یک: خواهش می کنم ایشان یک بار هم که شده، به “بازگشت” و روح شریفی که در این سنت الهی نهفته است رجوع کنند. بازگشت، یعنی این که: یک رهگذر در یک راه – با هزار زحمت – رفته و رفته و احتمالاً پل های پشت سرش را نیز خراب کرده اما در یکجا بخود می آید و می بیند: ای دل غافل، این همان راهی نبوده که باید می پیموده. و افسوسا که این رهگذر، برای این که به اینجاها برسد، آبروها را برده، حق را باطل و باطل را حق کرده، یکی را بی دلیل برکشیده و دیگری را بی دلیلتر فروکوفته، و بحساب این که صاحب اختیارِ جان و مال و ناموس مردمان است، دست به اموال مردم برده، و بخاطر این که عرصه را بر اغیار تنگ بگیرد، همگان را به سکوت و ارعاب و حتی مهاجرت از موطنشان مجبور فرموده.
جناب خامنه ای ما شدیداً به این بازگشت محتاج است. خواهش نخست من همین است. بازنگری به راهی که رفته، و: بازگشت به نقطه ی آغازین. و در تصمیم به این بازگشت، فعلاً به خسارت های بجامانده و فرصت های از کف رفته اعتنا نکنند. اصرار به پیمودن این راهِ بی سرانجام، به این می ماند که مثلاً بشار اسد به همین راهی که در آن افتاده ادامه بدهد. فلاکت بشار اسد در این است که کودکان نیز به پایان راه او آگاهند اما خود وی، مصرانه به لمسِ پایان خط خویش اصرار می ورزد.
دو: خواهش می کنم جناب خامنه ای نوروز را به ما ایرانیان بازبگردانند. نوروز نه این است که سنتی از دیرباز به این سوی آمده و با پیروزی انقلاب اسلامی فروکشیده. نوروز یعنی: دلهای شاد، یعنی: آرامش روانی، یعنی: مردمان خردمند، یعنی: رواج عقل، یعنی: احترام، یعنی: ادب. ما با ظهور انقلاب اسلامی، نوروز را از دست داده ایم. یعنی این انقلاب اسلامی بود و این انقلاب اسلامی است که با برآوردن بی عقلی، بر سر عقل کوفت و با برکشیدن بی ادبی بر سر ادب زد، و با آغوش گشودن به روی ضجه و ناله، شادمانی را از خانه های ما تاراند.
سه: از جناب ایشان خواهش می کنم صادقانه یک شب را در یک سلول کوچک انفرادی – حتی در همان بیت مکرم – بگذرانند و با سلولهای خود طعم بی کسی و بلاتکلیفی و ترس و بارش بی ادبی را بچشند. یعنی از برادران اطلاعاتی و سپاهی بخواهند که بر سر ایشان همانی را ببارانند که بر سر معترضان می بارند. و بعد – اگر مایل بودند – بر ادامه ی حصر و در زندان ماندن معترضان و ضرب و شتم آنان اصرار ورزند.
چهار: از ایشان خواهش می کنم ردیفی از اسم دوستان پای کار خود را بر یک برگ کاغذ بنویسند. از آیت الله گرفته تا یک طلبه ی تازه کار. از سپاهی و اطلاعاتی و بسیجی گرفته تا غیرسپاهی و اطلاعاتی و بسیجی. از فقیر تا غنی. از جوانی به اسم شریف ملک زاده تا کهنسالانی مثل برادران عسگراولادی. و بر برگه ای دیگر، ردیفی از دوستان و همراهان و ایرانیانی را بنویسند که به شیوه های مختلف و به ضرب توهین ها و افتراها کنار گذارده شده اند. و یا کسانی که به هر دلیل، دار و ندار و عاطفه های خود را جا نهاده اند و آواره ی کشورهای دیگر شده اند.
درست شد؟ حالا این دو برگ را یا این دو کتابچه و دو مثنوی را در کنار هم بگذارند و به مقایسه ی سواد و ادب و پاکدستی و درستی و انسانیت و آگاهی و تخصص و ایمانِ دوستان شان از یک سوی، و سواد و ادب و انسانیت و پاکی و تخصص و ایمان رانده شدگان از سوی دیگر بپردازند. اطمینان دارم با یک نگاه شتابزده می توان به عمق فاجعه ای واقف شد که ما را به درون خود کشانده است. شما در یک قلم: سلامت و سواد و تخصص و ادب و آگاهی و انسانیت جناب حاج حسین شریعتمداری را مقایسه کنید با جوانی به اسم محمد قوچانی.
پنج: از ایشان خواهش می کنم یک نگاهی به آسمان بی انتها بیندازند و تلاش کنند ستاره ی خود را در میان کهکشانهای بالای سر رصد کنند. و بعد به این پرسش من پاسخ دهند: چه کسی گفته ایشان – جناب خامنه ای – آگاه ترین و فهیم ترین و باسواد ترین و درستکارترین و بابصیرت ترین و باادب ترین فردِ ایرانِ این روزگارند؟ اگر که نه، پس چه اصراری است بر دوام این همه آسیب به اسم رهبریِ مادام العمری که دوره اش مدتهاست سرآمده؟
با احترام و ادب
محمد نوری زاد
نخستین روز بهار سال نود و دو
آقای نوری زاد عزیز، سلام
از نظر من هیچ عیبی ندارد که کسی رهبری را نصیحت کند؛ سهل است، ثواب هم دارد. «النصيحة لأئمة المسلمين» مال کجاست مگر؟
همین طور از نظر من خیلی عیب دارد که انتقاد و حتا نصیحت به رهبری، نقطه پایان هستی سیاسی و اجتماعی و اجرایی یک شهروند در جمهوری اسلامی به حساب بیاید.
اما از شما در عجبم؛ شمایی که فرموده اید: “چه کسی گفته ایشان – جناب خامنه ای – آگاه ترین و فهیم ترین و باسواد ترین و درستکارترین و بابصیرت ترین و باادب ترین فردِ ایرانِ این روزگارند؟” اما در عین حال، از موضعی بالا و چونان کسی که شب و روز ریه هایش را با “اکسیژن مردم” پر و خالی میکند، طعنه های التماس گونه و التماس های پرطعنه مینویسید و نشر ـ اگر چه بسیار محدود ـ میدهید.
بله؛ ایشان آگاه ترین و فهیم ترین و… نیست؛ این صفات به کاملترین شکلش در انسان کامل است که جمع شده است (عجل الله في فرجه وفرج الله عن همومنا برؤیته)، اما چرا به گونه ای حرف میزنید که گویی شما دلسوزترین و اهل مداراترین و دنیادیده ترین و صلح طلب ترین و ادب شناس ترین و با ادب شناس ترین فرد این کشورید؟ من اعتراضی ندارم که کسی خود را واجد این شرایط بداند و نامه ای به رهبری بنویسد، اما اگر کسی دقیق به این نوع انحصارطلبی میخواهد اعتراض کند، نباید خودش در همین دام گرفتار شود.
آقای نوری زاد عزیز!
میدانم که بر شما ستم رفته است؛ میدانم ـ سهل است؛ به چشم خود دیده ام ـ که اندک اعتراضی به مقام رهبری از سوی دیگرانی برتافته نمیشود و چه بسا به سقوط آن معترض از حیز همه چیز می انجامد، اما این گونه قضاوت کردن و با شلاق قلم، درست همانند آنچه به ایشان و اطرافیان شان نسبت میدهید (یعنی بی رحمانه و خارج از حق و عدالت و انصاف) به جان رهبری افتادن، قطعاً کمکی به رفع مشکلات نمی کند.
بله؛ مسکنی است برای دردهای در جان انباشته شده که جای دیگری برای ابرازشان نیست؛ اما توهم کمک به مردم و کمک به آزادی و کمک به گسترش نقدپذیری با این قالب نوشته های شما، بی مآل و بی هوده است.
—————–
سلام علی آقای گرامی
سپاس ازادب شما. وحسن نگاه شما. چشم. تلاش می کنم اینگونه که شما توصیه می فرمایید بنویسم. مشفقانه وخیرخواهانه. که بگمان خودم تا کنون که اینگونه بوده ام. با اینهمه : سپاس دوست گرامی ام.
با احترام
.
آقا اسم آقایان نوری زاد و نوری زاده با هم به اندازه یه ه هندوانه فرق میکنه ولی در عمل حرفاشون دقیقا همونیه که اربابانشون تو آمریکا و اسرائیل ازشون می خوان
سلام
آقای نوریزاد ما نمیدانیم چطور اگر کسی گفت بالای چشم آقا ابروست پدرش را در میاورند مانند آقای مهدی خزعلی که نوشتهاش یک درصد هم مثل شما نبود ، ولی آقا کاری با شما نداره دو حالت داره یا میدونند پوست عوض کردن شما را با آن گذشته کسی باور نداره یا پشت پرده خبری هست.
آقای نوری زاد شما خودت هم می دانی که این خواهش ها آب در هاون کوبیدن است و بس
هیچ فایده ای ندارد باید در عمل ثابت کرد نه به خواهش و التماس های ذلیل کننده
به امید آزادی
پاینده ایران
برای تو هم متاسفم . یا خیلی زیرکی و یا خیلی نادان . بین دکتر محمد نوری زاد و دکتر نوریزاده خیلی فرق است .گاگول خان
ضمناً اینکه میگفتند خدا آخر و عاقبتت را به خیر کند حالا معنی اش را میفهمم
یعنی اینکه خدا عاقبتت را محمد نوری زاد نکند.
قطعاً لقمه ی حرامی که خوردی به این روز انداختت
یک کمی هم تامل در نطفه ی حرامت بکن
نوری زاده عزیز سلام.
لطفاً خفه شو و بتمرگ سر جات برو /// و بعد دلارهای اسرائیل و آمریکا و عربستان جنایتکار رو نوش جان کن. همین که شما از رژیم منحوس و جانی آل سعود حمایت میکنید و دلارهای آنها را میگیرید و نهایتاً دستان اربابانتان را میبوسید پی میبریم که چقدر شما اهل منطق و دیانت و مذهب و استقلال و عزت و افتخار و شهامت هستید.
انشاالله شما و همه ی هم رزمانتان خصوصاً دو چهره کثیف عطاالله مهاجرانی و اکبر گنجی را در صف جهنم خواهیم دید
قربان شکلت…….بشار اسد تا حالا 70000 از مردم سوریه کشته است اما حتی جرات ندارد یک گلوله به طرف اسراییل شکایت کند ایشان با شعار مبارزه با اسراییل به اسراییل خدمت می کند وگرنه اگر راست می گوید به اسراییل حمله کند تا ما هم باور کنیم ضد اسراییل است او بنام مبارزه با اسراییل خون سوریها را می ریزد //// هم بنام مبارزه با امریکا خون ستار بهشتی ها را می ریزد اگر راست می گند چرا به امریکای متجاوز حمله نمی کنند
جناب آقای نوری زاد عزیز،
باسلام، میدانم وخوب هم میدانم که کلافه شده ای وازنامه های آنچنانی به این پیشنهادهای عجیب وغریب رسیده ای! بنده دلسوزخداوخلق خدا، شما ازجناب رهبری میخواهی که به زندان بانان ویا شکنجه گران دستور دهند که آنچه با دیگر زندانیان میکنند با اوآنجام دهند و… بنده خدا مگر رهبری قبول دارد اینانیکه در حبس وحصرو…هستند بیگناه هستند؟!!
دوست عزیز، به نظرمیرسد شما هرازچندگاهی یک نامه یا مقاله و… بنویس وهمان کافی است واز نظرماملت شما سهم خود را درجهت برقراری آزادی، عدالت و…پرداخت کرده اید، پس احتیاجی نیست که برای نوشتن چنین پیشنهادهایی بدهیــد.
سلامت وموفق باشید انشاالله
اقای نوریزاد جای تاسف است که بشار اسد را همصدا با اسرائیل و عربستان و ترکیه و دشمنان تشیع محکوم میکنید در حالی که دشمنان بشار اسد قاتلان کودکان و زنان و مردان بیگناه هستند. افسوس بر ما که مخالفان حکومت ایران اکثرا با جانیان همنوا میشوند در تناقص اشکار با مبنای مبارزه با ظلم و فساد.
بهار عربی در حال ورود به عربستان و اردن و قطر و بحرین بود که با نفوذ امریکا در القاعده و وهابیهای بی شعور متوقف شد و بشکل ساختگی وبا حمایت اسرائیل ترور و وحشیگری بنام اسلام را تحویل مردم سوریه داد. اقای نوریزاد همه مواضع حکومت ایران اگر غلط باشد در مورد سوریه درست است.
از اسلام وهابی فاصله بگیر.
سلام..واقعا از صحبتهای شما درمورد انتصابات ریاست جمهوری!دربرنامه افق لذت بردم.
ای کاش بازهم نوشتن نامه های انتقادی وهدایت گرانه خودرا به خامنه ای ازسر می گرفتید،به خداقسم وقتی نامه های شمارا می خوانم انرژی عجیبی دروجودم شکل می گیرد.
به امید ازادی ایران عزیز ازدست ظالمان……..آمین.
———————
سلام آقا سید
ازاحساس خوبتان نسبت به خودم سپاس مند وشاکرم
با احترام
جناب عرفانیان(10 فروردین) و جناب سید مجتبا خامنه ای!!( 11فروردین)! سلام بر شما.
من در باره ی ارزش طنز و تأثیر آن برجامعه حرف تازه ای ندارم که بگویم. و آنچه هم که در 9 فروردین نوشتم، واقعاً هیچ تعارف آمیز نبود.
اما بعد… تقریباً میتوانم گفت که مقاله های کوتاه تر را راحت و به یک باره میخوانم( که دست کم تأثیر بیشتری روی من دارد یا داشته.) و آن ها را به دیگران نیز سفارش میکنم. حالا اگر این نوشته ها رنگ طنز نیز داشته باشد، زهی مراد؛ گمان میکنم هرچه مقاله ای ساده تر باشد، گستره ی دور تری را در می نوردد. این دسته نوشته ها هستند که عموماً در تلفنها و گرد هم- آییها هم مورد گفتگو قرار می گیرند و هر کس یک حرف تازه از آن در می یابد و…این خود خرد جمع را بالا میبرد و…روشنگری یعنی همین دیگر. حالا همینش هم که ما این لطایف شما طنز پردازان عزیز را می فهمیم، کم نیست. شما و ما با هم ادامه بدهیم، کار به روند عادی خودش میرسد!
ولی راستی … یادتان نرود که آنگاه که نفس باد صبا مشک فشان خواهد شد، و شما لابد برای مجموعه ی مقاله های طنزتان در چشم بر هم زدنی از دستگاه هدایت و ارشاد مجوزی گرفتید و در هر نوبت چند صد هزار به چاپ رساندید، یک نسخه از همان چاپ اول را مرحمتاً برای من امضا کنید!
حالا اگر بگویم که در دوره ی مشروطه کارهای سید اشرف الدین و دهخدا و …در بین توده ی مردم کارآتر و اثر بخش تر از مقاله ها و کارهای جدی بوده، این دلیل بدی و یا اثر نداشتگی آثار دسته دوم نیست. از طرفی امروز هم تفاوت چندانی با آن دوره ها ندارد؛ آن روز ها همه بیسواد بوده اند و وقتی جایی جمع میشده اند، یکی برای همه می خوانده، امروز ولی همه تنهای مجموع هستند؛ که در خانه هاشان در تنهایی نشسته اند و از راه اینترنت و اس ام اس با هم جمعند. آن روز میرزا جهانگیر خان صور اسرافیل را در باغشاه به دار زدند و بعد تر …فرخی یزدی را لب دوختند و…چند صباحی خر به مراد راندند و… امروز وبلاگ نویسها را جان میستانند و اینترنت ها را فیلتر میکنند و…بس بگردید و یگردد روزگار! بله این قانون تغییر ناپذیر تاریخ است.
امیدوارم با همین قلم شیرین باز هم خواننده ی اندیشه های روشنگر و جذابتان باشیم.
با سلام مجدد به دوستداران بنده خاص خدا
در قسمت اول نوشته ام به تاریخ 1/8سعی بر این شد که بخشی از حقایقی را که باعث شده خاص بودن بنده خدا را جلو چشمان شما که چشمی بینا ندارید بیاورم و همچنین نعماتی که خداوند منان برای این بنده خاص فرستاده تا بتواند ایران را به ارض اله و مدینه فاضله ایی تبدیل کند که دنیا تاب تحملش را ندارد و هرروز بر تعداد دشمنان این مدینه نیز افزوده میشود
…..قبل از انقلاب به شاه و افراد پیرامونش میگفتیم حکومت هزار فامیل یعنی حدود هزار خانواده از کل برکات مملکت منتفع و مابقی ملت در رنج و محنت دوران میگذرانند ولی امروز به یمن برکت گسترده نگری این بنده خاص هزار فامیل به چند فامیل محدود شده که اگر شما دیده بسته خود را باز نمائید و منصفانه به این موهبت بنگرید متوجه برکاتی که از این چند خانواده نصیب ملت شده است را در مییابید مثلا اگر قرار است زمینی هبه گردد چرا برای هزار خانواده باشد خب این زمینها فقط نصیب چند خانواده میشود یا اگر قرار است واردات دخانیات و آهن.شکر.چادر سیاه.کاغذ وشیشه.برنج.چای.گوشت و محصولات دارویی و بهداشتی .صنعتی.نظامی و امنیتی و اقلام بسیاری که از شمارش خارج است را بجای هزار خانواده فقط چند نفر زحمت بکشند و ملت را در رفاه قرار دهند که این هم نوکری مردم است و هم دست تعداد زیادی تاجر خونخوار از سر مردم کوتاه میشود .این افتخار است که میبینیم تاجرانی که از قدیم به این شغل اشتغال داشتند اکنون همگی به گوشه ایی رانده شده اند و حضرات آیات عظام که در گذشته نیز بفکر مردم و با مردم بوده اند امروزه با واردات انواع مایحتاج جامعه رسالت خود را دنبال میکنن تا جائیکه شنیدم بعضی از این حضرات بخاطر مردم کلاس حوزوی خود را تعطیل و به جلسه بازرگانی میروند تا خدای ناکرده شخص جدیدی وارد بازار نگردد تا خون مردم را در شیشه بریزد وای بر شما مردم نا شکر که این خدمات فی سبیل الله را با سودی اندک میبینید و به شکل دیگری وا گو میکنید
مثلا شنیده ام که یکی از براداران در منطقه لواسانات هکتارها زمین را از دولت به مبلغی خریداری و بیابان لم یزرع خدا را آباد کرده بقول رئیس جمهور خدا که زمین را داده آبش را هم داده و این برادر با اندکی مشقت آبی را که خدا داده را بر سر زمین آورده و به آبادانی و ترویج ویلا سازی پرداخته و تعدادی هم شتر در این زمینها نگهداری میکند چرا که به شتر این حیوان صدر اسلام علاقه دارد و هر وقت فرصتی دست بدهد یک شتر جوان را نیز کباب و میل میکند .ولی اگر قرار بود این زمینها بین هزار نفر تقسیم میشد میدانید چه مکافات عظمایی برای تامین اب و ترویج ویلا باید کشیده میشد برای همین است که اگر کار در دست یکنفر باشد بهتر است و به همین منظور بنده خاص خدا تمام امور را در دست خود گرفته تا کاره با سهولت هر چه بیشتر اجرا گردد. وای بر شما که توان درک و دید این همه خدمت را ندارید.
بنظر شما که درکی از مسائل روز ندارید و حاضر هم نیستید با بصیرت شوید این کلام امام که (کاش من هم یک پاسدار بودم) نشان از دید عمیق امام نسبت به آینده پر رونق سپاه پاسداران نبود؟
سپاه پاسداران نظامی و اطلاعاتی.سپاه بازرگانی(واردات و صادرات) سپاه پیمانکار راه سازی .سپاه پیمانکار نفتی .سپاه پیمانکار انرژی اتمی.سپاه انتشاراتی. سپاه دانشگاهی. سپاه انتخاباتی.سپاه کابینه ایی.سپاه صادر کننده انواع دکترا. سپاه چماق بدست. سپاه فروشنده نفت.و مهمتر از همه سپاه قدس که وظیفه نگهداری حکام آزاد اندیشی مثل بشار اسد و نابود کننده دشمنان اسلام و دشمنان بنده خاص خدا و جنگهای برون مرزی و خیابانی با مردم تروریست در کشور های ضد امپریالیست .خدایا به ما چشمی بده تا بتوانیم سره را از ناسره و صادق را از کذاب تمیز داده و نسبت به این بنده خاص خودت مهربان باشیم.
از اینکه حوصله بخرج دادید تا در جهت باز شدن چشمتان کوشا شوید خدا را شاکرم و در نوشتار بعد در خصوص این پیر استعمار برای شما مینویسم که به چه شکلی پیرامون تحصیلات فرزندان چند خانواده خاص و همچنین معالجه نازایی هایی شایعاتی را پراکنده نموده و دشمنی خود را با این مردم نشان داده.
تا بار دیگر اگر عمری بود و سایتی بود شما را درپناه خدا و سایه رهبر میسپارم
هموطن ارجمندم جناب میری
از اینهمه لطف و عنایتتان بسیار سپاسگزارم
این مطلب اگر به لطف تیغ احتیاط جناب نوریزاد نوازش نمیشد شما از ابتدا کلام متوجه طنز قلم میشدید ولی باید تحملی که دیگر رمقی برایش نمانده را شارژی دیگر کرد و این محل را که باعث بروز فریادهای در گلو مانده است را به غنیمت شمرده و فعلا اکتفا کنیم به همین میزان آزادی تا برسیم به روزی که دیگر فریادی در گلو نماند(آمین)
اگر اجازه بدهید از شما خواهش کنم نام اینجانب را در کنار بزرگان و مفاخر این ملک مظلوم قرار ندهید چرا که تن آن بزرگواران را در گور خواهید لرزاند
مجددا با سپاس بیکران از شما
ﭘﺎﺳﺦ ﺻﻬﻴﻮﻧﻴﺴﺖ ﻫﺎ ﺑﻪ ﺧﺎﻣﻨﻪاﻱ و ﺣﺰﺏ اﻟﻠﻪ
ﭘﺎﺳﺨﻲ ﺗﺎﺭﻳﺨﻲ ﺑﻪ ﺁﻧﺎﻥ ﻛﻪ ﻣﻴﺨﻮاﻫﻨﺪ ﺑﺰﺭﮔﺘﺮﻳﻦ ﻧﻌﻤﺖ ﺧﺪا ﺭا ﺑﻪ ﻛﺎﺭ ﮔﻴﺮﻧﺪ
ﻫﻤﻪ ﭼﻴﺰ اﺯ ﺣﻘﻴﻘﺖ ﺁﻏﺎﺯ ﻣﻴﺸﻮﺩ ﺗﻤﺎﻡ ﺧﻠﻄ ﻣﺒﺤﺜﻬﺎ ﺧﻂﺎﻫﺎ و اﻧﺤﺮاﻓﺎﺕ ﺷﻤﺎ ﻣﺮﺑﻮﻁ ﺑﻪ ﻫﻤﻴﻦ ﻗﺴﻤﺖ اﺳﺖ.
ﮔﻮﻳﺎ ﺷﻤﺎ ﻓﻬﻤﻴﺪﻩ اﻳﺪ ﺧﺪاﻱ ﻭاﺣﺪﻱ ﻭﺟﻮﺩ ﺩاﺭﺩ ﻛﻪ ﺁﻥ ﺭا ﻫﻢ اﺯ ﻣﺎ ﮔﺮﻓﺘﻪ اﻳﺪ ﻭﻟﻲ ﻫﻨﻮﺯ ﻗﺎﺩﺭ ﺑﻪ ﺩﺭﻙ ﺁﻥ ﻧﻴﺴﺘﻴﺪ. ﻣﺎ اﺯ ﻃﺮﻑ ﺧﺪا ﻭﻻﻳﺖ ﻣﻂﻠﻘﻪ ﺩاﺭﻳﻢ و ﻗﻮﻡ ﺑﺮﮔﺰﻳﺪﻩ اﻭ ﻫﺴﺘﻴﻢ ﻣﺎ ﺑﺮ اﻳﻦ ﻣﺪﻋﺎ ﻫﻢ ﺩﻻﻳﻞ ﺗﻴﻮﺭﻱ و ﻫﻢ ﺩﻻﻳﻞ ﻋﻤﻠﻲ ﺩاﺭﻳﻢ
ﻣﺎ ﺭﻭاﻳﺎﺕ ﺑﺴﻴﺎﺭﻱ ﺩاﺭﻳﻢ ﻛﻪ ﺧﺪا ﺯﻣﻴﻦ ﺭا ﺑﻪ ﻗﻮﻡ ﺑﺮﮔﺰﻳﺪﻩ اﺵ ﻛﻪ ﻣﺎ ﺑﺎﺷﻴﻢ ﺳﭙﺮﺩﻩ اﺳﺖ . ﺩﺭﻙ ﺣﻘﻴﻘﺖ ﻛﺎﺭ ﺩﺷﻮاﺭﻱ ﻧﻴﺴﺖ ﻛﺎﻓﻴﺴﺖ ﻟﺤﻀﻪ اﻱ ﻛﺒﺮ و ﻏﺮﻭﺭ ﺭا ﻛﻪ ﺷﻤﺎ ﻣﺴﻠﻤﺎﻧﺎﻥ ﺷﺪﻳﺪا ﺑﻪ ﺁﻥ ﺁﻟﻮﺩﻩ اﻳﺪ ﺑﻪ ﻛﻨﺎﺭﻱ ﺑﻨﻬﻴﺪ ﺗﺎ ﺑﺮﺗﺮﻱ ﻗﻮﻡ ﻣﺎ ﺭا ﺑﻪ ﻭﺿﻮﺡ ﻣﺸﺎﻫﺪﻩ ﻛﻨﻴﺪ ﻣﺎ ﻳﻬﻮﺩﻳﺎﻥ ﺩﺭ اﻗﺘﺼﺎﺩ ﻋﻠﻢ ﻫﻨﺮ ﺳﺮﺁﻣﺪ ﻫﻤﻪ ﻣﺮﺩﻡ ﺭﻭﻱ ﺯﻣﻴﻦ ﻫﺴﺘﻴﻢ و ﻋﻠﺖ ﺁﻥ ﭼﻴﺰﻱ ﺟﺰ ﻓﻀﻴﻠﺘﻬﺎﻱ ﻛﻪ ﺷﻤﺎ ﺁﺭﺯﻭﻳﺶ ﺭا ﺩاﺭﻳﺪ و ﻣﺎ ﺧﻮﺩﺵ ﺭا ﺩاﺭﻳﻢ ﻧﻴﺴﺖ اﺭﺯﺵ ﻫﻤﻨﻮﻋﺎﻧﻤﺎﻥ ﭼﻨﺎﻥ اﺳﺖ ﻛﻪ ﺑﺮاﻱ ﻳﻚ ﺳﺮﺑﺎﺯ اﺳﺮاﻳﻠﻲ ﻫﺰاﺭ ﻓﻠﺴﻂﻴﻨﻲ ﺁﺯاﺩ ﻣﻴﻜﻨﻴﻢ
ﺷﻤﺎ ﻣﺎ ﺭا ﻣﺬﻣﺖ ﻣﻴﻜﻨﻴﺪ ﻛﻪ ﭼﺮا ﻓﻠﺴﻂﻴﻨﻲ ﻳﺎﻥ ﺭا اﺯ ﺩﻳﺎﺭﺷﺎﻥ ﺑﻴﺮﻭﻥ ﻛﺮﺩﻩ اﻳﻢ و ﺑﻲ ﮔﻨﺎﻫﺎﻧﻲ ﺭا ﻛﺸﺘﻪ اﻳﻢ
اﻭﻝ اﻳﻨﻜﻪ اﺳﺮاﻳﻞ اﻭﻟﻴﻦ ﻫﺪﻳﻪ ﺧﺪا ﺑﻪ ﻗﻮﻡ ﻣﺎ ﺑﻮﺩ و اﺟﺎﺯﻩ ﻛﺸﺘﻦ اﻫﺎﻟﻲ ﺁﻧﺠﺎ ﺭا ﻛﻪ ﻣﺮﺩﻣﻲ ﺟﺎﻫﻞ و ﺣﻴﻮاﻥ ﺻﻔﺖ ﺑﻮﺩﻧﺪ ﺭا ﺑﻪ ﻣﺎ ﺩاﺩﻩ ﺑﻮﺩ ﺩﺭ ﺿﻤﻦ ﺟﻬﺖ اﻃﻼﻉ ﺑﺰﺭﮔﺎﻥ ﻣﺎ ﺧﺎﺧﺎﻣﻬﺎﻱ ﺩﻳﻦ ﺷﻨﺎﺱ ﻛﻪ ﺑﻌﻀﻲ اﺯ ﺁﻧﻬﺎ اﺭﺗﺒﺎﻁ ﻣﺴﺘﻘﻴﻢ ﺑﺎ ﺧﺪا ﺩاﺭﻧﺪ ﻣﻂﻠﻊ ﺷﺪﻩ اﻧﺪ ﻛﻪ ﺧﺪا ﻫﻤﻪ ﺯﻣﻴﻦ ﺭا ﺑﻪ ﻣﺎ ﭘﻴﺶ ﻛﺶ ﻛﺮﺩﻩ و ﺣﺘﻲ ﺟﺎﻥ و ﻣﺎﻝ و ﻧﺎﻣﻮﺱ ﺷﻤﺎ ﺭا ﻫﻢ اﺧﺘﻴﺎﺭﺵ ﺭا ﺑﻪ ﻣﺎ ﺳﭙﺮﺩﻩ
ﺷﺎﻳﺪ ﺷﻤﺎ ﺑﺮ ﻣﺎ ﺧﺮﺩﻩ ﺑﮕﻴﺮﻳﺪ و اﻳﻦ ﺣﻜﻢ ﺧﺪا ﺭا ﺿﺎﻟﻤﺎﻧﻪ ﺑﺪاﻧﻴﺪ ﻭﻟﻲ ﻓﺮاﻣﻮﺵ ﻧﻜﻨﻴﺪ ﻛﻪ ﻳﻚ ﺟﺮاﺡ ﻣﺎﻫﺮ ﺑﺮاﻱ ﻣﻌﺎﻟﺠﻪ ﻣﺮﻳﺾ ﮔﺎﻫﻲ ﻣﺠﺒﻮﺭ اﺳﺖ ﺣﺘﻲ ﺷﻜﻢ ﻣﺮﻳﺾ ﺭا ﭘﺎﺭﻩ ﻛﻨﺪ
اﻟﺒﺘﻪ ﺷﻤﺎ اﻳﻦ ﭼﻴﺰﻫﺎ ﺭا ﻧﻤﻴﻔﻬﻤﻴﺪ
ﻣﺎ اﻋﺘﻘﺎﺩ ﺩاﺭﻳﻢ ﺣﻘﻴﻘﺖ ﻭاﺣﺪ اﺳﺖ و ﺁﻥ ﻧﻴﺰ ﻧﺰﺩ ﻣﺎﺳﺖ ﻣﺎ ﺣﺠﺖ ﺩاﺭﻳﻢ ﻣﺎ ﻣﻌﻴﺎﺭﻫﺎﻱ ﺧﺪاﻱ ﺩاﺭﻳﻢ ﺣﺎﻝ ﺷﻤﺎ ﺑﻪ ﺟﺎﻱ ﺧﺪﻣﺘﮕﺬاﺭﻱ ﻧﺰﺩ ﻣﺎ و ﺑﺮﺩﻥ ﺻﻮاﺏ ﻧﺰﺩ ﺧﺪا ﺑﻪ ﻳﻬﻮﺩﻳﺎﻥ ﺗﻮﻫﻴﻦ ﻣﻴﻜﻨﻴﺪ ﻭﺑﻪ ﺟﻨﮓ ﺁﻧﻬﺎ ﻣﻴﺮﻭﻳﺪ ﮔﻨﺎﻩ ﻣﺎ ﭼﻴﺴﺖ ﻛﻪ ﺧﺪا ﺷﻤﺎ ﺭا ﻧﻮﻛﺮ ﻣﺎ ﻗﺮاﺭ ﺩاﺩﻩ و ﺭاﻩ ﺳﻌﺎﺩﺗﺘﺎﻥ اﺯ ﺧﺪﻣﺘﮕﺬاﺭﻱ ﻗﻮﻡ ﻳﻬﻮﺩ ﻣﻴﮕﺬﺭﺩ ﺁﻳﺎ ﻣﻴﺨﻮاﻫﻴﺪ ﺑﻪ ﺟﻨﮓ ﺧﺪا ﺑﺮﻭﻳﺪ
ﭘﺲ ﺳﺮ ﺟﺎﻳﺘﺎﻥ ﺑﻨﺸﻴﻨﻴﺪ و ﺧﺪا ﺭا ﺷﺎﻛﺮ ﺑﺎﺷﻴﺪ اﺯ اﻳﻨﻜﻪ ﺯﻧﺪﻩ اﻳﺪ و اﺟﺎﺯﻩ ﺩاﺭﻳﺪ ﺩﺭ ﺭﻭﻱ اﻳﻦ ﻛﺮﻩ ﺯﻣﻴﻦ ﻛﻪ ﻣﺘﻌﻠﻖ ﺑﻪ ﻣﺎﺳﺖ ﺯﻧﺪﮔﻲ ﻛﻨﻴﺪ
———————–
طنزتلخ جالبی است.
سپاس جناب عرفانیان
.
به آقای سید مجتبا( 8 فروردین) سلام. مطلب شما فوق العاده عالی بود. منهای اصل مطلب، سبک نوشتاریتان نیز از دید من بسیار جذاب بود . طنزی اینقدر ساده و اینهمه زنده… هرچند در آن نیمه ی اول من متوحه طنز بودن آن نشده بودم و کلی دریغ بر دریغم افزود. من امیدوارم همیشه با همین قلم بنویسید. بله…شماها از سلاله ی حافظید. همان که گاه آن همه تلخی ها را با چنان طنز های شگفتی ابدی کرد. (دانی که چنگ و عود چه تقریر می کنند؟ پنهان خورید باده که تعزیر می کنند!) یا…یا…باز هم یا . امیر مبارزالدین رفت. همه شان میروند. شعر حافظ اما ماند. همیشه می ماند. مستبدهای دوره ی قاجار رفتند ولی شعر های سید اشرف الدین ماند ، طنزهای دهخدا ماند و یعنی همین جورها بنویسید .چه، بی عدالتی ها و تلخی ها را به شیرینی به رخها کشاندن، کمتر از اسلحه های گرم و سرد و پنهان و پیدا…نیست!
ﺧﺪﻣﺖ ﺁﻗﺎﻱ ﺳﻴﺪ ﻋﻠﻲ ﺧﺎﻣﻨﻪ اﻱ
ﺗﺎ ﻛﻲ ﺑﺎﻳﺪ ﺧﻮﻥ و ﺩﻝ ﺑﺨﻮﺭﻳﻢ ﺗﺎ ﻛﻲ ﻣﻲ ﺗﻮاﻧﻴﻢ اﻳﻦ ﻇﻠﻢ ﺁﺷﻜﺎﺭ ﺭا ﺗﺤﻤﻞ ﻛﻨﻴﻢ و ﺷﺎﻫﺪ ﻓﺴﺎﺩ ﺩﺭ ﺯﻣﻴﻦ ﺧﺪا ﺑﺎﺷﻴﻢ ﺁﻥ ﻫﻢ ﺩﺭ ﻣﻤﻠﻜﺖ اﻣﺎﻡ ﺯﻣﺎﻥ
/////
ﺳﭙﺲ ﻣﺎ ﻣﻮﻣﻨﺎﻥ ﻭاﻗﻌﻲ ﻣﻴﺘﻮاﻧﻴﻢ ﻗﺎﻃﻌﻴﺖ اﺳﻼﻣﻲ و اﻧﻘﻼﺑﻲ ﺧﻮﺩ ﺭا ﺑﻪ ﺟﻬﺎﻧﻴﺎﻥ ﻧﺸﺎﻥ ﺩﻫﻴﻢ و ﺩﺭ ﻋﺮﺽ ﻳﻚ ﻣﺎﻩ ﻛﺎﺭ اﻳﻦ ﭼﻬﻞ ﻣﻠﻴﻮﻥ ﮔﻨﺎﻫﻜﺎﺭ ﺭا ﻛﻪ ﻧﺎﻥ اﻣﺎﻡ ﺯﻣﺎﻡ ﺭا ﻣﻴﺨﻮﺭﻧﺪ و ﻭﻗﻌﻲ ﺑﻪ اﺳﻼﻡ ﻧﻤﻴﻨﻬﻨﺪ ﺭا ﻳﻜﺴﺮﻩ ﻛﻨﻴﻢ.
ﺣﺎﻝ ﻣﻤﻜﻦ اﺳﺖ ﻋﺪﻩ اﻱ ﻛﺎﺭ ﺷﻜﻨﻲ ﻛﺮﺩﻩ و اﻋﻤﺎﻝ ﻣﺎ ﺭا اﻓﺮاﻁ ﺑﻨﺎﻣﻨﺪ
اﺯ ﻫﻤﻴﻨﺠﺎ ﺑﻪ ﺁﻥ ﺳﺴﺖ اﻳﻤﺎﻧﺎﻥ ﻛﻪ اﻳﻦ ﺣﻜﻢ ﺭا ﻣﻌﻂﻞ ﮔﺬاﺷﺘﻪ اﻧﺪ اﺧﻂﺎﺭ ﻣﻲﺩﻫﻴﻢ
ﻣﺎ ﻣﻮﻣﻨﺎﻥ ﺩﺭﺟﻪ ﻳﻚ ﻫﻢ ﺩﻟﻴﻞ ﺩاﺭﻳﻢ و ﻫﻢ ﺣﺠﺖ ﺷﺮﻋﻲ ﺑﻪ اﺿﺎﻓﻪ ﺭﻭاﻳﺎﺕ ﻓﺮاﻭاﻥ ﺑﻨﺎﺑﺮاﻳﻦ ﺑﺎ ﻫﺮ ﻗﺼﻮﺭﻱ ﺑﻪ ﺷﺪﺕ ﺑﺮﺧﻮﺭﺩ ﺧﻮاﻫﻴﻢ ﻛﺮﺩ
ﻣﻌﻨﺎ ﻧﺪاﺭﺩ ﻛﻪ اﻣﺮ ﺧﺪا ﺭا ﻣﻌﻂﻞ ﺑﮕﺬاﺭﻳﻢ. ﭼﺮا ﻛﻪ ﻣﻐﺎﻳﺮ ﺣﻘﻮﻕ ﺑﺸﺮ اﺳﺖ و ﻳﺎ اﺯ ﻋﻮاﻗﺐ ﺁﻥ ﺣﺮاﺱ ﺩاﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﻴﻢ ﻣﺎ ﺑﻪ ﻧﺘﻴﺠﻪ ﻛﺎﺭﻱ ﻧﺪاﺭﻳﻢ ﻣﺎ ﻭﻇﻴﻔﻪ ﺧﻮﺩ ﺭا اﻧﺠﺎﻡ ﻣﻴﺪﻫﻴﻢ
ﻣﺎ ﺑﻪ ﺯﻭﺩﻱ اﻧﺘﻘﺎﻡ ﺧﻮﻥ اﻣﺎﻡ ﺣﺴﻴﻦ ﺭا اﺯ اﻳﻦ ﻣﻠﺖ ﺳﺴﺖ اﻳﻤﺎﻥ ﺧﻮاﻫﻴﻢ ﮔﺮﻓﺖ
با لعنت ابدی به دشمنان خدا
آری دشمنان خدا یعنی شماها. شماهایی که نتوانستید به این درک و معرفت برسید و بنده خاص خدا را بشناسید بنده ایی که به لطف و عنایت پروردگار کارهایی که ////// نتوانستند انجام دهند بنحو شایسته ایی انجام داده اند
تا جائیکه وجود با جود ایشان جهان را از ظهور حضرت ولی عصر (عج) بی نیاز میکند.
شماها چگونه نتوانستید رهبری را بشناسید که به لطف الله به تمام علوم قدیمه و جدیده از علم لدنی گرفته تا علوم سیاسی
و نظامی و اقتصادی و اتمی اجتماعی انسانی و حتی علم مهندسی آرا اشراف و احاطه دارند
وای بر شما مگر نمیدانید قدمگاه ایشان ارض الله محسوب میشود و باید خاکش را توتیای چشم کرد
چگونه به این معرفت نرسیدید که ایشان همانند روم باستان خدایگان جنگ هستند و توان جنگ را با کل عالم دارند آنهم با کسری از ثانیه بر همه فائق آید البته شما عدم تسلط مطلق بشار بر سوریه را بحساب ایشان نگذارید زیرا فعلا مصلحت این است تا تروریستها بیشتر شناخته شوند
مگر نمیدانید که ایشان صاحب علم شناسایی کلیه جاسوس ها میباشد و توان شناخت و به بند کشیدن جاسوس هایی از قبیل روزنامه نگار و فیلمساز و نویسنده و وزیر و معاون وزیر و دانشجو تاجر و کاسب ووو و حتی جاسوسان بسیار زیرک و ماهری مثل فرزندان پایه گذاران نظام که خود را در قالب نزدیکان بیت امام (ره) جا زده بودند
مگر کرامت و بخشندگی ایشان را درک نمیکنید سازندگی در لبنان سوریه فلسطین ونزوئلا و بخشی از افریقا را نمیبینید چرا ریشه کنی فقر و بیکاری وتبعیض رشوه وفساد اداری و تعطیلی زندانها و توقف اعدامها در کشور را مربوط به بلاد کفر میدانید در حالیکه آنجا(بلاد کفر) موضوع کم اهمیتی مثل سه هزار ملیارد تومان را آنقدر کش میدهند تا کش ببرد ولی در ارض الله از شما میخواهند کش بریده نشود
در اینجا از تاریخ و فرهنگ پوشالی چند هزار ساله خبری نیست وموضوعی کاملا فراموش شده ایی میباشد جز عده ایی قلیل که شاید حدود هفتاد میلیون نفر باشند که از آن دم میزنند .اینجا فرهنگ گذشته مردم بی ارزش است لیکن کار پر زحمت جا انداختن فرهنگ عربی و معرفی قوم یهود از طریق ساخت سریالهای پر هزینه الزام است زیرا مردم خودشان نمیدانند و باید برایشان تصمیم گرفت همانطور که استاد مصباح به شما فرمودند مردم کاره ایی نیستند.
چرا دیده بصیرت خود وا نمیکنید تا ببینید در کجای جهان رئیس جمهوری را که رای آورده است به زندان بیافکنند و رئیس جمهوری راکه رای نیاورده را در راس امور قرار دهند این غیر از اشراف به علم مهندسی انتخابات است که ایشان هم به عنایت پروردگار به آن احاطه کامل دارند(البته شما لگد پراکنی رئیس جمهور را نا دیده بگیرید)
آیا شما درک دارید تا حکم حکومتی که یکی از پیشرفته ترین قوانین مملکت داری در سطح دنیاست را بفهمید آیا شما شعور اصل عدم پاسخگویی را دارید بدین معنی که خود را ملزم به پاسخگویی ندانید حتی مبالغ هنگفتی که از بیت المال برداشت میشود و مشخص نیست که کجا هزینه میشود اینها جز با ایجاد حکومت الله بر روی زمین میسر نمیباشد.البته در این قانون وجود مجلسی بنام خبرگان که کارش تعریف و تمجید از بنده خاص میباشد کاملا دیده شده و ان شورا انصافا تا کنون پا را از گلیم خود دراز نکرده و به موقعیت خود واقف است که فقط تعریف و تمجید باشد نه پرسش.
آیا شما واقف هستید که جز چند نفر مابقی نوع بشر و حکومتهای جهان دشمن هستند البته هر از گاهی یکی از آن چند نفر هم به صف دشمنان میپیوندد که این مورد فقط برای بندگان خاص خدا رخ میدهد.
من میدانم برای شما سخت است که در مغز خود جای دهید داشتن لشگری بنام سربازان گمنام چه کمکهای شایانی به مملکت میکند .پس بگذارید من کارتان را راحت کنم و زیاد به مغزتان فشار نیاورید.داشتن چنین لشگر بی ادعایی در زمانی که نیاز هست مراجع امریکایی را به باد ناسزا گرفت و آجرهای منزلش از جا در آیند یا زمان انتخابات برای نوشتن ارا کیلویی و فله ایی یا زمان اعتراض دشمنان به رای دزدی و گرانی وبیکاری .برای حمله به سفارتخانه های دشمنان و بی آبرو کردن ملتی با فرهنگ یا برای اینکه در مواقع سفر خود را از اتومبیل بنده خاص آویزان کنند و مهمتر از همه برهم زدن اجتماعات و سخنرانی افراد بی بصیرت یا سر راه خانواده ها سبز شدن و الفاظ رکیک بکار بردن که البته بعضی از این افراد گمنام هم نیستند و صاحب نام و شکوه و جلالی هم هستند که بنام مداح شناخته میشوند و بعنوان مداحی اهل بیت هر آنکس را که بخواهند به باد الفاظی میگرند که لیاقتش را دارند.همین مقدار که گفتم برای راه اندازی مغزتان کفایت میکند که بتوانید خدمات این لشگر بی ادعا را شناسایی کنید
تا اینجای کار برای امروز کافی است چرا اگر بخواهم همه موارد را بشکل کلی هم باز گو کنم ساعتها وقتم گرفته میشود لیکن من امور بسیاری را باید تحت نظر بگیرم بطور مثال الان به من اطلاع دادند که اتوبوسی از دشمنان نویسنده و شاعر در جاده های شمال بمقصد کشور های خارجی در حرکت است و در حال حاضر به گردنه حیران رسیده و باید ……شود
آقای خامنه ای یا کسیکه بنمایندگی از ایشان در اینجا پاسخ آقای نوریزاد را داده واقعا در نهایت صداقت آب پاکی را روی دست همه ایرانیان خصوصا آنها که هنوز با ندبه و ناله خواهان تغییر روش ایشان هستند ریخته است . آقای خامنه ای نماینده خدا هستند و بدستور خدایشان باید ایران و مردمش را فدای گسترش اسلام در جهان بکنند (چیزی که حتا محمد هم ادعا نکرد که میخواهد قوم عرب را فدای اسلام بکند!) . بنابراین تصمیم با آقای نوریزاد و همفکرانشان است که آیا هنوز هم بدنبال پند دادن به نایب خدا در روی زمین باشند یا بالاخره مثل بیشتر ایرانیان قبول کنند که نرود میخ آهنین در سنگ.
ایرانیان که فر کیان آرزو کنند باید نخست کاوه خود جستجو کنند
سلام دوست عزیز من
هزینه زیادی نمی خواد بنظرم. شما کلی راه حل های خوب ارایه دادید. رو به مردم کند و خاضعانه عذر تقصیر بخواهد. ایشان چیزی برای از دست دادن ندارد همه را بیش و کم از دست داد. ولی تصورم اینست که ایشان راه خود را خواهد رفت. کم پیدا می شوند آزادمردانی چون ماندلا.
ﺧﺪﻣﺖ ﺁﻗﺎﻱ ﻛﻪ ﺑﻪ اﺳﻢ ﺧﺎﻣﻨﻪ اﻱ ﻧﻮﺷﺘﻪ ﺑﻮﺩ
ﺷﻤﺎ ﻧﺘﻴﺠﻪ ﺻﺪﻫﺎ ﺳﺎﻝ ﻏﻔﻠﺖ ﻣﺎ ﻣﺮﺩﻡ ﻫﺴﺘﻲ ﻣﻦ ﺷﻤﺎ و اﻣﺜﺎﻝ ﺷﻤﺎ ﺭا ﺑﺮﻛﺘﻲ ﺑﺰﺭﮒ ﺑﺮاﻱ اﻳﻦ ﺩﻳﺎﺭ ﻣﻴﺪاﻧﻢ
ﺷﻤﺎ ﻣﺜﻞ ﭼﺮﻙ و ﺧﻮﻥ ﻛﻮﺭﻛﻲ ﻫﺴﺘﻲ ﻛﻪ ﺳﺎﻟﻬﺎﺳﺖ ﺯﻳﺮ اﻳﻦ ﺟﻮﺵ ﺑﺰﺭﮒ ﻃﻠﻤﺒﺎﺭ ﺷﺪﻩ اﺳﺖ و ﺑﻪ ﺯﻭﺩﻱ ﻓﻮﺭاﻥ ﺁﻥ ﺭا ﺧﻮاﻫﻴﻢ ﺩﻳﺪ ﺑﻪ ﺧﺪا ﻗﺴﻢ ﻣﻦ ﺗﻮ ﺭا ﺗﻘﺼﻴﺮ ﻛﺎﺭ ﻧﻤﻴﺪاﻧﻢ و ﻫﻴﭻ ﺗﻨﻔﺮﻱ ﻧﺴﺒﺖ ﺑﻪ ﺗﻮ و اﻣﺜﺎﻝ ﺗﻮ ﻧﺪاﺭﻡ. ﺗﻨﻔﺮ ﻣﻦ ﻣﺘﻮﺟﻪ ﺗﻤﺎﻡ ﺁﻥ ﻋﻮاﻣﻠﻴﺴﺖ ﻛﻪ ﺗﻮ و اﻣﺜﺎﻝ ﺗﻮ ﺭا ﺗﻮﻟﻴﺪ ﻛﺮﺩﻩ ﻣﺎ ﺑﻪ ﺯﻭﺩﻱ ﻫﻤﻪ ﺁﻧﻬﺎ ﺭا ﺭﻳﺸﻪ ﻛﻦ ﺧﻮاﻫﻴﻢ ﻛﺮﺩ
اﻟﺒﺘﻪ ﺗﺎ ﺁﻥ ﺭﻭﺯ ﺷﻤﺎ ﻫﺰاﺭاﻥ ﻫﻤﻮﻃﻦ ﺧﻮﺩ ﺭا ﻗﺘﻞ ﻋﺎﻡ ﺧﻮاﻫﻴﺪ ﻛﺮﺩ ﻭاﻳﻦ ﺳﺰاﻱ ﻣﺎ ﻣﺮﺩﻡ اﺳﺖ ﻣﺮﺩﻣﻲ ﻛﻪ ﺩﺭ ﻣﻘﺎﺑﻞ اﻳﻦ ﻫﻤﻪ ﻇﻠﻢ ﺳﻜﻮﺕ ﻛﺮﺩﻧﺪ و اﻣﺮﻭﺯ ﺑﻪ ﻳﻚ ﺷﻮﻙ ﻧﻴﺎﺯ ﺩاﺭﻧﺪ
———————–
سلام عرفانیان گرامی
کاش با الفاظ ملایم تری مقصود خود را قلمی می کردید
ما پیش ازاین نوشته های هوشمندانه ی بسیاری ازشما خوانده ایم
با احترام
.
http://www.youtube.com/watch?v=ToNrLzvX9O0
آیندگان قضاوت خواهند کرد
—————-
بله محمد گرامی
فکرمی کنی آقای خامنه ای حاضراست چقدرهزینه کند که این لحظه ازتاریخ زندگی اش حذف شود؟ ولحظه های دیگری که ما خبرداریم وازخیلی هایش خبرنداریم
.
سلام و عرض ادب خدمت نوری زاد عزیز .
به نظر من هر مملکت احتیاج به یه بزرگتری داره حالا که بزرگ ما مقام معظم رهبریه.
چه شایسته وبجا بود ایشان در سال 88 در حق همه مردم وهمه جناحها پدری میکردن که با این کارش چه مقام بزرگتری را بدست می اورد .حالا هم فرصت هست در این مقطع فقط ایشان هستند که میتونن این قفل واین بن بست رو باز کنند مثلا بیاد با حکمی همه زندانیان سیاسی رو ازاد کنه حصرها رو برداره .بخدا اقای نوریزاد من نگران این همه بد اخلاقی هستم میترسم از روزی خدای ناکرده مث سوریه بشیم
آقای محترمی که این مطلب را به انگلیسی شکسته بسته نوشته اید: شما نه تنها بزبانی که استفاده کرده اید تسلط ندارید بلکه متاسفانه آگاهیتان از تاریخ ، منطق، حساب و فرهنگ هم (چه در باره ایران و چه در مورد امریکا) بسیار محدود و سطحی است. بهر حال علاقه شما بدوام رژیم بامید آینده بهتر در دوردستها (اگر واقعا بان اعتقاد دارید) برای بسیاری از ایرانیان دوستی خاله خرسه را تداعی میکند.
نظر دهندگان محترم
به نظر اینجانب هر که فرهنگ قشری در او رشد کرده و نهادینه شده – حال قشر معلم، قشر اخوند، قشر آرتش، قشر آهنگر، قشر تعویض روغنی ، ووووووووو – و بخواهد قوانین قشرش را در قانون اساسی یک مملکت بگنجاند خطرناک است و باعث از بین رفتن جامعه آن مملکت خواهد شد. شاهد: ایران امروز( قشر آخوند)، برمه (قشر آرتش)،.
من زیاد دلم رضا نیست پشت سر فردی که توان دفاع از خود را ندارد حرف بزنم فقط اینرا میتوانم (بعنوان نظر نه انتقاد) بگویم که جناب مرحوم منتظری و امثال ایشان ( با عمامه و بدون عمامه ) سالها عمر خود را از دریچه کتابی که معتقد بودند و هستند که کلام خدا میباشد دنیا را مینگرند. لذا وقت تلف کردن است که با قشریون بطور عام و قشریون متعصب بطور خاص راجع به تدوین قوانین مملکت داری صحبت کرد.
هر ملتی به نحوی از خواب غفلت بیدار میگردد و به دموکراسی میرسد ، من فکر میکنم وجود قشر آخوند وجمهوری اسلامی و اجرای قوانین اسلامی و رهبری آقای خامنه ائ وحتی انتصاب آقای احمدی نژاد از نعمتهای خداوند است برای رسیدن ملت ایران به دموکراسی و آزادی و سیستم سکولار (یعنی جدائی دین از دولت). لذا من شخصا از کلیه افرادی که به جناب خامنه ائی القاء میکنند که شما اسمانی هستید یا علی گویان بدنیا امدید با امام زمان حرف میزنید و به همه علم روزگار – از ورزش و شعر و شاعری گرفته تا شکافتن اتم – آگاهید و کلام آخر با شماست و وووووو تقاضا میکنم که تا میتوانند در هر تریبونی مقام عظمای ولایت را اسمانی تر کنید. همان گونه که عکس آقای روح ا…مصطفوی (ملقب به خمینی) را در ماه دیدید ,عکس یا حتی خود آقای خامنه ائی را در خورشید ببینید و به دنیا اعلام کنید. آقایان خطیب گرد هم آئی دولتی روزهای جمعه – ملقب به نماز جمعه – آقایان اساتید قلم مانند حسین شریعتمداری – منتصب شده به ریاست روزی نامه کیهان – جناب عسگر اولادی تازه مسلمان – استاد حسین شریعتمداری استاد قلم – و هم قطاران ایشان نجات ایران میتواند در دست شما باشد به شرطی که هر چه میتوانید قوانین مذهبی را در مملکت پیاده کنید و هر چه میتوانید حقایق را وارونه جلوه دهید و هر چه میتوانید خالی ببندید و هر چه میتوانید – به شرطی که کش ندهید – نمره قبولی در پشتیبانی از مقام عضمای ولایت – یا به تعبیر شما آقا – را عدد 3000 میللیارد یا بیشتر بگذارید، هر چه میتوانید زندانها را از نویسندگان و روزنامه نگاران و وووووو به هر بهانه ائی پر کنید. خلاصه اینکه با عظم راسخ و قاطع مو به مو قوانین من در آوردی خود را به اسم قوانین اسلامی در مملکت پیاده کنید. به احدانیت خدا سوگند میخورم که اگر به همین روش جلو بروید ایران سر افراز خواهد شد و مذهب به جایگاه مقدس خودش بر میگردد.
به امید روزی که عقل و خرد و اندیشه در همه ایرانیان به حد اعلا برسد
مهدی
ترجمه : چند کلمه ائی با آقای اوباما رئیس جمهور آمریکا از طریق سایت آقای نوری زاد
مقدمه:
جناب اوباما، اجازه دهید مروری بر گذشته شما بکنیم، شما که یک آفریقائی تبار آمریکائی میباشید رئیس جمهور یک مملکت شدید – حتما با استفده از هوش خود و کوشش سخت – که خوانده میگردد “سرزمین فرصتها”. کسی نمیتواند رشد علمی و تکنولوژیکی آمریکا در چنین زمان کوتاهی از تاریخ را رد کند و حقیقتا شما دولتی هستید ” منتخب مردم و برای مردم”.
ایران/آمریکا
الف – گروگانگیری دیپلوماتهای آمریکائی و تصرف ایران توسط آمریکا
– ناگفته پیداست که، هجوم به سفارت آمریکا و 444 روز به گروگانگیری دیپلماتهای آمریکائی – حدود سی و اندی سال پیش – قطعا حرکتی بسیاراشتباه و شرم آور بوده است، حالا اجازه بدهید به مقایسه این حرکت اشتباه با تصرف ایران توسط آمریکا برای مدت حداقل 13320 روز (37 سال) ” دوران رژیم شاه” بپردازیم.
نکته: برای من قابل فهم است که دولت آمریکا میبایستی از منافع مردم آمریکا مواظبت کند، مثل هر دولتی دیگر در جهان و من مشکلی و انتقادی در این خصوص ندارم.
– آمریکا کل مردم ایران را به گروگان گرفت – برای منفعت آمریکا – با پشتیبانی کامل از رژیم دیکتاتوری به رهبری عروسک خیمه شب بازی ضعیفی از همه لحاظ – خودش را محمد رضا پهلوی مینامید – برای حداقل 13320 روز (37 سال).
– چند ایرانی بطور نادرست حدود 52 دیپلومات آمریکائی را برای 444 روز به هر دلیلی به گروگان گرفتند.
نکته: اختلاف 12876 روزه بین تصرف ایران توسط آمریکا و گرونگانگیری میباشد.
ب – پی آمد 13320روز (37 سال) تصرف ایران نفت خیزتوسط آمریکا:
1 – ایجاد مانع نمودن رشد فرهنگی ایرانیان (لطفا فیلمها یا برنامه های تلویزیونی آن زمان را نگاه کنید)
2 – بوجود آمدن یک رژیم دیکتاتوری دیگر بنام “ولایت مطلقه فقیه” توسط خود مردم ایران (خوشبختانه این رژیم عروسک خیمه شب بازی هیچ کشوری نیست)
3 – تبدیل کردن ایران نفت خیز به بازار عالی برای کالاهای آمریکائی اما با قیمت گزافی که مردم ایران برای آن پرداخت نمودند.
قیمتی که مردم ایران برای یک دلار کالای آمریکائی پرداختند ، از نقطه نظر معنوی رشد منفی فرهنگی و از نظر مالی معدل 1000 دلار
4 – تحقیر ایرانیان، لطفا به کتابها و روزنامه ها و فیلمهای زمان رژیم شاه مراجعه کنید
ج – پی آمد 444 روز گروگانگیری دیپولوماتهای آمریکائی:
1 – تحقیر آمریکائیان
د – نتیجه گیری
– آمریکا همچنان از راه و روش سابق خود را برای محافظت از منافع آمریکا استفاده میکند، ولی دو موضوع را فراموش کرده است، (1) آمریکا دیگر ابر قدرت نیست و (2) مردم دنیا منجمله مردم ایران مردم 30 40 سال پیش نیستند
– مردم ستمدیده و مظلوم و منکوب شده ایران این روزگار(هم از لحاظ فرهنگی و هم از لحاظ اقتصادی) تحت حکومت آخوندها قرار گرفته ( منظور من از مردم ایران مردمی هستند که در ایران زندگی میکنند نه کسانیکه تحت هر شرائطی زادگاه خود را ترک گفته اند) – به تدریج در حال از دست دادن ایمان و اعتقاد و عقیده خود نسبت به اسلام و رژیم مذهبی میباشند.
– دلیل مخالفت آمریکا با رژیم ولایت مطلقه فقیه داشتن سلاح اتمی یا نقض حقوق بشر توسط این رژیم نیست.
شاهد: نگاهی به رژیمهائ تحت حمایت آمریکا در سرا سر جهان بیندازید (1) بمب اتم دارند (حتی آمریکا بدانها کمک در داشتن بمب اتم هم میکند) و (2) حتی معنای حقوق بشر را هم نمیدانند.
– آمریکا با رژیم ولایت مطلقه فقیه مخالف است، زیرا (1) این رژیم عروسک خیمه شب بازی آمریکا نیست، (2) رفتار حکومتی این رژیم در حقیقت جاده صاف کن رسیدن ایرانیان به جامعه سکولار و مستقل -که حقا ایرانیان سزاوار چنین جامعه ائی هستند – میباشد. همانطور که لقمان حکیم گفت ” ادب از که آموختی – از بی ادبان”
– رژیم ولایت مطلقه فقیه بایستی توسط هر فردی که باور به دموکراسی و آزادی دارد تشویق شود که به اجرای تک تک قوانین مذهبی در جامعه ادامه دهد. زیرا هر چه بیشتر قوانین مذهبی آشکارتر شود، اجرا شود، عمل گردد و به کار بسته شود فرهنگ مردم ایران سریعتر اصلاح و پیشرفت میکند و سریعتر تغییر برای بهتر شدن را در بر خواهد داشت.
به امید روزی که عقل و خرد و اندیشه در همه ایرانیان به حد اعلا برسد
مهدی
————————
تشکرآقا مهدی گرامی
با احترام
.
جناب نوری زاد و نظر دهندگان محترم
حتما فارسی آنرا ارسال خواهم نمود
به امید روزی که عقل و خرد و اندیشه در همه ایرانیان به حد اعلا برسد
مهدی
من حرف های آقای خامنه ای را خواندم و ای کاش نخوانده بودم. تا حالا هی می گفتم شاید…لابد…همه ی ملت- درست تر بگویم- بخشی از مردم اشتباه می کنند. اما با این مانیفست ایشان دیگر شک ندارم که جناب ایشان خود را یگانه دانای مطلق در کل جهان هستی می پندارد. تصویری که ایشان از قدرت خود نشان می دهند، جز این است؟
به راستی قدرت تا این حد انسان را از خود بیخود می کند؟ در برابر خدا؟ در برابر مردم خدا؟ من برای ایشان متأسفم؛ چه، این فرموده های ایشان مستندسهگینی برای تاریخ خواهد بود و وای از آن روزی که «نقدها را به عیاری گیرند» و دیگر سانسوری هم در کار نباشد و رسانه های « عیر خودی! » و حتا « خودی ها!!» بی حذف کلمه ای همه ی مکنونات آفتابی شده ی امروز ایشان راعلنی کنند.
از سویی اقبالی است برای آیندگان که جهت نقدها و تحلیلهاشان چنین سند دست اولی از ذهنیات و پندارهای حاکم قدرقدرتی در دست دارند. تا حالا گمان نکنم حضرت ایشان اینجوری دم به تله داده باشند؛ پرهیز ایشان از پذیرش کنفرانس مطبوعاتی- از هر نوع داخلی و خارجیش- نشان مراقبه ی شدید ایشان در راستای مخفی کاری و بی علاقگی به شفافیت در محضر ارجمند مردم است. حالا این نامه به راستی انشای خود ایشان است یا سفارش داده اند یا کسی از ذوب شدگان درکانون مهرشان آنرا نوشته باشد، فرقی در نتیجه ی ندارد. چیزی که در آن عیان است، اینکه اینک وضوحاً علم « انا رب العالمین» پنداری خود را برافراشته اند.
افزون بر اینها بیانیه ی ایشان بس رعب آور هم بود؛ من تا کنون حتا خدا را هم در آن آیات ارعاب و تهدیدش اینقدر مهیب و خشن نیافته بودم که از بیانات ایشان به وحشت افتادم.
کاش پیش از آنکه به پایان خط برسند، یه خود بیایند و از سرنوشت هزاران مدعیان خدایی طول تاریخ تنبهی بیابند. سرافراز آنکه شهامت و توان اعتراف به اشتباهات خود را دارد.
ضمناً من با نظر آقای امیر تماماً موافق نیستم که نوشته: درصد بالایی از وخامت وضعیت آقای خامنه ای ناشی از چاپلوسی های اطرافیان ایشان است؛ یعنی کسانی که همیشه با اظهار جان نثاری های افراطی به کانون قدرت ها به نان و نوا رسیده اند و می رسند. بله گرچه این فاکتور درست و مهمی است، اما عنصر صد در صد در بروز آشفتگی ها نیست؛ اگر البته یادمان باشد که مخاطب چاپلوسی ها نیز حود شحصاً باید مایه ی جاه طلبی داشته باشد تا آن قشر ویژه جذب او شوند که به گمان من- شوربختانه- آقای خامنه ای مایه اش را داشته، دارد. اگر اینگونه نبود، اینک اینجور صریح خودشان را مالک الرقاب نه تنها ایران بلکه همه ی جهان نمی خواندند.
با این همه باور کنید وجود این بادمجان دور قاب چین ها و این کج تاب ها و خلاف کاری های زعما آنقدر ها هم عجیب نیست و در همه ی نظام های دنیا هم امکان بروزش هست و خاص شاه و خامنه ای و…هم نیست؛ چه، طبق همین قانون اساسی موجود، مجلس خبرگان رهبری پیش بینی شده تا بر کنش های رهبر نظارت کنند. اما…اما…اما…فاجعه از آنجا قوت می گیرد که نظارت یکسره به اطاعت رنگ می بازد! حالا؟
دوستان٬ یک مستبد٬ یک ظالم٬یک….فرعون متکبر بدون جیره خواران مجیز گوی فرصت طلب بزدل (که خودشان را پشت او پنهان میکنند)انسانی معمولی٬ دوست داشتنی٬ آزادی خواه و مردم دوست است //// شاه و خمینی هارفتند٬ خامنه ای هم خواهد رفت امااااا این آشمالها دور نفر بعدی جمع میشوند و یک فرعون جدید برای ما خواهند ساخت. در جایی خواندم که یکی از شخصیتها دیداری با رهبر داشته٬ قبل از ملاقات (در اطاق انتظار) سردار صفوی با اصرار از او میخواهد که موقعی که در خدمت حضرت آقا هست از آقای منتظری بد گویی کند که این شخص نمیپذیرد ووقتی با اصرار او رو برو میشود علت را میپرسد٬ سردار صفوی میگوید که حضرت آقا خوششان خواهد آمد(؟). حال ببینید که چگونه با تکرار این مساله زمینه آنهمه ظلم بر آن مرد بزگوار را آماده کردن و…دهها و صدها داستان شبیه آن.
Few word to Mr. Obama the president of USA through MR. Nouri Zad Site,
Preface:
Mr. Obama, let us review your background, you are an African American who became the president of a country – obviously by working hard and using your intelligent- which called “land of opportunity”. Nobody can deny the growth of science and technology in USA in such a short span of time of history and truly you are the government “by the people for the people”.
Iran/USA
A – USA Diplomats hold hostage and USA invasion of Iran;
– It goes without saying that, invading USA embassy and holding Diplomat hostages for about 444 days – in Iran some 30 years ago- was absolutely a very wrong and shameful move, let us compare the said wrong action with the USA invasion of Iran for at least 13,320.00 days (37 years) “Shah Regime in power”
Note: I understand USA government should look after the American people’s interest similar to any other government in the world and I got no objection and problem with that.
– USA hold all Iranian people hostage – for USA interests- by fully supporting a dictator regime heading by a very weak puppet in all aspect – calling himself Mohamed Reza Pahlavi- for at least 13,320.00 days (37 years)
– Few Iranian people wrongfully hold about 52 American diplomats for 444.00 days for whatever reason, Note: There is a difference of 12,876.00 days between USA hostage taken and USA Iran invasion.
B – The outcome of USA invasion of rich oil Iran within13, 320.00 days (37 years was):
(I) Obstructing the Iranian culture improvement (Please watch few movies or TV programs from those times)
(II) Resulting another Dictator Regime called “Velayat Motlagheh Fagheh” coming to existence by Iranian people themselves ( fortunately puppet of no other country).
(III) Made oil rich Iran an excellent market for USA Goods but made Iranian to pay high prices for being the USA market.
The prices which Iranian was paying for each $1 from moral points of view were reversing cultural improvement and materially more than $1000 of their oil.
(IV) Humiliating Iranian, Please read some books or newspaper printed or watch some movies made in Shah Regime.
C – The outcome of USA Diplomat kept hostage for 444 days:
(I) Humiliating Americans
B- Conclusion:
– USA repeating the same path and method to take care of USA interest, but forgetting two matters, (I) USA is not a superpower anymore and (II) the people of the world including Iranian are not the same people as they were 40 or 50 years ago.
– The present oppressed and suppressed (both culturally and economically) Iranian people ruled by the Akhonds (I am only referring to Iranian living in Iran not the ones left their homeland under any circumstances) – are gradually losing their faith in Islam and religious regime.
-The reason that USA is against Velayat Motlagheh Fagheh regime is not because the regime is after nuclear weapon, or violated human right in Iran.
Witness: Just review the Regimes supported by USA around the globe which (I) possess nuclear weapons (even USA helped them to have this weapon), (2) don’t even know what dose human right means
– USA is against Velayat Motlagheh Fagheh regime, because (I) this regime is not USA puppet and (II) this regime ruling behavior is actually paving the way for Iranian to head for a secular and independent society which we Iranian deserve to have it. As Mr. LOGHMAN HAKIM Said – “from whom ones learn the politeness? ones learn politeness from impolite ones”.
– Velayat Motlagheh Fagheh regime should be encouraged to carry on and carry out practicing every single religions rules by any entity who believes in democracy and freedom, because the more the religions rules are revealed, implemented , put into practice and applied the sooner Iranian nation culture will be improved and changes for better.
Mehdi
———————
سلام آقا مهدی گرامی
کاش معنای فارسی این متن را نیز برای من ارسال می فرمودید. شخصا بخش هایی را متوجه نشدم.
با احترام.
گمان کنم در ارسال قبلی اشتباهی کرده ام. اگر مشکل فنی و از جانب من بوده، یک بار دیگر میفرستم. نگاه کنید.
من نامه ی آقای خامنه ای را خواندم و ایکاش نخوانده بودم. تا حالا میگفتم شاید…لابد…همه ی ملت – درست تر بگویم- بیشتر مردم اشتباه می کنند. اما با این مانیفست ایشان دیگر شک ندارم که جناب ایشان خود را یگانه دانای مطلق در کل جهان هستی می پندارد. تصویری که ایشان از خود نشان می دهد، جز این نیست؛ یعنی به راستی قدرت تا این حد انسان را از خود بیخود میکند و اینجور به طغیان می کشاند؟ در برابر خدا، در برابر مردم خدا؟ متأسفم. برای ایشان. چه، این اظهاریه ی ایشان مستند بسیار مهمی برای تاریخ خواهد بود و…وای از آن روز که « نقدها را به عیاری گیرند» و دیگر سانسوری هم در کار نباشد و رسانه های غیر خودی! و حتا « خودی ها! » بی حذف کلمه ای همه ی مکنونات آفتابی شده ی ایشان را علنی کنند- چنانکه رسم مسلم و استثناء نابردار تاریخ است- چه رسوایی ای! و از آن دردناکتر چه خسران جبران ناپذیری !!
از سویی این اقبالی برای ایندگان است که برای تحقیق ها و نقدهاشان چنین سند دست اولی در شناخت ذهنیات و باورهای حاکمی قدر قدرت در دست دارند. تا حالا گمان نکنم حضرت ایشان اینجور///// باشند؛ ( پرهیز از پذیرش کنفرانس های مطبوعاتی از هر نوع داخلی و خارجیش خود نشان مراقبه ی شدید ایشان در راستای مخفی کاریها و بی علاقگی به شفافیت در محضر ارجمند مردم ست.) حالا چه شخص خودشان این بیانیه را نوشته باشند یا یکی از آن ذوب شدگان در کانون مهرشان فرقی ندارد. چیزی که در این جا مهم است، اینکه اینجا دیگر وضوحاً علم « انا رب العالمین» پنداری خود را برافراشته اند.
به هر روی این نامه جز آنکه دستشان را برای مردم باز کرد، رعب آور هم بود. من تا کنون خدا را هم در آن آیات ارعاب و تهدیدش اینقدر مهیب و خشن نیافته بودم، اینچنین که ایشان ادعای خدایی کرده اند.
کاش پیش از آنکه به پایان خط برسند، به خود بیایند و از سرنوشت همه ی /////مدعیانی که در طول تاریخ فراوان بوده اند، تنبهی بیابند. سر افراز آنکه شهامت و توان اعتراف به اشتباهات خود را دارد.
ضمناً من با نظر آقای امیر تماماً موافق نیستم که نوشته در صد بالایی از وخامت وضعیت آقای خامنه ای ناشی ازچاپلوسی اطرافیانشان است.؛ یعنی کسانی که همیشه با اظهار جان نثاری های افراطی به کانون قدرت ها به نان و نوایی رسیده اند و میرسند. بله گرچه این فاکتور درست و بسیار بدیهی ای است، ولی یادمان باشد که مخاطب چاپلوسی ها نیز خود شخصاً باید مایه ی جاه طلبی را داشته باشد تا آن قشر ویژه جذبش شوند و ایشان هم شوربختانه مایه اش را داشت یا دارد که اگر اینگونه نبود، اینک اینجور خودش را مالک الرقاب نه تنها ایران که کل دنیا نمیخواند. اما این نکته نمیتواند چیز نومید کننده ای باشد و در همه نظام های دنیا هم امکان بروزش هست و خاص شاه یا خامنه ای یا…نیست؛ چه، طبق همین قانون اساسی موجود مجلس خبرگان رهبری پیش بینی شده تا بر کنش های رهبر نظارت کنند، اما…اما…اما…فاجعه از آنجا سر میزند که…نظارتی یکسره به اطاعت رنگ میبازد .جز این میبینید؟! یعنی وای به روزی که بگندد …چی چی؟!
درود به اقای نوری زاد ازتون متشکرم که در این نامه التماس نکردید و ازین اشخاص میخواهید کارهایشان را درست کنند. ادامه بدهید. چون این نامه ها دارن تاثیر خود را میگذارند. چون در صحبت های اقای خامنه ای نشانی هست که مثل چند سال پیش نیست. مثل همیشه نیست. صحبتهایش و نگاهش ضعیف تر شده است. اقای نوری زاد موفق و سلامت باشید
سلام آقای نوری زاد گرامی
گرچه این مطلبی که برای شما ارسال می کنم بصورت ظاهر ربط وثیقی به نوشته شما ندارد اما باطنا به نوشته شما مربوط است. توجه کنید:
———–
نکته ای تامل برانگیز : میزان فاصله ی قلب آدم ها و تن صدا
استادى از شاگردانش پرسید: چرا ما وقتى عصبانى هستیم داد میزنیم؟ چرا مردم هنگامى که خشمگین هستند صدایشان را بلند میکنند و سر هم داد میکشند؟ شاگردان فکرى کردند و یکى از آنها گفت:چون در آن لحظه، آرامش و خونسردیمان را از دست میدهیم استاد پرسید: این که آرامشمان را از دست میدهیم درست است امّا چرا با وجودى که طرف مقابل کنارمان قرار دارد داد میزنیم؟ آیا نمیتوان با صداى ملایم صحبت کرد؟ چرا هنگامى که خشمگین هستیم داد میزنیم؟ شاگردان هر کدام جوابهایى دادند امّا پاسخهاى هیچکدام استاد را راضى نکرد. سرانجام او چنین توضیح داد: هنگامى که دو نفر از دست یکدیگر عصبانى هستند، قلبهایشان از یکدیگر فاصله میگیرد. آنها براى این که فاصله را جبران کنند مجبورند که داد بزنند. هر چه میزان عصبانیت و خشم بیشتر باشد، این فاصله بیشتر است و آنها باید صدایشان را بلندتر کنند. سپس استاد پرسید: هنگامى که دو نفر عاشق همدیگر باشند چه اتفاقى میافتد؟ آنها سر هم داد نمیزنند بلکه خیلى به آرامى با هم صحبت میکنند. چرا؟ چون قلبهایشان خیلى به هم نزدیک است. فاصله قلبهاشان بسیار کم است. استاد ادامه داد: هنگامى که عشقشان به یکدیگر بیشتر شد، چه اتفاقى میافتد؟ آنها حتى حرف معمولى هم با هم نمیزنند و فقط در گوش هم نجوا میکنند و عشقشان باز هم به یکدیگر بیشتر میشود. سرانجام، حتى از نجوا کردن هم بینیاز میشوند و فقط به یکدیگر نگاه میکنند. این هنگامى است که دیگر هیچ فاصلهاى بین قلبهاى آنها باقى نمانده باشد.این همان عشق خدا به انسان و انسان به خداست است که خدا حرف نمی زند اما همیشه صدایش را در همه وجودت می توانی حس کنی اینجا بین انسان و خدا هیچ فاصله ای نیست می توانی در اوج همه شلوغی ها بدون اینکه لب به سخن باز کنی با او حرف بزنی
///// کسی که در بیست و چهار سال حکومت و نشستن بر تخت خلافت متکلم وحده بوده و در سفر و حضر در مکانی بالاتر از مردم بر صندلی و منبر نشسته و ملت و دولت دوزانو در مقابلش و همیشه مخاطب سخنانش بوده اند چگونه می تواند گوشی و هوشی برای استماع سخنان امثال شما داشته باشد؟ این فرد خود را فرمانده و دیگران را فرمانبر می داند و همه حرفها و گفته هایش را دستورات صادره مراد به مریدان می پندارد. پس تصور اینکه گمان خطا در خود ببیند امری محال است./////
من در متنم نوشته بودم که « ایشان ادعای خدایی و بلکه بیشتر کرده » این کلمه ی بیشتر را من به اشتباه و اضافی نوشته ام که در اینجا درست میکنم. چون معنی ندارد.
ای وای بر ما که چنین هموطنان جاهلی داریم.کسانی که در توهم دوستی باخدا هستندو دیگران را دشمن خدا میدانند.جناب, خدا خودش از پس دشمنانش بر می آید اگر قصدش از بین بردن آنان باشد.شما خود از اصلی تری دشمنان خدایی چرا که برجان انسانها به قمار نشسته ای .
ابله ها انسانا که تو باشی
از کدام حق حرف میزنی؟؟؟؟
چه کسی تو را به مقام گمارده؟
شما جیب خدا را نزن لازم به طرفداری تان نیست
خالق به همه حق زیستن داره حالا مخلوق کوچکی مثل شما توهم نیابت خدا را داری که جان بستانی و حق بر قرار کنی؟؟؟
افسوس به انسانی شما افسوس
چه فریبی خورده اید
چه ژرف فریبی
نوری زاد عزیز سلام ! – تصویر یادت رفته !
با مزه ترین بند نوشته ات که تو این تعطیلات به مان حال داد همین بند 4 است ، حالا اگر از ادب و کمالات و سواد و …. این جور چیز های کم اهمیت که مقایسه کردی بگذریم شما یه چیز خیلی خیلی مهم رو از قلم انداختی ، البته از شما که از بندگان مخلص خداوندید همچین هم انتظار می رفت از این مسئله بسیار مهم غافل شوید ، اما این غفلت مهم را به شما بعنوان یک عکاس و فیلمساز جوان حتما خرده خواهند گرفت !
دندون رو جیگر بگذار حالا برات میگم آن موضوع مهمی رو که از قلم انداختی چیه!
زمانی یکی از دوستان و یاران شهید باکری برامون اتفاق خنده داری را ار جبهه ها تعریف می کرد. در بحبوحه جنگ ایران وعراق که نبرد خونین در پشت صف های مقدم در جریان بود گویا یکی از فرماندهان سپاه شخص خیلی تنومند و قوی هیکلی رو در آستانه یک حمله بزرگ از خدمت معاف و به پشت جبهه برگرداند که موجب خنده و تقویت روحی رزمندگان شد، در حالیکه یه عده که به زور و به حکم سربازی اجباری به جبهه ها اعزام میشدند و از خداشون بود از خدمت معاف شوند و همین فرمانده با مخالفت جدی از علیل ترین آنها نیز به نحو احسن استفاده می کرد ، حالا همه از معاف شدن این بنده خدا که جای 4 نفرو هم از لحاظ قدرت بدنی و هم ایمانی و اعتقادی به تنهایی پر میکرد و آرزوی شهادت در راه حق یک آنی از فکر و ذکرش خارج نمی شد – عین همین ذوب شدگان در ولایت خودمان – خنده شون گرفته بود ، این رزمنده تنها گناهش صورت عجیب و غریب خدادادیش بود : دماغ عین یک بادمجان بزرگ ، گوش ها شبیه آینه مینی بوس ، و نور سیاهی در رخسار و جای مهری در پیشانی و خلاصه شبیه افراد یکی از همان لیستی که شما مقایسه فرمودین.
حالا استدلال فرمانده خوش ذوق ما را گوش کن در مقابل این رزمنده با ایمان که بر سر فرمانده داد می زد و گریه می کرد که حتما من باید به صف مقدم اعزام شوم :
” آمدیم و شما شهید نشدی و زبانم لال ، زبانم لال اسیر شدی وتو را بردند در عراق و جلوی دوربین های تلویزیون و به سراسر دنیا تصویر شما را نشان دادند من جواب این مردم رو چی بدم ” !
شاد باشید !
حرفهای اقای خامنه ای را خواندم. کاش نخوانده بودم. تا حالا میگفتم شاید … لابد…همه ی ملت \اگثریت ملت اشتباه می کنند. با این مانیفست ایشان دیگر شک ندارم که جناب ایشان خود را یگانه دانای مطلق در کل جهان هستی می پندارد. این چه تصویری است که ایشان از خود دارد؟ یعنی به راستی قدرت انسان را تا این حد از خود بیخود میکند و اینجور به طغیان در برابر خلق می کشاند؟متأسفم که این اظهاریه ی ایشان مستندی برای تاریخ خواهد بود و وای از آن روز که « نقد ها را به عیاری گیرند»و دیگرذ سانسوری در کار نباشد و رسانه های «خودی و غیر خودی1»ا بی حذف لمه ای همه را علنی کنند . چه رسوایی ای، و از آن دردناکتر: چه خسران جبران ناپذیری از خساراتی که بر مردم رفته و مردمی دیگر نه!………… از سوی دیگر چه اقبالی برای آیندگان که چنین اظهارنامه ی واضحی از حاکم قدر قدرتی برای نقد های خود در دست دارند…….تاحالا گمان نکنم حضرت ایشان اینجور دم به تله داده باشند و وضوحاً علم« انا رب العالمین » پنداری خود را برافراخنه باشند. به هر روی بیانیه ایشان جز آنکه دستشان را برای مردم باز کرد، بسیار رعب آور هم بود. من تا کنون خدا را هم در آن آیات تهدید و ارعابش اینقدر مهیب و خشن نیافته بودم اینچنین که ایشان ادعای خدایی و بلکه حتا بیشتر کرده اند. کاش پیش از آنکه دیرتراز این شود، به خود بیایند و از سرنوشت مدعیان خدایی که در طول تاریخ فراوان بوده اند، تنبهی بگیرند. سرفراز آنکه توان اعتراف به اشتباه های خود را دارد………………………………ضمناً من با نظر « امیر» موافقم که نوشت: در صد بالایی از وخامت وضعیت آقای خامنه ای ناشی از چاپلوسی های اطرافیان ایشان است؛ یعنی کسانی که همیشه با اظهار جان نثاری های افراطی به کانون قدرت به نان و نوا ها رسیده اند و می رسند. گرچه این فاکتور درست و بسیار مهمی است، اماعنصر صد در صد نیست ولی عامل بسیار مؤثری است. اگر البته یادمان باشد که آقای خامنه ای شخصاً هم بسیار جاه طلب و اینجوری است دیگر. اگر نبود که اینگونه صریح خودش را مالک الرقاب نه تنها ایران که کل دنیا نمیخواند!!
نظر دهنده محترمی که خود را سید علی خامنهائی نامیدهاید (چرا این نام را انتخاب کردید خود میدانید)
فرض اول را بر این میگذاریم که در نوشته هایتان جدی بودید: در این صورت ممکن است جواب دهید که آیا میشود در دنیای امروز که ارتباطات و علم هر ثانیه در حال تبادل است فردی بیاید و ادعای ارتباط با خدا را اثبات عملی بکند ولی از تمام دنیا خیل انسانها بطرف او روی نیاورد.
فرض دوم را بر این میگذاریم که در نوشته هایتان شوخ طبیعتان گل کرده و یا میخواستید طعنه زنی کنید: در این حالت دعا به خداوند میکنم که امثال شما در مملکت تعدادی قلیلی باشند که در حالت عزای یک ملت شوخ طبعش گل میکند.
مهدی
جناب نوریزادعزیز:ملت شادوسرحال ایران آنچنان به افسردگی ورخوت مبتلاشده که حتی پرده دریهای معناداراحمدینژاد هم نمیتواند تکانی به آنها بدهد.آهای مردم دیگرچه بلایی نبوده که به سرمابیاد،مگرمادم ازمسلمانی وغیرت ایرانی نمیزنیم،مگرمامرگ باعزت رابه زندگی ذلیلانه ترجیح نمیدهیم،مابیچارگان عزت نفس خودرا در پی یافتن مرغ وبرنج ونان ازدست دادهایم.ای وای برماتاریخ درباره مامردم زبون چه خواهدگفت
آقای سید علی خامنه ای با احترام به شما میگوییم انسانهای در این عالم بودند که این ادعاها فرعونشان ساخت و حتی پیامبر خدا برای زود قضاوت کردن در مورد مردم آن را در دهان کوسه نگه داشت (چون مردم آن دوران نا فهم بودند و صبر پیامبر خدا کم بود ) حال زمانه زمانه ی ارتباط است دین عقاید و اقتصاد و سیاست همه و همه با هم در آمیختند و فهم مردم را در بر گرفتند حال این وست نیرنگ و نیرنگ بازی که دیگر به خدا فکردن ندارد اینقدر زبان بازی و حرافی و جود دارد که مردم به خوش باوری و ترس موقیت میرسند و //// قدرت به هیچ کس رهم نکرده چه برسد به امثال شماها که قدرت آدم خود را نمیخواهد کسی را میخواهد که خداوند فقط از جانب خودش آن را فرستاده باشد و برگزید باشد (معصوم) به غیر از آن هر ادعایی دروغ و کذب است.
سلام.این جوابیه ای که به اسم خامنه ای نوشته شده است رو چرا جواب ندادید که نوشته ما برگزیده شده ایم وحق با ماست وتمام دنیا بایدتحت انقیاد ما باشد!! این نوشتار شبیه نظرات هیتلراست که می گفت خدا مرا برای المانها ونژادژرمن فرستاده!! مثل اینکه بیماری ایشان شدید شده و نیازبه افزایش دوزدارو و افزودن سه قلم داروی دیگر دارد!!!!
چندی پیش خواندم فضانوردانی که به فضا و کرات دیگر می روند و از فضای بیکران به کره زمین می نگرند دچار دگرگونی عجیب ولی واقعی می شوند و بعد از برگشت به زمین به دنبال کارهای عام المنفعه می روند چرا که به چشم جان و جسم ابهت هستی و بی ارزشی کره خاکی پر تزویر را می بینند . ای کاش آقای خامنه ای و اعوان و انصار همفکرش به هزینه داوطلبانه ملت مدتی را در کرات و فضای بیکران سپری کنند مطمئنم بسیار تاثیر گذار خواهد بود حتی فکر می کنم برای بخشیده شدن از طرف حق الناس به طور داوطلب خودشان را تا آخر عمر در مکانی حبس کنند . شاید شوخی به نظر آید ولی بخدا جدی می گویم/
——————
سلام غلام گرامی
سفربه فضا بسیارپرهزینه است . من با اطمینان می گویم اگررهبرومراجع یک چند وقتی مثلا درهمین اسپانیا زندگی می کردند، بسیاری ازباورهای غلیظ وتنگ نظرانه ی خود را کنارمی گذاردند.
با احترام
.
سخنی با آقای خامنه ائی از طریق سایت آقای نوری زاد
آقای خامنه ائی دو فرضیه در نظر است:
فرضیه اول- شما را کشف کرده اند و هنگام تولد یا علی گفته اید یعنی وجودی غیر زمینی و ماورا طبیعت میباشید
فرضیه دوم – شما را افرادی – با استفاده از فرهنگ مردم ایران – که نام خود را خبرگان رهبری گذاشته بودند (بر اساس نقل قولی که آقای رفسنجانی از فردی که مردم اورا رهبر خود کردند) رهبر نمودند.
آقای خامنه ائی فرق نمیکند که با کدام یک از فرضیه های فوق رهبر شدید، جان و مال و ناموس و نفس و عمر و زندگی و مرگ ووووومردم بطور مطلق در اختیار شما قرار داده شده است. وظیفه سنگینی یر عهده شما گذاشته شده است. لذا قاعدتا باید با علم بر اینکه شما با استفاده از در اختیار داشتن کلیه امکانات ممکن (چه امکانات زمینی و انسان ساخته و چه امکاناتی که ماورا طبیت به شما داده باشد)، بدون کم وکاست و بطور مطلق از همه موارد داخلی و خارجی مطلع باشید، پس بیائید با هم نگاهی به نتیجه رهبری بالای 20 سال شما بصورت اجمال بیندازیم.
1 – وضعیت فرهنگی و اجتماعی مردم ایران: خیلی خوشبین باشیم باید گفت که فرهنگ موجود در مردم آینده خوبی را نشان نمیدهد. شاهد میخواهید: به سریالهای تلویزیونی تحت نظر خود نگاه کنید. قضاوت با شما
2 – وضعیت اقتصادی ایران: اظهر ومن الشمس است. شاهد میخواهید: به اخبار اقتصادی تلویزیونی تحت نظر خود نگاه کنید. قضاوت با شما
3 – وضعیت بین المللی ایران: یک لحظه عینک تعصب را کنار بگذارید و به با نگاه نمودن به ارتباط ایران با کشورهای دنیا از تلویزیونی تحت نظر خود نگاه کنید. راستی دستور دهید جناب آقا مجتبی پسر عزیزتان و داماد جناب حداد عادل تعداد استفاده شما از کلمه” دشمن” را در یکی از سخنرانیهای مبارک شما را بشمارند، سپس کمی تامل فرمائید که چرا باید ما اینقدر دشمن داشته باشیم. قضاوت با شما
4 – وضعیت امنیت اقتصادی: فقط به سالهائی که اسمشان را حمایت از تولید، کار و سرمایه ایرانی و جهاد اقتصادی گذاشتید مراجعه کنید و به قضیه کشش ندید – که خاطر مبارک حتم میباشد – تامل کنید. راستی سری هم به میزان سرمایه گذاری در ایران بزنید. قضاوت با شما
5 -وضعیت امنیت اجتماعی: لطف بفرمائید نظری به رشد ساخت زندان نسبت به رشد جمعیت بزنید. قضاوت با شما
6 – وضعیت استقلال مملکت: لطف فرموده دستور دهید یک ماه فقط یک ماه نفت به هیچ کشوری فروخته نشود و همچنین با دو کشور ی که به معنای حقیقی کافر میباشند (میدانید که کدام دوکشور را میگویم کشور چین و کشور اتحاد جماهیرشوری سابق) ارتباط سیاسی و اقتصادی را کاملا قطع شود. شما با اطلاعات کافی که حتما دارید قبل از انجام، نتیجه را میدانید.قضاوت با شما
7 – آزادی در مملکت: نمیدانم معنای آزادی برای شما چیست. ولی فردی مثل شما که همه شئونات 75000000 مخلوق را بصورت مطلق در اختیار دارید حتما میداند که آزادی آن چیزی نیست که در ایران در حال حاضر جاری است.
8 – جمهوری اسلامی: خود قضاوت کنید آیا این جمهوری اسلامی همان است که ما ملت در سال 1357 فریادش را میکشیدیم.
خداوند به قول آقای روح ا…مصطفوی (ملقب به خمینی) همه ما را آدم کند.
9 – قوای سه گانه در مملکت:
1 – قوه مقننه: صد رحمت به مجلس و سنای شاه خائن: نماینده تبدیل شده به راه یافته، رئیس: راه یافته ائی به مجلس از شهر قم بنام لاریجانی – به اخرین شاهکار او در جلسه به اصطلاح استیضاء وزیر رجوع کنید- (شما و من وخدای یگانه و خالق من میداند که این جنگهای زرگری برای چیست)
2 – قوه قضائیه : منتصب شده شما باز لاریجانی !!!! – من شخصا حاضرم روح خود را به شیطان بفروشم ولی پایم به این قوه قضائیه شما نرسد. شاهد: به روزی نامه ای تحت امر خود وخصوصا روزی نامه کیهان رجوع فرمائید.
3 – قوه مجریه: رئیس: فردی بنام احمدی نژاد – از دوست 51 ساله شما به شما نزدیکتر – منتصب جنابعالی با آن انتخابات معلوم ا لحال. خود بهتر از همه میدانید که سرعت سقوط مملکت از زمان انتصاب ایشان چندین برابر شده است.
جناب خامنه ائی شما و من و خدای یگانه خالق من میداند که شما انسانی زمینی بیش نیستید که فقط در زمان خاصی و در مکان خاصی قرار گرفتید و برنده یک قرعه کشی روزگار بودید و میدانید که ازلی نیستید و میدانید که نه با خدا و نه با امام زمان هیچ ارتباط آسمانی ندارید و میدانید که چند سالی دیگر عمر نخواهید کرد. بیائید و این آخر عمری سعی کنید استقلال و آزادی و جمهوری اسلامی را با رها نمودن مملکت و دادن امور ایران به دست افراد مصلح خدا و عاشق راستین ایران و ایرانی در مملکت – به لاریجانیها و ولایتیها و عسگراولادیها وجنتیها و احمد خاتمیها و شیخ یزدیها و مکارم شیرازیها و خلاصه به مذهبیهای دولتی و حکومتی…. …ختم نمیشود – که کم هم نیستند بسپارید و بقیه عمر خود را به دعا و ثنا درگاه خداوند یکتا بگذرانید تا اگر خداوند متعال بخواهد شما را شامل رحمت خود قرار دهد.
به امید روزی که عقل و خرد و اندیشه در همه ایرانیان به حد اعلا برسد
مهدی
—————-
آقا مهدی عزیز
تشکر.
دوستت دارم نوری زاد
می دانی چرا؟
حتما می دانی
خودت می دانی چرا دوستت دارم
خودت می دانی
دوستت دارم بخاطراین که …… خودت می دانی
به نام خدا
جناب آقای نوریزاد
نقدها و نامه های شما همه جا را فرا گرفته است. آنقدر حق بجانب سخن میگویید که انگار همه چیز را میدانید و میفهمید. ما تا کنون پاسخی به شما ندادهایم چون میدانیم ظرفیت فهم آنها را ندارید. این پاسخ نیز پاسخی تاریخی برای ملت است نه برای شما.
همه چیز از حقیقت آغاز میشود. تمام خلط مبحثها، خطاها و انحرافهای شما مربوط به همین قسمت است. گویا شما فهمیدهاید که خدایی هست و اسلامی و تشیعی. اما، هنوز قادر به فهم آن نشدهاید که در خارج و داخل کشور، تمام نیروهای شیطانی علیه این حقیقت بسیج شدهاند؛ برخی عامدانه و برخی فریبخوردهاند.
ما معتقدیم حقیقت واحد است. درست و نادرست واحد است. مهم آن چیزی است که خداوند میخواهد. ما دارای معیارهای خدایی هستیم که با معیارهای بشری متفاوت است. براین اساس است که ما به عالیترین حقایق هستی دست یافتهایم. مشکل ما چیست که ممکن است برخی قرنهای متوالی آنها را درنیابد؟ مسئلة ما تفاوت نظر بین انسانها نیست. مسئله تفاوت نظر انسانها و خداست. اینکه انسانهای دارای نظرات مختلف با هم به تفاهم برسند، یک مسئله است. اما، چی کسی میتواند در برابر خدا نظر یا حکمی داشته باشد؟
چنان در مورد ما سخن میگویید که انگار خود را خدا میدانیم. خیر. چنین نیست. ما خدایی هستیم. امیدوارم شما این را بفهمید. درک دلایل معنوی حقانیت ما چندان هم دشوار نبود که شما قادر به درک آن نشدید. درک حق، مستلزم صداقت، بسوی خدا گام برداشتن، از خدا هدایت خواستن، و طرف خدا بودن است. این آخری از همه مهمتر است. چون همه شما را به انعطاف فرا میخوانند؛ انعطافی فراتر از خواست الهی. کسانی قادر به دریافت امتیازات خاص الهی میشوند که از همه بگذرند.
در یک کلام به من بگویید چگونه میتواند حق با همه باشد؟ چگونه آن همه آدم خوشگذران و … به جهنم نروند؟ پس ما چکار میکنیم؟ آیا میتوانند با ما برابر باشند؟ درست است که حق به خیلیها نرسیده است. همین سنیها که همه جا را گرفتهاند، حق را نفهمیدهاند. اما، خیلیها از این نرسیدن به حق حداکثر استفاده و سوء استفاده را میکنند؛ مگر برخی محدود. برخی از سایر مذاهب که حتی فکر مخالفت با اسلام هم به ذهن آنها خطور نکند. اینها ممکن است مشمول رحمت الهی شوند. میدانید وسعت جهنم برابر با آسمانها و زمین است؟ بنابراین، میبینید که ما درون را بنگریم و حال را. اما شما؟
شما ما را به کبر متهم میکنید؟ این کبری الهی است. ما با سایرین متفاوتیم. البته ما باید تواضع خود را حفظ کنیم. اما، باید قدر خود را نیز بدانیم. این عزت نفس است. حقیقت این است که ما امتیازاتی داریم. حقوقی نیز داریم. در مقابل گرفتاریهایی هم داریم. گناه ما عظیمتر محسوب میشود؛ حتی اگر ضررش به کسی نرسد. پس، مسئولیت ما بیشتر است. ما باید اسلام را پیاده کنیم. پس، دشمن ما دشمن خداست. اگر اسلام را در جامعه پیاده کنیم و آن را به سایرین نیز اعلام کنیم، همراه با عبادات و دعاهای ما، گناهان ما بخشیده میشوند. گناهان ما در برابر تصمیمات و اقدامهای مهم ما ناچیز است؛ چیزی که شما نمیفهمید.
اینکه شما مرتباً عنوان میکنید در حق کسانی قصورهایی صورت گرفته است، فکر میکنید ما نمیدانیم؟ اینها اجتناب ناپذیر است. چه میتوان کرد؟ چگونه جراحی ماهر عملی جراحی انجام دهد و هیچ خونریزی وجود نداشته باشد؟ گاه مسئله، انتخاب بد و بدتر است. منافع اسلام بر منافع همه برتری دارد. بعد، منافع اکثریت بر منافع اقلیت برتری دارد. در یک جمله، چون نیت ما خیر است، اشتباهات ما مهم نیست.
شما از این کافرها، سنیها، بهاییها، و دیگران را که ما به آنها اجازه میدهیم در این ممکلت زندگی کنند، طرفداری میکنید؟ لابد میخواهید جایگاه خود را به بتپرستان بدهیم؟ مسئله این است که اگر مردم هم حق را نخواهند، ما میخواهیم. ما با خدا عهدی داریم که تا زندهایم بهآن وفاداریم. اصلاً کسی حق را نخواهد، طبق حکم خدا حق زندگی ندارد. مگر خدا برای چه آدمها را آفریده است؟ اینهایی که زندهاند را روزی بر خاک مذلت مینشانیم. ما از حق طرفداری کردیم. حق نزد ماست. دیگران در واقع باید در مقابل حق زانو بزنند. در نهایت، حق ساده است. حق این است که یا اسلام، یا کفر و مجازات الهی به دست صالحان. حق به کسی تعلق ندارد. تنها به خدا تعلق دارد. خدا طرف ماست. ما بر مردم برگزیده شدهایم.
در مورد سیاست خارجی، شما سیاست خارجی نمیفهمید. در میان دشمنان زندگی کردن را نمیفهمید. تنها حق در جهان بودن را نمیفهمید. برخی از کشورهای دنیا این را فهمیدهاند، شما خیر. از دزدی بیتالمال و رانتخواری و فساد مالی سخن میگویید؟ از کمک به حزب ا… و شیعیان جهان انتقاد میکنید؟ از تروریسم سخن میگویید؟ همه جواب دارد. برای هریک از مواردی که برشمردید ما هزار تعارض در برابر خود میبینیم و راه درست را برمیگزینیم. شما مو را میبینید و ما پیچش مو را.
در مورد مسائل اقتصادی داخل، هیچ چیزی از بیتالمال به کسی داده نشده است. شاید در ظاهر در اختیار کسانی بهنظر آیند. اما، همهاش در اختیار خودمان است. چیزی از کنترل ما خارج نشده است. ما خیلی خوب دوست و دشمن را میشناسیم. فعالیتهای ما در ظاهر پراکنده بهنظر میرسد. اما میدانیم چه میکنیم. بیشتر از این نمیتوان چیزی گفت. اما، ما در حال جنگیم و این چیزی است که شما نمیفهمید. شما خواستار آشتی با شیاطینی هستید که جز به نابودی حق راضی نمیشوند. تا من زندهام این اتفاق نمیافتد.
از سوی دیگر، چگونه بهخاطر اتهامات واهی غربیها و غربزدهها باید از یاری برادران خود در اقصی نقاط جهان چشمپوشی کنیم؟ چون آنها بدشان میآید؟ چون برخی از مردم منفعتجوی خودمان ناراضی به کمک به دوستان ما هستند؟ مگر ما چه میخواهیم جز بد آمدن این بدها؟ علاوه براین، اگر ما کسی را سزاوار مرگ بدانیم، بهخاطر اسلام است. آنوقت آن حکم، حکمی الهی است نه تروریسم. اما، شما این را هم نمیفهمید.
شما این چیزها را نمیفهمید چون فکر میکنید که همه چیز باید در منطق محدود کودکانة شما -منطق مادیزدة شما- جای بگیرد؟ خیلیها مانند شما فکر میکنند وگرنه اطاعت از اولوالامر را ارجح میدیدند.
سید علی خامنهای
2/1/1392
به نظر من آقای نوری زاد عزیز باید جای خواهش به آقای خامنه ای اخطار دهید امسال سالِ مار است و در سال مار اگر به تاریخ نگاه کنید مرگ و اتفاقات (حوادث) تاریخ در این سال افتاده مثل فوت خمینی امسال را آقای خامنه ای سالی نا میدند که این حماسه ها دامن رژیم خامنه را میگیرد و یک انقلاب جدیدی به وجود میاید.
—————–
آقا محمد گرامی
یکی ازچیزهایی که باید بکلی کنارش بگذاریم همین خرافات است. گرچه خود می دانیم جماعتی ازهمین خرافات به چه کسب دوجانبه ای مشغولند
با احترام.
امروز تو يه سايت خبري خودم كه بيماران هموفيلي به خامنه اي نامه نوشتن كه كمكشون كنه. بعد ديدم بد فكري هم نيست، نوري زاد جان نامه هاي شما كه تو رسانه ها بخش نميشه، اما مردم اين طوري ميتونن به ” حضرت” ” ايت اله ” خامنه اي نامه بنويسن و در رسانه هاي داخلي هم خبرش درج ميشه و ملت خودشون كم كم ميفهمن كسي از نظام ولايت مطلقه فقيه براشون تره هم خورد نميكنه. بياييد نامه بنويسيم و اينو باور كنيم
امریکا هم نشسته که تو و سپاهیانت یکسان کنی حیفا را… کشور هم که از پیشرفت داره می ترکه..نمی دونم اگر رهبر کره جنوبی یا ژاپن یا آمریکا بودی چیا می گفتی از پیشرفت 30 ساله کشورت…انتخابات 88 هم که بی قانونی بود خوب گفتی اما اونی که قانون رو شکست شورای نگهبان و نظر کرده شما بود نه میر محصور….در ضمن اگر آمریکا و دشمن نبود قکر کنم خیلی از سخنرانی های شما بلا موضوع می شد…راستی متکلم وحده بودن و اینکه کسی حق نقد سخنان شما رو نداشته باشه چه کیفی داره ها ….فقط خوبه ایران نیستم و احساس اینکه حاکمانی مثل شما دارم رو ندارم فقط دلم برای ایران و ایرانی می سوزه…می دونی سید علی ما اینجا نخست وزیر رو که شخص اول کشوره به اسم کوچیک صدا می کنیم هر نقد و نظر و گاه توهینی! هم بخواهیم بهش می کنیم در ملا عام و رسانه ها هیج خط قرمزی هم ندارد ..هر حزبی که مردم رای بدهند برنامه هایش را پیش می برد من نفهمیدم این خط قرمزی که شما برای رابطه با آمریکا دارید و دولتها باید رعایت کنند از کجا در اورده اید …اصلا شما کجا رای من و ما را دارید که از قول ما حرف می زنید…دلتان خوش است به همان لشکر خیابانی جلوی جایگاه خوب اجازه دهید ما هم تجمعی کنیم و شعار دهیم تا ببنید چه خبر است…شما دلتان برای ایران نمی سوزد برای قدرتان می سوزد ….یا حق…راستی همین که کسی یخواند و بداند که ایرانی می فهمد بس است کمی آرام می گیریم….
تا قبل از انقلاب یعنی تا وقتی که حکومت به دست جماعت آخوند نیافتاده بود ولایت ولایت کردن آخوندا بیشتر واسه این بوده که یه پول منبری از مناقب و مصائب ولایت عایدش بشه، یه خمس و زکاتی یه وجوهاتی از این اقبال مردم به ولایت و لاجرم به دور و بر اونها نصیبشون بشه و اینا، تو بگو گیرم پدر تو بود فاضل / از فضل پدر تو را چه حاصل، امام زمان رو هم آخوندا به پرده غیبت فرستادن تا مردم در حوادث واقعه به اونها مراجعه کنن! بعد از انقلاب قصه اش فرق می کنه، بعد از انقلاب آخوند خواسته یک ولی مثل علی برای مردم بتراشه که بتونه باهاش یک حکومت رو هورت بکشه، برای همین سر ولایت جونشو هم می ده، البته بعید می دونم جونشو بده ولی جوی خون راه میندازه تا ولایت آقای خامنه ای یا امام خمینی از بین نره. داستان ولایت در این سرزمین این طوریاست.
باعرض ادب واحترام وتیریک نوروز
چه می شد دیگربزرگانی که دستی به قلم دارند این طورخیرخواهانه نصیحت کنند.
آقای خامنه ای اگرتوجه کنند،دوست واقعی ایشان امثال آقای نوری زادهستند.
خدا جزای خیر به نوری زادبدهد والهی که عاقبت به خیرباشد.
سلام آقای نوریزاد
با اینکه فردی دیندار و مذهبی نیستم اما پس از دیدن این ویدئو آرزو می کردم در جمع این عزاداران (هم وطنان یزدی) می بودم. شاید برسد آنروزی که چنین مراسمی در کنار مراسم و آئین های دیگر ادیان کشورمان دیندار و بی دین ایرانی را به یکدیگر نزدیکتر کنند و هر یک از صفا و معرفت معنوی آن دیگری فیضی ببرد. باری گفتم شاید بد نباشد چنانکه صلاح بدانید و دوست داشته باشید این ویدئو را در سایت خودتان هم بگذارید. دوستی به من گفت که از قرار مسئولان صدا و سیما که این مراسم را زنده پخش می کردند پس از فهمیدن فحوای کلام عزاداران و به اصطلاح افتادن دوزاریشان، پخش آن را ناگهان قطع کرده اند.
http://www.youtube.com/watch?v=7BS8WgbGK0M&feature=youtube_gdata_player
با احترام
بهار
تا وقتی که ملتی برای شفای عاجل بیمارانش قند تف زده ملایی را می خورد این حکومت هست . اگر روزی لختش کنند خالکوبی داس و چکشی داشته باشد .
جناب نوري زاد!
چنديست بر آنم تا از جنابعالي درخواست كنم كه در خصوص حاج حسين شريعتمداري بنويسيد. آيا موارد ناگفته اي مربوط به ايشان باقي مانده كه ديگران از آنها بيخبرباشند و شما مطلع؟ سپاسگزارم.
سلام عزیز ارجمند
من فکر می کنم خامنه ای نه از باب بازی سیاست و نه از باب کیش شخصی اش بدنبال راه انداختن عقل و منطق وفرو کشیدن تندرویها نیست . بلکه بواسطه شرایط چاپلوسی اطرافیانش ، شرایط کشور را بسیار خوب وخودش را بی نقص می بیند
بنظر می رسد باید به جامعه آگاهی تزریق کرد تا از این خواب سهمناک بیدار شوند و در سایه این بیداریست که عقل و منطق شکوفا می شود و قد می کشد .
یکی از سسنتهای الهی آن است که به شخصی فرصت می دهد تا غفلت و بی خبری بر گناهان خود بیافزاید و کسانی که شامل این سنت الهی شوند راه بازگشتی وجود ندارد. ولی شما به حق به آیه شریفه لایایئس من روح الله الا قوم الکافرین جامع عمل پوشاندین و هنوز هم از لطف خدا در حق خامنه ای نا امید نشده اید. ولی جناب نوری زاد به قول دهخدا این کاری که شما می کنید البرز به کلند (کلنگ) بر گرفتن است و محیط (اقیانوس) به کفچه (کفگیر) پیمودن. نرود میخ آهنین در سنگ.