برای کسی که بسیار دوستش می داریم.
سر تیتر خبرها
- هفت فتوای وحشیانه (فتوای ششم)+ فایل صوتیِ همین نوشته + فیلم: در بیدادگاه گرگان چه گذشت
- خنده های دراکولا+ دکان “یگانِ بدرقه”+ گزارشِ بیدادگاه انقلاب گرگان
- من آیت الله خامنه ای را به مناظره دعوت می کنم!+ فایل صوتیِ همین نوشته
- گزارشی از زندان اوین و زندان گرگان (بخش نخست)
- هفت فتوای وحشیانه (فتوای پنجم)
- هفت فتوای وحشیانه ( فتوای چهارم)+ فایل صوتی + چند فیلم از دیدارها(گوهر عشقی، محمد مهدویفر، محمد کریم بیگی، محمد نجفی)
- هفت فتوای وحشیانه (فتوای سوم)
- فتواهای وحشیانه (فتوای دوم)+ مناظره با دکتر زیباکلام
- هفت فتوای وحشیانه! (فتوای نخست)+ فایل صوتیِ همین نوشته + فیلم های سفر به مازگون و تبریز(دیدار با هوارد باسکرویل آمریکایی)
- وال استریت + فایل صوتیِ همین نوشته + دیدار با استاد شهرام گودرزی
تویی که یه زمانی پاچه خوار نظامتون بودی، الان هم از طرف اون نظامتون ماموری که این فیلمها را بازی کنی، وگرنه واجا به راحتی دخلت را می آورد. کاسه لیس بدبخت. دست بردار
جرات داری بزار درج بشه تا همه ببینن مردم با چه کثافتایی طرف هستند..
جناب مهرداد
البته شما به ما و نوریزاد توهین میکنید ولی ما با شما مهربانیم.هر کسی هستی هموطنی.پس هموطنم بخوان:
1.اگر نظام و رهبری به نوریزاد ماموریت دادن که ازشون انتقاد کنه و فیلمهای کوتاه از جنایات و سوابق نظام بسازه تا دنیا ببینن، خوب این که خوبه.ایرادش چیه؟ به فرض صحت فرضیه شما به این نتیجه می رسیم که حاکمیت عقلش رو از دست داده و دست به خودکشی زده.خوب اینم باز خوبه. چی بهتر از این؟
اون چیزی که مشخص میکنه جنابعالی به نوعی وابسته به نظام هستی یا دارای منافعی هستی این جملت هست که می گی:”دست بردار”، این نشون میده که با توهین و بددهنی در پی تخریب و تهدید بر اومدی و هدفت اینه که این جریان رو متوقف کنی.چرا توقف؟ چون تو و دوستانت ضرر می کنید.
2.آدمها همواره در حال تغییرند،اصلا با صراحت بهت بگم تفاوت انسان و حیوان همین تغییر و تکامله فکری و ذهنیه.شما اگر زندگی زنبور عسل رو ببینی از صدها هزار سال پیش به اینور تغییر نکرده ولی زندگی انسان از اینرو به اونرو شده.منظورم زندگی سیاسی و اجتماعیش هست.مثلا مفاهیمی مثل دموکراسی،انتخابات،مجلس،جمهوری،حقوق بشر،سازمان ملل،بیمه های اجتماعی و…اینها همش حاصل تغییره.
3.اشخاصی مثل مهدی بازرگان،ابراهیم یزدی،ابوالحسن بنی صدر،مهندس موسوی،مهدی کروبی،برادران خاتمی،محمد نوریزاد،عبدالکریم سروش و…در مقاطعی با حکومت همکاری فکری و یا دولتی داشتند،لیکن اولا هیچکدامشان دست به خونریزی نبرده اند و پرونده آدم و آدم کشی ندارند و ثانیا در زمان همکاری نیز چنانچه موشکافی کنی خدمات ارزنده ای برای مردم روزگار خود داشته اند،لیکن به تدریج و با انحراف هرچه بیشتر حکومت از آرمانهای اولیه از مسیر و راه حکومت جدا شدند،بعضی زودتر و بعضی دیرتر. البته در این مسیر تحت تاثیر کتابها،نوشته ها،شخصیتها و وقایع نیز متحول شده اند.چنانچه شما زندگی میرزا تقی خان امیرکبیر را هم مطالعه کنید همین را میبینید. ناصر الدین شاه قاجار با کمک مستقیم او به تخت نشست.اما آیا امروز ما امیرکبیر را بزرگمرد تاریخ خود نمیدانیم؟همچنین است زندگی بزرگانی دیگر مانند محمد مصدق.
4.بیایید بجای فحش دادن به نوریزاد و موسوی و کروبی و…که یک تنه سینه خود و خانواده شان را سپر بلای ما کرده اند، کمی هم از خودمان انتقاد کنیم. من و شما، شما مهرداد عزیز، برای وطنمان چه کردیم؟!
5.مهرداد جان، هر که هستی و هر شغلی که داری،یک توصیه دارم.آنهم وصیت معلم شهید علی شریعتی به پسرش احسان است.”بخوان بخوان بخوان”. معجزه ای که در کتاب خواندن هست در هیچ چیز دیگری نیست.
به امید فردایی روشن
مهرداد عزیز
در پاسخ به نوشته های توهین آمیزت به آقای نوریزاد یک مطلب دیگر را هم فراموش کردم:
4.اینکه وزارت اطلاعات با نوریزاد برخورد جدی نمیکند (صرف نظر از اینکه نوریزاد از سال 88 تا 90 در زندان بوده،در همین ماجرای قدم زدن ها نیز چندین بار اطلاعات از وی شکایت کرده و حتی صورتش را خونین نموده)، دلایل مختلفی دارد:
الف:نوریزاد شخصیتی است که همه دنیا او را می شناسند،هر برخورد و اقدامی بلافاصله در تمام دنیا پخش می شود ومسیول مستقیمش رهبر شناخته می شود.ستار بهشتی یک کارگر ساده بود،هزینه مرگ ستار را تا به ابد باید بپردازند.ماجرایی که هیچگاه به اتمام نخواهد رسید.نوریزاد که شناخته شده است جقدر هزینه بر می دارد؟
ب:فقط نوریزاد نیست که،نظرتان در مورد دکتر خزعلی چیست؟اکبر گنجی را چرا آزاد کردند؟نامه گنجی و اعتصاب غذای او و انتشار اخبار در رسانه های جهان و فشار بین المللی را اگرچه شما فراموش کردید لیکن نظام فراموش نکرده است و در پی تکرار آن نیست،لااقل فعلا که از شدت تحریمها اقتصادش به دریوزگی افتاده است و در پی حل این معضل است و قاعدتا بدنبال دادن بهانه ای جدید به طرفهای مذاکره کننده نیست.
پ:البته منفعتهای جانبی دیگری هم دارند،مثلا اینکه همه ببینند که چقدر اینجا آزادیه و ما کاری به کار نوریزاد نداریم.
ت:نمیخواستم این را بنویسم.ولی مجبورم کردی. شما زندگی داریوش فروهر را ببینید.مدت زیادی گذاشتند او حرفهایش را بزند و مصاحبه کند .همان موقع خود من در تعجب بودم که چرا او را نمی گیرند، سر بزنگا خودش و همسرش را تیکه پاره کردند. اینها گرگان درنده ای هستند که کشیک می دهند مخالفانشان کی بخواب می روند،همان موقع به قربانیانشان حمله می کنند.
به همین خیال باشند که ما بخوابیم و آنها بخواهند با نوریزاد حرکتی بکنند.
به امید فردایی روشن
با سلام به احمد آقا
من امتیاز خوب به این نوشته وزین و سراسر منطق شما دادم ،در عین حال لازم دیدم از وزانت و ادب و منطق شما تشکر خاص کنم.
موفق باشید
سلام
چرا نوری زاد را پودر نمیکنند؟
ضمن تایید دلایل احمد عزیز، به نظرم یک نکته مهم را نیز باید در نظر گرفت.و آن اینکه اصلاح طلبان خود را مدیون نوریزاد می دانند.(یعنی انقدر فهم دارند که بدانند)،با این فرض نهایت سعی خود را در حفاظت از او بکار می برند.ببینید روحانی اگرچه یک اصلاح طلب نیست لیکن مقام خود را مدیون اصلاح طلبان است.همه می دانیم که اگر حمایت خاتمی و همیاری عارف نبود روحانی همین نیمچه رای را هم نمی آورد.لذا روحانی از خاتمی و عارف تا حد و حدودی حرف شنوی دارد حداقل برای رزرو رای در انتخابات بعدی.از طرفی خاتمی در مواقعی رگ غیرتش بیرون می زند و شجاع می شود.مثلا خاطرتان باشد هنگام معرفی وزرای خود در دور اول،با تمام وجود از دکتر مهاجرانی دفاع کرد و برای وزارت او پایش را در یک کفش کرد(که چقدر هم ارزشمند بود).به نظرم خاتمی روی نوریزاد هم کمی غیرت دارد.عکس نوریزاد در کنار عارف و خاتمی نشان از این غیرت است.آقای خاتمی با آنهمه محافظه کاری به دیدار خانواده نوریزاد می رود و پس از آزادی او از زندان او را کنار خود نشانده و با او عکس می گیرد و منتشر می کند.این چه پیامی است؟
به نظرم خاتمی به روحانی (و روحانی به علوی ) فشار سنگینی آورده که این یکی شوخی بردار نیست. بلایی بر سر نوریزاد بیاید حمایت اصلاح طلبان از روحانی قطع میشود.
امیدوارم این دلیل هم در کنار دیگر دلایل درست باشد و این آقای خاتمی در این مورد نیز رگ غیرتش بیرون زده باشد.
با تشکر و آرزوی سلامتی برای نوریزاد عزیز
واکنش ایران به ادعای انتقال اورانیوم به پارچین: جوک است
بچّه جوادیه : مردیم از خنده..این پرونده هسته ای که از اولش جوک بود…حالا که می خواد حل بشه شده جوک تو جوک!!
نتیجه اخلاقی: بخند تا دنیا بریشت بخندد!!
سلام
خیلی خوبه که شما نگران مملکت خودتون هستید و برای اصلاح اون تلاش میکنید اما چرا تنها انتقاد شما متوجه یک جناح خاص هست.چرا با ظلم و پایمال شدن حق در همه ابعادش روبه رو نمیشیدو در همه مکانهاش و انتقادات سازندتونو متوجه اون نمیکنید.من احساس میکنم شما نونو به نرخ روز میخورید اگه این جور نیست پس لااقل یکمی هم از سایر جناهها انتقاد کنید .مثلا همین آقای روحانی که از وقتی اومده نه تنها به وعده هاش عمل نکرده بلکه مدام بی قانونی و ظلم میکنه!دو موردش خیلی برام تلخ بوده مخصوصا در شرایط کنونی جامعه.یکی خرجای میلیاردی ایشون در نهادش برای تغییر و تحول مثله ساختن جکوزی و … دوم جشنی که خانم ایشون در کاخ سعد آباد همین یکی دو روز پیش بر پا کرده که همه نمایانگر تمایلات اشرافی ایشون و نزدیکانشون رو نشون میده که نتیجش بدبخت شدن مردمه.ازتون خواهش میکنم به اینگونه مطالبمبپردازید تا احساس نکنیم شما فقط سلیقه ای به اطرافتون نگاه میکنید و در جهت منافعتون.باتشکر
عالی بود. ولی این بدبختیهایی که این لعنتیها دارن درست میکنن هرروز واقعا سخت زندگی کردن توی این خراب شده. امثالی مثل رئیس طویله و دار و دسته اش که مشکلی ندارند. خدا لعنتشون بکنه. اگه خدایی وجود داره که من هنوز شک دارم.
با شیب ملایم می آید این گرونی. فرق این شیب ملایم با شیب ملایم احمدی نژاد چیست؟
شیب ملایم احمدی نژاد باریک بود مثل خودش لاغر اندام راحت ….
شیب ملایم روحانی مثل خودش کلفته پس مجبوره یواش یواش بیاید جلو
خدا به فریاد مادرانی برسه که فرزندانشونو روز دوشنبه با اون وضع فجیع دیدن و بدتر از اون اصلا بچه هاشونو ندیدن . من یک مادرم و چنان احساس خفگی میکنم که از پا افنادم . بیایید همگی دعای صبر برای این مادران بکنیم و از خدا بخواهیم برای عزیزان در بندمان فرجی کند.
كورس عزيز سلام
ضمن تشكر از جنابعالى براى نگارش متون فوق العاده ارزشمند ريشه ها ، چنانچه حمل بر جسارت و بى ادبى بنده نگردد ، پيشنهاد ميدهم ، براى هر يك از متون پر بارى كه تنظيم ميكنيد ، از عنوانى متمايز و مستقل استفاده فرماييد ، زيرا استفاده از يك عنوان واحد براى تمامى اين متون با ارزش ، صرفنظر از اينكه ممكن است تداعى كننده مطالب تكراى در ذهن گردد بلكه ميتواند از تعداد خوانندگان ان نيز بكاهد ، زيرا عنوان يك متن ، تاثير مستقيمى با انتخاب ان متن توسط خواننده براى مطالعه ، دارد و نيز عده زيادى از خوانندگان تعدد مفاهيم را در تنوع عناوين جستجو ميكنند كه به همين سبب استفاده از يك عنوان براى متونى با مفاهيم متنوع و پر بار ، بعضا مانع از ان ميگردد كه تعدادى از خوانندگان بر كثرت مفاهيم اين متون واقفگردند، كه اين مسئله ممكن است از تعداد خوانندگان بكاهد و همين مانع بازدهى درخور ان گردد و سبب شود از ميزان تاثيرى كه زحمات شما در نگارش اين متون پر محتوا و خردمندانه ميتوانست بر جاى گذارد، كاسته گردد.
مضاف بر اينكه شما ميتوانيد ضمن انتخاب عناوينى مختلف و متناسب با هر متن كه مانع از كاهش اثر گذارى ان گردد ، از عنوان ريشه ها يا هر عنوان ديگرى نيز براى كليت اين متون استفاده كنيد .
باتوجه به اطمينانى كه اينجانب نسبت به تاثيراتى دارم كه مطالب شما ميتواند بر خوانندگانش ، داشته باشد لذا بيان مطالب فوق صرفا به منظور يافتن راهكارى است جهت افزايش بهره بردارى بيشتر از زجماتى كه جنابعالى در نگارش اين متون متحمل و متقبل ميگرديد ، از طريق افزايش تعداد مطالعه كنندگان ان. به هر روى مجددا از جنابعالى پوزش مى طلبم و توفيق روز افزون شما را ارزو ميكنم ، با عرض احترام مجدد؛ بى كنش.
درود بى پايان بر بى كنش ارجمند :
پيشنهاد هاى شما بجا هستند . من زير سرنوشتار انقلاب به انقلاب پرداخته و زير عنوان فرهنگ به فرهنگ با همان معناى بنيادى و گسترده اش يعنى فراورده هاى عينى و ذهنى برون آمده از شكاف تمايز انسان با طبيعت و ضرورت و غريزه و مجبوريت كه در گذار زمان به ذخائر قومى تبديل شده است و خود كم كم به قدرتى دگرگون شده و از سرچشمه آغازين خود دور و منحرف گشته است .اين سرچشمه همان شكافى است كه از آن آزادى و اختيار و آفرينندگى موجودى در جهان اعلام حضور كرده است كه برخلاف طبيعت صرفا از شيوه هستى و كاركردى فرمان نمى برد كه يا خدا آن را خلق و مقدر كرده يا خود به خودى است . نقد فرهنگ نقد اين انحراف از آزادى اوليه است .طور ديگرى بگويم : هر قومى در اثر آن آزادى اوليه مجموعه اى از آيين ها ،باور هاى همگانى ،آداب و سنن ،آثار هنرى ، معمارى ،ادبى و خود زبان ، و دين و غيره .اين مجموعه كه اگر آن شكاف آزادى و آفرينندگى خدايگونه نبود كم كم خود به ميراث و مالى طبيعت گونه ،و متحجر و سخت پوست مبدل شده كه قدرت سركوب آن عليه آزادگان چه بسا به مراتب از زور قدرت سياسى هولناك تر باشد .چند سال پيش در همين ايران خودمان پدرى دخترش را به دست خودش زنده بگو ر كرد .اين پدر هيولا نبود .دخترش به دلايلى آماج شماتت مردم شده بود .پدر و دختر با هم چاى مى خورند و تصميم مى گيرند كه به رنج دختر پايان دهند . با هم بدون هيچ زور فيزيكى نيمه شب به بيابان مى روند ،پدر زمين را مى كند .دختر در گودال مى خوابد و خاكريزان آغاز مى شود . آخرين كلام دختر با روز مادر بى مناسبت نيست : /پدر ،مراقب بچه ام باش /بچه اى كه مردم او را حرام زده مى دانند . اين خبر را روزنامه ها پخش كردند و گذشت .تا اينكه در جريان هاى سال ٨٨ آدم هايي ديديم كه پس از شرحه شرحه كردن بدن يك جوان معترض سر به آسمان مى كردند و مى گفتند :/خدايا قبول ( قبول به كسر قاف و با لحن لمپنى ) كن /از سال هاى اول انقلاب از اين دست فاجعه ها بسيار رخ داده اند .كشتن و تجاوز به انسان هاى بى دفاع براى رضاى حق تبارك و تعالي . درست همچون قربانى كردن انسان ها در پاى معابد خدايان در روزگار باستان . فرهنگ كه از قوه آفرينندگى و تغيير و ميل به آزادى بر آمده وقتى به قدرتى گردن كلفت و قربه تبديل شد قاتل آزادى و پشتوانه استبداد هاى عظيم دينى شد .يكجا نوشتم آيا توجه كرده ايد كه عظيم ترين استبداد ها از كهن ترين و فرقه ترين فرهنگ ها بر إمده اند ؟
انگيزه نوشته هاى من درد است نه ستيزه .درد اگر در تمام سلول هاى بدن شما وجع كند انديشه جدى تبديل مى شود . انديشه جدى اساسا پاره پاره نويس است نه آكادميك و ملا نقطى .چرا ؟چون تا برسد به تفكيك عنصر جدا جدا مدت ها هى فراگرد بنياد ها مى چرخد و من تا آنجا كه خود را مى شناسم هنوز نگاهم به ريشه است . نمى خواهم خود را توجيه كنم و شايد هم همه اين ها توجيه باشد بدون آنكه خود متوجه باشم .شما تا وقتى كه بنياد كلى را چسبيده باشيد هربار در هر پاره نوشته موضوع جزيي را -كه چه بسا تصادفا با مطلب پست نوريزاد هم مطابق گردد – با تكرار آن رابطه جزئى با آن بنياد كلى توضيح مى دهيد .اين آقاى نوريزاد سرتاپايش درد است كه اين فراست و حس تميز را پيدا كرده است . شما ،بى كنش عزيز از سردردمندى است كه در اقيانوس بيكران شاهنامه ره به نكاتى چنين هوشمندانه مى بريد . دردآشنايي رهگشاى رهيافت به ريشه هاست و حال آنكه ستيزه و قطب بندى اغلب با شاخه ها شاخ و شانه مى كشد . هنوز زمان بايد تا من فراغتى براى دسته بندى شاخه ها پيدا كنم .من ادعاى تحقيق آكادميك ندارم . اين پاره نوشته ها گر ته هايي است كه كورمال كورمال و ناپخته فضايي شايد براى نقد فرهنگ باز كنند . بيش از اين مرا ادعايي نيست. .
با همه اين ها نقد شما را به ديده پذيرش مى نهم .اما از آن مهم شادمانم كه از ورأى آن صداى دوردست دوستى گرانمايه را مى شنوم . به اميد لحظه ديدار شما و همه دوستان درد مند
آقای نوریزاد فهیم وصبور درود بر شما وکلیه ایراندوستان عزیز
در خلوت خود مشغول مصاحبت با خواجه شمس الدین محمدحافظ شیرازی بودم وحیفم آمد که این لذت مصاحبت را با شما تقسیم نکنم به راستی که با این غزل زیبای حافظ چه قله های فهم وشعوری را می توان فتح نمود:
دانی که چنگ و عود چه تقریر میکنند پنهان خورید باده که تعزیر میکنند
ناموس عشق و رونق عشاق می‌برند عیب جوان و سرزنش پیر میکنند
جز قلب تیره هیچ نشد حاصل و هنوز باطل در این خیال که اکسیر میکنند
گویند رمز عشق مگویید و مشنوید مشکل حکایتیست که تقریر میکنند
ما از برون در شده مغرور صد فریب تا خود درون پرده چه تدبیر میکنند
تشویش وقت پیر مغان می‌دهند باز این سالکان نگر که چه با پیر میکنند
صد ملک دل به نیم نظر میتوان خرید خوبان در این معامله تقصیر میکنند
قومی به جد و جهد نهادند وصل دوست قومی دگر حواله به تقدیر میکنند
فی الجمله اعتماد مکن بر ثبات دهر کاین کارخانه‌ایست که تغییر میکنند
می خور که شیخ و حافظ و مفتی و محتسب چون نیک بنگری همه تزویر میکنند
درودبر مادرنیکه شبها و روزها یا پشت اوین ایستادند و بر خود لرزیدند و یا در خانه هایشان چشم بر هم نگذاشتند و در غم عزیران سلاخی شده و تبعید شده و یا در زیر شکنچه های وحشیانه ارازل اسلامی لت و پار شدند و در لعنتبادها بدون کفن و دفن زیر خاک روی هم تلنبار شدند. درود بر مادران شیرزنان و رادمردانیکه به جنایتکاران اسلامی روی خوش نشان ندادند و از مرگ نهراسیدند و در برابر جلادان پایدار و استوار مرگ را بر گزیدند تا در گنداب اسلامی بوی تعفن نگیرند.درود بر مادرانیکه هنوز هم استوار همچون کوه ایستاده اند و با دیو ارتجاع و پیام آوران وحشت و تباهی به مبارزه ای خستگی ناپذیر و نابرابر ادامه می دهند.
ﺳﻼﻡ ﺁﻗﺎﻱ ﻧﻮﺭﻳﺰاﺩ ﻋﺰﻳﺰ
اﻳﻦ ﻓﻴﻠﻢ ﻛﻮﺗﺎﻩ ﺭا ﺣﺘﻤﺎ ﺑﻪ اﺷﺘﺮاﻙ ﺑﮕﺬاﺭﻳﺪ balance ”
اﻳﻦ ﻓﻴﻠﻢ ﺟﺎﻳﺰﻩﻫﺎﻱ ﺯﻳﺎﺩﻱ ﺑﺮﺩﻩ و ﺣﺘﻲ ﺑﺮاﻱ ﻛﻮﺩﻛﺎﻥ ﻫﻢ ﻗﺎﺑﻞ ﻓﻬﻤﻪ ‘
سلام
مادر یعنی
تکرارلحظه های بی پایان محبت درتابلوی زیبای عشق
خیلی جالب بود.تشکر فراوان.
سلام ودرود
من دانشجوی ی شهر دیگم الان600کیلومتر باهاش فاصله دارم …
دلتنگیمو خیلی بیشترکردین
خداسایه هیچ پدر مادری رو کم نکنه انشاالله
این درست همین مطلب است که دشمن یعنی هر که با ما و روش ما بود از ماست و آنان که با ما نیستند دشمن هستند و القابی چون ضد انقلاب صهیونیستی سلطنت طلب نکبت غربی وابسته جاسوس مرتبط با سازمانهای برانداز کافر منافق فتنه و و و…
آزادی در افکار آقای خامنه ای و همدستان ایشان و بصیرت نگاه اینان خلاصه ای از الفاظ و احکام کینه و نفرت به غیر خودشان بوده و هست. و رهنمود های این دسته انسان نما های جاخوش کرده در فرمانروایی فقط برای دسته کوچکی که حکمرانند افاضه میشود
واقعا زيبا بود درود بيكران خدا بر شما باد.
سلام آقای نوریزاد عزیز به خاطر پخش این فیلم و همه نوشته های سرتاسر زیبا ودلنشینتون از شما تشکر میکنم چرا که با این کارها به قالب انسانیمون که همانا مهر و محبت و دوست داشتن هست برمیگردیم ودر ان لحظات ناب خدای را به خاطرچنین احساساتی که در ما نهاده سپاس میگوییم و ما چقدر ثروتمندیم با شما با کسی که رنگ و بوی انسانیت به خود گرفته آیا شما را میتوان فراموش کرد و یا تنها گذاشت …
عادت کرده، حتما باید در باره همه چیز نظر بده. واقعا قاط زده دیگه نمی دونه چی داره می گه، بسیار می ترسه که غربیا به خاطر حقوق بشر گیر بدن و از طرفی هم نمی تونه حرفی بزنه که با حقوق بشر منافات نداشته باشه.
واکنش تند هاشمی رفسنجانی و حسن روحانی به سخنان رهبر جمهوری اسلامی
سخنرانی حسن روحانی، در همایش ملی زنان
ISNA
نوشتۀ رحمت قاسم بیگلو
سخنان آیت الله علی خامنه‌ای، رهبرجمهوری اسلامی ایران، در مورد نقش زنان در جامعه ایران، با واکنش تند حسن روحانی و هاشمی رفسنجانی رو به رو شد.
رهبر جمهوری اسلامی، روز گذشته طی سخنانی درباره نقش زن در جامعه اسلامی از جمله گفته بود نظریه ساخته شده در غرب مبنی بر برابری زن و مرد نظریه‌ای غلط است.
هاشمی رفسنجانی، رئیس مجمع مصلحت نظام اسلامی بدون اشاره مستقیم به سخنان روز شنبه رهبر جمهوری اسلامی گفته است: خشکه مقدس‌ها فکر نکنند که این افتخار است که پای بچه‌هایشان را ازمدرسه و تحصیل ببرند. گذشت آن زمانی که این مسئله افتخار به حساب می‌آمد. دوران خشکه مقدس‌ها به سر آمده است.
هاشمی رفسنجانی در سخنانی که در سایت رسمی او انتشار یافته افزوده است: اگرفکر کنیم که همه وقت فعال خانم‌ها باید صرف خانه داری و بزرگ کردن بچه شود، این با عقل و منطق و واقعیت‌های زندگی منطبق نیست. اگر مسئولیت خانه داری به خانم‌ها و سایر کارها در جامعه به آقایان واگذار شود، در این صورت هم به زنان ستم شده است و هم به مردان جامعه.
رهبر جمهوری اسلامی در سخنان روز شنبه خود افزوده بود: اشتغال زنان مسئله‌ای درجه دو است و مسئولیت زن، اول در خانه است.
ساعاتی پس از سخنان رهبر جمهوری اسلامی و واکنش هاشمی رفسنجانی، حسن روحانی رئیس جمهوری اسلامی نیز طی سخنانی در تهران ضمن تاکید بر برابری حقوقی و اجتماعی زنان و مردان بدون اشاره به سخنان رهبر گفت: «ترس از حضور و تعالی زنان» را نباید به پای دین اسلام نوشت.
حسن روحانی امروز، یک شنبه بیستم آوریل، بر ضرورت تامین فرصت برابر، مصونیت حقوقی برابر و حقوق اجتماعی برابر برای زنان تاکید کرد و گفت: «از قرن‌ها پیش زنان برای احقاق حقوق خود به پا خواسته‌اند».
حسن روحانی افزوده است: «آنهایی که از حضور زن و تعالی زن می‌ترسند و چنین ایده و اعتقادی دارند لطفاً این اعتقاد را پای اسلام، دین و قرآن ننویسند».
حسن روحانی گفته است: امینت زنان نباید به خانه محدود شود و باید در جامعه و خیابان نیز امنیت آنان تامین شود، و افزود «اعتراف میکنم که هنوز کاستی‌های فراوانی درباره حقوق زنان و مسائل جنسیتی در کشور وجود دارد».
رئیس جمهوری اسلامی افزوده است: «اگر پدر به جامعه می‌آید وظیفه و مسئولیت و پدری را فراموش نمیکند، لذا اگر مادر هم به جامعه بیاید مسئولیت مادری را فراموش نخواهد کرد».
اساسا ايشان علاقه وافرى به حصر خانگى دارند . ته همه حصر هاى تا كنونى ايشان. همان انگيزه مشتركى است كه در پس رفتار ايشان با مخالفان نهفته است .نام اين انگيزه كينه شترى ااست .در ماجراى اتوبوس ارمنستان هركس آمر اصلى بود بايد به اين فكر افتاده باشد كه :به ،به همه روشنفكران وابسته به غرررررب يكجا جمع شده اند .ديگه از اين فرصت ها پا نمى ده .پس همه رو يكجا در ته دره مرگ حصر كنيد .اكنون آدم با خودش فكر مى كنه كه چرا ايشان بعد از بيست سال در اين زمان به فكرشان افتاده كه زنان را يكجا حصر خانگى كنند . خب ،در چند روز اخير حضور دختران دانشجو در اعتراض به حصر موسوى و كروبى چشمگير بود .پيام ما روشنه /حصر بايد بشكنه. .در جنبش سبز هم كه زنان پيشگام بودند .ايشان هم به قول سروش رؤياى رسولاً نه اى ديده اند . و صدايي اى كه مى گويد : بگو اى خامنه اى ! زنان را به حصر خانگى بفرستيد ،كلهم أجمعين
چه عکس زیبایی برای این موضوع انتخاب کرده اید: شقایق که در دل داغ دارد امّا ایستاده چون کوه.
مادر رویائیست تکرار نشدنی
مادر خلاصه ی معنای عشق و محبت است
مادر اسوه ی بی ادعای فداکاریست
سایه ی پر از مهرشان جاویدان
آقای نوریزاد خیلی دوستدارم یک روز بیام قدمگاه برای دیدنتون و همینطور کمی صحبت و درد دل اما منم مثله خیلی از مردم سرگرمه کار و گرفتاری های زندگی و از همه بدتر گرفتاره روزمرگی هستم
محمد هستم ارادتمنده شما
از گفته هاتون برای مباحثه با دیگران استفاده میکنم و ازین روی خرسندم
سلامت باشید و همینطور استوار در راهی که قدم درآن دارید..
بادرود آقای نوریزاد. خرداد ماه سال 76 بود. چند روزی از انتخاب آقای خاتمی به مقام ریاست جمهوری می گذشت. من از توکیو عازم سیاتل آمریکا بودم. مسافرین هواپیما اکثرا ژاپنی بودند. کنار من ،سمت پنجره، بانوئی شصت وچند ساله نشسته بود.با وقار وآرام مینمود .پرسید کجائی هستی. گفتم: ایرانی. لبحندی زد وسرش را تکان داد. گفت:آه!حاتمی!حاتمی. میگن آدم خوبیه،اینطور نیست؟گفتم: گمان میکنم همینطور باشه. زن در جوانی همسرخلبانش را از دست داده بود.همسرش در میان خلبانان آکرباتی بود که در یک عملیات انتحاری به ناوگان آمریکائی جانش را از دست داده بود. او با یک احساس غرور واحترام ویژه ای از همسرش صحبت میکرد و همین احساس نسبت به همسرش مانع از ازدواج دویاره او شده بود وزندگی خود را فقط وقف آموزش کرده بود. او در دانشگاه سیاتل تاریخ وادبیات شرق درس می داد. وقتی صحبت از خاتمی وسیاست شد ،قدری سکوت کرد و آهی کشید وگفت: “جنگ تازه تموم شده بود،شهر ما هم مثل خیلی از شهرهای دیگه از اثرات جنگ بی نصیب نمانده بود.بچه ها از گرسنگی و کم غذائئ نحیف ومریض شده بودند. سربازان آمریکائئ،از روی ترحم به بچه ها شکلات می دادند. من هم آموزگارجوان مدرسه بودم.روزهای سخت و رقت انگیزی بود. یک روز از طرف حکومت مرکزی برای دانش آموزان مدرسه بودجه ای رسید که می باید با آ ن برای دانش آموزان تغذیه فراهم می شد. ولی فرماندار ایالت ما، در نهایت تعجب از این کار سرباز زد. روز بعد صدای اعتراض والدین خشمگین بلند شد.فرماندارکه تا اون روز برای من یک فرد معمولی به نظر می آمد ،در نهایت تواضع وافتادگی عذر خواهی کرد وبا بغض گفت :این بوجه کفاف غذای 3روز این بچه ها رو بیشتر نمیده در صورتی که من با این بودجه می تونم به تعداد کلاس های مدرسه اضافه کنم تا بچه ها در فضای بهتری درس بخوانند. زن سکوت کرد وبه بیرون خیره شد تا من بغضش را نبینم. سرش را برگرداند و عذر خواهی کرد. قدری خیره به جلو نگاه کرد و گفت :میدونی! هر وقت یاد اون روز و چهره ی بغض آلود فرماندار و والدین بچه ها می افتم غم غریبی به سراغم میاد. اون ،همسرم ،وخیلی های دیگه برای اینکه ژاپن از نو ساخته بشه خیلی فداکاری کردند. ولی ژاپن دیگه از این آدما برحوردار نیست اما در مورد ایران مطمئن نیستم.
مراد من از نگارش این خاطره این بود که با اطلاع واثق بگویم. اگر مسئولان ما دست از رقابتهای جناحی و باندی بشویند و اراده کنند می توانند تمام مدارس کل ایران را ظرف حداکثر2 سال، مدرن و مجهزکنند واجازه ندهند که بچه ها در کپر و با بخاری نفتی و هیزم خودشان را گرم کنند. اشتباه نشود. من با حزب و رقابت های آن نه تنها مشکلی ندارم بلکه نیاز آن را عمیقا احساس میکنم.اما آنچه را که در ایران مشاهده می کنیم جز دعواهای گروهی و ایجاد ممانعت و جلوگیری از پیشرفت کشور چیزی نیست. در آخر اینکه منافع ملی ما اقتضا میکند سیاستمداران ،نوع پوشش،گویش و کردار خود را همیشه در نظر داشته باشند.فراموش نشود که آن اعتبار و افتخاری را که ایرانیان در خارج از ایران برای میهن با زحمت کسب میکنند، با بی درایتی و به راحتی از دست می رود. با سپاس
بسیار زیباست، ممنون از اشتراک گذاری این فیلم زیبا
فوق العاده بود.روز زن و روز مادر را به مادرم و مادر تمام ایرانی ها خانم گوهر عشقی تبریک میگویم .
فوق العاده بود.مادرم دوستت دارم .مادر ایرانیم خانم گوهر عشقی روزت مبارک…..
اينو برا تو نوشتم كه دوستت دارم « چشم مني نوري خان قندشكني نوري جان »
ولي تو هم بيا بگو كه اين ويدئو امروزو برا چه كسيه كه دوستش داري. منتظر پاسخ شما هستم .باي
…. و پدرهای خوب!
مادر لبخند زندگی امید بخش پدر پشتوانه و معلم و پرستار خانواده کوه امید و بردباری اغوش گریه ها شب زنده دار عاشق نگران خانواده چشم براه بی ریا واقعا بهشت زیر پای مادران است روز مادر بر تمام مادران و زنان سرافراز ایرانی خجسته باد
درود بر شما
فوق العاده بود ممنون از قرار دادن این کلیپ
خیلی هوشمندانه و تاثیر گذار بود و مقام مادر را به بهترین شکل ممکن توصیف کرد .
حالا صبح تا شب در صدا و سیما فاطمه را به رخ میکشند که هیچ تصوری در ذهن ایجاد نمیکنه غیر از خون و خون ریزی !
مستقيم به قلبم شليك كردي، براي انكه نتوانستم موقع رفتنش بالاي سرش بأشم إز او براي سألها رنج و زحمتش إز او براي سألها دلهره و اضطرابي كه جان فرزندش را تهديد مي كرد تشكر كنم و طلب عفو كنم، { بهشت زير باي مادران است } روز مادر بر همه اي مادران در هر جاي اين كره خاكي فرخنده باد.