خشک شدن تالاب شادگان، نخلستانهای شادگان را نیز یک به یک خشکانده. درشادگان حدود دو میلیون و سیصد هزارنخل بوده که با شروع آبگیری سدها و بسته شدن دریچه ها، اغلبشان آسیب دیده و در جاهای کلاً خشک شده اند.
اگر تالاب احیا شود و نخلستانها دو باره جان بگیرند، همین نخل ها و نخلستان ها با یک مدیریت فهیمانه می توانند همزمان به چند توفیق نائلمان سازند. یک این که از خرمایشان بهره مند می شویم و رونقی به زندگی نخلداران می افتد. دو این که تا حدودی درلطافت هوای منطقه تأثیر می گذارند. سه این که همین نخلستانها و کشت و کاری که در پای آنها صورت می پذیرد برای گردشگران جذاب و خواستنی است و رفت و آمد گردشگران خود به سامان این نواحی مدد می رساند. و چهار این که با برگ نخل و فراورده های جانبی خود خرما به تولیدات متنوع و پر مشتری دست پیدا می کنیم. یا مثلاً می توان مسابقاتی مثل ” سرعت در بالارفتن از نخل” را طراحی و به نمایش گذارد و گردشگران را به تماشای آن فرا خواند. مسابقه ای که می تواند در مناطق خاص بصورت منطقه ای ثبت و اجرا شود. وخیلی کارهای دیگر که فقط به یک نگاه مشتاق محتاج است.
من با همه ی سماجت و پشتکارم در به در بدنبال همان مدیریت فهیمانه می گردم. اگر که پیدایش کنم!
محمد نوری زاد
دوم دیماه نود و دو
اگر تالاب احیا شود و نخلستانها دو باره جان بگیرند، همین نخل ها و نخلستان ها با یک مدیریت فهیمانه می توانند همزمان به چند توفیق نائلمان سازند. یک این که از خرمایشان بهره مند می شویم و رونقی به زندگی نخلداران می افتد. دو این که تا حدودی درلطافت هوای منطقه تأثیر می گذارند. سه این که همین نخلستانها و کشت و کاری که در پای آنها صورت می پذیرد برای گردشگران جذاب و خواستنی است و رفت و آمد گردشگران خود به سامان این نواحی مدد می رساند. و چهار این که با برگ نخل و فراورده های جانبی خود خرما به تولیدات متنوع و پر مشتری دست پیدا می کنیم. یا مثلاً می توان مسابقاتی مثل ” سرعت در بالارفتن از نخل” را طراحی و به نمایش گذارد و گردشگران را به تماشای آن فرا خواند. مسابقه ای که می تواند در مناطق خاص بصورت منطقه ای ثبت و اجرا شود. وخیلی کارهای دیگر که فقط به یک نگاه مشتاق محتاج است.
من با همه ی سماجت و پشتکارم در به در بدنبال همان مدیریت فهیمانه می گردم. اگر که پیدایش کنم!
محمد نوری زاد
دوم دیماه نود و دو
نمیتوان در کشور تازی زده انتظار سرسبز شدن هیچ چیزی داشت.
///// کنار خیابان ها گدائی میکردند(/////) اینک صاحبان کشور هستند. همگی دزد، فرومایه، میهن فروش و تازی پرست انیرانی میباشند.
از این دستار بندان پلید کیش چه انتظار میتوان داشت؟ این فرومایگان، این مار خوار اهرمن چهرگان در این آرزو هستند که این سزمین اهورائی را تبدیل به دوزخی همانند آنجا ئی کنند که بنیان گزار کیش پلیداشان از آنجا برخواست.
من امیدی ندارم ملتی که برای کشته شدن دزدان و قاتلان عرب اشک میریزد و بر پشت خویش زنجیر میکوبد هیچگاه بتواند به آغاز اهورائی خود بر گردد. اگر ایران ویران شود یکایک مردم بز دل این سرزمین اهریمن زده سزاوارش هستند.
نابود باد حکومت اهریمنی ضحاک /////
با درود
تا زمانی که حوزه های جهلیه و تولید کننده ی این ////// در حال رشد و تکثیر باشند این سرزمین روی پیشرفت و آبادانی و ترقی نخواهد دید . دقیقاً ببینید بعد از رفتن شاه //// چه مصیبتهایی بر نه فقط مردم ایران بلکه مردم منطقه و جهان وارد آمده به تدریج نوعی مسمومیت ذهن و اندیشه و بارهای منفی تولید شده توسط این ///// داره کل دنیا رو میگیره و هرچی میگذرد بدتر می شود. حیرت آور اینکه مردم ما بیشترشان خاموش و بی تفاوت شده اند و دنیای متمدن نیز چشمان خود را روی همه چیز بسته است. به عقیده ی من این ///// حداقل تا 50 سال دیگه حکومت میکنند و دنیا رو به تباهی خواهند کشید.
آقای نوری زاد، من در اروپا خرمای اسراییلی و زعفران مراکشی می خرم و سرزمین من؟!….
نظر دوستمان شبگرد ، در مورد سد گتوند قابل تامل است . سازنده ی سد گتوند سپاه است . آن ها با قدرت نظامی و امنیتی که در اختیار دارند ، از انتشار اخبار صحیح در مورد سد گتوند جلوگیری می کنند . اخیرا به منظور توجیه افکار عمومی گفته اند که از آب های خروجی از نیروگاه در پالایشگاه های پترو شیمی استفاده خواهد شد .تا به این ترتیب توجیه کنند که اگر کیفیت آب بد شده ، مهم نیست ، از آن در پالایشگاه استفاده می شود ، که در آن شوری آب چندان اهمیتی ندارد .
ارادتمند
سید ابوالفضل
آقای نوریزاد گرامی
سلام بر شما
وقتی مطالب شما را در مورد تالاب شادگان و شرایط فعلی آن خواندم ، بسیار متاسف شدم . پیرو نوشته های شما مطلب زیر را نوشتم . امید است که برای دوستان سودمند باشد . با توجه به آن که سعی کردم مطلب کاملا مختصر و کلی باشد ، ممکن است سوالاتی برای خوانندگان پدید آید . در این صورت من در حد توان و اطلاعاتم پاسخگو خواهم بود و خوشحال خواهم شد که سایر دوستان نیز هم افزایی نموده و اطلاعاتشان را به اشتراک بگذارند .
اگر بخواهیم واقع بینانه و به دور از احساس با مشکلات تالاب شادگان و هور های مرزی مثل هورالعظیم و هور الهویزه مواجه شویم ، باید آن ها را در مقیاسی بزرگتربررسی نمائیم . این واحدهای هیدرولوژیکی ، در حقیقت بخشی از حوزه ی هیدرولوژیکی رودخانه ی اروند محسوب می شوند . حوزه ی رودخانه ی اروند ، یک حوزه ی بزرگ منطقه ای است که رودخانه های بزرگ ، دجله ، فرات ، و کارون را شامل می شود . این حوزه ی فرا ملیتی در کشورهای ایران ، عراق ، ترکیه ، سوریه و عربستان ، واقع است .
مساحت هر کدام از این کشورها در حوزه ی بزرگ اروند به شرح جدول زیر می باشد :
نام کشور مساحت Km2 درصد مساحت از کل حوزه
ایران 163432 16
عراق 392751 38
ترکیه 175126 17
عربستان 173819 17
سوریه 118752 6
جمع 1023880 100
همان طور که ملاحظه می شود ، بیشترین مساحت حوزه ی اروند در کشور عراق قرار دارد . مساحت کشورهای ایرن ، ترکیه ، و عربستان تقریبا یکسان است ، در حالی که سوریه کمترین مساحت را دارد .
مطالب بالا را گفتم تا بگویم که کشورهای منطقه در آب های تولید شده در این حوزه اشتراک دارند و بایستی براساس منافع تمامی کشورها ی حوزه از آن با روشی عاقلانه ، بهره مند شوند . منظورم از روش عاقلانه این است که اولا تمامی کشورها با در نظر گزفتن منافع کشورهای دیگر منطقه ،از آن بهره مند شوند ، وثانیا این بهرمندی به طور بلند مدت و پایدار و بدون آسیب رسیدن به محیط زیست ، و منفع نسل های آینده ، صورت گیرد .
متاسفانه در کشورهای منطقه ، مسابقه ای اعلام نشده بر سر بهره مندی حداکثری آز منابع آبی حوزه در گرفته است .برآوردها از میزان بهره برداری فعلی و برنامه ریزی شده ، به شرح جدول زیر است :
نام كشور برداشت در شرايط فعلي ميلياردمترمكعب برداشت در افق سال 1404 ميلياردمترمكعب
ايران 16 18
تركيه 47 61
سوريه 6 8
عراق 44 57
عربستان 0 0
جمع 113 144
ملاحظه می گرد که کشور ترکیه بیشترین میزان برداشت را دارد و برای آینده نیز بیشترین برنامه ریزی را کرده است . این میزان بهره برداری و برنامه ریزی برای بهره برداری بیشتر ، در واقع بیش از ظرفیت این حوزه است . نتیجه های تاسف بار چنین بهره برداری نابخردانه ای از چند سال پیش بوضوح آشکار گردیده است .
یکی از نتایج تاسف بار این اقدامات نابخردانه به صورت خشکی زایدالوصف حوزه ها بویژه در کشورهای عراق و سوریه بروز نموده است . نتیجه ی فعلی این شرایط حرکت ریزگردها و آلودگی هواست که موجب گردیده مثلا شهر اهواز به صورت آلوده ترین شهر جهان ، رکوردها را بشکند . حرکت ریز گردها زندگی و سلامت مردم را با مشکلات اساسی مواجه نموده است . متاسفانه این روند نه تنها ادامه دارد ، بلکه روز به روز بر شدت آن افزوده می شود . و با تاسف بیشتر باید گفت تاثیرات آن بر روی سلامتی مردم در حال تشدید است . ( هر چند که حداقل من از اطلاعات دقیق در این مورد بی اطلاع هستم .)
نتیجه ی دیگر آن را می توان در کاهش عرض رودخانه ی اروند و میزان آبدهی آن در نظر گرفت . کاهش عرض و علاوه بر آن میزان رسوبگذاری در آن و بقایای کشتی ها و قایق های جنگی که از زمان جنگ باقی مانده اند ، شرایط ادامه ی حیات و بهره مندی از اروند را با مشکل مواجه نموده اند .یکی از این مشکلات مربوط به کشتیرانی در اروند خواهد بود .
شایان ذکر است که به دلیل کاهش آبدهی و نحوه ی بهره برداری از رودخانه های بالادست روز به روز کیفیت آب در پایین دست و بویژه در اروند ، رو به کاهش است .
این که چرا کشورهای مختلف ، بی رویه درحال بهره برداری مسابقه آمیز از منابع آبی حوزه هستند نیز ، دلایل متعددی دارد . گویا در کشورهای در حال توسعه ، یکی از راه هایی که دولتمردان می توانند به مردم نشان دهند که ، آن ها برای مردم و کشورشان ،مفید و موثر وکارا هستند ، این است که سد بسازند . تا آب بیشتری برای کشاورزی تامین شود . در حقیقت هم سدها می توانند تاثیرات شگرفی در کشاورزی ، تولید نیرو و اشتغال بر جای بگذارند . البته این دولتمردان بیشتر تاثیرات کوتاه مدت را ترجیح می دهند . ببینیم که احداث سدها چه تاثیری در دریاچه ی ارومیه برجای گذاشته اند ، همین گونه نابخردی وقتی در سطح کشورهای منطقه ، در مسابقه از بهره برداری از منابع آب رخ می دهد ، نتیجه اش می شود خشک شدن تالابها و هورها و حرکت ریز گردها که داریم به چشم می بینیم .
اکنون چاره چیست ؟ من دقیقا نمی دانم . باید کارشناسان بنشینند و بررسی کنند و راه حل ارائه دهند . ولی حتما مطمئن باشیم که راه کار آن تنها در چارچوب مرزهای جغرافیایی یک کشور محقق نخواهد شد . راه حل های کشورهای مختلف ، حتما کارساز خواهد بود ، اما قطعی و نهائی نیست . باید در چارچوب همکاری های منطقه ای و با همکاری همه ی کشورها ، اقدامات لازم صورت گیرد . همه ی کشورها باید ملزم به رعایت حقابه های زیست محیطی و تامین منافع دیگر کشورها گردند . چنان چه مثلا کشور ترکیه که بالادست ترین کشور حوزه است ، حداکثر بهره برداری را بنماید و فاضلاب های خود را برای پایین دست رها کند ، این ظلم آشکار به کشورهایی نظیر ایران و عراق خواهد بود که بایستی ، با مشکل کم آبی و بی آبی و البته ریزگردها دست و پنجه نرم کنند .
شاید NGO های مردمی بتوانند مردم را در جهت آگاهی و خواست عمومی برای در نظر گرفتن حقابه های زیست محیطی و بهرمندی عاقلانه از منابع آبی ، بسیج نمایند . البته علاوه بر وزارت نیرو که وظیفه ی تخصیص مناسب حقابه های زیست محیطی در داخل کشور را دارد ، به نظر می رسد که این وظیفه ی وزارت امور خارجه باشد که از منافع کشورمان در مقابل زیاده خواهی های کشورهایی نظیر ترکیه ، دفاع کند . جنگ و پیامدهای آن فرصتی بود تا در زمان غفلت ما این کشورها حداکثر سو استفاده را بنمایند .
ارادتمند
سید ابوالفضل
خوبیش اینه که یکی از همین سدهای جلوگیری کننده برای ورود اب به خوزستان خودش عامل شوری کننده اب شیرین شده سد گوتوند که بخاطر معدان نمکی که در تراز زیر اب وجود دارد اب شیرین را به اب شور تبدیل و راهی خوزستان میکنه و وزارت نیروئی ها برای پوشاندن خرابکاریشون اجازه ازاد شدن اب و عدم اب گیری رو هم نمیدهند تازه فکر میکنند مردم هم از خر نفهم تر هستند اجازه حتی انتشار یک خبر را هم نمیدهند یعنی ضرر مضاعف
جناب نوری زاد
این مدیریت فهیمانه را متاسفانه پیدا نخواهید کرد تا اینهمه مسئول بی عرضه چشمانشان بر دهان رهبری است که دلخوش به قرون وسطی است. بدون توسعه سیاسی، توسعه اقتصادی نا پایدار است.مدارس را که بردند زیر نظر حوزه علمیه، وزارت بهداشت هم که مرتب بر افزایش زاد و ولد تاکید دارد. فردا روزی دیدید رهبری خواب نما شد و دستور جدیدی صادر کرد و همه مسئولین سینه چاک و پا بوس به خدمت روان شدند.
پایدار باشید
به امید پیروزی
بردیا استقامت
یادتون هست چندی پیش رهبر فرزانه چه گفتند ؟ (به رشته علوم انسانی نیازی نداریم )
یعنی نه وکیل میخواهیم نه مدیر نه روانشناس نه هنر آزاد و نه اقتصاد دان و نه ….
تمامأ کار آخوندهاست.
در عوض حوزه های علمیه را به مدارس وصل کردن تا آخوند جماعت فضولی و دست درازی نزدیکتری به خانوار ایرانی داشته باشند.
//////شما بی اصالت ترین دیکتاتور سال ۲۰۱۳ میلادی هستی که مسلمان عمامه دار هم هستی