سخنان انسان گون جناب مطهری درمجلس – آنجا که ازحق گفت و ازحق دفاع کرد و هیچ نیز از واگویه کردن حق نهراسید – مرا به میلاد مکرر انسان نوید می دهد. وی به درستی براین نکته تأکید ورزید که انتقاد و اعتراض حق بدیهی مردم است و نادیده گرفتن این حق است که ما را به هزار توی نکبت های بظاهر اسلامی فرو برده است. با اینهمه، شاید من به ایشان حق بدهم که برای توازن سخنِ معترضانه اش، و برای این که ناگهان او را به دخمه ای که اهالی فتنه را در آن جای داده اند در نیندازند، به اصلی بودنِ ” مسئله ی فلسطین” اشاره کند، یا به وزیرکشور برای بانوان ساپورت پوش تذکر دهد و همچنان چادر را حجاب اصلی بداند.
این نیز بگویم که: شکایت دادستانی علیه علی مطهری، میخی است بر تابوت هزار بار پوسیده ی هیاهویی به اسم “قضای اسلامی”. ایرادی ندارد. این روزها چشم ما به تولد انسانهایی روشن می شود که با صدای بلند می گویند: ما، پیش از آنکه مسلمان وشیعه و سنی و اهل هر فرقه و هر مرامی که باشیم، باید انسان باشیم.
دوست ما جناب علی مطهری یک روز – آری یک روز – به این مهم دست خواهد یافت که رعایت حجاب و قضایایی مثل آن، مطلقاً به حکومت های عقلانی و اسلامی ربطی ندارند، و این عرف و قانون برآمده ازعقل جمعی – ونه اسلامی – است که باید به شأن انسانیِ انسانها بها بدهد و برایشان خط ونشان بکشد.
ما چشم به راه دفاعیات جانانه ی ایشان در دادگاهی هستیم که پیشاپیش به ماهیت و چند و چون اسلامی اش واقفیم.
محمد نوری زاد
دهم دیماه نود و دو – اهواز
|
سلام ودرودبرروان پاک پدرشهیدتان حناب مطهری که به واقعیت وابسته به فامیلت خودت هم مطههری ارزوی سرافرازی روزافزون برای جنابعالی وخانواده محترمتان
جای تاسف داره که مسئولین مملکتی ما در طول سالها کاری کردند که مردم نه تنها دیگر به اسلام علاقه ای ندارند بلکه مخالف آن شده اند.شما دوستان که با عدالت اسلامی ، دموکراسی دینی و … مشکل دارید سخت در اشتباهید.اگر خطایی در این حکومت،بهتر است بگویم خطاهایی بسیار در این حکومت رخ دهد که میدهد هیچ ارتباطی به اسلام ندارد.شما اسلام را نشناخته اید.اگر دکتری از علم خود استفاده کند در راه غیر انسانی یا دانشمندی نیز، آیا شما علم پزشکی را زیر سوال میبرید
یا آن علوم را؟ بی شک کسانی که ردای دین بر تن کرده اند و آن کارها در خلوت میکنند،ظلم میکنند،به دنبال دنیا هستند،عشق قدرت و شهرت و شهوت هستند در دنیای دگر حساب پس خواهند داد.آقای نوریزاد من هم مخالف کارهای بسیاری در این نظام هستم و به شما علاقه داشتم اما وقتی به اینجا سری زدم احساس کردم که شما هم مثل کسانی که نظر خود را گذاشته اند با دین در ضدیت هستید آنهم بخاطر اعمال مشتی متظاهر ریاکار و فریبکار.آری چنین است؟؟؟شاید من هم موافق نظر دوستمان باشم که به هیچ حزب و گروهی اعتماد ندارد و حتی با اصلاحات هم مشکل دارد.به این برادر میگویم اگر چنین است امادگی داشته باش تا بشنوی که به هیچ وجه خواسته های من و شما در زمینه آزادی بیان و بسیاری موارد که نمیخواهم به انها اشاره کنم محقق نخواهد شد و شاید،که نه شاید حتما تنها راه نجات بشریت ظهور اقا امام زمان است.آنها که با اسم دین آمدند این نتیجه اش شد،وای به حال روزی که بر ما مشتی بی دین حکومت کنند.حکومت بدون دین معنایی ندارد.اگر خدا را بخواهین از امور زندگی خارج کنیم هر کار غیر انسانی و خلافی از ما سرخواهد زد.باز میگویم حکومت دینی این شد(به علت اجرا نشدن صحیح دین و نرسیدن به همان حکومتی که پیامبر اسلام و ائمه بدنبال تشکیل آن بودند) بی دین واویلا است. با هر کس که آمادگی داشته باشد حاضر به بحث هستم برای همین ایمیلم را هم خواهم نوشت
به نظر من کلا پیش فرضهایت اشتباه است-مثل این اظهارات :” آنها که با اسم دین آمدند این نتیجه اش شد،وای به حال روزی که بر ما مشتی بی دین حکومت کنند” یا ” حکومت بدون دین معنایی ندارد” ویا “اگر خدا را بخواهین از امور زندگی خارج کنیم هر کار غیر انسانی و خلافی از ما سرخواهد زد”
کنار گود نشستن و گفتن لنگش کن هنر نمی خواهد ولی وقتی وسط گود کشتی رفتی و دیدی دیگر رمقی برایت نمانده و هر ثانیه آن بمثابه عمری طولانی است که تمام نمی شود دیگر نمی گفتی لنگش کن ما اگر در هر دوره از مجلس ده نماینده راستین همچون مطهری داشتیم عاقبت ما اینگونه نبود.
اگر به حرف زدن بود که خاتمی هر از گاهی حرفهای نسبتا قشنگ میزد ولی حاصلی نداشت. آخرش هم معلوم شد که منظورش از جامعه مدنی، مدینه النبی بود و منظور از دمکراسی، دمکراسی دینی. لابد منظور مطهری هم از عدالت، عدالت اسلامی هست. این حرفها واسه دل خوشی خودشون خوبه، کسی که هشیار باشه این آدمها و این حرفها رو ندید میگیره و از کنارشون میگذره.
درود بر نوريزاد و همه دوستان :مناسبات قدرت در ميهن عزيز و پايمال شده ما در اين عصر انقلاب اطلاع رسانى هنوز در دوران خداشاهى و استبداد شرقى قفل شده است .قانون اساسى داريم اما بخش اختيارات قدرت بسى بيش از حد خود اجرا مى شود و بخش حقوق ملت و تكاليف دولت در برابر ملت بيش از حد بلا اجرا و اصلا اجرا نشدنى شده است .در رقابت با كره شمالى -و ديگه كجا؟-به اسم وحدت كلمه همه نيروهاى از كار افتاده بايد چنان در يكدستى با منويات يك تن همدست شوند كه اگر به دليلى شخصيتى ناگهان يك ناهمگونى در اين يكدستى ديده شود چنان چشمگير مى شود كه گويي واقعه بزرگى رخ داده است .برادران از قرار اطلاع صدها ميليارد دلار براى راه اندازى مراسمى با شكوه در روز نكبت استبداد دينى هزينه شده است اما فقط سيصد نفرى در تهران در مراسم حاضرشده اند كه آن هم احتمالا از گردانندگان خود مراسم بوده اند .اين يعنى :حكومتى بدون كم ترين مشروعيت مردمى مى تواند به حيات خود ادامه دهد .اين يعنى اين حكومت با سخن اصلاح شدنى نيست و خودش با پيامى به اين روشنى بايد خوب دريافته باشد كه هيچ پايگاه مردمى ندارد .به سخن ديگر مناسبات قدرت كاملا يكسويه شده است .در اين شرايط خطير مردم درخود فرورفته و ترس زده و آكنده از نفرت و خشم فروخورده بدون يك نهاد يا حزب غير دولتى كه بتواند جنبش مؤثرى را پيگيرانه هدايت كند در يك سو و حكومتى دزد و چپاولگر كه صرفا با ارعاب و تكيه بر سرنيزه و ثروت ملى غصب و غارت شده حكومت مى كند در سوى ديگر .در اين ميان روزنامه و پارلمان و دولت منتخب و اپوزيسيون بى سازمان و متفرق قدرت تأيير گذارى شان در حد افشاگرى هايي است كه غالبا بر كسى پوشيده نيست و شم خاموش همگانى خود از آنها وقوف دارد .برخلاف تصور آگاهى به تنهايي براى حركت به سوى رهايي كافى نيست .مسئله ندانستن نيست .مسئله دانستن و كارى نكردن است .در كدام مناسبات دموكراتيكى ممكن است چنين دزدى هاى نجومى اى جلو چشم همه رخ دهد و آب از آب تكان نخورد ؟پس پيداست كه دموكراسى بسته و تزيينى صرفا بخشى بسيار ناكارآمد از مناسبات يك سويه قدرت است .انتقادات تأثيرشان را از دست داده اند مگر در حد تموج گذراى آبى كه ريگى در آن پرت كرده باشيم .اگر مسؤولان دلسوزى هنوز وجود داشته باشند بايد خطر اين وضعيت را درك كنند و به دنبال هدايت مردم به سوى جنبش هدفمند مدنى باشند كه بيش از قدرت آگاهى بخشى به قدرت فراخوانى نياز دارد .اگر جز اين باشد خطر شورش كور و ويرانگرى در كمين است .جامعه و حكومت يك شخص واره اند .شخص بالاسر خودش هم خوب مى داند كه اكنون به هر قيمت بايد جاى خودش را حفظ كند و براى روز مبادا خروار خروار پول و طلا از كشور خارج كند .شخص پايين سر انبار خشم و نفرت و ميل انتقام است و منتظر فرصت براى انفجار آن .آنچه كم داريم حركت عقلانى و وطن دوستانه است .مى گويم حركت عقلانى و نه صرفا آگاهى بخشى .نه دى نشان داد كه آگاهى بخشى به حد كفايت رسيده است .اگر حركت مدنى شكل نگيرد چه بسا خشونتى شعله ور شود كه ديگر به آسانى خاموش شدنى نباشد .آقاى مطهرى به باور من شريف امامى نيست بلكه بنا به اعتقادات مذهبى خود حرفى زده اند و اين بد نيست اما آن قدر نارسا و كم است كه مى تواند پس از مدتى به تارهاى صوتى محو شده در فضا بپيوندد .كسى كه حركتش جدى است بايد جانش را كف دستش بگذارد پيش از آنكه مردم جان به سر شده بيگدار به نوعى خودكشى و جنون جمعى دست بزنند كه همين حالا نيز به صورت خاموش با اعتياد و فساد و راه هاى فرار از واقعيت در حال رخ دادن است .
دوست گرامی محمد جان!
لطف کردی و نوشتی ….
و می توانست این سوال رااصلا نخواند یا مثلا مانند سایر سخنرانان یک جوری سر وته قضیه را بهم بیاورد
با پاسخی که فرمودند دقیقا همین کار را کردند!
شما باید خاطرتان باشد در آن زمان استبداد ما را در جه تاریکی و جهلی فرو برده بود آنچنان تاریک بود که بادیدن جرفه ای همه فریاد می زدیم نور! نور!
الان هم همینطور شده …..
جناب سید ابولفضل گرامی! پسر خاله عزیز!(مادرم خدا رحمتش کند سید طباطبایی بود)
مقاله زیبای سرکار خانم آنیتا زیر ستون مجتمع پتروشیمی ماهشهر
با عنوان اگر آلمان، جمهورى اسلامى آلمان بود را مطالعه فرمودید؟
و من البته سالها پیش تعجب میکردم چطور محمد نوری زاد همراه جماعت استبداد است و مطمئن بودم او باز خواهد گشت علی مطهری همانطور و البته منتظر فریاد برادر روحانیش نیز باشید
درست است که هر حرف حقی جای دلگرمی و امیدواری دارد اما و اما
با توجه به اینکه فرصتهائی بسیار در سالهای طولانی نمایندگی مجلس
در اختیار علی مطهری بوده است ایشان برای اثبات نماینده مردم بودن
راهی بس دشوار و طولانی در پیش دارد!
جو گیر شدن و با یک اظهار نظر افراد را به عرش اعلا بردن
یا با یک اظهار نظر به قعر زمین کوفتن شرط عقل نیست
بلکه نوعی واکنش شرطی احساسی است.
در ضمن خیلی مهم نیست که چه گفته میشود
مهم این است که چه کرده میشود!!
دوست گرامیم ساسان..از پاسخ جالبت غیر از اینکه من یک لاقبا راخان نامیدی وجمله آخر متن!…ممنونم…من می خواستم برخورد منصفانه آقای مطهری را بگویم..او می توانست این سوال رااصلا نخواند یا مثلا مانند سایر سخنرانان یک جوری سر وته قضیه را بهم بیاورد …..
آقای ساسان گرامی
سلام بر شما
نوشته اید : “اصلاحات یعنی ادامه حکومت جهل و نادانی در بسته بندی جدید”.
دستت درد نکنه.خوب باشه . اصلاحات نمی کنیم . سخنان آقای مطهری هم آبکی. خوب شما بفرمایید چه کار کنیم ؟ شما آلان خودت چه کار می کنی که آبکی نیست ؟ از اون کار غیر آبکی شما چه نونی برا خودتون و بقیه در میاد . آخرت رو هم میذاریم کنار ، برا دنیای من ، شما ، و اونا چی ازش حاصل میشه ؟
والله !
ارادتمند
سید ابوالفضل
پوست اندازیت مبارک جناب مطهری اگر چه لاک پشت گونه و کند به هر حال مبارکه اما برادر عزیز امان از تعصب خرکی
و مرده شور قدرت خانم را ببرد که ادمی زاد نتواند با وجدان خودش راحت نباشه . من و امثال من در مقامی نیستیم که بخواهیم نصیحتی کنیم فقط همین را از یک هموطن دوستدار ایران داشته باش جوری باش که تاریخ در موردت به نیکی یاد کند.
به نظر می اید که یک کمی از پیران خرفت قدرت طلب فاصله گرفته است اگر هم فریب باشد برای له کرده این خرفت ها باید از مطهری حمایت کرد
درود بر مطهری و پدر بزرگوارش که چنین فرزندان شجاعی تربیت کرده اند . درود بر مادر بزگوارشان . اینکه یک نماینده بیاید بی محابا صحبت کند نباید آنرا به حساب سوپاپ بودن گذاشت . پس اگر ایشان هم صحبت نمی کرد خوب بود ؟ بهتر است کمی از بدبینی مطلق فاصله بگیریم . درود بر آقای مهدی خزعلی و آقای نوریزاد .
درود و تقدیر و حمایت از علی مطهری فرزند خلف ایرانزمین و کلیۀ آزاد مردان و آزاد زنان که شرف خود را به لانۀ عنکبوت نفروختند.
یکی از متدینین نجف اباد که در زمان ستم شاهی ! دهه اول محرم در خانه خود مراسم روضه خوانی بر پا میکرد ، بعد از ترور شهید مطهری تعریف کرد که ، من قبلا یک ماه محرم را روضه خوانی داشتم . یک سال مطهری که طلبه جوانی بود مدت یک ماه را در خانه من منبر رفت . روز اخر خواستم پولی به ایشان بدهم قبول نکرد و حتی یک زیلوی اردکانی را هم که میخواستم به او هدیه کنم ، نپذیرفت . بعدا شنیدم که کرایه رفتن خود از اصفهان به قم را هم از یکی از دوستانش قرض کرده بود .
همانگونه که در رسوایی مالی ترکیه بصورت علنی مشخص شده است جرم آقای ضراب در ترکیه که در اعترافاتش آقای بابک زنجانی سرباز کوچک ولایت را رییس خود خوانده است انتقال غیرقانونی ۸۷ میلیارد یورو پول معادل ۳۴۹۰۰۰ میلیارد تومان از ایران به ترکیه است. توجه فرمایید از ایران به ترکیه و نه از ترکیه به ایران پس ربطی به دور زدن تحریم و از این جور مزخرفات ندارد. آقای مطهری بهتر است در مجلس از رییس گمرک و فرمانده سپاه و رییس بانک مرکزی و رییس قوه قضاییه و وزیر اطلاعات سوال کند که این مقدار ارز چگونه بدون اطلاع مقامات ایران و گمرک از کشور ما که در شرایط وخیم اقتصادی به سر میبردخارج شده است. در تمام این مدت که مردم ایران برای خرید دارو و مایحتاج ضروری با کمبود ارز مواجه بودند این ۸۷ میلیارد یورو کجا بوده است ؟ کدام سرمایه دار در ایران امروز این مقدار پول که قدر بودجه بعضی کشورهای اروپایی است دارد؟ اگر این پول از کاری به غیر از دزدی و فساد به دست آمده است و ربطی به بیت رهبر و بنیاد های وابسته به او ندارد محل کسب این درآمد چه بوده و مالیات بر درآمد این پول کی و کجا به خزانه دولت پرداخت شده است؟ قوه قضاییه چرا در مقابل چنان فسیاد بزرگی ساکت بوده است ؟
حجاب برای حکومت وسیله است وسیله ای برای دور نگاه داشتن مردم از آگاهی. حجاب مصونیت از آگاهی است.
بهر حال وجود افرادی مانند مطهری در این باصطلاح خانه ملت! غنیمت است.تلنگری است به ذهن بعضی از ادمهایی که درون حاکمیتند و دلخوش به اصلاح رفتارهای آن .در حالی که اکثر اهالی ان بیشتر به شارلاتانها و سارقین و دزدهای بی حیا و یا کودنهای عقب افتاده که از خود صدایی ندارند و نطق هایشان بیشتر به لب زدنهای بازیگران فیلم ها می ماند، (بازیگردان این ادمکها در پشت صحنه قرار دارد و هر صدایی را اراده کند در می اورد و اینها فقط لب هایشان را می جنبانند.)
محمد خان
ممنون از خاطره ای که از جناب مطهری نقل کردید
با این حال ایشان نتوانستند پاسخ دهند چطور آمریکا از ما پیشرفته تر است
آقای مطهری در این پاسخ گویی اصل سوال را بی پاسخ گذاشته اند و در واقع پرسش را با پرسش دیگری پاسخ داده اند که از حقه های قدیمی کشیش های کاتولیک است
درگیری های سیاسی و جنگ قدرت صاحبان سرمایه و پول چه ارتباطی دارد با زیربنای فکری جوامع غربی
آنچه مورد سوال است مدرنیته و سکولاریته در برابر خرافه و دین استشهادی و بدون استدلال و علم ستیز است
در همین مورد جنگ ویتنام شاهد بودیم که مردم آمریکا و روشنفکران به ویژه جوانان و سربازان بازگشته از این جنگ خانمان سوز بودند که با برپایی تظاهرات و اعتراضات گسترده با حاکمان کشور خود درگیر شدند و در نهایت با فشار افکار عمومی نظامی گرایان آمریکا به ناچار دست از این جنگ کشیدند چنین چیزی تحت یک نظام اسلامی غیر قابل تصور است چنین حرکتی را حاکمان اسلامی در نطفه خفه می کنند و به آن اجازه رشد نمی دهند
قانون اساسی آزادی خواه آمریکا که برخواسته از یک نظام فکری و فلسفی مدرن و داد گاه های مستقل و قاضیان با شرافت قایم به رای است که در یک کشور سکولار مانع از سرکوب حرکت های آزادی خواهانه می شود
جنایاتی که آمریکا در ویتنام مرتکب شده نابخشودنی است لیکن فراموش نفرمایید که اصل ماجرا جلوگیری از گسترش نفوذ غول کمونیسم در جهان بود که قضاوت دراین باب را باید با توجه به شرایط زمان خود و سطح آگاهی آن دوران انجام داد
خود تصور فرمایید قدرتی که در اختیار آمریکا است در دست وارثان استبدادی مطهری بود هم آن کسانی که از ابتدای کار داعیه صدور انقلاب به سراسر جهان را سر دادند این در حالی است که آمریکا هرگز ادعای معصومیت و خطا ناپذیری و نمایندگی از سوی خدا را مطرح نکرده و جنگ ویتنام را امروزه درس عبرتی برای خود می شمرد
تصور فرمایید اگر این قدرت در دست اسلام بود چه بر سر کفار و مشرکین و ملحدین و دگر اندیشان جهان می آوردند
آیا غیر از این بود که به پیروی از اسلاف معصوم خود همان گونه می کردند که در کتب تاریخی به روشنی به ثبت رسیده که چه ها در شهر شهر ایران زمین بر سر مردم آوردند و چه کشتار ها و برده کشی ها و استثمار ها و غارت ها که به راه نیانداختند
قصیده ایوان مداین را به عنوان نمونه کوچکی بخوانید و چگونگی تصرف و غارت این شهر پر عظمت ایران زمین را به دست مسلمانان صدر اسلام در تاریخ جست و جو نمایید
جناب مطهری در کتاب هایی که در این باره انتشار داده اند و به طور سطحی به مسایل نگریسته اند به غیر از انکار واقعیت های تاریخی چه کرده اند؟
نوری جان به خدا دلم نمی خاد این ها رو بنویسم ولی مجبور می کنید
جواب این استدلال های سطحی و عوام فریبانه رو طور دیگه ای نمی شه داد
جناب آقاي نوري زاد عزيز ، سلام – توجه شما را به شرايط توبه در خطبه هاي حضرت علي ( ع ) جلب ميكنم . آيا امثال آقاي مطهري گوشت تنشان ريخته ؟ حقوق پايمال شده ( تمامي ) ملت را در نظر گرفته ؟ و … يا فقط مثل خود شما عشقتان يكطرفه است و حقوط پايمال شده طيف خاصي را در نظر داري . نوري زاد عزيز بقول آن خواننده لوس آنجلسي : آخه عشق يكسره مايه دردسره . عزيز من . توجه شما را به سخنان نمايندگان مجلس در آن سالهاي آخر شاهنشاهي جلب ميكنم . قبول دارم كه هر كسي در زمان مناسب خودش ، چشمانش را باز ميكند ولي از آقاي مطهري بعيد است كه نداند در اين سالها چه به روز اين ملت آمده . آقاي نوري زاد تناقض در رفتار و گفتار زياد ميبينم . هر چه نگاه ميكنم ( ترسم از تركان تير انداز نيست / طعنه تيرآورانم ميكشد )
درود به شرف جناب اقای مطهری ایشان نشان دادند فرزند خلف شهید مطهری هستن سخنان این بذرگوار حرف دل هزاران وشاید میلیون ها ایرانی شرافتمند است
من بسياري از حرفهاي مطهري قبول ندارم . ولي همين كه در لانه نمايندگان بي خرد كمي از خرد و إنسانيت حرف زد كلي مي أرزد . حقوقي كه از مجلس ميگيرد حلالش بأشد .
مطهري نشأن داد كه ميشود حرف زد و نترسيد .
اگر بخواهد تمام حرفها را بزند او را به جرم ضد انقلاب ميكشند . بهترين و با خرد ترين مسير را پيشً گرفته
همه كه نوريزاد نميشن .ولي بازم دمش گرم
اقای مطهری واقعا با شجاعت وانسانیت حرف زد امیدوارم دیگر نماینده ها هم جسارت و مردانگی ایشان را داشته باشند
در ضمن ایشون صحبت از کسروی کردند
خواستم ازشون بپرسم اگر جواب کسروی رو علما با استدلالات خودشون دادن یا قصد داشتن با استدلال جواب اون رو بدن پس چرا کشتنش؟
نظر دهندگان محترم
حرکات و گفته های آقای مطهری مرا یاد سخنان نخست وزیران سالعای 134 تا 1357 میاندازد. شعار ما این بود ما میگیم شاه نمیخائیم نخست وزیر عوض میشه. آقای مطهری فکر کنم دیگه زمان نقش سوپاپ اطمینان بودن برای رژیم ولایت مطلقه فقیه تمام شده.
به امید روزی که عقل و خرد و اندیشه در همه ما ایرانیان به حد اعلا برسد تا فرهنگ سکولاری (جدائی دین از دولت) – که پله اول پیشرفت ایران است – در فرهنگمان نهادینه شود و دولتی منتخب مردم و برای مردم و پاسخگو به مردم را برپا کنیم.
مهدی
——————-
سلام آقا مهدی گرامی
ما باید از هر دوستی که سخن در گلو مانده ی مردم را بر زبان می آورد استقبال کنیم. شما اسم مطهری را از هویت گوینده بردارید و به محتوای سخنش تمرکز کنید. آیا خواستنی نیست؟ بد بینی ها و عتابهای ناجور ما را در خودمان متوقف می کند.
با احترام
.
استقلال زمانی میسر هست که قانون مجری باشد
نه حکم این و اون در هر مقامی و سفارشی
قوه قضاییه وقتی دادگاهی بنام انقلاب داره باید فاتحه اونو خوند
وقتی آیتالله ها هم انتصابی بر سر کرسی این قوه میشینند و حجتالسلام های انتصابی هم مدیران این ارگان میشوند از دست دادن آبروی روحانیت شیعه عیان تر میشه.زیرا بی طرف نیستند
نتیجه جانبداری از هر ناحق سفارش شده میشه امورشان و بجز رسوائی چیزی نخواهد ماند
قانون نیازمند مدیر و مجری قانونمند میطلبه
نظاامی که دلخوش به اجرای احکام غیر قانونی یک نفر که عمرش همانند عمر طبیعی انسانهاست مسلمأ زمامدار حقیقی و ابدی یک کشورنخواهد ماند
چه بسا حکم (مجلس در رأس همه امور است ) هم اینچنین نماند
با درود به نوریزاد عزیز،
حالا گفتن و نگفتن و به ویژه “حق گفتنی” یا حق “گفتنی” که جدای از عقل و شعور، جرات و شهامت میخواد خود موضوعی است که میشود آن را در تفاوت زمین تا آسمانی بین منتظریها و نوری همدانیها دید. مساله این است که مگر میشود حتی تصور کرد که خیل عظیمی از بالای ۱۸ سالههای نون خور تنیده در ارکان نظام دیری نباشد تا پی نبرده باشند که همهٔ شعارها و تمسک به وا اسلاما کشک هم نیست و صرفاً برای غارت و حفظ مکانیسمهای قدرتی است تا تحت ماسک مخوف نظام چار صباحی بیشتر در راه غارت هر چی بیشتر، تا میتوانند بگیرند و بزنند و بکشند و ببلعند.شما اهرمهای قدرت و غارت را از امثال مکارمها و مصباحها و جنتیها بگیر، مگر چه چیزی دیگری از آنها باقی میماند که بشود اسمش را ارزش وجودی آنها گذاشت؟ مگر میشود زن و بچههای خود اینها هم دیری نباشد که به آن پی نبرده باشند؟
خاطره ای از استاد مطهری تقدیم به فرزند صادق او جناب علی به پاس دفاع از حقوق ملت شریف در 1350/1354….دانشگاه علم وصنعت شبی که به شدت تگرگ می بارید پس از سخنرانی [که درآن دوستان دانشجوی دختر بدون حجاب بودند] نوبت به پاسخ به سوال ها رسید..انبوه سوال ها را به استاد دادند اوبرروی صندلی نشست وتقریبا بیش از نصف آنها را خواند یکی را انتخاب کرد وبه رییس انجمن دانشجویان داد که او بخواند…..سوال این بود: تاکی می خواهید جامعه رابا این خرافات به نام دین سرگرم کنید؟…..ببینید کشورهایی مانند آمریکا چگونه درمسیر پیشرفت هستند!…..سکوتی عجیب به همراه صدای بارش تگرگ برکانال کولر ها بر جلسه برقرارشد.ازطرفی بچه مذهبی ها به شدت ازین سوال ناراحت شدند که درپایان سخنرانی آن مرد دانشمند مطرح گردید…ولی او بامتانت فوق العاده گفت: تا پیشرفت را چه بدانیم! اگر شما از اسلام انتظار داشتید پیشرفتی مانند اینکه آمریکا کرده وپاسخ ملت آزادیخواه ویتنام رابا صدهاتن بمب می دهد به ما بدهد من این اسلام را به اندازه جوی قبول نداشتم !….{تشویق بسیار زیاد همه دانشجویان}….جالب اینکه بعد از سخنرانی ایشان وروحانی جوانی همراه باما دانشجویان با اتوبوس شرکت واحد نارمک به میدان فوزیه دانشگاه را ترک کردیم/
این سخنرانی من رو یاد سخنرانی های خنده آور نمایندگان مجلس در اواخر حکومت شاه می اندازه
انتقاد های آبکی و نپرداختن به اصل گرفتاری یعنی استبداد دینی
اینقدر گفتید اصلاحات چه گلی به سر خودتان زدید؟
اصلاحات یعنی ادامه حکومت جهل و نادانی در بسته بندی جدید
بیایید پیشنهاد “انتخاب رییس قوه قضاییه بایستی با رای مستقیم مردم باشد” را به نظر سنجی بگذاریم . شاید رهبری و ملانصرالدین قوه قضاییه کمی به خود آیند.
آقای علی مطهری اگر اندکی شجاعت دارد به این سوالات من جواب دهد که: چرا رهبرش آقای خامنه ای بیش از تایید شورای نگهبان مهر صحت و درستی بر انتخابات 88 زد؟ چرا و با اجازه چه کسی حکومت پول های بیت المال را روانه خارج از ایران می کند؟ از اول انقلاب تا کنون چقدر از کیسه ملت به خارج از ایران تزریق کرده اند؟ چرا رسیدگی به دارایی های رهبر و فرزندانش و نزدیکانش و سردارانش رسیدگی نمی شود توسط مجلس؟ چرا قانون اساسی و اساس حکومت دوباره به همه پرسی گذاشته نمی شود؟ چرا پدران ما برای ما حکومتی را بر پا کرده اند که ممکن است نسل امروز نپسندند و نخواهند فردی به هر عنوانی بر مسند قدرت به طور مادام العمر بنشیند؟ آقای مطهری ما از شما این چیزها را انتظار داریم در غیر اینصورت معلوم میشود که شما نیز با خودت صادق نیستی و اگر چه به ظاهر گوشه ای از حق را بگویی باز نمی توانی آزاد مرد باشی .
نوریزاد عزیز آش آنقدر شور شده که آشپز هم حوصله چشیدن ان را هم ندارد مشکل این آقا سر افرداد است نه مبانی وآنقدر قطره چکانی صحبت مینکد که قرنها باید بگذرد تا خود را به مردم برساند فقط عقل او تااین حد میرسد که با طناب مصباح یزدی به چاه نرود…….فقط ازادی نه حق انتخابات مشروط