریج رفع شود.فحشاء در جامعه اسلامی مطابق قوانین ممنوع است و یک آسیب اجتماعی زیر پوست جامعه است،و در همه جوامع نیز وجود دارد،نیز فحشاء تنها معلول فقر نیست و علل و عوامل مختلفی دارد،این یک ناهنجاری است که تا حد امکان با آن مقابله می شود چون امر پنهان است،اما با اشاره کلی به یک آسیب اجتماعی نمی توان یک حکومت را محکوم یا نفی کرد،معمولا هم اشاره ها کلی است،شما وقتی در مورد یک آسیب اجتماعی سخن می گویید باید بتوانید در مورد آن آمار و اطلاعات دقیق دهید و همه علل و عوامل آنرا بررسی کنید و آنرا بشعار برگزار نکنید.همینطور آسیب اعتیاد، در ایران خرید و فروش و مصرف مواد مخدر ممنوع است و مبارزه با قاچاق مواد مخدر بشدت صورت می گیرد،کسی از اعتیاد جوانان دفاع نمی کند اما راه دفع این آسیب فقط شعار دادن و نق زدن نیست،اول باید از ورود مواد مخدر بکشور جلوگیری کرد که حکومت این کار را می کند لکن وضعیت جغرافیائی ایران و مجاورت با پاکستان و افغانستان و اینطور کشورها و تجارت پر سود مواد مخدر بهر حال ادامه دارد،این تجارت و سودجوئی در همه جای دنیا وجود دارد،یک بخشی هم کار فرهنگی است که گرایش به مواد پیدا نشود بهر حال این روند ادامه دارد و باز نمی توان با کلی گوئی در مورد اعتیاد کوشش حکومت برای نابودی قاچاق مواد و ترانزیت و فروش آن را نادیده گرفت،بارها گفته ام مشکل بزرگ امثال شما این است که قبلا موضع مخالفت با جمهوری اسلامی پیش فرض شماست بعد می روید سراغ کاستی ها و بزرگ کردن آنها و سیاه نمائی وگرنه کیست که نداند فحشاء و اعتیاد و قاچاق مواد مخدر زمان شاهنشاه آری از مهر هم وجود داشت و در سایر کشورها و حکومت ها نیز این معضل وجود دارد،در واقع این یک معضل و آسیب اجتماعی است که در همه جوامع بنسبت جمعیت آنها وجود دارد.حرف زیاد است و فرصت کم،حالا من مطلبم را نوشتم شما آیا این قدرت و وجدان را در خود می بینی که کلی گوئی های خود را مستند کنی؟ مثلا ارائه سند فروش آب به عراق یا ارائه آمار دقیق فحشاء یا ارائه آمار دقیق اعتیاد و معتاد و آمار دقیق مقابله حکومت با قاچاقچیان مواد؟ اینها را باید کار کرد و بررسی کرد والا طوطی وار شعار کلی علیه فحشاء و اعتیاد و اختلاس دادن و نق زدن کار آسانی است و از همه هم ساخته است حتی از ایران دوست گرامی!
دوست گرامی سید مرتضی با درود . شوربختانه در وضعیتی نیستم که بتوانم جواب شما را بطور کامل بدهم که امیدوارم وقتی حالم بهتر شد اینکار را بکنم .
به هر حال دوست گرامی ازت سپاسگزارم که جواب دادی هر چند که ….
سند فروش اب در این بی ابی ایران :
به کویت
http://jamejamonline.ir/Online/668601788274254257/%D8%B3%D9%86%D8%AF-%D8%A7%D9%86%D8%AA%D9%82%D8%A7%D9%84-%D8%A2%D8%A8-%D8%A7%D9%8A%D8%B1%D8%A7%D9%86-%D8%A8%D9%87-%DA%A9%D9%88%D9%8A%D8%AA-%D8%A7%D9%85%D8%B6%D8%A7%D8%A1-%D8%B4%D8%AF
http://irankhabarnews.com/2018/06/24/%D8%A7%D9%86%D8%AA%D9%82%D8%A7%D9%84-%D8%A2%D8%A8/
وبرای عراق:
https://www.youtube.com/watch?v=FmaO77ATJHY
به پاکستان
http://www.tccim.ir/helpdesk/helpdesk_details.aspx?id=8962
ودر مورد فحشا در زمان اریامهر فقید (…) اگر سنت به ان موقع نمیخوردمیتوانی از پدر گرامی اتبپرس که در موقع ایا این همه فساد جنسی در شهرها پراکنده بود و یا محله وجود داشت بتام “شهر نو” و… که امیدوارم دوستان توضیح بیشتری بدهند و یا در اینده اگر بقایی باشد برایت بنویسم .
با پوزش که نمیتوانم ان را ادامه بدهم . به خدای ایران میسپارمت و امیدوارم که …
سلام ایران دوست من متولد 39 هستم شما چند ساله ای؟
بنابر این از وضعیت فساد و بی بند و باری و فحشاء زمان شاه آگاهی دارم و اینکه بطور رسمی مرکز فحشاء در وسط تهران وجود داشت (حالا از نظر شما اینکه وسط تهران مرکز رسمی فحشاء باشد برای رژیم شاه یک حُسن بوده است؟!) و جدای از آن وقتی بی بند و باری و کاباره ها (اگر سنّت اقتضاء نمی کند در مورد کاباره ها و لاله زار تهران از پدرت سوال کن) و شرابخواری آزاد بوده طبیعتا فحشاء و سکس اختصاصی به محله بدنام تهران نداشته.
در مورد فروش آب ،مستندات شما چیزی جز ادعاهای رسانه های ضد انقلاب نیست ،من در پست جدید ذیل ادعای نامستندی از مدیر این سایت در همین زمینه در لینک هایی نشان دادم که این ادعاها دروغ است و مسئولان مربوط آنرا تکذیب کرده اند.
سلام ایران دوست من متولد 39 هستم شما چند ساله ای؟
بنابر این از وضعیت فساد و بی بند و باری و فحشاء زمان شاه آگاهی دارم و اینکه بطور رسمی مرکز فحشاء در وسط تهران وجود داشت (حالا از نظر شما اینکه وسط تهران مرکز رسمی فحشاء باشد برای رژیم شاه یک حُسن بوده است؟!) و جدای از آن وقتی بی بند و باری و کاباره ها (اگر سنّت اقتضاء نمی کند در مورد کاباره ها و لاله زار تهران از پدرت سوال کن) و شرابخواری آزاد بوده طبیعتا فحشاء و سکس اختصاصی به محله بدنام تهران نداشته.
در مورد فروش آب ،مستندات شما چیزی جز ادعاهای رسانه های ضد انقلاب نیست ،من در پست جدید ذیل ادعای نامستندی از مدیر این سایت در همین زمینه در لینک هایی نشان دادم که این ادعاها دروغ است و مسئولان مربوط آنرا تکذیب کرده اند..
ایران دوست گرامی اگر توانستی پشت سرت را ببینی جواب این /// را هم میتوانی بخوانی.
فضول ایران! شما بجای ایران دوست بحث را ادامه بده،آنچه هم که زیر چنگک گفتی لایق خودت.
استاد گرامی با درود با پوزش ، برای من فرستاده شده بود و من با توجه به بدبختی که در ایران داریم و با تورم و گرانی و … که عده زیادی حتی نان شب ندارند ولی در عوض تعدادی اغازاده(!) با ماشین میلیاردی در شمال تهران به ریش مردم بدبخت میخندند و دختران و … ایران را شکار میکنند که خودتان بهتر از هرکسی میدانی فکر کردم که این لیست نباید دور از واقعیت باشد . باز هم پوزش میخواهم .
زکریای رازی آمد و رفت!
انیشتین آمد و رفت!
فروید آمد و رفت !
استیو جابز که به نوعی پدر تکنولوژی نوین بود هم آمد و رفت!
بیل گیتس هم درحال رفتن است!
اما هنوز در خانواده وهمسایگی ما:
مادری اسپند دود می کندتاچشم نخورد !
پدری گوسفند می کشد ونذری می دهدتاظلم اش بخشیده شود!
مادربزرگ درانتظارمعجزه است تامشکلش حل شود!
دایی ام برای پاک کردن مال خود، بخشی از دارایی خودرابه شیخ محل میدهد ولی بچه اش 3دندان پوسیده دارد!
عمویم وصیت کرده تاتنهادارایی خود که یک منزل 100متری کهنه ساخت است رابفروشندوبرای او نماز و روزه بخرنددرحالیکه پسر 30 ساله ودختر35ساله اومجرد هستند و برای شهریه دانشگاه مجبوربه 2 شیفت کارمی باشند.
خاله ی بی سوادم هرروز هزار تومان به صندوق صدقات واریز می کند تا جهنم ناشی ازظلم به عروس وبچه هایش بخشیده شود.
پدربزرگ برای درمان آرتروزبه دعا نویس ورمال متوسل می شود!
پسری پشت ماشینش می نویسد: بیمه قمر بنی هاشم !وبه دختران متلک می گوید!
هنوز برای ازدواج وتصمیم گیریهای مهم استخاره می کنند !
علت خشکسالی رابه بدحجابی نسبت می دهیم!
از اعدام یک بچه یتیم ۱۷ ساله ذوق می کنند !
دردانشگاههاپایان نامه خرید و فروش می شود،بچه های زیر 15 سال ازدواج می کنند
وزیر یا مدیر دولتی پاسی ازشب در اداره در جلسه است وبا این جلسه زدگی عوامفریبی میکند زیرا انحصار طلب است وتفویض اختیار نمیکند!
به تاریخ مان می بالیم ولی برای امروزمان پاسخگونیستیم!
مرده هارامی ستائیم وزنده ها را به دق می آوریم!
زمان برای ما بی ارزش ترین مقوله است!
«بزرگترین دشمن دانایی، نادانی نیست، بلکه توهم دانایی است..
اسرار تاریخ
تاریخ جان شما چقدر “مدرن”،”علمی” و “سوپر پیشرفته”هستی! بارک الله پسر خوب،چه خوب جهان علم،و عالمان نوین را بنفع خواهش های دین ستیزانه خویش مصادره کردی! حالا مطمئنی که همه عالمان علوم نوین مثل تو دارای گرایش های ضد خدا و ضد ادیان بوده یا هستند؟! شما که اهل تاریخ هستی،قدری در تاریخ علم و تاریخ عالمان قدیم و نوین مطالعه کن،بسیاری از بزرگان علوم نوین و مخترعان و مکتشفان در زمره معتقد ترین و پایبندترین انسانها نسبت به خدای آفریدگار جهان و توحید و اعتقاد دینی بودند.
رییس کل دادگستری استان تهران:
محمد ثلاث در بیمارستان اعتراف کرد / او هیچگاه انکار نکرد که پشت اتومبیل بوده که نیازمند انگشت‌نگاری باشیم / از آنجا که «اقرار مکرر» متهم را داشتیم اگر سراغ دلیل دیگر نمی‌رفتیم نیز کفایت میکرد / خانم وکیلی که داد بیگناهی سر داده، از جزئیات پرونده اطلاع ندارد
غلامحسین اسماعیلی درباره پرونده محمد ثلاث گفت: اتوبوس محکوم‌علیه موسوم به اتوبوس مرگ، در روزهای قبل از حادثه در محل پارک بوده و به نحوی به پاتوق و محل تجمع جمعی از افراد قرار گرفته بود. محمد ثلات بر اساس ادعاها با سبق تصمیم و نیت مجرمانه اتومبیل را روشن کرده و عامدا و عالما به افراد حمله کرده و سه نفر از مامورین انتظامی را مورد حمله قرار داده است.
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :
محمد ثلاث در بیمارستان اعتراف کرد / او هیچگاه انکار نکرد که پشت اتومبیل بوده که نیازمند انگشت‌نگاری باشیم / از آنجا که «اقرار مکرر» متهم را داشتیم اگر سراغ دلیل دیگر نمی‌رفتیم نیز کفایت میکرد / خانم وکیلی که داد بیگناهی سر داده، از جزئیات پرونده اطلاع ندارد
رییس کل دادگستری استان تهران درباره پرونده محمد ثلاث توضیحاتی ارائه کرد.
به گزارش «انتخاب»، غلامحسین اسماعیلی بعد از ظهر امروز در نشست خبری با اصحاب رسانه در رابطه با ابهامات اجرای حکم قصاص محمد ثلاث اظهار کرد: همانگونه که استحضار دارید در روز گذشته شاهد اجرای حکم قصاص قاتل شهدای نیروی انتظامی در خیابان پاسداران بودیم. جو سازی سنگین رسانه‌ای با همراهی برخی از فتنه گران داخلی که دارای محکومیت قضایی هستند با ادعای دفاع از حقوق بشر به جای حمایت از خانواده داغدیده شهدا تلاش کردند جای شهید و جلاد را عوض کنند.
رییس کل دادگستری استان تهران افزود: برخی افراد که ادعای حقوقدانی داشتند با گفت‌وگو با رسانه‌های ضد انقلاب و در فضای مجازی اذهان عمومی را نسبت به اجرای حکم مشوش کردند.
وی گفت: جنایت خیابان پاسداران در تهران، در پایتخت، در خیابان و در حضور جمع کثیری از شهروندان اتفاق افتاد و در شب و بیابان نبود که شناسایی آن برای ضابطین سخت باشد و در اسرع وقت مورد شناسایی قرار گرفت.
رییس کل دادگستری استان تهران افزود: اتوبوس محکوم‌علیه موسوم به اتوبوس مرگ، در روزهای قبل از حادثه در محل پارک بوده و به نحوی به پاتوق و محل تجمع جمعی از افراد قرار گرفته بود. محمد ثلات بر اساس ادعاها با سبق تصمیم و نیت مجرمانه اتومبیل را روشن کرده و عامدا و عالما به افراد حمله کرده و سه نفر از مامورین انتظامی را مورد حمله قرار داده است.
ثلاث در بیمارستان نزد بازپرس اقرار کرد
اسماعیلی عنوان کرد: به محض اطلاع دادسرا، بازپرس به بیمارستان مراجعه و از متهم تحقیق کرده است و متهم به صراحت به سبق تصمیم اعتراف و اقرار کرده است و همچنین به شهادت رساندن جمعی از مامورین و مصدومیت تعدادی دیگر نیز در همان بیمارستان اقرار و اعتراف کرده است که علیرغم ثبت و ضبط این موارد، فیلمبرداری توسط دوربین‌ها در بیمارستان نیز به صورت صریح موجود است. هم در دادسرا و هم در دادگاه این فرد مکرر به جرم خود اقرار و اعتراف کرده است، همچنین صحنه جرم با حضور مقام قضایی و مامورین توسط متهم بازسازی شده و متهم در فرآیند بازسازی ضمن تبیین جزئیات، نحوه اقدام را بار دیگر اقرار و اعتراف کرده است که این مراحل نیز فیلمبرداری و مستندسازی شده است.
رییس کل دادگستری استان تهران نکته قابل توجه دیگر در خصوص محمد ثلات را مربوط به جلسات رسیدگی دادگاه دانست و گفت: جلسات رسیدگی دادگاه با رعایت تمامی موازین به صورت علنی و با حضور خبرنگاران و مشارکت بیش از 100 نفر از شهروندان برگزار شده است که فیلم کامل به صورت ضبط شده موجود است و متهم در آن جلسه نیز صراحتا به جرم خود اعتراف کرده است. شهود نیز در جمع هیات قضایی شعبه به انجام عمل مجرمانه توسط شخص گواهی و شهادت دادند.
وی با بیان اینکه در مرحله بدوی برای متهم، وکیل تسخیری تعیین شد، عنوان کرد: بعد از جلسه اول مشارالیه شخصا وکیل تعیینی انتخاب کرد. وکیل جدید از دادگاه برای مطالعه استمهال کرد و یک هفته به او وقت مطالعه داده شد. جلسه بعدی با حضور وکیل تعیینی برگزار شد و بعد از صدور رای، وکیل فرجام‌خواهی کرد و پرونده به دیوان رفت و سپس رای دادگاه کیفری یک در دیوان تایید شد.
خانم وکیلی که داد بیگناهی سر داده در مراحل رسیدگی اصلا وکالت نداشته است
اسماعیلی افزود: همچنین برای متهم پرونده شخصیت تشکیل شد و اوضاع و احوال فرد به سلامت روحی و روانی او دلالت داشت اما از باب احتیاط برای بررسی تعادل روحی و روانی به پزشکی قانونی معرفی شد و سلامت روحی و روانی او مورد تایید پزشکی قانونی قرار گرفت. خانم وکیلی که این روزها با ادعای وکالت از محکوم علیه، داد بیگناهی سر داده است اصلا در مراحل دادسرا، دادگاه، فرجام‌خواهی و قطعیت فرجام‌خواهی وکالت نداشته و اصلا پرونده را مطالعه نکرده است و از جزئیات اطلاع ندارد بلکه پس از قطعیت حکم از متهم وکالتنامه اخذ کرده و از دیوان تقاضای اعاده دادرسی کرده است که دیوان این تقاضا را بررسی کرده و قرار رد اعاده دادرسی صادر شده است.
رییس کل دادگستری استان تهران با بیان اینکه حکم صادره قبل از ماه مبارک رمضان قطعی شده بود، اظهار کرد: با انجام فرآیند قانونی، اجرای حکم مصادف با فرا رسیدن ماه مبارک رمضان شد که بنابر روند همیشگی و به احترام این ماه عزیز و با امید بهره‌مندی از برکات این ماه، اجرای حکم به بعد از عید سعید فطر موکول شد و در نهایت روز دوشنبه بعد از تمام تشریفات قانونی برای اجرای حکم اقدام شد.
وی افزود: امروز کسانی که به اجرای حکم خدشه وارد میکنند هیچ اطلاعی از محتوای پرونده ندارند و به جای حمایت از امنیت مردم و خانواده‌های داغ دیده در این حادثه، فضاسازی‌های دروغی علیه مجموعه قضایی به راه انداخته‌اند که لازم دانستم بر اساس مدارک مستند توضیحات لازم را منعکس کنم.
http://www.entekhab.ir/fa/news/414765/
سید پستی و پلاشتی ////////// پناهان احتیاج به ثبوت ندارد. من بندرت وقتم را صرف خواندن ///// می کنم ولی فقط به همان شرافت و وجدان ///// ات به آنچه را که پرسش برانگیز است جواب دهید. فقط همین جمله خودت را درست بخوان و چرای اش را پاسخ دهید.
…….
خانم وکیلی که داد بیگناهی سر داده، از جزئیات پرونده اطلاع ندارد.(سید مرتضی از قول اراذلی دیگر!).
پرسش>سید چرا وکیل فردی محکوم به اعدام از پرونده موکلش بی اطلاع است؟
“پلاشتی”که کلمه غلطی است و با هیچیک از گویش های متداول در کشور ایران هماهنگ نیست! مقصودت “پلشتی” بود؟
اما ظاهرا عادت کرده ای به مزخرف گوئی و مزخرف شنیدن و مزخرف نوشتن،معلوم است این اظهارات را درست نخواندی،این اظهارات من نیست،اظهارات یک مقام قضائی است،در این اظهارات توضیح داده شده که این خانم از ابتدا وکیل فرد اعدام شده نبود،بلکه از مقطع اعاده دادرسی در دادگاه ثانویه وکالت داشته است،و اطلاعات نادرستی ارائه کرده است،توضیحات مقام قضائی روشن است که فرد اعدام شده بعد از قطعیت حکم در دادگاه تجدید نظر و ارجاع آن به دادگاه عالی (رویّه ای که در مورد همه احکام اعدام جاری است)و تایید حکم در دادگاه عالی،درخواست اعاده دادرسی کرده است که مورد پذیرش دادگاه عالی واقع نشده است.مطلب را دقیق بازخوانی کن.
چرا باید خانه قطب محاصره می شد؟
چرا عوامل حکومتی باخشونت و چماق رفتار می کردند؟
چرا عده ای از درویشان دستگیر شدند؟
چرا نظام آخوندی مانع از تجمع چند درویش در خانه قطبشان است؟
تمامی حوادثی که رخ داد عامل و بانی اش تنها نظام آخوندی است.
پاسخ این سوالات هرچه باشد،اما مجوّز این نیست که کسی اتوبوسی را حرکت داده و با عصبانیت به مامورین نظم و قانون بکوبد و چند نفر را بقتل رسانده و عده ای را مصدوم کند.کسی که به هر انگیزه ای جنایت کند و کسی یا کسانی را عمدا بقتل برساند حتما قصاص و مجازات خواهد شد ،در واقع نباید یکطرفه و با انگیزه مخالفت با یک حکومت مسائل را ارزیابی یکطرفه کند،شما فرض را این بگیر که آن مامور نیروی انتظامی که زیر چرخ های اتوبوس این جانی بقتل رسید پدر،برادر یا شوهرت بوده باشد آنگاه هم واکنشت همین خواهد بود؟
درود
۱-چه مجوزی برای محاصره و دستگیری درویشان صادر بود و چرا؟
۲- اوتوبوس در آن کوچه برای چه بود؟ در حالی که خانه قطب در محاصره بسیجیان و درویشان بود؟
۳- چگونه است که تاکنون عده ای دراویش زن و مرد هنوز در زندانند؟
۴- مگر نه اینکه خانه قطب را هواداران سرسخت و نه عادی محاصره کرده بودند؟ چگونه می شود که بر علیه اجتماع خود درویشی اقدام می کند؟
۵- محمد ثلاث قبل از ماجرا دستگیر شده بود ،یا نه؟
۶- کجاست شهادت همه افراد در ماجرا؟
۷- تمامی این چند سوال که حتما سوالات بسیاردیگری نیزمطرح می کنند ، حاکی از قتل عمد قوی قضایی/غذایی نسبت به محمد ثلاث بوده است.
۸- جنایت علیه بشریت نظام ترور بیش از بیش چهره ای عریانتر بخود می گیرد.
جنایات بسیجیان در تجاوز به دختران در سیستان و ناظم مدرسه وهمینگونه در بانه و اعدامها و کشتن در زندانها همه از ایدئولوژی اسلامی و افکار کثیف و مالیخویایی چون خمینی و خامنه ای وعنتران پامنبر نشین و آقا زادگان بی ذره ای بهره از تربیت و اخلاق و مغز فندقی سرچشمه می گیرد.
سید، اگر جزوی از دستگاه نبودید، شایدمی توانستید واقعیت موجود را ببینید، واقعییت و حقیقت چندان از هم دورو ضد هم نیستند. اما، پدر منافع بسوزد.
بقول فردوسی پور شما “کلا “تکراری هستی! و “کلا”اهل شعارهای پوچ.معلوم است اصلا مطالب را هم نمی خوانید همینجور ذهنیات خود را تکرار می کنید،شما اگر رفرنس مرا قبول نداری لااقل اینقدر عرضه سرچ و بررسی را داشته باش مراجعه کن به توضیحات رئیس دادگستری تهران و دادستان تهران،البته اگر زحمتی نمی شود من آنرا چند کامنت بالاتر رفرنس به سایت انتخاب دادم.در ایران درویش یا غیر درویش تا جرمی مرتکب نشوند و امنیت و نظم جامعه را بهم نزنند با آنها برخوردی نمی شود،آن اتوبوس متعلق به دراویش بود و درویش محمد ثلاث نیز حین ارتکاب جرم مشهود در حضور دهها مامور و مردم عادی دستگیر شد و در دادگاه و پیش از آن در بیمارستان اعتراف بگناه خود کرد،و شهود نیز در دادگاه شهادت داده بودند مشکل شما عدم دقت،غرض ورزی سیاسی و استناد به مطالب مبهم و نامستند خانم وکیلی بوده است که از ابتدا وکیل فر اعدام شده نبود و در مرحله تجدید نظر وکالت پذیرفته بود،این حکم عملا سه بار بررسی و تایید شده است :دادگاه اولیه ،دادگاه تجدید نظر،و دادگاه عالی که اعدام ها را دوباره بررسی می کند،هیچکس با محمد ثلاث نه بعنوان یک درویش و نه بعنوان یک شهروند عناد و دشمنی نداشته که فقط یقه او را در این ماجرا بگیرد،مراجعه کنید و با ابهام آفرینی و سوالات نامربوط مخالف خوانی کلیشه ای خود را تداوم نبخشید.
نوریزاد گرامی و سروران ارجمند:
زمان آن رسیده با کمی تامل و گذشت و با نگاهی آینده‌نگر و هوشیار فردی مناسب برای به دست گرفت رهبری جنبش مردم کشور و سازماندهی اقشار مختلف کشور در داخل و خارج به منظور تغییر نظام به آنچه تمایل مردم است وارد شور و عمل گردیم.
بنده سخنان دردمندانه شما خطاب به رضا پهلوی را شنیده و نگاه نمودم, بله از دیدگاه رنج و درد تمامی ستم کشیدگان و نیز عدم اجازه به بهره‌وری مفت به افراد رنج نکشیده و بخصوص خارج کشور میتوان با آن دیالوگ همدلی نمود, با این حال داستان رضا پهلوی متفاوت مینماید, یا متفاوت گشته, امکان ورود ایشان در این وضعیت به کشور وجود ندارد, دارای تحصیلات مناسب و پرستیژ بین‌المللی هستند, در سیاست به همراه جدیت و نرمشِ-به-هنگام تاکنون نمایش تحسین برانگیزی داشته‌اند, با توجه به تجربیات مدید و آگاهی از خواست نخبگان سیاسی ایران و نیز آگاهی از مشکلات عدیده و بخصوص اعتراضات آتی از مواضع سالیان پیشین در تشکیل سیستم پادشاهی محض کناره گرفته‌اند و اکنون خواستار سیستم دمکراسی پارلمانی و یا نهایتا خواست مردم هستند, و در حال حاضر واجد یا پتانسل بیشترین طرفداران را در داخل و خارج دارا میباشند.
جمع کردن دیدگاه‌های مختلف زیر یک عملکرد بسیار مشکل است و در مورد کشور ما حتا توسط گروه‌ها و احزاب نیز امکان پذیر نمیباشد در حالیکه ایشان پتانسیل آنرا در مجموع با توجه به همه فاکتورها میتواند داشته باشد, بخصوص که جامعه نیز مشکلی با ایشان ندارد.
عقیده بنده نیز تا چندی پیش شبیه شما بود ولی اکنون به مجموعه‌ایی از مسایل مختلف و نیز زمان مینگرم.
بله همینطور که شما اشاره کردید رضا پهلوی علاوه بر متوهم بودن خیلی هم آپورتونیست و فرصت طلب هم تشریف دارند! بطوریکه تا جایی در ایران چند کارگر اعتراضی صنفی در مورد نحوه کار یا دستمزد خویش می کنند ایشان با احساس متوهمانه “خود رهبر بینی مردم ایران”! شروع به پیام های خاص داده و گمان می کند که همین روزها فرش قرمز استقبال از ایشان در ایران پهن می شود! این اواخر هم دیدم با حضور تیم ملی فوتبال جمهوری اسلامی ایران در جام جهانی 2018 روسیه پیام رهبر مآبانه ای برای فوتبالیست های ایرانی فرستاده بود! البته فقط رضا پهلوی نیست که از جامعه ایران نا آگاه و با آن بیگانه است، بیماری توهم مشکل خیلی از مخالفان جمهوری اسلامی در داخل و خارج است…
سید شما خودتونو ناراحت رضا پهلوی نکنید. خیلی ها از صدقه سر مشتی /////////////////////////////////////مثل خودت تو صف اند! خیال کردی ///// و باند دزد و گردنه زنش هستی که 200 /300 سالی بعد از خود غارت و تجاوز نمایی و بخیر و خوشی بگذره؟ نه عزیز این 40 سال هم از سر خودت و هفت پشتتون زیاده. سید تیرهای چراغ برق منتظرند چون مرحله رهایی است و هر عملی بر ضد دشمنان ایران و ایرانی سزاست! سید دراین مرحله از هیچ چیزی منتسب به شما جنایت پیشه گان اسلامی در حکومت بعنوان نیروهای اشغالگر اسلامی ایران زمین گذشتی نیست!
عیبی ندارد ما خود را برای اعدام روی تیرهای چراغ برق آماده کرده ایم،اما شما هم شب و روز در خواب و رویا تیر چراغ برق ببین تا زمانی که در همان لجن آبادی که هستی جزء لجن ها و زباله ها دفن شوی،تو هرگز پایت به ایران نخواهد رسید زیرا می دانی که بواسطه جرم هایی که مرتکب شده ای و بخاطر آنها از ایران گریخته ای و زندگی انگلی بعنوان انگل اجانب را اختیار کرده ای و هنوز در حال ارتکاب جرم هستی اگر روزی در محدوده قضائی جمهوری اسلامی ایران قرار گیری لجن هایی که شب و روز در حال تولید آن هستی به حلقت فرو خواهند برد و به زندگی انگلی ات پایان خواهند داد و این سزای هتاکان و مجرمان بی ریشه است.
درود، شما که نمایشگاه نقاشی دیگه ندارید، در عوض من بزودی نمایشگاه خودم رو جای شما برگزار می کنم و شما رو هم دعوت می کنم! یکی از آثار خودم رو بنام خوشحالی مردم پس از بازی ایران و اسپانیا در اینجا براتون آماده کردم که امیدورام لذت ببرید! بزودددددددی زود تلاش می کنم آثارم رو در همین سرای اهل قلم به نمایش همگان بذرام!
فعل حرام زنا توسط حجت‌الاسلامین فلسفی و شجونی در حالی صورت گرفته که این دو گناهکار با فرض مزدوج بودن یک زن با او مرتکب زنای محصنه شده‌اند, لعنت‌الله علی القوم ظالمین که حتا در چنین حالتی که صدا و سیمای فساد اسلامی از آن با خبر است با یکی از گناهکاران مشغول سخن میشود, و سایر معممین و چاکران نظام تنها با ذکر یک دلیل پوچ و غیر موثر در حکم سنگسار و اعدام به توطئه توسط ساواک اشاره میکنند, این بهانه فقط باعث نمایش چهره خالی از عقل و منطق گناهکاران و با فرض احمق گماشتن مردم است.
مفسدین اسلامی چنانچه آدم و ادب نشوند با قدرت حق آدمشان میکنیم و یا روانه قبرستان.
شهداد گرامی این مطلب مسلّم نیست،و انواع توطئه ساواک برای تخریب و بدنام کردن انقلابیون مخالف رژیم شاه وجود داشته است،در اسلام نیز اصل بر برائت انسانها از معصیت یا هر نسبتی است مگر آنکه آن معصیت یا نسبت بدلائل خاص اثباتی محرزشود یا خود فرد در آزادی و اختیار کامل اقرار به گناه کند،شما چرا چنین اصل دینی و عقلائی را نادیده گرفته و آنرا پوچ می نامید؟ جعل و دسیسه هم همیشه در سیاست و حکومت ها وجود داشته است،ظاهرا مبنای شما تقدیس و پاک دانستن ساواک جنایتکار رژیم شاه است.
شیخ قم نشین !
امام جمعه تویسرکان ! چطور ؟ّّ
فیلم سراپا پورن ایشان هنوز موجود است .
آیا وی هم توسط ساواک تخریب شد ؟
راستی تو که کعب الاخبار قم هستی از عاقبت این هم لباس خود خبر داری ؟
من از تخلف افراد دفاع نمی کنم،اگر آن فردی که در آن فیلم لباس روحانی پوشیده امام جمعه جایی بوده است کار غلطی کرده است و تخلف یک فرد ربطی به کلیت نهاد روحانیت ندارد.من اطلاعی در مورد فردی که به او اشاره می کنی و او را امام جمعه جایی عنوان می کنی ندارم و ممکن است آن فیلم جعلی باشد و کسی خود را شبیه بکسی کرده باشد و لباس جعلی روحانی پوشیده باشد شما آن فیلم را رها کن بطور مستند اثبات کن که آن خاطی متخلف در آن فیلم امام جمعه بوده است.
ضمنا اگر فرصت کردی سری به این لینک بزن
http://shayeaat.ir/post/543
درود
قتل محمد ثلاث ،وبازداشت وکیل ایشان نشانه ی عمق و ریشه ای بودن فساد ولایت فقیه مطلقه است. بودن هر روز این نظام بضرر ملت ایران و ایران است. اکنون زمان آرزو گذشته و باید برخاست وعمل کرد، این نظام با ترور افراد بصورت اتهامات دروغ، پرونده سازی، شکنجه و زندان و اعدام دقیقا بر ضد ایران و ایرانی عمل می کند.
ترورو سرکوب ملت را نظام بصورت دائمی و سیستماتیک پیش می برد. روش فرسایشی آن ،اتهامات دروغین و پرونده سازی است که در واقع تهدید وارعاب و شکنجه بشمار می آید.بدین طریق مردم گروگان نظام ولایت فقیه مطلقه است.
نظام تروریست ، بر اصل ترور بانی و برقراراست. آنچه قدرت آنرا بزمین می زند، نافرمانی مدنی ملت که حق طبیعی ملت است ، می باشد. در این نظام ،نه قانون و نه قوه قضاییه و نه قوه مجریه در جهت حقوق بشر و برای آن عمل می کنند.
قتلهای دائمی نظام ، از جهتی نشان دهنده ترس نظام نیز است. اعمال ضد بشری نظام هر چه بیشترمی شود، فاصله بین ملت و نظام بیشتر می شود. در واقع هم اکنون بین ملت و نظام ، دریای از خون مردم است که هر دم با اعمال ترور نظام گسترده تر می شود.
رفتار نظام آخوندی ثابت کرده ، زمانی که عقل نباشد جانها در عذابند.
http://www.entekhab.ir/fa/news/414765/
—-
شما فردی فاشیست هستید که صرفا به تکرار یک سلسله دروغها و شعارهای سیاسی بی حاصل مشغولید و بهره ای از وجدان اخلاقی،انسانیت و دموکراسی ندارید،نظام جمهوری اسلامی ایران نه تنها تروریست نیست و تروریسم را محکوم می کند بلکه همیشه قربانی تروریسم بوده است :مثل ترور قریب به سیزده هزار نفر از مردم و مسئولان این نظام بدست تفاله های خائن استکبار جهانی یعنی سازمان مجاهدین (منافقین) خلق ایران،وترور رئیس جمهور و نخست وزیر ( شهید باهنر و رجائی)،و ترور مرحوم شهید بهشتی و 72 دو تن از یارانش در سرچشمه تهران،و ترور دانشمندان هسته ای ایران توسط موساد جنایتکار اسرائیل و ترور دهها روحانی و امام جمعه در ایران بعد از انقلاب و …و شمای فاشیست ضد انقلاب با نادیده گرفتن اینهمه ترور،ناجوانمردانه یا ناجوانزنانه! دائم حکومت جمهوری اسلامی ایران که برآمده از رای و رفراندوم عمومی ملت ایران است را تروریست،فاشیست،داعشی و القابی نظیر اینها می دانید که اوصافی است که با طرز تفکر و گفتمان سیاسی شما هماهنگ تر است.مضافا اینکه عاقلان (آنها که عقل دارند و صرفا شکمی شعار نمی دهند) قصاص و مجازات فردی که دیوانه وار اتوبوسی را حرکت داده و ماموران قانون را کشته و زخمی کرده را “ترور” نمی نامد،اندکی هم به خرد خویش رجوع کنید هم به واژه نامه ها و دائره المعارف سیاسی..
۱-سید، آنچه تا کنون با ملت این نظام کرده چیزی جز ترورو شکنجه نبوده است.
۲- پوشش اسلامی در ورزش ، مسخره کردن ورزش است ، در کدام مسابقات ژیمیناستیک ، شنا و یا رقص ایران شرکت داشته ؟ که هیچ، امکانات مساوی برای ورزش پسر و دختر فراهم است؟
۳- فاشیست را معنا کنید، آیا بیشتر به ره- برتان نمی چسبد؟
۴- دفاع همه جانبه شما از سیستمی فاشیستی است که در بطن خود تبعیض و ضد بشریت را پرورش می دهد. همانطور که می دانید من مخالف هرگونه حکم اعدامم و معتقدم هر گاه انسان توانست موجودی را زنده کند، حق کشتن آنرا نیز دارد.قصاص شرعی اساسا غلط است، زیرا ضد اصل دادگستری و قانون است و در اجتماعی که دولت و دستگاههای مختلف وجود دارند قصاص جنایت علیه بشریت است. حتا اگر فرد صدها نفر را کشته باشد.
بدین خاطر کشتن محمد ثلاث یک قتل است که ناعادلانه بوده است. بدین خاطر که سیستم قضایی نظام آلوده و فاسد است.
1- ترور و شکنجه تعریف های خاص خود را دارد،هیچ عاقلی مجازات مجرم مطابق قوانین را ترور و شکنجه نمی نامد.
2-پوشش اسلامی جزء قوانین مصوب این کشور اسلامی است و بشما مربوط نیست،شما اگر در جامعه ایران حضور داشته باشید باید پوشش داشته باشید و بقانون احترام بگذارید وگرنه مجازات خواهید شد،اگر بیرون از مرزهای جمهوری اسلامی هستید در مورد پوشش خود هر غلطی می خواهید بکنید بکنید اما زنان تحت قوانین جمهوری اسلامی بشما ربطی ندارد اکثریت زنان ایران مسلمانند و بقوانین اسلام و از جمله قانون پوشش احترام می گذارند و قلیلی مثل شما هم که مسلمان نیستند یامسلمان لا ابالی هستند ناچار باید به خواست اکثریت مردم احترام بگذارند و اگر نگذارند مطابق قانون با آنها برخورد خواهد شد،مراعات پوشش (در صورت وجود نامحرم) نیز هیچ منافاتی با ورزش کردن بانوان ندارد و مسخره کسانی هستند که ورزش همراه پوشش را مسخره می کنند.
3-قانون قصاص قانون خدا و از احکام مسلّم قرآنی است و خداست که حیات می دهد و می میراند و هموست که امر بقصاص جانی و قاتل عمد کرده است ،اینکه عقل کسانی مثل شما قاصر از فهم فلسفه قانون قصاص باشد ربطی به درستی این قانون ندارد.
نیز من کسانی را که حکومت قانونی ناشی از اراده اکثریت مردم را فاشیست می دانند فاشیست می دانم چون فاشیست کسی است که به هنجارهای قانونی و رای مردم و لوازم دموکراسی ملتزم نیست و شما با این فحاشی ها و توهین هایی که اینجا بنظام اسلامی می کنید نه تنها دموکرات نیستید بلکه یک فاشیست هستید و توانائی تادّب در گفتار ندارید.
درود
تیم ملی فوتبال ایران ، درود فراوان برشماباد،ورزشکاران ایران زمین همیشه باعث سربلندی ایران بوده اند. توانایی یک ملت در شکوفایی همه جانبه آن ملت است. یک ملت چون شاخه های مختلف یک درختند و باروری ملت احتیاج به حفظ و پرورش آن دارد و متاسفانه درخت ملت ایران را تیشه ی شریعت و فقه اسلامی ناتوان و بد منظر و بخصوص تا توانسته شکوفه ی زنان را از ابتدا کنده و نابود کرده است.
نظام داعشی نه تنها جلوگیری از ورزشهایی مختلف چون مسابقه شنا و دوچرخه سواری و ژیمیناستیک و.. زنان کرد بلکه وقاحت را بدانجا رساند که زنان را به عنوان تماشاچی حذف کرد. این تبعیض جنسیتی برای نیمی از ملت ایران در تمام سطوح ادامه دارد.تا چه برسد به قاضی و ریس جمهور شدن.
زنان در زیر سلطه نظام داعشی ،وابسته و زیر سلطه ی مردانند،بدین خاطر چه در اقشار بالا و چه در اقشار پایین ، زنان پایین ترین رتبه در حد کنیز برده را دارند. و این تبعیض بزرگ را باید جنایت بر علیه بشریت نامید.
زنان بوضوح این تبعیض جنسیتی را در فامیل به عنوان دختر و همسر و زن و در اجتماع در خیابان و ادارات و مشاغل حس و لمس می کنند. رفتار تبعیض آمیز حکومتی هیچگاه عادی نخواهد شدزیرا برضد انسان و طبیعت زندگی سالم افراد وضد آزادی و برابری فردی و اجتماعی اند.
ما با جنبش زنان از همه اقشار روبروییم. رفتار تبعیض آمیز نظا م ازرفتار با زنان بالاتر رفته و به خودی و غیر خودی و آقا زاده رسیده است.
تیشه های شریعت و فقه اسلامی برایران و ملت ایران بسیاربوده است. اما غافل از آن که ریشه ی ایران عظیم تراز تنه آن است .
شما یا فردی هستی دروغگو،یا بی اطلاع از مسائل جامعه ایران یا فردی شعار زده و مالیخولائی،بر خلاف توهم ها و دروغ های شما در ایران هم مسابقات شنا و هم مسابقات دوچرخه سواری و هم مسابقات ژیمناستیک برای بانوان وجود دارد و هم در این زمینه ها و سایر رشته های ورزشی فدراسیون های خاص وجود دارد،قدری از دروغگوئی بکاهید یا قدری سطح مطالعه و اطلاعاتتان را با مطالعه دقیق اخبار بالا ببرید،همین چندی قبل بود که بانوان و دختران فوتسال جمهوری اسلامی ایران بمقام قهرمانی آسیا رسیدند،بنابر این ورزش بانوان در ایران اسلامی وجود دارد منتها چیزی که خلاف سلیقه و درک و فهم شماست این است که ورزش بانوان مطابق قوانین اسلام مشروط بمراعات پوشش مناسب یا در معرض دید هوسرانان نبودن است،بله در اینجا ورزش بانوان وجود دارد اما نه بصورت لنگ و پاچه باز و در معرض دید هوسرانان قرار گرفتن،چشمتان را کمی باز کنید به واقعیات ،نگاه کنید به این لینک ها و دروغ نگوئید و شعارهای تکراری ندهید چون مردم ایران ارزشی برای دروغها و هرزه گوئی ها و شعارهای پوچ شما قائل نیستند:
http://irsf.ir/category/women/
—-
http://gymnastic.ir/
—-
https://www.isna.ir/tag/%D8%AA%DB%8C%D9%85+%D9%85%D9%84%DB%8C+%D8%AF%D9%88%DA%86%D8%B1%D8%AE%D9%87+%D8%B3%D9%88%D8%A7%D8%B1%DB%8C+%D8%A8%D8%A7%D9%86%D9%88%D8%A7%D9%86+
—-
http://radiovarzesh.ir/NewsDetails/?m=084113&n=90746
—-
https://ir.voanews.com/a/iran-women-gymnastics/3935814.html
رهبر معظم باردیگر در بیاناتی ملال اور و تکراری مبتنی بر توهم وبی بصیرتی منحصر به خودش ،نمایندگان گماشته ومواجب بگیرمجلس را از تصویب لایحه مبارزه با تامین مالی تروریسم منع کرد و با این کار علاوه بر اینکه زمینه انزوا و تحریم گسترده بانکی کشور فراهم کرد بار دیگر نشان داد که همه امورات و تصمیم گیریها بستگی به شخص او و توهمات زیاتبارش دارد و دولت و مجلس جز مشتی مجیز گوی و متملق حلقه بگوش ،چیزی دیگری نیستند عدم تصویب این لایحه در مجلس کاملا مغایر با منافع ملت ایران است واشکارا بیانگر ان خواهد بود که ایران از منابع تامین تروریسم جهانی است وطبعا تبعات بسار بد و سنگینی را در زندگی مردم به همراه خواهد اورد اما برای رهبر معظم و دارودسته تبهکار و تروریستش ایران و منافع ملی ان کوچکترین اهمیتی ندارد در واقع او و دارو دسته تبهکارش ایران را به تصرف خود دراورده و با استفاده از منابع و امکانات کشور به ترویج باورهای خانمانسوزخود در منطقه میپردازند تداوم دخالت در عراق و سوریه و لبنان و یمن و افغانستان اصلی ترین دغدغه رهبر معظم است او هزینه های کمرشکن این دخالت های خسارت بار را ازجیب مردم ایران پرداخت می کندوهر عاملی که اختلالی در روند این تاراج و غارت ایجاد کند از نظر رهبر معظم مشکوک و مردود بوده و و از این روست که پیشاپیش گماشتگان خود را در مجلس از تصویب لایحه برحذر میکند انصافا و براستی رهبر معظم ما از نظر خیانت به کشور و منافع ملی مردم بینظیر و بی همتاست
قسمتي از سفرنامه من به بارگاه كبريايي:
امروز سومين روز حضور من در اين جهان است ، ساعت هشتصدو چهل و دو هزار و ربع قبل از ظهر است (تعجب نكنيد زيرا مطابق قران هر روز اينجا برابر است با پنجاه هزار سال انجا و تعداد ساعات هر روز عبارت است از ٢٤ضرب در ٥٠٠٠٠) تصميم ميگيرم در اين فرصتي كه تا زمان صرف نهار باقي است (حدود ده هزار سال ان جهان خاكي) به تماشاي يكي از محاكمات اين جهاني (جهان اسماني) بروم .
وارد سالن محاكمه ميشوم ، خود خدا حضور ندارد ولي نماينده او كه يك فرشته ميانسال است بعنوان قاضي محكمه ، پشت ميز بلندي نشسته و در مقابل او ترازويي قرار دارد كه از سقف اويزان شده و تلي از حسنات و سيئات در كنار ترواز درست شده و فرشتگاني چند سخت مشغولند و با بيل حسنات را در يك كفه ترازو و سيئات را در ديگر كفه ميريزند و حسابرسي با شدت و حدت در جريان است.
متهم امروز نجاري است از اهالي ناصره فلسطين كه او را يوسف صدا ميزنند ولي روي جلد پرونده اش مقابل كلمه نام ، درج شده ؛ سنت جوزف
در همين اثنا نماينده خدا خطاب به متهم گفت ؛
يوسف نجار ، اگر از تمامي گناهانت چشم پوشي كنيم ، از يك گناهت نميتوان صرفنظر كرد
نجار گفت ؛ كدام گناه را ميفرماييد؟
فرشته قاضي گفت ؛ از همان بي عفتي كه مرتكب شدي و به گردن خدا انداختي. سپس فرياد كشيد؛ رفتي يك غلطي كردي و /// نامي را اغفال كردي و /////////////// ، تا اينجايش مهم نيست ولي مردك الاغ چرا كثافت كاريت را به گردن خدا انداختي و با ابروي خدا بازي كردي؟ فكر نكردي روز جزا وقتي در محضر خداوند حاضر شوي خشتكت را جر خواهند داد؟؟؟ خدا صدو بيست سي هزار رسول فرستاد تا مردم را اگاه كنند كه خدا “لم يلد و لم يولد” انوقت تو فرزند نامشروعت را به گردن خدا ميبندي و شايع ميكني كه ثمره فحشاي تو فرزند خداست و انهمه ‘لم يلد ولم يولد’ ها كشك!!؟؟؟….
ادامه در نوبتي ديگر
سید رضی،شما باز افتادی در مسیر نقش بازی کردن و شوخی و لودگی و اهانت به دین و مذهب با ارائه اطلاعات غلط؟ یعنی برای طنز و جوک گوئی و خود را با توهم چند لحظه خنداندن دیگران راضی کردن حتما باید با مبانی دینی دیگران بازی و شوخی کرد؟ و اگر اشکال و ایراد و سوالی به مبانی دینی داشته باشیم حتما باید آنرا در چهارچوبه تمسخر و استهزاء و ریشخند ادیان،و بی احترامی به پیامبران و پاکان و خدا بیان کنیم؟ این آیا یک مرض نفسانی یا سوء استفاده از فضای آزاد یک سایت نیست که اگر در مقام نقد دین یا مبانی دینی هستیم ،نقد خود را بصورت ریشخند،توهین،خروج از ادب و ارائه اطلاعات ناقص یا نادرست عرضه کنیم؟
سید من ////به تمام //// که چیزی جز مشتی /////////////////////// و دروغ و جهل نیستند. سید رضی یکی از انسان ترین و شریف ترین انسانهایی است که بدرستی و با اگاهی درست ///////// دینی شما /////////////////////////////را برملا می کند و درست بهمین دلیل مورد تنفر////////////////// مثل تو است. من در عجبم از نوریزاد گرامی که به چنین انسانی شرافتمند و دانشور و خردمند میدان نداده و با هاشور کردن نوشته هایش از ایشان بنفع مشتی دزد و //////////////////////// مجرمی می سازد تا جانور ////////////////////////// براحتی به ایشان توهین کند. نوریزاد گرامی در پاکی و صداقت سید رضی ها همین بس که آنها انگلوار از دین و باورهای دیگران نه تنها تغذیه نمی کنند بلکه به مبارزه با خرافات و زندگی انگلوار //////////////// و همفکرانش می پردازند.
مزدك گرامي
لطف شما نسبت به نوشته هاي من ناشي از روح ازادگي شماست و بيانش نشاي از بزگواري شما.
دست جناب نوريزاد درد نكند كه ديگر با يكي دو هاشىر اجازه امنشار نوشته ام وا ميدهد ، سابقا كه ببشتر مينوشتم جناب نوريزاد از هر پنج شش نوشته ارسالي يكي را نصفه نيمه منشر ميكردند و بقبه را بكلي دور مي انداختند لذا ا كنون من بييا از ايشان سپاسگزارم كه اجازه نشر مطلب را ميدهند ، يكي دو هاشور هم چيز مهمي نيست و مانع از دريافت مطلب نميشود مضاف بر اينكه ايشان معذوريت هاي خود را دارند و بايد جوانب مختلف وا در نظر بگيرند لذا تا همين مقدارش هم جاي تشكر فراوان دارد كه عليرغم تبعات جدي و مسوليتهايي كه برايشان ايجاد ميشود با شجاعت تمام انرا منتشر ميكند و اين در چنين فضايي كار كوچكي نيست و هبچ كس جرات ندارد كه خطر كند و تنها يك درصد مطالبي از اين دست رامنتشر كندبنابر اين كار ايشان واقعاستودني است ليكن در مورد شخص من از همان ابتدا لودگي تلقي كردن نوشتههايم سبب شد كه جناب نوريزاد نيز ديدش نسبت به من قدري متفاوت شود و لودگي را در من و نوشته هايم مفروض بدانند و حذف اكثر ووشته هايم و يا هاشور زدن انها در حاليكه مطلبخاصي نيز در انها نيست بواسطه همان نو ع ديدي است كه ايشان نسبت به بنده پيدا كرده اند ولل بهر حالمو از ايشان بجهت فراهم كردن اين امكان كه مسلما مخاطراتش رانيز بجان خريد ، بسيار سپاسگزارم و از شما دوست گرامي نيز بجهت اظهار لطفاان صميمانه تشكر ميكنم و ه طي اين مدت واقعا از نواشته هايتاندرسهاي زيادي اموخته ام و همواره روحييه ازادگي كه در وجودتان هست را ستوده ام،
———-
درود دوست گرامی
اگر بعد از تایپ نوشته هایمان، یک بار – نه بیش – آن را بخوانیم، بد نمی شود ها؟
سپاس
.
غیر از اغلاط تایپی،چه تعارف و تکه هایی نسبت به هم دارند! “آزادگی”! بیچاره لغت آزادگی!
“بزرگواری”! بیچاره لغت بزرگواری!
و “درس آموزی”! آنهم از مزدک! واقعا نوشته های مزدک چیزی جز فحش و ناسزا و مشتی فلان و مشتی بیسار و الفاظ لجنی و چنگکیست؟! این فحش ها مصداق درس آموزی است؟!
مزدک اگر درست گفتگو کردن و درست فهمیدن را بلد نیستی لطفا دهانت را ببند و خاموش باش،من با سید رضی گفتگو کردم و از او خواستم نقد مبانی دینی را از ریشخند،توهین،لودگی و نسبت ناروا به اولیاء الهی جدا کند کند،این بتو مربوط نبود که فضولی کنی،ضمنا انگل هم خودتی،من اگر انگل باشم باز انگل مردم ایران هستم و در عین حال به آنها خدمت علمی می کنم و به آنها آگاهی دینی می دهم،اما تو انگل چه کسانی هستی؟ انگل خارجی ها و اجانب!
یکخورده یواش بترک تا کاملا متلاشی نشوی!
از آخوندی پرسیده شد چند فرزند کافی است؟
حضرت فرمود، فرزند هر چه بیشتر باشد بهتر است، پرسیده شد حاج آقا، آن وقت با ازدیاد جمعیت چه خاکی بسر کنیم؟
آخوند پوزخند زد و گفت در کشورهای اسلامی مخصوصاً ایران ازدیاد جمعیت هیچ وقت پیش نمی آید، چون :
عده ای در کودکی از بیماری و گرسنگی و بی پدر و مادری خواهند مُرد،
عده ای در دوران بلوغ از افسردگی دست به خودکشی می زنند،
عده ای را به جنگ علیه دشمن می فرستیم و آنجا به حول و قوه الهی شهید می شوند،
عده ای را به نام قاچاقچی به دار می آویزیم،
عده ای را تا ابد در زندان و حصر نگه میداریم تا خودشان بمیرند،
عده ای را می فرستیم برای زیارت کربلا تا تعدادی در آنجا تلف و یا مفقود الاثر شوند،
عده ای را هم به اسم مدافعان حرم راهی عراق و شام میکنیم، داعش گردنشان را میزند.
عده زیادی را هم به تبعید اروپا و آمریکا روانه می کنیم که در همانجا بپوسند و بمیرند…
هرسال هم از پیر پاتالها پول حسابی میگیریم و به خرج خودشان راهی مکه و مدینه شان میکنیم تا برادان سعودی دخلشان را بیارند.
چنان گشنه نگهشان میداریم که هر سال بر سر آش نذری شکم همدیگه رو سفره کنند و تعداد زیادی هم زیر دست و پا له شوند.
بعد از اینکه از زنان و دختران ایرانی سیر شدیم آنها را به کشورهای مسلمان خلیج صادر میکنیم.
با ارسال موج پارازیتها کسانیکه در سوراخ سمبه ها قایم شده اند رو به سرطان مبتلا میکنیم و دار و ندارشان را بابت داروهای تاریخ گذشته با جانشان یکجا میگیریم.
اجازه میدیم تا به اسم کار خیر و غیر انتفاعی داروهای تازه کشف شده خارجی را رو هر کس که خواستند تست کنند، اینجوری خیلیها از زحمت زندگی خلاص میشوند.
امکان کار و زندگی رو از خیلیا میگیریم تا کارتن خواب بشن سرما و گرما کلکشان رو میکنند.
تعداد زیادی رو معتاد میکنیم تا بر اثر تزریق و ابتلا به ایدز بمیرند.
دیگر چیزی باقی نمی ماند، جماعت آخوند می مانند و حوضشان و پول های فروان نفت.
سید مرتضی میگوید” … ابزار قرار دادن دین برای تمنّیات دنیائی در خود دین نفی و نهی شده است و با اصل دیانت منافات دارد. ” . توان تشخیص مصداق‌ها به عهده شخص خودت هم هست؟ اگر هست پس چرا ۴۰ سال آزگار کفن پوشان یقهٔ امثال مکارم و مصباح یزدی و سعید طوسی و رییسی و … را نمی گیری؟
جناب نوید گرامی درود
آیا چاقو . دسته خودش را میبرد ؟
از کی تابحال دل نوید برای دین و دینداران می سوزد؟! بله من اشاره به یک کلیت یا کبرای کلی کردم،اما در مورد مصداق ها با برداشت های غلط یا تعمیم های نادرست امثال شما مخالفم و از این مهمتر اینکه من برخلاف شما بر سر مصادیق کوبیدن را وسیله نفی نظام مردمی و دینی نمی کنم،اینجا چون اختلاف برداشت داریم و مثلا شما با نظام دینی و جمهوری اسلامی مخالفت داری باید شانتاژ کنی؟
با سلام به نوید
نوید جان علمای حوزه در میان خودشان سعید طوسی را معصوم و مرد مقدس میدانند و قبول دارند که ایشان نسبتاً از همه علما و حوزویان پاکتر و پرهیزکارتر است. بدون وضو هم اسمش را نمیبرند. ایشان واسطه وحی الهی و تربیت نوباوگانی است که هم حنجره شانرا باز میکند و هم مسیر ارشادشان را فراخ میکند تا در آینده خوب و به تمام و کمال ایمان مؤمنین را آباد و حسابی کود دهی کنند.
ظاهرا مسیر ارشاد شمای ناشناس فراخ تر از دیگران است که اینطور دروغ گوئی می کنی و نسبت های ناروا به این و آن می دهی،هیچیک از علمای حوزه فرد مورد اشاره را معصوم ندانسته و نمی دانند و اینطور نیست که نام او را بدون وضوء نبرند،حتی در مورد معصومین یعنی پیامبرو ائمه طاهرین نیز اینطور نیست که ذکر نام آنها مشروط به وضوء باشد،می بینید که شما صرفا دروغگوئی می کنید آنهم در قالب ترسو مآبانه ناشناس نویسی و طعن زدن،فرد مورد نظر نیز تعقیب قضائی شده و گناه مورد ادعا در مورد او بثبوت نرسیده است و این اختصاصی به او ندارد زیرا احراز و اثبات گناه لواط مشروط به شرائط خاص یا اقرار فرد دارد و این اختصاصی به این فرد یا هر فرد دیگری ندارد.شما سعی کن هم شجاع و شناس باشی،هم طعن نزنی هم از دروغ پرهیز کنی که این شایسته مقام انسان است.
ببین سید مرتضی من چی نوشتم با استناد به اعلام آن اصل اعتقادی از طرف خودت، و شما با این پاسخ هیچ کاری نکردی جز آنکه یک ضرب در قرمز کشیدی روی آن، چون شما فقط یک اصل را مبنا قرار داده ای، حفظ نظام اوجب الواجبات است در مقام عمل و همهٔ نوشته‌ها یا واکنش‌های شما اثبات این اصل است و محض همین فاقد منطق و اعتبار و تاثیر و در کسی کارگر نمی افتد. من تابلوی ادعای خودت را جلو چشمان خودت میگیرم و شما جفت پا در قلب آن میزنی.و چرایش را هم که همهٔ ما میدانیم.
نوید دقت کن،من گفتم سوء استفاده از دین نارواست،نگفتم داوری های شما در باره این و آن صحیح است و اگر عقلانیت باشد تفکیک بین نزاع کبروی و نزاع صغروی مطلب روشنی است.بعد این مطلب که حفظ نظام اوجب واجبات است را شما دائم تکرار می کنی بنده چند بار توضیح دادم که اولا چنین تعبیری در گفتارها و نوشته های مرحوم آیت الله خمینی موسس جمهوری اسلامی وجود ندارد،ثانیا آنچه که ایشان بر آن تاکید کرده است مساله وجوب حفظ نظام است نه این تعبیر که حفظ نظام اوجب واجبات است،ثالثا شما فرض کن چنین جمله ای از ایشان صادر شده باشد یا ایشان چنانکه عرض شد گفته باشند حفظ نظام اسلامی بر آحاد مسلمانان این کشور که اکثریت این ملت است یک تکلیف واجب و الهی است،الان اشکال این سخن چیست؟ آیا عقل شما میگوید که مردم ایران نظام اسلامی که با رای و انتخاب آزاد خویش تاسیس کرده اند را رها کنند تا هر ننه قمری یا هر دشمن خارجی بدنبال ساقط کردن آن باشند،در کجای جهان عاقل و متمدن مردم نسبت به حفظ و کیان نظام و سرزمین خود اهتمام ندارند؟
یا شاید اشکال این سخن این است که شما فردی بی ایمان و غیر معتقد به اسلام یا حکومت اسلامی هستید؟!حال چون شمابعنوان یک فرد غیر معتقد چون چنین اعتقادی ندارید باید اکثریت مردم مسلمان ایران حفظ نظام اسلامی و مردمی که خود آنرا تاسیس کرده اند را فریضه واجب بر خود ندانند؟! این چه منطق خودخواهانه ایستکه شما دارید؟
علاوه بر همه اینهابارها گفته ام که لزوم حفظ و ابقاء اصل این نظام منافاتی با تلاش رفورمیستی و اصلاح طلبانه و انتقاد برای اصلاح امور ندارد و حفظ نظام واجب است یا حفظ نظام اوجب واجبات است (اگر صادر شده باشد) بمعنای چشم بستن بر کاستی ها و تلاش نکردن برای اصلاح نیست.
جناب شفیعی، با درود ،اگر نیک بنگری میبینی که همین حضرت مولانا هم به نوعی در حق امام زمان ظلم کرده. بگو چرا؟ این کار درستی هست که ایشان در خیلی از نانوشته‌های خود بیاید اسم زن و فرزندان وشکل و شمایل و شماره پا و کفش و آدرس و اینکه از فلان تاریخ بندهٔ خدا امام زمان با زن و بچه‌ها در بیابان‌ها روزگار میگذراند و همه را هم با جزئیات لو بدهد؟ تا حالا شاید دل برخی غربی جماعت خوش بود که دوتا و نصفی امثال آنیشتن دارن، اینم که اگه شما بیاین ثابت کنید که کشف چی و کشک کی چون همه فرمول‌هایی که حتی چند صد سال بعد قراره به ظاهر کشف بشن را خود حضرت مولانا بطور حیرت انگیزی دقیق و با جزییات کامل در بخش‌های زیادی از نانوشته‌های مستور در لابلای مثنوی که بر شخص شفیعی و مریخیان پنهان و مهجور نیستند، آمده این حضرت مولانا یک به یک همه را نوشته، دیگه آبرو و حیثیتی برای غربیان باقی میماند؟ امین رازهای مولوی باش دوست گرامی و اگر ایشان بند امام زمان را لو داده مجوزی برای شما نمی شود که هی …تی بذاری پشتش برای لو دادن همهٔ اسرار مولوی که پیش جنابعالی به رسم امانت به ودیعه گذاشته. میشه؟
من فکر کنم حضرت مولانا از بابت آن نسخهٔ دومی از مثنوی که پیش مریخیان گذاشته بیشتر خیالش راحت باشه تا اون نسخه‌ای که تقدیم حضرت عالی کرده و شاید هم بر عکس.شاید خودت، خودش باشی.کی میدونه؟
هنوز وقتش نرسیده که دین جدید را اعلام کنی؟
سلام به آقای محمد نوری زاد
سلام به دوستان
سلام به آقای سید مرتضی
از آقای سید مرتضی خواهش می کنم جواب کامنت آقای نوری زاد را بدهند چون من دارم این گفتگوها یا بهتر بگم فتواهای آقای نوری زاد را دنبال می کنم.
مرسی
آقای سید مرتضی: به آقای نوری زاد
شما صلاحیت اظهار نظر در مسائل شرعی و فتاوا و ادله شرعی ندارید و حوزه آگاهی عمیق و تخصصی شما تنها و تنها فیلم سازی و کارگردانی است.
با احترام
————-
آقای نوری زاد به آقای سید مرتضی
دوست گرامی
فتاوای من در حوزه ی عقل جاری ست. همان حوزه ای که در حوزه های مذهبی کمتر می شود سراغی از آن گرفت. مثلا من وقتی فتوا می دهم: تا زمانی که بخاطر فقر، زنان و دختران و پسران ایرانی تن به تن فروشی می سپرند، خروج یک ریال از پولهای مردم ایران و بخشیدنش به دیگرکشورها با هر نیت شیعی و اسلامی، دزدی است حتما و مطلقا، شما و تمامی آیت الله های شیعه با هزار هزار کتاب زیر بغل فتوا بیاورید که نخیر فتوای نوری زاد درست نیست بلکه می شود به زنان تن فروش ایرانی خدا قوتی نیز گفت و گور پدری نثارشان کرد و پول مملکت را برای ضریح و گنبد و مضجع فلان امام در مشهد و کربلا و نجف خرج کرد و به جیب شیعیان حزب الله و نیجریه و مسلمانان فلسطین ریخت. نوری زاد حتی فتوا می دهد: هر آیت اللهی که در انتقال این پول های مردم ایران، تن به رضایت سپرده، در دزدی های بیت رهبری و سرداران فربه از مال حرام سپاه، سهیم و صاحب نقش و سهم است.
شما بفرمایید: نخیر، می شود به خروج پولهای مردم ایران – با نگاه به فقر و احتیاج مردم ایران چشم دوخت – و رضایت داد به خروج پولهای مردم ایران و سهم و نقشی نیز در این دزدی آشکار نداشت.
منتظر فتاوای حوزوی شمایانم
با احترام
چرا دنبال میکنید سارا خانم ؟
سلام علیکم و رحمت الله یا الله
از اینکه در خدمت شما هستیم خیلی مسرت بخش هستیم گویا از همکار بنده جناب حجت السبلام والمسلمین سید مرتضی دامت برکاتو سوالی شده است و به دلیل مشغله کاری ایشان تا کنون موفق به پاسخ نشده اند لذا با کسب اجازه از ایشان وظیفه انسانی و شرعی و انقلابی خودم دانستم که در غیاب ایشان پاسخگو باشم انشالله تعالی .
بحثی که جناب آقای نوری زاد سلام العیکم حال شما خوبه الحمدالله مطرح کردند در واقع شیپور را از سر گشادش نواختند خیر برادر من به این سادگی نیست . در ایران اسلامی که دموکراسی اسلامی برقرار است بحمدالله و لمنه همه اقشار آزادند به هر کاری مشغول باشند حتی آن تن فروش مادر مرده آزاده و اختیار تن خودش را دارد به کسی چه مربوط چه بسا از درآمدش هم کمک کند به مقاصدی که مورد اعتراض جناب آقای نوری زاد است شاعر میفرماید تو نیکی میکن و در دجله انداز که ایزد در بیابانت دهد باز حتی حدیث داریم که اگر نان شب هم نداشتی از جانت مایه بگذار . داریم برادرانی که کلیه خودشان را میفروشند و به حرمین شرفین کمک میکنند به جناب آقای نوری زاد هم توصیه اکید میکنم که ایشان هم کمک کند انشالله خداوند تبارک و تعالی یک در دنیا و هزار در آخرت عوشان بده انشالله ماشالله .
خب خطبه ما هم به همین سادگی تمام شد و سلام علیکم و رحمت الله و برکاتو . صلوات لطفا فقط برادران .
این بنده حقیر مدتها مریض الاحوال در خانه بستری بودم و متاسفانه حال مزاجیم امکان تحریر مطلبی را نمیداد و لذا شما بندگان خدا ازنعمت مطالب آموزنده این حقیر محروم مانده بودید مدتی . حال الحمدلله سلامتی مختصری حاصل است و من دوباره در خدمت بندگان صالح خداوند منان هستم . تقاضایی که ضعیفه محترمه سارا خانم فرموده اند ارزش اجابت ندارد البته , اما اظهارات فردی به اسم نوریزاد که جهت گمراهی بندگان الهی عنوان شده را باید حتما جواب بگو ییم تا خوانندگان بفهمند که او , یعنی نوریزاد , چه قدر نمی فهمد .
باریتعالی , حضرت حق زمانی که انسانها را آفرید آ نها را اعضای یک پیکر خواند و آن ها را در دسته ها و گروه های مختلف جای نداد و برای همه به یکسان ارزش و حق قائل شد , سیاه و سفید , زرد و سرخ , کوتاه و بلند , مرد و زن و خلاصه در پیشگاه خود کسی را بر کسی برتری نداد حتی پیامبرانشان را یکی مثل دیگران دانست و این را هم به آنها گفت تا رویشان یک وقت زیاد نشود . همه این تفاوت ها بعد ها توسط خود همین موجود دو پا به وجود آمدند .
اما خواست الهی و قصد او از آفرینش همان بود که از اول بود که خلاصه آن در این ابیات الهی نهفته است :
بنی آدم اعضای یک پیکرند
که در آفرینش ز یک گوهرند
چو عضوی به درد آورد روزگار
دگر عضو ها را نماند قرار
تو کز محنت دیگران بی غمی ( منظور نوریزاد و هم فکرانش است )
نشاید که نامت نهند آدمی ( منظور نوریزاد و هم فکرانش است )
و اما در باره گنبد و بارگاه ساختن برای مرده های عربها باید بگویم که بر خلاف تصور شما صحبت بر سر سرمایه گذاریست و به دین و مذهب هیچ ارتباطی ندارد و آ ن ها که این سرمایه ها را به ان جا ها صادر میکنند همان کاری را میکنند که سرمایه داردهای صاحب بانکهای قول آسا در جهان میکنند و ان عبارت است از سرمایه گذاری در ان جا ها که سود آور است و چه جایی بهتر از عتبات عالیات که دائم خلق نادان خدا به آنجا ها سرازیرند و پول خرج میکنند فراوان ؟ صد میلیارد سرمایه می گذ ارند و این سرمایه دو تا سه سال بعد تماما برمیگردد و پس از آن تا زمین دور خورشید میگردد و خرافات حرف اول را میزند پول است که میآ ید بی هیچ درد سری . امیدوارم که فهمیده باشید منظورم را . پس هر دو ایراد فرد نادان و عوامفریبی به اسم نوریزاد نا بجا و خطا بودند و هستند و خواهند بود . سارا خانم هم بهتر است که به کس دیگری دخیل ببندند . التماس دعا دارم که حالم کاملا خوب نشده هنوز , شاید دعای خیر شما کمک کند به بهبودی کامل حال من .
ضمنا سارا خانم مدتیست که از سئوال های زمان بچه گیتان خبری نیست دیگر , آیا همه آنها را جواب گرفته اید و یا اینکه این یکی هم یکی از آنهاست که دیگر رویتان نشد بگویید که سئوالی است از زمان بچگیتان . خوب بعضی ها تا آخر عمرشان سئوالات بچه گانه طرح میکنند و دیگران را به عذاب میاندازند دیگر . خدا بزرگشان کند انشالله .
السلام عليكم ورحمة الله وبركاته .
الاحقر : حاج سید مبتلا
به مرتضی
بخش اول
فسخ قرار داد تسلیحاتی ده میلیارد دلاری در زمان بختیار تحت فشار ملی مذهبی ها و امثال یزدی بود.
یزدی تنها یک روی سکه را می گوید. آنقدر شهامت ندارد مسولیت بپذیرد.
اشغال سفارت آمریکا و مرگ بر این و مرگ بر آن گفتن را از خیابان به سیاست رسمی حکومت تبدیل کردن کار چه کسی بود؟
خمینی نمی فهمید چه می گوید و چه می کند. در دنیای فانتزی رهبری جهان اسلام غوطه می خورد. و صد البته در لغو قرار داد ها دست داشت. تحت تاثیر نفهم هایی که دور و برش را احاطه کرده بودند.
گزیده دو مقاله را آورده ام ولی خواندن کامل آن را به تمامی دوستان توصیه می کنم. نکات تاریخی عبرت آموز فراوانی دارد. برای آنان که می اندیشند.
http://www.bbc.com/persian/iran-41142990
………
………
لغو قراردادهای نظامی در سال ۱۳۵۸
پس از سقوط دولت بختیار و تشکیل دولت موقت، طیف‌های سیاسی مختلف روحانیون، ملی‌گرا، نهضت آزادی و گروههای متمایل به چپ مثل مجاهدین خلق و حزب توده مدعی بودند که هر یک نقش مهمی در لغو قرارداد ۱۰میلیاردی تسلیحات داشتند و آن را افتخار خود میدانستند. پس از پیروزی انقلاب روند لغو قراردادهای نظامی ادامه یافت و یکی از مهمترین آنها قرارداد ۳ میلیارد و ۲۸۶ میلیون دلاری خرید ۱۰ هزار قلم قطعات فنی و دستگاهها و تجهیزات مختلف برای آموزش، تعمیر و نگهداری و تجهیز هواپیماهای نیروی هوایی ارتش در سال ۱۳۵۸ بود که ضربه جبران ناپذیری به بدنه نیروی هوایی وارد کرد.
علی اردلان وزیر وقت اقتصاد، هفتم فروردین ماه ۱۳۵۸ گفت که ایران از خرید ده میلیارد دلار جنگ افزار از بریتانیا شامل ۱۳۰۰ تانک چیفتن مخصوص موسوم به “شیر ایران” صرف نظر کرده است. احمد مدنی وزیر دفاع ایران نیز همان روز اعلام کرد که ایران قصد دارد برخی از سلاح‌ها از جمله جنگنده‌های رهگیر اف-۱۴ آ تامکت را به آمریکا بفروشد. این ایده را ابراهیم یزدی مطرح کرده بود با این توجیه که این جنگنده‌های رهگیر را شاه برای خشنودی و پرکردن حساب کمپانی‌های آمریکایی خریده است. اما در واقع این خرید برای مقابله با تهدید بمب‌افکن‌های راهبردی توپولف ۱۶ و موشک‌های کروز آنها، توپولف ۲۲ نیروی هوایی عراق و جنگنده‌های شناسایی میگ ۲۵ آر بی شوروی بود که از ارتفاع بالا از پایگاههای نظامی ایران عکسبرداری میکردند و در اختیار متحدانشان عراق و هند قرار میدادند.
چگونه توان رزمی نیروی هوایی ایران پس از انقلاب تضعیف شد؟
شاهد ۱۲۹، ستون فقرات نیروی پهپادی ایران
هوانیروز ارتش ایران؛ پرندگان جنگ و صلح
علاوه بر این، آمریکا تمایلی به فروش موشک‌های پدافندی ارتفاع بلند نایک هرکولس (Nike Hercules) به ایران نداشت و اف-۱۴ ها خلاء آنها را پر میکرد. توجیه مدنی این بود که دولت موقت قراردادهای پشتیبانی فنی این هواپیماها را لغو کرده بنابراین نیروی هوایی ایران توان استفاده از آنها را ندارد و برای جلوگیری از اتلاف بودجه باید آنها را به فروش رساند.
روز ۲۴ فروردین ماه ۱۳۵۸ رادیو مسکو گزارش کرد که قراردادهای تسلیحاتی ایران با آمریکا، بریتانیا وآلمان غربی (شش فروند زیردریایی تایپ ۲۰۹) لغو شده است. در همان روز آمریکا به بازخرید ۷۸ فروند رهگیر تامکت و موشک‌های فونیکس آنها ابراز علاقه کرد. اما به دنبال اشغال سفارت این کشور، فروش آنها به آمریکا ممکن نشد و در عوض این هواپیماها به کانادا و ترکیه پیشنهاد شد، اما هیئت‌های نظامی کانادا و ترکیه پس از بازدید از آنها در اصفهان بعلت وضعیت بد نگهداری تمایلی به خرید نشان ندادند.
ضربات جبران ناپذیر بر پیکر نیروهای مسلح ایران
لغو قراردادهای نظامی یکی از عوامل تسهیل کننده حمله ارتش عراق به ایران و آغاز هشت سال جنگ فرسایشی و اتلاف میلیاردها دلار سرمایه ملی بود. شعارهای ستیز با غرب و اشغال سفارت آمریکا هم کشورهایی مثل آمریکا و بریتانیا را به تحویل سلاح‌هایی که ایران پولش را داده بود بی‌علاقه کرده بود. نتیجه آنکه نیروی دریایی ایران بیش از یک دهه از داشتن زیردریایی و نیروی زمینی از تانک‌های قدرتمند شیر محروم شد، تانک‌هایی که توانایی مقابله با تانک‌های پیشرفته و قدرتمند تی ۷۲ نیروی زمینی عراق را داشتند. همچنین باعث شد نیروی هوایی ایران پس از چهار دهه، هنوز فاقد هواپیمای هشدار زودهنگام هوابرد یا آواکس باشد، هواپیماهایی که نیروهای هوایی کشورهای همسایه ایران از ترکیه، پاکستان تا امارات متحده عربی و عربستان از آن استفاده میکنند
……..
…….
http://www.bbc.com/persian/iran/2016/09/160918_me_iran_airforce_after_revolution
چگونه توان رزمی نیروی هوایی ایران پس از انقلاب تضعیف شد؟
بابک تقوایی نویسنده و پژوهشگر دفاعی
18 سپتامبر 2016 – 28 شهریور 1395
نیروی هوایی ایران برای بیش از دو دهه بزرگترین و راهبردی‌ترین قدرت دفاعی این کشور محسوب میشد و در سال ۱۳۵۷ به قدرتمندترین نیروی هوایی غرب آسیا بدل شده و دارای ناوگانی بود متشکل از ۴۶۲ فروند هواپیماهای رزمی شامل:
۷۷ شکاری رهگیر پیشرفته اف-۱۴ آ تامکت (Tomcat)
۱۹۰ فروند شکاری بمب افکن اف-۴ئی و اف-۴ دی فانتوم ۲ (Phantom II)
۲۵ فروند هواپیمای شناسایی آر اف-۴ئی و آر اف-۵آ
۱۵۰ فروند جنگنده اف-۵ئی، اف، و بی به ترتیب ملقب به تایگر ۲ (Tiger II) و فریدام فایتر (Freedom Fighter)
ایران همچنین ۳۱ فروند اف-۴ئی، ۱۱ فروند آر اف-۴ئی، و ۱۶۰ فروند اف-۱۶ در دست سفارش داشت و برای خرید ۷۰ فروند اف-۱۴ و ۱۴۰ فروند اف-۱۶ با امکان تولید و مونتاژ بومی در تاسیسات شرکت هواپیما سازی ایران (هسا) در شاهین شهر اصفهان برنامه داشت.
بخش دوم پایین همین پست آمده است.
به سلطنت طلب دور از وطن ساسان+م!
در مورد لغو قرار دادهای خرید اسلحه توضیح داده شد و با ارائه حداقل دو لینک روشن شد که لغو قرار داد خرید برخی سلاح ها مثل اف 14 و نظائر آن توسط دولت دست نشانده شاه یعنی بختیار صورت گرفت،اینجا بحث بحث تاریخی بود نه ارائه تحلیل سیاسی نظامی،بعد شما بگو وقتی انقلاب اسلامی ایران بثمر نشست و تعارض هایی با امریکا در خصوص حمایت و پناهندگی شاه و فراریان اطراف او پیش آمد شما مطمئن هستی که امریکا به مفاد قرار دادهایی که با شاه امضاء کرده بود عمل می کرد؟! مگر همین امریکای محبوب شما نبوده است که تاکنون اموال مردم ایران را بلوکه کرده است یا در حال غارت آنها و سودهای آن است،و مگر همین ها علیرغم ادعاهای گنده گنده حقوق بشر از تحویل هواپیماهای مسافربری یا قطعات آنها به ایران خودداری نکرده یا نمی کنند؟!
از همه اینها گذشته شما شاهیست غیور وطن پرست که دائم در حال تئوریزه کردن رتوریک! حمله امریکا به ایران و اشغال نظامی ایران هستی چه غصه ای داری نسبت به ضعف بنیه دفاعی یا نظامی جمهوری اسلامی ایران؟! شما که شبانه روز در رویای سقوط جمهوری اسلامی عمر می گذرانی چکار داری به ضعف بنیه نظامی ایران؟! با اینحال خودت خوب می دانی که جمهوری اسلامی هم به پیشرفت های زیادی در تولید سلاحهای دفاعی دست یافته است و هم سلاح های خود را از کشورهای دیگری غیر امریکا خریداری کرده و می کند،شما زیاد غصه نخور ساسان+م!
سید گرامی با سلام , این مطلب در سایت بی بی سی فارسی گذاشته شده و ساسانم آ ن را این جا گذاشته ولی بطور واضح ذکر نکرده که مطلب از کجا آورده شده . اصل مطلب در آدرس زیرقابل خواندن است 🙁 آدرس در لابلای مطلب لینک داده شده البته )
http://www.bbc.com/persian/iran-41142990
سلام گنجعلی گرامی
من این لینک را قبلا دیدم و تصادفا یکی از لینک هایی که در برابر مطالب نادرست ساسان+م،این شاهد زنده تاریخ و الگوی نسل جوان! ارائه کردم همان بود،البته بخشی از مطالب بابک تقوائی صبغه تحلیلی دارد و قابل نقد است،اما مهمتر از این لینک دیگر بود که حاوی پاسخ مستدل و تاریخی مرحوم دکتر یزدی بود که اساس مطلب ساسان+م را از بیخ و بن ابطال کرده بود:اینکه لغو قرار داد خرید آن سلاح ها نه کار آقای خمینی بود (در این روایت آن ارتشبد حتی آقای خمینی آگاه از عمل دولت موقت نبوده و با آن مخالفت کرده بود) و نه کار دولت موقت و ابراهیم یزدی،بلکه ورشکستگی دولت بختیار و از بین رفتن درآمدهای دولت او موجب لغو قرار دادها بوسیله بختیار شد،این لینک را دقیق بخوانید:
https://www.parsine.com/fa/news/235615/چه-بر-سر-اف-۱۶-های-ایرانی-آمد-پاسخ-ابراهیم-یزدی3
درود جناب ساسانم
سید در اینجاست که مثلا ما بندگان کافر را ارشاد کند و حال شما اورا ارشاد می فرمایید؟! هر وقت شما حرفهای فقه ایش را باور کردید، ایشان هم حرفهای شما راهر چند با سند و مدرک قبول می کند. این سید به تنش که هیچ ،به مغزش هم ،چنان روغنی زده که جز دروس حوزوی چیزی در آن فرو نمی رود.
سرکار خانم فریبا
قصد من سر و کله زدن با امثال مرتضی نیست. با کمال تاسف شمار زیادی از مردم فریب دغلکاری های امثال مرتضی را می خورند و من می خواهم دست ایشان را رو کنم. می خواهم به جوان ها نشان دهم با چه دروغ گویانی طرف هستند. امیدوارم نوشته هایم سوال هایی را در ذهن جوانان ایجاد کند و آنان را ترغیب کند به کشف حقایق. می خواهم با فرهنگ ساده انگاری و ساده اندیشی مردم کشورم مبارزه کنم. امید وارم گامی هر چند کوچک برای بیداری ملت بردارم. کار ما قطره قطره ای است. باید صبور باشیم و کارمان مستمر باشد. نباید دلسرد شد. ایرانی فرش باف است. گره پشت گره آنقدر می زنیم تا فرشی نفیس به دست آید. دست جمعی.
فریبا گاهی هم انسان باش!
سلام و درود
در مثنوی معنوی ابیاتی راجع به حضرت مهدی( ع)به عنوان امام زمان آمده است که بخشی از آنها ابیات زیرند :
انبیا را واسطه زان کرد حق
تا پدید آید حسدها در قلق
زانک کس را از خدا عاری نبود
حاسد حق هیچ دیاری نبود
آن کسی کش مثل خود پنداشتی
زان سبب با او حسد برداشتی
چون مقرر شد بزرگی رسول
پس حسد ناید کسی را از قبول
پس بهر دوری ولیی قایمست
تا قیامت آزمایش دایمست
هر که را خوی نکو باشد برست
هر کسی کو شیشه‌دل باشد شکست
پس امام حی قایم آن ولیست
خواه از نسل عمر خواه از علیست
مهدی و هادی ویست ای راه‌جو
هم نهان و هم نشسته پیش رو
او چو نورست و خرد جبریل اوست
وان ولی کم ازو قندیل اوست
وانک زین قندیل کم مشکات ماست
نور را در مرتبه ترتیبهاست
زانک هفصد پرده دارد نور حق
پرده‌های نور دان چندین طبق
از پس هر پرده قومی را مقام
صف صف‌اند این پرده‌هاشان تا امام
فهم و درک ابیات فوق برای بنده دشوار است و بیم دارم در طرح موضوع و ارائه برداشتهایم دچار خطای بزرگی شوم، از طرفی گفتار و اشعار مولانا بسیار جدی است و آنها را نباید سرسری گرفت. بسیار اهمیت دارد که چرا مولانای سنی مذهب اینطور به امام زمان معتقد است و او را معرفی میکند؟
جایی که میفرماید:
مهدی و هادی وی است ای راه جو.
بنده بدرستی منظور مولانا را نفهمیدم، اگر کسی از دوستان میتواند اشعار را تفسیر کند و به فهم موضوع امام زمان که جزء موضوعات مناقشه برانگیز و اختلافات در میان مذاهب و فِرَق اسلامی بوده و هست، کمک کند، لطف کرده و درک و دانش خود را در اختیار دوستان علاقه مند و درگیر در بحث قرار دهد.
بدیهی است که رجوع به مثنوی معنوی و خواندن ابیات قبل و بعد از ابیاتی که انتخاب و تقدیم شد ضرورت تمامی دارد.
جناب شفیعی
سلام
فهم و درک این ابیات برای شما با آن سابقه دشوار نیست. شکسته نفسی میکنی!
و این شاید روش جدید شفیعی ست برای تشویق و ترغیب دیگران به خواندن مثنوی معنوی!
آنجا که میگوید:
“بدیهی است که رجوع به مثنوی معنوی و خواندن ابیات قبل و بعد از ابیاتی که انتخاب و تقدیم شد ضرورت تمامی دارد.”
جناب شفیعی
عقل ناقص من اینگونه برداشت میکنه:
پس امام حی قایم آن ولیست
خواه از نسل عمر خواه از علیست
یعنی چی؟
یعنی اینکه مسلمون جماعت چه سنی چه شیعه، همیشه منتظره یکی از راه برسه و همه چی رو ردیف کنه!
از طرفی میشه گفت که: آدمی به امید زنده س؛ حالا شما امیدوار باش یکی میخواد بیاد…چه از نسل شیعه چه از نسل سنی… چه فرقی میکنه… همینکه امید داری یه روزی یه کسی قراره بیاد و یه کارایی بکنه، خودش کلی کاره!
پس امیدوار باش تا صبح دولتت بدمد!
در ضمن مولانا بسیاری از اشعار و در حقیقت حرفاش رو توی لفافه میگه.
یعنی اینکه مهدی و هادی خودتی برادرِ من! همون خود واقعیِ تو که نهان و مخفی ست و قابل دیدن و لمس کردن نیست و هم آثار و عملکرد تو و آنچه در پیش رو میبنی همه و همه نتیجه ی پیروی از امام درون خودته!
مخلص کلام اینکه: خودتی و خودت!
امام زمان یعنی چی؟
امامی که معلوم نیست هست یا نیست، حقیقت است یا که خرافه… اصلاً امامی که حضور فیزیکی ندارد را نمیتوان امام زمان نامید…این چه امامی ست که نیست تا پیشرو باشد و هدایت گر و این چه زمانی ست که هنوز نیامده؟ مطمئناً اگر مهدی نامی باشد و بخواهد روزی بیاید، شک نکن که او را نه میتوان امام نامید و نه در محدوده ی این زمان. او متعلق به آینده است…آینده ای که هنوز نیامده.
مثال روشن:
امام زمان یکی مثل همین امام خامنه ای که هم زنده اس و هم حضور فیزیکی داره و هم خوب داره امامت میکنه!
او یک ملتی را به زور دنبال خودش کشونده و به این روز رسونده.
خب،مگر نه اینکه قراره خود ملت امام و پیشوا را خودشون انتخاب کنند؟ یعنی تفاوت امام و رسول در چیه؟
رسول را خدا زوری میکوبه بر فرق جماعت، ولی امام را که باید خود مردم شعورشون برسه و انتخاب کنند و با او بیعت کنند. البته شیعیان امام زاده پرست و مرده پرست را در نظر نگیریم… عُرف گذشته و امروز اینگونه بوده.
چطور میشه که یکی که نیست و وجود خارجی نداره را امام زمان مینامیم و بدتر از همه یک عده زوری میخوان بقبولانند به مردم که الا و بلا این کسی که غایبِ، امام دوازدهم شماست! و در حقیقت امام زمان شماست! مگه میشه هم غایب بود و هم امام بود و هم امام زمان بود؟ چه معنی داره که 4 تا آدم که 1200 سال پیش با یکی که فقط خودشون دیدند، که اونم راست و دروغش معلوم نیست، بیعت کردند و خود را نماینده ی خودخوانده نامیدند و بعد هم چند نسل باید اونو قبول کنه؟ نسل هایی که از همه نظر با آن امامی که غایب هست در همه ی ابعاد تفاوت دارند.
اگه امامی باشه و توی آب نمک خوابیده باشه، یا صحیح تر اینکه طبق مشیّت الهی در آب نمک خوابیده باشه، تازه اگه یه وقت سرو کلش پیدا شد، باید او را همه یا حداکثر قبول کنند تا اونوقت ابتدا بشه امام و بعد از اون کارش رو شروع کنه بعنوان امام زمان. مگه نسل امروز و بشر دوپای امروز نباید خودش امام خودش رو انتخاب کنه؟
آفت اصلی خود ما هستیم. خودِ ما شیعیان هستیم که کمر خود را شکستیم و راه سعادت بر خود بستیم!
بله…هادی و مهدی خودِ درونی ماست که هم غایبِ و هم در آن نهان خانه ما را هدایت میکنه. این خودِ درونی ماست که امام زمان ماست. همونطور که هرکسی برای خودش خدایی داره… همونطور هم برای خودش امام زمانی داره.
آخه ما شیعیان 11+1 امامی را چه میشود؟
بسیاری از بدبختی ها و عقب ماندگی ها، نه کار دشمن، که کار خود ماست. از ماست که بر ماست!
دعای پایانی:
خدایا! عمری بده تا چشمم به جمالِ آن آقا زاده ( نه امام و نه امام زمان ) روشن شه… همه بگین… الهی آمین!
باور کنید فقط برای رفع حس کنجکاوی… فقط همین! …
( البته هدف اصلی اینه: بلکه این دعای من مستجاب شد و عمری جاودان کردم! تا حالا که نیومده… حالا هر چه دیرتر بیاد بهتر! … آره! … با شانسی که من دارم، اگه امام زمانی باشه باید همین فردا ظهور کنه… در غیر اینصورت… بی خیال! )
سلام و درود
دوست عزیز چه شکسته نفسی ای؟ در ضمن چه سابقه ای؟
آنچه به ظاهر، و بطور ناقص و دست و پا شکسته میدانم نسبت به آنچه واقعاً نمیدانم نزدیک به صفر است. در ضمن بنده چه سودی در مثنوی خواندن دیگران کسب میکنم؟ شاید اطلاع داشته باشی که در بینش اسلامی از پیامبران به عنوان رسولان ظاهری و از عقل به عنوان پیامبر باطنی نام برده اند! با توجه به معنایی که از اشعار مولانا استنباط میشود، گاهی فکر میکنم که هیچ بعید نیست منظور از امام زمان چیزی شبیه به عقل در وجود انسان باشد و شیعیان به معنای ظاهریش چسبیده و به آن تجسم انسانی داده اند! ولی چه چیز دیگری شبیه به عقل در وجود ماست که وجودش همردیف و همسنگ عقل باشد ؟ گاهی هم فکر میکنم همانطور که رسولان ظاهری وجود داشته اند ، و رسول باطنی، هم معاصر کل رسولان ظاهری وجود داشته و هم در غیاب إنها وجود دارد، ممکنست امام زمان هم به هر دو معنا وجود داشته باشد. در مورد معنای اشعار منهم به برداشتی شبیه شما رسیده ام ولی خیلی مطمئن نیستم، به هر حال سعی میکنم از فکر و برداشت دیگرانی چون شما هم کمک بگیرم.
مثنوی کتاب خیلی عجیبی است در آن حتی راجع به موجودات فضایی هم اشارات و ابیات روشنی دارد. شاید هم من خطا میکنم که آنرا خیلی جدی میگیرم. اینطور نیست؟
ولی چرا کسی چون دکتر سروش، یا بزرگانی چون نیکلسون، فروزانفر، دکتر شهیدی، علامه جعفری، گل پینارلی، و خیلی های دیگر هم، نه تنها آنرا جدی گرفته اند، بلکه کل عمر یا سالهای زیادی از خود را صرف آن کرده اند؟
نظر شما چیست؟
سلام و درود شفیعی گرامی،با اینکه بنده ذوق شعری ندارم و معمولا دواوین شعراء را دنبال نمی کنم،اما این بیان تردید آمیز شما در خصوص ابیات مورد اشاره در مثنوی مولانا مرا وادار کرد نگاهی کنم به چند شرح مثنوی ذیل این ابیات،در شرح مثنوی مرحوم حاج ملا هادی سبزواری و شرح مرحوم آقای شهیدی و خصوصا شرح مرحوم آقای جعفری (ج3 ص 406 دفتر دوم ذیل بیت 817 ببعد) بحث مبسوطی در باب ولایت (ولایت تکوینی وجودی- ولایت تکوینی تعیینی و ولایت تشریعی تعینی) مطرح شده است خصوصا به شرح مرحوم جعفری مراجعه کنید که از همه مبسوط تر است،ایشان آنجا می گوید ابیات فوق هم تاب انطباق بر آراء کلامی شیعه در باب ولایت و امامت و هم بر نظر اهل سنت دارد روی این احتمال که هادی و مهدی در آن بیت معنای وصفی داشته باشد نه معنای اسمی،پس ولایت مورد اشاره حمل بر ولایت تکوینی وجودی می شود که قابل تطبیق با همه اولیاء الهی و کمّلین و اقطاب و خلفاء می شود،لکن اگر هادی و مهدی معنای اسمی باشد نه وصفی و صنفی مقصود از آن امام مهدی علیه السلام است که در روایات متواتر اسلامی بدان اشاره شده است،ایشان آنجا با اشاره به روایت معروف :الخلفاء من بعدی اثنا عشر کلهم من قریش،یعنی خلفاء و جانشینان بعد از من دوازده نفرند که همه از قبیله قریش اند،و اینکه این روایت قابل تطبیق نیست مگر بر آنچه که طائفه امامیه بدان قائلند،و ابیاتی که بعد از دیوان شمس تبریزی آورده است معتقد است که مقصود مولانا در اینجا هادی و مهدی شخصی است نه وصفی و صنفی:
“اصل ولايت و مهدى قائم عليه السلام
در چند بيت فوق جلال الدين به دو موضوع مهم از عقايد اسلامى اشاره مىكند در تفسير ابيات مزبوره اختلافات زيادى ميان مفسرين ديده مىشود. اين اختلافات ناشى از آن عقايد مذهبى است كه جلال الدين را به آنها منسوب مىسازند و در پايان توضيح درباره ولايت و موضوع مهدى عليه السلام به طور اختصار اشاره خواهيم كرد….”
(شرح مثنوی،ج3 ص 406 ببعد)
با توجه به مصرع دوم این بیت که : پس امام حىّ قايم آن وليست خواه از نسل عمر خواه از عليست
مرحوم سبزواری احتمال می دهد مقصود مولانا ولایت صنفی و وصفی باشد که با رای امامیه سازگار نیست،لکن مرحوم جعفری با تمسک به ابیاتی از مولانا در دیوان شمس تبریزی که بوضوح اشاره می کند به هادی و مهدی شخصی و اسامی ائمه دوازده گانه شیعه را ذکر می کند که توضیح همان رویت نبوی :الخلفاء من بعدی اثنا عشر…است،نتیجه می گیرد که در ابیات مورد نظر در دفتر دو مثنوی نیز مقصود از هادی و مهدی،هادی و مهدی شخصی است نه هادی و مهدی وصفی،ابیاتی که مرحوم جعفری از دیوان شمس شاهد آورده اند اینطور است :
“جلال الدين در ديوان شمس تبريزى اشعارى دارد كه شخصى بودن ولى آخرين را به نام مهدى عليه السلام صريحا بيان مىكند. اشعار به قرار ذيل است.
اى شاه شاهان جهان اللَّه مولانا على اى نور چشم عاشقان اللَّه مولانا على
حمد است گفتن نام تو اى نور فرخ نام تو خورشيد و مه هندوى تو اللَّه مولانا على
خورشيد مشرق خاورى در بندگى بسته كمر ماهت غلام نيك پى اللَّه مولانا على
خورشيد باشد ذرهاى از خاكدان كوى تو درياى عمّان شبنمى اللَّه مولانا على
موسى عمران در غمت بنشسته بد در كوه طور داود مىخواند زبور اللَّه مولانا على
شاهم على مرتضى بعدش حسن نجم سما خوانم حسين كربلا اللَّه مولانا على
آن آدم آل عبا دانم على زين العباد هم باقر و صادق گوا اللَّه مولانا على
موسى كاظم هفتمين باشد امام و رهنما گويم على موسى الرضا اللَّه مولانا على
سوى تقى آى و نقى در مهر او عهدى بخوان با عسكرى رازى بگو اللَّه مولانا على
مهدى سوار آخرين بر خصم بگشايد كمين خارج رود زير زمين اللَّه مولانا على
تخم خوارج در جهان ناچيز و ناپيدا شود آن شاه چون پيدا شود اللَّه مولانا على
ديو و پرى و اهرمن اولاد آدم مرد و زن دارند اين سر در دهن اللَّه مولانا على
اقرار كن اظهار كن مولاى رومى اين سخن هر لحظه سرّ من لدن اللَّه مولانا على
اى شمس تبريزى بيا بر ما مكن جور و جفا رخ را به مولانا نما اللَّه مولانا على
(شرح مثنوی،جعفری ج 3 ص 419 دفتر دوم)
——
نیز مرحوم جعفری در این بحث مبسوط عبارت قابل توجهی از ابن خلدون در مقدمه معروف خود نقل می کند :
” «اعلم ان فى المشهور بين الكافة من اهل الاسلام على ممر الاعصار انه لا بد فى آخر الزمان من ظهور رجل من اهل البيت يؤيد الدين و يظهر العدل و يتبعه المسلمون و يستولى على الممالك الإسلامية و يسمى بالمهدى.»
یعنی :بدان كه در ميان همه اهل اسلام در طول قرون و اعصار مشهور است كه به طور حتم در آخر زمان مردى از اهل بيت ظهور مى كند، دين اسلام را تأييد نموده عدالت را آشكار مى كند و به تمام ممالك اسلامى مسلط مى گردد و او مهدى ناميده مى شود.
مقدمه عبد الرحمن بن خلدون، فصل 52، در امر فاطمى ص 311.
شفیعی گرامی بجای برخورد از دید اسلامی با مولوی به نوشته های زنده یاد پرفسور منوچهر جمالی رجوع کنید. به احتمال زیاد اگر وقت کافی بگذارید تفسیری بسیار شایسته تر و انسانی تر و مردمی تر و ایرانی از آنها خواهی کرد و بسیار مفید تر از دید کنونی تان خواهد بود. اسلام باوری انسان و تمدن و ایران ستیز است و مسلمین نیز. فرقی هم بین سنی و شیعی نیست. از نظز استاد جمالی که سالها در مورد مولوی تحقیق کرده و نزدیک به 2000 صفحه در اینباره نوشته تصوف و بخصوص مولوی از ترس شریعتمداران اسلامی فرهنگ اصیل ایران را که فرهنگ سیمرغی (اینو می توانید با رجوع به سایت ایشان دریابید) و چند خدایی است در قالب انچه اسلام نامیده می شود سروده اند.ایشان که فلسفه غرب را بخوبی هم میدانست و هم سالها در آلمان تدریس کرده بود و فیزیک نظری را نیز خوانده بود در تاریخ و ادبیات ایران بخوبی تبحر داشت و با کمک ادبیات توانسته پزوهشهای ژرفی در اینمورد انجام دهد. در زیر نمونه ایی از پزوهشهایش را می بینید.من قبلا تعدادی از مقالاتش را در این سایت گذاشته ام. درک مطالبش محتاج صبر و حوصله می طلبد. از نظر من شما انسان شریفی هستید ولی راهتان درست نیست هموطن! چون انسانی با اینهمه همت و پرکاری و صداقت حیف است که عمرش را برای توجیه خرافات ضد بشری و تمدن و زن ستیز اسلامی کند.ای کاش در ظاهر وطن پرستانی مثل گنجعلی 10% صداقت و درستی شما را داشتند انها تنها چیزی را که در ان صادقند همان …اخوند لیسیدنست!
……….
گفتار دوّم درباره؛ مولوی بلخی؛ بانگ ِ ناي يا بانگِ پرِ هُماي
درفرهنگ سیمرغی ، به « انسان بطورکلی » ، « نای » گفته میشد. واژه « اووز» ، و « اَز » که نی باشند ، به معنای « انسان» و « من » بودند . انسان ، با « نای » خواندن خود ، خود را همگوهر خدا میدانست . نام خدا نیر « نای ِ بِه » بود که همان سئنا یا سیمرغ باشد ، و نام دخترش ، که درعربی ، زُهره خوانده میشود ، و در یونانی « افرودیت » میباشد ، « رام جید » است، که به معنای « رام نی نواز » است
………
گفتارسوم درباره مولوی بلخی: خدای مولوی کیست ؟
زُهره = رام: مولوی، زُهره را که « رام » باشد ربّ العباد میخواند: روش ِ« شطرنجی اندیشی ِ» مولوی
گوهرخدا ، از دید مولوی ، هم طربساز وهم دایه است . این اندیشه به همان تصویر« نای » باز میگردد ، چون نی، از سوئی شیره و افشره و نوشابه دارد، که به اندیشه « دایه » میکشد ، و آواز و بانگ و نوای نی ، به اندیشه طربساز میرسد . خدا ، اصل یا بُن جشن سازیست، و خدا ، اصل زایاندن ( مامائی ) و پروردن است
گفتار چهارم: با باختن ِخود ، جهان را آفریدن
درباختن ، بُردن: خدا میبازد ، تا جهان ببرد
خنک آن قماربازی ، که بباخت هرچه بودش ….بنماند هیچش ، امّا ، هوس قمار دیگر
تفکرعرفا و بویژه تفکر مولوی را، بدون درک« اندیشه باختن»، « اندیشه مات شدن»،نمیتوان دریافت.ازدیدگاه عقل یا راسیونالیتهrationality ، « باختن »، بد است ، و بُردن ، خوبست . کسی که میبرد ، عاقل است . انسانی عاقل است که ببرد ، وهمیشه سود بکند ، همیشه ازدیگران بگیرد و بستاند و برآنچه دارد ، بیفزاید . بقول مولوی :
تفکرّ ، از برای بُرد باشد …….تو سرتاسر همه ایثارگشتی
این تفاوت خرد با عقل است . اینها تفاوت مفهوم کردارنیک و گفتارنیک و اندیشه نیک ، با « عمل ثواب دار» میباشد . انسان ، عمل خوب میکند ، نه برای آنکه در آخرت ، ثواب دارد ، نه برای آنکه در ازایش غرفه ای درجنت باحورو غلمان خواهد داشت ، بلکه چون خودش در باختن خودش درعمل ، شاد میشود . عمل ازاو میزاید . او جشن زایش عمل خودرا میگیرد ، جشن زایش اندیشه خودرا میگیرد
عارفِ مطرب= روان ِانسان= زُهره ….. زُهره = رام، دخترسیمرغ .. بینشِ شادی آفرین
( خرد شاد وخندان )
شاها زبهر جانها ، زُهره فرست ، مطرب… کفو سماع جانها ، این نای و دفّ ِ نر ، نی … مولوی
( شاه ، دراصل نام سیمرغ بوده است )
برای مولوی ، بینش و شناخت ، باید شادی آفرین و طرب انگیزباشد ، و همچنین ، شادی یا طرب ، باید ، بینش آفرین باشد
بازگو آن قصه ، کوشادی فزاست …. روح را قوتی و، دل را جانفزاست
این آمیزش جداناپذیر« بینش با شادی» ، یا « عرفان با طرب » ، همان تصویر « سبزی و روشنی » یا « تری و تازگی + بینش » در فرهنگ ایرانست . در بندهش ، بخش دوم ، پاره 22 رد پای این اندیشه، بجای مانده است ومیآید که اهورامزدا « او کیومرث را با گاو از زمین آفرید . اواز روشنی و سبزی آسمان ، نطفه مردمان و گاوان را فراز آفرید .. » . کیومرث درالهیات زرتشتی ، نخستین انسان است، و گاوان ، مقصود همه جانداران بی آزار ند . سبزی ، پیدایش در تری و تازگیست .هربذری در ترشدن ، سبز و پیدا ، یا به عبارت دیگر، روشن میگردد . وهرچه پیدا شد ، روشن میگردد و میتوان آنرا دید اینست که بینش واندیشه در فرهنگ ایران ،همیشه با تری و تازگی و سبزی کار دارد
پروفسور؟! جمالی هم یک بیسوادی بوده مثل خودت! هرچه از او اینجا نقل کردی چیزی جز مزخرفات و ادعاهای نامستند نبود،پس الفبایت را از جمالی دین ستیز گرفته ای؟! حال چرا گمان می کنی همه مثل خودت کم مایه باشند که قدرت تحلیل و نقد مطالب جمالی را نداشته باشند و او را پروفسور بدانند؟!
استاندار/* خوزستان: آب مصرفی آبادان و خرمشهر رایگان شد.
مش قاسم: ماشااله به این استاندار/* بالاخره یکی توی این مملکت پیدا شد که وعده اون اولی رو اجرا کرد. فقط یه اشکال: توی آبادان و خرمشهر بخار هم از شیر آب در نمیاد. به یه همچین جایی میگن حکومت اسلامی کره شمالی مزرعه حیوانات.
جناب شفیعی با درود، بزرگترین دستاورد متمدنانه بشر در طول تاریخ این بوده که عقیده ( که هیچ نوع عقیده ای) نباید حکومت کند.
بسیار بعید مینماید کسی مخالف باور و عقیده‌ای باشد اگر و اگر دارندهٔ آن باور، جا و جایگاه عقیدهٔ خود را فراتر از یک مسأله مطلقا شخصی نداند و نبیند و به نتایج علمی فاجعه بار حکومت ویرانگر عقیده اندکی واقف باشد. از این روی با دیدگاه شما در پاسخ به سید مرتضی ( آنجا که سید مرتضی از نیچه یا دیگری جویای پاسخ است ) موافقم،
سلام و درود
حاکمیت یک عقیده چیزی نیست بجز فاشیسم و نازیسم و نوعی آپارتاید که بجای برتری نژادی، دست به استیلای دینی و مذهبی میزند. بدترین نوع سلطه یک عقیده، سلطه عقاید دینی است، زیرا حرکتی ارتجاعی و واپسگرایانه دارد و علاوه بر سایر زیانها کل جامعه را به عقب گرد وامیدارد.
همانطور که حاکمیت کلیسا در قرون وسطا بر خلاف سلطه فاشیسم و نازیسم که با انبوه اختراعات و اکتشافات همراه بود، بیش از پیش جامعه را به عصر توحش و بربریت کشاند و سبب هیچ گونه پیشرفت اقتصادی و علمی هم نشد. در دوران ما حاکمیت و دخالت دادن عقاید دینی مرض مزمن جوامع عقب مانده ایست که باندهای مذهبی ای که دانش و تخصص و لیاقت و شایستگی و توان رقابت سالم اقتصادی ندارند تا از راه درست به ثروت و قدرت برسند، با روشهای فاشیستی دین را دستاویز کسب ثروت و غصب قدرت قرار میدهند تا از راهی نامتعارف و غیر طبیعی رقیب را از میدان بدر کنند و خود اختیار جامعه را بکف بگیرند . آنان، بیسوادترین و کم سوادترین و عامی ترین و خرافات پذیر ترین افراد جامعه را به ویروس ایدئولوژی مبتلا میکنند و با وعده بدون هزینه و تعهد و تضمین بهشت بخدمت میگیرند و بجنگ رقیبان میفرستند و با فدا کردن آنها و حذف رقیبان بدست آنان کل میدان تولید و تجارت و ثروت و قدرت را به انحصار خود در میآورند.
شورش کور 57 و حوادث ایران در چهار دهه گذشته بزرگترین خدمت ممکن را به مسلمانان غیر ایرانی کرد، زیرا چون واکسن آنان را در مقابل هر نوع فکر تشکیل حکومت اسلامی مایه کوبی و ایمن سازی کرد. محالست که مسلمانان دیگری بخواهند مسیر ایران را در پیش بگیرند. حاکمیت یک عقیده دینی تنها یک یا چند بدی محدود ندارد، زیرا بدتر از هر چیز کشور را از مغزهای متفکر و ذهن های خلاق تهی میکند، حتی برای دانشمندان موافق هم امنیت و انگیزه و جاذبه ای نمیگذارد. کشوری که به این بلیه دچار شد هر چقدر پیشرفته باشد، عاقبت عقب میماند و هر مقدار ثروت داشته باشد بباد میدهد و فقیر میشود.
اگر بر گیری از کوه و ننهی بجای
سر انجام کوه اندر آید ز پای
حاکمیت فاشیستها و نازیها هرگز به اندازه حاکمیت مذهبی ها زیان نداشت زیرا آنان طالب پیشرفت سریع و سبقت گرفتن از رقبا توسط نژادی خاص با شیوه ای خشن بودند ولی حرکت مذهبیها رو به پیش نبوده و محدود به یک ملت نیست و هر چه متعصبین در مدعاهای خود مؤمنتر و صادقتر باشند، خطرناکترند و بیشتر جامعه را دچار ایست و پسروی میکنند.
رژیم کمونیستی خمرهای سرخ به رهبری پل پُت در کامبوج نه تنها دینی نبود بلکه بشدت با هر نوع اندیشه دینی بشدت مبارزه میکرد، ولی چون غولی یک چشم و موجودی تک بعدی سبب مرگ میلیونها انسان و فقر وعقب ماندگی کامبوج شد.آنها از مارکسیسم ایدئولوژی ای شبه مذهبی ساختند. افراد یک بعدی بلای جان جوامع متکثر مدرنند، گرچه خود رو به انقراض ابدیند ولی تا توان دارند از جامعه تلفات میگیرند و خسارات میزنند.
شفیعی گرامی واقعا من موندم که به شما چی بگم! آنچه را اینجا نوشته اید همانی است که سالها ما فریاد می زنیم ولی من آن وا اسلام کردنت را واقعا درک نمی کنم. میشه حالا که اینچنین بدرستی حاکمیت دین و باور و هر ایدیولوژی و منهم اضافه می کنم هر گروه و حزبی را به تنهایی بر نمی تابید تعریفی از معنویات ارایه دهید و اصولا چرا شما فکر می کنید که اسلام و یا تصوف با معنویت سروکار دارند و نه مادیات؟ من که هر چه فکر می کنم اصولا چیزی بعنوان معنویات نمی یابم و اصولا انچه را دیگران معنویت می نامند من جز خرافات و ذهنیات انها نمی دانم.و اصولا چنین معنی و درک و پدیده ایی را نمی توانم بپذیرم.
پوران ناظمی:
سهمیه ورود اختصاصی برای همسران و فرزندان جانبازان زیر ۲۵ درصد و همسران و فرزندان رزمندگان با حداقل ۶ ماه حضور داوطلبانه در جبهه با ۵ درصد افزایش به ۳۵ درصد رسید
« تکمیل پروژه” نُخبه کُشی”در کشور »
۳۰سال از زمان” جنگ”و”دفاع مقدس ” گذشته است
ارزشمندترین رزمندگان وطن دوستی که باقی ماندند به” انزوا” رفتند …
بسیاری زیر چترِ” توهین” بنیاد شهید نرفتند .
و “عطای دولت “را به “بقای ملت” بخشیدند .
بسیاری از ” رزمندگان” مجبور به “اعتصاب ” در سلولهای انفرادی یا “اعتکاف” در خانه های اجاره ای شدند .
“آزادگان “از بند رهیده را دربند واسیر نیازهای اولیه نمودند تا خوی بزرگمنشی، مبارزه وعدالتجویی را “سرکوب “کنند .
از رشادت وشجاعت از وطن پرستی و ایمان کتابها نوشتند و غزلهایی سرودند که طلیعه هر سطرش با نامهایی درخشید که در “هنگامه” خون و دفاع در پشت سنگرهایی با” فرسنگها” فاصله !!!از میدان نبرد به نماز” حاجت” و ذکر “اجابت”مشغول بودند
سَردارهایی پدید آمد که نه سَردادن، و نه” سروسامان “دادن میدانستند
۳۰سال است هرسال نوابغ و نخبگان را راهی اردوهای “راهیان نور “میکنند
تا شهادت از انحصار رزمندگان “وطندوست “بدرآید ودر باغ شهادت در جاده هایی” بی مقصد “بروی فرزندان “آینده ساز” باز شود
سالهاست مُهر” ناجوانمردی” بر کارنامه بسیاری از دانشگاهیان می درخشد
فرزندانِ “رزمندگان واقعی” بدنبال کسب و کاری حلال و درمان زخمهایِ کهنهِ جانبازی” پدرانشان می گردند و مردان جبهه نرفته ورزم ندیده پشت میزهای مدیریت بدبختی ها را” تقدیر”و ندانستن را “تعهد” مینامند و بدون هیچ تحقیق ،تالیف وپژوهشی به افتخار استادی و ریاست می رسند .
“نُخبگان”به سختی “مهاجرت” میکنند
و”ژن های برتر” با بورسیه های دولتی در دانشگاههای “دشمن ” کارنامه ممتاز میخرند .
حاصل تلاش ودانش اندوختن جوانان ایرانی به کسانی تقدیم میشود که افتخاراتشان را موروثی ،” ژن شان”برتر و”کروموزوم “هایشان را” بیشتر” میدانند .
اگر برای خدا و کشور و اسلام
جنگیدند وایثار کردند …..
مرهون” منت” آنها هستیم …
مثل همه دنیا این فداکاری را “ارج “می نهیم واز مسولین میخواهیم حقوق ومزایایشان را افزایش دهند …
مکه و کربلا بفرستند …
هزینه درمان” ایثارگران” و زندگی “رزمندگان” و آزادگان را “ملت” باید با کمال افتخار بپردازد .
اما “دانش “را نمیتوان و نباید” حراج” کرد چهل سال است نتیجه این مدرک گرایی و” همفکر گزینی “را دیدید …
چندنفر از این افراد که با سهمیه دکتر و مهندس و…شدند شایستگی نشان دادند ؟؟؟؟
نداشتن” دادیار” و “قاضی ”
“مهندس” و “معلم”
حقوقدان و”سیاستمدار” که صاحب نظر باشد ..
اقتصاد” ورشکسته وجامعه “سَرشکسته”
تنها دلیلش “مقطوع النسل” کردن دانشگاه وبستن شریان دانشجو !!!!پذیری
است .
۳۵ درصد سهمیه ؟؟یعنی
بعد از فارغ التحصیلی بازار محدود کار در اختیار همین نورچشمی ها قرار خواهد گرفت اجازه ندهید تعیین سرنوشت فرزندان و کشور در دست افرادی قرار گیرد که حتی توان مبارزه در یک آزمون علمی را ندارند …
پوران ناظمی
۳۰خرداد ۹۷
اطلاعیه
دیده شده است که دوستانی در این سایت وزین که همه عمر عادت داشته اند که در آتش کنجکاوی بسوزند , پس از تحقیقات مفصل و دشوار و مقایسه کامنت های فراوان با هم و کلمات بکار رفته در متن ها و شیوه نگارش و ….. , به این نتیجه رسیده اند که این بنده سرپا گناه و مهدورالدم از نظر آنها , با نامهای دیگری هم در این سایت سنگین کامنت گذاشته ام . آخرین این محققین جناب مهرداد مشهور به ” شیخ قم نشین ” هستند که پس از تحقیقاتشان به این نتیجه رسیده اند که گنجعلی همان آنارشیست میباشد . با احترام فراوان به جناب آنارشیست گرامی و گله از ایشان که ما را , البته با همان نام آنارشیست که به جان وطنفروشانی مثل مزدک و ساسانم رعشه می انداخت , ترک کرده اند و تنها گذاشته اند با این همه آدم “جور” , به اطلاع همه کنجکاوان گرامی میرساند که گنجعلی با نام های دیگر کامنت نمیگذارد در این جا . این اسم در دنیای مجازی و مزاجی به ثبت رسیده و از اعتبار بالایی هم برخوردار است و دلیلی برای استفاده از نامهای دیگر وجود ندارد .
در ضمن یکی از دوستان که ” ناشناس ” کامنت میگذارند مرتبا دنبال این و آن هستند و میپرسند : ” جون من بگو آنارشیست نیستی ؟” و یا ” بابا آنارشیست با چند تا نام ؟” و یا : ” خودتی دیگه آنارشیست ! ” و از این قبیل حرفهای خاله زنکی . به اسم چه کار دارید عزیزان , مطلب را بچسبید به جایش ! با تقدیم احترام !
نه عزیزم تو آنارشیست نیستی یخمک جان.تو جسی شکسپیر هستی.قبول نداری به ناموست قسم بخور که اون نیستی.فقط بگم خودتی عمو.خودت.
ناشناس عزیز درود
ناموس کیلویی چنده ؟
وقتی حضرت امام خمینی میگوید اگر این جنگ.بیست سال هم طول بکشد.ما ایستاده ایم و در هنگام.بیدار شدن از رویا میگوید جام.زهر را نوشیدم !
ناموس کیلویی چنده ؟
وقتی حضرت امام.خامنه ای در جریان کشتار دانشجویلن (امیر آباد شمالی) میگوید قلب من به درد آمده ود در جریان سال 88 آن محبت ! ها را از ایشان میبینیم که تا به حال ادامه دارد ! ناموس کیلویی چنده ؟ وقتی که سه هزار میلیارد توسط منسوبان ایشان ! سرقت میشود و ایشان میفرمایند فتیله را پایین بکشید ! ناموس کیلویی چنده ؟ بازهم بگم ؟
تو هر کی باشی جز …آخوند /// نیستی! زیاد خودتو مهم نپندار چون کسی زیاد بتو و امثال تو تو این سایت اهمیتی نمی دهد.
نوریزاد گرامی غلط کردن و یا هیچ غلطی طرف نمی تواند یا می خواهد بکند فحش نیست.در زبان دری بجای اشتباه کردن می گویند علط کردن.مثلا یک افعانی نمی گوید اشتباه کردم بلکه غلط کردن می گوید.شما وقتی این کلمه را مثل بسیاری کلمات عادی رت هاشور می زنید و بعد می گوئید فحش و ناسزا را هاشور می زنید در دهن مریص /// یعنی فحش ناموسی نه چیز دیگری.چون برای مسلمان تنها چیزی که زن هست همان //////// است که باید هر جوری شده حفظ شود. چون در تملک مرد مسلمانست نه انسانی آزاد و برابر و دارای حقوق. زن نه درچشم مسلمان و نه در اسلام اصولا انسان بحساب نمی اید.شما کافیست به فحشهای مسلمین بنگرید. من له کسی عحش نمی دهم و توهینی نمی کنم. ولی مسلما اگر کسی توهینی کند بحساب خودش ریخته خواهد شد و نه دیگران.
کار نوریزاد درست است مزدک و سعی نکن کار زشتت را که چند سالست ادامه داده ای ماست مالی کنی . بعضی از کامنت هایت تا سی , چهل در صد کلماتش هاشور خورده اند و تو آنوقت میگی که افغانی ها به نادرست میگویند غلط ؟ این هم شد توجیه پسر خوب ؟
جناب ناشناس من با باور اسلامی و باورمندان به اراجیف و خرافات و مزخرفات //// مخالفم و بیشترین هاشورها هم بهمین علت بوده و هر وقت سید /// و افرادی مثل تو و دیگر اراذل و اوباش /// از تنفر من به چنین اراجیفی برآشفته اند هاشورها هم بیشتر شده. برای من هیچ امری انقدر ارج و احترام و تقدس ندارد که زمانی دریابم که چنین باوری یا تفکری و یا گروهی و یا فردی بر ضد منافع ملی و مردم است تا از ان بخاطر ارزش و احترام بگذرم! بهمین دلیل من هم با مقدسات و هم با تقدس گریان مشکل دارم. و چون هم در دوستی و هم در دشمنی انسانی پی گیر و با ثباتم چنین پیش می آید. منظور شما از زشتی چیست؟ آیا لاس زدن با شیرخواره و رهزنی و قتل و کشتار و تجاوز به ناموس دیگران که مسلمین از صدر تا کنون مرتکب شده اند زشت است یا بر ملا کردن انها؟ ایا شما نیز مثل مسلمین زنی را که بهش تجاوز شده مقصر میدانید؟ هموطن من هیچ چیزی را تو جیه نمی کنم بلکه رک و راست و صاف و پوست کنده سعی دارم که پیچیده ترین موضوعات و ضایعات اجتماعی را تا آنجا که درکم قد می کشد بیان کنم تا آنجا که توسط مزدورانی بینوا و نا آگاه و ساده …خطاب می شوم. ولی هموطن چه باک از این مزخرف گوئیها. من خود هم خود را شناسم و هم شمی بالا برای شناسائی سره از ناسره دارم. تو نیز یا با حرامیان و اراذل و اوباشی چون گنجعلی و انارشیست و ناشناس های مختلفی و …آخوند لیس یا ایرانی و مخالف اشغال ایرانیت توسط مشتی جنایتکار مردمخواری!گول این وطن پرستی های دروغین و درعین حال ../// لیسی را نخور. هموطن انچه به نفع اسلام و مسلمین است بر ضد منافع ملی ماست و بزرگترین دشمن ما همین باور انسان و ایران و تمدن ستیز اسلامی است. کافی است که نگاهی به کارنامه 1400 ساله نه 500 ساله نه 100 ساله نه بلکه همین 40 ساله را دقیقا مطالعه بفرمائید تا بخوبی کینه و دشمنی این اشغالگران ایران ستیز را بهتر بشناسید!
شفیعی گرامی شما با تفاسیر و برداشته های عیره واقعی از اسلام به مردم فریبی می پردازید.شما اگر این موضوعات را در خلوت خود و دوستانتان بیان میکردید به کسی مربوط نبود ولی بیان انها در سایتی عمومی و سیاسی/اجتماعی به همه مربوط است. شما با مطالعاتیکه در دانش جدید و ایدیولوزیها و یافته های علمی دارید به توجیه افکار پوسیده تمدن و انسان ستیز اسلام می پردازید.بحث این نیست که شما از مولوی یا هندوییسم و یا مارکسیسم خوشتون می اید بلکه تبلیغی است که شما برای اسلام می کنید و همه نادرست بوده و با قران و سنت محمد و رهبران اولیه اسلام همخوانی ندارد.شما مولوی و یا تصوف را که خود از ترس همین شریعتمداران بجای دیدن واقعییت و موضع گیری در برابر انها به عالم ناسوتی و غیر واقعی روی اورده اند به واقعیتهای اسلامی نسبت می دهید.اما واقعیت اینست که نوشته ها و گفته های تصوف از انچنان اشفته گی و درهم و برهمی و بغرنجی گرفتارند که نه بدرد انروز و نه اکنونمان می اید.ولی بر عکس می تواند باعت تخریب افکار و تشویش اذهان عمومی شود وجوانان را بجای درک درست از زندگی و مبارزه با عوامل بدبختی و سیه روزی ایرانیان به نفرت از زندگی و علم و کار و کوشش و خردورزی و دوری از واقعیات تشویق نماید.کاریکه حرامیان /// با به اعتیاد و فحشا کشاندن جوانان انجام می دهند.از طرفی شما با تفاسیر ظاهرا علمی تان از یکطرف علم و خردورزی را قربانی و توجیه مشتی باورهای
خرافافی نموده و از طرف دیگر با ایجاد شک و شبهه توان مبارزاتی جوانان را بهدر می دهید و راه را برای ورود باورهای انسان و تمدن و ایران ستیز و عیره دمکراتیک هموار می کنید.در حقیقت شما همان جناباتی را مرتکب می شوید که حرافانی همچون شریعتی و جلال …در حق جوانان این مرزو بوم مرتکب شده اند و نه تنها ما بلکه نسلهای بعد از ما نیز از اثرات شوم ان خواهند سوخت.
درود
تاریخ یهود ومسیحیت و اسلام هر یک بر اساس ایدئولوژی و جهانبینی خاص خود جداگانه و درعین حال در هم بافته اند هریک ، آداب خاص خود را بر مبنای تورات و انجیل و قران دارند ، بدین معنا ، مسیحیت از یهودیت سر بر می دارد و اسلام نیز .
آنچه نقش ( بحث سر اسلام است)اسلام را در خاور میانه پر رنگ کرده است ، حکم شمشیر و قدرت طلبی آن بوده و ما تکرار تاریخ را با داعش و طالبان و حاکمیت آخوندی شاهدیم.
همه ی ادیان با پرورش یک خدایی وبا تصویر پیدایش جهان و انسان نقشی تبعیضی را برای زنان بدون استثنا قایلند. این فرهنگ تبعیضی به بیش از ۳ هزار سال ،قدمتش می رسد و درر فرهنگهای مختلف رسوخ کرده ومانده است .
باید کاوش کرد که چگونه و چرا فرهنگهای شکوفای باستانی هم چون در کنار نیل و دجله و فرات رو به انحطاط رفتند. من معتقدم ، صلح جویی آنان از یک طرف وشمشیر و زور مهاجمان از طرف دیگر باعث نابودی بوده چون حمله اسکندر و مسلمین ومغول…..به ایران.
دوران جدیدی را ادیان ابراهیمی پایه گذارند که در آن زور حاکم است وحرف اول را می زندو تاکنون این روش ادامه دارد. و این زور و قدرت اساسش برحماقت و بی خردی انسانها و دزدیدن فکرشان است.
نه تنها باید چشمها را شست، بلکه باید افکار را از خزعبلات دینی جدا کرد. و از جمله این خزعبلات، نگرش اسلام به زنان است. حجاب که یکبار نوشتم ، ریشه در آیین یهود داشته و آنهم فقط پوشاندن موی زنان (نه دختران) است.عملی تبعیض آمیز است .وسیله ای برای سرکوب زنان در دست حکومت ولایت آخوندی است.
تبعیض آنجا آغاز می شود که در قوانین جای انسان ،کلمات زن و مرد و مومن و کافر جایگزین می شوند .تبعیض آنجا آغاز می شود که دیگری با من مساوی نیست. چه برسدبه این که زن باشد .و بدین سان پایین ترین قشر جامعه که زنانند در حد همان خرید وفروش صیغه ای و بی اختیار باقی می مانند.
حجاب اجباری همان تجاوزبه آزادی فردی است. اسید پاشی، تجاوز و صیغه /فروش زنان ایجادترس و وحشت ضد مدرنیته اند. جامعه ی مدرن ، در وحله اول آزاد است و قوانین بشری/ نه الهی در آن اجرا می شود. جامعه
مدرن ،رو به شکوفایی اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی دارد. زیرا قوانینش زمینی اند وبرابری و آزادی را حافظند.
جامعه ای که تبعیض وقوانین ضد بشری در آن حاکم است حتا با ثروت ایران محکوم به نابودی است.
بنابراین تصور بیهوده ای است، که با بزک اقتصاد می توان با این نظام اسلامی فاسد شق و القمرکرد تا مثلا رفاه وآسایش شامل حال مردم گردد. این امری محال است. این نظام نه فهم مدرنیته رادارد و نه در جهتش خواهان قدمی است زیرا باید با ارتجاع و حماقت خود وداع کند.
قربانی این نظام مفسد در وحله اول نیز زنان انند. تبعیض یک جامعه با چگونگی نقش زنان در آن نقش مستقیم دارد و چاره آن تنها آزادی و برابری و قوانین بشری و حاکمیتی سکولار است.,
من با بررسي فهميدم ساسانم و سيد رضي و شفيعي و فيلسوف بزرگ و جاويدان سپاه ايران و گنجعلي همگي يك نفر هستند كه اين يك نفر هربار با يكي از اين اسمها مينويسد
اقاي ساسانم ايا اين كار شما كه مرتب به ديگران نق ميزني درست است؟ خجالت بكش اين كارها زشته بخدا زشته شرم كن
نه اخوی فقط جاسم معروف به جسی شکسپیر و گنجی یخمک فعلا یکی هستن.توام ناشناس نبودی بهت می گفتم چرا ناشناس نوشتی.
تو دیگه چقدر هالویی , خودت ناشناس هستی و بعد به ناشناس بالایی مینویسی ¤توام ناشناس نبودی بهت می گفتم چرا ناشناس نوشتی¤ ؟
ناشناس گرامی چه فرقی می کند که کی می نویسه؟ بنظر من درست ترین کار سنجیدن نظر و گفتار است نه نام گوینده. هموطن بگذارید هر کسی با هر نامی که میخواهد بنویسد شما هم عقل دارید و هم هوشیارید پس ترستان از چیست؟
سلام و درود
آفرین به اینهمه هوش و نبوغ! چطوری فهمیدی؟ خیلی مواظب خودت باش اگر اسرائیلیها و آمریکاییها ندزدنت حتماً بشقاب پرنده ها در صدد ربودنت بر میآیند. گرچه میدانم حریف نبوغت نمیشوند و قبل از هر اقدامی آنها را شناسایی میکنی ولی احتیاط شرط عقل است.
نه اين درست نيست شفيعي و گنجعلي يكنفرند و جاويدان سپاه همان انارشيست است و ساسانم و سيد رضي هم يكنفرند و دعواهاي بينشان هم ساختگي و زرگري است تا ديگران باور كنند كه انها دونفرند و مصلح و علوي يكنفرند فكر كنم مزدك و رضي هم يكنفرند و سيد مرتضي و شفيعي دونفرند ولي همديگر را ميشواسند و با هم رابطه دارند فيلسوف بزرگ همان انارشيست است و فريبا با مزدك يكنفر هستند اينها را من از ساعات ارسال كامنتهايشان و تكيه كلامشان و نحوه تايپ كردنشان متوجه شدم
نه عزیزم فعلا جسی و گنجی و کاوشگر(شاتل)و یه ناشناس(احتمالا پوری) که زور می زنه بپیچونه یه نفر هستن.رنگ دیگه مونده به رنگش دربیای؟!!کافر همه را به کیش خود پندارد.
هه،چشم نخوری هرکول پوارو.
حقیقتا باید برای این سایت متاسف بود که شده است یک سری فحش به این و آن، تعبیرات عاجزانه تهدید آمیز مثل داریم براتون و داریم براشون و ای بگم چی بشی فلان!،ادعاهای بزرگ در باب انسانیت و اخلاق و ادب و مدرنیسم و در عین حال پرخاشگری و زیر پا گذاشتن اخلاق و انسانیت و ادب و انصاف! ،کپی پیست و ارائه اطلاعات غلط تاریخی یا دینی،قایم باشک بازی چندین و چند نفره و ایفاء کردن چند نقش به سبک اکتورها!، حکم به اینکه این آن است و آن این است و اینها آنهایند و آنها اینهایند! شلتاق سلطنت طلب های در حسرت جقّه همایونی مانده! ،آه و افسوس و آرزوهای انواع و اقسام سکولارهای سیاسی برای سکولاریسم که جایی در جامعه ایران اسلامی ندارد ،جانی دالر بازی یا معاون جانی دالر و همینطور روز مرّگی های مختلفی که می بینیم و هیچ نقش سازنده ای برای بهسازی جامعه ایران ندارد و ….
سید اخلاق و انسانیت و ادب و انصاف! راستی /// کودکی 9 ساله توسط /// و تفخیذ با شیرخواره توسط ////سیزدهمت با کدام از این ادعاهایت جور در می آید؟ سید دست از این گنده /// بردار لاقل ما ایرانیان بخوبی شما ////را و سایر مسلمین را می شناسیم.برو این دام بر دیگران نه!
هه هه… نمونه تاثیر سید مرتضا ، بنازم به این همه حدس و گمان!
در جریان بحران اخیر مهاجران غیر قانونی در آمریکا و جدا کردن کودکان از پدر و مادرشان که منجر به اعتراضات گسترده در داخل و خارج از آمریکا شده، لورا بوش،همسر رئیس جمهور سابق با صدور اعلامیه تندی بر علیه سیاستهای ترامپ خواستار برخورد ملی با او و سیاستش شد که به تعبیر او نشانی از آمریکا و ارزشهایش ندارد. متعاقب آن خانم ملانیا ترامپ هم که باید حامی ساستهای همسرش باشد به صدا در آمد که اینکارها ظالمانه و غیر قابل قبول و ستم به کودکان است.
ما به هر چیز آمریکا هم که ایراد بگیریم به این نوع ارزشها و اعتراضات که از طرف نزدیکان به قدرت صورت میگیرد نمیتوانیم بی اعتنا باشیم.
در ایران اسلامی تا بحال بکرات به زنان و دختران ما به انحاء مختلف ار قبیل اسید پاشی و کتک زدن توسط گشت و ارشاد و جلب و بازداشت بخاطر حجاب و آرایش و سایر موارد اهانت و توهین شده. آیا تا کنون کسی شنیده که همسر رهبر و یا همسر یک رئیس جمهور کوچکترین اعتراضی کرده و یا کسی از ایشان صدائی شنیده باشد؟
اینجاست که باید گفت همان ملانیا ترامپ مدل، یک تار مویش شرف دارد به همه این حاج خانمهای منتفع از قدرت و ساکت در مقابل ظلم همسران نامردشان به دختران و زنان ایرانی!
ایران درود
درود بر سپاه پاسداران
درود بر سید مرتضی
مرگ بر دمکراسی با صدای بلند
درود بر اقتدارگرایی نخبه گرا
نوری زاد خون آشامی که پشت نقاب حقوق بشر ودمکراسی گندیده پنهان شده است.
قتل عام مردم فلسطین وتصرف آن به سبک داعش بیش از نیم قرن
ویرانی عراق ومرگ میر کودکان آن تبدیل کردن ان به سرزمین سوخته
ویرانی سوریه واعزام بیش از سیصد هزار خونخوار از سراسر جهان برای کشتار مردم
تبدیل کردن لیبی به لانه داعش ونابودی مرفه ترین کشور جهان وتبدیل آن به خرابه
قتل عام مردم یمن وکشتار کودکان بر اثر بی غذایی وبی دارویی
تحمیل بیش از چهل سال جنگ وخونریزی به مردم افغانستان دست اخر انتقال سران داعش به افغانستان
وهمه جا کودکان اولین قربانیان بوده اند
به اینها هم افتخار کن بدبخت اپوزسیون شلخته شلخته شلخته…
سلام و درود
لطفاً ابتدا« اقتدار »و« نخبه »را تعریف کنید و سپس توضیح دهید که اقتدار گرایی نخبه گرا چه پدیده ای یا عقیده ای یا شیوه حکومتی و نظامیست؟
آیا تا کنون چنین چیزی در جایی حاکم شده یا به منصه عمل رسیده است؟ در کجا و چه زمانی سبب چه پیشرفتها و تحولاتی شده است؟ آیا اقتدارگرایی نخبه گرا جریانی سیاسی، یا فلسفه و تفکری حزبی است؟ نمایندگان این تفکر یا سیستم در ایران چه جریانات و اشخاصی هستند؟
آیا نگرش، عقاید، و شیوه کار آنها در کتاب یا کتابهایی تدوین شده است؟ در صورت امکان p. D. F کتابها و نشریات آنها را هم عنایت فرمایید .
چطوری به شما ثابت شده که اقتدار گرایی نخبه گرا از سایر سیستم ها و شیوه ها بهتر است؟ چرا جز در آغاز نوشته های شما در جای دیگری نامی و نشانی از آن نیست؟ در ضمن چرا بدون آنکه چنین چیزی را معرفی کنی و اعضای سایت تصور و تعریف روشنی ز آن داشته باشند از همان ابتدا شعار زنده باد سر میدهی؟
توضیح ندارد….
شاید دولت ژنرالها
راه حلی است در مقابل دمکراسی وحقوق بشر امریکایی
و ترامپ مجبور به عقب نشینی شد.
برادران قاچاقچی مدت زیادیه که دیگه زارت و زورت برای بستن تنگه هرمز نمیکنن. قایقها شونم که یه سالی میشه به کشتیهای آمریکایی نزدیک نمیشن. اینا چیزاییه که به چشم آدم میاد، خدا میدونه در خفا چه نرمشهای دولاهانه که نمیکنن.
آيا ملزم كردن فرزندانمان (و ديگران) به انجام تكاليف ديني مانند نماز و روزه و حجاب اسلامي و … در سن نه سالگي (دختران) و پانزده سالگي (پسران) درحالي كه مي دانيم آنها هنوز در اصول دين خود تحقيق نكرده و به نتيجه اي نرسيده اند، خلاف عقل و وجدان و اخلاق و حتي شرع نيست؟ آيا اين اجبار و الزام، در تناقض آشكار با ادعاي تحقيقي بودن اصول دين نيست؟ آيا اين، تحميل دين آباء و اجدادي به كودكان و فرزندانمان نيست؟ آيا نبايد به جاي اين كار، آنها را به تحقيق در اصول دين و مطالعه و انديشه و تفكر بيشتر براي يافتن حقيقت تشويق كرد و انتخاب دين و مذهب و نوع زندگي را به عهده خودشان گذاشت تا آزادانه و آگاهانه راه خود را انتخاب كنند؟ (توجه كنيد كه در اينجا سخن از نادرستي تحميل دين و عقيده به فرزندان و الزام و اجبار آنها به انجام تكاليف ديني است، وگرنه كمك و راهنمايي علمي در چارچوب بحث و گفتگوي آزاد و دوستانه و يا تشويق آنها به انجام بعضي تكاليف شرعي تا جايي كه به اكراه و اجبار نينجامد، اشكالي ندارد
هر انسان بالغ و عاقلي، در هر محيط ديني و فرهنگي و با هر عقيده اي، به حكم عقل و وجدان و فطرت حقيقت جويش حق دارد و بايد يك روز گريبان خود را گرفته و از خود بپرسد: از كجا معلوم آنچه از دوران كودكي به عنوان دين و مذهب حق به من آموخته اند (و اكنون با اين عقايد و آموخته ها چنان خوگرفته ام كه هرگز احتمال باطل بودن و خرافه آميز بودن آنها را نمي دهم) واقعاً حق باشند و نه باطل و خرافه؟ چرا ذره اي احتمال ندهم كه شايد حق و حقيقت در جاي ديگري باشد؟ چرا بايد عمر عزيز و گرانبهاي خودم را چشم بسته و با تقليد كوركورانه از دين آباء و اجدادم در راهي سپري كنم كه معلوم نيست حق است يا باطل؟ چه تضميني وجود دارد كه آباء و اجداد من در راه درست گام مي زده اند؟ فراموش نكنيم كه همان اطمينان و يقيني را كه يك مسلمان سنتي و پرورش يافته در خانواده و محيط اسلامي به حقانيت دين خود دارد، پيروان همه اديان و مذاهب ديگر نيز به حقانيت دين و مذهب خود دارند و متاسفانه بسيار اندك هستند كساني كه دليرانه از خود بپرسند: از ميان اين همه اديان و مذاهب و مكاتب مختلف و متناقض، از كجا معلوم حق همان باشد كه من از آباء و اجداد و يا محيط خودم به ارث برده ام؟
نیکویی گرامی در یک سیستم سکولار و دمکراتیک دین و هر باور و ایدیولوزیی جزیی از حقوق فردی است. وادار کردن کودکا ن به هر اجباری بخصوصی در زمینه باورهای دینی توسط هر کس جرم و نقص حقوق کودک است. در مورد اسلام در ایران باید یک خانه تکانی فرهنگی شود.تا این ///////////////// به کنار رانده شود.
آقای نوری زاد
اسماعیل بیشکچی ، نویسندە‌ی ترک می گوید : در یکی از مساجد ترکیە از شیخی شنیدم که در نماز جمعە با صدای بلند میگفت: “به خدا هر کس ترکی نداند بهشت را به چشم نخواهد دید”
در آن جلسه مردی به شدت می‌گریست، من که چنین دیدم به نزد او رفتم و گفتم : مگر تو ترک نیستی و ترکی نمیدانی؟
مرد گفت: برای خودم گریە نمیکنم، برای پیامبر اسلام گریه میکنم که ترکی نمی‌دانست !!
سلام.
آنچه شما جواب داده ای به آن پرسش، فقط توسط روحانیت مطرح نشده، بنیادش از دل قران است. که گفته است: مردان را بر زنان برتری داده ، و نیز زنان کشتزار شمایند از هر طرف خواهید بر آنان وارد شوید. نمی دانم چرا می کوشی ذهن خواننده ات را از بنیاد فکری قرآن دور کنی و فقط همه ی نارسایی ها و کژفکری ها را به روحانیت نسبت بدهی. البته روحانیت در شدت بخشیدن به این تفاوت و برتری دادن مرد بر زن نقش دارد، تحقیق زیر در این مورد نشان می دهد که قرآن هقت برتری به مردان داده است و روحانیت هشت برتری بر آن افزوده است. از دوست داشتی بخوان:
1 – احکام قرآن و دستاوردهای دموکراسی
http://www.mediafire.com/download/k7pyhxgggkxj6qg/%D9%
82%D8%B1%D8%A2%D9%86+%D9%88+
%D8%AF%D9%85%D9%88%DA%A9%D8%B1%D8%A7%D8%B3%DB%8C.docx
سلام و درود
( لطفاً متن زیر را به سبک تذکرة الاولیای شیخ عطار نیشابوری بخوانید « چونکه اینجوری ثوابش خیلی، خیلی بیشتر است ». )
تذکرة الفلاسفه
آن داننده اسرار نهان، آن سرآمد فلاسفه جهان، آن سقراط ثانی آن خارچین گلزار معانی، آن ابن سینای دوران آن ملا صدرای زمان، آن شکافنده اسرار هستی آن کامنت فلسفی نویس در حال بیهوشی و بدمستی، آن غواص حوض میادین شهرداری،آن بازگشته به عصر کجاوه و گاری، آن ترجمان زبان روباه و شغال، آن صیاد خورده پلاستیک و کارتن و آشغال، آن کاشف اسرار افقی و عمودی فلسفهٔ باد، آن یگانه فیلسوف حَقهٔ دکان نوریزاد با کله ای پر باد که عقلش گاهی شادمان میزد و گه گاهی شاد، آن صاف کننده رازهای پیچ پیچی، آن فیلسوف منطق عمودی و افقی و ضربدری و چپ اندر قیچی، آن صاحب عقل شیرین، آن احیاگر خورده فرمایشات دیرین، آن مدعی ادعاهای ستُرگ، شیخنا و مولانا فیلسوف بزرگ!
از اوتاد بود و احتمالاً عمر شریفش نیمی از هشتاد بود. نقل است که روزی در حلقه مریدان به اعجاب تمام بر فضای مجازی نظاره میکرد و لایکهای مثبت و منفی مریدان را شماره میکرد که بناگاه مریدی چون نور ساطع و بسان برق لامع، بر او وارد آمد و دامنش را بگرفت و بر او نماز برد و گفت یا شیخ چه نشسته ای که صیّت دکان نوریزاد عالم بگرفت و در آن نی نامی از تو و نی نشانی از ما.پس مریدان بر این مصیبت عظما جملگی گریان و دلها بریان گردید و بر فلک بوقلمون صفت گله گزاری کردند و بجای اشک خون از دیدگان جاری کردند . شیخ چون گریستن ایشان بدید ابتدا فصلی سخت بگریست سپس قهقهه ای هیستریک سر بداد که هر، هر و کر، کر و ها، ها و هه هه اش از هفت گردون بگذشت. مریدان گفتند یا شیخ سبب گریه و خنده ات چبود؟ گفت از آن گریم که شما بیکاره ها و ایضاً بیچاره ها سالها در محضر مبارک چو منی تلمذ کرده و هیچ از فلسفه ندانید تا نامی از خویش بر پای و فلسفه ای از حضرت ما بر جای ساخته و در دکان نوریزاد بر روانها ساری و بر زبانها جاری سازید و سبب خنده ام از آن بود که خود نیز ندانم فلسفه به «خیم*» نویسند یا به «گاب*». لیک باکی نیست و همانا در ایران، قحط الرجال باشد و آمدن دجال نزدیک باشد و همانگونه که در داد گستریش نشانی از داد نیست، در مدارس و دانشگاههایش هم جز نامی از سواد نیست. و ما را نسبت به همگنان علمی به کمال باشد و هیچ نترسیم از آنکه جماعتی بر خود چون دکتر و مهندس عناوین بندند، جایی که ما باشیم آنان، همانا به سر تا پای عمه شان و….* خاله شان میخندند که بفلسفند. پس مریدان جمله خوشدل و به رسم استاد، سرگرم نگاه داری، آمار لایکهای مثبت و منفی و نادیده انگاری« خنثی » با پشکل شدند. یکی از مریدان خاصه پرسید یا شیخ چه بایدمان کرد؟ که قطره ای از دریای کمالت یا خوشه ای از خرمن جمالت را ره توشه سازیم و برسم تبرک بر مریدان غایب و سالکان طالب هدیت بریم، ره بنمای که ناکام از دار دنیا نرویم و در صحرای محشر نابینا بر انگیخته و رسوا نشویم. گفت :«لایک!»
جمله مریدان از این گفته خفن که اقصر کلام عالم بود در تحیر فرو رفتندی و تا دیری بماسیدندی و چیزی بِمَگفتند! پس شیخ برسم عتاب و خطاب آواز داد :یا ایها الخنگولین و المنگولین ، من به دکان نوریزاد در آیم و گویم خردمندی سترگم و فیلسوفی بزرگم! شما جمله بباید لایک کنید و سوگندان بخورید که آنچه گویم، بی کم و کاست، حداقل صد و بیست در صد درست و راست باشد. مریدان جمله شنگول و ایمانشان افزون گشتی، افزون شدنی!
نقل است که صاحب تصانیف و صحایف بسیار بود و رسایل بسیار بنگاشته بود، یکی آنکه صد دفتر هزار برگ گرد کرده و نقدینگی ها بر سر ابتیاعشان خرج، و بر سر برگ همه به خط زرّین عنوان «فیلسوف بزرگ» درج کرده بود. از عجایب آنکه کل صفحات چون روی مبارکش سپید مانده بود (رحمت الله علیه) که همانا جمله از اسرار است و ذکر آنها نشاید و بیش از این، افشای سرّ از این درویش نیاید . مولانا گنجعلی در حق او گوید خدایش رحمت کناد که تا بود اسباب خنده بود.از عجایب آنکه شفیعی نامی مدعاهایش را بر نتابیدی و با او در آویختی و اعتبارش ریختی! و مشتش وا کردی و پوچیش بر ملا کردی!. که بد کردی و به حسد کردی! (لعنت الله علیه).
*خیم و گاب در میان حروف الفپا وجود ندارد و اشتباه از نویسنده اصلی و احتمالاً منظور از حرف « خیم » حرف « چیم » و منظور از حرف« گاب » حرف« گول » بوده است!
الله اعلم.
که بدین وسیله تصحیح میشوند!!!!
*در تمام نسخه های قدیم و جدید این یک کلمه نا مفهوم و ناخواناست و کلیه ادیبان و بی ادبان نتوانسته اند حدس بزنند که این کلمه چیست یا در اصل چه بوده است و به چه کاری می آمده است!.
تا زمانی که آسمان این سرزمین با ابرهای تیره‌ی باورها و عقایدی اینچنین انسان‌ستیز، پوشیده شده است، آفتاب آزادی هرگز رخ نمایان نخواهد کرد. تا زمانی که انسانها ارزش واقعی خودشان را نشناسند و ندانند بزرگترین گوهر وجودی آنها عقل و خردشان است محکوم به زنده بودنند؛ بدون اینکه بتوانند زندگی کنند و چه رنجی از این بالاتر که زنده باشی؛ اما نتوانی زندگی کنی.
زندگی کردن نیاز به شهامتی دارد که از فرهنگهای برده‌پرور بر نمیآید؛ چرا که بردگان، شهامت اندیشیدن را در خود نپرورده‌اند؛ برای همین نسل بردگان مدام تکثیر شده و کسانی هم که پای خود را از خط قرمز‌های ترسیم‌شده‌ی فرهنگی اینچنین فراتر نهاده‌اند در نهایت نابود شده و به خاطره‌ها پیوسته‌اند.
بزرگترین و ضخیم‌ترین زنجیرهای بردگی را ادیان بافته‌اند و با ترسیم قدرتی ورای تصور بردگان، آنها را به بند کشیده‌اند. در طول تاریخ بشر، هیچ جنایتی از این بالاتر نبوده است.
جناب شفیعی و ساسانم با درود، اجازه بدهید خیلی دوستانه بگویم شماها هم انگار دنده تان می‌‌خارد که خود خوانده فیلسوف بزرگ را جدی گرفته اید و طرف گفتگو قرار می دهید. ایشان لودگی پیشه کرده و شما را گرفته است درست و حسابی هم. وقت زیاد دارید یا همون که گفتم؟…
اقاي ساسان شما تعريف فيلسوف خيلي بزرگ درباره ظلم را قبول داريد مخصوصن افقي و عموديش را؟ لطفن مستدل پاسخ بدهيد اقاي شفيعي شما چطور؟؟؟
سلام و درود
متأسفانه حرف شما درست است و بنده به سهم خود ایشان راجدی گرفتم.
فیلسوف بزرگ احتمالا همان سید رضی خودمان است که در قالب طنز بسیار بسیار موضوعات جدی را مطرح می کند که بیشتر ناظران این سایت باید در این موارد تفکر کنند،جدی گرفتن یا نگرفتن ایشان هم نشان از سطح درک و فهم شما دارد،در فرهنگ خودمان هم از این افراد داشته ایم که در قالب طنز و شوخی بسیار نغز می گفته اند،چشمها را بشورید و طور دیگری نگاه کنید
مش باقر با شما موافقم نوشته هاي سيد رضي عميق و پرمعني است و هركي در حد توان خودش باز ان برداشت ميكند يكنفر فقط طنزش را ميفهمد و يكنفر به عمق مطلب پي ميبرد و يكنفر نيز فكر ميكند لودگي است خلاصه نوشته هاي سيد رضي جوريست كه هر كس در حد بضاعت خودش و در. حد درك و شعور خودش از ان درس ميگيرد
البته نميدانم كه فيلسوف بررگ سيد رضي است يا كس ديگري است ولي اگر سيد رضي باشد بايد نوشته هايش را دوباره و بل دقت خواند تا منظور ايشان درك شود البته درك نوشته هاي ايشان در توان همه كس نيست و بعضي ها فقط طنزش را ميبينند و قدرت درك كامل انرا ندارند. به نكته خوبي اشاره كرديد جدي نگرفتنش به دليل درك وشعور پايين خواننده است كه نميتواند مطلب را بگيرد و انها كه دركش و شعورش را دارند مفت ان را از دست نميدهند
نه عزيز …شعر گفتن نه سواد ميخاد و نه عمقي داره بوي ماندگي ميده هم فيلسوف بزرگتون هم رضي عوضيتون هم گنجي و شفيعي و شام نهارتون برا خودتون نوشابه باز نكنيد
سلام و درود
( توضیحی برای جناب مزدک1)
اغلب حیوانات اهلی و دست آموز تنها با یک تن که معمولاً صاحبشان است انس میگیرند و از فرمانهای او پیروی میکنند. مثلاً اسب هایی هستند که یکه شناسند و تنها به یک نفر سواری میدهند. سگها هم تنها به صاحبشان وفادارند و کاری به خوبی و بدی و درستی و نادرستی صاحبشان ندارند.
شما چندین بار است که هم به وضوح و هم تلویحاً بنده را میان مارکسیسم و اسلام و عرفان سرگردان نامیده ای!
جناب مزدک1! ما انسانیم، اسب و سگ نیستیم، هیچ حیوان دیگری هم نیستیم که تنها خود را به شخصیت یا عقاید یک نفر گره بزنیم و خود را به میخ طویله ای از ایدئولوژی ببندیم. بنده بسیاری از عقاید و تفاسیر حضرت مولانا را قبول دارم، اما مولانا در خصوص مسائل اجتماعی امروز ما هیچ چیزی ندارد که بکار حل مشکلاتمان بیاید. مولانا در باره زنان داوریهای بسیار نادرستی دارد و بنده هیچ دلیلی نمیبینم که عقاید نادرستش را هم قبول کنم. ملاحظه بفرمایید که مولانا در باره زنان چه میگوید :
چون غَزا نَدْهَد زنان را هیچ دست
کِی دَهَد آن که جِهادِ اَکْبَراست؟
جُز به نادِر در تَنِ زن رُستَمی
گشته باشد خُفْیه هَمچون مَریَمی
وَصفِ حیوانی بوَد بر زن فزون
زانکه سوی رنگ و بو دارد رکون
استدلال مولانا اینست که چون غزا
( غزوه_جهاد) که جهاد اصغر است، بر زنان واجب نشده، دیگر قابلیت ریاضت که جهاد اکبر است ندارند و چون به ظاهر زندگی اهمیت میدهند پس چون حیوانات کوتاه بین و ظاهر پرستند.
بنده با تمام ارادتی که به حضرت مولانا دارم ابداً این نظرش را انسانی و درست نمیدانم. جناب مزدک1 بنده پیرو نسبیتم و نسبی گرا هستم، نظریات مارکس نسبت به اجتماع و ریشه یابی و علل نابرابریهای اجتماعی را درستتر از نظر سایر جامعه شناسانی که میشناسم میدانم. نظریات مولانا را هم نسبت به سایر مفسرینی که مسائل معنوی و دینی را تفسیر کرده اند و سایر مفسران و دین شناسانی که میشناسم، درستتر میدانم. به نظر شما اینکه نظریه ها و آراء درست هر کس را که فکر و نظرش را درست میدانیم قبول کنیم بهتر و عقلانی تر است یا چون اسب و سگ تنها به یک فرد یا حزب یا ایدئولوژی یا دین چنان وفادار باشیم که اشتباهات و خطاهایش را بر آراء درست دیگران ترجیح بدهیم؟
دوست گرامی چه بخواهیم و چه نخواهیم دنیای ما دنیایی نسبی است و همانطور که بطور طبیعی در عمل نسبی گرا هستیم، درستش اینست که در عرصه اندیشه نیز نسبی گرا باشیم و تعصب نورزیم.( اینکه در عمل بطور طبیعی پیرو نسبیت هستیم واقعیت دارد، مثلاً کالاهای خوب و با کیفیت را بهتر میدانیم ولو آنکه دشمنانمان آنرا تولید کرده باشند )حیرت میکنم که چرا شخصی چون شما که فارغ از قیود دینی و ایدئولوژیکی، قبول اینکه شخصی نظریات درست مارکس و مولانا را با هم بپذیرد اینقدر دشوار است. بجز آنها بنده جهانبینی هندوها را یکی از بهترین و درست ترین برداشتها و اعتقادات میدانم که اینجا جای بحثشان نیست. دوست گرامی جهان چون باغیست که همه میوه ها را دارد، ما ممکنست سیب را دوست داشته باشیم ولی نمیتوانیم تنها سیب را میوه بدانیم. حتی مقایسه سیب با سایر میوه ها خطاست. زیرا هر کدام بو، مزه، خواص و کیفیت متفاوتی دارند.
درود جناب شفیعی
درست می فرمایید، و اینکه هر دم از این باغ بری می رسد، تازه تر از تازه تری می رسد.بدین معنا که انسان در حین تکامل دائمی خویش به نوآوری ها ی جدیدی دست می یابد و این روند زندگی ادامه دارد. یک جامعه باز احتیاج به دیدگاه های باز داردو برای پیشرفت باید یک جامعه باز باشد ، بدین معنا که مردم نه تنهابا تفکر بلکه با پویش و جستجو خود به ایده ای دست یابند . برای جستجو و کنجکاوی و تفکر و تصمیم ،هر فرد احتیاج به فضایی باز دارد . فضای باز جامعه ، شامل تربیت و امکان رشد جسمی و فکری برابر و آزاد را می طلبد.
امکان رشد و باروری مردم در جامعه بسته ی حکومت مرجعی ، دیکتاتوری است وامکان پذیر نیست. همانگونه که در ایران شاهدیم، حاصل این جامعه بسته چیزی جز فساد اندر فساد نبوده ونیست.
عالم و آدم که با هزاران سند و مدرک و گواه و شاهدان عینی جمع شوند محال است که این سید مرتضی را قانع کنند که این نظام داعشی و ضد ایران و ایرانی هست. مگر اینکه یک اعلم حوزوی طرف مشورت سید مرتضی واقع شود که به سید مرتضی بگوید ” الیوم و ما بعد از حصول این لحظه، احتیاط مستحب مشروط به ماضی منقطع به مشاهدهٔ عام، حکم مرجوع به مرجوع العلیه خاص را شارع دال بر مدلول و ما فیه الظالمین مکشوف اصول حقه عینا منافی تشخیص دهد- حالا چی شد ،چی گفت؟ تکلیف یا مشق سید مرتضی چیه؟- اصلا مهم نیست” و سید مرتضی دیگه خودش میدونه همهٔ اینا یعنی دیگه “جایز ” نیست از این نظام ظلم و جور و دزد حمایت کند و تازه ” جایزه” هم داره. و از اون طرف هم اون اعلم بسته به اینکه باد از کدوم طرف بیاد، هم گفته و هم نگفته یعنی برعکس آن را هم گفته.و به این چیز میزا، خودشون به خودشون میگن “علم” و آنارشیست یا فیلسوف بزرگ یا گنجعلی هم این چیزا را قبول داره.
جوادی آملی به پست‌ترین مرتبهٔ ممکن نزول کرد با این گفته که
” کمتر از این (گرانترین آرامگاه جهان) مناسب مقام ایشان (خمینی) نبود! “
جناب ابن ملجم انچه اورده اید درست نیست.اینها مشتی دزد و عارتگر و وحشی و ادمکش بسرکرده گی ///// بودند که برای گرفتن قدرت و سهم بیستر از عارت و دزدی همدیگر را لت و پار میکردند.وهمه هم فامیل بودند. نمونه اش همین درندگان///// کنونی در ایران و منطقه هستند!
یکی به اسم حاج عبدالله ناصری که میگن فعال سیاسی هم هست (شما بخونین از منقلابیون ۵۷ استمرار طلبا) نصیحت میکنه به حسن/* که کابینه رو عوض کنه که وضعیت مملکت بهتر شه.
مش قاسم: به این میگن شیره مالی به سر ملت و شامورتی بازی. منظورش اینه که چهار تا خ…(سه نقطه از مش قاسم) دیگه رو بیار که یه مدتی مردم سرشون با اینا گرم شه، سیاست از این ستون تا اون ستون فرجه. حاجی! منقلابیون ۵۷ امتحانشون رو دادن و رد شدن. یارو نگرانه که سفره چرب و نرم منقلاب برچیده بشه. عجب ککی توی تومبون اینا افتاده.
بیانیه حزب اعتماد ملی در خصوص انتخاب وکیل توسط قوه قضائیه: این قانون بازگشت به دادرسی قرون وسطایی است وهیچ سنخیتی با مکتب حقوقی اسلام ندارد.
مش قاسم: میگن خدا خر رو دید و شاخش نداد، حکایت ایناست. ای حزب اعتماد ملی (یه مشت اسلامیچی، گیرم یه تعدادیشون اینوری یه تعدادیشون اونوری، همهشون سر و ته یه کرباسچی)، مکتب حقوقی اسلام ۱۴۰۰ سالی ازش میگذره، از قرون وسطی حدود ۶۰۰-۷۰۰ سال. بیخود به قرون وسطی توهین نکنین.
=================================
واکنش حاج مصطفی عمامه زاده به نامه صد نفر از استمرار طلبان: استمرارطلبان باید صریح‌تر از همیشه، با مردم و مسئولان سخن بگویند.
مش قاسم: صریح‌تر از همیشه یعنی چی؟ منظورت اینه که بگن این دومی از عقل تهی شده، مجلس/* طویله میباشد، سردارا/*ان شکستخورده شیره این مملکت رو کشیدن؟ هکومتیچیا همهشون یه مشت دزد و آدمکش و شکنجهگیر و گروگانگیر و متجاوز به عنف هستن؟ اینکار رو نمیکنن. دلیل: اینقده توی تنبونشون ر…(سه نقطه از مش قاسم)مان کردن که جرات جیک زدن ندارن.
/*: ک
==================================
حاجیه ضعیفه مولاوردی: پیگیر مطالبات دانشجویان ستاره‌دار هستیم.
مش قاسم: اولا، اینم از رئیس/*ش یاد گرفته، میگه هر روز در ۵ سال گذشته مشغول پیگیری انواع و اقسام مطالبات بوده. اگه شما چیزی دیدن منم خبر کنین و به بقیه هم خبر بدین. دوما، ای نادان دانشجویان (سهمیه هایی نه ها!) میگن ستاره ها رو وردارین تو میگیمطالبات ستاره داری؟ به این میگن شیادی و شامورتی بازی.
/*: ک
=================================
بیانیه حاج رضا علیجانی نویسنده مذاکره مستقیم با آمریکا……………………
مش قاسم: بیانیه رو بخونین، اینا هنوز در قید و بند افکار جنگ سرد و جهان سومی هستن. میگه مشکل کره شمالی و امریکا بخاطر ضدامپریالیست بودن کره شمالیه. یه مشت اسلامیچی نادان و گمراه.
گنجعلی هر /// که می خواهی بکن.ولی شرافتی اگر هنوز برایت مانده بدان که تو فقط با شخص من طرفی نه کسان دیگری چون من کاری به کسان و نزدیکانت ندارم و تنها با نوشته های تو برخورد خواهم کرد.
مزدک خیلی بی منطقی ! من ازتو با وجود همه نادانیت انتظار خیلی بیشتری داشتم . چطور تو کارهای آخوند ها را می بینی و محمد و علی و حسن و حسین و ..را مسئول میدانی و”صلواتت” را نثار آنها میکنی و لی ما که کارهای ترا می بینیم و فحش های ترا نوش جان میکنیم اجازه نداریم “صلواتمان” را نثار آنها که خیلی زحمت کشیدند و به تو یاد دادند که با مردم چطور باید سخن گفت کنیم ؟ بنا بر همان منطق خودت کار من درست بوده جانم مگر آنکه پرورندگان تو از ” قداست ” باز هم بیشتری در مقایسه با محمد و علی , …برخوردار باشند و صلوات فرستادن به آنها از طرف ترامپ ممنوع شده باشد که در آن صورت من طلب مدرک میکنم از تو عزیز . در جواب مدارکت را ضمیمه کن لطفا !
هیچیک درحکومت خود ساخته مصون نیست ویا نیستند و در درپگیریهای گروهای مافیایی رژیم اینبار قرعه بنام سرلشکر سردار دکتر فیروز آبادی در آمد گویا 15 سالست درین ویلا سکنا دارد از1372 تا اکنون ،چرا امروز جنبش به اصطلاح عدالت خواه دانشجویی بیدار شده واطلاع رسانی میکند و بفرمان چه باند وبه چه منظور وهدف؟ دنیا و حکومت آخوندی چنین است ای خلق خفته و بی اراده!
سردار چپیه فلسطین برگردن کرگدنی چه کرذه و چرا بی اعتبار شده؟ او که غلام دستمال به گردن و حلقه بگوش رهبر بود ودر حالیکه صلاحیت بودن رییس ژندارمری گون دوز آباد را بیشترنداشت سالها رییس ستاد کل نیروهای مسلح حکومت اسلامی بود و نیر از اعضای تشخیص مصلحت نظام هست ، حال او باید از آنها که خانه هایشان توسط بانک ها مصادره شده معذرت بخواهد وکرایه 15 ساله را هم بصندوق ذولت پرداخت کند و در ویلا با پرداخت ماهیانه کرایه اقامت را ادامه دهد چه اشکالی دارد؟ او حقوق داشته پس ملزم بپرداختست.
و اما جنبش عدالت خواه دانشجویی نباید تبعیض قائل شود وباید سری به جوراب استالایت هادی غفاری و لاستیک دنا محمد یزدی و شرکت شکر مکارم شیرازی و تاسیسات مصباح یزدی و معادن غنچه گلم امامی کاشانی و شرکت واردات قهوه حجت الاسلام اژه ای که با ویتنام وساحل عاج تجارت دارد و مردم ایران را فهوه خور کرده بزند و صداقت و عدالت خواهی خود را به اثبات برساند.
شما اگر در “خرمشهر” باشید و هوای خوزستان مثل همیشه آلوده و مالامال از ریزگرد نباشد، چراغ های شهر “بصره” را می توانید به چشم ببینید.و یا اگر روی سکوی معروف “اروندرود” بایستید، احتمالا به راحتی می توانید برخی ساختمانهای “فاو” را رؤیت کنید.و اگر این اقبال مثل دیروزی دستتان میداد، شما بستنی لیس می زدید و آن سو تنها دلشان می سوخت که باید امروز را هم روزه بگیرند.
نگاه فقهی به مسأله رویت به همین اندازه مسخره است.مرزهای جغرافیائی رسما وجهی برای بی اعتمادی مراجع به یکدیگر ساخته است.و مرجع عراق وظیفه خود می داند تا شخصا یقین به رویت هلال بیابد؛ گوئی این ها قائل به جهان هایی موازی برای خود هستند که امور یک جهان به دیگری مربوط نخواهد بود. مثلا چگونه ممکن است که ما در هستی دو گونه ماه داشته باشیم.اولی ماهی باشد که به چشم تلسکوب ها بیفتد و دومی ماهی باشد که با دیدگان بشری هم قابل رؤیت باشد؟ بعد طبق نظر برخی حضرات تنها دیدن هلالی بشارت عید می دهد که با دیدگان غیرمسلح شما احراز شود.و وقتی تلسکوب ها در دیدگان شما عکس هلال را منعکس می کنند، نمی توان یقین کرد! این ماه که در تلسکوب رخ نشان می دهد، ماه ما نیست. ماه ما هلالش خاکی است و با دیدگان مردمان فقیر دشت و بیابان هم قابل رؤیت است.
واقعا انسان در قرن بیست و یکم درگیر چنین مسائل مسخره ای باشد، جای دارد که مویه ها کند و گیسوان خویش پریشان کند.
نیازی نیست مویه کنید یا گیسی پریشان کنید،اطلاعاتتان در باب مسائل و موضوعات فقهی و مبانی آنرا آپدیت کنید،ماه که البته یکیست چیزی که در اینجا حائز اهمیت است یکی اختلاف در مبانی فقهی است و اینکه آیا در عمل بوظائف و تکالیف شرعی محاسبات ریاضی در باب رویت و حرکات ماه معیار است، یا رویت ماه در افق با چشم مسلّح به ابزار ،یا رویت ماه در افق بدون چشم مسلّح به ابزار،اینجاست که بحث های فقهی مبنائی مطرح است،در واقع مسلمانان یا فقیهان در باب ادای تکلیف شرعی و اینکه روزه در فلان روز واجب است و در فلان روز حرام است بدنبال حل یک مساله یا گزاره ریاضی یا هیوی نیستند،بلکه بحث بر سر عمل به تکلیف و فراغ ذمه هستند،اینجاست که بحث فقیه مراجعه به دلائل فقهی است که چگونگی عمل به تکلیف را بیان کرده اند،آنچه که مستفاد از قرآن و روایات است این است که “رویت ماه” در دلیل روایی ماثور از معصوم محور قرار گرفته است:دیدن ماه ولو در لحظاتی در افق برای احراز آغاز یک ماه قمری و عمل به تکلیف،آیا این رویت معنایی اعم از رویت و دیدن با چشم بوده است که در همیشه تاریخ برای ساکنان مناطق مختلف زمین در آفاق مختلف ممکن بوده است و رویت و دیدن ماه ولو بمدد ابزارهای جدید؟ یا رویت ماه بمعنای عرفی و متداول آن یعنی رویت با چشم غیر مسلح است؟ این یک اختلاف نظر فقهی است،گروهی از فقیهان تعبیر رویت در لسان دلیل مثل “افطر للرویه”یعنی افطار کن با رویت ماه ،یا “صم للرویه”یعنی روزه بگیر با رویت ماه را معنایی اعم از رویت با چشم مسلح و چشم غیر مسلح به ابزارهایی مثل تلسکوپ دانسته اند از این جهت بر این مبنا هرگاه در افق ماه ولو با ابزار رویت شود برای آنها حلول ماه که موضوع و میزان عمل به تکالیف گوناگون است محرز می شود،این گرایش البته گرایشی اقلی ذر بین فقیهان متاخر است،گروه بیشتری از فقیهان نیز معیار در عمل بتکالیف واجب را رویت حسی ماه در افق با چشم غیر مسلح دانسته اند که عمل به آن میزان برای عرف وقت صدور این روایات بوده است.خوب اینها بحث هایی درون فقهی و مبتنی بر شواهد و دلائل خاص هریک است،در اینجا نمی شود موضوعات و مسائل علوم را مخلوط کرد و گفت وقتی امروزه مثلا با محاسبه دقیق ماه پیش بینی می شود که ماه در فلان وقت در فلان نقطه است پس باید معیار در عمل بتکالیف شرعی را محاسبه ریاضی یا تقاویم بگیریم و سخنانی نظیر مطالب نوشته فوق.این یک نکته در این باب
و نکته دیگر اینکه نویسنده مطلب بالا توجه به این نکته نکرده است که ماه باعتبار اختلاف آفاق و حرکات زمین دارای “اختلاف منظر”(تفاوت دید) نسبت بساکنان زمین است چه در مورد نیمکره شمالی و چه در مورد نیمکره جنوبی و شرق و غرب اینها،و این یک نکته بدیهی در هیئت و ریاضی قدیم و جدید است،بنابر این بواسطه اختلاف منظر (اختلاف دید ناشی از تفاوت آفاق مکان های مختلف زمین) اختلاف رویت حتی بلحاظ رویت با ابزار امری طبیعی است و این نکته علی الخصوص در مبنای لزوم رویت ماه بدون ایزار نقش اساسی تری ایفاء می کند.
سید مرتضی فرمودند
نکته دیگر اینکه نویسنده مطلب بالا توجه به این نکته نکرده است که ماه باعتبار اختلاف آفاق و حرکات زمین دارای “اختلاف منظر”(تفاوت دید) نسبت بساکنان زمین است چه در مورد نیمکره شمالی و چه در مورد نیمکره جنوبی و شرق و غرب اینها،و این یک نکته بدیهی در هیئت و ریاضی قدیم و جدید است،بنابر این بواسطه اختلاف منظر (اختلاف دید ناشی از تفاوت آفاق مکان های مختلف زمین) اختلاف رویت حتی بلحاظ رویت با ابزار امری طبیعی است و این نکته علی الخصوص در مبنای لزوم رویت ماه بدون ایزار نقش اساسی تری ایفاء می کند.
بنظرم خود تان هم نفهمیدید که چه گفتید. اختلاف منظر یعنی چه .بنا بر عادت صناعات خمسه قلمبه سلمبه فرمایش کردی برای اسکات خصم؟؟
در پاکستان ماه رویت شده و در عراق و مصر نیز ولی در ایران رویت نشده است.
جگونه ممکن است.؟ ازقدیم پای منبر روحانیت برای کم نیاوردن از هر علمی جهت اقناع خلق مثالی زده میشد حتی از فیزیک مدرن و کوانتم.ایا وقت ان نرسیده که افرادی مثل سید مرتضی در مطلبی بگویند “نمیدانم”
مائیم که از باده بی‌جام خوشیم
هر صبح منوریم و هر شام خوشیم
گویند سرانجام ندارید شما
مائیم که بی‌هیچ سرانجام خوشیم
مولانا
سلام آقای نوردی زاد.دیدم مردم به شدت از کمپین نخریدن علی کریمی حمایت کردنداونم فقط در مجازی وامروزهم سایت ایران خوردو ظرف فقط ۱۰ دقیقه تکمیل شد وخودرو هایش به فروش رفت.آقای نوری زادبرای که میجنگید؟نمیخاهم ناامیدتان کنم ولی فکر نمیکنید عمده بدختی های ما ریشه از بی فرهنگی ملت هست نه حاکمان؟صادقانه جواب بدید لطفا وبدون کینه ورزی
حامد گرامی حاکمان نه تنها فرهنگ سازی می کنند بلکه می توانند انچه را که با روش و فرهنگشان که همان فرهنگ و منش و روش حاکم است بنابودی بکشند.در مورد ایرانیان قرنها فرهنگ مخرب استبداد و خرافات دینی لجنزاری بوجود اورده که اوجش همین است که می بینید.وقتی در جامعه ایی جلو انتقاد و خلاقیت گرفته
شود مردم نا خداگاه به رذالت و پستی کشیده می شوند.
رهبری باید از پشت پرده بیرون آمده و پاسخ بدهد!
پاسخگوی اصلی و مستقیم به مردمی که سر به شورش برداشته بودند شخص رهبر است، که آن روزها آفتابی نمی شد اما در پشت صحنه بی وقفه در حال جلسه و مشورت برای یافتن راه حلی برای جمع کردن شورش مردم بود.
وضع اقتصادی کشور حاصل همان هم آهنگی و هم نظری ایشان با معجزه هزاره سوم (احمدی نژاد) در زمینه اقتصادی است که خود در اولین نماز جمعه پس از کودتای 88 اعلام کرد.
تمام امام جمعه هائی که مردم دیگر چشم دیدن آنها را ندارند همگی برگمار شده توسط ایشان هستند. خصوصی سازی ها که کمر تولید را در مملکت شکست و واردات را بر مملکت حاکم کرد و موجب تاریخی ترین اختلاف طبقاتی در جامعه شد فرمان شخص ایشان برای تغییر جهت اصل 44 قانون اساسی بود.
فرمانده گذاشت و فرمانده برداشت و سرتیپ و سرلشگر درست کرد بی آن که معیار و دلیل آن را بگوید، قوه قضائیه تابع شخص اوست، تشکیلات حکومتی حوزه علمیه قم تحت ریاست شیخ محمد یزدی زیر نظر بیت اوست.
تولیت برای آستان قدس تعیین کرد بی آن که حساب و کتاب این امپراطوری اعلام شود و معیار انتخاب تولیت برای آن برکسی معلوم باشد. سرنخ ده ها تشکیلات مذهبی و از جمله مداحان به بیت ایشان وصل است.
انحلال احزاب را ایشان فرمان داد و منصوبان اجرا کردند، نوروز همین امسال که روزها زیادی در مشهد اقامت کرد بی آن که اعلام شود دلیل آن چه بوده، و در کشاکش تعیین کابینه دوم ریاست جمهوری، خطاب به حسن روحانی که به مشهد رفته بود تا تکلیف روشن شود گفت “نه فقط وزرا، بلکه استانداران و فرمانداران هم باید با تائید دفتر من منصوب شوند” و در پاسخ به روحانی که گفته بود “در گذشته چنین رسمی نبوده” پاسخ داد “حالا هست!”.
سرپرست صدا و سیما را ایشان تعیین می کند، اعضای مجمع مصلحت برگمار شده ایشان هستند، اعضای شوری نگهبان با فرمان ایشان عضو این شوری می شوند و همین شوری تابع رهبری، صلاحیت کسانی که می توانند عضو مجلس خبرگان شوند را تعیین می کند.
تمام فرماندهان سپاه استان ها زیر نظر ایشان تعیین می شوند. این غارت و اختلاس و دزدی حکومتی از یک طرف و فقر و استیصال مردم از طرف دیگر محصول بیش از 3 دهه رهبری ایشان است.
دادگاه ویژه روحانیت زیر نظر بیت ایشان است. روی سر وزارت اطلاعات و اطلاعات سپاه، واحد اطلاعات بیت رهبری قرار دارد، نخست وزیر و رئیس مجلس را به دستور ایشان 7 سال در خانه هایشان زندانی کرده اند و نمونه های بسیاری که مثنوی هفتاد من است.
حالا چه کسی باید پاسخگوی مردم باشد جز ایشان؟ شاید باز هم بر این تصور باشد که پاسخ را باید با دندان داد! اما در سال 88 این پاسخ داده شد و برآمدش جواب امروز مردم است.
باز هم تکرار و تکرار و تکرار تا لحظه آغاز جنگ داخلی در ایران؟ آنها که برای ایشان دیدارهای نمایشی ترتیب دادند و گفتند این ها نمایندگان اقشار مختلف مردم فلان شهرند، چرا ایشان را تشویق به رفتن به دیدار مردمی که در خیابان ها بودند نمی کردند؟.
آن که پشت پرده نشسته و روحانی را پیش انداخته تا پاسخ مردم را بدهد، خود باید از پرده بیرون آمده و در برابر مردم ظاهر شده و پاسخ بدهد. و اگر ظاهر نمی شود، بازگشت از مسیر 30 ساله را در عمل نشان بدهد.
آقای نوری زاد
عمیقا خسته و منزجرم از همه چیز و همه کس؛ از این روزگار…
حتی کلمه خدا هم برایم مشمئزکننده شده
طی یکی دو سال اخیر، هر عبارت حاکی از آرزوی فلان و بهمان و دعا و … برایم مضحک و دروغ مینماید
از خودم و از این روزگار متنفرم
دارم خفه میشوم
هیچ و هیچ کس سر جایش نیست
این چگونه خدای کج‌سلیقه‌ای بوده
دارم خفه میشوم
از دست خودم عصبانی‌ام
————–
بانوی گرامی
فکر نمی کنید ما آدمها، بار مسئولیت های خود را بر دوش خدا می نهیم و از او انتظاراتی داریم که آن مسئولیت ها اتفاقا به خودمان مربوط می شود؟
آرام باشید بانو
صبور باشید
غصه ها ماندنی نیستند.
پریشب فیلمی دیدم از خانم رخشان بنی اعتماد به اسم : توران خانم. سرگذشت بانوی ادب، توران میرهادی. که شورای کتاب کودک را پی نهاد. این توران خانم که پیر فرزانه ای است دو سال پیش از دنیا رفت و من خود در تشییع وی شرکت کردم، در این فیلم جمله ای دارد که بنیان شخصیتی وی را بر ملا می کند. می گوید: مادرم به من می گفت: غصه هایت را به کاری بزرگ تبدیل کن. و او – بانو میرهادی – همین کار را کرده بود. غصه ی مرگ برادرش را به کاری بزرگ در حوزه ی پرورش علمی و تربیتی کودکان تبدیل کرده بود. گرچه حضرات اسلامی، بلافاصله بعد از انقلاب او را باز نشسته کرده بودند و مدرسه ای که با خون دل برآورده بود مصادره. بهره ای که از این فیلم برای شما دارم همین یک سخن است. که : غصه هایمان را به کاری بزرگ تر بدل کنیم.
باشد؟
نبینم خود را به غصه ها تسلیم کنید.
با احترام
.
سلام و درود بر استاد محمد نوریزاد دوست ارزشمند و بزرگوارم . یادمه بچه که بودم پدربزرگ ها و کلا بزرگان میگفتند باید سر هر تیر چراغ برق یک آخوند دار زده شود . من نمیتونستم که بفهمم . ولی حالا میفهمم که هیچ ، میدانم آرزوی خیلیهاست به خصوص خودم . آنروز زیاد دور از دسترس نیست نازنینم . درود بر مردم ایران .
——————
دوست گرامی
کشتن ها و اعدام ها( از هر طرف) کلاً باید برچیده شود. از قدیم گفته اند: خون را با خون شستن، همچنان خون در پی دارد.
با احترام
.
نوریزاد عزیز این گروه //////رو استثنا کنید تت شتید رسم انگلی برافتد.
هایل مزدک !
اخیرا مصاحبه ای که مدتها پیش با مرحومه مادر آقای خامنه ای انجام شده بود منتشر شد که یک سئوال مهم بهمراه دارد و آن اینکه آیا رهبر ایران دارای سلامت دماغی و روحی لازم برای داشتن جنین مقامی در کشور بزرگ ایران است یا نه؟
مادر ایشان به دو فقره خواب که توسط آقای خامنه ای برای وی روایت شده اشاره کرده که هر دوی آنها را او از پیامهای غیبی دانسته و برای مادر بازگو کرده بود.یکی از خوابها بطور خلاصه این است که آقای خامنه ای می بیند که آقای خمینی فوت شده و او جنازه را به مکان بلندی میبرد وناگهان جسد امام راحل به جنبش می افتد و از تابوت بر میخیزد و کفن را بکناری زده و به خامنه ای نهیب میزند که تو یوسفی. ابیته مادر هم در تعبیرش گفته که تو هم مثل حصرت یوسف چون زندان رفته ای به این جهت اینرا گفته.
خواب دیگر حکایتش این است که آقای خامنه ای دارد در مسجد گوهر شاد کار جسمی میکند که ناگهان پیامبر اسلام و امام علی برای بازدید وارد میشوند و او به امام علی که جوان کم سن و سالی هم است میگوید که از پیامبر بخواهد به او کار دیگری بدهد چون این کار برایش سخت است و پیامبر مخالفت کرده که باید همین کار را بکنی. شاید هم میخواسته پیام بدهد که توان ایشان در اسلام بیش از خادمی و یا کار یدی در مسجد نیست.
به هر حال هر تحلیلی بکنیم نمیتوان از این واقعیت گذشت که این چنین رویا پردازی و یا خواب دیدنها در نزد روانشناسان میتواند نشانه ای از روانپریشی و اختلال روحی و یا متوهم بودن باشد که شخصی با تفسیر و تعبیر این خوابها برای خودش رسالتی در حق مردم که این خواب را ندیده اند قائل شود و بدون هیچ کسب صلاحیتی منتظر افتادن سیب قدرت بر دامان خود باشد. شاید این امر دلیل علاقه وی به احمدی نژاد متوهم باشد که هر دو در این شخصیت شریک هستند.
آن مرحومه ذکر میکند که از 4 فرزند پسر ایشان سید محمد که اینروزها دستی در پول و قدرت بی حد دارد هیچ کاری به سیاست نداشته و بقیه هم رویهم 5 یا 6 بار زندان رفته اند که این شامل 3 فرزند دیگر است. البته تکمیل این جمله این است که با پیروزی انقلاب اولاد ایشان و بخصوص سید علی تلافی آن چند بار زندان را بخوبی در آورد و چندین هزار نفر را بیچاره و آواره و زندانی کرد و برخی را هم اعدام و یا در خیابانها بقتل رساند. به هر اعتقادی هم که باشیم ایشان دیگر نباید طلبی از خدا بابت آن چند بار زندان داشته باشد.
اما حرف اصلی این است که ما در رفتار و گفتار و کردار حاکمان نظام مقدس تعادل انسانی نمی بینیم و شاید مناسب باشد اول از همه رهبر و بعد بقیه به ترتیب در معرض تستهای روانشناسی و رفتاری دقیق قرار بگیرند تا معلوم شود این رفتارهای نا معقول و بعضا احمقانه خانمان برانداز ریشه اش کجاست. و ای بسا که ریشه این امور در وضع خانوادگی و تربیت دورا کودکی و جوانی و حوادث پیرامون آن باشند.
این تست روانی از آن تست اعتیاد پیشنهادی نوریزاد اهمیتش کمتر نیست و عجیب است که تدوین کنندگان قانون اساسی در شرایط رهبر از این امر مهم غفلت کرده اند تا یک فرد روانی و روانپریش به صرف دروس حوزوی سرنوشت مال و ناموس مسلمانان بدستش نیفتد.
کار مهمترش چار سال مخفیونه تو شوروی اونم مدرسه عاالی ک جی ب
جناب فیلسوف بزرگ
در تایید صحبت عالی خاطرم افتاد به حاکمی که دستور داده بود هر کس از پل رودخانه عبور کند یک پس گردنی بخورد. پس از چند روز مردم مقابل دار الخلیفه جمع شدند به اعتراض که این چه ظلم است؟
تنی چند به خدمت حاکم در آمدند و گفتند حکم صادره موجب تراکم جمعیت در دو سوی پل شده و عبور و مرور را کند کرده است! اگر حاکم صلاح بداند به شمار ماموران بیافزاید تا در پس گردنی زدن تسریع شود و مردم سریعتر به کار و زندگی خود برسند.
هی دروغ بباف پیر مرد !
جناب ساسانم چرا تاریخ را تحریف می کنید؟ معطلی بخاطر پس گردنی نبوده مگر پس گردنی چقدر وقت می بره؟
بله افراد داستان شما به دستور حاكم اعتراض ميكنند نه از ان جهت كه دستور ظالمانه است بلكهً از انجهت كه اجرا كنندگان دستور و و پس گردني زنها تعدادشان كم است و انها مجبورند براي خوردن پس گردني خيلي در صف معطل شوند و خواستشان افزايش مامورين اجراست ، دقيقا وضعيتي كه اكنون در كشور حاكم است؛
دلار گران ميشود مردم معترض ميشوند اما نه به گراني دلار بلكه به اينكه سهميه ادلاري كه براي مسافرت تعيين شده كم است و خواهان سهميه بيشتر ميشوند
پوشش مردم را دستوري و اجباري ميكنند باز مردم معترض ميشوند اما نه به وضع قانون ظالمانه و ضدبشري بلكه به اينكه چرا مامورين گشت ارشاد رفتارشان براي اجراي دستور پوشش اجباري خشونت اميز است و مامرين بايد با رفتار مناسب مردم را به پوشش اجباري و دستوري ملزم كنند.
اين مردم مظلوم نيستند بلكه ظالمين افقي هستند كه ظلمشان بنيان جامعه را از اساس تخريب ميكند ، متاسفانه يا بقولي شوربختانه.
بخش دوم
نیروی هوایی ایران برای بیش از دو دهه بزرگترین و راهبردی‌ترین قدرت دفاعی این کشور محسوب میشد و در سال ۱۳۵۷ به قدرتمندترین نیروی هوایی غرب آسیا بدل شده و دارای ناوگانی بود متشکل از ۴۶۲ فروند هواپیماهای رزمی شامل:
۷۷ شکاری رهگیر پیشرفته اف-۱۴ آ تامکت (Tomcat)
۱۹۰ فروند شکاری بمب افکن اف-۴ئی و اف-۴ دی فانتوم ۲ (Phantom II)
۲۵ فروند هواپیمای شناسایی آر اف-۴ئی و آر اف-۵آ
۱۵۰ فروند جنگنده اف-۵ئی، اف، و بی به ترتیب ملقب به تایگر ۲ (Tiger II) و فریدام فایتر (Freedom Fighter)
ایران همچنین ۳۱ فروند اف-۴ئی، ۱۱ فروند آر اف-۴ئی، و ۱۶۰ فروند اف-۱۶ در دست سفارش داشت و برای خرید ۷۰ فروند اف-۱۴ و ۱۴۰ فروند اف-۱۶ با امکان تولید و مونتاژ بومی در تاسیسات شرکت هواپیما سازی ایران (هسا) در شاهین شهر اصفهان برنامه داشت.
تشکیل نیروی هوایی قدرتمند در پاسخ به نیاز نیروهای نظامی ایران برای مقابله با تهاجم احتمالی کشورهای همسایه بخصوص اتحاد جماهیر شوروی سابق و عراق صورت گرفته بود و این نیرو طی دو دهه نقش بسزایی به عنوان یک سد بازدارنده دفاعی ایفا نمود. زمانی که اتحاد جماهیر شوروی نیروی هوایی عراق را به بمب‌افکن‌های راهبردی توپولف ۱۶ مجهز کرد، ایران اقدام به خرید شکاری‌های فانتوم ۲ از ایالات متحده آمریکا کرد.
روز ۲۶ فروردین ۱۳۴۸ دولت وقت عراق شط‌‌العرب را به روی کشتیهای تجاری ایرانی بست و آنها را ملزم به اهتزاز پرچم عراق نمود. چند روز بعد نیروی هوایی ایران در عملیات اروندرود با به پرواز درآوردن اف-۸۶ های خود بر فراز کشتی ابن سینا و ۸ فروند اف-۴دی در نزدیک عراق (که آماده بودند تا در صورت هرگونه تهاجم نیروی هوایی عراق، دیوار صوتی را برفراز بغداد شکسته و سپس در صورت لزوم نیروگاه برق بغداد و پایگاه الرشید را بمباران کنند)، این کشور را بدون درگیری نظامی مجبور به عقب نشینی کرد. این سرآغازی بود برای ایفای نقش راهبردی نیروی هوایی ایران در راستای درگیری‌های مشابه مرزی با عراق که هرچند بطور محدود، اما بطور مستمر در سالهای بعدی رخ داد و اهمیت تقویت توان نیروی هوایی ارتش را بیش از پیش گوشزد نمود.
…………
………….
مقصود جناب آقای ساسان +م ؟ نه اتحاد جماهیر شوروی به ایران حمله کرد و میخواست بکند و نه عراق آن روز . در واقع این رژیم شاه بود که به ژاندارم منطقه معروف بود نه رژیم صدام و خود خوب میدانی که ایران بود که به ماموریت از طرف امریکا در ظفار دخالت کرد و لشکر کشید , این را که دیگر حافظه ات در خود نگاه داشته است ! پایگاه های جاسوسی آمریکایی در شمال ایران را هم که علیه اتحاد شوروی فعال بودند را هم که امیدوارم یادت مانده باشد . همانطور که سلاح های فروخته شده به حاکمان خود فروخته سعودی برای “دفاع و بازدارندگی” نیستند بلکه برای کوبیدن و تهدید کشور هایی اند که نافرمانی امریکا میکنند و با پول خود عربها و نه آمریکایی ها , همانطور هم از شکم ملت گرسنه و توسری خورده ایران گرفتند و اسلحه خریدند تا نوکری امریکا کنند جناب آقای ساسان+م . خجالت بکش و دست از زدن شر و ور هایت بردار .
سلام و درود
به جناب سید مرتضی
سید مرتضای گرامی، میدانی که همانطور که اتباع هر کشور متمدنی ناگزیرند از قانون اساسی کشور خود پیروی و مواد و مفاد آنرا رعایت کنند، در روابط بین المللی هم قوانینی هست که کشورهای عضو سازمان ملل متحد ملزم به رعایت مواد و مفاد آن هستند. یکی از فصلهای آن قوانین نحوه رفتار با اسرای جنگی و رعایت حقوق آنانست. بیگمان رژیم منحله و منحوس بعث عراق یکی از قانون شکنترین و هنجار گریز ترین رژیمهای عضو سازمان ملل متحد بود که ابداً هیچ توجهی به رعایت مقررات مصوب سازمان ملل متحد نداشت. بویژه در ارتباط با اسرای ایرانی و بخصوص در مورد آن بخش از اسرا که زیر چتر حمایتی قوانین ملل متحد نبودند اجازه ارتکاب هر جنایتی را بخود میداد. آن رژیم پلید بجز بمباران شیمیایی حلبچه یکی از شهرهای کشور خود و قتل عام مردمش در جریان عملیات موسوم به «انفال» هم 283000 نفر از اکراد را زنده بگور کرد و زنان و دختران بازمانده را چون عصر جاهلیت بفروش رساند.
(از همه عجیبت اینکه هنوز هم برده مشتریهای فراوانی دارد و اغلب کشورها مانع برده خریدن و برده داشتن و کار از برده کشیدن و انواع سؤ استفاده از بردگان توسط اتباع خود نمیشوند!!!) در جریان شکست مفتضحانه و بیرون راندن نظامیان بعث از کویت و جنگ اول خلیج فارس بنده بطور اتفاقی با پیر مرد و پیر زنی آشنا شدم که جزء تبلیغاتچی های دستگاه تبلیغاتی آن رژیم پلشت بودند و به علت مسدود شدن راههای عقب نشینی به ایران پناهنده شده و در یکی از شهرهای مرکزی بطور کاملاً تصادفی، در حالیکه کاملاً درمانده و گرسنه بودند برخورد کردم. آنها داستانهایی از قساوت و سفاکی بعثی ها بویژه «عُدی_صدام» پسر ارشد صدام ملعون تعریف میکردند که از هر افسانه ای دهشتناکتر بود. آنطور که آنان شرح جنایات و سبکهای مختلف شکنجه و آدم کشی عُدی و تیم همراه و تحت فرمانش را میدادند، بنده از مجموع گفته هایشان استفهام کردم که ظاهراً به ندرت سربازان و کادرهای ارتشی و نظامیان رسمی اسیر، شکنجه و کشتار میشدند، زیرا نمایندگان سازمان ملل متحد بگونه ای هر چند ضعیف دشمن بعثی را مجبور به رعایت حقوق انسانی آنان میکردند. اما بنا به تعریفهای آنان به عنوان شاهدین دست اول و عامل گوش بفرمان جنایت، عُدی ملعون هر نوع سبک و شیوه کشتن و شکنجه ای که به ذهن بیمارش میرسیده و از طریق ترجمه کتابهای مختلف به او میرساندند( زیرا خود بقدری بیسواد بوده که خیلی به خواندن و نوشتن عربی هم مسلط نبوده است. با اینحال دارای چند مدرک دکترا بوده!! ) یا خود اختراع و به سمع و نظرش میرساندند و او میپسندید را بر روی اسرای ایرانی بویژه اعضای سپاه پاسداران و بسیجیان و سایر داوطلبان اجرا میکرده است. بدیهی است اولین قربانیان نظام جنایت پیشه بعث عراق خود مردم مظلوم عراق بودند و قصد بنده از نگارش آن اندک، ایجاد تنفر و احیای کینه نسبت به مردم عراق نبوده و نیست، بلکه تذکر ضرورت رعایت قوانین بین المللی و پایبندی به کنوانسیونهای ملل متحد و برخورداری اتباع کشور از امتیازات قانونی در نظام حقوقی بین المللی است. ناشیگری و گردنکشی انقلابیون 57 و بی توجهی آنان به قوانین بین المللی و استخدام و سازماندهی و مسلح کردن دلخواه، بدون نظارت و اطلاع سازمان ملل سبب محرومیت از قانون و قربانی شدن و تحمل انواع شکنجه های غیر انسانی توسط نیروهایی شد که به طرق مختلف اسیر جانیان بعثی شده بودند. احتراماً توجه شما را به معرفی بسیار اجمالی عُدی صدام جلب میکنم و شک ندارم که اطلاعات مبسوط و کاملتر را خود بدست خواهید آورد.
«لطيف يحيي بدل عدي، پسر صدام حسين، که از عراق گريخته است، اکنون در منچستر به سر مي برد و در حال نوشتن کتابي درباره زندگي وحشتناک خود در نقش بدل عدي صدام حسين است. او در گفتگويي با رسانه هاي بريتانيا، روايت مي کند که چگونه در دبيرستان هم کلاس عدي بود و وقتي دبيرستان را تمام کرد، مي خواست به دانشکده فني برود، اما وقتي فهميد عدي نيز براي همان دانشکده ثبت نام کرده، تغيير عقيده داد و به دانشکده حقوق رفت. پس از پايان تحصيلات، در دوران جنگ ايران و عراق بود که به خدمت سربازي فراخوانده شد. لطيف يحيي (بدل عدي صدام حسين): در آنجا دوباره عدي را ديدم و به من پيشنهاد کرد که بدل او شوم. من ابتدا قبول نکردم و در پي آن روانه زندان انفرادي شدم. پس از هفت روز در يک سلول يک متري تنگ و تاريک و تحمل شکنجه بسيار، بالاخره قبول کردم. او مي گويد: وقتي قرار شد بدل عُدی صدام شود، چند پزشک که يکي از آنها از اروپاي شرقي بود چندين عمل جراحي روي صورت او انجام دادند تا قيافه اش کاملا شبيه به عدي شود. لطيف يحيي توضيح مي دهد که چگونه در بسياري از مسابقات فوتبال که يکي از علائق عدي بود و در بسياري از مراسم دولتي به جاي او ظاهر مي شد و حتي در زمان جنگ گاه نقش او را بازي مي کرد. اما مخوف ترين بخش خاطرات لطيف يحيي وقتي بود که مي بايست براي ساعات متوالي ويدئوهاي شکنجه، قتل و تجاوز جنسي به زنان را تماشا کند. او درباره خانواده صدام مي گويد: اگر چه خود صدام حسين را دست کم ماهي يک بار مي ديد، اما با عدي صدام تماس هر روزي داشت و درباره او مي گويد: مشکل من با عدي صدام بود. او يک بيمار رواني ساديست، بيمار جنسي يا نمي دانم چه بگويم، فکر نمي کنم در فرهنگ لغات کلمه اي پيدا شود که بتواند خبث طينت اين فرد را توصيف کند. او مي گويد پس از آنکه مدتي ويدئوهاي شکنجه و قتل را تماشا کرد، عدي گفت که حالا او تعليم کافي ديده
و از آنجا براي ديدن همين صحنه ها به صورت زنده او را به زندانها بردند. بعد از ديدن اين ويدئوها، من را به زندان بردند، جايي که مخالفان سياسي صدام حسين زنداني بودند و در جلوي چشم من و در حضور افراد خانواده هايشان به آنها تجاوز جنسي مي کردند، شکنجه شان مي دادند و برخي از آنها را به قتل مي رساندند. او مي گويد چگونه عدي که بيمار رواني بود، از ديدن اين صحنه ها لذت مي برد و به هيجان مي آمد……..
سلام بر شفیعی گرامی
در مطلب دیگری که در این سایت زیر نوشته بنده آورده بودید از نکته بینی شما تشکر کرده بودم و مطالب دیگری در تکمیل آن آوردم که شوربختانه به دلیل ضعف اینترنت ارسال نشد و بدتر اینکه از آنجاییکه این نکارنده عادت بدی دارد که فی البداهه مطلب بنویسد اصل مطلب حذف گردید و امکان ارسال مجدد وجود نداشت.علی ایحال بله جزییات و کلیات سخن شما درست است.شخصا فردی را می شناسم که در ۱۲ سالگی به عنوان بسیجی اعزام و اسیر شده و در بازداشتگاه عراقیان مورد تجاوز جنسی قرار می گیرد و طنز تلخ قضیه جاییست که امثال فریدون فرخزاد که در دوره جنگ به حمایت از چنین کودکانی پرداختند توسط همین نظام اسلامی در بعد از جنگ سلاخی گردیدند.موارد اینچنینی از جنایات انجام شده کم نیست و یک پای تقصیر این فجایع حکومت دینی حاکم بر ایران است به دو دلیل یک اجازه اعزام و استفاده از کودکان در جنگ و دوم طولانی کردن جنگی که می شد بسیار زودتر به پایان رساند.
به راستی می شود تضارب آرا داشت ولی در اصولی انسانی با یکدیگر توافق حاصل نمود زیرا فطرت پاک انسان در وجوهی اشتراک پذیر است و متاسفانه جاییکه من دیده ام این فطرت لگدمال می گردد جاییست که پای منافع و نگرشهای ایدئولوژی در میان باشد.مثلا در مورد مرحوم منتظری علی رغم انتقادات شدیدی که این نکارنده در مورد نگرشها و برخی بیانات او دارم ولی به راستی کیست که دم از آزادی بزند و در مقابل چنین فردی کلاه از سر برندارد و جالب اینجاست که چنین تک ستاره هایی که به راستی می شود لقب شرف حوزه را به آنها داد توسط همین حوزویان تخطئه می شوند.افسوس که عینک نگرش انسان وقتی عینک خاصی شد هر کس هر سخن و نقدی وارد کرد انسانی معاند و مغرض معرفی خواهد شد.با تمام اختلافاتیکه با شما در عقاید دارم از شما سپاس گزارم که چهارچوب اخلاقی را مقدم بر عقاید و افکار خود قرار می دهید.
پاینده و پیروز باشید
سلام و درود
از لطف شما متشکرم. بزرگی گفته است اگر دو نفر از هر حیث شبیه هم باشند وجود یکیشان اضافی و بودنش بیهوده است. پیامبر گرامی اسلام( ص) فرموده است :« اختلاف علما رحمت است »نقل به مضمون.
اگر هر یک از ما پایبند ادب و اخلاق باشیم و در خصوص معنا و مفهوم آرائی که دوستان مطرح میکنند بدون تعصب و پیشداوری بیندیشیم و نظر یه ای را که درست دانستیم، فارغ از اسم نویسنده و حب و بغض پذیرفتیم گفتمانمان مایه رحمت و تبادل فکر و اندیشه و ارتقای دانشمان خواهد شد. بیشتر اختلافات تأسف آوری که میان دوستان بروز میکند و گاهی به رد و بدل کردن کلمات و جملات ناخوشایند منجر میشود ناشی از شیوه نامناسب بیان است. مثلاً بنده بسیاری از نظریات جناب مزدک1 را در خصوص سکولاریسم و جمهوریت قبول دارم و حتی بعضی از آنها را کپی کرده و به میان گروههایی که عضو هستم و به این مباحث علاقه مندند ارسال کرده ام. نظریات خیلی دیگر از دوستان از جمله شما را هم همینطور کپی و پخش کرده ام، اما شیوه بیان جناب مزدک1 را، کمتر میپسندم و آنرا جهت بیان مقصود خیلی مناسب نمیدانم. فکر میکنم اگر از این به بعد شیوه های آزموده و اختلاف برانگیز پیشین را اصلاح کنیم خیلی بهتر خواهد شد.
موفق باشید.
این ” بزرگ ” که بوده جناب شفیعی ؟ اسم مبارکشان خاطرتان هست ؟
سلام و درود
نه متأسفانه اسمش بیادم نمانده ولی در یکی از کتابهای آنتونی رابینز این جمله را خوانده ام که اسم کتاب را هم فراموش کرده ام.
مگر اسم گوینده اش خیلی برایتان اهمیت دارد؟
هر کس گفته باشد از نظر من حرفش درست است.
سعید طوسی دیگه. کی راه اون اصلیشون میره؟
درد بر شفیعی گرامی , نه دوست گرامی ! میخواستم در آ ثارش بگردم ببینم منظورش چه بوده , شاید شما بتوانید منظور او را این جا توضیح دهید . از چه نظر ” وجود یکیشان اضافی و بودنش بیهوده است ” ؟ و آیا اصولا چنین چیزی امکان وقوع دارد در عالم واقع که دو نفر از هر حیث شبیه هم باشند ؟ من فکر نمیکنم که چنین چیزی بتواند هرگز اتفاق بیفتد . پس آنگاه ناچارا حکم بر این قرار میگیرد که ” ان ها که “خیلی” شبیه هم هستند یکیشان کافیست و بقیه اضافی هستند ” و سپس کار به مرحله بعدی میکشد و ان این است که تا چه حد شبیه ؟ و چه کسی / کسانی باید معیار تعین کنند برای شباهت ها . منظورم این است شفیعی گرامی که آیا کار در آخر نمیکشد به همان که نازی ها کردند در زمان هیتلر با یهودیان و کمونیست ها و سوسیال دمکراتها و …خلاصه غیر خودی ها ؟ اصولا گروه بندی کردن انسانها خطاست و باید هر فرد را همانطور که هست دید و نه در مشابهت با دیگران . کسی را با کسی اصولا نباید مقایسه کرد به نظر من تا چه رسد به اینکه بیاییم آن ها را دسته بندی هم بکنیم .
سلام و درود
اصطلاح« دعوی بی معنی »از مولوی نیست و از آن مجذوبعلیشاه قطب سلسله عرفانی نعمت الهی گنابادی است که در شعر « آتشی در نیستان » بکار برده شده و توسط شهرام ناظری خوانده شده است.
ببخشید فضولی کردم.
دوست عزیز برخی از نوشته هایت پاورقی های تهر ان مصور زمان شاه را به یاد می آ ورند . چرا هر چه را که میخوانی توصیف واقعیت می پنداری برادر عزیز من ؟ چرا انتقادی به آن چه که میخوانی نگاه نمیکنی پدر من ؟ هر چه روی کاغذ آمده باشد درست است آخر ؟ من نمونه نمیخواهم بیاورم از داستان های عامیانه ات که روی این سایت گذاشته ای ولی یک خرده هم فکر کن برادر آخر قبل از نوشتن حکایت هایت , ما بلا نسبت شما هالو نیستیم که !
جناب شفیعی وحشی تر از عدی همین//// و همفکرانش هستند.آنچه بر سر ایرانیان امده و بر ایران و منطقه رفته بدون هیچ شبهه ایی شمه ایی از جنایات این دد منشان با باور ایران و انسان و تمدن ستیز //// شان است. صدام‌هر که بود در جنگ ایران و عراق مقصر اصلی نبود. در عجبم که شما براحتی از جنایت این اراذل و اوباش //// می گدرید. باید اعتراف کرد که خطر شما نو اسلامیان از اراذل و اوباش اشغالگر در قدرت برای اینده ایران و حکومتی سکولار و دمکراتیک بیستر است.
سلام و درود
جناب مزدک1 وجداناً بی انصافی میکنید. اگر ممکنست نشان بدهید که چه خطر و ضرری از جانب بنده و کسانیکه چون من فکر میکنند جامعه را تهدید میکند تا لااقل از زیانهای احتمالی خود پیشگیری کنیم.
همه نو اسلامیان را همین حالا قتل عام کن ای مزدک دلاور ! این شفیعی همانطورکه میگویی خطرناکتر از همه و نفوذی حزب توده است . بکش مزدک تا دیر نشده !
هایل مزدک !
سلام و درود
در خدمت خلق بندگی ما را کُشت
وز بهر دو نان دوندگی ما را کُشت
هم محنت روزگار و هم منت خلق
ای مرگ بیا که زندگی ما را کُشت
دوست عزیز کاش مزدک یا غیر مزدک چنین کاری را میکردند.خونم را پیشاپیش حلالشان میکردم. باورکن دو بیت فوق دقیقاً گویای حال و روز منست. 5 اختراع ثبت شده با هزینه ای که صرفشان شده و برای من بسیار هنگفت بوده،با 15 سال کار روی آنها و صرف عمر و جوانی، با مبلغ زیادی بدهی، روی دستم مانده و 50 ایده عملی هم مدام ذهن و روحم را بکار میگیرند و میآزارند. قریب 30 جلد کتاب، اعم از رمان و داستان و نمایشنامه و تفسیر مثنوی و مقالات مختلف و….. آماده چاپ هم دارم که دارند خاک میخورند. این شمه ای است از آنچه که تنها به شخص خودم مربوطه. مشکلات و گرفتاریهای رنگارنگی که خانواده های طبقه زیر خط فقر را مدام رنج میدهد ، نه تنها بنده را هم بی نصیب نگذاشته، بلکه بیش از دیگران پیاز داغش را برایم اضافه کرده و مزید بر علل شده . در ایران برای امثال بنده، مرگ تنها امکان رستگاری
و یگانه امید باقی مانده است. از همه بدتر اینست که مرگ هم ناز میکند.
باسلام به شفیعی گرامی , میتوانید کمی توضیح درباره اختراعات خودتان و این که چرا نوشته هایتان را به چاپ نسپرده اید بفرمایید برای ما ؟ با تشکر قبلی از شما .
اخبار: بانک مرکزی از صدور اوراق گواهی سکه طلا در آینده نزدیک خبر داده است.
مش قاسم: پول واسه طلا بدیم یه تیکه کاغذ ازشون بگیریم؟ اونم از از اینا؟ آره جون عمه ات! رئیس/* بانک کیه؟ شریک اخوی چوپون-سردار/* شکستخورده که در اختلاس ۱۲۴ میلیون در اوائل دهه ۶۰ دست داشت.
/*: ک
==============================
یکی از راه داده شدهگان به اون طویله: افزایش قیمت خودرو توجیه ندارد.
مش قاسم: یه کلمه هم از مادر عروس بشنفید. توجیهش این: ای نادان، دلار از ۳۰۰۰ رسیده به ۸۰۰۰، قطعات هم وارداتیه پولشون رو به دلار میخوان. کل سیستم اقتصادی این مملکت به دست همینه به گ…(سه نقطه از مش قاسم) کشیده شده حالا این یکی میخواد موضوع رو تقلیل بده به قیمت خودرو. به این میگن شامورتی بازی و شیادی.
================================
حاج مصطفی عمامه زاده: چرا فراکسیون امید ساکت است؟
مش قاسم: واسه اینکه اینقده توی تنبونشون ر…(سه نقطه از مش قاسم)مان کردن که جرات جیک زدن ندارن. یه مشت دزد و آدمکش و شکنجهگر تجاوزکار جنسی و غیره رو بردن اون تو که افسار دستشون باشه برای کنترل. به حکومت اسلامی کره شمالی مزرعه حیوانات خوش آمدید.
نمونه:
حاج علی نامطهر: مذاکره با آمریکا به مصلحت نیست.
مش قاسم: به این میگن افسار یکی رو کشیدن.
از لحظه اي كه بشر توانست وقايع را ثبت و ضبط كند،ديگر نه عصا مار شد،نه دريا شكافته شد،نه ماه به دونيم تقسيم شد،نه كودكي بدون پدر متولد شد،نه مرده اي زنده شد،نه انساني در دل ماهي رفت،نه شتري از دل كوه بيرون آمد،نه آتشي گلستان شد،نه انساني با حيوان سخن گفت،نه كسي سوار بر قاليچه اي پرواز كرد و نه پيامبري ظهور كرد!
ولي حماقت انسان همچنان پابرجا ماند…
|نيچه|
مطلب در حالت ظاهری و کلی کاملا صحیح است ولی باز کردن هر مورد نیاز به صرف وقت بسیار طولانی و استفاده از دانش روانشناسی, علم کلام و فلسفه و سایر علوم در هر مورد دارد, مشکل اساسی آنجاست که اگر در هر مورد بخواهیم با عبارات ساده و کوتاه مطلب را تحلیل کرده و ریشه‌های آنرا آشکار سازیم بیشتر جنبه طنز و ساده‌نگری مینمایاند زیراکه در این زمانه و با این همه علوم و آشکار شدن تمامی رویدادها واقعا ریشه‌های رویدادهای دورهای زمانی مورد نظر شما ساده است و برای بشر این دوره جنبه طنز دارد, لذا کاری که همه اندیشمندان و صاحبان خرد مشغول آن هستند بیشتر استفاده از عبارات سنگین و پیچیده و گاه فلسفی و گاه علمی است, بنحوی که اکثرا از حوصله و درک غالب جامعه عاجز است, و همچنین نیاز مبرم به جمع کردن و سازمان دادن تمامی مطالب است که آنهم بر پیچیدگی و غامض نمودن مطالب میافزاید.
توضیح ساده تمامی این موارد با تاکید بر ریشه روانشناسی و علمی اینها برای من بسیار ساده است ولی هراسم آنست که جنبه طنز بیابد در حالیکه بزرگترین مسایل که باعث مشکلات عبث بر مردم این دوران بواسطه افکار خرافی گشته بسیار ساده و کوتاه قابل بیان است, برای مثال بنده میتوانم برای نخستین بار در یک مطلب کوتاه علت و ریشه‌های بسیاری از کلام پیامبر اسلام و تقسیم بندی‌های افراد مختلف شامل, یاران و دشمنان و منافقان و غیرو را همینجا بیان کنم, با این وجود از آنجهت که جامعه و بخصوص تحصیلکردگان برای اهمیت دادن و راستی آزمائی به مطالب افراد عادت به نوشتار سنگین و پیچیده از متکلم دارند این مشکل میبایست بنحوی تحلیل و حل گردد, آلبرت اینشتاین معتقد بود یک فیزیکدان باید در حدی از اشراف بر علم و تسلط بر ذات خویش باشد که هر مساله فیزیک را با ساده‌ترین عبارت‌ها به یک گارسون رستوران توضیح دهد, و ایشان در زندگی خود همواره به همین صورت عمل کرده, اینشتاین بزرگترین رویداد علمی قرن یعنی نسبیت خصوصی و عمومی را واقعا به ساده‌ترین عبارت‌ها با اغلب مردم در میان گذارده و جالب اینجاست فیزیکدانان آنرا برای مردم پیچیده کرده‌اند.
بهرحال توضیح و تحلیل اکثر موارد ذکر شده در کامنت فوق با عبارات ساده قابل بیان است, ولی باید بتدریج بیاموزیم و بیاموزانیم که چگونه باید در ذهن به اهمیت و درجه بندی مطالبِ ساده ولی بزرگ بدون ساده‌نگری و طنز پرداخت.
گمان نمی کنم نیچه اینقدر آی کیوی پایینی داشته که اینو نفهمیده باشه که قریب به هزار و پانصد سال از بعثت آخرین پیامبر خدا می گذرد و همه این وقایع مورد اشاره از معجزات و اختصاصات پیامبران پیشین بوده است،اگر ممکن است از نیچه بپرسید یا خودتون جواب بدین که دقیقا بشر از چه تاریخی توانست وقایع رو ثبت و ضبط کند؟!
———
سید مرتضای گرامی
سپاس که به پرسش های دوستان پاسخ می دهید.
سپاس
.
سلام و درود
دوست گرامی چیزی یا کسی بخواهید که شدنی باشد، در این وانفسای دین گریزی و اسلام ستیزی و در این بیداد ارتداد، مسلمان از کجا بیاوریم تا به شما پاسخ بدهد؟ مسلمان؟ آنهم در ایران اسلامی؟ مگر نمیدانی که مرحوم علامه طباطبایی رحمت الله علیه در همان بدو پیروزی انقلاب اسلامی فرمودند:« انقلاب ایران یک شهید داشته و آنهم خود اسلام بوده است » وقتی خود اسلام شهید شده شما دنبال مسلمان میگردی؟
یافت می نشود جسته ایم ما.
یا خیلی خودمانی و با ادبیات کامیونی عرض میکنم که :
گشتم نبود، نگرد نیست.
درود بر شما استاد گرامی. یادش بخیر وقتی سال ۵۷ انقلاب شد همه چیز عوض شد طرز لباس پوشیدن، کروات تبدیل شد به پوشیدن پیراهن تک و گذاشتن ان بر روی شلوار و ریش های اقایان تا سینه سرازیر شد و تسبیح بدست راه افتادن ور در کوی برزن فریاد وا مستعضعفان سر داده شد و همه گفتند که اولین حکومت عدل علی بر روی زمین برقرار شد و امیدوار به برقراری عدالت شدند ولی الان که نگاه میکنیم میبینیم که این انقلاب باعث که نشد ان فقرای اندک ان زمان رنگ عدالت را ببیند که به برکات روحانیون بر تعداد اندک انها میلیونها گرسنه دیگر اضافه شد و ظلم و ستم کمرنگ که نشد الان بیداد میکند. این روند که گفتم در انقلاب سپری شد را هم در وفات رهبر همین انقلاب شاهد بودیم ، زمانی که ایشان فوت کردند و فردا شاهد چندمین سال وفاتش هستیم. یادمه او را سعی کردند از فوت ایشان یک فضای روحانی درست کنند تا به افکار عمومی و جهان بقبولانن که ایشان مانند یکی از امامان مسلمین هستند و یادمه که تابوت او بر دستان سپاهیان چگونه بلند شد و جنازه او چگونه در ازدهام جمعیت بر زمین افتاد و زمانی که ایشان را در گور ابدی گذاشتند برای در امان ماندن کانتینری بر گورش قرار دادن تا شاید در ان فشار جمعیت در امان باشد. زمان گذشت و اینک ان گور و ان کانتینر تبدیل به بارگاهی عظیم شده که شاید تمام پولهای که خرج این بارگاه شده میتوانست هزاران هزار انسان گرسنه میهنمان را سیر کند و شاید میشود با ان پولها جلوی به فساد رفتن دختران و زنان وطنمان را بگیریم. این سیر از پایین به بالا در انقلاب اسلامی تا فوت رهبر انقلاب کاملا مشهود بود.
بنام خداوند جانو خرد. بادرود وعرض ادب خدمت حضرت آقاالحاج سید علی خامنه ای اینجانب محمدولی حیدربیگی جهاد گریکه در سال ۵۹ که حضرت عالی در جریان اسارت دو برادران مرحوم شهیدمهندس محمد علی حیدر بیگی سرپرست جهادسازندگی کردستان که منجر به اسارت من و برادر دیگرم گردید حدودا ۹ ماه که طعم تلخ زندان را به دست حزب کومله کشیده ایم جنابعالی درجریانید وبعد از آن هم در کردستان در رکاب حاج احمد متوسلی فرمانده سپاه مریوان ومهندس حیدربیگی به فعالیتم بدون چشمداشتی ادامه دادیم تا در سال ۶۵ در عملیات کربلای ۵ به خیل جانبازان مظلوم در آمدم به عنوان جانباز بالای ۷۰% که حضرت عالی نیز در بیمارستان مصطفی خمینی به عیادتم آمدید یادتان باشد؟ ۳بار فرمودید کمی وکثری؟ در جواب فقط گفتم سلامتی شما . حال در خواست وتقاضائی از شما دارم به احترام این روزهای عزیز که خودم نیز در بستر بیماری می باشم دستور بفرمائید همه زندانیان عقیدتی وسیاسی را آزاد بکنند که رضای خدا و رضای مردم شریف کشور عزیزمان نیز می باشد با آرزوی دستور آزادیه همه زندانیان سیاسی و مدنی وغیرعمدی درکل کشور را دارم جانباز بالای ۷۰% محمد ولی حیدربیگی
درودبرشمااستادنوری زادعزیز
چگونه مااینچنین شدیم
مامردم ایران حافظه تاریخی ضعیفی داریم واین فراموشی بسیاربسیار به مامردم ضربه زده خیلی دور نمیخوام برم میخوام ببرمتون به چند سال پیش یادتون هست تویک کلیپ تعدادی پسربه یک دخترخانوم تجاوزکردن وبعدازاون سرازتنش جداکردندوبعدشایعه کردنداین فاجعه زشت وننگین توسط مهاجرین افغان صورت گرفته درصورتی که اینگونه نبودوتوسط پسران هموطن خودمون صورت گرفته بودمیخوام اینوبگم بااین شایعه تعصبات جوانانمون به بازی گرفته شدوچقدرانسان های بی گناه به جرم افغانی بودن کتک خوردندوکشته شدند،خیلی نگذشت تاالان که ماخیلی راحت داریم ازمسئله تجاوزسه مردبه یک کودک افغان میگذریم ولی ازعواقب وعلل اینکارغیرانسانی نمیتونیم به راحتی گذرکنیم ،اگه اینکارتوسط هموطنای ماوازروی دیوانگی وحیوان صفتی صورت گرفته باشه وظیفه انسانی مامردم هست که صدای این کودک بی دفاع ومظلوم باشیم وازملت افغانستان عذرخواهی وهمدردی کنیم چون عواقب شومی درپی کینه جویی وتلافی خواهدداشت ،گزینه دوم اینه که اینکارتوسط خودافغانهاصورت گرفته باشه که اونم باپیگیری مردم وپلیس معلوم خواهدشداماگزینه آخر:اگه اینکارتوسط کاسه ازآش داغترهاصورت گرفته باشه چی آیامیخواند دوباره اذعان عمومی رو ازمسئله اعتصاب رانندگان وشکست درعراق وسوریه وزندانیان سیاسی دورکنندوتیترکانال های تلگرامی جنگ میان مردم ایران وافغانستان به صورت تلافی جویانه باشه،امروز وزیر امورخارجه افغانستان شدیدا ازاینکار غیر انسانی انتقادکرد.خیلی راحت از این مسئله بزرگ نباید عبورکنیم
مهران
درود جناب نوری زاد گرامی
با سخنان رهبر در بهشت زهرا این سؤال برای من مطرح است که ایشان چطوری خود را وکیل و نماینده جوانان و مردم ایران میداند و از طرفشان سخن ها می گوید و برای زمین و زمان خط و نشان می کشد و با چه منطقی و چه ترتیبی این وکالت و نمایندگی خود را از طرف اکثریت ملت ؛ بخود نسبت میدهد؟!؟!؟
با سپاس از شما
پدر جانم
درود بیکران بر شما
سایه گرم و وجود پرصداقتتان خوار چشم دژخیمان باد
آیا میشه خواهش کنم نامه این دختر نگران ایران از کانال خود منتشر کنید؟؟
خیلی نگران وناراحت فعالان محیط زیستم
نامه سرگشاده خواهر سام رجبی فعال محیط زیست بازداشتی به حسن روحانی
جناب آقای روحانی
رئیس جمهور محترم
من کتایون رجبی خواهر سام رجبی یکی از فعالان محیط زیستی بازداشت شده در ایران هستم. برادر من در ۵ بهمن سال گذشته دستگیر شد.
پیگیری‌های ما در این ۱۳۰ روز تاکنون بی نتیجه بوده است، برای همین تصمیم گرفتم که در یک نامه سر گشاده به شما درباره نحوه دستگیری برادرم و برخورد مسوولان با خانواده بازداشت شدگان بنویسم. شاید این نامه راه گشا شود.
شبی که ماموران همراه برادر من به منزل پدری ما رفتند و بعد از اینکه تمام خانه را تا ۵ صبح گشتند، به مادر سام نگفتند که از طرف کدام نهاد هستند و سام را با کامپیوتر و چند کتاب و دست نوشته‌های پدرمان دکتر پرویز رجبی که در سال ۱۳۹۰ فوت کرده با خودشان بردند و شاید مامورین بی اطلاع از این موضوع بودند که در منزل ایران شناس و محققی هستند که زحمت زیادی برای ایران و بازماندگان این سرزمین کشیده بود. کسی که بعد از مرگش به خواسته میراث فرهنگی در قطعه نام آوران دفن شد. شخصی که فرزندانش را ایران دوست تربیت کرده بود وعاشق این آب و خاک بود.
ماموران سام را بردند و به مادرش که زنی تنها هست و از بیماری سرطان و دردهای شدید استخوانی رنج میکشد گفتند، نگران نباشد به کسی چیزی نگوید و بعد از چند ساعت سام بازخواهد گشت.
این چند ساعت شدند بیشتر از ۱۳۰ روز که هم زندگی خانوادگى ما و هم بقیه خانودها را تبدیل به یک کابوس کرده است. من و خواهرم ۲ هفته بعد از دستگیری، زمانی که آقای دکتر سیدامامی فوت کردند، جرات کردیم که به دوستان و اقوام خبر بدیم که چه اتفاقی افتاده است.
تا آن زمان مادر سام مرتب در برف سنگین و با ناتوانیش به زندان اوین میرفت و جوابی نمی‌گرفت که چه نهادی سام را دستگیر کرده و او کجاست.
در چند هفته گذشته، با سخنان مختلف مقامات دولتی و همچنین آزادی چند نفر در جنوب ایران در همین رابطه ما امیدوار شدیم اما با سخنان دادستان امیدمان را مجدد از دست دادیم.
لازم به ذکر است که خانم مولاوردی محبت کردند و به درخواست من جلسه‌ای تشکیل دادند و قول دادند که تا حد امکان به مشکل ما رسیدگی کنند.
اما من در این نامه میخواهم شکوایه‌ام را هم بگویم
۱ – چرا نهادی که برادرم را دستگیر کرده مشخص نیست؟
٢ – چرا دادستان کشور و صدا و سیما بدون برگزار شدن دادگاه به این فعالان محیط زیستی اتهام زده و به آنها توهین میکنند؟
٣ – آیا بازجویی بدون حضور وکیل و بیش از دو ماه نقض قانون اساسی نیست؟ براساس منشور حقوق شهروندی در دولت شما چه کسی پاسخگو این تخلفات است؟
۴ – چرا به خانواده قول‌های واهی داده شد، گفتند هر ۲۰ روز یک بار ملاقات دارید، اما مادران و پدران هر بار که مراجعه می کنند ناامید باز می گردند، چرا امکان تماس تلفنی هفتگی برقرار نیست؟
۵ – چرا بازپرس پرونده در پاسخ به سوال ما درباره بی پاسخ مانده دریافت وکالتنامه وکیل گفت بیش از این پیگیری نشود در غیر اینصورت برخورد میشود؟ آیا این نحوه برخورد قانونی است؟
۶ – به چه مجوزی و براساس کدام اصل قانون خانواده‌های نگران را تهدید میکنند و می گویند اگر بیشتر پیگیری کنند فرزندشان را اعدام خواهند کرد؟
٧ – وزارت اطلاعات مسول امنیت ملی کشور است و وزیر گفته این بازداشت شدگان جاسوس نیستند، اما چگونه است که کسی پاسخگو نیست؟
آقای روحانی ، اگر بازپرس و بازجویان پرونده فرزندی ندارند، قطعا مادر دارند. چگونه است که دل مادرانی که فرزندانی ایران دوست تربیت کرده‌اند را می‌شکنند؟
آقای رئیس جمهوری، شما در چند ماهی که از این بازداشت‌ها گذشته تاکنون اظهار نظری درباره این دستگیری‌ها نکرده‌اید. چرا اجازه میدهید که با دوستداران این مرز و بوم اینچنین رفتار شود.
ایمان دارم که این عزیزان هر هنگام که ازاد شوند مجدد به دامن طبیعت ایران باز میگردند تا همانند گذشته از آن حفاظت کنند.
من و باقی خانواده‌های بازداشت شدگان امیدمان به شما است.
با احترام
کتایون رجبی
https://www.hra-news.org/letters/a-550/?tg_rhash=22a41dd9689763
جناب نوری زاد درود
با توجه به نوشته درد مندانه سرکار خانم کتایون رجبی از شما درخواست میکنم برای یک بار هم که شده از رو حانی معروف این سایت یعنی سید مرتضی که در قم حظور دارد درخواست اکید بفرمایید که برای یک بار هم که شده به تهران بیاید و پس از مواجهه حظوری با جناب عالی و این خانواده درد مند پیگیر این مشکل که گریبان گیر این عزیزان شده باشد و اینجانب هم با کمال رضایت قلبی حاظر به تحمل مخارج حظور ایشان در تهران میگردم . برای یک بار هم که شده به ما ثابت شود که ایشان که فرد بسیار مسلمان و مسلم دوست هستند نشان دهند که اینچنین است .
———
مهرداد گرامی، عینکی بچشم زده ای که غیر از سید مرتضی، فرد دیگری را به تو نشان نمی دهد. همینجور اگر پیش بروی، شبها سید مرتضی را نیز بخواب خواهی دید که ….
بدرود
.
جناب نوری زاد درود
عینکی که به گمان شما من به چشم دارم از تلسکوپی که حضرت عالی بر هیکل /// تمام آخوند های ولایی که در تمام سخنرانی هایی که ایراد میفرمایید بزرگ تر که نیست ! شما اگر میشود یک سخنرانی از خود که در فضای مجازی موجود است را مثال بزنید که آخوند هارا مصبب اصلی این فلاکت معرفی نکرده باشید . همانطور که مطلع هستید این شیخ قم نشین که دیگر دارم شک مینمایم که از طرف حضرت عالی مامور و موظف به جانبداری از اهل ولا شده است را اگر مورد بازخواست قرار ندهم کدام آخوند را که ببخشید تره برای این سایت خورد کند را مورد عتاب و خطاب قرار دهم که کمی وجدانش را به جنبش.در آورم شما فقط برای نمونه یک آخوند را به ما معرفی کنید که صحیح العمل و درست کردار باشد . ددر ضمن خوابی که مقرون به حقیقت باشد بهتر از بیداریی هست که در اوهام.سپری میشود
به قول حضرت عالی . بدرود .!،؟.!
با پوزش .
خوب مهرداد گرامی , نوریزاد راست میگوید دیگر , دو سالست مرتب یک چیز را تکرار کرده ای ” آخوند قم نشین ” چیز دیگری به فکرت نمیرسد که به ما یاد بدهی ؟ حالا اگر خودت کیفور میشوی از کشفت , ما که به خدا نمیشویم . به جای اعتراض بیجا خودت را سر زنش کن که آدم بی ابتکاری هستی .
درودبرشماجناب نوری زاد آیادستمال به دستان وپاچه خوران وچاکرمسلکان تابه حال اجازه داده اندکه آقای خامنه ای نامه های شماوجناب مهدوی فررا خوانده باشدیاحتی خود آقای خامنه ای از یکی ازملیجکان خودخواسته باشدتانامه رابرایش بخوانندواوهرچه خودش دلش خواسته «جنگ افروزی ،شیعه گستری ،تروریسم اسلامی»را به جای نامه های شما برای ایشان خوانده اندیاهمان «من»غروربیش ازحد اجازه تصمیم گیری درست رانمیدهد.خداشاهده مخاطب این نامه هامنومانیستیم امابارهربارخواندن مو به تن من سیخ میشودوتحت تاثیر قرارمیگیرم حالاچگونه است که حضرات آقاباخواندن این نامه ها ککش هم نمیگزدخدا داند شاید پیش خود میگویدمن ازهمه شماآگاه تر ونماینده امام زمان در زمین هستم واحتیاجی به نصیحت های دلسوزانه شمامردم ندارم شمامردم که شبهاباخدا صحبت نمیکنید خود خدا ازمن خواسته بمب وموشک هسته ای بسازم وشیعه گستری را رواج دهم وآمریکاواسرائیل رانابود کنم ،پس شمامردمان که از عهدمن باخداوند اطلاع نداریدبیهوده تلاش نکنیدکه جواب من فقط زندان است.
درود
کاش ملت ایران از خودشان می پرسیدند-
در این چهل سال حکومت اسلام ناب محمدی .
اینهمه دعای کمیل و ندبه و توسل و زیارت عاشورا و جوشن کبیر و نماز جماعت و ختم قرآن و سفره حضرت عباس و هیئت و تکیه و عزاداریهای محرم و دخیل بستن به امامزاده ها و قرآن به سر گرفتن شبهای احیا و سرکتاب باز کردن و رمل و اسطرلاب و استخاره و جادو و جمبل و ….
کدام یک از گرفتاری های ملت و دولت و کشور را حل کرده؟
و یا کدام پیشرفت اقتصادی و علمی و فرهنگی مرهون اینهمه مراسم مذهبی بوده؟
که همچنان بر اینهمه جهل پافشاری می کنیم و صحنه را خالی نمی کنیم.
بعد از عمری دینداری باید بفهمیم که مذهب توهمی بیش نیست .
و تنها فرصتی ست برای سودجویان مذهبی بعنوان منبع کلان درآمد .
هیچوقت بنا نبوده و نیست که پیشرفت اقتصادی یا علمی و نظائر آن از طریق دعای کمیل و ندبه و دیگر شعائر و مراسم دینی بدست آید،پیشرفت علمی و اقتصادی و علمی و غیره موکول به تلاش علمی و تخصصی در این امور است که همیشه برای آن اهلی وجود دارد،و ببهانه اینها نمی توان دین را متوهمانه توهم دانست یا آنرا نفی کرد،زیرا ایمان و دیانت تعارضی با علم و حرکت علمی و پیشرفت های بشری ندارد بلکه در قرآن و روایات تشویق و ترغیب های فوق العاده ای به علم آموزی و پیشرفت شده است.
نیز چیزهایی که در ابتدای این نوشته ذکر شده است یعنی دعای کمیل یا ندبه یا عاشورا و جوشن کبیر و نماز جماعت و نذر کردن و عزاداری ها و و احیاء و راز و نیاز با خدا از شعائر دینی و مذهبی است و مقصود از آنها تقرّب به ذات احدیت و کسب معنویت و قرب است و نمی توان با این موهومات و مطالب بی ربطی که در این نوشته است دین و مذهب را توهم دانست،رمل و اسطرلاب نیز ارتباطی با تعالیم دینی و مذهبی ندارد،همینطور جادو جنبل (جنبل دقیقا یعنی چه؟!) نیز ربطی به دین ندارد و جادو و سحر از نظر اسلام مورد نهی و حرام است و کسب در آمد از طریق آن نیز حرام است.البته استخاره با شرائطی که در روایات برای آن ذکر شده است نوعی طلب خیر و دعا و تلاش برای رفع تحیر در برخی شرائط خاص است،بهر حال نویسنده مطلب بالا اگر ایمان دینی به خدا یا وحی یا معاد و اسلام ندارد نیازی نیست با ربط دادن ماست به دروازه ،تظاهر به عدم ایمان کند..
درود عزیزان
از حوزویان از سیدمرتضی می پرسم:
دین ابزار است یا هدف ؟! این سئوالی بسیار ساده از دین مداران گرامی است .
آیا در اعصار و قرون هدف وسیله را برای آخوند و ملا توجیه نکرده است ؟!
آیا تقیه و مباهته که در فقه شیعه است ، توجیه کردن هدف نیست در حالی که ازاله مبانی و اصول نموده و اصل دروغ نگفتن و تهمت ناروا نزدن را نشانه رفته است ؟! چرا هیچگاه نداشته ایم که از میان خود این قشر روحانی بر علیه این رفتار و افکار شنیع ضد بشری اقدامی مقتضی صورت گرفته باشد ؟ سهل است که هرچه بوده ، در جهت تعمیق و تحکیم این افکار سیاه و اهریمنی بوده است .
جای هیچ تعجبی ندارد که امروز آخوند و ملا و اطرافیان و وابستگان به آنها در مکنت و ثروت و رفاه و آسایش بسر برده و آحاد ملت ایران ، از تحصیل کردگان و زحمت کشان و کارگران و معلمین و … که راه درستی و صداقت را در زندگی خود در پیش گرفته اند در فقر و نداری و گرفتاری معشیت دست و پا میزنند !
در این نظام سیاه ، فقط راه دزدی و غارت و فساد و تباهی حقوق ملت باز است و نه راه درستی برای زندگی انسانی !
آیا آن اعدام ها که از روی پشت بام مدرسه علوی آغاز و تا همین امروز ادامه دارد ، برای ایجاد ترس و رعب و وحشت در بین همان ملتی نبوده است که به آخوند و ملا اطمینان ، و دروغ ها و مزخرفات او را باور کرده بود ؟!
امروز این دین است که متهم ردیف اول است ! نه آخوند و ملا ! چرا که چون منی که مزخرفات و اراجیف این ملاها را باور کرده بود ، در پی چرایی و چگونگی بروز و حدوث این مصائب ، به اصل دین مراجعه و خوانده است که بنیانگذاران آن با بستن قراردادهای امنیتی و محافظتی بوده که قبایل را دعوت به دین می نموده اند و هر آنکه سرباز میزده از دم تیغ گذرانده می شده است ! آیا همین از ته دل نبودن ایمان و اعتقاد قبایل در پذیرش دین نبوده که بلافاصله با فوت بنیانگذار آن ( و به قول پیامبر اسلام مثل ماری که به سوراخ باز می گردند ) به دین های قبلی خود مراجعه و اسلام را ترک می گفتند ؟!
بهتر است که خودمان را گول نزنیم !
این روزگار سیاه و تاریکی که امروز ما ایرانیان و ملت های منطقه بواسطه حضور روحانیون و وابستگان به آنها در راس امور داریم ، قبل از اینها اروپائیان در قرون وسطی تجربه کرده اند ! آیا بجز سیاهی و تباهی و فلاکت و فقر و علم ستیزی و مردم ستیزی و تقابل با حقوق انسانها ، نتیجه ای داشته است ؟!
اگر دین ، در ایران ، که دارای ملتی سرآمد از نظر تمدن و فرهنگ و دانش در منطقه بوده است ، منکوب شده و با انقلاب مواجه و سرنگون شود ، طولی نخواهد کشید که اندیشه های این انقلاب مانند یک موج گسترش یافته و ریشه های آخوند و ملا و مفتی و نان خورهای از این دست را برای ابد از فلسطین تا کشمیر و از آسیای صغیر تا یمن خواهد کند .
و این پیش بینی را از جانب بنده حقیر داشته باشید که اگر قرار باشد فقه اسلامی زنده بماند ، تنها در یک نقطه از این کره خاکی و آنهم در هندوستان و در کنار و همسایه نشینی با گاو پرستان و موش پرستان و … امکان ادامه حیات خواهد داشت ! چه در آنجا تساهل و تسامح اولین شرط داشتن اعتقادات خود است .
دین هدف نیست،دین و شریعت برنامه ای است برای هدایت بشر بسوی سعادت دنیوی و اخروی،البته ابزار قرار دادن دین برای تمنّیات دنیائی در خود دین نفی و نهی شده است و با اصل دیانت منافات دارد.
تقیه در مذهب شیعه یک تاکتیک و استراتژی است برای حفظ جان و ناموس و چیزهایی از این قبیل در برابر دشمنان،نیز مقوله ای بنام مباهته در دیانت اسلام وجود ندارد.
باقی مطالب ،برداشت های تحمیلی و نادرست نویسنده است که بصورت اظهار نظر ارائه شده است.
نزن، اون نزن را که با یک پیشوندی میارن و همون پیشوند به معنی طلا هم هست اگر جای کسره را با فتحه عوض کنیم سید مرتضی.
سلام دوست عزیز وارزشمندم
جناب اقای نوریزاد مدتها بود که گریه نکرده بودم وخیلی دلم میخواست گوشه ای اختیار کنم وبهانه ای برای گریه کردن
ولی امروز با تماشای این فیلم چهل دقیقه ای پدر ومادر بی اختیار زدم زیر گریه
شباهت زیادی بین رفتار وگفتار واداب ومعاشرت پدر مادر شما را با پدر ومادر خود یافتم
خصوصا صدای نازنین مادر با ان لهجه ترکی شهریاری
دست مریزاد ودرود فراوان به شما و درود بی پایان به روح پر فتوح پدر ارجمندتان
لذا سعی نمودم تشکر خود را با یک شعر گونه ای خدمتان عرض گنم
شرمنده من از لطف شمایم
شرمنده از این مهر و وفایم
در ظلمت دوران تباهی
مشتاق به دیدار شمایم
در جهل وخرافات کنونی
من چاکر افکار شمایم
ثابت قدمی مرد بزرگی
تحسین به مردانگی وعزم شمایم
با اینهمه تهدید و شکنجه
حیران شده همت والای شمایم
امروز که کسی را به کسی نیست
شرمنده ایثار بزرگی شمایم
زین صبر وشکیبایی و ایثار
از بهر تو من دست بدعایم
من ازطرف مردم ایران
بوسه زن دستهای شمایم
شرمنده ز شرمنده گی تو
زین طبع بلندای شمایم
کماکان ارادت خاص خود را ابلاغ میگنم
وامروز با وجود شما میتوانم به شهریاری بودنم افتخار کنم
سپاس فراوان. محمدی
سلام جناب نوریزاد
دو پیام را جداگانه برای شما ارسال می نمایم صلاح دانستید نشرش دهید
در شهرستان نکا جوانی را به جرم سرقت صندوق صداقات به نه ماه حبس و برگرداندن اصل وجه داخل صندوق به مبلغ نود هزار تومان و جریمه نقدی و شلاق محکوم کردند شاکی خصوصی هم کمیته امددددداد اممممممام خمممممینی ، این کمیته امام کجا بود که نتوانست فقر از این جوان دور کند که مجبور نشود برای تامین نیازش صندوق صدقه رو خالی کند
و اما اقای قالیباف پیمانکاری کارهای خدماتی یکی از نواحی تهران را به پسرش واگذار می نماید چیزی در حدود شصت نفر از کارگرانش از افغانیها بودند کارگرانی بودن داشتن حق اقامت هر کارگر هم حدودا پنج. میلیون از نامبرده بخاطر حقوق معوقه طلب داشتند روزی از روزها که کارگران تقاضای دستمزد معوقه ،را مینمایند میگوید سر فلان ساعت در یک مکان جمع شوید برای گرفتن حقوق و اما اطلاع به نیروی انتظامي دستگیری تمامی این بخت برگشته و دیپورت انها به افغانستان و بالا کشیدن کل طلب این کارگر بدون حامی پایان ماجرا اقازاده قالیباف
پشت دیوارهای سیمانی
با سکوتی که میزند فریاد
داد و بیداد بر سر ظالم
زده فریاد چشم نوریزاد
حیف نسرین ستوده بانویی
که به جرم عقیده در بند است
راستیکه قسم به آزادی
قیمت و نرخ عاشقی چند است
اکملی و ستوده را بردند
گاه زندان و باز آوردند
پس کجا رفت حق و حقخواهی؟
شیرهای رها مگر مُردَند؟
تا چنین است رسم عالم نیست
کور سویی امید در دل ما
حل نخواهد شدن غم مردم
گر بگویی که نیست مشکل ما
❤️تقدیم به مهربانوان سرزمینم❤️
حق حضانت بر ای تو
درد زایمان برای من
نام خانوادگی برای تو
زحمت خانواده برای من
سند خانه برای تو
بیگاری خانه برای من
چهار عقد برای تو
حسرت عشق برای من
هزارصیغه برای تو
حکم سنگسار برای من
هوس برای تو
عفاف برای من
این بود ازادی و برابری حقوق برای زن و مرد…
زنها حق اعتراض ندارند!!!!!☝️
ارام بمير بانو كه حتي عكست را پس از مردن
برروي اگهي ترحيمت نميزنند!!!!
ﻧﺎﻣــــــــــﻢ ﺯﻥ ﺍﺳــــــــــــــــــــﺖ …
ﺯﻣﺎﻧﯽ ﺯﻧﺪﻩ ﺑﻪ ﮔﻮﺭﻡ ﻣﯽ ﮐﺮﺩﯼ
ﮔﺎﻩ ﺳﻨﮕـــــﺴﺎﺭ …
ﮔﺎﻩ ﻣﺮﺍ ﺿﻌﯿﻔﻪ ﻣﯽ ﺧﻮﺍﻧﯽ …
ﮔﺎﻩ ﻟﭽﮏ ﺑﻪ ﺳﺮ …
ﻭ ﻣﻦ ﺍﺯ ﻫﺮ ” ﻣﺮﺩی” ﮐﻪ ﺗﻮﯾﯽ ⇦ﻣﺮﺩﺗــــــــــﺮﻡ⇨
ﻫﻤﺎﻥ ﻭﻗﺖ ﮐﻪ ﺗﻮ ﻋﺮﺑﺪﻩ ﻣﯽ ﮐﺸﯽ
ﻭ ﻣﻦ ﺑﻪ ﺣﮑﻢ ﺁﺑﺮﻭﺩﺍﺭﯼ
ﭘﻨﺠﺮﻩ ﺭﺍ ﻣﯽ ﺑﻨﺪﻡ !
ﻫﻤﺎﻥ ﻭﻗﺖ ﮐﻪ ﻣﻦ ﺩﺭﺩ ﻣﯽ ﮐـــــﺸﻢ
ﻭ ﺗﻮ ﭘﺪﺭ ﻣﯽ ﺷﻮﯼ …
ﻭ ﺑﺎﻭﺭ ﮐﻦ ،
ﮐﻪ ﻣﻦ ﺍﺯ ﺗﻮ ⇦ﻣﺮﺩﺗــــــــــﺮم⇨
ﻫﻤﺎﻥ ﻭﻗﺖﮐﻪ ﺩﺭ ﺗﺎﮐﺴﯽ
ﺯﺍﻧﻮﯾﺖ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺯﺍﻧﻮﯾﻢ ﻣﯽ ﺳﺎﯾﯽ
ﻭ ﻣﻦ ﺧﻮﺩﻡ ﺭﺍ ﺟﻤﻊ ﻣﯽ ﮐﻨﻢ
ﻭ ﺁﻫﺴﺘﻪ ﻣﯽ ﮔﻮﯾﻢ : ” ﺁﻗﺎﯼ ﺭﺍﻧﻨﺪﻩ ﻟﻄــــــــــﻔﺎ ﻧﮕﻪ ﺩﺍﺭ !
ﻭ ﺑﺎﺯ ﻣﻦ ﺍﺯ ﺗﻮ ⇦ﻣﺮﺩﺗــــــــــﺮﻡ⇨
ﻫﻤﺎﻥ ﻭﻗﺖ ﮐﻪ ﭘﯿﺶ ﭘﺎﻫﺎﯾﻢ
ﺗﺮﻣﺰ ﻣﯽ ﺯﻧﯽ ﻭ ﻣﯽ ﮔﻮﯾﯽ ﭼﻨﺪ ؟
ﻭ ﻣﻦ ﺭﻭﯾﻢ ﺭﺍ ﺑﺮ ﻣﯽ ﮔﺮﺩﺍﻧﻢ …
ﻭ ﺗﻮ ﻧﻤﯽ ﺩﺍﻧﯽ ﮐﻪ ﺩﻟﻢ
ﭼﮕﻮﻧﻪ ﻣﯽ ﮔﺮﯾﺪ …ﮔﺮﯾﺴﺘﻨﯽ ﺳﺨﺖ،
ﺩﻭﺭ ﺍﺯ ﺍﻧﺪﯾﺸﮥ ﺑﯿﻤﺎﺭ ﺗﻮ …
ﻭ ﺑﺎﻭﺭ ﮐﻦ ﮐﻪ ﻫﻤﺎﻥ ﻭﻗﺖ
ﺩﺭﺳﺖ ﻫﻤﺎﻥ ﻭﻗﺖ
“ﻣﻦ ﺍﺯ ” ﺗﻮ” ⇦ﻣﺮﺩﺗــــــــــــــــــــﺮﻡ⇨
ﺯﻥ ﻋﺸﻖ ﺯﺍﯾﺪ …
ﻭ ﺗﻮ ﺑﺮﺍﯾـــــــﺶ ﻧﺎﻡ ﺍﻧﺘﺨﺎﺏ ﻣﯽ ﮐﻨﯽ !
ﺍﻭ ﺩﺭﺩ ﻣﯿﮑﺸﺪ …
ﻭ ﺗﻮ ﻧﮕﺮﺍﻥ ﺍﺯ ﺍﯾﻨﮑﻪ
ﺑﭽﻪ ﺩﺧـــــﺘﺮ ﻧﺒﺎﺷﺪ … !!!
ﺍﻭ بیخوابی ﻣﯽ ﮐﺸﺪ …
ﻭﺗﻮ خواب حوریان بهشتی میبینی !!
او مادر میشود
وهمه جا میپرســـــن:نام پدر؟!!!!
قانونت عادلانه نیست دنیا…
با بالا رفتن دلار پیورزی دینداران سنتی فروکش کرده ومیزان دریافت شان از دگرگونی اقتصادی بهتر ولی بر هراس شان افزوده شده ودیده میشودکه برخی ازروحانیون زبان به سرزنش وگاه نیزبه بررسی کارکردهای سیستم پرداخته اند ؛ شایدمی خواهند نگاه مردم را به خود کشانیده و به دگرگونی انچه از سوی ایشان تاکنون به مردم نمایانیده شده با تطهیر احکامی که ۱۴۰۰ سال بن مایه فکر وزیربنای زندگیشان بوده به پردازند .
چه دیر دراین اندیشه افتاده اند به ویژه در موردزنان وحقوق انسانی شان که تا کنون دریغ شده است .
ازروزی که به زورسر زنان روسری را با تو سری انداختندوبرای استخدام دراداره های دولتی چادر را هم برآن افزودند ؛ از خرسندی درپوست نگنجیدندوکاررا تمام دیدندولی ازانجا که باتاریخ این سرزمین بیگانه وازنگاه روانشناختی هم مردم آزاده ایران را نشناخته اندندانستندکه در گذر چندین سده خلفای تازی باهمه هیمنه ولشگروداغ ودرف شان نتوانستند این مردم راکه دارای پایه های استوارفرهنگی هزاران ساله هستندوشاروندی درخشان شان که درگذر زمان به دست بزرگان خردمندشان پی انداخته شده واداربه دورانداختن اش کنندو تابه آسانی مانند دیگر کشورهای فتخ شده از دست دهند .
توفان ۵۷ وکوچ ایرانیان بدیگر سرزمین هانشان داد این مردم با هوش ودانش و کوشش خودچگونه درزیستگاه بیگانه که که بدانجاکوچ کردندکاری کردندکارستان که هاتا بزرگان ان سرزمین هارا به آفرین گویی واداشتند .
روزگارباگذرش وبادگرگونیهایش پندی داردکه تنهابانگاهی ژرف میتوان دریافت. متولیان انقلاب هرگز این نگرش ژرف را نداشته وندارندازاینروی همه دستاوردها را آرام آرام ازکف دادندو امروزتنها اهی و پَرگَستی برایشان باقی مانده است .
نسلهای ماکه در زلزله و پس لرزه هایش زندگی را گذرانیدند چون پولاد آبدیده نا شکن و استوار ایستاده واز زن و مرد رودر روی متولیان خام که هیچ پندی از گردش روزگار نیاموختند واگر هم اندکی اموختندبسیار دیربکار بستند ؛ آزادی بیان واندیشه وزندگی خصوصی خویش رابدون سرک کشی باورمندان به امربه معروف و نهی از منکرخواهانند .
شوربختانه متولیان کشورباکندذهنی ذاتی راه راازچاه تمیزندادند ودرچاهی ژرف تراز جمکران افتادندو امروز افتان وخیزان ازچاهی که خودکندندمیخواهند پیکرنیمه جانشان را بیرون کشند .
یارب این قوم که ازکار خدا بی خبرند
شده دردام که خوددرره خود گستردند
گیتی پورفاضل
شنبه ۲۶ خرداد ۹۷
✌️✌️✌️«ما هستیم» ✌️✌️✌️
* ترامپ همزمان با خروج از برجام اعلام کرد قوی‌ترین تحریمها را علیه جمهوری اسلامی اعمال خواهد کرد .
* کره شمالی در مقابل ترامپ تسلیم شد .
* اسرائیل مواضع ایران در سوریه را درهم کوبید .
* حکومت های اروپایی نتوانستند شرکت‌های تابعه را مجاب به ماندن در ایران کنند و این شرکت‌ها از ایران خارج شدند .
* اقتصاد جمهوری اسلامی در آستانه فروپاشی قرار گرفت .
* روسیه نشان داد که هرگز قابل اعتماد نبوده و نخواهد بود . پشت کردن روسیه به جمهوری اسلامی ، آخرین امید ملاها را تبدیل به یاس کرد .
☠️خامنه‌ای که از این موارد آگاه است ، میداند با عاقبت صدام حسین و معمر قذافی فاصله چندانی ندارد ، پس چند اقدام را به صورت هماهنگ شروع کرده است :
۱- خارج کردن نیروهای نظامی از کشورهای سوریه ، عراق ، یمن و …..
۲- مذاکره عوامل غیرمستقیم جمهوری اسلامی با دمکرات های آمریکا برای تأثیرگذاری در اقدامات ترامپ از طریق ایجاد محدودیت توسط کنگره آمریکا
۳- آمریکا میداند دولت در ایران صوری است و هیچگونه اختیاری ندارد، پس خامنه‌ای نمایندگان خود را اعزام کرده تا با نمایندگان وزارت امور خارجه آمریکا مذاکره و با اعطای تمامی امتیازات (از جمله خروج نیروهای نظامی از خاورمیانه، تعطیلی تمامی فعالیت‌های هسته‌ای برای همیشه، تعطیلی فعالیت‌های تولید موشک و … جز رعایت حقوق بشر) تقاضای انعقاد قرارداد جدید و لغو تحریمها را مطرح نمایند.
نتیجه چه خواهد شد ؟
اگر شخصیت منحصر به فرد ترامپ را در نظر نگیریم ، هر سیاستمدار آمریکایی از ضعف مفرط جمهوری اسلامی که خامنه‌ای را به دریوزگی کشانده و استفاده کرده و پیشنهاد انعقاد قرارداد را خواهد پذیرفت ….
انتظار ملاهای حکومت اسلامی این است که در پی بسته شدن قرارداد موصوف و لغو تحریمها ، وضعیت اقتصادی کشور به شرایط زمان برجام برگشته و عامه مردم به زندگی در شرایط سخت ادامه دهند …
در این شرایط کشور به یک «رضا فاضلی» دیگر نیاز دارد تا نهضت «ما هستیم» دیگری به راه انداخته و به طرفین معامله بفهماند که نمیتوانند بدون درنظر گرفتن «مردم ایران» هر کاری را که دوست دارند ، انجام دهند ….
°°°AMIR°°°
سلام جناب نوری زاد
تقدیم به شما و روشنگران این سایت
*ابن ملجم (بهمن جازویه) سردار بزرگ ایرانی و یکی از فرماندهان بزرگ ساسانی ..*
شاید خیلی از شما این فرد رو نمیشناسید،خیلی ها هم قطعا ایشون رو یک کافرِ بالفطره میدونن،خیلی ها نفرینش میکنن و خیلی ها هم روز ۲۱ ماه رمضان بر روان پاکش درود میفرستند بگذریم… *بهمــن جــازویه* قهرمان ایرانی از جان گـذشـته ای که علی ابن ابی طالب را به ضـرب شمشیـر از روبرو (و نه از پشت آنگونه که مسلمانان بیان میکنند) به شهادت رساند و مسلمانان شیعی، هـویت او را بـرای ۱۴۰۰ سال مـخفی نـگه داشته انـد… بـگفته تاریـخ، بـعـد از ایـنکه بهمـن بـدست اعــراب اسیـر می شـود، او را به همـراه سایـر اسـرا بـرای بیـگاری ، بـردگی و یـا فـروش بـه دربـار خـلیفـه می فـرستند.
از آنجائیـکه بهمن فـردی بسیار تـوانـا و هـنـرمند و صـنعـتگـر بـوده، خلیفـه از فـروش او صـرفـنـظر و او را بـکار می گمارد.
وقتی نـام او را می پـرسنـد: میگـویـد “بهمـن جـازویـه” اما تـلفـظ نـام او بـرای اعـراب تـازی بسیار مشکل بـود. از آنـجائیـکه در فـرهنگ عـرب نـام خـانـوادگی وجـود نـداشـته و نـدارد ، در نتیجه افــراد را بنام پـدر آنها لقب می دادنـد و چـون در گـذشته بسیاری از اعــراب چنـد پـدری و یـا پـدر مـشخـصی نـداشـتند، آنها را بـه شغل و پـیشه ایـکه داشـتنـد ، لقب مـی دادنـد. مانـنـد عـمـر ابن خـطاب ( عمـر پسـر خطاب ). خـلاصـه نـام و شـغل پـدر او را می پـرسـند: تـلفـظ نـام پـدرش نـیـز بـرای اعــراب تازی ساده نـبود، می گـویـد پـدر مـن افسار گـیـر بـوده ( فـردیـکه افسار اسب پـادشاهـان و فــرمانـدهان بلنـد پایـه را در هنگام جنـگ و کارزار نـگاه مـیداشتـه). افسار گـیر بـه عــربی می شـود ” مـلـجـٌم ” و ایـن ساده تـرین نـامی بـود که اعـراب تازی تـواستند روی بـهمـن جـازویـه بـگـذارنـد و از آن پس او را “ابـن مـلجـٌم” ( پـسر افسارگـیر) نامـیدنـد. در پی بررسی های استاد فولادوند در ۱۵ سال گذشته و معرفی شخصیت گم شده بهمن جازویه برای نخستین بار، اسلام خواهان کوشیدند در مقابل اسنادی که همه آنها از سوی تاریخ نگاران عرب گرفته شده است و غیر قابل انکار هستند، تاریخ پژوهان اجیر شده خود را به صحنه بفرستد تا واقعیت اسلام ستیزی ایرانیان را کمرنگ کنند. علاوه بر اسناد انکارناشدنی باید به این تاریخ نگاران کربلایی گفت که اصولا در جهان عرب (حتی مصر و سوریه) از زمانی که نام خانوادگی رواج پیدا کرده است، خانواده ای به نام «ملجم» موجود نیست که بهمن جازویه «ابن» او باشد. اما آنـچـه که بـرای بـهمـن جـازویـه مهم بـود، ایـنکه مقاومت کـنـد تا سـر فـرصت انـتـقام خونهای ریـخته شـده ایــرانـیان بی گناه و بـریـدن سـر هـزاران جـوان پاک و وطن پـرست را از علی بـگـیرد که در تجاوز بـه دخـتران و قتل عام فـرزنـدان ایــران نـقش عمـده ای داشتـه و اینجاست که در روز مـوعود بـه عهـد خویش در بـرابر خونهای بـناحـق ریـخته شـده هموطنانش عمل می کنـد و علی را با یـک ضـربـه شمشیر در مهــراب مسجـد، آلـوده بـخون و بـه زنـدگیش پـایـان می دهـد. و نـنـگ بـر ما که بـرای ۱۴۰۰ سال فـریـب شـیـادان و دکانـداران روضه خـوان را خورده و در ماههای رمـضان گفته ایم «لعنت بـر ابـن ملجـم که علی را کشت» نـنـگ بـر ما که بـرای ۱۴۰۰ سال نـخواستیم که بـدانـیم ایـن ابـن مـلجم چه کسی بـوده و چــرا علی را کشت .
بخشی از اسناد:
منبع 1. *کتاب الطبقات* *الكبرى*
نوشته : ابن سعد در جلد پنجم صفحه 2632 و 2633 به صراحت قاتلین خلفای راشدین را توضیح داده و نام برده، البته نام جاذویه را ( زاذویه) نوشته
منبع 2 *. کتاب المورد ( الکامل)*
جلد دوم صفحه 549
منبع 3. *کتاب تاریخ الحضارة الإسلامیة*
( تاریخ و تمدن اسلامی) در صفحه 356 و 357 هم دقیقاً انگیزه واقعی کشته شدن این سه خلیفه و کسانی که این سه را کشتند *موالی ها* بودند ( موالی به ما *ایرانیهای اسیر شده* میگفتند) طبق صدها سند همین الان هم در تمامی زیارت نامه ها ما ایرانی ها شوربختانه میخوانیم که ( السلام علیک یا مولی الموالی)
منبع 4. و در *کتاب عبدال رحمان*
یاد و نامش گرامی…
….
_مردمی که به میل خود در تاریکی نشسته اند نیازی به روشنایی ندارد._
*احمد کسروی*
جناب نویسنده داستان ابن ملجم وقتی چیزی را باز نویسی میکنی کمی فکرت را نیز به گار بینداز تجاوز به ایران وکشتارهای ایرانیان در زمان عمر واقع شده اگر هم علی در این لشگر کشیها وکشتارها دستی داشته به تنهائی انجام نداده یکی از افراد وفرماندهان بوده چگونه است که از زمان عمر وبعد عثمان این جناب ابن ملجم سکوت کرده وغرتش به جوش نیامده ومانند فیروز عمر یا عثمان را نکشته فقط در زمان علی یکباره متوجه کشتار و اسر گیری زنان شده واقدام به انتقام نموده است توضیخ لازم: من نه مذهبی متعصب هستم نه طرفدار جمهوری اسلامی فقط هر سخنی را برای قبول با عقلم مطابقت میکنم اگر عاقلانه بود قبول میکنم با اخترام
این مطالب مطالبی غلط و نامستند است و در هیچیک از دو منبع داده شده نامی از جازویه یا زاذویه وجود ندارد.کلمه “ملجَم” نیز از اسامی رایج در زبان عربی بوده است و نام پدر عبد الرحمان بوده است،ملجَم البته به فتح جیم است نه به كسره آن،ملجَم به فتحه جیم یعنی کسی که بر او لگام یا لجام زده شده است نه “افسار زننده” که معادل لغت “ملجِم”به کسره جیم است که اسم فاعل آن است.
در هر حال در همه کتب تاریخ و حدیث اعم از کتابهای اهل سنت و شیعه،نام کسی که قاتل مولی علی بن ابیطالب بوده است بصورت “عبد الرحمان بن ملجَم المرادی” ضبط شده است و در کتابهای تراجم حتی به نسب و قبیله او نیز اشاره شده است که از قبیله کنده یا بنی مراد بوده است،بنابر این ابن ملجَم حتما و بدون تردید فردی عرب و از قبایل عرب بوده است.ضمن اینکه فرضا اگر فردی ایرانی نیز دست به چنین جنایتی زده بود،چنین جنایتی نه افتخاری برای ایرانیان بود (مگر بی دینان و دین ستیزانی که دلخوش به مزخرف سازی هستند) و نه هیچ دلالتی بر رضایت ایرانیان که محبّ و دوستدار خاندان پیامبر بوده و هستند دارد.
آدرس های ارائه شده از طبقات ابن سعد و کامل ابن اثیر هردو جعلی هستند،من بخش ابتدایی عبارت عربی ابن سعد و ترجمه آنرا که با نام عبد الرحمن بن ملجم مرادی آغاز شده است ذکر کرده آنرا بطور دقیق رفرنس می کنم:
“ذكر عبد الرحمن بن ملجم المرادي و بيعة علي و رده إياه
و قوله: لتخضبن هذه من هذه. و تمثله بالشعر و قتله عليا. ع. و كيف قتله عبد الله بن جعفر و الحسين بن علي و محمد ابن الحنفية:
أخبرنا الفضل بن دكين أبو نعيم. أخبرنا فطر بن خليفة قال: حدثني أبو الطفيل قال: دعا علي الناس إلى البيعة. فجاء عبد الرحمن بن ملجم المرادي فرده مرتين.
ثم أتاه فقال: ما يحبس أشقاها. لتخضبن أو لتصبغن هذه من هذا. يعني لحيته من رأسه. ثم تمثل بهذين البيتين.
اشدد حيازيمك للموت فإن الموت آتيك
و لا تجزع من القتل إذا حل بواديك
قالوا: انتدب ثلاثة نفر من الخوارج: عبد الرحمن بن ملجم المرادي. و هو من حمير. و عداده في مراد. و هو حليف بني جبلة من كندة. و البرك بن عبد الله التميمي. و عمرو بن بكير التميمي. فاجتمعوا بمكة و تعاهدوا و تعاقدوا ليقتلن هؤلاء الثلاثة: علي بن أبي طالب و معاوية بن أبي سفيان و عمرو بن العاص و يريحن العباد منهم…
(الطبقات الکبری ،ابن سعد ،ج3 ص 24)
—————————————-
عبد الرحمن بن ملجم مرادى
و بيعت على و رد كردن آن حضرت بيعت او را و گفتار على (ع) كه همانا ريش من از خون سرم خضاب خواهد شد و تمثل جستن على (ع) به شعر و كشتن عبد الرحمن على عليه السلام را و چگونگى كشته شدن عبد الرحمن به دست حسين بن على (ع) و عبد الله بن جعفر و محمد بن حنفية.
ابو نعيم فضل بن دكين از فطر بن خليفة، از ابو الطفيل نقل مى كند على عليه السلام مردم را به بيعت كردن با خود فرا خواند، “عبد الرحمن بن ملجم مرادى” هم براى بيعت آمد و على (ع) دو مرتبه او را رد كرد و سپس فرمود: چه چيزى شقى ترين اين امت را از اينكه ريش مرا با خون سرم رنگ و خضاب كند باز مى دارد؟
همانا ريش من از خون سرم خضاب مى شود. و سپس اين دو بيت را به عنوان مثل خواند:
كمربندهاى خود را براى مرگ استوار ببند كه همانا مرگ به ديدار تو خواهد آمد و چون كشته شدن بر تو فرود آمد بى تابى مكن…..
…..گويند: سه نفر از خوارج كه عبارت اند از “عبد الرحمن بن ملجم مرادى” كه از قبيله “حمير” و خاندان “مراد” و هم پيمان بنى جبلة از “كندة” است و برك بن عبد الله تميمى و عمرو بن بكير تميمى در مكه جمع شدند و عهد و پيمان بستند كه سه شخص را بكشند و آن سه شخص على بن ابى طالب (ع) و معاوية بن ابو سفيان و عمرو بن عاص بودند و گفتند: مردم را بايد از آنان راحت كرد، عبد الرحمن بن ملجم مرادى گفت: من على بن ابى طالب (ع) را مى كشم…..
(الطبقات الکبری/ترجمه،ج3 ص 28)
اضافه می شود این “بهمن جادویه یا جاذویه”یکی از سرداران ایرانی بود که در جنگ قادسیه کشته شد،کسی که در جنگ قادسیه کشته شده باشد چگونه می تواند در عهد خلافت علی بن ابیطالب قاتل او بوده باشد؟!
—–
“کشته شدن بهمن در جنگ قادسیه
در سال ۶۳۷ میلادی میلادی در جنگ قادسیه به وقوع پیوست. در روز دوم لشکر امدادی اعراب که از شام رسیده‌بود، وارد میدان شد و نبردهای تن به تن بین پهلوانان دو سپاه صورت گرفت. هنگام مبارزه سه نفر از سرداران ایرانی که بهمن جادویه هم یکی از آنان بود، کشته‌شدند…
https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%A8%D9%87%D9%85%D9%86_%D8%AC%D8%A7%D8%AF%D9%88%DB%8C%D9%87
سلام و درود
این افسانه سازیها و جعل شخصیتها را اداره تبلیغات جبهه و جنگ حزب بعث عراق در زمان تجاوزشان به ایران انجام میداد تا در منظر اهل تسنن عراق ایرانیان را قاتل دو تن از خلفای راشدین جا بزند و شیعیان عراقی را هم نسبت به ایرانیان به عنوان قاتلان امام علی( ع) بدبین و دشمن کند و ابداً هم به روی نا مبارکشان نمیآوردند که قاتلان امام حسین( ع)و خاندانش و سایر امامان شیعه از اعراب اصیل بوده اند. آن نوشته که بهمن جاذویه را قاتل امام علی( ع) معرفی میکند نه ارجاعاتش درست است و نه خوشبختانه ابن ملجم ملعون ایرانی بوده است.
تبلیغاتچی های بعثی جهت فریب مردم گول خور عراق خیلی از این دست کارها کردند. در جریان جنگ اول خلیج فارس ناگهان کتاب حدیثی بسیار قدیمی که خط و کتاب شناسان صد در صد معتبر بعثی، بدون کمترین تردیدی اصالتی 1350 ساله برایش قائل شدند !!!!در عراق پیدا شد که پیش بینی پیروزی صدام را بر غربیان به امام علی نسبت میداد و تا جایی که در خاطرم مانده در آن کتاب و حدیث جملات زیر بود :
صادم در بیابان با افرنجه( فرنگی ها) مصاف خواهد داد، مصافی سخت و طولانی و سرانجام صادم پیروز خواهد شد!!!( جناب صدام حسین تنها تخفیفی که داده بود کمی حروف اسمش را جابجا کرده بود و عجیب اینجا بود که افرنجه جمع کل فرنگیها و غربیها بود و باز چون همیشه صادم همیشه پیروز دلاور دوران، و صلاح الدین زمان یکتنه بر آنها پیروز میشد و آنهمه ارتش و نیروهای مسلح عراق یعنی کشک! و مردم عراق هم یعنی پشم. شکستها مال دیگران و پیروزیها از آن حضرت رئیس جمهور_رهبر رفیق صدام حسین( دامة افتضاحاتم )همیشه پیروز بود! تبلیغاتچی ها و جاعلان و انساب سازان بعثی چنان در کارشان ماهر و استاد بودند که از درون گورهای گمشان هنوز هم ساده لوحان ایرانی فریبشان را میخورند.
سرکار خانم ستوده به گردن مردم ایران حق دارند
سلام و درود
روزهای سختی را میگذرانیم.
روزهایی سراسر استرس و اضطراب
صفحه های مجازیمان پر شده از عکس های نازنین دوستانمان که درد های سوار شده بر جامعه را در قلب توان گنجاندن نداشتند و از میانمان پر کشیدند.
حال سوال اینجاست آن عدالتی که نام بر زغال داغ بیت المال بر کف دست برادر علی مصداق تمام نمای حقوق بشر خواندید این است؟
در زمانه ای که فعال حقوق بشر یا بهتر بگویم وکیل عدالت خواه مردم ایران به بند کشیده میشود و خاوری ها، طوسی ها، حائری ها، نوازشگران بازوی کودکان، حامیان آموزش قرآن، شعرای نظم مدارس…… آزادند. سر به زیر می افکنم و تمام قد در مقام شامخ عدالت اجتماعی البت برون مرزی، با صدایی بلند فریاد میکنم، کجاست وجاهت اجتمائیمان
کجاست کرامت انسانی مان.
اری اگر خدا با ماست چه کسی با شماست که اینگونه بر طبل دردمان میکوبید.
بسنده بر شعری کوتاه کنم و کلام ببندم
درد من اگرچه درد مردم زمانه نیست
درد مردم زمانه درد من است
وسلام
جناب بیدار درود
کجای کاری عزیزم !
ما هم از مراحم و عدل علی ! یعنی سید علی برخوردار هستیم . جهت اطلاع عرض شود که ایشان از سردار ! بسیار گنده و معظم یعنی سرلشششکر ! فیروز آبادی درخواست کرده اند که ویلای بسیار محقر سی هزار متری که در لواسان جهت استفاده اهل و عیال بی پناه و درمانده ایشان که متعلق به طاقوتی های زمان آن مرحوم ! بود وطی بیست و پنج سال مورد استفاده ایشان بود را به بیت المال باز گردانند که تا کنون ایشان استنکاف کرده ! ببنید عدل علی را .!.
سلام آقای نوری زاد
جناح رهبری حداقل از سال 76 میداند که اکثریت مردم آنها را نمی خواهند و بعد از آنهم بارها و بارها مردم عکس نظر رهبری رای خود را به صندوق انداخته‌اند که میتوان به مجلس ششم و انتخابات ریاست جمهوری سال 88 و 92 و اخیراً مجلس شورای اسلامی و خبرگان رهبری اشاره کرد.
دیگه ملت با چه زبانی بگویند که شماها را نمی خواهند؟
تنها ابزار رسمی و قانونی مردم همین رای و انتخابات است.
وقتی حکومت ارزشی برای رای ملت قائل نباشد تنها گزینه‌ای که میماند اعتراضات مدنی ست که آنهم بخاطر عدم وجود احزاب واقعی امکانش نیست ، بهمین خاطر تقریبا هر ده سال یکبار بخشی از جامعه سر به شورش بر می دارند مثل تیر 78 و اعتراضات 88 .
فقط امیدوارم آخرین آن سال 98 اتفاق بیافتد و خلاص.
جانباز اراکی
.
آخوند زاده ای را گفتند:
روزی خويش از كجا بدست آری؟
گفت: از مال مردم !
گفتند: چگونه؟
گفت: ابتدا مخ ايشان را بخوری تا عقل در آن نماند و سپس از نان و مال و عيال ايشان آنچه را خواهی به تمامی كسب كنی.
گفتند: آيا خطری در آن هست؟
گفت: اگر بنام خدا و دين بخوری ، خطری نيست كه نيست!
گفتند: اگر كسی بر تو شوريد چه؟
گفت: خون ِ آنانكه بر خدا و دين خدا بشورند حلال است!
گفتند: به دست چه كسانی ايشان را بكشی و چگونه؟
گفت: بدست ِ آنانكه در انديشهٔ رفتن به بهشت اند!
با وعدهٔ نسيهٔ «حوری و پری» كه كسی آنان را نديده!
گفتند: چگونه آدمی با وعدهٔ يک حوری دست به قتل همنوع خود می زند؟
گفت: با رعايت حجاب!!!
بدين صورت كه آنان را سالها در كف و حسرت بدن عريان يک زن قرار دهيم و در وقت ِ مناسب ، اينچنين روانهٔ بهشت بگردانيم.
پرسيدند: استاد ِ تو در اين راه چه كسی بوده؟
گفت: استاد ِمن در اين راه ، سفرهٔ خالی از نان و مغز ِِ ِتهی از عقل ِ مردمان است.
به آنان گفته ايم «فقرا به بهشت می روند و ثروتمندان به جهنم».
بنابراين فقير مانده اند.
گفته ايم «هر كس در كارها انديشه كند و عقل به كار ببرد چون شيطان رانده می شود».
بنابر اين آنان ايمان با مغز تهی را بر انديشه كردن در كار خداوند ترجيح داده اند….
و بدين صورت ذليل مانده اند.
گفتند: آيا كسی هست كه از تو فرمانبردار نباشد؟
گفت: آری ، آنكه بداند «برای رسيدن به خدا نياز نيست به خلق خدا باج بدهد!»
یعنی محمد ثلاث واقعا اعدام شد ؟؟
من به بی گناهی این مرد شکی ندارم
چون خودم روز حادثه مو به مو اخبار را دنبال می کردم و دیدم که محمد ثلاث سه چهار ساعت قبل از حادثه اتوبوس مرگ دستگیر شد.
من نمی دانم اینها با کدام وجدان آسوده ای شبها خوابشان میبرد
این خون به ناحق ریخته تاوان سنگینی خواهد داشت
باشید و تماشا کنید
که عاملان این جنایت ناجوانمردانه با چه فلاکتی به هلاکتی تلخ تر از صدام و قذافی دچار خواهند شد
این حکم طبیعت و قانون الهی ست
تسلیت به ملت ایران و خانواده این قربانی بی گناه!!!
دوست گرامی با درود من انروز در خانه دوستم در انجا بودم و همه اتفاقات را با چشم خودم دیدم که راننده اتوبوس یک جوان ریشو بود و وقتی دادگاهش را نشان دادند که اعتراف کرد نزدیک بود دو شاخ در اورم که وقتی به دوستم زنگ زدم که تو هم که دیدی ؟ چطوری این داره میگه من کردم !! دوستم گفت که حتمن خلافکاره و داره به رژیم کمک میکند که آزاد شود و تا ان موقع که در تلگرام گفت که با شکنجه بوده که اینها را گفته مرتب بهش ننک میگفتیم که حالا از خانواده و روان ان بهشتی روان میخواهم که ما را ببخشند که چرا بد فکر کرده ایم . ناگفته نماند که من این قضیه را به صدای مردمی قوه قضاییه اعلام که حاضر به شهادت هم هستم که شوربختانه تا حالا دعوتی از من نکردند . نفرین بر این حکومت مردم کش باد .
با عرض درود و خسته نباشید خدمت شما استاد گرامی
واقعا متاسف شدم و اندوه بزرگی سراسر وجودم رو گرفت وقتی خبر اعدام ناجوانمردانه شهید محمد ثلاث رو شنیدم و متعجب از اینکه تمام مدارک و مستندات از این حکایت داشت که ایشان بیگناه بودند فقط در حکومت ظلم و ستم سرِ بیگناه پای دار رفت و بالای دار هم رفت
اگر اندک امیدی به اصلاح این نظام و سیستم فاسدش بود اکنون با ریختن خون افراد بیگناه و در زندان انداختن انسانهای پاک و وطن پرست….دیگر پای به راهی بی بازگشت که همانا سقوط و انهدام گذاشته.
امیدوارم خون این انسان بیگناه و آه مظلومان وطن دامان تمام نامردان و خائنین به کشور رو بگیرد
اقاي ساسانم سلام
ابتدا عذر خواهي ميكنم بابت تاخير در دادن پاسخ به سوال شما، تقصير اقاي شفيعي است كه حواسم را پرت كرد ، بنده خدا هي توهين ميكند و وقتي معترض ميشوم ميگويد طنز است فكر ميكند من انقدر فيلسوف كوچكي هستم كه فرق طنز و توهين را نميدانم و ميخواهد سرم شيره بمالد ، بگذريم
پرسيده بوديد ظلم چيست؟
در يكً تعريف كلي و غير فلسفي ظلم تعدي و تجاوز به حقوق ديگران است كه اعمال ان به دو طريق عمودي و افقي است
ظلم عمودي تجاوز و تعدي است كه توسط كسي كه به دلايلي مانند وضعيت مالي يا زور بازو يا مسوليت و نظاير ان در موقعيت برتري قرار دارد از بالا ، نسبت به حق و حقوق كسي كه در موقعيت پايينتري قرار دارد ، اعمال ميشود كه انگيزه پيدايش ان نيزمواردي چون حس برتري. جويي ، زياده طلبي و غيره ميباشد و بنظر من اين نوع ظلم گرچه مذموم است ليكن چندان مهم نيست
انچه مهم است ظلم افقي است كه توسط مظلومين ظلمهاي عمودي تحقق ميابد و اعمال ميشود ، اين نوع ظلم به معناي واقعي ويرانگر و بسيار مخرب است و در تعريف ان ميتوان گفت ؛
ظلمي است كه از سوي مظلومين ظلمهاي عمودي با پذيرش اينگونه ظلمها (عمودي) توليد و منتشر ميگردد.
انجام هر ظلمي مستلزم وجود مظلوم و پذيرش ان توسط مظلومين- كه من انها را ظالمين افقي مينامم- ميباشد و همين پذيرش ظلم است كه سبب پيدايش ظالم ميگردد و بنابرلين پذيرش ظلم خود ظلمي است به مراتب بدتر ، براي مثال گرانفروشي يك نوع ظلم عمودي است و گرانفروش يك ظالم عمودي است و خريدارانش مظلومين ميباشند ولي يك گرانفروش في نفسه و بخودي خود هيچگونه ضرري براي ديگران ندارد زيرا گرانفروش ، شخصيتي است كه تا وقتي خريداري براي جنس گرانش وجود نداشته باشد ، نه مجال عرضه ميابد و نه ضرري ميتواند متوجه ديگران كند ولي وقتي براي ظلم وي خريداراني به عنوان مظلوم پيدا شد ديگر ان شخصيت بي ازاري كه نمود خارجي نداشت ، عينيت ميابد و دمار از روز مردم در مي اورد.
چه كسي ان شخصيت بى ازار را از حالت بالقوه خارج ساخت و به بالفعل تبديل كرد؟ پاسخ اينست كه؛ همان مظلومين عمودي ، يعني اين به ظاهر مظلومين ، خود مرتكب ظلمي به مراتب زيانبارتر گرديدند كه همان عينيت بخشيدن و به جريان انداختن گرانفروشي ميباشد و ظلمي كه اين به ظاهر مظلومين به ان دامن ميزنند “ظلم افقي” ناميده ميشود.
بديهي است كه وجود ظالم مستلزم وجود مظلوم است و مظلوميت از ديد من خود ظلمي است مضاعف و به مراتب بدتر، اگر مظلومي بعنوان خريدار ظلم وجود نداشت هيچگاه ظالمي نيز به وجود نمي امد
بنابراين ظلم بر دو نوع است؛ عمودي و افقي
ظلم عمودي به جهت وجود حس برتري جويي و فروني خواهي ، بالقوه در ذات تمامي انسانها وجود دارد و چندان نيز حائز اهميت نيست ليكن انچه به اين نوع ظلم ، مجال عرضه و امكان بروز و پيدايش ميدهد ، ظلم افقي است لذا رفع ظلم هاي عمودي مستلزم پاك كردن جامعه از وجود مظلومين يا همان “ظالمين افقي” است.
وجود ظالمين افقي در هر جامعه اي ان جامعه را بسوي مذلت رهنمون ميسازد و اخلاق را از ان جامعه برميچيند و حس بردگي را در ان جامعه بسط ميدهد و جامعه را اماده تحمل و پذيرش زشتترين ها ميكند.
سلام و درود
آقای فیلسوف بزرگ لطفاً :
1_جهانبینی خود را توضیح دهید.
2_تعریف خود را از خیر و شرّ بفرمایید.
3_جبر و اختبار را توضیح دهید و بفرمایید که انسان در اعمالش دارای اختیار است یا مجبور است.
با سلام بر شفيعي طناز(طنز پرداز)
پاسخ سوالات سه گانه شما؛
١-
جهانبيني مربوط به گذشته ها بوده كه انسان شناخت كاملي از جهان نداشته و هر كس جهان را به گونه اي توصيف ميكرده كه به ان جهان بيني ميگفته اند (مانند داستان فيل مولوي در تاريكي)
ولي امروزه با وجود تلويزيون و اينترنت ديگر جهانبيني موضوعيت ندارد زيرا همه انساتها شناخت واحدي از جهان دارند و جهانبيني همه يكسان است.
٢-
خير وشر نيز اموري است نسبي و بعضا قراردادي لذا تعريف ثابت و جامعي نميتوان از ان ارائه داد ، زيرا انچه براي يك نفر شر است براي ديگري ممكن است خير باشد و بالعكس ، مثلا تصادفي كه براي شما شر است براي صافكار اتومبيل شما خير است يا مرگ نزديكان من كه برايم شر است براي گور كن و مرده شوي و نعش كش خير است لذا اينگونه امور قراردادي فاقد تعريف هستند
٣-
جبر و اختيار نيزبيش از انكه نمود بيروني و عيني داشته باشند دروني و ذهني هستند و از اين روي بعضا با تخيل و توهم نيز اميخته ميشوند و تميز انها در بيشتر موارد ممكن نيست مثلا اينكه شما خود را موظف ميدانيد نسبت به والدين اداي احترام كنيد امري اختياري است يا اجباري و در هر يك از اين دو حالت چگونه ميتوان دريافت كه اين جبر واختيار واقعي است يا زاييده تخيلات ماست و يا اينكه توهم است؟ ، لذا موضوعي كه براي ما بين سه حالت تخيل ، توهم و واقعيت ، مردد است و پارامتر ثابتي ندارد را چگونه ميتوان تعريف و طبقه بندي نمود؟!
۱-تعریف فلسفه از ابتدا تا کنون با جهان بینی گره خورده.
۲-جبرو اختیار نیز نمودی عینی دارند، مگر نه اینکه شما خود را فیلسوفی بزرگ می نامید و در این سایت عمودی ، افقی می نویسید.
استاد گرانقدر با درود دوستی برایم این مطلب را فرستاده حیفم امد به اشتراک نگذارم (اگر تکراری است نمیدانم)فقط نام خانوادگی نویسنده را با اجازه حذف کردم تا من باعث گرفتاری اش نشوم .
منیژه ب…:
یکی رفت ،یکی آمد
اونی که میرفت گفت بعد از رفتن من ایران میرود ،خاور میانه میرود و جهان را وحشتی بزرگ فرا میگیرد
وچنین شد .
اونی که اومد گفت آب ،برق ،بلیت اتوبوس را مجانی میکنم ، شما را صاحب خانه میکنم و چنین نشد
اونی که میرفت قرا ر بود مردم را به صف اول ملل مترقی جهان ببرد
اونی که آمد میخواست مردم را به 1400 سال پیش ببرد
اونی که رفت روادید سفر به هفتاد کشور جهان را حذف کرده بود
اونی که آمد اثر انگشت را هم به پاس و ویزا اضافه کرد
کسی که رفت یک بار ارتش عراق ساعت شش بامداد به کشورش حمله کرد و سه ساعت بعد یعنی نه بامداد نماینده عراق در سازمان ملل از ایران شکایت کرد و گفت پنج کیلومتر از خاک عراق را تصاحب کرده
کسی که آمد دوباره ارتش عراق به همان جا حمله کرد و هشت سال طول کشبد تا بیرونش کردند
کسی که رفت پنجمین ارتش مقتدر جهان را داشت ولی تجهیزات ضد شورش نداشت
کسی که اومد سی درصد تجهیزات نظامیش برای سرکوب مردم است
کسی که رفت به حق انتخاب مردم احترام میگذاشت
ومردم را در چگونه پوشیدن و نوشیدن و چگونه زیستن آزاد گذاشته بود
کسی که آمد حق انتخاب رااز مردم گرفت و برای چگونه پوشیدن ،نوشیدن و غیره قانون وضع کرد
کسی که رفت آموزش و پروش و دانشگاهش مجانی بود
کسی که آمد همه را پولی کرد
کسی که رفت ……
کسی که آمد …..
کسی که …..
کسی که …
.کسی که رفت همه شادیها و اعتبار ما را با خودش برد
وکسی که آمد برای ما جز رنج و گرفتاری و غم چیزی نیاورد
خلا صه کسی که رفت عاشق ایران و ایرانی بود
وکسی که آمد عاشق تازیان و..
جناب درویش امام زمان یا انسانست و حرکت دارد مثل رفتن و گفتن و خوردن… که دران صورت ماده است،.اگر ساخته دهن شما شیعیان است که هست باز هم ماده است.متاسفانه چیزی ورای ماده نیست و شماها نه تنها سر کار گداشته شده اید بلکه عامل بدبختی خود و دیگران هم هستید. احادیث و روایات یعنی دروع و داستان و همه بدون استثنا //////////////////. از سید /// سایت بپرس که هر جا نفعش نیست انها را ًضعیف و بر عکس اش را قوی می داند.جالبست که مقدسات شما از بین کسانی است که با ۱۲۴۰۰۰ پیام بر ادم نشدند و هنوز هم فرقی با ۱۴۰۰ سال پیش ندارند!
✅محمد ثلاث اعدام شد تا برگ زرین دیگری برکارنامه افتخارات نظام ولایی افزوده گردد!✅
✍عباس واحدیان شاهرودی
بله ، ثلاث هم علیرغم همه شواهد و قرائن موجود دال بر اینکه او راننده اتوبوس مرگ نبود در طرفة العینی اعدام شد تا مثلا دنیا نفهمد که نظام مقدس دوباره از پی صد باره ها راننده اصلی را بجای شهید جا زد و متهم بیگناهی را بجای جانی به ملتش قالب نمود!
اعدام ثلاث آخرین جنایت این رژیم نبوده و تا هست هر روز باید انتظار فلاکتی نو را داشته باشیم چرا که بنیان و ساختار این نظام برای حفظ بقایش با ایجاد ترس و گسترش حکومت پلیسی شکل گرفته است .
برای اینان حتی فدا کردن کل خاک وملت هم مقدس است .
در طی چندماه گذشته هر انسان آزاده ای به فراخور شجاعت و شرفش سعی کرد بگونه ای از اعدام ثلاث جلوگیری کند الا آن کسانیکه نان و امنیت شان در استمرار رژیم خلاصه میشود !
بله منظورم دقیقا متوجه سران اصلاحات است !
آنانکه بوقلمون صفت گهی به میخ و گاهی به نعل می کوبند تا همچنان با عوام فریبی و حفظ جایگاه شان برای روز موعود باقی بمانند و آنگاه در قامت منجی دوباره در سپهر سیاسی ایران طلوع کنند!!!
دفاع از محمد ثلاث دفاع از مرام و مسلک دراویش نبود ، دفاع از مظلومیت ملی ما و مقابله با ظلم بود و بزعم بنده بهترین آزمونگاه ایران معاصر گشت تا سره از ناسره شناخته شوند !
ثلاث هم در غیبت صدای عالیجنابان اعدام شد!
✅ اینها را یادآوری نمودم تا به ایرانیان آزاده ای که هنوز چشم براه ظهور دوباره آن آقایان دارند این نکته را گوشزد نمایم که امکان ندارد در برابر اینهمه ظلم و فساد و جنایت از جانب ایشان صدای مخالفتی بگوش رسد چرا که در پهن شدن این سفره پلشت و چرکین همه آنان سهیم اند !
انقلابی بودن و قبول داشتن اصل نظام ، یعنی قبول داشتن اصل ولایت فقیه که البته در نوع اصلاحاتی آن میشود اینگونه گفت که این نظام مشروع است بشرط اعمال اندکی محدودیت در قدرت مطلقه ولی فقیه و اصلاح برخی از شاخ و برگ این شجره نامبارک !!!!!
در هر صورت بازهم هواداران این نظام را دعوت به اندیشیدن بر مبنای اخلاق و شرف انسانی میکنم !
اگر گمان دارید در اعضای این تیم (همه رهبران اصولگرا و اصلاح طلب که متفق القول بر حفظ نظام و وفاداری به ولی فقیه هم رای هستند !) برای آینده ایران خیری می بینید همچنان از آنان دفاع کنید و الا فکری بحال فردای خویش نمایید.
فردایی که با افشای صدها هزار پرونده ظلم و جنایت آقایان ، هواداران ایشان شرمسار تاریخ خواهند شد.
درود خدا بر آنان که طالب و مدافع حق اند ✋
و
سلام بر آنان که نمیخواهند بفهمند!
۲۸/خرداد /۹۷
شفیعی گرامی تقدس نه تنها باعث ارتقای انسان در جامعه نمی شود بلکه باعث بدبختی و جهل و برده گییست. تقدس مثل باورهای بی چون و چرای دینی عامل سقوط اخلاق و انسان شده و وسیله ایی برای ترویج زندگی انگلوار عده ایی می شود.
با فرض محال که چیزی ( و نه کسی!!!) بنام امام زمان وجود داشته باشد، اسرائیل تعیین میکند که او چه موقع بیاید. باور نمی کنید؟
این لینک را ببینید https://youtu.be/d7eKbRD_ZYM به عنوان سند و سید مرتضی بگوید این آخوند وجود دارد یا نه و اسمش چیه. این امام زمانی که اسرائیل برایش تعیین میکند که کی بیاید، آیا نباید وقتی آمد قدر دان و سپاسگزار دولتی باشد که تصمیم گرفته بوده چه موقع ایشان بیاید؟ سید مرتضی پای یک خاخام هم در کار است، بی زحمت ببین تو کدام کتاباتون که همه چیز را تا ابد دقیقا گفته جز تاریخ اومدن امام زمان که حل شد و اینرا اسرائیل تعیین میکند، اسم این خاخام یهودی چیه؟
یه مشت اسلامیچی که از سرکردگان منقلاب ۵۷ بودن و در همه جنایات دهه وحشت بزرگ دست داشتند و جزو سردمداران حکومت اسلامی بوده اند و هنوز هم هستند ورداشتن چیزی صادر کرده اند به عنوان بیانیه نجات ایران. همون ایرانی که وقتی اینا سر کار بودن اگه بدون پسوند اسلامی کسی اسمشو میاورد خدا دیگه باید به دادش میرسید. توی لیست امضا کنندگان همهجور عمله ظلم حکومت اسلامی میبینین. از گروگانگیران و آدمکشان و دزد و شکنجهگران بگیرین تا نادانان و نون به نرخ روز خوران.
هم میهنان عزیزم، اینا همه واسه شیره مالیدن به سر ماهاست. اینا میخوان به قول خودشون به دوران طلایی اون اولی برگردن. همان دورانی که دهه وحشت بزرگ بود. اینا شامورتی بازی امروزشون شده رفیق دزد و شریک قافله بودن.
اینا بعد از یه مشت صغرا کبرا چیدن حرفشون اینه که حکومت همینه که هست باقی بمونه ولی عمله های ظلمش فعلا عوض شن. کیا جای عمله های ظلم امروز بیان؟ عمله های ظلم دیروز. اینگونه مباد!
گنجعلی تو لایق همان ////////////////////////
———–
بخاطر ناسزا حذف شد
.
نوریزاد جان , عزیز دل من یکبار و فقط یکبار بدون سانسور , برای آنکه در خاطره ها بماند , برای آنها که اینقدر کنجکاو شده اند که در کوزه واقعا چیست , انگبین است یا پیشاب , ترا به جان من , گنجعلی , که با وجود زدن آن حرفهای سخت به تو به خاطر آن مهربانی های هایی که داری , یک کم هم دوستت دارم , قسم روی مرا زمین نینداز و بدون سانسور کامنت حذف شده را روی سایتت بگذار . از دوستان دیگر هم خواهش میکنم که به محض دیدن کامنت نخوانده با نثار صلوات به روح پرورندگان مزدک از آن به سرعت عبور کنند مبادا آلوده شوند به نوعی و از مزدک عزیز تر از جانم هم خواهش میکنم که در اولین سطر بنویسد : “اخطا ر! اخطا ر ! حاوی فحش های رکیک ” تا آنها که در محیطی سالم به دنیا آمده و رشد کرده اند یا ناراحتی قلبی دارند , نخوانند . نوریزاد , جان من قسمت دادم ها , باشه ؟
——-
دوست گرامی
من نوشته های آلوده به ناسزا را منتشر نمی کنم. چه با قسم شما و چه با قسم خود نویسنده
با احترام
.
سلام و درود
آقای مزدک1 معمولاً کسانیکه چنته شان از هر نوع منطق و اطلاعات مفید و تازه خالی باشد فحاشی میکنند و همیشه بحث ها را به جنگ مغلوبه تبدیل میکنند تا کسی متوجه بی اطلاعی و نادانیشان نشود. بنده بارها با شما درگیر شده ام و متوجه شده ام که در مورد جمهوریت و سکولاریسم اطلاعات نسبتاً خوب و گاه تازه ای داری، چرا اغلب بحث را به فحاشی میکشانی؟ دوست عزیز شما همان اطلاعاتی که در باره جمهوریت و سکولاریسم داری مطرح کن، هم عقاید خودت را بیان کرده ای و هم سبب تبادل افکار و اندیشه میشوی. واقعاً جای تأسف است که شما از میان تمام شیوه های بیان و تشریح افکار به شیوه ای روی آورده ای که برای هیچ کس قابل قبول نیست.
دموکراسی را تعریف کنید ؟
هااااا حکومت آخوند بر مردم را ویگولنزج دموکراسی هااااا
آین که تعریف حکومت پادشاهی شد ! پس به حکومت مردم بر مردم چی میگن ؟
هااااااا تو الان داری به نماینده امام زمان توهین وکنید هااااا الان داری اقدام علیه امنیت ملی وکنید هاااا این فرق فکوله این سازش یه جور دیگه بید اصلا به قول آشیخ مرتضی به شما مربوط نبید ابلهان دانند ! هاااااااااا
آ شیخ مرتضی کیه دیگه ؟
هااااااا ولی فقیه همین سایت بید هاااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااا
یاران جان درود
دو دوست ارجمند جناب درویش و استاد شفیعی به رسم دیرین هر آنچه را
کی بدانان آموخته شده طوطیانه می نویسند و می گذرند باحس خود الیت
بینی که مبارکشان باد .درویش می فرمایند{{ اینکه مطالب درج َشده (بدنیا
آمدن امام دوازدهم یا نبودن چنین شخصی)افسانه اند یا حقیقت اهمیت
چندانی ندارد مهم وجود چنین شخصیت خارق العاده ای است که فراسوی
قوانین فیزیک ووو به عبارت ساده مهم راست و دروغ نیست مهم قدرت منتسب
به ایشان است .البته صحیح است در مورد سوپر من ودیگر قهرمانان کمیک استریپ
نیز مهم توانایی هاست نه عدم ووجود آنان .با عرض معذرت حقیر بی سوات گمان
دارد که زمان معما گویی این حرف ها مدتی است بسرآمده بالاخره علی خداست
یا نه در ملاقاتتان با خمینی 1358 با رندی به شما گفتند اگر شما علی را حق میدانید
(به معنای برحق) ما هم علی را حق میدانیم(باز به معنای بر حق) وشما خشنود برگشتید.
اگر علی خداست چه برسر خدای قبلی (همان که علی را آفرید ) آمده نکنه زبانم لال
کودتای آسمانی شده.بزرگواری فرموده برای حقیر مشخص فرمایید که منظورتان از علی
همان نیم گرسنه که زره نصفه دار داشت است یا آنکه درآمد سالانه غلات استان فارس و
وبختیاری وخوزستان فعلی که قسمتی از داریی و ارث بجا مانده از وی است بالغ بر هفت تن
زر سرخ سالانه است همانی که نگین پادشاهی شام (سوریه فعلی ) را که بسیار بسیار گران قیمت
بود به گدا داد.راستی تکلیف حقیر با ترور کننده خدا چیست همشهریمان بوده. از این ها بگذریم ادعا کردن بی
مرز است انشا الله این دفعه اگر استدلالی بود چون لکوموتیو هوکشان تشریف بیاورید قدمتان
روی چشم وگرنه هر کودکی می تواند ادعایی چنان بزرگ’ کند که کل مدعیان و سوپر غلوکنندگان
را دچار سندرم خود مور بینی نماید.
جناب شفیعی دلبند اگر شما متن مقدست 7 بطن که هرکدام هفت بطن دارد که طبیعت
یکی از این زیربطن هاست دیگران هم متنی دارند که هر چه شما بگویید وبا تمام بطن اندر بطن
هایتان قسمتی از اندکی از ب اول بسم الله شروع آنان است.برادر عزیز پس از ده ها قرن که
فیلسومان ما هیچ چیز الی ادعا نداشتند به صرافت داشتن متنی فلسفی برآمده و همان
پای استدلالیان چوبین بود را تکرار فرموده و با وارد کردن دکان دل در جنب مغز و در همان
بازار فلسفه جات مشایی که بیشتر اوقات دل بخواهی است را با زور دگنک وارد وشروع به
فلسفیدن نمودند و بدان مقام رسیدیم که حقوق بشر ما با حقوق بشر عاقلان بسیار متفاوت
و در اکثر موارد عکس آن است چه دل بخواه است فرقی هم ندارد دل مولوی بخواهد یا دل
خمینی چه هردو قلم وقلم پا می شکستند وبا اندکی رودر بایستی همان آرمان داعش
وهمان حکومت عدلی که مظهر عدلش دو کرور آدم نما (با آدم فرق دارد) را گردن میزند
وبه گفته درویشمان هم خدا است هم نیست (فرض کنید خدای پاره وقت است ).
با پوزش دس خودم نیس علقم قدنمیده واللا.
سلام و درود
کشف و تقسیم بندی بطون قرآن، تفسیر و دیدگاه معروف حضرت مولاناست و شما میتوانید یا بطور کلی نظریات ایشان را مردود کنی یا برداشت بنده از آنها را نادرست بدانی و اثبات کنی و شما هیچ کدام از اینکارها نکرده و نظر بنده حقیر را با شاهباز عالم عرفان یکی پنداشته و البته به تمسخر گرفته و به خیال خود رد کرده ای!! جهت رد کردن هر نظریه در درجه اول نیاز به اثبات نظریه جدیدتر یا جایگزینی هست که مدعی درستی آنی تا بتوانی ضمن نشان دادن خطا، درست را ارائه دهی. شما بجای نظریه ای که درستش نمیدانی هیچ چیزی را عنوان نکرده ای.و نگفته ای که اگر آن نظریه درست نیست، پس درست چیست؟ با این روش و منطق میشود بدیهی ترین حقایق و واقعیات و نظریات هر کسی را اشتباه معرفی کرد و رد شده پنداشت. دوست گرامی اگر قصد جبهه گیری و مخالف نویسی داری لااقل قدری مطالعه کن و مدعا را فهم کن آنگاه مخیّری که رد یا قبول کنی. در ضمن ننوشته ای که از کجای نوشته های من عقاید علی الهی استخراج کرده ای؟یا در کجا من مطلبی در مورد امام دوازدهم نوشته ام؟و چرا من و درویش را هدف یک تیر قرار داده ای؟ در پایان نوشته ای« دست خودم نیست عقلم قد نمی دهد! »بنده هم عقلم به خیلی چیزها قد نمیدهد ولی در آن موارد چیزی نمینویسم.
گویا بیماری مسری، کتره ای و کشکی و بیربط نویسی به صورت یک اپیدمی مزمن و یک سبک و عادت رایج در آمده و شما را بطور لاعلاجی مبتلا کرده است.
جناب سید مرتضی من نسبت به کشتار مسلمانان برمه یا میانمار بسیار متأثر و بقول جوونا: درب و داغونم. بحث ها و جدل ها را پی می گیرم و از نوشته های شما و دیگر دوستان سود می برم و بر دانسته های خویش می افزایم. مثلا همین نوشته ی اخیر جناب علوی. که از یک نوشته آقای مسیح مهاجری – روحانی – جانمایه گرفته و به اصل سخن خود داخل شده. من احتجاج های شما را می خوانم و متوجه زحمت های شما هستم که چه وقتی صرف می کنید برای پاسخگویی به ابهام ها و اشکالات دوستان. شاید در همه ی این موارد، همان بهره ی فردی، و: در سکوتخواریِ نوشته های دوستان، برای من حظی داشته که نیازی نمی دیدم این حظ را خط خطی کنم. پا به پای کشتار مسلمانان برمه، احساس کردم در این سوی دوستی به یک اخلاق نچندان مناسب داخل شده است که: همانا نیت خوانی است. ما را چکار به این که: نویسنده زن است یا مرد؟ و این که: در حین نوشتن فلان مطلب، ذهن نویسنده به کجا سر می کوفته. و یا: نویسنده خارج از کشور است یا داخل؟ ازدواج کرده یا نکرده. قصدش از پرسش، آزار است نه: دانستن. به گمان من، این حواشیِ بی ربط، فراخواندن مخاطبان به این است که آی هوار، چون این بابا لباسش قرمز است پس سخنش از اصالت تهی است. می بینم با زحمت تمام به یک ابهام پاسخ میگویید اما با نیش و کنایه ای، آن زحمت را مخدوش می کنید. اما در باره ی زن بودن دوستمان انسان، واقعا قصدم دانستن بود. نمی دانستم. و یا هرگز نخواسته ام بدانم. الا بانوانی که به اسم برای ما می نویسند و چند تایی از آنان به غیبت گراییده اند. من هنوز نیز گمان نمی کنم پیگیری این که انسان زن است یا مرد، دخلی به نوشته هایش داشته باشد. و شما عجبا چه نیک یادتان مانده که صادق از وی خواستگاری نیز کرده بود. باور دارم: این بارهای سبک اما خاردار را – اگر – بر زمین نهیم و با خود حمل نکنیم، حتما سبک تر می شویم. و این که: بی کنایه و بی نیش قلم. به اصل سخن داخل شویم. باشد؟ باور کنید رعایت این اخلاق، هیچ کمتر از سوزِ کشتار مسلمانان میانمار نیست.
———–
درود دوستان خوبم
این نوشته را دوست ما ابوطالب، از نوشته های پیشینِ من برداشته و در اینجا آورده. کار من نیست. کار ابوطالب است.
با احترام
.
آقا سید مرتضی..بنده هر چه فکر کردم دلیل عصبانیت شما را متوجه نشدم. بنظرم شما باید اول بگوئید که آیاخودت نکاح موقت را قبول داری یا نه؟ اگر قبول دارید و تبلیغ و انجام آنرا درست و شرعی و برابر با حکم خدا میدانید دیگر چرا به ان طلبه کنار جاده ای که برای حکم خدا تابلو گذارده انتقاد میکنید؟ بالاخره بفرمائید کارش درست است یا غلط؟ آیا شما هم با حاج آقا مهاجری همنوا هستید که اینکار سخیف است یا نه؟ اگر عقد موقت حکم خدا است پس آن بنده خدا که دارد کار درستی میکند. حالا شما برای این حکم خدا چرا یک دفتر بزرگ در قم و مشهد و همه شهرها نمیزنید تا شرع انور مغفول نباشد؟..چرا کنار جاده؟
دیگر اینکه آن طلبه محترم از این کار در امد دارد..بنده فقط کسب و کار ایشان را از نظر تجاری توصیح دادم..خوب این چه اشکالی دارد؟ وقتی کاری به این خوبی است چرا بیکاری باید باشد؟
در مورد چادر و تجارت مربوطه، مشکل شما نباید این باشد که بنده حجاب را قبول دارم یانه؟ شما اولا اینرا از خانمهای ایرانی مسلمان بپرسید. مردها که قرا رنیست جواب بدهند. دیگر اینکه خود شما هم بارها گفته ای که چادر ربطی به حجاب شرعی مورد نظر شما ندارد. حالا اگر هم انکار کنی مشکلی نیست..بقیه هم لباسانت بارها گفته اند..شما یعنی منکر تجارت میلیاردی چادر مشکی از کره و ژاپن و ترکیه هستی؟..خوب راهش هم ساده است. شما از همان پارچه فروشهای قمی سئوال کن ببین چه داستانی برایت میگویند.
حالا که شما روی چادر این قدر تعصب دارید، یک سئوال هم بنده دارم.شما روحانیون غیرتی که آنقدر روی حجاب برتر و حکم پوشش خانمها حساس هستید چرا یک کارخانه تولید پارچه چادری در قم و مشهد نمیزنید؟ با پول واردات پارچه چادری تا حالا میتوانستید هزاران طلبه را سر کار بگذارید تا هم درس و علم یاد بگیرند و هم به تولید و صنعت مملکت کمک کنند و هم برای زن مسلمان چادر از ژاپن و کره بی خدا وارد نکنند..هم اینکه وقتی طلاب سر کار بروند لازم نیست دیگر مثل گوسفند فروشها کنار جادّه برای صیغه کردن تبلیغ کنند و اعلام کند “«اجرای عقد ازدواج عادی با مدرک معتبر قانونی بدون ثبت در شناسنامه» و دفترچه برای هتل و مهمانپذیز بفروشند
با سلام و درودهاي گرم و پرمهر
سه گفتگو در یک زمینه
1- يورش وحشيانه نيروهاي امنيتي به تجمع مدني براي آزادي نسرين ستوده / در گفتگو با یکي از تجمع کنندگان
https://radio-neda.blogspot.com/2018/06/blog-post_4.html
2-تلاش براي لغو اعدام رامين حسين پناهي و اعتراض به بازداشت نسرين ستوده / در گفتگو با محمد نجفي، وكيل شريف مردمي
http://radio-neda.blogspot.com/2018/06/blog-post_17.html
3-تحصن براي آزادي نسرين ستوده ، در گفتگو با دكتر محمد ملكي
http://radio-neda.blogspot.com/2018/06/blog-post_14.html
درود
مدرنیته ،اساسش برچهار تعریف استواراست :جدایی دین از حاکمیت و آزادی و برابری وتعریف انسان.
تمام تعاریف مربوط به آزادی زنان و نقش زنان و برابری زن و مرد شامل تعریف مدرنیته می شود. دوران کنونی و جامعه پیشرفته به باور اصل برابری انسانها رسیده است. و زنان اروپایی نقش بسزایی خود در بدست آوری حقوقشان داشته