یک:
محمد نوری زاد
بیستم آذرماه سال نود و دو

راه اندازی یک شبکه ی تلویزیونی به اسم ” الاحواز” از جانب سعودی ها یا هر جماعت دیگر آنقدر بی ربط و احمقانه است که: راه اندازی شبکه ی تلویزیونی ” الاهواز” ازجانب امام جمعه ی اهواز و صدا وسیمای خودمان.کار این دو شبکه ی داخلی و خارجی، مثلاً این بوده است که در نسبتِ با اهواز و شهرها و روستاهای عرب نشین خوزستان، و در باره ی حساسیت ها و کاستی ها و بایستگی های استان به تقابل و ستیز بپردازند. عجبا که آن می گوید احواز و این می گوید اهواز. آن می گوید اینجا عربستان است و این می گوید نخیر اینجا ایران است. آن می گوید اهوازی ها و کلاً عربهای خوزستان به استقلال و تجزیه و جدایی مشتاق اند و این می گوید نخیر غلط کرده ای اینجا همه ایرانی اند و به ایرانی بودن خود مفتخر.این روزها کار این دو شبکه ی حیفِ برق، این شده است که آن به نحوه ی وضوی شیعیان ایراد بگیرد و این به نحوه ی وضوی سنیان. آن به حق بودن خلفا تحکم کند و این به: الحق مع علی و علی مع الحق. آن بگوید زیارت قبر هر کسی – اگر چه پیامبر – شرک و بت پرستی است و این بگوید: مشرک و بت پرست خودت هستی و هفت پشتِ نابکارت. آن فحش می دهد و این ناسزا می پراند.آنسو تر ازغوغای پوکِ دشداشه پوشان آنسوی و پوک مغزان عمامه بسرِ این سوی، اهواز و سایر شهرهای خوزستان در آتش بی لیاقتی مسئولان می سوزد و مردمانش به عمیق ترین دره های درد فرو می شوند و شایستگان این خطه ی ناب بحاشیه می روند و جاهلان و نابکاران بر مسند ها می نشینند و غول اعتیاد و بیکاری و بی هویتی و فقر در کوچه ها و خانه ها و خیابانها نعره می کشد و بر زلال کارون فضله می اندازد.ایکاش امام جمعه ی اهواز که به گندگیِ عمامه اش بیش از محتوای کله اش بها می دهد، به این می اندیشید که: مردمان خیط و خرمشهر و باغملک و مسجد سلیمان و ایذه و همین ساداتِ عربِ همجوار اهواز پیش از آنکه به آداب وضو و چگونگی داخل شدن به مستراح نیازمند باشند، به ابتدایی ترین آداب زندگی محتاج اند. و به این که: مگر می شود مردمانی مالکِ گنج هایی چون نفت و آب و زمین در خوزستان باشندو همزمان چنگال فقر و جهالتِ مسئولان گلویشان را بفشارد؟

این حسینیه در اهواز، که پیش از انقلاب سینما بوده، پس از انقلاب مصادره شده و اکنون به پاتوق عربده کشان و فحاشان و هوچی گران و بزن بهادران بدل شده است. بنازم به حسین کربلا و اشکهایی که در این حسینیه به پای او ریخته می شود. بنازم به آزادگیِ حسین و عربده هایی که جماعت اشقیا در این حسینیه نثار ثارالله می کنند. اینجا خیزشگاه بی ادبی است. پاتوق کسانی که مجالس مردمی را بهم می زنند. گریبان می درند و لابد برای اسلام و ارزش های اسلامی زیر و بالای منحرفان را بهم می دوزند. اینجا جلوسگاه امثال مصباح یزدی هاست آنگاه که به اهواز پرواز می کنند.اجازه بدهید اینجا را اینگونه توصیف کنم: اینجا اسارتگاه حسین کربلاست. دراینجا همه ی آموزه های دینی و همه ی امامان شیعه در اسارتِ بی ادبی اند. در اینجا ریسمان بی نزاکتی و شقاوت تاب می خورد. حسین کربلا دراینجا اسیر است. اسیر اشقیای هیچ نفهم. در اینجا آنچه که غریب است حسین است و خون او.


خوزستان از بی کیاستی های مدیریتی در رنج است. وگرنه به هر گوشه ی خوزستان که بنگریم جز پتانسیل های بالقوه و بایستگی های طبیعی و سواحل کم نظیر و ذخایر سرشار و مردمی همراه و شایق و آسیب دیده و منتظر و پای در رکاب چیزی نمی بینیم.
این قبول که درمیان وزیران آقای روحانی – درکنار شایستگان و با تجربگان – فردی چون مصطفی پور محمدی نیز هست که یک زمانی خودش یک پا قصاب بوده و دستش تا هرکجا که شما تصور کنید به خون فرزندان بی گناه این مرز وبوم آغشته بوده است و اکنون وزیر دادگستری جناب روحانی است، واین قبول که وزیر نیروی جناب روحانی یک پاسداری است که در سطوح فرماندهیِ سپاه صاحب تجربیاتی است، و باز این قبول که جناب وزیر نیروی پاسدار می تواند در صنعت برق به تجربیاتی نیز دست یابد، اما باور کنید این جناب پاسدار هرگز نمی تواند در حوزه ی آب – که مطلقاَ درآن تجربه ای ندارد – صاحب سخنی و بایستگی هایی باشد.
اینها همه را قبول می کنیم. به امید این که وزیر نیروی پاسدار، بتواند با گزینش یک معاون با تجربه در بخش آب، بی تجربگی های خود را جبران کند. وی اما در میان همه ی نام آوران و با تجربگان و نخبگان وادیِ آب انگشت بر انتخاب فردی می گذارد که اتفاقاً در ظهور فاجعه های زیست محیطی در ارومیه و دریاچه ی ارومیه نقشی محوری داشته است. جناب وزیر نیرو یکی از همشهریان آذری خود – آقای رحیم میدانی – را بر می گزیند که مدتها “رییس هیات مدیره شرکت آب منطقه ای آذربایجان شرقی ” بوده و تجربیات و شگردهای مدیریتی اش مستقیماً در بر آمدن ِ فاجعه ای که بر دریاچه ی ارومیه چنگ انداخته، مؤثر می افتاده است.
حالا شما بگو چرا نباید مردمان خوزستان نگران این باشند که با مدیریت آن وزیر و این معاون آب، کارون غرور آفرینشان همچون دریاچه ی ارومیه به شوره زاری دردناک و خشک رودی ناگوار بدل نشود؟
جمهوری اسلامی نباید کاری با شما داشته باشه چون هر آدم عاقلی با مطالعه چند خط از نوشته های شما به عقده ها و مشکلات شدید روانی شما پی خواهد برد.افرادی مانند شما هم طرفداری و هم دشمنی هایشان خالی از محتوا و همراه با تند روی هاست.متاسفانه امثال شما همیشه از یک طرف پشت بام افتاده اند.چه آن وقت که طرفدار نظام بودید و چه حالا که دست به کارهای خنده دار می زنید.خدا انشاله حال روحی و روانیتون رو روبه راه کنه
الحمد لله
دوست عزیز فیلمها و نوشته های اقای مخملباف را اگر با دیده ی عقل بنگریم متوجه میشویم که چیزی جز یک مشت دروغ نیست
nدر مورد اهواز رفتن ات این کامنت را بنویسم البته شاید ربط چندانی نداشته لاشه
در زمان شاه، روستای بزرگ بنک در حومه شهرستان کنگان، اکثر مردمش عرب و سنی مذهب بودندو از بنک تا کنگان تا بندرعببسو بهرحال ش روستاها و شهرهای این خطه که بعضی از آنها عربی صحبت می کردند و بعضی هاشان گئیش فارسی داشتند اما عمدتآ سنی مذهب بودن. با توجه به نزدیکی به دریا و تجارت با کشورهای عربی و غیره، افراد غیر بومی عمدتآ شیعه و فارس زبان به این مناطق مهاجرت می کردند و مساجد شیعه خودشون را می شساختن و مراسم اشون را برگزار می کردند و غیره و کسی هم کاری به کسی نداشت و همه در صلجح و صفا.
اما وقتی آخوندا قدرت گرفتن، یکسری بسیجی های بیسواد و متعصب شیعه را از یه جاهایی آوردن و تو روستاها ریختن و اونا هم با تب امام امام اشون رهر دل همه برا ترکوندن و بخصوص بر عرب هایسنی آنچنان ظلمی کردند ، و جالبه که شیعیان مهاجر هم با اونا همدست شدن چون اونا هم ششتشوی مغزی شده بودند. نتیجه این شد که بیش از 90 درصد اعراب کنگان و بنک و روستاهای خطه جنوب اظ ظلم و ستم رژیم جدید به خاراج فرار کردن و هنوز هم اونجا هستن.
سلام استاد
از درگیریهایتان کم و بیش اگاه هستیم. بر ما خورده مگیرید که گاه و بی گاه مزاحمتان میشویم اخر بجز شما کسی را نداریم. تا سوالاتمان را به صدق پاسخ گوید.
پرسشم راجع به راز های زندگی آقای خامنه ای بود که توسط اقای مخملباف نگاشته شده بود میخواستم بدانم تا چه حد این راز ها صحت دارد.
با احترام.
والله در بی ادبی شما هم برای خودت سرداری هستی و فکر میکنی حقت است که باید فحاشی کنی بالاخره سختی کشیدی شکنجه شدی این هم حداقل کاریه که میتونی بکنی ؛ منتهی فحاشی های شما ادیبانه و فاخر است با فحاشی های کوچه خیابان فرق میکنه اما تهش یکیه .
dar pasokh be badari shoma migoid ke Tork hastid wa na Azari bayad begooyam ke berawid Joloye Aiineh be soratetan negah konid agar shebahati be ghome TATAR dastid ma shoma ra Tork minamim wali agar na pas berawid howiat khish ra peida kond wa baad az an khod ra Azari wa ya Tork benamid
جناب نوریزاد با درود. مسلما بمن و کسی مربوط نیست که چه کسی چه عقیده ای دارد ولی جواب مرا از نوشته خود بگیرید.
از نوریزاد بخوانید!
تازمانی که انجام آن مراسم و اعتقاد به آن باورها به حوزه های فردی و جمعی ما داخل نشده اند و آسیبی ببار نیاورده اند.این جهل آنجا نپذیرفتنی است که پای به وادی حقوق دیگران بگذارد. وگرنه فلان فرد با فلان عقیده تا زمانی که در خود متوقف است بگذار باهمان خوش باشد.
با احترام
سلام استاد
ای کاش سوالم را پاسخ میدادید.
با احترام.
——————
سلام دوست من
کدام پرسش؟
مرا ببخشایید اگر گاه به پرسشی پاسخ نمی گویم.
دلیلم شایداین باشد:
یک: که دیگران در این مدار پرسش و پاسخ مشارکت کنند.
و دو: مرا گاه وقت تنگ است.
اکنون که نوشته ی شما را می خوانم ساعت کمی مانده به دو صبح است. و احتمالا تا چهار صبح بیدارم. فردا باید بسمت شادگان و آبادان بروم.
پوزش مرا بپذیرید.
سپاس
.
سلام.شما همان نیستی که زمانی در تلویزیون برای دست بوسی رهبری داد و فریاد می کردی?خودت را می کشتی.دیدی به جایی نرسیدی از این ور افراط می کنی.آیا نمی شود گفت که به نوعی حس اینکه خودنمایی کنی در تو وجود دارد?این هوای نفس با انسان چه می کند ها ?
به عزيزى با نام دربدر. دوست محترم دلگيرمان كردى كاش ادمه مي دادى كم ديده بودم نوشتهايي به شيوايي قلم شماحق مطلب را ادا ميكردى گر چه با محتوا كمى مشكل داشتم ولى نگاه دقيق ومتفاوت شما انصافا كمياب، به اميد مراجعت يا افتخار اشنايي. و اما در مورد پديده اى به نام نورى زاد اعتراف مي كنم بي بديل است ما نداريم. چنين تركيبى از خصاءل والاى انسانى وقضاوت شما منصفانه نبود. با احترام داوود
نظر دهندگان محترم
آقای خامنه ای مدعی است که : ما رکورد زدیم – ما پیشرفت کردهایم
ذیلا نمونه هائی از رکورد زدن و پیشرفت مملکتی که آقای خامنه ای ولایت مطلقه فقیهش است به اطلاع میرسد:
مشایی «۳۰۰ سفر خارجی» داشته است
مهر، ۲۳ تیر: علیرضا سلیمی، نماینده محلات و دلیجان، با اشاره به اسفندیار رحیممشایی، از چهرههای نزدیک به محمد احمدینژاد گفت: «مشایی بیش از ۳۰۰ سفر خارجی داشته است و وزیر امور خارجه باید توضیح دهد که این سفرها با چه مسئولیت و در چه راستایی صورت گرفته است.»
وی تأکید کرد: «باید معلوم شود مشایی چه نقش و مسئولیتی داشته است وحتی اگر هم بگویند که رئیس جنبش عدم تعهد بوده است باز این سئوال مطرح است که آیا این تعداد سفر نیاز بوده است و چرا در گذشته دیگر مسئولان چنین سفرهایی را نداشتهاند.»
۸۰ درصد کارگران از سبد کالا و کاهش ساعات کاری محرومند
ایلنا، ۲۴ تیر: اصغر برشان، دبیر اجرایی خانه کارگر اصفهان، خبر داد که به جز کارگرانی که در بخشهای دولتی، ادرات و سازمانها مشغول به کار هستند و بخشنامههای دولت شامل حال آنها هم میشود، بقیه یعنی حدود ۸۰ درصد کارگران از تسهیلاتی مانند سبد کالای عید و ماه رمضان و کاهش ساعات کاری در ماه رمضان محروماند.
۲۰ درصد کودکان سیستان و بلوچستان دچار سوء تغذیه هستند
ایلنا، ۲۶ تیر: مهدی طباطبایی، معاون بهداشتی دانشگاه علوم پزشکی زاهدان، گفت: «بالای ۲۰ درصد کودکان استان دچار سوء تغذیه هستند که این آمار دو برابر میانگین کشوری است.»
وی همچنین اظهار کرد که: «طبق پژوهش وزارت بهداشت، امنیت غذایی ایران در محدوده پرخطر است.»
معاون بهداشتی دانشگاه علوم پزشکی زاهدان میزان کمخونی بانوان استان را نیز دو برابر میانگین کشوری دانست و تصریح کرد: «کمخونی بیشتر در کودکان کم سن و سال و زنان باردار دیده میشود و متاسفانه لاغری، کموزنی و کوتاه قدی از مهمترین عارضههای سوء تغذیه است که در استان دچار آن هستیم.»
۹۹۲ قاچاقچی دستگیر شدند
مهر، ۲۵ تیر: فتحالله زمانیان، رئیس پلیس مبارزه با قاچاق کالا و ارز پلیس آگاهی از اجرای دومین طرح مبارزه با قاچاق کالا و ارز خبر داد و گفت: «در این طرح ۹۹۲ قاچاقچی شناسایی و دستگیر شدند.»
وجود ۲۵۰ زندانی به ازای هر ۱۰۰ هزار نفر جمعیت در کشور
فارس، ۲۶ تیر: حمیدرضا حیدری، مدیرکل زندانهای استان بوشهر گفت: «در کل کشور به ازای هر ۱۰۰ هزار نفر به طور میانگین بین ۲۵۰ تا ۲۷۰ نفر زندانی در زندانها داریم.»
در بوشهر نیز زندانی سیاسی داریم که در دیگر استانها حکم صادر و دوره محکومیت خود را در بوشهر میگذرانند.
مدیرکل زندانهای استان بوشهر
مدیرکل زندانهای استان بوشهر در پاسخ به سوالی در مورد زندانیان سیاسی در بوشهر گفت: در بوشهر نیز زندانی سیاسی داریم که در دیگر استانها حکم صادر و دوره محکومیت خود را در بوشهر میگذرانند.
این گفته حمیدرضا حیدری در حالی بیان میشود که غلامحسین اسماعیلی، رئیس سازمان زندانهای ایران روز سوم تیرماه به خبرگزاری مهر گفت که «در ایران اصلاً زندانی سیاسی نداریم بلکه این زندانیان، امنیتی هستند.»
کشف ۳۵۲ کارت پایان خدمت جعلی
مهر، ۲۵ تیر: حمید صدرالسادات، رئیس سازمان وظیفه عمومی، خبر داد که «طی سال گذشته ۵ باند که از طریق دسیسه و تقلب در جعل کارت نقش داشتند، شناسایی که در این راستا ۱۰ نفر نیز دستگیر و ۳۵۲ کارت جعلی باطل شدند.»
۱۰۴ قطعه شیء باستانی در کرمان از قاچاقچیان بازپس گرفته شد
فارس، ۲۶ تیر: حسین شمسالدینی، مدیرکل میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری استان کرمان خبر داد که «از ابتدای سال جاری تاکنون ۱۰۴ قطعه شی باستانی در استان کرمان کشف و ضبط شده است» که بیشتر مربوط به شهرستانهای جنوبی استان ازجمله کهنوج هستند.
بستن زایندهرود به ۳۰۰ هزار اصفهانی ضرر زد
مهر، ۲۵ تیر: اسفندیار امینی، رئیس کانون خبرگان کشاورزی اصفهان، گفت: «به دلیل بسته شدن رودخانه زاینده رود در روزهای اخیر و اینکه کشاورزان به مهلت ۲۰ روزه دیگر برای ادامه کشت خود نیاز داشتند حدود ۳۰۰ هزار نفر از مردم شرق اصفهان دچار ضرر شدند.»
وی همچنین با ذکر اینکه «از میان ۴۰ مصوبه استانداری تنها یک مصوبه در حق کشاورزان اصفهانی اجرا شد» از «بیخبری وزارت نیرو از نصف آبی که در زایندهرود مصرف میشود» خبر داد.
تصرف ۳۴۶ هکتار از اراضی ملی در ۳ ماهه نخست سال
ایلنا، ۲۵ تیر: رحیم اسکندری، فرمانده یگان حفاظت منابع طبیعی و آبخیزداری استان زنجان، گفت: «در ۳ ماهه نخست سال ۵۲ فقره پرونده تصرف ۳۴۶ هکتاری اراضی ملی تشکیل شده است.»
به گفته وی، چرای خارج از موعد و آتشسوزی از عوامل اصلی این تخریب و تصرف بوده است و در این مدت ۱۱ نفر در این رابطه بازداشت شدهاند و ۳۲ دستگاه وسایل نقلیه که اقدام به تخریب اراضی ملی میکردند، توقیف شده است.
۶ هزار هکتار از باغات چای کشور از بین رفته است
ایلنا، ۲۶ تیر: نصرت رمضانی، دبیر اتحادیه چایکاران کشور، گفت: «عدم رسیدگی و هرس به موقع باغات چای باعث از بین رفتن حدود ۶ هزار هکتار از باغات چای کشور شده است.»
در همین روز، به گزارش ایلنا، محمدمهدی رهبری، عضو کمیسیون برنامه، بودجه و محاسبات مجلس، با ذکر اینکه «در استان گیلان که محور توسعهاش کشاورزی است، کشاورزی در حوزههای چای، برنج و مرکبات به شدت آسیب دیده است» گفت: «واردات ۴۰ میلیون دلاری، چایکاران را به خاک سیاه نشاند.»
از گرمای ۵۰ درجه در جنوب تا گرمای ۴۲ درجه در استان زنجان
فارس، ۲۶ تیر: احد یاغموری، رئیس اداره آمار اداره کل هواشناسی استان زنجان، از ثبت دمای ۴۲ درجه در ماهنشان خبر داده و با اشاره به بالا بودن دما نسبت به میانگین سالهای گذشته در زنجان گفت: «حاکمیت دمای بالا در زنجان ادامه مییابد.»
خبرگزاری فارس در همین روز گرمای ۵۰ درجه و بیآبی در آبپخش و شبانکاره استان بوشهر خبر داد و نوشت که «از هفتههای قبل مشکل افت فشار آب را در مناطق مختلف استان بوشهر شاهد بودهایم و این مشکل از روزهای قبل در مناطق شهری و روستایی دو بخش آبپخش و شبانکاره اعتراض عمومی شهروندان و اهالی روستاها را به دنبال داشته است.»
بیش از ۱۷ هزار تاکسی فرسوده در پایتخت
ایسنا، ۲۶ تیر: میثم مظفر، مدیرعامل سازمان مدیریت و نظارت بر تاکسیرانی شهر تهران با بیان اینکه از مجموع ۸۰ هزار تاکسی پایتخت بیش از ۱۷ هزار دستگاه فرسوده هستند گفت: «متاسفانه طی دو سال گذشته درخصوص نوسازی تاکسیها اقدامی از سوی ستاد مدیریت حمل ونقل و سوخت کشور صورت نگرفته است.»
توسعه فاز ۱۱ پارسجنوبی ۱۴ ساله شد
مهر، ۲۵ تیر: مذاکرات توسعه فاز ۱۱ پارس جنوبی در حالی وارد چهاردهمین سال خود میشود که پس از وقتکشی توتال فرانسه و سیانپیسی چین حالا نوبت شرکت ملی نفت ایران شده تا با تغییر مکرر پیمانکاران تاخیرات جدیدی را به توسعه این فاز مشترک گازی تحمیل کند.
۹ سال انتظار برای افتتاح کارخانه پتروشیمی مهاباد
مهر، ۲۵ تیر: کلنگ احداث کارخانه پتروشیمی مهاباد در سال ۱۳۸۳ زده شده بود و قرار بود تا سال ۸۶ به بهرهبرداری برسد، اما امروز بعد از گذشت ۹ سال از کلنگزنی از ۷۱ درصد پیشرفت فیزیکی برخوردار بوده و منتظر ترخیص تجهیزات و ماشینآلات از گمرک است.به امید روزی که عقل و خرد و اندیشه در همه ما ایرانیان به حد اعلا برسد تا فرهنگ سکولاری (جدائی دین از دولت) – که پله اول پیشرفت ایران است – در فرهنگمان نهادینه شود و دولتی منتخب مردم و برای مردم و پاسخگو به مردم را برپا کنیم.
مهدی
جناب یاران دین اسلام چیزی جز مطالبی که قبلا در ادیان یهودی و مسیحی آمده ندارد.تازه با تغییر و تعدیل بسیاری از قصص تورات و انجیل آنها را بی سروته و غیره قابل فهم کرده.مسلما اگر از منظور شما کپی کردن دین دیگران باشد حرفی که می زنید درست است ولی خب شما مسلمین باید حق ناشر و یا نویسنده اصلی را بپردازید ولی اگر اسلام را بدین طریق یگانه دین می دانید سخت دراشتباهید و بهتراست از یک یا چند مسیحی و یهودی نظر خواهی کنی چون فکر نکنم جوابهای آنها به مذاقت خوش آید!چون اونها درست همانطوریکه شما بهاییان را قبول ندارید اسلام را دین نمی دانند شیعه که جای خود دارد و 90% مسلمانان شیعه را مسلمان نمی دانند و بنظر من راست می گویند.شیعه اصلا مسلمان نیست بلکه بدعتگران در اسلامند بخصوص شیعیان دوازده عربی!
——————-
سلام مزدک گرامی
شیعه چه بدعت باشد و چه نباشد اکنون یک واقعیت است. با جمعیتی که دارد. درهرکجا. من پیش ازاین نیز با شما گفته ام که: رشد، یعنی احترام گذاردن به همه ی عقاید حتی کفرآلود. من وشما تنها در مواجهه با جهل است که باید حساس شویم. حتی درآنجا نیز نباید سرکوفت زد و تلخ گفت و محکم طرف را به نفهمی متهم کرد. یکی شاید بگوید: من دوست دارم درجهل بمانم به شما چه؟ که باید به او حق بدهیم. این جهل آنجا نپذیرفتنی است که پای به وادی حقوق دیگران بگذارد. وگرنه فلان فرد با فلان عقیده تا زمانی که در خود متوقف است بگذار باهمان خوش باشد.
با احترام
.
میخانه اگر ساقی صاحب نظری داشت
می خواری و مستی ره و رسم دگری داشت
پیمانه نمی داد به پیمان شکنان باز
ساقی اگر از حالت مجلس خبری داشت
بیدادگری شیوه مرضیه نمی شد
این شهر اگر دادرس و دادگری داشت
یک لحظه بر این بام بلاخیز نمی ماند
مرغ دل غم دیده اگر بال و پری داشت
در معرکه عشق که پیکار حیات است
مغلوب حریفی که بجز سر سپری داشت
سرمد! سر پیمانه نبود این همه غوغا
میخانه اگر ساقی صاحب نظری داشت
سلام استاد.
به تازگی رازهای زندگی جناب خامنه ای را خوانده ام بنظرم بعضی هایش واقعا مسخره بود و بعضی هاش دور از ذهن نبود اگر لطف بفرمایید و بگویید بزرگترین راز کدام است و درست ترین ان.
در ضمن، به شما غبطه میخورم. به راهتان ادامه دهید ما با شماییم.
با احترام.
مطمئن باشید امام جمعه اهواز نگران اهواز نیست و این تلویزیون جزء اسباب بزرگی معظم له است ، همچون عمامه مبارک . اسلام مرز ندارد و همه مسلمانان امت واحده هستند و با بقیه نوع بشر تحت حاکمیت امام عصر ، عجل الله تعالی فرجه . اگر کسی قبول ندارد مشکل خودش هست و اینکه دست امام جمعه اهواز و حسینیه اش به او نمیرسد .
آی آدمها
آی آدمها، که در ساحل نشسته شاد و خندانید،
یک نفر در آب دارد می سپارد جان
یک نفر دارد که دست و پای دائم می زند
روی این دریای تند و تیره و سنگین که می دانید،
آن زمان که مست هستند
از خیال دست یابیدن به دشمن،
آن زمان که پیش خود بیهوده پندارید
که گرفتستید دست ناتوان را
تا توانایی بهتر را پدید آرید،
آن زمان که تنگ می بندید
بر کمرهاتان کمربند…
در چه هنگامی بگویم؟
یک نفر در آب دارد می کند بیهوده جان، قربان.
آی آدمها که در ساحل بساط دلگشا دارید،
نان به سفره جامه تان بر تن،
یک نفر در آب می خواهد شما را
موج سنگین را به دست خسته می کوبد،
باز می دارد دهان با چشم از وحشت دریده
سایه هاتان را ز راه دور دیده،
آب را بلعیده در گود کبود و هر زمان بی تابی اش افزون.
می کند زین آب ها بیرون
گاه سر، گه پا، آی آدمها!
او ز راه مرگ این کهنه جهان را باز می پاید،
می زند فریاد و اُمید کمک دارد.
آی آدمها که روی ساحل آرام در کار تماشایید!
موج می کوبد به روی ساحل خاموش؛
پخش می گردد چنان مستی بجای اُفتاده. بس مدهوش
می رود، نعره زنان این بانگ باز از دور می آید،
آی آدمها!
و صدای باد هر دم دلگزاتر؛
در صدای باد بانگ او رها تر،
از میان آبهای دور و نزدیک
باز در گوش این نداها،
آی آدمها!
27 آذر 1320
نیمایوشیج
این شعر تقدیم به استقامتت در بیدار کردن جماعت خواب زده!
جناب سمیر
این جمله شما خیلی بی انصافی است دوست من! “این سایت (به مانند ایران عزیزمان) در اشغال شعبون بی مخ های دیندار است” کاش جانب انصاف را بیشتر نگاه دارید.
پاسخی هم به نقد شما بر نظر دکتر سروش در پست “از خرافه تا خرافه” دادم که می توانید آن را در همان پست ببینید.
با احترام
بردیا استقامت
جناب دربدر
امیدوارم این کامنت مرا ببینید. نروید دوست من. کافی است شما این نیش قلمتان را کمی کند کنید تا در این جمع بمانید و تاثیرگذار هم باشید. این قلم شما خیلی تیز است و گاهی به پهلوی دوستان می خورد و درد می گیرد خوب. من را هم که بی نصیب نگذاشتید ولی باز ما دوست داریم که در جمع باشید. همینجا تشکر کنم از جانبداری که از من در برابر آن دروغ پرداز کردید و از اینکه نوشته های اخیرتان با احترام بود. راستش را بخواهید خداحافظی تان خیلی غم انگیز بود. همینطور می خواهید با استبداد و خرافه مبارزه کنید؟ همگی باید آستانه تحملمان را بالا ببریم. به بردباری سلامی دوباره کنید و برگردید.
با احترام
بردیا استقامت
با سلام بر جناب نوریزاد…در چندین پست قبلی نکاتی مورد توجه دوستان بود از جمله مسئله مسلمانی و اسلام و ابهامات مربوط به حقوق بشری در نزد اهل دین. فکر کردم شاید توضیحاتی مفید بشودارائه کرد:
1. در تفکر قرآنی و اسلامی ، اسلام بعنوان دینی که پیامبر آورده باشد مطرح نسیت و این بیشتر یکی از همان اسنباطات اشتباه فاحش است. اسلام دینی است تاریخی و در متن قرآن تمامی معتقدین قبلی هم در دوره های گوناگون مسلمان نامیده شده اند و در حقیقت به تصریح قرآن مبتکر نام اسلام اوّل بار حصرت ابراهیم بوده است نه پیامبر ما.
2. آنچه که از باب عقاید مختلف مطرح است در حقیقت شریعتهای گوناگون است نه دین های گوناگون. این شریعت ها همه انشعاباتی مجاز ومحرز از جریان دین اصلی هستندو یعنی یهودیان به شریعت موسی(ع) و ما نیز به شریعت مخمدی هستیم ولی همه مسلملنیم.
3. در نگاه قرآن این دین یگانه بشری و تاریخی مومنین بخودش را هر کسی که اعتقاد به خدا و روز قیامت و عمل صالح انجام دهد میداند. نه قرار است که به پیامبر خاصی منتسب باشند نه اینکه به شریعت خاصّی معتقد باشند. برای مثال همین پیروان حضرت یحیی که شما در اهواز ملاقات کردید به هر سه این سه اصل پایبند هستند و لذا بر مبنای صریح قرآن در سوره های مائده و بقره نه باید نگران باشند و نه اینکه ناراحت. بر اساس همین بقول مرحوم “قابل” اصول سه گانه دین یگانه ،همه بشریت مسلمانند و متاسفانه این سیاست بی منطق حاکمان ایران هیچ سنخیتی با اسلام ندارد.
4. باید دانست هر کجا در قرآن از اسلام نام برده میشود منظور همان دینن تاریخی است که مبنای آن فطرت بشری است که به پیامبر اسلام نیز توصیه پیروی آن میشود نه دین اسلام به زبانی که ما میگوییم.
5. قرآن به طور صریح هر کسی را که سلام بدهد مومن میداند(نه فقط مسلمان) و از پیامبر و پیروانشش می خواهد با آنها معامله مومن بکنند. میبینید تفاوت کجاست تا به کجا؟
این روز ها صحبت از ماندلا است و بزرگی و انسانیتش و این که کسی را اعدام نکرد
به خاطر دارم هنگامی که کسانی اوایل انقلاب به اعدام ها اعتراض داشتند جناب آیت الله بهشتی فرمودند
ترحم بر پلنگ تیز دندان ستمکاری بود بر گوسفندان
و احکام اعدام را توسط دادگاه انقلاب یکی پس از دیگری صادر نمودند
با یک شعر مغالطه آمیز اعدام های ناجوانمردانه را توجیه کردند
بیچاره ارتشی هایی که در نهایت تسلیم شده و اسلحه را زمین گذاشته و به پادگان ها باز گشته بودند بدون آن که ضمانت جانی دریافت کنند
سلام
انشاالله که قسمت بشه وبه تمام ایران سفرکنید
ولی قبلش خبربدیدکجامیرید
تادرشهرهامون درخدمتون باشیم
باتشکر
دربدر
نباید بروی
این نوری زاد شگردش همین است. کسی که دو خط حرف حساب را بزند را سریعا با سانسور اخراج میکند. با من هم همین کار را کرده است. چند روز پیش دوستی به اسم حمید در مورد خشونت های محمد از من سوال نمود
( ذیل پست سخنان خوب روحانی اما بعد) و من با کلی مشقت دو کامنت تهیه کردم. کامنت اولم را که بسیار کامل بود و شامل هیچگونه اهانتی هم نمی شد را نوری زاد سانسور کرد و اصلن منتشر ننمود ولی کامنت دوم من را که در ادامه آن بود را منتشر نمود.
این سایت (به مانند ایران عزیزمان) در اشغال شعبون بی مخ های دیندار است. اینان انسان هایی هستند که با خرافه گرایی قصد نابودی کامل ایران را دارند. شاید کار ما اندک باشد ولی همین اندک ما هم خواری در چشم اینان است. این اندک های ما کم کم جمع خواهد شد و روزی بزرگتر می شود تا به سیلی تبدیل شود. خداحافظی دردی را دوا نمیکند. تو اگر بروی، من هم بروم، بقیه هم که قبلن رفته اند، پس فقط چند تا سید تقلبی می مانند تا هر مزخرفاتی را سر هم کنند و به اسم روشنفکری تحویل مردم بدهند.
اینان وحشت دارند از ما. پس بمان و خواری در گلویشان باش
به نام خدا
فقط می گویم ای ایران من مرگ لحظه به لحظه ات راچطوزتاب بیاورم..خداحافظ ایران من.
آقای نوری زاد به سراغ نیزارهای نی شکر و کارخانه های شکری که زمانی در گذشته به آنها سر زده بودید بروید .. آیا از آنها خبری هست؟؟؟ یا آنکه سلطان های شکر هنوز به کار خود در واردات ادامه می دهند؟
با سلام و عرض ادب به آزاده گرامی تر از جانم آقای نوری زاد
چند سالی هست که مطالب شما را پیگیری می کنم. از آن زمان که به دخالتهای روحانیون در امور مختلف و عدم قبول تبعات ناگوارش از سوی آنان اعتراض کردید…
با شما قدم به قدم آمدم؛ در کلانتری برای آزاد کردن دلبندتان در اعتراضات آمدم… با شما زندان شدم… توهین و شکنجه را گذراندم… و زودتر از شما از آزادی تان خوشحال شدم.
اکنون نمی دانم چه شده است که از روستاهای افغانستان دیدن می کنید و یا به زاغه نشین های هند میروید و به نام ایران ثبت می کنید!؟ ما در کتابهای جغرافی و در تلوزیون محبوبمان! کردستان را جایی با کوههای بلند و مردمی دلیر و … میدانیم و خوزستان را با پالایشگاه آبادان و بعد جنگ و پیروزیهای مداوم سپاهیان و بسیجیان بر دشمن و آنگاه صلح و بازگشت مردم و آبادانی شهرهایش می شناسیم!
نمی دانم لذت سفر با قطار به اهواز و خرمشهر را چشیده اید؟ شما را به 40 – 50 سال پیش میبرد! خدا باعث و بانی این سه چهار خط ریلی را بیامرزد.
از شما خواهشی دارم. چشم از مردم بردارید که مردم اطراف تهران به شعاع مساوی همچهره و همسان اند. شهر ها را برگزینید و از آن برایمان بیشتر بنویسید. از بندر خرمشهر و کناره شط که شنیدم آقا به خورده گیریهای خانم حسینی(کتاب دا) درباره نارسیدگی به خرمشهر ÷س از جنگ جواب قاطعی داده اند که شما هنوز آرزوی قدم زدن در کنار رود خانه را دارید!..
من هنوز نتوانسته ام به زادگاهم آبادان برگردم. توصیف کنید آنجا چگونه است تا بی ترس از… اسباب و اثاثیه و فرزندان را جمع کنم و به آنجا بازگردم. راست است که می گویندجنگ تمام شده است؟
آقای نوریزاد شما که در خیلی از زمینه ها اظهار نظر می کنید و اهل مطالعه هستید دیگر چرا ؟ مگر نمی دانید اطلاق واژه (آذری ) به ترک ها توهین است . آذربایجانی ها ترک هستند نه آذری . ظاهرا شما مصمم هستید این واژه بی مسما را به خورد مردم بدهید و لی بدانید اگر هزاران افشار سیستانی و کسروی و نوریزاد و هزاران پان فارس دیگر که شوربختانه خودشان عمدتا ترک زبان هستند ، آذری آذری بکنند و فریاد سردهند این مردم آذری نخواهند شد . چون آذری نیستند . اگر ادعا کنی که آذری یعنی آذربایجانی . خوب بگویید آذربایجانی ولی شما هدفی جز تحقیر آذربایجانی ها و ترک ها ندارید .نمی دانم ما چه هیزم تری به شخص نوریزاد فروخته ایم که این گونه با رفتار می کند .آن از سفرت به آذربایجان غربی که یکسره مناطق آذربایجان را کردستان نامیدی ویک لحظه هم در نقده (سولدوز ) توقف نکردی و … بدانید که یکسویه عمل کردن با ادعای شما منافات دارد .با انکار هویت خود که گفتی از ترک های شهریار هستی هرگز نمی توانی خود را روشنفکر و اومانیست نشان دهی .با برکشیدن برخی اقوام و به زیر کشیدن مردمانی کثیرالمله دنبال چه هستی ؟
سيد ابوالفضل گرامى
در پاسخ به من از اينكه گفته ام من با قرائت هاى مختلف از دين مشكل ندارم ، آنرا عدول از مواضع قبلى ام و يك گام به جلو براى من تلقى گرده و اينگونه ادامه داده ايد كه: “چنان چه بخواهی در مسیر درست قرار گیری ، ناچاری به اصلاحاتی در نوع تفکر و عملکردت نائل شوی”
و در پاسخ به ” هيچكس ” هم باز خطاب به من گفته ايد كه “ایشان در پاسخشان به نوشته ی من ، بخشی از واقعیت را پذیرفته اند ، هرچند که تا زدودن زنگارها از ذهن شان هنوز راه ناهمواری را پیش رو دارند”
دوست گرامى لطفا به پاسخى كه در ذيل پست” فيسبوك بى فيس بوك ” به شما داده ام مراجعه كنيد. اگر باز هم متوجه نشديد كه من چه مى گويم اينجا خلاصه تكرار مى كنم كه
١- من با قرائت هاى مختلف از دين مشكلى ندارم اگر در حريم شخصى اعتقادات فرد باشد و تنها به شرطى به عرصه عمومى بيايد كه در فضايى كه نقد دين آزاد است نقد شود و سپس در محك افكار عمومى محك زده شود. اگر كسى دوست دارد مثلا به جاى على، نوكر وى قنبر را گرامى بدارد و فرقه ” قنبريه” را تاسيس كند هيچ اشكالى ندارد به شرط آنكه قوانين فرقه قنبريه براى شخص خودش محترم باشد نه اينكه مقدرات زندگى مرا تعيين كند. اگر در فضايى آزاد كه نقد دين منجر به حكم ارتداد و مرگ نشود، فرقه قنبريه نقد شود و مقبوليت عمومى داشه باشد، اجازه دارد بر زندگى من نيز حاكم شود. روشن است چه مى گويم؟
٢- هر شخصى را كه معتقد به حكومت دينى ( با هر قرائتى) باشد، تكرار مى كنم معتقد به حكومت دينى و نه دين به عنوان اعتقاد شخصى، شريك جرم حكومت فعلى مى دانم كه به همين دليل بايد از چهره مادران قربانيان شرم كند. زيرا قرائت فعلى را مسبب فجايع دانستن مغلطه اى بيش نيست و جامعه را در دور باطل آزمودن آزموده ها مى اندازد و عمر نسل ها و فرصت نجات ايران را تباه مى كند.
٣- دوست گرامى من با عقايدى شبيه به شما پرورش يافتم اما در مسير زندگى، ديدم و آموختم و تصميم گرفتم ” در مسير درست قرار گيرم و ناچار، به اصلاحاتى در نوع تفكر و عملكردم نائل شدم و زنگارها را از ذهنم زدودم” تا از جايى كه شما اكنون هستيد، رسيدم به جايى كه اكنون هستم و ” هر چند هنوز راه ناهموارى در پيش دارم” و اميدوارم با هدايت عقلى كه از زنگار تعصبات كاملا پاك شده، پيشتر بروم.
بهتر است همانطور كه امام جمعه ها اول خود و بعد ديگران را دعوت به تقوى مى كنند شما هم اول خود، و سپس و ديگران را دعوت به زنگار زدايى كنيد به شرط آنكه مثل امام جمعه ها نباشيد و حداقل به خودتان احترام گذاشته و دعوت خود را اجابت كنيد.
درودبرشماکه بذردانش می کاری .درودبرشماکه دشمن جهل وخرافه ای .درودبرشماآنگاه که قلم به دست می گیری وبرجاهلان می تازی.درودبرشماواندیشه ات .ازبزرگی خواندم که نوشته بود”دراندیشه ی این سخنم :این آمورگارخردکدامین پاداش مهیاست ،برای کسی که بذردانش می کارد؟….
چقدر راحت به هر کسی که نمیپسندیش بی ادبی میکنی وچه نجیبند امثال امام جمعه که کریمانه ازت میگذرند-اقای نوریزاد اگر برخی ملاحظات نبود قطعا شما در فحاشی وبی ادبی قهرمان بودی!!!!!!!!