سلام به رهبر جمهوری اسلامی ایران
حضرت آیة الله خامنه ای
پیشنهاد می کنم برای درکِ رنج های جوراجور مردم، خود را بجای آنان بگذارید. که اگر از ابتدای رهبری تان، به این توصیه ی شیعی و انسانی مبادرت ورزیده بودید، اوضاع امروزِ ما حتماً به از این بود که هست. من برای درکِ بهترِ رنج هایی که یک به یک اعضای خانواده ی کوچک من، تنها در این شش ماه اخیر با آن مواجه بوده اند، در وجهی تمثیلی شما و خانواده ی مکرمِ شما را از بیت رهبری برکنده و در خانه ی خود اسکان می دهم.
داستان از اینجا پا می گیرد: شما – مرد خانه – در سفرید. در خوزستان. در شوش دانیال. مردِ ناشناسی به شما زنگ می زند و از شما می پرسد: جناب خامنه ای، آیا شما اکنون در بیمارستانید؟ شما با کمی تردید پاسخ می دهید که نه، مگر خبری شده؟ آن دوست ناشناس با صدایی گرفته و درد آلود می گوید: یک سایت دولتی و حکومتی خبری درج کرده که در آن خبر، شما را بیمار و روانی توصیف کرده است. دیگر چه؟ دیگر این که…. شما – آقای خامنه ای – به دختر خود تجاوز کرده اید و همسرتان از شما شکایت کرده و اکنون شما در بیمارستان بستری و تحت مداوایید.
شما از سفر باز می گردید و در جمالِ همسر و فرزندان خود شرمی می بینید ناشی از هجومِ وقیحانِ حکومتی. از خود می پرسید: مگر می شود در یک نظام مؤکدِ اسلامی، کانون خانواده ی یک معترضِ مدنی اینچنین پلشت و نا جوانمردانه در معرضِ آسیب و حمله قرار گیرد؟ در درون اما با حاکمان حکومتی می گویید: آهای ای حکومتیان، منِ خامنه ای، هرچه هستم، بله یک معترضم. با من مطابقِ موازین قانونی ای بر خورد کنید که خود وضع شان کرده اید. نه این که لجام گسیختگانِ حکومتی را به حریم خانواده ام گسیل کنید و به کانون خانواده ام آشوب اندازید.
کمی بعد از داخل ساختمان شما فیلمی در یکی از سایت های حکومتی منتشر می شود و ریز ترین اطلاعات خانه و اعضای خانواده و حتی گفتگوهای همسایگان در نشست های فیمابین را بر ملا می کنند. یک هفته از این خبرسازی های وقیحانه نمی گذرد که همان سایت حکومتی، خبر دیگری منتشر می کند. چه؟ این که: دختر آقای خامنه ای، با همان تجاوزِ چندی پیشِ پدر آبستن شده است. انتشار آشکارِ این خبر، بی آنکه حساسیت و غیرتِ مدعی العموم و دستگاههای قانونی و قضایی را بر انگیزد و رگ های تعصب نمایندگانِ خاموشِ مجلس را متورم سازد، شما را به واقعیتِ مکرری نزدیک تر می سازد که: این حاکمیت، هیچ حریمی را محترم نمی شمرد جز بقای خود. و چون خامنه ای، تیزیِ نقدش را متوجه اصول و وعده های بی سرانجام این نظامِ بظاهر اسلامی کرده، پس لاجرم باید از حیثیت تهی گردد و دودمانش به عرصه ی فحش های حکومتی کشانده شود.
زمان می گذرد و یکی دو ماه بعد، شما ناگهان با صدای زنگ تلفنِ خانه از خواب بر می خیزید؟ به ساعت نگاه می کنید. که سه ی صبح را نشان می دهد. از خود می پرسید: چه رخ داده در این نیمه های شب آیا؟ گوشی را بر می دارید و محترمانه می فرمایید: بله؟ آن که در آنسوی خط است، می گوید: آقای خامنه ای؟ شما پاسخ می دهید: بله خودم هستم بفرمایید. مرد می گوید: ممکن است گوشی را بدهید به دست یکی از دخترانتان بشری خانم یا هدی خانم؟ کمی به هم می ریزید: این مرد، در این دیرگاه شب با دختران من چکار دارد؟ باز محترمانه از او می پرسید: شما؟ می گوید: من دوستِ هدی خانم و بشری خانمِ شما هستم.
شما ارتباط را قطع می کنید و به رختخواب باز می گردید. کمی بعد صدای تلفن همسرتان بلند می شود. بله؟ منصوره خانم خجسته؟ بله بفرمایید. لطفاً گوشی را بدهید به دخترتان هدی خانم؟ و ادامه می دهد: بشری خانم هم اگر هستند کار ما راه می افتد. همسرتان تلفن را قطع می کند. بلافاصله تلفن دخترانتان به صدا در می آید. به دخترها هشدار می دهید که پاسخ ندهند. اما یکی از آنها پیش از هشدار شما به مردِ آنسویِ خط گفته است: بله بفرمایید. کمی بعد تلفن یکی از پسرانتان آقا میثم به صدا در می آید. واین بازیِ ” برادران” نه با یک خط تلفن، که با ده پانزده خط، و نه با یک فرد مشخص، که با ده بیست نفر، آنهم طی تمامی ساعات شبانه روز بالا می گیرد. از دستِ شمایِ پدر، از دست شمایِ شوهر، چه بر می آید؟ خطوط تلفن تان را تغییر دهید آیا ؟ مخابرات، در چنگ برادران است. شما را راه گریزی نیست. در نهایت به همسر و فرزندانتان توصیه می کنید تلفن های ناشناس را بی پاسخ بگذارند. خودتان یک بار می نشینید و تعداد مزاحمت ها را شماره می کنید. هزار بار. دوهزار بار. سه هزار بار.
یک ماهی می گذرد و شما به نحوی با مزاحمین کنار آمده اید و شکایت تان از طرقِ دادسرا و کلانتری محل به مخابرات محول می شود و مخابرات رسماً و طی نامه ای به دادسرا می نویسد: ما امکان ثبت و رد یابی تلفن های مزاحم در این یک ماه گذشته را نداریم. مزاحمین علاوه بر تلفن زدن های پی در پی، به راهی دیگر نیز پای می نهند. مشخصات اتومبیل شما را به سایت های رایگان می دهند و تلفن شما و همسر و یکی از دخترانتان را نیز به اسم فروشنده پای آن می نشانند. اکنون شما با تلفن های متعددی مواجهید که خریدار اتومبیل تان هستند.
یک روز بی خبر از همه جا به تلفنی پاسخ می دهید که شماره اش معتبر و خانگی است. به خود می گویید: کسی با تلفن خانگی یا اداری و یا حرفه ای مزاحم نمی شود. پاسخ می دهید: بله؟ یکی از آنسوی خط اسم شما را می برد؟ آقا سید علی؟ بله بفرمایید. مرد با آرامش تمام می گوید: آقا سیدعلی، شما اگر یک خانم بیست و پنج سی ساله برای ما جور کنی خرجش چقدر می شود؟
تلفن را قطع می کنید و بخود می گویید: این امکان ندارد! اما وقتی تعداد فاحشه خواهان فزونی می گیرد، داستان را باور می کنید. به خانه می روید. همسرتان جلو می آید و با شرم می گوید: مرتب به تلفن من زنگ می زنند و برای من پیام می گذارند و از من فاحشه می خواهند. دخترتان هم می آید و سر به زیر می گوید: از من هم زن صیغه ای می خواهند با ذکر مشخصات زن دلخواهشان. دخترتان ادامه می دهد: حتی اسم مرا و تلفن مرا داده اند به سایت ها بعنوان نظافتچی خانه.
حساس می شوید به این که: این دیگر چه چشمه ای است! شماره تلفن خود را به گوگل می دهید تا برایتان جستجو کند. بلافاصله چندین صفحه گشوده می شود. واویلا. دست بر پشت دست می زنید و با خود زمزمه می کنید: ای وای از این برادرانِ اسلامی! مگر چه دیده اید؟ می بینید عکس های برهنه ی فاحشه های جور واجوری را در چندین سایت قرار داده اند و تلفن شما را و تلفن همسرتان را و تلفن یکی از دخترانتان را در آنجا گذارده اند که اگر فاحشه می خواهید به آقا سیدعلی و همسر و دخترش مراجعه کنید. در خلوت از خود می پرسید: این چه جامعه ای است که ظرف چند روز بیش از هزار سفارش زن صیغه ای و فاحشه به اعضای خانواده ی منِ خامنه ای داده شده است!؟ سر به زیر می اندازید و به خود می گویید: وقتی آستانه ی فاحشگی در جمهوری اسلامی به سیزده سال و دوازده سال می رسد و مافیای این کاره، انواع دختران و زنان را در امنیت کامل به دیگر کشورها صادر می کنند، سفارش فاحشه به سیدعلی و خانواده اش نباید اعجاب انگیز باشد.
جناب رهبر:
بله، خانواده ی کوچک من، تنها در این شش ماه اخیر، با بازی های پلید و ناجوانمردانه ی اینچنینی مواجه بوده است. همین اکنون ما با زنگ ها و پیام های سخیف و مستهجنِ پی در پی مواجهیم. از شما می خواهم دستور دهید هر چه زودتر این فضاحت حکومتی را از سرِ خانواده ی من بر بچینند. مأموران شما مرا بخاطر نقد ها و اعتراضات مدنی ام، طبق قانون ببرند و زندانی ام کنند و به دارم بیاویزند، اما حریم خانواده ام را محترم بدارند. این خواسته ی فراوانی نیست. اینگونه که بر منبرها گفته اند، ظاهراً یزید با خاندان امام حسین محترمانه رفتار کرد. لااقل از یزید بیاموزیم نحوه ی برخورد با خانواده ی معترضان را.
با احترام
محمد نوری زاد
بیست اریبهشت سال یکهزار و سیصد و نود و سه
باعرض معذرت ولی غالب نامه های شما بوی تملق نیزمیدهد و شما به دشمن خود پناه میبرید درحالیکه تماما فتوای مخاطب نامه شماست نه یک قدم بیش ونه کمتر چون اگرچنین بود اوباش این آقا پست خودرا ازدست میدهند چیزی که ازجان فرزندانشان عزیزتراست.
در مانده ام چه بگویم به این حیوان صفتانیکه با انسان های پاک سرشتی مانند نوریزاد رفتاری غیر انسانی دارند کجایند ان ایت الله هاوروضه خوان هاییکه قبل از به قدرت رسیدن (بر داشتن خلخال ازپای زن یهودی را) از زبان علی بزرگ فریاد میکردند ایا حال این ستمها را نمی بینند اقای نوریزاد باشما همدردم وباستمی که برشما و هزاران همچون شما روا میدارند بر خود ارزوی مرگ میکنم و این چه حکومتی است که با قدرت ما مردم سر کار امده واکنون هم اموال ما را غارت میکند وهم تو سر مردم میزند و به واقع این حیوانات و فرمانده هانشان از شمر ملعون ویزید پلید پلیدتر ند
درود بر فرزند خلف ایران زمین .هزارا ن چون منی که ذره ای از هنر قلم و جسارت تورا ندارم فدای یک تار موی شما.فقط میتوانم دعاکنم برای شما وامثال شما
به نظر من همین که آقای نوری زاد اجازه می دهد تا تمام نظر ها و انتقاد ها به صورت رسمی بر روی مطالب سایتشان قرار بگیرد .. قصد دلسوزانه یا حداقل همه گانه و چند جانبه ی ایشان را نشان می دهد…..
نوری زاد عزیز خسته نباشید. صلابت و پایداریتان قابل ستایش است.
از جمله کسانی هستم که تمامی نوشتهها و آکسیونهای شما را مشتاقانه دنبال میکنم.
شما در سی و اندی نامه، آقای خامنهای را به ” امر به معروف و نهی از منکر” فرا خواندید
سوال اینجاست: زمانی که این پند و اندرزها در یک آیت الله و شخصیت روحانی ذرهای تاثیر نگذا ده و
ایشان همچنان به رفتار های خلاف قانون، خلاف اخلاق و خلاف انسانیت ادامه میدهند، چگونه انتظار داشته باشیم
که بر اشخاص عادی تاثیر گذار باشند?
بهتر نیست به جای این پند و اندرزها، توبه ها، سوراخ دعاها، تقیهها و صدها کلاههای شرعی دیگری که در
دین و مذهب نهفته است، به قانون که همگی میبایستی در برابر آن یکسان باشیم، عمل کنیم?
اگر چه این جماعت حتی برای قوانینی که خود وضع کرده اند نیز ارزشی قائل نیستند!
با سلام. من هم از منتقدین و بعضا در بعضی موارد از مخالفین این نظامم و منکر این مسئله هم نمی شوم که این اتفاق نیافتاده اما نظر همگان را به چند نکته معطوف میکنم :
1) یک انسان باشرف هر چند مورد تعرض کلامی قرار گیرد اما حاضر نمی شود کسی را مورد تعرض قرار بدهد، امام معصوم ما در نماز جمعه دیدن به مادرشان حضرت زهرا توهین می شود اما ایشان توهین نکردند.آقای نوری زاد با این نامه شان نشان دادند که همچین خودشان نیز با شرف وبا حیا نیستند .
2)هر انسانی که کمی بهره هوشی داشته باشد می داند که داستانی که آقای نوری زاد تعریف کردند می تواند دروغی از جانب ایشان باشد ،می تواند راست باشد،می تواند ازسوی کسانی باشد که با جمهوری اسلامی مخالفند،ودهها احتمال دیگر.پس آقای نوری زاد وطرفدارنش وکسانی که به بهانه طرفداری از راس مملکت به یکدیگر تهمت زده و دشنام دادند به بی راهه رفته اند و اشخاصی در حدو اندازه انتقاد واصلاح امور مردم وجامعه نیستند وبر این افراد بهتر این است که سکوت اختیار کنند.
آقای نو.ری زاد شما هنوز به خاطر فیلم مزخرف 40 سر باز به بودجه مملکت بدهکارید کسی از شما که ظاهرا سبیلتان کمتر چرب شده این حر فهارا دقبول نیکند
سلام به تمامی هموطنان عزیزی که نامه های آقای نوری زاد آن ها را به اینجا کشانده
برای من بعضی چیزها در نظرات بسیار جالب بود من هم وقتی نامه را خواندم به تبع احساسات انسانی ام برانگیخته شدم ولی اظهارات بعضی که میگفتند همچین کار وقیحانه ای انجام نمی شود و خیلی ها هم قلم تندی داشته اند اما کسی با حریم خانواده اشان کاری نداشته دچار تردیدی شدم که گریبان خیلی ها را گرفته. اما صرف نظر از برخورد سران حکومتی چیز دیگری برای من واضح و مبرهن است و آن این که آیا به نظر شما این رهبر عالی مقام معصوم است؟ استغفرالله جتنشین امام زمان است؟آیا انسان نیست؟شده به خاطر کهولت سن دچار اشتباه نمی شود؟هیچگونه تنتقادی بر او وارد نیست؟
وقتی مجلس خبرگان عزیز که وظیفه اش انتقاد به عملکرد رهبر هم هست دست روی دست گذاشته و کاری جز تمجید و تعریف بلد نیست؟ وقتی من نوعی حتی به عنوان یک انسان نه حتی عضوی از ملت نمی توانم به جناب رهبر در کمال احترام بگویم چرا هیچ احدی نمی تواند به شما انتقاد کند این اسمش ولایت علیست؟ در کشوری که سرانش حتی کوچکترین حق یعنی آزاد بودن در فضای مجازی را فیلتر و محدود میکنند شما به این میگویید دموکراسی؟من نمی گویم مطلقا آقای نوری زاد درست میگویند و روایتی که نقل نمودند واقعیست یا الکی قضاوتش با خودش و خدایش. اما شما مردم واقعا این همه ظلم و بی عدالتی را نمی بینید؟ چشمانتان را بسته اند یا خودتان را به کوری زده اید؟متاسفانه نظراتی که با توهین به آقای نوری زاد نوشته شده بیشتر پسندیده شده و به نظر من حق هیچ وقت با توهین گرفته نمی شود و این فقط نشان از بی فرهنگی برخی افراد است همان هایی که دم از تاریخ و فرهنگ آریایی میزنند. ولی من هیچ توهینی در نامه ی آقای نوری زاد ندیدم ایشان فقط شخصیت روایتشان رو تغییر دادند.
vaghean ehsase shoma ra dark mikonaam chera ke barha az in tarfandha ra baraye az pay dar avordan injaneb va … didam va lams kardam shoma khub midanid chegune bayad ba in ghomash kenar biayd .. barayetan arezuye sabr eghmaz arezu mikonam
حکومت را به سخره میگیرید که یکطرفه میرود حرف مخالفان نمیشنود شما هم که همین راهو در پیش گرفتین خودتون میبرین و میدوزین پنجتا هم قماشتونم به به چه چه میکنن!!!!!!!!
معلم عزیز
عجب نامه ای نوشتید. اینبار نوبت دهم است که نامه را می خوانم. عجب جوابی دادید. دست مریزاد، با دست خالی…آفرین به غیرتت مرد.آفرین…روح معلم شهید علی شریعتی و مجاهد آزادی محمد مصدق را شاد کردی. لرزه بر اندام فاسدان و مکاران حکومتی انداختی.به شما افتخار میکنم. خدا را شکر که شما را داریم. به آینده امیدوارم. به سازندگی کشورم امیدوارم. خدایا آیا نوریزاد معجزه ای است از طرف تو؟
جناب نوریزاد باسلام وخسته نباشیدازاینکه بارملت سکوت اختیارکرده راتعداداندکی ازبزرگواران همچون حضرتعالی بدوش کشیده اماملت هیچگاه قدردان که نبوده بلکه باهمان مامورین اطلاعاتی بخاطرگاهی چنرغازیاچندکیلوبرنج تایلندی یادوبطری روغن مایع همکاری میکنند. جناب نوری زاد :واقعاانسان درعجب می ماندکه مردم راچه شده است .اقای نوریزادحکومت ولی امرمسلمین جهان همانگونه که درشیرازبه طلبه هایی که هرکدامشان به طمع اینکه هنوزدیرنشده واردجرگه اخوندهاشده تاچیزی ازاین مملکت غارت شده نصیبشان شودامانمی دانندکه ولی امرشان هرچندکه الانه می تواندبادادن امتیازات وشهریه وووو به انهارسیده ودررفاه نگهدارداما نمی دانندکه همین ولی امرشان آنچنان به اسلام واخوندجماعت ضربه زدکه اگرمردم فرصت دستشان آیددیگراسلامی دراین کشورنخواهدبودچه رسدبه شیعه صفوی .امادرمورداین اتهاماتی که به شماودیگرآزادگان می زنندبایدعرض کنم این عده اگربه شماها وبزرگان وازادگان کشوراتهام های وقیح زده وجامعه رامتزلزل میکنندازدیدجامعه شناسی خودعامل رواج اتهاماتی که می زننددرسطح جامعه هستندزیراقبح آن پلشتی هاوقتی چندباردرسطح جامعه مطرح شودازبین رفته وعده ای همان کارهاراانجام خواهنددادکه البته اتهام زنندگان اولین کسانی بودندکه تمام موارداتهامی به بزرگان کشورراانجام داده واجرامی کنندیااینکه اگرکسانی اگرعامل کاری نباشند چگونه می داندومی تواندتوضیح عملی پلشت انجام شده رابدهدوبیاورددرسطح جامعه بیان کند؟پس مطمئناهمین عده که اتهام به دیگران می زنندکه فردی به دخترخودش تجاوزکرده وحامله شده مطمئنااین کارازنظراوانچنان عادی بوده وغیرپلشت است که خوددست به چنان کارهایی میزندکه این 35ساله حکومت اخوندی ثابت کرده که تاکنون این جماعت هرپلشی راانجام می دهندواگراشکاربشودازبحارالانواروکتابهای مجلسی وووو حدیث وروایت می سازندکه ازنظراسلامی هیچ اشکال ندارد. بهرحال مردم ایران درهمین جریان ثبت نام یارانه هابه اثبات رساندندکه چقدرپایبندکسانی که مدعی هستندمی باشنددرحالی که درصفحه اول رساله همین عده نوشته شده که تمام اعمال یک مسلمان بابه تقلیدازمرجعش باشدیااینکه مسلمان نیست پس بایداخوندهابدانندکه مردم ازاخوندکه زده شده اندبماندحتی ازاسلامی که اینهامعرفی می کنندهم زده شده اند پیروزوموفق وسلامت باشیدوخدایارویاورتان دراگاه سازی مردم بیچاره وبینوای ایران باشد
جناب افلاطون
//// فاجعه قرن 21 است.با هر جنایتکاری در طول تاریخ مقایسه شود ظلم به ان جنایتکار شده است. این //// یک تنه جور همه ظالمین و قاتلین و جنایتکاران را می کشد.
چه زیبا و زیرکانه همه توهین ها رو به خودشون برگردوندین ایول به این هوش خامنه ای تا اخرش رو بخون عزیزبرادر
با درود به شما
بدان که از اول انقلاب تا حال این اعمال همیشه برای معترضین انجام می شده است من یادم است یکی از دوستان نجف اباد به عنوان اعتراض به بعضی از مسئولین و انتقاد به امام مورد تهاجم قرار گرفت که اگر بار دیگر حرفی بزنی به راحتی برای شما پرونده تجاوز و لوط را می سازیم ایشان گفت من کاری نکردم و شاهدی باید باشد به راحتی به ایشان گفتند شاهد هم می سازیو مگر برای روحانی مبارز نجف اباد اقای امیدی پرونده لوط نساختند که ایشان از بس سر خود را به میله زندان زد که کشته شد
پس این قدرت طلبان خرفت برای ماندن از ساخت این گونه مسائل واهمه ای ندارند
شم با قدرت انسانی خود پایدار باش که همه مردم شما را قبول دارند و ازشما بدان با سکوت خوت حمایت می کنند
به امید پیروزی حق بر باطل
این یعنی End دموکراسی تو یک حکومت دینی که یک بی سروپای فتنه گر که طبق حکم اسلام و مولا علی حداقل مجازاتش اعدامه و الان راست راست برا خودش تو خیابون میگرده و کامنت میذاره به خودش اجازه میده علیه شخص اول مملکت جسارت کنه. کجای فرانسه، آمریکا انگلیس اصلا کجای دنیا کسی چنین جراتی رو داره. این نشون دهنده ی سعه صدر نظام و رهبریه.
سلام برمرد تاریخ ساز برمرد مردان درود بر شماو همسر وفرزندان نیکنام شما.از بزرگی سئوال شد چرا برای این ملت کاری نمیکنید فرمودند.برای ملتی که عکس امام خود را درماه میبینند چه میتوان کرد.دوستت داریم نوریزاد خوش قلب
آقای نوریزاد سلام علیکم __ حدیث از امام اول شیعیان حضرت علی ( ع) است که می فرمایند : آن چیزی را که بر خود می پسندی ، بر دیگران بپسند و آن چیزی را که برای خود نمی پسندی ، برای دیگران هم نپسند . __ دوست داشتم این نامه به رهبری را که کشورش اسلامی ، شیعی ، اهل بیتی ،قرآنی ، عصمتی ، طهارتی و … است را با همین حدیث شروع می کردید ( البته همه آحاد این ملت این حدیث را بلدند و در زندگی روزمره اشان بکار میگیرند ، الا آقایان مقام نشین ) تا وقایع اتفاق افتاده بر شما بیشتر بر ذهن و دل ایشان نشیند . میدانید که رهبری این نظام هم به نام و هم به سیره امام اول به قولی خودشان ” مزین ” هستند . این حدیث را امروزه روان شناسان داخلی و خارجی برای بهبودی و برگشت به سلامت ” بیماران ” و ” مریض های ” روانی و روان پریش های خود بکار می برند .
آقایان که تائید میکنید اما اگر چنین شده باشد وحشتناک است اما اینا هم از مزدورانی چون نوری زاد که نه بلکه ظلمتکده وقتی مولای مظوم ما علی را کشتند کسی گفت میگن بر سر نماز بوده بعد گفت مگه علی نماز خوان بود بابا بیخود احساساتی نشید البته اگر کسی که به صدها هزار شهید که برای حفظ ناموس همین خود فروش که خود را مفت هم فروخته به شهادت رسیده اند اهانت کند بخدا اینگونه کارها خیلی کمه در باره این تکفیری اولا که ای بی ناموس با داستان سرایی اسامی آقا و خانواده اش را میارد چرا چون خودش یکی از پستترین انسانهاست مگر 80 فقیه مجتهد ایشان را بعنوان امام مسلمین انتخاب نکرده اند پس ایمانت را تو کون کدام ضد انقلاب گذاشتی تو اگر چنین شده شایسته اینگونه رفتاری دوستان تو در سوریه که تکفیریهاست علویان را زنده زنده خاک میکنند و یا با خنجر گردن اونا را میبرند اما تکبیر هم میگن درست مثل شما که در 88 اسلام را نهی کردید ولی تکبیر میگفتی تو اگر شرف نداری بخاطر این است که خودت خواسته ای الاغ جان تو مگه در این کشور زندگی نمیکنی پس کسانی که این کشور را که هاشمی میخواست به صدام بده نگه داشتند اهانت نکن دروغ میگی مثل سگ دست اون ادمان درد نکنه گرچه دلم سوخت اما حرف تو باور کردنی نیست چون مورد اطمینان نیستید و صادق نیستید
آقای نوری زاد شجاع ترین و آزاده ترین مردی هستند که در تمام زندگیم دیدم . وقتی تو تاریکی شب حس میکنی یکی بیداره و حواسش به همه چی هست آرامش پیدا میکنی . به فرض اینها داستان هست پلید اونیه که میگه اینها هم برای یه انسان کمه . با آرزوی سلامتی برای این مرد شجاع و آسمانی .
جناب خیبری
از هر کلامت درک و معرفت و ادبی می تراود که می گویید در اسلام تان هست. آری اسلام شما !!! انتظار نداریم حجم بسته و سنگی مغز شما را رنجنامه ها و ناله های ستمدیدگان ایران همچون اوری زاد بشکافد. افسوس می خوریم که باید از هوایی استنشاق کنیم که امثال شما در آن نفس می کشند. تویی که مظاومیت حی و حاضر ملتی را می بینی و درکش نمی کنی چکونه سنگ مظلومیت 1400 ساله عاشوراییان را بر سینه میزنی. هر چند بیفایده میدانم ولی توصیه میکنم حصار جهل را بشکن و با واقع بینی حقایق زندگی را ببین تا در آن روز آخر سیاه روی نشوی.
آقای خیبری
ظلمت جهل و تعصب شما را چنان احاظه کرده است که قادر به تشخیص نیستید حتما ظلمی بزگ کرده اید که خداوند چشمان شما را چنین نابینا گوشهای شما را چنین ناشنوا کرده است. آنچه این انسان شریف میگوید خرف ملیونها ایرانیست ولی از این ملیونها تنها تعدادی انگشت شمار مانند نوریزاد شهامت بیان آن را دارند . شما با این ظلمی که به نوریزاد میکنید خود را بیشتر در گرداب تباهی که در ان گرفتار شده اید غرق میکنید ما از خداوند بخشنده بخاطر سکوتی که کرده ایم تا با نریزاد چنین رفتاری شود تقاضای عفو و بخشش می کنیم و خداوند را برای آفریدن چنین انسانی که زبان انبوه مردم معترض ولی ساکت است ستایش میکنیم خداوندا ! تو را شاکریم که ما را در زمره ظالمان قرار ندادی و تو را ستایشگریم که به ما این قدرت را دادی تا ظالمان در حق مردم را تشخیص دهیم
اقای محمد نوری زاد با تحسین شجاعت و صراحت زبان و قلم شما:
حکومتهای دیکتاتوری سرنگون نمی شوند ازدرون فرو می پاشندوسراغاز ان فرو کشیدن کمترین اصول اخلاقی ورذیلانه ترین تهمت هادر باره منتقدین ومعترضین ان حکومت است.
بر زنده باد گفتن این مردم خوش گریز * دل برمنه که یک تنه در سنگرت کنند.
من خیلی وقت است از این ملت ناامید شده ام.
درود به آقای محمد(کاوه) نوری زاد
چند بار این نوشتار، زجر وشکنجه روحی که بر شما وارد آورده اند ، مرور کردم ، سرم درد گرفت. تا چه اندازه انسان بخاطر حفظ قدرت و پول به قهقرای منجلاب فساد فکری مبتدیانه سقوط می کند. فاجعه انسانی ست. شرم آور است.
پس این الله مدینه منوره کجاست ؟ یا مرده و یا در خواب و شاید هم دیکه خسته شده و بی تفاوت ( مثل مردم ایران ) و حوصله وطاقتش از دست این آدم دو پا که خلق کرده سر رفته و ولش کرده ویا به فرشته آسمانیش شیطان رجیم واگذار وسپرده است
یعنی همان فرشته ای که به بنده ساخته شده از کل وفوت الله سجده نکرد و مورد غضب قرار گرفت وطرد شد. و او هم دارد از الله وبنده او انتقام می گیرد.
داستان و فصه جالبی ست ؟ اینطوری نیست ؟ پس چه جوری ست ؟ فانتازی و وهم و رویا های انسان مرز وحد ندارد وبی انتهاست. البته فقط برای کلاهبرداری وشیره مالیدن سر مردم وفریب برای رسیدن به خانم قدرت ومال ومنال ودختران و پسران زیبا وقشنگ آن ها.
به امید آزادی که عقل وخرد را آباد می کند.
متشکر برای امکان و درج نظر دگری
نوری زاد عزیز
هرچه که هرزگی این هرزه زاده ها بیشتر می شود درستی راه شما و بر حق بودن گفته ها و خواسته های شما که همانا گفته ها و خواسته های ملتی گرفتار در چنگال طالمانی بی صفت و بی دین است روشن تر می شود، خداوند شما را پایدارتر از پیش دارد، درود بر همت و غیرت و شجاعت و ایمانت. شخصیت شما و خانواده شما اکنون برای تمام کسانی که شما را می شناسند بی گفتگو روشن است، ولیکن اینگونه رفتار و کردار از سوی نوکران بی صفت درگاه ظلم چهره آنها را هر روز بیشتر می نمایاند.
معلوم نیست اونجا چی بهت می دن می خوری که توی سرت عوض عقل پشکل پرشده … ما ایستادیم . پای ایران و رهبرمان وغیرتمون را به یک مشت اجنوی نمی فروشیم
ماشالله ماشالله
بی غیرت جان مگر چیزی مانده بفروشید غیز بشار اسد قاتل که شیشه عمر آقاست .
پشکل توی سر تو و امثال تو بدبخت خلق پرست که هر کسی اون بالا باشه می پرستیش کاری هم نداری که کیه و اونقدر نادونی که برای امامت مشابه درست می کنی و یه ادمی که خودش رو نمیتونه اداره کنه رو جانشین امام زمان می دونی و حرف هاش رو و کارهاش رو که یک بدعتگذار و معلونه تایید می کنی حالا بدبخت تویی یا من
خواهان عدالت جان
بگذار بی ادبان کار خود کنند
تو جانب ادب را نگاه دار
اگر چه گوهر پاکان را پاکان فهمند
اینان مشتی تندرو هستند که پای بر روی بی عقلی گذاشته
چشم دل بسته حرکت میکنند
دعایشان کنیم بیدار شوند
گمان نمي کني اسم باغيرت براي انسان ///// چون شما نامي بي مسمي است.
مرديکه بي غيرت ، متن را نخوانده جواب دادي، اگر غيرت آن چيزي است که شما داريد، زانيان با محارم با غيرت ترين آدميانند
تنها جمله ای که شایسته گفتن است همان جمله همکلاسی دور نوریزاد است که باید نثار این حکومت و همه ایادی مزدور و بدبخت و مفلوکش کرد. یک تف بزرگ چرکی همراه با ” به غیرتتان”.
اجنبی درسته /// نه اجنوی…
اقای نوری زاد این چیزی که نوشتی اگر حقیقت داشته باشه که بیشتر به اخلاق و رفتار و کردار اطرافیان و طرفدارانت میخوره،ضمن اینکه ازکجا نتیجه گرفتی که چون به دولت نقد کردی حکومتی ها دارن اذیتت میکنن؟کم نیستن ادمایی که چپ و راست نقدهای تند وتیز میکنن به نظام و ازاین دست تخیل نامه ها هم نداشتن!شما بهتر از من میشناسیشون حتما،لازم نیست که برای نمونه یاداوری کنم.به نظر میاد که این تیپ نوشته ها و مظلوم نمایی ها بیشتر من باب دیده شدن و طرفدار مذبذب پیدا کردنه اقای محترم.این ها ترفندهای پستیه برای محق نشون دادن خودتون و نظام فکریه بیمارگونه تون.و اخر این که همچون یک برادر ایمانی شما رو به تقوا توصیه میکنم.انشاالله که خداوند همه رو هدایت کنه و رهبر انقلاب (روحی له الفدا ) رو از گزند یاوه گویان و بدخواهان حفظ.انشاالله
دانشمند بی صدافت اول اینکه در بین طرفداران آقای نوری زاد شعبان بی مخ نیست
دوم اینکه ایشان که دولت را نقد نکرده بلکه زده به هدف و مسبب اصلی
سوم اینکه آن تید و تیز نویسانی که منطورت است یا تاثیرگدار نیستند یا در بندن یا مفقودن یا ذبح اسلامی شدن !
چهارم اینکه رهبر انقلاب مرد چیی را خدا حفط کنه !
پنجم اینکه همین عصبانیت امثال شما شعبون بی مخها برای ما نشان از پیروزی دارد . یا هو
جناب صادقی شاید خودت یکی از اون تلفن کننده ها و توطئه گرها باشی ولی یاد باشه با این نوشته نمی تونی ضرری به حقانیت آقای نوری زاد بزنی
همیشه این رو به خاطر داشته باشید مردم احمق نیستن اون هارو دست کم نگیرید. همه ی انسان ها به لطف قدرت درک و قهمی که خداوند در وجود اون ها گذاشته حق رو از باطل تشخیص میدن فقط امثال شما منافعتون در حمایت از باطله
آقای صادقی صادقانه میگویم تلاشهای شماها برای تنزیه این جکومت مانند کوبیدن آب در هاون است چهره فاسد ناکارآمد و ظالم این حکومت برای اکثر قریب به اتفاق مردم ایران آشکار شده است اینجور نیست که حالا ظلمی در حق یکی شده است که این در هر کشوری البته اتفاق میافتد ظلم تعدی به حقوق مردم و فساد کل حکومت در ایران را در خود فرو برده است اکثر قریب به اتفاق مردم ایران با توریزادها مواف هستند اگر چه به دلیل ترس سکوت پیشه کرده اند ولی شماها هم زیاد از ترسی که به جان ملت اداخته اید به خود غره نشوید این ترس و ان سکوت برای همیشه پایدار نخواهد ماند گریزی نیست وعده الهی است وقتی جکومتی راه ستم به مردمانش پیشه کند عاقبتی جز زوال و فروپاشی ندارد والسلام
دوستان بنظر شما آقای صادقی درست نمیکه؟ بودند و هستند افرادی که مسئولین حکومتی و حاکمان جمهوری اسلامی را بیشتر آزار دادند و به زندانهای طولانی مدت محکوم شدند و تاثیر اجتماعی آنها از آاقای نوریزاد بیشتر بوده اما ما تا کنون هیچ چیزی در مورد برخورد و رفتار عوامل حکومت با خانواده هایشان ( شبیه مسایلی که آقای نوریزاد مدعی است حاکمیت با خانواده وی داشته ) نشنیده ایم!!! دوستان بنظر شما این فیلم آقای نوریزاد برای جلب نظر هر چه بیشتر مخاطبین نیست؟!
نظر صادقی و ناشناس قابل تامله و نباید با همه مسایل احساساتی برخورد کرد. منم واقعا شک کردم که موضوع از چه قراره؟! وقتی آدمای زیادی مثل آقایان بهزاد نبوی میردامادی تاجزاده عطریانفر و … هستند که چندین برابر آقای نوریزاد زجر و تحمل زندان و انفرادی و … را کشیدن و بسیار موثرتر از آقای نوریزاد هستن و حاکمیت را بیشتر از نوریزاد مچل خودشان کردن، چطور برای اونا و خانوادشون اینجور کثافت بازیهایی که آقای نوریزاد مدعیش هست پیش نیومده؟؟؟!!! لطفا یکی بدون توهین و احساسات و با منطق منو از این تردید نجات بده! باور کنین از وقتی این نامه و حرفای آقای توریزاد رو خوندم حالم خیلی بد شد. آقای نوریزاد میدونم وقت ندارین ولی خواهش میکنم شما یکم وقت بزارین و به این تردید من چاسخ بدین و یا مدارک و مستنداتی ارائه بدین که حرف شما رو ثابت کنه.
شما اگر باکساني که بعلت نقد نظام بزندان افتاده اند تماس بگيريد از اين نوع اهانتها که بخانواده شان شده است را تاييد خواهند کرد چون در جمهوري اسلامي مسييولين پايبند مسايل اخلاقي نيستند
اقای صادقی اکثر مردم دیگه میشناسن این نظام رو این ظلمها هم در حق خیلیا شده منتهی اکثر اونهایی که این بلاها سرشون اومده یا میترسن که بازگو کنن یا دست به قلمشون خوب نیست اقای نوری زاد هم مرد باشرافت و شجاعی هستند که متاسفانه الان کمتر کسی رو با مشخصات تو این نظام میشه دید شما و امثال شما یا انسانهای ساده ای هستید که واقعیتها رو نمیدونید یا اینکه منافع تون ایجاب میکنه که این حرفها رو بزنید ..هر دو حالت خیانت در حق مردمه
سلام جناب نورى زاد عزيز
قصه پر غصه اى است اين حكايتى كه فرموديد، شرمشان باد!
سلام مرا به خواهرم(همسرتان) و دخترانتان برسانيد. يقين دارم صبورى اين عزيزان، اجرى بس عظيم در پيشگاه احديت دارد و خداوند بر عزت و شرفشان نيافزايد و سياه رو ميكند دشمنانشان را.
متاسفانه لومپنيزم سرتا پاى حاكميت را فرا گرفته و گويا آقاى خامنه اى هم چندان از اين لومپنيزم بدش نمايد و گزارشات سربازان گمنام را شبانه با انبساط خاطر مطالعه ميكند و دستى بر ريش //// ميكشد و بالبخندى ///// با خود ميگويد “خوب حقشان را كف دستشان گذاشتم تا ديگر جرات نكنند به ساحت مقدس ما اسائه ادب كنند” و حتما يك دست مريزادى هم به ماموران لومپن خود خواهد گفت و انعامى و…
اما نورى زاد عزيز شما هر روز كه ميگذرد عزتتان نزد مردم بيشتر و بيشتر ميشود و همين مورد عصبانيت بيت است كه ميبينند شما روز بروز عزيزتر ميشويد و آنان روز بروز خوارتر
موفق باشيد و پايدار
neishtemanem zagros dalega hana ko
May 5 (8 days ago)
to me
درود فراون بر جناب آقای دکتر نوری زاد
در مدت 4 سال که در تهران مشغول بکار بودم دو سال آخر که در پژوهشگاه انجام وظیفه نمودم مشکلات و بی قانونیهای زیادی دیدم و لازم دانستم کسی را پیدا کنم و آنها را به او باز گو کنم. یکی قرار داد تعین حریم قلعه الموت در قزوین بود که خدا رحمت کند رفتگان شما زنده یاد دکتر مسعود آذر نوش کل کارهای تعین حریم آن را انجام داده بود. یک روز آمد پیش من دیدم دکتر حالش خوب نیست گفتم دکتر چطور هستید؟ ادامه داد که قرار داد تعین حریم دوباره قلعه الموت را به چهار صد میلیون به یک نفر دادند حال اینکه من این کار را قبلا انجام دادم و به صورت کتاب هم دستش بود و گفت این کار خیانت بزرگ به ایران و ایرانی است. ناگفته نماند دکتر نوری زاد این کار قلعه الموت و اذیتهای دار و دسته مشایی و بقایی باعث شدند این مرد بزرگ در آسانسور سکته کنند و به دیار باقی بشتافند. از دکتر آذرش نوشم بگویم براتان او دکترا باستان شناسی از بلژیک داشت و زن او بلژیکی بود و به نسبت دو تا بچه ها همان جا زندگی میکردند و چون عاشق ایران بود زندگی را ترک گفته بود و امده بود به دور از زندگی بچه ها و زندگی به ایران خدمت کند و به این صورت جواب زحمات چندین ساله اش را بهش دادند با بی حرمتی و بی احترامی
جناب آقای دکتر نوری زاد
قطعا خانم تهمینه دانیالی را به یاد می آورید
ایشان در سال 88 معاون صنایع دستی سازمان میراث فرهنگی بود
اینجانب پروند تهمینه دانیالی معاون صنایع دستی و گردشگری سازمان میراث فرهنگی را
جهت عضویت هیئت علمی ایشان در پژوهشگاه بررسی و انجام میدادم و شرایط عضویت هئیت علمی حداقل این بود
بین 40 تا 45 سال بیشتر نباید سن داشته باشید ولی خانم دانیالی 54 سال سن داشت و من موضوع را گزارش دادم که ایشان شرایط عضویت هیئت علمی ندارد
ولی قبول نکردند چرا که رئیس جمهور و رئیس وقت سازمان که بقایی بود دستور داده بودند که هر جوری شده
باید ایشان عضو هیئت علمی پژوهشگاه شوند. خلاصه به هر روی من برای ایشان اقدام کردم ولی چاره نبود چون دستور از بالا بود
جالب اینجا بود خانم دانیالی عضو هیئت علمی دانشگاه امام خمینی قزوین بود که به هر دلیل اخراج شده بود
می خواستند به زور او راعضو هیئت علمی پژوهشگاه ما بکنند
یک موضوع جالبتر اینکه ایشان قرار شد با این عضویت هئیت علمی معاون صنایع دستی سازمان میراث فرهنگی و صنیع دستی و گردشگری گردند در حالیکه تشکیلات پژوهشگاه
از تشکیلات سازمان میراث جدا شده بود و پژوهشگاه مستقل شده بود ودر عمل این کار غیر قانون بود
حالا هدف اینها از این کار چی بود که اینقدر اصرار داشتند که ایشان عضویت هیئت علمی پژوهشگاه شوند چرا بجای گرفتن پست از خود سازمان میراث فرهنگی
میخواستند از پژوهشگاه پست سازمانی به او بدهند؟
بخاطر اینکه پژوهشگاه حق مدیرت بالایی داشت و میخواستند خانم دانیالی پول خوبی به جیب بزند چون رفیق زن احمدی نژاد بود
در یک جلسه این موضوع را مطرح کردند و من به عنوان رئیس اداره حضور داشتم و از من نظر خواستند که کدام پست سازمانی حقوق زیادی
بهش تعلق می گیرد و فوق العاده مدیرت آن زیاد است و من گفتم رئیس پژوهشگاه 1000000
است معاون اداری مالی و مالی 700000
معاون پروهشی 800000
رئیس پژوهشکده ها 700000
همینجوره بره پائین
گفتند حقوقش را همین جا حساب کن و پیش نویس حکم کار گرینی را بزن
با حساب فوق العاده مدیرت رئیس پژوهشکده باستان شناسی من حساب کردم حقوقش شد 2400000 تومان در سال 88
خلاصه گفتند پست رئیس پژوهشکده باستان شناسی را در نظر بگیرد چون حقوقش خوب می شود و به صورت
صوری حکم کارگزینی صادر کنید و ابلاع رئیس پژوهشکده هنر های سنتی را برایش بزنید چرا در حکم کار گزینی رئیس پژوهشکده باستان شناسی ودر در ابلاغ رئیس گروه هنرهای سنتی؟
به این دلیل که پژوهشکده هنرهای سنتی پژوهشکده نبود بلکه گروه بود درنتیجه حق مدیریت خیلی پائین بهش تعلق می گرفت و پژوهشکده باستان شناساسی سرپرست داشت و پست آن خالی بود یعنی حکم کارگزینی برای سرپرست صادر نشده بود که پست اشغال گردد
در نتیجه سرپرست بیچاره که آقای لشکری بود هیچ پولی بابت مدیریت نمی گرفت ولی باید حقوقش را خانم دانیالی دریافت می کرد
جناب نوری زاد عزیز
من یک کورد ایران دوستم و ایران خاستگاهش از کوردستان است
که یک کورد که افکار تجزیه طلبی داشته باشد
تازه تجزیه طلبی یک تهمت است اگر کوردها زره ایی احترام ببینند
و شهروند درجه دو حساب نگردد گرفتار تفکرات افراطی نمی شوند
بنابراین شما را از خودم میدانم
و هر چی در چنته داشته باشم دوست دارم برایتان باز گو بکنم
البته سعی دارم کوتاه بنویسم
تا اوقات شریف جنایعالی گرفته نشود
بدرود و پاینده باشید
با سلام شما نه تنها وطن پرست نیستید بلکه یک وطن فروش و درو غگوی محرز هستید ـ سرکار خانم دکتر تهمینه دانیالی متولد ۱۳۴۲ هستند در حالی که شما سن ایشان را در سال ۸۸ ـ ۵۴ سال اعلام کردید ـ ایشان در عمر خود به هیچ عنوان عضو هیچ دانشگاهی در قزوین نبوده اند که اخراج شوند ـ بنابر این به جای لاطایلات بافتن بررسی کنید کجایتان میسوزد که اینچنین تنها فرد خادم در بدنه دولت احمدی نژاد را که به هیچ وجه سیاسی نبوده را اینگونه معرفی می کنید ـ شما خود را کرد معرفی کردید و من تعجب می کنم از اینکه هم میهنان غیور کرد چگونه وطن فروش موهنی چون شما را تحمل میکنند ـ خدا روحتان را غریق نفرین ابدی فرماید ـ
سلام
خسته نباشید
نمیدونم چرا وقتی همه ما به یک مشکلی بر میخوریم دوست داریم همه رو مقصر جلوه بدیم از پایین تا بالا همه مقصرند چون این مشکل فقط برای من اتفاق اقتاده و…
خودمونو توجیه میکنیم که درسته اگه اون فلان مسئول این کار و میکرد این مشکل برام پیش نمیومد و…
آقای نوری زاد به چه حقی شما رهبری را متهم میکنید ؟ جدا از بحث دین و حکومت اسلامی شما کدوم رهبری را میشناسید که بتواند بر سر تک تک مسئولین و یا مسئولین رده پایین تر از خودش نظارت کامل و بی عیب و نقصی داشته باشد . نمیگم که این عیب نیست نه ولی بعضی مواقع نمیشود کنترل کرد . هر چقدر هم مدیر با لیاقتی هم باشید بازم یک جا های نقص دارید.
آقای نوری زاد شما هر اتفاقی که براتون میوفته جوری عنوان میکنید که رهبری به صورت مستقیم مسئول این اتفاقات هست .من نمیگم شما دروغ میگین شاید این اتفاقاتی که براتون اتفاق افتاده نیاز به این همه زیاده روی نباشه و از کجا معلوم که ساخته ذهن خلاق شما که در تابلو هاتون به وفور دیده میشه نباشه ؟ شما که دم از راست گویی و یا روشنفکری نوین میزنید آیا برای این حرف هایتان مدرکی دارین که درستی آن را تایید کند؟که اگر هست چرا چند نمونه آن را انتشار نمیکنید؟
آقا نوری زاد من موافق این اتفاقاتی که برای شما افتاده نیستم و سخت هم محکوم می کنم .آیا این درست است که اگر چند نفریی که به هر عنوان قصد مزاحمت شما و خانواده محترمتان را داشته بزارید به حساب اسلام و مسلمانی
نمیدانید که شما با این حرفهایتان اسلام و مسلمانان را زیر سئوال می برید ؟
شما از کجا می دانید که آنها اصلا مسلمان هستند؟
آقای نوری زاد نامه نوشتن خوب است ،انتقاد خوب است اما با حساب و منطق و واقعیت نه ساخته تخیل و ذهن .
باز هم میگم آقای نوری زاد کمی فکر کنید
باتشکر
علی همدانی
اگر خواستین می تونید در سایت خودتان این نامه را انتشار دهید البته اگر صلاح می بینید.
مسئولیت رهبری یک مملکت ایجاب می کند که رهبر از اوضاع کلی با خبر باشد.
درست است که اطلاع از همه اتفاقاتی که در یک مملکت می افتد در حیطه توانایی های یک فرد نیست ولی داستان آقای نورزیراد عزیز دیگر چیزی نیست که کسی از آن بی خبر باشد.
بی اطلاعی ایشان عذر بد تر از گناه است و مطلع بودن ایشان و سکوتشان نیز به هیچ وجه قابل توجیه نیست.
لطفا سعی در ماله کشی نکنید چون بوی بد آن کل شهر را پر خواهد نمود و انان که با سیاست هم کاری ندارند از آن مطلع می شوند.
آقای همدانی
مشکل شما این است که این جکومت را عین اسلام و انتقاد از ان را موجب تضعیف اسلام میدانید شما انتقاد از رفتارهای ظالمانه حکومت را تضعیف اسلام میدانید و لی ستم کردن ظلم کردن و پایمال کردن حقوق مردم تحت لوای اسلام را احتمالا موجب تضعیف اسلام نمیدانید برادر ! آنچه اسلام را تضعیف میکند انتقاد حتی انتقاد ناروا به جکومت نیست آنچه دین را براستی تضعیف میکند به نام دین جکومت کردن به نام دین ظلم کردن و به نام دین دروغ و ریا کردن است خود قضاوت کنید اگر منزلت دین در نزد جواانان این کشور چنین سقوط کرده به دلیل انتقادهای مخالفین ازحکومت بوده است؟ یا رفتار کردار و گفتار مدعیان دین جوانان را دین گریز کرده است؟ بنظر شما انتقاد نوریزاد از فردی در جکومت باعث تضعیف ا اسلام میشود ولی کشوری را با روشهای بی خردانه به مرز ویرانی کشاندن و مردم کشوری را به وضعیت فلاکت بار کشاندن بنام اسلام تضعیف اسلام نیست. کسی که به عرصه سیاست پا می گزارد نمیتواتد از انتقاد بگریزد سیاست عرصه تقابل و انتقاد است اگر انتقاد از حاکمان براستی تضعیف اسلام است بهتر است حاکمان حکومت را رها کنند چون این ترفند که انتقاد از حاکمان اسلام را تضعیف میکند دیگر کارساز نیست
سلام روز بخیر دوست گرامی جناب نوری زاد
اول اینکه از برآیند نفطه نظرات دوستانم تا بدینجای کار اینطور فهمیده ام که دیدار با شما و دوستان در نمایشگاه و قدمگاه بیش از حد انتظار تاثیر گذار بوده و همانطور که بر من و شما واضح بود بر بسیاری از دوستان ثابت شده که با اعتراضات مدنی و حرکات ساده و حتی کوچک، میتوان بسیار تاثیر گذار بود و از این بابت بسیار شاد و بی اندازه انرژی گرفتم.امیدوارم گزارش سفر به قدمگاه و و عکس های آنرا که با دوربین خودم گرفته شده، در فیس بوک بنده دیده باشید. دوم اینکه بنظرم نامه ی 31 ام شما به آقای خامنه ای بسیار جالب و هوشمندانه نوشته شده و پیشنهاد میکنم که برای مدت طولانی هرزگاهی(مثلا 2 بار در ماه) آنرا با عنوان نامه های 32 و 33 و 34 و 35 … ، تکرار نموده و هر بی حرمتی بر شما و امثال آن بر شما رفت به آن بیفزائید.بنظر خودم این قویترین نامه ای است که شما تا کنون برای ایشان ارسال کرده اید.از قدیم و ندیم همواره ریش سفیدان ما اینرا گفته اند که برای اینکه منصف باشی خودت را جای طرف مقابل بگذار و بعد قضاوت کن.برای شما و خانواده تان و ایران و ایرانیان در همه جا روزهای بهتری از ته دل آرزومندم.
با احترام-مهدی-لندن
آقای نوریزاد عزیز اینها سقوط شان نزدیک است و هار شده اند.
90% مردم ایران از این حرامزاده ها متنفرند.
درود بر شما
با سلام
دوستان جواب یارو ناشناس را که داره دفاع میکنه ندید فکر کنم خود سید علی باشه !
خب پاسخ ساده است ! آنها میخواهند شما را از مسیر منحرف کنند و بگویند که بشین سرجایت و حرف نزن و مانند برخی از نمایندگان مجلس بویژه نمایندگان زن! خاموش باش … میخواهند بگویند که سیاست کثیف است پس واردش نشو … این دیگر تیزهوشی و مقاومت و استقامت شما را میطلبد … شما که زمانی رفیق گرمابه و گلستانه آقای خامنه ای بودید و اینک تنها به او نامه مینویسید و محترمانه نقدش میکنید … موسوی و کروبی هم هم اکنون در جبهه مقاومت و مبارزه اند … ازین تلفن ها نهراسید … آنها خوشان یک مشت بیمار روانی اجیر شده هستند که برای همین روزها آوزش دیده اند …به امید پیروزی
ای کاش من هم شجاعت نوری زاد را داشتم
شاهین نجفی چه بامعنی سروده:
یه ولی فقیه وقیح شنیع!
یه معاویه گم تولباس علی
…
به امیدبیداری همه خودخفتگان وکاسه لیسان!
با سلام جناب آقای نوریزاد، خواندن این نامه بسیار ناراحت کننده بود و افکارم را بهم ریخت باور کردنی نیست که این نظام و رهبری آن چگونه شیرازه فرهنگی و اخلاقی این سرزمین بلاکشیده را روز به روز از بین میبرند شک ندارم که این افراد دست پرورده و آموزش دیده همین نظام و رهبری هستند. رهبری توانا و با کفایت و مردم دوست میتواند رشد فرهنگی،اجتماعی،اقتصادی و اخلاقی را سبب شود و بلعکس رهبری ناتوان و بی کفایت هست و نیست کشور را به با فنا میدهد،بنابرین آنچه را که دشمنان ایران برای ایران آرزو دارند این رهبری در حال انجام آن است و با این رهبر ایران روز خوشی نخواهد داشت پیشنهاد میکنم نامههایتان را از قول ما امضا کونندگن تهیه فرمایید که خوانندگان نیز بتوانند آن را امضا کنند شاید تعداد بیشمار امضا کنندگان بتواند رهبر را از این خواب غفلت که محمد رضا شاه هم از آن غافل بود بیدار کند
جناب مرتضى سلام
پاسخ ندادن مورد اشاره شما صرفا از معضلات پيرى و فرمواشى اينجانب بوده و هيچ قصدى در پشت ان وجود نداشته ، به هر جهت من مجدد از شما به جهت قصور خود پوزش مىطلبم
قسمت ضحاك تماما توسط خود بنده نوشته شد و انچه مد نظر من بود فقط قسمت سوم داستان بهرام و تازيانه مىباشد كه چنانچه دقت فرماييد تفاوت نوع انشاى ان با ساير قسمت ها كاملا بارز است
اما در خصوص پاسخ سوال شما مندر اينترنت فراوان جستجو كردم و مقاله زير را نسبتا گوياى پاسخ قسمتى سوال شما در مورد سوابق شاهنامه ديدم ، و بخش ديگر پاسخ سوال شما را نيز به فرصتى ديگر محول مى كنم ، اميدوارم توانسته باشم انجام وظيفه نموده باشم؛
شاهنامه های منظوم و منثور پیش از فردوسی
پیش از شاهنامه فردوسی (ق 4 ق) شاهنامه های زیادی به نظم و نثر سروده شده اند. از جمله آنها تعداد نه شاهنامه را بطور دقیق میتوان نام برد، که سه تای نخستین آن به زبان اوستایی و پهلوی، و شش تای بعدی به زبان پارسی دری میباشد.
1) گاتها و یشتها یعنی نخستین و چهارمین بخش اَوِستای کیانی را که بطور منظوم سروده شده اند، میتوان از جمله نخستین داستانها و شاهنامه های منظوم شمرد. یعنی میتوانیم بعضی قطعات «گاتها» را که منظوم است، داستان منظوم بخوانیم. [1] در کتابهای پنجگانه اَوِستا بویژه در یشتها و بالاخص در یشت نوزدهم موسوم به کیان یشت، از بسیاری از شخصیتهای شاهنامه و جایگاه آنها نام برده است.
2) پس از گاتها و یشتها دوازدهمین بخش اوستای ساسانی را نیز می توان شاهنامه نامید. در متون پهلوی مانند «بُندِهِش» و «یاتکار زریران» و «دینکرت» که تفسیر و بازتاب اوستای کیانی هستند، اشارات بسیاری به قهرمانان و پهلوانان شاهنامه وجود دارد. دکتر پور داود مترجم اوستا، درین باره چنین می نویسد: «بدبختانه دوازدهين نسكِ عهدِ ساسانيان كه از اين ناموران (پیشدادیان و کیانیان) سخن میگفت از ميان رفته است … در كتاب هشتم دينكرد در فصل دوازده، از دوازدهمين نسك سخن گفته، مينويسد: «اين نسك موسوم به چيتردات (Citradat) است و مندرجات آن عبارت است از: 1) بيان نژادهاي آدمي از كيومرث، نخستين بشر. 2) از مشيا و مشيانه و كيفيت خلقت آنان و تفصيل ازدياد نوع بشر در كشور مركزي خونيرس و واقعة نفوذ بشر در روي شش كشور ديگر كه در اطراف خونيرس واقع است. 3) ذكر پيشداديان و شهرياري آنان. 4) ذكر هوشنگ پيشدادي و سلسلة نسب وي كه نخستين پادشاه بود. 5) ذکر تهمورث كه در روي هفت كشور دومين پادشاه بود. 6) ذكر سلسلة جمشيد كه سومين پادشاه هفت كشور بود و در آگاهي از زمان وي. 7) ذكر پادشاه ستمگر ضحاك و نژاد وي. 8) ذكر سلسلة نسب از جم تا فريدون. 9) ذكر سلطنت فريدون پادشاه خونيرس و دست يافتن وي به ضحاك، و كشتن وي ديوهاي مازندران را و تقسيم كردن كشور خونيرس در ميان سه پسرش سلم و تور و ايرج. 10) ذكر پادشاهي منوچهر در ايران زمين و سلسلة نسب ايرج. 11) ذكر پادشاهي افراسياب پادشاه توران. ذکر «زو» پسر تهماسب پادشاه ايران زمين كه از پشت منوچهر بود. 12) ذكر سلطنت كيقباد سلسلة كيانيان و ايرانخداي. 13) ذكر پادشاهي گرشاسب كه به مملكت تور دست يافت. 14) ذكر پادشاهي كيكاوس نوة كيقباد پادشاه كياني و پادشاه هفت كشور. 15) ذكر كيخسرو پسر سياوش كه خونيرس خداي بود. 16) ذكر مشروحي راجع به نژادهاي ايران و توران و مملكت سِلم تا به عهد كيلهراسب و كيگشتاسب و پيغمبر دين مزدِيسنا زردُشت سپِنتمان و …
این کتاب در قرن سوم هجري نيز يعني در زمان آتَرفَرِنْبَغْ مؤلف «دينكرد» موجود بوده است.»[2]
3) یکی از شاهنامه های باستانی «خُوتای نامک» پهلوی یا شاهنامه بزرگ ابن مُقَفع است. خوتای نامک پهلوی توسط عبدالله ابن مُقَفع شیرازی (ترجمان و دبیر «منصور» دومین خلیفه عباسی، 142 هجری) بنام «سِیر مُلوکِ الفُرس» به عربی ترجمه شده است. این ترجمه ، یکی از منابع مهم مورخان دوره اسلامی در باره تاریخ پارسیان باستان بوده است. [3] و خداینامک پهلوی و شاهنامه مؤیدی، هردو بنام شاهنامه بزرگ یاد شده اند. میرخواند بلخی از شاهنامه بزرگ که شاید خداینامک پهلوی باشد، به عنوان منبع مورخان قرون نخستین اسلامی نظیر ابن مقفع و طبری و بلعمی و حافظ ابروی هروی و… نام برده است. [4]
علامه قزوینی زبان خداینامه ای را که عبدالله ابن مُقَفع شیرازی به عربی ترجمه کرده، زبان پهلوی نوشته است؛ اما حمزه اصفهانی و ابن ندیم و… زبان خداینامه قدیم را زبان «فارسی» نوشته اند که شاید منظور آنها از فارسی همان پهلوی بوده است.[5]
… بدبختانه همة آنها از ميان رفته اند. گرچه مندرجات آنها عموماً در كتب بعدی كه بی واسطه يا با واسطه از آنها اقتباس كردهاند، مانند تاريخ طبري و كتاب البدء والتاريخ مُقدسي [بُستی] و مؤلفات ابن قتيبه دينوري و مسعودي و ابن واضح يعقوبي و حمزة اصفهاني و ابوريحان بيروني و ثعالبي و غيرهم باقي مانده است.[6]
4) پس از شاهنامه های سه گانه نامبرده، نخستین شاهنامه به زبان پارسی دری، شاهنامه نثر ابوالمؤید بلخی (ق دوم یا سوم ق) بنام «گرشاسبنامه» است. تقی زاده درین باره نوشته است: «در این که شاهنامه های منثوری به فارسی پیش از زمان فردوسی وجود داشته شکی نیست. مانند: شاهنامه ابوالمؤيد بلخي شاعر معروف و شاهنامه ابومنصوری و شاهنامة ابو علي محمد بن احمد بلخي، و شاهنامه مسعودی مروزی که ثعالبی در غُرر ملوک الفُرس از آن سخن میگوید. شاهنامة ابوالمؤيد بلخي ظاهرا قديم ترين اين نوع کتب است.»[7]
شاهنامه ابوالمؤید بنام «گرشاسب» پهلوان زابلی سروده شده است. «در تاریخ سیستان در موارد متعدد از شاهنامه ابوالمؤید نه بنام شاهنامه، بلکه بنام «کتاب گرشاسب» نام برده شده است.» [8]
بلعمی مترجم تاریخ طبری در داستان فرار جمشید به زاولستان، از شاهنامه ابوالمؤید بنام «شاهنامه بزرگ ابوالمؤید البلخی» نام برده است. [9] شاهنامه مؤیدی و خداینامک پهلوی، هردو بنام شاهنامه بزرگ یاد شده اند. «قديم ترين منبعی که در آن از شاهنامه نثر ابوالمؤید یاد شده، ترجمه فارسي تاريخ طبري است که بلعمي آنرا در سال 352 هجری نوشته است… شاهنامه ابوالمؤید پيش از سال 352 هجری و شايد هم زمان درازی پیش از تاريخ مزبور تاليف شده بود. چونکه مدتي براي انتشار کتاب در آن زمان لازم بوده تا مؤلفِ کتابِ ديگر از آن نقل و یاد بکند.[10] از شاهنامة نثر ابوالمؤيد بلخي در مقدمة ترجمة تاريخ طبري[11] و مقدمة قابوسنامه تالیف عنصر المعالی،475 ق، و در مجملالتواريخ، 520 ق، و در تاریخ طبرستان ابن اسفندیار، 613 ق، صريحاً به عنوان «شاهنامة ابوالمؤيد بلخي» یاد شده است.»[12]
گفتنی است که امروزه گرشاسبنامه ای منظوم بنام اسدی طوسی نیز میباشد. اما به گفته علامه بهار: كتاب «گرشاسب» (شاهنامه ابوالمؤید) غير از گرشاسبنامه منظوم اسدى طوسى است، و بايد آن كتابى ديگر باشد كه اسدى طوسى داستان گرشاسب و خانواده وي را از روى آن كتاب به نظم آورده است. و به موجب تصريح اين كتاب در جاى ديگر، كتاب گرشاسب از تأليفات ابو المؤيد بلخى و شايد جزء شاهنامه وى بوده است و اين داستان از شاهنامه ابو منصورى فوت شده است. [13]
5) پس از شاهنامه نثر مؤیدی، شاهنامة نثر ابو علي محمد بن احمد بلخي بوده است. ابوريحان بيروني در «الآثار الباقيه»، ص 99، در بحث آغاز جهان و آفرینش کیومرث، فقط يك بار از آن نام برده است.[14] بیرونی از کتاب های سِیَرالمُلوک عبدالله ابن مقفع و کتاب محمد بن جهم برمکی و هشام بن قاسم و بهرام بن مردانشاه موبد شهر شاپور و بهرام بن مهران اصبهانی و از کتاب بهرام هروی مجوسی، به عنوان منبع شاهنامه ابوعلی محمد بن احمد بلخی یاد نموده است. [15]
6) ششمین شاهنامه که سیومین شاهنامه دری و نخستین شاهنامه منظوم دری محسوب است، شاهنامه منظوم مسعودی مروزی (ق 2 یا 3 ق) به نام «تهمورث نامه» است. این شاهنامه بنام تهمورث سیومين شاهنشاه پيشدادي سروده شده است. به گفته تقی زاده: «قدیمترین اثری از نظم فارسی بعد از اسلام که به ما رسیده، شاهنامه مسعودی مروزی است. مسعودی مروزی تا آنجا که ما فعلا خبر داریم قدیم ترین شاعری است که داستان ملی و تاریخ ایران را از کیومرث تا آخرین یزدگِرد به رشته نظم کشیده است.» [16] نام این شاعر قدیمی و شاهنامه فارسی وی در دو منبع یاد شده است.
نخستین کسی که از این شاهنامه یاد کرده، مُقدسي بُستی(355 ق) است. وی در كتاب «البَدء و التاريخ» دو بار از مسعودي نامی صاحب منظومهاي به زبان فارسي در تاريخ پادشاهان گذشتة پارسیان نام برده و دو سه بيت از منظومة او را نمونه آورده است. مانند:
نخستين كيومرث آمذ به شاهي – گرفتش به گيتي درون پيش كاهي
چو سي سال به گيتي پادشاه بوذ – كه فرمانش به هر جايي روا بوذ
سپري شد نشان خسروانا – چو كام خويش راندند در جهانا
مقدسی بُستی افزوده است که: من اين ابيات را از اين سبب در اينجا آوردم كه ديدم پارسیان اين ابيات و اين قصيده را بزرگ مىشمارند و آن را مصور مىكنند و تاريخ خويش مىشمارند.» [17]
دومین کسی که از شاهنامه مسعودی مروزی نام برده، ثَعالِبي مرغني (408 تا 412 ق) است. وی در «غُرر ملوك الفُرس» دو بار از این شاعر قدیمی و مثنوی فارسی وی نام برده است. نخست در صفحه 10 در شرح احوال سلطنت تهمورث و دیگر در میانه های کتاب در ص 288، در شرح لشکر کشی بهمن بن اسفندیار به سیستان و جنگ وی با زال پدر رستم. [18]
شاهنامه مسعودی مروزی، در شهر مرو شاهجهان سروده شده است. [19] و در باره تاریخ این شاهنامه باید گفت که: «چون تاريخ تأليف كتاب البدء و التاريخ به تصريح خود مؤلف در سال 355 بوده، پس تأليف منظومة مسعودي یقینا پیش از این تاریخ خواهد شد.»[20]
7) هفتمین شاهنامه که چهارمین شاهنامه پارسی دری محسوب است ، شاهنامه نثر ابومنصوری (قرن 4 هجری) است، که مقدمه آن بنام «مقدمه قدیم شاهنامه» شهرت و اعتبار ویژه دارد. به قول مرحوم قزوینی: «ديگر از اين قبيل شاهنامههاي پیش از فردوسي شاهنامه ای بوده است به نثر، كه به فرمان شخصي موسوم به ابو منصور ابن عبدالرزاق طوسي(؟) در اواسط قرن چهارم (346 ق) جمعآوري شده است و ما از وجود چنين شاهنامهاي فقط از سه مأخذ خبر داريم. 1- از صفحات 37 و 38 و 116 آثار الباقيه ابوريحان بيروني (388-400 ق) در بحث نسب جعلی پادشاهان و نسب جعلی عبدالرزاق طوسی تا منوچهر. 2- از مقدمة قديم شاهنامه. 3- از مقدمة جديد شاهنامه يعني مقدمة بايسنقري.[21] … مقدمة شاهنامة ابومنصوري هنوز گويا بطور کامل باقي است و آن عبارت از همين مقدمة قديمي است كه در بعضي نسخه های قديمی شاهنامه هاي فردوسي (پیش از هفتصد هجري) يافت ميشود.[22]
بطور قطع و یقین چنانکه مقدمه قدیم شاهنامه صراحت دارد، این شاهنامه ابومنصوری نثر بوده است نه نظم، و نیز به گمان بسیار قوی چنانکه باز صریح همان مقدمه است، همین شاهنامه را فردوسی به نظم کشیده و شاهنامه معروف خود را (بجز مقدار کمی که دقیقی قبلا به نظم درآورده بود) از آن ساخته است. [23]
در مقدمة شاهنامه فردوسی (چاپ بمبیی و چاپ سنگی تبریز در عهد قاجار) که مقدمه جدید شاهنامه شمرده میشود، پس از داستان و حکایتی دراز، یعقوبِ لیثِ صفاری حاکم سرزمین سیستان و خراسان را بانی اصلی شاهنامه قدیم یا شاهنامه ابومنصوری دانسته و چنین آورده است: « تا در خراسان دولت به آل یعقوب رسید. یعقوبِ لیث فرستاد و آن نسخه را بیاورد و بفرمود ابومنصورِ عبدالرزاق بن عبدالله فرخ را که معتمد الملک بود تا آنچه دانشور دهقان به زبان پهلوی ذکر کرده بود به پارسی نقل کنند و از زمان خسرو پرویز تا ختم کار یزدجرد شهریار، هرچه واقع شده بود به آن کتاب الحاق کردند. پس ابو منصورِ عبدالرزاق، وکیل پدر خود سعود بن المنصور المعمری را بفرمود تا آن نسخه را به اتفاق چهارتن دیگر، یکی تاج بن خراسانی از «هَرِی» و یزدان داد شاپور از «سیستان» و ماهُوی بن خورشید از «نشابور» و سلیمان بن نورین از «طوس» در تاریخ ستین و ثلثمأة (360) هجری این کتاب را درست کردند و در عراق (عراق عجم) از آنجا نسخه ها گرفتند. چون نوبت از ایشان به سامانیان رسید، آل سامان را به مطالعة آن اهتمام تمام بود. چنانکه دقیقی شاعر را فرمودند که آن را نظم کند و دقیقی یک دو هزار بیت گفته [بود] که ناگاه بر دست غلام خود کشته شد و آن همچنان بماند تا زمانی که دولت از ایشان منقطع شده و مُلک به دست سلطان محمود سبکتکین افتاد و چون او در زمان سامانیان نشو و نما یافته بود… فی الجمله به مطالعة تاریخ ملوک عجم حرصی تمام داشت و خواست که در آن تصرفی کند که هیچکس از ایشان سامانیان نکرده باشد. فرمود که آن را منظوم گردانند.»[24]
علامه قزوینی در باره تاریخ مقدمه شاهنامه ابومنصوری نوشته است: «تاريخ اتمام تأليف اين مقدمه و اصل خود شاهنامه ابومنصوری به طور تحقيق چنانكه در خود مقدمه مذكور است، در ماه محرم سال سيصد و چهل و شش هجري بوده است. بنا بر این تالیف مقدمه شاهنامه ابومنصوری نزدیک شش سال زودتر از ترجمه تاریخ طبری (تاریخ بلعمی) که در سیصد و پنجاه و دو به پایان رسیده، میباشد و نتيجه اين ميشود كه اين مقدمه (بغیر از دو سه صفحه از پایان آن) فعلاً قديم ترين يادگار نثري خواهد بود كه از زبان فارسي بعد از اسلام تاكنون باقي مانده است و پس از هزار و هشت سال كه از زمان تأليف آن گذشته است به دست ما رسيده، و هذا ايضاً من بركت البرامكه.» [25]
8) هشتمین شاهنامه شاهنامه منظوم دقیقی بلخی (ق 4 ق) به نام «گشتاسبنامه» است. این شاهنامه بنام گشتاسب (پنجمین شاهنشاه کیانی بلخ و حامی زردشت) سروده شده است. شاهنامة دقیقی بزرگ یکی از منابع فردوسی و پَی سنگ شاهنامه فردوسی شمرده میشود. فردوسی هزار بيت آن را در شاهنامه خود عینا درج كرده است.
در مقدمه جدید شاهنامه در باره دقیقی و شاهنامه سرایی نوشته است: « … چون نوبت از ایشان به سامانیان رسید، آل سامان را به مطالعة آن (شاهنامه) اهتمام تمام بود. چنانکه دقیقی شاعر را فرمودند که آن را نظم کند و دقیقی یک دو هزار بیت گفته [بود] که ناگاه بر دست غلام خود کشته شد و آن همچنان بماند تا زمانی که دولت از ایشان منقطع شده و مُلک به دست سلطان محمود سبکتکین افتاد و چون او در زمان سامانیان نشو و نما یافته بود… فی الجمله به مطالعة تاریخ ملوک عجم حرصی تمام داشت و خواست که در آن تصرفی کند که هیچکس از ایشان سامانیان نکرده باشد. فرمود که آن را منظوم گردانند.»[26]
[فردوسی دقیقی را بخواب می بیند.]
چنان ديد گوينده يك شب بخواب – كه يك جام مى داشتى چون گلاب
دقيقى ز جايى پديد آمدى – بران جام مى داستانها زدى
بفردوسى آواز دادى كه مى – مخور جز بر آيين كاوس كی
كه شاهى ز گيتى گزيدى كه بخت – بدو نازد و لشكر و تاج و تخت
شهنشاه محمود گيرنده شهر – ز شادى بهر كس رسانيده بهر
از امروز تا سال هشتاد و پنج – بكاهدش رنج و نكاهدش گنج
ازين پس بچين اندر آرد سپاه – همه مهتران برگشايند راه
نبايدش گفتن كسى را درشت – همه تاج شاهانش آمد بمشت
بدين نامه گر چند بشتافتى – كنون هرچ جستى همه يافتى
ازين باره من پيش گفتم سخن – سخن را نيامد سراسر به بن
ز گشتاسپ و ارجاسپ بيتى هزار – بگفتم سر آمد مرا روزگار
گر آن مايه نزد شهنشه رسد – روان من از خاك بر مه رسد
كنون من بگويم سخن كو بگفت – منم زنده او گشت با خاك جفت[27]
[فردوسی از دقیقی بنام جوان گشاده زبان و دارای طبع روان یاد نموده و داستان مرگ وی و نا تمام ماندن شاهنامه او را چنین شرح میدهد:]
چو از دفتر اين داستانها بسى – همى خواند خواننده بر هر كسى
جهان دل نهاده بدين داستان – همان بخردان نيز و هم راستان
جوانى بيامد گشاده زبان – سخن گفتن خوب و طبع روان
بشعر آرم اين نامه را گفت من – ازو شادمان شد دل انجمن
جوانيش را خوى بد يار بود – ابا بد هميشه به پيكار بود
برو تاختن كرد ناگاه مرگ – نهادش بسر بر يكى تيره ترگ
بدان خوى بد جان شيرين بداد – نبد از جوانيش يك روز شاد
يكايك ازو بخت برگشته شد – بدست يكى بنده بر كشته شد
برفت او و اين نامه ناگفته ماند – چنان بخت بيدار او خفته ماند
[ الهى عفو كن گناه و را – بيفزاى در حشر جاه و را] [28]
9) نهمین شاهنامه شاهنامه معروف فردوسی ( اواخر ق 4 ق) است. در مقدمه قدیم شاهنامه در باره شاهنامه فردوسی آورده است: پس از آنکه [شاهنامه را] به نثر آورده بودند، سلطان محمودِ سبکتکین، حکیم ابوالقاسم منصور الفردوسی را بفرمود تا به زبان دری به شعر گردانید. [29]
در تاریخ سیستان نوشته است: بوالقاسِم فردوسى شاهنامه به شعر كرد، و بر نام سلطان محمود كرد… محمود گفت همه شاهنامه خود هيچ نيست مگر حديث رستم و اندر سپاه من هزار مرد چون رستم هست. بوالقاسم گفت زندگانى خداوند دراز باد، ندانم اندر سپاه او چند مرد چون رستم باشد، اما اين دانم كه خداى تعالى خويشتن را هيچ بنده ديگر چون رستم نيافريد. اين بگفت و زمين بوسه كرد و برفت.
سخن گفتم درست و زود رفتم – به عالم نیست مردی همچو رستم.
ملك محمود وزير را گفت اين مردك مرا به تعريض دروغ زن خواند. وزيرش گفت ببايد كشت. هر چند طلب كردند نيافتند. [30]
تقی زاده در باره شاهنامه فردوسی و نسخ خطی آن نوشته است: «شاهنامة فردوسي را قوام الدین البنداری (620 تا 624 ) را به عربی ترجمه کرده است. نسخه های خطی موجود شاهنامه در کتابخانه های اروپا و هندوستان بسیار زیاد است. از قدیم ترین نسخه ها یکی نسخه موزه لندن است، که ظاهرا در تاریخ 675 نوشته شده است. از آن گذشته نسخه های لینینگراد و [مسکو] و لیدن است که اولی به تاریخ 736 استنساخ شده… یک نسخه قدیم که ظاهرا قدیم ترین کل نسخ معلومه است در پاریس در دست یک کهنه فروش موسوم به «دموت» موجود است که بدبختانه کسی بدان دسترسی ندارد. نسخه های شاهنامه اختلاف زیادی با هم دارند، بطوری که مطابقه و مقابله آنها و پیدا کردن اصل اشعار بدین واسطه بسیار مشکل است و چنانکه «نولدِکه» اشاره می کند، نُساخ از زمان خیلی قدیم با شاهنامه به دلخواه خود بازی کرده اند. بهترین طبع های نقادانه که تا امروز به عمل آمده چاپ «ماکان» است و چاپ «موهل» و چاپ «ولرس»… در شاهنامه از قدیم الایام تصاویر نقش می کرده اند و به احتمال زیاد این رسم خیلی قدیمی است. [31] شاهنامه ظاهرا پس از شصت هفتاد سال پس از تألیف، در خراسان و ترکستان و هندوستان منتشر بوده، ولی ظاهرا در عراق عجم (ایران امروزی) دیرتر شهرت یافته است.»[32]
منابع
[1] نک: مقاله تقی زاده، هزاره فردوسی، ص 44
[2] پورداود، يشتها، ج 2، صص 46-47
[3] نک: تاریخ بلعمی تک جلدی، صص 4 تا 9 چاپ 1341 تهران / تاریخ حمزه اصفهاني (متن عربی، چ برلین ، ص9 / نیز نک: تاريخ پيامبران و شاهان ترجمه دكتر جعفر شعار، ص7 / ابوریحان بیرونی، الآثارالباقیه، ص 100
[4] نک: روضت الصفای میر خواند بلخی، چاپ سنگی عهد قاجار ، بحث جمشید.
[5]. حمزه، تاريخ سنی ملوك الارض و الانبياء، صص 16- 24- 50- 64 / ابن ندیم، الفهرست، ص 172
[6] علامه ميرزا محمد قزويني، بيست مقاله، ص 9 و 10 / و نیز نک: مقاله قزوینی، هزاره فردوسی، ص 125 به روضت الصفای میرخواند بلخی، تلخیص دکتر عباس زریاب خویی، ج1 ص11 و 12 نیز رجوع شود.
[7] نک: مقاله تقی زاده، هزاره فردوسی، ص 51 / و نیز نک: لغتنامه دهخدا، ذیل ابوالمؤید.
[8] نک: تاریخ سیستان، صص 1 و 35 (چ بهار)
[9] تاریخ بلعمی، چاپ بهار، ص132- 133.
[10] نک: مقاله تقی زاده، هزاره فردوسی، ص 51 و نیز نک: لغتنامه دهخدا، ذیل ابوالمؤید.
[11] تاریخ بلعمی، چاپ بهار، ص132- 133.
[12] علامه ميرزا محمد قزويني، بيست مقاله، ص 10 و 11 / و نیز نک: مقاله تقی زاده، هزاره فردوسی، ص 52، و نیز نک: مقاله قزوینی، هزاره فردوسی، ص126 و 154 / مجملالتواريخ والقصص، ص: 2 و 3
[13] نک: تاریخ سیستان، زیر نویس ص1، (چ بهار)
[14] نیز نک: علامه قزويني، بيست مقاله، قسمت دوم ، ص 12 / و مقاله قزوینی، هزاره فردوسی، ص 126 و مقاله تقی زاده، ص 54،
[15] ر.ک: الآثارالباقیه، ص 100
[16] نک: هزاره فردوسی، ص 49 و 51 مقاله تقی زاده
[17] مقدسی بُستی، «البَدء و التاريخ» ج3 ص138 و 173 / نیز ر.ک. علامه ميرزا محمد قزويني، بيست مقاله، قسمت دوم، ص 14 / نیز نک: هزاره فردوسی، ص 50، مقاله تقی زاده
[18] ثعالبی مرغنی، غُرر ملوك الفُرس، صص 10 و 228/ به مقاله تقی زاده و قزوینی، هزاره فردوسی، صص49 و 126 / و بيست مقاله قزوینی، قسمت دوم ، ص 13 نیز رجوع شود.
[19] نک: مقاله تقی زاده، هزاره فردوسی، صص 49 و 51
[20] علامه ميرزا محمد قزويني، هزاره فردوسی، ص، 127 / و بیست مقاله، قسمت دوم، ص 15 / به مقاله تقی زاده ، هزاره فردوسی، ص 49 و 50 نیز رجوع شود.
[21] محمد قزويني، هزاره فردوسی، ص 128/ و بيست مقاله، قسمت دوم، ص16 و 17 و 18 و نیز نک: مقاله تقی زاده، هزاره فردوسی، ص 56 و 59
[22] محمد قزويني، بيست مقاله، قسمت دوم ، ص 20 و 21 / و هزاره فردوسی، ص 128
[23] علامه ميرزا محمد قزويني، هزاره فردوسی، ص، 129 / و يست مقاله، قسمت دوم، ص 15 / به مقاله تقی زاده ، هزاره فردوسی، ص 51 و لغتنامه دهخدا، ذیل ابوالمؤید نیز رجوع شود.
[24] مقدمه شاهنامه تک جلدی/ چ بمبیی ص، 4 و چاپ سنگی
[25] علامه قزويني، هزاره فردوسی، ص 132 و 133 / بيست مقاله، قسمت دوم ص 26 و 27.
[26] مقدمه شاهنامه تک جلدی/ چ بمبیی ص، 4 و چاپ سنگی
[27] شاهنامه مسکو.
[28] شاهنامه مسکو.
[29] مقاله علامه قزوینی، متن مقدمه قدیم شاهنامه، هزاره فردوسی، ص 143 / نیز نک: مجالس المؤمنین، فصل شعرای عجم، احوال فردوسی.
[30] تاريخسيستان، ص7- 8 (چ دوم بهار)
[31] نک: مقاله تقی زاده، هزاره فردوسی، ص 99 و 100 و 101
[32] نک: مقاله تقی زاده، هزاره فردوسی، ص106
دوست نازنین اگر ناراحت نمیشوید اجازه میخواهم اینبار یک انتقاد سازنده از شما بکنم اولا من نمی دانستم که شما با اجازه آقای نوری زاد شاهنامه نویسی میکنید از این بابت پوزش می خواهم اما کاش موقعیت این صفحه را در نظر می گرفتید و این نوشته را در صفحه دیگری قرار می دادید چرا که در این صفحه ذهن دوستان درگیر موضوع مهمتری است و بر خلاف همیشه کسی در این صفحه متفرقه نویسی نکرده . با سپاس / پطروسیان
این خانه خرابی به حبابست سزاوار
بر اب ر وان خا نه نبا یست بنا کر د
حق با شماست , به روی چشم
تکرار نخواهدشد
چند سرگردان در این دریای بی لنگر شدن
چون حباب از پرده ای در پرده دیگر شدن
.
این خانه خرابی به حبابست سزاوار
بر اب ر وان خا نه نبا یست بنا کر د
حق با شماست , به روی چشم
تکرار نخواهدشد
چند سرگردان در این دریای بی لنگر شدن
چون حباب از پرده ای در پرده دیگر شدن
جناب بی کنش عزیز علیکم السلام
سپاس از زحمتی که برای تهیه این مطلب متحمل شدید
موفق باشید
توجه حضرت آیت الله العظمی سید علی خامنهای رهبر شیعیان جهان رو به معنای این شعر جلب میکنم: روزی که تو آمدی به دنیا عریان ،جمعی به تو خندان و تو بودی گریان … کاری بکن آی دوست که وقت رفتن ، یاران همه گریان و تو باشی خندان. جناب خامنهای شما که عمر نوح پیامبر را ندارید و در سنی هم به سر میبرید که هر لحظه ممکن است ریق آخر را بر آرید و قبض مربوطه رو دریافت نمایید .آیا هرگز لحظهای در این موضوع درنگ کردهاید که در لحظه دریافت قبض در چه حالی به سر خواهید برد ؟ آیا امادیید ؟ آیا آرامش دارید و خوشحالید ؟ آیا از کارهایی که به دستور شما و یا به نام شما انجام شده است رضایت دارید؟ رضایت مردم و یا حق و ناس چه ؟ اعتقاد دارید؟ من که به عنوان یکی از این مردم از شما رضایت ندارم و چه در این دنیا و چه دنیای باقی به دنبال شما میآیم ،گریبانت را میگیرم و مطالبه حقوقی میکنم که از من پایمال کردهای . بدا به حال تو و امثال تو که نه دنیایی برایشان مانده است و نه آخرتی …
باسلام خدمت استاد ارجمندم آقای نوری زاد
باستحضار میرسانم من خودم یک بسیجیم واز سال 88 بکلی تغییر عقیده داده ام انشائ الله که مردم مارا ببخشند ازهمه مردم ایران بخاطر ستمی که بهشان شده معذرت می خواهم .باور بفرمایید برای تک تک کلمات نامه 31وحتی سایر نامه هایت مرا به گریه انداخته است . ما همگی با شماییم . خدا حافظتان باشد .
کار زشتی کرده اند. بسیار زشت….
دوستت دارم آقای نوری زاد عزیز باز الهی شکر که ما با این اینترنت میتونیم یه چیزی بگیم دلمون خیلی تو این مملکت میگیره گرانی از یک طر ف و چهچهه آدمهای پول پرست تو این مملکت که از گرونی همه چیز لذت میبرند روحم رو عذاب میده واقعا یعنی میشه خدا یه عمری بده به من که رفتن اینا رو ببینم
/////nagu momen !
عنوان درس: آگاهی و شهامت
زمان درس: دوره آسید علی شاه
مدرس: محمد نوری زاد
کلاس درس: ایران
عنوان درس: آگاهی و شهامت
زمان درس: دوره آ سید علی شاه
مدرس: محمد نوری زاد
در کتاب “راه دشوار آزادی ” اتوبیو گرافی ماندلا نشر روزنامه اطلاعات می خوانیم وقتی در سال 1963 ماندلارابه زندان روبن آیلند می برند نگهبان ها در بدو ورود می خواهنداز محکومان زهره چشم بگیرند و در صفی می ایستند تا محکومان از میان ایشان بگذرند . به اینجا داستان رسیدم گفتم پس اونجا هم مثل برادران با کابل از محکومان پذیرایی خواهند کرد .و.لی با کمال تعجب خواندم وقتی می خواهند به ماندلا نزدیک شوند و تهدید به حمله می کنند او با تشر ایشان را سر جایشان می نشاند!!
خواستم بگویم جناب خامنه ای کارگزاران شما 50 سال بعد از این تاریخ هنوز وحشی و عقب مانده اند و از خیر خانواده محکومان هم نمی گذرند .شما هر چقدر هم این ریسمان را محکم بگیرید فایده ای ندارد . حتی نا آگاهی مردم و شهوت قدرت روحانیان موافق شما و دنیا پرستی سپاه هم نخواهد توانست شما ورژیم ناعادلانه شما را سر پا نگهدارد .فقط نکته مهم انست که 50 سال دیگر می گویند بابا این خامنه ای از آپارتاید هم نانجیب تر بود . خوش بگذرد !!
در جامعه ای که خلاف کاران و شارلاتان ها همه کاره هستند تعجبی ندارد . جناب نوریزاد دیگر مردی نمونده کمرها از خجالت و شرم خم شده و دیگر صاف نمی شود . حیف و افسوس به غیرت و تعصب ایرانی که ازبین رفته . من فقط اینو میدونم که خدا به ما عقل و چشم و گوش و هوش داده با حلوا حلوا دهن شیرین نمی شه باید خودمون به داد خودمون برسیم
آقای نوری زاد
سلام
آنچه که به یقین می توان آن را بیان کرد این است که شما در مسیری پای نهاده اید که هر روز مکاشفات جدیدی از آن خواهید داشت. مثل همین پی بردن به بی شرفی عوامل به اطصلاح خودسر.
لیکن این راهی که شما می روید را ما نرفته مثل کف دستمان می شناسیم. تفاوت ما با شما این است که شما بسیار دیر به جهل خود واقف شدید، ولی بسیار زود دست به کار.
از همه چیز گذشتید و بی پروا معترش شدید.
اما فراموش کرده اید که ما، یعنی همان هایی که به بی شرفی این نظام و عواملش از همان ابتدا واقف بودیم، انسانهایی هستیم بس محافظه کار. ما همان قشر دیدی گفتم هستم. ما همان هایی هستیم که منتظر می مانیم ببینیم چه می شود تا در نهایت آن بخش هایی که با نظرمان مطابق است را با مقدمه دیدی گفتم، به دیگران نقل کنیم. ما همان هایی هستیم که می خواهیم نظام عوض شود، ولی به دست دیگران.
ما همان هایی هستیم که آخر کار شما را هم می دانیم و نامه های شما برایمان جنبه فان پیدا کرده است. فوقش یک دمش گرم حواله می کنیم و منتظر بست نشستن بعدیتان در مقابل نهادهای حکومتی هستیم. ما همانیم که اتفاقا تا خوشی زیر دلمان را نزند دست به تغییر نمی زنیم و اتفاقا در سختی ها به جای اقدام موثر منتظر اقدامات موثر دیگران می مانیم.
آیا شما از تاریخ ما بی خبرید. آیا از درجه رذالت ما ایرانی های در مقاطع بغرنج تاریخی ایران بی خبرید. آیا نمی دانید که همواره اطلاح گران در اقلیت بوده اند. آیا از ژن ایرانی چیزی شنیده اید.
آری روز خواهد رسید که سر شما را هم زیر آب خواهند کرد. اما پس از اشیعه پراکنی هایی مثل همین ایام. ابتدا باید بدنام شوید بعد به هلاکت برسید. آن هنگام بلایی به سرتان خواهند آورد که به فکرتان هم خطور نمی کند. روزی خواهد رسید که ////// و آنگاه
ماها، همانهایی که وصفشان کردم، به راحتی خواهیم گفت که هر چند صدا و سیما موضوع را زیاد گنده کرده است، ولی عجب بی شرفی بوده این نوری زاد. آری ما هایی که همه چیز را می دانیم این عاقبت شما را می دانیم و باسن پهنمان ذره ای برای اقدامی مشابه اقدام اعتراضی شما تکان نخواهد خورد.
این ها را همه بدین خاطر نوشتم تا درد دلم را گفته باشم. آن هم این که:
صبح امروز با شخصی در جلسه بودم که بخش هایی از نامه شما را با شوق فراوان و تعریف و تمجید از نوری زاد برای ما خواند و سپس راهی جلسه ای شد تا با کمک برادران اطلاعاتی، به پروژه ای جدید در صنعت نفت و گاز ورود پیدا کند.
شرم بر این حکومت ریاکار…ایا غیرتی برای ما باقی مانده
فکر میکنم که نه تنها ////// بلکه ترتیب خودت را هم دادند که اینقدر حرو مزاده بازی در میاری زنا زاده
ای /// ////زاده معلومه خودت یکی از آن مزاحمهای به فول خودت حرامزاده ای
به به چه منطقی ! چه سوادی ! به شما تبریک میگم با این درجه شگفت انگیز خرد مندی
به به چه تربیتی ! چه ادبی ! چه انسان وارسته ای ! چه منطق نغزی ! آقا شما اگر زحمتی نیست چند تا کتاب بنویس بفرست دانشگاههای معتبر جهان تدریسش کنند. این همه ادب را شما از محضر کدام استاد آموختید؟ الحق که مدیریت جهان که هیچ, مدیریت کل کهکشان را باید به شما بسپرند.
آقای حسین زاده شما با این حرفات ثابت کردی که میتونی تو وزارت اطلاعات یا اطلاعات سپاه استخدام بشی…
جناب نوريزاد،سيم كارت هاي ثبت شده و كوشي هاي جديد خريداري كنيد و سيم كارت هاي قبلي رو داخل كوشي هاي تازه خريداري شده به هيج وجه قرار نديد،احتمال ايجاد مزاحمت خيلي سخت ميشه براشون
بنده ی خدای از همه جا بی خبر، سیستم های اطلاعاتی می توانند یک نقطه ی 1 متر مربعی را در سیستم مخابراتی نشانه بگیرند و هر گونه خط و تلفنی در این یک متر مربع قرار گیرد و انتن دهی کند سریعاً می توانند شماره و سپس زیر و بن تمام اطلاعات گوشی را بدست بیاورند، بله !!!! با دقت 1 متر مربع!!!!!!
سلام ممنون که حرف حق را زده اید
اگر یک ذره شرف در تک تک مسؤلان از رهبر گرفته تا روسای بیشرم سه قوه و نمایندگان بی خاصیت مجلس بود با خواندن این اعتراض به درک واصل میشدند. اگر چه صیغه شدن و واسطه گری برای آن از حوزه آموزش داده میشود.
آقای نوری زاد
این رفتار از هر کس سر زده باشد شنیع و دور از اخلاق و ادب است و قطعا یک مسلمان واقعی دست به این کار نمی زند بنده با اینکه به هیچ وجه شما را قبول ندارم اما این رفتار با شما و خانواده تان را غیر اخلاقی و بی ادبانه میدانم اما از کجا بر شما معلوم شده این کار توسط به اصطلاح شما( برادران) انجام شده ؟ چه اثر و نیازی به این کار وجود دارد ؟ غیر از اینکه شما را بیشتر عصبی کند و تحریک شده با زبان نیش دارتری به خاطر اینکه یک بی سروپا مزاحم نوامیس شما شده کار را تا رهبری بکشید ، آیا انصافا ایشان راضیند به شما و خانواده شما توهین شود ؟؟یعنی در یک کشور هر خبطی ریز و درشت از هر کس حتی فردی که در هیچ قانون و الزامی نمی گنجد سر زد سر دمدارن آن دیار مقصرند ؟ کجا این را نوشته و کجا اجرا میشود این در کدام فلسفه میگنجد ؟ از کجا معلوم عده ای از همین دوستان جدید شما برای تحریک و تهیج شما این کار را نکرده اند ؟اینهای که در سایت شما آشکارا اعتقاد به هر چیزی را رد میکنند و انسان را تا حد حیوان تنزل جایگاه میدهند بر چه اصول اخلاقی انسانی باز دارنده پایبندند که مانع از این گونه رفتارهای آنان گردد ؟ای کاش با هر ایده و عقیده ای هستیم آزادگی و جوانمردی از یادمان نرود .
اگه اینکار توسط برادران انجام نشده بود ردیابی شماره هایی که این مزاحمت ها و کثیف کاری ها رو انجام دادن کار سختی نبود و تا بحال معلوم میشد چه افرادی بوده اند
ناشناس گرامی تا زمانیکه رهبر در هر کاری نظر میدهند یعنی از تولید فرزند تا نحوه لباس پوشیدن تا احکام ارتش و زندگی اجتمایی و اقتصاد و محیط زیست و بودجه کشور و هنر و ادبیات و نحوه عزاداری و جشن و …………… آقای نوریزاد کار جالبی میکنند که به شخص رهبر مینویسند چون آنها هم که این کارهای زشت را انجام میدهند با استناد به رهبر انجام میدهند , مگر اینکه رهبر این کارها تقبیح و علنا حساب خود را از این مجموعه که از هر٨ خانواده ایرانی یک خانواده ان به شکلی دچار این گروه اراذل شده اند را جدا نمایند
جناب ناشناس، این روش حسین بازجو دیگر خیلی نخ نما شده است که کارهای خود را وارونه کنید و به گردن طرف مقابل بیاندازید جناب بت پرست، کافی است بدتر از این رفتار با خانواده نوریزاد را در همین اینترنت سرچ کنی و بازجویی از همسر سعید امامی را با گوش ناشنوا و چشم نابینای خود ببینی حتما در کنار همسرت این فیلم بازجویی از همسر سعید امامی را ببین تا چهره واقعی بتی بنام رهبر را بیشتر لمس کنی راستی جناب بت پرست،جواد آزاده الآن کجاست؟ آیا قوه قضائیه زیر نظر رهبرت او را محاکمه هم کرد!!؟ لازم است بدانی هم اکنون نیز در اوین مشغول انجام وظیفه کثیف خود به رهبر /////میباشد بت پرست، میدانی چه کسی این فیلم را از وزارت اطلاعات بیرون آورد و پخش کرد یک شیر حلال خورده که سمت معاون وزارت اطلاعات را داشت بنام رضا ملک!! رهبر //// بجای محاکمه جواد آزاده جنایتکار، رضا ملک را به زندان انداخت!! 13 سال این مرد بجرم افشای چهره واقعی خامنه ای در زندان شکنجه شد و پوسید آنقدر او را زده اند که در دهانش فقط یک دندان در فک بالا و یک دندان هم در فک پائین باقی گذاشته اند او اخیرا بعد از سیزده سال زجر وشکنجه از زندان آزاد شد در همین سایت نوریزاد میتوانی سرچ کنی و چهره او را ببینی نوریزاد هم یک پست مستقل در مورد او گذاشته است جناب بت پرست با این مدارک غیر قابل انکار شرم نمی کنی به روش حسین بازجو اراجیف میگویی مردک، نوریزاد بارها شماره های موبایل این مزدوران کثیف خامنه ای را در همین سایت گذاشته است تا کسانی که مخابرات را بالا کشیده اند و تمام امکانات در اختیارشان است آنها را شناسایی کنند اما دریغ!! مگر چاقو دسته خودش را میبرد!!؟ عیسی سحر خیز را با ردیابی موبایلش در خانه دوستش در یکی از شهرهای شمال دستگیر کردند آنوقت نمیتوانند این مزدوران بی ناموس ///// را شناسایی کنند!!؟ جناب بت پرست بیخود اشک تمساح نریز ، که بله من هم این کارها را محکوم میکنم!! و بعد از محکوم کردن بلافاصله گردن طرف مقابل می اندازی!! می بینی چقدر تو هم شبیه این مزدوران ////// هستی در ///// باهم یکی هستید بت پرست نامرد ، شما که همه ابزار حمایتی قدرت را در خدمت خود گرفته اید پس از چه می ترسی که با نام ناشناس اینجا کامنت میگذاری!!؟ با نام واقعیت کامنت بگذار تا مردم ایران نام //// ایران را بخاطر بسپارند تا روز سرنوشت محتوم که نزدیک است بتوانند با شما به زبان خودتان شخن بگویند.
آ ناشناس :شنيده ايد اين زبانزد را كه شاه خودش خوبه ،اطراف يانش بدند .حالا هدف شما هم اينه :آقا خودش خيلى خوبه . اين ها از آقا(اسلام) نيستند .خب ،اگه اين طوره الان نوريزاد نامه سرگشاده نوشته در باره حركت تيمى و سازمان دهى شده مجريان پروژه لجن مالى سپاه .اين كثيف ترين كارى است كه رجالگان و رذالت و نامردى و پست فطرتى و بى غيرتى و جانور خويي و بى هويتى و اوباشگرى و بى شرمى و بى ناموسى و بى حيثيتي و بى شرفى و هرچه فحش در لغتنامه فحش هاست براى بيانش قاصر ند .هفتصد ميليارد در آمد نفتى نفتى داشتند و در حالى كه سرانه قطر از آمريكا هم جلو زد اين ها عرضه نداشتند يك مسئله بيكارى را حل كنند و افتخارتشان فقط يك مشت ألفاظ و رجز خوانى بود به اضافه گسترش اعتياد ،ماتم ،افسردگى ،زندان ،گورستان ،شكنجه ،ترس ، دزدى ها و بخور بخور هاى نجومى نزول مردم مفلس از مقام انسانيت به مقام جسمانيتى كه مدام در تشويش معاش است و همزمان ارتقاى آقا تون از مقام بشريت به مقام الوهيت و فرار ميليون ها جوان از كشور و قربه شدن جيب يك مشت دزد و آدمكش و عربده جو در مافيا هاى حكومتى و خانه نشين كردن و تحميل مرگ ذره ذره بر باشرفان و بر صدر نشانده بى شرقان و شكستن ركورد همه چيزهاى مخرب و دريغ از تأسيس يك زير ساخت بزرگ صنعتى ….خجالت هم خوب چيزيه .شرم از رفتار شما شرمنده شده ،آقاى نوريزاد تو نمايشگاه تلفنش را به هيچكس نمى دا.د .حالا تو همين طور از روى شكم اهالى دردمند و دلسوز و ميهن دوست اين سايت را متهم مى كنى .بابا دادگاه هاى شما ماكس وبر مرحوم را هم به خيال خودش محكوم كرد .به قول قدما مردى اما تو حمام زنانه .خجالت بكش مردك آقا پرست
چون كه زاغان خيمه در گلشن زدند
بلبلان پنهان شدند و تن زدند
در ضمن نوريزاد عزيز كه صميمانه دوستت دارم خودت هم مقصرى كه با دنبال كردن شكايت از صلح نيوز اين ها را در در دنيا رسوا تر از آنچه هستند نكردى و اعلام شماره تلفن ها را متوقف كردى .برادرم اين فقيه يك شبه و مرجع اعظم سه جفتكى آدم بشو نيست .
ناشناس اگر آقاى تو مخالف اين بى شرفى هاست ،خب كارى ندارد كه !در مقابل مردم بى تريبون هفتاد تريبون را از حرص تمامت خواهانه اش قورت داده .بيايد صريح اعلام كند كه اين حركات ننگ آلود را متوقف كنيد و عاملانش را رسوا سأزيد .شما اگر منطق داشتيد كه دهان مخالف خود را با زور و وحشى گرى نمى بستى .خيلى زور بزنيد امنيت را محمل توجيه خود مى كنيد .اما بدان آن امنيتى كه قربانى اش آزادى باشد امنيت ناكسان است
از دوستان ارجمند از جمله روحانيان سايت پوزش مى خواهم كه زبانى را به بى ادبى آلودم .آقا مرتضى حتما يادشان هست از درخواست هاى من در مورد پرداختن ماقال و پرهيز از افزودن صفات مذموم به طرف گفتگو .حال مى گردم پيدايش مى كنم .همان جا عمال حكومت جور را از اين قاعده مستثنا كردم .اين آقا مى گويد با نوريزاد مخالف است .فكر مى كند ما هيچ كدام كار و زندگى نداريم و از فراغت زيادى در گفتگوى آزادانه اين سايت سهم مى گذاريم . من نماينده كسى نيستم .شخصا ارزشمندى اين سايت را آن قدر مى دانم كه برايش در حد توانم وقت بگذارم مگر خود نوريزاد بگويد ننويس .حالا تو هم با نوريزاد مخالفى اين گوى و اين هم ميدان .بيا اينجا از عقيده ات دفاع كن .مملكت از راه ادامه همين گفتگوى آزادانه در فضاى عمومى به راه اصلاح مى رود .تو هم برادر از اون بالا بيا پايين و عقيده ات را با عقل جمعى محك بزن .اما افسوس كه براى اينحضرات عقيده ملك پدرى است و همچنين است دين و زن و ملت .از يك سو اين بى غيرتى و از سوى ديگر پلاكارد غير در تجمع رانتى .مى بخشيدها ،فرض كنيد در خيابانى كه اين جماعت قرق كرده اند زنى بى حجاب و زيبا عبور كند .غوغايي از نگاه شهوتبارشان بر پا مى شود .حالا همين زن را بى حجاب تر كنيد تا در خيابانى پر جمعيت در پاريس يا آلمان راه برود .انگار هيچكس متوجه اش نمى شود .در آنجا اصلا كسى نمى داند كه متلك چيست .حالا به جاى آنكه به خودشان نهيب بزنند كه اى مرد انسان بالا تنه هم دارد .تو نگاهت را به زن عوض كن و بعد از احساس مالكانه غيرت حرف بزن با خطى مهوع نوشتند :اى مرد غيرتت كو .
آقاى نوريزاد بس كنم چون نمى خواهم بيش از اين به زبان اين جماعت كه زمانى زن را مال يعنى چارپا مى ناميدند حرف بزنم و مرتكب جسارتى معكوس به زن هاى دل آورى شوم كه در سالهاى اخير پيشگامى رو به گسترش آنها در جنبش هاى ستم ستيز ستمگران را بر آن داشته تا انها را در آشپزخانه ها محصور كنند
آقا کورس عزیز حال شما را درک می کنم ،من نیز از این بی ناموسیها و بی شرفیها که هیچ نسبتی با دین ندارد متنفر و بیزارم ،در روایات و کتب تاریخی هست که در حکومت علی علیه السلام مخالفین سیاسی کاملا آزاد بودند و ابراز نظر می کردند ،حتی به مسجد آنحضرت می آمدند و بد و بیراه نثار ایشان می کردند یا نظم نماز را بهم میزدند ،و ایشان بجد مانع از این می شد که یاران او با آنها برخوردی کنند،هیهات کو علی و کو عدل علی؟ در هیچ تاریخی نمی یابید که در حکومت علی یک زندانی سیاسی بوده باشد ،هرکس یافت ما را خبر کند ،آن سه جنگ هم که پیش آمد در اثر آن بود که آنها بروی علی شمشیر کشیدند و او حتی در جنگ اصحابش را منع کرد که شروع کننده جنگ باشند ،وقتی قاسطین و ناکثین و مارقین با شمشیرهای آخته به حکومت الهی و مردمی علی حمله کردند آنگاه بروی آنان شمشیر کشید،این علی است و سنت علی ،و ما کجاییم؟
جناب کورس البته سیمای شما در وراء الفاظ همیشگی زیباتر است ،بنظرم شما اگر در همان استثناء لااقل در حق خودتان تجدید نظر کنید خوشایند تر است ،جوانهایی هستند که رنج آن استثناء را متحمل شوند!
شعبون بی مخ !!!! ببینم شما وقتی عصبانی میشید غیر توهین کار دیگری بلد نیستید ؟؟
شماره موبایل کل خانواده اقای نوریزاد رو چه کسی میتونه داشته باشه به غیز ار وزارت اطلاعات؟
یعنی درکش اینقدر برای شما سخته؟
شما فکر میکنین این حرکت خودجوش بوده؟
سایت حکومتی که این مطالب رو منتشر کرده هم خودجوش بوده؟
رد یابی نشدن تلفنها هم کار اسرائیلی ها بوده حتما!!
واقعا که …
شما خجالت نمیکشی که هنوز داری رفاع میکنی از این حکومت؟
دوست ناشناس من اگر این موضوع برایت قابل فهم نیست برای درک بهتر موقع خواندن بجای خانواده حجت السلام خامنه ای خانواده خودت را در آن موقعیت تصور کن یا یک خانواده آبروداری که میشناسی جایگزین کن تا به عمق فاجعه پی ببری ! فقط دقت کن از طایفه شعبون بی مخ ها جایگزین نکنی که معتقد باشند به الجهاد النکاح فی سبیل الله !
آقای موسوم به ناشناس
(ای کاش با هر ایده و عقیده ای هستیم آزادگی و جوانمردی از یادمان نرود ). آیا به این جمله خودت که در پایان کامنتت
نوشته ایی واقعا باور داری یا فقط شعار داده ایی. به خدا اگر من جای شما بودم با خواندن کامنت منصف خیلی در افکار
وزندگی خودم شک می کردم و شاید در باره خیلی از چیزها در زندگیم از خدا ومردم طلب بخشش می نمودم دیگر خود دانی
ووجدان خود .
Shakhs Avval Mamlekat Yani Sied Ali Masool hameh bidaadha va badbakhtihaaye IRAN ast
خدا نکنه کسی خودش رو مقدس حس کنه و طرف مقابل رو مخطی! به خودش اجاز هر غلط و تعرضی رو می ده.
احمد کسروی گفت :
ما یک حکومت به آخوندها بدهکاریم!
حتی اگر بهترین حکومت ملی هم سرکار بیاید آقایان نق می زنند که حکومت را به ما بدهید ما بهتر می کنیم!!!
معنی بهتر کردن را خوب فهمیدیم!!!
مردم ایران باید آخوند جماعت را از طریق خودشان می شناختند!!
روز رهایی روز رهایی از خرافات است.
و این روز را خیلی نزدیک می بینم خیلی نزدیک
دوست گرامی احمد کسروی هیچگاه چنین حرفی نزده این هم مانند ان نامه جعلی چارلی چاپلین به دخترش است که زاییده تفکرات شفاهی ایرانیان است مثل تمام شایعاتی که بر علیه محمد رضا شاه بافته بودند از مرگ تختی گرفته تا غرق شدن صمد بهرنگی , کسروی عاقلتر از این بود که حتا به یک روز حکومت قشر روحانی فکر کند وای به حال…..
سلام دوستان عزیز
از سوي یکی از هموطنان در داخل کشور پیشنهاد شده است ؛ روز پنج شنبه 15 خرداد 93 برابر با پنجم ژوئن 2014 یعنی
روز جهانی محیط زیست همه ي ایرانیان در همه ي شهرها و روستاها براي انجام هرکاري با ماسک مخصوص آلودگی هوا از منزل خارج شوند .
وي ارسال این پیامک از طریق موبایل ها را پیشنهاد داده است .
“به همه پرسی انزجار از دود و دروغ بپیوندید . 15 خرداد روز جهانی محیط زیست ، براي
انجام هر کاري با ماسک مخصوص آلودگی هوا از منزل خارج می شویم . ارسال به دوستان ”
پیشنهاد دهنده خوبی هاي زدن ماسک را به شرح زیر ذکر کرده است .
1) زدن ماسک آن هم توسط جمعیت هاي زیادي از کشور به ویژه در خیابان ها و پارك ها نشان دهنده ي یکپارچگی و
عزم ملی مردم ایران براي مبارزه با دود و دروغ است .
2) پیام سلامتی به همراه دارد و هیچ کس را نمی توان به خاطر اینکه در تأمین سلامتی خود کوشیده است ، مورد
نکوهش قرار داد .
3) زدن ماسک با موضوع محیط زیست ارتباط دارد .
4) ماسک نماد انزجار از دود و رساناي مفهوم بیزاري از دروغ است .
5) افراد خجالتی در نظر داشته باشند که چون با زدن ماسک بیشتر صورت آنها استتار می شود به راحتی می توانند در
آن روز تعطیل در پارك ها و خیابان ها قدم بزنند و به یکدیگر سلام کنند .
6) براي تهیه ي ماسک مورد نیاز خود و دیگر اعضاي خانواده هزینه ی اندکی می پردازیم .
پیشنهاد دهنده هم چنین اکیداً معتقد است که این همه پرسی یک حرکت نمادین زیست محیطی است و افراد و
گروه ها و احزاب در اطلاعیه ها و فراخوان هاي عمومی نباید همه پرسی مبارزه با دود و دروغ را به سخنرانی رهبر
معظم انقلاب در مرقد امام (ره) در مراسم سالیانه ي گرامیداشت رحلت حضرت امام راحل و به دیگر موضوعات
انحرافی مانند آزادي زندانیان سیاسی و برداشتن حصر آقایان موسوي و کروبی و به تأثیرات ارسال پارازیت بر سلامت
مردم و به حقوق اقلیت ها و به گسترش اعدام ها و به حقوق زنان و به تحمیل حجاب و به حقوق کودکان کار و به
گسترش اعتیاد و به سانسور یا آزادي مطبوعات و به مواردي از این قبیل مربوط کنند .
به این ترتیب ایرانیان خارج از کشور نیز با این فراخوان ملی در همراهی با هموطنان خود روز جهانی محیط زیست را
گرامی خواهند داشت .
لطفاً از هم اکنون این متن را و نظرات خود و دوستانتان را و نیز اطلاعیه ي دیگر گروه ها و احزاب و شخصیت هاي
محبوب اجتماعی را پیرامون این همه پرسی عظیم و تاریخی در شبکه هاي اجتماعی به اشتراك بگذارید .
خدا شفات بده عمو جان اشتباهی اومدی
من به عنوان یک نفر از کسانی که باعث و بانی روی کار أمدن این حکومت بوده از تمام نسل هایی که مانند اسیر در دست این از خدا بی خبران گرفتارند پوزش میخواهم ! و از خدا میخواهم عذابم را در جهنم زیاد کند تا دین خودم را به این مردم نگون بخت ادا کرده باشم !
دمت گرم نوری زاد
تو بالاخره این حکومت را به زانو در خواهی آورد
نوری زاد خجالت بکش حیا کن همش عوعو میکنی کسی هم که تحویلت نمیگیره تو یه روانی تمام عیاری یه روانپزشک میخوای توهین تا کی خجالت بکش برادر
زبان و ادبیات این افراد نشان دهنده تربیت خانوادگی آنهاست . متاسفانه اسلام این افراد و تربیت هیاتی و مسجدی از این افراد حیواناتی در لباس انسان بوجود آورده و این نوع تربیت بهتر از این نمیشود. باید به بقیه مردم در برابر این افراد حق توحش بدهند
دروغ گو
چقدر ساده لوحان رو دور خودت خوب جمع کردی.
اگه بخوان بلایی سرت بیارن که می تونن. بیکار نیستن ۲۴ساعته بهت گیر بدن.
اگه کسی ۹۰ تا بهره هوشی داشته باشه می فهمه حرفات قصه ای کودکانه بیشتر نیست…..
با خوب ابلهانی طرفی.
بهت تبریک میگم…….
به به چه تربیتی ! چه ادبی ! چه خردمندیی ! آقای دکتر شما با این فرهنگ بالاتون حیف نیست دبیر کل سازمان ملل نشدید؟!
جناب آقای یک پزشک سلام . جان خودت این چگونه حرف زدنی است. از خودت خوشت میاد مرتیکه ///. اسم خودت را هم
پزشک گذاشتی ////.چطور به خودت اجازه داده ایی که دیگران را با این دلیلهای احمقانه ات ابله خطاب کنی. واقعا که
حالم از آدم نماهایی مثل تو به هم می خورد خدایا بنازم به عظمتت چه موجوداتی خلق کرده ایی تریلی تریلی حماقت
///باخود حمل می کنند آنوقت نا م خود را پزشک هم می گذارند .مرتیکه //// البته شاید هم ///////// نمیدانم در
هر صورت ////
باارزوی ارشاد وهدایت همه ما به راه راست بخصوص سپاهیان سایبری پایه ریزی این حکومت باصطلاح جمهوری اسلامی که بقول اقای کروبی نه اسلامی است ونه جمهوری برمبنای حکومتی توتالیتر وتک محور حول ولی فقیهکه ازهرگونه پاسخ گویی مصون و حکومتی مطلقه دارد قرارگرفته است منتها با گذشت زمان وپیدایش شبکه های اجتماعی وماهواره ای ودنیای ازاد ارتباطات چون قادربه مواجهه با انهابعنوان پرسشگر نیست لذا ناچاراست ازیک سیتم بشدت امنیتی مافیایی برای حکومتش استفاده کند وزروزورو تزویر را وسیله خود برای رسدن به هدف نماید دراوایل انقلاب دریکی ازدانشگاههای تهران مناظره ای بین اقای بنی صدر وبابک زهرایی صورت گرفت پس ازپایان مناظره مردمیکه درانجا حضورداشتند بهنگام بیرون رفتن شعار سراسر جهان را با منطق مسلمان میکنیم باشوروشعف سردادند حال اگر ازیکی ازهمین شعاردهندگان سوال کنید پس چی شد شاید جوابی نداشته باشد حداقل حکومتی که ولی فقیه داعیه اسلامی بودن انرا سرمیدهد کم اورده ونتوانسته حدود 7میلیارد انسان درجهان را بسوی خود جلب کند برعکس شده سیل مهاجرین ایرانی فرارمغزها بسوی کشورهای خارجی بالاگرفته چون درعرصه منطق این حکومت نمی تواند درجایگاه خود باقی بماند لذا ازشیوه های مافیایی برای برخور استفاده میکند ویکی ازهمین روشها عملیات ایذایی برای ازمیدان خارج کردن دگراندیشان نظیر جناب نوری زاد استفاده میکند وبقای خودرا درحتی زیر پاگذاشتن ارزشهای اسلامی که بظاهر مدافع ان است می بیند
دکترجان سلام! لطفا بخوانید و بعد به من ناسزا بگویید.
تصور کنید که اگر اره ای بر اثر بی احتیاطی در ما تحت کسی به ناگاه قرار گیرد چه دردی خواهد داشت و حال تصور کنید که اگر کسی از همکاران جراح شما نیز در دسترس نباشد خارج نمودن آن چه درد مضاعفی خواهد داشت و چه بسا حادثه دیده ترجیح دهد بر همان حال بلاتکلیف به امید فرجی دمر بخوابد. در زمان حاضر حکایت امثال نوریزاد با سیستم امنیتی -اطلاعاتی – قضایی کشورمان ، حکایت همان اره هست و آن بی احتیاط. هم راه پس آن دردناک است و هم راه پیش.
نوریزاد عزیز
سنگ بد گوهر اگر کاسه زرین بشکست قیمت سنگ نیافزاید زر کم نشود سعدی
سلام نوری زاد گرامی
باابرازکمال تاسف شدید وهمدردی باشما،باید عرض کنم
سنگ بد گوهر اگر کاسه زرین بشکست قیمت سنگ نیافزاید زر کم نشود سعدی
روزي مي رسه مردم بساط حكومت ديني رو در اين كشور بر مي چينند.
روزي مي رسه كه به اصطلاح رهبر شيعيان جهان كه دامنه حكومتش ار شهري چون قم يا گم بيشتر نخواهد بود چون پاپ كنوني بابت كثافت كاري هاي پيشينيان خود چون رهبر فعلي و اطرافيانش از مردم عذر خواهد خواست. اما چه سود برايشان آن زمان كمتر نشاني از مسلماني در جاي جاي اين وطن خواهيم يافت.
بعضي وقتها از عمق كثيفي و حرامزادگي جماعت اطلاعاتي ايران حيرت ميكنم. هرچند نيك مي دانم اين سخنان وقيحانه و كثيف واقعيت زندگي نواميس خودشان و /////است وبس.
كثيفترين و نامردترين حكومت در طول حيات انسان بر زمين ، لعنت خدا بر ///// و خاندان و حكومت شيطانيش
Dear Nourizad, After reading this letter all of the sudden, I got this cold sweat on my face and body!…. what a conniving,shamless these pro-regime people are!
با سلام
یکی یک روز میگفت آب را مجانی میکنیم ! برق را مجانی میکنیم ! اتوبوس را مجانی میکنیم ! برای همه حانه می سازیم ! به اینها قانع نباشید ! شما را به مقام والای انسانیت می رسانیم !
مجانی ها که نشد اما به مقام والای انسانیت رسیدم چه جور !
شرم بر تو سید علی شرم ننگ بر تو باد که تا کجا پیش رفته ایی
درود به آقای محمد(کاوه) نوری زاد
در عرض این سی سال واندی که آخوند های مزاحم بر ایران سلطه گری می کنند ، از هر گونه حنایات ودزدی واختلاس وغارت و فحاشی و حقیر نمودن مردم شریف ،تاریخی و فرهنگی ایران ( بزغاله ها ، خس وخاشاک ، مردم هیچکاره اند ، فتنه گران ، مرتد ها ، کافران ، ملحد ومفسد الفرعرض ، کافران و منافقین ووو….) کوتاهی نکرده اند. این وازه های زشت وناپسند وتهمت بایستی از از ادبیات زبان فارسی بیرون ریخته شود. این آحوند ها فساد و انحطاط اخلاقی را بحد اعلاء رسانده اند و شرم و حیا ندارند. این است پیاده کردن اسلام ناب محمدی؟ فاتحه اش را بخوان.
آقای نوری زاد بعنوان یک ایرانی متأ سف و متأثر هستم. دیکتاتور ها آخرین لحظات سرنگونیشان ، وحشی تر می شوند.
از حکومتی که در دستان اراذل و اوباش است جه انتظار
چهره واقعی حکومتچیان همان است که در تلفن های گاه و بیگاه خواستار بودن آن هستند
هنوز خاطره قواد خانه هدایت سردار رفیق دزد و حجت الاسلام معروف که الان ایت اله شده است صاحب منصبی بالاتر در قوه (غذاییه) از افکار عمومی زدوده نشده
اصلا یزید چه کرد جز کشیدن شمشیر در مقابل شمشیر مگر این حکومت با مخالفان حتی بدون سلاح خود کاری جز سرکوب و اتش گلوله کرده است اما صد رحمت به یزید که نه کهریزک داشت نه قاضی مرتضوی نه رادان نه شیخ لاریجانی نه سربازان گمنام امام زمان که انچه شرح داده اید حتی به دشمنانش روا نداشت
با خواندن این نامه بسیار عصبانی شدم از این که زیرکانه رهبر را جای خودتان نشاندید و یه جورایی همه ی ان رذالت ها را حواله ی ایشان کردید خوشم آمد .برادر جان صبر و استقامت پیشه کن که خداوند وعده ی پیروزی را به صابرین داده است.
نوریزاد عزیز ازاینکه راست قامت ایستاده ای واسرا ر هویدا میکنی درقلب مایی
بعله حاج آقا. مسلمانهای واقعی همین ها هستند. لعنت بر پدران ما.
این جماعت با اعمالشان پلشتی ووقاحت را به نحو احسن معنی میکنند..اینها با هیچ بی ابرو و بد نامی در تاریخ قابل مقایسه نیستند.و متاسفانه(وبا عرض پوزش) ملت ایران در دوران بی غیرتی بسر میبرد. هرکدام از این جنایات اگر در کشور های دیگری که مدعی هستیم از نظر فرهنگی به پای ما نرسیده اند اتفاق بیفتد مردم انجا کاخ ستم را بر سر ستمگران خراب میکنند.
درود بر ازادي خواهان و صلح جويان و كليه كاربران و هموطنان ارجمند، كفتم كه ديكر در سايتت نمي نويسم به دليلش هم اشاره كردم، اما كاهي اتفاقاتي مي افتد كه نمي شود در مقابلش سكوت كرد و اسان إز كنارش كذشت. دوست عزيز اميدوارم كه مراتب تاسف و سقوط انسانيت و جوانمردي به عمق سياهجالهاي تباهي را كه نمونه ان دست درازي به حرمت خانواده شماست بذيرا باشيد. اعمالي كه در سايه نظام نامقدسي كه شما و امثال شما در استحكامش إز همه جيز مايه كذاشتيد و براستي روي ماكياول و خاندان بورجيا { الكساندر ششم باب كاتوليك } را سفيد كرده. همانطور كه كفتم اين نامه شما و حرفهاي شما حرف تازه و جديدي ندارد، هزاران بار بل كه صدها هزار بار در مورد ديكر منتقدان اعمال شد، و جالب است كاربري نادان اضحار فضل نموده و كفته كه كمونيستها و مجاهدين هم اين كار را نكردند، و كماكان منتظر ظهور شخصي ماورالطبيعيست كه به اين نا مردميها ختمي دهد، به هر حال تا اين اعتقادات و ايدولوزي هست اين اعمال اجتناب نابذير است، مطلبي إز اقاي مصباح يزدي خواندم بر خلاف سابق ديكر من در وجود اين شخص و سلفش شيخ فضل الله نوري دامت بركات ديكر شيطان را نمي بينم، بلكه اينه ايدولوزي مذهب اسلام و دين شيعه را ميبينم، هر انجه مصباح يزدي مي كويد عين اسلام ناب محمدي و شيعه دوازده أماميست، و تحليل و تفسير إصلاح طلبان و اعتداليون و قشر كت و شلوار كراواتيشان { ملي مذهبيها } إز اسلام و دين شيعه عين تقيه و انحراف مردم است.
یه دوستی فرمودن اعتراضات مدنی 88!!! آقای محترم تو همون اعتراضات مدنی شما و دوستانتون مغازه من به آتیش کشیده شد. خداوند شر همه ناجوانمردان و دروغگویان چه چپی و چه راستی را به خودشان برگرداند. آمین
عزیز هنوز یادمون ندادند بیمه چه است و یاد گرفتیم فقط بفکر خودمون باشیم مال من ء مال من ء مال من
همه ما اگر کاخ هم داشته باشیم چنان در چتر آلودگی هوا و أب مصرفی آلوده و امواج پارازیتی غوطه میخوریم تا نسل در نسل ذلیل و نابود باشیم
از کجا مطمئنی که توسط نیروهای خودسر حکومتی به اتش کشیده نشده باشد
در مسیر عزیزی که ما ملت در پیش گرفته ابم ابن سحتی ها آبدیده تر می کند و حقارت آقایات را بیشتر نشان می دهد. پابدار و عریرتر باشی به همراه خانواده قهرمانتان.
بالاخره شماها کی میخواهید دست از سر شمر و یزید و این حسین مظلوم و مجعول بردارید؟ از همتون حالم بهم میخوره. از تو . از اون امامت چه خامنه ای چه امام حسینت. از همتون متنفرم که اون تاریخ سیاه و دهشتناک 1400 سال پیش را دارید دوباره استفراغ و مجددا به حلق این ملت میریزید
در احوال قوم لوط نظراتی داده شده که شاید توضیح دهنده رفتارهای قوم ولایت ایران ما نیز باشد. در قرآن بطور دقیق و صریح مطلبی ذکر شده که بسیار جالب است و آن اینکه آنها نوعی فساد داشتند که تا قبل از آن رایج نبوده. بنظر بعضی صاحب نظران این رفتار خاص آنها تجاوز جنسی برای در هم شکستن حرمت و شخصیت مخالفینشان بوده است. این کار یعنی رفتار شوم قوم لوط چه آنکه رابطه با هم جنس در همه ادوار بوده است. قوم ولایت و قوم لوط که از یک آبشخور تغذیه می کنند و از یک شیطان درس می گیرند نیز با هم در این نوع تاکتیکها جهت شکستن روح مقاومت مخالفین خود مشترک هستند. بر اساس اسناد منتشره جناب سید حسن نطرالله هم از سیستم اطلاعاتی سوریه شاکی بوده که فقط با فواحش و تن فروشان کار می کند. می بینید آقای نوریزاد، قوم لوط و قوم بعثی های سوریه و قوم ولایتمداران نوع ایرانی و از سنخ رهبری عقلشان در حّد استفاده از این اقوال کثیف برای شکستن شخصیت طرف مقابل است. حالا به ایشان عرض میشود که منتظر سر نوشت قوم لوط باشید که البته نشانه هایش در حال ظهور هر چه بیشتر است. شما آنچنان در ضعف هستید که جرات ندارید موسوی را به بیمارستان ببرید. آن چنان حقیرید که به اهل و عیال منتقیدنتان زحمت می دهید..منتظر قدرت نمائی هر چه بیشتر خدا باشید..تا اینجای کار آبرو و حیثیت همه تان رفته است و طشت رسوائیتان از بام افتاده..بقیه اش هم زیاد کاری ندارد..همین پرت و پلا هائی که از صبح تا شب می گویئد نشانه آن زلزله آخری است..تشریف داشته باشید..دور هم خوش می گذرد!
وقتی جایگاه مدعی العموم که منتخب مردم (نهاد ریاست جمهوری ) با قوه قضایی عوض میشه و عوامل قضا برخورد جناحی میکنند نتیجه بی کرداری و باز گذاشتن دست یک مشت مفسدان اخلاقی دینی تندرو برای شکستن انسانبت و رسیدن به اهداف چپاول عموم منجر خواهد شد . شیخ حسن روحانی خود به این شیوه ها آگاه و ناتوان است
خیلیها نمیخواهند باور کنند. در واقع ترجیح میدهند کتمان و انکار کنند. «از کجا معلوم این آقا راست میگه؟» «چرا این آقا رو که برای رهبر نامههای تند مینویسه دستگیر نمیکنند؟» «چرا این آقا آزاد است؟»
آقای نوریزاد این نامه از دلی دردمند بر آمده بود چون با اخلاقتان آشنایم. خوب کردید که بیت رهبر را به نام خطاب کردید تا بلکه به گوشهای از رنجهای جوراجور مردم واقف شد. ولی آیا میخواند این آقا نامههای شما را؟ بعید میدانم. اوضاع بر شما دشوارتر خواهد شد. شعبون بیمخها مگر میتوانند اسم زن و بچهی سدعلی را بخوانند و دست به چماق یا حربههای ناجوانمردانه نبرند؟
بیشتر مراقب خودتان باشید محمد آقا.
چون وبسایت شما مخاطب ولایتمدار هم دارد بگذارید خط و نشان بکشم و بروم پی کارم. اگر یک مو از سر نوریزاد کم شود من یکی رهایتان نمیکنم. من یکی تا زمانی که خفهام نکردهاید خفهتان میکنم. اگر یک موی از سر نوریزاد کم شود ادب و گفتوگو و مدارا تمام خواهد شد. این من و کف خیابان . این شما و پایگاههایتان. این خط این نشان
یا ال ابی سفیان یا ال زیاد و مروان یا ال اصولگرایان ایرانی ان لم یکن لکم دین و کنتم لا تخافون المعاد فکونوا ااحرارا فی دنیاکم ..
ال امیه و ال مروان در روز عاشوراا تا اباعبدااله در قید حیات بود به چادرها تجاوز نکردند در ای مورد حضرت زینب به عمر ابن سعد نیز تذکر داد عمر ابن سعدنیز اجازه تعرض نداد اما از اصولگرایان و از ولایتیها ایرانی نباید توقع رفتار اموی مروانی داشت اینان عمله های ابلیسندو شاگردان مصباح
سرم پر از درد شد ، وقتی این نوشته را خواندم.
خدایا اگر برای پیروزی این انقلاب تلاشی کرده ام توبه می نمایم. اگر زندگی ام را برای استقرار این جمهوری به حراج گذاشتم توبه می کنم. اگر در جنگ به جانبازی نایل شدم تا چنین رجاله هایی جولان دهند توبه می نمایم. الیس الصبح بقریب؟
مخاطبان شما در اين سايت انسان ها هستند نه خدا. گناه ،توبه ،دوزخ ،بهشت ،به ادبياتى تعلق دارند كه دو رو دارد :يكى ادبياتى مربوط به رابطه ما با خدا در خلوت خودمان ،و دو ديگر به عرضه همين رابطه به عرصه مناسبات قدرت .پوزش مى خواهم و در خلوص احساس شما ترديد ندارم اما به باور من يك عامل عمده نگون بختى ما حراج رابطه با خدا و اجازه دادن به حاكم است تا به جاى نمايندگى مردم نماينده رابطه با خدا شود و يك بار هم كه از بابت برنامه تنظيم خانواده به اشتباه اعتراف مى كند خطاب به مردم از خدا و وتاريخ طلب بخشش مى كند نه از مردم . به باور من بايد اين رابطه را از قلمرو حكومت بكنيم و آن را به خود مردم برگردانيم . شنيده ايد كه مى گويند :صداى مردم صداى خداست .
گفت آن يار كز او گشت سر دار بلند
جرمش آن بود كه اسرار هويدا مى كرد
به فرموده معصوم الناس علی دین ملوکهم . سالهااست که سردمداران این جماعت از اقای خامنه ای گرفته تا امامان جمعه به کسانی که معترض وضع فعلی هستند انواع تهمت ها ودشنامها را نثار نموده اند بنابراین اینگونه حرکات زشت وسخیف از انها جای تعجب ندارد .
از خداوند بزرگ برای انان عقلانیت و برای سرکردگانشان انصاف و کمی شرم ارزو دارم .
نظر دهندگان محترم
جهل و خرافه چو بیرون رود – عقل و خرد در آید
1 – انتظار بیش از این از رژیم ولایت مطلقه فقیه بدور از ذهن است. مگر رژیم ولایت مطلقه فقیه در این 35 سال به غیر از پائین تر از ناف انسان تفکری دیگر از خود نشان داده است که حالا انتظار داشت که مزاحمهای تلفنی آنها به روش دیگری عمل کنند.
2 – رژیم ولایت مطلقه فقیه بر گرفته شده از فرهنگ جهل و خرافی دینی و مذهبی و فرهنگ فقیراکثر ما ملت ایران است.
3 – با نگاهی اجمالی به گفتمان حین عصبانیت و یا طنزهای عامیانه بین مردم چه قبل از بلای به سر خود آورده سال 1357 و چه در این 35 سال متوجه خواهیم شد که اکثرا با زیر ناف انسانها کار دارد.
به امید روزی که عقل و خرد و اندیشه در همه ما ایرانیان به حد اعلا برسد تا فرهنگ سکولاری (جدائی دین از دولت) – شروع تاسیس دموکراسی و ازادی- در فرهنگمان نهادینه شود و دولتی منتخب مردم و برای مردم و پاسخگو به مردم را برپا کنیم.
مهدی
امام جمعه تهران به وزرای ارشاد و علوم هشدار داده اند که مبادا در حوزه فرهنگ و اخلاق به “انحطاط” دوره اصلاحات برگردیم. هفته گذشته هم تجمع بدون مجوزی در مقابل وزارت کشور تشکیل شده ، و بانوان شرکت کننده پلاکارد “ای مرد غیرتت کو، حجاب همسرت کو” در دست داشتند.
من نمی دانم شرکت کنندگان در این تظاهرات، “غیرت” را چگونه تعریف می کنند و چرا فکر می کنند که نسبت به زنان به قول خودشان “بدحجاب”، از همسران آنان دلسوزترند اما ای کاش کمی هم نگران غیرت مردی بودند که حقیران، واخوردگان و عاجزان، بدون نگرانی از برخورد قضایی، به حریم خانواده اش وارد شده اند. و من نمی دانم منظور این امام جمعه از “انحطاط اخلاقی” دوره ی اصلاحات چیست. اما می دانم که انحطاط اخلاقی این زبونان و دیوسیرتان، روی شیطان را سپید کرده، اما عجبا که مدعیان اخلاق هنوز انحطاط را تار موی جوانی می دانند که دلخوشی های دیگرش را از او دزدیده اند. چه خوش گفت هوشنگ ابتهاج که “این کری تا چند این کوری چرا”.
آقایان تردید نکنند که سکوت امروزشان در مقابل چنین بی شرمی های بی سابقه ای، روزی دامنگیر خود و خانواده شان خواهد شد. به قول یکی از شخصیت های داستانی خانم یثربی، “هیچ کداممان هیچ چیز را جدی نمی گیریم مگر آنکه سرمان بیاید.” آقایان سیاستمدار ناموری که در پی اصلاحات هستید، نترسید! اگر فرصت نمادین شرکت در نمایشگاه آقای نوری زاد برای اعلام همبستگی با ظلم ستیزی ایشان را به بهای ناچیز بازگشت دوباره به قدرت در اینده از دست دادید، این بار، فرصت دیگری دست داده تا از آزمون مردانگی و شرافت سربلند بیرون آیید. نگذارید این هتک حرمت ها با سکوت امروز شما، مثل خیلی بی اخلاقی های دیگر، به روالی عادی تبدیل شود. یادتان باشد و یادمان باشد که همه ی ما در این جهان هستی آمده ایم تا نغمه ای خوش آهنگ و رد پایی منحصر به فرد از خود بجا بگذاریم و برویم، نه اینکه با مصلحت اندیشی های منفعلانه، بقای سیاسی خود را تضمین کنیم.
تو با خدای خود انداز کار و دل خوش دار که رحم اگر نکند ودعی خدا بکند
I appreciate what you are doing. Writing letters to a despot! The oppressor you are writing to, is following some misinterpreted advice of The Prince, by Niccolo Machiavelli. However, the irony of the situation is lost on Rahbar-e Farzaane-h. The celebrated book also teaches the fact “that is what happens when a lowborn rises to power.”
Mr. Nurizad, I guarantee you he does not understand your plight. Please stop addressing “him” in your letters. I suggest, instead, you write your letters to the people. He is not afraid of you. He is fearful of the people!!
Respectfully
Hlo thee: I think that Steven is rigt and I think that Mr N. should address theIranianpeople and never evr writeto tis so called god…Khamenei….I am n American an will call to Iranian people…free yorslf from the tyranny KLhamenei…before the next one comes
Glory to the freedom……..
واقعا متاسفم و من بعنوان يك شهروند جز شرم و افسوس چه ميتوانم بكنم؟ نا خدا گاه اشكانم سرازير شد و از اين ظلم مضاعف بخدا پناه ميبرم و دست بدعا ميبرم كه هر چه زودتر اين بساط ظلم بر چيده شود، ولي لذت بردم از اينكه خامنه اي را بجاي خود قرار داديد تا حس كند شما را و رنجها و مصيبتهايي كه بر شما ميرود. بعضي وقتها به خود مي گويم خدايا يعني در اين ٣٥ سال مردمي كه به خيا بان مي ريزند و از اينها طرف داري مي كنند اينقدر ابله شده اند؟ اين همه جنايات را نمي بينند ؟ اينهمه دزدي، اختلاس، كشتن مخالفان، تجاوز، سلب أزادي ، دروغ، وهر خلاف و بي شرمي ديگر را نمي بينند؟ بعد به خود مي گويم به قيافه و سن اين ابلهان خود سر نگاه كنيد كه جز تنفر چه ميشود ديد. با ٢٠٠٠ ميليارد دلار پول نفت در اين مدت هر ابلهي ميتوانست ٤ ميليون انگل پر ورش دهد، رهبر واقعي اينها بن لادن با چندين ميليون بيشتر از اينها ابله تربيت كرد. أساس و نقطه قوت رهبر بر تربيت اينها خرافه و ترساندن از أخرت است، من شرمنده ام از اين همه بدي كه بشما مي شود، ع ش ق مني
سلام بر نوری زاد!
فکر میکنم دیگر نوشتن این نامه ها جذابیت و البته کارآمدی خود را از دست داده است!
شاید اولین و دومین و تا حتی پنجمین نامه تان به خامنه ای از حیث شکستن خط قرمزی
که تمامی دیکتاتورهای تاریخ به دور خود میکشند تا مورد خطاب و نامه نگاری قرار نگیرند
امر بسیار قابل توجهی بود اما بیش از آن به نظر میرسد این نامه نگاری ها به جای اینکه
بتواند اثر مفیدی داشته باشد نوعی مشروعیت دادن به فرد ظالمی همردیف هیتلر است
که به خود نام رهبر داده است!
نویسندۀ نه چندان محترم این جمله “آيا امام راحل راضي به اين كارها براي حفظ نظام است؟/”
یعنی شما خبردار نشده اید که در زندانهای آن روح شیطانی که 35 سال پیش با درجۀ اجتهاد و
با دروغهای شرم آوری که البته شعبۀ شیعۀ غالی اسلام با نام تقیه مجوز آن را داده است
خود را بر ایرانیان تحمیل کرد، چه رفتاری با دختران باکره میشد؟!! نشنیده اید آیا این جملۀ امام راحلتان
را با آن ادبیات کلامی مشعشع که “لاکن حفظ نظام از اوجب واجبات است لاکن”! اگر هم به دنبال یافتن
رذیلانه ترین روشهائی که یک به اصطلاح انسان میتواند برای کسب قدرت و حفظ قدرت از آنها استفاده کند
هستید چرا راه راه دور میروید به زندگینامۀ امام راحلتان سری بزنید فراوان از این روشها خواهید یافت!!
دیگر گذشت آن زمانی که اخبار با نوار کاست و تلفن دو ریالی و تلویزیون سیاه و سفید منتشر میشد
گذشت آن زمانی که نامه ها با اسب و الاغ جابجا میشد! چرخ زندگی در دهکدۀ جهانی با سرعت میچرخد
و سنگینی تکنولوژیهای اینترنتی وامانده ها و جامانده ها را همانند تفاله ای له شده بر جای میگذارد!
واقعا برای این حکومت اسلامی متاسفیم و روزی رسد که با ظهور امام زمان تمامی این حکومتها و پرچم ها سرنگون شود و یک حکومت واحد و عادل تشکیل خواهد شد. با شما هم دردی می کنیم
نوریزاد عزیز سلام
با اطمینان میتوان گفت که شما و خانواده مظلوم و صبور شما نه اولین و نه آخرین نفراتی هستید که اینچنین ناجوانمردانه مورد هجمه قدرت طلبان جا خوش کرده در حاکمیت قرار گرفته اید. مطمنا شخص مورد خطاب شما که خود را رهبر می نامد و می داند ، ابایی از دست بردن به اینگونه روشها نداشته و ندارد. استفاده از این گونه ابزارها صرفا نشان دهنده ضعف و ترس و درماندگی استفاده کنندگان آن است .ضعف در مقابل مردمی که هنوز و به هرطریقی مخالفت خود را اعلام می کند و حاکمیت هیچ بهانه ای برای مقابله بدست نمی اورد، ترس از بروز و ظهور علنی این مخلفت و درماندگی در مقابل عملکرد معکوس تمامی اینگونه روشها ( چون روش های دیگر به نفع حاکمیت تمامیت خواه نیست) . اینها از این روش ناجوانمردانه دست بر نخواهند داشت ، بنا براین خواهش من از شما و خانواده پاکدامن و صبور شما استقامت بر راه و روشی است که در پیش گرفته اید و مطمئن باشید اگر روش شما غلط بود این جماعت نیازی به استفاده از این ابزارها را نداشت.
آقای نوری زاد سلام
ای شرم بر این حکومت ای نفرین بر این رذیلان مزدور خدایا خودت جواب آنان را بده
آقای نوری زاد، سلام
خواهش می کنم صبر داشته باشید، قدرت تاریکی قبل از روشن شدن هوا همیشه ترسناک بوده
داریم به صبح نزدیک می شیم. بهش ایمان داشته باشین.
اندکی صبر سحر نزدیک است…
پیشنهاد میکنم که محض یاد آوری هم که شده این نامه را گاه و بیگاه منتشر کنید.چون به غیر از آقای خامنه ای بسیاری از ما لازم داریم تا اینرا آویزه ی گوش خود کنیم که برای رعایت عدل و انصاف هم که شده ، مدام خودمان را بجای طرف مقابل بگذاریم.امروز می شنویم و زود یادمان میرود.شاید با تکرار چند باره و هرزگاهی تلنگری به خودمان، دیگران هم بخود آیند.
آقای نوریزاد عزیز…گرفتاری ما با دروغ هائی که خوشمان آمد شروع شد …خروارها ناخن کشیده شده توسط ساواک …پیدا شدن صور قبیجه در منزل حسن نزیه…و بعد به کار گرفتن زنان زندانی قلعه برای کتک زدن بی حجاب ها و حمله به دختران دانشجوی معترض توسط اسلامیون ادامه یافت …و به کار گرفتن پا اندازهای مفلوک در گمیته هاووو…رسید…حالا نسل دوم و سوم همانها همه کاره اند و مالک جان و مال و ناموس مردم…به قول ایت الله کاشانی که لات های دور وبرش می گفت” لات امام زمان”..لات های ولایت را به جانتان انداخته اند…یادتان رفته به دختر رفسنجانی در شهر ری چه گفتند؟ توصیه می کنم داستان های عبید و خصوصا انکه می حواست مطرب شود را به خوانید…
تازه فهمیدم یزید پیش بعضیها فرشته بوده!!!
لااقل از یزید بیاموزیم نحوه ی برخورد با خانواده ی معترضان را
اینها رویش های انقلاب در دوران زعامت رهبر معظم انقلاب هستند ، لابد جوانانی خوب و متعهد با چهره های نورانی . بی جهت نیست که بعد از 36 سال هنوز هم فرماندهان سپاه نگران حفظ انقلاب هستند . رویش ها شوخی بردار نیست .
آقای خامنه ای در یکی از صحبتهایش گفتند ما رکورد زده ایم (بله ما در جهان رکورد زدیم)
ما رکورد زده ایم. 9 میلیون بیسواد در مملکت داریم ما رکورد زدیم
ما رکورد زده ایم. 45 میلیون بیکار در مملکت داریم ما رکورد زدیم
ما رکورد زده ایم.دزدی و اختلاس در مملکت بیش از حد داریم ما رکورد زدیم
ما رکورد زده ایم. تن فروشی بخاطر لقمه نان بیش از حد داریم ما رکورد زدیم
ما رکورد زده ایم. سن معتادین در مملکت به 12 سال رسید ما رکورد زدیم
ما رکورد زده ایم. ما کودکان کار در مملکت زیاد داریم ما رکورد زدیم
ما رکورد زده ایم. زندانی سیاسی را به عنوان معتاد اعدام میکنیم ما رکورد زدیم
ما رکورد زده ایم.اراذل و اوباش دهن گشاد طرفدار هم داریم ما رکورد زدیم
(ما رکورد زده ایم . ما رکورد زدیم)
آقای نوری زاد خودشون را به هر دری میزنه که مطرح شه ولی ظاهرا کسی پشیزی هم برای ایشان قائل نیست. امیدورا بود که مثلا اتحادیه اروپا و یا گروههای حقوق بشری اسمی از ایشون ببرند ولی انگار نه انگار که ایشون در ایران وجود دارند. در ملاقات خانم اشتون ایشون انتظار داشت که حد اقل اونم میگفتند ولی وای و امان از این بی محلی که چه داغی به دل ایشون گذاشته.
شرم و حیا انگار قدیمی شده در این کشور نفرین شده.
یه کم اگه اون چشمان کور شده از نور ولایتت رو بیشتر باز کنی و سیل کامنت ها رو بخونی متوجه میشی که خیلی ها برای ایشون بسیار بیش از اونچه تو اون رو “پشیز” نامیدی ارزش و احترام قائلند. . . اتفاقا این امثال شما مزدورها هستید که از حرفها و افشاگری های ایشون مثل اسفند رو آتیش دارید بالا و پایین میپرید و داغ بدی رو دلتون گذاشته!!
جناب ناشناس خودت نوشتی خودت هم به خودت یه عالی دادیا!
آقای نوریزاد عزیز با خواندن این نوشتهٔ شما بارها موی بدن من سیخ شد از این همه رذالت و پستی ولی غافلگیر نشدم چرا که از روز تاسیس این نظام این گونه رزالتها امری عادی در مواجه با مخالفین بوده و هست حتما فیلم بازجویی همسر سعید امامی را دیده اید.
آقای نوریزاد اینها برای این رزالتها توجیه شرعی هم دارند و آن جملهٔ معروف حفظ نظام از اوجب واجبات است میباشد ولی ناگفته نماند که شما با تیزهوشی رهبرشان را جای خود نشاندید و هر چه آن رذلها کردند به رهبر حواله دادید.
سلام
خطت رو دایورت کن رو گوشی آقا … خودش رسیدگی میکنه به امور امت خداجو
نوری زاد تو که میگی انتقاد باید کرد چرا نقد من به خودتو حذف میکنی؟سانسور چی هستی؟
درود وهزاران سپاس
رواج بی اخلاقی در ایران ما از صدر به ذیل است! ومتاسفانه در 8سال گذشته تریبونهای نظام بیشترین سهم
رو در این پدیده شوم دارند حتی صدا وسیما هم از سهامداران این پدیده بوده
ومتاسفانه در حال رخنه کردن به لایه های فرهنگی و حتی فاخرین است
نیاز جدی ومبرم واز اولویتهای دولت و الاخصوص نظام هست که همه توان خود را صرف اعتلای فرهنگ ناب محمدی
وفرهنگ غنی ایرانی همراه با شان ومنزلت ملت کنند
امیداست دیگر شاهد اینگونه بی اخلاقی ها درحق حتی کفار هم نباشیم
قابل توجه نوری زاد و دیگر دوستان
جناب بی کنش در پست قبلی اشاره به این داشتند که در غیبت ایشان گویا شخصی کار شاهنامه خوانی را ادامه داده و جای خالی ایشان را پر کرده است.
چه ابتکار خوبی!
دوستان چه اشکالی دارد اگر وبگاهی به موازات وبگاه نوری زاد عزیز فراهم آید که اگر در کار ایشان مشکل فنی یا فیزیکی رخ داد این محیط بدون وقفه در وبگاه موازی ادامه یابد و این میراث از میان نرود. آیا کسی هست که توان تشکیل چنین وبگاهی داشته باشد؟ جناب نوری زاد نظر شما چیست؟
با درود بر نوریزاد گرامی و خانواده شرافتمندشان! شک نکنید که چنین بیشرمیها و سفه گریهایی از درون بیت سید علی می تراود.ماجرای فحاشیها به فایزه هاشمی هم از همانجا آب می خورد.اینها همه زیر سر سید مجتبی خامنه ای چون راه بهتری برای معرفی خود ندیده!نا سلامتی خلیفه بعدی است!
درود بر شما
شاید سرنگونی نزدیک است
اوج سقوط اخلاق و انسانیت یک طرف / بی تفاوتی کسی که رهبرش می نامند یک طرف
درود برشما مسایل زناشویی وناموسی مرا در محل زندگی وان وقتی که کار میکردم در محل کار میگفتند وابروی افراد را با این روش میبرند وبعضیها هم بقول روح اله حسینیان وادار به خودکشی میشدند ومیشوند اقای نوریزاد عزیز اینها فرومایگان و پست فطرتانند
آقای نوریزاد دمت گرم
خیلی کارت درسته خیلی شهامت داری. من در شگفتم چطور کاری به کارت ندارن. ای ول
خودمونیم این کارات واقعیه یا هممونو فیلم کردی؟ باورش سخته برام
با سلام
ابتدا از ذكر اين عبارت معذرت مى خواهم
براى تسلى خاطر جناب محمد نورى زاد عزيز جواب يكى از اين سايتهاى به ظاهر مذهبى را به شيوه ى خودشان مى دهم
سايتى وجود دارد به نام (صراط نيوز )
صرا ط = راه و روش
مطالب اين سايت همانند سايتهاى مشابه مملو از اهانت و تخريب شخصيت افراد منتقد است و به آنها هر نوع
تهمت ناروا وناشايست وارد مى كنند از خدا هم كه نمى ترسند زيرا منافقند وصفات منافقين در قرآن مجيد آمده
است
اگر به جاى حرف (ص) حرف (ض) قرار دهيم سايتى خواهيم داشت به نام (ضراط نيوز) كه نامى است شايسته ى
اين منافقان و بدترين مخلوقاتى كه تا كنون مانند آنها نيامده است از بدو خلقت حضرت آدم عليه السلام تا الآن……..
معناى آن هم مشخص است ونام اين سايت به اين صورت تصحيح مى شود zeratnews
گوهر عشقی ها و سامره علی نژادها
نمادهایی از فرزانش ایرانی
به یاد دارید اعتراضات مدنی 88 را؟ صحنه هایی را به یاد دارید که در آن مردم دژخیمان بازی خورده ولایت حقیر را از تعرض خشم آلود دیگران در پناه خود گرفتند. چه صحنه هایی از مدنیت از انسانیت. صحنه هایی از شکوه و بزرگی ملتی که تنها یک خواسته داشت: رهبر نافرزانه برو! تو لیاقت چنین ملتی را نداری برو و راه را برای حاکمیت خرد جمعی یک ملت بزرگ هموار کن. برو و دست از تحقیر بزرگوارانی که خاک پای آنان نیز به حساب نمی آیی بردار!
به راستی این گونه رفتار بزرگ منشانه ریشه در کجا دارد؟ چیست در دل ما ایرانیان که چنین صحنه های افتخار انگیزی به بار می آورد؟ چه راز هایی در دل های ما نهفته ….
سامره علی نژاد این بزرگ بانوی نور یکی از این راز داران است. بزرگواری که بلندای روحش نام ایران و ایرانی را مظهر شهامت و بخشندگی کرد. این گونه است که ملتی به بزرگی دست می یابد. آری اگر دنیای مدرن به ادبیات تولستوی افتخار می کند و آن را نماد بخشش و بیهودگی کینه توزی و انتقام جویی می داند ایران به وجود بزرگانی همچون سامره علی نژاد فخر می فروشد و وی را نمایشگر گذشت و پیامبر و حکیم انسانیت می داند.
ولایت مداران شرم نمی شناسند. اینان در این توهمند که مقتدرانه شیری را به زنجیر کشیده اند. اینان با قتل بی گناهانی همچون ستار بهشتی پاسخ بزرگواری های ایرانیان را می دهند. غافل از این که این جنایت منجر به ظهور شیر ژیانی همچون گوهر عشقی می شود. هر جنایتی که مرتکب می شوند گره ای بر گره های کور ولایت حقیر افزوده می شود و بی اعتباری و بی آبرویی نظام مدعی الهی بودن را بیش از پیش نمایان می سازد و خشتی دیگر از پایه های سست و لرزان حکومت زر و زور و تزویر بر می کند.
شیر هم شیر بود گر چه به زنجیر بود نبرد بند و قلاده شرف شیر ژیان
فرخی سیستانی
سلام نوری زاد گرامی
باابرازکمال تاسف شدید وهمدردی باشما،باید عرض کنم که کارسفلگان رزل تشنه گان قدرت وشوکت دروغین اینچنینی ،درتاریخ بی سابقه است ،البته کاررجاله گان پائین دست که کارشان درندگی وچرندگی است ،ازهرجنایتی فروگذار نمی باشند تاتملق وچاپلوسی وخایه مالی وپستیشان رابه اربابانشان نشان دهند.
متاسفانه کشورهرج ومرج وبی قانون ماهم دراین دهه های اخیر مبتلا به این مرض سفله پروری گرفتارآمده است.
بنده خبردارم که ازاین سفلگان صاحب مقام درسپاه بخاطرعداوت باکسی ،موادتریاک رادرماشین اوگذاشت وبه پلیس گزارش داددرآخرهم خودش که مخبر بود لورفت ورسواشد.
این کارها ازبسیجیان سفله وبه دستور سپاهیان واطلاعاتیان رزل وسفله پرور برمی آید تااینکه حریفی هنرمند وادیبی توانا ومعترض خستیگی ناپذیر واصلاح طلب عدالتخواه وافشاگرمظالم حکومت ،چون توئی نوری زادرا،ازمیدان مبارزه واعتراض مسالمت آمیزمدنی ،شکست داده وازمیدان بیرون کنند.
اماشما به کارخودادمه دهید، وکاراین سفلگان شمارا خسته نکند،عرض خودمی برند وزحمت شما ومامی دارند.
دوستدارشماو همه عدالتخواهان
مصلح
خداوند به شما صبر و اجر عطا كند با اين همه مصيبت كه به شما و خانواده محترم مي آورند باز شما ايستاده ايد
و سخن حق مي گوييد و واي بر اين بي صفتان روزگار كه از رذيلانه ترين روش ها كه حتي كمونيست ها و منافقين هم بياد ندارم استفاده كرده باشند …. آيا امام راحل راضي به اين كارها براي حفظ نظام است؟/
آيا …..
آيا ….
اي امام زمان به داد محرومين و مستضعفان برس ….
سلام استاد
این یعنی پایان خط برادران. شما را انسانی شریف دیده ایم خارج از تمام زد و بند ها خارج از تمام (خارجها)
تصور ان هم برای ما سخت است چه برسد به…..
منتظر جواب خدا باشید برادران. بی صدا ناگهانی (محکم محکم)
با احترام.