نماز جمعه اخیر (ظاهراً عکس متعلق به نماز جمعه ای دریکی دوسال گذشته است وجدید نیست) تهران و نمایش جالبی از تفاوت دو نسل “ساکت در حال آگاه شدن” و “نسل گمراه عربده کش”
بی تفاوتی جوانانی که شاید به زور آورده شده اند در هنگامی که سایر نمازگزاران مشغول سردادن شعار مرگ بر این و مرگ بر آن و یا صلوات فرستادن هستند، جالب است. دقت کنید حتی یک جوان همراهی نمیکند و شعار نمی دهد. مبارک باد این رویداد خجسته که امید آفرین است.
این عکس روشنگر را شما هم به دیگران نشان بدهید تا خوشحال شوند.
جناب نوریزاد گرامی والله بنده که در ۵۸ و در انقلاب فرهنگی نزدیک به ۱۵ سال بیشتر نداشتم کاملا عربده کشیدن چماق بدستان حزب الهی که به میتینگ های دانشگاه تهران حمله میکردند خوب یادم هست و از همانوقت آگاه شدم که این دارودسته حرف حساب بجز زور و سرکوب ندارند به نوشتن ادامه دهید لطفا مواظب شعبان بیمخ ها باشید جاوید ایرانزمین فرزاد
سلام
بقیه بچه ها تعجب کردند که این ها برای چی تو نماز دارن فحش میدن
با مرگ گفتن اگر کار درست می شد که تا حالا شده بود
حتی معتقدم همان کسانی هم که عربده می کشند آن ها هم نمی دانند که چه خاکی بر سر
این ملت می ریزند با این مرگ بر ها کاش یه روزی فرا برسد که به جای مرگ گفتن
فکر ساختن و سازندگی این کشور باشیم با هر فکر و اندیشه ای
شخص عینکی دهان باز سمت چپ عکس بنده خدای شیرین عقل است که در تمام نماز جمه ها حضور فعال دارد و بچه خیابان غیاثی میدان خراسان (خیابان آیت الله سعیدی ) فعلی است و تنها شخصی است گه هیچگاه نماز جمعه ای را که خداوند متعال از این شخص نخواسته و ایشان بری از نماز و دیگر اصولیات و فروعیات دین است ، قضا ننموده است .
حالا نوبت این نسل جوان هاست که حرکتی بکنند جرقه های پیروزی در دستان نسل جوان است
به امید آزادی
پاینده ایران
تا ما زنده ایم پشتیبان رهبریم فکرکردی با تخریب رهبر اسلام نابود میشه اگراین جوره امام زمان یادت نره عشق سیدعلی خامنه ای
آقای نوری زاد همین جوانان به نظر شما بی تفاوت؛جواب تو و همفکرانتو تو راهپیماییهای 23 تیر و 9دی و 22 بهمن ها داده اند وخواهند داد . ببینم 22 بهمن 91 رو که دیدی به لطف خدا چقدر جمعیت طرفدار نظام و رهبری عزیز تو خیابونا اومده بودند؟”الحمد لله الذی جعل اعداءنا من الحمقا ” شما همچنان مثل کبک سرتونو بکنید تو برف تا شکوهمند شدن انقلاب و ولایت رو نبینید.چون اگه این کارو نکنیداز حسادت میمیرید. اصلا میدونید چرا طلحه و زبیر از مسیر ولایت زاویه گرفتند(البته اگه به نظر شما گمراه شده باشند) چون انتظار داشتند که توسط امیرالموءمنین به مقام برسند ولی وقتی که اینطور نشد در مقابل ایشان صف کشیدند و جنگ راه انداختند.مراقب باشید که به سرنوشت اونا دچار نشید.لطفا منعکس کنید.
فکر می کنم اگر یک عکس از خودتون بکذارید خیلیها روشن می شوند عکس عوض شدن خودت در یک روز یا یک ماه یا یک ………واقعا نمیفهمم شما دنبال چی هستی ای مزدور آزاد مرد
ازروی شلواری که پاشونه یاسربازند یابسیجی ودرنمازدشمن شکن جمعه است
سلام دوست عزیز
من فکر می کنم شما چشمانتان را به روی تمام نابسامانیها بستید. این عکس هر چه باشد و هرکجا باشد، از ظاهر آدمهایی که دهانشان تا بناگوش باز است، معلوم است که از طرفداران حکومتند، حکومتی که خود میدانید چه کرده. و این هم عکس العمل جوانان امروز.
آقای نوریزاد
نمی دونم چی توی این ساله دیدید که اینطوری از همه چی بریدید
البته شما دانا تر از اونی هستید که این عکس نصفه و نیمه که معلوم نیست برای چه مراسمی هست یا موقع سخنرانی کی هست یا بقول شما این بچه ها با رقبت آمدند ویا زور را ملاک اظهار نظر قرار دهید
من هم از بسیاری از نا بسامانیها ناراحتم اما اینطو رهمه چیز را زیر سوال بردن جای تامل دارد
یاد همرزمانتان بخیر جدیدا به بهشت زهرا سری زدید
شاید دوباره بوی بگیرید
ممنون آقای نوری زاد که واقعیتها رو اینقدر زیبا بیان میکنید خوشحالم هنوز کسانی هستند که این چنین علیه این خونریزها سخن میگویند
من 20 سالمه ! حرف ایشونو تایید میکنم
ما که خودمان جوان هستیم این تغییر را می بینیم. وقتی با هم حرف می زنیم می فهمیم که پدر و مادر همه یمان هنوز طرفدار نظام هستند و جالب است که ما فرزندانشان همگی منتظر سقوط نظام هستیم.
نکته جالب این عکس این است که این جوانان لباس شان به رنگ پرچم ایران است یعنی آنها آینده ایران هستند
همین نسل نفرین شده که خمینی ازش می گفت که حق دارن سرنوشتشون رو انتخاب کنن، نسل ما رو بدبخت کرد و هنوزم همونا در عین حماقت پایان ناپزیرشون فردا تو خیابونن که مارو و کشور مارو و در نهایت تمدن 10000 ساله ی مارو پایان بدن و ما نظاره گر پایان خود وکشوریم. کی مارو رها می کنید برید /////؟ برید به همون بهشتی که میگید بزارید ما بریم جهنم. برید دیگه دست از سر ما بردارید. ریشاتون داره میرسه به سر سینهاتون چروک و بد ریخت شدین فقط ازتون یه زبون مونده ولی خفه نمیشید و هی با همون زبون مارو تو بدبختی میندازید . شمارو به جون هرکی دوستدارید خفه شید یه مدت کوتاه ماهم چیزی نمیگیم فقط خفه شید بزارید بگذره دنیا
خفه شییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییدددددددددددددددددددددددد
رویشی که ان حسین باز جو و شکنجه گر و عسکر اولادی دغل باز در تلوزیون مصادره شده و یک طرفه می گفتند همین جوان ها در عکس نماز جمعه هستند حتما
درود بر شما جناب آقای نوریزاد
با دیدن این عکس خیلی از خاطرات دوران جوانی سوخته ام را به یاد آوردم…دورانی که با شعارهای دروغین و وعده های کذایی سیاسیون منفعت طلب ، عوام عافیت طلب و روحانیت متحجر طی شد… “جنگ ، جنگ ، تا رفع فتنه در کل عالم” یکی از همان شعار ها بود و زهی خیال باطل که نتیجه آن جنگ طلبی چیزی نبود جز : فقر اقتصادی و فرهنگی ، بیکاری و سرگشتگی جوانان ، از هم پاشیدگی خانواده ها و هزاران هزار فتنه دیگر که دامن خودمان را گرفت.
با سپاس از شما و عزیزانی مانند خزئلی ها ، کروبی ها ، موسوی ها ، ستوده ها و … و تمام آنانی که دست از جان شسته اند تا نام نیکی از آنها در تاریخ این سرزمین بماند…
باشد تا فرزندان ما در فردایی که از چراغ وجود شما عزیزان روشن خواهد شد ، خوب زندگی کنند.
خب داریم میبینیم دیگه عزیز من
به نام دادار پاک اهورای ایران. درود بر آزادی آزادگان و آفرین فرزندان ایران بر نوری زاد خردمند.جناب آقای نوری زاد وظیفه من به عنوان یک ایرانی در قبال کشورم -کشته شده گان راه آزادی -زندانیان سیاسی-و نفرین فرزندانم در آینده چیست؟آیا همین که نشستیم ودر گوش هم پچ پچ کردیم کافیست .من از زندان نمیترسم و اعتقاد دارم زندانی تاج زاده و نبوی و….نیست اینان تازه آزاد شده اند. زندانی امثال خامنه ای و جعفری و مجتهد نمایانی هستند ////
یادش بخیر سال 57 روز 12 بهمن با چه شور و شوقی خودمو رسوندم تهرون که جزو مستقبلین رهبر انقلاب باشم و چقدر مصیبت کشیدم تا از خیابان مولوی که گاراژ اتوبوس ها بود برسم به مراسم در بهشت زهرا . آنقدر پیاده روی کردم و دویدم که تا چند روز پا درد داشتم.قبل از سخنرانی رهبر رسیدم و تا تونستم از بین جمعیت انبوه و فشرده تا زیر جایگاه جلو رفتم و از فاصله خیلی نزدیک چهره شخصیتی که انقلاب بنام او تمام شده بود را دیدم . خیلی هیجان انگیز بود که رهبری را که تا آن لحظه فقط عکس های سیاه و سفید و قدیمی رنگ و رو رفتش را دیده بودم ، اینک در مقابل خود می بینم و منتظر شنیدن سخنان حساس او بودم تا از پس آن شعار “سرنگون می کنیم رژیم پهلوی را جانشین می کنیم حکومت علی را ” تحقق پیدا کند.ایشان سخنانی بر زبان جاری کرد که اشک شوق را از چشمان جمعیت چند میلیونی جاری کرد و امیدهای زیادی را در دل ملت برای آینده ای سر شار از مهر و محبت و آزادی و ابادانی و پیشرفت و توسعه کشور و حاکمیتی که برای دیگر ملل جهان الگو و سر مشق شود و تمام امال و آروزهای دست نیافتنی خود را در سایه آن عملی ببینند ، ایجاد کرد.او گفت : در این مدت مصیبت ها دیده ایم، مصیبت های بسیار بزرگ و بعضی پیروزیها نیز حاصل شد که البته آن هم بزرگ بوده، مصیبت های زن های جوان مرده، مردهای اولاد از دست داده، طفل های پدر از دست داده. من وقتی چشمم به بعضی از اینها که اولاد خودشان را از دست داده اند می افتد، سنگینی در دوشم پیدا می شود که نمی توانم تاب بیاورم. من نمی توانم از عهده این خسارات که بر ملت ما وارد شده است برآیم،…… مگر این ملت چه می گفت و چه می گوید که از آنوقتی که صدای ملت در آمده است تا حالا قتل و ظلم و غارت و همه اینها ادامه دارد. ملت ما چه می گفتند که مستحق این عقوبات شدند ؟ ….. ما فرض می کنیم که یک ملتی تمامشان رای دادند که یک نفری سلطان باشد، بسیار خوب، اینها از باب اینکه مسلط بر سرنوشت خودشان هستند و مختار به سرنوشت خودشان هستند، رای آنها برای آنها قابل است؛ لکن اگر چنانچه یک ملتی رای دادند (ولو تمامشان) به اینکه اعقاب این سلطان هم سلطان باشد، این به چه حقی ملت پنجاه سال قبل از این، سرنوشت ملت بعد را معین می کند سرنوشت هر ملتی به دست خودش است. …. ملت در صد سال پیش از این، صدوپنجاه سال پیش از این، یک ملتی بوده، یک سرنوشتی داشته است و اختیاری داشته ولی او اختیار ماها را نداشته است که یک سلطانی را بر ما مسلط کند. ما فرض می کنیم که این سلطنت پهلوی، اول که تاسیس شد به اختیار مردم بود و مجلس موسسان را هم به اختیار مردم تاسیس کردند و این اسباب این می شود که – بر فرض اینکه این امر باطل، صحیح باشد- فقط رضاخان سلطان باشد، آن هم بر آن اشخاصی که در آن زمان بودند و اما محمد رضا سلطان باشد بر این جمعیتی که الان بیشتر شان، بلکه الا بعض قلیلی از آنها ادارک آنوقت را نکرده اند، چه حقی داشتند ملت در آن زمان، سرنوشت ما را در این زمان معین کنند؛…… و اگر چنانچه سلطنت رضاشاه فرض بکنیم که قانونی بوده، چه حقی آنها داشتند که برای ما سرنوشت معین کنند هر کسی سرنوشتش با خودش است، مگر پدرهای ما ولی ما هستند؟ مگر آن اشخاصی که درصد سال پیش از این، هشتاد سال پیش از این بودند، می توانند سرنوشت یک ملتی را که بعدها وجود پیدا می کنند، آنها تعیین بکنند؟ …… بنابر این آیا یک ملتی که فریاد می کند که ما این دولت مان، این شاه مان، این مجلس مان برخلاف قوانین است و حق شرعی و حق قانونی و حق بشری ما این است که سرنوشت مان دست خودمان باشد، آیا حق این ملت این است که یک قبرستان شهید برای ما درست بکنند، در تهران، یک قبرستان هم در جاهای دیگر من باید عرض کنم که محمد رضای پهلوی، این خائن خبیث برای ما رفت، فرار کرد و همه چیز ما را به باد داد. مملکت ما را خراب کرد، قبرستان های ما را آباد کرد. مملکت ما را از ناحیه اقتصاد خراب کرد. تمام اقتصاد ما الان خراب است و از هم ریخته است که اگر چنانچه بخواهیم ما این اقتصاد را به حال اول برگردانیم، سال های طولانی با همت همه مردم، نه یک دولت این کار را می تواند بکند و نه یک قشر از اقشار مردم این کار را می توانند بکنند، تا تمام مردم دست به دست هم ندهند نمی توانند این به هم ریختگی اقتصاد را از بین ببرند………بکلی زراعت ما از بین رفت و الان شما در همه چیز محتاجید به خارج؛ یعنی محمدرضا این کار را کرد تا بازار درست کند از برای آمریکا و ما محتاج به او باشیم در اینکه گندم از او بیاوریم، برنج از او بیاوریم، همه چیز را، تخم مرغ از او بیاوریم یا از اسرائیل که دست نشانده آمریکاست بیاوریم. بنابراین کارهائی که این آدم کرده به عنوان اصلاح، این کارها خودش افساد بوده است………..خون های جوان های ما برای این جهات ریخته شده، برای اینکه آزادی می خواهیم ما. ما پنجاه سال است که در اختناق بسر بردیم، نه مطبوعات داشتیم، نه رادیوی صحیح داشتیم، نه تلویزیون صحیح داشتیم، نه خطیب توانست حرف بزند، نه اهل منبر می توانستند حرف بزنند، نه امام جماعت می توانست آزاد کار خودش را ادامه بدهد، نه هیچ یک از اقشار ملت کارشان را می توانستند ادامه بدهند و در زمان ایشان هم همین اختناق به طریق بالاتر باقی است و باقی بود …….ما علاوه بر اینكه زندگی مادی شما را میخواهیم مرفه بشد، زندگی معنوی شما را هم میخواهیم مرفه باشد. شما به معنویات احتیاج دارید. معنویات ما را بردند اینها. دلخوش به این مقدار نباشید كه فقط مسكن میسازیم، آب و برق را مجانی میكنیم، اتوبوس را مجانی میكنیم. دلخوش به این مقدار نباشید. معنویات شما را، روحیات شما را عظمت میدیم. شما را به مقام انسانیت میرسانیم. اینها شما را منحط كردند. اینقدر دنیا را پیش شما جلوه دادند كه خیال كردید همه چیز این است. ما هم دنیا را میآباد میكنیم و هم آخرت را. یكی از اموری كه باید بشد همین معناست كه خواهد شد…….و من باید یک نصحیت به ارتش بکنم و یک تشکر از یکی از ارکان ارتش، یک قشرهائی از ارتش. اما آن نصحیتی که می کنم این است که ما می خواهیم که شما مستقل باشید، ماها داریم زحمت می کشیم، ماها خون دادیم، ماها جوان دادیم، ماها حیثیت و آبرو دادیم، مشایخ ما حبس رفتند، زجر کشیدند، می خواهیم که ارتش ما مستقل باشد. آقای ارتشبد! شما نمی خواهید شما نمی خواهید مستقل باشید آقای سرلشکر! شما نمی خواهید مستقل باشید، شما می خواهید نوکر باشید من به شما نصحیت می کنم که بیائید در آغوش ملت، همان که ملت می گوید بگوئید، ما باید مستقل باشیم، ملت می گوید ارتش باید مستقل باشد.
امروز بعد از گذشت 34 سال از این سخنرانی شرایط کشور بمراتب بدتر از آن روزگار است و باید دقیقا همین سخنان را بر سر مسئولین حکومت فریاد زد که ای کسانی که معترض به خدشه دار شدن استقلال کشور و نابودی اقتصاد و کشاورزی و وابستگی بی حد به واردات کالا و لوازم و گندم و برنج از امریکا و تخم مرغ اسرائیلی به کشور بودید، چه جوابی برای ملت و مردم دارید وقتی سوال می کنند : مگر این کشور مستعمره چین و روسیه است که هر بلایی را بر سر ما آورده اند و شما حاکمان اسلامی جرات یک اخم و تشر را به آنها ندارید؟ مگر این کشور زمین و آب ندارد که از گوشت و مرغ و برنج و گندم و سیر و انواع میوه را از چین و هند و پاکستان و برزیل و روسیه و ترکیه وارد می کنید؟مگر این کشور صنعت و کارخانه و کارگر و مهندس و دکتر ندارد که کالاهای کم ارزش و بنجل مانده در کارخانه های چین را به خورد ملت می دهید ؟مگر شما ارتش را از زیر یوغ بندگی و بردگی مستشاران امریکایی نجات ندادید و مستقل نکردید؟ پس با چه توجیهی و به چه مجوزی قراردادهای خفت آور و ذلیلانه با روسیه و چین کمونیست بسته اید و کشور را در بست زیر چکمه احنبی فرو برده اید؟ ایران زمان شاه حداقل در بعضی از اقلام صادراتی مانند فرش و پسته و زعفران در جهان بی رغیب بود. و امروز برای همین چند قلم هم حرفی برای گفتن نمانده است. اگر بقول شما در زمان شاه خطبا و سخنوران و ادیبان و شعرا و روز نامه نگاران و سیاسیون و دانشگاهیان تحت فشار ساواک و وزارت اطلاعات نمی توانستند آزادانه فعالیت کنند، امروز که شما وضعیتی بمراتب بدتر و خشن تری را حاکم کرده اید که حتی مراجع تقلید و علمای طراز اول کشور هم صدایشان در حنجره مانده و خفقانی قرون وسطایی را توسط نیروهای کفن پوش و خود جوش و شعبون بی مخهای تربیت شده بر انها تحمیل کرده اید. پاسپورت ایرانی و پول ایرانی در اکثر کشورهای متمدن و پیشرفته زمان شاه دارای ارزش و اعتبار ویژه ای بود ، امروز بلعکس نه تنها در خارج ایران بلکه در داخل ایران هم ارزش پول ملی از مدفوع خوکان و سگان نیز کم ارزش تر است و پاسپورت جمهوری اسلامی در هر کجای این کره خاکی فاقد هر گونه ارزش و اعتبار است و اینها همه بخاطر رسوایی های سیاسی و اخلاقی و اجتماعی است که بدست ابلهان و فرو مایگان و بی لیاقتیهای سران این نظام بوجود آمده است.امروز با هر شاخصی از شاخصهای جهانی اعم از سیاسی اقتصادی فرهنگی اجتماعی و …. بخواهیم نظام ولایت فقیه را مورد سنجش قرار دهیم متاسفانه در پایین ترین سطوح قرار می گیرد و این نشان روشنی از خفت و فلاکت و بی برنامگی حاکمیت برای اداره جامعه است. اگر بنیانگذار نظام در 34 سال قبل بارها تاکید می کند که هر نسلی خود مسئول تعیین سرنوشت خود و نوع حکومت خود است و رای و نظر نسلهای قبلی برای فرزندانشان فاقد اعتبار است، پس چرا امروز به این سخن عمل نمیشود ؟ بطور قطع و یقین نسل امروز و حتی اکثریت نسل انقلاب 57 ، امروز خواهان تداوم این حکومت نیستند و کسی نیست که صدای 70میلیون جمعیت معترض کشور را بشنود و باید به روح شاه سابق فاتحه و صلوات نثار کرد که صدای انقلاب ملت را شنید و قبل از آنکه کشور دچار هرج و مرج و جنگ داخلی شود صحنه را ترک کرد. ونیز باید به امثال بن علی و مبارک درود فرستاد که صدای اعتراض مردمشان را خیلی زود شنیدند و حق را به مردم دادند و کنار رفتند. ولی کسانی مثل قذافی و بشار اسد و رهبری ایران تا خاک کشور را کاملا شخم نزنند دست بردار نیستند و سرنوشتی بسیار بد و فاجعه آمیز برای خود و ملتشان رغم می زنند. ای کاش رهبران ایران هم غیرت و شجاعت و درایت مبارک و بن علی را می داشتند و محترمانه کنار می رفتند!
درود اقای نوریزاد ممنون که روشنگری میکنید. باشد روزی همه ایرانیها ازادی راداشته باشند. پیروز و سربلند باشید
دوست من تو حق داری حرف خودت رو بگی شما که سخنگوی جوانان ایران نیستید
مانده ام در حیرت از این دو گونه انسان .در یک طرف انسانهایی را میبینم منافع شخصی جاه و مقام را فدای شرافت انسانی مینمایند و مردانه زندان وشکنجه و روزها اعتصاب غذا را به جان میخرند وسمت دیگر انسان نمیتوانم بگویم -به حیوانات هم توهین میشود شما بگید به امثال روح الامینی(پدر)محسن رضایی و امثالشان چه باید گفت .نمیگویم اینها هم چون نوری زاد سینه سپر کرده از کشور و ملت و از زندانیان واز مظلومیت کشته شده گان سخن بگویند.نه اینها مال این حرفها نیستند .خفت و مال دنیا چنان آقایان را زبون وخوار کرده که درمقابل کشته شدن جگرگوشه هایشان هم سکوت مینمایند.
نوری زاد عزیز فقط میتوانم بگویم افتخار ایرانیانی تو یادگاره هویت گم گشته مایی.ای بزرگ مرد آفرین و درود من را بپذیر
دیکتاتور یک نفر است دیکتاتور پرورها هزاران نفر! چرا فقط باید به دیکتاتور بدوبیراه گفت و این جماعت دیکتاتور پرور را فراموش کرد؟! ایکاش که در ایران فردا عکس تمام این دیکتاتور پرورهای عربده کش را به در و دیوار شهرها بزنند تا رسوای خاص و عام شوند.
به امید روزی که فیلمهائی ساخته شود که فیلمها و عکسهای موجود از این عربده کشها و وطن-هموطن فروشهائی که برای سخنرانیها یا برای حق مسلم هسته ای ، 9 دی یا سایر مراسم دولتی را در کنار صحنه های اعدامهای 60 و 67 و خاورانهای ایران و مصاحبه های با خانواده های این اعدام شده ها و همچنین صحنه های دلخراش وقایع کوی دانشگاه و سال 88 و بندهای مخوف زندان اوین قرار دهند و این جماعت را در رسانه ملی به پاسخگوئی بکشانند!
از آنها بپرسند از وضعیت مملکتت خبر داشتی و اینطور عربده میکشیدی یا نداشتی؟؟ اگر داشتی که شریک جرم هستی و اگر نداشتی چرا عربده برای چیزی میکشیدی که نمیدانستی چیست؟؟! در ایران فردا باید که هزینه دیکتاتور پروری را آنقدر بالا برد که کسی حتی فکر چنین خطائی را هم به سرش راه ندهد.
حاصل همه بدبختیها جهل است
” ای شیخ این جهل ما را کشت”
عکس متعلق به سال 88 هست
لطفً به جهت عدم آسیب به وثوق تارنمایتان، کلمه “اخیر” را از متن این پست بزدائید
———————
چشم دوست آشنای من. این عکس با همان متن زیرآن برای من ارسال شده بود ومن ازباب حفظ امانت عین آن را منتشرکرده ام. بااین همه چشم.
آقاي نوريزاد زياد ذوق نكن جونا اگه براي اونا ساكتن وبي تفاوت براي شما ودار دستتون هم همينطورن ديگه گول تو امثال شماها رو نميخورن ,ميگم تو توهم زندگي ميكنيد همينه ديگه فكر ميكنيد شماها خيلي محبوبيد
انشاالله حضرت آقا (منظورم ولی امر مسلمین جهان)است,این عکس و هزاران مثل این را دیده باشند شاید متوجه شوند کجای کارند و اینقدر بر طبل جنگ با دنیا نکوبند.نه این پیر و پاتال های عربده کش مرد جنگند و نه این جوانها که هیچ علقه و احساسی به این شعارها و سیاست های حکومتی ندارند!
حکومت دینی همین است و بس! حالت جمود و انفعالی جوانانی که در عکس می بینیم حالت نود درصد از جوانان امروز جامعه می باشد که نتنها باورهای مذهبی شان از دست رفته بلکه بعضا”هویت ملی و میهنی برایشان بی معنی است.
نگاه کنید جوانان چگونه به این عربده کشان با تعجب نگاه می کنند
تصویر بسیار زیبا و امیدبخشی است. بنده از دوسه هفته قبل هم می دیدم که این تصویر از طریق ایمیل و صفحات فیسبوک و غیرو توسط کاربران ارسال می شده است. از جنابعالی هم صمیمانه قدردانی می کنم، هم به خاطر این عکس زیبا و بسیار جالب توجه و هم به خاطر سایر مطالبی که در وبسایت خودتان منتشر می فرمایید.
میدونی آقای نورزاد یکجورایی ازتون خوشم میاد. صداتون آرامش بخشه وچیزی که خیلی منو متحیر میکنه اینهمه شجاعت وبی باکی در این چهره وصدای آرامش بخش شماست. ومن همیشه میگم به خودم که مردان بزرگ متعلق به تمام دوران هستن واگر کمی چشمهایمان را باز کنیم ودقت کنیم میتونیم یکی از مردان بزرگ را بصورت زنده دید ولمس کرد نه که در داستانها وتاریخ خواند وآن شما هستید. درود به شرفتان درود درود درود
با سلام
ببینید، کسی که ناآگاهه که دیگه تقصیری نداره. مشکل اصلی کسایی هستند که به ظاهر آگاهترند ولی در اصل نا آگاهتر از گروه قبلی هستند. چونکه همگی به درد عافیت طلبی گرفتارند و منتظرند تا فرجی بشه.
لباس یکجور تنشان کرده اند که در نروند
شک نکنید که بزور آمدن . از شلوارشون معلومه که سربازن . من هم سرباز بودم و به زور ما رو بردن
جوانان اگاه?! ما هم بخیال خودمون دهه60 ,70 جوان اگاه بودیم. یادتون میاد اقای نوریزاد? چطور سینه رو سپر اقایون میکردیم . جونمونو با جهلمون کف دست گرفتیمو رو میدون مین رقص سماع میکردیم . بااون چشمی که شاهد پرکشیدن عزیزترین کسامون بود به اقایون نگاه میکردیم. انقدر از احساسات پرمون کرده بودن که از عقل خالی شده بودیم ,…
ما بد کردیم هم به خودمون هم به اقایون باهمین دستا
گذاشتیمشون جایی که دیگه
دستمون بهشون نرسه ,…
ما کردیم ما .
امیدوارم جوان های حالا عاقل تر از ما باشن
یادم میاد منم تو خدمت که بودم ماهی یه بار باید تو نماز جمعه تهران آمار می دادیم ولی جلو دانشگاه که از اتوبوس پیاده می شدیم آمار می دادیم و بعد جلوی سردر دانشگاه مسیر و کج کرده و جیم می زدیم.
خیلی مردی به مولا، بهت حسودیم میشه!
با سپاس و درود به شما هم میهن با شرف و آرزوی سلامتی و بهروزی
به اعتفاد من واقعییت تلخ آنچه که این روزها به سر کشور و ملت آمده حاصل فرایند همین اکثریت خاموش و نظاره گر و
اقلییت جاهل و عربده کش است و مستبدین دوران به خوبی از این شکاف و جهل بهره برداری میکنند!! امید آنکه با پر شدن
روزافزون این خلاء و آگاهی عموم هم میهنان شاهد اتحادی ملی و انزوای ابدی حاکمان مستبد باشیم.
یارو یه جوری دهنشو باز کزده که اسب آبی و کرگدن عمرا از این غلطا بکنن.(منظورم مردک عینکیه.احتمالا ساندیسه حسابی شارژش کرده.شایدم چیزی قاطیش بوده.والله العلیم)
سلام بر شجاع مرد ایران زمین : یه مشت پیر مرد روستایی بدخت رو با دادن ساندیس آوردن .به قیافه هاشون توجه بفرمایید معلومه.نادانی گناه نیست،ولی میتونه خیلی گناه و بد بختی به وجود بیاره.چه باید کرد…..چه باید گفت…….؟
uv uv uv عرعرعر
———————-
سلام دکترگرامی
نقد بکنیم اما فحش ندهیم وتوهین نکنیم.
دمشون گرم سربازای باحال . بعضی هاشون اون عقب دارند میخندن به اینوریا.
یک واکاوی جامعه شناسانه می طلبدتفاوت نسل اول حامی انقلاب که عوام و نسل سومی کاملابیگانه از نسل اول . یک خواهش از عکاس این صحنه دارم اگر امکان دارد یک مصاحبه ازافراد شعاردهند به عملآورد تا مشخصشود آنچه در ظاهر دارند قلبا معتقدند ؟!!
ایوالله. دم همگی ساکتین فتنه گرم . نوکر همگی ساکتین قرمز و سفید و سبز در عکس بالا هستم . زنده باد نسل آگاه وجوان . خدا همگی آنها را حفظ کند. با زور تزویر نمیشود مردم را مسلمان نمود انهم از نوع طالبانی شیعی فقیهش
واقعن امید بخش و زیباست
قابل توجه این که همه این جوان ها سرباز هستند و به اجبار برای پر کردن صف های نماز جمعه آورده میشوند
درود به تو
به نمونه تو این سایت مطلب مال 2008 ه
آقای نوریزاد عکس خیلی اخیر نیست و قدیمی هست. اینو گفتم که ارزش موثقی سایتتون پایین نیاد
……………………….
سلام دوست من
این عکس کهنه نمی شود. مگردراین مدت تغییری درنمازگزاران رخ داده؟ اگرازتعدادشان کم نشده باشد حتما بدان افزوده نشده. حتما
خیلی قشنگ بود