پیش از این نیز اشاره کرده ام که من دو هفته ای به قدمگاه نخواهم رفت. چرا؟ جمعه ای که در راه است، روز افتتاح نمایشگاه نقاشی ها و تی شرت های من در یک گالری حرفه ای است. از همین اکنون از تک تک شما خوبان دعوت می کنم به نمایشگاه بیایید تا عصر جمعه را با هم بگذرانیم. از ساعت پنج تا نه شب. البته اگر که: مقدورتان است. نشانی اش را دوشنبه اعلام می کنم. نیز این بگویم که: نمایشگاه، تا چهار شنبه ی بعدش ادامه خواهد داشت و من هر روز از ساعت چهار تا هشت در نمایشگاه حضور خواهم داشت. روز جمعه را از یاد مبرید. چشم به راه شما عزیزانم.
محمد نوری زاد
بیست و چهارم آبان نود و سه – تهران
با درود به نوریزاد عزیز و هم میهن فرهیخته : به خبری که در بی بی سی بود توجه کنید> یک ایرانی معلول و با روحیه چون شیر را چطور برادران ارزشی سرکوب کردند و این شیر مرد چه کار کرد؟ خودتان قظاوت کنید…………………………….’ساندر ترپهاوس هستم بچه سهراه آذری’
بیبیسی
8
ساندر ترپهاوس یک نام کاملا هلندی است. نخستین بار که در ایمیلی پیشنهاد گفتگو با او را دریافت کردم “مطمئن” بودم که حتی اگر پدر و مادری ایرانی داشته باشد احتمالا نمیتواند مصاحبه را به فارسی انجام دهد چرا که به ” ساندر ترپهاوس” نمیآید بزرگ شده ایران باشد.
اما او نه تنها متولد ایران است بلکه بزرگ شده یکی از محلههای معروف غرب تهران به نام “سهراه آذری” است. محلهای که او را با نام احمد قلیچخانی به یاد میآورد.
“پدرم بقال بود. زیر خانهمان مغازه داشت. وقتی فکر مهاجرت به سراغم آمد دیدم نمیتوانم از پدر و مادر بخواهم که ۱۵-۱۴ هزار دلار به من پول بدهند تا یک پاسپورت جعلی بگیرم و یا این که از طریق زمینی از ایران خارج شوم. تحقیق کردم و متوجه شدم که از راه ورزش شاید بتوانم به هدفم برسم. چون از ۱۱ سالگی کشتی میگرفتم، به ورزش ادامه دادم و در ۱۸ سالگی قهرمان کشتی معلولان در وزن ۵۷ کیلوگرم شدم. همان سال مسابقاتی بینالمللی در هلند برگزار میشد و من از بخت خوبم، با تیم ملی معلولان راهی این کشور شدم.”
کتاب سرگذشت ساندر ترپهاوس در هلند چاپ میشود
چمدان ساندر با پیشنهاد و کمک یکی از منتقدان و علاقمندان به برنامه چمدان ساخته شد. آرش کمالی سروستانی، مقیم هلند، سال گذشته ابتدا در ایمیلی گفتگو با ساندر ترپهاوس را پیشنهاد کرد اما پیگیریها من برای پیدا کردن ساندر و تلاش برای فراهم کردن امکان ضبط گفتگو با کیفیت مطلوب، یکسالی به درازا کشید. در اواسط تابستان امسال، دو بار به ضبط گفتگو خیلی نزدیک شدیم؛ یک بار تا مرز اجاره استودیوی رادیوی پارلمان هلند در شهر لاهه پیش رفتیم که میسر نشد و بار دوم در سفری تفریحی که ساندر به انگلستان داشت تلاش کردیم تا در استودیوی بیبیسی فارسی گفتگو را انجام دهیم اما باز هم نشد. بالاخره قرار شد که آرش یک روز آخر هفته با قطار از شهر آیندهون به لاهه برود و با استفاده از دوربین و دستگاه ضبط صوتی که داشت گفتگوی تلفنی را از هر دو سوی خط تلفن ضبط کنیم تا در هنگام مونتاژ کیفیت قابل قبولی در اختیار داشته باشیم. بر حسب اتفاق، روزی که برای ضبط گفتگو انتخاب شد، روز دموکراسی در هلند بود و آن روز شهر لاهه در مرکز توجه اروپا قرار داشت. ویدئویی که در زیر میبینید را آرش کمالی سروستانی همان روز و پیش از رسیدن به خانه ساندر و آغاز ضبط چمدان تهیه کرده و در اختیار بیبیسی فارسی قرار داده است.
احمد نیمهبینا متولد شده است و البته خودش علت موفقیتاش را همین نیمهبینا بودن میداند.
“از کودکی همه فامیل و آشنایان به من میگفتند چون تو نیمه بینایی زندگی بر تو سخت خواهد گذشت، نگران نباش ما هوای تو را داریم و به تو پول خواهیم داد. اما من میگفتم یعنی چه که به من پول خواهند داد. نیمه بینا متولد شدن من یک واقعیت است که من باید با پذیرفتن آن به فکر خودم باشم. مادرم و برادرم اصرار داشتند که تنهایی بیرون از خانه نروم اما من میرفتم. بارها به تیر چراغ برق خوردم، در جوی آب افتادم، کم مانده بود چند بار زیر ماشین بروم اما هر بار که مشکلی پیش میآمد و یا زمین میخوردم محکمتر میشدم.”
احمد میگوید بعد از این که (۲۵ سال پیش) با تیم کشتی معلولان ایران وارد هلند شده همه فکر و ذکرش پیدا کردن راهی برای خروج از اردو و یافتن دفتر پلیس برای اعلام پناهندگی بوده و به همین علت هم هیچ تمرکزی بر مسابقات کشتی و حریفانش نداشته؛ موضوعی که گویا اصلا به مذاق مربیان و سرپرست تیم خوش نیامده است.
“کشتی اولم با یک حریف آمریکایی بود. با یک امتیاز به او باختم. بعد از مسابقه مربیام با عصبانیت آمد و گفت چرا به یک آمریکایی که دشمن ماست باختی. آن قدر عصبانی بود که در برابر همه خبرنگاران و دوربینها یک سیلی هم به من زد. هیچ گاه آن صحنه را فراموش نمیکنم. بعد به من گفتند چون با یک آمریکایی کشتی گرفتی و او ‘نجس’ است، باید دوش بگیری. من که داشتم دیوانه میشدم و دلم نمیخواست دیگر مسابقه بدهم در کشتی دوم مقابل حریف کانادایی از ناحیه شانه مصدوم شدم و از داور خواستم که مسابقه را نیمه کاره رها کنم. بعد از باخت دوم، همه از من عصبانی بودند و سرپرست تیم گفت بگذار برگردیم ایران با تو تسویه حساب خواهیم کرد. من هم گفتم باشه شما به همین فکر باش و من هم عمرا بر نخواهم گشت.”
احمد بعد از این که پرسان پرسان راه فرار از محل برگزاری مسابقات را فرا میگیرد بدون هیچ چمدان و وسیلهای یک روز اردوی تیم ملی کشتی معلولان را ترک میکند و به اولین دفتر پلیس خود را معرفی میکند.
“هیچ چیز همراهم نبود. پلیس بعد از پر کردن اوراق، من را به آپارتمانی امن برد و گفت چند روزی آنجا بمانم تا تیم ایران از هلند خارج شود. فقط یک شماره تلفن به من دادند و گفتند اگر خیلی واجب بود به آنها زنگ بزنم. در آن چند روز از هراس این که از طرف تیم ملی پیدایم خواهند کرد و هر لحظه شاید به سراغم بیایند، شب و روز نداشتم.”
احمد قلیچخانی بعد از دریافت اقامت در هلند به دانشگاه رفت. حقوق خواند. عاشق شد و از پانزده سال پیش وارد عالم سیاست شد. نام او در یکی دو سال اخیر در هلند پرآوازه شده چرا که او در کمپینی علیه “مجرم شناختن” مهاجران غیرقانونی، موفق بوده است. بسیاری آیندهای درخشان برای او در حزب کارگر هلند (که از احزاب حاکم است) پیشبینی میکنند.
سرگذشت زندگی او در قالب کتابی به زودی منتشر خواهد شد. ناشر هلندی نام کتاب را “ساندر ترپهاوس کشتیگیر؛ یاغی در ایران، سیاستمدار در هلند” گذاشته است. بخشی از این سرگذشت را ساندر در گفتگویش بر ملا میکند.
در انتظارم تا آثار هنري شما را از نزديك ببينم. اميدوارم كه خوشتان بيايد.
سلام احمدجان
اگرنوری زاد دوکامنت مراکه بااستناد به عقل عقلانوشته شده، منتشر کند برایتان روشن خواهدشد که چگونه نوری زاد حامی قاتلان وجانیان امثال فلاحیان وحسینیان است.
نوری زاد دروغ می گویدکه آزاداندیش است درمقابل استدلال عقلائی بنده درمورد دفاع ازقصاص قاتل وجانی عاجز وساکت مانده وآن را منتشرنکرده است.
4:17 ق.ظ / نوامبر 13, 2014
جناب نوری زاد سلام
جناب، ادعاهایت بی دلیل وچنان سست است بمانند تارهای عنکبوت است اینکه میگوئی:
“همه ی علم قرآنی ایشان، به موازین عقلی و اجتماعی که می رسد، باید با یافته های نوین و عقلانی بشر همسنگ شود. وگرنه کهنه و فرسوده و تاریخی جلوه خواهد کرد.این را من از خود قرآن یافته ام.”
این سخن را ازکجای قرآن یافته ای لطفا بما هم آدرس بدهید؟
وگفته ای:
“ترمیم احکام کهن اسلامی به جلوه های نوین مدنی اصلا توهین به قرآن و خدای عقل نیست. کسانی که معتقدند : حلال محمد، حلال است تا روز قیامت و حرامش حرام تا روز قیامت، و یا کسانی که احکام قرآنی را ابدی و حتمی و لازم الاجرا می دانند به خدای عقل جفا می کنند. ”
آنهائی که این سخن را می گویند بخاتمیت پیامبروابدیت دین اسلام ازقرآن استدلال دارند وازسنت وگفته های پیامبر-ص-؛ وفعلا بنده این ادله را دراینجاردیف نمیکنم ولی موقعش برسد به ان هم می پردازم .
واما به چه دلیل آنان به خدای عقل جفامیکنند ؟؟؟وشما نمی کنید که سخن شما بطورواضح مخالف حکم خدا وکلام او درقرآن است.
دلیل این سخنت چیست صرف ادعا که مصادره بمطلوب است وحکم زور .وشماهم که ازسخن زور فرار می کنید چرا خودت به آن متوسل شده ای؟؟؟
درادامه گفته ای:
“اگر بشود یک قاتل را تربیت کرد و به وی زندگی تازه ای اهدا کرد و از او انسانی درست و مفید بر آورد، چرا نباید دولت ها به این نگرش انسانی دست ببرند؟ کشتن در برابر کشتن، دم دستی ترین شیوه ای است که فصل تاریخی اش سپری شده و دنیای عقل به نمایندگی از خدای عقل به سمت ترمیم آن خیز بر داشته است.”
چرانباید قاتل را پیش ازانجام قتلش تربیت کرد؟تا مقتولی هم درمیان نباشد ،چرا؟چراعقلتان دراینجا گیج وفرسوده گشته ولگام دارشده است؟چرا؟
اگرقاتل درست بفهمد وبااین فرهنگ تربیت شده باشد وبداند که اگرکسی را بکشد کشته می شود؛ آن وقت اقدام بقتل کسی نمی کند،چون می داند که اقدام بقتل خویش کرده است واگرکرد معلوم میشود که اوجانی بالفطره است ؛وشما ازجانی بالفطره دفاع می کنید ودلتان بحال آن مقتول بی گناه وداغدیدگانش نمی سوزد.
وازاینجا معلوم وواضح است که شما وگروهتان ازطرفدارا ن وحامیان جانیان هستید ونه اینکه حامی یک انسان مقتول مظلوم؛ ودرنتیجه شما طرفدار وحامی ظالمان وقاتلا ن انسانیت هستید؛وخودتان نیزدرزمره ستمگران . پس بی جا دم ازمبارزه باظلم وستم حکومتیان جائرمزنید که خودتان هم یک ظالم دیگریدبشکلی دیگرکه حالا استحاله شده اید بدون تعارف ورودربایستی.
چرا به این دست آوردعقل عقلا واولی الالباب توجه نمی کنیدکه بایدقاتل را پیش ازقتلش تربیت کرد نه بعدازقتلش ؟
واین روش که نمایندگی ازخدای عقل راداشته باشد نزدیکتراست بخدای عقل، تاروش مرجوح شما که هیچ عقل سالمی آنرا نمی پسنددمگرعقل فرسوده امثال شما وگروه بی لجامتان که بسیار دراقلیت وبشماره تعدادانگشتان هستیدکه به خدای عقل جفا می ورزید .
پس چرا دراینجا به عقل وخردجمعی متوسل نمی شوید ودرجای دیگردم ازآن می زنید؟آیا خیال می کنید فقط شمای معدود به قله عقل نزدیک شده اید ودیگران اکثریت انسانهای وارسته وفرهیخته واولی الالباب مطیع خداوند حکیم ،پخمه ودگم هستندونمی فهمند؟ولی شما خیلی فهمیده هستید، چرا چونکه ایده شما به مرام غیرمسلمانان وغربیان سکولار نزدیک وهمسان است بدین خاطر شما درقله عقل قرارگرفته اید؟ زهی خیال باطل .
ترسم نرسی بکعبه ای اعرابی //// وین ره که تو می روی به ترکستان است. البته قصدشماازاول به ترکستان است.
مسلمانی که بانؤ من ببعض ونکفرببعض ، تناسبی ندارد یک دفعه سرراست بگوئید مااسلام را قبول نداریم قوانینش وحشیانه است چنانکه بردیا ودیگر دوستان کامنت گذارانت می گویند دراین صورت شما بامزدک چه تفاوتی دارید؟
وگفته ای :” قائل شدن تفاوت میان امروز و گذشته های تاریخی، عین عقل است. ”
ازکجا معلوم وبه چه دلیل؟ انسان همان انسانست که دهها قرن پیش زندگی می کرده است وعقلش همان عقل است منتهی شکوفا شده است دربهترزندگردن وتفاوتش همین بهترز ندگی کردن است باتکنیک هایی که باتجربه به دست آورده است ومدرن شده است بقول شمااما درقتل وغارت ودزدی ونیرنگ وچپاول وخونریزی وسفاکی خیلی ماهرانه عمل می کند وملیون وملیون انسانهارا می کشد وباماسک دموکراسی وحقوق بشر هم می کشد.
این چه تفاوتی است باگذشته؟ چون بیشترمی کشند وملیت های دشمنشان رابجان هم می اندازند ؟ بدین خاطر عین عقل است؟
این چه مدرنیته ایست وچه حامیان حقوق بشری است که برای منافع سیاسی واقتصادیش وبرای چپاول وقدرت نمائی خویش ملیون ملیون انسانهارابه آسانی وبایک شلیک بمب اتم می کشد وسرزمین های دیگران رااشغال می کندومی گوید منافع ما این چنین اقتضامی کند. واین چه تمدن وپیشرفت علمی و عقلی است برای بشر که برقاتل دلسوزی می کند ولی برای مقتول ترحمی وتربیتی نداردو نمی کند؟
خودش بمب اتم وهسته ای دارد وکشتارهم می کندولیکن به دیگران می گوید شمانباید صلح آمیزش راهم داشته باشید چون ما مطمئن ازشما نیستیم.خودش عضو”ان پی تی ” نیست ولی به دیگران دستور عضویت صادرمی کند.
این چه پشرفت عقلی است وباعقول زمان های گذ شته چگونه متفاوت است؟
چرابخودنمی آئید ودلباخته شروران شده اید وادعای پیشرفت عقل امروزی تان می کنید ؟ بله علم آدم کشی هم خیلی پیشرفت کرده است باچکاندن یک ماشه ملیاردها انسان را می تواندبکشدوکشته است وهیچ عذری خواهی هم نمی کند.
این چه ارزش است برای عقل بشرامروزی؟ درقدیم شروران، بی گناهان را برای چپاول مایملکشان یک یک باشمشیر می کشتند حالا بابمب اتم وهسته ای میلیونهانفررا می کشند وهیچ آبی ازآب تکان هم نمی خورد.
پس چه شد حرف وایده برچیدن سلاحهای کشتارجمعی؟
پس چرا برآن سلاحهای کشتارجمعی لگام نزدند این معبودها وقبله آمال های شما؟ ویامعقول های زمان شما؟
آیا اینهمه درژاپن وویتنام وکره وصربستان ویوگوسلاوی وعراق وافقانستان؛ ملیون ملیون کشته اند وبازدرسوریه وعراق میکشند وبرای تروریستهای تربیت شده خودشان درعراق پنج مورد سلاح برای آنان رسانده اند ویک بام ودوهوا عمل می کنند درسوریه به برخی که مخالف بشاراست کمک می رسانند وبرخی دیگررا می کشند.
باچه معیار عقلی این کاررا می کنند جزبامعیار منافع خودشان است؟
پس چرااین عقل پیشرفته چهان مدرن شماومتفاوت باگذشته جلواین انسان کشی های میلیونی را نمی گیرند؟
کامنت دوم منتشر نشده:
شما چرا به استدلال های عقلائی بنده جواب نداده اید که به هیچ چیزی جز عقل عقلا استناد نکرده بودم.
ولیکن به منصور که هیچ استدلال عقلی نداشت و ناشیانه به تفسیرعلامه ایرادی داشت که خودش ازعلوم تفسیر بهره ای ندارد ،به نکات نداشته ایشان تمسک جستی؟
اینجاست که گفته اند :”الغریق یتشبث بکل حشیش”.
پس درمقابل منطق قوی سکوت را ترجیح داده ای ؟ ویاخودرا بکوچه علی چپ زده ای؟
شما که طرفدار عقل ومنطق بودی حالا چطورشد که یک بام دوهواعمل می کنی؟؟؟
پس شما لطفا شعارت رادرپرچمت عوض کن وبنویس : من حامی جانیان وقاتلان بالفطره هستم. وپشت پرچمت بنویس من حامی فلاحیان وحسینیان ودیگر جانیان قاتلان وآدمکشان هستم. این قاتلان نبایدقصاص شوند چون چندنفر ازجمعیت انسانیت کم می شود واین خلاف قانون حقوق بشراست.
مگرهرانسان عاقلی که خودش را دوست دارد وبه مریضی سرطان مبتلا است وپزشگان متخصص گفته اند بایداین عضو آلوده به میکرب سرطان باید بریده شود تاشما به زندگی ات ادامه بدهیدوگرنه به همه اعضای بدنت این میکرب سزطان سرایت می کند وتورا می کشد .
آیا این مریض عاقل ودوستدارخویشتن حاضربمعالجه خویش وبریدن آن عضو نمی شود؟
اگرشمای نوری زادبگوئید که اونباید حاضربه بریدن آن عضو مثلاپایش ویادستش شود؟
همه عقلای عالم شمارا مذمت کرده وبه شما می گویند خودت را فورابه روان پزشگ فوق تخصص برسان وروانت رادرمان کن ؛این چه حرفی است که می زنی؟مگرنمی خواهی آن مریض زنده بماند؟ مگربااودشمنی داری؟اگربگوئی نه بااودشمنی ندارم ولی ازبریدن پایش عاطفه ام جریحه دار می شود. بازبشما می گویند:پس شماهم لطفا به روان پزشک مراجعه کنید.
عزیز من حال جامعه انسانی نیز چنین است اگرعضوفاسدجامعه معالجه نشود وآن عضوآلوده به میکرب انسان کشی بریده نشود؛جامعه انسانی هیچ وقت ازخون ریزی وسفاکی ازاین قبیل، آسایش وروی خوشی نخواهدداشت وامنیت جانی نخواهدداشت وفلسفه وحکمت تشریع قانون قصاص برای همینطورمعالجات امراض جامعه انسانی هست.
چراازاین استدلال روی برمی تابید وجواب مرا به تفاوت عقل امروزرابادیروز محول می کنید ؟ عقل همان عقل است نه چوان وپیر گشته ونه قبلا کودک بوده است.
آن رشد وشکوفائی عقل را که می گوئی آن عقل عملی برای جذب نفع ودفع ضررازخویش است بله آنگونه عقول الآن خیلی مزوروحقه بازترشده اند.
اما برخی برمن خرده گرفته اند که مقصودگروه جلوگیری از همه اعدام هااست وشما فقط قصاص را موردبحث قرارداده اید؟ بله بنده ازمبارزه باسایراعدام ها کاری ندارم ومعترض آن نیستم.
جناب نوری زاد منتظر جواب خردورزانه شما وگروهتان لگام به استدلال های خالص عقلانی کامنت قبلی واین نوشته ام هستم وگرنه خداحافظی می کنم .وبیش ازاین مزاحمتان وبوی دماغ شما وهمفکران شمانمی شوم.
پایدارباشید بااحترام .
مصلح
نوری زاددروغ گو سلام
اگرراست می گوئی وآزاداندیش وحامی آزادی بیان هستی چرا کامنت های مستدل به دلیل عقلائی صرف است رامنتشر نمی کنی وجواب خردورزانه به آن نمی دهی؟
اگرحامی قاتلان وجانیان امثال فلاحیان وحسینیان واکبر خوش کوشک نیستی ودم ازمبارزه باظلم وستم می زنید پس چرا ازاعدام وقصاص قاتل روی برتافته اید وحمایت ازقاتلان می کنید؟ پس معلوم است که پاک دروغگوهستی ودستت باجانیان وقاتلان دریک کاسه است.
واینک کامنت های قبلی منتشر نشده من است که درذیل می آید واگرهنرداری وراست می گوئی آزاداندیش وحامی آزادی بیان هستی آن را منتشرو جواب منطقی ومستدل عقلائی بدهید.
4:17 ق.ظ / نوامبر 13, 2014
جناب نوری زاد سلام
جناب، ادعاهایت بی دلیل وچنان سست است بمانند تارهای عنکبوت است اینکه میگوئی:
“همه ی علم قرآنی ایشان، به موازین عقلی و اجتماعی که می رسد، باید با یافته های نوین و عقلانی بشر همسنگ شود. وگرنه کهنه و فرسوده و تاریخی جلوه خواهد کرد.این را من از خود قرآن یافته ام.”
این سخن را ازکجای قرآن یافته ای لطفا بما هم آدرس بدهید؟
وگفته ای:
“ترمیم احکام کهن اسلامی به جلوه های نوین مدنی اصلا توهین به قرآن و خدای عقل نیست. کسانی که معتقدند : حلال محمد، حلال است تا روز قیامت و حرامش حرام تا روز قیامت، و یا کسانی که احکام قرآنی را ابدی و حتمی و لازم الاجرا می دانند به خدای عقل جفا می کنند. ”
آنهائی که این سخن را می گویند بخاتمیت پیامبروابدیت دین اسلام ازقرآن استدلال دارند وازسنت وگفته های پیامبر-ص-؛ وفعلا بنده این ادله را دراینجاردیف نمیکنم ولی موقعش برسد به ان هم می پردازم .
واما به چه دلیل آنان به خدای عقل جفامیکنند ؟؟؟وشما نمی کنید که سخن شما بطورواضح مخالف حکم خدا وکلام او درقرآن است.
دلیل این سخنت چیست صرف ادعا که مصادره بمطلوب است وحکم زور .وشماهم که ازسخن زور فرار می کنید چرا خودت به آن متوسل شده ای؟؟؟
درادامه گفته ای:
“اگر بشود یک قاتل را تربیت کرد و به وی زندگی تازه ای اهدا کرد و از او انسانی درست و مفید بر آورد، چرا نباید دولت ها به این نگرش انسانی دست ببرند؟ کشتن در برابر کشتن، دم دستی ترین شیوه ای است که فصل تاریخی اش سپری شده و دنیای عقل به نمایندگی از خدای عقل به سمت ترمیم آن خیز بر داشته است.”
چرانباید قاتل را پیش ازانجام قتلش تربیت کرد؟تا مقتولی هم درمیان نباشد ،چرا؟چراعقلتان دراینجا گیج وفرسوده گشته ولگام دارشده است؟چرا؟
اگرقاتل درست بفهمد وبااین فرهنگ تربیت شده باشد وبداند که اگرکسی را بکشد کشته می شود؛ آن وقت اقدام بقتل کسی نمی کند،چون می داند که اقدام بقتل خویش کرده است واگرکرد معلوم میشود که اوجانی بالفطره است ؛وشما ازجانی بالفطره دفاع می کنید ودلتان بحال آن مقتول بی گناه وداغدیدگانش نمی سوزد.
وازاینجا معلوم وواضح است که شما وگروهتان ازطرفدارا ن وحامیان جانیان هستید ونه اینکه حامی یک انسان مقتول مظلوم؛ ودرنتیجه شما طرفدار وحامی ظالمان وقاتلا ن انسانیت هستید؛وخودتان نیزدرزمره ستمگران . پس بی جا دم ازمبارزه باظلم وستم حکومتیان جائرمزنید که خودتان هم یک ظالم دیگریدبشکلی دیگرکه حالا استحاله شده اید بدون تعارف ورودربایستی.
چرا به این دست آوردعقل عقلا واولی الالباب توجه نمی کنیدکه بایدقاتل را پیش ازقتلش تربیت کرد نه بعدازقتلش ؟
واین روش که نمایندگی ازخدای عقل راداشته باشد نزدیکتراست بخدای عقل، تاروش مرجوح شما که هیچ عقل سالمی آنرا نمی پسنددمگرعقل فرسوده امثال شما وگروه بی لجامتان که بسیار دراقلیت وبشماره تعدادانگشتان هستیدکه به خدای عقل جفا می ورزید .
پس چرا دراینجا به عقل وخردجمعی متوسل نمی شوید ودرجای دیگردم ازآن می زنید؟آیا خیال می کنید فقط شمای معدود به قله عقل نزدیک شده اید ودیگران اکثریت انسانهای وارسته وفرهیخته واولی الالباب مطیع خداوند حکیم ،پخمه ودگم هستندونمی فهمند؟ولی شما خیلی فهمیده هستید، چرا چونکه ایده شما به مرام غیرمسلمانان وغربیان سکولار نزدیک وهمسان است بدین خاطر شما درقله عقل قرارگرفته اید؟ زهی خیال باطل .
ترسم نرسی بکعبه ای اعرابی //// وین ره که تو می روی به ترکستان است. البته قصدشماازاول به ترکستان است.
مسلمانی که بانؤ من ببعض ونکفرببعض ، تناسبی ندارد یک دفعه سرراست بگوئید مااسلام را قبول نداریم قوانینش وحشیانه است چنانکه بردیا ودیگر دوستان کامنت گذارانت می گویند دراین صورت شما بامزدک چه تفاوتی دارید؟
وگفته ای :” قائل شدن تفاوت میان امروز و گذشته های تاریخی، عین عقل است. ”
ازکجا معلوم وبه چه دلیل؟ انسان همان انسانست که دهها قرن پیش زندگی می کرده است وعقلش همان عقل است منتهی شکوفا شده است دربهترزندگردن وتفاوتش همین بهترز ندگی کردن است باتکنیک هایی که باتجربه به دست آورده است ومدرن شده است بقول شمااما درقتل وغارت ودزدی ونیرنگ وچپاول وخونریزی وسفاکی خیلی ماهرانه عمل می کند وملیون وملیون انسانهارا می کشد وباماسک دموکراسی وحقوق بشر هم می کشد.
این چه تفاوتی است باگذشته؟ چون بیشترمی کشند وملیت های دشمنشان رابجان هم می اندازند ؟ بدین خاطر عین عقل است؟
این چه مدرنیته ایست وچه حامیان حقوق بشری است که برای منافع سیاسی واقتصادیش وبرای چپاول وقدرت نمائی خویش ملیون ملیون انسانهارابه آسانی وبایک شلیک بمب اتم می کشد وسرزمین های دیگران رااشغال می کندومی گوید منافع ما این چنین اقتضامی کند. واین چه تمدن وپیشرفت علمی و عقلی است برای بشر که برقاتل دلسوزی می کند ولی برای مقتول ترحمی وتربیتی نداردو نمی کند؟
خودش بمب اتم وهسته ای دارد وکشتارهم می کندولیکن به دیگران می گوید شمانباید صلح آمیزش راهم داشته باشید چون ما مطمئن ازشما نیستیم.خودش عضو”ان پی تی ” نیست ولی به دیگران دستور عضویت صادرمی کند.
این چه پشرفت عقلی است وباعقول زمان های گذ شته چگونه متفاوت است؟
چرابخودنمی آئید ودلباخته شروران شده اید وادعای پیشرفت عقل امروزی تان می کنید ؟ بله علم آدم کشی هم خیلی پیشرفت کرده است باچکاندن یک ماشه ملیاردها انسان را می تواندبکشدوکشته است وهیچ عذری خواهی هم نمی کند.
این چه ارزش است برای عقل بشرامروزی؟ درقدیم شروران، بی گناهان را برای چپاول مایملکشان یک یک باشمشیر می کشتند حالا بابمب اتم وهسته ای میلیونهانفررا می کشند وهیچ آبی ازآب تکان هم نمی خورد.
پس چه شد حرف وایده برچیدن سلاحهای کشتارجمعی؟
پس چرا برآن سلاحهای کشتارجمعی لگام نزدند این معبودها وقبله آمال های شما؟ ویامعقول های زمان شما؟
آیا اینهمه درژاپن وویتنام وکره وصربستان ویوگوسلاوی وعراق وافقانستان؛ ملیون ملیون کشته اند وبازدرسوریه وعراق میکشند وبرای تروریستهای تربیت شده خودشان درعراق پنج مورد سلاح برای آنان رسانده اند ویک بام ودوهوا عمل می کنند درسوریه به برخی که مخالف بشاراست کمک می رسانند وبرخی دیگررا می کشند.
باچه معیار عقلی این کاررا می کنند جزبامعیار منافع خودشان است؟
پس چرااین عقل پیشرفته چهان مدرن شماومتفاوت باگذشته جلواین انسان کشی های میلیونی را نمی گیرند؟
کامنت دوم منتشر نشده:
شما چرا به استدلال های عقلائی بنده جواب نداده اید که به هیچ چیزی جز عقل عقلا استناد نکرده بودم.
ولیکن به منصور که هیچ استدلال عقلی نداشت و ناشیانه به تفسیرعلامه ایرادی داشت که خودش ازعلوم تفسیر بهره ای ندارد ،به نکات نداشته ایشان تمسک جستی؟
اینجاست که گفته اند :”الغریق یتشبث بکل حشیش”.
پس درمقابل منطق قوی سکوت را ترجیح داده ای ؟ ویاخودرا بکوچه علی چپ زده ای؟
شما که طرفدار عقل ومنطق بودی حالا چطورشد که یک بام دوهواعمل می کنی؟؟؟
پس شما لطفا شعارت رادرپرچمت عوض کن وبنویس : من حامی جانیان وقاتلان بالفطره هستم. وپشت پرچمت بنویس من حامی فلاحیان وحسینیان ودیگر جانیان قاتلان وآدمکشان هستم. این قاتلان نبایدقصاص شوند چون چندنفر ازجمعیت انسانیت کم می شود واین خلاف قانون حقوق بشراست.
مگرهرانسان عاقلی که خودش را دوست دارد وبه مریضی سرطان مبتلا است وپزشگان متخصص گفته اند بایداین عضو آلوده به میکرب سرطان باید بریده شود تاشما به زندگی ات ادامه بدهیدوگرنه به همه اعضای بدنت این میکرب سزطان سرایت می کند وتورا می کشد .
آیا این مریض عاقل ودوستدارخویشتن حاضربمعالجه خویش وبریدن آن عضو نمی شود؟
اگرشمای نوری زادبگوئید که اونباید حاضربه بریدن آن عضو مثلاپایش ویادستش شود؟
همه عقلای عالم شمارا مذمت کرده وبه شما می گویند خودت را فورابه روان پزشگ فوق تخصص برسان وروانت رادرمان کن ؛این چه حرفی است که می زنی؟مگرنمی خواهی آن مریض زنده بماند؟ مگربااودشمنی داری؟اگربگوئی نه بااودشمنی ندارم ولی ازبریدن پایش عاطفه ام جریحه دار می شود. بازبشما می گویند:پس شماهم لطفا به روان پزشک مراجعه کنید.
عزیز من حال جامعه انسانی نیز چنین است اگرعضوفاسدجامعه معالجه نشود وآن عضوآلوده به میکرب انسان کشی بریده نشود؛جامعه انسانی هیچ وقت ازخون ریزی وسفاکی ازاین قبیل، آسایش وروی خوشی نخواهدداشت وامنیت جانی نخواهدداشت وفلسفه وحکمت تشریع قانون قصاص برای همینطورمعالجات امراض جامعه انسانی هست.
چراازاین استدلال روی برمی تابید وجواب مرا به تفاوت عقل امروزرابادیروز محول می کنید ؟ عقل همان عقل است نه چوان وپیر گشته ونه قبلا کودک بوده است.
آن رشد وشکوفائی عقل را که می گوئی آن عقل عملی برای جذب نفع ودفع ضررازخویش است بله آنگونه عقول الآن خیلی مزوروحقه بازترشده اند.
اما برخی برمن خرده گرفته اند که مقصودگروه جلوگیری از همه اعدام هااست وشما فقط قصاص را موردبحث قرارداده اید؟ بله بنده ازمبارزه باسایراعدام ها کاری ندارم ومعترض آن نیستم.
جناب نوری زاد منتظر جواب خردورزانه شما وگروهتان لگام به استدلال های خالص عقلانی کامنت قبلی واین نوشته ام هستم وگرنه خداحافظی می کنم .وبیش ازاین مزاحمتان وبوی دماغ شما وهمفکران شمانمی شوم.
پایدارباشید بااحترام .
مصلح
—————————
سلام مصلح گرامی
گله کرده اید که چرا کامنت شما منتشر نشده. من همین اکنون به چند کامنت از شما بر خوردم. دو روز است که من فرصت نکرده ام به کامنت های سایت سر بزنم. کوتاهی از من است. آماده سازی کارهای نمایشگاه مرا از این که در روز یکی دو بار به سایت یر بزنم بازم داشته. مرا ببخشایید.
با احترام
.
با درود به نوریزاد عزیز وهم میهنان فرهیخته : جناب مصلح خوب توجه فرمودید خدا وکیلی خودتان قضاوت کنید که فحاش وهتاک کیست . تعدد بخش های گوناگون سایت نوریزاد آنچنان زیاد شده که کامنت گذاران هم یادشان میرود که کدام کامنتی را در کدام بخش گذاشته اند من از طرف شما واگر نا راضی بودید از طرف خودم از جناب نوریزاد پوزش میخواهم در ثانی شما به چه حقی ایشان را به کفر محکوم میکنید و حکم ارتداد صادر میکنید آیا این روش روشی عقلایی و شرعی است ؟؟ خوب اگر بی شعوری مثل جنتی به این حرف ایمان بیاورد که کار نوربزاد تمام است ! شما آیا خون او را به گردن میگیرید؟؟ ما از دوستان جناب سید مرتضی توقع اینچننی نبود! باز هم میگویم اگر حلال خدا همیشه حلال است پس هرکس که پول دار است برود و بی چاره ای را اسیر کند و یا از کسی بخرد و به عنوان برده ویا کنیز هر بلایی خواست سرش بیاورد . چون در شرع حرام نشده ولی آیا کسی هرقدر هم که قدرتمند باشد می تواند اینچنین کند ولله خیر ! یعنی جرئت نمیکند . تا بعد.
تمام استدلالات عقلی شما بر مبنای قال این قال آن است و از قبل یک قالب از پیش تنیده برای خود دارید که چون پیامبر آخرین پیامبر است پس قرآن هم آخرین است و هیچ راهی نیست جز اینکه باید به قرآن عمل شود و لا غیر و چون خواندن قرآن تخصص می خواهد و کار هر کسی نیست پس مردم از آن فقط برای استخاره و ثواب بردن در ماه رمضان استفاده کنند و در مورد آن فکر نکنند چون هیچ چیزی راجع به محکمات و متشابهات و نسخ و مکی و مدنی بودن آیات و هزار جور استثنائات و بافته های بقول شما و آقا مرتضی اهلش نمی دانند.
جناب مصلح این پست شما در ذیل یکی از پست های قبلی این سایت منتشر شده بود و خیلی ها از جمله خود من پاسخ داده بودیم . فکر میکنم پاسخ های مطول و متنوع شما به اشکالاتی فراوانی که دوستان مطرح می کنند باعث شده شما فراموش کنید که مطلبتان قبلا منتشر شده و بر مبنای همین مطلب من و آقا مرتضی با هم سؤال و جواب داریم.
من همیشه دوست داشتم عشق را با تمام وجودحس کنم اما نتونستم .میگند عشق از گیاهی پیچان گرفته شده !من همیشه دوست داشتم پیچش عشق رو با تمام وجودحس کنم اما نتونستم .من ناچار شدم تمام انچه بایدحس میکردم رو خیال کنم!