یک: جنس تنهایی این روزهای شما همانند جنس تنهاییِ نرگس محمدی ست. و همانند تنهایی دکتر محمد ملکی. وهمانند تنهاییِ میلیون ها ایرانیِ بُهت زده ای که بدستِ هم لباسانِ شما لهیده شده اند اما بناچار با یکجور “فرسوده شدن مذهبی” به همزیستی رسیده اند. هموطنان شما بچشم خود دیده اند و بدین باور رسیده اند که تا به امروز از هم لباسان شما جز غارت زدگی نصیب شان نشده. بله، شما و پدرگرامی تان از این روی تنهایید که حق را گفتید اگر چه به زیان تان تمام شود. و بسیاری از هم لباسان حکومتی تان از این روی شما را تنها نهاده اند که سراسیمه ی سودِ خویش اند. همان دیگرانی که تا می توانند می کشند و می روبند تا خود و خویشان شان بمانند و حریصانه سر به چرب و شیرینِ دنیایی فرو برند که یک زمانی بر منبرها به “آب بینی بُز” تشبیهش می کردند. سرتان را بالا بگیرید که این روزها، روزهای کف بردهان آوردنِ ملایانی است که هست و نیستِ مردم را می درند، و با ولعی سیری ناپذیر سبزه های روییده بر مزارِ حسرت ها و آرزوهای مردم را می چرند، و جایی جز آغوش خدا را قابلِ غمزه های انسان سوزِ خود نمی دانند. ملایانی که جوانیِ هزاران ایرانیِ دربند را رنده کرده اند اما با غرور می گویند: نشده که یک شب راحت نخوابیده باشم.
دو: شما با انتشار آن نوار صوتی، هم پته ی نظام مقدس را و هم بساط پرنیانیِ بیت رهبری را و هم رختخوابِ قاتلانِ پیشانی پینه بسته را به آب انداختید. این جماعت، اگر مقدورشان بود، برای فرو نشاندنِ غضبِ استخوانسوزشان، شما را ریز ریز می کردند و ریزه هایتان را در تیزاب سلطانی محو می کردند. شما با انتشار آن نوار صوتی، دست به زیر نقاب تک تک قاتلانی بردید که این اواخر در زیر هر سایه ی سلیمانیِ نظام مقدس سجاده پهن می کردند و به ذکرِ “یا قدّوس” فرو می شدند. بله، شما دست به زیرِ نقابی بردید که با پوستِ تزویرشان جوش خورده بود. کنار زدنِ این نقاب، با کندنِ ناگهانیِ پوست شان همراه بود. بله، شما براستی پوست از تنِ تزویر جماعتی کندید. پس انتظار نداشته باشید بخاطرِ این حق گویی، جماعتِ رنده شده، مجسمه ی شما را بر هر بلندی نصب کنند.
سه: دیدم در میان احکامی که برای شما تراشیده اند، دیدار من و دوستانم از شما را نیز به اسم جرم جاسازی کرده اند. از این روی، شرمگینیِ ما را پذیرا باشید. این شرم اما نه بدان خاطر است که بخواهم سهم خود و دوستانم را بخاطر روزهایی که در زندان سپری می کنید رصد کرده باشم. نخیر، بل از این روی شرمگین شمایم که چرا نوری زاد و دوستانش این همه تک و تنهایند تا قاتلان و دزدانی که در بیت رهبری و در دولت و مجلس و دستگاه قضا خانه کرده اند، شما را در تنهاییِ هزار باره فرو بفشرند و کام دل برآورند.
چهار: دوست ما، براستی چرا شما اینهمه تنهایید؟ دیگران به کنار، چرا دوستان اصلاح طلب تا کنون سراغی از شما نگرفته اند؟ چه در مجلس شورا و چه در مجالس محفلیِ خودشان؟ دلیلش همان رازی است که جنس تنهایی شما را با جنس تنهایی نرگس محمدی می آمیزد. وگرنه مگر شما چه کرده اید که مستحق زندان و خلع لباس باشید؟ شما درست همان کاری را کرده اید که نرگس محمدی و دیگرانی چون وی کرده اند و می کنند. درست همان کاری که کل نمایندگان مجلس نکرده اند و نمی کنند. و کل اصلاح طلبان و کل دانه درشت های نام آور. بله دوست ما، شما کاری کردید که گنده های سیاست از صد فرسنگی اش نیز عبور نمی کنند. این گنده های سیاست، نه تنها از صد فرسنگیِ محتوای آن نوار، بل از صد فرسنگیِ شنیدنِ صدای ضجه های گوهر عشقی و صدای ضجه های مادرِ سعید زینالی نیز نمی گذرند. پس، نرگس محمدی بدین خاطر در زندان است، و ستار بهشتی بدین خاطر کشته شده، که هم لباسان شما و دیگرانی که خود را در میان گنده های این راه جای داده اند، به وظایف ابتدایی و انسانی خویش عمل نکرده اند. که اگر گنده های هم لباس شما سخنِ بر زمین مانده ی ایرانیان لهیده شده را بر زبان می آوردند، نرگس محمدی امروز در زندان نبود و مادر ستار بهشتی اینهمه سوز بر نمی کشید.
سایت: nurizad.info
اینستاگرام: mohammadnourizad
تلگرام: telegram.me/MohammadNoorizad
ایمیل جدید: mnoorizad@gmail.com
محمد نوری زاد
یازدهم آذرماه نود و پنج – تهران
محمود صادقی نماینده تهران هم در «همایش مبارزه با فساد» تفسیری حقوقی از «ولایت» را یادآوری کرد و گفت:
«ولایت یعنی قانون، یعنی نظم، یعنی عدالت. ولایت یعنی قانون اساسی. همین قانون اساسی درباره‌ی ولایت میگوید: رهبر در برابر قوانین با سایر افراد کشور مساوی است… فکر میکنم که پاره‌ای از سوءبرداشت‌ها و سوءاستفاده‌ها از مفاهیم حقوقیِ نظام منجر شده است به چنین وضع آشفته‌ای».
همه صحبتها و درد دل های شما را می توان در سه کلمه خلاصه کرد
فرقۀ ضالۀ /////
سلام،
همه ی انچه نوشته اید درست است اما یک نکته مهم را از قلم انداخته اید. یادآوری آن نه برای شماتت ایشان است و نه برای رنجاندن طرفداران. بلکه به واقعیت تاریخی باید توجه کنند.
در خاطرات آقای منتظری هست که ایشان برای گنجاندن اصل ولایت فقیه در قانون اساسی نقش اصلی را داشته است. اصلی که خودش هم به آن سوخت.
اما با تمام زیان هایی که این اصل به کشور و مردم وارد کرده و دیکتاتوری بر همه زوایای زندگی سایه انداخته و همان هایی کشته و زندانی کرده که شما بر آن شوریده اید تا کنون نه پدر ایشان و نه خود ایشان حرفی بر علیه اصل ولایت فقیه نگفته اند. چرا؟
با سلام و درودهاي گرم و پرمهر
سخنان تامل برانگير دكتر محمد ملكي از آينده نظام و پيامش به مناسبت 16 آذر
دكتر محمد ملكي، چهره سياسي نام آشنا، در گفتگو با راديو ندا با بيان اينكه تمام دزدي ها و جنايت هاي نظام ” بدون حكم آقا ( خامنه اي) امكان پذير نيست ”، گفت : ” اين نظام به آخر خط رسيده است ! ” وي در پيامش به مناسبت 16 آذر، روز دانشجو، خطاب به دانشجويان نيز گفت : ” پرچم آزادي و آزادگي را بدست بگيرند و دانشگاهها را مجددا ً تبديل به سنگر آزادي بكنند! ”
http://radio-neda.blogspot.com/2016/12/16.html
جناب نوری زاد
اگر آن خدایی که آخوندها میگویند و توصیفش را میکنند که مو را از ماست میکشد، وجود داشته باشد و بخواهد اَمثال شیخ منتظری مرحوم و یا بهتر بگویم مل…ون را عادلانه و بدون تخفیف محاکمه کند و اگر جهنمی وجود داشته باشد، جایگاه او در قعر جهنم است. اگر چه او در واپسین سالهای عمر خود مخالف تندروی های رژیم آخوندی بود ( کشتار و جنایت به روال عادی مورد پسند ایشان هم بود، فقط معترض بود به کشتار گلّه ای و فلّه ای ) ولی فراموش نکنیم که در بسیاری از جنایات رژیم آخوندی همراه آنان بود. او همراه چند تن دیگر، ولایت فقیه را از فرضیه، تئوری و نظریه تبدیل به اصل لا یتغیّر ولایت فقیه کردند و مطلقش هم کردند ؛ چه خونهایی که ریخته نشد و چه حق هایی که ضایع نشد بواسطۀ همین اصل ولایت فقیه و در تک تک آنها همین شیخ منتظری سهیم است تا همین امروز و تا زمانی که ولی فقیه جنایت میکند. چرا که همین آخوندها خیلی سفت وسخت اعتقاد دارند به اعمال ما تَأخّر ( اعمالی که در زمان حیات انجام میدهید و اثراتش حتی پس از مرگ هم جاری و ساری میباشد )
پسرش هم که بواسطۀ عملکرد اعتراض گونۀ پدر بر کشتار فلّه ای، عاجز از دستبرد به نعمتهای لا یتناهی جمهوری اسلامی است و سهم او را دیگران مُلّا خور کرده اند، امروز شده افشاگر. آیا تا آنزمان که در زیر سایۀ لایزال الطاف پدر و رژیم آخوندی بود صدایی از او بلند شد؟ آیا کسی او را میشناخت؟ بازهم گلی به جمال محمد منتظری دیگر برادرش که الحق نشان داد فرزند خلف شیخ بزرگ منتظری است.
این یک درد و مرض لاعلاج ما ایرانیان است که خیلی زود فریب میخوریم و خیلی زود فراموش میکنیم و به همین دلیل چندین بار دوران بدبختیهای ما “رِفرش” شده و تکرار گردیده. هر چه فریاد داریم باید بر سر حماقتهای خود بکشیم که از یک سوراخ چندین بار به روشهای متفاوت گزیده میشویم.
آیا زمان آن نرسیده که ما مردم ایران بر حماقتهای تاریخی خود خط بطلان بکشیم؟
حالا هی به روح شیخ منتظری درود بفرستید و از پسرش تعریف و تمجید کنید. فراموش نکنیم که قبل از جنتی، این منتظری بود که سوژه ای بود برای ساختن جکهای انتقادی و اجتماعی. او همان گربه نره بود…خاطرتان هست که؟ خدا را چه دیدید شاید هم روزی همین جنتی که امروز سوژه ای برای بسیاری از جک ها شده، اعتراضی بکند و بعد هم ممنوع الهمه چیز شود و پس از مرگش بر روحش رحمت فرستادید و تمام جنایاتش را فراموش کردید فقط بخاطر یک اعتراض بی ثمر که شاید میخواسته به این طریق سر خدایش را هم شیره بمالد …الحق که ما مردم…
سکس اینترنتی و تخته شدن دکان صیغه میری آخوندا !!
اخیراً موحدی کرمانی از رواج سکس اینترنتی اظهار نگرانی کرده است. البته همانطور که تاکنون دیده ایم، اینترنت، دکان یاوه سرائی و هجویات و تبلیغ موهومات آخوندا را هر روز از روز پیش بیشترکساد کرده است. اما شکوائیۀ این ملا از رواج سکس اینترنتی به این علت است که سکس اینترنتی دکان صیغۀ آخوندا در اماکن متبرکۀ شیعه را نیز مورد تهدید قرارداده و کار و کاسبی آنها را کساد کرده است. /////
خیر
دارند قدم به قدم به سمت قطع اینترنت و ایجاد شبکه داخلی حرکت می کنند، تا کره شمالی اسلامی را برای ما بسازند.
” خداوند متعال برخی بلاها و مصیبت‌ها را برای تنیبه مردم نازل میکند” مصباح یزدی
شرایط تنبیه از طرف خداوند برای مردمانی است که: شیعه باشند. از نوع اثنی عشری باشند. به ویژه در ایران باشند. حکومت ولایت مطلقه فقیه حاکم باشد، علی خامنه‌ای رهبر و یار غارش مصباح یزدی باشد. سر کرده‌ی قوهٔ افتضاحیه آن آملی لاریجانی باشد. حالا ما می‌‌دانیم چه بکنیم که خداوند دیگر ما را مشمول این بلاها و مصیبت‌ها نکند.
ما اگر این شرایط تنبیه از طرف خداوند را از زبان مصباح یزدی هم که میخواهد بگوید خیلی با خدا نشست و برخاست میکند و خداوند هم همه چیز را فقط به او میگوید، نمی‌‌شنیدیم خودمان دیری است که پی پرده ایم چرا و به چه علّت خداوند هر چه دلق دلی دارد سر ما مردم ایران خالی میکند. اینها که بروند شرایط تنبیه هم اسقاط میشود و باز خداوند یار و یاور و رفیق ما میشود همانطور که یار و یاور و رفیق مردم سوئد و فلاند و نروژ و آلمان و کانادا و امثال این کشور‌ها هست.
چه کسانی از اعدام بابک زنجانی خوشحال میشوند؟
حکم اعدام بابک زنجانی توسط دیوان عالی کشور تایید شد. بابک زنجانی، متهم ردیف اول یک پرونده نفتی است. در این پرونده، بابک زنجانی و شرکایش به عدم پرداخت بیش از دو میلیارد دلار پول شرکت ملی نفت ایران بود.
دو شریک دیگر بابک زنجانی، یعنی حمید فلاح هروی و مهدی شمس هم در جریان رسیدگی به اعدام محکوم شده بودند ولی احکام این دو نفر در دیوان عالی کشور نقض شده است.
قاضی رسیدگی کننده به این پرونده، «ابوالقاسم صلواتی» بود. او یک قاضی مشهور در زمینه پرونده های امنیتی و سیاسی بود. ابوالقاسم صلواتی فروردین ۱۳۹۰ به خاطر نقش گسترده در نقض حقوق بشر، تحت تحریم اتحادیه اروپا قرار گرفت و چهره بدنامی در میان فعالان سیاسی و مدنی محسوب می شود. دستگاه قضایی با انتصاب قاضی صلواتی برای رسیدگی به این پرونده علاوه نمایش قاطعیت و اقتدار او در رسیدگی به پرونده بابک زنجانی، تلاش کرد به ترمیم چهره قاضی صلواتی بپردازد.
برخی چهره های اقتصادی وزارت اطلاعات ایران و سازمان اطلاعات سپاه هم در این پرونده درگیر بودند. به طور دقیق تر، می توان گفت بخش مهم حواشی پرونده بابک زنجانی به نبرد امنیتی بین این دو نهاد باز می گشت. تاکنون «محمد یزدی»، معاون اقتصادی وزارت اطلاعات دولت احمدی نژاد و «حسین طائب»، فرمانده اطلاعات سپاه به عنوان مهم ترین چهره های امنیتی درگیر در این پرونده نام برده شده اند. محمد یزدی در دولت روحانی به سازمان اطلاعات سپاه رفته است.
از سوی دیگر، «مهدی شمس»، دیگر متهم این پرونده نیز در طول دفاعیات خود از دادگاه، از همکاری با سازمان اطلاعات سپاه گفته بود. او که تابعیت انگلیسی دارد، معرف بابک زنجانی به وزارت نفت برای انجام معاملات نفتی بوده و در دبی و استانبول به فعالیت های اقتصادی مشغول بوده است.
دیگر متهم این پرونده، حمید فلاح هروی نیز سابقه همکاری با وزارت اطلاعات و وزارت دفاع ایران را دارد. برخی رسانه ها نوشته اند که او سال ۹۱ به دلیل برخی اختلافات، از نهادهای امنیتی اخراج شده و در ادامه به همکاری به بابک زنجانی پرداخته است.
مهم ترین نهادی که بابک زنجانی در طول فعالیت هایش با آن همکاری داشته، سپاه پاسداران بوده است. بابک زنجانی در طول جلسات دادگاه اعلام کرد معاملات زیادی با قرارگاه های «خاتم الانبیا» و «قرب نوح» داشته است. هر دو این قرارگاه ها به سپاه تعلق دارند و در حوزه های سدسازی، نفت، پتروشیمی، ساخت سازه های دریایی، کشتی سازی و ساخت تونل فعال هستند. همکاری های بابک زنجانی با سپاه در زمینه واردات دارو، گوشت و مرغ و نیز با بانک «انصار»، وابسته به سپاه بوده است. او هم چنین شرکت هواپیمایی «قشم ایر» را از سپاه خریده است.
در جریان رسیدگی به پرونده بابک زنجانی، رسانه های نزدیک به سپاه کوشیدند چهره یک قهرمان اقتصادی از بابک زنجانی به نمایش بگذارند که موفق شده است در روزهای سخت تحریم به کمک ایران بیاید. دور زدن تحریم ها از فعالیت های مورد علاقه و حمایت رهبران جمهوری اسلامی به ویژه آیت الله خامنه ای بود. رهبر جمهوری اسلامی ود. 26 مرداد 90 در دیدار با فعالان اقتصادی دور زدن تحریم ها را اینگونه توصیف: “شگرد خوب و جالب و ظریفی است و خوب است که دولت و ملت این شگرد را به کار ببرند.” بابک زنجانی هم با از خود به عنوان یک بسیجی اقتصادی نام برده بود که در دور زدن تحریم ها فعال بوده است.
بر اساس اطلاعات منتشر شده از سوی مقام های قضایی ایران، بابک زنجانی و رضا ضراب در مواردی چون انتقال طلا از غنا به استانبول برای فروختن به ایران همکاری داشته اند. مشخص نیست تایید اعدام حکم بابک زنجانی چه تاثیری بر پرونده رضا ضراب بگذارد ولی قطعا ابهام های چنین پرونده ای را بیشتر می کند. همچنانکه که اعدام او می تواند نقش بسیاری از چهره های سیاسی درگیر در این پرونده را برای همیشه مسکوت بگذارد. به گفته امیرعباس سلطانی فر، رئیس کمیته پیگیری پرونده بابک زنجانی در مجلس « افراد رانتخوار پشت سر زنجانی هستند … حداقل ۵۰ الی ۶۰ درصد افراد سیاسی خاص در این ماجراها دست داشتند.» تایید اعدام بابک زنجانی خبر خوش امروز برای این افراد بود.
Manouchehr Jamali, Iranian God , منوچهر جمالي «خداي ايراني ـ الله سامي » ؛
https://www.youtube.com/watch?v=j-lWmUMhvyU
آقای حجت در صفحۀ پیش مرتکب جملاتی شده‌اند که از میان همۀ خزعبلاتش این جمله نظرم را جلب کرد:
«درسته الان مملکت افتاده دست یک سری افراد بی کفایت و بی لیاقت و ضد انقلاب ول مطمئن باشید که بازهم همه چیز درست میشود …»
احیانا منظور ایشان از «باز هم همه چیز درست میشود» این نیست که باز ریاست جمهوری می‌اُفتد دست کسی که نظر رهبر به او نزدیکتر است؟ بعضی وقتها ارقام آنچنان بزرگ هستند که با ادراک عادی و تصور معمولی ما، قابل فهم نیستند. 700 میلیارد دلار درآمد «زمانی که همه چیز درست بود» را ابتدا به تومان تبدیل کن بعد تقسیم بر 100 کن. آنوقت بهای یک برج 10000 متری با قیمت معمول آن در تهران را حساب کن و بعد ببین چند تا برج میشود با آن خرید.
راه دیگر حقوق یک کارمند متوسط را حساب کن و ببین با آن چند نفر را میشود چند دهه حقوق داد.
باز راه دیگر اینکه بهای یکی از آن دکل‌های دزدی شده را حساب کن و ببین چند تا دکل از آن درمی‌آید.
باز راه دیگر بودجۀ یکسال کشور در زمان خاتمی را حساب کن و ببین با آن پول چند سال می‌شد کشور را گرداند.
با اینهمه آمدن احمدی‌نژاد فقط این یک حسن را داشت که بفهمیم نظر آقا به چه جور جانوری نزدیکتر است.
آبروی یک مسلمان از نظر علی لاریجانی یعنی آبروی بردارش صادق آملی لاریجانی و آبرو هم یعنی اینکه هر کاری که این دو برادر عراقی زاده کردند به هیچ ایرانی مربوط نیست و هیچ کس حق انتظار پاسخگویی از این دو عراقی زاده که دو قوه را قبضه کرده اند ندارد که علی قرار است رئیس جمهور شود و صادق رهبر و ۸۰ ملیون ایرانی هم از نظر اینها کشک و پشم. خیلی در خیالات خودشان گهی لٔپ لٔپ خورند و گه دانه دانه به صرف پشتگرمی از بیت نشینان و دنبال کردن و بکار گیری ترفند‌های فرا مرزی، اینها قبل از اینکه چند برادر باشند، یک چیدمان هستند برای هر چه بیشتر به روز سیاه نشاندن ایران و ایرانی و تا همینجا هم به ارکان مملکت و مراکز تصمیم گیری تسلط پیدا کرده‌اند و امثال دادستان تهران صرفاً عددی در حد اطاعت و فرمانبرداری محض و بی چون و چرا دارای تاریخ مصرفی هستند. این صادق آملی لاریجانی امر دخالت و تعیین تکلیف آنهم بطور دائم برای قوه مجریه و مقننه را حق بدیهی و برنامه ریزی شدهٔ خود می‌‌داند و قوه فضاحیه را شمشیر و توپ و تانکی می‌بیند برای له و نابود کردن مخالفان خود در هر سطح و مقامی.
سید حسن مدرس ، امیر کبیر ، محمد مصدق ، ماندلا ، گاندی و …
……………
آخوند متعصبی مثل مدرس را با مصدق و مندلا و گاندی آوردن واقعا مصلح گرامی توهین به شعور مردم و روح آن بزرگان است.هموطن ارجمند افکار خمینی همان افکار مخرب و ویرانگر مدرس بود.مدرس درست مثل خمینی دیانت را سیاست و سیاستش را دیانتش میدانست.مدرنترین این موجودات همان طالقانی بود انهم بخاطر نزدیکی با جریانهای سیاسی و تا حدودی مترقی و جبهه ملی و غیره.ولی همین طالقانی هم گفت وقتی افسرده می شود به قم پیش خمینی می رود تا سرحال بیاد!هموطن کسانیکه دین و ایدیولوژی را با سیاست وقدرت و حکومت قاطی می کنند اگر بخواهند هم نمی توانند خوب باشند.تازه همین خوبی در سیاست تعریف خود را دارد.اسلام دینی سیاسی و ایدیولوژی قدرت و حکومت است بهمین جهت در 1400 سال هم هر وقت قدرت گرفته چیز جدیدی بجز کشت و کشتار و غارت و ویرانی با خود نیاورده.هیچ تفاوتی هم بین تفاسیر مختلف از قران و سنت …نیست.مگر کمونیستهای ایرانی چیزی جز آنچه حزب توده و مارکس و انگلس …نوشته می توانند داشته باشند.سرانجام همه همان افتادن در اتوپیای جامعه بی طبقه پرولتاریا و برای رسیدن به آن گذشتن از دریای خون و ویران نمودن کشور!
سلام جناب نوری زاد . یک روز را برای حمایت از جناب احمد منتظری و فایل صوتی آیت الله منتظری و اعلام انزجار از حکم صادره علیه ایشان اعلام کنید . ضمنا” ایشان در حال حاضر کجا تشریف دارند شاید افرادی مایل به دیدار از ایشان باشند . پیروز باشید
———-
درود دوست گرامی
ایشان ساکن قم هستند.
اعلام یک روز در حمایت از ایشان را چندان بصلاح نمی دانم. کسی جلو نخواهد آمد و ما بدست خود خود را از ریخت خواهیم انداخت
سپاس
.
از شوخی گذشته خدا را شکر آقای آملی از ماجرا با خبر نشد. یعنی کسی که آنقدر سخت گیر است وقتی قوه مجریه با بیگانگان وارد مذاکره می شود (چیزی در حد گناه کبیره!) از واژه “دیوث” استفاده می کند اگر خدای ناکرده خدای ناکرده می شنوید قوه قضاییه رباخواری می کند چه واژه ای به کار می برد؟
تصورش هم دشوار است…. شاید عمامه اش را زمین می کوفت و دو پایی روی آن می پرید و له و لورده اش می کرد…..
کم کم تصاویر و مجسمه های افسانه ای دوران باستان را درک می کنم! به طور مثال سر جغد و بدن گاو. همواره فکر می کرده مگر می شود موجودی سرش جغد باشد و بدنش گاو. دوران باستان جغد را مظهر دانایی می دانستند و گاو مظهر هستی بود یا قدرت و توانایی. امروز برعکس شده سر گاو را گذاشته اند روی اندام نحیف و ظریف جغد. مثل جمهوری اسلامی. نه جمهوری است و نه اسلامی. هم جمهوری و هم اسلامی که نمی شود دوستان جمع اضداد است.
نوریزاد گرامی…درتأئید سخنان شما در مصاحبه با تلویزیون درّ درمخالفت با تهدیدات آقای محسنی اژه ای که مصاحبه کنندگان با رسانه های برونمرز را هدف قرارداده و به آنها اخطارکرده بود که حق مصاحبه با چنین رسانه هائی راندارند واگر باآنها مصاحبه کنند تحت تعقیب قضائی قرارخواهند گرفت، لازمست به ایشان تذکر داده شود که اولاً- درمقامی نیستند تا حق و حقوق انسانی هم میهنان ما را تعریف کنند. ثانیاً- ایشان به عنوان سخنگوی قوۀ قضائیه، با چنین تهدیدی مرتکب تخلف از قوانین نیم بند جمهوری اسلامی شده اند. ثالثاً- ابراز چنین تهدیدی به علت جنبۀ عمومی آن، شخص ایشان را به عنوان یکی از پایمال کنندگان حقوق مردم وملّت مورد اتهام قرارمیدهد. رابعاً- براساس تخلف از قوانین و پایمال کردن حقوق ملت، همچه فردی صلاحیت داشتن مقامی نظیر سخنگوی قوۀ قضائیه را ندارد و میبایستی از این مقام خلع شود. خامساً- این شخص و شورای امنیت ملّی که ایشان برمبنای مصوبۀ آن اقدام به تهدید مصاحبه کنندگان کرده است، صلاحیت صدور همچه دستوراتی راندارند. مگر اینکه حکومت جمهوری اسلامی رسماً به عموم مردم اعلام کند که وضعیت فوق العاده وحکومت نظامی درمملکت برقرار است و به همین علت دستورات صادره ازجانب حاکم نظامی ونه سخنگوی قوۀ قضائیه لازم الاجراست. سادساً- محسنی اژه ای، قوۀ قضائیه و شورای امنیت ملی درمقامی نیستند که تعریف جدیدی از حقوق ملّت ارائه دهند. حقوق ملّت همانیست که درقانون اساسی تعریف شده است و بد ون انجام مراحل و مراسم قانونی که درقانون اساسی آمده است، هیچ مقامی نمیتواند تعریف جدیدی برمبنای تمایلات فردی وشخصی خود از آن ارائه نماید.
باتوجه به موارد پیش گفته، لازمست نمایندگان مردم- اگرمدعی نمایندگی مردم هستند- و حقوقدانان مستقل، در مقابل سخنان جناب اژه ای موضع قانونی و انسانی گرفته و با ذکر تخلفات ایشان، هشدارهای لازم را به او بدهند. مضافاً به اینکه جناب رئیس جمهور نیزباید به این شخص اخطار قانون اساسی داده و مقام او را فقط و فقط به عنوان سخنگوی قوۀ قضائیه به او گوشزد نماید. اما اگر این شخص به دستور رئیس قوۀ قضائیه مرتکب چنین تخلفی شده و پیام رئیس قوۀ قضائیه را بازگوکرده باشد، باید وزیر دادگستری درمجلس حاضرشده و به سوآلات نمایندگان در این مورد پاسخ دهد. البته نمایندگان مجلس وبخصوص جنابان نمایندگان متعلق به طیف به اصطلاح اصلاح طلبان میتوانند بطور روشن در این مورد موضع قانونی گرفته وضمن اثبات همسوبودن با ملّت، نسبت به احضار وزیر دادگستری به مجلس اقدام بعمل آورند.
کاسترو مستبد و درمانگی فکری چپ ایرانی، جلال ایجاد
جلال ايجادی
http://news.gooya.com/politics/archives/2
توده های متوهم و سیاسیون و روشنفکران شیفته و ایدئولوژی زده، برای دیکتاتورها گریه میکنند. در نظام اجتماعی، دستگاه ایدئولوژیک حاکم، نبود آگاهی خردمندانه و نقادانه در ذهن توده ها و بازتولید توهم ها و خرافات کهنه، توده ها را آماده کرده است، تا آنان قربانی باقی بمانند.
توده ها برای هیتلر کف زدند و چشم خود را در برابر کوره های آدم سوزی بستند و توده ها برای خمینی زنده باد گفتند و خود را فدا کردند. توده خرافه زده از ارزشهای ترقیخواهانه دور بوده و در خدمت ارتجاع است و بنابراین توهم و خرافه آنان ارزش مثبتی بشمار نمی آید.
اما در کنار توده ها، نخبگان سیاسی و روشنفکری اسیر ایدئولوژی بسیارند. روشنفکران ایرانی که عقل را تعطیل کرده و خود را در خدمت دین اسلام و توده های خرافی گذاشتند و یا خود را وقف ایدئولوژی توتالیتاریستی نمودند، بیشمارند. روشنفکرانی که انرژی و آرمانخواهی خود را برای تقویت استالینیسم و مائوئیسم و کاستریسم بکارگرفتند، طی دهه های اخیر نقش بزرگی در کجروی ها ایفا کردند. تجربه ثابت کرده که در سیاست، اغلب وقتها کار با آرمانخواهی و صداقت آغاز میشود و سپس به بوروکراسی و جنایت و سرکوب منجر میشود. آیا آرمانخواهی و صداقت برابر با عدالت خواهی و ترقی خواهی و احترام به ارزشهای انسانی است؟ هرگز. هیتلر و استالین هم آرمان برای یک جامعه جدید داشتند، یکی جامعه پاک متکی بر فرمانروایی نژاد برتر و دیگری جامعه خوشبخت و بدور از استثمار متکی بر دیکتاتوری پرولتاریا. هر دو بشریت را قتل عام کردند. ماموران و فرماندهان و جاسوسان آنها با دل و جان و با صداقت برای جانیان فعالیت کردند
……..
کوبا آزاد نیست. زیر فشار سیاسی، مردمان بسیاری مجبور به ترک میهن خود میشوند و روشنفکران و نویسندگان متعددی به زندان می افتند. رژیم تعداد روزنامه ها را بشدت کاهش میدهد و امروز فقط دو روزنامه کنترل شده توسط دولت موجود است. طبق گزارشگران بدون مرز در سال 2012، کوبا دومین کشور در جهان است که بیشترین روزنامه نگاران خود را به زندان می افکند. بخاطر سرکوب و زندان، سطح فرهنگی پائین بوده و از 195 سالن، امروز فقط 20 سالن سینما باقی مانده است.
در کشور رفیق کاسترو تکنولوژی انترنت ممنوع است و جوانان و روشنفکران از این امکان اطلاعاتی مدرن محروم میباشند.
……
فیدل کاسترو انقلابی از زمان کناره گیری از مسئولیت دولتی، برادرش «رائول» را در راس دولت قرار داد و پسران خود را آماده ساخت تا پس از مرگ، قدرت سیاسی را در دست خانواده باقی نگه دارند. خلاصه کنیم رژیم فیدل کاسترو، از فردای انقلاب ریشوها، یک رژیم سرکوبگر نظامی است و در مقابل دمکراسی و حقوق بشر قرار گرفته است. آرمانخواهی ابتدایی کاستریست ها، هرگز نمی تواند کارنامه سیاه او را پاک کند.
…….
ازخود پرسید در طول عمر رژیم کوبا، چه جنبه ای دلپذیر و مترقی می باشد؟ بلافاصله مبلغان ایدئولوژیک این رژیم از سیاست و آموزش و بهداشت سخن خواهند گفت. چند نکته را باید یادآوری نمود. نکته اول آنکه از عمر این رژیم شصت سال میگذرد و بطور کلی حیرت انگیز نیست که مدرسه و دانشگاه رایگان و ایدئولوژیک باشد. همه کشورهای سرمایه داری از دیرباز به این خصوصیت ها دست یافته اند. کشورهای شمال اروپا و اقتصاد و تعادل اجتماعی و سطح فرهنگی چشمگیر آنها را فراموش نکنید. پس از جنگ و جدایی دو کره در سال 50 میلادی، کره شمالی بسوی بدبختی و دیکتاتوری و بردگی سوسیالیستی رفت و کره جنوبی بسوی دمکراسی و صنعت و اقتصاد سرمایه داری رفت. در کره جنوبی رشد اقتصادی با نرخ 5 درصد بوده، قدرت خرید مردم و رفاه عمومی و وضع بهداشت در سطح بالا قرارداشته، سواد آموزی به بیش از 97 درصد می رسد و باعتبار مدیریت اقتصادی اش، این کشور دوازدهمین کشور صنعتی جهان است.
……..
وابستگی ایدئولوژیک به توتالیتاریسم های گوناگون ریشه در تربیت فکری و اسطوره های ذهنی و مکانیسم های ناخودآگاه و دین خوئی افراد دارد. بسیاری از این افراد همان کسانی اند که قادر نیستند به دین اسلام و قرآن و «مذهب توده» انتقاد کنند و دستخوش توهم ها و احساساتی میباشند که به فلج کردن ذهن خردگرا منجر میشود. این افراد دارای ذهنی میباشند که با فرهنگ دمکراتیک و روحیه آزادمنش آشنا نیست و در بند هنجارها و ضوابط مقدس میباشد. این ذهن در کارکرد خود پدیده ها را از پیش و بر اساس معیار ایدئولوژیک به «خوب و بد»، «پاک و ناپاک»، «برتر و پست»، «مقدس و نامقدس»، «پرولتر و غیرپرولتر»، «مارکسیست و ضدمارکسیست»، «چپ خوب و راست بد» تبدیل کرده و قدرت پژوهشی و علمی خود را از داده است
……
این چپ سنتی برای مرگ کاسترو، یک دیکتاتور و عوامفریب، گریه میکند و متاسف میشود، ولی همین چپ برای هزاران کوبایی که برای آزادیخواهی در زندان هستند، شکنجه شده اند، سانسور میشوند و یا از سرزمین خود دورافتاده اند، احساسی ندارد. بطور مسلم تاریخ را باید بطرز علمی، مطالعه کرد و انقلاب کاستریستی و اثرات آنرا را بدون محک ایدئولوژیک، باید مورد توجه قرار داد. ولی با متانت و با قاطعیت باید گفت که مدل کاستریسم، یک توتالیتاریسم عوامفریب، یک فاجعه دیگر در تاریخ بشریت است. روشنفکران چپ ایرانی بسیاری هستند که حاملین همین مدل میباشند.
http://news.gooya.com/politics/archives/2016/12/220816.php
اکبر رفسن جانی: عده‌ای به دنبال به زیر سوال بردن همه افتخارات و دستاوردهای نظام هستند.
مش قاسم: اعدامهای پشت بوم مدرسه رفاه، خلخالی، جنگ بی نتیجه، لاجودری، قتلهای زنجیره ای، تحریم، شکر خوردن اتمی، دخالت در سوریه،………..
حاج مم جفات وزوزیرک خارجکی: ظریف: تمدید تحریمها باعث بی‌اعتباری آمریکا میشود.
مش قاسم: از کی تابحال تو نگران اعتبار آمریکا شدی؟
نوريزاد گرامي
آنچه بر شيخ احمد منتظري آمده است ناعادلانه بوده و محکوم میگردد ولی میتوان این اجازه
را به خود داد و پرسید :
شيخ عزيز چرا محتويات اين نوار را سالها پيش علني نكرديد كه تاثيرش ميتوانست صدها بار
بيشتر باشد؟ امروزه حجمِ فجايع، دزدي، ظلم و تباهي چنان گسترده گشته، كه مردم مسخ شده
و ديگر چيزي قادر بحركت در اوردنشان نيست.
اگرچه در مقايسه با هيولاهايي چون پور محمدي، فلاحيان، رازيني، محسني اژه اي و بسياري ديگر از
اين قماش، ايت الله منتظري انساني با وجدان و منصف بودند اما اين نكته نبايد چشمانمان را بر
واقعيت هاي اشكاري كه عواقبي بس ناگوار براي كشورمان بهمراه داشته اند ببندد.
اگر حافظه تاريخيمان ياري كند، بخاطر مياوريم كه تئورسين و مغز متفكرِ ايده “ولايت فقيه” ايت الله
منتظري بوده! ايده اى كه در قرن بيست و يكم، بر اين باور بود كه ملت، همچون گله اي،
نيازمند چوپاني ست، جهت هدايت شان ! و امروزه شاهديم كه اين “چوپان” چگونه كشور را
بسمت و سوي نابودي سوق داده است.
اشتباه يك راننده اتوبوس، زندگي ٣٠ نَفَر را بر باد ميدهد، اشتباه يك رهبر، سرنوشتِ ميليونها انسان را!
دخالتِ دين در سياست از بنيان غلط بوده كه هم دين را الوده ساخته و هم سياست را.
در يك جامعه سنتي شديداً اغشته به مذهب، دين و باورِ مردم، عامليست در تنظيمِ روابط
اجتماعي و اخلاقي، آنجا كه قوانين و مقرراتِ جامعه، با سنت ها و باورهاي ديرينه مردم در تضاد ميافتد.
اما امروزه با تجربه تلخِ أقشار سنتي جامعه از عملكرد و سوٌ رفتار روحانيان و ايت الله ها، اين باورها
و مكانيزمِ هاي بازدارنده ان، از ميان رفته و جامعه در بحران اخلاقی و فرهنگی عمیقی گرفتار آماده است .
همانگونه كه شما در نوشتارتان خطاب به شيخ احمد منتظري گفته ايد:
” هموطنان شما بچشم خود دیده اند و بدین باور رسیده اند که تا به امروز از هم لباسان شما
جز غارت زدگی، نصیب شان نشده”
خلاصه كلام: همانگونه كه شهامتِ ايت الله منتظري در اعتراض به قتل عام زندانيانِ سياسي
قابل تحسين است، نقشِ مهم شان در برقراري ولايت فقيه، قابل انتقاد. بهمانگونه، رسانه اي
ساختن سخنان ايت الله منتظري با “گروه مرگ” قابل تقدير و تاخير چندين ساله ان، قابل نقد!
———————-
درود دوست گرامی
من پیش از این در یک مصاحبه به همین پرسش شما پرداخته ام که: چرا اکنون این نوار منتشر می شود؟ حتی در دیداری که باتفاق دوستانم با آقای احمد منتظری داشتیم، یکی از دوستان همین را از وی پرسید. من خودم به این دلایل دست یافته ام: یک: سابق براین اگر منتشر می شد، دسترسی مردم بدین اندازه ممکن نبود. و بلافاصله توسط حکومت مضمحل می شد. در اختیار بودن شبکه های مجازی آنقدر وسیع و کاری و حساسیت برانگیز شده که حکومتیان برای کنترلش یا باید کل مملکت را در خاموشی فرو برند یا با همین مقتضیات کنار بیایند. انتشار این نوار در این هنگام، دلیل نخستش همین رسانه ای است که اکنون در اختیار ما هست و سابقا نبوده. و دیگر این که در سالهای قبل آنقدر ماجراهای مملکتی فراوان بوده که ای بسا انتشار این نوار در میان هیاهوها گم می شد و به کارکرد واقعی اش دست نمی یافت. سوم این که: حضرات بیت رهبری داشتند روی رهبر شدن قاتلی چون سیدابراهیم رییسی کار می کردند که انتشار این نوار کل بساط شان را به هوا فرستاد. چهارم این که این نوار اگر در ده بیست سال پیش منتشر می شد، دو روزه احمد منتظری و خاندانش را دود می کردند اما اکنون همگان ما در حاشیه ی امنیتی مختصری که فضای مجازی برایمان پرداخته، دست بدست می شویم. در باره ی نقش آقای منتظری و تئوری ولایت فقیهی که وی بر دهن ها انداخت و روزگار مردم ایران را سیاه کرد، بله، این واقعیت است. مهم اما این که: جامعه می توانست با خود آقای منتظری در مقام رهبر بعدی پیش بتازد و ما با یک خمینی دیگر نه در مقام معترض که در جایگاه رهبری مواجه بودیم. دوست من، راه کجی را که در آن افتاده ایم، باید ادامه داد تا قیام قیامت؟ می گویم: اگر کسی از شماتت دیگران بهراسد و به خطای پیشین خود ادامه بدهد، نقش آن شماتت گران در تداوم خطاکاریِ آن خطاکار انکار نشدنی است.
با احترام
.
در شهر هرت
تهدید و ارعاب وفحش و توهین و بازداشت و شکنجه افراد از طرف مامورین دستگاه اسلامی عادی است، سعی می شود مردم در ترس و وحشت زندگی کنند تا نظام بتواند به تجاوز و دزدی هایش ادامه دهد.
حفظ نظام در مصلحت نظام گره خورده و مصلحت نظام چیست؟
مصلحت نظام در ثابت ماندن رفتارهای نظام خلاصه می شود، این رفتارها چیستند؟
جنگ و ادامه جنگ طلبی در خاورمیانه، همکاری و کمکهای مالی و جانی به گروههای تروریستی ، چون حزب الله، سرکوب مردم به بهانه ی ضد امنیتی بودن، دزدیهای کلان از منابع طبیعی، ضدیت با مدرنیت(آزادی عقیده وابراز آن و حق تجمعات اجتماعی وبرابری در برابر قانون و برابری زن و مرد ) ، ضد زن بودن و اقلیتها و فساد گسترده تمامی قواهای دولتی و غیر دولتی و در کل سیستم ،نظامی داعش گونه است که خود را زیر لوای جمهوری پنهان کرده است.
مردم بخوبی می دانند که ادامه تحریمها بخاطر رفتارفاسد درون نظام و ضدیت با دنیای آزاد و مدرن است ، نظام برای اینکه بماند از خون مردم که هیچ، تجزیه ی ایران هم نخواهد گذشت .
و بدین سان خاورمیانه همیشه باروت در انفجار خواهد ماند. مگر؟
سعید امامی «سرباز راستین اسلام» که بود و چه کرد؟ ایرج مصداقی
موسوی اردبیلیجواد ظریف که از دوستان سعید امامی است، میگوید: «افرادی نظیر آقای سعید امامی و اکثر اعضای انجمن برخلاف من نسبتاً تند عمل میکردند و مشی بسیار انقلابی داشتند. اگر چه رابطه دوستی بین ما برقرار بود و رفت‌و آمد خانوادگی نیز با یکدیگر داشتیم، اما از همان ابتدا خط مشی‌مان با هم متفاوت بود
…………………………..
روح‌الله حسینیان یکی از دوستان و همراهان سعید امامی ضمن آن که وی را نخبه و مغز اطلاعاتی می‌خواند در مورد وی میگوید:
«….سعید امامی اعتقاد داشت که مخالفین جمهوری اسلامی باید از دم تیغ گذرانده شوند و در این زمینه‌ها هم تجربه داشت. به هر حال کسی بود که مسئول امنیت کشور بود، صدها عملیات برون مرزی موفق داشته….»
جلسه‌ی سخنرانی سعید امامی در آمریکا. به آیه‌‌ی ۷۵ سوره‌ی نسا که روی دیوار نصب شده، توجه کنید. «وَمَا لَکُمْ لَا تُقَاتِلُونَ فِی سَبِیلِ اللَّهِ وَالْمُسْتَضْعَفِینَ»، چرا در راه خدا و مستضعفین جنگ نمی‌کنید؟ امامی تحت همین شعار و آیه، شکنجه و قتل و آدمکشی از یک سو و ترانزیت مواد مخدر و سوءاستفاده جنسی از زنان و انواع و اقسام فسادها را بخشی از مبارزه خود در راه خدا توجیه میکرد.
سعید امامی و کسانی که فتوای قتل نویسندگان و روشنفکران و … را می‌دادند و همه‌ی کسانی که مجری این قتلهای بیرحمانه بودند، به سیره‌ی پیامبر اسلام عمل میکردند که دستور ترورهای متعددی را در جامعه‌ی کوچک و محدود اسلام در شبه جزیره عربستان داد. فجیع‌ترین این قتل‌ها که راهنمای عمل سعید امامی و «سربازان گمنام امام زمان» قرار گرفت، قتل «عصماء» دختر مروان بود که به خاطر سرودن شعر و توهین به پیامبر، به دستور او به فجیع‌ترین شکل در مقابل چشمان فرزندان کوچک‌‌‌اش به قتل رسید. قاتل در نیمه‌های شب طفل شیرخوار عصماء را از پستان مادر جدا کرد و شمشیر را چنان در سینه‌‌ی او فرو کرد که از پشت‌اش بیرون زد.
سخنرانی سال ۷۵ امامی در دانشگاه همدان نیز اظهارات حسینیان را تائید میکند. امامی در این سخنرانی گفته بود «آنها می‌خواهند ریشه آخوند را بزنند. تفکر لائیسم میخواهد بنیان فکری ما را به هم بزند».
…………..
http://news.gooya.com/politics/archives/2016/12/220829.php
در شهر هرت
نظام داعشی بر حکم شرعی اسلام عمل می کند و یکی از شرعیات مهمش ، برده دانستن زنان است ، زنان وسیله ای هستند که به خواسته ها و امیال مردان باید تن بدهند، آنها انسان شمرده نمی شوند و آنقدر منفورند که بر این عقیده اند ،اگرداعشی بدست زنی کشته شد ، به بهشت نخواهد رفت و کردان کوبانی با کمک زنان بود که توانستند کوبانی را از دست داعش رها کنند.
نظام اسلامی ایران ،داعش گونه سعی در خاموش کردن فعالان مدنی زن دارد ، زیرا از طرفی مخالف فعالیت مدنی و پیوستگی مردم است و از طرفی عمده ی این فعالان را زنان تشکیل می دهند ومسئله زن بودنشان است.
موج دیگر دستگیری های زنان ، وادار کردن مردم به سکوت از یک طرف و باج گیری قوه قضاییه از مردم است ،غافل از اینکه دیگر مردم کارد به استخوانشان رسیده است .
انسان گرامی علت خوار و ضعیف نگه داشتن زنان در ادیان ابراهیمی ریشه ایی و جزء باور هواداران این دین است.اینها با همین داستان آدم و هوا بخوبی دریافتند که ازادی زن یعنی از بین رفتن تمام باورهای آنها.بهمین دلیل در هیچ جامعه ایی اگر زنان ازاد نباشند و دارای حقوق برابر باو مردان نداشته باشند حرف از ازادی و عدالت اجتماعی زدن ابلهانه است.
درود بر احمد منتظری . حقا که فرزند خلف منتظری بزرگ هستی. منتظر فایل های دیگر هم هستیم . به نظر من اگه همه را یکجا منتشر کنی و بگی دیگه فایلی در کار نیست، شاید برادران و آخوندهای خون پاک کن دست از سرت بردارند. از من می شنوی همه را یکجا منتشر کن. این جلاد های ستمکار و بی وجدان فایل ها را میخوان احمد آقا.
بازگشت به دوران قاجار؛رسما!
رسما برگشته ایم به دوران پیش از مشروطه به هر صاحب منصبی اگر بگویی بالای چشمت ابرو گماشتگانش را میفرستد تا دمار از روزگارت درآورند.
آن از یاشار سلطانی که پس از افشای اسناد زمین خواری ها، مغضوب سردار قالی باف و هم پیاله گانش شد و اینهم از محمود صادقی که آتش کینه صادق لاریجانی دامنش را گرفته است که به چه جراتی از قاضی القضات سوال پرسیده
پسر آیت الله منتظری را هم به بیست و یک سال حبس تعلیقی ، شش سال زندان قطعی و خلع لباس روحانیت، محکوم کرده اند! چرا که فایلی صوتی را منتشر کرده که نامش را گذاشته اند اسرار نظام و در آن آیت الله منتظری به عاملین قتل های 67 که همه امروز از صاحب منصبان اند و از قدرتمندان، گفته بود که تاریخ از شما به عنوان جنایت کاریاد خواهد کرد.
آزادی بیان اگر نداریم اما آزادی عمل بیداد میکند در این مملکت هرکس زورش را داشته باشد میتواند بی هیچ بیم و هراسی توی سر مردم بزند و آدمهایش را بفرستد تا جماعت منتقد را گوشمالی دهند
قیمتِ دلار به ۳۹۵۰ تومان رسید.
هم باید به هنگامِ خریدِ یک سطل ماست یا یک قالب پنیر، «مالیات بر ارزش افزوده» بدهی،
هم باید بیکاری، بی‌پولی و گرانی را تحمل کنی،
هم باید بی‌ارزش شدن پولِ ملّی را تحمل کنی،
هم باید تاوانِ بلاهت‌های سیاسی را پرداخت کنی که در فرم‌های اقتصادی، خودش را بر تو تحمیل میکنند.
در عوض چه داری؟
تلویزیون تهوع‌آوری که کانال‌هایش لجن به صورتت پرتاب میکنند،
مجلسی که توی سر نمایندگانش میزنند و آنها هم شکرگزارند،
دولتی که یا از فیش‌های میلیاردی حقوق‌هایش رونمایی میشود، یا از اخبار روزانه و هفتگی کشتارهای خیابانی، جاده‌ای، قطاری، هلیکوپتری، دریایی، و هواپیمایی‌اش، یا از وزرا و معاونین و کارمندان بی لیاقت و ناکارآمدش،
شهرداری‌هایی که کارشان شده عوارض‌گیری، و در کنارش حیف و میل کردن اموال بین خودی‌ها، و اجاره دادنِ خیابانها و پیاده‌روها. آن هم پیاده‌روهایی که در وسطِ آنها سطلِ آشغال، تیرِ چراغ برق، انواع پیش‌رویِ ادراتِ دولتی و حکومتی به جای عقب‌روی‌های قانونی، و انواعِ موانعی که راه رفتن را غیر ممکن می‌سازد، در آنها خودنمایی میکنند،
آموزشِ پولکی و بی‌کیفیّت در دانشگاه، مدرسه، مهد کودک، دبستان و دبیرستان همراه با کتک‌هایی که گاه و بیگاه به دانش‌آموز و دانشجو و کودک هدیه میکنند،
هوایی سرشار از کثافت‌های مدرن (دود، سرب، ته‌مانده‌های بنزین‌های آلوده، بقایای سوختِ لنتِ ترمز، دود اگزوزهای ماشین‌های فرسوده، ریزگردهای معلق در فضا، و گرفتار در ترافیک‌های ابلهانه و خجالت‌آورِ مزمن)،
مراکز درمانیِ آلوده و ناکارآمد،
میلیاردرهای نوکیسه‌ای که به جای کارگران حق بیمه میگیرند و بازنشستگی دریافت میکنند تا از دادنِ مالیات فرار کنند و تو بتوانی به جای آنها «مالیات بر ارزش افزوده» و «عوارض قبض‌های چندگانه» را بدهی.
و شبه‌مدیرانی بی‌توجه، بی‌خیال، ناکارآمد و ناتوان، لمیده در صندلی‌های قدرت، که در هیچ شرایطی از صندلی‌هاشان جدا نمی‌شوند، مدیرانی که سَرجهازِ ملت ایرانند و جایگزین هم نمی‌شوند.
ما برای نابود شدن، هیچ نیازی به «دشمن» نداریم.
حکومت در کمال بی صداقتی به استناد قانون مالیات بر ارزش افزوده ، از مردم مالیات بر مصرف میگیرد . قانون مالیات بر ارزش افزوده ، ارزش افزوده را چنین تعریف کرده است ، ارزش افزوده عبارت است از تفاوت قیمت تولید یا خرید کالا و خدمات با قیمت فروش آن کالا و خدمات . یعنی اگر کسی کالایی را بخرد و به قیمت گرانتری بفروشد باید بابت تفاوت قیمت خرید کالا با قیمت فروش آن مالیات بپردازد . حکومت به استناد این قانون از مصرف برق و گاز مردم هم مالیات بر ارزش افزوده میگیرد !!
اضافه میشود بیماری شش سیاه (بیماری کارگران معدن ذغال سنگ) در تهران به علت وجود کربن در هوای الوده
⚛شوخی های کاربران فضای مجازی با پست توئیتری حداد عادل: این سوال است یا تهمت؟
⚛از صبح دیروز که حداد عادل با پستی عجیب، تفاوت سوال با تهمت را مطرح کرد، کاربران فضای مجازی در اینستاگرام، توئیتر و تلگرام ضمن ساخت هشتگی با عنوان «این سوال است یا تهمت» به شوخی با رییس فرهنگستان زبان و ادب فارسی پرداختند.
برخی از این شوخی ها به صورت کامنت، زیر پست حداد عادل قرار گرفت، برخی هم در کانال های تلگرامی و صفحات اینستاگرام منتشر شد .
در ادامه برخی از این شوخی های فضای مجازی را می خوانید:
⚛حداد عادل در پست توئیتری خود نوشته بود: برای روشن شدن فرق بین تهمت و سوال: اگر کسی از کسی بپرسد آیا این صحت دارد که شما فرزند نامشروع پدر و مادر خود هستید؟ به نظر شما این سوال است یا تهمت؟
⚛اینکه حافظ می فرماید:پرسیدم از طبیبی احوال دوست گفتا. فی بعدها عذاب فی قربها السلامه/ سوال است یا تهمت؟ این شعر حافظ چطور؟” توبه فرمایان چرا خود توبه کمتر می کنند؟”!
⚛اگر بپرسیم چرا «احمدی‌نژاد» هنوز در دادگاه حضور نمی‌یابد و میتینگ‌های خود را بدون مجوز و به صورت غیرقانونی برگزار میکند،
این سوال است یا تهمت؟
⚛اینکه بگوییم دلار در اول دولت محمود ۹۰۰تومان و پایان دولتش ۳۷۰۰تومان بود
این سوال است یا تهمت؟
⚛اگر بپرسیم چرا دکتر «قاسم اکسیری‌فرد» به دلیل «صدای نازک» از استادی دانشگاه اخراج شده، این سؤال است یا تهمت؟
⚛اگر بپرسیم اون ژاپن اسلامی که مجلس هفتم
قولشو داده بودین چی شد آیا؟ این سوال است یا تهمت؟
⚛اگر بپرسیم چرا به قضیه کمک مالی ۱۷۰ نماینده مجلس هشتم از جابر ابدالی به گفته جناب رحیمی رسیدگی نمیشه
این سوال است یا تهمت ؟
⚛اگر حسین الله کرم به پنج وزیر کابینه روابط غیر اخلاقی نسبت دهد
این سوال است یا تهمت؟
⚛اگر کسی از شما سوال کند در تمام دوران اصلاحات چندسخنرانی علیه جریان افراطی اصلاحات کردید این سوال است یا تهمت؟
⚛اگر در مورد داماد شما که شهروند امریکا بوده، سوال بپرسیم، سوال است یا تهمت؟
⚛اگر بپرسیم چرا در مجلس هشتم وساطت کردید تا وزیر کار دولت احمدی‌نژاد به دلیل انتصاب سعید مرتضوی به ریاست سازمان تأمین اجتماعی، استیضاح نشود و گفتید مرتضوی قول شرف داده کنار برود، بعد احمدی‌نژاد در مجلس گفت دولت هیچ تعهدی نداده، این سوال است یا تهمت ؟
مایکل فارادی برق را اختراع کرد و ادیسون لامپ را اختراع کرد
تا شیخ زیر نورش منبر راه اندازد…
رایس کلوک بلندگو را اختراع کرد
تا شیخ با صدای بلندتر داستان های خرافی را تعریف کند…
گولیلموی ایتالیایی رادیو را اختراع کرد
تاشیخ در آن پند واندرز کند و عربی تلاوت کند از دنیای دیگر..
جان لوگی برد اسکاتلندی تلویزیون را اختراع کرد
تا شیخ در آن خودنمایی کند، طوری که هر کانالی که بزنیم شیخ را پیش خود حاضر و ناظر ببینیم…
الیشا اوتیس آمریکایی آسانسور را اختراع کرد
تا شیخ را با بار سنگین جیبش به طبقه بالای برج ببرد…
گراهام بل تلفن را اختراع کرد
تا شیخ با شیوخ دیگر در باره احکام جدید مکالمه کند…
پاسکال فرانسوی ماشین حساب را اختراع کرد
تا شیخ حقوقی که برای حرف زدن و نماز خواندن گرفته محاسبه کند و…
همه جمع شدند و خون دل خوردند و بی خوابی و مشقت ها کشیدند و با اختراع و کشفشان به دنیا و به خصوص به شیخ کمک کردند،
آنوقت در برابر این همه دانشمند و اکتشافات و اختراعات شیخ چه کرد؟
نه تنها هیچ کشف و اختراعی نکرد بلکه همواره مانع پیشرفت هم شد!!
تنها کسانی موفق شدند که ذهنشان درگیر اژدها و نهنگ و شتر و خرافات دیگر نشد و با یک سری فرمول ریاضی که نوشته بودند دنیا را تکان دادند…
و در آخر مخترعین کافر، روانه جهنم می شوند چون احکام بلد نبودند و شیخ روانه بهشت، چون عمرش را صرف دعا کرده بود!!!
يا ما ساده ایم!!! يا خدا ساده است!!!! يا شيخ دروغ ميگويد!!
شیخ علم لدنی دارد و اگاه بر اسرار است. اگر معنی اینها را نمی دانید از جوادی املی و اقای طوسی بپرسید.
با سلام و درودهاي گرم و پرمهر
اعمال خشونت و دستگيري در مراسم هجدهمين سالگرد پوينده و مختاري
رضا خندان (مهابادي)، عضو كانون نويسندگان ايران، در گفتگو با راديو ندا از ماجراي اعمال خشونت نيروهاي امنيتي و انتظامي و از ضرب و شتم و بازداشت بكتاش آبتين، مزدك زرافشان ، ناصر زرافشان و محمد مهدي پور در مراسم هجدهمين سالگرد زنده يادان محمد مختاري و محمد جعفر پوينده مي گويد.
http://radio-neda.blogspot.com/2016/12/blog-post.html
حضرت آیت الله العظمی نوری زاد دامت برکاة و دامت افاضاة ، سلام علیکم ، ضمن آرزوی تندرستی و سلامتی بر شما انسانِ بصیر ، آزاده ، حکیم ، فرزانه ، شاهد ، بشیر و نذیر . حاج حسین شریعتمداری نماینده ولایت مطلقه فقیه در روزنامه کیهان و حاج حسین الله کرمِ از فرقه اهل حق و از دراویش پاره دوز علیشاه و سفیر نظامی ی چندی قبلِ ولایت فقیه در کشور کرواسی و از اعضای اصلی رزمندگان اسلام ، خودشان را در این سالهای گذشته از بهترین دیندارانِ اسلام ناب محمدی و ” موافق ولایت مطلقه فقیه و ذوبِ در ولایتِ رهبری نظام ” محسوب می کنند ولی ” زشت ترین و بدترین الفاظ ” به مخالفین و روزنامه نگاران زندانی و حتی انقلابیون اول انقلاب در کشور از بین ” دو لب مبارک ” اینان به بیرون تراوش میکند ! حضرت آیت الله نوری زاد بنظر حضرتعالی این الفاط زشت ، اتهام ها ، بهتان ها و افترا ها توسط اینان به مخالفان فکری اینان ، دستور از مقام بالاتر بوده و یا اینکه خودشان ساعت ها برای بیرون ریختن این الفاظ زشت به بیرون از دهان اشان فکر هم کرده اند ؟ الحقر ____ مبشّر
———-
درود مبشر گرامی
نخیر، نیازی به دستور از بالا نیست. اینان در یک نظام بی تربیتیِ تاریخی، به کاری که باید بکنند، فرو شده اند و به این راحتی ها نیز قصد خروج ازش ندارند.
با احترام
.
با درود فراوان به شما بزرگوار دست شسته از زندگی برای وطن و هم وطن .وهمه ازاد مردان این عرصه .باید که قبله خود را عوض کنییم وکعبهای از نو بنا کنیم
بباغ تازه کن ایین دین زرتشتی کنون که لاله بر افروخت اتش نمرود
امروز در مجلس ایران صحبت از طرح سه فوریتی از سر گیری فعایتهای هسته ای مطرح شده که طبق معمول عکس العملی خنده دار به مصوبه سنای آمریکا است. خده دار از این نظر که این طرح مدتهاست که در کنگره مطرح است و بعد از تصویب آن در سنا ما یادمان افتاده که فکری کنیم..درست مثل اولین قطعنامه تحریمها که وزارت خارجه ما انرا شایعه ضد انقلاب میدانست و وزیر خارجه وقت زمانی به نیویورک رسید که قطعنامه تصویب شده و بعد از تصویب رسمی آن ایشان را به جلسه راه دادند تا قدری فحش بدهو وبرگردد!..بجای اینکه ببینیم چگونه باید با فعایتهای دیپلماتیک جلوی آنرا بگیریم الان شروع به بازیهای بی محتوی کرده ایم!
اما سئوال دیگر این است که مگر فعالیهای هسته ای تعطیل شده بود که شما می خواهید راه اندازی کنید؟ مگر تو بوق و کرنا نکردید که ما تمام فعالیتهایمان با رهبری داهیانه رهبر معظم و تلاشهای رئیس جمهور مکرم و وزیر خارجه شبه مصدق ما همه سرجایش است و ما برنده شدیم! خوب اگر این چنین است پس راه اندازی مجدد دیگر چه حرفی است؟ یا آن حرف دروغ بود و یا این و یا هر دوی آنها!
سئوال دیگر اینکه وقتی که ما جندین تن اورانیوم غنی شده را داشتیم اکسید میکردیم و قلب راکتور اراک را بتن میریختیم و آب سنگین را خفت و خواری به عمان میفرستادیم و دو سال در گیر مذاکراتی بودیم که نتیجه اش را مببینیم، چرا برای انجام این کارها همه مسائل را با امریکا حل نکردیم؟ آیا واقعا این جنایت در حق مردم برای این نبود که در آینده خودمان راهی برای راستی های افراطی آمریکا قرار دهیم تا با نقض آن ما را به آرزوی دلمان که بحران و بحران است برسانند؟
خوب در این ماههای عزیز دعایتان مستجاب شد و حکومتتان در سایه این تحریمها مستدام باد!..آقای شریعتمداری هم خوشحال باشد که درخواستش از ترامپ برای رهائی از برجام محقق شده!..حتما خبرش رسیده!..برای آقای روحانی و ظریف هم برای 4 سال بعد کار درست شده تا سرگرم باشند!!..اجر شما هم محفوظ!..
راستش رو بخواهید ما داریم یواش یواش این قضیه نفوذ و نقوذی را باور میکنیم! بالاخره تا نباشد چیزکی مردم نگویند چیزها! شما ببینید بنظر شما این سردار فیروز آبادی نفوذی هست یا نه؟ آقا تمام تلاش مقام معظم رهبری نابود کردن آمریکا است به هر طریق ممکن، آنوقت این آقا میاد به آمریکا راه نشون میده! ایشون میگه آمریکا با تحریم ایران حواسش به هزینه های سیاسی و اقتصادی و نظانی باشه! تو این شرایط اقتصادی بد آمریکا این کار درسته؟ ایشون به سنا و دولت آمریکا هشدار میده این کا رو نکنن!
آقا از این نفوذیتر شما کسی دیدی؟ آقا بزار تحریم کنه و زیر بار این هزینه ها زودتر نابود بشه و گورش رو گم کنه و بره بجهنم! ما از دست شما خواص بی بصیرت که هی به این دشمن ما گرا میدید و اونو نجات میدید چکار باید بکنیم آخه؟! واقعا دلم برای رهبر میسوزه با این همه نفوذی دور و برش!
به هرحال ما این تحریمها را به یاران باوفای ولایت مخلوط عرض میکنیم!..
سلام بر شیر مرد وطن ما جناب احمد منتظری
رحمت و مغفرت الهی به روح پر فتوح پدر شجاع ،متقی و شریفت
خداوند هر لحظه قدمهایت را ثابت تر بفرماید
درود بر مرحومه مادرت و شیر پاکش
[ -مرگ سه کارگر در دو واحد صنفی
-معاون امور پیشگیری بهزیستی استان اصفهان گفت که یک درصد از کلیه دانش‌آموزان استان اصفهان معادل ۷ هزار دانش‌آموز دچار اعتیاد هستند.
-علی زاهد، زندانی سیاسی در بند ۳۵۰ زندان اوین است. وی از بیش از یک سال پیش بعد از نقض حکم، منتظر تعیین شعبه هم‌ارز بوده و در بلاتکلیفی به‌سر می‌برد. ضمن اینکه با مرخصی وی نیز موافقت نمیشود.
– مسئول آتش نشانی و خدمات ایمنی شهرستان کیار در استان چهارمحال و بختیاری از خفه شدن مقنی چاه کشاورزی به دلیل کمبود اکسیژن در درون چاه خبر داد.
-مدیرکل پزشکی قانونی استان فارس اعلام کرد که فوت ناشی از حوادث کار طی ۶ ماه اول امسال در این استان ۵۵ درصد نسبت به مدت مشابه سال قبل افزایش داشته است.]
اگر ما امنیت راحفظ سلامتی افراد از آسیبهای متفاوت و خطرهای احتمالی معنی کنیم. امنیت در واقع باید در حفظ واجرای قانون خلاصه شود که در نظام شرعی تبدیل به قانون بی نون یعنی احکام شرعی شده ومقصود، امن بودن دزدان و قاتلان نظام است .
امنیت نظام اسلامی ،همان جریان صیغه موقت است ، که یک طرفه از جانب دستگاه فسخ می شود.
اگر درهوای تهران پرواز وازمیان تالابهای خشک شنا کرده و در زابلستان نفسی از گرد وغبار تازه کردید ، آنوقت می فهمید که ارزش داشتن این همه امنیت(سلامتی) چیست؟
امنیت در ایران مفهوم خاص برای کاست آخوندان بارگاهی در نظر گرفته شده و گرنه مردم عادی همان بردگانند و بس.
هیچ گاه ایدئولوژی و عقیده و مرام سبب آزادی نمی شود زیرا هر عقیده ای و هر مرامی هر ایسمی دارای یک سری باید ها و نباید هاست که همین باید ها و نباید ها سبب جلوگیری از بیان خواسته های انسانی و آزادی خواهی میشود پس بر اساس قوانین عرفی که جمعی گرد هم می آیند و بر پایه ی خواسته های همان جامعه قانون وضع میکنند میتوان به آزادی نسبی فارغ از خواسته های آرمان گرایانه رسید.
سلام بر ناظران گرامی
ولی امر مسلمین در روز ۷ آذر در جمع نیروی دریایی ارتش فرمودند:”موضوع حقوقهای نجومی… از مسائل مهمی است که نتیجه رسیدگی به آن برای مردم روشن نشد و سؤالات در ذهن مردم باقی ماند”این سخنان در حالی مطرح می شود که همگان به یاد دارند در قضیه اختلاسها و فسادهای چندهزار ملیاردی ایشان فرمودند که قوا پیگیر موضوع هستند و لازم نیست رسانه ها بیش از این کش بدهند!!!سوال اینست که در این بین چه چیزی تغییر کرده که نوع بصیرت ولی امر عوض شده است؟!هردو فساد حکومت اسلامی به رهبری ایشان است تفاوت در چیست؟!!
پاینده و پیروز باشید
سلام برنوري زاد وناظران فرهيخته
چه عجب يك مقاله درست وحسابي ازشماصادرشدوديديم دروصف شجاعت وحق گويي وحق پرستي مرحوم آيةالله حسينعلي منتظري -اعلي الله مقامه الشريف- وفرزندبرومندشان جناب حجت الاسلام مهندس حاج احمدمنتظري -دامت توفيقاته-
نه ايشان تنهاهست ونه شما اماهردو،گروه متفاوتي هستيم ؛ همگروه شما دين ستيزاني هستندكه مخالف دين ومذهب اندودين ومذهب را خرافات مي دانندوبراين عالم آفرينش صانعي نمي پذيرندومسلك خودشماهم ازنامه هايتان به خداوامام علي هويداگشت هرچندازگفتارديگرتان نيزمبرهن بودكه آيات قصاص وآيات احكامي ديگررابه سخره گرفته بوديد،پس.لكم دينكم ولنا دين.
واما جناب حجت الاسلام مهندس حاج احمدمنتظري تنهانيست زيراهمه علما ومراجع بجزعلماي درباري همگي برهمين روش هستند من يادم هست وقتي اولين توهين به استادما مرحوم آيةالله منتظري شد استادديگرمان آيةالله وحيدخراساني خواست بعنوان اعتراض برتوهين ايشان درسش راتعطيل كنند، خودمرحوم آيةالله منتظري پيام دادندكه شمادرستان راتعطيل نكنيدواعتراض نكنيدكه به دردسرمي افتيدكه مصلحت نيست كه همه گان رابكوبندومنزوي كنندوميدان خالي باشد .
وهمچنين آيات عظام ديگرمثل آقاموسي شبيري زنجاني وصانعي ودستغيب ورجال علمي ديگركه نمي خواهم اسمي ببرم درحال مبارزه باظلم وستم حاكم هستند باانواع واقسام آن .
چنين نيست كه جناب مصلح آبادي اراكي سروده اند:
” آقای نوری زاد این ” نگفتن حق ” در کشور اپیدمی است و از مراجع گرفته نا آیت الله و حجت الاسلام و ثقه الاسلام و اداری و بقال و کاسب و … همگی به فکر نان زن و بچه هستند و همه آحاد جامعه مانند جنابعالی و آیت الله العظمی طاهری اصفهانی امام جمعه اصفهان و آیت الله العظمی منتظری اعلی الله مقامه و فرزند شجاعش حاج احمد نمی شوند و به قولی ” آشپز ” ناصرالدین شاه که میگفت ما نوکر شاه هستیم نه نوکر بادنجان و چاپلوسی شاه را میکرد .””
حقگوئي وحق پرستي دركشوراپيدمي است بخصوص درميان علماي رباني ،نه عكسش. دارودسته حاكم درحدودده مليون هم نمي شودواين درانتخابات ازراي جليلي وديگران مشهودبودمنتهي همه امكانات قدرت دردست اينهااست.
مساله مهمي كه هست وخودتان معترف به آن هستيدنمي خواهندجامعه هرج ومرج شودونظم جامعه برهم بخوردونتيجه صالح وسالم به دست نيايدوبلكه وضع ازاين هم بدترشود؛وگرنه هيچ عالمي رباني كه دينش رابه دنيانفروخته است وهردانشمندوكاسب واداري نيزازاين وضع ظلمتكده حكومت ستمگروظالم وجائرراضي نيست وبه هرزباني اعتراضشان رااظهارمي كنند.
وخودتان دراين رسانه هاي جمعي مثل اينستاگرام وتلگرام هاوسايتهاي مخالف نظام شاهدماجراهستيد.
پس نه شما تنها هستيد ونه حاج احمدمنتظري -دام عزه-،دين ستيزان أقل واندكي درگروه شماهستندوغيرازفحاشي به دين ومتدينان چيزديگري نداريد.
امادينداران كثيري درگروه علماوديگرمتدينان مي باشندومعترض برستم ستمگران حاكم هستند وبه كمك وياري شماها نيازي ندارندزيرامامتدينان مسلمان معتقديم كه نبايدبه ستمگران ديگراعتمادكنيم وتمايل نشان دهيم تابرآتش ظالمان ديگر مبتلاشويم وبه چاه ويل ديگربيفتيم بلكه مابرنصرت وياري خداوندقادرمتعال تكيه واعتمادداريم.
چنانكه خداوندفرموده است :”ولاتركنواالي الذين ظلموافتمسكم النار…هود/113}
ونيازي بكمك گروه شماهاي دين ستيزان نداريم چون خداوندفرموده است :
“ياايها الذين آمنواان تنصرواالله ينصركم ويثبت اقدامكم. والذين كفروافتعسا لهم وأضل اعمالهم. ذالك بأنهم كرهواماأنزل الله فأحبط اعمالهم. محمد/7-8-9}.
زيرادين ستيزان ازآيات خداوندخوششان نمي آيد وخداهم اعمالشانرا بي أثركرده وباطل نموده وتباه ساخته ومي سازد؛ونابودي ازآن آنهااست.همچنانكه برگذشته گان ازدين ستيزان رانابودوهلاك گردانيد.
ومي دانيدكه اكثريت جامعه متدين ومسلمان هستند وبه آموزه هاي دين اعتراضي ندارند.ودراين جامعه مرام لائيك وسكولاررانمي پذيرند وما معتقديم كه قانون اساسي بايداصلاح شود وروش حكومت عوض شود وبيشتراختيارات دست مردم باشدودرهنگام خطاي مسؤل ،وي رااستيضاح كنندواوپاسخگوباشد. باكمال احترام
دوست گرامی
بار دیگر هم که شما در حال تقسیم ملت به دین دار و بی دینید ! میزان شما چیست؟ آیا ایمان و دینداری را کیلویی وزن می کنند؟
در برابر ناحق ایستادن آیا مرتبه اش از نماز و روضه اتان کمتر است؟
مردم ایران همه تنهایند ، می دانید چرا ؟ بروید اززندگی زن کودکان کارتون نشین ، ازمعتادان و جوانان بیکار و زنان روسپی و زندانیان و …. بپرسید تا بدانید تنهایی چیست.
مردم ایران باید بدانند که باید خود یاور خود باشند( ازتو حرکت از خدا برکت، این ضرب المثلی کاملا ایرانی است و نشانه اهمیت دادن به پشتکار و کار وتلاش پدران ما بوده است ، که برکت از راه غارت چون روش قبایل اعراب قدیم بدست نمی آید. ) و زمانی که بدین آگاهی رسیدند دیگر تنها نخواهند بود .
امثال شما با تاکید بر اینکه عمامه داران با خدایند و مردم عادی بی خدا تا به حال مردم را فریفته اند، شما مردم را به کافر و مومن و نجس وپاک یعنی نظام کاست ی تقسیم می کنید، و میزانتان هم روش زندگی ۱۴۰۰ سال پیش قبیله ای و برده داری است.
اعتقاد و ایمان درجامعه امروزی فردی و شخصی است و ربطی به زندگی اجتماعی ندارد، جایی که خرد حکمفرما ست وجدان فردی و اجتماعی با قانون گره خورده و بر هم تاثیر گذارو در تغییر و شکوفایند، واجازه به ارزش گذاری فرضی بیخدایی و با خدایی نخواهند داد چرا که اعمال اجتماعی ورفتاری مردم نسبت به هم ملاک و میزان قرار خواهد گرفت ، نه رابطه ی فرد با خدایش.
با احترام
به به …عطر دل آویز سید مرتضی فضا را پر کرده!
اقای میم-س
ایت الله منتظری هم وقتی ولایت فقیه را در قانون اساسی چنپانید که فکر میکرد خودش ولی فقیه بعدی است. بعد که دید بازی خورده و بدست خودش نردبان دیگران شده فریاد وا اسلاما وا مرجعایش بلند شد.
همه در فکر قدرت و منفعت خود هستند ووقتی به ان پشت پا میزنند که در دسترسشان نیست. می گویند گربه که دستش به دنبه نرسید گفت ولش کن بو میداد.
سیستمی که قدرت در دست فرد و خانواده باشد همین است که هست . پیغمبر هم که باشد جز این نمی کند.
امروز در خبرهائی که از امریکا رسیده معلوم شد که وزیر دفاع منتخب ترامپ ژنرال بازنشسته ای است که معروف به “سگ وحشی” است و تمام فکر و ذکرش هم جنگ با ایران.او از نزدیکان به دولت دست راستی افراطی اسرائیل است و با توجه به موضعش در مورد ایران در حقیقت بر خلاف وعده های ترامپ که آقای خامنه ای را بر سر ذوق آورده بود دنبال جنگ و انهم با ایران شیعه است. یعنی با توجه به اینکه وزرای دفاع در حقیقت نمایندگان کمپانیهای تسلیحاتی آمریکا در دولت هستند میتوان اینطور نتیجه گرفت که سیاست جدید آمریکا جانبداری از جناح سنی خاورمیانه در مقابل ایران شیعه است و این یعنی منافع انحصارات اسلحه درجنگ شیعه و سنی است که ما در راه اندازی آن نقش کلیدی را بازی کرده ایم!
در گیری با ایران ،هم پاسخگوی حمایت از اسرائیل است و هم عربستان سنی که ما با بی خردی کار روابط خوب قبلی را به این اوضاع فاجعه بار کشیده ایم. احتمال دیگراینکه پیام بسیار روشنی به رهبری ایران فرستاده شده که باید با تاثر از حماقت از دست دادن فرصت حل و فصل مشکلاتش با اوباما همیشه یاد کند. فرصتی تاریخی که برای همیشه بمدد عوامل فاسد و اختلاس گر از دست رفت. حال ایران که کارش بجائی رسیده که نرخ دلارش را یا در سلیمانیه کردستان تعیین می کنند و یا خواندن افکار ترامپ هر روز اقتصاد سرطان زده آنرا بیشتر میلرزاند باید بنشیند و ببیند که اتحاد آمریکا و اسرائیل و سعودی جه خوابی برایش دیده اند و بقول موسویان روسیه هم کجای کار ایران را سر معامله خواهد فروخت و با یک مشت اس 300 بی خاصیت او را در جلوی گرگها خواهد انداخت.البته فعلا آن ایرانی که راجع به ان صحبت میشود همین مردم بدبختی هستند که دیگر هیچ ندارند ومثل گوسفندان عزا و عروسی از این هیئت سینه زنی به آن قصابی نذری برده میشوند. چند روز پیش در خبرها بود که اهالی جنوب سودان در اعتراض به گران شدن سوخت اعتصاب عمومی کرده اند.دیدم سودانی های فلاکت زده از مای شیعه اثنی عشری انقلابی شعورشان بیشتر است..وای از آینده ای که ابعاد فاجعه اش نا معلوم است ولی وقوعش قابل لمس و احساس!
چه هزینه‌های گزافی را خانوادهٔ منتظری برای شعور و شرف و شهامت و صداقت که بدانها متصف بودند و مقید، پرداخت کرده اند و همچنان نیز و چه نامهای نیکی از خود باقی گذاشته اند تا دردناکانه شاهد باشیم از خیل چند صد هزار نفری آخوند جماعت در این دیار ملا زده، چه انگشت شمارند تعداد اخوند‌هایی که از این اوصاف بر خوردارند. به ویژه وقتی پای مقایسه پیش آید که گاه در سطح برخی مراجع ، در راستایی حرص سیری ناپذیر غارت و جاه طلبی و قدرت پرستی ننگین و شوم خود، حتی حاضرند تلفنی فتواهایی به فرمودهٔ اجامر امنیتی و خوی سر سپردگی بی چون و چرای خویش صادر کنند برای حفظ وضع موجود ولو که میدانند اگر دیگی می‌‌جوشد برای غارت و جور و جنایت آنها می‌‌جوشد و ملتی در زجر و شکنج زندگی میکنند و مملکتی را تا لبه پرتگاه کشانده اند که شهوت و مستی شکر غارت و قدرت و لذت از جنون، آنها را پاک از هیبت و هیئت آدمیزاده بکلی مسخ کرده و تا قعر مرداب‌های گندیدهٔ فساد و تباهی مدفون نموده است. پای چنین مقایسه‌هایی که پیش می‌‌آید ارزش و احترام و ماندگاری نام خانوادهٔ منتظری معلوم میشود و اینکه با عقاید آنها موافق یا مخالف باشیم به حاشیه می‌‌رود تا به نسیم انسانیت و آزادگی و شرف و شهامت از هر لباس و عقیده‌ای که وزیدن گرفت احترام گذاشته باشیم ،قدردان باشیم و جانب انصاف را از دست ندهیم.
با درودبه جناب نوری زاد و هم میهنان فرهیخته : جنابان سید مرتضی و مصلح پاک دل سلام عرض میکنم . روی سخنم به هردوی شما خوبان حوزوی است که چندیست با افراد این سایت قهر کرده اید و نمی نویسید ولی مطمئن هستم که در اولین فرصت میخوانید و شاید رای هم بدهید از فحوای کلام هردوی شما پی به ارادت وهمدلی شما با مرحوم آیت الله منتظری میتوان برد و میتوان احساس همدلی (حداقل دراین مورد ) باشما داشت که ایشان چقدر خون به جگرشد و چقدر ازهم لباسانش شاکی بود که مردم را به جای اصلاح امور به شر و لجاجت و بی مایگی رهنمون شده اند و نصیحت هم نمیپذیرند چون خود را برحق میدانند . حال از شما عزیزان درخواست میکنم که فرزند برومند ایشان را تنها نگذارید . مگرنه این است که سران حکومت اعدام ها را حکم خدا میدانند و به آن افتخار میکنند ؟ پس جناب منتظری که مکالمه پدر مرحومش را منتشر کرده خلاف شرع رفتار نموده ؟ شما که مسائل حوزه برایتان آشکار تر است بفرمایید که در مورد جناب منتظری چگونه باید رفتار کرد آیا دادگاه عدل اسلامی بوده ویا بیدادگاه ؟ همین چند وقت پیش بود که آقای اردبیلی زنده بود و نفس میکشید ! حالا کجاست ؟ حالا چه جوابی دارد که بدهد ؟ اگر در دنیای باقی از وی سوال شود که چرا تو که قاضی القضات بودی اعدام ها را تایید نمودی ؟ چه جوابی میدهد ؟ میگوید مامور بودم ؟ رهبر داشتم و به دستور وی عمل نمودم ؟ ویا میگوید من مرجع تقلید بودم و بنا به فتوای خود عمل نمودم ؟ عزیزان لطفا پاسخ دهید . با احترام .
نوریزاد گرامی شما تنها نیستید بلکه تک دونه اید!درود بر شرف و بزرگی و شجاعت و از خود گذشتی و جوانمردیت!تو شرف ایران و باعث سربلندی ایرانیان دراین برهه ترس و ترور و وحشت و خود خواهی و خود فروشی و دروغ هستی!زنده و پایدار باشی!
سری به اسناد ویکی لیکس مربوط به ایران میزنم، صدها هزار سند از دوران انقلاب منتشر شده اند
حوصله و وقت بیکار میخواهد با اعصابی پولادین، اعصاب پولادین برای اینکه یادآوری خریت دوران انقلاب واقعا زجرآور است و اینکه امریکا چگونه با استفاده از خریت ملی ایرانیان، بر موج مخالفت های درست و بحق ما با پدر تاجدار، سوار شد و حداقل 20 میلیون نفر ایرانی را روی ناخن انگشت سبابه اش چرخاند
روزی از روزهای سال 57، ناگهان شعاری بر زبان مردم افتاد:
حزب فقط حزب الله
رهبر فقط روح الله
حزبی به اسم حزب موهوم حزب الله را شنیده بودم، اما روح الله دیگر کدام رهبری بود؟ کی به رهبری انتخاب شد؟ و کی انتخابش کرد؟
خجالت میکشدیم که از کسی بپرسم، در جو هیجانی که روی ناخن انگشت سبابه امریکا می چرخیدیم، چنین پرسشی به معنی خریت!!! بود
آهسته و با احتیاط و درگوشی از دوست همرزمی که هر روز باهم در تظاهرات همین شعار را سر میدادیم، پرسیدم، میدانستم که مرا لو نخواهد داد:
– آقا رحیم؟
– جونم آقا ناصر
– این روح الله کیه؟ ببخشید که از شما پرسیدم، به کسی دیگه اعتماد نداشتم، گفتم رفیقیم و هر روز باهم این شعار را در کوچه و خیابونا میدیم، راستی ایشون از کی رهبر شدن؟
– والاه ناصرجان، راستشو بخوای منم نمیدونم، اتفاقا منم دنبال کسی میگردم که ازش بپرسم ولی روم نمیشد
– عههههههه، بابا ایول داریم، خودمونم نمیدونیم که رهبرمون کیه؟
ما اینگونه روی ناخن انگشت سبابه چرخیده بودیم
اسناد ویکی لیکس امروز مستقیما به دردم نمی خورند، به جز اینکه به بعضی ها ثابت شود که امروز از دُمی آویزان شده اند که صاحبش 38 سال پیش ما را روی ناخنش چرخانده بود
با این صحبت های شما مشخص است که هیچگاه در تظاهرات خیابانی برعلیه شاه نبوده اید به این دلیل که شعار حزب فقط حزب الله تازه در تابستان پنجاه و هشت از کیسه آخوند ها در آمد و آنهم صرفاً برای سرکوب سازمان و گروههای سیاسی آن زمان وگرنه روح الله را همه می شناختند وقتی با یک عکس سه متر عرض و چهار متر طول جلوی تظاهرات در مشهد به راه انداخته بودند مگر می شود کسی او را نشناسد. ولی همه این بلا ها هم زیر سر رژیم پدر تاج دارتان بود که تیمسار و سپهبد هایش همه کمک کردند تا کمر بند سبز برژنسکی کامل گردد. اگر همین پدر تاج دار شما روشنفکران و نویسندگان آزادیخواه را در بند نمی کرد و نمی کشت مردم انقدر در جهل نمی ماندند که فریب سخنان هزار و چهار صد سال گذشته را بخورند. همین پدر تاج دار شما در کشتن و دربدر کردن مردم کمتر از حکومت فعلی نبود. منتها اینان کار را به جایی رساندن که بعضی ها از فرط جهالت از این لاشخورها به گرگ درنده دیگری پناه می برند. اگر شما جنایات پدر تاج دارتان را فراموش کرده اید ولی خوشبختانه همه اش در تاریخ ثبت شده است. اگر اینان برای خوش آمد روسیه به جنگ در یمن کمک می کنند شاه به دستور آمریکا به ظفار لشگر کشی کرد و بسیاری از مبارزین ظفار را کشت و سربه نیست کرد. اگر پول نفت هم اکنون میلیارد میلیارد اختلاس می شود زمان شاه صرف خرید اسلحه از آمریکا می شد و خلاصه برای مردم هیچ نمی ماند و مردم در فقر و گرسنگی مثل الان بسر می بردند. اگر اینها پولهای ملت را برای درست کردن اماکن متبرکه خرج می کنند شاه جشن های دو هزار و پانصد ساله بپا می کرد برروی پیکر فرتوت حاشیه نشینها. تکامل منطقی رژیم شاه همین رژیم کنونی است. اینها یک شبه بوجود نیامدند سالها در آستین سیستمی تربیت شدند که شما به آن شاهنشاهی می گویید. آخر آدم باید خیلی ساده باشد تا از خود نپرسد که خوب مگر مردم بیمار روانی بودند که به خیابانها بریزند تا پدر تاج دار شما را بزیر بکشند. ولی فقیه با شاهنشاه مگر فرقی می کند. به قول داریوش اقبالی
از حاجیان تا تاجیان حیوان به حیوان دیده ام
جناب ناشناس
عالی بود
سپاس
سلام جناب نوریزاد گرانمایه.
از وقتی اسم شما را شنیده ام تقریبا سایت و فیس بوک را زیر و رو کرده ام هم مطالبش را و هم بیشتر کامننتهایش را. تقریبا با خط فکری شما آشنا هستم و صد البته با آن همسو. نه ذره ای به اصلاح طلب ها گرایش و امید دارم و نه دل خوشی از ملاها. نامه اخیر شما به احمد منتظری را بسیار پسندیدم و خواستم چند خطی نه از در نصیحت بلکه از سر احترام عمیق برایتان بنویسم. اگر در نوشته ی من رگه ای از نصیحت دیدی به بزرگواری خودت ببخش و بدان که ناخوسته بوده و مکنونان قلبی من چیزی جز آرزوی سربلندی شما و ایران عزیز نیست. اینکه برای شما می نویسم و فی المثل برای دیگری نه، به این دلیل است که در شما درستی و رقت قلبی می بینم که در دیگران خیر. می بینم که وقتی برای سایت و کامنتها زحمت می کشی و توهینها را حذف می کنی یعنی ارتباط با مردم در کنار مراعات انصاف و عدالت برایت مهم است و برای آن ارزش قائلی وگرنه که مثل خیلیها به تلگرام بسنده می کردی. جناب نوریزاد، خواستم یادداشتی از شما را یاداوری نمایم به اسم “ای خدا ای فلک” که بند آخرش این بود که “من از این پس جز آن چیزی که به وحدت ملی بینجامد نخواهم نوشت”. برداشت خیلی ها این بود که مراد شما از این پیشنهاد این است که فردای ایران، غاصبان را ببخشیم اما برداشت من، اصرار شما بر حفظ وحدت بین مردم این سو بود. من اعتقاد دارم اگر آن پیشنهاد پی گرفته می شد، جلسه سرای قلم پیش نمی آمد. آقای نوریزاد بزرگوار، منی که با جان نوشته های شما همسو هستم و همه ی منظور شما را از آن را فهم کردم اعتقاد دارم ماجرای جلسه ی سرای قلم نباید پیش می آمد. من جناب خزئلی را انسان شریفی می دانم اما تعصبات مذهبی وی چیزی نیست که بخواهد از سر آن کوتاه بیاید حتی به قیمت گزاف. اشتباه نکنید من اینها را ننوشتم تا شما و نوشته های شما را زیر سوال ببرم بلکه معتقدم اینها با پیشنهاد آشتی ملی خود شما متناقض است. من وقتی شما می گویی که تنها هستی از یک طرف جگرم آتش می گیرد از طرف دیگر به تو افتخار می کنم و دوست دارم همه آدمها حتی آنها که تعصبات غلیظ شیعی دارند از نزدیک شدن به شما احساس انجام تکلیف برای وطن داشته باشند درست مثل هفت هشت سال پیش. کاش بین شما و خزئلی سر مسائل مدهبی اختلاف پیش نمی امد. شما هر دو آزاده اید و دست از جان شسته، هر چند حرفهای بعد از سرای قلم خزئلی مرا به بهت فرو برد و پیش خود گفتم نوریزاد هر چه گفته و نوشته باشد سزاوار این رفتار نبود اما گرچه دیگرانی را به حال خود وا می گذارم، شکایت شخص شما را به جای غریبه نزد خودت آوردم چون آزادگی ات را باور کرده ام. یکجا خزئلی بود که در 88 شما را حر زمان خواند، یکجا شما بودی که وقتی او به اعتصاب غذا رفت همسر و فرزندانش را همراهی کردی، یکجا خزئلی بود که در اوج ناامیدی شما برایت فضای نمایشگاه نقاشی فراهم کرد، یکجا شما بودی که وقتی غرفه نمایشگاه کتاب او را بهم زدند با او در نمایشگاه همراهی کردی. چه کسی از تفرقه این دو عزیز سود می برد؟ چرا مذهبی که می گوید برای الفت بین انسانها امده اینطور دو انسان شریف و دوست را دوپاره کرد؟ این وسط حتما دستهایی برای آتش بیاری این معرکه در بین بوده که شما را تنها تر کند و دوستان شما را ازتان دور کند. شما چرا بهانه هایی فراهم کنی؟ چرا شما که مایه دلگرمی و در اصل تنها مایه دلگرمی ما هستید باید به عرصه ای در مطالبتان ورود کنید که موجب تفرقه صلاح ورزان جامعه گردد؟ این بحث که ریشه همه بدبختی ها مدهب است لزوما درست نیست چون من افراد به شدت مدهبی ای را می شناسم که ذره ای این حاکمیت را قبول ندارند و حتی ادعای دین برای حکومت داری را هم رد می کنند و آن را امری شخصی میدانند. یکجا برای شما بعد از مصاحبه ای که در voa داشتید گفتم نکند طرز صحبت شما جناب خزئلی را مکدر نماید و شما از سر صفای باطنی که همیشه با شماست به اطمینان به من گفتی کجای کاری که “دوستی من و خزئلی عمیق تر از این حرفهاست که با اختلاف عقیده سر این مسائل خدشه بردارد”. افسوس که مدهبی که قرار بوده “قد الّف بین قلوبهم” باشد صرفا بخاطر برداشتهای متفاوت افراد از آن به کدورتها انجامید بدون اینکه ثمره ای برای ایران داشته باشد. کاش در روزگاری زندگی می کردیم که اختلافات مذهبی این دوستی های عمیق و زیبا را به کینه های خطرناک تبدیل نمی کرد. پس نوریزاد عزیز تا روزی که آن جامعه آرمانی فرا برسد، و تا زمانیکه همه آنقدر ظرفیت بالایی پیدا کنند که “ارتداد” از دایره الفاظشان خارج گردد، خود شما، شما که تنها هستی، باید کمک کنی این دوستی ها و الفتهای نادر که از جنس قدرت و پول و طمع نیست پابرجا بماند و بازیچه قضاوتها و برداشتهای متفات از مدهب نشود. همانطور که در پیشنهاد آشتی ملی گفتی: جوری بنویسیم که جز به وحدت ملی نینجامد. این نامه شما به احمدآقای منتظری پر از انصاف است و همه حقایق را گفته و حق “آشتی ملی” را هم به جا آورده. باز هم پوش می خواهم اگر در کلامم جسارتی بود. درد دلی بود از یک هومطن کوچکتر به برادری بزرگتر و انسان تر. فقط خودت بخوان. ارادتمند شما
در نظام اسلامی ایران :
یک طرف، روشنفکرانِ مردمی اند و طرف دیگر، روضه خوانان نماز جمعه ی الواط وشعبان بی مخ پرور.
یک طرف، فقر بی حد و شمار توده ها و طرف دیگر دزدان حکومتی راس و کاخ نشین.
یک طرف ،بی سوادی و بی سرپرستی کودکان و کودکان کار وطرف دیگرآخوندان مفتخور و فتنه گر و متجاوز بر حقوق کودکان چون برسمیت شناختن ازدواج ۱۳ سالگان.
یک طرف،نظام هر دم بیلی و رهبری خود سرو طرف دیگر اسمی به نام جمهوری؟
یک طرف ،مردمی که اجازه صحبت ندارند و طرف دیگر روضه خوان نماز جمعه ای که خود قانون صادر می کند.
یک طرف، قانون ،یک طرف فتوا و شریعت.
یک طرف ، فساد دستگاه دولتی چون رشوه و طرف دیگر کودکان کار
یک طرف ،بی توجهی به طبیعت و غارت منابع طبیعی و از طرفی بی توجهی به انسانیت و آزادگی.
یک طرف، آزادگان در زندان وزیر شکنجه و طرف دیگر اگر گفتید چه کسانی آزادند؟
نتیجه:
نظام اسلامی ،موفق به تربیت موجودی مصرف کنند ه وپرخاشگر ، جنگجو ، بی منطق و خردشده است که قادر نه تنها به تکلم عادی نیست بلکه کار را هم ننگ می داند ،و اطوارش در منبر نماز جمعه اش از ////هم زشتر است.این موجودات تکیه گاهشان مردگان است و مرگ پرستند.و بر ایران فرمانروایی می کنند.
می بخشید، تصحیح:تکیه گاهشان مردگانند.
درود بر منتظری پدر و پسر
فکر نمی کنم این لباس چندان فایده ای به حال احمد اقا داشته باشد و با حلعش چیزی از دست بدهد. مهندسی مکانیکش سر جایش هست. اما قضات و قاضی القضات چه می کنند اگر که حلع شدند و دستشان از سفره غارت کوتاه شد.
ایشان از همان اول نمی بایست در این لباس برود مگر اینکه هدفش استفاده ای غیر معمول از ان بوده باشد.
احمد منتظری درود بر شیر پاکی که خوردی شرافتت را به هر لباسی ترجیح دادی. شرافتت را بر داشتی و به ملتت پیوستی. سرفراز باد میهن انسانی ما
آقای نوریزاد
اگر از تو، یا خطاب به تو، کمتر می‌نویسم، ناشی از شکوه تصویر “مرد تنهای ایستاده” است؛ شکوهی که زبان و انگشتان از وصفش ناتوانند.
چه می‌توانمت گفت جز آنکه:
زنده‌باشی و استوار، پایدار و امیدوار؛ باشد تا تنهایی‌ات به پایان رسد.
آفرین بر بزرگی شما که همانند سکه ای سخت در زیر ضربات پتک رژیم ولایی مقاومت میکنید واز افشای جنایات و سرقت ها،تبعیض ها،نامردمی ها و دروغ ها ابایی ندارید ، صدای شکستن استخوانهای رژیم از درون بگوش میرسد ولی سردمداران عمامه شطرنجی گوش شنوا ندارند همچون دیگر دیکتاتورها، رژیم شاهنشاهی را مردم سرنگون کردند البته با برنامه برون مرزی ولی این حکومت قرون وسطایی بخودی خود ازهم خواهد پاشید زیرا با ملت وجهان ببدی و خشونت رفتار کرده ومیکند و برنامه وپروژه ای جز سرقت ،فشار و قتل برای گرداندن کشور نداشته و دانش وتوانایی کشور داری را نداشته و از روز نخست همه چیر هردم بیلی بوده ،مگر غیر ازین است وقتی رهبر دستور بازداشت دائمی همقطاران سابق خود را بدون داوری وقضاوت عاد لانه میدهد، کجای دنیا میشود کسی را بیش از یکی دو روز بازداشت کرد؟ کجای دنیا آخوندی جز در شهر مشهد میتواند لات ولوط هاش را بفرستد تا مانع سخن رانی نماینده مجلس شود، کجای دنیا نماینده مصونیت ندارد جز ایران که شبانه به خانه اش هجوم برند؟
سید حسن و سید علی و امر وزید بفکر آینده خود باشند وبر نامردمی های رفته بر مردم سکوت نکنند، البته ابتدا لازمست خود را از وراثت خونین پدر بزر گ رها کنند و کنتور را بر صفر قرار بدهند خشت کج اول را بنیانگزار یا آرشیتکت حکومت اسلامی بنا نهاد و این هروج ومرج در تمام سطوح بلا انقطاع در مدت38سال گذشته ادامه داشته.، باید از کار منتظری وبخصوص نوری زاد که هر روز با کار و فعالیت مورچه ای خود زنگ هشدار را برایتان بصدا در می آورد متشکر باشید اگر طالب به زیستن هستید.
عرض ادب و احترام
1- رژیم ولایت مطلقه فقیه در ظاهر آمریکا را دشمن معرفی میکند ولی در خفا مدام برای ماندگاری خود به آمریکا باج میدهد(نمونه: توافق ننگین برجام). حالا هم که قرار است برای 4 سال اینده امریکا به دست حزب جمهوری خواه به ریاست جمهوری دوناد ترامپ (احمدی نژاد آمریکائی) مدیریت گردد، استبداد نعلین از شادی و خوشحالی در پوست خود نمی گنجد. زیرا بر عکس آنچه در جامعه مشهور شده است که حزب جمهوری خواه با حکومت اسلامی ایران تضاد اساسی دارد ، این حزب نشان داده است که با دیکتاتوریهای جهان کاملا هماهنگ می باشد ( مثال: روی کار آمدن ریگان و قضیه ارسال کیک و تفنگ و …). البته این بدان معنا نیست که حزب دموکرات آمریکا بر عکس عمل میکند بلکه بهتر است بگویم که دموکراتها هم این روال را دنبال میکنند با این فرق که در یک دست دشمنان دیکتاتور بعنوان چماق و در دست دیگر هویج به دست میگیرند و با دیکتاتور وارد معامله میشوند در حالیکه جمهوری خواه ها در هر دودست چماق با لعاب هویج به دست میگیرند.
2- این روزها اقای علی خامنه ای بیش از گذشته دچار مشکلات روحی و جسمی گردیده و به هر دری میزند بلکه گشایشی برای رژیم به بن بست خورده اش باشد با درب بسته مواجه میگردد. این عاقبت همه دیکتاتور های تاریخ است که هنگامیکه مواجه با بسته بودن همه دربهای نجات سیستم استبدادی خود میگردند، طاقت شنیدن هر انتقادی را از دست میدهند و بگیر و ببند و کشت و کشتار راه می اندازند تا به تصور خود بلکه نجات یابند. غافل از انکه این روش نجات انتخاب شده توسط مستبد همانند دست اندازی جانداردر حال غرق شدن در آبهای خروشان به کاهی به خیال آویزان شدن به تنه درخت تنومند شناور در آن ابهای خروشان است.
3- آگر نظر دهندگان محترم به نوشته های اینجانب قبل از انتصاب آقای حسن فریدون (روحانی) – در بازی گماشتن جایگزین اقای احمدی نژاد – به ریاست جمهوری رژیم ولایت مطلقه فقیه در همین سایت جناب محمد نوری زاد نگاهی بیندازند، نوشته بودم که در پایان دوره 4 ساله آقای حسن فریدون (روحانی) وضعیت نا به سامان و فلاکت بار اقتصادی و اجتماعی و سیاسی فعلی ایران نه تنها ثابت نخواهد ماند بلکه اوضاع بسیار وخیمتر و فلاکت بار تر خواهد گردید. برای مثال امروز مشاهده میکنیم که دلار به مرز 4000 تومان رسیده و ایرانی در دنیا جائی ندارد و عوامل مستبد همان دلائل کلیشه ای و مزخرف 38 ساله اخیر را تحویل می دهند، علی رغم انکه آقای حسن فریدون (روحانی) قبل از انتصابش جار میزد که مردم مگر نمیخواهید که دلار به جای اولش برگردد ( البته او جای اول دلار را معلوم نکرد تا در اذهان مردم رویای دلار 7 تومانی تصور گردد) و مگر نمیخواهید پاسپورت ایرانی به جای اول خود برگردد و از این دست شعارهای پوچ و تو خالی.
به امید نهادینه شدن عقل و خرد در فرهنگ ما ایرانیها و به امید حذف کامل فرهنگ جهل و خرافی دینی و مذهبی از ایران
مهدی از تهران
احمد منتظری به ملت خوش آمدی
یک واقعیت وجود دارد دیگر نه میتوانیم به عمامه دل بندیم نه به تاج. و نه حتی به خارجی شدیم یک ملت هشتاد میلیونی تنها. حالا با ید بببنیم چه خاکی باید تو سرمان بریزیم.
بعضی گفتند که همه اشکال ما از غرب زدگی است یعنی اگر به خویشتن خویش باز گردیم همه چیزمان درست میشود ولی نگفتند که اگر خویشتن حویش ما خاک بر سر بود چه باید کرد.
بعضی دیگر میگویند که همه مشکلات ما از آمریکاست ولی نمیگویند وقتی امریکا میگوید ما را فراموش کنید از ما هواپیما نخرید با شرکت های نفتی ما کار نداشته باشید با بانک های ما کار نداشته باشید برای خودتان مستقل باشید باز میگوییم اینرا هم نمیخواهیم.
شدیم یک ملت تنها در مقابل هزار معادله هزار مجهول که نمیگذاریم هم کسی بعضی از این معادلات را حل کنید. این بنده خدا نوری زاد و دکتر ملکی هم اگر بخواهند بعضی معادلات ما را حل کنند ار آنها میپرسیم از کجا حقوق میگیرید.
کاری که کردیم این بود بر تاج 2500 ساله خود عمامه 1400 ساله بستیم و آنرا گذاشتیم سر اماممان بعد سر مقام معظممان و خودمان رفتیم تخت خوابیدیم!. سر هر کداممان هم یا تاج است و یا عمامه و یا هر دو آنها.
ابتدا باید تاج و عمامه را از سر خودمان بر داریم. و مثل دیگر ملل به بررسی عیوب خود بپردازیم. فرانسوی ها 800 سال در سوربن انگلیسی ها 1000 سال در آکسفورد بدین کار مشغول بودند
چنین پدری چنین پسری باید!
با سلام
از طرف خودم و تمامی بازدیدکنندگان آزادیخواه این سایت پیشنهاد میکنیم پیرو سالهای گذشته از طرف رهبر معظم امسال را سال (افشای اسرار مگوی نظام)حقوق های نجومی؛صحبت های آیت الله منتظری؛اسناد ویکی لیکس؛۶۲حساب رییس قوه قضاییه وغیره،،،،،،،نامگذاری میکنیم.
آقا چقدر بگم گشش ندید قضیه رو
این حکومت فقط باید با حمله امریکا از بین بره. ما باید از خارجی ها بخوایم تا خلاصمون کنن. محاله ملت بتونن اینها را بردارن. از ما گفتن . دیگه این مملکت برای ما بدبخت بیچاره ها که نمیجوشه میخوام سرسگ توش بجوشه
جناب نوری زاد درود!
میزان آزادگی ، داشتن دیدگاه انتقادی و پایبندی مسئولین و رهبران جامعه به منافع ملی و انسانی، رابطه وثیقی با سهم در قدرت دارد البته استثناء هم وجود دارد، بنگرید خمینی و طالقانی را در 38 سال پیش که اولی با قبضه کردن قدرت خدا را هم بنده نبود چه برسد به مردم اما دومی قدرت بیحساب و کتاب را فسادآور میدانست. مثال دیگر خامنه ای است که باتمام بیسوادی در دروس آخوندی در یک برهه زمانی مقابل تفسیر خودکامانه و مطلقه از ولایت فقیه ایستاد اما بعد که به وصال “قدرت” رسید، مدهوش و فاسد شد. در این میان یک فرد استثنائی وجود داشت(حسینعلی منتظری) که در مصدر قدرت و در آستانه قدر قدرتی بود، اما انسانیت خود را با قدرت معامله نکرد. بنگرید خوش رقصی افرادی چون احمدی نژادها، لاریجانی ها، رئیسی ها، علم الهدی ها و امثالهم را که بازیچه سپاه و بیت رهبری شده اند و گوشه چشمی به وصال قدرت دارند چه جنایاتی در حق ملت خود و بشریت کرده اند. بنابراین از چنان پدر آزاده ای، وجود چنین فرزندی طبیعی است.
اما یک نکته به مصدر نشینان و آقازاده های آنان و آن اینکه، آزاده باشید و خاطرات خود و والدینتان را حریم شخصی و در تملک خانوادگیتان نگیرید و ندانید و یا مانند هاشمی و مرتضوی برای حفظ جانتان از آنها استفاده یا سوء استفاده نکنید زیرا اعمال شما و وابستگان قدرتمند شما با سرنوشت ملتی پیوند خورده است و چه خوب یا بد بخشی از تاریخ این ملت است پس تا دیر نشده آنها را به عرصه عمومی بسپارید که اگر غیر از این باشد همراهیتان با ملت دروغی بیش نیست و هنوز چشم طمع به قدرت دارید!
با سلام . آقای نوری زاد در تمام دوران گذشته و حال و آینده ، همیشه منتقدین از خاقان ها ، شاهان ، امپراتوران ، دیکتاتورها و … با مشکلات و زندان و سختی ها روبرو بوده اند . یا همانطور که فرموده اید ” تنهایند ” . جنابعالی به روشنی دلیلش را هم آورده اید که همان حریصانه سر به چرب و شیرینِ دنیایی فرو بردن به “آب بینی بُز” و نشخوار کنندگان ” سفره چرب و چیلی ” اند .جنابعالی بدرستی نام هایی را برده اید و بنده میدانم که نام های بیشمار میدانید . سید حسن مدرس ، امیر کبیر ، محمد مصدق ، ماندلا ، گاندی و … در بحث ” تنهایی ” منتقدین یک قیاسی بیان کنم که در سال 1342 بعد از سرکوب و کشتار عده ای معترض در پیشوای ورامین و میدان ارک و بازار تهران بدست شاهنشاه دیکتاتور و بی شعور حکومت آن موقع ، معترضین احساس ” تنهایی ” کردند و به خانه های خود رفتند و نظام حکومتی احمق آن موقع احساس پیروزی میکرد . ساواکی های احمق و بیشعور آن زمان احساس پیروزی میکردند . ارتش و گارد شاهنشاهی تا دندان مسلح آن موقع احساس پیروزی میکردند . شاه دوستان آن زمان احساس پیروزی میکردند و کلاً آنهایی که با نظام شاهی آن موقع بودند مانند ” خران ” از ذوق پیروزی در خاکستر می لولبدند و در خاکستر خود را ” غشو ” میکردند . نظام شاهنشاهی موفق شده بود که امام خمینی را تنها کند و ایشان را تنها ببیند ! ظاهراً احمق های آن زمان موفق شدند . اما ضرب المثلی داریم که میگوید ” جوجه را آخر پاییز می شمارند ” پاییز نظام دیکتاتوری آن موقع 15 سال طول کشید . خمینی تنها ، شد خمینی کل ایران . شاه احمق و ” دور قاب چینان ” فرار را برقرار ترجیح داده و از کشور گریختند . و شاهنشاه ” بزرگ ارتش داران ” با کیسه ای خاک وطن در دست به عنوان یادگاری طن و چشمانی اشک آلود فرمودند : ملت ایران من “ندای ” شما را شنیدم . آخر یکی نبود بگوید که ای شاه ” کوروش نشان ” چرا باید روی ” پلکان هواپیما ” ندای ملت ایران را بشنوی ؟ آقای نوری زاد روزگاری که در سازمانی که کار میکردم ، همگی اشان زبان بسته بودند و من هم ” تنها ” بودم و کسی را یارای گفتن یک کلمه اعتراض نبود و در برابر تذکر حقیر به ایشان ، میگفتند که ما زن و بچه داریم و به آنها فکر میکنیم و نمی توانیم هر حرفی را بزنیم ! آقای نوری زاد این ” نگفتن حق ” در کشور اپیدمی است و از مراجع گرفته نا آیت الله و حجت الاسلام و ثقه الاسلام و اداری و بقال و کاسب و … همگی به فکر نان زن و بچه هستند و همه آحاد جامعه مانند جنابعالی و آیت الله العظمی طاهری اصفهانی امام جمعه اصفهان و آیت الله العظمی منتظری اعلی الله مقامه و فرزند شجاعش حاج احمد نمی شوند و به قولی ” آشپز ” ناصرالدین شاه که میگفت ما نوکر شاه هستیم نه نوکر بادنجان و چاپلوسی شاه را میکرد .
مصلح گرامی
بادمجان از کی قاطی میوه ها شد!؟
مدرس از کی قابل مقایسه با بزرگانی چون مصدق و بزرگترینهابی چون امیرکبیر شد؟
حالا خمینی شدن کل ایران بکنار….
جناب سید رضی کم پیدایی دلمان لک زده به نوشته ها و خاطرات شما