سر تیتر خبرها

خانواده زندانیان سیاسی: آقایان! هر روز گره ای کور بر مشکلات نیفزایید

خانواده های زندانیان سیاسی در محکومیت برخورد با خانواده های نوریزاد و تاج زاده و بازداشت آنان بیانیه ای منتشر ساختند. در بخشی از این بیانیه آمده است:”متاسفانه مسئولان امنیتی جمهوری اسلامی، همیشه گره ای را که باید با دست باز شود به دندان می سپارند و با روش های غلط با چنین مسایلی برخورد می کنند، و هر روز گره  کوری بر مشکلات جامعه می افزایند و خانواده های بی پناه و ستم کشیده زندانیان را در معرض فشار جدیدی قرار می دهند.”

به گزارش سایت رسمی دکتر محمد نوری زاد ، متن کامل این بیانیه به شرح زیرست:

بسم الله الرحمن الرحیم

آقایان! هر روز گره ای کور بر مشکلات نیفزایید

السلام علیک یا اباعبدلله و علی الارواح التی حلت بفنائک

در حالی که دکتر محمد نوری زاد ششمین روز اعتصاب غذای خود را می گذراند، خانواده ایشان به همراه پدر و مادر، خواهران و برادرانشان و همچنین فخرالسادات محتشمی پور همسر هم بندی این آزاده، مصطفی تاج زاده، با تحصن در مقابل درب اوین خواستار خبری از احوال ایشان شدند. اما متاسفانه، مصادف با ظهر عاشورا ماموران امنیتی با حمله به این خانواده ی نگران و دستگیری ایشان، همه را به محلی نامعلوم منتقل کردند.

جای بسی تاسف است که نظام امنیتی و قضایی حکومت اسلامی که مدعی اجرای عدالت است، در مواجهه با ساده ترین خواسته ی خانواده ی دکتر محمد نوریزاد که آگاهی از سلامتی ایشان است چنین برخوردی می کنند. خواسته ای که حق طبیعی آنان است و در این چند روز به تمام روش های قانونی ومدنی آن را مطرح کردند. با این حال کوچکترین خبری از سوی مسئولان مربوطه به خانواده داده نشد. و امروز که خانواده ی دکتر نوریزاد به علت نگرانی شدید از خبرهای دریافتی از حال ایشان به درب زندان مراجعه کردند با چنین برخورد غیرقانونی و غیر اخلاقی ماموران مواجه شدند.

متاسفانه مسئولان امنیتی جمهوری اسلامی، همیشه گره ای را که باید با دست باز شود به دندان می سپارند و با روش های غلط با چنین مسایلی برخورد می کنند، و هر روز گره  کوری بر مشکلات جامعه می افزایند و خانواده های بی پناه و ستم کشیده زندانیان را در معرض فشار جدیدی قرار می دهند.

گرچه ما بر اساس آموزه های دینی مان هنوز هم معتقدیم راه اصلاح و ترمیم خرابی های بوجود آمده از جانب آنانی که معتقدند مامورند و معذور هنوز باز است و همچنان می توان با به کارگیری عقلانیت در بحران ها و برخوردهای منطقی و انسانی با بزرگوارانی چون محمد نوریزاد و دیگر عزیزانی که این روزها در شرایط بسیار بد زندان، به شیوه ای مدنی اعتراض خود را به گوش جهان می رسانند، در مسیر اصلاح میهن عزیزمان قرار گیرند.

امروز پرچم حق طلبی و اطلاع رسانی زینب در دستان ما خانواده های زندانیان بالا گرفته شده است و دست به دست می چرخد تا بار دیگر در مکتب آقایمان حسین (ع)، راست قامت، تا انتهای این راه مقدس، بی هیچ تردید و خستگی گام بر داریم.

Share This Post

درباره محمد نوری زاد

با کمی فاصله از تهران، در روستای یوسف آباد صیرفی شهریار به دنیا آمدم. در تهران به تحصیل ادامه دادم. ابتدایی، دبیرستان، دانشگاه. انقلاب فرهنگی که دانشگاهها را به تعطیلی کشاند، ابتدا به آموزش و پرورش رفتم و سپس در سال 1359 به جهاد سازندگی پیوستم. آشنایی من با شهید آوینی از همین سال شروع شد. علاوه بر فعالیت های اصلی ام در جهاد وزارت نیرو، شدم مجری برنامه های تلویزیونی جهاد سازندگی. که به مناطق محروم کشور سفر می کردم و برنامه های تلویزیونی تهیه می کردم. طوری که شدم متخصص استانهای سیستان و بلوچستان و هرمزگان. در تابستان سال 1361 تهران را رها کردم و با خانواده ی کوچکم کوچیدم به منطقه ی محروم بشاگرد. به کوهستانی درهم فشرده و داغ و بی آب و علف در آنسوی بندرعباس و میناب. سال 1364 به تهران بازآمدم. درحالی که مجری برنامه های روایت فتح بودم به مناطق جنگی می رفتم و از مناطق عملیاتی گزارش تهیه می کردم. بعد از جنگ به مستند سازی روی بردم. و بعد به داستانی و سینمایی. از میان مستندهای متنوع آن سالهای دور، مجموعه ی “روی خط مرز” و از سریالهای داستانی: پروانه ها می نویسند، چهل سرباز، و از فیلمهای سینمایی: انتظار، شاهزاده ی ایرانی، پرچم های قلعه ی کاوه را می شود نام برد. پانزده جلدی نیز کتاب نوشته ام. عمدتاً داستان و نقد و مقاله های سیاسی و اجتماعی و فرهنگی. حوادث خونین سال 88 بساط فکری مرا درهم کوفت. در آذرماه همان سال بخاطر سه نامه ی انتقادی به رهبر و یک نامه ی انتقادی به رییس قوه ی قضاییه زندانی شدم. یک سال و نیم بعد از زندان آزاد شدم. اکنون ممنوع الخروجم. و نانوشته: برکنار از فعالیت حرفه ای ام.

ارسال پاسخ

نشانی ایمیل شما منتشر نمیشود.

 سقف 5000 کاراکتر

Optionally add an image (JPEG only)

68 queries in 0815 seconds.