ديروز از طريق تلفن همراه يكي ازدوستانم صحنه اي ديدم كه مرا باهمه گذشته ام به ديوار درماندگي كوبيد . صحنه اي كه عده اي ناشناس از بام يك ساختمان و از ارتفاع شش هفت متري ، پنج جوان چشم بسته و دست بسته را يك به يك به زير مي انداختند .
زمين خونين ، نشان مي داد كه پيش از اين پنج جوان ، افراد ديگري نيز به همين نحو سقوط داده شده اند . به محض افتادن جوانها ، دو نفر كه يكي نظامي مي نمود ، با شتاب جنازه هاي نيمه جان را كشان كشان مي بردند و براي جنازه بعدي باز مي گشتند . با تماشاي اين صحنه ، هربار كه يك جوان به پايين پرتاب مي شد و با صورت و سر به زمين مي خورد ، فرياد يا امام زمان من درفضاي كوچك اتاق مي پيچيد . دو بار اين صحنه را ديدم . مي لرزيدم و تاب سخن گفتنم نبود . كمي بعد ، سكوت را شكستم و با صدايي كه انگار از ته دره عميق ورشكستگي برمي آمد ، از دوستم پرسيدم : احتمال نمي دهي اين صحنه ها ساختگي باشد ؟ گفت : صداي پرتاب كننده ها را نمي شنوي كه به فارسي ناسزا مي گويند ؟ چهره ها ؟ نوع ساختمان ؟ لباس ها ؟
خدايا ، اميدوارم آنچه ديدم حقيقت نداشته باشد . و داستان تجاوز به دختران و پسران زنداني . و آنچه را كه بعد از انتخابات اخير برملا شده است . نمي خواهم باور كنم كه اين قساوت ها از حکومت ونظامي برآمده است كه من جواني ام را ، و بسياري از همراهان و همرزمانم ، جانشان را و سلامتي شان را به پاي او ريخته اند . من رسما از بانيان يك چنين مسلخي تبري مي جويم .
خدايا تو شاهدي كه امثال من براي اين مردم و براي محرومترينشان چه ارج و بهايي قائل بوده و هستيم . خدايا تو شاهدي كه من ، آنگاه كه درسال 1361 به منطقه محروم بشاگرد در استان هرمزگان رفتم و جهاد سازندگي آنجا را تاسيس كردم ، نگاه به چهره محرومين را عين عبادت مي دانستم و براي زدودن فقرشان شب و روز نداشتم .
دوستان من كه براي دفاع از كشور و انقلاب نوپايشان به سينه دشمن مي زدند و جانشان را برسر متجاوز مي كوفتند ، خدايا ، با ادب بودند . نجيب بودند . شرف داشتند . خود را نمي ديدند . براي هم مي مردند . ناز هم را درآن سنگرهاي دور مي خريدند . زخم و تركش را عاجز كرده بودند . آنان ، برا ي مردم وطنشان از خود گذشتند . براي يك وجب از خاكشان . برای برپایی زیباترین خصلت های انسانی دراین ملک .
خدايا آن دوستان من اكنون كجايند كه ببينند بر سرميراثشان چه آورده اند . آهاي دوستان جهادگرم ، يادتان هست چگونه براي نداري مردمان زابل زار مي زديم ؟ وبراي جواني كه بخاطر ده هزارتومان به قاچاق روي برده و به ضرب تيري از پاي درآمده بود چگونه مي سوختيم ؟ يادتان هست چه احترامي براي روستايي قائل بوديم ؟ با شادماني او درپوست نمي گنجيديم و با غم او مي گداختيم ؟
دوستان شهيد من ، برادر جانبازم ، همسنگران اعتقادي من ، آيا آن جامعه آرماني كه جواني خود را به پاي او ريختيم ، بايد از يك چنين مسيري مي گذشت ؟ خدايا تو شاهدي كه درمسير جامعه اي كه ما تصورش را داشتيم قرار نبود خلخال از پاي كسي ربوده شود . چه برسد به اين كه جوانان ما را – اگر چه معترض – از بلندي به زير بياندازند . چه كساني سفير امام حسين (ع) را از بلندي دارالاماره كوفه به زير انداختند ؟ ما به كجا مي رويم ؟ وبه كجا قرار است برسيم ؟
خدايا بقاي اين نظام اگر با كشتن بي گناهان ميسر است ، من شخصا اين بقا را نمي خواهم . ما اگر فدايي اين نظام بوده ايم ، بخاطر تفاوت هاي بنيادين آن با ساير رويه هاي حكومتي بوده است . ما بنا بود كرامت انساني را فراتر از غربيان به صحنه آوريم . قرار بود به دنيا نشان دهيم كه مي شود مستقل بود و انسان بود و انسانيت محض را در كوچه پس كوچه هاي شهر به تماشا گذارد .
ما مي خواستيم با ظهور اين انقلاب به جهانيان نشان بدهيم كه اي مردم دنيا ، اگر از تحقير و افول انساني خود در رنجيد ، به ما بنگريد . اگر توفيق تماشاي انسان خدايي را نداشته ايد ، به ما بنگريد . اگر از پوكي و پوچي به تنگ آمده ايد ، به كمال و سربلندي دنيايي و معنوي ما بنگريد . اگرحتي از نوشتن كلمه انسان عاجزيد ، به سرزمين ما سفر كنيد و انسان را در هيبت كاملش تماشا كنيد .
خدايا من به سهم خود از مردمي كه به اسم جمهوري اسلامي ايران زخم خورده اند ، شرمنده ام . اگر چه مي دانم اين شرمندگي ذره اي از داغ آنان را تقليل نمي دهد . و از آناني كه به اسم اسلام زخم خورده اند و خونشان به زمين ريخته شده ، پوزش مي خواهم . اگر چه مي دانم اين پوزشگري ، آتش درون آنان را سرد نمي كند .
خدايا به تو پناه مي بريم و براي اين باقي عمر ، به آستان پاك تو چنگ مي بريم . ما اجازه نخواهیم داد میراث انسانی ما را به تاراج برند . هرگز . خدایا ، مارا دراین نگرانی عمیق یاوری فرمای . مارا از بلندی آرمانهای پاکمان ساقط مکن . ما را از سقوط برهان . سقوط ، تنها شایسته شیطان است . مارا درشمار شیاطین مبین . آمین .
………………………………………………….
به توصیه یکی از خوانندگان خوب ، مطلب زیر را برای زدودن هر شبهه درباره مطلب بالا می آورم :
درمطلب پیشین (مطلب بالا) با عنوان “سقوط” به فیلمی اشاره کرده ام که درآن ، جوانان دست و چشم بسته ای از بام یک ساختمان به زیر انداخته می شوند . خوانندگان خوب ، اکثرا با رویکردی خیرخواهانه به جعلی بودن این فیلم اشاره کرده اند که : این فیلم مربوط به عراق و دوره صدام است و نه ایران . بهمین دلیل برخود لازم می دانم از کسانی که حقشان تضییع شده ، عذر خواهی کنم : – از ماموران نیروی انتظامی . از اعضای بسیج . از پرسنل سپاه . و از سران و مسئولان جمهوری اسلامی ایران .
پس ، رسما از نشر مطلبی که با استناد به فیلمی مجعول نوشته ام پوزش می طلبم . اعتراف می کنم بادیدن آن فیلم ساختگی ، چنان تحت تاثیر قرار گرفتم که هوشیاری و هوشمندی ام را برای چند ساعت از کف دادم و بدون تحقیق درصحت و سقم فیلم به نگارش آن مطلب دست بردم . اعتراف می کنم بادیدن آن فیلم ، برای لحظه ای اعتدال خود را مخدوش یافتم و چیزی نوشتم که امروز مجبورم با شرمندگی به ناصحیح بودن آن اعتراف کنم .
اعتراف می کنم که به ناحق چیزی را به ماموران انتظامی نسبت دادم که درشانشان نبوده . اعتراف می کنم با استناد به همان فیلم جعلی ، بی جهت پای بسیج و سپاه و مسئولان نظام را پیش کشیدم و به ناروا درباره ظلم و بی عدالتی سخن راندم . من به خطای خود اعتراف می کنم . بلافاصله هم در مطلب بعدی ، باهمان درشتی تیتر و در همان صفحه نخست به اشتباه و خطای خود پرداخته و تلاش می کنم آب رفته را به جوی باز گردانم . نه ، اینطور که دوستان خواننده ام می گویند این فیلم به حوادث بعد از انتخابات اخیر ایران مربوط نیست . به قساوت ماموران صدامی مربوط است . نه ، یک چنین قساوتی نمی تواند کار خودی ها باشد .
من پوزش می خواهم و حاضرم این خطای آشکار را بهر نحو ممکن برطرف کنم . پوزش مرا بپذیرید . من بنابه نوشته دوست “متفکر”م باید درقیامت پاسخگوی یک چنین دروغ و کذبی باشم که به نیروهای خدوممان نسبت داده ام . من از پیشگاه خدای متعال نیز عذرخواهی می کنم . ماموران ما نمی توانند اهل قساوت باشند . یا لااقل قساوتشان تا این مرحله نیست . بله ، این فیلم روایتگر قساوت صدامیان است . خدای متعال هم جزای صدام و صدامیان را کف دستشان گذارد . من شرمنده ام . اساسا همه این شایعات را دشمنان اسلام جعل کرده اند . آنها که چشم دیدن سرفرازی ما را ندارند یک چنین اباطیلی را سرهم می کنند . ماموران ما خوش طینت اند . با اصل و نسب اند . از مردم اند . برای مردم اند . اصلا و ابدا به مردمشان آسیب و آزاری نمی رسانند . تحقیر و ناسزا و تجاوز و شلاق و باتوم و کشتن و اینجورچیزها ؟ …. توبه … نه ، این فیلم جعلی است . حتما جعلی است . من عجولانه تحت تاثیر قرار گرفتم . آیا راه دیگری برای عذرخواهی سراغ دارید؟
|