سر تیتر خبرها

همزیستی مسالمت آمیز !

طبق آمار جهانی ، مردم ایران ، بیشترین مواد مخدر را در جهان مصرف می کنند . این  رتبه اولی  در فراوانی مصرف مواد افیونی  را من بحساب هوشمندی مردم ایران بگذارم که کیفورترین مردم جهانند ؟  یا بحساب دشمنی که می خواهد ما و انقلاب و نظام مارا از پا در بیاورد ؟ یا بحساب بی عرضگی همه دست اندرکاران در دولت و دستگاه قضایی و ماموران نظامی و انتظامی ؟

کشورهای همجوار و همطراز ما یا از بیخ  و بن ریشه این تجارت منفی و آفت انسانی را در آورده و به دور انداخته اند یا نسبتشان با ما  در مصرف مواد مخدر ، مطلقا قابل مقایسه نیست . اگر چشم باطن بین داشتیم می دیدیم که از فراز ایران اسلامی ما ، دودی به غلظت همه آرمانهای برخاک افتاده ما  به آسمان بلند است .

با مصرف خارج از اندازه مواد مخدر ، ما انگشت نمای خلایق جهان شده ایم . دیگر کسی ما را و تمدن ما را جدی نمی گیرد . مردم جهان به ما که نگاه می کنند هم به یاد توفیقات هسته ای ما می افتند و هم توفیقات نشئگی ما ،  و بلافاصله از همان دریچه چشمشان ما و مسئولین ما را در این تجارت ویرانگر سهیم و مبتلا می بینند .

مگر می شود مسئولین یک کشور نخواهند که در کشورشان مواد مخدر باشد اما این مواد درهمه جای کشور ، از شهر تا روستا ، و تا خود زندانهایی که قرار است با قاچاق مواد مخدر مبارزه کنند ، در دسترس باشد ؟

می دانید راز این فلاکت  ناسوتی در چیست ؟ در این که ما نتوانسته ایم در رفتار سیاسی و اجتماعی و فرهنگی و اقتصادی خود تعادل برقرار کنیم . برای اینکه وقتی چهار نعل به سمت توفیقات هسته ای تاخته ایم ، همزمان ، از همه  یا اغلب عرصه های اطراف خود  غافل مانده ایم . و یا وقتی هیمنه اقتصادی  کشور را مطابق حوایج  سیاسی خود      آراسته ایم  ، از کنار  فوران آسیب های  آن نیز بی تفاوت عبور کرده ایم .

درکشور ما ،  امروز  یا هر روز دیگر ، روز مبارزه با مواد مخدر نیست . چرا که ما همه حوصله و استعداد  خود را در مبارزه با دیگرانی که همچون ما نیستند هدر داده ایم .  قاچاقچیان مواد مخدر نیز اشتلم های مبارزاتی ما را جدی نمی گیرند . آنها می دانند که سرگرمی جذاب تری  ، همه رسالت های مبارزاتی ما را به حاشیه برده است .

در کشور ما دیگر کسی از تماشای خانواده های متلاشی و جوانهای متلاشی و مواد مخدر در دسترس نگران نیست . مسئولان ما  ظاهرا به یک همزیستی مسالمت آمیز با این هیولای جوان کش دست یافته اند . و حتی می بینم که  آنان دست در گردن این هیولا باهم بده و بستانی دارند .

وقتی جوانان شهری و روستایی یک کشور ، عمدتا بیکار و متوقعند ، پس چه بهتر که سرشان با نشئگی گرم باشد تا هم خلسه جوانی شان اجابت شود و هم موی دماغ کسی نشوند .

راز این آتشی که به کانون کشور ما راه یافته ، در این است که فرزندان سپاهی و انتظامی ما سرگرمی های دیگری یافته اند . و این سرگرمی ها آنچنان به مذاقشان خوش آمده که برخورد با قاچاقچیان  مواد مخدر  را در شان خود نمی بینند .

وقتی ماموران مبارزه با قاچاق ،  خودشان اسکله های رسمی قاچاق دارند ، حیف نیست با کسانی که از خودشانند دست بگریبان شوند ؟Share This Post

 

درباره محمد نوری زاد

با کمی فاصله از تهران، در روستای یوسف آباد صیرفی شهریار به دنیا آمدم. در تهران به تحصیل ادامه دادم. ابتدایی، دبیرستان، دانشگاه. انقلاب فرهنگی که دانشگاهها را به تعطیلی کشاند، ابتدا به آموزش و پرورش رفتم و سپس در سال 1359 به جهاد سازندگی پیوستم. آشنایی من با شهید آوینی از همین سال شروع شد. علاوه بر فعالیت های اصلی ام در جهاد وزارت نیرو، شدم مجری برنامه های تلویزیونی جهاد سازندگی. که به مناطق محروم کشور سفر می کردم و برنامه های تلویزیونی تهیه می کردم. طوری که شدم متخصص استانهای سیستان و بلوچستان و هرمزگان. در تابستان سال 1361 تهران را رها کردم و با خانواده ی کوچکم کوچیدم به منطقه ی محروم بشاگرد. به کوهستانی درهم فشرده و داغ و بی آب و علف در آنسوی بندرعباس و میناب. سال 1364 به تهران بازآمدم. درحالی که مجری برنامه های روایت فتح بودم به مناطق جنگی می رفتم و از مناطق عملیاتی گزارش تهیه می کردم. بعد از جنگ به مستند سازی روی بردم. و بعد به داستانی و سینمایی. از میان مستندهای متنوع آن سالهای دور، مجموعه ی “روی خط مرز” و از سریالهای داستانی: پروانه ها می نویسند، چهل سرباز، و از فیلمهای سینمایی: انتظار، شاهزاده ی ایرانی، پرچم های قلعه ی کاوه را می شود نام برد. پانزده جلدی نیز کتاب نوشته ام. عمدتاً داستان و نقد و مقاله های سیاسی و اجتماعی و فرهنگی. حوادث خونین سال 88 بساط فکری مرا درهم کوفت. در آذرماه همان سال بخاطر سه نامه ی انتقادی به رهبر و یک نامه ی انتقادی به رییس قوه ی قضاییه زندانی شدم. یک سال و نیم بعد از زندان آزاد شدم. اکنون ممنوع الخروجم. و نانوشته: برکنار از فعالیت حرفه ای ام.

ارسال پاسخ

نشانی ایمیل شما منتشر نمیشود.

 سقف 5000 کاراکتر

Optionally add an image (JPEG only)

73 queries in 1880 seconds.